اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1401-08-29-حجت الاسلام والمسلمین شریفیان -آشنایی با مفاهیم بنیادی قرآن کریم (اخوت ایمانی و ارتباط با امام)

شریعتی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ» «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». به دست غیر مبادا امیدواری ما نیامده است به جز ما کسی به یاری ما به رنجِ راه بیامیز تا بیاموزی به خط آبله اسرار پایداری ما مدام داغ جوان دیده‌ایم و در تشییع ندیده است کسی اشک سوگواری ما به سربلندی سرویم و استواری کوه به رودهای جهان رفته بی‌قراری ما نمانده جای شکایت که در پیِ هر زخم بلندتر شده طومار بردباری ما بهار می‌رسد و پیش پای آمدنش خوشا که سرخ شود جامه بهاری ما

سلام علیکم و رحمه الله. سلام می‌کنم خدمت عزیزانم، خانم‌ها و آقایان، به سمت خدای امروز خیلی خیلی خوش آمدید. ان‌شاءالله هر جا که هستید خداوند متعال پشت و پناه شما باشد. با هم هستیم، در کنار هستیم، الحمدالله رب العالمین. به همه عزیزانی که تکرار این برنامه را از شبکه افق می‌بینند، شنونده‌های خوب رادیو معارف، شنونده‌ها و بیننده‌های شبکه جهانی ولایت و جام جم با دل و جان سلام می‌کنم و همین طور محضر حاج آقای شریفیان عزیز. سلام علیکم و رحمه الله، خیلی خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام شریفیان: سلام علیکم و رحمه الله. من هم خدمت شما آقای شریعتی عزیز، برادر خوب و بزرگوار و گرامی و دوست‌ داشتنی خودم. دلمان هم خیلی برای شما تنگ شده بود
شریعتی: ما بیشتر. خدا ان‌شاءالله شما را حفظ کند، خوشحالیم خدمت شما هستیم. حالتان چطور است؟
حجت الاسلام شریفیان: الهی شکر، الحمدالله. خدمت همه بینندگان محترم هم عرض سلام و ادب و احترام دارم، همه کسانی که به نحوی بعداً تصویرمان را می‌بینند، صدای ما را می‌شنوند، همان شبکه‌هایی که شما می‌گویید من نمی‌دانم. ان‌شاءالله که همه آن‌ها در پناه خداوند متعال باشند و ذیل عنایات وجود مقدس بقیة الله الاعظم ان‌شاءالله باشند. ما دعاگوی دوستان و نایب الزیاره همه دوستان در قم هستیم.
شریعتی: خدا ان‌شاءالله حفظتان بکند. چقدر دلگرم کننده است.
حجت الاسلام شریفیان: عرض کنم که حقیقتاً هم هر بار می‌روم حرم از جانب دوستان زیارت می‌کنم نوعاً و عرض می‌کنم که شما را به طور ویژه.
شریعتی: سلامت باشید، لطف شماست و بزرگی شما
حجت الاسلام شریفیان: همه عزیزان هم عاجزانه التماس دعا دارم.
شریعتی: خدا ان‌شاءالله شما را حفظ بکند و امیدوارم که طعم شیرین اجابت را به دعاها و خواسته‌هایمان بچشانند ان‌شاءالله. ان‌شاءالله حالتان خوب باشد، تنتان سالم باشد و قلبتان سلیم و ان‌شاءالله باغ ایمانتان آباد. خدمت شما هستیم و بحث امروز شما را با دل و جان می‌شنویم.
حجت الاسلام شریفیان: «اعوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم/ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ/ الحَمدُللهِ رَبِّ العالَمین و و صَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ اَهلِ بَیتِهِ الطاهِرینَ وَ لَعنَةُ عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ». «اللَّهُمَّ کُن لِوَلیَّکَ الحُجَّةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علیهِ و عَلي آبائِهِ في هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي کُلِّ سَاعَةِ وَلِیاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتَّي تُسکِنَهٌ أَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتعَهٌ فِیهَا طَوِیلا». قبل از این که وارد بحث خودمان بشویم و مطالبی که جلسه قبل از آن گفتگو می‌کردیم ادامه بدهیم یک نکته‌ای را خدمت همه عزیزان و بینندگان می‌خواهم ابتدای برنامه به عنوان یک تذکری که می‌دانم همه عزیزان این مطالب برایشان زیره به کرمان بردن است ولی من خودم بارها و بارها این مطلب را به خودم تذکر می‌دهم و در احوالات انسان بسیار مهم است. آن هم این است که ما صاحب داریم، ما امام زمان داریم، ما رها نشدیم؛ «أَنا و علی ابوا هذهِ الاُمَّة» ما پدر داریم. این خیلی حرف مهمی است که خداوند متعال در این عالم یک دست رحیمِ شفیقِ مهربانِ دستِ پری را در عالم برای ما قرار داده است و ما را به ایشان حواله کرده است. خدا رحمت کند، این تعبیر را به نظرم از آقای صفایی در ذهنم مانده است که ایشان می‌فرمود سلوک حرکت کردن انسان در بیابان نیست، یک مسیر طولانی بی آب و علفی ما را رها کردند و ما داریم می‌رویم و یک کوله‌ای هم روی دوشمان انداختیم سلانه سلانه در این بیابان.
شریعتی: باری به هر جهت.
حجت الاسلام شریفیان: برویم حالا این وسط گرگ‌ها، نمی‌دانم سختی‌ها.
شریعتی: راهزن‌ها.
حجت الاسلام شریفیان: ایشان می‌فرمود که این مسیری که به شما گفتند بروید از هر جهت برای شما تضمینش کردند. «وَ لِلهِ جُنودُ السماواتِ وَ الاَرضِ»؛ در راس همه این‌ها امام زمان است که نقطه صقل عالم امکان است. آن کسی است که پای او روی ارض است امکان اتصال به سماء فراهم شده است. از طریق اتصال به او اتصال به وجود مقدس نبی اکرم است. چرا این نکته را عرض کردم؟ گاهی اوقات ما در طوفان‌ها و حوادث و ابتلاعات و این‌ها خیلی احساس می‌کنیم تنها هستیم، غریب هستیم. در صورتی که انسان اگر این داشته‌هایی که خداوند متعال برای ما قرار داده است انسان خوب این‌ها را ببیند متوجه می‌شود که خداوند متعال برای شما تضمین کرده است. چه در کوچک‌ترین ابتلاعاتی که یک گوشه‌ای از زندگی شخصی‌ام است چه در ابتلاعات اجتماعی و سیاسی و این‌ها یک دست قاهری بالای سر این دست‌ها است که خیلی این حرف مهمی است.
شریعتی: و یک وقت‌هایی حاج آقا من چقدر دلگرم می‌شوم وقتی یاد این کلام حضرت می‌افتم که «غَیرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِکُم وَلا ناسینَ لِذِکرِکُم» ما فراموشتان نکردیم، حواسمان به شما هست.
