اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1401-06-28-حجت الاسلام فرحزاد -شرح دعای چهل و دوم صحیفه سجادیه و نکاتی پیرامون معرفت نفس

ملایی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَ بِه نَسْتَعِین إِنَّهُ خَیرُ نَاصِرٍ وَ مُعِین». آقایان و بانوان، بینندگان جان، شنوندگان گرامی، سلام بر شما. خیلی خوشحالم از این که دوباره فرصت نشستن روبروی شما و میزبانی از شما بندگان خوب خدا در برنامه سمت خدا برای من فراهم شده است. بعد از این که دو روز برنامه را به مدد آقا اباعبدالله الحسین (ع) از کربلای معلی تقدیم شما کردیم امروز برگشتیم به استدیو همیشگی برنامه در تهران و در خدمت شما هستیم. هر جا و هر جوری که برنامه را همراهی می‌کنید الهی که نگاه مهربان آقا امام حسین (ع) با شما با شد.

دوشنبه شد دوباره و دوشنبه حاج آقای فرحزاد عزیز با ما هستند. کمتر کنم سخن را، کوتاه، برویم خدمت حاج آقای فرحزاد که بهترین  و بیشتری بهره را ببریم ان‌شاءالله. سلام علیکم.
حجت الاسلام فرحزاد: علیکم السلام و رحمه الله. خدمت شما و همه بینندگان و عزیزانی که بعداً این برنامه را دنبال می‌کنند عرض سلام دارم. و زیارت شما و همه دوستانی که مشرف شدند قبول باشد. ان‌شاءالله مکرر هم عتبات، مدینه، مکه، مشهد، خدا توفیق بدهد ان‌شاءالله. من جا دارد که تشکر بکنم از عزیزانی که برای اربعین، چه در عراق چه در ایران، و خیلی عزیزانی که جا ماندند در ایران هم روز اربعین راهپیمایی‌های خیلی مفصل و عزاداری‌های خیلی زیبا و جمعی برگزار شده است. ان‌شاءالله این سنت‌ها هر چه بهتر، باشکوه‌تر، ادامه پیدا کند. من واقعاً آقای ملایی و بیننده‌های عزیز می‌دانند مردم عراق در ایام اربعین واقعاً سنگ تمام می‌گذارند، یعنی واقعاً مهمان نوازی‌شان حالا چه مسئولینی که همکاری کردند، مخصوصاً من خیلی غصه اتباع غیرایرانی را می‌خوردم و عزیزان پاکستانی، افغانی، احیاناً در ایران یا از مرز می‌آمدند مانع می‌شدند. الحمدالله عراق قبول کرد این عزیزان هم به آرزویشان رسیدند، خیلی سهل گرفتند. و هر نوع خدمتی که هر گروهی کردند. حالا مرزبانان عزیز، نیروهای نظامی و انتظامی، موکب‌داران، خیرین، برنامه سمت خدا که بسیاری از جوان‌ها و نوجوان‌های زائر اولی را خیرین بانی شدند فرستادند و واقعاً با هیچ زبانی من نمی‌توانم تشکر کنم. واقعاً مسئولین عراقی شب و روز وقت گذاشتند و می‌طلبد من از مسئولین مملکتمان تقاضا و خواهش دارم که از الان برنامه ریزی اربعین سال آینده را نمی‌شود گذاشت برای 20 روز، یک ماه، دو ماه جلوتر. این زیرساخت‌هایی که لازم است برای سهل الوصول بودن و رفت و برگشت زوار و این فکر می‌کنم سنتی است که پایدار ان‌شاءالله می‌ماند و ما خیلی