سمت خداییهای عزیز، آقایان و بانوان، بینندگان جان و شنوندگان گرامی، سلام بر شما. روزتان بخیر، روز چهارشنبه اول ماه ربیع الاولتان بخیر. خوش آمدید به محضر آقایمان علی بن موسی الرضا علیه آلاف تحیه و الثنا که ما از دیروز تا حالا این جا نایب الزیاره شما هستیم، شماهایی که دل بستهاید به این ضریح، به این صحن و صحرا، به این شلوغی، به این شبکههای حرم، ضریحاش و پنجره فولادی که اگر خوب نگاه کنید در همین قابی که دوستان من از برنامه میدهند پنجره فولاد را میتوانید ببینید، سقاخانه و این گنبد زیبا و این گلدسته نورانی. خوش آمد عرض میکنم و خوشحالم که به اتفاق همه همکارانم در مشهد که خدا قوت میگویم به دانه دانهشان و همکارهای خوبم در تهران، در شبکه سه، قسمتهای مختلف که این تصویر را تقدیم شما میکنند و کسانی که برنامه را برای شما آماده میکنند برای بازپخشاش از شبکههای مختلف. نایب الزیاره شما هستیم، دعاگوی شما هستیم خالصانه. و در خدمت حاج آقای نظافت عزیز مثل چهارشنبههای گذشته. آقا سلام علیکم، تبریک به مناسبت حلول ماه ربیع الاول و خوشحالیم خدمت شما هستیم.
حجت الاسلام نظافت: سلام عرض میکنم خدمت شما و همه بینندگان عزیز. خیر مقدم میگویم تشریف آوردید مشهد.
ملایی: انگار هفته پیش بود گفتم خدا را چه دیدید یک چهارشنبه یک وقت ما آمدیم پیش شما مشهد. رسید.
حجت الاسلام نظافت: بله. عرض تقبل الله دارم خدمت همه بینندگان سمت خدا. دو ماه محرم و صفر عرض ادب کردند، عزاداری کردند. امروز هم که باید گرامی بداریم خاطره لیلة المبیت را،فداکاری امیرالمومنین علی(ع). مثل دیشبی به جای پیامبر اکرم خوابیدند و آیه نازل شد: «وَ مِنَ النّاس مَن یَشرِی نَفسَهُ اِبتِغاءَ مَرضَاتِ الله» بعضی از آدمها هستند که با خدا معامله میکنند، جانشان را میدهند رضایت خدا را به دست بیاورند. امیدوارم که این ماه ربیع ماه مبارکی باشد و منشا خیر و برکت باشد. در خدمت هستیم.
ملایی: خدمت از ماست. در اول ماه ربیع که به قول شما لیلة المبیت آغاز هجرت نبی مکرم اسلام(ص). حاج آقای نظافت دیگر ما در محضر امام رئوفی هستیم که طالب عزت بندگان خداست،دوستدار رفعت و بزرگی جایگاه بندههای خداست، دوست دارد بندههای خدا همه رشد کنند، بالا بروند. و فرصت مغتنم است برای این که دیگر از این جا به بعد من دیگر سکوت میکنم.
حجت الاسلام نظافت: محبت دارید. بحث ما در اصول رابطه بود، رابطه ما در خانواده، در جامعه، با یکدیگر چگونه باشد که ضرر نکنیم، شیطان سوء استفاه نکند، رشد بکنیم، رشد بدهیم. یکی از آن اصول را عرض کردیم بحث عزت است، یعنی عزیز باشیم و دیگران را هم عزیز کنیم، ذلیل نباشیم و خدایی نکرده کسی را ذلیل را نکنیم. ائمه معصومین همه همین جوری بودند. عزیز بودند و عزیز میکردند، و ذلیل نبودند و حاضر نبودند کسی ذلیل بشود. یک وقت یک کسی به امام حسن عرض کرد در چهره شما عظمت و بزرگ منشی دیده میشود. حضرت فرمود در من عزت است. بعد این آیه را خواند: «وَ لِله العِزَّةُ وَ لِرَسُولِه وَ لِلمُؤمِنین» عزت از آن خداست و از آن رسول خدا و در امتدادش از آن مومنین است. لذا همه ما باید از خدا عزت را بخواهیم. گفتهاند روزی 50 بار بگویید «یا عَزیزُ، یا عَزیزُ، یا عَزیز». اگر گاهی انسان احساس میکند که در شرایطی دارد قرار میگیرد که عزتش ممکن است خدشهدار بشود این ذکر 50 بار «یا عَزیز» را بگوید. یعنی ائمه معصومین هم آموزش دادند هم الگو بودند هم دعا یاد دادند هم سیرهشان سیره عزت بخشی بود. همین امام رضا(ع) که در جوارشان هستیم میگویند نماز صبح که تمام میشد، بعد از نماز شب و نماز صبح و سجدههای طولانی، بعد رو به مردم مینشستند و با مردم انس میگرفت، «وَ یُحَدِثُهُم» با آنها حرف میزد، «وَ یَعَظِمُهُم» برای مردم عظمت قائل بود. تا ظهر آقا برای مردم وقت میگذاشت. ببینید این سیره عظمت بخش حضرت رضا سلام الله علیه است. در برخورد با آن سائلی که آقا بین اصحاب، بین مردم، نشسته بودند داشتند جواب سوالات مردم را میدادند. یک مرد در روایت داریم بلند قدی وارد شد و گفت من از سفر حج دارم میآیم، از اهالی خراسان هستم، پولهایم را گم کردم، به من کمک کنید به مقصد برسم، آن جا که برسم از طرف شما صدقه خواهم داد و نیازی هم ندارم. امام رضا فهمیدند که این نیازمند آبرومندی است. امام رضا روانشناس است. فرمود بنشین، نشست. بعد که جواب سوالات مردم را دادند یکی یکی رفتند و متفرق شدند آن دو سه نفری که از اصحاب خاص بودند آنها دیگر حضور داشتند. آقا وقتی میخواستند بروند داخل اتاقشان برای این پول بیاورند اول فرمود: «أَتَأذِنُونَ لِي فِي الدُخول» یعنی ما میگوییم با اجازه، امام این قدر ادب و احترام و عزت برا دیگران قائل است که میخواهد بلند بشود فرمود با اجازه. وارد اتاقشان شدند، بعد از لحظاتی دستشان را از در بیرون آوردند گفتند: «أَینَ الخُراسانی»، آمد جلوی در ایستاد و آقا فرمودند این پول را بگیر برو، دیگر نبینمت، نه تو مرا ببینی نه من تو را ببینم.
