سلام میکنم خدمت عزیزانم، خانمهاو آقایان، به سمت خدای امروز خیلی خوش آمدید. خوشحالیم که با هم هستیم، در کنار هم هستیم، انشاءالله هر جا که هستید خداوند متعال پشت و پناهتان باشد و بهترینها نصیبتان. حاج آقای نظافت سلام علیکم و رحمه الله، خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام نظافت: سلام عرض میکنم خدمت شما و همه بینندگان عزیز. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ و بِهِ نَستَعین». در خدمت شما هستم.
شریعتی: حالتان چطور است؟
حجت الاسلام نظافت: الحمدالله.
شریعتی: خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام نظافت: دعاگو بودیم و نایب الزیاره.
شریعتی: خوشحالیم که از مشهد الرضا همیشه ما یک زائر داریم و خیالمان راحت است که سلام ما را محضر حضرت خواهند رساند.
حجت الاسلام نظافت: شما و همه بینندگان.
شریعتی: خدا انشاءالله شما را حفظ بکند.
حجت الاسلام نظافت: سلامت باشید.
شریعتی: بحث ما راجع به عزت بود و عوامل عزتمندی که واقعاً نکته خوبی است. یعنی چقدر انسانها عزتمند باشند، با عزت زندگی بکنند. منتها بعضی وقتها اینعزت خدشهدار میشود. امروز هم ما و مخاطبان منتظریم که بحث شما را بشنویم انشاءالله.
حجت الاسلام نظافت: عنوان کلی بحث اصول ارتباطات صحیح بود. در خانواده، در جامعه، با آحاد گوناگون چگونه رابطه برقرار کنیم که رابطه رابطه درستی باشد. اصولی را گفتیم مثل اصل عزت. در رابطه با عزت باید عواملش را بدانیم و عوامل ذلت را بدانیم. ندانیم نمیشود، همین جوری به دست نمیآید. یکی از عوامل عزت که امروز میخواهیم نسبت به آن گفتگو کنیم قناعت است. در روایت داریم «بِالقِناعَةِ تَکُونُ العِزَّة» عزت به وسیله قناعت حاصل میشود. یا در یک روایتی داریم: «عَزَّ مَنْ قَنَعَ» هر که قانع است عزیز است. حالا قناعت یعنی چه؟ قناعت در یک کلمه رضایت به داشتهها، رضایت به موجودی، رضایت به بقیه الله. میدانید اصل آیه بقیه الله مربوط به مسائل اقتصادی است که قوم شعیب که فساد اقتصادی داشتند حضرت شعیب به آنها گفت: «أَؤفُوا المِکیَالَ وَالمِیزَانَ» ترازو را درست بکشید، پیمانهها را پر کنید. بعد دارد که در ادامه از مال مردم نکاهید، «بَقِیَّتُ اللهِ خَیرٌ لَکُم» آن چه که نتیجه معامله حلال و جوانمردانه و بدون استرسو همراه با آرامش است تهاش چقدر برای شما میماند، همان خوب است. اگر کسی آن چه که برایش باقی ماند...
شریعتی: این «خَیرٌ لَکُم».
حجت الاسلام نظافت: این برایش خوب است. اگر راضی شد میگویند قانع است. رضایت به مقدرات الهی، این میشود قناعت. قناعت اصلاش درونی است که حال انسان را خوب میکند. مقدرات هم فقط بحث ثروت نیست. یک بچهای داریم زیباتر است، یک بچهای داریم بهرهاش از زیبایی کمتر است. یکی هوشاش بیشتر است، یکی هوشاش کمتر است. موقعیت اجتماعی آدمها متفاوت است. اینها جبر است، یعنی در این عالم بنا نیست همه مساوی باشند در سهمشان از نعمتها.
شریعتی: بخواهیم یا نخواهیم.
حجت الاسلام نظافت: عالم بنیادش بر تفاوتهاست. میدانید چرا؟ چون عالم به هم میریخت.
شریعتی:یک چیزهایی من دارم دیگری ندارد، یک چیزهایی دیگری دارد من ندارم.
حجت الاسلام نظافت: اگر قرار بود همه باهوشترین افراد باشند هیچ کس دیگر زیر دست کسی کار نمیکرد. عالم به هم میریخت، همه میگفتند ما میخواهیم فوق تخصص بشویم، بعد دیگر پرستاری نمیرفت کسی. ولی نزد خدا پرستار محترم هم میتواند مثل پزشک برتر باشد یا از پزشک برتر باشد. یک انسان به حسب ظاهر در دنیا عادی میتواند شأناش بالاتر باشد، میتواند همشأن او باشد. این برای گذران زندگی دنیاست. «إِذا وَقَعَتِ الوَاقِعَةُ/ لَیسَ لِوَقَعَتِهَا کَاذِبَةٌ/ خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ» قیامت که میشود قیامت یک عدهای را میآورد پایین، یک تعدادی را میبرد بالا. در دنیا نعمتها متفاوت است، بعضیها به جنگ خدا میروند از ته دلشان، میگویند این چرا این جوری است، بعضیها میگویند نه، ما راضی هستیم.
شریعتی: اصلاً حاج آقا با همین تفاوتها است که جریان زندگی.
حجت الاسلام نظافت: جریان زندگی را شیرین میکند.
شریعتی: و زنده میکند جامعه را.