حجت الاسلام شریفیان: این فراموش نکردن هم شاید معنا بشود که ما فراموشتان نمی‌کنیم چیست، حضرت چه کار دارند می‌کنند. حضرت تدبیر می‌کنند، تنظیم می‌کنند. خدا رحمت کند باز آقای صفایی می‌فرمود گاهی اوقات یک بچه کوچک می‌آید یک حرفی به انسان می‌زند آدم مطمئن است این بچه خودش نمی‌فهمد چه گفته است. یک کسی این حرف را در دهان این گذاشته است بیاید به من برساند. ما شما را فراموش نمی‌کنیم یعنی شما نمی‌دانید ما چه رزق‌هایی را داریم برای تو تنظیم می‌کنیم بدون این که متوجه بشوی که از کجا، چه کسی می‌آید، چه حرفی می‌شنوی، با چه کسی آشنا می‌شوی، چه فضای جدیدی در زندگی‌ات فراهم می‌شود. این حرف مهمی است. «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِي الأَرضِ وَلَا فِي أَنفُسِکُمْ إِلَّا فِي کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَی اللهِ یَسِیرٌ/ لِکَیلَا تَأسَؤا عَلَی مَا فَاتَکُمْ وَ لَا تَفرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ» ما اگر یک ابتلاعاتی برای شما فراهم کردیم تقدیر و تنظیم آن دست خودمان است، یک جایی نوشته شده است، با یک تنظیمی به شما می‌رسد، رزقتان است، دارید بزرگ می‌شوید، دارید عبور می‌کنید. من یک موقع به دوستان عرض می‌کردم، شاید در برنامه هم یک موقعی اشاره کردم. فتنه‌های آخر الزمان دیده‌اید در روایت ما؟ فتنه‌های آخر الزمان حالا خداوند متعال مثلاً معاذ الله، فتنه‌هایی که خداوند متعال برای محیط ایمان قرار داده بوده است ناگهان مثلاً معاذ الله خداوند متعال دیده‌ است دارد آخر الزمان می‌شود حالا فتنه‌ها ماند. آخر الزمان ناگهان سرازیرش کنیم تمام شود این فتنه‌ها. این است یا نه، اصلاً تناسب حرکت سیر به سمت ظهور مسئله اشتداد فتن. اصلاً با آن شدت فتنه است که شما عبور می‌کنید.
شریعتی: یعنی هر چه جلوتر می‌روید سخت‌تر می‌شود.
حجت الاسلام شریفیان: سخت‌تر می‌شود و از آن طرف شما دارید بزرگ‌تر می‌شوید. یک موقع من این را عرض کردم. ایمان جوان امروز پای امام زمان و پرچم حزب الله قابل مقایسه نیست با دین‌نداریِ عرض می‌کنم 200 سال قبل، 300 سال قبل. اصلاً قابل مقایسه نیست.
شریعتی: این هجوم فتنه‌ها.
حجت الاسلام شریفیان: چه فتنه‌هایی را این‌ها باید از آن عبور کند. هر کدام از این فتنه‌ها یک حجابی است که می‌افتد. یک روزی خیال می‌کردند اگر مثلاً معاصی تا دم گوشی ما اگر آن موقع تصویر می‌کردند که یک چیزی جوانمان را در اتاق دیگر نمی‌توانیم کنترل بکنیم همه انسان‌ها از دست می‌روند. خداوند متعال یک ابتلاعاتی فراهم کند، از آن طرف هم امدادهایی را قرار می‌دهد عبور کنند مومنین «بِاِختیارِهِم». جبر نیست، اختیار می‌کنند، همین بلوغ اختیاری که آقا می‌گویند همین است. حالا نکته‌ام، عرضم، این جا بود. می‌خواستم بگویم متوسل به حضرت، در اوج امید توسل به حضرت، که این آقا بالاسر ما است، نظر می‌کند، تنظیم می‌کند.
شریعتی: چه غم طوفان امت را که دارد چون تو پشتیبان.
حجت الاسلام شریفیان: بله. عرض می‌کنم خدمت دوستان و بزرگواران و بینندگان محترم خوبِ برنامه سمت خدا بحث جلسه قبل رسید به مسئله اقتضائات رحمت در ساحت مستضعفین و کسانی که تفاوت‌هایی با ما دارند. قبل از این که این را بگویم من یک نکته‌ای را فقط اشاره بکنم که مدخل بحث خودمان است. ما این را جلسه قبل هم اشاره کردیم که بحث ما روابط اخوت و روابط بین مومنین است. ما می‌خواهیم روابط بین مومنین قرض اصلی بحث ما باشد، «إِنَّمَا المُؤمِنُونَ إِخوَةٌ». منتها ما به غیر از طائفه مومنین یک طائفه دیگری هم داریم که این‌ها وسط هستند شما با این‌ها کار دارید، این‌ها قرار است بشوند محل الحاق. دست این‌ها را بگیریم بیاوریم در دایره مومنین. دعوت به خیر، امر به معروف، نهی از منکر. ما از بحث اخوت یک مقداری چرخیدیم آمدیم روی این بحث الان داریم گفتگو می‌کنیم به تناسب ایام، به تناسب این اتفاقاتی که افتاده است که همه مردم هم عزیزان، بینندگان، متشرعه، دینداران، مومنین، کسانی که دغدغه خدا و رسول دارند، دغدغه پرچم امیرالمومنین دارند ذهنشان مشغول است. ما به تناسب این بحث گفتیم یک مقداری در مورد این باید بحث کنیم. علتش را می‌خواهم یک مقدار بیشتر توضیح بدهم که چرا ما روی این باید بایستیم. 2-3 تا نکته عرض می‌کنم. ببینید، نکته اول این است که ما در این اتفاقات گم که نباید بشویم که، نباید خودمان را گم کنیم که. انسان باید با یک اشراف و یک دیدی و یک تحلیلی مسئله را ببیند، تکالیف خودش را اختیار بکند. برای رسیدن به یک تحلیل یک موقعی من آن بحث عدو را که توضیح می‌دادم یک اشاره‌ای این گونه ما به بحث داشتیم. برای رسیدن به یک تحلیل جامع، ببینید موضوع کجاست، تحلیل جامع. تحلیل جامع اصلاً یعنی چه؟ یعنی ابعاد مسئله از منظر الهی دیده بشود. با این دو تا مولفه، از منظر الهی ابعاد مختلف. کانه اگر وجود مقدس نبی اکرم اگر بخواهد به این پدیده نگاه کند چگونه نگاه می‌کند. ما به این می‌گوییم تحلیل جامع. و حتماً به طور طبیعی اگر شما تحلیل جامع را این گونه معنا کردید به مقداری که ادبیات وحی در جنس گفتگو و تحلیل شما بیاید شما دارید به تحلیل جامعه نزدیک می‌شوید.
شریعتی: یعنی همه جوانب‌اش را ببینی و بسنجی و با معیارهای الهی تحلیل بکنی به یک نتیجه‌ای برسی.
حجت الاسلام شریفیان: حتی این که چه جنبه‌هایی در مسئله هست هم من نیاز به رسول الله دارم. گاهی اوقات اصلاً یک ابعادی را ما نمی‌بینیم، اصلاً غفلت می‌کنیم که یک بعد این جوری هم دارد مثل همین بحثی که الان عرض کردم که فتنه‌های آخر الزمان اصلاً حرکت نبی اکرم، سیر به سمت ظهور، فتنه‌های آخر الزمان، یک اشرافی می‌خواهد. اصلاً کسی که مومن به این حقیقت نباشد، «یُؤمِنُونَ بِالغَیب» نباشد اصلاً نمی‌تواند این حرف‌ها را تحلیل کند.