ملایی: که خجالت نکشد.
حجت الاسلام نظافت: رفت. رفت و بعد که امام آمدند بیرون میگوید به امام گفتم آقا اولاً خیلی لطف کردید، این قدر هم لازم نداشت. «لِماذا سَتَرتَه وَجهَک» چرا صورتتان را از او پوشاندید. میدانیدامام چه فرمود؟ فرمود: «مَخافَةَ أَن اَرا ذُلَّ في لِقَضاءِ حاجَتِه» فرمود ترسیدم آثار ذلت درخواست را در چهره او ببینم. یعنی اینها کمک میکنند میگویند سرت را بالا بگیر، کمک میکنند میگویند خجالت نکش، حاضر نیستند کسی خجالت بکشد. امام این جوری است. برای هر انسانی کرامت قائل است و عزت بخش است. بعد حضرت روایت خواندند از پیامبر اکرم(ص) که پیامبر فرمودند: «المُستَتِرُ بِالحَسَنَه تَعدِلُ سَبعینَ حِجَّه» فرمود اگر کسی کاری نیکی برای دیگری انجام میدهد اگر چهرهاش را بپوشاند یعنی یک کاری که او نفهمد، او خجالت زده نشود، فرمود معادل هفتاد حج است. بینندگان عزیز، گاهی ما توفیقاتی داریم ولی شیطان نمیگذارد، کار را خراب میکند. خیلی باید یک جوری به دیگران کمک بکنیم که شرمنده نشوند. نهادهای کمک رسان هم همین جوری باشند، کمیته امداد است، بهزیستی است، با ماشین آرمدار نباید در محلهای بروند، با خدم و حشم بروند درِ خانه مستضعف را بزنند همه همسایهها بفهمند. ائمه معصومین با دست خودشان کمک میکردند با صورت پوشیده، برایشان هم مهم نبوده که این آقا میفهمد چه کسی کمک کرده است. خدا خودش آشکار میکند. در نهج البلاغه داریم امیرالمومنین فرمود قضای حاجت با سه تا ویژگی مستقیم است. یعنی وقتی میخواهی حاجت کسی را روا کنی سه تا ویژگی باید داشته باشی. یکی این است که کتمان کنی، به این و آن نگو، به خانمت نگو، به بچهات نگو، دیگران نفهمند، اطلاعیه صادر نکنیم که ما این کمک را کردیم. چقدر خوب است کمک پنهانی باشد. لذا در قرآن میگوید: «سِرّاً» و البته «عَلانیَةً» هم یک جاهایی هست.
ملایی: که فلسفه خودش را دارد.
حجت الاسلام نظافت: مثلاً امام جماعتی بلند میشود خودش اول کمک کند تا الگو باشد، تا تشویق بشود. یک حکمتهایی دارد. ولی «سِرّاً» خیلی ارزشمند است.
ملایی: اول هم «سِرّاً» را میگوید.
حجت الاسلام نظافت: بله. کتمان بکند، دوم این که فرمودند که کوچک بشمارد، یعنی خودش بزرگ میشود. عُجب پیدا نکند ما چه کار کردیم. این قدر هزار برابر ما دیگران خدمتها کردند. سوم هم فرمود عجله کند. میخواهد کار راه بیندازد مدام امروز و فردا نکند تا گوارا بشود. فرمود کتمان بکند خدا خودش آشکار میکند، کوچک بشمارد خودش بزرگ میشود، عجله کند تا گوارا باشد. امام رضا فرمودند پیامبر فرمودند اگر پنهان کند در کاری که دارد انجام میدهد صورتش را به او نشان ندهد، یک کاری کند او نفهمد، حکمتش این است که خجالت زده نشود. بعد این معادل حج هم هست. بعد فرمود «وَالمُذیعُ بِالسَیِئه مَخذُول» یک وقت یک کسی گناه میکند، یک وقت یک کسی آشکارا گناه میکند، دریده است. فرمود آن کسی که آشکارا گناه میکند و گناه دیگران را پخش میکند به این و آن میگوید یا خودش بیحیا است میگوید من این گناه را کردم فرمود مخذول است، خدا او را خوار خواهد کرد.
ملایی: «وَالمُذیعُ بِالسَیِئه مَخذُول».
حجت الاسلام نظافت: مخذول یعنی به خذلان، به خواری، مبتلا میشود. «وَالمُستَتِر بِها مَغفُور».فرمود حالا اگر کسی گناهی میکند اما حیا میکند، به این و آن نمیگوید، فرمود خدا او را میبخشد.همین که حیا کرده است و پخش نکرده است، نگفته است من این گناه را کردم. به هر حال پس امام رضا(ع) عزت بخش بودند. در روایتی هست یک وقت چون حمامهای قدیم عمومی بود و امام رضا مردمی بود، از مردم و با مردم. کسی امام رضا را نمیشناخت، میدانید آن موقع پوستر و عکس و موبایل و این چیزها که نبود. بنابراین امام رضا بلند آوازه بود اما به چهره خیلیها نمیشناختند. به امام رضا گفت بیایید پشت من را کیسه بکشید، یک نفری که نمیشناخت. چون مستضعفها پشت همدیگر را تمیز میکردند. پولدارها میرفتند یک کسی را استخدام میکردند پشتشان را تمیز کند. بعد امام رضا با افتخار شروع کردند به تمیز کردن پشتشان. یک کسی آمد در گوش این بنده خدا گفت این همان علی بن موسی الرضا است، خجالت نمیکشی؟ طرف شرمنده شد. بعد که شرمنده شد برای این که امام رضا(ع) به کیسه کشیدن و تمیز کردن پشت او که جزو به حسب ظاهر پستترین کارها به نظر میآید، این کار را ادامه دادند. «یُطَیِّبُ قَلبَه» یعنی یک کاری میکرد امام رضا که خجالت نکشد، شرمنده نباشد. ببینید حاضر نیست امام رضا دارد خدمت میکند میگوید تو نباید شرمنده باشی. این مدلها هم میتواند الگوبرداری بشود بویژه بزرگان، بویژه مسئولان. درس ادب را، درس تواضع را، درس عزت بخشی را، ما باید در عمل به دیگران بدهیم. دارد که یک وقت حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام به شاگردانشان گفتند من یک حاجت دارم. آنها هم گفتند از خدا خواستند. پیامبر خدا میگوید حاجت دارم. گفتند حاجت شما برآورده است، ما در خدمتیم. فرمود اجازه بدهید پاهایتان را بشویم. گفتند ما باید این کار را بکنیم. فرمود: «إِنَّ العالِمَ اَحَقُ بِالخِدمَة» فرمودند عالم سزاوارتر به خدمت است. چقدر قشنگ. بعد «فَقامَ فَغَسَلَ أَقدامَهُم».
