اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1401-09-21-حجت الاسلام والمسلمین رفیعی-بیماری های اخلاقی و شفابخشی قرآنی (شرح دعای هشتم صحیفه سجادیه)

شریعتی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». خرما نتوان خورد ازين خار که کشتيم ديبا نتوان بافت ازين پشم که رشتيم ما کشته نفسيم و بس آوخ که برآيد از ما به قيامت که چرا نفس نکشتيم پيري و جواني پي هم چون شب و روزند ما شب شد و روز آمد و بيدار نگشتيم سلام عرض می‌کنم خدمت عزیزانم، خانم‌ها و آقایان به سمت خدای امروز خیلی خیلی خوش آمدید. ان‌شاءالله در پناه قادر متعال باشید بهترین‌ها را مثل همیشه برای تک تک شما، آرزو می‌کنم به همه‌ی مخاطب‌های که تکرار برنامه را می‌بینند شنونده‌های که صدای ما را می‌شنوند، شنونده‌های خوب رادیو معارف هم سلام می‌کنم و بیننده‌های خوب شبکه‌ی جهانی ولایت و همین‌طور خدمت آقای دکتر رفیعی سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.

حجت الاسلام رفیعی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ». عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز، عرض ارادت، عرض ادب، عرض محبت، ان‌شاءالله که دل‌هایتان همیشه شاد باشد با هم مهربان باشیم و هیچ‌گاه غمی در زندگیشان ان‌شاءالله و زندگیمان نباشیم.
شریعتی: الهی آمین. خیلی ممنون و متشکرم از این که امروز هم با ما همراه هستید در تاب و بیماری‌های اخلاقی و نسخه‌های شفا‌بخش قرانی موضوع‌های این‌ هفته‌های ماست که در خدمت جناب آقای دکتر رفیعی عزیز هستیم. امروز ببینیم امام سجاد علیه الصلات و السلام کدام یک از دردهای اخلاقی را به ما متذکر می‌شوند و گوشزد می‌کنند.
حجت الاسلام رفیعی: بله ما بر اساس دعای هشتم صحیفه سجادیه که سید الساجدین علیه السلام از 44، درد و بیماری‌ اخلاقی رذیله و امر ناپسند به خدا پناه بردند با این عبارت هم شروع می‌شود. «اللَّهُمَّ إِنی أَعُوذُ بِک مِنْ هَیجَانِ الْحِرْصِ». خب از این موارد ما به نهمین مورد رسیدیم قبلاً بحث حرص و حسد و شهوت‌رانی و کم صبری و این‌ها رو مطرح کردیم غضب را. این برنامه، امام یعنی در واقع در ادامه‌ی فرمایشات امام می‌فرمایند: «مِن وَ مُتَابَعَةِ الْهَوَی» «اللَّهُمَّ إِنی أَعُوذُ بِک» خدایا پناه می‌برم به تو از اینکه من تابع هوای نفس خود شوم، نفس در لغت به معنای خود است. وقتی می‌گوییم نفس شما یعنی خود شما، پس چیز بدی نیست «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» هر کسی خودش را بشناسد، خدا را می‌شناسد یا در آیات قرآن داریم «قُوا أَنْفُسَكُمْ» یعنی مواظب خودتان باشید به عبارت دیگر نفس هر کسی هویت هر کسی است خب، پس نفس بد نیست، نفس یعنی خود در مورد خدا هم بکار می‌رود «يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» راجب خدا به کار رفته است. اما این نفس غرایز و تمایلاتی دارد هم عالی و هم معنوی و غرایز و تمایلات شهوانی و منفی اگر این نفس در واقع تحت نظر عقل و خرد و فطرت پاک قرار بگیرد می‌شود نفس مطمئنه ببینید همین نفس می‌شود مطمئنه «ياأَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ» اصلاً دعوت می‌کند «رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً» همین نفس می‌تواند بشود نفس لوّامه یعنی خودش نقش ملامت پیدا کند شما وقتی یک گناهی می‌کنید این قدر در خواب در بیداری خلاصه سرزنش کند توبه کند که دیگر امتحان نکند «لَا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ». این دو تا خوب است این‌ها تا حالا آن جنبه‌ی مثبت است.
اما جنبه‌ی منفی این نفس می‌تواند بشود نفس مسوله یعنی چه؟ که در سوره‌ی یوسف هم دارد صَوّلت یعنی تزیین بدهد گناه را برای شما به کار خوب زشتی را به زیبایی.
شریعتی: که در رغبت پیدا کند.
حجت الاسلام رفیعی: که رغبت پیدا کنید. و بدتر از آن نفس امّاره است اگر به این‌جا رسید یعنی دیگر کاملاً بر شما امیر می‌شود نفس امّاره‌ی به خیر نه اگر امّاره‌ی به خیر باشد که می‌شود مطمئنه.
شریعتی: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ».
حجت الاسلام رفیعی: نفس اماره. این را ما به آن می‌گوییم هوای نفس یعنی آن زمانی که، هوا یعنی سقوط دیگر لغت هوا به این معنا است وقتی ما می‌گوییم نفس هوای نفس یعنی تمایلات شهوانی نفس، تمایلات غلط نفس تمایلاتی که خلاصه انسان را به هوا و هوس نمی‌گوییم در فارسی این بد است. لذا امام سجاد می‌گوید: خدایا من به تو پناه می‌برم از مطابعت هوا باز نمی‌گوید خود هوا از اینکه از این هوای نفس تبعیت کنم.
شریعتی: هر چه او گفت من گوش کنم.
حجت الاسلام رفیعی: آره. به عبارت دیگر بگوییم که در واقع دلم خواست میگوید بابا این کار بدی بود کردی زدی این بنده خدا را دلم خواست، این خیلی بده که بگوید دلم خواست هوس کردم عرض می‌کنم که آن وقت یک تعبیری دارد که می‌گوید یک دم هوس‌رانی یک عمر پشیمانی همین است دیگر «اَلهَواء مِنَ النَفسِ الَی شَهوَة» در لغت معنا می‌کنند هوا یعنی تمایل نفس به شهوة حالا شهوة جنسی نه ریاست، مسئولیت مطلق هوس خلاصه این را آدم باید مواظب باشد.