امید داریم. ببینید اربعین در هیچ کجای دنیا چنین جمعیتی اجتماع نمی‌کنند، چنین جمعیتی پذیرایی نمی‌شوند. من می‌خواهم عرض بکنم بدون مبالغه شبه معجزه است. یعنی شما مثلاً حدود 20 میلیون نفر را بخواهید آب خالی بدهید، با آن کمبود خشکسالی آب، غذا، سرویس بهداشتی، وسایل خواب، استراحت. واقعاً من این 20 میلیون اگر در هر کشوری بروند ممکن است قحطی بشود یعنی مگر این که برنامه ریزی خیلی طولانی از قبل داشته باشد. شما اگر 3 میلیون نفر در تهران خود ما بیایند قحطی می‌شود مگر برنامه ریزی شده باشد. یک کربلا یا شهر کوچک و خوشبختانه خیلی‌ها قبول کردند که زود برگردند. خود عزیزانی که عراقی هستند یک لبیک یاحسین می‌گویند با دست بلند می‌کنند اشاره می‌کنند برمی‌گردند. خیلی از عزیزان به ما رسیدند گفتند ما اربعین رفتیم ولی نتوانستیم حرم برویم، ضریح برویم. هیچ ایرادی ندارد. اصل حضور است، اصل حاضر بودن است، اصل آن پیاده‌روی و در این مسیر قرار گرفتن است. و خیلی‌ها هم که نتوانستند بروند الحمدالله بانی خیر شدند، کمک به زوار کردند. من همین جا تشکر باز ویژه بکنم. خادم‌هایی که در هر کجا خدمتگذار بودند، چه در موکب‌های ایران، سر راه، در مسیر یا آن جا، قطعاً قطعاً اجر و ثواب و پاداششان از زوار و زائر بودن بالاتر است. من گاهی این مثال را خیلی زدم و  گفتم. آن‌هایی که می‌آیند در هیئت‌ها یا زیارت، عتبات، مشاهد مشرفه، این‌ها مهمان اهل بیت هستند. اما آن‌هایی که خدمت می‌کنند چه؟ آن‌ها دست و بازوی امام هستند، یعنی در واقع حلقه اول اتصال. امام هشتم (ع)، این بشارت را به شما بدهم. روایت داریم وقتی که از کارهای متفرقه فارغ می‌شدند «جَمَعَ اَهلَهُ وَ حَشمَ»، تعبیر روایت است. یعنی آن نگهبان و خادم و غلام و کنیز و همه خدمتگزارها را سر سفره خودشان جمع می‌کردند.
ملایی: کنار خودشان.
حجت الاسلام فرحزاد: مهمان‌ها را در مهمانخانه اما خودی‌ها و خدمه را سر سفره خودشان. «یَعنِسُ بِهِم وَ یحدِثُ وَ یُونِسُ» با آن‌ها گپ و گفتگو می‌کردند. هر کس که در دنیا با این‌ها است آخرت هم با این‌ها است. ان‌شاءالله حلقه اول باشیم. یعنی بالاتر از زائر بودن، خادم بودن است. من باز یک خاطره دیگر هم بگویم، داستان زیبایی است. ما خیلی موقع غصه می‌خوریم چرا زیارت نرفتیم، چنین نکردیم، چنان نکردیم. بالاتر از زیارت چیست؟ امر امام را اطاعت کنیم، رضایت امام حسین را جلب بکنیم. امام حسین دوست دارد من به مادرم برسم، حالا نتوانستم بروم. این کمتر از زیارت نیست. مرحوم شیخ غلامرضا یزدی که خیلی شخص بزرگواری بوده است. شما در اینترنت نام ایشان را بزنید خاطرات خیلی فوق العاده‌ای دارد. شیخ غلامرضا یزدی از یزد می‌رود مشهد، زیارت آقا اباعبدالله(ع).
ملایی: کربلا.
