اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1401-10-18حجت الاسلام شریفیان -آشنایی با مفهوم بنیادی قرآن کریم (اهمیت سکوت و حفظ زبان)

شریعتی:‌ بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، خانم¬ها و آقایان سلام این سمت خداست که با احترام و افتخار از تهران تقدیم نگاه دریایی شما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود به سمت خدای امروز خیلی خیلی خوش آمدید، انشاءالله‌‌‌ خداوند متعال پشت و پناه شما باشد، به همه عزیزانی که تکرار برنامه را از شبکه افق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینند، همه عزیزانی که صدای ما را از رادیو معارف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شنوند و تمام مخاطبان شبکه جهانی ولایت با دل و جان سلام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم و سلام ویژه و مخصوص خدمت حاج آقا شریفیان عزیز، سلام علیکم خیلی خیلی خوش آمدید

حجت الاسلام شریفیان:‌ علیکم السلام و رحمه الله من هم خدمت شما برادر عزیزمان آقای شریعتی و همه بینندگان خوب مومن و با صفای برنامه سمت خدا عرض سلام و ادب و احترام دارم. خداوند متعال انشاءالله‌‌‌ بهترین‌ها را برای همه شما و همه عزیزان انشاءالله‌‌‌ رقم بزنند و همه تان انشاءالله‌‌‌ مشمول عنایات ویژه امام زمان انشاءالله‌‌‌ بشوید
شریعتی:‌ انشاءالله‌‌‌ سبد سبد این گل‌های زیبا تقدیم نگاه عزیزان و مخاطبان ما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود ایام میلاد با سعادت حضرت صدیقه طاهره زهرای مرضیه سلام الله علیها بر همه تان مبارک و محنی باشد، دعوت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم تا پایان برنامه امروز همراه ما باشید، بر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردیم به روابط اجتماعی، انشاءالله‌‌‌ بحث امروز شما را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شنویم
حجت الاسلام شریفیان:‌ اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین، و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین، اللهم کن لولیک حجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل الساعه ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عینا، حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا. خوب همین طور که فرمودید بحثی که خدمت عزیزان تقدیم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردیم در باب مسئله روابط با برادران ایمانی بود. در حاشیه این بحث به تناسب موضوع و نیازی که احساس می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد یک مقداری در مورد ارتباط با کسانی که تفاوت‌هایی با ما دارند شروع کردیم به بحث کردن. خوب این موضوع موضوع مهمی است، ما در فضای اجتماعی خودمان با کسانی بالاخره طرف هستیم که تفاوت‌هایی با هم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینیم با هم داریم و تعامل کردن و ترمیم روابط و تنظیم شدن روابط ما با همدیگر از تکالیف ماست. تا وقتی که دار هدنه است و دار دار مصالحه است، باید با حسن معاشرت و عرض کنم که روابط نیکو ترمیم روابط کنیم و در این ترمیم روابط عرض کردیم اتفاقاتی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افتد، دعاة الناس بغیر السنتکم کونوا لنا زیناً و لا تکونوا علینا شیناً و امثال این تعابیر که در چند جلسه مفصل اینها را بررسی کردیم. رسیدیم به یک سرفصلی که ما سه جلسه قبل که بحثمان به اینجا رسید، اینجا متوقف کردیم، دو جلسه در باب حضرت زهرا بحث کردیم این ادامه موضوع است، موضوعمان چیست رسیدیم به مسئله قول، حرف زدن، قولوا للناس حسنا که در سوره مبارکه بقره بود که از دستوراتی است به وجود مقدس نبی اکرم داده شده، ابتدای مدینه. حضرت در مدینه وقتی وارد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند امت اسلامی تشکیل دادند، جامعه اسلامی تشکیل دادند اما همه کسانی که در مدینه هستند که مسلمان نیستند و حضرت اینها را به این معنا به عنوان شهروند مدینه خودش در یک روابط صلح و سلم پذیرفته و آدابی این وسط قرار داده شده، عرض کردیم در بعضی روایات ما گفته شده است این روابطی که نبی اکرم حتی با مثل یهود و نصاری و امثال اینها داشتند شما مکلفید در دار هدنه با جامعه خودتان داشته باشید ولو یهود و نصاری نباشند که این بحثش یک مقداری از آن قبلاً گفتگو کردیم. سرفصل بحث ما مسئله قول است یعنی حرف زدن، ما بالاخره یک حرف‌هایی با هم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زدیم با کسانی که تفاوت‌هایی با ما دارند، ما وارد روایاتی داریم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شویم آقای شریعتی عزیز که در باب آداب حرف زدن با ما صحبت کرده، که چی بگوییم چی نگوییم کجا حرف بزنیم. این روایاتی که داریم از آن گفتگو می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم یک حدی مربوط به روابط بین مومنین هم هست یک حدی ممکن است وسیعتر هم باشد، یک معنای عامی دارد. این بحث‌هایی که ما الان داریم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم نوعاً بحث‌های عامی است که داریم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم. ما لابلای بحث‌هایمان اشاره کردیم، در واقع از جامعه ایمانی فراتر است و جامعه ایمانی تکالیف سنگین تری دارد. لطیف تر است، دقیقتر است، ظریفتر است و امثال این. خوب ما سرفصل‌هایی اینجا داریم در روایاتمان از مدخل بحث سمت وارد روایاتمان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شویم. یعنی چی، یعنی سکوت، ما روایاتی داریم نوعاً اگر عزیزان بخواهند دنبال کنند، پیدا بکنند روایات را، در ابواب سکوت و به جا حرف زدن در واقع این روایات موجود است. لطائف بسیار فوق العاده ای در این روایات هست. من یک تعدادی روایت انتخاب کردم که در این جلسات بخوانیم. یک تذکر فقط عرض می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم قبل از اینکه وارد روایات بشویم آن هم این است که این روایات خیلی مفصل است من انتخاب کردم از وسط روایات شاید بعضی دوستان بگویند خیلی بیشتر است، درست هم هست خیلی روایت داریم در مورد این، ولی هر کدام از این روایات را از یک جهتی انتخاب کردم، ولی یک روحی در همه این روایات هست که من انتخابشان کردم و آن هم این است از مدخل تنظیم