حجت الاسلام نظافت: اصلاً در قرآن داریم که میگوید ما نعمت را، معیشت را، تقسیم میکنیم و متفاوت هم هست. بعد میگوید: «لِیَتَّخِذَ بَعضُهُم بَعضاً سُخریا» خدا میخواهد بعضی بعضی را به استخدام بگیرند. قانون این جوری است. ولی «لا يُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها» آن چیزی که دل انسان را آرام میکند این است که اگر ثروت من کم است تکلیف من هم کمتر است، اگر ثروت من کم است روز قیامت معطلی کمتری دارم، اگر ثروت من کم است اصول شادی را من هم میتوانم داشته باشم، یعنی زندگی شاد فقط برای پولدارها نیست بلکه اگر یک خانوادهای که سطح اقتصادیاش پایینتر است اگر هنر زندگی را از اهل البیت یاد گرفته باشد شادی او از ثروتمند بیشتر است. آن کسی که ماشین مدل بالا ندارد استرساش هم کمتر است، آن کسی که دارد استرساش هم بیشتر است. ثروتمندان ناامنی بیشتری علی القاعده خواهند داشت، یعنی آنها طمع میکنند دزدان و جنایتکاران. میخواهم بگویم شادی برای همه است، بهجت درونی برای همه است، و آن یعنی همین قناعت. قناعت پس تعریفاش این است. در روایت داریم: «الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ» ثروت بیپایان. شما هر ثروتی داشته باشید تمام میشود. قناعت میگوید بیپایان است. چرا؟ چون درونی است، تا زنده هستم با من هست اگر قانع باشم. نه تنها تا زنده هستم، در بهشت هم با من هست. خدای متعال در قرآن وقتی که میخواهد بهشت را توصیف بکند، بهشتیان را توصیف بکند، میگوید: «فِي عیشَةٍ راضیَه». نمیگوید آنها راضی هستند، میگوید زندگیشان راضی است. میخواهد بگوید چقدر اینها خشنود هستند، چقدر خوش به حال هستند، اصلاً انگار زندگیشان را باید بگوییم زندگی اینها راضی است. پس کسی که قانع است ثروتاش بیپایان است، ثروتاش تمام نمیشود. و این رضایت آن نتیجه زندگی است، یعنی اوج چیست؟ این که کسی میخواهد به ثروت هنگفتی دست پیدا کند. دنبال چیست؟ دنبال این که خودش را راضی کند. اسلام یک روشی یاد داده است بدون ثروت به این دست پیدا کند. کسی که میخواهد اوجی بگیرد در هر، در ریاست، در شهرت، در هر چیزی. اگر کسی قانع باشد بدون زحمت به این درجه رسیده است، به نتیجه زندگی، به دستاورد زندگی دست پیدا کرده است. پس قناعت را گفتند ثروت.
شریعتی: فکر کنم فرمایش حضرت رضا است آن جا که فرمود به کم خدا راضی باشید تا خدا هم به کمتان راضی باشد. این هم باز یک شعبهای از قناعت است.
حجت الاسلام نظافت: بله. ما که به کم خدا راضی هستیم دیگر تکلیفهایمان سبکتر است. هر که بامش بیش برفش بیشتر. پیامبران همه مستضعف بودند جز حضرت سلیمان. ولی حضرت سلیمان آخرین پیامبری است که بهشت میرود.
شریعتی: باید حساب پس بدهد.
حجت الاسلام نظافت: حساب پس بدهد با این که پاکِ پاک است، یک ذره دلبستگی هم نداشت.
شریعتی:بله دیگر. «فِي حَلالِها حِساب».
حجت الاسلام نظافت: بله. میخواهد محاسبه بشود دیگر، قاعدهاش این است.
شریعتی: خیلی سخت است.
حجت الاسلام نظافت: «لایُکَلِّفُ الله نَفساً اِلَّا وُسعَها». یکی از مشکلات این است که آقای شریعتی، ما دیدمان به ثروت درست نیست، یعنی توجه نداریم که این یک باری است بر دوش ما و یک دردسرهایی دارد. و ثروت تکلیف دارد و کسی که ثروتاش کم است تکلیفش کمتر است. نمیخواهم بگویم دنبال تولید ثروت نرویم، امروز توضیح خواهم داد. نه، تولید ثروت کار انبیاست، کار اولیای خداست، اگر کسی تولید ثروت نکند سرزنش شده است. ولی نتیجه تلاشهای آدمها یکسان نیست. الان دانشجوها همه خوب درس بخوانند، همه اول نمیشوند. در کشتی گیرها یک نفر اول میشود، همه هم تلاش بکنند. بقیه نباید خودخوری کنند.
شریعتی: خیلی نکته مهمی است.
حجت الاسلام نظافت: اگر درست عملکردی نباید خودخوری کنی. من تکلیفم را انجام دادم. نباید کسی به خودش غر بزند. و من وقتی به خودم غر میزنم به خانوادهام ناخودآگاه غر میزنم. اگر میخواهم غر بزنم به خودم، نق بزنم، بگویم چرا نمازم بهتر نشد، چرا اخلاقم بهتر نیست.
شریعتی: در کمالات نباید قانع باشیم.
حجت الاسلام نظافت: آفرین. اسلام از جهتی دین قناعت است، از جهتی دین قناعت نیست. وقتی بحث مصرف و امکانات مادی میشود میگویند به همان کم دلت را خوش کن، زندگیات را خراب نکن، وقتی بحث کمالات میشود دین قناعت نیست. یعنی هر کسی میخواهد بگوید خدایا من را بهشتی کن نگوید من را دم در همان بهشت در کوچه پس کوچهها ما را جا بده. نه، بگوید من را آن بالا بالاها جا بده. «وَاجعَلنِي مِن اَحسَنِ عَبیدِکَ نَصیبا»خدایا من را از برترین بندگانت از جهت بهره قرار بده، «اَحسَنِ عَبیدِکَ نَصیبا». چون در بهشت آدمها جای همدیگر را تنگ نمیکنند. در دنیا این سکوی اول برای یک نفر است دیگر، جای همدیگر را تنگ میکنند. روی این صندلی یک نفر میتواند بنشیند ولی در آخرت این جوری نیست، مسائل معنوی این جوری نیست. و گفتند در جهت مسائل ابدی و معنوی اصلاً قانع نباشید. میگویند پیامبر اکرم یک خادمی داشتند یک روز به او گفتند فلانی 7 سال خدمت کردی یک چیزی از من بخواه. گفت اجازه بدهید فکر کنم. زرنگ بود، تربیت شده دست پیامبر است. فردایش آمد. گفتند «هاتِ حاجَتِکَ» بگو چه میخواهی. گفت میخواهم در بهشت با شما باشم. حالا رو را ببینید، نمیگوید میخواهم بروم بهشت، میگوید در بهشت هم میخواهم کنار شما باشم. چشیده است مزه همنشینی با پیغمبر را. پیامبر گفتند چه کسی به تو یاد داد، گفت خودم فکر کردم دیدم ثروت تمام میشود، هر چه باشد مرگ ما را از همه چیز جدا میکند، دیدم این بهترین حاجت است. حالا هم پیامبر قول دادند، هم این چنین حاجتی خواسته است. گفتند باید کمکم کنی. آن جا به او گفتند: «بِکَثرَتِ سُجُود».
شریعتی: سجدههای طولانی و زیاد.