حجت الاسلام فرحزاد: نه، می‌رود مشهد. شب اول محرم می‌رسد. خیلی دلش می‌خواسته برود حرم زیارت، یک روستایی می‌آید می‌گوید آقا امشب شب اول محرم است، ما روستایمان روضه‌خوان و سخنران نداریم. ایشان شال و کلاه می‌کند و خلاصه همراه ایشان می‌گویند آقا شما هنوز زیارت نرفتید، از راه دور، از یزد آمدید. شاید آن موقع هم با حیوان یا پیاده می‌آمدند. این جمله خیلی زیباست آقای ملایی. ایشان می‌فرمایند که امام رضا(ع) زائر خیلی دارد ولی نوکر کم دارد. امام رضا زوار، زائر، خیلی دارد ولی نوکر، خادم، کم دارد. می‌خواهم نوکر باشم. خوشا به حال آن‌هایی که در این ایام اربعین، دهه آخر، بعدش، الان هم الحمدالله خراسان رضوی دارند آماده می‌شوند برای پذیرایی میلیون‌ها زائری که دهه آخر ان‌شاءالله مشرف می‌شوند.  و خواهش هم داریم زیاد نمانند، یعنی واقعاً جا را بدهند به بقیه عزیزانی که بتوانند بیایند. زیارت کوتاه و مختصر هم امام قبول می‌کند، یعنی مهم این است که ما حاضر باش بزنیم. ان‌شاءالله خدا توفیق بدهد یکی از امیدواری‌های ما همین است، این سخاوت‌ها، این خدمتگزاری‌ها، این یگانه بودن‌ها، دل‌ها یکی شدن. همه شیعیان عالم در یک اجتماع بزرگ در شهر کربلا جمع می‌شوند دشمن نمی‌تواند ببیند. لذا به انواع و اقسام کارها چوب لاچرخ می‌گذارند، یا ایراد می‌گیرند، یا ایرادهای جزئی را خیلی بزرگ نشان می‌دهند. ایرادها را برطرف کرد، ما هم انتقاد داریم، ایراد داریم، شکی نیست. ولی هزارها حسین و زیبایی‌ها را شاید بشود صدها مستند و فیلم زیبا. آقای ملایی حالا این هم خیلی یادم می‌رود بگویم. خیلی از عزیزان یک بزرگواری یک موقعی از قطر مهمان من بود، تاجری بود. گفت حاج آقا من یک فراخوان دادم برای جهانگردها. جهانگردها هم اصلاً خیلی‌هایشان لالیک‌ هستند، خیلی‌هایشان لامذهب هستند یا مثلاً یهودی است، مسیحی است، هر دینی دارد. یک چنین مجتمعی است، اگر می‌آیید به اصطلاح من آن جا از شما پذیرایی می‌کنم. می‌گفت این‌ها جمع شدند آمدند. چنین شکوهی، چنین پذیرایی مجانی و صلواتی و مفتی، هیچ کجای دنیا ندیدند. به قدری تحت تاثیر قرار گرفتند یک عده‌شان شیعه شدند، مومن شدند، مسلمان شدند و یک عده دیگر هم با اشک شوق و گریه و ناله برگشتند. خیلی از جهانگردها می‌آیند برای تماشا، تفریح، ولی جذب می‌شوند. جذبه امام حسین خیلی فوق العاده است. ان‌شاءالله امیدواریم که این‌ها خیلی‌ها قبل از ظهور یک بزرگی از علما فرموده بود امام حسین را در دنیا می‌شناسند، معرفی می‌شود، که بعد که آقا امام زمان می‌آیند به دیوار کعبه تکیه می‌دهند می‌گویند من پسر امام  حسین هستم، جدم امام حسین است. می‌گویند امام حسین را می‌شناسیم، شما هم همان برنامه و راه را می‌خواهید پیاده بکنید. ان‌شاءالله این‌ها را به فال نیک می‌گیریم که ان‌شاءالله مقدماتی باشد برای این که مردم دنیا با اهل بیت آشنا بشوند و راه و روش اهل بیت و ان‌شاءالله مقدمات آمدن آقا امام زمان فراهم بشود.
