حجت الاسلام شریفیان: عرض سلام و ادب و احترام خدمتتان دارم خدمت همهی بینندگان خوب برنامهی سمت خدا همینطور. انشاءالله هر کجا که هستند در پناه خداوند متعال باشند و بهترین برکات و عنایات خداوند متعال انشاءالله بر آنها سر ریز باشد و بهرهمند باشند انشاءالله. این ایّام رجب هم بستری برای استفادهی معنوی همهی عزیزان باشه چشم به هم زدیم کم کم تمام شد یعنی فرصت بسیار کمی از رجب مانده باید آرام آرام خلاصه وداع کنیم با این ادعیه و اذکار (سبحان الاله الجلیل) . . .
شریعتی: (یا مَن أَرجوهُ لِکُلِّ خَیرٍ) بله. . .
حجت الاسلام شریفیان: تا باد چه بشود که آیا سال بعد زنده باشیم یا نباشیم انشاءالله که این ایّام باقی مانده از ماه رجب را بهرهمند بشویم و همهی ما انشاءالله جزء محبّین امیرالمومنین و رجبیون این ماه عزیز انشاءالله ثبت و ضبط بشود.
شریعتی: انشاءالله، با سلامت و عافیت و با مدد خدای متعال انشاءالله به ماه شعبان المعظّم و بعد هم به ضیافت پر نور حضرت حق رمضان المبارک وارد بشویم. خیلی خوب، انشاءالله که حالتان خوب باشد امروز هم در خدمت آیت الله شریفیان هستیم ببینیم برای ما چه به ارمغان آوردهاند و بنا است انشاءالله چه نکاتی را بشنویم؟
حجت الاسلام شریفیان: أعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم بِسمِ اللّهِ الرَّحمَنِ الرَّحیمِ ألحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ وَ صَلَّي اللَّهُ عَلی سَیّدَنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ و لعن الدّائم علی أعداءِهِم أجمَعَعین اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. خب قبل از اینکه بحث را شروع کنم اوّل عذرخواهی کنم بابت این صدای نامطلوب که کنار همهی نامطلوبیهای ما ببینندگان عزیز امروز ما را تحمّل کنند.
شریعتی: اختیار دارید نفرمایید انشاءالله خدا به شما عافیت بدهد استاد و سلامت باشید.
حجت الاسلام شریفیان: به بزرگواری خودشان انشاءالله بر ما میبخشند. یک چند جملهای را میخواهم خدمت عزیزان مقدمه عرض میکنم و ادامهی بحث خودمان انشاءالله. خب امروز روز بیست و سوم بهمن است و دیروز آن حرکت بزرگی که مردم عزیزمان در مسئلهی راهپیمایی رقم زدند و سنگ تمام گذاشتند مثل همیشه بلکه مضاعف از قبل به خاطر شرایط و هجمههای سنگینی که دشمن در اقتضاء یک حضور و همبستگی و نشان دادن یک عرض کنم که صف واحدهی ایمانی انشاءالله در مقابل دستگاه کفر بوده و انشاءالله آثار و برکاتش هم پیدا خواهد شد.
شریعتی: انشاءالله
حجت الاسلام شریفیان: من یکی دو جمله میخواهم عرض کنم من گاهی اوقات آدم خیلی حسرت میخورد از اینکه یک عدّهای حرف از عزّت و بزرگی حاج قاسم سلیمانی میزنند ولی پس ذهنشان این است که انقلابیگری را میخواهند از حاج قاسم میخواهندتجدید کنند. من چرا دست گذاشتم روی بحث شهید سلیمانی؟ علّت آن این است که یک جریان بسیار بزرگ و قابل ملاحضهای که رهبری فرمودند تشییع جنازهی بالغ بر مثلاً ده میلیونی، خب این جمعیت بزرگ، این را. . . شخصیت حاج قاسم محلّ اعتنای مردم ما است. علّت آن چیست؟ دیدن بزرگی، عزّت، ایمان، استوره. .
شریعتی: یک قهرمان است برای جامعهی ما و ملّت ما حاج قاسم
حجت الاسلام شریفیان: ما اگر بخواهیم این شخصیتها را موشکافی بکنیم و مسیر خودمان را پیدا کنیم که رهبری به آن میگویند مکتب، از ارکان سلوک ایشان انقلابیگری است. نمیتوانیم از حاج قاسم حرف بزنیم بعد این قسمت از زندگی ایشان را فاکتور بگیریم سانسور بکنیم که ایشان قائل بود که جمهوری اسلامی حرم است نمیتوانیم این کار را بکنیم پس باید بزرگی این آدم را با این تفکّرش جمع بزنیم و او را بفهمیم من خیال میکنم خیلیها حرف از شاید حرف از عرض میکنم که شهید سلیمانی میزنند حتّی از جمهوری اسلامی و انقلابیگری ایشان هم دفاع میکنند ولی عمق پیام ایشان را نفهمیدند که ایشان چرا میگوید جمهوری اسلامی حرم است؟ چرا از مقدّس بودن این حرکت حرف میزنند؟ این مهم است که آدم آن را بفهمد. نکتهای که خدمت عزیزان دارم عرض میکنم این است که یک خطری ما با آن مواجه هستیم آن هم این است که ما ریشهی تقدّس و احترام و حریم داشتن جمهوری اسلامی را پیدا نکنیم که چه چیزی برای او حریم ایجاد کرده که گاهی اوقات با دیدن دو خطا مثل امثال بنده طرف میگوید من دیگر حاج آقا کاری با انقلاب ندارم. اگر آنجایی که ریشههای جدّی انقلاب را ما پیدا کنیم دیگر با X و y و شریفیان و امثال شریفیان دیگر آن را پیوند نمیزنیم.
شریعتی: یعنی در واقع هویت و حقیقت انقلاب اسلامی. . .
