«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی عَلی بنِ مُوسیَ الرِضَا المُرتَضی». سلام میکنم خدمت عزیزانم، خانمها و آقایان به سمت خدای امروز در این روز چهارشنبه خیلی خیلی خوش آمدید. به همه عزیزانمان که تکرار برنامه را از رادیو معارف میشنوند، روز بعد از شبکه محترم افق میبینند هم با دل و جان سلام میکنم. انشاءالله همه ما زیر سایه مهربانیهای امام رئوف عاقبت بخیر باشیم. با احترام همراه شما هستیم و با افتخار در محضر حاج آقای نظافت عزیزمان. سلام علیکم و رحمه الله، خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام نظافت: سلام عرض میکنم خدمت شما و همه بینندگان عزیز. «اعوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم»«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَ بِه نَستَعین و صَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ عَلی اَهلِ بَیتِهِ الطَیِّبینَ الطاهِرینَ».
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».حالتان چطور است؟
حجت الاسلام نظافت: الحمدالله.
شریعتی: چقدر خوشحالیم خدمتتان هستیم.
حجت الاسلام نظافت: ما هم همین طور.
شریعتی: سلامت باشید. خانواده محترم حالشان خوب است؟
حجت الاسلام نظافت: خوب، الحمدالله.
شریعتی: الحمدالله رب العالمین. ما هفته قبل راجع به یک ثروت عظیم و بیپایان صحبت کردیم و آن هم قناعت بود. حاج آقای نظافت اشاره کردند که وظیفه مسئولین سر جای خود، وظیفه کسی که نانآور خانه است خاصه مثلاً پدرها به جای خود، اما آن چه که هست در شرایط موجود باید با چه رویکردی به زدگی نگاه بکنیم که دلمان آرام باشد و آن حس رضایت در واقع هم به خودمان هم به جامعه القا بشود. نکتههای خوبی را شنیدیم. به مبانی قناعت رسیده بودیم که بحثمان ناتمام ماند. انشاءالله بحثتان را با دل و جان میشنویم.
حجت الاسلام نظافت: بله، خیلی ممنون. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ». ببینید یکی از مبانی قناعت عقل است. عقل میگوید قانع باشی به نفعت است چون اگر قناعت نکنیم چه بکنیم. اعصابمان را خرد کنیم، اعصاب دیگران را خرد کنیم، نق بزنیم، زندگی را بر کام خودمان و اطرافیانمان تلخ کنیم. عقل میگوید راه حلی جز این نیست. و چقدر خوب است که ما یاد بگیریم مشکلات را بدتر نکنیم، مشکلات را بدتر نکنیم. کسی که قناعت ندارد مشکلات را بدتر میکند. بعد استرسها نمیگذارد عقل آدمها درست کار بکند و نمیگذارد راه حل پیدا کند. و بودن خانمهایی که به مشکلات اقتصادی همسرشان صبر کردند، از این بحرانها عبور کردند، وضعشان خوب شد. بودند خانمهایی که صبر نکردند وضعشان بد شد. بودند آدمهایی که اول زندگی آقایانی که مشکلات مادی داشتند، صبوری کردند، بعد ثروتهای هنگفتی دست پیدا کردند. دنیا این جوری است. یعنی دنیا سربالایی دارد، یعنی هیچی مفت نیست.
شریعتی: بعد از این سربالاییها هم سرپایینی دارد.
حجت الاسلام نظافت: در نهج البلاغه داریم. فرمود: «الدَهرُ یُومان یَومٌ لَک وَ یَومٌ عَلَیک»، یعنی کل 70 سال و 80 سال عمر هر کسی را تقسیم کنیم امیرالمومنین میگوید از این دو حالت خارج نیست. یک روز به کامت است، فرمود اگر به کامت بود مست نشوی، «فَلا تَبطَر» خدا را فراموش نکن. خیلی مهم است. ثروتمند بشود، پست و مقام داشته باشد، شهرت داشته باشد، خودش را گم نکند. در اوج لذت باشد خودش را گم نکند. فرمود اگر هم سخت بود صبر کن، یعنی سربالاییها تمام میشود. بنابراین قناعت به درد دنیایمان میخورد، یعنی کسی که قانع است بهتر میتواند توسعه اقتصادی بدهد. بعد کسانی که قانع هستند از ثروتهای دیگر غافل نمیشوند. بچه ما ثروت ماست، حالا این بزرگوار به خاطر عدم قناعت دو شیفته کار بکند، گیرم که به ثروت بیشتری دست پیدا بکند، بچه بی بابا بزرگ بشود بعداً مایه دردسر است. اگر میخواهیم لذت ببریم از فرزند شایسته، باید برای او وقت بگذاریم. هر چه بکاریم همان را درو میکنیم. چقدر غصه خوردم که در این اغتشاشات گزارش شد که نوجوانها بودند. اینها یک عدهای کوتاهی کردند به نظر من. خانوادههای مستضعفی من میشناسم که اینها فرزندان شایسته دارند، زندگیشان هم خوب است. یعنی از این معارف اهل البیت مدد گرفتند برای یک زندگی خوب. بنابراین قناعت یک دلیلاش عقل است، عقل میگوید راهی جز این نیست، راههای دیگر بیراهه است. یکی از مبانی قناعت توجه به ابدیت است، توجه به معاد است. این حکمت را از نهج البلاغه دقت کنید، حکمت 44. فرمود: «طُوبَی لِمَن ذَکَرَ المَعادَ»خوش به حال کسی که یاد معاد است، یاد مرگ و بعد از مرگ که آن جا اگر یاد باشیم به فکرش هستیم. و اگر به فکرش نباشیم مثل این که مثلاً همین جوری برویم یک شهر دیگر و هتل رزرو نکرده باشیم. اذیت میشویم. «طُوبَی لِمَن ذَکَرَ المَعادَ، وَ عَمِلَ لِلحِسَابِ» خوش به حال کسی که عمل میکند برای محاسبه روز قیامت. یعنی همواره میخواهد جواب آماده کند برای خدا. بعد فرمود: «وَ قَنِعَ بِالکَفَافِ» قانع است به کفاف. کفاف هم آن حداقلهایی است که دست ما را باز میدارد از گدایی کردن که گفتند از خدا بیشتر از کفاف نخواهید. گاهی تعبیر بلاغ است، گاهی تعبیر کفاف است. بلاغ مثل آن بنزینی که ما را میرساند، دنیای بلاغ یعنی زمینگیر نشویم، مسکین نشویم. کفاف هم یعنی «کَفَّ یَدَکَ عَنِ السُوال» دستت را باز میگذارد، دیگر مجبور نیستی رو بزنی. این حداقلها را بخواهیم. بیشتر از این فرمود از خدا نخواهید، راضی باشید. آخرش فرمود: «وَ رَضِيَ عَنِ اللهِ» خوش به حال کسی که از خدا راضی است. پیداست یک رابطهای است بین توجه به معاد و رضایت از خدا، توجه به معاد و قانع شدن به کفاف و عمل کردن. در روایت داریم «المُؤمِنُ قَلیلُ المَؤونَه وَ کَثیرُ المَعونِة». کاش وزرای ما به این توجه کنند، کاش همه خانوادهها. چقدر این روایات اهل البیت کاربردی است. آقای شریعتی ما مثل یک بچه پولداری هستیم که ثروت مفت به دستش آمده است قدر نمیداند. این روایتها ثروت ما است.