شریعتی: هضم کند حتی.
حجت الاسلام شریفیان: اصلاً نخواهد فهمید و در تحلیلش هم نمی‌آید چون مومن به این حقایق نیست. «الَّذینَ یُؤمِنُونَ بِالغَیب» همین را دارد می‌گوید یا «یُؤمِنُونَ بِما اَنزِلَ اِلَیک» یعنی ما باید مومن به آن حقیقتی باشیم که خدا به رسول داده است، از دریچه او «ما اُنزِل» عالم را ببینیم، آن عینک به چشم ما باشد. ما نیاز به چنین چیزی داریم دیگر. من خیال می‌کنم اگر ما بحث از جهاد تبیین داریم می‌کنیم این جا باید بایستیم. جهاد تبیین چیست؟ جهاد تبیین یعنی با منطق بینه نبی اکرم مسئله را روشن کردند و از آن گفتگو کردند. بینه که تبیین می‌کند در عالم و روشن می‌کند وجود مقدس نبی اکرم است. دوباره در این جلسه هم بخوانیم. «لَم یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن اَهلِ الکِتابِ وَ المُشرِکینَ مُنفَکِّینَ حَتَّی تَأتِیَهُمُ البَیِّنَةُ». بینه چیست؟ «رَسُولٌ مِنَ اللهِ یَتلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةٌ» آن بینه خود حضرت است که آن صحف مطهره در دستش است، حقیقت وحی که در دست نبی اکرم است ایجاد بینه می‌کند. یعنی دهان نبی اکرم و اولیای الهی را باید دید. در رتبه بعد من می‌خواهم دهان امیرالمومنین را دنبال کنم، باید آن دهانی را دنبال کنم که «لِیَتَفَقَّهُوا فِي الدِّینِ وَ لِیُنذِرُوا قَومَهُم إِذَا رَجَعُوا إِلَیهِم لَعَلَّهُم یَحذَرُونَ» یعنی منطق امیرالمومنین در وجود او موج بزند، بوی نگاه نبی اکرم در او باشد، به مقداری که یک نفر ذوب در حقیقت ولایت امیرالمومنین بشود از دهان او شما حرف امیرالمومنین را می‌گیرید. حتی در یک فرع فقهی که ما به رجوع مرجع تقلید می‌کنیم ما دنبال همین می‌گردیم دیگر، به دنبال کسی می‌گردیم که ادبیات امیرالمومنین در او موجود باشد.
شریعتی: از همان منظر به عالم نگاه کند.
حجت الاسلام شریفیان: شما یک سوال ساده را هم می‌خواهید پاسخ بدهید همین است. من در پرانتز باز دارم اشاره می‌کنم. بعضی اوقات دوستان، جوان‌ها، دانشجو، در همین اتفاقات یک حرف‌هایی می‌زند که حرفش را اصلاً به دستگاه فقاهت و دستگاه امیرالمومنین ارجاع نمی‌دهد با این که بچه بیگانه با امیرالمومنین نیست ولی تحلیل‌هایش در یک فضای دیگری دارد شکل می‌گیرد. چطور ما شک بین 3 و 4 در نماز می‌گوید آقا من شک می‌کنم که رکعت 3 و 4. می‌گویید آقا ارجاعش بدهید به منطق امام حسین، چه کار باید بکنم این نماز را. در دین مسئله بسیار پیچیده‌تری مثل یک اتفاق بزرگ که تحلیل شما لازم دارید نباید ارجاعش بدهید به دستگاه فقاهت امام صادق؟ نباید ارجاعش بدهید؟ و به میزانی که جایی ببینید که منطق قرآن و اهل بیت آن جا انباشته، آن جا دارد خودش را به طور جدی نشان می‌دهد شما احساس نیاز و فحص باید بکنید. این که می‌گویند باید بگردید، بپرسید. من الان می‌توانم یک سوال فقهی ساده دارم آقای شریعتی، بگویم خودم که حالا خبر ندارم، یک «یُفعَل ما یَعلَمُون» جارو کنم خودم بروم هر کاری می‌خواهم بکنم. برائت به قول آقایان، بگویم تا نمی‌دانم تکلیفی ندارم، بروم یک کاری برای خودم بکنم. نمی‌شود! شما باید فحص کنید، دنبال باید بکنید.
شریعتی: دسترسی هم داری.
حجت الاسلام شریفیان: دسترسی هم داری. دسترسی هم دسترسی‌ای نیست که مثل کسی که دنبال آب می‌گردد برای وضو بگوید من که حالا در یک متری‌ام که آب نمی‌بینم هر چه نگاه می‌کنم. می‌گویند نه خیر، شما باید یک فحص عقلایی بکنی متناسب با کاری که داری انجام می‌دهی. حالا هر چقدر مسئله مهم‌تر و جدی‌تر، نیازمند به یک فحص جدی‌تری دارد. ما نیاز خودمان و اضطرار خودمان جوانی که تعلق به امیرالمومنین دارد در این فضاها باید احساس اضطرار بکند به منطق امیرالمومنین. نکته دوم؛ انصافاً بینی و بین الله اگر یک نفر را آدم بخواهد معرفی بکند که جنس بحثش به ادبیات دین بسیار نزدیک است و فضا را خوب می‌بیند و می‌شناسد و منصفانه به مسئله نگاه می‌کند و انسان ذو وجوه بودن را در این شخصیت می‌بیند واقعاً رهبری است. بی‌تعارف انسان باید بگوید.
شریعتی: خدا حفظشان کند ان‌شاءالله.
حجت الاسلام شریفیان: صحبت‌های دیروز ایشان در جمع مردم مومن اصفهان که رفته بودند دیدن ایشان اگر عزیزان با دقت این سخنان را بخوانند.
شریعتی: این همان تحلیل جامع است.
حجت الاسلام شریفیان: ببینید چه ابعادی در مسئله باید دیده بشود. شما باید بیرون و دستگاه دشمن بیرونی را ببینید، باید نقص درون را ببینید، باید ایمان آن جوان مومنی که مدافع امنیت است و جان خودش را کف میدان گرفته است را ببینید. اضلاع این مسئله است. من الان به دنبال شمردن این بحث نیستم، خودش یک بحثی است. چون موضوع بحث ما نیست من نمی‌خواهم این جا ورود بکنم. عرض می‌کنم چرا من دارم این بحث را می‌گویم الان. ما اگر ابعاد این مسئله را نبینیم غفلت می‌کنیم، یک جایی تحلیل‌های اشتباه پیدا می‌کنیم. مثلاً مثال بزنم. یکی از همین جلساتی که ما بحث کردیم یک عزیزی که از دوستان خود من هم هست به من پیام داد که شما حرف از اصلاح اگر دارید می‌زنید که موضوع بحث ما هم نبود ولی حالا ما یک جایی اشاره کردیم، این نظام قابل اصلاح اصلاً نیست.
شریعتی: این همان یأس و ناامیدی است.
