حجت الاسلام عاملی: و علیکم السلام و رحمة الله. خدا را شاکرم که در خدمت عزیزان هستیم و توفیق بیان بخشی از آیات و روایات که خدای متعال توفیق میدهد که عرض ادب کنیم ایام خوب لحظات خوب، توفیقات خوب، عنایات خاصهی خداوندی، مدال رضوان من الله اکبر و صیانت از اینکه عنایاتی را که انشاالله خدای متعال نصیب کرده است به ما در ماه مبارک رمضان از اینها حفاظت کنیم و سفرههای جدیدی، گمان مبر که به پایان رسیده کار مغان** هزار بادهی ناخورده در رگ تاک است. به تعبیر شاعر بزرگ پاکستان اقبال لاهوری، انشاالله که خدای متعال از سر فضل نه از سر استحقاق آن سفرهها را نصیب ما کند و برای ما قابلیت حضور در آن سفرهها را مرحمت کند و مخصوصاً در این ایام توفیق دست گیری از عزیزانی که احتیاج مالی دارند گرفتاری دارند در جامعه که از حسنات بزرگ انسان در زندگی خودش شرف بزرگ و جمال بزرگ برای یک انسان همین دستگیری از افتادهها است خدا نصیب ما کند.
شریعتی: انشاالله، حالتان چهطور است؟
حجت الاسلام عاملی: الحمدالله خدا را شکر.
شریعتی: خیلی خوشحالیم که در خدمتتان هستیم و امروز هم از محضر پر فیضتان بهرهمندیم. بحث جدیدی را حاج آقای عاملی آغاز خواهند کرد و انشاالله مورد استفاده قرار بگیرد مثل همهی نکاتشان. در خدمتتان هستیم و با دل و جان میشنویم.
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرّحمن الرّحیم یکی از اساسیترین عوامل مؤثر در سیر و سلوک انسان سلک کند به طرف خدا و سلوک هم در سلک که آن مثل دانهی تسبیح که تمام ذرات عالم «کلٌّ في فلکٍ یسبحون» هستند در سیر که خاضعین در برابر خدا قرار بگیرد عمل به وظایف مالی است بزرگترین عنایت خدا در اینجا است این اموالی که ما داریم مال ما نیست « يَرَونَ المالَ مالَ اللّه يَضَعونَهُ حَيثُ أمَرَهُمُ اللّه» این را امام صادق در دستورالعمل خودشان به عنوان بصری فرمودند که مال را هیچ وقت به خودشان نسبت نمیدهد نمیگویند مال من.
شریعتی: مال الله.
حجت الاسلام عاملی: « وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللهِ» در قرآن دارد. مال را از خدا بداند دیگر کبر و تکبر و منیت ندارد. اسراف و تبذیر ندارد باید با دستور صاحب مال عمل کند برای توفیقات سیر و سلوک این نیست فقط که بنشیند « يَا هُوَ يَا مَنْ لَا هُوَ إلَّا هُوَ» توفیق در سیر و سلوک این است که در غم و غصهی انسانها شریک شود وظایفی که تعیین شده است برای اموال انسان هم نسبت به خودش هم نسبت به دیگران، که مفصل انشاالله بحثش را میکنیم و یک وقت خلاصهای از آنها را در ولادت امام حسن مجتبی عرض کردیم که الان تفصیلاً میخواهیم وارد شویم اینها را انجام دهد و عقبهی سیر و سلوک همین است و عجیب است که خدا از کلمهی عقبه اینجا استفاده کرده است « فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ» باید به عقبه وارد شوید به گردنه وارد شوید میدانید که عبور از گردنه سخت است یعنی اراده میخواهد شیرینتر از مال را تا نچشد شیرینی به کسی است که محبت نچشیده است نمیتواند از آن بگذرد و این اراده هم مال یک روز و دو روز نیست امر خلق الساعه نیست میگویند طفره محال است پلهی اول و دوم را نرفته نمیشود سومی را رفت. این نفس ناطق انسان بخواهد اعتلا پیدا کند شیئاً فشیئاً است خدای متعال بخواهد مدرسه درست کند خودش میداند چه کار باید کند گاهی تمام اسباب ظاهری را قطع میکند از هیچ جایی روشنایی ببینی اینطوری نیست این عمداً خدا این کار را میکند تا تربیت کند که فقط حساب باز کند برای آن ذات لایتناهی که « وَاللَّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِيطٌ» پشت تمام اسباب خودش ایستاده است عینک میزنید ولی به عینک نگاه نمیکنید والا بیرون را نمیبینید اگر بیرون را ببینید دیگر عینک را نمیبینید رجوع به اسباب ظاهری اینطوری است آیا به این نقطه رسیده یا نرسیده است حساب استقلالی برای اسباب ظاهری باز کرده است یا نه؟ این در میدان عمل خدا پخته و تربیت میکند تا به مقام فقر برسد به مقام فقر معنیاش این است که خودش را تماماً وجود ربطی ببیند تحت قیومیت خدا ببیند.
شریعتی: که من هیچ اختیاری از خودم ندارم.
