اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1401-08-11-حجت الاسلام والمسلمین نظافت-اصول ارتباط مؤثر در خانواده و جامعه

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. سلام می کنم به حضرت صاحب عصر و زمان که امروز داغدار پدر بزرگوار ایشان. سلام می کنم به تک تک مخاطبان جان. به همه بینندگان شبکه سه سیما، بینندگان شبکه محترم افق، بینندگان شبکه جهانی ولایت، بینندگان شبکه جام جم و شنوندگان شبکه معارف صدای جمهوری اسلامی ایران با دل و جان سلام می کنم. حاج آقای نظافت سلام علیکم و رحمۀ الله خیلی خیلی خوش آمدید. نظافت: سلام عرض می کنم خدمت شما و همه بینندگان عزیز. عرض تبریک دارم میلاد امام حسن عسکری (ع) را ابتدائاً محضر مولای ما امام زمان (عج) و همه بینندگان و شما خوشحال هستیم در خدمت شما هستیم.

بسم الله الرحمن الرحیم. من ابتدائاً عرض کنم که بحث قناعت یک بحثی است که مربوط به سبک زندگی است. و مربوط به الان که ما مشکل اقتصادی داریم نیست. همه ایام به درد می خورد حتی اگر کسی ثروتمند باشد قناعت خوب است. در خطبه متقین داریم امیرالمؤمنین می گویند قَصْداً فِي غِنًى‏، یعنی یکی از صفات متقین این است که اگر پول دارند باز هم میانه روی را رعایت می کنند. چرا؟ چون ممکن است الان وضع شما خوب است فردا خراب شود. خود و زن و بچه خود را بد عادت می کنید، یک شرایط خیلی عالی بعد وقتی که شرایط خراب شد انسان بحران پیدا می کند.
شریعتی: خیلی وقت ها هم اگر قانع نباشیم منتج به اسراف می شود.
آقای نظافت: بله یک جنبه آن هم این است. منجر به اسراف می شود، بد عادت می شویم. از یتیم نوازی محروم می شویم، از لذت های معنوی محروم می شویم. یعنی اگر قرار باشد همه  در مسابقه چشم و هم چشمی شرکت کنند و سطح مصرف را همه بالا ببرند بعد دیگر برای خیرات و اینها فرصتی پیدا نمی شود. بنابراین ما وقتی که می گوییم قناعت این یک سبک زندگی است. حالا قناعت برای کسی که مشکل اقتصادی دارد اتفاقاً دوای درد او است. بعضی از بینندگان عزیز گفتند که ما مشکل اقتصادی داریم می گویید قناعت؟ می گوییم اتفاقاً این راه حل است. البته آن که مشکل اقتصادی دارد و دارد قناعت را رعایت می کند خوش به حال او می گوید من دارم درست عمل می کنم. اما هستند در جامعه عزیزانی که هم مشکل اقتصادی دارند، هم قناعت را رعایت نمی کنند. این قوز بالا قوز می شود. یعنی مشکل مضاعف می شود. یعنی در حقیقت می شود گفت این قناعت چه قناعت قلبی که آرامش درونی به داشته ها و نعمت ها است و آن مناعت طبع و چه قناعت عملی که امروز ادامه آن را بحث خواهیم کرد که کاهش مصرف و صرفه جویی و دقت در مصرف است، این اتفاقاً می شود گفت برای کسانی که مشکل اقتصادی دارند اوجب است، واجب تر است. چون یک راهی است برای برون رفت از این مرحله دشوار. چون هر کسی در دوره های زندگی خود یک مراحل دشواری دارد، یک مراحل راحتی دارد. همیشه آدم ها در سربالایی زندگی نیستند. سربالایی ها تمام می شود. «سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرا» (طلاق/7) الان فرزندان عزیز، هر کدام از ما از پدران خود بپرسید، از پدران خود بپرسیم، در زندگی یک سختی هایی داشتیم. ولی آدم ها عبور می کنند. فرمود خدا بعد از این سختی ها آسانی قرار می دهد. البته اگر کسی معنوی باشد و تکنیک های سبک زندگی درست را بلد باشد در کنار این سختی ها می تواند راحتی هم داشته باشد. «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا» (شرح/6) این آیه می گوید «سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرا» (طلاق/7) وعده می دهد می گوید بعداً آسان می شود. این می گوید «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا» (شرح/6) با سختی ها آسانی است. مثل این که مثلاً فرض بفرمایید یک کشتی گیری، یک ورزشکاری، الان دارد تمرین می کند سختی دارد تحمل می کند. ولی دل او خوش است همین الان دارد یک لذتی می برد که مدال را می گیرم. تصور می کند که یک روز دارم مدال را می گیرم همین الان لذت می برد. همین الان روح او در یسر قرار می گیرد. دل انسان به وعده ها و امید و آرزوها خوش است. امید وعده های الهی، تجربیات را که می بینیم گشایش ایجاد می شود. منظور این آیه که می گوید «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا» (شرح/6) سختی آن مادی است؟ یسر آن روحی و درونی است که می گوید
شریعتی: در واقع یسر وجود ما است.