ملایی: بلند شد پاهایشان را شست.
حجت الاسلام نظافت: بله. لذا شاگردها یاد میگرفتند که با خلق خدا همین جوری برخورد کنند.
ملایی: امام صادق(ع) فرمودید؟
حجت الاسلام نظافت: حضرت عیسی. ایشان این گونه عمل میکردند. دارد که مرحوم امام(ره) وقتی که میآمدند قبل از انقلاب زیارت امام رضا(ع)، از همه معنویتر بود ولی امام زودتر زیارت را ترک میکردند میرفتند چایی آماده کنند برای زوار. میگوید امام رضا عزیز است زائرش هم عزیز است. خدمتگزاری برای او افتخار است. والحمدالله این چند روز مشهد سراسر الحمدالله خدمت، محبت. چقدر قشنگ است، چقدر زیباست. این فرهنگ در کشورهای دیگر نیست. یعنی ما قدر کشور خودمان را نمیدانیم، قدر فرهنگ خودمان را نمیدانیم. این که امام رضا فرموند: «لَؤ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامنا لاتَبِعُونا» فرمود اگر مردم دنیا بدانند سخنان ما چقدر قشنگ است، سیره ما چقدر قشنگ است، همه میآیند پیرو ما میشوند. در عزت بخشی امام رضا(ع) راوی میگوید من ندیدم امام رضا احدی را با سخنش جفا بکند. یعنی سخنان تند و تیز و تحقیرکننده نداشت. این یک. دو فرمود وقتی کسی حرف میزد وسط حرفش نمیپرید. باز این احترام، عزت بخشی. صبر میکرد تا تمام بشود. سوم فرمود اگر قدرت داشت حاجت برآورده کند رد نمیکرد. چون وقتی کسی را رد میکنیم تحقیر میشود، طرف آبرویش را کف دست گرفته است یک درخواستی کرده است. اگر میتوانیم برآورده کنیم. و چقدر مهم است این کارمندان محترم ادارات بدانند چه فرصت خدمت برایشان فراهم است، فرصت اقتدا به علی بن موسی الرضا(ع). بعد میگوید امام رضا پایش را جلوی هیچ کس دراز نکرد. یعنی متواضع و احترام برای مخاطب قائل میشد. فرمود جلوی هیچ کس تکیه هم نمیداد. اشکال ندارد تکیه دادن، بس که مراقبتهای شدیدی میکرد امام رضا، ادبی که در برابر مخاطب داشت. من هم یک وقت یادم است اوایل طلبگی رفتم دیدن یکی از علمای بزرگ مشهد، مرحوم آیت الله میرزا جواد آقای تهرانی. من یک طلبهای بودم 16 سالم بود، یک نوجوانی بودم. ایشان در برابر من خودشان آمدند در را باز کردند. بعد رفتیم در بیرونی منزلشان نشستیم و ایشان دو زانو نشسته بود، گوشهایشان هم سنگین بود این جوری میکردند سخنان مرا گوش بدهند. این که میگویند عالم میمیرد بدنش میرود زیر خاک ولی تصویرش از دلها نمیرود. «اَعیانُهُم مَفقُودَه، اَمثالُهُم فِي القُلوبِ مَؤجُودَه» بدنشان میرود زیر خاک ولی تصویرشان فراموش نمیشود. این جوری بودند، یعنی علمای ما هم همین جوری بودند، بزرگان همه همین جوری بودند. جبهه یادم است یک وقت همین سردار قاآنی، از زندهها هم بگوییم، همواره از مردهها نگوییم. که الان فرمانده سپاه قدس، جانشین سردار سلیمانی. یک بسیجی نوجوانی بودم. نیم ساعت، 20 دقیقه، وقت ایشان را گرفتم و ایشان با اشتیاق و با دقت گوش میداد. اطرافیان ایشان یادم است حوصلهشان سر رفته بود که آقا ول کن، ایشان کار دارد. میخواهم بگویم این سیره است، این احترام گذاشتن. و ما باید به بچههایمان احترام بگذاریم.
ملایی: ما بعضی وقتها حوصله حرف زدن بچههای خودمانم را هم نداریم، حالا بچه غریبه که جای خود.
حجت الاسلام نظافت: بچهها را عزیز بار بیاوریم، وقتی دارد حرف میزند خوب گوش بدهیم. پسرم بگوییم، عزیزجان بگوییم، با او همنوایی کنیم، همدردی کنیم، با ابرویمان، با چشممان، واکنش نشان بدهیم که سر ذوق بیاید برای حرف زدن و او شخصیت پیدا کند. مهمترین عنصر تربیت اسلامی عزت بخشی است، تکریم. که در نهج البلاغه داریم: «مَن کَرُمَت عَلَیهِ نَفسُه هَانَت عَلَیهِ شَهَواتُ» فرمود اگر کسی احساس کرامت به او دست بدهد شهوت در چشم او خوار میشد. دیگر این آدم حاضر نیست بیاید برود آشوب کند، فریب دشمن را نمیخورد، دست به کارهای پست نمیزند. ببینید یعنی واقعاً یک جاهایی کار ما در تربیتمان یک جاهایی گیر دارد. باید بچهها با کرامت نفس، با عزت، تربیت بشوند. راهش همین است، همین مدلی که امام رضا(ع) رفتار میکردند. میگوید ندیدم احدی از غلامان را، کنیزان را، دشنام بدهد. میدانید غلامان فرهنگ اسلامی که نداشتند. غلام یعنی که؟ یعنی کسی که در جنگ با مسلمانها اسیر شده است حالا آوردنش.
ملایی: از فرقه دیگری بوده است، اصلاً از فرهنگ و مذهب دیگری.