حجت الاسلام عاملی: هر لحظه ممکن است هزاران اتفاق بیفتد اسباب افسارش دست ما نیست واقعاً جنون است که انسان بیاید پلها را خراب کند با مسبب الاسباب، هیچ جنونی بالاتر از این نیست گاهی به یک نقطهای میرسد که آنجا کاملاً احساس میکند که احتیاج و نیاز محض است. به دکتر میگفت که من را عمل کن دکتر میگفت که فایده ندارد، گفت آقای دکتر اگر عمل کنی چهقدر تأثیر دارد؟ گفت یک درصد، گفت برای یک درصد هم راضی هستم. دست از همه جا بریده شده است پل را اینجا خراب کنیم آن کسی که گناه میکند همه چیز را از دست میدهد چون همه چیز افسارش دست خداست « بيده ملكوت كل شيء بِیَدِهِ ناصِیَتی کل شیء» آن آقا که در همه چیز از هیچ چه میخواهی از اول شب تا صبح این را میگفت واقعاً همین طور است چه کسی حاضر است که همه چیز را از دست بدهد؟ آقای بروجردی میفرمود که گاهی یک کاری صد مقدمه دارد که نود و نه تای آن را ما درست میکنیم یکی خدا درست میکند کار لنگ است، این دنیا دنیایی است که « دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَةٌ وَ بِالْغَدْرِ مَعْرُوفَةٌ» ما داخل بلاها زندگی میکنیم در هر لحظه ممکن است زندگی به هم بریزد.
شریعتی: و خیلی جالب است که در دنیای اطلاعات ما هنوز عجز خودمان و فقر خودمان را باور نکردیم.
حجت الاسلام عاملی: آفرین، این اگر درک شود آنقدر در رفتار تأثیر دارد لحظه لحظهی انسان مزین میشود به توجه به خدا در روایت هست که میفرماید انسان مومن دنیا را میدهند ذکر را میگیرد حاضر است که ذکر را بگیرد دنیا را بدهد خیلی مهم است ذکر همان مطالعهی جمال حق است امام سجاد به خدا عرض میکند « وَ أَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ لَذَّةٍ بِغَيْرِ ذِكْرِكَ» حالا استغفار میکنم از هر لذتی که به غیر ذکر تو باشد یعنی آنجا باختم این را در لفظ من میگویم شما هم میشنوید عزیزان ما میشنوند ولی در ذات آن باید به کنه و حاق آن برسی به تعبیر آقای کربلایی برسی که آنجا چه اوضاعی است چه بهشتی است من که امروزم بهشت نقد حاصل میشود** فردای زاهد را چرا باور کنم. حالا ما میخواهیم این بحث را شروع کنیم که وظایف مالی که داریم آن را خدا میگوید اسمش عقبه است « فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَ مَا أَدْرَئكَ مَا الْعَقَبَةُ فَكُّ رَقَبَةٍ أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ» کسی که میخواهد ذائقهی دین ما را بفهمد اگر کسی میخواهد روح کلی حاکم بر شریعت را بفهمد بسم الله، راه از این است هر که دارد عزم راه، « فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَ مَا أَدْرَئكَ مَا الْعَقَبَةُ» باید وارد عقبه شود چه میگوید عقبه را خدا؟ شاید به ذهن ما چیزهای عجیب و غریبی برسد « فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَ مَا أَدْرَئكَ مَا الْعَقَبَةُ فَكُّ رَقَبَةٍ» کسی که مسلوب الاراده است زمینهی حریتش را درست میکند چه تعبیر بزرگی، امام حسین که آمدند کربلا، گفتند برای سه مطلب آمدند اول این است که بندگان خدا را برده کردند و ثروتها را در انحصار گرفتند و دین را ابزار کردند عین تعبیر حضرت این است که « اتخذوا مال الله دولا و عباد الله خولا و دين الله دخلا» من این را که مطالعه کردم بعد مدتی دیدم سبحان الله، عین همین را پیغمبر فرموده است: یک روزگاری میآید که انسانها میشوند برده، ثروت دست افراد خاص میافتد و دین هم میشود دین ابزار، دینی که دیگر امام نیست. در روایت هست که قرآن امام است «امام مبین» قرآن امام است یعنی تمام کتابها باید به این اقتدا کنند تمام فکر و اندیشهها باید به قرآن اقتدا کنند.
شریعتی: همه باید مأموم باشند.
حجت الاسلام عاملی: امام مبین، مأموم باشند « انه لقول فصل» حرف نهایی اینجاست خدا در قرآن میگوید « انه لقول فصل و ما هُوَ بِالْهَزْلِ» چه تعبیر رسایی است آن وقت دین نمیشود دیگر دین امام، دین مأموم میشود من یک استادی داشتم میگفت که دین آمده است ما را خراطی کند ما برمیگردیم دین را خراطی میکنیم. آن که بر طبق میل خودمان است آن را انجام میدهیم «« فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَ مَا أَدْرَئكَ مَا الْعَقَبَةُ فَكُّ رَقَبَةٍ أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ» در ایام دی مسغبة یکه خوار نیست اگر دیدید کسی یکه خوار نیست از عقبه رد شده است این که باد کلاه من را نبرد هر چه شد، شد. یعنی احساس انسانها را درک نکند.
شریعتی: وفقط خودش را ببیند.