ملایی: الهی آمین. خیلی متشکرم حاج آقای فرحزاد. یکی دو تا نکته را من با اجازه شما با مخاطبین عزیزمان مطرح بکنم، خیلی سریع و وقت را نگیرم. یکی این که حاج آقای فرحزاد شما می‌فرمایید مسئولین مثلاً موکب‌دارها و خیرین و این‌ها، یک بخشی به من هم برمی‌گردد، منِ زائر. نگذارم مثلاً گذرنامه‌ام را 5 روز به اربعین بروم، کار نیروی انتظامی سخت می‌شود یا کار پلیس سخت می‌شود. از همین الان گذرنامه را بالاخره باید گرفت، از الان بگیریم بگذاریم لبِ طاقچه باشد. این یک نکته. نکته دوم این که همکارهای من یک گزارشی تهیه کردند از آن برنامه اهدا هزینه‌هایی که ما دادیم به زائر اولی‌ها. یادم نرود ان‌شاءالله آخر برنامه آن را تقدیمشان خواهیم کرد. نکته بعدی هم این که هم گروه سمت خدا و همه خادمان رسانه‌ای اربعین نائب الزیاره شما، دیگر کارشناسان، دیگر همکاران و مردم عزیز بودیم، بارها و بارها با خلوص نیت هم سعی کردیم برای آن‌ها زیارت بکنیم الحمدالله رب العالمین. حالا دیگر ما در محضر شما هستیم.
حجت الاسلام فرحزاد: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ / الحَمدُللهِ رَبِّ العالَمین» «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». دعای چهل و دوم صحیفه سجادیه که در ختم قرآن حضرت این دعا را انشا فرمودند. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ» تکرار صلوات در ضمن دعا. درود بر پیغمبر و آل او، خدایا نازل بفرما. «وَ احْطُطْ بِالْقُرْآنِ عَنَّا ثِقْلَ الْأَوْزَارِ» یکی از برکات قرآن این است که میکروب‌زدایی می‌کند، گناه‌زدایی می‌کند. به خدای متعال عرضه می‌دارد خدایا به وسیله این قرآن ما را از سنگینی گناه و وزر وبال گناه حفظ بکن، نگه‌دار. «وَ هَبْ لَنَا حُسْنَ شَمَائِلِ الْأَبْرَارِ» به وسیله قرآن اخلاق و صفات ابرار و نیکان به ما مرحمت بفرما. «وَ اقْفُ بِنَا آثَارَ الَّذِينَ قَامُوا لَكَ بِهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَ أَطْرَافَ النَّهَارِ» خدایا ما را پیرو کسانی قرار بده که با قرآن در شب و روز مشغول هستند و دائم التلاوت هستند، با قرآن مشغول دارند، قرآن را در شب و روزشان اقامه می‌کنند تا این که این همنشینی با قرآن ما را پاک کند از هر پلیدی و ناپاکی، «حَتَّى تُطَهِّرَنَا مِنْ كُلِّ دَنَسٍ بِتَطْهِيرِهِ». «وَ تَقْفُوَ بِنَا آثَارَ الَّذِينَ اسْتَضَاؤُوا بِنُورِهِ» خدایا ما را جزو پیروان کسانی که قرار بده که با نور قرآن دلشان روشن شده است و حرکت می‌کنند، ما را پیرو کسانی قرار بده که آرزوها و خیالات و توهمات دنیایی آن‌ها را مشغول نکرده است به عمل آخرت که آن‌ها را با غرور خودش دنیا گول زد، ما را گول نزند و از دار دنیا به سلامت به آخر کوچ کنیم. نکته‌هایی راجع به قرآن عرض کردم. یکی از نکته‌هایی که درباره قرآنن باید توجه عزیزان داشته باشند این است که قرآن برای همه افراد خیلی خوب و نورانی است ولی برای بچه‌ها، نوجوان‌ها، جوان‌ها خیلی بیشتر. یعنی ما متاسفانه یک ایراد بزرگی که در مملکت ما است که در خارج این طور نیست. در خارج از ابتدایی که بچه دنیا می‌آید برای او برنامه ریزی می‌کنند حتی دوران حاملگی و بعد مهد کودک روی بچه خیلی کار می‌کنند، دبستان خیلی کار می‌کنند. ما متاسفانه بچه را رها می‌کنیم، وقتی که می‌رود به دانشگاه که شکل گرفته است و ساخته شده است بعد نهاد رهبری می‌گذاریم، انجمن اسلامی می‌گذاریم، بسیج می‌گذاریم، چه می‌گذاریم، چه می‌گذاریم. این شکل گرفته