حجت الاسلام شریفیان: ببینید، اگر انسان ابعاد یک مسئله را نشناسد این حرف‌ها از داخل آن درمی‌آید. کجای ساحت‌های اجرای این مملکت شما فحص کردید که قابل اصلاح نیست. مشکلات جدی می‌خواهید بگویید داریم بحثی نیست ولی قابلیت اصلاح در آن نیست؟ مواردی را که گاهی اوقات رهبری اصلاً می‌شمرند، می‌گویند ببینید این جا ما جلو رفتیم. این جا ما مشکل داشتیم، جلو رفتیم، چرا تو ادعا می‌کنی قابل اصلاح نیست. اگر این نگاه در تو بیاید همین نکته‌ای می‌شود که شما می‌گویید. می‌رسد به کجا؟
شریعتی: به یأس و ناامیدی و بن بست.
حجت الاسلام شریفیان: یأس. اصلاً می‌رود کنار. اگر جزو جمعیت سنگ پراکن هم نباشی می‌روی کنار اصلاً دیگر. ما نیاز به این مسئله داریم. بینی و بین الله اگر کسی بخواهد، من گاهی حرف رهبری ملاحظه می‌کنم می‌بینم واقعاً با چه درایتی ایشان ابعاد مختلف را، ساحت‌ حاکمیتی‌اش باید دیده بشود، ساحت مردمی‌اش باید دیده بشود، یک جایی باید نسبت به دشمن حرف زده بشود. این که مسئله‌ای است دیگر. این هم نکته دوم، برسانم به آن نکته‌ای که می‌خواهم. نکته سوم؛ دو تا مسئله به نظرم در حرف‌های رهبری کلیدی است و ما نیاز مبرم به آن داریم، باید در مورد این بزرگواران بحث کنند کسانی که تریبون دارند، خطابه دارند، مشتری دارند، مخاطب دارند، روی این باید کار کنند، روی این بحث باید زحمت بکشند. 1) مسئله دوری از ناامیدی است. این خودش یک بحث جدی است، یک بحث علمی است، یک بحثی است که از منطق نبی اکرم شما باید گفتگو بکنید. چه زمانی انسان باید ناامید باشد و چه زمانی باید امیدوار باشد. مولفه‌های وجود... . الان می‌گوییم امیدوار باش، می‌گوید چیزی به من نشان بده من امیدوار باشم دیگر. یک مولفه‌هایی دارد. در جهاد تبیین شما مولفه‌های امید را باید از آن بحث بکنید که چه چیزی باید بیاید وسط میدان که امید متولد کند، از چه ما باید حرف بزنیم. فقط مسائل اجرایی و اطلاعات است، اطلاعات کف میدانی است، یا نه، چیزهای دیگر هم هست. بگذارید یک آیه برای شما بخوانم. قرآن ببینید چه می‌گوید. در مورد امید دارم اشاره می‌کنم، من الان بحثم امید نیست. در سوره مبارکه تحریم قرآن یک بحثی دارد که یک عده‌ای در مقابل وجود مقدس نبی اکرم این‌ها صف کِشی کردند، یعنی دست به دست هم دادند در مقابل رسول الله. قرآن ببینید چه دارد می‌گوید. تعبیر این است؛ آن کسانی که دست به دست هم دادند در مقابل رسول قرآن می‌گوید شما اول، از درون جامعه اسلامی هم هست، حالا بخواهم اشاره مستقیم بکنم داخل خانه خود رسول الله یک عده‌ای دارند کار می‌کنند. قرآن می‌گوید آن کسانی که این کار را کردند که «صَغَتْ قُلُوبُکُما» قلب‌هایشان از آسمان هفتم به زمین افتاده است، کسانی که در مقابل طرح انبیا بایستند. باز در پرانتز اشاره کنم، بعضی رفقا خیال می‌کنند ما داریم می‌گوییم هیچ مشکلی نیست، همه چیز را تایید کنیم. بحث این نیست. بحث این است که اگر یک پرچم حقی بلند شد با همه اشکالاتی که دارد پرچم، پرچم امیرالمومنین است. مثل پرچم محمد بن ابی بکر در مصر، مگر وقتی جناب محمد بن ابی بکر پرچم امیرالمومنین را در مصر بلند کرد مشکل نداشت. هزاران مشکل بر سر ایشان هوار شد، کار به جایی رسید که شهیدش کردند. این قدر شهر فتنه‌زده بود، از خودی و ناخودی.
شریعتی: بحث بر سر حقانیت و مسیری است که دارد طی می‌شود.
حجت الاسلام شریفیان: پرچمی بود که امیرالمومنین سپرده است، این پرچم پرچمی است که جریان ایمان در آن موجود بوده است، 300 هزار شهید پشتش افتاده است.
شریعتی: و اگر نقص و کمبودی هم هست باید با امید ایستاد و حلش کرد.
حجت الاسلام شریفیان: اصلاً ما پرچم دیگری نداریم در عالم بخواهیم زیر آن سینه بزنیم. چه پرچمی؟! پرچم امیرالمومنین است. کسی اگر دغدغه پرچم امیرالمومنین را دارد می‌گردد، می‌گردد، می‌گردد، آخرش می‌رسد که همین را باید درستش کنیم، چه کارش می‌خواهی بکنی. این را باید درستش کنیم. ما گاهی خیال می‌کنیم مثلاً یک عده خوشی زده زیر دلشان. حاج قاسم سلیمانی رحمه الله علیه خوشی زده بود زیر دلش؟! اطلاعات از مشکلات نداشته است که می‌گویی جمهوری اسلامی حرم است، اطلاعات نداشته است؟ حالا من بعضی حرف‌ها را صلاح نمی‌دانم بزنم که. ایشان برای این که در مقابل جبهه خبیث داعش بایستد از درون جمهوری اسلامی چه رنج‌ها کشید. عده‌ای که سنگ می‌انداختند در مقابل ایشان. ایشان متوجه مشکلات نیست یا واقعاً یک چیزی در این جا می‌بیند که می‌گوید اگر یک چیزی باشد که ارزش این را داشته باشد که جانت را بدهی همین است، چیز دیگری در کار نیست. مابقی‌اش که دنیاست، «حَیاتٌ الدُّنیا لَعوٌ وَ لَهب». آن که یک بساط دیگر است. کسانی که دنبال حیات و دنیا می‌گردند که ما بحثی نداریم. برنامه سمت خدا از آن حرف نمی‌خواهد بزند، باید یک سمت دنیا درست بکنید در مورد سمت دنیا بحث بکنیم. اما اگر بحث شد سمت خدا یک پرچمی که جهتش جهت درست باید باشد، ملاک‌های ایمانی در آن باشد، با همه مشکلات باید این جا بایستی. حالا پرانتز را ببندم. قرآن می‌گوید، عرضم کجا بود. حتی نزدیکان امت رسول الله داشتند کار می‌کردند علیه رسول الله و امیرالمومنین. قرآن، امید، بحثمان امید بود. قرآن فرموده است: «إنْ تَتُوبا إِلَي اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ» اگر دست به دست هم دادید در مقابل رسول «فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ» خودم دستش را گرفتم.
شریعتی: فکر نکنید که تنها می‌ماند، بی‌یار می‌ماند.