آقای نظافت: در این دنیا کیست که همین جور با راحتی به آن جایی که می خواهد برسد. خاصیت این دنیا این است که با رنج و با سختی آمیخته شده است. «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى‏ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقيه‏» (انشقاق/6) اصلاً خدای متعال می گوید شما کادح هستید. کدح به حرکت با رنج می گویند. و همه این کدح را دارند. بعضی ها از دور زندگی آنها قشنگ است. یعنی آن کسی که در قصر است از دور قشنگ است ما قشنگ می بینیم. داخل قصر برویم می بینیم او هم با خود غصه هایی دارد. یا بچه او مریض است، یا با خانم خود اختلاف دارد. یا خود او مریض می شود. یا نگران است که دزدی حمله کند. دزدها به فقرا که حمله نمی کنند. بیشتر به آنها طمع می کنند. می خواهم بگویم خاصیت دنیا این است خوش به حال کسی که هوشمندانه با مشکلات برخورد می کند و سعی می کند که بهره معنوی خود را از این مشکلات بگیرد.
شریعتی: دولت و حکومت اسلامی که وظیفه آن تأمین آسایش و رفاه است این به خود ما بر می گردد.
آقای نظافت: این را مکرر گفتیم الان ما داریم در مورد تکلیف خود صحبت می کنیم. اتفاقاً یکی از بینندگان پیام داده بودند آقای این حرف ها را بروید برای مسئولین بگویید. آن بحث دیگری است. مسئول را در قبر خود می گذارند. ما به آنها هم همیشه سفارش می کنیم. حالا فرض کنیم مسئولی به وظیفه خود عمل نکند ما در شرایط موجود یا هر شرایطی چه کار کنیم؟ ما وظیفه خود را انجام می دهیم. اصلاً یک بحث کلیدی است که در اخلاق یکی از اشتباهات این است که هر کسی به تکلیف دیگری توجه کند. این زندگی خراب می شود و هیچ رشدی در آن نمی آید. مثلاً خانمی بگوید این شوهر من باید این جوری شود. هر خانمی باید بگوید من باید بهترین زن روزگار باشم. هر شوهری باید بگوید من باید بهترین شوهر روزگار باشم. هر پسری باید بگوید من باید بهترین فرزند باشم. هر پدری بگوید من بهترین پدر باشم. هر مسئولی بگوید من بهترین مسئول باشم. ولی شیطان می آید در ذهن مسئولین می گوید این مردم چرا وظیفه خود را انجام نمی دهند. مردم می گویند این مسئولین چرا وظیفه خود را انجام نمی دهند. بچه ها می گویند عجب بابایی داریم، باباها می گویند عجب بچه هایی داریم. زن ها می گویند عجب شوهرهایی داریم. درست نمی شود. رشد ایجاد نمی شود. رشد وقتی ایجاد می شود که هر کسی به تکلیف خود توجه کند. دقیقاً مثل این که مثلاً ما داریم می رویم می بینیم ماشین ما خاموش شد. از ماشین بیاییم پایین بگوییم ماشین فلانی خاموش است. ماشین فلانی پر از عیب است. عیب ما که برطرف نمی شود. حالا گیرم او به حرف ما توجه کند عیب ماشین خود را برطرف کند. او راه می افتد ما راه نمی افتیم. دقت کنیم بحث های اخلاقی یکی از آسیب های آن این است. سال های دور بحث های آموزش خانواده اصلاً نبوده است. ولی الان بحث های آموزش خانواده خیلی رونق گرفته است. چرا باز هم آمار طلاق بالا است. برای این که می گویند العلم حجاب الاکبر. علم خود حجاب می آورد. یعنی آقا همه بحث ها را گوش می کند وقتی یک مطلب می شود می گوید خانم دیدید چه گفت. این همه حرف برای خود شما بود. با من که نیست. این حرف ها مثل یک تیری می ماند، تیر شفابخش که اگر کسی به گوش دل او بخورد شفا پیدا می کند. ولی ما جا خالی می دهیم. می گوییم با ما نیست. اگر ما بخواهیم یک جوری سازنده قرآن بخوانیم چون قرآن داروخانه است، «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنين‏» (اسراء/82) می گوید قرآن داروخانه است. در خطبه متقین داریم متقین وقتی قرآن می خوانند می گردند دنبال آیاتی که دعوای درد آنها است. این شیوه قرآن خواندن متقین است. يَسْتَثِيرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِم‏. زیر و رو می کنند تا آن دوای درد را پیدا کنند. یعنی همه آیات قرآن برای من الان دارو نیست. چون من الان یک مشکل خاصی دارم. باید بگردید متناسب با درد خود دارو پیدا کنید. بنابراین ما وقتی پای سخنرانی کسی می نشینیم باید منتظر باشیم ببینیم مطلبی دارد می گوید که مشکل الان من را حل کند آن وقت است که نتیجه بخش می شود. باز یک عزیزی گفته بودند این همه این برنامه ها زیاد است چرا اثر نمی گذارد؟ برای بعضی ها اثر می گذارد، برای بعضی ها نمی گذارد. یک واژه ای در قرآن هست به نام اهتدی. هدایت داریم، اهتدی داریم. اهتدی مال ما است. «مَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما يَهْتَدي لِنَفْسِه‏» (اسراء/15) یعنی هر کس هدایت را بپذیرد در آن دعای امام زمان در حق همه شیعیان که با اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِيقَ الطَّاعَة برای مستمعان امام زمان این جوری می گویند وَ عَلَى الْمُسْتَمِعِينَ بِالاتِّبَاعِ وَ الْمَوْعِظَة خدایا تفضل کن هر کس پای صحبت کسی می نشیند اهل پیروی و پندگیری باشد. حالا گوینده چه؟ گوینده نباید بگوید آقا چرا شما گوش نمی کنید. گوینده باید بگوید تو خود اهل عمل هستید. من به خود بگویم این آیه مال من است «أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُم‏» (بقره/144) در موقعی که دارم حرف می زنم این آیه خطاب به من است. در موقعی که دارم می شنوم آیات دیگر دارم. یعنی هر زمانی یک آیه ای مال ما است. می دانید قرآن تحریف نمی شود چون آخرین کتاب آسمانی است خدا با اراده خود نمی گذارد یک کلمه کم یا زیاد شود. «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون‏» (حجر/9) اما یک نوع تحریف مجاز است. مجاز است یعنی تکویناً می شود این اتفاق بیفتد. آن را تحریف موضعی می گویند. «يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه‏« (نساء/465) یعنی همچنان که هر دارویی مال یک بیماری است هر آیه ای یک مشکلی را قرار است حل کند. حالا ما اگر آیه ای را بیاییم برای یک جای دیگر بخوانیم آیه را از خاصیت انداختیم. مثلاً اگر ما برای یک آقایی که بر خانواده خود خیلی سخت می گیرد برای او بیاییم آیه بخوانیم، بگوییم «وَ الَّذينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَليم‏» (توبه/34) آن اصلاً هیچ ذخیره نگه نمی دارد. یک مقدار ذخیره داشتن که خوب است برای اتفاقی. آیه ای که مال زراندوزان است مال او بخوانیم. این را که بدتر کردیم. این افراط دارد می کند. این تحریف موضعی است. یا فرض بفرمایید یک کسی گناه کرده است از رحمت خدا ناامید است. می گوید خدا که ما را نمی بخشد دیگر کلاً نماز و همه چیز را کنار گذاشته است. بعد بیاییم آیات عذاب را بخوانیم. «إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمينَ مُنْتَقِمُون‏» (سجده/22)، «وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَه‏» (زلزال/8) ذره ای از آن را هم خدا نمی گذرد.
شریعتی: به جای این که بگوید «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً» (زمر/53).
آقای نظافت: برای این باید بگوییم «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً» (زمر/53). بعضی از آدم ها هستند گناهکار هستند ولی پر رو هم هستند. می گویند خدا کریم است، خدا بزرگ است، بعد به آنها بگوییم «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً» (زمر/53). این تحریف موضعی کردیم.
شریعتی: جای خود استفاده نمی کنیم.
آقای نظافت: یکی از مشکلات این است. در رابطه با این بحث هایی که مطرح می شود واقعاً هر کسی باید ببینید کدام یک از اینها مشکل او را دارد حل می کند. گاهی آدم با این زاویه نگاه کند که شاید دوای درد من، رزق من این است. چون می دانید مثلاً ما فکر می کنیم که باید بیسواد باشیم که پای صحبت کسی باشیم. علامه هم باشیم نیاز به شنیدن داریم. می گویند امیرالمؤمنین به اصحاب خود می گفتند اذنی. اگر شما می بینید مراجع معظم تقلید پای سخنرانی یک طلبه جوان می نشینند و دقیق گوش می دهند. چرا؟ چون آن یادآوری هست. چون ما نمی خواهیم یاد بگیریم، می خواهیم مداوا شویم. فرق است بین یاد گرفتن و مداوا شدن. مداوا شدن با تازه شدن آگاهی های ما است. چون آگاهی های ما گاهی می میرد و نسیان می شود. گاهی مریض می شود و غفلت می شود. یعنی آن آگاهی کلاً ته بایگانی ذهن ما رفته است. این آگاهی جلوی ذهن ما باید بیاید که بتوانیم آن را به کار بگیریم. بنابراین بحث قناعت دوای درد امروز ما است. و سوء تفاهم نشود وقتی ما می گوییم قناعت نمی گوییم دنبال تولید ثروت نروند که این سبب می شود که مردم دیگر پیشرفت نمی کنند می گویند قانع باشیم. قانع باشیم یعنی آرام باشیم که بتوانیم که بهتر تلاش کنیم. آرامش درونی داشته باشیم که بتوانیم بهتر تدبیر کنیم. دانش آموزی که سر جلسه امتحان است اضطراب دارد بهتر می تواند جواب سوالات را بدهد یا آن کسی که آرامش دارد. کدامیک؟ آن که آرامش دارد. پس این قناعت یک آرامشی است که مقدمه تدبیر و تلاش است. می خواهیم مشکل خود را حل کنیم. اصلاً بحث این نیست که تلاش نکنیم. الان ما می خواهیم این غم را از روی دل خود برداریم. می خواهیم مشکل خود را مضاعف نکنیم. من همین اخیراً اسنپ دعوت کرده بودم، سوار اسنپ شدم دیدم یک خانم محترمی راننده هستند. عرف آن این است که معمولاً آخوندها در چنین ماشین هایی ممکن است سختشان باشد. نشستم و به ایشان احترام کردم گفتم خانم می دانید شما چه کار مهمی دارید انجام می دهید. امیرالمؤمنین در نهج البلاغه فرمودند الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ. کسی که دارد نان حلال به دست می آورد مثل رزمنده در راه خدا است. بنابراین اگر ما می گوییم قناعت نمی گوییم کار نکنند. ما آن جلسه گفتیم خانه داری خیلی محترم است. حالا بعضی از عزیزان خواهر ما فرمودند مادران گرامی که آقا ما دو نفری داریم کار می کنیم زندگی ما نمی چرخد. راست می گویند. وقتی در چنین شرایط سختی است این خانم دارد فداکاری می کند که هم بیرون کار می کند و کمک خرج شوهر است، هم کار خانه را انجام می دهد. بنابراین بحث ما این بود که خدای نکرده کسب ثروت را بر مقام مادری ترجیح ندهیم. بگوییم از سر ناچاری است. از سر ناچاری عیبی ندارد. اضطرار است. اما یک وقت یک کسی وضع او خوب است باز مادری در چشم او کوچک است. من همیشه گفتم یک رنج در این عالم خیلی شیرین است و آن رنج فرزندآوری است. رنج مادر شدن برای چندمین بار. زحمت دارد. بیخود که خدا نمی گوید بهشت زیر پای مادران است. بی حساب که این قدر ثواب نگفتند. برای هر دفعه که بچه شیر مادر را