حجت الاسلام نظافت: بله. بعد طبیعتاً آنها یک جوری رفتار میکردند که باید این کسی که شخصیت فرهنگ اسلامی دارد باید عصبانی بشود. دشنام نداد. و دیگران غلامها را فحش میدادند، شلاق میزندند، کتک میزدند. غلامهای ائمه معصومین بعضیهایشان مستجاب الدعوه شدند، بعضیهایشان شدند جزو عرفای بزرگ، چون این الگوها را دیدند. کنیز حضرت زهرا، فضه، چون این الگوی حضرت زهرا را دید که حضرت زهرا محترمانه برخورد میکردند عوض شد، زیر و رو شد، مقامش به آنها نرسید ولی دارد که در همان قضیهای که «یطعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسکیناً وَ یَتیماً وَ اَسیراً»، در آن قضیه ایثار ایشان هم مشارکت کرد. و میگویند فضه تا آخر عمر فقط با قرآن حوائجاش را میگفت، یعنی آن قدر بر قرآن مسلط بود که اگر میخواست بگوید آب میخواهم، هر چه که میخواست با دیگران گفتگو کند از آیات قرآن با آیات قرآن مقصودش را میرساند. این سیره است که آدمهای فرودست جامعه را میبرد به عرش اعلا. ما نباید بلنگیم در تربیت. این تربیت الگوی عملی میخواهد و این الگو امام رضا است. معلمهای ما، روحانیون، بزرگترها، باید از امام رضا(ع) الگوبرداری کنند. بعد میگوید: «إِذا خَلا وَ نَسَبَ مائِدَةً» میگوید وقتی دیگر کارهای آقا تمام میشد و میخواست سفره پهن بشود سر این سفره آن کنیزها و غلامها را هم مینشاند، فرودستان را مینشاند. این شخصیت دادن است که هنگام غذا نمیگوید سفره آنها را جدا کنید. حتی یک وقت یک کسی پیشنهاد داد که سفره آنها جدا بشود برخورد کرد. امام رضا نمیگذاشت سنگ کجی گذاشته بشود، سنت کجی گذاشته بشود. و ما گاهی مقابله نکردیم. آقای ملایی ما اول انقلاب یک صفا و صمیمیتی داشتیم، آن صفا کم شد، ذره ذره هم به انحراف کشیده شد.
ملایی: آرام آرام آن سیره را از دست دادیم.
حجت الاسلام نظافت: بله. یعنی نفر اولی شروع شد این کار را کرد جلویش را نگرفتند، ادامه پیدا کرد. امام رضا(ع) بلافاصله مقابله کردند.
ملایی: حالا حاج آقای نظافت فرصت خوبی است ما الان در حرم امام رضا(ع) هستیم. حالا بینندههای ما هم بینندههای عمومی هستند هم بینندههای تخصصی هستند هم از نخبگان و مسئولین و خواص. دارند میبینند، میشنوند این برنامه را، لطف دارند نسبت به برنامه سمت خدا. یک فرصت است برای همه ما، یک تطبیقی بدهیم این فضای عرفانی و روحی که الان داریم از طریق قاب سمت خدا میبینیم و این حال خوب روحی را با آن چه که در سیره عملی امام رضا است. بگوییم یا امام رضا! ما ارادتمان ثابت، حاجت خواستنمان هم به جای خود، یک مقدار هم میخواهیم یاد بگیریم حالا که چه رفتارهایی بکنیم.
حجت الاسلام نظافت: چه کسی به امام رضا نزدیکتر است؟ آن که دستش به ضریح گرفته است یا آن کسی که خلقش رضوی است؟
ملایی: مسلم است آن کسی که خلق رضوی دارد.
حجت الاسلام نظافت: خلق. ممکن است یک کسی توفیق پیدا نکرده بیاید زیارت اما چون خلق او رضوی است نزدیکتر از من است.
ملایی: عمل میکند به فرمایش آقا.
حجت الاسلام نظافت: قرب باید پیدا کنیم با ائمه معصومین. قرب روحی که کنار امام رضا هارون الرشید دفن است ولی او در جهنم، امام رضا در بهشت. فاصله زیاد است. این قرب جسمانی نیست، قرب جسمانی هم خوب است ولی اصالت با قرب روحی است. وقتی من افکارم رضوی باشد، اخلاقم رضوی باشد، به امام رضا نزدیک هستم. خدا برای بچه نوح چه میگوید؟ بچه او است. میگوید: «إِنَّهُ لَیسَ مِن اَهلِ» او از اهل تو نیست. چرا؟ چون از نظر فکری و اخلاقی سنخیت ندارد. این سنخیت بسیار مهم است. امام حسین(ع) داشتند رد میشدند، سوار اسب بودند. چند تا غلام نشسته بودند داشتند نان خالی میخوردند. به امام حسین گفتند بفرمایید. میدانستند آقا متکبر نیست، بدش نمیآید. آقا از اسب آمدند پایین، با خودشان زمزمه کردند که خدا آدم متکبر را دوست ندارد. یعنی رفتار من رفتار متواضعانه است ولو آنها فرو دست هستند در چشمها کوچک هستند. نشستند سر سفره آنها، با آنها هم غذا شدند. این عزت بخشی است، احترام گذاشتند، دعوت آنها را اجابت کردند. پولدارها دعوت کنند با سر میروند، مستضعفها دعوت کنند شاید بروند.
ملایی: اکراه.
حجت الاسلام نظافت: با اکراه. بعد امام حسین(ع) نشستند با آنها هم غذا شدند. بعد به آنها گفتند شما هم تشریف بیاورید. روزی که آنها آمدند منزل امام حسین(ع) به کنیزشان گفتند بهترین پذیرایی را کن. نمیگوید وقتی مدیرکل میآید پذیرایی خوب، میگوید این فرودست جامعه پذیرایی خوب.
ملایی: تکریم حسابی.