حجت الاسلام شریفیان: از زیر صفر میگردم که آن را بسازم ما از زیر صفر ساختیم این مجموعه را، انقلاب به دست مومنین، به دست شهدا، به دست ایثارگران، از زیر صفر ساخته شده امروز شما رویش از آن دارید میبینید یک کسانی به خاطر سختی و فشار و ابتلا و جنس بحثهایی که استاد بزرگوارمان آقای میرباقری فرمودند این ابتلائات عرض میکنم که با همهی تنوعهایی که دارد ولی شما بروید ابتدای انقلاب بایستید شما با چه چیز مواجه بودید شما مقابل همه چیز میخواستید بایستید در مقابل تمام هیمنهی کفر با همهی مشکلات داخلی که اصلاً قابل قیاس نیست مشکلات ابتدای انقلاب با امروز. ما امروز چند ماه یک فتنهی سنگین برای انقلاب بود بعضیها یک ذرّه ته دلشان خالی میشود تعداد کشتههای شما با اوایل انقلاب در داخل قابل قیاس است؟ آماری که داده میشود از کشتاری که فقط از سازمان منافقین که خودشان میگفتند مجاهدین فقط هفده هزار نفر اینها آدم کشتند هفده هزار نفر!که کلّ کشتههایی که در این چند ماه اخیر آمارش را دادند خیلی شده دویست سیصد نفر است. هر یک دانهاش هم مهم است بحث این نیست ولی اتفاقی که افتاده چه هست؟ اتفاق خیلی بزرگی بوده واقعاً یک عدّهای از دلسوزان انقلات از ابتدای حرکت حضرت امام تصوّرشان این بود که عرض بکنم که خلاصه واقعیتگرایی در این حرکت نیست یک مشت ایدهآل پردازی است که به جایی نخواهد رسید باورشان نمیشده و فقط و فقط امداد الهی است با همهی زحمتهایی که مومنین کشیدند فقط و فقط امداد الهی است. چرا این را دارم عرض میکنم؟ میخواهم بگویم این مهم است که انسان حتّی اگر در طوفانهای ابتلائات قرار گرفت این حرکت را بفهمد و بدان هر اتفاقی هم اینجا افتاد من باز هم مأمور به همین هستم. من راه دیگری ندارم، راه من همین است این ساحت بزرگ زندگی ایمانی من است. زندگی ایمانی من یک گوشهای نیست که حالا بین من و خدا بیندازم بروم یک سلوکی بکنم بروم برسم به بهشت اصلاً اینطوری نیست. کسی که قرآن بخواند این را میفهمد من این را شاید در جلساتی در همین برنامه عرض کردم به آن اشاره کردم کسی اگر قرآن بخواند ساحت ایمانی اجتماعی طرح نبی اکرم را با پوست و گوشت خود احساس میکند. شما از ملکات اخلاقی حرف میزنید ملکات اخلاقی وسط میدان درگیری اجتماعی حضرت بوده است. میگوییم صبر، کجاست صبر در قرآن (وَ بَشِّرِ الصّابِرینَ ألَذینَ إذا أصابَتهُم مُصیبَةٌ قالوا إنّا لِلّه وَ إنّا إلَیهِ راجِعونَ) آیات آن را ببینید آیات قبل آن این است (وَ لا تَحسَبَنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللّه) بحث شهدا است.
شریعتی: و بعد هم که ابتلاء است.
حجت الاسلام شریفیان: ابتلائات است معلوم است که نبی اکرم یک طرحی در انداختند فرعون هم نمیایستد شما را نگاه کند درگیر میشوید با هم، خب از این درگیری چه چیزی در میآید؟ از آن شهید در میآید، ایثار در میآید، فداکاری در میآید، جهاد در میآید، مقاتله در میآید، اصلاً سوره بقره را ببیند ابتدای ورود حضرت به مدینه است اصلاً عمود احکام این سوره را دنبال کنید قتال است. قتال است و انفاق. انفاق که ذیل قتال معنا شده است چون حضرت وقتی درگیر میشوند با کفّار تازه معلوم میشود که باید بیایید وسط صحنه خودتان را خرج کنید میشود خرج کردن اقتصادی...
شریعتی: جهاد با اموال و انفس.
حجت الاسلام شریفیان: میشود این یک ابتلائات سنگین از این جسم این آیات (وَ لَنَبلُوَنَّکُم) برای اینجاست (وَ لَنَبلُوَنَّکُم مِنَ الخَوف وَ الجُوعِ وَ نَقصٍ مِنُ الأموال) نمیدانم حاج آقای میرباقری این آیات را خواندند این این آیات وسط متن درگیری حضرت با جریان کفر است حالا ما میخواهیم از صبر حرف بزنیم خیال میکنیم صبر یک ملکهی اخلاقی است خداوند متعال به مومن میدهد من میروم یک گوشه میرسم به صبر. صبر پشت خاکریز است وقتی میروید در عملیات شرکت میکنید عزیزانت را روی دست بگیری و بیاوری. نمیدانم شاید یک موقعی در این برنامه هم اشاره کردم یا نه؟ یادم است یک مادر شهیدی عکس او را من دیدم دلم رفت اصلاً آنقدر دلربا بود دیدن این شهید. دو پا به این مادر تحویل داده بودند دو پای جزغاله شده. . .
شریعتی: برای خیلیها همین هم به آنها نرسید.
حجت الاسلام شریفیان: نرسید، ندادند دادند برای خدا رفت.
شریعتی: چیزی برایشان نماند جز چشم انتظاری.