می مکد چه ثواب های عظیمی گفتند، برای هر مکیدن. اینها به خاطر این است. ولی خدا به خانم ها مهری داده است، لطافتی داده است که از این رنج لذت می برند ولی ما مردها نه. چون خدا به ما این مهر را نداده است. این هم حکمت دارد. اگر به مردها به اندازه مادرها خدا مهر می داد بعد اینها هم شب ها نمی خوابیدند بعد صبح سر کار نمی توانستند بروند. در حالی که این مادرها به خاطر مهر خود در کنار بچه هم که می خوابند باز لذت می برند. بنابراین اگر کسی اضطرار دارد و خانم می رود کار می کند این هم ثواب می برد. نان حلال دارد به دست می آورد. می خواهند با عزت زندگی کنند. می خواهند دست خود را پیش دیگران دراز نکنند. ولی اگر آمد و درآمدها مکفی شد کار بیرون از منزل را ترجیح نباید بدهیم بر تربیت فرزند و داشتن فرزند. بنابراین این بحث قناعت بحثی است که همیشه تازه است. مخصوص دوران رفاه و دوران گرانی نیست. همیشه تازه است. جلسه گذشته عرض کردیم باید بگوییم قناعت چه چیزهایی نیست. قناعت بیکاری نیست. تنبلی نیست. دست از تولید ثروت برداشتن نیست. سخت گرفتن به خانواده نیست. در دعایی داریم که اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَسَلِ وَ الْفَشَل‏، خدایا به تو پناه می برم از کسالت و سستی. بعضی ها حال ندارند کار کنند. حال ندارند پول در بیاورند. حتی اگر پولدار شده باشند باز هم نباید کار را ترک کنند. یعنی از نظر فرهنگ اسلامی سرزنش می شود آدم پولداری که می گوید من که دارم چرا کار کنم. امام صادق (ع) در یک روایتی داریم که به نظر من در همین کتاب آن روی سکه آوردیم که فرمود هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ‏، این که شما دست از تولید ثروت و کار اقتصادی بر می دارید به این دلیل که می گویید نیاز ندارم. آخرت که به آن نیاز دارید. خود کار ارزشمند است. خود کار یکی از نشاط ها است. اصلاً بیکاری مذمت شده است. یعنی اگر مردی در خانه بماند آسیب دارد. یک روز در میان هم را ببینید تا محبت شما زیاد شود. این برای زن و شوهر نیست، برای دیگران است. یعنی می خواهم بگویم یک فراغی ایجاد شود تا وصال شیرین شود. مردی که بیرون می رود دل خانم برای او تنگ می شود. حالا اگر یک کسی گفت ما که حقوق بازنشستگی داریم پس نرویم، نه. همین که تا یک زیارتگاهی، یک مسجدی برود. در خانه نمانیم. پس قناعت به معنای عمر هدر دادن و کسالت نیست. قناعت به معنای بخل هم نیست. نگوییم حالا ما چون می خواهیم قانع باشیم سخاوت نداشته باشیم. قانع که باشیم اتفاقاً سخاوت پیدا می کنیم. می گوییم همین مقدار که داریم بس است مازاد آن را برویم در راه خدا خرج کنیم. این هم گاهی مباحث آن با هم خلط می شود که سخاوت به اندازه خیلی هم خوب است. گفتیم قناعت دو نوع است. قناعت قلبی و درونی که حال دل را خوب می کند و قناعت عملی. قناعت عملی کاهش مصرف است. یعنی جلوگیری کردن از اسراف. که یکی از مشکلات کشور ما اسراف است. ما متأسفانه نتوانستیم دقت کنیم و قطره ها را و ذره ها را که می گوید قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود نتوانستیم این قطره ها را مدیریت کنیم. مکرر دیدم در ادارات از شوفاژ روشن، هوا گرم است در را باز گذاشتند. چراغ ها روشن همه رفتند. کشورهای اروپایی، کشورهایی که از لحاظ مادی پیشرفته تر از ما هستند فرمول آن همین است. به شدت صرفه جویی می کنند. حتی کشورهایی که آب زیاد دارند باز هم صرفه جویی می کنند. ما تازه 12 شب سفرهای درون شهری بعضی ها شروع می شود. یعنی برق را خیلی مراعات و دقت می کنند. و غصه می خورم که امیرالمؤمنین در نهج البلاغه در نامه 47 داریم فرمود اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُم‏. فرمود خدا را خدا را در مورد قرآن مبادا کفار در عمل به قرآن بر شما پیشی بگیرند. یعنی قرآن یک فرمول هایی دارد که به درد حل مشکلات دنیوی ما می خورد. دیگران عمل می کنند مشکل آنها حل می شود ما اگر عمل کنیم دو مشکل ما حل می شود هم مشکل دنیا و هم مشکل آخرت. چون ما ایمان داریم. آن که ایمان به آخرت ندارد مشکل دنیای خود را حل می کند ولی مشکل آخرت را حل نمی کند. ما که به آیات قرآن عمل کنیم هم مشکل دنیا حل می شود و هم مشکل آخرت حل می شود و حالا چون به آخرت ایمان داریم، ایمان داریم ولی به قرآن عمل نکنیم باز هم مشکل حل نمی شود. خدا با کسی شوخی ندارد. اینها فرمول است. اینها قانون است. ما باید با قانون ها هماهنگ شویم. قانون ها خود را با ما هماهنگ نمی کنند. جاده ای که پیچ دارد من باید بپیچم اگر من نپیچم جاده به خاطر من راست نمی شود من ته دره می روم ولو از اولیاء خدا باشم. عالم قانونمند است. خدا عالم را این جوری آفریده است. عالم سنت دارد. سنت یعنی قانون. «لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبديلا» (فاطر/43) تبدیل نمی شود و تغییر پیدا نمی کند. گفتند المؤمن قَلِيلَ الْمَئُونَةِ كَثِيرَ الْمَعُونَةِ. خرج زندگی مؤمن کم است. یعنی کم خرجی هنر است. و بعد کمک او به دیگران زیاد است. کاش ادارات ما، سیستم حکمرانی ما همین روایت را برای آن ده ها برنامه بنویسند. یعنی اصلاً به ادارات جایزه بدهند. برای کاهش هزینه ها باید طرح بدهید.