روابط به آن نگاه کنیم. مسئله سکوت و کنترل زبان گاهی اوقات مربوط حتی به حرف زدن با کسی نیست. ممکن است من در زمزمه خودم با خودم، یا با خداوند متعالم به ما یک توصیه‌هایی بکنند ما از این جهت وارد بحث نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شویم. حتی از این جهت وارد بحث نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شویم که خیلی اوقات ما آفت‌های مختلف زبانی داریم، تهمت، غیبت، و سوء‌ ظن، حرف‌های مختلفی که گاهی اوقات بار معصیت دارد من از این جهت هم وارد این بحث نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهم بشوم، از این جهت وارد این بحث شدم گاهی اوقات ما حرف‌هایی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنیم متوجه نیستیم روابط را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شکند، هر چند همین دروغ و غیبت و تهمت همین کار را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، ولی در آن جنس از بحث‌ها، نوعاً در وزن عزیزان و بزرگواران هست، من بیشتر دنبال روایتی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گشتم که روابطمان را تنظیم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، تنظیم روابط کند. خوب یک چند تا روایت ابتدا بخوانم درباره اهمیت این بحث، بعد وارد لطائف و ظرایفش بشویم. روایت اولی که دارم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانم در کافی شریف عرض می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم ابن قطاح نقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند از امام صادق قال قال لقمان لابنه، جناب لقمان به فرزندش دارد وصیت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، یا بنی ان کنت زعمت ان الکلام فضه فان سکوت من ذهب، اگر خیال می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی حرف زدن نقره است سکوت کردن طلاست. این روایت نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد که سکوت یکی از ارکان سلوک آدم است که ما متأسفانه آقای شریعتی زود این مسئله را حلش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویم چه جوری حلش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم. می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسیم لابلای بحث عرض می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم که عبور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم از این روایات، و بیشتر اخلاقی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینیم. این روایات عرض می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم این که مقایسه کرده کلام را با سکوت، نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهم بگوید سکوت کردن بهتر است نه، ولی ما گاهی اوقات ارزش سکوت را در مقابل کلام نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فهمیم بعد از دست می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهیم در صورتی که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینیم در روایات یک جاهایی هست اهل بیت به ما گفتند باید حرف بزنید، باید حرف بزنید انبیا حرف زدند با مردم، انبیا به سکوت مبعوث نشدند بالکلام مبعوث شدند، این روایت نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد بگوید آنجا سکوت کردن انبیا طلاست، روشن است، ولی این روایت یک نکته ای می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد برای ما درست بکند و آن هم این است خیلی اوقات نوع مواجهه ما با آدم‌ها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود در فضای کلام، در صورتی که خیلی اوقات شما با سکوت بهتر روابطتان را تنظیم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنید با سکوت خیلی این مسئله مهمی است یک موقع می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسیم به روایتش عرض می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم این روایت اول، روایت دوم در کافی شریف نقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند از جناب بشاع که از اجلای اصحاب هست، سمعت رضا علیه السلام از امام رضا حضرت فرمودند کان الرجل امام رضا سلام الله علیها فرمودند کان رجل من بنی اسرائیل اذا اراد العباد سمت قبل ذلک عشر سنین، کسی در بنی اسرائیل اگر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواست در وادی بندگی سلوکی انجام بدهد، ده سال سکوت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرد. این معلوم است نه اینکه هیچ حرفی نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زده، ولی دعبش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد سلوک ، در واقع انگار، چرا حضرت این را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند بنی اسرائیل اینجوری بودند به ما چه ربطی دارد. حضرت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهند بگویند این سنت و سیره انبیاست، جناب موسی وقتی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد قوم خودش را به سمت بندگی حرکت بدهد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید آقا کسی اگر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد در وادی بندگی یک کار ویژه ای انجام بدهد از ارکانش از بسترش سکوت است، پرحرفی بسیار آفت زاست برای انسان، نه فقط از حیث روابط اجتماعی، اذا اراد العباده، یعنی کسی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواست در وادی بندگی یک کاری انجام بدهد ده سال می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رفت در وادی سکوت، این یعنی دعب سکوت پیدا کردند، کنترل ویژه بر زبان ایجاد کردن
شریعتی:‌ در واقع به جا حرف زدن
حجت الاسلام شریفیان:‌ همین ملاحظه ام که مسئله سکوت که در روایت ما به ما گفته شده به جا حرف زدن است یا نه درست است که به جا حرف زدن ولی خود سکوت یک چیزی است می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسیم در روایت عرض می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم. از بحث‌های لطیف ماست زود روایات سکوت را تبدیلش کنیم به به جا حرف زدن، خوب به جا باید حرف بزنیم دیگر دریچه باز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود برایمان.