حجت الاسلام نظافت:احتمالاً متناسب به کمبود او گفتند کمکم کن. یعنی شفاعت همین جوری است، یک طرفش دست ماست، یک طرفش دست اهل البیت است. این دو تا باید بیاید کنار همدیگر قرار بگیرد. لطف آنها کنار عمل ما قرار بگیرد، ما کمبودهایمان را باید برطرف کنیم. منظورم این است که همت را باید ببینیم، در مسائل معنوی نباید قانع بود. در روایت داریم:«لا كَنزَ أغنى مِن القَناعَةِ» هیچ گنجی بی نیاز کنندهتر از قناعت نیست. یعنی هر گنجی داشته باشیم باز دوباره انسان یک نیاز جدیدی برایش تولید میشود. در دعای عرفه امام حسین هست که یک جمله... . اینها را خوب است حفظ کنیم. بالاخره ما با خودمان زمزمههایی خواهیم داشت دیگر. زمزمههای قشنگ داشته باشیم. یک عبارت از دعای عرفه این است: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنایَ فِی نَفْسِی»؛ حضرت میگویند خدایا! بینیازی را در درون من قرار بده.
شریعتی: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنایَ فِی نَفْسِی».
حجت الاسلام نظافت: یعنی نخواهم با امکانات بینیاز بشوم، بینیازم نمیکند. دنیا مثل آب شور است، هر چه بخوری تشنهتر میشوی.
شریعتی: در امین الله هم داریم «اللّهُمَّ فَاجعَل نَفسِي مُطمَئِنَة بِقَدَرِک».
حجت الاسلام نظافت: آرامم کن با تقدیر خودت. دنیا مثل آب شور است، هر چه انسان گیرشبیاید باز هم میخواهد، سیر نمیشود. لذا در تعقیب نماز عصر داریم «أَعُوذُ بِکَ مِن نَفسِ لا تَشبَع»خدایا به تو پناه میبرم از آن نفسی که سیر نمیشود. میدانید در بحث استحاضه گاهی گفتند پناه ببرید به خدا از شیطان، «اعوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم»، گاهی هم گفتند پناه ببرید به خدا از مدخلهای ورود شیطان، از رذائل اخلاقی، آنها هم به اندازه شیطان خطرناک هستند. یکی موردش این است که نفسی که سیر نمیشود. در مسائل مادی هر جا برود آدم باز هم میخواهد. اگر تربیت اسلامی نشده باشد، اگر عاقل نباشد، تمام چاههای نفت هم برای او باشد باز هم میخواهد. بشر این جوری است، به هر رتبهای برسد بالاترش را میخواهد.
شریعتی: چون ته ندارد.
حجت الاسلام نظافت:اگر مدیرکل بشود میگوید وزیر بشوم، اگر وزیر بشود میگوید رئیس جمهور بشوم، همین جور باز قدرت میخواهد. بشر این جوری است، خدا آدم را این جوری آفریده است. در حکمتی هست در نهج البلاغه خیلی قشنگ است، حکمت 376. من عمداً سعی میکنم شمارهها را بگویمچون دیدم فرهیختگانی هم هستند که اهل یادداشت هستند.
شریعتی: آنهایی که یادداشت میکنند که هیچی، آنهایی هم که فرصت نمیکنند یادداشت بکنند یا شرایطش را ندارند میتوانند به کانال ما مراجعه بکنند این احادیث و روایات در کانال بارگذاری میشود. اتفاق مبارکی است.
حجت الاسلام نظافت: بله. دارد که امیرالمومنین فرمود: «حُکِمَ عَلی مُکثِرِ مِنها بِالفاقَةِ» میگوید حکم شده است، یعنی سنت این عالم است، هر که پولدارتر است فقیرتر است. جمله عجیبی است. البته آن پولداری که تربیت دینی نشده است. میگوید حکم شده است هر که بیشتر دارد نیازش بیشتر است، فقیرتر است. چرا؟ چون خود آن امکانات باز یک امکاناتی میخواهد برای حفاظت از آنها.
شریعتی: یعنی در واقع ولعات را بیشتر میکند.
حجت الاسلام نظافت:ولعات را بیشتر میکند، اصلاً طبیعت عالم این جوری است. وقتی داری برای حفاظت از آنها باز پول میخواهی، باز باید کارگرهایی داشته باشی به آنها پول بدهی تا حفاظت بکنند. زندگی ثروتمندان از دور قشنگ است، چرا زندگیهایمانرا خراب میکنیم، چرا خوش نیستیم با همین زندگی خودمان. بحث من این نیست خدایی نکرده بخواهم توجیه بکنم مشکلات اقتصادی را. مسئولین باید تلاش کنند. اصلاً ما بحثمان این نیست، این حرف برای مسئولین نیست. مسئولین باید به فکر توسعه بر مردم باشند.
شریعتی: و رفاه و آسایشمردم.
حجت الاسلام نظافت:این حرفبرای پدرها نیست، پدرها باید به فکر توسعه بر خانواده باشند. حرف سر این است که حالا اگر تلاش کردیم فعلاً در یک سربالایی هستیم چه کار کنیم؟ به خودمان نق بزنیم، غر بزنیم، زندگی را تلخ کنیم؟ اسلام میگوید نه. فرمود: «حُکِمَ عَلی مُکثِرِ مِنها بِالفاقَةِ، وَ أُعینَ مَن غَنِيَ عَنها بِالرَّاحَةِ» فرمود هر که دلش از دنیا بینیاز است کمکاش کردند که راحت باشد. وقتی دل راحت باشد، بدن راحت است. راحتی همان چیزی است که آدمها دنبالش هستند ولی راهش را بلد نیستند. اسلام آمده است این آموزش را به ما بدهد. بعد فرمود: «مَن اَستشعَرَ الشَغَفَ بِهَا» هر کس از ته دل دنیا را دوست داشته باشد، «مَلَأتُ ضَمِیرَة اَشجانا» فرمود دنیا دل او را پر از غمها و غصهها میکند. «لَهُنَ رَقص» فرمود این غصهها در دلش بالا و پایین میرود. «لَهُنَ رَقصٌ عَلی سُوَیدَاءِ قَلبِهِ» غصهها به تاب تاب میاندازد وجود او را. «هَمٌ یَشغَلُهُ» یک دغدغههایی دارد که همیشه مشغولش میکند او را، همیشه درگیرش میکند، میخواهد بخوابد درگیر است، در خواب درگیراست، از خواب بلند میشود درگیر است، اگر کسی دلبسته دنیا باشد. «غَمٌ یَحزُنُهُ» یک غمی دارد که همیشه او را محزون میکند. بعد فرمود این داستان ادامه دارد، «کَذَلِکَ حَتَّی یُؤخَذَ بِکَظمِهِ» این جا را در عربی میگویند کظم، یعنی موقعی که مرگ بیاید تا این جا. یعنی تا آن لحظه آخر این دلبستگی اذیتش میکند. آخر بشر فکر میکند از این مقطع بگذرد انشاءالله حل میشود. این پسرم را داماد کنم، آن دخترم را عروس کنم، این خانه را بخرم. باز آن مقطع هم میرسد میبیند باز غصههای جدیدی است. پس نگاه کنید این مشکلات را باید درمان ریشهای کنیم.