شریعتی: این سازمان و اداره تراز ما باید باشد.
آقای نظافت: یعنی این را باید جایزه بدهند. مثلاً الان فرض کنید یک بودجه ای برای اداره ای تصویب شده است نزدیک اسفند که می شود اگر نتوانسته است مصرف کند می گوید که بودجه را مصرف کنیم چرا؟ چون اگر مصرف نکنیم و به خزانه برود سال بعد می گویند کمتر به آن تخصیص بدهیم. یعنی آخرت خود را فدای چه چیزهایی می کنیم. باید مسئولین بترسند. در این مشکلاتی که ما داریم به بهانه واهی نباید سنگ های یک اداره را عوض کرد. رنگ آن را عوض کرد. تلویزیون های آن را عوض کرد. کامپیوترها آخرین مدل باشد. اینها پیشرفت نمی آورد. آن کشورهای دیگر که می گوییم آنها صرفه جویی کردند. همین الان هم دارند صرفه جویی می کنند. آمارها این را می گوید که ما متأسفانه اهل اسراف هستیم. جزء کشورهایی هستیم که در آن اسراف زیاد است.
شریعتی: ما متأسفانه الان بحران آب و خشکسالی هم داریم که خود خیلی معزل جدی ای است.
آقای نظافت: و متأسفانه اصلاً رعایت نمی شود. اصلاً دقت نمی کنیم. البته سیستم های ما هم مشکل دارد. یعنی آب شرب برای شستشوی ماشین و چیزهای دیگر مصرف می شود و استفاده چند منظوره از آب گاهی نمی شود. باید از تکنیک های جدید و سیستم های جدید و اینها هم استفاده کرد. حالا دلایل اسراف چیست؟ چون اسراف نکبت می آورد. اسراف مصیبت می آورد. اسراف خاص شیطان است. می گوید «لا تُبَذِّرْ تَبْذيرا * إِنَّ الْمُبَذِّرينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطينِ» (اسراء/26 و 27) می گوید آنها که اهل بریز و بپاش هستند آنها برادر شیطان هستند. چون شیطان دشمن ما است می خواهد به ما ضربه بزند راه آن این است که ثروت ما را هدر بدهد. آن کسی که اسراف می کند باید بگوییم بنده خدا نیست. بنده واقعی خدا نیست. چرا؟ چون بنده خدا خود را مالک ثروت خود نمی داند. بنده خدا حتی هزار تومان را می گوید امانت است. یک ریال را می گوید امانت الهی است. امام صادق (ع) فرمود الْمَالُ مَالُ اللَّهِ يَضَعُهُ عِنْدَ الرَّجُلِ وَدَائِع‏. آن پولی که دست شما است این مال مال خدا است. نزد هر کسی خدا به امانت گذاشته است. ما در امانت مردم می توانیم بدون اجازه تصرف کنیم؟ این خیانت می شود. حق نداریم تصرف کنیم. فرمود خدا اجازه داده است آدم ها در این اموال تصرف کنند. منتها اجازه داده است برای خوردن بخورند با میانه روی. بسیاری از بیماری ها ناشی از پرخوری ها است. ما الان برای کسانی می گوییم که زیاده روی می کنند. بسیاری از بیماری ها به خاطر پرخوری ها است. الْمَعِدَةَ بَيْتُ الدَّاءِ. یک حکمتی در نهج البلاغه هست که امیرالمؤمنین از یک دوستی به نیکی یاد می کنند. خیلی قشنگ است صفاتی برای او می گویند. می گویند آن دوست من در چشم من خیلی بزرگ بود. یکی از صفات او این است. می گویند كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِه‏، حضرت می گویند از سلطه شکم خارج شده بود. اسیر شکم نبود و دو تا علامت می گویند برای کسی که اسیر شکم نیست. فرمود فَلَا يَشْتَهِي مَا لَايَجِد، اگر چیزی گیر او نمی آید اصلاً میل ندارد. اگر گیر او می آید زیاده روی نمی کند. وَ لَا يُكْثِرُ إِذَا وَجَد. خیلی از بیماری ها به خاطر این است. کم داریم بیماری به خاطر کم خوری باشد. هست ولی آن قدر که بیماری ها به خاطر پر خوری هست به خاطر کم خوری