شریعتی: بله، جزو همان سرمایهها است.
حجت الاسلام نظافت: سرمایهها است. اگر ما میخواستیم اینها را برویم پیدا کنیم که پیدا نمیکردیم، چقدر باید پول خرج میکردیم، چقدر باید وقت میگذاشتیم. حالا این روایت میگوید «المُؤمِنُ قَلیلُ المَؤونَه وَ کَثیرُ المَعونِة»؛ میگوید مومن خرجش کم است و کمکش زیاد است.
شریعتی: «المَؤونَه» اول با همزه، «المَعونِة» دوم با عین.
حجت الاسلام نظافت: با عین و واو و نون. خرج کم باشد. کسی که قانع است بریز و بپاش نمیکند. بعد میتواند برای آخرتش کار بکند. اگر این جوری که بعضیها میخواهند چشم و هم چشمی کنند و همه دنبال یک زندگی بهترین امکانات باشند دیگر فرصت پیدا نمیکنیم سفره بیندازیم، انفاق بکنیم. لذت انفاق را بچشیم، فرصت پیدا نمیکنیم که روحمان را تغذیه کنیم. روایت قشنگی داریم که طعام مایه قوت جسم است. جسم بخواهد قوی بشود راهش چیست؟ باید غذا بخوریم دیگر. بعد فرمود اطعام خوراک روح است، «قُوتُ الاَرواح».
شریعتی: طعام برای جسم است، اطعام برای روح است.
حجت الاسلام نظافت: اگر کسی ساده زندگی نکند، قانع نباشد، فرصت پیدا نمیکند که سفره بیندازد حتی اگر پولدار باشد. الان بعضی از پولدارها باید فقرا جمع بشوند به آنها کمک کنند. باور کنید. بس که زندگیشان را پرخرج میکنند. بنابراین قناعت کمک میکند به این که ما بتوانیم مصرف را مدیریت بکنیم و پولی اضافه بیاوریم برای کار خیر و محروم نشویم از کار خیر. در حکمت 150 داریم از آنهایی نباش که اگر به آنها نعمتی داده بشود سیر نمیشوند و اگر داده نشود قانع نمیشوند. حکمت 150 که تبدیل به یک کتاب هم شده است موضوعاش همواره این است که این جوری نباش.
شریعتی: چگونه باش، چگونه نباش.
حجت الاسلام نظافت: نه، همواره میگوید نباش. آن باشدها را جای دیگر گفتهاند، بایستهها، را این جا میگوید چگونه نباش. اصلاً عبارتش این است: «لا تَکُن» از این جور آدمها نباش. یک موردش این است، نباش از آن آدمهایی که وقتی به آنها نعمت داده میشود سیر نمیشوند، الحمدالله نمیگویند، شکر لِله نمیگویند، باید آدم ببیند. و اگر منع شود، حالا منع شود یعنی مقدرش کمتر باشد، قانع نمیشود. حالا علت عدم قناعت چیست. این هم خیلی مهم است. چرا انسان روحاش این جوری است، یعنی چرا آدمها سیر نمیشوند، چرا گفتهاند در تعقیب نماز عصر بگویید «اَعُوذُ بِکَ مِن نَفسِ لا تَشبَع» خدایا به تو پناه میبرم از آن نفسی که سیر نمیشود. یک موردش همین روح انسانها است.
شریعتی: یعنی ویژگی انسانها.
حجت الاسلام نظافت: ویژگی انسان است. انسان بیقرار و بینهایت طلب است. چرا؟ چون قرار است که یک انرژیای در ما گذاشتند که این انرژی تا عرش اعلی ما را ببرد.
شریعتی: تا ابدیت.
حجت الاسلام نظافت: تا ابدیت ما را ببرد. ما اگر قرار بود به دنیا قانع بشویم بعد بهشت را نمیخواستیم. خدا چون ما را برای دنیا نیافریده است. در نامه 31 نهج البلاغه داریم: «خُلِقةَ لِلآخِرَه» برای آخرت آفریده شدی نه برای دنیا. حالا چون خدا ما را برای آخرت آفریده است آن آخرت را چه کسی باید آباد کند؟ خودمان باید آباد کنیم. اگر قانع بشویم به دنیا دیگر به فکر آن جا نیستیم. پس روح انسان بینهایت طلب است، نامحدود را میخواهد، محدود را نمیخواهد. یک عبارتی است در ابتدای نامه 31 نهج البلاغه، همان 14 ویژگیای که عرض کردم جلسه قبل. یک موردش این است: «المُؤَمِّلِ مَا لَا یُدْرِکُ» حضرت میگویند این نامه به جوانی است که آرزوهایی دارد که به آن نمیرسد. یعنی چه نمیرسیم؟ ما میرسیم که؟ خیلی آرزوها داریم میرسیم. ما بهشت را میخواهیم. فکر میکنیم این ماشین را میخواهیم. هر چیزی که میخواهیم این ظاهر قضیه است، باطناش آن ابدیت را میخواهیم.
شریعتی: فکر میکنی این جا است، میروی میبینی نیست، سراب است.
حجت الاسلام نظافت: آفرین. و لذا اسلام مثل مسیحیت نیست که بگوید اگر میخواهی خیلی آدم خوبی باشی ازدواج نکن، ثروت تولید نکن، در مسائل سیاسی نرو. اتفاقاً انسان میگوید حلالش را ورود پیدا کن تا عقدهای نشوی، تا بفهمی خبری نیست، تا روحت آزاد بشود بروی آن طرف. میگوید ازدواج کن بعد بفهم خبری نیست. چون همسر برای همسر مسکن است، مایه طمانینه نیست. خدا همسر را گفته است مسکن.