شریعتی: که به دلت مربوط میشود.
حجت الاسلام نظافت: آفرین. یعنی اگر دل را درست کردیم بقیه درست میشود. و الا ما نمیتوانیم پیش بینی کنیم چه پیش میآید.
شریعتی: و البته کار سختی است.
حجت الاسلام نظافت: بخواهیم میشود. این دین لذتاش فقط برای امیرالمومنین(ع) نیست. نه، هر کسی یک سهمی دارد.
شریعتی: و مهم آن نوع نگاه و جهان بینی است.
حجت الاسلام نظافت: بله، آن معرفت خیلی مهم است. حیف است سهم ما از دینداری رکوع و سجودی باشد که لذتش را نبریم، حیف است سهم ما از دینداری روزهای باشد که فقط تشنگیاش را تحمل میکنیم. دینداری لذیذ است، همان معرفتش هم. الان من دارم میگویم لذت میبرم، بینندگان یقیناً لذت میبرند، حالا اگر عمل کنیم چه میشود.
شریعتی: گفتنش هم شیرین است وای به حال این که بچشیم.
حجت الاسلام نظافت: احسنتم. در روایت داریم امام حسین(ع) فرمود: القُنُوعُ راحَةُ الاَبدانِ» فرمود قناعت راحتی بدنها همهست چون آرامش روح در آرامش جسم اثر دارد، آرامش روح در سلامتی جسم اثر دارد. دیگر الان میبینید هر دکتری میرویم میگوید استرس دارید. الان میشود بیماریای پیدا کرد که به نحوی به استرس مربوط نباشد؟
شریعتی: نه. غالب بیماریها ریشهاش همین اعصاب و روان است.
حجت الاسلام نظافت: و در کرونا ما تجربه کردیم، آنهایی که آرامش داشتند بدنشان مقاومت بیشتری داشت، دیرتر تسلیم بیماری شدند. این عبارتی که شما از زیارت امین الله خواندید خیلی قشنگ بود؛ «اللّهُمَّ فَاجعَل نَفسِي مُطمَئِنَة بِقَدَرِک»نه «مُطمَئِنَة بِنَعَمِکَ». نمیگوییم خدایا من را با نعمت آرام کن، میگوییم من آرامش داشته باشم به این که تو مقدر الاموری، مدیری مثل تو دارم، ربی مثل تو دارم.
شریعتی: و بعد هم میگوید راضی باشند.
حجت الاسلام نظافت: «وَ راضیةً بِالقَضائِک» راضی باشم به حکم تو. دنیا باب دل ما پیش نمیرود پس سنگینتر است که راضی باشیم، به نفعمان است. راضی هم نباشیم چیزی عوض نمیشود. گفت: گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را. نمیتوانیم تغییر بدهیم که، یعنی خودمان را خراب میکنیم، خودمان را اذیت میکنیم.
شریعتی: یک جاهایی هم دست و پاهای بیهوده، جز خستگی هیچ چیزی برای آدم ندارد و اعصاب داغون.
حجت الاسلام نظافت: در حکمت 371 داریم فرمود: «مَنِ اقتَصَرَ على بُلْغَةِ الكَفافِ فقدِ انتَظَمَ الراحَةَ» فرمود هر کسی اکتفا بکند به آن حد از مالی که زمینگیرش نکرده است. با موتور هم میرویم، با ماشین هم میرویم، بعضیها هم با ماشینهای چند میلیاردی میروند. بالاخره همه به مقصد میرسند. حالا اگر کسی سهماش، اسم ماشین جسارت نشود، اگر سهماش یک ماشین مدل پایین باشد بعد بگوید خدایا راضی هستم، فرمود این به راحتی و آسایش دست پیدا میکند، «وَ تَبَوَعَ خَزَّ» به زندگی وسیع دست پیدا کرده است. عجیب است. اگر کسی خانه 60 متری دارد، انشاءالله خدا گشایش بدهد برای همه مردم ایران، برای همه گشایش بدهد. حالا فرض کنیم یک کسی در ابتدای زندگی خانه 60 متری دارد، 75 متری دارد. این امیرالمومنین میگوید اگر دلش را قانع بکند، اکتفا بکند، این زندگیاش وسیع است. چگونه وسیع است؟ وقتی دل انسان ناراحت نیست، دل انسان شاد است، شادی یعنی وسعت روح. ضد شادی این است که دل انسان گرفته باشد. دل اگر وسعت داشته باشد آدم تنگی مکان را حس نمیکند. هستند آدمهایی که در قصرهستند زندگی برای آنها تنگ است، هستند آدمهایی که در سنگر کوچک هستند ولی زندگی را وسیع میبینند. خدا رحمت کند امام را، سالها در جماران بود، یک دفعه نگفت دلم گرفت. چرا؟ چون اولیای خدا دلشان را زودتر فرستادند در بهشت. آخر خطبه قاصعه داریم، امیرالمومنین میگوید ما اهل البیت از آنهایی هستیم که «قُلُوبُهُم فِي الجَنان، اَجسادَهُم فِي العَمَل» دلهایشان در بهشت است. در یکی از خطبهها داریم امیرالمومنین فرمود: «اَخرِجُوا قُلُوبَکُم مِنَ الدُنیا» دلهایتان را از دنیا بفرستید بیرون قبل از این که بدنها برود بیرون. دل که در بهشت باشد آدم تنگی را حس نمیکند.
شریعتی: دیگر اسیر نیستی که امیری.
حجت الاسلام نظافت: آفرین. این خاطرات بچههای جنگ خیلی زیبا است. واقعاً آن جا شادی بود، خنده بود.
شریعتی: حال خوب.
حجت الاسلام نظافت: حال خوب بود. خاطرات آزادهها هم قشنگ است. من توصیه میکنم بینندگان عزیز این کتابها را تهیه کنیم هم خودمان بخوانیم، هم بچههایمان بخوانند. اینها راهی است برای تربیت، چون تربیت در این روزگار سخت شده است با این فشار رسانهای دشمنان. ولی هر کسی که بچهاش با روحیه شهدا انس بگیرد این نجات پیدا میکند. آزادهها در سختترین شرایط بودند در زندانهای عراق. یعنی غذا کم، جا بسیار تنگ، ولی اینها به درجات بالای علمی و معنوی دست پیدا کردند و به خودشان جشن برگزار میکردند. هم مراسم عزا، هم جشن، با کمترین امکانات، مدیریت کردند زندگیشان را. پس میفرماید به آن زندگی وسیع دست پیدا میکند. چرا؟ چون دلش باز است. ما باید این را بخواهیم که این دل باز بشود و قناعت کارکردش این است. در روایت داریم: «مَن قَنِعَ لم يَغتَمَّ» کسی که قانع است غمی ندارد. مگر میشود آدم غم نداشته باشد.