شریعتی: این که هیچ مهاری نداشته باشی.
حجت الاسلام رفیعی: هیچ مهاری نداشته باشی و این خطرش به حدی جدی است که خدا در قرآن کریم دو جا می‌فرماید که: بعضی‌ها در واقع کور و کر می‌شوند پرده می‌افتاد رو چشمانشان در قلبشان در گوششان یکی راجع‌به کفر است، سوره بقره است دیگر، که بر سمعشان و ابصارشان غشاوه قرار می‌دهیم راجع‌به کفر است. یکی هم می‌فرماید: «مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ» خیلی تعبیر عجیبی است بعضی‌ها خدایشان می‌شود هوای نفس آن وقت « أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلي‏ عِلْمٍ» خداوند این‌ها را که در واقع آگاهانه به همچین سقطوی رسیدند خدا این‌ها را « أَضَلَّهُ اللَّهُ» یعنی خودشان زمینه‌ی گمراهی دارند خدا آن‌ها را هم رها می‌کند، و « وَ خَتَمَ عَلى‌ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ» خداوند به قلب و سمع این‌ها مُهر می‌زند «وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً» سوره جاثیه است آیه‌ 23 در واقع این مثل این می‌ماند که یک کسی برود خودش داخل زندان می‌گوییم در را به روی شما قفل می‌کند ببینید چون آمدی داخل زندان جرم کردی آمدی داخل زندان ما هم می‌خواهیم برای این بگوییم یک وقت نگویی خدا چگونه سمع و بصره‌ کسی را می‌بندد.
شریعتی: زمینه‌اش را خود طرف فراهم کرده است.
حجت الاسلام رفیعی: زمینه‌اش را فراهم کرده مثل کسی که جرم کرده می‌آید زندان خب در زندان را قفل می‌کنند دیگر چون خودش وارد زندان شده است «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ» این یک آیه آیه‌ی دیگر قرآن کریم راجع‌به داستان حضرت داوود است می‌خواهم ببینید هوای نفس  همه‌جا می‌تواند باعث سقوط شود این‌جا به حد کفر می‌رسد یک جای دیگر می‌فرماید «يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ» جناب داوود ما شما را جانشین خودمان قرار داده‌ایم «فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ» بین مردم به حق قضاوت کن «وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى» از هوس خود پیروی نکن. این هم راجع‌به قاضیان و کسانی که می‌خواهند اظهار نظر کنند میلم کشیده است این حکم را بدهم دلم کشیده است نه حتماً «فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ» به حق قضاوت کن «وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى» که بعد می‌گوید اگر تبعیت از هوا کنید «فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ» گمراه می‌شوید این هم آیه‌ی دوم پس ملاحضه بفرمایید کاربرد یعنی آن جنبه‌های ضرر و زیان هوای نفس می‌تواند در جا‌های مختلفی باشد در قضاوت در بحث اعتقادات مثال سوم داستان بعلم باعورا سوره اعراف آیه 177 خب بلعمه باعورا که امام باقر علیه السلام فرمودند: یک مثل است ممکن است در هر زمانی بالعمه باعورا وجود داشته باشد فرمودند یک مثل است یک نمونه است که خدا در قرآن می‌فرماید که: «َلكِنَّهُ أَخلَدَ إِلَى الأَرضِ» آخه علم خاصیتش این است که انسان را بالا می‌برد «يَرْفَعِ اللَه الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ» علم انسان را بالا می‌برد. اما چرا این را بالا نبرد «أَخلَدَ إِلَى الأَرضِ وَاتَّبَعَ هَواهُ» ببینید تمام این‌ها تو کلمات "اتَّبَعَ" پس یک عالمی هم ممکن است زمین بخورد در اثر تبعیت از هوای نفس. پس ببینید چقدر جاهای مختلفی «وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها» ما می‌توانستیم بالا ببریم «وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ» سوره مبارکه اعراف آیه 176 آیات متعددی در قرآن کریم خطر هوای نفس را مطرح کرده است، از جمله این آیه‌ای که مکرر شنیدند عزیزان «وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى» ببینید "نَهَى" شما نهی را کجا می‌گویید، باید بگویید نکن جلویش را بگیرید نهی مقاومت می‌خواهد یعنی یک نوع در واقع زجر و برخورد می‌خواهد «وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى».
شریعتی: پا روی هوای نفس خودش می‌زارد.
حجت الاسلام شریعتی: پا روی هوای نفس اگر گذاشتید «فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوي» که این تعبیر در واقع تعبیری است که می‌خواهد اهمیت این موضوع را برساند حالا من یک داستانی را عرض کنم همین اول برنامه معروف است که مرحرم ملاء خلیل قزوینی یک موقعی رفتند کاشان ملاء محسن فیض کاشانی وارد گفت و گویی شدند، در آن گفت و گو که حتماً شاگردان فیض کاشانی هم بودند ملاء خلیل غالب شد و به ظاهر مرحوم فیض کاشانی مغلوب شد در بحث علمی خب یک پیروزی برای او بود و یک شکستی برای فیض ایشان برگشتند قزوین رفت ادله را بررسی کرد دید حق با فیض کاشانی بوده است و ایشان اشتباه کرده است خب یک عالمی یک آیت الله‌ای ملاء خلیل قزوینی که در آن‌جا برتر بوده است در بحث، حالا آمده است متوجه شده است که اشتباه کرده است خیلی آدم می‌خواهد پا شده است از قزوین آمد کاشان هواپیما و ماشین که نبوده است با این وسایل آن روزی می‌آمدند چقدر در راه بوده است، رفت در خانه‌ی فیض کاشانی، فیض هم تعجب کرد گفت: «یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ الْمُسیء». ای نیکوکار گناهکار آمده است گفت یعنی چه؟ گفت شاگردان را جمع کن من به آن‌ها بگویم که حق با شما بوده است من اشتباه کردم. این خیلی آدم می‌خواهد که یک جایی پا بگذارد روی یک هوایی، هوای نفسی این‌طوری و در واقع خودش را کوچک کند، آن وقت بزرگ می‌شود و بزرگ می‌شود. یک داستانی دارد که یک وقتی حضرت یحیی علیه السلام یحیی را هم می‌دانید که پسر خاله‌ی حضرت عیسی است زمان حضرت عیسی علیه السلام بوده است، یک کسی را اعدام می‌کردند حالا جرم آن را کاری ندارم چه بوده است؟ حضرت یحیی فرصت را مغتنم شمرد آمد جلو گفت: «يا مُذنِبُ عِظْني» ای گناهکار من را موعظه کن، 3 تا نصیحت این، آخه این آدمی که دارند اعدامش می‌کنند دیگر حرف‌هایش بوی هوس نمی‌دهد چون دیگر آخر خط است. 3 تا نصیحت کرد به جناب یحیی این که من الان دارم می‌گویم الان دیگر جنبه‌ی حدیثی دارد چون روایت برای ما این را نقل کرده است شما نگویید ای حاج آقا این قول این گناهکار هستید خیر امام دارد نقل می‌کند معصوم دارد نقل می‌کند.