و سوء تغذیه کمتر هست. پس امام صادق (ع) فرمود در خوردن میانه روی کنید. بعد فرمود خدا اجازه داده است این پول را برای ازدواج مصرف کنند. وَ يَنْكِحُوا مِنْهُ قَصْدا، ازدواج هم با میانه روی. نباید چشم و هم چشمی کنیم. با دیگران رقابت کنیم. آدم های با شخصیت به دیگران نگاه نمی کنند. تحت جو قرار نمی گیرند. کار خود را انجام می دهند. می گویند این کار درست است همان را انجام می دهد. اینها چون از نظر روحی یک قوام شخصیتی دارند، یک استواری دارند، اتفاقاً تحت تأثیر دیگران که قرار نمی گیرند بماند روی دیگران اثر می گذارند. الگو برای دیگران می شوند. پس بحث ازدواج که حالا متأسفانه خیلی وقت ها ما می بینیم که ازدواج ها به تأخیر می افتد به خاطر ریخت و پاش ها و سختگیری های بیجا. ما الان خوابگاه های دانشجویی داریم. من قبلاً گفتم بخشی از مشکلات اقتصادی به مشکلات فرهنگی بر می گردد. یعنی نمی توانیم رقابت نکنیم. می خواهیم حتماً سطح را بالا ببریم. سوم امام صادق فرمود خدا اجازه داده است از این پول برای لباس با میانه روی استفاده کنند. وَ يَلْبَسُوا مِنْهُ قَصْدا. بالاخره این لباس خراب نشده است. یک خواهری پیام داده بودند که یکی از مشکلات من این است که دوست دارم دیده شوم چه کار کنم؟ 32 سال هم دارم. جواب این خواهر محترم و همه ما این است که اولاً خدا همه ما را ریاکار آفریده است. یعنی همه دوست داریم دیده شویم. از همان کودکی. این جبر است. انسان دوست دارد دیده شود تا نیاز روحی و روانی او برطرف شود. ولی خدا می گوید حالا که بزرگ شدید، حالا که فهمیدید همه کار خدا است خود را به خلق نشان نده. دیده شدن اتفاقاً ضرر است. از موقعی که بنده تلویزیون آمدم مصیبت های آن را دارم می بینم گاهی ده دقیقه وقت برای زیارت دارم بعد می بینم جواب سلام ده نفر را باید بدهم. اصلاً دیگر خلوت ندارید. شما دیگر اصلاً مال خود نیستید. ولی از دور قشنگ است. تا کسی مشهور نشده است فکر می کند خوش به حال آن هنرپیشه، آن مشهور، هر چیزی یک مشکلات خاص خود را دارد. بعد حالا کسی که دوست دارد مشهور شود گاهی گرفتار ریا می شود. می گوید دوست دارم دیده شوم. بعد گاهی به قیمت های خیلی وحشتناکی این تعداد فالورهای خود را زیاد می کنند. یک وقت هایی کارهای خیلی بدی می کنند. کارهای زشتی افراد می کنند. خدا می گوید ریا را با ریا درمان کنید. خود را به من نشان بده. آدم ها مردنی هستند. اصلاً شما را نگاه کنند در شما چه تأثیری دارد. پول شما زیاد می شود؟ عزت شما زیاد می شود؟ چه چیزی اضافه می شود. این آدم ها در یک ثانیه آنها که می گفتند درود باد، بگویند مرده باد. یک روزی با تو هستند یک روزی علیه تو هستند. ثبات ندارند. روزگار این است و اصلاً هر کسی به فکر خود است. تازه همانی هم که مثلاً یک فرد مشهور را دوست دارد در حقیقت دارد خود را ارضاء می کند. این در باطن به فکر خود است. امکان ندارد کسی به فکر دیگران باشد مگر آنهایی که معنوی هستند که از طریق به فکر دیگران بودن باز هم به فکر خود هستند. همان معنوی ها هم، همان کسانی هم که ایثار می کنند «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيرا» (انسان/8) باز در رسیدگی به دیگران رسیدگی به خود آنها است. از نظر جسمی مشکل دیگران را حل می کنند.
شریعتی: مگر این که پای ایمان وسط باشد، پای خدا وسط باشد.