شریعتی: «لِتَسکُنوا إِلَیها».
حجت الاسلام نظافت: آفرین. مسکنها هم باید استفاده کنیم ولی درمان ریشهای توجه به ابدیت و یاد خدا است. پس مدل انسان این جوری است به کم قانع نیست، و دنیا کوچکتر از آن است که انسان را آرام کند. علت عدم قناعت این است. حالا اگر خودمان را بشناسیم که مشکلمان چیست مشکلمان این است که ما کمبود ابدیت داریم، ما آن را میخواهیم.
شریعتی: آب میخواهیم، رفتیم دنبال سراب.
حجت الاسلام نظافت: آفرین. اگر این را بفهمیم قانع میشویم. این آیه را دقت کنید. «یا ایُّهَا الاِنسان إِنَّکَ کادِحٌ إِلی رَبِّکَ کَدحا فَمُلاقیهِ».
شریعتی: داری میروی.
حجت الاسلام نظافت: میروی با رنج. کادح، کدح، به حرکت با رنج میگویند. میگوید تا نمردی همین داستان ادامه دارد. آنهایی که جلو جلو دلشان را در بهشت میفرستند مشکل حل میکنند، دنیایشان را بهشت میکنند، از بهشت نقد خودشان را محروم نمیکنند. یعنی زندگی اولیای خدا در همین دنیا بهشت است با همین بهشت قناعت، بهشت اخلاق، بهشت آداب، بهشت معرفت، بهشت ذکر.
شریعتی: و حاج آقای نظافت چقدر، یعنی اگر جامعه با این معارف تربیت بشود یعنی جامعه که میگویم مدرسههای ما، دانشگاههای ما، بازار ما، خانوادههای ما، و به نظرم آن کار اساسی و زیربنایی را نکردیم که با این فرهنگ بزرگ شویم.
حجت الاسلام نظافت: متاسفانه. ما در شعار خیلی خوبیم، بهترین قانون اساسی را داریم، بهترین نهج البلاغه، بهترین قرآن، ولی پیاده سازیاش میلنگیم واقعاً. خیلی از این جهت مایه قصه است. انسانهایی که تربیت نشدهاند که همین معارف به آنها منتقل نشده است شعارش را حالا دادند یا ندادند، در هر صورت اینها تنوع پرست هستند، تنوع طلب هستند، یعنی آن روح بیقرار را میخواهد با این تنوعات آرام کند. چقدر غذا اختراع میشود، سر بشر را بند کند انسان. چقدر مبلها مدام عوض میشود، تخت خوابها عوض میشود، پردهها عوض میشود، یعنی این جوری سر بشر را بند میکنند و بشر هم نمیداند چرا تنوع میخواهد این قدر. چون دنیا دلش را میزند. این عبارتی که میخواهم بگویم معجزه علی است، یعنی جز امیرالمومنین سلام الله علیه کسی نمیتواند این جوری حرف بزند، محال است. خیلی قشنگ است.
شریعتی: حضرت چه فرموده است؟
حجت الاسلام نظافت: حضرت فرمودند: «كلُّ شيءٍ مِن الدُّنيا سَماعُهُ أعظمُ مِن عِيانهِ». خیلی لذت بخش است. میگوید هر چیزی از دنیا شنیدناش از دیدناش بزرگتر است.
شریعتی: گوش بکنتر است
حجت الاسلام نظافت: شنیدن کنایه از چیست؟ نرسیدن، نداشتن. وقتی یک ماشینی را نداریم خیلی در چشم ما بزرگ است، بعد که صاحب این ماشین میشویم پشت آن مینشینیم بعد از مدتی دل ما را میزند. دنیا این جوری است. و لذا عرض کردم اسلام میگوید ازدواج بکن، پول داشته باش، تفریح برو، صفا بکن، تا بفهمی که بابا خبری نیست. اسلام تربیتاش این جوری است که آدمها را عقدهای نمیکند، روحشان را با حلال آزاد میکند.
شریعتی: یعنی برسی به یک جایی که بفهمی برای این جا نیستی.
حجت الاسلام نظافت: و بفهمی اینها تو را آرام نمیکند.
شریعتی: اصلاً برای این جا خلق نشدی، آرامش هم این جاها دنبالش نگرد.
حجت الاسلام نظافت: و اینها تو را آرام نمیکند. چرا، با یاد خدا انسان در دنیا آرام میشود ولی بفهمی که دنیا آرامت نمیکند. بعد یک داستان قشنگی در قرآن هست، حالا این را باید حضرت استاد عابدینی توضیح بدهند. که قوم بنی اسرائیل داشتند میرفتند در بیابیان و در آفتاب بودند خدای متعال برای آنها لطف ویژهای کرد، «اَنزَلنا عَلَیکُم المَنَّ وَ السُلوی».
شریعتی: بله، فرمودند. من و سلوی برایشان آمد.
حجت الاسلام نظافت: بله. مائده آسمانی. بعد گفتند: «یَا مُوسَی لَن نَصبِرَ عَلَی طَعَامٍ وَاحِدٍ» هرگز بر یکی نوع غذا صبر نمیکنیم. یک روز مرغ، دو روز مرغ، سه روز مرغ، دلشان را زد. گفتند: «فَادعُ لَنَا رَبَّکَ»، نگفتند خدای ما، گفتند برو از خدایت بخواه. «یُخرِج لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الأَرضُ مِن بِقلِهَا وَ قِثَّائِهَا وَ فُومِهَا وَ عَدَسِهَا» خیار، پیاز، عدس، سیر، ما این چیزها میخواهیم. حضرت موسی خیلی تعجب کرد. «قَالَ أَتَستَبدِلُونَ» گفت میخواهید مبادله کنید. بهترین را بدهید مائده آسمانی، پستها را میخواهید؟! تربیت نشود آدم این جوری است، قانع نشود این جوری است. بهترینها را هم بدهند باز یک چیز دیگر میخواهد. الان از شما سوال میکنم، از کشورهای اروپایی توریست میآید ایران، درست است؟
شریعتی: بله.
حجت الاسلام نظافت: اینها را کجا میبرند؟ میبرند در کویر در چادر، از آن آش محلی میدهند، پول زیاد از آنها میگیرند. آنها میگویند به به. چرا؟ چون آن تمدن، آن اوج رفاه دلش را زده است. شمالیهای عزیز دریا برایشان لذت دارد؟
شریعتی: عادی شده است. ولی یک کسی ممکن است چند ساعت در ترافیک چاده چالوس بماند که مثلاً برود یک ساعت...
حجت الاسلام نظافت: تنی به آب بزند.