شریعتی: یعنی در واقع تأکید کرده است.
حجت الاسلام رفیعی: بله روایت است. گفت که 1: هیچ‌گاه به هوای نفس خود میدان نده شما را زمین می‌زند مواظب باش هوای نفست میدان پیدا نکند 2: هیچ گناهکاری را سرزنش نکنید اصلاحش کنید اما تعییر نکنید سرزنش نکنید آخه بعضی‌ها این‌گونه هستند خجالت نکشیدی تو زن و بچه داشتی این کار را کردی تو مثلاً فلان بودی، نه گناهکار است ببینید به آن تذکر بده الان هم پشیمان شده است شماتت نکنید.
شریعتی: آن لحن و ادبیاتی که انتخاب می‌کنید.
حجت الاسلام رفیعی: ادبیات مهم است. امام حسین یک کلمه به حر چیزی نگفت دیدید شما جایی چیزی گفته باشد.
شریعتی: خیر.
حجت الاسلام رفیعی: خیر. و 3: گفت خشم نکنید در زندگی خب این بحث منظورم نکته‌ی اولی است که در این‌جا هست، امام سجاد علیه السلام یک مناجاتی دارند لابد بینندگان عزیز دیده‌اند 15 تا مناجات است که در مفاتیح هم هست مناجات خمس عشر، یکی مناجات شاکین است یعنی شکایت کننده‌ها، امام سجاد در آن مناجات چند چیز به خدا شکایت می‌کند، یکی از شیطان، یکی نفس امّاره همین هوای نفس "ٱللَّهُمَّ " در آن دعا دارد «إِلهِى إِلَيْكَ أَشْكُو نَفْساً» من از تو شکایت می‌کنم از نفسی که «بِالسُّوءِ أَمَّارَةً» همش دارد به من می‌گوید کار خلاف کن «وَ إِلَی الْخَطِیئَةِ مُبادِرَةً» همش می‌خواهد دنبال خلاف بدود، بله و حالا ادامه‌اش هم در آن‌جا هست دوستان ببینند نکته‌ای را که می‌خواهم عرض کنم این است که ما نباید میدان به این نفس دهیم امام صادق علیه السلام در یک روایتی فرمود: هر کسی در درون خود 2 تا ندا است قلب هر کسی دو تا گوش دارد کنایه است دیگر منظور از قلب روح است منظور گوش هم همان نداها است حتماً جنابعالی برخورد کردید بینندگان ما هم برخورد کردند بعضی کارهای که انسان می‌خواهد انجام دهد 2 تا صدای متضاد می‌شنود.
شریعتی: 2 تا دعوت است.
حجت الاسلام رفیعی: 2 تا دعوت است احسنتم. مثلاً نماز صبح اذان می‌گوید یا وقت آن شده است یکی می‌گوید پاشو نماز بخوان یکی می‌گوید بخواب حالا این قدر نماز خواندی کجا را گرفتی آن ندایی که خلاف عقل است و خلاف فطرت است و خلاف شرع است آن هوای نفس است.
شریعتی: " امارة بالسوء".
حجت الاسلام رفیعی: " امارة بالسوء" غالباً هم راه تشخیص آن این است آن کار توجیح‌گری است اما این کار شفاف بودن است می‌گوید ببینید عزیزم این رشوه است آن می‌گوید هدیه است از شیر مادر حلال‌تر است، و جالب است که آدم خودش هم این را می‌فهمد منتها اگر قدرت این قوی باشد عقل را اسیر می‌کند «كَم مِن عَقلٍ» روایت داریم چه بسا عقلی که اسیر می‌شود تحت هوای نفس. لذا من روایت دیدم یک وقتی جافر بن یزید جعفی آمد خدمت امام معصوم و ظاهراً امام صادق علیه السلام بوده است خب 18 سال خدمت امام صادق بوده است از معارف ایشان استفاده کرده بود دیگر می‌خواست برگردد گفت آقا یک نصیحتی بفرمایید آقا فرمودند: بعد از 18 سال گفت بله آقا شما دریایید تمام نمی‌شوید که آقا فرمود: با هوای نفس خود مخالفت کن میدان به هوای نفس خود نده چون در روایت دارد که "الهواء" دو سه تا حدیث بخوانیم «اَلْهَوى عَدُوُّ الْعَقْلِ» دشمن عقل است «مُخالِفُ الحَق» همیشه شما را به خلاف عقل می‌برد و زینت باطل است «خالَفَ هَواكَ فَإِنَّهُ عصمک و اعماک» هم کر می‌کند هم کور. این‌های که جرم مرتکب می‌شوند دیدید که می‌گویند نفهمیدم، نفهمیدم یک هوس‌رانی برای رسیدن به یک مثلاً شهوت مالی یا جنسی یا قدرتی جنایاتی مرتکب می‌شود و بعد هم پشیمان می‌شوند دیگر فایده‌ای ندارد، این روایت خیلی عجیب است فرمود: «إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ» ریشه‌ی تمام فتنه‌ها هوای نفسی است که انسان از آن تبعیت می‌کند لذا حضرت نبی مکرم اسلام به حضرت علی علیه السلام فرمودند: چند چیز آدم را نجات می‌دهد چند چیز آدم را هلاک می‌کند «ثَلاَثٌ مُنْجِيَاتٌ وَ ثَلاَثٌ مُهْلِكَاتٌ» 3 چیز نجات دهنده است 3 چیز هلاک کننده است حالا آن هلاک کننده‌ها‌ اولیش فرمود: هوای متبع یعنی هوای نفسی که از آن تبعیت کنید هوای نفس دارد انسان مقابلش بایستد فرق می‌کند یکی فرمود عُجب و خود محوری و یکی هم بُخل "ثَلاَثٌ مُهْلِكَاتٌ".