حجت الاسلام شریفیان: «فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْريلُ» لشکر کشی خدا را ببینید، «وَ جِبْريلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمَلائِکَةُ بَعْدَ ذلِکَ ظَهيرٌ» همه این‌ها پشتیبان رسول الله هستند. این رسولی که در اوج غربت بوده است، شعب ابی طالب داشته است، سنگ خورده است، گونه‌اش را پاره کردند، زره در صورت حضرت فرو رفته است، حمزه‌اش را از او گرفتند، دندان مبارک را شکستند. این که خدا می‌گوید من پشتیبان هستم بحثی نیست که هیچ آسیبی نمی‌بیند، هیچ مشکلی نیست.
شریعتی: این ظاهر قضیه است، ظاهر را باید عبور کرد.
حجت الاسلام شریفیان: خدا اصلاً می‌گوید این‌ها که خودم امداد کردم بگذارم دستگاه کفر این کارها را بکنند. هم کفر بیرون هم کفر درون که ما به آن می‌گوییم نفاق. من خودم اجازه دادم این بساط رخ بدهد. ولی ببینید خدا وقتی می‌خواهد حرف از مولفه‌های امید بزند می‌گوید «إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ» حالا آقایان معنا می‌کنند تظاهر یعنی چه؟ یعنی پشت به پشت هم دادن، شانه به شانه هم دادن برای درست کردن یک جبهه. می‌گوید اگر شماها این کار را بکنید من هم یک جبهه درست می‌کنم، خودم رأس‌شان هستم، جبرئیل و «صالِحُ الْمُؤْمِنينَ» که روایت دارد امیرالمومنین، «صالِحُ الْمُؤْمِنينَ» یعنی لشکری از امیرالمومنین که رأس آن خود امیرالمومنین است. «وَ الْمَلائِکَةُ بَعْدَ ذلِکَ ظَهيرٌ» همه‌شان می‌شوند پشتیبان نبی اکرم. مولفه‌های امید ببینید چیست. یک نکته‌ای که در کلام رهبری خیلی جدی است ما باید این را بفهمیم این است که شما یک چیزی را باید ببینید این عالم که یک حقیقتی درون انسان متولد بشود به اسم این که مسیر الهی بن بست ندارد، جلو می‌رود. این یک نکته است که این خودش یک بحث مفصلی است، من الان وارد نمی‌شود. نکته دوم؛ یک چیزی در بحث امید وجود دارد که شما ممکن است بگویید حاج آقا این حرف‌ها که دارید می‌زنید سیدالشهدا وسط گودی قتلگاه هم این حرف‌ها هست. همین طور هم هست دیگر، سیدالشهدا وسط میدان کربلا هم این حرف‌ها هست. این از کدام امید شما دارید حرف می‌زنید؟ امیدی که پشت سرش سر حضرت روی نیزه است و سرش را می‌چرخانند و شهدا را بر زیر سم اسب می‌گیرند را این‎‌ها را هم شما می‌گویید امید؟ بله. این‌ها هم جزئی از امید است ولی نکته دوم، یک امید دیگری را رهبری از آن حرف دارند می‌زنند آن هم موازنه قدرتی است که امروز جریان انقلاب و حزب الله و نیروی مقاومت در مقابل دستگاه کفر دارد. این یک حرف دیگر است. پیشرفت قوای ایمانی است. ایشان اشاره می‌کنند به تشییع جنازه حاج قاسم سلیمانی. این امت مومن هنوز این اقیانوس به موج در نیامده است، یک عده‌ای واقعاً کف خیابان اغتشاش می‌کنند خیال می‌کنند یک دست برتری دارند. خیلی این تصور عجیبی است. آن کسانی که پشت صحنه هستند که آتش تهیه‌اش را دارند درست می‌کنند و آن‌ها روی هم‌اش در مقابل این اقیانوس ایمانی چیزی نیستند. این اقیانوس هنوز به موج درنیامده است. رهبری از نکته دومی از امید دارند حرف می‌زنند که مسئله قدرت ایمان مومنین است، قدرت ایمان مومنین است. این امر بسیار مهمی است که فکر می‌کرد، من یادم است یک رفیقی داشتم آقای شریعتی. خبرنگار بود، تفاوت‌هایی هم با من داشت. یک روز به من می‌گفت من در تحلیل امت حزب الله من ماندم. گفتم چطور؟ گفت آن موقعی که ما فکر می‌کنیم که هیچ خبری نیست خبری می‌شود که تمام تحلیل‌های ما را می‌ریزد به هم. ممکن است یک غباری یک جایی روی ایمان مردم بنشیند ولی خدا یک کاری ناگهان انجام می‌دهد ایمان این طوفان ایمان خواهد شد. نشانه‌اش تشییع جنازه حاج قاسم که اگر نگوییم بی‌نظیر، کم نظیر. این ایمان مردم است، این تعلق مردم به فکر ایمانی حاج قاسم است که رهبری تعبیر می‌کنند به آن مکتب. تعلق مردم است به این حقیقت و تو دهانی زدن به همه آن کسانی است که خیال می‌کنند کار پرچم امیرالمومنین را می‌توانند تمام بکنند. این تصویر، تصویر مهمی است، تصویر مهمی که از قدرت قوای ایمان. برگردیم یک آیه از سوره مبارکه فتح، من یک موقعی این آیه را خواندم. قرآن می‌گوید فتح من به شما می‌دهم به شرط بیعت. این حرف دومی که دارم عرض می‌کنم رهبری از یک بیعت‌هایی دارند حرف می‌زنند که مومنین بیعت‌هایی کردند و خدا حتماً به این‌ها فتوحات می‌دهد. تعبیری که دیروز ایشان داشتند همین بود دیگر، که این مسئله امت از این عبور می‌کند و عبوری خواهد کرد که اعتلایی را برای حرکت انقلاب خواهد داشت. این خیلی حرف مهمی است. این یک وعده‌ای همین جوری نیست، یک تحلیلی. یک مولفه‌هایی دارد دیده می‌شود که این حرف دارد زده می‌شود. چه می‌خواستم بگویم؟ دو تا نکته به نظرم در حرف ایشان خیلی مهم است که ما به آن تفتم پیدا کنیم، آن را بگیریم، با آن کار داریم. 1) رسیدن به این که دست امیرالمومنین و امام زمان بالاسر کار و کار جلو رفته است، امید در انسان متولد می‌شود، قدرت ایمانی مومنین دیده بشود، بیعت‌های نورانی مومنین و خانواده‌های شهدا و این بچه‌های عزیز و گل‌هایی که پرپر شدند. شوخی نیست در عرض چند روز ناگهان چندین شهید شما بدهید.
شریعتی: خدا همه‌شان را رحمت کند، به خانواده‌هایشان هم صبر بدهد واقعاً.
حجت الاسلام شریفیان: ولی این بیعت یعنی این. «لقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنينَ إِذْ يُبايِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما في‏ قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّکينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَريباً»؛ بیعت‌هایی دارد رخ می‌دهد. این بیعت‌ها فتوحاتی ایجاد خواهد کرد، شک نکنید در این. نکته دومم چیست که رهبری خیلی روی این ایستادند و این بسیار حرف مهمی است. آن هم این است که دشمن خودش این حرف که ما داریم می‌زنیم را ممکن است بیاید بگوید نپسندند، قبول نکنند از من این حرف‌ را، عیب ندارد. ولی به شما بگویم آن کسانی که پشت صحنه این کار هستند آن‌ها این حرف را قبول دارند. که چه؟ که این کاری که دارید می‌کنید آشفته کردن است، براندازی و این حرف‌ها نیست. چیست؟ آشفته کردن بازار، بهم زدن بازی است.