شریعتی: انسان بیغم مگر داریم.
حجت الاسلام نظافت: نداریم. در ابتدای نامه 31 امیرالمومنین 13 یا 14 ویژگی برای هر جوانی میگویند، دو موردش این است: «حَلیف الهُمُومِ وَ قَرِینُ الأَحزَانِ» هم پیمان با دغدغهها، دغدغه از انسان جدا نمیشود...
شریعتی: و همنشین غم است.
حجت الاسلام نظافت: پس معنایش چیست؟ معنایش این است که غمهای بیفایده ندارد. دو نوع غم داریم: غمهای پوچ، غمهای کودکانه. ما اگر الان فیلمی باشد از دوران کودکیمان، آن اشکها وغصههایمان، خودمان میخندیم به آن غمها. پدر مادرها گاهید حرص میخورند برای چه این گریه میکند، این که ارزشی ندارد. حالا آن کودک است، طبیعی است. اگر یک کسی کودک 40 سالهای بود چه؟ اسلام هنرش این است که سطح غمها را میآورد بالا. غم را نمیشود از انسان گرفت، غم موتور حرکت است.
شریعتی: ولی غم، غمی میشود که سازندگی دارد.
حجت الاسلام نظافت: آفرین. میگوید این چیزها ارزش غصه خوردن ندارد، این چیزها ارزش غصه خوردن دارد. خدا رحمت کند شهید محمودی را، خیلی جوان نورانیای بود، خیلی مدیح و لطیف و چشمش همیشه خیس بود بس که این اهل بکا بود، خیلی لطیف. یک روز دیدم دارد گریه میکند، گفتم چرا گریه میکنی؟ بالاخره از زبانش کشیدم بیرون که متوجه شدم میگوید دیشب نماز شب خواب ماندم.
شریعتی: دارد غصه میخورد.
حجت الاسلام نظافت: حالا کسی که غصه این را دارد نان و پنیر هم باشد میگوید الحمدالله، نان خالی هم الحمدالله. ببینید دل ما مثل این ظرف است. امیرالمومنین فرمود: «إِن هذه القُلُوب أَوعیَة» قلبها مثل ظرف است. این ظرف را، این لیوان را الان، به مقداری که با آب پر شده است از هوا خالی است، به مقداری که از آب پر نشده است از هوا پر است. ما دلمان را با چه میخواهیم پر کنیم؟ غم خوب در آن جای بدهیم آن غمهای دیگر میرود کنار. بعد آن غمهای خوب سازنده است، بعد غمهای خوب شادی میآورد، غمهای پوچ شادی نمیآورد، سازندگی به قول شما ندارد. آن غم خوب چیست؟ غم انسانیت، غم فقرا، غم آخرتم، غم امامم.
شریعتی: یک جاهایی من فکر میکنم غم مثل یککوره میماند که تو وقتی میروی داخل آن به آن پختگی لازم میرسی میتوانی راحت زندگی کنی.
حجت الاسلام نظافت: یکی از طلبههای ما اخیراً یک اتفاق تلخی برایش افتاد، شاید گفتم این جا. پدرو مادر و خواهر را یک جا از دست داد.
شریعتی: چقدر سخت.
حجت الاسلام نظافت:بله. کل خانوادهاش، در سفر بازگشت از سفر اربعین. خدا خواست آنها پاک بروند. بعد منقرار شد بروم به این عزیز خبر بدهم و مدام به او میگفتند که پدر مادرت در بیمارستان هستند، بیهوش هستند، ایشان هم خودش بیمارستان بود. خلاصه دیگر گفتیم باید بگوییم دیگر، حالا آوردیم خانه. من رفتم آن جا، یک مقدماتی را گفتم. بعد به او گفتم که خبر داری اغتشاشات را؟ گفت بله. گفتم اینها غم دارد، تو طلبه هستی، این بار سنگین اجتماع روی دوش تو است. آقای شریعتی این جمله او را آرام کرد. گفتم وقتی ما میرویم سر مزار پدرمان به پدرمان چه میگوییم؟ در زیارت اهل قبور میگویم «السَّلامُ عَلی اَهلِ لا الهَ الَّا الله من اَهلِ لا الهَ الَّا الله کَیفَ وَجَدتُم قَولَ لا الهَ الَّا الله». آخرش میگوییم «إِنَّ شاءَالله بِکُم لاحِقُون» میگوییم شما جلوتر رفتید ما هم ملحق میشویم. این معارف باید به کمک ما بیاید. گفتم غم ارزشها را باید داشت، غم جامعه را باید داشت. واقعاً اگر ما به تکالیفمان فکر کنیم، به مسئولیتهایمان فکر کنیم، غمهای دنیا میرود کنار و قابل مدیریت میشود، قابل... . یعنی اسلام هم یاد میدهد غمهای دنیوی را مدیریت کنیم هم میگوید به چیزهای بالاتر فکر کن. اینها خود بخود در حاشیه قرار میگیرد.
شریعتی: فرمایش حضرت هم که «یَا ابنَ شَبیب إِن کنتَ بَاکِیاًفَإِنَک لِلحُسَین»، آن هم در همین راستا است. آن جا را ببین دیگر غمهای دیگر رنگ میبازد.