شریعتی: این‌ها هلاکت می‌کند.
حجت الاسلام رفیعی: هلاکت می‌کند واقعا هم این‌گونه هست بُخل و عُجب و هوای نفسی که انسان تبعیت کند.
شریعتی: یک‌جا هم حضرت امیر می‌فرمایند: که من از دو چیز بر شما می‌ترسم.
حجت الاسلام رفیعی: بله روایت در نهج البلاغه هست از نبی مکرم هم نبوی است هم علوی که ما بر شما می‌ترسیم از 2 چیز «اتّباع الهوی» و طول عمل یعنی آرزوهای طولانی ببینید می‌گوید باعث هلاکت می‌شود خائف‌ترین پر ترس‌ترین، یک نگاهی شما به تاریخ بکنید که چرا امام معصوم می‌فرماید: «إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ» یعنی آغاز فتنه‌ها و هوای نفس است جنگ جمل از کجا آغاز شد صریحاً یکی آن‌ سران جمل به امیرالمومنین گفت: «اُطْلُبْ ما تَطلُبُ» من دنبال همان هستم که شما دنبال او هستید چه کسی گفته است شما خلیفه باشید و من نباشم حضرت فرمودند: من دنبال او نبودم مردم این پست را واگذار کردند البته امام که امام است حجت خدا است منظورم از آن مسئولیت است.
شریعتی: خلافت است. بله.
حجت الاسلام رفیعی: کربلا روی چه واقع شد؟ عمر بن سعد به چه انگیزه‌ای هوای نفس و هوای ری همین است دیگر روی هوای نفس می‌دانید شما، خود صدام چرا راه دور بریم سردار قادسیه شما فلان جا را ملحق کنم و...
شریعتی: این‌جا را بگیرم و.
حجت الاسلام رفیعی: بله گولش زدند و به چه بدبختی انداختن و خودشان هم از بین بردنش دیدید که چگونه سقوط کرد واقعاً این‌ها درس است برای ما یعنی اینکه حضرت امیر گاهی می‌آمد کنار قبرستان می‌فرمود: کجا هستند فرعون‌ها، کجا هستند کسری¬ها، کجا هستند عمالقه یعنی شاه‌های شام این خیلی مهم است لذا اگر در بحث مبارزه‌اش خواهم گفت اگر انسان گاهی قبرستانی برود تاریخ را بخواند سرنوشت‌ها را ببیند عبرت می‌گیرد که آقا این‌گونه نیست هوای نفس واقعاً "عَدُوُّ الْعَقْلِ" و لذا یکی از چیز‌های که امام سجاد به خدا پناه بردند در واقع همین موضوع هوای نفس است. اجازه بفرمایید که این جمله را بگوییم بعد بروم سراغ شفابخشی قرآن دیگر ما دنبال این هستیم که راهکار پیدا کنیم...
شریعتی: درمان آن را هم بفرمایید.
حجت الاسلام رفیعی: بله. اسیر هوای نفس نشویم، ببینید جناب آقای شریعتی تنها جایی که در قرآن ما 11 قسم داریم سوره «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها» و خدا وقتی یک قسمی را می‌خورد یک چیزی را می‌خواهد بگوید دیگر «وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ» "وَضُحَاهَا" پیغمبر «ما وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَما قَلى» بعد 11 قسم خدا حفظ کند استاد ما حضرت آیت الله العظمی مظاهری که من خدمت ایشان درس اخلاق و اصول می‌خواندم اخلاق را می‌رفتیم شرکت می‌کردیم اصول هم می‌خواندیم ایشان مکرر این را می‌فرمود: خدا 11 قسم خورده است برای اینکه بگوید «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا» آن کسی که این نفس را تزکیه کند رستگار است "قَدْ أَفْلَحَ" به تحقیق رستگار است فَلاح به معنی رستگاری است غیر از فوز است فلاح به کشاورز می‌گویند چرا؟ چون کار او رستن است یعنی رویش "َقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا" دسیسه نمی‌گوییم آن کسی که اهل دسیسه و فیلم و خلاصه آمیختن حق به باطل هست این خاب است خاب از خیبه می‌آید یعنی محروم است یعنی سقوط می‌کند.
شریعتی: «خابَ الوافِدُونَ عَلى‏ غَيْرِكَ».
حجت الاسلام رفیعی: بله این است که باید توجه به این نکته شود هوای نفس است نفس خودش به معنای خود است نفس جنبه مطمئنه دارد جنبه لوّامه دارد اما اگر نفس امیر بر عقل شد همین که عرض کردم دلم می‌خواهد، دلم می‌خواهد ببینم دلم می‌خواهد ماه رمضان ظهر بخورم دلم می‌گوید روزه نگیر، دلم می‌خواهد صبح بخوابم این...
شریعتی: حاج آقا آدم خودش می‌فهمد، یعنی وقتی مراجعه ‌می‌کنی به خودت می‌فهمی.