شریعتی: بله.
حجت الاسلام نظافت: آن کسی که کوه ندارد کوه را میخواهد، آن کسی که دریا ندارد دریا میخواهد. بشر همیشه یک چیز گمشدهای دارد. خیلی خوب است بفهمیم ما مشکلمان چیست. خیلی خوب است آدم دردش را بفهمد.
شریعتی: ببینیم دنبال چه هستیم.
حجت الاسلام نظافت: دردش را بفهمد. خلاصه علت عدم قناعت این روح بیقرار است، تنوع طلبی آدمی هم به خاطر این بیقراری است، و اگر آدمها بفهمد دست از تنوعات برمیدارند. تنوعات به اندازه معقول میشود. تنوع خوب است ولی اگر بخواهیم تمام آرامش را با تنوعات دنیا به دست بیاوریم هم به دست نمیآوریم، هم عمرمان هدر میرود، همواره باید مشغول این چیزها باشیم. ما را آوردند در دنیا همواره این کارها را بکنیم؟ مثل بچهها دیدهاید خانه میسازند با اسباب بازیهایشان باز خراب میکنند.
شریعتی: خراب میکنند دوباره یک چیز دیگر میسازند.
حجت الاسلام نظافت: بعضیها همواره کارشان همین است. تا پول گیر میآورند یک فکر تازهای. بعد محروم میشود انسان. و چقدر خوب است آدم بفهمد مسافر منزل ابدیت است، در این دنیا ماندنی نیستیم و خودمان باید آینده را بسازیم. یکی از علتهای عدم قناعت همت پست است. قرآن میگوید: «بَل تُؤثِرُونَ الحَیاةِ الدُنیا/ وَالآخِرَةٌ خَیرٌ وَأَبقَی» میگوید شما زندگی دنیا را میخواهید، آخرت بهتر است، پایدارتر است، آن را نمیخواهید. خدا هم آخرت را به زور به کسی نمیدهد، یعنی بهشت را به زور به کسی نمیدهد. آمدن در این دنیا جبری، رفتن از این دنیا جبری، اما بهشتی شدن جبری نیست. تا نخواهیم نمیشود، هر چقدر هم حرص بخورند اولیای خدا مثل پیامبر اکرم(ص) خیلی حرص میخورد ولی همه بهشتی نشدند. باید خود آدمها بخواهند. این آیه را دقت کنید، سوره یونس، آیه 7. «إِنَّ الَّذِینَ لَا یَرجُونَ لِقَاءَنَا وَ رَضُوا بِالحَیَاةِ الدُّنیَا وَاطمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذینَ هُم عَن آیَاتِنَا غَافِلُونَ/ أُولئِکَ مَأوَاهُمُ النَّارُ بِمَا کَانُوا یَکسِبُونَ». قرآن چهار گروه را میگوید به آتش پناه بردند، خبر ندارند. میگوید کسانی که امیدی به لقا ما ندارند. یعنی به مرگ و بعد از مرگ فکر نمیکنند، به دیدار با خدا فکر نمیکنند و راضی شدند به این زندگی پست. این زندگی پست است در مقابل... .
شریعتی: همه آمالشان را همین جا میبینند.
حجت الاسلام نظافت: بله. آنهایی که به همین کم قانع شدند، رضایت دادند به این زندگی دنیا و آرامش خواستند پیدا کنند با دنیا، «وَاطمَأَنُّوا بِهَا».و آنهایی که از نشانهها قافلاند. خدا چقدر نشانه میفرستد. بی اختیار مریض میشویم، بی اختیار بابای ما را میبرند، بی اختیار ثروتها از دست میرود، زلزله میآید، سیل میآید. چقدر نشانه است. آنهایی که از این نشانهها غافلاند میگویند به آتش پناه بردند. حالا آتش دنیا هست و آتش آخرت. آتش دنیا همین دلبستگیها است که روح انسان میسوزد. کسی که میخواهد با دنیا آرامش پیدا کند بعد که زلزله میشود میسوزد، بعد که دلار میرود بالا، این پولش قدرت خرید میآید پایین، میسوزد. فکر نکنید فقط فقرا سوزش دارند، این سوزش دنیا، آتش دنیا، سوزش در آتش حب دنیا است. که در آخرت هم همان آتشی است که واویلا که قرآن توضیح داده است. یعنی ما جهنم نقد هم داریم.
شریعتی: همین جا داریم میسوزیم.
حجت الاسلام نظافت: آفرین. حسود نمیسوزد؟
شریعتی: چرا.
حجت الاسلام نظافت: دنیا پرست میسوزد، تجمل پرست میسوزد. و خدا گفته است دنیایتان را بهشت کنید تا آخرتتان هم بهشت بشود. آن بهشت چیست؟ بهشت قناعت.
شریعتی: حاج آقا این قناعت انگیزه را برای کار کردن، برای توسعه دادن رزق و روزی و زندگی برای خانواده، انگیزهات را نمیگیرد؟ سرعتت را کم نمیکند؟
حجت الاسلام نظافت: افراط است. قناعت حالا میرسم که از این جا شروع کنیم.
شریعتی: بله.
حجت الاسلام نظافت: قناعت چیست؟ چه هست و چه نیست. تنبلی و کار نکردن نیست.
شریعتی: بله، بنشینی بگویی من قانعام، بس است دیگر، همینی که دارم بس است.
حجت الاسلام نظافت: نه. کار کردن ارزشمند است، تولید ثروت ارزش است، حتی برای پولدارها. در نامه 31 داریم: «اَلْحِرْفَةُ مَعَ الْعِفَّةِ خَيْرٌ مِنَ الْغِنى مَعَ الْفُجُورِ» اهل کار باشید ولی عفیف باشید، نان حرام نخورید. این بهتر از این است که پولدار باشی و اهل فسق و فجور باشی. کار، خودِ کار ارزشمند است و مشکل کشور ما بیکاری است. در روایت داریم خدا جوانهای بیکار را دوست ندارد، در روایت داریم بیکاری منشا فساد است. خیلی جالب است. در نهج البلاغه داریم امیرالمومنین به آقا گفتند «سُئِلَ اَنِ الغُوغا». غوغا یعنی اراذل و اوباشی که آتش میزنند بانک را، نمیدانم همین کارهایی که میکنند، اغتشاش میکنند.
شریعتی: شلوغ میکنند.