شریعتی:‌ رگه‌هایی از رهبانیت به نظرم در آن پدیدار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.
حجت الاسلام شریفیان:‌ همین باید شما همین را پیدا کنید، روایات ما آن تنظیمی که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد انجام بدهد چیست، آن تنظیم اگر به هم بخورد ما گاهی اوقات بعضی از عزیزان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند این مقدار را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانیم، دیگر به جا باید حرف بزنیم، بعد همه حرفها که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند به جا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند. می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید به جا داریم حرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنیم. در صورتی که روایات ما این کار را نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. یک روایت دیگر حتی شک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی سکوت کن، مگر واجب است حرف بزنم سکوت. روایت بعدی، روایت بعدی در  کافی شریف نقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند از حیث بن ابی اسماعیل، جاء‌ رجل الی النبی فقال یا رسول الله یک نقلی، یک داستانی از وجود مقدس نبی اکرم دارند نقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند ظاهراً از حضرات معصومین این دارد نقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، معروفه هست مضمره است قال جاء‌ رجل الی النبی فقال یا رسول الله اوصنی، یک کسی آمد پیش رسول خدا فرمود یا رسول خدا من را وصیت کنید، حضرت فرمودند احفظ لسانک مراقب زبانت باش، قال یا رسول الله اوصنی، دوباره گفت یک وصیت، حضرت فرمود احفظ لسانک، قال یا رسول الله اوصنی بار سوم گفت خیال کرد حضرت یک حرف دم دستی زدند حرف‌های جدی، حضرت فرمودند احفظ لسانک ویحک توبیخش کردند حضرت خیال می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی چیز کمی دارم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویم. خیلی مهم است ویحک و هل یکب الناس علی مناخرهم فی النار الا حصائد السنتهم مگر نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانی آدم‌ها با زبانشان وارد جهنم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. مگر نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانی با صورت به آتش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افتند به خاطر زبان، حصائد السنه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانید حصیده یعنی چی، داس بر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دارند می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنند آن دسته ای که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرند با داس می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنند آن که در دستتان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند حصیده زبان انسان مثل داس عمل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، برایتان صید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند یک چیزهایی را، حضرت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید حصیده لسان آدم را جهنمی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، آدم‌ها با زبانشان متوجه نیستند.
شریعتی:‌ تهمت و غیبت و چی را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری با زبانت.
حجت الاسلام شریفیان:‌ با زبان خیلی چیز لطیفی است حضرت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند این زبان مثل داسی است که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند چیزها را برای خودت به دست می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آوری و نوعاً چیزهایی که با زبان به دست می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید حرمات است معاصی است، من دارم این را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویم احفظ لسانک. خدا شاهد است آقای شریعتی بسیاری از آسیب‌هایی که ما در فضای خانوادگی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینیم در فضای روابط اجتماعی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینیم زبان است. اگر یک مقداری زبان کنترل بشود بسیاری از آفت‌ها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوابد ما این‌ها را خیلی ساده نگاه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم، این هم یک روایت. روایت بعدی باز در کافی شریف جناب علی بن حسن بن روات نقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند بعض رجال عن ابی عبد الله علیه السلام لا یزال العبد المومن یکتب محسناً مومن تا وقتی سکوت اختیار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند برایش حسنه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسند، تا مادامی که اختیار سکوت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، گاهی اوقات ساکتیم چون بنای بر حرف زدن وجود ندارد اصلاً موطن حرف زدن نیست، روایت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید وقتی که مومن اختیار سکوت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، برایش حسنه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسند. فاذا تکلم وقتی که حرف زدی، حالا کتب محسن او مسیئه، حالا بستگی دارد چی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویید ببینید چکار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنید، مادامی که ساکتی وقتی انسان به اختیار خودش سکوت اختیار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند حسنه انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهید این خودش یک جور تقواست، وقتی حرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنی از اینجا به بعد دیگر مراقب باش. انگار مراقبت در حرف نزدن راحت تر است تا مراقبتی که انسان در حرف زدن می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد انجام بدهد. این که حرف به درد بخور، شما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویی حرف به جا، حرف به جا و به درد بخور زدن خیلی سختتر است تا سکوت اختیار کردن. چرا بیخودی برای خودت تکلیف درست می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی، خیلی باید برایت روشن بشود کاری که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهم انجام بدهم احسان است. اذا تکلم کتب محسن او مسیئه، تا اول قصه است، وقتی ساکتی محسنی وقتی حرف زدی شاید حسن باشی، مراقبت دیگر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد این مراقبت سنگین تری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد. این می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانی چکاری این روایت با آدم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند دست و دل آدم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌لرزد، که به همین راحتی بگویم به جاست، به جا دارم حرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنم. خوب این هم یک روایت. روایت بعدی از ابو حمزه ثمالی در کافی شریف از جناب ابو حمزه ثمالی که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانید جناب ابو حمزه فوق العاده است این شخص، عن علی بن الحسین امام سجاد سلام الله علیه، قال حضرت فرمودند که ان لسان بن آدم یشرف علی جمیع جوارحه کل صباح، زبان هر روز صبح به اعضا و جوارح بدن صبح به خیر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید فیقول کیف اصبحتم، چطور صبح می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنید چه خبر، فیقولون بخیر ان ترکتنا، حالمان خوب است اگر تو بگذاری، ببینید زبان چیست ان ترکتنا اگر ما را به حال خودمان بگذاری و یقولون الله الله فینا، اعضا و جوارح بدن به زبان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند تو را به خدا قسم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهیم یک ذره مراعات کن. این روایات خیلی روایت‌های مهمی است، قسمش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند اعضا و جوارح بدن زبان را که مراقبت کن، و یناشدون قسمش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند تو را به خدا، انما نثاب و نعاقب بک ما با تو به ثواب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسیم با تو به عقاب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسیم، یعنی کار دست تو است ما را جهنمی نکن. زبان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینید در بعضی روایات مفتاح است کلید است باز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند راه را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند راه شر را باز کند می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند راه خیر را باز کن. این هم یک روایت، روایت بعدی عمر بن جمی نقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند از امام صادق سلام الله علیه کان المسیح علیه السلام جناب عیسی مسیح ارواحنا له الفداه یقول لا تکثر الکلام ایشان به نوع حواریون، اصحاب خودشان، کلام را زیاد نکنید، زیاد حرف نزنید، لا تکثر الکلام، فی غیر ذکر الله یعنی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهید یک جا زیاد حرف بزنید ذکر، ذکر الهی، حالا ذکر الهی فقط تسبیح و تحمید نیست، گاهی اوقات قرآن خواندن است گاهی اوقات تلاوت دعاست و بازی ذکر است ذکر کثیر ایشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرماید اینجا زیاد حرف زدن اشکال ندارد ولی جای دیگر که وادی ذکر الله نیست زیاد حرف نزنید. فان الذین یبصرون الکلام فی غیر ذکر الله، قاسیه قلوبهم قلب را قسی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، به جا حرف زدن، ما به جا حرف زدنمان خیلی نیست، کثرت کلام و به جا انگار با هم جمع نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. به جایی که شما گفتید خوب باید پیدایش کنید خوب به جا حرف زدن همینجورهایی نیست، در این روایت دارد کسی زیاد در غیر وادی ذکر الله زیاد حرف بزند که نوعاً تکلم ما با همدیگر است، زیاد حرف زدن آسیب زاست
شریعتی:‌ در واقع این مستلزم این است که قبل از حرف زدن فکر کنیم، تحلیل کنیم.
حجت الاسلام شریفیان:  می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسیم این سکوت چه کارهایی برای ما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، این کنترل زبان چه بستری برای تنظیم روابط  معلوم است این حرف زدن‌های ماست ذکر الله که ارتباط من با خداست، شما هر چه با خدا حرف بزنید کفایت ندارد آنجا که ما با همدیگر داریم حرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنیم زیاد حرف زدن ما دیگر حرف به جا
شریعتی:‌ تا همین جا اگر بخواهد یک ثمره عملی بر آن مترتب باشد هنگام شک، هنگام شبهه باید سکوت کرد.