آقای نظافت: پای خدا هم وسط باشد من به ثواب آن دارم فکر می کنم. من دارم رشد روحی می کنم. در روایت داریم غذا مایه قوت بدن است. غذا دادن به دیگران مایه قوت روح است. خوراک روح است. باز به خود ما بر می گردد. لذا در قرآن می گوید «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُم ‏وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» (اسراء/7) بنابراین نمی شود تصور کرد انسانی که فقر محض است به فکر خود نباشد. چه در کارهای مادی و چه در کارهای معنوی. منتها دین می آید می گوید آقا خود را محدود در این مسائل مادی نبینید. دین می آید می گوید خود را در این هفتاد سال خلاصه نبینید. فرق آن این است. فرق مؤمن و غیر مؤمن. می گوید خود را در جسم خلاصه نبینید. و خود را در این هفتاد سال خلاصه نبینید. شما روحی دارید و تا ابد مسافر هستید و لذا ایثار معنا پیدا می کند و لذا انفاق معنا پیدا می کند. چرا؟ چون وقتی انفاق می کند دارد روح خود را رشد می دهد. باز هم به فکر خود است. این در خطبه نهج البلاغه است که امیرالمؤمنین فرمود أَعَزُّ الْأَنْفُسِ عَلَيْك‏، فرمود به فکر خود باشید که عزیزترین جان ها خود شما هستید. یعنی خدا ما را این جور آفریده است دست خود ما نیست. منتها آموزش های دینی کمک می کند که ما خودی را توسعه بدهیم. «قالَ رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري‏» (طه/25) سینه فراخ. به نظر شما نوزاد به فکر مادر خود است؟ نه. یک ساله که می شود، دو ساله که می شود یک مقدار احساسات او ... مثلاً غم در چهره مادر می بیند ناراحت می شود. یک کم که بزرگتر می شود روح او هم بزرگتر می شود در غم برادر خود هم یک کمی شریک می شود. هر چه روح انسان وسعت بیشتری پیدا می کند بیشتر شریک غم دیگران می شود. باز من هستم که بزرگ شدم. یعنی من از بین نمی رود. یک بحث دقیق و فنی هست که من فکر می کنم اگر خواستیم دین را عرضه کنیم باید از این منظر عرضه کنیم که قرآن عرضه کرده است. که نماز نمی خوانید خب نخوانید، خود شما ضرر می کنید. برای چه کسی ناز می آورید؟ خدا که نیاز ندارد. شما نیاز دارید. فلسفه حجاب. اگر همین مطلبی که می گویم روشن شود حجاب شیرین و آسان می شود. چون هر کسی خود را دوست دارد. قرآن وقتی بحث لباس مادی را مطرح می کند بلافاصله می گوید «لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِكَ خَيْر» (اعراف/26) می گوید لباس التقوی روح شما را از آسیب ها می پوشاند. آن بهتر از این لباس است. مشکل اصلی این است که آدم ها بیشتر عاشق جسم خود هستند. بعضی ها که اصلاً عاشق روح خود نیستند. خود را در آینه نگاه می کنند می گویند ما همین هستیم. آنهایی هم که مؤمن هستند از این روح غافل هستند که رسیدگی و توجه می خواهد. و نماز برای این است. امیرالمؤمنین فرمودند پیامبر اکرم (ص) نماز به چشمه آب گرمی که خدا در خانه مؤمن قرار داده است تشبیه کردند. و گفته است روزی چند نوبت خود را در این چشمه بیندازید امید است چرکی بر جان شما باقی نماند. اگر کسی دوست ندارد روح او تمیز باشد، اصلاً در این عالم نیست نماز هم برای او سنگین می شود و بعد انفاق چه؟ فرمود «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِم‏» (توبه/103) صدقه بدهید آنها را پاک کنید. اگر کسی عاشق طهارت روح نباشد زورش می آید که زکات بدهد، خمس بدهد، صدقه بدهد. در یکی از خطبه های نهج البلاغه داریم امیرالمؤمنین خیلی این جمله قشنگی است، من یک وقت گفته بودم یک جا این را تابلو کرده بودند که هر روز این را ببینند. امیرالمؤمنین می گویند خُذُوا مِنْ أَجْسَادِكُمْ فَجُودُوا بِهَا عَلَى أَنْفُسِكُم‏، می گوید از جسم خود بگیرید به روح خود ببخشید. بعد می گوید برای روح خود بخل نورزید. گفتند زمستان بهار مؤمن است چون روزها کوتاه، روزه آسان و هوا خنک و شب ها بلند، نماز شب آسان. خیلی مؤمنین شاد هستند. یعنی آغاز سال معنوی مؤمنین پاییز است. فرصت فراهم است، کسی می خواهد خیزی دوباره بردارد، می خواهد شروعی دوباره داشته باشد. روزه که می گیریم چه کار می کنیم؟ یک وعده غذا کم می کنیم. روح خود را قوی می کنیم.
شریعتی: از جسم خود گرفتیم به روح خود بخشیدیم. اگر از این زاویه نگاه کنید می توانیم متوجه شویم فلسفه زندگی ساده حضرت زهرا با اراده پیامبر اکرم چه بود. یعنی پیامبر اکرم این قدر حضرت زهرا را دوست داشتند پس چرا زندگی او را پر از رفاه نمی کردند؟ چون آخرت حضرت زهرا را و روح حضرت زهرا (س) از جسم و دنیای او بیشتر دوست داشتند. خود حضرت زهرا مادری هستند که خیلی بچه دوست بودند. اما بچه ایشان گرسنه بود غذا را به فقیر دادند. آن گردنبد خود را به آن پیرمرد دادند. ما می گوییم بچه خود ما مقدم است. واقعاً هم برای ما این جوری است. چون ما آن آمادگی ها را نداریم. حضرت زهرا می خواهد فرزند او در فضای معنویت انفاق رشد کند. می گوید ما آمادگی داریم. بچه را دوست دارد، روح بچه را بیشتر دوست دارد. این یک نکته به نظر من کلیدی هست. قسمت آخر آن امام صادق (ع) فرمود مال، مال خدا است خدا اجازه داده است که لباس با میانه روی داشته باشند. بعد فرمود وَ يَرْكَبُوا قَصْدا، وسیله نقلیه هم با میانه روی. اسراف در زندگی ها زیاد است.
شریعتی: این آماری هم که شما در پاورقی کتاب خود آن روی سکه ارائه داده بودید خیلی وحشتناک است.
آقای نظافت: آن آمار چه بود؟
شریعتی: هم مصرف آب شرب ما چندین برابر مصرف آب شرب استاندارد دنیا است و هم اسراف ما و دور ریز غذاهای ما، خوراکی های ما، خیلی عجیب بود. به نظر من این گزارشی که سازمان جهانی داده بود ضایعات مواد غذایی در ایران 35 میلیون تن است.