حجت الاسلام رفیعی: کاملاً. «بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ» کاملاً آدم خودش می‌فهمد که دارد توجیح می‌کند دارد فیلم بازی می‌کند و این هوس است که انسان را در واقع لطمه می‌زند، برای ایستادن در مقابل هوا و هوس امیال غرایز این‌گونه دلم می‌خواهد دلم می‌خواهدهای این‌طوری 3 تا راهکار من عرض می‌کنم 1: شناختی 2:رفتاری و 3: راهکارهای معنوی. راهکار شناختی یعنی آگاهی‌بخشی همین که عرض کردیم انسان ببیند بالأخره آخرش چه می‌شود هر کاری می‌خواهد بکند فکر کند دقت کند ببیند نهایت آن را یک کسی آمد یک وقتی خدمت آقا امیرالمومنین علی علیه السلام روایت در کافی مرحوم کلینی است روایت خوبی است و کافی هم کتاب معتبری است طولانی است یک تیکه‌اش را عرض ‌می‌کنم گفت آقا من را نصیحت کنید یک بار دیگر هم عرض کردیم الان بعضی‌ها فکر می‌کنند مثلاً یک کلاس به این بزرگی بگویند ما را نصیحت کنید، آقا من را نصیحت کنید من می‌خواهم با این نصیحت شما نجات پیدا کنم قبل از آن که آقا نصیحت کند فرمود: 4 تا نکته را توجه کن بعد آقا نصیحت کرد آن را حالا نمی‌خوهم آن نصیحت را عرض کنم.
شریعتی: ولی آن زیر بنا در واقع آن 4 تا است.
حجت الاسلام رفیعی: زیر بنا احسنتم. من کاش این را در تمام مسجدها ما تابلو می‌کردیم این کلام حضرت امیر را در قوه‌ی قضاییه در ادارات، در کلاس‌های درس، در مدرسه فرمود: «أَيُّهَا السَّائِلُ اسْتَمِعْ» اول هنر گوش دادن داشته باش، بابا رفتی بعضی جاها حالا من نمی‌گویم بعضی مراکز، بعضی دانشگاه‌ها اشکال ندارد ما را دعوت می‌کنند گاهی نمی‌زارد حرف بزنید خب آقا بزارید من حرف بزنم.
شریعتی: "اسْتَمِعْ"
حجت الاسلام رفیعی: شما هم حرف بزنید به یک نتیجه‌ای برسیم شعار می‌دهید فریاد می‌زنیم عرض می‌کنم کف می‌زنید خب من هم پا می‌شوم می‌روم دیگر پس بگو بیخود شما آمدید این‌جا، بابا "اسْتَمِعْ". اول قرآن می‌گوید پیغمبر بشارت دهید به آن‌های که اول گوش می‌دهند «یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ» خیلی روایت قشنگی است «أَيُّهَا السَّائِلُ» سائل اول گوش بدهید خب، وقتی گوش دادی «ثُمّ الاستفهمِ» سعی کن بفهمید که من چه گفتم؟ اصلاً.
شریعتی: بتوانی تحلیل کنی آن را.
حجت الاسلام رفیعی: آره بعضی از اوقات بعضی‌ها گوش نمی‌دهند بعضی‌ها گوش می‌دهند اصلاً توجه یعنی تجزیه و تحلیل نمی‌کنند.
شریعتی: نمی‌فهمند یک برداشت دیگری می‌کنند یک چیز دیگه‌ای می‌گویند.
حجت الاسلام رفیعی: آره بفهمید درک کنید این حرف چه بود این را که ظاهراً درست است یا غلط است. خب اگر فهمیدید و به یک نتیجه‌ای رسیدید «‏ثُمَّ استَیقِنْ» یقین باور کن به این حرف.
شریعتی: یعنی برود تو وجودت بشیند.
حجت الاسلام رفیعی: آره برود تو وجودت. خب حالا مثلاً حالا امام رضا علیه السلام نشستد مناظره می‌کند رأس الجالوت با رؤسای مسیحیت و یهودیت خب آن‌ها گوش دادند، دقت هم کردند بعد باور هم کردند خودش به امام گفت آقا حرف شما درست است شما بهتر از ما انجیل می‌خوانید تمام ادله‌ای که آوردی بر توحید و برای آن که تثلیث نیست و حضرت عیسی فرزند خدا نیست همه درست است، درست شد آقا فرمودند که: خب حالا شما می‌دانید به مسیحی‌ها اعلام کنید که من در این بحث مغلوب شدم و فلان، گفتند نه ما نمی‌رویم بگوییم این می‌شود همان چهارمی «ثُمَّ اِسْتَعْمِلْ» عمل کن "اِسْتَعْمِلْ" "اِستفهمِ" "استَیقِنْ" "اسْتَمِعْ" و لذا مکرر شما در صحنه‌های تاریخ می‌بینید خود ابی عبدالله علی علیه السلام وقتی با عمر سعد گفت و گو کرد خب حالا احترام کرد گوش داد فهمید حرف درست است خودش هم گفت من حرمت شما را می‌دانم.
شریعتی: ولی این کافی است.
حجت الاسلام رفیعی: خیر عمل نکرد، عمل نکرد آمد بیرون آن وقت درست بر خلاف آن.
شریعتی: همان هوای نفس می‌آید همین ‌جا جاش این‌جا است.
‌ حجت الاسلام رفیعی: لذا من اولین راهکارم برای مقابله با هوای نفس عبارت است از: شناخت، تفکر، تأمّل، چرا گفتند یک لحظه و یک ساعت فکر کردن از چقدر عبادت بالاتر است، حر گوش داد حرف امام حسین را فهمید این‌جا بهشت است آن‌جا جهنم است باور کرد امامش دارد مظلوم کشته می‌شود آن وقت شمشیر گردنش را کج کرد «ثُمَّ اِسْتَعْمِلْ» گردنش را را کج کرد آمد رفت شهید شد و همین جا است که توجه به این مطالب. نکته‌ی دوم در بحث شناختی مسئله‌ی یاد معاد و قیامت این که قرآن می‌گوید که کسانی تابع هوای نفس می‌شوند سقوط می‌کنند نمونه‌اش بلعم باعورا است این تفکر و تأمّل راهکار شناختی است که در جنبه‌ی معرفتی ما عرض کردیم، اما جنبه‌ی رفتاری، جنبه‌ی رفتاری توصیه ما این هست که انسان تا می‌تواند اگر تشخیص داد این میل نفس است با آن مخالفت کند نذر کند مثلاً می‌بیند پا نمی‌شود این نمی‌زارد صبح نماز صبح بلند شود بگوید اگر ساعت زنگ زد بلند نشدم آن روز را روزه بگیرم مثلاً موقت باشد البته نذرهای طولانی دردسر ایجاد می‌کند.