حجت الاسلام شریفیان: سکوت کرد، خیلی آدم باید به این نقطه برسد که حرف به جا دارم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنم حرف به درد  بخور دارم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنم. همینجوری حرف زدن آفت زاست. در روایت دارد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسیم اینجا تعبیر این است کثرت کلام در روایت هست کثرت کلام، کثرت خطا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورد. شما فکر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی همیشه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانی حرف‌هایت را جمع کنی، حرف به درد بخور، خیلی وقت‌ها نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود خیال می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی. در بعضی روایات ما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانیم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینید. یک جوری روایات ما بحث کرده است که آدم‌ها خیال می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند حرف زدن جز اعمالشان نیست، اینجوری با زبانشان برخورد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. خیال می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند جز اعمال ما نیست، انگار این لغو است مهم نیست اینجور نیست، خطا ایجاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، آسیب ایجاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. من از مدخل روابط اجتماعی دارم به آن نگاه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم. آسیب در فضای روابط اجتماعی خیلی اوقات به خاطر کثرت کلام است زیاد حرف زدن من، زیاد حرف زدن آسیب زاست، فتنه زاست، خطا ایجاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، از تویش شکننده شدن روابط، زن و شوهر زیاد حرف زدنشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند از توی آن می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینی یک حرفی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنی نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانی جمعش کنی یک دفعه یک حرفی از دهان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پرد، همین پریدن از زبان در روایت ما آمده، از زبانت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود حالا برو جمعش کن. وقتی رفت دیگر رفت. عین تعبیر روایات ما همین است، تا وقتی کلام در دهان توست تو مالک آنی، از زبانت خارج شد دیگر آن مالک تو است. خیلی لطیف است، این تعبیر چند جا در روایات آمده است. کثرت کلام قساوت قلب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورد، در روایات ما این توضیح داده شده چطوری از کثرت کلام تا قساوت قلب انسان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود، رسیدیم به روایتش یک اتفاقاتی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افتد کثرت کلام، کثرت خطا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورد، کثرت خطا علت حیا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورد، علت حیا آدم را آرام آرام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برد تا کجا در روایت توضیح دادیم این هم یک نکته. روایت بعدی روایتی است که جناب حلبی نقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند از حضرات معصومین مرفوعه است تا رسول خدا، مضمره مرفوعه است قال رسول الله امسک لسانک، رسول خدا فرمودند زبانت را نگه دار فانها صدقه تصدقوا بها علی نفسک، این کنترل زبان صدقه ای است که به خودت، ما گاهی اوقات تند تند حرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنیم داریم نیکی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم، خیلی خوب اگر فکر کنیم حرف زدنمان را نیکی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانیم، حضرت فرمودند سکوت به جای تو صدقه برای خودت است سکوتت هم صدقه است، خیال نکن اگر حرف نزدی چیزی از دست دادی یک صدقه نگه داشتی. برایت روشن شد که حرف زدنت، صدقه به اهل ایمان است، صدقه به کسی است که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانی یک حرفی را به او منتقل کنی. به جا حرف بزن. ثم قال و لا یعرف عبد، خیلی روایت مهمی است و لا یعرف عبد حقیقه الایمان حتی یخزن من لسانه، آدم به حقیقت ایمان نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسد تا اینکه زبانش در خزینه بتواند حبس کند یعنی مالک زبانش باشد. آدمی که نتواند مالک زبانش باشد به حقیقت ایمان نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسد. خیلی حرف مهمی است من می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینم گاهی اوقات بچه‌هایی که تعلقی به امیر المومنین دارند زبانشان خیلی آفت زاست، خیلی به آنها آسیب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند، گاهی وقت‌ها گزنده، گاهی وقت‌ها نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد کثرت کلام است کثرت کلام.
شریعتی‌:  شروع کردی هی درگیر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوی هی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهی درست کنی باز دوباره بدتر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.
حجت الاسلام شریفیان:‌ این هم از این روایت، اینها روایاتی بود که اشاره به روابط اجتماعی مستقیم در آن نبود، اصل کنترل زبان و مراقبت و جدیت و اهتمام مسئله بود عرض کردم. روایاتی از این جا به بعد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانم در آن لطایف روابط اجتماعی موجود است. روایت اول جناب ابو بصیر در کافی نقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند از امام باقر سلام الله علیه کان ابوذر رحمه الله یقول یا مبتق العلم ان هذا اللسان مفتاح خیر و مفتاح شر، این جمله را امام باقر از جناب ابوذر دارد نقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. نقل امام از ابوذر یعنی این حرف حرفی است که از دهان وحی شنیده شده، امام باقر برای همین از جناب ابوذر دارند نقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. زبان کلید خیر است، در روابط اجتماعی کلید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهید زبان، یعنی لزوماً حرف زدن است؟‌ نه، ولی زبان کلید است. گاهی اوقات سکوت شما کلید روابط است گاهی اوقات حرف زدن. کلید خیر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند باشد و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند کلید شر باشد آسیب بزند. با یک کلام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود یک خانواده را نجات داد، با یک کلام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود یک خانواده را آتش زد. فختم علی لسانک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند این کلید تو است حضرت دارند می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند این کلید روابط تو است، این کلیدت را هر جوری نباید خرج کنی. فاختم علی لسانک یعنی مهر و مومش کن، همینجوری آدم خرج نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. کما تختم علی ذهبک و ورقک، چطور پولهایتان را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریزید در یک کیسه سفت درش را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندید با زبانت باید اینجوری برخورد کنی، به جا، یعنی خرج نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم از آن، خرج می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم از کیسه ام، ولی درش را گره می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنم. به موقع، به جا، باز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم یک گره در می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورم خرج می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم دوباره درش را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندم این کار را بکن با زبانت وقتی ارزشت را بفهمی تشبیه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند به ذهب و فضه تو می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید دارایی تو است می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانید چرا این را انتخاب کردم، این روایت سرمایه اجتماعی شما را توضیح می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد که چی داریم و با آن چکار کنیم. این تمثیل و تشبیه و اینکه در خزینه سفت گره بزن، سرمایه اجتماعی را آدم اینجوری خرج می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. من به عزیز خود، همسر خودم، فرزندان خودم دوستان خودم همینجوری نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانم حرف‌هایم را پخش و پلا کنم مگر چقدر حرف دارم ببینید تمثیل به سکه را، حضرت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند مثل سکه‌های طلا و نقره تان است می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینی همینجوری خرجش نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی با یک مراقبتی با یک دقتی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سنجی، دو دو تا چهار تا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی، ببینید ما الان چه جوری پول خرج می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم. همینجوری آدم نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریزد بریزد، زبانمان این کار را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. حضرت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید اینجوری باید با آن برخورد کنید، به جا، سنجیده به موقع خوب این یک روایت روایت بعدی در کافی نقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند از‌هارون بن مسلم عن مسعده امام صادق سلام الله علیه قال من رجل و قد کلمه بکلام کثیر، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید یک کسی زیاد داشت حرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند روایت کثرت، به جا حرف زدن را باید مراقبت کرد، کثرت کلام از آن به جا حرف زدن در نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید، حضرت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید یک کسی خیلی داشت حرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زد. امام صادق فرمودند ایها الرجل تحتقر الکلام و تستتر ای مردی که کلام را داری تحقیر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی پرحرفی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند اسراف داری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی، فکر کردی حرف زدن سرمایه نیست، ثروت تو نیست، کلام را با این کارت تحقیر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی، چرا این کار را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی، کفران نعمت  ان الله لم یبعث رسله حیث بعثها و معها فضه و لا ذهب، وقتی خداوند متعال انبیای خودش را فرستاد مگر با طلا و نقره فرستاد نه، با چی فرستاد؟‌ و لکن باصحاب الکلام، زبان به آنها داد قولوا لله حسنا، این قولوا لله حسنا از ارکان روایات تکلیف زبان است، یک روایتی داریم تکلیف جوارح، قلب انسان چه تکلیفی داد، چشم انسان چه تکلیفی دارد، گوش انسان چه تکلیفی دارد، زبان انسان حضرت وقتی این جوارح را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شمارند می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند اما زبان تو قولوا للناس حسنا به این آیه اشاره دارد که از شما نیکو حرف زدن خواسته شده
شریعتی:‌ به نظرم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسد با این نکته که شما گفتید در رساله حقوق امام سجاد قطعاً به این نکته اشاره شده
حجت الاسلام شریفیان:‌ ان الله لم یبعث و لکن بعثها بالکلام و انما عرف الله نفسه الا خلقه بالکلام و خود خدا وقتی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواست خودش را به شما معرفی کند، با کلام به شما معرفی کرد. تکلم بکلمه حرف زد با شما، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواست خودش را معرفی کند خدا، چکار کرد با تکلم، خیلی این روایت نکات مهمی است ما قدر این روایات را باید، ما گاهی اوقات حتی آسیب‌های بزرگ اجتماعی، حرف بی جا زدن، حرف بی ربط زدن، یک دفعه یک کسی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید حرفی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند که کسی نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند جمعش کند گاهی در فضای رسانه ای می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینید آدم بدی نیست گاهی حرفی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پیچد طرف را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنند می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کوبند له اش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند، غلط است آدم بدی نیست ولی این دقت‌ها نیست، یک جایی بی دقتی.
شریعتی:‌ در واقع کلیدهای تنظیم روابط اجتماعی ماست
حجت الاسلام شریفیان: بسیاری از اوقات در روابط بین مومنین هم اینها را رعایت نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم، چه رسد به آن کسی که تفاوت‌هایی با ما دارد
شریعتی:‌ یعنی یک وقت با زبان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانیم این پیچ و مهره‌ها را سفت کنیم یک وقت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانیم شلش کنیم
حجت الاسلام شریفیان:‌ بله همینطور است روایت بعدی در فقیه مرحوم صدوق نقل کرده این روایت خیلی روایت لطیفی است، تعابیر پشت سر هم رگبار زده امیر المومنین نکات فوق العاده وصیت طولانی امیر المومنین به محمد حنفیه است که در نهج البلاغه بعضی از فقرات این وصیت آنجا نقل شده است از امیر المومنین من هم یک تکه اش را انتخاب کردم. حضرت فرمودند ما خلق الله عز و جل شیئاً احسن من الکلام، خدا چیزی نیکوتر از کلام خلق نکرده و لا اقدح منه، بدتر از آن هم خلق نکرده، این نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد چیز برانی است می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند با آن کار بزرگ انجام بشود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود آسیب‌های بزرگ با آن متولد بشود. بالکلام ابیضت الوجوه، با کلام یک عده ای صورت‌هایشان نورانی شد و بالکلام اسودت الوجوه یک عده با کلام سیاه رو شدند واعلم ان الکلام در پرانتز بگویم آقای شریعتی امروز در فضای رسانه و فضای روابط عمومی، ابزارهای روابط عمومی خیلی‌ها حرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنند، خیلی‌ها کثرت کلام دارند، واقعاً اینقدر ما حرف خوب داریم، فضای مجازی و امثال اینها، آدم با این دقت باید حرف بزند، تکلیف الهی است، مگر من می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانم همینجور هر حرفی خواستم بزنم.