حجت الاسلام نظافت: بله. حضرت فرمود آنها کسانی هستند که وقتی دور هم جمع میشوند مضر هستند، وقتی پراکنده میشوند مفید هستند. گفت آقا یعنی چه؟ دور هم جمع میشوند، الان دیدیم دیگر، دور هم جمع شدند مضر شدند. چگونه پراکنده میشوند مفید میشوند. فرمود بنا میرود سر کارش، بافنده میرود سر کارش، نانوا میرود سر کارش مردم از او فیض میبرند. کار خیلی مهم است.
شریعتی: که مشغول باشد.
حجت الاسلام نظافت: بله. خدا کند مسئولین توفیق پیدا کنند، همه دست به دست هم بدهیم. و کار فقط برای بی پولها نیست، پولدار هم باید کار کند. عرض میکنم، تا آخرین نفس باید کار کرد نه از روی حرص، نه از روی دنیا پرستی. هر چه که نیاز داریم برای دنیا، بقیهاش برای آخرت چون آخرتمان را باید آباد کنیم. پیامبر اکرم فرمود هر کس از دست رنج خودش بخورد این در شمار انبیاست، «في عِدادِ الأنبياءِ»، ثواب انبیا را دارد. در نهج البلاغه داریم: «الكادُّ على عِيالِهِ كالمُجاهِدِ في سبيلِ اللّهِ» آن کسی که نان حلال با زحمت به دست میآورد مثل حاج قاسم سلیمانی ارزشمند است. و لذا زحمتکشهای جامعه را که میبینیم سر خم کنیم. پیامبر دست کارگر را بوسید نان حلال به دست میآورد. خیلی محترم است ولو عبادتش کم باشد. یعنی یک راننده تاکسی همین یک نماز کوتاه اول وقت در مسجد بخواند، کفایت است، تعقیب هم نخواند کفایت است.
شریعتی: دارد کار میکند.
حجت الاسلام نظافت: دارد کار میکند، عبادت است خودش. یک کسی آمد نزد امام صادق(ع)، گفت نمیتوانم کار کنم، دستهایم مشکل دارد، نیازمندم. آقا فرمود بار را بگذار روی سرت، از دیگران بینیازی بجو. این قدر خواستند غیرتی باشند مومنین، عزت طلب باشند، حاضر نباشند صدقه بگیرند. البته ما باید صدقه بدهیم.
شریعتی: اینها با هم قاطی نشود خلاصه.
حجت الاسلام نظافت: تکالیف با هم قاطی نشود. در روایت داریم که معاذ بن کثیر میگوید به امام صادق گفتم آقا تصمیم گرفتم دیگر بازار نروم. چرا؟ وضعم خوب شده است، میخواهم دیگر کسب و کار نکنم، وضعم خوب شده است. امام فرمود: «إذَنْ يَسْقُطَ رأيُكَ» فرمود آبرویت دیگر از بین میرود، اعتبارت از بین میرود، «ولا يُسْتعانَ بكَ على شيءٍ» دیگر از تو کمک نمیگیرند در هیچ کاری. یعنی آن کسی هم که پول دارد میگوید تو نیاز نداری، آخرتت که نیاز داری، برای جامعه ثروت تولید کن. واقعاً این سرداران اقتصادی را باید دستشان را بوسید. اگر بعضی از این بانکها چوب لای چرخشان نگذارند. مولدها، کارخانهدارها، اینها خیلیهایشان نیاز ندارند. آقای شریعتی، اینها دارند جهاد میکنند.
شریعتی: بله. با تمام سختیها ایستادند دارند کار میکنند.
حجت الاسلام نظافت: ولی متاسفانه قدر تولیدکننده را نمیدانند. اینها هم محترم هستند. و ما ذهنمان برای عبادت فقط درگیر نماز و حرم است، هر که از حرم میآید میگوییم التماس دعا، هر که از مسجد میآید بیرون میگوییم التماس دعا. هر که از کارخانه میآید بیرون به او نمیگوییم التماس دعا، او هم دارد عبادت میکند. و ما اینها را باید سردار بدانیم، تکریم باید بکنیم اینها را. ببینید اسلام ثروت را تحقیر کرده است اما تولیدکننده ثروت را احترام گذاشته است. ثروت چرا تحقیر شده است؟ چون اگر ثروت بت بشود آدمها به دزدی کشیده میشوند.
شریعتی: یعنی در واقع ثروت پرستی.
حجت الاسلام نظافت: ثروت پرستی بد است، ثروت هم تحقیر شده است چون با ثروت کسی نتواند پز بدهد، فخر بفروشد.
شریعتی: فکر نکن پولدار هستی خبری است.
حجت الاسلام نظافت: آفرین. ثروت را تحقیر کردند ولی تولید کننده ثروت را احترام کردند. ثروت که در جامعه تحقیر میشود دیگر کسی فخر نمیفروشد.
شریعتی: مانور تجملات از بین میرود.
حجت الاسلام نظافت: آن کسی که ندارد آرامش دارد، میگوید چیز مهمی را ندارم. بعد دزدی کم میشود، ناامنی کم میشود، آدم ربایی کم میشود، رشوه گرفتن. رشوه پدر ما را درآورده است. شما بهترین قانونها با رشوه فاتحهاش را میخوانند.
شریعتی: دور میزنند دیگر.
حجت الاسلام نظافت: همه به هم ظلم میکنیم. حالا آن آقا هم یک بهانهای دارد که رشوه میگیرد ولی نمیداند که این چرخه یک چرخه معیوبی است که مشکل رشوه گیرنده حل نمیشود. نان حرام عاقبت ندارد. پس فرمود که کار کردن فقط برای رفع نیاز شخصی نیست، آخرت را ببینید. یک سال حضرت آقا نامگذاری کردند گفتند سال جهاد اقتصادی. جهاد یک امر ارزشی است، پایههای ایمان است، یعنی اتصال این جوری است. و شاید بیش از 10 سال است ایشان نامگذاری میکنند سر مسائل اقتصادی.
شریعتی: اقتصاد مولد، تولید ثروت.
حجت الاسلام نظافت: بله. یک سال اسمش را گذاشتند سال اصلاح الگوی مصرف. عرض خواهم کرد. وقتی قناعت نداریم الگوی مصرفمان هم خراب است. معلی بن خنیس میگوید که امام صادق دیدند من دارم با تاخیر میروم سر کار. دیدهاید باب شده است 10 در مغازهها را باز میکنند، 11 باز میکنند. آقا فرمودند که «قَد تَأَخَّرتَ السُوق» داری دیر بازار میروی. «أُغذُ إلی عِزِّک» صبح برو به دنبال عزتات. منظورشان از عزت، ثورت است. «أُغذُ» یعنی صبح برو، «إلی عِزِّک». نفرمود «إِلی مالِک»، «إلی ثَروَت».