حجت الاسلام عاملی: این نابالغ است طفل است همه اندرز من به تو این است که تو طفلی و خانه رنگین است. خیلیها طفل هستند قد کشیدند بالا آمدند گاهی میبینید که با ثروتها چهقدر گرهها باز میکنند من بعضی از خیرین را میشناسم غبطه میخورم به حال آنها که احکام مالی که الان بحث میکنیم همین است دیگر که ثروت امانت است دست خدا مال کسی دیگر است که خدا گذاشته است در دست ما، ما را امین است حضرت فرمود که «مياسير شيعتنا اُمناؤنا على محاويجهم» آنهایی که متمکن هستند از شیعیان ما امین ما هستند در محاویج یعنی محتاجان شیعیان ما «فاحفظونا فيهم يحفظكم الله» ما را حفظ کنید در حق آنها یعنی به آنها که رسیدگی میکنید به ما رسیدگی میکنید «شیعتُنا جزءٌ منّا یَسُرُّهُمْ ما یَسُرُّنا و یَحزننا ما یحزُنُهم» اگر آنها خوشحال شوند ما خوشحال شدیم اگر آنها غصهدار شوند ما غصهدار شدیم، یعنی یک رابطهی عاطفی عجیبی درست کرند بین خودشان و شیعیانشان، یک الگوی آرمانی چند تا فصل باید داشته باشد یکی ارتباط آرمانی است یعنی نسبت به متربی بیخیال نیست امام صادق به کسی گفت فلان کار را انجام نده، مادرم زهرا ناراحت میشود گفت مادرتان خیلی وقت است از دنیا رفته است میفهمد متوجه میشود؟ حضرت فرمود «إی و الله یبلغها فیشق علیها» قسم به خدا میرسد و برایش سخت است که چرا این شیعه آلوده شد. آقا رسول الله فرمود دوشنبه و سهشنبه تمام اعمال شما بر من عرضه میشود. آقا رسول الله را خدا گفته است که در قیامت شاهد میآورم. در روایت است «یشهد لهم و علیهم» شهادت میدهد هم به لَه، هم به علیهم، شما حساب کنید که ای خدا به تو پناه میبریم ای خدا، پیامبر ما بیاید در «علی رؤس الاشهاد» برابر چشمان مردم شهادت بدهد که خدایا این فلان کار ناپاک را کرده است. جهنم همین است دیگر.
شریعتی: او که رحمة للعالمین است.
حجت الاسلام عاملی: بله احسنتم، البته در این دنیا هم گاهی کارهایی میکنیم که تعبیر خیلی خطرناکی است «لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ» خدا میگوید من آبرویش را میریزم. آبرو ریختی آبرویت ریخته میشود من فزعَ إفتزعَ، چه تعبیر خوبی است اینها قوانین حاکم بر عالم است ما باید با این قوانین آشنا شویم بعد زندگی را شروع کنیم.
شریعتی: مثل إرحم تُرحم.
حجت الاسلام عاملی: اگر بخواهیم بشماریم مَن رشَقٌ الشبیه16:30، سر مردم کلاه گذاشتی حتماً سرت کلاه میرود. زرنگی نکردی.
شریعتی: البته اگر این جا بیفتد خیلی از رفتارهای ما تنظیم میشود.
حجت الاسلام عاملی: من زنا زنی به، تعبیر را ببینید، کما تدین تدانُ، مَن حَفَرَ بِئرا لِأخيهِ وَقَعَ فيها، هر طوری با مردم معامله کنی آن به سراغت میآید چون این عالم شعور دارد، عکس العمل دارد ذرات عالم اقتضا دارد، هیچ چیزی در این عالم بدون اقتضا نیست یک ذره بدون اقتضا نیست، ذرهای خاک در این میکده ضایع نشود «يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ ذرّةٍ خردلٍ اتینا بها و کفا بنا بحاسبین یأت بها الله» حضرت لقمان یک حرفی زده است آنقدر حکیمانه بوده است که خدا در قرآن ذکرش کرده است میگوید پسرم «يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّه» همه را خدا میآورد یعنی هیچ چیز از قلم نمیافتد چرا نمیافتد؟ چون «إنّ ربّي لا یضِلّ و لا ینسی» حضرت موسی به فرعون گفت فرعون گفت اگر حرفت درست است قبل از تو این همه مردم آمدند و مردند و رفتند حالا تکلیف آنها چه میشود؟ به دهانش نزد که همه بروند به جهنم طوری حرف زد که بالاخره زمینهی آن را درست میکند گفت که خدای من به اوضاع آنها آگاه است خدای من نه چیزی را گم میکند نه گمراه میشود و نه فراموش میشود، اینکه میگوید خدایم فراموش نمیکند یعنی نظامی که در این عالم درست شده است نظام فراموشکار نیست کار خوب کردی خوب میبیند کار بد کردی بد میبینی. «نْ خَيْراً فَخَيْراً وَ انْ شَرّاً فَشَرّاً» «فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ» اگر افتخار نیست این از عقبه رد شده است «يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍأَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ» یتیمی که نسبت به شما یک نسبتی دارد صلهی رحم برای این نیست که بروی تکیه بدهی و چای بخوری برگردی، صلهی رحم این است که جامعهی ما تبدیل شود به واحد مجموعی، انسانها ارتباط با هم داشته باشند دست همدیگر را بگیرند و یتیمی که دستی به سرش بکشی در کدام دین در کدام مذهب در کدام آیین این چنین است؟ که دست به سر یتیم بکشی به تعداد موهای سر یتیم خدا عنایتش را نصیب شما میکند؟ چرا؟ چون احساس یتیم را درک کردی، مهم همان احساس است بسیاری از حقوق حیوانات استاد ما آیت الله میانجی یک کتابی نوشت در مورد حقوق حیوانات برای پرورش عواطف است « يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍأَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ» یعنی مسکینی که زمین گیر شده است نمیتواند بلند شود یک اسم خدا جابر است خدای متعال جابر است یعنی استخوان شکسته را درست میکند تا شما بلند شوید راه بروید. أئمه هم همینطورند. آن استخوانی که خرد شده شما واسطه میشوید درگاه خدا آن استخوان درست شود بلند شوید راه بروید یعنی انسان وصل خدایی بگیرد بشود جابر تا آنی که زمین خورده است ورشکست شده است گرفتاری ناخواستهی مالی برایش درست شده است از جا بلند شود آن وقت دیگر ذا مترَبة نیست.