شریعتی: که در واقع ما را عقب نگه‌ دارند.
حجت الاسلام شریفیان: عقب نگه دارد. چند بار ببینید رهبری در این ایام این حرف‌ را دارند می‌زنند که چه؟
شریعتی: که شما را غافل نکنند از کار اصلی.
حجت الاسلام شریفیان: از ماموریت‌هایتان. چه می‌خواهم بگویم؟ من این جوری می‌فهمم. رهبری دو تا نکته دارند می‌گویند. 1) نکته اول این است که اتفاقی نیفتاده است، یک موقع توهم نزنید، دشمن یک موقع ذهن مومنین و متشرعه را نریزد به هم. این یک. 2) این که ذهنت بریزد به هم ثمره‌اش همانی است که آن‌ها می‌خواهند. چیست؟ ماموریت‌ها و تکالیف زمین ماندن. این حرف مهمی است که ما باید به آن برسیم. دانشجوی ما باید در فضای دانشجویی باید به این نکته تفتم داشته باشد که تو یک ماموریت‌هایی داری. ماموریت درستی که داشتی انجام می‌دادی و باید جلو ببری و ماموریت‌هایی که غفلت از او داشتی احیایش کن. این آن نقطه جلو رفتن ما است.
شریعتی: و ایشان یک تکلیفی را هم مشخص کردند. گفتند حالا همه با هم در کنار هم برای پیشرفت ایران باید گام بردارند.
حجت الاسلام شریفیان: احسنت. این که ما جلسه قبل عرض می‌کردیم که در رابطه با مستضعفین ما چه نیاز داریم؟ هوشمندی، خردورزی. این آن جایی است که تکلیف ما باید پیدا بشود آقای شریعتی. اگر همه این اتفاقات ثمره‌اش این بشود که از دستگاه‌های حاکمیتی تا نهادهای اجتماعی تا تک تک مومنین، یک بار دیگر باز تعریف و باز مرور کنیم خودمان را.
شریعتی: و ماموریتمان را.
حجت الاسلام شریفیان: ماموریت‌هایمان را یک نگاهی دیگر دوباره بیندازیم. ببینیم بارهای زمین مانده‌مان را.
شریعتی: که کجا کم گذاشتیم
حجت الاسلام شریفیان: این بحث انفعالی نیست، این بحث انفعالی نیست. بحث رو به جلو است.
شریعتی: مرحله نویی است
حجت الاسلام شریفیان: یعنی این نباشد، این خطای بزرگی است که این جریان جمع شد همان کاری که داشتیم می‌کردیم را بکنیم. این کم است برای ما، این قطعاً برای ما کم است.
شریعتی: کجا کم گذاشتیم که بهانه دادیم دست دشمن.
حجت الاسلام شریفیان: مقدمه‌مان خیلی طولانی شد. من دنبال این یک کلمه بودم که ما بحث از اخوت می‌کردیم. مگر خوشی زده است زیر دلمان، بنشینیم همین جوری بحث معنوی با همدیگر بکنیم و دو تا روایتی بخوانیم و یک به به‌ای من بگویم و یک به به‌ای هم شما بگویید و جمع کنیم برویم. بحث اخوت برای چه داریم می‌کنیم؟ برای این که یک التیامی باید پیدا کند روابط ما و در این ایام گفتیم برویم سراغ یک التیام دیگری. آن التیام روابط بین مومنین و مستضعفین است. این مدخل بحث ماست. من اگر ناامید باشم از بحث‌ها را اصلاً نمی‌کنم، این حرف‌ها چیست حاج آقا. اما از آن جایی که احساس بکنم این جریان دارد جلو می‌رود، نقص‌هایش را باید ببینی.
شریعتی: و البته که مسئولین ما بارشان به شدت سنگین است برای این امیدبخشی به جامعه.
حجت الاسلام شریفیان: به شدت سنگین است. فقط هم اقدامشان نیست. یکی از، حالا عرض می‌کنم دیگر، یکی از بارهای زمین مانده دولت، فقط هم دولت نبینیم قوه مجریه، حاکمیت این است که کاری که انجام داده است برای مردم شیرفهم کند. این جلسه‌ای که روسای سه قوه داشتند در مورد مسائل قضایی و رفع ابهام‌ها خیلی این‌ها مهم است. این باید اجرایی بشود، نباید یک جوری بشود که یک جوان در مورد یک مسئله پرونده قضایی که فساد آشکار اقتصادی بوده است مردم، یک قسمت‌ عمده‌ای از مردم، اصلاً توجیه نیستند که چه شد این پرونده. این خیلی بد است. با این که برخورد درست قضایی هم درست رخ داده است. ما گاهی اوقات دشمن از هیچی در بوق و علن می‌کند، یک بساطی برپا می‌کند، کار خوب را نمی‌توانیم به مردم نشان بدهیم. این خیلی بد است. یک قسمتی از جهاد تبیین همین است که این تبدیل بشود، حالا ما تعبیر می‌کنیم به ارتکازات عمومی، یعنی تبدیل بشود به باورهای عمومی این مسئله، دیده بشود این مسئله. خوب نیست. ببینید عرضم کجاست. ما اگر از مسئله روابط ایمانی داریم عرض می‌کنم که حالا واژه فارسی‌اش چیست؟ شیفت نگوییم.
شریعتی: یک جور انتقال.
حجت الاسلام شریفیان: حرکت کنیم، انتقال پیدا کنیم. علتش این است که ما یک چیزی که در عین این که روابط بین خود مومنین از امور مغفوله ما است و بارهای زمین مانده داریم یکی دیگر از بارهای زمین مانده ما ارتباط بین مومنین و آن کسانی است که ما در آن‌ها طمعی داریم. این‌ها بچه‌های ما هستند. ما روی این زمینه کم حرف زدیم، کم کار کردیم، کم در فضای دانشگاه بچه‌هایمان را مهارت به آن‌ها دادیم. الان شما ببینید در مورد یک مسئله‌ای وقتی دستگاه مدرن بخواهد کار بکند از لایه‌ی کلام تا دستورالعمل‌های خرد علم تولید می‌کنند. حرف کلان روی هواست، باید آن را روی زمین بیاوری. از آن جایی که حرف‌های مبنایی می‌زنید می‌خواهید بیاورید روی زمین لایه‌هایی وجود دارد، آن لایه‌ها را درستش می‌کند، تبدیلش می‌کند به این که حتی تو در سلف می‌خواهی غذا بخوری چگونه غذا بخور، پیش چه کسانی بنشین. دستورالعمل ایجاد می‌کند. ما در دوره دانشجویی خودمان ما می‌رفتیم سلف غذا می‌خوردیم، دستورالعملی نبود. دستورالعمل چه بود؟ می‌رویم غذا بخوریم. دستورالعمل ما این بود. ما برایمان مهم است که با چه کسی غذا بخوریم، در چه فضایی با چه کسانی رفت و آمد کنیم. عنایت دارید چه می‌خواهم عرض بکنم؟
شریعتی: بله. این که برنامه دارد، افق دارد، همه این‌ها را تعریف کرده است.