شریعتی: ولی عزت دارد.
حجت الاسلام نظافت: مایه عزت است. معلی میگوید آقا صبح زود بروم دنبال کار. همه آدمها ارزشمند است. میگوید امام صادق به من گفتند امروز چه کار میکنی؟ گفتم امروز دیگر کار نمیکنم. فرمود همین جوری است که ثروتتان از دست میرود. از مایه نباید بخوری. «کَذلِکَ تَذهَبُ اَموالُکُم» ورشکسته میشوی. تولید ثروت برای همه خوب است حتی بانوان به شرطها و شروطها. شرطش چیست؟ شرطش این است که به دست آوردن ثروت را بر مقام مادری ترجیح ندهد.
شریعتی: آن برایش مهمتر باشد.
حجت الاسلام نظافت: بچه بزرگترین ثروت است، فرزند شایسته بزرگترین یادگار است. روح مادر حلول میکند در آن 5 تا بچه، 6 تا بچه. بله، یک کارهایی هست که اگر خانمها واردش نشوند جامعه میلنگد. مثل پزشکان محترم، مثل معلمها. ولی خانمها نباید رقیب مردان بشوند در کارهای سخت. خودشان را اذیت میکنند. «إِنَّ المَرأَةُ رِیحانَة وَ لَیسَت بِقَهرَمانَة»؛ اسلام میگوید زن گل است، خودش را اذیت نکند. چون گل است بچه را هم گفتهاند گل، با گل سروکار داشته باشد. حالا اگر داخل خانه یک کاری انجام میدهد، یک داستانی مینویسد، یک بافندگیای دارد، چه عیبی دارد. این بهتر از وقت هدر دادن است. چون در این روزگار خانمها وقت اضافی میآورند به خاطر این که زندگیها مدرن شده است. قدیم ماشین لباسشویی نبود، خیلی از کارها را این دستگاهها و وسایل انجام میدهند.
شریعتی: خانهها بزرگتر بود کار بیشتری را طبیعتاً میطلبید.
حجت الاسلام نظافت: بله. و لذا بیکاری برای خانمها هم خوب نیست، باید وقتشان را به نحو صحیح پر بشود ولی فقط میگویم شرطش این است. حالا عدهای محترم هستند، کارمند هستند، فقط مواظب زندگیشان باشد، زندگی ضربه نخورد.
شریعتی: که این خیلی نکته مهمی است، زندگی خیلی ارزشمند است.
حجت الاسلام نظافت: «جِهادُ المَرأَةِ حُسنُ التَبَعُل» جهاد زن خوب شوهرداری کردن است.
شریعتی: و خوب فرزندداری کردن است.
حجت الاسلام نظافت: بله. اینها ثروتهای ما است. ما میمیریم ولی در نماز بچههایمان شریک هستیم، در خوبیهای بچههایمان شریک هستیم. حالا بچههایمان چه خدماتی ممکن است بکنند. این خیلی مهم است. این نقش متاسفانه کمرنگ شده است.
شریعتی: و چقدر یک زن و نقطه مقابلش یک مرد، یعنی یک مادر و یک پدر میتوانند در نشاط خانواده و طبیعتاً در نشاط خانواده یعنی به تبع آن تاثیر داشته باشند و این اصلاً نقش کمی نیست.
حجت الاسلام نظافت: ما متاسفانه نقش مادری را کمرنگ کردیم و بها دادیم به تولید ثروت. میدانید مثل چه میماند آقای شریعتی؟ یک ساختمان هم آهن نیاز دارد هم شیشه نیاز دارد. خوب است به شیشه بگوییم تو بیا کار آهن را انجام بده؟!
شریعتی: طبیعی است، نه. ولی یک جاهایی حاج آقا مشکلات زندگی هم هست.
حجت الاسلام نظافت: چارهای نیست. یعنی کاش جامعه یک جوری بود که...
شریعتی: کسی نیاز پیدا نمیکرد.
حجت الاسلام نظافت: نیاز دارند، بله. زن و مرد دو نفری کار میکنند. من درک میکنم. ولی اگر فرضاً یک خانمی دید که شوهرش شرایط فراهم شد، وضع مالی خوب شد. ترجیح ندهد کار را بر مادری و فرزندداری. خود خانمها اذیت میشوند. زن و مرد که روحشان یک جور نیست. اصل روح فرقی ندارد، گوهر انسانیت فرقی ندارد، ولی خانمها لطیف هستند. خانمها مظهر جمال و لطافت هستند، مردها مظهر صلابتاند. یک دعایی هست در صحیفه سجادیه در مورد قرض گرفتن. دعای به نظرم 30 باشد. در آن جا دارد حضرت میگویند: «وَ لَا تَجعَل لِفَاجِرٍ وَ لَا کافِرٍ عَلَی مِنَّةٌ» میگوید خدایا کاری کن گنهکاران و کفار بر من منت نداشته باشند. «وَ لَا لَهُ عِندِی یَداً» من خلاصه زیر محبت آنها نباشم.
شریعتی: زیر دِین آنها نباشم.
حجت الاسلام نظافت: زیر دِین آنها نباشم. «وَ لَا بی إِلَیهِم حَاجَةً» خدایا یک کاری کن ما محتاج آمریکا نباشیم، محتاج اروپا نباشیم. راهش چیست؟ صرفه جویی، قناعت عملی. نگاه کنید دو نوع قناعت داریم.
شریعتی: یک قناعت که به دل مربوط میشود.
حجت الاسلام نظافت: آفرین. این یک اثر بیرونی دارد که ما صرفه جویی میکنیم که به آن میگویند اقتصاد، یعنی میانه روی.
شریعتی: مقتصد باشیم.
حجت الاسلام نظافت: آفرین. اهل میانه روی باشیم، صرفه جویی که بکنیم، به استقلال اقتصادی میرسیم، محتاج دیگران نمیشویم و عزتمان خدشهدار نمیشود. و چقدر یکی از کارهای مهم رسانه این است که به مردم آموزش بدهد «تقدیرُ المَعیشه» را. خانه یکی از علما مشهد رفتم، بالای سر ایشان یک حدیثی نصب بود. نوشته بود امام باقر(ع) فرمود: «الکمال کل الکمال» همه کمال در این سه چیز خلاصه شده است. دین شناس بودن، دین شناسی عمیق، صبر در مصیبتها، «تقدیرُ المَعیشه». یعنی آدمها یاد بگیرند برنامه ریزی بکنند. آقا درآمدت چقدر است.