شریعتی: چهقدر دنیای ما قشنگ میشود اینطوری حاج آقا.
حجت الاسلام عاملی: جالب این است که میگوید اول انجام بده ثمّ کانَ، « ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ» بعد از این میشود « ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ» تواصی بالمرحمة یعنی علاوه بر اینکه خودت این کارها را بکنی مردم را هم سفارش کنی که این کار را بکنند. موسسات خیریه راه بیندازی که انسانهای آبرومند به آنجا مراجعه کنند یعنی یک شهری را با یک شهر دیگر بخواهی تفاضلش را ببینی نگاه کن که چهقدر موسسات خیریه دارند چهقدر انسانهای خیر دارند، اینها دفع بلا میکنند. «أین الذین کان یعیشون فی أکنافهم» یک وقتی من این چنین روایتی را دیدم کجا هستند آنهایی که مردم در کنف حمایت آنها زندگی میکردند یعنی صالحات دافع بلاست امام زمان هم میگوییم اباصالح نه اینکه فرزندی دارد به نام صالح، چون که بزرگترین صالح عالم است و لذا با وجودش بلا دفع میشود «بِي يَدْفَعُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلْبَلاَءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي» و آخرش هم فرموده است «اولئک اصحاب المیمنة» یعنی اینها هر کجا باشند میمنت میآورند یمن میآورند. حضرت عیسی وقتی گهواره بودند، من این را بچهها میآیند که نامگذاری کنم این را حتماً میخوانم «جَعَلَنِي مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ» بعضیها اینطورند.
شریعتی: هر کجا هستند مبارک باشند.
حجت الاسلام عاملی: برکت میآید آنجا، برکت صرفاً با پول نیست که، مستحب است مغازه را که باز میکند بگوید «اللّهم وَفِّرْ مالي بِالْبَرَکةِ فِیهِ» خدایا مال من را مبارک کن اضافه کن اما نه با دروغ، نه با احتکار، نه با اذیت و آزار انسانها، بالبرکة فیه.
شریعتی: هر جا هستم مبارک باشم نافع باشم.
حجت الاسلام عاملی: حالا بعضی هستند که پاهایشان در عقبهها میلرزد، از این عقبهها ما زیاد داریم اصلاً طوری خدا کار را میآورد دنیا لحظه به لحظه ورقهی امتحانی ما را پر میکند آن زمانی که در نطفه بودیم خدا صحبت میکرد صحبت امتحان را پیش کشید. « مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا» یعنی ابتلا در ذات این عالم گذاشته شده است « وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً» خدا فرموده است اگر به هم خیر بدهند آن هم امتحان است نگو که به به، اگر شر بیاید آن هم امتحان است نگو ای داد بیداد چرا اینطوری شد، « فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ» پول بدهی میگوید ربّی اکرمن، ببین خدا چه لطفی به من دارد، « وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ» روزیاش را کم کنی میگوید ربّی اهانن، اهانت کرد خدا. خدا میفرماید کَلّا نه آن درست است نه این درست است، آنی که مسیر و ماهیت همه را مشخص میکند عکسالعمل تو است. « كَلَّا ۖ بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْكِينِ» ببینید باز آمد به بحث ما. گفت من اول باید ببینم رابطهی تو با مسکین و یتیم چهطور است بعد از آن میشود حکم کرد که این ثروتی که دادم سعادت بود یا شقاوت.
شریعتی: معیارش این است.
حجت الاسلام عاملی: بعد از کلّا را غوغا کرد فصاحت را ببینید در قرآن. چه احساس پروری میکند و چه مسیری ما را راهنمایی میکند که کدام مسیر را طی کنیم؟ اینها همه آن عظمتهای مفاهیم قرآنی است حالا بعضی که زانوهایشان میلرزد یک دروغ بگوید که چهقدر پول چهقدر ثروت، یا یک ارضای غیر شرعی، شهوت، آنجا که زانو اینجا لرزید خدا میگوید روز آخرت هم این را روی زانوهایش محشور میکنم، هم کنار جهنم روی زانو مینشیند آیهی قرآن میخوانم برای شما هم داخل جهنم با زانو مینشیند خدا در قرآن فرموده است « ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا» جثیا یعنی روی زانو، چرا؟ چون زانوها اینجا لرزید و آخرت هم که صحبتش را میکند که « ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيها جِثِيًّا» آن هم روی زانو در جهنم قرار گرفته است. آنجا ملکوت اینجاست خدا گفته است «وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَىٰ فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ» اینجا را که میبیند آنجا را چرا نمیبینید؟ اینجا وقتی زانو لرزیده است و اراده نداری آنجا هم همینطور است این ارادهی شماست که بهشت و جهنم را درست میکند « يفجرونها تفجيرا» یعنی این اراده را از دنیا برده است که آنجا میتواند با این اراده یفجرونها تفجیرا شود حالا انسانهایی که در اینجا مردود میشوند در این جاهای خاصه در عقبه نمیتوانند احکام مالی خودشان را انجام دهند با شقاوت به ابدیت وارد میشوند شما الان بروید به قبرستان بگویید بلند شوید چهطور شد که شما آخر شما چه شد؟ در روایت است که اگر بپرسی که با چه چیزی از دنیا رفتید؟ «لقال اکثرهم التُّخَمَة» بر اثر بیماری جسم، بیشترین عاملی که باعث شد عمر ما به پایان برسد تُخَمَة بود. تُخمة اصلش هست وُخَمة واو تبدیل شده است به ت، وخامت سوء هاضمه یعنی پرخوری، اکثر قبرستان میگویند که پرخوری ما را به اینجا آورد. این حالا از لحاظ جسمی است. اما سوال کنید که الان در برزخ در کجا هستید؟ در وادی السلام هستید؟ در برهوت هستید؟ آنهایی که اوضاعشان خراب است آنها اگر بخواهند حرف بزنند یک چیزی که دست میگذارند همین بحث ما است. خدا در قرآن ذکر کرده است که به اهل جهنم میگویند « مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَر» ملائکه میگویند اینجا چرا آمدهای شما؟ آنها میگویند که « قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ» ما در برابر عظمت کائنات خاضع نشدیم بینک و بین الله، چهقدر باید خاضع شوید در عظمتی که کائنات دارد، خضوع یعنی رکوع، خشوع یعنی سجده، کسی که رکوع ندارد سجده ندارد نماز ندارد، ملعبه گرفته است این کائنات را در برابر خالق این کائنات، در برابر این کائنات باید خضوع کند «أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها» چه بساطی درست کرده است خدا، هیچ چیزی کم نگذاشته است «صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ» خدا میگوید هر کجا نگاه کنی آیهی قرآن است أتقن پشت أتقن، پس چرا خودت أتقن نداشی؟ آقا رسول الله یک وقتی قبری درست میکردند این طرفش را میرسیدند آن طرفش را میرسیدند یک کسی گفت یا رسول الله قبر است دیگر، مدام این طرف و آن طرفش را میرسی، گفت خدای من از آن بالا میگوید گفت «إنّي أعلم انا سیفنا و یحسن الی البلاد» من میدانم که این جنازه الان میپوسد و از بین میرود ولی خدایم از آن بالا میگوید. هر صنعتی که میخواهی درست کنی آن صنعت باید أتقان داشته باشد. الان این را ما بیاوریم به اقتصادمان « ویل لقوم یلبسون ما لا ینسجون» پیامبر ما فرمود وای بر قومی که یک لباسی را درست کردند که خودشان نبافتند، محتاجند به افراد دیگر، حالا « مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَر» ملائکه میگویند اینجا چه کار میکنید؟
شریعتی: قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ.
حجت الاسلام عاملی: « وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ» یعنی آنقدر خدا حساس است به این مسئله، در عرض یک لحظه میتواند همه را متمول کند هیچ فقیری پیدا نشود، خدا میگوید من در یک لحظه میتوانم جنگ را برطرف کنم، « وَ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ» اصلاً شما را غالب کنم و تمام شود.
شریعتی: ولی شما محک نمیخورید.
حجت الاسلام عاملی: آفرین، پول را خودش داده است از ما قرض الحسنه میخواهد، چهقدر عجیب است؟ پول، پول خودش است میگوید به خدا قرض میدهید؟ تا آن اراده و احساس ما، آن هویت انسانی ما، شکوفا شود به قول عربها ازدهار پیدا کند.
شریعتی: از آن طرف هم الخلق عیال الله دیگر، یعنی خدا حواسش هست به عیالش.
حجت الاسلام عاملی: خدای متعال بزرگ خانواده است این نظریهی پیغمبر ماست این را من همیشه عرض میکنم که باید پیشانی یونسکو بنویسند این نظریه را پیغمبر ما داده است که همهی انسانها یک خانواده را تشکیل میدهند این میدانید چهقدر لوازم دارد؟ یعنی یهودی با من برادر است مسیحی با من برادر است انسانها همه با هم برادرند، من با آنها برادرم، انسانها همه با هم برادرند، یک خانواده را تشکیل میدهند داخل یک خانواده مرزبندی نکنید مرزبندیهای متعارض درست نکنید هویتهای متعارض درست نکنید من ترکم، من فارسم، من عربم، من لرم، من ساریم، من سومریم، بشریت را به آتش کشیده است این تفکر ارتجاعی عنصریت، و به تعبیر ما در مناطق ترک نشین میگویند ارقی چینیخ، یعنی مسائل ارقی، نژادی، اینها را تفضل طلبیهای ارقی و نژادی، اینها هم منسوخ شده است حالا «الخَلقُ عِيالُ اللّه» خدا شد بزرگ خانواده، خدا تماشا میکند به اعضای خانواده، میدانید که پدر گاهی یکی را بیشتر دوست دارد از بچهها اینکه تبعیض قائل شوید بد است آقا رسول الله وارد یک خانهی یک فردی مهان شدند تا وارد خانه رسیدند یک دختر بچه و یک پسر بچه جلو دویدند این پدر خانواده پسر را بوسید اما دختر ماند، حضرت ناراحت شدند گفتند چرا این کار را کردی؟ چرا بین این دو طفل تبعیض درست کردی؟ اما تبعیضی که مبنای عقلانی داشته باشد خوب است یک اقازادهی شما نماز میخواند دیگری نمیخواند تشویقش میکنید یک آقازادهی شما عفت دارد، حجاب دارد، تشویق میکنید. یک آقازادهی شما پیشرفتهای علمی دارد یک مبنای تشویقی قرار ندهید و هر دو را مساوی ببینید این هم درست نیست، در اینجا میگوید « لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَمَعَ الْخَائِضِينَ» که لذتهای نفسانی حرام ما را کشید شب روز شد، روز شب شد، متوجه شدیم که اذان چهطور گذشت، یک وقت چشم باز کردیم خودمان را در یک عالم دیگر دیدیم، آنجا خدای متعال سوال میکند «أَلَيْسَ هَٰذَا بِالْحَقِّ» اینها حق است یا نه؟ آن وقت قیافهاش را که نگاه میکند خدا میگوید «أَمَّا ذا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» کجا بودید این چه قیافهای است چرا اینطوری آمدی؟ تا دنبال قرآن را که بخوانید اینها آنقدر خوب تصویر شده است.