حجت الاسلام نظافت: بله، طبیعتش همین است. پس این هم یک نکته که قناعت اثرش این است که غم ندارد. بعد در روایت داریم از امیرالمومنین علی(ع) در نهج البلاغه داریم. سوال کردند آقا این حیات طیبه یعنی چه. میدانید اسلام وعده داده است. مزد ما چیست؟ نتیجهاش چیست؟ فرموده است: «مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرٍ أؤ اُنثي وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلنُحَیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِبَة» به او یک حیات طیب میدهیم، گوارا، شاد، پاک، پاکیزه. یعنی از نظر اسلام بعضیها مرده هستند، باید توسط ایمان و عمل صالح زنده بشوند چون زندگیشان آن بعد حیوانی است، آن بعد جسمانی است. بعد از امیرالمومنین سوال کردند حیات طیبه چیست؟ فرمود قناعت است. یعنی آن اوجی که حیات طیبه میخواهد به آن دست پیدا کنیم قناعت است. بنابراین روی این موضوع خیلی حساب باز کنیم، دنیا میخواهیم قناعت، آخرت هم میخواهیم با قناعت گره خورده است. آن وقت حالا در دعای ابوحمزه ثمالی داریم، این هم از آن دعاهایی است که خوب است حفظش کنیم برای دعای دست. «أَحیِیتَهُ حَیَاةً طَیِّبَةً فِي أدوَمِ السُّرُور وَ أَتَمِّ العَیش»، میگوید خدایا مرا زنده کن به حیات طیبه، یعنی حیات طیبه را به من بده، آن زندگی گوارا و پاک را به من بده. ویژگیاش چیست؟ میگوید شادیاش مدام است.
شریعتی:این ثمرهاش است.
حجت الاسلام نظافت: مگر میشود شادی مدام باشد؟ بله. اگر کسی به قناعت دست پیدا کند شادیاش مدام است. ببینید شرایط ناامنی همیشه پیدا میشود، شرایط مشکلات اقتصادی پیدا میشود، بیماری پیدا میشود. اگر معرفت دینی پیدا بکنیم و با آن مدل زندگی بکنیم در ناامنی، در گرسنگی، در بیپولی، در فشار روانی حتی که ما را مسخره کنند.الان شما آن آیه را خواندید برای عزیزی، «وَلا یَحزُنُه»، در شرایط گوناگون حالش بد نمیشود.
شریعتی: یعنی در واقع نوع مواجهه ما مهم است.
حجت الاسلام نظافت: بله. علتش چیست؟ علتش این است که میدانم من در هر حادثهای میتوانم فیضی ببرم. ما از باخت اذیت میشویم، از خسارت اذیت میشویم، اگر بدانیم همیشه چیزی دارد گیر ما میآید شاد میشویم.
شریعتی: یعنی بدانیم یک سهمی برای من هست در این اتفاق.
حجت الاسلام نظافت:بله. غمها آدم را به خدا نزدیک میکند. ما وقتی که پول نداریم تکلیفمان کمتر است، وقتی در مشکلات اقتصادی و نمیدانم معیشتی قرار میگیریم اگر بگوییم «إِنَّا لِله وَ إِنَّا عِلَیهِ راجِعُون» میگویند «بَشِرِّ الصابِرین» بشارت باد به اینها. بعد ما بر اهل البیت صلوات میفرستیم، «إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتهُ یُصَلُونَ عَلی النَبی». حالا اگر کسی صبر بکند در مشکلات خدا میگوید: «اُولئکَ عَلَیهِم صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم وَ رَحمَةُ وَ مَغفِرَه». این ادامه آیه «بَشِرِّ الصابِرین» است. از جانب خدا بر آنها صلوات، رحمت و مغفرت است. بنابراین شادی مدام. بعد میگوید زندگی تمام، «اَتَمِّ العَیش» زندگی تمام. انگار زندگی ما در آن نقص است، بیشتر آن بعد جسمی است، آن بعد روحی پرورش نمیکند. ما که میمیریم این جسم را میگذاریم، ما با دلمان میرویم از این دنیا نه با جسممان، ما با آن چه که ذخیره کردیم در دلمان. به میزانی که معرفت خدایی داریم، به میزانی که راضی هستیم از خدا، به میزانی که قانع هستیم، به میزانی که سلامت روحی داریم، آن جا فیض میبریم. این جسم این دنیا که به درد آن جا نمیخورد. نه این که بخواهم بگویم آن جا جسمی نیست ولی این جسم را میگذاریم میرویم، روح میرود از این عالم. خدا کند که روح ثروتمند برود.
شریعتی: آن منِ واقعی ما.
حجت الاسلام نظافت:آفرین.روح شاد برود، روح سالم برود. اینها تعابیر گوناگون است.
شریعتی: «إِرجِعی الی رَبِّک راضیهً مَرضیه».
حجت الاسلام نظافت:احسنتم. حالا چه کار کنیم که قانع بشویم. اولاً گفتند زیاد به فرودستان نگاه کنید.
شریعتی: الان وارد راهکارهای قناعت شدیم.
حجت الاسلام نظافت:بله. میخواهیم کاربردی باشد. گفتند به فرودستان جامعه زیاد نگاه کنید. بالاخره ما در هر سطح اقتصادی هستیم کسی هست که از ما سطحاش پایینتر است. اگر من یک بیماری دارم کسی هست که دو تا بیماری دارد، کسی هست که سه تا بیماری دارد، اگر من مشکل مالی دارم کسانی هستند بدتر هستند. گفتند به آنها زیاد نگاه کنید. این در نهج البلاغه است، «اَكْثِرْ اَنْ تَنْظُرَ اِلى مَن فُضِّلْتَ عَلَيهِ» فرمود زیاد نگاه کن به آنهایی که خدا تو را بر آنها برتری داده است. بعد فرمود:«فاِنَّ ذلِكَ مِنْ اَبْوابِ الشُّكرِ» این دری از درهای تشکر از خداست. یعنی اگر زیاد نگاه کنیم شاکر میشویم. آدمهایی که شاکر هستند حالشان خوب است چون شکر بدون توجه به نعمت معنا ندارد. وقتی توجه کنی به داشتههایت الحمدالله دارم دیگر. حالا اگر به پولدارتر از خودمان نگاه کنیم چه؟ ناشکر میشویم، از خدا ناراضی میشویم. در روایت داریم نگاه کن به آنهایی که در قدرت از تو سهمشان کمتر است، نگاه نکن به آنهایی که مافوق تو هستند. فرمود این دلت را قانع میکند. بنابراین رسانه الان وظیفهاش چیست؟ هر برنامهای که میسازند باید حال مردم را خوب کند، باید مردم را قانع کند. این توصیه به مسئولان نیست که به زیردستان نگاه کنند. مثلاً مسئولان بگویند افغانستان را نگاه کنید. افغانستان امام خمینی نداشت، این همه شهید نداشت. دعا میکنیم آنها هم نجات پیدا بکنند. مسئولان ما حق ندارند بگویند مردم یمن را نگاه کنید. نه، الان ما داریم میگوییم من در این شرایطی که هستم چه کار کنم حال دلم خوب بشود. این خانم بنده، خانم شما، الان به چه کسی نگاه کند تا حالش خوب بشود، فرزندمان را کدام خانواده ببریم. بعضی جاها بچههایمان را نباید ببریم.