حجت الاسلام شریفیان: اینجا است تازه شما میفهمید (و بَشِّر الصّابِرینَ) عجب صبر (إنّا لِلّه وَ إنّا إلَیهِ راجِعونَ) خودم را ببینم خدا را ببینم رجوع خودم را ببینم حرکتم را ببینم این ابتلائات را وسط این معرکه تصویر کنم. صبر، زهد، حالا زهد کجاست؟ خیال میکنم زهد به به یک گوشهای خلوت میکنم به به یک خلوتی و یک زهدی و. . . زهد (لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ) سورهی حدید است. اصلاً سورهی حدید سورهی جنگ است سورهی آهن استسورهی آهن کِشی است اصلاً سورهی حدید (وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ) من میخواهم ببینم چه کسی حاضر است پای انبیاء ما بایستد؟ کار به آهن هم رسیده است (وَ أنزَلنَا الحَدیدَ وَ لِیَعلَمَ اللَّه) حالا خدا میخواهد بداند نصرت شما را بفهمد. زهد اینجاست وسط این معرکه است که قرآن میگوید یک عدّه هستند که بخیل میشوند (ألَذینَ یَبخَلُونَ یأمُرونَ النّاسَ بِالبُخلِ) ولی آن طرف یک عدّه زاهد هستند از دنیا عبور کردند حاضرند امکاناتشان را خرج نبی اکرم کنند. زهد وسط درگیری است آیاتی است که امام سجّاد در معرکهی ابن زیاد خوانده است، همین آیات زهد را که در روابت دارد (هذِه مَدرَجَةُ الزُّهد) قرآن وقتی میخواست از زهد حرف بزند امام سجّاد فرمودند این آیات برای ما است کجا؟ وقتی که آن ملعون با چوب دستی خود جسارت میکرد به لب و دندان سیّد الشّهدا. زهد اینجاست. یک موقع کج دین را نفهمیم دینداری عرض میکنم که وسط میدان درگیری با جریان کفر و نفاق است میشود یک امّت در مقابل جریان مقابل، دو جریان دین میشود، میشود (لَکُم دینَکُم وَلی دین) دو درگیری بزرگ شکل میگیرد این وسط هم اتفاقات بزرگ است آن وقت کسانی که در آن مسیر حرکت بکنند آن را پیدا کنند میگویند این جریان حریم الهی است واقعاً هم حریم است، حرم امن الهی میشود که شما به خاطر اعتلای پرچم توحید بایستید نفس بزنید (بَشِّرِ الصّابِرین) به شما بگویند. میشود حریم، میشود جمهوری اسلامی حرم است یعنی میخواهم حاج آقا همه چیز هر اتفاقی در جمهوری اسلامی بیفتد امضا بکنیم؟ نخیر قطعاً نخیر مگر هر اتفاقی در حکومت امیرالمومیین افتاده ما امضا میکنیم؟ در حکومت علی (ع) حکومت آشفتهای که امیرالمومنین آقای همهی عالم بود بخوانید دیگر آقای کاشانی بیاید این را توضیح بدهد که چهار سال حاکمیت امیرالمومنین چه بلوایی بود یک مصر حفظ نمیشود محمّد بن ابی بکر را میگذارند یک شکل است قیس را میگذارند یک شکل است مالک را میگذارند یک شکل است آخر هم مصر از دست حضرت در میآید مشکلات جامعهی حضرت است جمع کردن آن هم به دست فقط ولی نیست که، امّت باید ساخته شود تا آرام آرام یک اتفاق بزرگ با آن میافتد این اتفاقاتی که شما امروز در جمهوری اسلامی میبینید واقعاً ضرب شستی به کفّار نشان داده این از قبل ایمان امّت ذیل یک ولی صالح است. و الّا اینگونه نیست که من تنها خودم بروم تنهایی که امیرالمومنین آخرش هم حضرت را به شهادت میرسانند ده هزار نفر در نخیله جمع نشده بودند.
شریعتی: یعنی در واقع امّت باید همراهی کند.
حجت الاسلام شریفیان: بله برای همین این است و الّا از جانب امام زمان که غیبت بلاوجه که نیست که غیر موجّه که ندارد امام زمان این طرف باید یک امّت برای او یک کار بزرگ ساخته شود این حرکت است گاهی فکر میکنید هر چهقدر بایستید گاهی کسی که میگوید جمهوری اسلامی حرم است خوشی زیر دلش زده است اصلاً این گونه نیست با خون دل دارند کار میکنند با خون دل، ولی همین گونه است اصلاً قاعده همین گونه است.
شریعتی: من داشتم فکر میکردم همین چند روز که حاج قاسم حتماً یک وقتهایی این خلعها و نقصها را دیده و با این حال این حرفها را زده است.
حجت الاسلام شریفیان: اصلاٌ با پوست و گوشت احساس میکردند و کار میکردند. . .
شریعتی: چه بسا برای او سختیها بیشتر و محسوستر بود
حجت الاسلام شریفیان: ما فکر میکنیم همه چیز برای او آماده بوده؟ خب گفتن حالا بیا بریم نخیر نمیدانیم. گاهی اوقات آدم احساس میکند آن چیزهایی که ما سختیهای جهاد حاج قاسم میدیدیم اینها ابتدائیات سختیهای ایشان بوده آن لایههای پشت آن را ما اصلاً نمیبینیم. واقعاً هم همین گونه است کسانی که نزدیکان ایشان هستند این را خوب میدانند که گاهی اوقات از خودی آدم بخورد چه هست؟ چه معنایی دارد؟
شریعتی: ولی این نباید توجیه ناکارآمدی و کم کاری حاکمیت و مسئولین باشد.
حجت الاسلام شریفیان: اصلاً این نیست کما اینکه اگر ما میگوییم حکومت امیرالمومنین حرم امن بوده حریم داشته، مقدّس بوده این گونه نیست؟ ما حکومت امیرالمومنین را مقدّس نمیدانیم؟ چهقدر خوب است که آشفتگی از آن نقل کنیم در تاریخ؟ ریشهی آن چه بوده؟ کم کاری است، جهالت است، خیانت است، نبود آدم است، پخته نبودن امّت است، کار دشمن است (جاهِدِ الکُفّارِ و المُنافِقینَ) این گونه است تو را به خدا ساده نبینیم کار را، کار کار بزرگی است کار کار عظیمی است دارد انجام میشود آن کسی که میگوید حرم است میدید و میگفت حرم است. معاذ الله دنبال سانسور نبودند، به دنبال عرض کنم غلوّ بیجا نبودند، میفهمیدند اگر احترام آقای شریعتی در عالم یک احترام بیشتر نیست آن احترام خداست که در واقع تجلّی پیدا میکند در احترام نبی اکرم. اینجاست که حرم است به مقداری که شئون حضرت جاری شود حریم پیدا میکند، مقدّس است. آن امّتی که برای بلند کردن پرچم نبی اکرم بلند شدند (لِیَقُومَ النّاسَ بِالقِسطِ) یعنی همین دیگر یعنی شئون نبی اکرم، یعنی وجود مقدّس بقیة الله الأعظم، آن جریانی که برای این حرکت کنند جان بدهند خون بدهند وقت بگذارند آبرویشان را بدهند تکه تکه بشوند فحشهایش را بخورند این میشود حریم. حریم است. ایمانها اینجا صرف شده مومنین اینجا نفس زدند. کجا اینها را سراغ دارید به من نشان بدهید؟ کجا این را سراغ دارید که یک عده بیایند جانشان را بگذارند برای اعتلای لا اله الّا الله. احترام جز لا اله الّا الله نیست این است که حرمت ایجاد میکند اموال را محترم میکند، نفوس را محترم میکند، لا اله الّا الله است. این پرچم لا اله الّا الله یک عدّه ایستادند، جوان اعتراض دارد من هم دارم، انتقاد دارید من هم دارم، ولی هر حرفی داری زیر این پرچم باید بایستی پرچم لا اله الّا الله را باید بلند کنی. . .