شریعتی: هر کدام از اینها یک باری است روی دوش ما.
حجت الاسلام عاملی: بله، اصلاً شما حساب کنید که هر آیهای را که میخوانید آقای شریعتی یک جمله بگویم لذت ببرید، هر آیه را که میخوانید میبینید که خدا دنبال شماست این چه تکریمی است؟ این چه عنایتی است؟ چه کار دارد با ما؟ قرآن را ببین، یک ذره چیزی که مسائل دنیوی برای این مؤلفه باشد اصلاً این حرفها نیست فقط انسان از خاک بلند میشود. چیست این برخاستن از روی خاک** تا که آگه گردد از خود جان پاک، با چه دلیل و برهانی میخواهی قرآن را انکار کنی؟ «وَ لا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خبیر» خدا میگوید چه کسی میتواند مثل من با تو حرف بزند «فَبِأَيِّ حَدِيثِۭ بَعۡدَهُۥ يُؤۡمِنُونَ أفنَبقي حُکم الجاهلیّة» حکم جاهلیه، این را نگاه کنید بروید سراغ احکام جاهلیت؟
شریعتی: و در پس تمام این اوامر و نواهی و این همه نگرانیها و به تعبیر شما دنبال ما بودنها چه چیزی گیر خدا میآید؟ فقط برای اینکه ما رشد کنیم.
حجت الاسلام عاملی: ما را از خودش میداند عزت ما عزت خداست روایت هست که خدا همه چیز را به مومن واگذار کرده است اما «وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يُذِلَّ» به ما واگذار نکرده است که ذلیل شویم رفتی مواد مخدر زدی ذلیل شدی، دروغ گفتی ذلیل شدی، «لا يَكذِبُ الكاذِبُ إلاّ مِن مَهانَةِ نفسِهِ» انسان خوار دروغ میگوید چرا دروغ گفتی؟ دورغ وعده دادی؟ رفتی سراغ مستی، بالاترین کرامت تو عبارت است از عقل شما، ناصر خسرو میگوید که بعد از چهل سال یک خواب دید از خواب بلند شد چهل سال خوابید ناصر خسرو در دستگاه بود در دیوان بود، آمد همه را رها کرد گفت به من گفتند تا کی میخواهی این شراب را بخوری؟ گفتم حکما چیزی پیدا نکردند که غم و غصهی انسان را زایل کند جز همین شراب، گفت حکیم نخواند کسی را که انسان را به بیعقلی دعوت کند. گفتم پس چه کار کنم؟ دستهایش را گرفت طرف قبله گفت جوینده یابنده است. بیدار شد. سعدی خیلی جالب میگوید که در کاروان آنقدر خسته شدم افتادم هر کسی آمد التماس کرد گفتم امکان ندارد من دیگر تکان بخورم رئیس قبیله آمد بیخ گوش من یک جملهای گفت راه افتادم، گفت: حرم در پیش است و حرامی در پس، اگر رفتی بردی، اگر ماندی مردی، این قانون کلی است ما باید از این دنیا رد شویم اگر رفتیم بردیم، اگر ماندیم مردیم. متن جهنم میگویند از همین جاست از اینجا رد شدی در دنیا بودی دنیوی نبودی، در بازار بودی بازاری نبودی سوقی نبودی، «کنت السوق فلا تکن سوقیة» امیرالمومنین فرمود آلوده نشدی تعلق پیدا نکردی، با خدا معامله کن، جنس را نگه داشته که ببینم اوضاع بازار چه میشود؟ ننگ است عا ر است، پستی است خیلی نهایت پستی است که ببینم بازار چه میشود. حضرت فرمودند محتکر بدترین انسان است. منظور این است در این روایت که بدتر از او پیدا نمیشود برای اینکه جنس بالا برود خوشحال میشود پایین بیاید ناراحت میشود. یعنی دربارهی انسانها این چنین معاملهای میخواهی کنی؟ برکت دست خداست یک فرصتی پیدا شده که با خدا معامله کنی، آن وقت اینها اگر درست نشود یک تاجر میگوید که قیمت خرید قبلی من است من باید با قیمت قبلی عرضه کنم قیمت قبلی خریدم، تا میخواهد قیمت قبلی عرضه کند بقیهی کسبه میریزند سرش میگویند این عقل ندارد هر چه جنس است از او بگیرید. «إنَّ اللهَ يُعذِّبُ الَّذينَ يُعذِّبونَ النَّاسَ في الدُّنيا» آنقدر این جمله سنگین است خدا عذاب میکند کسی را که در دنیا انسانها را عذاب میکند.
شریعتی: اینها همان کسانی هستند که حتی اگر به ظاهر از این دنیا بروند در متن این دنیا میمانند.