شریعتی: حساب کتاب داشته باشیم.
حجت الاسلام نظافت: متناسب با درآمدت. و لذا گفتند با پولدارها مسافرت نروید. چرا؟
شریعتی: تحقیر میشوید.
حجت الاسلام نظافت: چون اگر مطابق مصرف او بخواهی مصرف کنی ذلیل میشوی، اگر تو هم بخواهی به اندازه او خرج کنی کم میآوری.
شریعتی: بیچاره میشوی.
حجت الاسلام نظافت: یعنی خدا این را میگوید. میگوید عقل اقتصادی چیز خوبی است، عقل معاش چیز خوبی است. صرفه جویی خیلی مهم است، قناعت عملی. که رسانه گاهی مشکلاش این است که این قناعتها را به هم میزند با تبلیغات. چون تبلیغات بالاخره هنر را به کار میگیرد دیگر، نه؟ یعنی طرف با خودش میگوید الان اگر این کالا را داشته باشم انگار دیگر به عرش اعلی دست پیدا کردم.
شریعتی: کار تبلیغ همین است دیگر. پر زرق و برق است.
حجت الاسلام نظافت: کار تبلیغ همین است. باید به مردم آموزش بدهیم شما تحت تاثیر تبلیغات قرار نگیرید، جو زده نشوید. نگاه کنید به شرایطتان، نگاه کنید به مصلحتتان. و لذا مشاوره اقتصادی هم خیلی مهم است، مشاوره برای «تقدیرُ المَعیشه» که آقا یک جوان چه کار کند، یک میانسال چه کار کند.
شریعتی: کاش این باب بشود واقعاً. خیلی نکته دقیقی است. یعنی مشاوره تحصیلی داریم، مشاوره اقتصادی که این اقتصاد در خانواده با این درآمدها، با این هزینهها.
حجت الاسلام نظافت: واقعاً یک فوت و فنهایی دارد. مهارت میخواهد. بعضیها این مهارت را ندارند. یعنی مدام مشکلشان را به خاطر عدم مهارت بیشتر میکنند. گفت کسی که چیزهای غیرضرور میخرد یک روزی چیزهای ضروری زندگیاش را میفروشد. و لذا چشم و هم چشمی هم بد است. بعد این شخصیت خیلی مهم است. و بچههای ما چه زمانی شخصیت پیدا میکنند؟
شریعتی: شخصیت یعنی چه؟
حجت الاسلام نظافت: یعنی خودباخته نباشد در برابر ثروت دیگران، یعنی ببیند پدر و مادرش امکاناتشان کم است ولی سرشان را بالا میگیرند، میگویند الحمدلله، کیف میکنند. این بچه هم بال دربیاورد. بچههایمان را با شخصیت تربیت کنیم.
شریعتی: عزت را بفهمند.
حجت الاسلام نظافت: عزت را نخواهد با پول به دست بیاورد. عزت درونی است. بنابراین اصل اولیه این است که قرض نگیرید، یک جوری زندگی کنید که محتاج قرض نباشید. در صحیفه سجادیه دارد که خدایا عافیت بده به من نسبت به دِین، آن قرضی که آبروی مرا میبرد، ذهن مرا متحیر میکند، فکر مرا شعبه شعبه میکند (اینها خاصیت قرض است)، پیوسته مشغول آن میشوم. خدایا به تو پناه میبرم از قصه قرض، از فکر قرض، مشغولیت نسبت به دِین، از بیداری آن. خدایا پناه بده مرا، به تو پناهنده میشوم از ذلت قرض. البته یک جاهایی مجبور است آدم قرض کند. بدون قرض نمیشود صاحب مسکن شد. ولی اگر ما داریم قرض میگیریم سر یک ماشینی که ماشین است دیگر، خدایی نکرده دزد میبرد، تصادف است. یعنی اولویتها، آن مشاوره خیلی مهم است. قرض مکروه است ولی یک جاهایی مستحب است، یک جاهایی لازم است، برای اولویتهای زندگی. کاش رسانه میتوانست، کاش هنرمندان ما میتوانستند، به جوانان این آرامش را بدهند اول زندگی با امکانات کم. پسرم، دخترم، خودت را با پدرت مقایسه نکن، با پدر زنت مقایسه نکن. یعنی اول زندگی امکانات کم، بعد اگر پولی هم میخواهد باشد این برود صرف مسائل زیربنایی.
شریعتی: و اساسی، بله.
حجت الاسلام نظافت: باور کنید این روایات دنیای ما را آباد میکند. اصلاً دینی که دنیا را آباد نکند آخرت را هم آباد نمیکند. ولی متاسفانه ما استفاده نمیکنیم. میگویند اولویت بندی کنید. یعنی خانواده عروس، خانواده داماد، بگویند آقا هر چه که میخواهیم خرج بکنیم این را بگذاریم صرف خانه اینها. یک بحث کوتاه مدت که میگذرد میرود. اول زندگی بچهای نیست. خانه یک عزیزی یک وقت رفتیم، رفته بودیم کادو ببریم با تعدادی از اقوام. جا نبود بنشینیم.
شریعتی: یعنی کوچک بود؟
حجت الاسلام نظافت: کوچک بود، وسایل زیاد بود. آقا این قدر مبل لازم نبود، این امکانات اینها خیلیهایش الان لازمات نمیشود. کاش میشد این ثروتها برود در چرخه تولید و مردم درآمد کسب کنند، کاش بورس به این وضعیت فلاکتبار نمیافتاد. میدانید ثروت راکد مزمت شده است. طلایی که در دست و گردن باشد گفتند کم باشد، بقیهاش برود در چرخه تولید، درآمد بیاید. بنابراین هنر و رسانه باید به کمک بیاید که اول زندگی با امکانات کم، بعد این امکانات، اگر کاری هست.
شریعتی: کار زیربنایی بشود
حجت الاسلام نظافت: و مسکن از همه مهمتر است.