شریعتی:‌ نه الزاماً کلام به معنای زبان یک وقتهایی نوشتار
حجت الاسلام شریفیان:‌ در روایت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانیم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینید این کلام در روایت دارد منتشر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود شرق و غرب عالم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود بعد آنجا خون ریخته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، بعد سهم آن خون مال تو هم هست منی که این حرف را زدم. واعلم ان الکلام فی وثاقک ما لم تتکلم به، تا وقتی حرف نزدی این کلام در بند تو است فاذا تکلمت به وقتی حرف زدی سرت فی وثاقه حالا تو در بند او هستی، حالا باید دنبالش بروی چی گفتی، چه جوری باید جمعش کرد. فخزن لسانک کما تخزن ذهبک و ورقک، این چیزی است که حضرت در آن روایت گفتند پس مراقب زبانت و حرفی که داری صادر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی باش، همانطور که نگران سکه‌هایت هستی همان جور مراقبت کن، فان اللسان اینجا در نهج البلاغه این تعبیر را آورده فان اللسان کالبن اغور زبان مثل یک درنده گزنده است، فان ان تخلیته اقر، اگر رهایش کنی بندش را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود پاچه یکی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌درد، چقدر این تعبیر مهم است این تصویر را ما نداریم نسبت به زبانمان. خدا شاهد است من حذر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم از مثال زدن که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینم چطور طرف جمع رفقا نشستند با زبان خودش دل برادرش را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شکند ولو او می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خندد یک لبخندی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند شوخی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند ولی دلش را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شکند. دل او را شکستی با این حرف، من خیلی دیدم این آفت را کم نیستند، چطور ما جرأت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم اینطور با برادر خودم شوخی کنم.
شریعتی:‌ کم نیستند کسانی که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند با زخم زبان نتوانستیم کنار بیاییم.
حجت الاسلام شریفیان:  عجیب این است آقای شریعتی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند اهل بیت خودشان اهل شوخی و خنده بودند، این که اهل بیت خوشرو بودند و جایی مزاح داشتند، ابداً در روایات تلخی و تندی و گزندگی در آن نیست بروید ببینید، ببینید در آن تحقیر هست؟‌ حرمت شکنی در آن هست، اوج وقار و احترام است، بله یک جایی حرف لطیف هم زدند. خیلی این حرف مهمی بود، فان ان تخلیته اقر، رهایش کنید آسیب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند و رب کلمه سلبت نعمه چه بسا یک کلمه کلمه یک کلام از دهان آدم در بیاید سلب نعمت  می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و آتش نمایی را ببینید سلب نعمت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، روابطی از بین می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود. وسط می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینی یک حرف زده، این تلخی این حرف در کام این آدم دیگر یادش نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید من یادم نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود فلان حرف را فلان موقع زدید، ببینید حضرت رب کلمه سلبت نعمه یک کلام نعمت سلب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. ما گاهی اوقات متوجه نیستیم بعضی نعمت‌هایی که در فضای فردی و اجتماعی مان از ما گرفته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود به خاطر همین حرمت شکنی‌هاست، یک حرف بی جایی به کسی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنند به شکل‌های مختلف در مقام‌های مختلف، دلش را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شکانم یک حرف بی جا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنم. کسی که افسار این زبان از دستش در برود قاده، قیادت یعنی رانندگی، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برد او را سوقش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد قاده، سرپرستش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند الی کل کریهه و فضیحه یعنی فضاحت به بار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید، آبروها ریخته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، عرض‌ها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود. زبان، ثم لم یخلص من دهره الا علی مقط من الله و ذم من الناس یعنی هم خدا غضب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند هم روابط اجتماعی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریزد به هم، مقط من الله و ذم من الناس ناس نه مومنین. خوب این هم از این روایت.
شریعتی:‌ به نظرم دانه دانه این روایاتی که حاج آقا حجت الاسلام شریفیان هر کدامشان یک بار مسئولیت سنگینی روی دوش تک تک ما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذارد.
حجت الاسلام شریفیان:‌ من دلم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد عزیزان و بزرگواران ملاحظه کنند رصد کنیم خودمان، ببینیم کجا، زبان چه جوری چرخید یک کلمه خودش هم پشیمان شد، به خدا قسم بارها و بارها من این را دیدم کاش من این حرف را نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زدم، ندامت، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانم روایت ندامت را برای همین انتخاب کردم که آدم خودش هم پشیمان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، یعنی همانجایی است که یک دفعه از دست آدم در می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود. چرا؟‌ چون من آن را جز تکالیف خودم نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانستم
شریعتی:‌ تمرین می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد
حجت الاسلام شریفیان:‌ بله تمرین، در بعضی روایات دارد تعود به لقلقه زبان، عادت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند انسان که زبانم بچرخد همین جوری، عادت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند انسان، من دیدم بعضی اوقات طرف نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند یک ذره ساکت باشد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد ساکت باشد سیخش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنند، نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند یک ذره سکوت کند و این بسیار برای انسان آسیب زاست، یک چیزهایی از دستش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود، نعمتی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود، روابطی شکسته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. روایت بعدی در کافی نقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند از سکونی نقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند از امام صادق قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم امام صادق از جدشان رسول خدا، حضرت فرمودند یعذب الله اللسان بعذاب خدا زبان را جوری عذاب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند لا یعذب به شیء‌ من الجوارح هیچ کدام از اعضای بدن اینجوری عذاب نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. فیقول ای رب عذبتنی بعذاب لم تعذب به شیئا، خدایا عذابی به ما دادی که به هیچ کدام از اعضای بدن این عذاب را ندادی. فیقال له، به او گفته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود خرجت منک کلمه برای همین روایت را انتخاب کردم، یک کلام از تو صادر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد دلقت مشارق الارض و مغاربها، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رفت کسانی که با قلم خودشان امروز حرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسند، جاهای مختلف متوجه نیستند می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود تا کجاها فسکف بدم الحرام خون بیگناه ریخته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.