حجت الاسلام عاملی: هستند رد نشدند اینها اصلاً خود این پل صراط که میگویند این صراط یعنی انسانیت، هویت انسانی خود را حفظ کردی از پل صراط رد شدی، روز قیامت یک عدهای میگویند خدایا ما پل صراط را ندیدیم به او میگویند شما رد شدید جهنم شما خاموش خاموش بود آتش به دل مردم بزنی، چون ز خشم آتش تو بر دلها زدی مایهی نار جهنم آمدی، یک امتحان عجیب قلبور38:30 تکان میخورد مردم سیل آسا میریزند آتش جهنم، در هر دوره قلبور خدا تکان میخورد خدا میگوید «و لو یشاء الله لانتصر منهم و لو شاءالله مقتتلوا» برای چه ماه رمضان میگویند قرآن را ختم کن برای این که در این آیات بمانی و تأمل کنی، امام سجاد فرمودند هر آیه یک گنجینه است، گنج را که باز کردی ببین داخلش چیست؟ واقعاً همینطور است انسان داخلش که میشود میبیند که عجب حکایتی است که خدا چهقدر حساب شده در اینجا با ما حرف زده است. حالا در اینجا حضرت ختمی مرتبت یک جملهی وحشتناکی گفت در این بحث، خیلی وحشتناک، فرموده است که «فِتْنَةُ أُمَّتِي اَلْمَالُ» من برای همین این بحث را شروع کردم از همهی مخاطبان میخواهم که این جمله به ما میگوید که خیلی باید حواسمان باشد و خیلی در این باب صحبت کنیم فتنة امتی المال میدانید یعنی چه؟ یعنی بیشتر امت من در اثر مال به جهنم میروند. آنی که امت من را جهنمی میکند المال است مال حرام به هلک من هلک، مرحوم نراقی، نراقی پدر، مهدی نراقی پدر است احمد نراقی فرزند ایشان است در جامع السعادات را نوشته است پسر معراج السعادات را نوشته است. هیهات که نظیر این کتابها دیگر نوشته شود، مقام معظم رهبری فرمودند بعد از این کتاب اخلاقی مضمونش نوشته نشده است آنقدر که جامعیت دارد چرا؟ چون همه حرف مدرسه نیست در طی عقبات این ترکیب و مفاهیم خودش را نشان داده است غیر نطق و غیر ایما و سجل** صد هزاران ترجمان خیزد ز دل. ای خدا جان را تو بنما آن مقام. کاندرو بیحرف میروید کلام بیحرف میشود حرف زد با خدا بهترین حرف زدنها حرفهای نجوایی است «قَرَّبْناهُ نَجِيًّا» یک مدالی که...
شریعتی: حرف، حرف دل است.
حجت الاسلام عاملی: بله، آن وقت میگوید «به هلک من هلک» نراقی میگوید و دنبالش میگوید که این عام البلوا است یعنی مال حرام همه جا را گرفته است و یک حرف عجیبی زده است گفته است در زمان ما دیگر حلال یقینی وجود ندارد، مرحوم نراقی این را میگوید الفتنة فی المال، و ما الان از آن سویدای قلبمان بگوییم یا رسول الله صدقتَ صدَقَ رسول الله، هنوز ماه رمضان چیزی از آن نگذشته است امتحان خدا ما بیاییم از اضطرار مردم استفاده کنیم التهاب در بازار درست کنیم دولتیها یک وظیفهای دارند آن سر جایش است بالاخره از آنها مطالبه میکنیم میگوییم، اما یک عزم ملی لازم هست در وقتی که جامعه به بحران افتاده است واقعاً اگر عمل بشود به این مطالبی که عرض میکنم اصلاً اقتصاد اسلامی را بخواهید ببینید باید با این مباحثی که شروع میکنیم تحت عنوان وظایف مالی آن را یکپارچه ببینیم دین سوپر مارکت نیست خدا رحمت کند آقای فاطمینیا را این را خیلی تأکید میکرد و مدام تکرار میکرد، میفرمود که دین سوپر مارکت نیست که بروی یک جنسی را برداری کسی هم نگوید که چرا این را برداشتی آن را برنداشتی، دین یک مجموعهی یک پارچه است نکات خیلی خوبی داشت خدا رحمتشان کند ما باید ذکر خیر کنیم در حالت کما بود که من بالا سرش رسیدم و خیلی متأثر شدم آقازادهشان یک حکایت غریبی را از ایشان نقل کرد یعنی جز علمای عاملین بودند خدا رحمتشان کند.
شریعتی: خدا رحمتشان کند چهقدر جایشان خالی است.
حجت الاسلام عاملی: بله، بعد آقازادهشان نقل کرد که میگفت من باید فلانی را ببینم یعنی بنده را یک مطلب مهمی دارم، یک توصیهی مهمی به ایشان دارم باید بگویم، من خیلی غصه خوردم که آن توصیهی ایشان از دست من رفت.
شریعتی: نرسیدید؟
حجت الاسلام عاملی: نه ایشان عمرشان وفا نکرد، بهشت این است که با این بزرگان ما محشور شویم، جهنم این است که با انسانهایی که دنیا را آلوده کردند دنیا را رستوران فرض کردند آلودگیها درست کردند کرامت بشریت را شکستند نظام ارباب و رعیتی درست کردند دنیا را با حق ویژه اداره کردند جهنم این است که با آنها محشور شویم. ای خدا به ما رحم بفرما، از ما پذیرایی بفرما، ما را به خاطر مطالب ای خدای مهربان مؤاخذه نفرما.
شریعتی: الهی آمین خیلی ممنون و متشکرم از شما آیات را بشنویم انشاالله لحظات زندگی همهی ما منور و مزین به نور قرآن کریم باشد و این نکتهای که حاج آقای عاملی اشاره کردند که خداوند متعال با هر آیهای دنبال شماست که یک پیامی را به شما برساند. این صفحه را با هم تلاوت میکنیم برمیگردیم انشاالله اشاره و نکات قرآنی این صفحه را حاج آقای عاملی برای ما خواهند فرمود. بفرمایید خواهش میکنم.