حجت الاسلام نظافت: یک کلیپی مربوط به اربعین دیدم که این عراقی کفش طرف را در میآورد، خسته شده بود جورابش را در میآورد، پاهایش را میبوسید، تمیز میکرد. این الگوی صفا و صمیمیت است. اینها جاهای دیگر پیدا نمیشود، این در فرهنگ رضوی است. حالا عدهای هستند مدام تشویق میکنند که جوانان ما بروند خارج از کشور نمیدادند این جا صفا دارد، عیبهایی داریم ولی صفایی که دارد میارزد تحمل کنیم اشکالات کشورمان را و همه دست به دست هم بدهیم حلش کنیم. با عقب نشینی کردن و عرصه را عرض شود به نااهلان سپردن که مسئله حل نمیشود. امید چه زمانی پیدا میشود؟ وقتی نقاط مثبت فرهنگمان را ببینیم، فرهنگ ما فرهنگ رضوی است، این فرهنگ را جای دیگر ندارند. حالا البته ممکن است در عمل کاستیهایی باشد که همه باید تصمیم بگیریم اهل عمل باشیم. دارد که امام جواد(ع)، امام علی النقی امام هادی(ع)، یک دعایی را آموزش دادند برای این که آدمها عزیز بشوند.
ملایی: امروز چهارشنبه است، متعلق به چهار امام از جمله امام هادی.
حجت الاسلام نظافت: فرمود بگویید «یا عزیزَ العِزِّ فِي عِزّه، ما اَعزَّ العِز فِي عِزِّه» ای خدای عزیزی که در عزتات هم عزیزی. ببینید ما گاهی عزیزیم ولی در همان لحظه عزیز نیستیم. چرا؟ چون بالاخره هر لحظه ممکن است که این نعمت گرفته بشود و عزت ما خدشهدار بشود. عزتی که وابسته به نعمت باشد دیگر عزت پایداری نیست. خدا عزتش پایدار است. بعد بگو «یا عَزیز، اَعِزَّنی بِعِزِک» ای خدای عزیز! با عزت خودت مرا عزیز کن. «وَ أَیِّدنِي بِنَصرِکَ» با نصرت خودت مرا تدیت کن. «وَ اذفَع عَنِّي هَمَزاتِ الشَّیاطِینِ» خدایا وسوسههای شیاطین را از من دفع کن، که همه ما در معرض وسوسههای شیاطین هستیم. «وَ امنَع عَنِّي بِصُنعِکَ» خدایا با لطف خودت شیطان را از من دور کن و منع کن. مرا از بهترین مخلوقاتت قرار بده «یا واحِدُ، یَا أَحَدُ، یَا فَردُ، یَا صَمَدُ» این حرز است. میشود این را نوشت. عزیزانی که دوست دارند حرزی همراه خودشان داشته باشند این را بنویسند.
ملایی: حالا دوستان ما در فضای مجازی برنامه همه روایات، مستندات قرآنی، از جمله ادعیهای که میفرمایند کارشناس محترم را در کانال برنامه در ایتا میگذارند. من وعده میکنم انشاءالله دوستان در اولین فرصت بگویند. ولی یک بار دیگر برای آنهایی که میخواهند الان یادداشت کنند ممکن است ایتا نداشته باشند.
حجت الاسلام نظافت: این در مفاتیح صفحه 863 است. حالا من یک بار دیگر میگویم.
ملایی: حالا یک بار دیگر شمردهتر بگویید.
حجت الاسلام نظافت: ضبط کند با گوشی. «یا عزیزَ العِزِّ فِي عِزّه، ما اَعزَّ العِز فِي عِزِّه، یا عَزیز اَعِزَّنی بِعِزِک، وَ أَیِّدنِي بِنَصرِکَ، وَ اذفَع عَنِّي هَمَزاتِ الشَّیاطِینِ، وَ امنَع عَنِّي بِصُنعِکَ وَ اجعَلنِي مِن خِیارِ خَلقِکَ، یا واحِدُ، یَا أَحَدُ، یَا فَردُ، یَا صَمَدُ». یعنی برای این که ما به عزت دست پیدا کنیم دعا یاد میدادند، یعنی از طریق دعا هم انتقال معارف صورت گرفت. خودشان هم الگو بودند، مستقیم هم آموزش میدادند و میگفتند چه کار بکنیم. خدای متعال میخواهد ما عزیز باشیم منتها باید عوامل عزت را بدانیم، عوامل ذلت را هم بدانیم. اگر بینندگان عزیز یادشان باشد رسیدیم هفته قبل این عامل ذلت که سوال است. میگویند تا جایی که ممکن است درخواست نکنید. بندههای خدا درخواست نکند، سعی کن روی پای خودت بایستی. البته اگر مجبور شدی عرض کردیم به جوانمرد، به متدین، به کریم، رو بزن، به هر کسی، به اهلان، رو نزن. در مورد سائل داریم که شما سوال نکنید اما اگر کسی آمد سوال بکند تا جایی که میتوانید حاجتش را برآورده کنید. باز به سائل آموزش دهید که برو گدایی نکن. آن را یک وقت دیگری به او آموزش هم باید داد اما هر کسی یک تکلیفی دارد. آن تکلیفش این است که سوال نکند، ما تکلیفمان این است که اگر از ما سوال شد تا جایی که میتوانیم حاجت برآورده کنیم. اگر نمیتوانیم چگونه او را رد کنیم عزتاش خدشهدار نشود. و لذا در روایت داریم: «رَدِّ جَمیل اَؤ بَصیر» یا به زیبایی رد کن یا اندکی بده که دست خالی ندهد. اگر هم فرض کنید یک درخواستی در اداره از یک کسی میکنند نمیتواند، بگوید با عرض معذرت قانون اجازه نمیدهد یا راه حل آن این است، رد جمیل.
ملایی: که من این کار را برایت انجام بدهم مثلاً.
حجت الاسلام نظافت: با حالت خوش ردش کن، عیب ندارد. قرآن میگوید: «اَمَّا السّائِلَ فَلَا تَنهَر» میگوید گدا را، سائل را، به شکل بد نرانید. نمیگوید حتماً حاجتش را بدهید، آدم نمیتواند ولی گفته است رد جمیل. پیامبر اکرم فرمود: «لا تَقطَعُوا عَلَی السائِل مَسألَتهُ» اگر کسی از شما درخواست کاری را کرد، درخواست پولی را کرد، خواهشاش را رد نکنید. بعد فرمود چون بعضی از مساکین دروغ میگویند، بعضی از فقرا دروغ میگویند، اگر نبود که بعضیها دروغ میگویند امکان نداشت کسی سائل را رد بکند و به فلاح برسد، رستگار نمیشد. اما اگر رد بکنند این جوری نیست که رستگار نشوند. چرا؟ چون بالاخره در سائلها دروغگو پیدا میشود. و این بنده خدا چون شک دارد، تردید دارد، رد میکند این سبب شد که خدا نگوید که این آقا باید به فلاح برسد.