شریعتی: نکتهای که دیروز حاج آقای میرباقری اشاره کردند که حلقهی وصل دنیای امروز با عصر ظهور است.
حجت الاسلام شریفیان: بله، تلاش، اصلاً این تلاش است که محترم است و الّا تلاشهای دیگری هم وجود دارد برای رفاه دنیا، دلمان میخواهد بیشتر ته دیگ دنیا را در بیاوریم این هم یک گونه تلاش است دیگر یک عدّه همدنبال همین مدل زندگی هستند حیاة الدّنیا. . .
شریعتی: اینها با هم جمع میشوند حاج آقا؟
حجت الاسلام شریفیان: نه با هم جمع نمیشوند حیات الدّنیا با حیات الآخرة با هم جمع نمیشوند روایت آن را یادتان است خواندیم یک موقعی؟ حضرت فرمودند: ابن الدّنیا نباشید ابن الآخرة است. آن که متعلّق به آخرت است بهرههایی از دنیا دارد فرق میکند من این را کجا گفتم؟ سورهی مبارکهی بقره یادتان است آیاتی را؟ قرآن میگوید دو نوع دعا وجود دارد یک دعا (ربّنا آتِنا في الدّنیا) دنیا بده. یک عدّه گفتند (ربّنا آتنا في الدّنیا حسنة و في الآخرة حسنةو قنا عذاب النّار) این یک سلوک فردی من با خدا فقط نیست این دعای مدل زندگی اجتماعی درست میکند این مدل اجتماعی را باید بایستی و از آن دفاع کنی. عرق بریزی خون هم پای آن بدهی سیصد هزار شهید دادید باز هم شهید بدهید جا دارد ولی اگر این نباشد این را بگذارید کنار شد دنیا، یک قطره خون یک مومن هم زیاد میشود یک قطره خون، برای چه مومنین باید بیایند اینجا نفس بزنند؟ برای دنیا یک حرکت اجتماعی بزرگ درست کنید برای دنیا، اوّل و آخر دنیاست هیچ چیز بیشتر از این نیست. من هستم و یک سری نیازهای حیوانی تمام. اگر نگوییم دون حیوان تازه. این حرکت هیچ ربطی به ایمان ندارد قوای ایمانی هم نباید خرج او بشود نباید بروی آنجا. . . دیدید بعضی از موارد میگویند مومن نباید شرکت کند نباید برود نباید نفس بزند نباید مشارکت کند نباید اعانه کند، کمک کند. امّا این طرف اگر شد میشود بِالقِسط میشود (تَعاوَنوا عَلَی البِرِّ وَ التّقوی) باید بروی کمک کنی، نفس بزنی. این پرچم را من گاهی اوقات به جوانها میگویم آقا خیلی حرف دارید میخواهید پرچم را پایین بگذارید عیبی ندارد پرچمی را که میخواهی بلند کنی به من بگو چه هست؟ پرچم امیرالمومنین است؟ اگر همان پرچم را میخواهی بلند بکنی دنبال کنی آرام آرام نزدیک میشوی به همین جریان. میگوید خب همین را باید درست کرد، همین را باید جلو آورد، همین را باید کمبودهایش را رسیدگی کرد و الّا شما که دنبال اقامهی حدود هستید. شما که به دنبای اقامهی توحید هستید، شما که دنبال چیز دیگری نیستید که؟ این غیر از این است که ما یک جامعه میخواهیم بسازیم خوب بخوابیم، خوب بخوریم، نمازمان را هم بخوانیم. . .
شریعتی: حاج آقا دیروز توفیق داشتم در راهپیمایی حضور داشتم جمعیت عظیم، پر شور مثل هرسال ولی خب خیلی متفاوت بود یعنی خیلی حجم جمعیت کاملاً محسوس بود.
حجت الاسلام شریفیان: اینها بلوغ است آقای شریعتی اینها بلوغ ایمان است.
شریعتی: خب حالا نکتهی من این بود میخواهم بگویم سهم متولیان این حرم در پاسداشت از آرمانهای امام و رهبری به نظر من خیلی بیشتر از سهم مردم است یعنی مردم از نگاه من تکلیف خودشان، سهم خودشان را همیشه ادا کردند و حالا سهم متولیان این. . .
حجت الاسلام شریفیان: خلاصش نکنید ولی اینکه تکلیف مسئولین تکلیف سنگینی است بحثی نیست شما پرچم امیرالمومنین اقامه شده یک قسمتی از دستگاه امیرالمومنین را دادند دست شما این بالاترین امانت الهی است . . .
شریعتی: همین تو چهقدر تلاش کنی برای اعتلای این پرچم. . .
حجت الاسلام شریفیان: بله درست است و از آن طرف تخطّی در این امر تخطّی عادی دیگر نیست تخطّی عادی نیست، کار سخت میشود سنگین میشود، واقعاً کسی حوصلهی ادبیات امیرالمومنین را ندارد برود برای خودش کار کند بار امیرالمومنین را به دوش نگیرد.
شریعتی: خیلی نکتهی مهمی است.
حجت الاسلام شریفیان: نگیرد چرا خودت را جهنّمی میکنی؟ برای چه میروی زیر بار امانت الهی؟ امانت الهی است امر ولایت. یک جایی دست ولی فقیه است یک جایی که یک مسئولیتی دست من میدهند امانت دارد جاری میشود اینجا، خیلی کار، کار سختی میشود. . .
شریعتی: یک گوشهی این علم را دادهاند دست من.
حجت الاسلام شریفیان: همینطور است یک معلمی که یک جایی از اینجا دارد فعالیت میکند خب این نسلی را دادند دست شما، این نسل را برای این امّت باید تربیت کنید، برای این اهداف باید تربیت کنید، مگر میتوانید هر کاری بکنید؟ خب حالا طولانی شد من نمیخواستم اینقدر صحبت کنم.
شریعتی: نه خیلی مقدّمهی خوبی بود هنوز هم در حال و هوای بیست و دوم بهمن نفس میکشیم. اوّلین روز چهل و پنجمین سال پیروزی انقلاب اسلامی است انشاءالله بر همه مبارک باشد نکتههایی که حاج آقا شریفیان فرمودند اینها را میتوانیم ضمیمه بکنیم به صحبتهای ارزشمند حاج آقای میرباقری که خدمتشان بودیم میتوانید به سایت ما، کانال ما مراجعه کنید و آن نکات را بشنوید و مطالعه کنید و بهرهمند شوید و حالا قولوا لِلنّاسِ حُسنی.