حجت الاسلام شریفیان: احسنت. ما نیاز به این امر مغفول داریم، نیاز به این داریم که بحث کنیم، گفتگو کنیم، کتاب بنویسیم، مقاله بنویسیم، حرف بزنیم. ما به آن می‌گوییم «یَدعُونَ إِلی الخَیر»، «یَأمُرونَ بالمَعروف، یَنهَونَ أَنِ المُنکر». این‌ها شئون دارد. بگذارید یک روایت برای شما بخوانم. این روایاتی است که من بعداً مفصل خواهم خواند. این روایت را جناب یونس بن عبد الرحمان نقل می‌کند از ابن علقمه. «قلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع» می‌گوید من به حضرت گفتم «أَوْصِنِی» آقا یک وصیتی به من بکن، به من توصیه کنید. «فَقَالَ» حضرت فرمودند: «أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الْعِبَادَةِ وَ طُولِ السُّجُودِ» بر تو باد به تقوای الهی، ورع داشتن و عبادت و طولانی کردن سجده. ممکن است مخاطبین و آقای شریعتی بگویند ناگهان از چه بحثی آمدی، چه داری می‌گویی. حالا ببینید. آدم می‌گوید دستورات دینی است دیگر، تقوا داشته باشیم و اعمالمان را انجام بدهیم و طول سجده داشته باشیم و این‌ها. چه کسی؟ یک کسی آمده است می‌گوید من را وصیت، توصیه‌ای بکنید. بعد حضرت فرمودند و ادامه توصیه را می‌خواهی؟ «وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ» امانتداری، «وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ» زبان راست داشتن، «وَ حُسْنِ الْجِوَارِ» حسن جوار یعنی با اطرافیان به نیکویی برخورد کردن. جوار فقط معنایش همسایه نیست، هر کسی که در جوار ماست.
شریعتی: با هر کسی که مرتبط هستیم.
حجت الاسلام شریفیان: مرتبط هستیم. بعد حضرت فرمودند: «فَبِهَذَا جَاءَنَا مُحَمَّدٌ (ص)» وجود مقدس نبی اکرم این‌ها را برای شما آورد.
شریعتی: اصلاً برای همین‌ها آمد.
حجت الاسلام شریفیان: برای همین‌ها آمد. باز هم تا این جا ارتباط به بحث عرض می‌کنم. «صِلُوا عَشَائِرَكُمْ» در عشیره‌تان اتصالاتتان را برقرار کنید.
شریعتی: صله رحم.
حجت الاسلام شریفیان: «وَ عُودُوا مَرْضَاكُمْ» مریض‌هایتان را عیادت کنید، «وَ اشهدوا جَنَائِزَكُمْ» در تشییع جنازه‌ها شرکت کنید،‏ «وَ كُونُوا لَنَا زَيْناً» آبروی ما باشید، زینت ما باشید، «وَ لَا تَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْناً» مایه آبروریزی ما نشوید. از این جا دارد معلوم می‌شود که یک کسی که آمده است از حضرت توصیه می‌خواهد ببینید حضرت چه دارند می‌گویند به او. بحث بر سر چیست؟ حتی آن تقوایی که اول روایت می‌گوید «اِتَّقُوا الله» تقوا داشته باشید، « بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ طُولِ السُّجُودِ»، حتی آن توصیه‌ها حضرت دارند می‌گویند شما شیعیان من هستید.
شریعتی: به من منسوب هستید.
حجت الاسلام شریفیان: به من منسوب هستید، حواستان هست؟ توصیه می‌خواهی؟ توصیه‌ات این باشد که یک جوری باید دینداری کنی که به امام صادق بیاید. بعد حضرت تعبیر، ببینید چقدر این تعبیر مهم است. «حَبِّبُونَا إِلَى النَّاسِ» محبت ما را بکشانید به سمت مردم. «حَبِّبُونَا إِلَى النَّاسِ» این رابطه مومنین است با مستضعفین. ناس اصلاً یعنی همین. «حَبِّبُونَا إِلَى النَّاسِ» محبت را منتشر کنید. چطوری؟ می‌گوید طول سجده خودت است، تو خیال می‌کنی داری نماز می‌خوانی داری فقط عبادت خودت را انجام می‌دهی، تو نفهمیدی که جنس عبادت تو دعوت به امام صادق است. چقدر ما این روایت‌ها را خواندیم آقای شریعتی که عرض می‌کنم که «کُونُوا دُعَاةً لِلناسِ بِغَیرِ ألسِنَتِکُم».این «بِغَیرِ ألسِنَتِکُم» یعنی چه؟ «دُعَاةً لِلناسِ»، اصلاً ناس یعنی همین. ناس یعنی کسانی که شیعه نبودند ولی حضرت دارند می‌گویند ما با این‌ها کار داریم.
شریعتی: و یک باری روی دوش شما می‌گذارد.
حجت الاسلام شریفیان: بار روی دوش شما است. «حَبِّبُونَا إِلَى النَّاسِ وَ لَا تُبَغِّضُونَا إِلَيْهِمْ» بغض ما را منتشر نکنید.
شریعتی: با خوب بودن خودتان.
حجت الاسلام شریفیان: چقدر این روایت مهم است. «وَ جَرُّوا إِلَيْنَا كُلَّ مَوَدَّةٍ» همه محبت‌ها را به سمت ما بکشید. چگونه باید بگوید حضرت دیگر؟ حالا می‌رسیم بحث را من عرض می‌کنم که مواجهه مومنین با مستضعفین، کسی که تفاوت‌هایی با شما دارد، فقط از جنس حرف نیست، عمل می‌خواهد. کد را حضرت دارند به شما می‌دهند، می‌گویند بروید یک کاری بکنید که محبت را بکشانید، محبت‌ها را به سمت اهل بیت بیاورید. آقا وقتی آن طلبه عزیز جانی که عمامه‌اش روی سرش است تا کمر در گل است، در سیل دارد خدمت می‌کند، محبت چه کسی را دارد جلب می‌کند؟
شریعتی: امام صادق.
حجت الاسلام شریفیان: به سمت امام صادق دارد کار می‌کند. مردم این را می‌فهمند، مردم این را متوجه می‌شوند، متوجه می‌شوند که این منطق است که چنین آدمی را درست می‌کند و الا می‌توانست حواله بدهد به ناکجا آباد، دستگاه حاکمیتی برود وظایفش را انجام بدهد. نمی‌توانستند این کار را بکنند؟ مردم مشکل دارند، حواله بدهیم به کمیته امداد، کمیته امداد برود کارش را انجام بدهد. نمی‌توانند این کار را بکنند؟ ولی دستورالعملی که حضرت دارند می‌سازند برای شما ببینید چیست. ماموریت را دارم عرض می‌کنم. در این ایام بلبشو و فتنه چه چیزی ذهن ما را مشغول کرده است. جمع شود؟ همین؟ همین است مشغولیت ذهن من؟ ما الان می‌خواهیم تکلیف نیروهای امنیتی را معلوم بکنیم. تکلیف را خودش باید معلوم بکند، در لایه‌های دیگر. مردم چه کار باید بکنند؟
شریعتی: من کجای این قصه ایستادم.