ملایی: بدبختی و شقاوت و یا بد عاقبتی را رفع کردند.
حجت الاسلام نظافت: آفرین. نشان میدهد مسئله خیلی مهم است. رد سائل خیلی خطرناک است. بودن، در روایات داریم و بعضی از بزرگان، که از یک کنار یک چیزی میدادند که نکند سائل واقعی خدایی نکرده از در خانه ناامید برود که آثار بدی دارد در زندگی.
ملایی: یک عزیزی میگفت. میگفت که بعضی از سائلها، بعضی از آنهایی که حالا دستی دراز میکنند به دامن دیگران، زرنگ هستند، کَیّس هستند. مثلاً میروند جلو میگوید به مولا علی به من کمک کن، یا مثلاً در قمی به حق حضرت معصومه دست مرا بگیر، یا در مشهدی قربان آقا امام رضا(ع) بروم میگوید که به امام رضا مثلاً کمکم کن. کَیّس هستند. بعد ایشان میگفت، میگفت که من حتی اگر آن لحظه به یقین برسم که این نیازی ندارد و حالا دارد تکرار میکند کار تکدیگری خود را، به این اسم که برده است میگویم یا علی تو را عشق است، یا امام رضا شما را عشق است، من دادم. ما این جوری باشیم.
حجت الاسلام نظافت: سلیقهها این جا مختلف است، ظرافتها دارد. گاهی میبینیم شبکههای تکدیگری است.
ملایی: حالا آن یک داستان جدا است.
حجت الاسلام نظافت: اینها برای جامعه خطرناک هستند. گاهی عرض شود خدمت شما، میبینیم طرف معتاد است، پول میدهیم میرود مواد میخرد تقاضای مواد زیاد میشود، بعد عرضه هم زیاد میشود. یعنی نظام عرضه و تقاضا در بحث مواد مخدر است. یک استثناهایی هم دارد ولی میخواهم بگویم اهمیت مسئله را بدانید. گاهی برادر ما میخواهد، همسایه ما یک کمکی میخواهد، این همشهری ما، هم میهن ما آمده است در این اداره، بلند شده از آن سر کشور آمده تهران. یعنی گاهی وقتها بی توجه هستیم. بعد اینها آثار نکبتبار رد سائل در زندگی آدمها میآید، باید ترسید، به همین راحتی رد نکنیم. آن وقت در روایت داریم گاهی سائل میآید نه انسان است، نه جن است، بلکه آمده یک کسی شما را آزمایش کند، خدا فرستاده است. یعنی یک فرشتهای «فَتَمَثَلَ لَها بَشراض سَویا» حضرت جبرئیل به شکل انسان درآمد. گاهی به شکل انسان خدا کسی را میفرستد، فرشتهای را، فرمود انسان نیست، جن هم نیست، فقط میخواهد ما را آزمایش کند. و در نهج البلاغه داریم امیرالمومنین فرمود خدا میگوید مرا یاری کنید. فرمود جند خدا است. خدا میگوید کسی پیدا میشود به منِ خدا قرض بدهد. فرمود خدا که بینیاز است، گنجینههای آسمانها و زمین برای خداست، چرا خدا این جوری حرف میزند. فرمود: «إِنَّما اَرادَ یَبلُوکُم» میخواهد آزمایش کند. یعنی این جملات که در قرآن هست بالاخره خدای بی نیاز بگوید من را کمک کنید، خدای بی نیاز بگوید به من قرض بدهید.
ملایی: از باب همان «إِن تَنصُرُ الله».
حجت الاسلام نظافت: بله. فرمود خدا که نیاز به یاری ندارد. البته ولی خدا نیاز به یاری دارد. منظور از یاری خدا یاری ولی خداست، منظور از یاری خدا یاری ارزشها، یاری دین خداست. منظور از قرض دادن به خدا قرض دادن به این بنده خداست. ولی این تعبیر که به کار رفته است فرمود خدا دارد آزمایش میکند. در روایت قشنگی است امام صادق(ع) راوی میگوید با امام صادق در صحرای منا نشسته بودیم داشتیم انگور میخوردیم. یک گدایی آمد تقاضای کمک کرد. امام صادق یک خوشه انگور به او دادند. این گرفت و بعد برگشت گفت انگور را نمیخواهم، پول بدهید.
ملایی: انگور را پس داد.
حجت الاسلام نظافت: بله. ناشکری کرد، کفران نعمت کرد. گفت من نیاز به انگور ندارم، اگر پول داری پول بده. امام صادق دعایش کردند، فرمود: «یَستَعُ الله عَلَیک» خدا انشاءالله به تو وسعت بدهد. به او پول ندادند. چرا؟ چون کفران نعمت کرد. امام خدایی عمل میکند. «لَئِن شَکرتُم لَاَزیدَنَکُم وَ لَئِن کَفَرتُم إِنَّ عَذابِي لَشَدید». امام ولی با احترام او را رد کردند، دعایش کردند. برگشت پشیمان شد، گفت همان خوشه انگور را بدهید. فرمود برو. بعد فرمود خدا انشاءالله به تو بدهد. هیچی دیگر به او نداد. یک گدای دیگری آمد، امام صادق(ع) به این سه دانه انگور دادند نه یک خوشه، «ثَلاثَه حَبِّات». این را گرفت گفت «الحَمدُللِه رَبِّ العالَمین الَّذی رَزَقَنِي» گفت حمد و سپاس مخصوص خدایی که رب العالمین است. برای سه دانه انگور حمد کرد خدا را. امام صادق هم اصلاً ماموریتش این است که آدمها را خداشناس بار بیاورد، شاکر بار بیاورد، لذت میبرد یکی بگوید الحمدالله. فرمود که بایست، «مَکانَکَ». بعد به غلامش گفت چقدر پول همراهت است؟ راوی هم میگوید 20 درهم، چقدر که دادند. بعد اینها را که گرفت گفت «الحمدالله هذا مِنکَ» گفت خدایا این پولها از تو است، «وَحدَکَ» تو تنها، «لا شَریکَ لَک». یعنی به امام هم برنمیخورد خوش انصاف من به تو پول دادم. امام خوشحال است که این با معرفت است، دست قدرت خدا را پشت دست امام صادق میبیند. آقا فرمود بایست. لباس درآوردند، به او لباس دادند، «خَلَعَ قَمیصً». گفتند این را بپوش. پوشید، گفت «الحمدُلِله الَّذي کَسانی» حمد و سپاس مخصوص خدایی است که مرا پوشاند، «وَ سَتَرَنی». بعد گفت یااباعبدالله «جَزاکَ اللهَ خَیرا» دعا کرد امام را، از خود او تشکر کرد. چون از خود آن فرد هم باید تشکر کرد. گفت «جَزاکَ اللهَ خَیرا»، امام گفتند برو. راوی میگوید که و ما گمانمان این بود که اگر این همین جوری حمد کند امام هم کمک را ادامه بدهد. ببینید ائمه معصومین سائل را اگر رد میکنند با احترام. بعد میگویند «المَعروف بِقَدرِ المَعرِفَه» این آقا عارف بود، گدای عارف را باید مدام تحویل گرفت. یعنی ما به همه به یک اندازه کمک نمیکنیم. آن کسی که معرفت دارد به او کمک بیشتری میکنیم تا معرفت در جامعه قرب و منزلت پیدا کند. ما آدمهای با شخصیت را نیازمند هستند بیشتر کمک میکنیم. چرا؟ چون ما در حقیقت میخواهیم به آن شخصیت، به آن خلقاش، احترام و بها بدهیم، تا به این با یک تیر دو نشان بزنیم. هم مشکل را حل کنیم، هم فرهنگی سازی کنیم، ترویج فضیلتها کنیم. حالا که بحث دعا شد در نهج البلاغه، کلام 225. چون میدانید در نهج البلاغه چند تا دعا هم هست. یکی از دعاها مربوط به عزت است، خیلی قشنگ است. فرمود خدایا آبروی من را با پولداری حفظ کن، یعنی دستم تنگ نباشد، مجبور نشوم دست دراز کنم، «صُن وَجهِي بِالیَسَارِ». یسار یعنی ثروت. «وَ لَا تَبذُل جَاهِيً بِالإقتَارِ» خدایا آبرویم را نریز با تنگی. «فَأستَرزِقَ طَالِبِي رِزقِکَ» آن وقت مجبور بشوم کسانی که از تو روزی میگیرند من باز به آنها رو بزنم. چرا؟ اگر تو رزاق هستی از تو بخواهم.
ملایی: اینها هم خودشان جیرهخوار خوان تو هستند.
حجت الاسلام نظافت: بله. «وَ أَستَعطِفُ شِرَارَ خَلقِکَ» نکند مجبور بشوم از خلق شرور، از آدمهای پست، طلب مهربانی کنم. خدا نکند. گرفتار شرار خلق نشویم.
ملایی: انشاءالله.
حجت الاسلام نظافت: که آنها ذلیلت میکنند رحم نمیکنند، کمک هم نمیکنند.
ملایی: حاج آقا منتها قبل از قرائت قرآن جسارت میکنم عرض میکنم، تقریباً یک دقیقه زمان داریم. این را میخواهیم به یک جایی برسانیم بعد برویم سراغ قرآن کریم.
حجت الاسلام نظافت: بعد حضرت فرمود: «وَ أُبتَلَی بِحَمدِ مَن أَعطَانِي» گرفتار بشوم هر که به من پول داد بگویم باریک الله، هر که نداد بگویم خیلی بدی. این خوب نیست. حمد ما باید الهی باشد، مذمت ما هم باید الهی باشد. ولی وقتی آدم مستضعف میشود گاهی دیگر ترمزش میبرد. حمدش به خاطر پول است، مذمتش به خاطر این که ندادند به انسان، کمک نکردند. بعد میگوید: «وَ أَنتَ مِن وَرَاءِ ذَلِکَ کُلُّهِ وَلِيُّ الإِعطاءِ وَ المَنعِ» تو ماورای همه آدمها تو ولی اعطا هستی، اگر تو خواستی او داده است، اگر تو نخواستی او نداده است. یعنی همه کاره تو هستی. «إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدِیر». این دعاها زمزمهاش خوب است برای این که ما همواره برای ما یادآوری بشود اهمیت عزت.
ملایی: این هدیه معنوی ارزشمند شما در روز اول ماه ربیع الاول در جوار امام رضا(ع) است. حالا باز عرض میکنم که دوستان ما بارگذاری میکنند در فضای مجازی، سایت و صفحات و کانال و اینها. گفت: بر در شاهم گدایی نکتهای در کار کرد، گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود. همه چیز را از او ببینیم. همان بیت اول یکی از ابیات شعر اول برنامه. گفت:
رشته افکار ما بسته به زنجیر اوست
اوست که در سینهها شور و نوا میکند
خیلی ممنون تا این جای کار حاج آقای نظافت. یک مزاح هم با شما بکنم؟
حجت الاسلام نظافت: در خدمتیم.
ملایی: ما امروز آخرین برنامه سمت خدا است که در مشهدیم، یعنی دیروز اولی بود، امروز دومی. به این معنا. انشاءالله شام خدمت شما باشیم امشب؟
حجت الاسلام نظافت: در خدمتیم با افتخار.
ملایی: متشکرم، خیلی ممنونم.
حجت الاسلام نظافت: منت گذاشتید سر ما اگر تشریف بیاورید.
ملایی: اختیار دارید. این را گفتم که بینندههای عزیز بدانند حاج آقای نظافت از مشهد تشریف میآیند سر برنامه. خیلی متشکر حاج آقا.
حجت الاسلام نظافت: اگر به کلبه درویشی میآیید، از هتل صرف نظر میکنید... .
ملایی: نه، کلبه درویشی نمیتوانیم بیاییم، هتل هم نیستیم البته الان هم ولی کلبه درویشی نمیخواهیم بیاییم.
حجت الاسلام نظافت: در خدمتیم. پذیراییاش درویشی نیست.