شریعتی: نذر خیلی سختی هم نباشد که یک وقتی.
حجت الاسلام رفیعی: آره. صدقه بدهم یا آن شهید بزرگوار که من سر قبر آن رفتم خیلی هم مردم به آن اعتقاد دارند در شمال سید مجتبی علمدار توصیه می‌کنم بینندگان عزیز زندگی‌نامه‌ این شهید را بخوانند ایشان خب بعد از جنگ در بیمارستان بعد از مدتی جانبازی شهید شد یک تعهد‌نامه‌ای دارد خیلی جالب است 10 بند است هر بندی 3 ماده است من یک بار هم عرض کردم در همین برنامه که کاش مفاد این را در کتاب‌های درسی بچه‌ها می‌آوردند مقام معظم رهبری امسال در جمع به اصطلاح فرهنگیان این گله را کردند فرمودند که: این کتاب‌های درسی باید یک مقداری بیشتر این معارف شهداء و این‌ها را داشته باشند.
شریعتی: فرهنگ ایثار و شهداء.
حجت الاسلام رفیعی: فرهنگ ایثار و شهادت داشته باشند ایشان در آن تعهد‌نامه‌ی که نوشته و مکتوب است یک اعتراف می‌کند، یک قول و یک محاکمه 10 تا 3 تا می‌شود 30 تا مثلاٌ می‌گوید من اعتراف می‌کنم که نماز صبح را مثلاً من اعتراف ‌می‌کنم نسبت به خواندن قرآن کوتاهی کردم این ‌می‌شود اعتراف 2: تعهد می‌کنم به خاطر اینکه این کوتاهی را کردم برای جبران از امشب شبی یک جزء قرآن بخوانم 3: اگر آن جزء را نخواندم به جاش 10 جزء بخوانم من مثال زدم من عین وصیت‌نامه یادم نیست خیلی کار قشنگی است من متعهد می‌شوم نماز صبح را اول وقت بخوانم اولاً اعتراف می‌کنم اگر نخواندم توبه می‌کنم بعد می‌خوانم اگر نخواندم باید نماز صبح که خواندم بعد از آن 2 تا دو رکعت قضاء بخوانم.
شریعتی: یک جریمه‌ای هم خودش می‌کند.
حجت الاسلام رفیعی: من همیشه به دوستان شب‌های احیا این‌ها می‌گویم، می‌گویم در مورد توبه خیلی صحبت می‌شود اما در توبه 3 تا نکته مهم است اعتراف قرآن می‌گوید: "اعْتَرَفُوا" بعضی‌ها.
 شریعتی: قبول کن یک اشتباه کردی.
حجت الاسلام رفیعی: بعد تغییر و تحول خب قرآن می‌گوید: «تابُوا وَ أَصْلَحُوا» اصلاح. بعد محاکمه یا به عبارت دیگر جبران و لذا این هم یک راهکار است حالا بنده اگر ببینم اسیر هوای نفس هستم طبیعتاً دقت کنم که این محاکمه را از نفس خود داشته باشم به چالش بکشانم اصلاً با آن حرف بزنم بگویم آقا رها کن من این حرف را نمی‌زنم بیخود هم سر به سر من نگذار نمی‌زارم دیدی بعضی این طور می‌شود اصلاً می‌شود آدم خودش با خودش صحبت کند جناب نفس تو به من می‌گویی این دروغ را بگویم این وام را می‌گیرم من این دروغ را نمی‌گویم این وام را هم نمی‌خواهم این 1. در بحث رفتاری یکی از روش‌های بسیار مهم رفتن پای موعظه است «اَلموعِظَةُ صَقالُ النُّفوسِ» چرا شیخ انصاری می‌رفت پای موعظه‌ی شاگردان خود می‌گفتند آقا زشت است برای شما می‌گفت این دل ما زنگار می‌گیرد این موعظه آن زنگار را از بین می‌برد خیلی آقای شریعتی من در این زمینه خاطره دارم از مستمعینی که می‌آیند گاهی می‌گویند ما فلان کار را می‌خواستیم انجام بدهیم اما با نصیحت شما این کار انجام نشد یک آقایی که الان مسئولیتی هم دارد به اصطلاح در نظام و آن موقعی که با من صحبت می‌کرد استاندار بود در یکی از استان‌ها ما برای کار رفته بودیم پیش ایشان خیلی از ما  تجلیل کرد و بعد گفت آقای رفیعی من این سخنرانی ساعت 6 تلویزیون را گوش می‌دهم حالا شما هستید آقای انصاریان رفقای دیگر هستند گفت یک روز شما بودید یا دیگری حالا نمی‌دانم راجع‌به این وام‌ها و ربا و مسائل این‌طوری به اصطلاح خودتان را گرفتار مسائل مالی شبهه‌ناک نکنید داشتید این‌ها را صحبت می‌کردید گفت من اتفاقاً یک وام سنگین برای من درست شده بود که بروم این را بگیرم و یک کار اقتصادی می‌خواستم انجام بدهم و ته دلمم خیلی همراه نبود با این کار یک اشکالاتی در آن بود.
شریعتی: دلم نبود این کار را بکنم.
حجت الاسلام رفیعی: آره. می‌گفت همین حرف باعث شده بود که بزارم کنار.
شریعتی: مصمم شد.
حجت الاسلام رفیعی: یک بار دیگر من این خاطره را برای شما گفتم یک وقتی من حرم حضرت معصومه سخنرانی می‌کردم یک آقایی می‌گفت من دو تا دخترانم را با خودم آورده بودم، آورده بودم حرم می‌گفت این‌ها خیلی مذهبی نبودند به همین جهت هم وارد حرم نشدند وارد آن رواق در همان حیاط لب حوض آب نشسته بودند من و مادرش رفتیم داخل حرم برای زیارت می‌گفت خیلی هم من غصه خوردم ما این همه راه آمدیم از یک شهری می‌گفت تا این‌جا چرا این بچه‌ها نمی‌آیند.