شریعتی: با چه کسی معاشرت داشته باشیم.
حجت الاسلام نظافت: بله. اگر از خانواده پولداری هستند که وقتی شما میروید بچهتان ناراحت میشود، ناراضی میشود، آن جا نروید. دیدهاید آدم گاهی اوقات در بازار رد میشود بچه این را میبیند میگوید میخواهم، این را میبیند میگوید میخواهم. چه کار داریم از بازار برویم، از آن طرف برویم، ما که نمیخواهیم برایش بخریم. خود دیدن اذیت میکند آدم را.
شریعتی: حسرت ایجاد میکند، بچهها هم که نمیتوانند تحلیل کنند.
حجت الاسلام نظافت: بله، نمیتوانند. حالا گاهی هم متاسفانه بزرگترها هم نمیتوانند. این همان کودکهای 40 سالهای که گفتم. یعنی گاهی این بدن رشد میکند، روح پا به پای این بدن رشد نمیکند.
شریعتی: اسباب بازیهایمان یک وقتهایی بزرگتر میشود.
حجت الاسلام نظافت: آفرین. لذا گفتند که در رفت و آمدها دقت کنید، رسانه در برنامه سازی دقت کند. الان دارم آشپزی آموزش میدهند، بعد هر دفعهای یک دکوراسیون متفاوت. مردم دل دارند بنده خدا. اینها ازپارادوکسها، ببخشید، تناقضهایی است که وجود دارد.
شریعتی: گرفتاریم، بله.
حجت الاسلام نظافت: یعنی از یک طرف میگوییم تلویزیون باید درآمد داشته باشد. بعد درآمد را برای چه میخواهیم؟ میخواهیم حال مردم را خوب کنیم. بعد راه درآمد باز حال مردم را خراب میکند. تبلیغات برای این که پول بدست بیاوریم، بعد با این پول میخواهیم حال مردم را خوب کنیم.
شریعتی: گاهی وقتها سریالهایی که پخش میشود.
حجت الاسلام نظافت: بله. کاش دولتها به رسانه پول کافی میدادند که رسانه از طریق تبلیغاتی که ناخودآگاه قناعت را کم میکند از آن طریق نخواهند پول به دست بیاورند. حالا اگر تبلیغات میکنند یک برنامههایی داشته باشند که آنهایی که نمیتوانند این کالا را بخرند ناراضی نشوند از زندگیشان. یعنی باز آن سریالها، آن عرض شود برنامهها، حداقل این خلا را جبران کند، این آفت را جبران کند. یکی از چیزهایی که گفتند قناعت میآورد یاد مرگ است. آقای شریعتی یاد مرگ غوغا میکند. برخلاف این که برخیها فکر میکنند اگر یاد مرگ باشیم زندگی خراب میشود زندگی شیرین میشود. خیلی برکات دارد. در صحیفه سجادیه داریم حضرت سجاد میگوید: «وَاجعَلَ لَمَحاتِ أَعیُنِنَا».
شریعتی: جلوی چشمم باشد.
حجت الاسلام نظافت: همیشه. چرا؟ چون باز حال آدم خوب میشود. نمازم خوب میشود اگر یاد مرگ باشم. میدانید حضور قلب در نماز بسیار سخت است اما اگر کسی قبل از نماز با خودش بگوید این آخرین نماز است و چقدرخوب است امامان جماعت میخواهند الله اکبر بگویند یک لحظه برگردند بگویند مردم ممکن است این آخرین نماز باشد.
شریعتی: اصلاً قصه عوض میشود. در زیارتها هم همین جوری است.
حجت الاسلام نظافت: «صَلی صَلاةَ مُوَدِع» نماز بخوان جوری که داری وداع میکنی. یاد مرگ انسان را در کار خیر سریع میکند، حب دنیا که میکشد آدمها را چقدر هم بد است غصه دنیا، پیر میکند آدمها را الکی، مریض میکند بیفایده، کنترل میکند حب دنیا را، ما را آماده میکند برای سفر آخرت مثل بچهای که به او میگویند تاریخ امتحانات نزدیک است خودش را جمع و جور میکند، آماده میکند خودش را. یاد مرگ شادی میآورد. چرا؟ چون میگوییم مگر ما چقدر عمر میکنیم. شادی یعنی آدم غم دنیا نداشته باشد دیگر. و در روایت داریم با خودتان نگویید عمر ما طولانی است، این هم شما را حریص میکند هم غمگین میکند. به مرگ فکر کنید. در یک نامهای هست در نهج البلاغه، فرمود: «وَ الدُنیا عِندَهُ کَیَومٍ حانَ انسلاخُهُ» فرمود آن کسی که دلبسته دنیا نیست دنیا نزد او مثل یک روزی است که دارد غروب میکند. یاد مرگ این برکات را دارد. یک موردش این است که فرمود: «مَن أكثَرَ مِن ذِكرِ المَوتِ رَضِيَ مِنَ الدُّنيا بِاليَسيرِ» کسی که زیاد یاد مرگ است به کم دنیا راضی میشود. وقتی که حالش خراب بود. همواره بحث سر این حال است، الان اشتباه نگیرید که تنبلی کنم، کم کاری کنم.
شریعتی: آنها که دیگر واقعاً سر جایش.
حجت الاسلام نظافت: ولی میخواهیم این را بگوییم که آن کسی که دارد میرود سر کار مغازهاش را باز کند، برود در کارخانه، با حال خوب برود بهتر است یا با حال بد برود. این دانش آموز عزیز با استرس برود امتحان بدهد، با استرس مطالعه کند یا با آرامش. یعنی دنیای ما بهتر میشود وقتی آرامش باشد. پس یکی از آنها هم گفتند یاد مرگ هست. در رابطه با قناعت یکی از چیزهایی که مهم است این است که مبانی قناعت چیست.
شریعتی: میخواهید قبل از این که وارد مبانی بشویم آیات قرآن را بشنویم بعد برگردیم؟ اگر موافق هستید. حالا خیلی جالباست دوستانی که اهل مطالعه هستند این کتاب را هم من معرفی بکنم خدمتشان. اغلب نکاتی که فرمودید در این کتاب هست. بله؟
حجت الاسلام نظافت: بله.