حجت الاسلام شریفیان: بسم الله الرَّحمَنِ الرَّحیمِ. خب ما دو سه جلسه در مورد بحث قول حسن بحث کردیم علّت آن هم این است که در روابط اجتماعیمان روابط بین اخوال با ناس مسئلهی قول حسن از پاشنههای آشیل میتواند باشد و از نقاط قوت رشد ما، نکاتی را عرض کردم روایاتی را خواندیم. من این روایت را بخوانم چند روایت داریم اینها هر کدام یک برجستگیهایی دارد عرض میکنیم انشاءالله. در روایت در احتجاج از وجود مقدّس امام سجّاد (ع) نقل کرده این روایت را: میگوید از حضرت سؤال شد در باب کلام و سکوت سُئِل عن کلام و السُّکوت؟ ما أفضل؟ کدام بهتر است؟ حضرت فرمودند: لِکُلِّ واحِدٍ منهُما آفات. هر کدام از اینها یک آفتهایی دارد. فإذا سَلِما مِن الآفاتِ فالكلامُ أفضَلُ مِنالسُّكوت. ، آفات آن را کنار بگذارید اگر آفت نداشته باشد کلام بهتر از سکوت است. این نشان میدهد روایاتی که مدام میگویند سکوت، سکوت، سکوت، برای دوری از آفات است. خیلی اوقات شما با سکوت کردنتان راحتتر از آفات عبور میکنید. و الّا اگر آفت را کنار بگذارید قظعاً کلام افضل است. این نکتهای بود که در روایت بود ذیل همین قیل: وَ کَیفَ ذلک؟ از حضرت سؤال شد چهطور شما این را میگویید؟ حضرت فرمودند: قالَ : لأنَّ اللّه َ عَزَّوجلَّ ما بَعَثَ الأنبياءَ والأوصياءَ بالسُّكوتِ مگر خدا انبیاء را با سکوت فرستاد؟
إنّما بَعَثَهُم بالكلامِ حرف بزنند با مردم. حرف زدن این آفتهایش است.
جلسهی قبل یک نکتهای گفتم نکتهی مهمی است این را در روایت میخواهیم یک مقدار دنبال کنیم آن چیست؟ این است که سکوت طریق رسیدن به کلام پخته، سکوت فرصت ما است. فرصتی که برای خودم و طرف مقابل ایجاد میکنم که بتوانم کلامی که حالا میخواهم بزنم، حرفی که میخواهم منتقل کنم چه از جنس روابط سطح پایین باشد چه از جنس روابط بالا که بخواهم معارفی را منتقل کنم و . . . این نیاز به یک دقّتها و مراقبتهایی دارد.
شریعتی: تحلیل و سنجش ما برای آن چه. . .
حجت الاسلام شریفیان: روایت میگوید یادتان هست آن روایت نورانی که حضرت فرمودند: یک عدّه سکوت دارند ولی سکوتتان هدر است، چرا؟ چون در این سکوت چه نیست؟ تفکّر. سکوت فرصت تفکّر است فرصت برای اینکه انسان خودش را جمع کند حالا میخواهم به عنوان یک چیزی عرض کنم که حقیقت نورانی را به برادرم منتقل کنم.
شریعتی: یعنی سکوت خود را باید سبک و سنگین کنیم مدام دیگر.
حجت الاسلام شریفیان: واقعاً این شکلی است دیگر سکوت تفکّر است، بستر تفکّر است. ما خیلی از اوقات سکوت که نمیکنیم که هیچ خلاص، یک موقع سکوتی هم که میکنیم از فرصتمان استفاده نمیکنیم. هدر میرود. خب دو سه روایت میخواهم برایتان بخوانم، این را نمیرسیم این بحث را مفصّل بگوییم چون ما جلسهی آینده بای بحث را جمع کنیم. حیف، ولی این بحث، بحث مهمی است. . .
شریعتی: انشاءالله یک فرصتی حتماً به آن بپردازیم.
حجت الاسلام شریفیان: انشاءالله، یک روایاتی داریم که اهل بیت به شیعیان گفتند: شما زود احساس تکلیف نکنید که هر چه که اعتقاد خودت است بروی و به این و آن بگویی. هر چیزی که فکر میکنی درست است بروی به این و آن بگویی اینگونه نیست. باید موقع آن را پیدا کنی. موطن آن را پیدا کنی. اینگونه نیست. بخوانم این روایت در کافی است نقل میکند راوی میگوید: شهدتُ أبا عبد الله و هوَ یقول لمولًا له یقال له سالم. امام صادق (س) راوی میگوید من خدمت حضرت بودم و حضرت یک خادمی داشتند میدانید خیلی اوقات این خادمها خیلی اوقات کارهای حضرات و اینها نزدیک بودند به حضرات، میگوید حضرت داشتند با ایشان صحبت میکردند وضعَ یدَه علی شفتین. امام حضرت اتگشتشان را گذاشتند روی لبهایشان فرمودند: یا سالم إحفظ لسانک. مراقب زبانت باش (تسلم) این سبب دور شدن تو از آفتها میشود خیلی از آفتها و مشکلات از تو برطرف میشود. بعد (وَ لا تَحمِلِ النّاس علی رقابنا) مردم را روی گردن ما سوار نکن میدانید چه کار میکردند یک چیزهایی از اهل بیت میشنیدند حرفهای خاص که یک دورهای اسرار شیعه بوده مقامات بزرگ اهل بیت بوده اهل بیت آرام آرام دارند حقیقت امامت، ولایت، جایگاه ولی اینها را دارند تشیّع دارد خودش را آرام آرام جا میاندازد تعریف میکند منتها اینها اسرار بوده یک دورهای، امام دارند میگویند این که من دارم به تو میگویم چیزی نیست که بخواهی بروی به این و آن بگویی هر کسی ظرفیت این را ندارد چه چیزی از این روایت در میآید: ظرفیت سنجی، موقعیت شناسی. حتّی، آقا چیزی بالاتر از ولایت امیرالمومنین ما داریم میگوید در معارف رکن حقیقت توحید که یکی اتّصال میدهد ولایت امیرالمومنین است. حضرت میگوید ولایت امیرالمومنین را نباید همینطوری به هر کسی بگویی، این سبب میشود حضرت میگوید میدانی چه کار میکنی یک عدّهای را دشمن میکنی اصلاً با ما.