است، ما این بچگی‌هایش را رها کردیم، ما باید از صفر شروع کنیم. امیرالمومنین(ع) به امام مجتبی(ع) در نامه فرمودند: «فَبادَرتُکَ بِالأَدَب قَّبلَ أن یَقسُوَ قَلبُکَ» من در سن خردسالی و کم سن و سالی به ادب مبادرت کردم تو را بسازم قبل از این که بزرگ بشوی دلت قسی بشود. ما حدیث داریم چیز یاد دادن به انسان خردسال مثل نقش در سنگ است. بعضی سنگ‌ها می‌بینید نقش‌آفرین می‌کنند یا خطوطی در آن نقش می‌کنند صدها سال می‌ماند. اما در سن پیری بخواهید چیزی را نقش بکنید مثل نقش بر آب است، همین انگشتت را که برداری آب هم می‌آید. ما روی بچه‌ها خیلی کم کار می‌کنیم، واقعاً باید یک فکری بکنیم، فکر اساسی و مهم. لذا پیغمبر ما فرمودند که: «اَدِّبُوا اولادَکُم عَلی حُبِّ النَّبی وَ حُبِّ أَهلِ بَیت وَ تلاوَةِ القُرآن» بچه‌هایتان را با سه چیز ادب کنید. 1) عشق و محبت به پیغمبر. بهترین الگو پیغمبر است. 2) محبت اهل بیت. هر جور که می‌توانیم. من این نکته را هم عرض بکنم. خیلی‌ها در اربعین یا مشهد می‌خواهند مشرف بشوند این دهه که پیش رو است با بچه‌هایشان بروند، با خانواده‌هایشان بروند. من باز هم تشکر می‌کنم طرحی که به ذهن دوستان سمت خدا آمد که جوان‌ها و نوجوان‌ها را بانیان بانی بشوند بفرستند. یک بزرگی از اساتید می‌فرمودند افرادی که بچه‌ها، نوجوان‌ها، بچه‌هایشان را می‌برند برای زیارت، حالا مکه، مدینه، کربلا، مشهد، یک نوری از آن امام معصوم، از لطف خدا می‌خورد به این‌ها جذبشان می‌کند و این‌ها را بیمه می‌کند، یعنی دیگر مارک امام حسین روی آن خورده است، مارک کربلا خورده است، مارک  امام رضا خورده است.
ملایی: تضمین سعادت.
حجت الاسلام فرحزاد: تضمین سعادت است. این هم حالا چیز جالبی است. آیت الله اراکی از مشهد برگشته بودند، یکی از دوستان می‌گفت رفتیم دیدن ایشان. به ایشان گفتیم آقا مشهد خوش گذشت؟ فرمودند بله، خیلی خیلی خیلی خوش گذشت. بعد فرمودند می‌دانی چرا خوش گذشت؟ چون که آن‌ها به مهمان نگاه نمی‌کنند، به صاحبخانه نگاه می‌کنند. آن‌ها فرمودند: «اَکرِمِ ذِکر فَلَؤ کانَ کافِر» یعنی مهمان ما هر کس که شد ولو کافر باشد، اصلاً خدا را قبول ندارد ولی مهمان شده است. یکی از چیزهایی که در اسلام حالا من 10-15 تا از این موارد پیدا کردم، استثنا ندارد مهمان است. می‌گوید مهمان کافر مطلق هم است، بت‌پرست‌هم است، مهمان شد اکرامش واجب است. لذا این جهانگردهایی که هیچی را قبول ندارند مهمان امام حسین می‌شوند حتماً حضرت به آن‌ها نظر می‌کند، شکی در آن نیست. لذا فرمودند نه این که ما لایق باشیم، ما نالایق هم باشیم کرامت آن‌ها خیلی بزرگ است. «عادَتُکُمُ الاِحسان وَ سَجِیَّتکُمُ الکَرَمُ» در وجودتان کرم خوابیده است. لذا می‌فرماید که بچه‌هایتان را با مهر و عشق پیغمبر و اهل بیت و تلاوت قرآن، با این سه چیز تربیت بکنید. باز پیغمبر خدا فرمودند: «مَن قَرَاَ القُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ اِختَلَطَ القُرآنُ بِلَحمِهِ وَ دَمِهِ». پدر مادرهای عزیز، خیلی از شما برنامه ریزی می‌کنید بچه‌تان زبان انگلیسی یاد بگیرد، ورزش‌های کذایی یاد بگیرد، هنرهای کذایی، این‌هایی که خوب هم است، ما نمی‌گوییم آن‌ها ممکن است نیاز جامعه باشد. ولی تمام این‌ها برای 50 سال، 70 سال دنیا است. من بهترین مثل بلبل انگلیسی صحبت می‌کنم، بالاترین هنرهای دنیا را دارم، بالاترین ورزش‌ها را هم بلد باشم، ولی رفتم در آن  عالم یک غاز، یک سر سوزن دیگر تمام شد، ارزش ندارد.