شریعتی:‌ تازه آن موقع که حضرت فرمودند فضای مجازی نبود.
حجت الاسلام شریفیان:  البته جنس فضای خودشان را داشتند ولی حتماً الان ابزار شیطان توسعه پیدا کرده، و انتحد به المال الحرام یعنی مال محترم ضایع می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد و انتهک به الفرج الحرام، عرض‌های محترم دریده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد، کی پاسخگو است چرا این روایت را خواندم، بران بودن زبان، زبان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند این کار را بکند، انسان اگر زبان نداشت نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانست این کار را بکند. بتواند اینجور وسعت تصرف ایجاد کند، حرفی بزند آن طرف عالم را دارد تکان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد، اگر حرف حق باشد چه کار بزرگی کردی که انبیا این کار را کردند، حرف خودش را و اعرض ان المشرکین نبی اکرم صدای خودش را در عالم بلند کرد که جریان توحید برپا شد، درست است، آن طرف هم یک کسی حرف بزرگی از شر درست می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود نبأ فاسق، جاء‌ فاسق من عند و تبین یک خبر بزرگی از جریان فسق درست می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، فسق دیگر در عالم منتشر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. کفر منتشر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. بعد حضرت فرمودند چرا، زبان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید خدایا چرا با ما، بقیه اعضا و جوارح مگر خطا نکردند، قرآن می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید تو می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانی این کار را بکنی، تو بودی که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانی این خطای منتشر را درست کنی البته اراده انسان است که در اعضا و جوارح جاری شده مقصود این است
شریعتی:‌ خیلی ممنون و متشکرم امام از زبان جرمه صغیر جرمه ثقیل یا کبیر خیلی ممنون و متشکرم از شما، انشاءالله‌‌‌ در امان باشیم از دست زبان خودمان و از دست زبان دیگران انشاءالله‌‌‌ صفحه صد و هفتاد و هشت را امروز با هم تلاوت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم چند تا نکته، نکته اول اینکه ما این هفته به صورت ویژه و مخصوص به یمن میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها ثبت نام ویژه و فوق العاده فرزندان غدیر را داریم، عزیزان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند به سایت و به کانال ما مراجعه بکنند این نکته اول، نکته دوم اینکه به صد و ده نفر از زوج‌های جوان که از میلاد حضرت زینب سلام الله علیها تا میلاد حضرت صدیقه طاهره ازدواج کردند مدارکشان را برای ما فرستادند، ان شا لله یک فیش غذای حضرت تقدیمشان خواهیم کرد به تعداد اعضای خانواده که انشاءالله‌‌‌ مشرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند همین طور مادرانی که صاحب پنج فرزند هستند این ایام پر از خبرهای خوش هست، عزیزان باز هم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند به کانال ما مراجعه کنند مدارک را آنجا بارگذاری کند اگر سختتان است از اطرفیان کمک بخواهید انشاءالله‌‌‌ این کار انجام بشود در پناه حضرت زهرا باشید و باشیم انشاءالله‌‌‌ آیات نه تا شانزده سوره مبارکه انفال را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شنویم در بخش دوم همراه شما هستیم.
صفحه178قران کریم
حجت الاسلام شریفیان:‌ بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بحثمان در باب مسئله روابط اجتماعی و مسئله حرف زدن و نکات در مورد این بود تعدادی روایت خواندیم این بحث را انشاءالله‌‌‌ با هم ادامه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهیم یکی دو جلسه روایتهایش را بخوانیم نکاتش را در بیاوریم به یک جمع بندی برسیم تبدیلش کنیم به دستور العمل برای زندگیمان انشاءالله‌‌‌ این بحث مفصل تقدیم خواهیم کرد، خدایا به آبروی محمد و آل محمد همه ما را اهل ایمان و عمل صالح و دقت در روابط ایمانیمان قرار بده، در امر فرج بقیه الله الاعظم تعجیل بفرما
حجت الاسلام شریفیان:‌ الهی آمین خیلی ممنون و متشکرم، فردا انشاءالله‌‌‌ با حضور دکتر رفیعی خدمت شما خواهیم رسید. به قول مرحوم غروی اصفهانی متاب روی از در او به هیچ سوی، زان که مثل وجود را فضه او طلا کند در پناه حضرت زهرا باشید تا سلامی دوباره خیلی ممنون و متشکر