اللّهم صلی علی محمّد و آله محمّد
صفحه294قرآن کریم
شریعتی: خیلی ارادت داریم انشاالله لحظات زندگی همهی ما منور شود به نور قرآن کریم و ممنون و متشکرم از لطف و همراهی و همدلی تک تک شما اشارهی قرآنی امروز را حاج آقای عاملی میفرمایند و انشالله دعا میکنند و خداحافظی میکنیم.
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم سورهی کهف آیهی 13 « إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى» یک مطلبی را اینجا عرض میکنم که ارزش دارد یک کتاب نوشته شود پایان نامهها نوشته شود آیا در سیر و سلوک ما به استاد احتیاج داریم یا نه؟ خدا رحمت کند حضرت آیت الله میانجی را، میگفت شما گناه نکنید راه را نشانتان میدهند من با آیات قرآن میخواهم مطالبی را عرض کنم که نتیجهاش این است که استاد برای کمال سیر و سلوک است نه صرفاً که کسی نتواند به طور شایسته به طرف خدا برود. ببینید میگوید آمنوا وزدناهم، تو ایمان بیاوری من اضافه میکنم، عالم عالم زیادت است جایی دیگر میگوید سنزید المحسنین، محسن باشی من اضافه میکنم، جای دیگر فرمود « لِلَّذينَ أَحْسَنُوا في هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ و زیادة» اگر کار نیک انجام دهی من اضافه میکنم شما حساب کنید این مدام تکرار شود شما کار خوب از آن طرف مدام زیادت و زیادت، راه باز میشود دیگر، آیهی دیگر فرمود این عجیب است « وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ» یعنی هدایت پیدا کنید در مسیر قرار بگیرید زادهم هدیً، هدایت شما را بیشتر میکنم، یا میفرماید « وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ» تقوای شما را خودم تأمین میکنم « وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا» شما مجاهدت کنید لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا، راهها را ما باز میکنیم برای شما و یک ایهی عجیب « وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ» وقتی که شما ایمان داشته باشد خدا قلبتان را میگیرد خودش میبرد مسیر را میبرد. و از همه مهمتر این آیه است این آیات را من جمع کردم در قرآن شاید کسی از اول تا آخر بخواند اینها را پیدا کند چون یک کلمهی خاصی هم در آن نیست همهی اینها را کسی بخواهد جمع کند یک مقالهی خوبی بنویسد« إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ» وقتی شما...
شریعتی: با ایمانشان هدایت میکنند.
حجت الاسلام عاملی: ایمان و عمل صالح داشته باشید من با همان شما را میبرم، به برکت ایمان خودم دستش را میگیرم میبرم به بساط انس خودم، « وَ زِدْناهُمْ هُدىً» جملهی سادهای نیست یک قاری بسیار بزرگ برای سیر و سلوک هست که خدای متعال فرموده است پس ما از امروز تصمیم بگیریم که ایمان خوب و عمل صالح خالص داشته باشیم و محسن باشیم و شاکر باشیم « لَئِن شَکَـرتُم لَاَزیدَنَّکُم» بکم زده است لأزیدن را.
شریعتی: شما را.
حجت الاسلام عاملی: اینها همه نشان میدهد که اگر ما این کارها را بکنیم خدا راههایی را نشان میدهد که رفته رفته ذائقهی انسان عوض میشود آرزوهایش بزرگ میشود قلبش بزرگ میشود جنبات عالم برایش فرق میکند عزتش فرق میکند رفته رفته یک سفرهی بسیار خاصی... حافظ میگوید که: شراب ناب میخواهم که مرد افکن بود زورش** که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش.
شریعتی: خیلی خوب آقا ممنون و متشکرم امروز هم خیلی خوش گذشت در کنار شما و همراه مخاطبان عزیزمان انشاالله آخر هفتهی خوبی داشته باشند در این روزهای بسیار زیبا و بهاری شما هم دعا کنید و انشاالله دوستانمان آمین بگویند و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عاملی: آقای شریعتی گاهی ما یک کارهایی میکنیم که خدا آن مقاماتی که برای ما تدارک دیده بود آن را دیگر خط قرمز میزند.
شریعتی: یعنی از دستمان میرود.
حجت الاسلام عاملی: شدیم محروم، برای اینکه آن بلا ما را نگیرد یک دعایی دارد دههی آخر ماه رمضان آن را خیلی تکرار کنیم «اللّهم و اجعلنا مِنَ الْمَرْحُومِینَ وَ لا تَجْعَلْنَا مِنَ الْمَحْرُومِینَ» آن عنایتی که میخواهی از دستم بگیری آن را از من نگیر، من خطا کردم « إِنْ كُنْتُ بِئْسَ اَلْعَبْدُ فَأَنْتَ نِعْمَ اَلرَّبُّ» من بئس العبدم بدی را بدی سهل باشد جزا** اگر مردی احسن الی من اسا. که دستور قرآن است که خدا با دستور خودش انشاالله با ما معامله کند.
شریعتی: انشاالله خیلی ممنون و سپاسگزارم خیلی متشکرم از لطف و عنایتتان، برای ما نگاهت آفتاب است** چراغان کردن دنیا ثواب است** دعا کردم بیایی زیر باران** دعا در زیر باران مستجاب است. و ما برای سلامت شما دعا میکنیم آقایی که بهار حقیقی این عالمید. تا سلامی دوباره.