ملایی: به درد نمی‌خورد.
حجت الاسلام فرحزاد: به درد نمی‌خورد. اجازه بدهید یک خاطره زیبا بگویم. آیت الله بهاءالدینی رحمت الله علیه، که خیلی شخص بزرگی بوده است. خدا رحمتش کند و روحش شاد در این ایام. یک موقع سران ارتش آمدند دیدن ایشان. ایشان هم موعظه‌هایش کوتاه و مختصر بود، 5 دقیقه، طولانی‌ترین آن 10 دقیقه. یک نگاهی انداختند تاملی کردند، فرمودند که شما الان نیروهای نظامی هستید. درجه دارد دیگر، مثلاً از یک سرباز صفر شروع می‌شود و نمی‌دانم استوار و ستوان. حالا من این‌ها را جابجا بگویم بلد نیستم. نمی‌دانم سرگرد و سرهنگ و سرتیپ و سرلشکر و سردار و فرمانده بالا، برو بالا تا آخر. آخرش چیست؟ می‌گویند به یک عارفی گفتند شما که هستید، گفت آن که از همه بالاتر است. گفت از همه بالاتر چیست؟ گفت فرمانده کل عالم. گفت بعدش چیست؟ گفت بعدش هیچی است. شاه مملکت بعدش چیست؟ هیچی. گفت من همان هیچی هستم. ایشان فرمودند تمام مدارک دنیایی در نظام همین جور است، موضوع نظامی، فرمانده کل دنیا هست ولی بعد از مردن صفر است، نفس بند بیاید صفر است. در دانشگاه پروفسور است، استاد است، دانشگاه است، چه است، چه است، بالاترین استاد دنیا است، هر مدرکی دارد، تمام. آن جا غیر از این جا است. این آقا سقط الاسلام است، حجت الاسلام است، آیت الله است، که آیت الله العظمی به غیر امام نباید بگوییم. قبول کنیم دیگر آیت الله العظمی امیرالمومنین است، امام زمان است. یعنی بزرگ‌ترین آیت خدا. اصلاً آیت الله شدی، تمام این عنوان‌ها، تمام این اول ثروتمند دنیا، اول نمی‌دانم چی دنیا، اول فوتبالیست دنیا، اول ورزشکار دنیا، اول هنرمند دنیا، اول نقاش دنیا، خطاط دنیا، نفس‌ات بند آمد صفر است. شما را می‌گذارند لای یک کفن، می‌گذارند در قبر. این‌ها با یک نفس پوچ می‌شود، این‌ها می‌شود غیر ماندگار. اما ایمان شما، معرفت شما، ادب شما، اخلاق شما، عشق شما به خدا، عشق شما به چهارده معصوم، اعمال صالح، این‌ها با هیچ چیزی از بین نمی‌رود. هزار بار ما را تیکه تیکه کنند بمیریم اعمال صالح،  ایمان، آن جا یک چیز دیگر می‌خرند، این عنوان‌ها را یک غاز نمی‌خرند، یک تره هم خرد نمی‌کنند. من می‌خواهم به پدر مادرها بگویم همان جوری که ما برای بچه‌هایمان سرمایه‌گذاری‌های کلان می‌کنیم، برای ورزش‌شان، برای هنرشان، بر خطشان، برای نقاشی‌شان، برای زبان خارجی یاد گرفتنشان.