حجت الاسلام شریفیان: شیعیان امیرالمومنین چه کار می‌خواهند بکنند، محبین امیرالمومنین، بچه هیئتی‌ها، آن‌هایی که تعلق به امام حسین دارند. ببینید یک کسی که یک جایی تعلقی به امام حسین داشته است تو باید نگران او باشی. حضرت می‌گویند محبت‌ها را بکشانید به سمت ما. «جَرُّوا إِلَيْنَا كُلَّ مَوَدَّةٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا كُلَّ شَرٍ» همه بدی‌ها را از ما دفع کنید. روایت چه بود؟ آقا «أَوْصِنِی» من را وصیتی کنید، حضرت می‌گویند... دوباره بخوانم.  «أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الْعِبَادَةِ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ صِلُوا عَشَائِرَكُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاكُمْ وَ اشهدوا جَنَائِزَكُمْ‏».
شریعتی: یک سیر است کاملاً.
حجت الاسلام شریفیان: معلوم است که حتی ساحت‌های عبادی‌تان را حضرت در همین ساحت می‌داند.
شریعتی: بله. از یک جایی شروع می‌شود همین جوری می‌رود.
حجت الاسلام شریفیان: حالا می‌خوانم روایت‌هایشان را می‌بینید. حضرت اصلاً دارند می‌گویند اگر یک نفر را به عنوان عابدِ زاهدِ متقیِ خدمتگذار به مردم بخواهند معرفی کنند شما را باید معرفی کنند، پس چه کسی را باید معرفی کند. این است که کار می‌کند. به خدا سرشاهد است آقای شریعتی، اگر ما در این زمینه‌ها تا حالا کار نکرده بودیم صد باره انقلاب زمین خورده بود. انقلاب در این زمینه کار کرده است. محرومین اردوی جهانی دیدند، دیدند بچه‌هایی که پیشانی بندِ سیدالشهدا می‌بندند می‌آیند کمک می‌کنند. این‌ها است که عرض می‌کنم در بدنه ایمان این امت است. ولی در این زمینه کم کاری نداریم؟ تا دلتان بخواهد داریم، تا دلتان بخواهد ما در این زمینه کم کاری داریم. یک مجموعه آپارتمانی که، حالا دارم فقط اشاره می‌کنم، بعد می‌رسیم این بحث‌ها را عرض می‌کنم. یک مجموعه آپارتمانی که چند مورد آن‌ها معلوم است اهل امام حسین هستند، بقیه‌شان هم دشمن امام حسین ممکن است نباشند ولی مثل شما نیستند. شما چه کار کردید برای این‌ها. یک موقع نشود بگوییم آن‌ها مگر چه کار کردند، نباید بگوییم ما.
شریعتی: نه، تو باید پیش قدم بشوی.
حجت الاسلام شریفیان: بار امام حسین روی دوش شما است، حضرت از شما توقع دارد. توقعی که امیرالمومنین از سلمان دارد از من دارد. سلمان بار سنگین روی دوش من است. به نسبتی که انسان محبت امیرالمومنین در وجود او می‌آید وظیفه برای انسان ایجاد می‌شود. ببینید نکته‌ام خلاصه چه بود. ما در این وسط تکالیفمان را باید دنبال کنیم و بحثی که ما داریم دنبال می‌کنیم یکی از مهم‌ترین تکالیفی است که امروز داریم آسیب‌هایش را می‌بینیم. نیروی ارزشی که حوصله ندارد دیگر در مدارس کار کند، خسته شده است، حوصله ندارد برای مدرسه دیگر با دانش آموز سر و کله بزند. این نقطه اتصال مومنین به مستضعفین نیست؟
شریعتی: چرا.
حجت الاسلام شریفیان: من یک ذره شأن و شئونم این طرف آن طرف می‌شود دیگر حوصله ندارم بروم مدرسه و با چهار تا جوان بنشینیم و اردوی جهادی شرکت کنم. این بار زمین مانده من است، من این را باید بفهمم. «لَؤ فُرِض» فرض کنید از الان هیچ اتفاقی شرایط برگشت به قبل از این اغتشاشات، هیچ اتفاقی دیگر نیفتد. مسئله حل شده است؟ یا نه؟ مشکلاتی وجود دارد، ما باید ببینیم، تکالیف خودم را باید ببینم. یکی از مهم‌ترین تکالیفم پیوندهای رحمانی ما است.
شریعتی: بسیار خوب. ما 3 دقیقه فرصت داریم تا پایان. ان‌شاءالله حسن ختام برنامه امروز ما تلاوت آیات خواهد بود که عزیزان ما صفحه 129 قرآن کریم را تلاوت می‌کنند. جمع بندی فرمایشات شما را خواهیم شنید در این 2-3 دقیقه.
حجت الاسلام شریفیان: من عرضم این است، این عرض عرضِ مهمی است. هر کدام ما در هر ساحتی که داریم فکر می‌کنیم و کار می‌کنیم از این مدخل به مسائل نگاه کنیم. تکالیف این و آن را آقای شریعتی تو را به خدا معلوم نکنیم. بعضی‌ها الحمدالله دنبال این هستند که تکلیف همه را معلوم کنند. من در مورد همه باید صحبت بکنم، از بالا گرفته تا پایین تکلیف همه را بگویم. این چه روحیه‌ای است. انسان باید نگاه کند تکالیف خودش را پیدا بکند، عمل بکند. یک جایی یک حرفی امر به معروف و نهی از منکر دیگران هم داشت منتقل بکند. ما این جور باید به مسئله نگاه کنیم. در بحث خودمان هم دنبال همین می‌گردیم.
شریعتی: و آن نگاه جامع و تحلیل جامع را هم داشته باشیم.
حجت الاسلام شریفیان:
شریعتی: ان‌شاءالله. خیلی ممنون و متشکرم. دعا کنید و ان‌شاءالله عزیزان...
حجت الاسلام شریفیان: خدایا به آبروی محمد و آل محمد، به آبروی وجود مقدس بقیة الله الاعظم که صاحب ماست، آقای ماست، مولای ماست، فرج امام زمان ما را برسان، قلب نازنین و مقدسشان را از ما راضی و خشنود کن و ما را بر درب خانه ایشان ثابت قدم بفرما.
شریعتی: الهی آمین. خیلی ممنون و متشکرم. خیلی سپاسگزارم از لطف و عنایت و مرحمت همیشگی شما. فردا ان‌شاءالله با حضور جناب آقای دکتر رفیعی خدمتتان خواهیم رسید. آیات 8 تا 19 قرآن کریم را از سوره مبارکه انعام، بله تا 18ام صفحه 129 قرآن کریم، آیات 8 تا 18 سوره مبارکه انعام را در سمت خدای امروز عزیزانم تلاوت خواهند کرد. آیات را بشنویم. در پناه قرآن کریم باشید. تا فردا و تا سلامی دوباره.

صفحه 129 قرآن کریم