آقای نظافت: مواد غذایی، دیگر کسی گرسنه نمی ماند. نمی خواهد انفاق کنیم. اسراف نکنیم. یعنی زیاد نپزیم. چرا غذای مانده بخوریم. بعضی خانه ها این جوری هست. باز بعضی ها نگویند آقا ما همین را هم نداریم.
شریعتی: مصرف لوازم آرایشی همین طور. و خیلی نکاتی که شما این جا از منابع بین المللی در آورده بودید و نوشته بودید از نظر استاندارد ما خیلی فراتر هستیم. ان شاءالله خداوند توفیق قناعت و صرفه جویی را به همه ما عنایت کند. آقا خیلی از شما ممنون و متشکر هستیم. خیلی ممنون هستم از همراهی و توجه شما. مشرف شویم به ساحت نورانی قرآن کریم، بر می گردیم در بخش دوم گفتگوی خود با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما. بفرمایید خواهش می کنم. صفحه111قرآن کریمشریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خیلی ارادت داریم. ممنون هستم از لطف و محبت همه شما. یکی دو دقیقه فرصت داریم وقت در اختیار حاج آقای نظافت باشد و ان شاءالله حسن ختام فرمایشات ایشان را بشنویم.
آقای نظافت: باز من تأکید می کنم این بحث ها بیشتر متوجه مسئولان هست. مسئول جامعه اگر کسی پذیرفته است باید بداند که پدر همه شده است. پدر واقعی در یک خانه حاضر است که بچه های او گرسنه باشند و خود او سیر باشد؟ قاعدتاً نه. می گویند هر چه هست با هم بخوریم. مسئولین حداقل آن این است که از اسراف جلوگیری کنند. اگر می خواهند در یک اداره غذا بخورند باید مواظب باشند اگر می شود قیمت آن را پایین بیاورند. ما نمی گوییم به خاطر یک غذا خانه بروند چون دارند فداکاری می کنند. بعضی ها از صبح زود تا آخر شب کار می کنند. خب باید غذای اداره را بخورند. یک مقدار ساده تر. یعنی یاد مستضعف ها باشند. باید از گلوی آنها پایین نرود. یعنی بایستی صرفه جویی کنند در هر جنبه ای که می دانند. در ماشین های اداره. در کامپیوترها. عرض کردم اگر می خواهند رقابتی باشد رقابت در این جهت باشد. اگر می خواهیم تعصب داشته باشیم، تعصب داشته باشیم، بترسیم مال بیت المال را بیجا خرج کنیم. اینها روز قیامت جواب دارد. یعنی ما اگر مدیون یک نفر باشیم ما را نگه می دارند. اگر مدیون یک ملتی باشیم چه کار می کنیم؟ من هر کس که پست می گیرد به او تبریک و تسلیت می گویم. کار سختی است. شما می خواهید به جای 80 میلیون تصمیم بگیرید. بنابراین چه قدر خوب است که خود آنها بگویند که ما حقوق خود را پایین آوردیم. نمی گویم مثل کارگر حقوق بگیرد. الحمدلله در این دولت حقوق کارگرها 56 درصد افزایش پیدا کرد. خوبی ها را هم بگوییم. ولی من می خواهم بگویم آن کسی که حقوق او نجومی است مقام معظم رهبری گفتند حرام است. اشکال ندارد یک کسی می خواهد خود برود کارخانه بزند، تجارت کند، دوست دارد هر کار می خواهد بکند. مسئولیت دارید قبول می کنید باید مردم با زندگی شما آرامش پیدا کنند. این کشوری که این قدر دشمن دارد پس باید فداکاری کرد. حداقل باید دل مردم را آرام کرد. این را در نهج البلاغه داریم که مسئولین اگر ساده زندگی کنند مایه آرامش روانی بقیه هستند. دقیقاً مثل بچه ای که نگاه می کند. می شود یک پدری بخورد بچه او نگاه کند. اگر قرار باشد صبری باشد به بچه نمی گوییم صبر کند. به پدر می گوییم شما نخور تا آن بخورد. حالا ما همه باید با هم باشیم. حداقل مواسات داشته باشیم. در دعای ماه شعبان داریم وَ ارْزُقْنِي مُوَاسَاةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ بِمَا وَسَّعْتَ بِهِ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ، شکرانه این مسئولیت، شکرانه وسعت این است که با گرفتاران مواسات داشته باشیم، فداکاری را بیشتر کنیم، تلاش بیشتر کنیم. من دوست دارم آقای رئیسی رئیس جمهور محترم اصلاً یک گروه بگذارند فکر کنند راه های کاهش هزینه های ادارات. و اینها را جریمه کنند. و هر کسی هم که در جامعه مصرف زیادی دارد بداند باید هزینه آن را بپردازد. این آب اگر قرار است ارزان باشد باید برای آن کسی باشد که درست مصرف می کند و گاز همین طور و همه چیز همین طور. همه ما باید رعایت کنیم. مسئولین وظیفه آنها بسیار سنگین تر هست. مردم حقیقتاً زندگی ها برای بعضی ها سخت شده است. انتظارات بالا رفته است. کسی یا مسئولیت نپذیرد یا اگر پذیرفته است بایستی به صورت مضاعف کار کند. من مسئولین را دعا هم می کنم. یعنی جزء وظایف خود می دانم و آن کسی که خدای نکرده دارد بد عمل می کند بداند مورد نفرین مردم قرار می گیرد و عاقبت ندارد. یعنی آه مستضعفان دامن افراد را می گیرد. دیر و زود دارد، سوخت و سوز ندارد.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکر هستم. خیلی سپاسگزار هستم از لطف و عنایت شما.