ملایی: سفرهتان با برکت است آقا. زنده باشید. خیلی متشکرم. در فرصتی که میرویم برای قرآن و برمیگردیم این جرعه آب از سقاخانه آقا علی بن موسی الرضا نصیب هر که آرزومند است. الهی به زودی زود بیایید این جا و خودتان نوش جان کنید. قرآن کریم، صفحه 76، آیات 195 تا 200 از سوره مبارکه آلعمران تلاوت میشود و گوش جان میسپاریم. برمیگردیم و این که ببینیم چقدر زمان داریم با حاج آقای نظافت عزیز و گرانقدر. به نظرم همه شما میگویید بله، عالی است. موافقید ثواب تلاوت آیات امروز و هر آن چه قرآن خواهیم خواند تا آخر وقت را تقدیم کنیم به همین آقای بزرگوار، آقا امام رضا، قرآن ناطق، سلام الله و صلواته علیه. بفرمایید لطفاً.صفحه 76قرآن کریم
ملایی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». «اللّهُمَّ صَلّ عَلَی عَلِیِّ بن مُوسَی الرِّضَا المُرتَضِی». جایتان سبز، جایتان این جا خالی نیست حقیقتاً چون من و دوستانم این جا نایب الزیاره شما هستیم، بندگان صالح خدا این جا شما را یاد میکنند، همکارهای خوب من نایب الزیاره شما هستیم، دعاگوی شما هستیم، در حرم آقای مهربان آقا امام رضا(ع) که تصاویری از آن میبینید و حظ میبرید و الهی که به زودی زود قسمت خودتان هم بشود. و اگر دوست دارید در قربانی اول ماه برنامه هم مشارکت بفرمایید دیگر راههای ارتباطی که همیشه گفته شده است را مرور کنید و عدد 14 را هم به 20000303 بفرستید به شما گفته میشود. و نماز هم به نیابت از شما، از جانب شما، این جا خواند میشود و صدقه هم از جانب شما رد شده است. الهی که تنتان سالم، دلتان خوش، سرتان سبز، لبتان خندان و لحظههایتان امام رضایی باشد. حاج آقای نظافت دیگر 2-3 دقیقهای زمان داریم.
حجت الاسلام نظافت: خلاصه بحث این است که برای عزت به عنوان یک ثروت ارزش قائل باشیم، اسلام دین عزت است و از این منظر به اسلام نگاه کنیم. بسیاری از دستورات یک جهتش این است که میخواهند عزت حفظ بشود. اگر به خانمی میگویند حجاب داشته باش برای این که این جوری عزیزتر است، برای این که به او به دید یک کالا نگاه نکنند، برای این که به او به دید هوسآلود نگاه نکنند، برای این که یک ابهتی داشته باشد چون زن از نظر جسمی ضعیفتر است این ابهت میشود یک چتر امنیتی، حکمت دارد دستورات خدای متعال. در حکمت فقط برای عرصه فردی و خانوادگی نیست، عرصه ملی هم هست. ما باید کشورمان در چشم مردم دنیا عزیز باشد. وقتی عزیز باشیم از نظر اقتصادی وضع پیدا میشود، وقتی خواری به تو توجه نمیکنند، به یک کسی که در چشمها کوچک است با او معامله نمیکنند. ما گاهی مواظب نباشیم خودمان را کوچک میکنیم در چشم مستکبران. و یک وقت هم ممکن است مثلاً بخواهیم به آنها لبخند بزنیم تا عزیز بشویم بدانیم عزت دست خداست، آنها عزتشان پوشالی است و قرآن میگوید آنهایی که میخواهند از کفار عزت بگیرند با سرزنش و ملامت میگوید: «أَیَبتَغُونَ عِندَهُمُ العِزَّ» میخواهند عزت را از آنها به دست بیاورند؟! آنها تا بتوانند ذلیلات میکنند. آنها به منافع خودشان فکر میکنند. باید حواسمان جمع باشد هر چیزی که تک تک ما را، خانواده ما را، کشور ما را، ملت ما را، ذلیل میکند، خوار میکند، از آن پرهیز کنیم. اگر ما میرویم یک کشور دیگر باید آبروداری کنیم و همه ما... . ائمه معصومین گفتند آبروی ما را حفظ کنید. ما منتسب به امام رضا هستیم، نباید آبروریزی کنیم. اتحاد هم یکی از آن عوامل عزت است، وحدت ملی، انسجام اجتماعی، این حضوری که مردم در این چند روز در خیابانها در سراسر کشور پیدا کردند. این انسجام را که نشان دادند این دشمن شکن است و عزت بخش ملی است. دعا هم بکنیم.
ملایی: بله دیگر، آخر برنامه ما دعاست.
حجت الاسلام نظافت: یعنی ببینید ما زمان جنگ در آن بحرانهای سخت، حاج قاسم سلیمانی در قضیه دفاع از حرم، توسلات خیلی کمک کرد. امام رضا(ع) خیلی عنایت کرده است، حضرت زهرا خیلی عنایت کرده است. من توصیه میکنم به مردم عزیزمان در کنار دقت و مراقبت، از دعا فراموش نکنید، از توسل فراموش نکنید که حتماً عنایت خواهند کرد. خدایا به حق محمد و آل محمد این زوار آقا علی بن موسی الرضا(ع) را همه را به سلامت به اوطانشان برگردان. عزیزانی که نتوانستند زیارت تشریف بیاورند و دلشان این جا بود آنها را شریک زیارت ما، شریک دعای ما، شریک ثوابهای ما بگردان. انشاءالله همه عاقبت بخیر باشند، حوائجشان برآورده بشود. صلواتی بر محمد و آل محمد.
ملایی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». خیلی متشکرم حاج آقای نظافت عزیز. ما امروز این برنامه را از این جا با افتخار در حضور شما تقدیم بینندهها و شنوندهها کردیم و دیگر انشاءالله چهارشنبه بعد که شما تشریف بیاورید استدیو تهران و فکر میکنم که آقا نجم الدین شریعتی هم باشد در برنامه و خلاصه ایشان میزبان شما خواهد بود. ممنونم و ملتمس دعای خیرتان و دعاگوی شما هم هستیم. سلامت باشید.
حجت الاسلام نظافت: موفق باشید.
ملایی: خیلی متشکرم. سپاس از شما بینندههای با صفا، شنوندههای گرامی، شبکه سه، شبکه افق، شبکه جام جم، شبکه ولایت، شبکه رادیویی معارف، هر که از هر طریقی ما را میبیند و میشنود.شما هستید و لحظههای پایانی، این جای ملکوتی و باصفا، آستان ملک پاسبان آقا علی بن موسی الرضا علیه آلاف و تحیه و الثنا. متشکرم از همراهیهای شما، از همه حمایتهایتان. و فردا برنامه را با حضور حاج آقای عاملی انشاءالله تماشا کنید. در پناه آقایی باشید که میخواهیم با هم صلوات خاصهشان را زمزمه کنیم.