شریعتی: بله. انشاءالله خداوند به حق دعای خیر مردم عزیزمان، به حق حضرت رضا که امروز متعلق به حضرت است، انشاءالله گرهها، مشکلات، گرفتاریها را حل بکند و انشاءالله حال دل مردم خوب باشد، این قناعت هم باشد، چرخ اقتصاد هم بچرخد، اتفاقات خوبی بیفتد. الان نکتهای که حاج آقای نظافت گفتند راجع به وضعیت مسکن، راجع به هزینههای زندگی، روی همه ساحتهای مختلف زندگی افراد میتواند تاثیر داشته باشد خاصه جوانها. سن ازدواج را به تاخیر میاندازد. و امیدوارم که یک فکر اساسی بشود، ما هم که حالا از این طرف در آینه آیات و روایات داریم هنر خوب زیستن را در محضر نهج البلاغه امیرالمومنین، در آینه صحیفه سجادیه مرور میکنیم به بیان شیوای حاج آقای نظافت عزیزمان. خیلی از شما متشکرم. مشرف بشویم به ساحت نورانی قرآن کریم، صفحه 104 را امروز دوستانم تلاوت میکنند. امروز آخرین روز ماه ربیع الاول است و در واقع آخرین فرصت رد مظالم که در طول ماه ربیع در این سالها راجع به آن زیاد شنیدیم، من دیگر تکرار نمیکنم. دوستانی که به هر دلیل موفق نشدند تا سقف 500 هزار تومان این اجازه را برنامه سمت خدا گرفته است که خودتان به فقرایی که میشناسید پرداخت بکنید. اگر حقی را ضایع کردید که صاحب آن حق را نمیشناسید و به هیچ وجهی به او دسترسی ندارید. برای مشارکت در قربانی ماه ربیع الثانی هم عزیزان میتوانند به کانال ما در سروش و ایتا مراجعه بکنند، یا عدد 14 را به 20000303 پیامک بکنند که نحوه مشارکت را دوستان برای شما پیامک خواهند کرد. انشاءالله همه شما محجور باشید. آیات را بشنویم، در بخش دوم گفتگویمان با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما.
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». انشاءالله همه ما زیر سایه حضرت رضا علیه السلام و الصلوات، امام رئوف، خورشید هشتم، انشاءالله عاقبت بخیر بشویم. چند هفتهای است که من مدام روزهای چهارشنبه میخواهم یاد بکنم از مرحوم حاج آقای موید، یادم میرود. حالا این فرصت را مغتنم بشماریم و یاد بکنیم از همه آنهایی که به آستان مقدس حضرت رضا خدمتی کردند و این خدمتشان ماندگار شده است مثل آسید رضا موید، مثل حاج آقا رضا انصاریان که صلوات خاصهشان را میشنویم و همه آنهایی که دلها را وصل کردند به حضرت رضا انشاءالله با حضرت محشور باشند. خیلی فرصت نداریم، 1-2 دقیقه جمع بندی فرمایشات شما را بشنویم و خداحافظی بکنیم.
حجت الاسلام نظافت: بله. جمع بندی این است که من میخواهم تذکر بدهم که خواهش میکنم این بحث خیلی ظریف است. گرفتار افراط و تفریط نشویم. اگر جهالت باشد یا افراط است یا تفریط است. برای این که گرفتار افراط و تفریط نشویم این روایت خوب است، روایت آخر. فرمود: «كُنْ سَمْحاً وَ لَا تَكُنْ مُبَذِّراً». در نهج البلاغه است. امیرالمومنین فرمود سخاوتمند باش ولی بریز و بپاش نکن، اسراف نکن. الان شما فرمودید که یک رقم خورشت، خوب است. ممکن است یک کسی بگوید آقای شریعتی شما بیشتر از اینها پول دارید، میگویید اگر بیشتر داشتم تعداد مهمانها را بیشتر میکنم. چقدر خوب است. دست در سفره زیاد باشد. همه یک رقم خورشت بدهیم ولی اگر داریم به جای 100 نفر، 200 نفر را مهمان کنیم. «كُنْ سَمْحاً وَ لَا تَكُنْ مُبَذِّراً». حالا برای خانواده خودمان هم اسراف نکنیم چون بچهمان را بدعادت میکنیم. اینها برای کسانی است که دارند. حالا از آن طرف فرمود، یک کسی ندارد. باید چه کار کند؟ باید تقدیر المعیشه داشته باشد، برنامه ریزی اقتصادی داشته باشد، تا از تنگنا عبور کند. درست؟ فرمود: «وَ كُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَكُنْ مُقَتِّراً» اگر اهل تقدیر المعیشه هستی مواظب باشی تنگ نگیری بر خانوادهات. میگویند گوشت بگیر، میگوید ما میخواهیم صاحب خانه بشویم، ما را یک دفعه ببر تفریح، میگوید ما میخواهیم صاحب خانه بشویم، میوه بگیر، میگوید میخواهیم صاحب خانه بشویم. بعد صاحب خانه میشود علیل و مریض. تنگ گرفتن بر خانواده هم خوب نیست. مسئولان هم بر مردم تنگ نگیرند. برنامه ریزی بکنند، صندوق توسعه چه داشته باشند، حساب کتاب داشته باشد خیلی خوب است ولی تنگ گرفتن خیلی خوب نیست. پس آفت سخاوت اسراف است، پول را بی جا خرج کردن، بریز و بپاش کردن، آفت تقدیر المعیشه هم سختگیری بی جا است. بعضیها بر خانوادهشان سخت میگیرند، بعضیها بر خودشان سخت میگیرند. بله، یک وقت یک بچهای آمادگی دارد، یک ملتی آمادگی دارند. اگر مردم هم با خودمان همراه کردیم این ریاضت ما را به ثروت عظیمی میرساند. کما این که ژاپن از روی این خاک چگونه بلند شد؟ ریاضت، همه با هم هماهنگ شدند.
شریعتی: و برنامه ریزی هم کنارش.
حجت الاسلام نظافت: و برنامه ریزی.
شریعتی: بسیار خوب. آقا خیلی از شما ممنون و متشکرم. این بحث را ادامه میدهیم دیگر؟
حجت الاسلام نظافت: بله، بله. این بحث ادامه دارد.
شریعتی: هفته آینده دوستان همراه باشند با ما. خیلی ممنون و متشکرم از همراهی و لطف و محبت شما. حاج آقای نظافت دعا بکنید و انشاءالله خداحافظی بکنیم.
حجت الاسلام نظافت: خدایا به حق محمد و آل محمد به معرفت ما بیفزا، توفیق عمل عاقلانه و عادلانه و معتدلانه به دور از افراط و تفریط روزی ما بگردان.
شریعتی: الهی آمین. خیلی ممنون و متشکرم. فرمود هر کس میخواهد خدا را خندان و با روی گشاده ملاقات کند باید در دلش محبت علی بن موسی الرضا را بپروراند و دلش سرشار باشد از عشق به حضرت. ما عاشق آقا هستیم و حالا کبوتر دلمان را راهی خراسان میکنیم، سلام میکنیم به حضرت و صلوات میفرستیم که «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی عَلی بنِ مُوسیَ الرِضَا المُرتَضی».