شریعتی: باید یاذ بگیری چه چیز را کجا بگویی.
حجت الاسلام شریفیان: کجا بگویی وَ لا تَحمِلِ النّاس علی رِقابِنا من چهقدر بگویم از این قصّه ما آقای شربعتی آسیب خوردیم میخواهی از چیزی دفاع کنی ارزش میدانی دفاع کن از ارزشها بسم الله الرّحمن الرّحیم خیلی هم خوب، آقا این دفاع از ارزشها به این آدم میدانی این را بگویی این آدم میگیرد، نمیگیرد، ریشههایش را دارد؟ ندارد؟ یک چیز ارزشمند را هر جایی نمیگذارند، به هر کسی نمیگویند، اصلاً ممکن است طرف انکار کند این متوجّه یک چیزهایی نمیشود یکدفعه یک کاری انجام میدهد هم برای تو بد میشود هم برای خودش، تو میخواهی خیر برسانی خیر نیست اصلاً.
شریعتی: اینجا جای سکوت است.
حجت الاسلام شریفیان: جای سکوت است ببینید حضرت چه میگوید این امر. . . حالا من روایت دو سه روایت انتخاب کردم مکرّر ما در مورد این بحث روایت داریم این که میگویند تقیّه یکی از شأنهایش همین است یک چیزی از اسرار امیرالمومنین از شئونات ولایت امیرالمومنین یکی هست نمیفهمد. خب این یک روایت.
روایت دوم: در کافی باز عثمان بن عیسی نقل میکند میگوید: خدمت امام کاظم (س) رسیدم (و قالَ له رَجُلٌ أوصني) یک کسی خدمت حضرت بود گفت: آقا یک وصیّتی به من بکنید (إحفَظ لسانَک تعزُّ) جلو زبانت را بگیر به عزت میرسید اینها کد هستند من دیگر توضیح نمیدهم راه رسیدن به سلامت، راه رسیدن به عزّت، مراقب زبانتان باشید (وَ لا تُمَکِّنِ النّاس مِن قیادِکَ فَتَذِلُّ رَقَبَتِک) یک کاری نکن مردم روی گردنت سوار شوند. فرمودند: روی گردن ما یا گردن خودت. گردنت را دست این و آن نده یک چیزی، یک حرفی که میبینی طرف اصلاً برایش قابل پذیرش نیست برای چه به او میگویی؟ روایت ببینید حضرت با شیعه دارد صحبت میکند (و لا تَحمِلِ النّاس) ما بحثمان چه بود؟
شریعتی: قولوا لِلنّاسِ حُسنی.
حجت الاسلام شریفیان: یک کسانی اهل منطق شما هستند، حرفهای خصوصی میشود با آنها زد، سِر، نجوا، میتوانید نجوا یعنی همین نجوا را برای همین برای شما قرار دادند حالا باشد یک موقع اگر خدا توفیق داد و فرصت بود سورهی مجادله، اصلاً قرآن میگوید میدانید دو منطق ایمان و کفر چگونه منتشر میشود؟ چگونه انتشار پیدا میکند؟ با نجوا، نجوا یعنی چه؟ یعنی رسول الله آن کسی که ظرفیت حرفش را داشت پیدا میکند به او میگوید نه به بقیّه، وقتی میگوید نه به بقیّه یعنی چه؟ یعنی دارم نجوا میکنم. نجوا یعنی صحبت. . . ؟
شریعتی: در گوشی
حجت الاسلام شریفیان: خصوصی، یعنی یک کسانی که ظرفیت این حرف را ندارند نباشند این را داشته باشید. . .
شریعتی: نجواهای شیطانی هم داریم.
حجت الاسلام شریفیان: آن طرف هم نجوای شیطانی، شیطان هم همین کار را میکند مگر شیطان هر حرفی را میآید به همه میزند؟ نه این کار را نمیکند. الان مگر مستکبرین هر حرفی که دارند در خلوت خودشان میآیند به مردم دنیا میگویند؟ خیر، یک سطحی از حرفشان را میآیند منتشر میکنند چه کار میکنند منتها شما میگویید طبقهبندی اطّلاعات درست هم هست اصلاً طبقهبندی اطّلاعات یعنی همین، ولی شما آرام آرام در لایههای مختلف باید ظرفیت سازی کنی که بتوانم. . .
شریعتی: سطح پایینترها را بیاوریم بالا. . .
حجت الاسلام شریفیان: بیاوریم بالا که بتوانم حالا این حرفها را به او بگویم
شریعتی: آنها هم اهل نجوا بشوند.
حجت الاسلام شریفیان: احسنتم، دایرهی نجوایت را داری بزرگ میکنی. . .
شریعتی: در واقع داری امّت سازی میکنی.
حجت الاسلام شریفیان: احسنت، اصلاً اینطوری آن منطق تو دارد منتشر میشود. اینکه در سورهی مبارکهی مجادله، سورهی مجادله میدانید که یکی از رمزهای سوره چیست؟ (حِزبّ الله حِزبُ الشّیطان) اصلاً سورهی مجادله بحث حزب الله و حزب الشیطان است. یک رمز هم این وسط گذاشته میگوید نجوای ایمانی، نجوای شیطانی، نجوا میخواهد. شما میفهمی چه حرفی را به چه کسی بزنی. نجوا یعنی اصلاً همین، ظرفیت، ظرفیت سنجی، و البته ظرفیت سنجی با همین نکته که گفتیم حالا بعد میرسیم.
شریعتی: ظرفیت سنجی و ظرفیت سازی.
حجت الاسلام شریفیان: احسنت، ظرفیت سازی که بفهمم این آدم ها اگر بخواهم رشد بدهم چهطوری باید ریلها را بگذارم که بعد از یک مدّتی حالا این حرف را میخواهم به او بزنم. اهل بیت با ما این کار را کردند این که میبینید امروز این بلوغ از تشیّع بین ما است اهل بیت این کار را برای ما کردند امامت امام جواد هشت ساله اصلاً یعنی چه؟ در دورهی امیرالمومنین میشد این را گفت؟
شریعتی: نه.
حجت الاسلام شریفیان: حاشا و کلّا هرگز نمیشد گفت.
شریعتی: خود غیبت.
حجت الاسلام شریفیان: خود غیبت که شما را با یک امام چهار پنج ساله که چه کسی او را دیده؟ میخواهند همراهت کنند.
شریعتی: و حالا هم هست و تو نمیبینی او را.