شریعتی: آن روی سکه، تالیف حاج آقای نظافت عزیزمان. اتفاق مبارکی است وقتی این نکات مکتوب میشود همیشه در دسترس است آدم میتواند نگاه بکند، تاملی در بایدها و نبایدهای تولید ثروت و ثروت اندوزی. دوستان اگر نشان بدهند. عزیزانی که میخواهند این کتاب را تهیه بکنند میتوانند به سایت ما، بخش فروش اینترنتی محصولات فرهنگی. یا اگر به هر دلیلی موفق نشدید 20000303 شماره پیامک ما است که میتوانید پیامک ارسال بکنید و انشاءالله از این اثر حاج آقای نظافت هم بهرهمند بشوید. من نگاه که کردم خیلی جامع و آیات و روایات و حکایتهایی که آوردید به نظرم خیلی میتواند موثر باشد و درس آموز. و آن نکتهای که حاج آقا اشاره کردند هم نوع نگاه ما هم آرامش دل ما به نظرم برای زندگی خیلی مهم است و موثر است و انشاءالله آن حس رضایت دست بدهد. نکتهای ندارید شما؟
حجت الاسلام نظافت: در خدمتیم.
شریعتی: صفحه 97 قرآن کریم را امروز با هم تلاوت میکنیم، آیات نورانی سوره مبارکه نساء. آن نکتهای که برای آن جوان طلبه گفتید خیلی من را متاثر کرد. برای شادی روح پدر و مادر و خانوادهشان بر محمد و آل محمد صلوات میفرستیم و همه عزیزانی که در این ایام از بین ما رفتند، پدرها و مادرها و خواهرها و برادرانی که بودند و حالا نیستند. انشاءالله همه آنها با امیرالمومنین و اهل بیت علیهم السلام محشور باشند. آیات را بشنویم، برمیگردیم همراه شما و در کنار شما. بفرمایید خواهش میکنم.صفحه 97 قرآن کریم
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».به لطف بودن اولاد موسی حالمان خوب است، بدون مشهد و قم چرخ این کشور نمیچرخد. انشاءالله همه ما زیر سایه مهربانیهای امام رضا باشیم. زائرین و مجاورین حضرت هم انشاءالله برای ما، همه مخاطبین عزیز دعا خواهند کرد و سلام ما را محضر حضرت خواهند رساند و انشاءالله به حق امام رضا همه دلها آرام باشد و راضی به قدر خداوند متعال. وقت در اختیار شماست حاج آقای نظافت، حسن ختام فرمایشهای شما باشد.
حجت الاسلام نظافت:جمع بندی بحث این شد که اولاً برای عزت ارزش قائل باشیم، ثروت عزت ثروت بیپایان است، هم به درد دنیا میخورد، هم به درد آخرت میخورد. به خدای متعال خوشبین باشیم. خدا ما را دوست دارد، خدا ما را برای دنیا نمیخواهد، خدا ما را برای بهشت ابد میخواهد، این خوشبینی به خدا هم خیلی اثر دارد در قناعت، جزو عواملاش است. اعتماد به خدا، اطمینان به خدا، اینها خیلی اثر دارد. و توصیه کنیم همگان را به توجه به نعمت عزت و اصلاً یکی از کارهای ما این باشد حال دیگران را خوب کنیم. چگونه؟ آنها را توجه بدهیم به نعمتهاییکه از آن غافل است. یعنی مثلاً میبینیم یک خانمی ناراضی است میگوید شوهر من این را نخریده است، بگویید الحمدالله سالمی، شوهرت سالم است، بچهات سالم است. باور کنید بعضی از بچهها بیماریهایی دارند این پدر مادر هر چه ثروت خرج بکنند مشکل حل نمیشود. و چنین بچههایی عبرت و مایه بیرون آمدن از غفلت دیگران است، یعنی خدا بعضیها را آنهایی هم که مشکل اقتصادی و بیماری دارند بدانند خدا خواسته است اینها را وسیله تنبه دیگران قرار بدهد و آنها افتخار بکنند. یعنی این که معلول است بگوید خدایا ممنونت هستم، من را وسیله این قرار دادی که این آدمهای دیگر قدر زندگیشان را بدانند. حال همدیگر را خوب کنیم. گاهی حال همدیگر را خراب میکنیم. ما وظیفه داریم به همدیگر انرژی مثبت بدهیم، با نگاهمان، با لبخندمان. یک موردش هم همین توجهات معرفتی که این نعمتها است، الحمدالله خدا را شکر کنیم. در نهج البلاغه داریم امیرالمومنین فرمود: «أَلَا وَ إِنَّ مِنَ الْبَلَاءِ الْفَاقَةَ» فرمود فقر بلا است. بعد بلافاصله فرمود بدتر از فقر بیماری است. حالا صدها میلیارد داشته باشیم کلیههایمان مشکل داشته باشد.
شریعتی: همین جا برای شفای مرضا دعا کنیم.
حجت الاسلام نظافت: خدا انشاءالله همه آنها را شفا بدهد.
شریعتی:الهی آمین.
حجت الاسلام نظافت: ولی کسانی که هنوز بیماری پیدا نکردند ناراضی نباشند از زندگی. فرمود بدتر از مشکل مالی بیماریاست، بعد فرمود بدتر از بیماریهای جسمی بیماریهای روحی است. چون بیماریهای جسمی برای این 70 سال است، بیماریهای روحی تا ابد ما را اذیت میکنند. من امیدوارم که این حرفها اول برای خودم مفید باشد، بعد هم برای همه بینندگان عزیز. بعد هم همه عزیزان سعی کنند مبلغ باشند. همه ما خادم اسلام هستیم، همه ما خادم ارزشها باشیم، همه ما کلیپهای خوب را تکثیر کنیم، همه ما حال همدیگر را خوب کنیم.
شریعتی: انشاءالله. آقا خیلی از شما ممنونم. خیلی بحث خوبی بود، انشاءالله خدا خیرتان بدهد. و نکتههایی که حاج آقای نظافت عزیزمان گفتند به نظرم برای خوب شدن حال دلمان کافی است قدری تامل میخواهد، آن عینک را میخواهد، آن جهان بینی را میخواهد که انشاءالله اتفاق بیفتد. و مهمتر از همه ثروتی داریم و آن هم محبت حضرت رضا و محبت اهل بیت در دل ماست که خودش واقعاً جای شکر دارد و انشاءالله قدر بدانیم. دعا کنید و برویم محضر حضرت رضا و سلام کنیم و صلوات بفرستیم.
حجت الاسلام نظافت: خدایا به حق محمد و آل محمد ما را اهل شکر و حمد خودت قرار بده.
شریعتی:الهی آمین. خیلی ممنون و متشکرم. در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشید. دل و جانمان را راهی مشهد الرضا میکنیم و به آقا با تمام وجود سلام میکنیم و صلوات میفرستیم. تا فردا و تا سلامی دوباره.