شریعتی: یعنی تو حرم نیامدند.
 حجت الاسلام رفیعی: می‌گفت چه کار کنم دیگر حریف نمی‌شوم ان‌شاءلله خدا فرزندان ما را صالح قرار دهد واقعاً بعضی پدر مادرها حریف نمی‌شوند می‌گفت برگشتم دیدم نیستند گفتم لابد از حرم رفتند بیرون از صحن بعد مدتی من از داخل حرم دارند می‌آیند گفتیم چه شد بابا؟ گفت این آقایی که داشت سخنرانی می‌کرد یک روایتی داشت می‌خواند ما به هوای شنیدن این روایت آمدیم داخل سلامی هم دادیم و نماز هم خواندیم مؤثر است اصلاً آقایان عزیزان این منابع را این موعظه‌ها و این خطاب‌ها را کمرنگ.
شریعتی: حاج آقا این موعظه‌ها خیلی تاثیردارد.  
حجت الاسلام رفیعی: خیلی مؤثر است مرحوم حاج شیخ عباس قمی آمدند مشهد گفتند آقا باید صحن گوهرشاد بروید منبر آن مسجد شبستان نهاوندی بزرگ هم هست باید بروید منبر یک ماه رمضان گفت باشد قبول کرد شروع کرد منبر روز اول و دوم و سوم و حالا چهاردهم بود پانزدهم بود داشت صحبت می‌کردید یک شیخی سرش پایین است و دارد حرف‌هایش را گوش می‌دهد جزء مستمعین است نگاه کرد دید ملاء عباس تربتی است که این کتاب فضیلت‌های فراموش شده درباره‌ی ایشان نوشته شده است خیلی مرد بزرگی بود یک لحظه توقف کرد گفت که شما نشسته باشید و من منبر باشم، نه از منبر آمد پایین ایشان را فرستاد منبر تا آخر ماه‌ رمضان هم خودش پا منبر آن نشست، مال ایشان قول داده بودند واگذارکرد به.
شریعتی: ملاء عباس تربتی.
حجت الاسلام رفیعی: خیلی حرف این‌ها خیلی نکته است این موعظه غوغا می‌کند، موعظه غوغا می‌کند که انسان بتواند در واقع در خودش لذا من خودم اهل منبر هستم ولی گاهی احساس می‌کنند که یک وقت من پای منبر بنشینم  پای روضه بنشینم
شریعتی: خیلی مؤثر است.
حجت الاسلام رفیعی: این راه دوم که رفتاری است فرصت هست.
شریعتی: اگر موافق باشید آیات را بشنویم، اگر کوتاه هست بفرمایید.
حجت الاسلام رفیعی: بله کوتاه عرض می‌کنم. پس اول شناختی همان که گفتیم «أيها السائل استمع» گوش دهیم، بفهمیم عمل کنیم.
شریعتی: "اِسْتَعْمِلْ" "اِستَفهمِ" "استَیقِنْ" "اسْتَمِعْ".
حجت الاسلام رفیعی: بله. و همین که عرض کردم که تفکر و تأمّل و در واقع موعظه. نکته‌ بعدی رفتاری بود که ما بیاییم در آن جمع با یک رفتاری با نفس خود حرف بزنیم شرط بگذاریم محاکمه کنیم جبران کنیم، نکته سوم برای برخورد با هوای نفس جنبه‌ی معنوی است ببینید «كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِن قَبلِكُم لَعَلَّكُم تَتَّقونَ» پس روضه هوای نفس را کاهش می‌دهد وقتی شما سر به سجده می‌گذارید در مقابل خدا این نفس حقیر می‌شود وقتی می‌رویم حرم امام رضا علیه السلام گردن کج می‌کنید اسلام علیک ابالحسن این نفس رام می‌شود پس راهکار در واقع سوم من ذکر، دعا، نماز، زیارت.
شریعتی: «اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ».
حجت الاسلام رفیعی: «اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ».که بعضی‌ها گاهی می‌گویند آقا ثمره‌ی این نماز چیست؟ ثمره‌ی این نماز طغیان نمی‌کنید فحشا نمی‌کنید خود به خود یک نوع در واقع شکنندگی در مقابل شما است وقتی نسبت به نفس خود دارید وقتی شما می‌ایستید «ایّاکَ نَعْبُدُ» پس دیگر «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ» نمی‌شوید چون "ایّاکَ نَعْبُدُ" وقتی می‌روید در مقابل خدا می‌ایستید «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ‌» پس ما هیچی نیستیم این می‌شود 3 تا راهکاری که من در عرایض تقدیم کردم.