حجت الاسلام شریفیان: احسنت، خیلی این بلوغ بزرگ است. این بلوغ را ائمه درست کردند و الّا عرض میکنم که به اصحاب امیرالمومنین حرفها را میزدند به بسیاری از آنها ممکن است حالا بگویید جناب سلمان شخصیت خاص و ویژه، جناب ابوذر، جناب مقداد ولی جمعیت هشتاد هزار نفری لشکر امیرالمومنین در صفین چه کسی حرفها را میفهمد؟ حضرت فرمودند: پنجاه نفر نیستند در این لشکر حق من را بشناسند حقّ امیرالمومنین را نه اسرار. ببینید عرض من کجاست میخواهیم حرف بزنیم قول حسن بگوییم قول حسن هر حرف خوبی به درد هر کسی نمیخورد. خیلی این حرف مهمی است. بعضی از بحثها هست الان یک عدّه سر یک چیزی میخواهند با کسی محاجه کنند بابا این فرسنگها از تو دور است او اصلاً در یک فضای دیگر دارد تنفّس میکند نه رفقای او جنس تو هستند نه خانوادهاش جنس تو هستند نه صدا و سیمای او جنس تو است او در یک عالم دیگر دارد تنفّس میکند واقعاً اینطور هستند بعضیها. اصلاً در یک عالم دیگر دارد تنفّس میکند. . .
شریعتی: تازه آخر بحث و کدورت و درگیری میشود و هیچ نقطهی مشترکی شما با هم ندارید.
حجت الاسلام شریفیان: این بد است حالا عرض میکنم این بد است دفعهی دوم من دوباره همین کار را میکنم برایم بار اوّل تجربه نمیشود که اینجاست که سنگ بنای درستی برای گفت و گو نساختم این را نمیفهمم متوجه نمیشوم حرف میزنیم آخرش فقط با یک توهین به پناه بر خدا به دستگاه دین و انقلاب و اینها تمام میشود آخرش هم میگویم نه باید جوابش را میدادم خب باشد حالا باید جوابش را میدادی. روایت را ببینید سلیمان بن مهران نقل میکند در امالهی مرحوم شیخ طوسی این روایت نقل شده بسنده عن سلیمان بن مهران دخلت علی الصادق (ع) و عنده علی نفرٌ من الشّیعة خدمت امام رسیدم عدّهای از شیعیان نشسته بودند فَسَمِعتُه و هوَ یَقول مَعاشِر الشّیعة امام دارند با یک جمع خصوصی از خودشان حرف میزنند مَعاشِر الشّیعةکونوا لنا زَیناً این تعبیر را قبلاً هم ما کردیم و خواندیم وَ لا تَکونوا عَلی شَینا آبروی ما را نبرید. مایهی آبروی ما باشید بعد حضرت فرمودند: قولوا للنّاس حسنی معلوم است که یکی از مهمترین جاهایی که آدم میتواند آبرو برای امامش بخرد یا آبرو ریزی کند قول است حرفهایی است که به هم میزنیم (قولوا للنّاسِ حُسنی) به چه کسی؟ معاشر الشّیعة، قولوا للنّاس حسنی (و احفَظوا السِنَتَکُم) مراقب زبانتان باشید (وَ کُفُّوها عن الفُضول) از حرفهایی که زیادی است دوری کنید حرف زیادی یعنی چه؟ یعنی حرفی که موطن ندارد، جا ندارد، کارآمدی ندارد، نه اتمام حجت میکند نه امری را منتقل میکند حالا میرسیم که چه را باید منتقل کرد و اینها (کُفُّوها عَنِ الفُضول) از این چیزها دوری کنید. این هم خیلی روایت مهمی است معلوم است حضرات دارند میگویند آقا ارتباط شما با کسانی که با شما تفاوتهایی دارند آسیبزا شده است، کجا؟ حرفهایتان. حرفهایی که میزنید. خب این تا به اینجا.
شریعتی: مت پنج شش دقیقه تا پایان فرصت داریم.
حجت الاسلام شریفیان: چند نکته میخواهم خدمت عزیزان بگویم ما یک سری روایت میخواستیم بخوانیم خواندیم حالا یک جمعبندی از این روایت میخواهم خدمت عزیزان عرض کنم این را دلم میخواهد عزیزان خوب گوش بدهند یک قسمتی را عرض میکنم یک قسمتی را انشاءالله جلسهی آینده به یک جایی میرسانیم انشاءالله.
روایاما یک سری تصویر سازی برای شما میکند یعنی چه تصویر سازی یعنی توصیه نیست نمیگوید چه کار بکن ولی یک تصویر برای تو درست میکند. از چه؟ از اینکه چه بگویی، کجا بگویی، زبان چه آفاتی دارد، چه آسیبهایی میتواند داشته باشد، توصیف است، توصیه نیست که چه کنی تصویر برایت میسازد اهمیت زبان، عوالم بعدتان که زبان چه اتفاقاتی برایش میافتد. از اینها توسیه در نمیآید ابتداعاً، ولی این خودش مهم است این یک جمعبندی میخواهد من از این عبور میکنم چون بحث مفصلی خودش میخواهد من لابهلای خواندن روایات این تصویرهایی که اهل بیت ایجاد کردند در این دو سه جلسه گفتم از این عبور کردم اما میرسیم به توصیهها، که این برای ما شاید دستورالعملتر است به عمل نزدیکتر است. پنج نکته از روایات به نظرم کلید است این پنج نکته را دارم خدمتتان میگویم: 1: در روایات به ما گفته شده است که مسئلهی حرفهایتان با برادر دینی و با کسانی که برادر دینی تو هم ممکن است مومن نباشد ولی تفاوتهایی با شما داشته باشد شما با او ارتباط دارید ناس هستند در یک جامعه دارید زندگی میکنید ارتباطهای زبانیتان سکوتتان حرفی که میزنید محتوایی که منتقل میکنید را به آن دینی نگاه کنید.
شریعتی: یعنی چه؟
حجت الاسلام شریفیان: یعنی در فضای توحید در فضای زندگی معنوی خودتان، ایمانی خودتان ، تکالیف خودتان، ببینیدش عنایت دارید چه عرض میکنم؟ مهم این است که ما در فضای دینی حرفهایمان. . . من میخواهم با همسایهام یک حرفی بزنم اصلاً این دو دو تا چهار تا دررمن است که من به عنوان نمایندهی امیرالمومنین برم حرف بزنم حتّی در حد احوالپرسی حتّی در حدی که میخواهم با او احوالپرسی کنم میتواتنم این تصویر را برای خودم پیدا کنم که زبان یک پیک رسالت است از زبان من پیام امیرالمومنین منتشر میشود. . .
شریعتی: کونوا لَنا زَینا.
حجت الاسلام شریفیان: این مهم است همان بحثی است که میرسیم حالا تفکر به آن میرسیم. . .
شریعتی: من سفیر مکتب امیرالمومنین هستم.
حجت الاسلام شریفیان: این تصویر مهم است حتّی میخواهم با همسرم حرف بزنم، با فرزندم میخواهم حرف بزنم، با برادر دینی خودم میخواهم حرف بزنم، با پدر و مادرم میخواهم حرف بزنم اینها دیگر خودیهای انسانند وادی ایمان ما است میروید جلوتر میشودهمسایه، میشود جار میشود جامعه، این را در این فضا ببینم اصلاً و دستورالعمل. . .
شریعتی: یک گونه حرف بزنم که اگر کسی من را دید دایرهی تفکرات و اعتقادات من هم نیست بگوید آفرین چه امامی دارد.
حجت الاسلام شریفیان: چه امامی دارد. و این یک جایی هم ممکن است حتّی من یک حرفی بزنم نپسندد ولی بفهمم که اینجا امام صادق از من خواست که حرف بزنم حتّی اینکه یک جایی که شما میبینید وجودمقدّس نبی اکرم حرف میزند ابوجهل توهین میکند این به این معنا نیست که حضرت نباید حرف میزد ما نمیخواهیم بگوییم هر حرفی قول حسنی از آن عرض میکنم برخورد سفت یا انکاری رخ نمیدهد نه، ما این را نمیخواستیم بگوییم ولی این مهم است که وقتی میخواهم حرف بزنم مأموریت محور به آن نگاه کنم بسنجم در مقیاس مأموریتهای خودم حرف بزنم حتّی به همسرم میخواهم حرف بزنم قرار نیست دق و دلی خودم را در بیاورم قرار نیست خودم را خالی کنم. این جهت حرف زدن انسان است اگر این جهت نباشد هر کار دیگری بخواهید بکنید اصلاً دیگر در آن حسن در نمیآید چون جهت توحیدی ندارد ببینید اخلاص روح عملتان است اخلاص روح عمل است یعنی چه؟ یعنی این عمل به دستور خدا، ذیل الهی او دارد نگاه میکند قواعد الهی در آن رعایت بشود یعنی من مومن هستم در قواعد ایمانی این حرف باید صادر شود شد؟ ما چهطور این را در نماز قبول داریم آقا اینطوری چهار رکعت این قسمت اینطوری، در حرف زدنمان هم همین قدر مراعات کنیم همینطوری با دقت دنبال کنیم امیرالمومنین را
شریعتی: اینجا جای وسواس است.
حجت الاسلام شریفیان: احسنتم، این نکتهی اول.
شریعتی: خب به نظرم نرسیم بله دو دقیقه فرصت داریم میخواهید شما فهرست آن را بگویید جلسهی آینده مقدّمه. . .
حجت الاسلام شریفیان: چهار نکته: 1: در روایات ما مکرّر گفته شد از کثرت کلام دوری کنید. کثرت کلام خطا میآورد. ما زیاد حرف نداریم برای زدن ما آنقدر حرف پخته نداریم، حرفمان میرود در وادی جهل، حرفمان میرود در وادی قبیح قول که در روایت داریم این توصیهی اول خیلی توصیهی مهمی است این توصیهی اول. توصیهدوم: حضرات فرمودند در فرض شک، شک دارم این حرف به جا است یا نیست؟ زود به شکتان مجوز صدور ندهید غیر از کثرت است این. . . ما گاهی اوقات اصلاً فکر نمیکنیم هیچ خلاص، آنجا که فکر میکنی شک میکنم این حرف واقعاً مؤثّر است به درد میخورد؟ اگر شک کردی برایت روشن نیست روایت است حضرت فرمودند: ندامتی که با حرف زدن به وجود میآید خیلی بیشتر است در مقایسه با چه؟ ندامت سکوت یعنی ممکن است سکوت کنی بگویی کاش حرف زده بودم. . .
شریعتی: ولی کمتر پشیمان میشوی.
حجت الاسلام شریفیان: ولی خیلی پشیمانیاش کمتر است. این قاعده است در تکلّم ما، باز هم میگویم از فرزند و همسر بگیرید تا میرسد به ناس. این هم توصیهی دوم. توصیهی سوم: حضرت فرمودند: سکوت باید همراه با تفکر و تعقل و خرد باشد این را کار داریم بعداً برمیگردیم به آن. این نکتهی سوم. نکتهی چهارم: با سکوت فقط نه برای خودتان فرصت درست کنید به طرف مقابل فرصت بدهید این هم نکتهی چهارم.
شریعتی: که او هم بتواند تحلیل کند
حجت الاسلام شریفیان: او هم بتواند بفهمد و جای خودش را پیدا کند. اینها را باز میکنیم انشاءالله
شریعتی: انشاءالله، حاج آقا خیلی از شما ممنون و متشکرم، خیلی نکتههای خوبی را شنیدیم ممنونم از لطف و مرحمت و همراهیتان حاج آقا دعا بکنند و انشاءالله خداحافظی کنیم
حجت الاسلام شریفیان: خدایا به آبروی امیرالمومنین همهی ما را اهل ایمان و عمل صالح، خضوع در مقابل خودت و اولیاءت قرار بده امکان رسیدن به تمسّک و فروعات وجود نبی اکرم و امیرالمومنین و رسیدن به عفّت کلام، قول حسن به ناس به مومنین به همهی ما عنایت بفرما.
شریعتی: الهی آمین. خیلی ممنون و متشکرم خیلی سپاسگزارم. مخصوص برای ما دعا بکنید برای همهی آنهایی که التماس دعا گفتند شفا مرضا، مردم عزیز و نازنین خوی که در این سرما قطعاً شرایط سختی را دارند انشاءالله هر کسی هر کاری از دستش برمیآید برای مردم عزیز و نازنینمان در خوی انجام بده. صفحهی 213 قرآن کریم را با هم تلاوت میکنیم آیات نورانی سورهی مبارکهی حضرت یونس. تمام دعاهای ما ختم به این دعای بلند خواهد شد که:
اللهم صل علی محمّدٍ و آل محمّدٍ و عجّل فرجهم