شریعتی: بسیار خب. آقا خیلی از شما ممنون و مچکرم حالا انتخاب من به واسطه‌ی غزل سعدی در ابتدای برنامه به واسطه‌ی همین موضوع بود که این بیت ناب که
ما کشته نفسيم و بس آوخ که برآيد                         از ما به قيامت که چرا نفس نکشتيم
ان‌شاءالله که همگی در پناه توجهات خداوند قادر متعال عنایات حضرت رضا که آقای دکتر رفیعی امروز یاد کردند ان‌شاءالله حال دلمان خوب شود مطیع هوای نفس نباشیم ان‌شاءالله آن‌گونه باشیم که حضرات معصومین صلوات الله می‌پسندند. خیلی ممنون مچکرم از توجه و همراهی شما، یک اتفاق خوبی در این ایام در برنامه سمت خدا دارد رقم می‌خورد دوستان حتماً زیرنویس کردند و حالا من هم خدمتتان عرض می‌کنم زوج‌های جوانی که دوست دارند در طرح فرزندان غدیر ثبت نام کنند 3 روز ما سامانه را برایشان باز گذاشتیم در این 3 روز یک ثبت نام ویژه انجام می‌شود که بتوانند از تسهیلات برنامه سمت خدا و مشارکت‌های ما بهر‌مند شوند در طرح فرزندان غدیر شما می‌توانید به کانال ما مراجعه کنید دوستان راهنماییتان می‌کنند که ان‌شاءالله ثبت نام بکنید مدارک را ارسال کنید و مراحل بعدی آن طی شود. آرزو می‌کنیم همه‌ی آن‌هایی که در انتظار فرزند هستند خداوند فرزندان صالح و سالمی نصیب آن‌ها کند و ان‌شاءالله بهر‌مند شوند صفحه‌ی 151 قرآن کریم به اتفاق تلاوت می‌کنیم بر می‌گردیم در دقایق پایانی و در بخش دوم گفت و گو با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما. صفحه151قرآن کریم
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». سلام می‌کنیم به حضرت شاه‌ چراغ، سلام می‌کنیم به مردم عزیز و نازنین شیراز و سلام می‌کنیم به شهدای اخیر حادثه‌ی تلخ شاه چراغ که دل آدم را به درد می‌آورد خوش‌حالیم که با هم هستیم در کنار هم هستیم ان‌شاءالله زیر سایه‌ی قرآن کریم سعادتمند و عاقبت بخیر شویم باز هم یادآوری می‌کنم زوج‌های ناباروری که دوست دارند در طرح فرزندان غدیر ما ثبت نام کنند یک بازه‌ی زمانی 3 روزه دوستان لحاظ کردند در این ایام امروز، فردا و پس‌فردا می‌توانید به کانال ما مراجعه کنید شرایط ثبت نام آن‌جا هست مدارک‌هایتان را ارسال کنید مراحل بعدی را ان‌شاءالله پیگیری کنید ممنون از مشارکت تمام خانواده‌ی بزرگ و صمیمی سمت خدا که در این طرح با ما همراه هستند. نکته‌های پایانی آقای دکتر رفیعی را بشنویم و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام رفیعی: بله با توجه به این که فرصت زیاد نیست جمع‌بندی می‌کنم که عوامل سقوط انسان در زندگی متعدد است یکی که همه‌ی ما هم در آیات قرآن خواندیم و همش هم یادآوری می‌کنیم شیطان است. شیطان عدو مبین است خب، جالب است فرودگاه این شیطان هوای نفس است یعنی آن هواپیمایی است که زمانی می‌تواند بیاید سراغ ما که باند برایش فراهم باشد و آن باند هم هوای نفس است به همین جهت هم روز قیامت وقتی خطاکاران به شیطان می‌گویند تو ما را بیچاره کردی می‌گوید «لُومُوا أَنْفُسَكُمْ» خودتان را سرزنش کنید یعنی چه؟ یعنی شما اگر این باند را فراهم نمی‌کردید من نمی‌توانستم تو این فرود بیایم اگر من توانستم شما را یاد خودم کنم چون همراهی شما بود و این همان هوای نفس است اما مواظب باشیم خدای نکرده بینندگان عزیز دقت کنند به این نکته، میل هوای نفس تبدیل به عادت نشود اگر بشود عادت طبیعت آدم را عوض می‌کند «العادَةُ طَبعٌ ثانٍ» «العادَةُ عَدُوٌّ مُتَمَلِّكٌ» یعنی چه عادت نشود؟ یعنی این هوس من به دروغ گفتن تبدیل شود به یک عادت دیگر همش دروغ می‌گویم نگاه کردن من به صحنه‌های حرام ابتذالی، صحنه‌های نادرست بشود یک عادت دیگر حتی ممکن است لذت هم نبرم اما این عادت را انجام دهم من برخورد داشتم با کسانی که مثلاً سن بالایی دارد خب 70 -80 خب این طبیعتاً نگاهش به صحنه‌های حرام و نامحرم دیگر از روی میل نیست اما چون یک عادت است 50 ساله پشتیش است هنوز هم این نگاه را دارد این خیلی باید توجه شود روی این نکته که اگر در واقع هوای نفس امیال آن نها دیده شود تبدیل شود به یک عادت این خطرناک است یکی از اصلی‌ترین حالا 3 تا راهکار را گفتیم دیگر قسمت قبل یکی از اصلی‌ترین راهکارها هم در ادامه‌ی همان بحث برای اینکه هوای نفس بر ما غلبه نکند جلوگیری از عوامل تحریک آن است ببینید چرا خدا می‌گوید «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ رب».
شریعتی: چون زمینه فراهم است.
حجت الاسلام رفیعی: بله زمینه. قبل از آن که به فحشا کشیده شود نگاه نکن قبل از آن که شما مبتلا بشوید مثلاً به شرب‌خمر می‌گوید سر سفره‌ای که شراب است شرکت نکن با رفیق شراب‌خوار رفیق نشو دخترت را به دختر شراب‌خوار نده این‌ها می‌شود آن زمینه بعضی از اوقات آن زمینه مانع می‌شود از این که انسان آن هوای نفسش به اهداف خود برسد و بارور شود به هر حال دعا می‌کنیم از خدا می‌خواهیم یکی از عوامل مهم آن دعا است دیگر امام دارد دعا می‌کند «اللّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ» پناه می‌برم به تو از مطابعت هوای نفس وقتی امام سجاد دارد پناه می‌برد تکلیف ما دیگر معلوم است گرچه این‌ها آموزش به ما است یاد دادن به ما است ان‌شاءالله حواسمان را جمع کنیم که گول این دشمن عقل را نخوریم «الهَوى‏ عَدُوُّ العَقلِ» مواظب باشیم ان‌شاءالله.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و مچکرم آقای دکتر رفیعی خیلی ممنون هستم. فردا ان‌شاءالله مهمان خواهید داشت با حضور حاج آقای عابدینی خدمتتان خواهیم رسید و به شما سلام خواهیم کرد می‌خواهیم کبوتر دلمان را راهی بقیع نورانی کنیم و به امام مجتبی با دل و جان سلام کنیم و صلوات بفرستیم که:
داده‌ام دل به حسن سر به هوا عبدالله تا سلامی دوباره خیلی از شما ممنون هستم متشکرم.