ملایی: برای رفاهشان.
حجت الاسلام فرحزاد: این‌ها را یک جایی قرار بدهیم، یک درصدی. اما برای قرآنی که جاودانه می‌ماند، شما را هم شفاعت می‌کند. حدیثش را خواندم. می‌گوید بچه اگر پدر مادرش کافر هم باشد قرآن بخواند برای پدر مادر تخفیف عذاب می‌شود. بیاییم برای  بچه‌هایمان چیزهای ماندگار و ماندنی سرمایه گذاری کنیم که همه بگویند خدا پدر مادر تو را بیامرزد. کار خیر  بکنیم. در هر صورت می‌فرماید کسی که قرآن بخواند در حالی که جوان است قران با گوشت و خون او قاطی می‌شود، آمیخته می‌شود، در او نفوذ می‌کند. «وَ جَعَلَهُالله عَزَّوَجَل مَعَ السَّفَرَةِ الکِرامِ البَرَرَةِ» خدا با ملائکه‌ای که بزرگوار هستند و اهل نیکی هستند یا با خوبان عالم آن‌ها را محشور می‌کند. «فَإِنَّ القُرآن حَجیزاً یَومَ القیامَةِ» بچه‌هایی که با قرآن بزرگ می‌شوند قرآن روز قیامت از آن‌ها حمایت می‌کند و نجاتشان می‌دهد. امام چهارم(ع) فرمودند: «آیاتُ القُرآن خَزائِنُ العِلم» آیات قرآن مثل گنجینه‌های علم است، مثل یک صندوقی که در آن گوهرهای ارزشمندی است باز می‌کنید، هزارها گنجینه طلا و نقره‌ و چیزهای قیمتی در آن است. می‌فرماید آیات قرآن هم خزائن علم است. «فَکُلَّما فَتَحَتُ خَزائِنَه یَنبَغی لَکَ أن تَنظُرُ فیها». هر آیه‌ای که، هفته قبل مفصل عرض کردیم، که ما بیاییم قرآن، دعا، زیارت‌ها را همین طور از اول تا آخر یک ضرب نگیریم بخوانیم. یک آیه، یک حدیث، روی آن بمانیم، مکث کنیم.
ملایی: تدبر کنیم.
حجت الاسلام فرحزاد: بله. این فرمایشی که آقای بهاءالدینی فرمودند که تمام اعتبارات و عنوان‌های دنیایی با یک نفس پوچ می‌شود ولی عنوان‌های آخرتی با میلیاردها سال. یک مثال خوبی حالا ساده‌تر است بزنم خیلی قشنگ است. یک آقای برقعی داشتیم منبری خیلی خوبی بود در قم، مرحوم سید مرتضی برقعی رحمت الله علیه. ایشان می‌فرمودند که شما بهترین غذا، آن غذایی که از همه لذیذ‌تر است، شما میل فرمودید، نوشیدنی بهترین نوشیدنی. چقدر از این لذت می‌برید؟ لذت آن آنی است، یعنی همان آنی که نوش جان می‌کنید، تمام شد دیگر. یعنی لذت آن ابدی نیست، دائمی نیست. که بگوییم که آقا من کباب خوردم 100 سال دیگر هم... . نه، لذت آن آنی است، لحظه‌ای تمام می‌شود، بعدش دیگر باقی نمی‌ماند. اما همین شما یک یتیمی که الان می‌خواهد برود مدرسه چقدر پیام می‌دهند بچه یتیم لوازم التحریر ندارد، کیف ندارد، لباس ندارد، رویمان نمی‌شود او را مدرسه بفرستیم. یک بچه یتیم را کفالت می‌کنید، خرجی، لوازم التحریر، وسایل، برایش می‌گیریم. یک اجاره نشین را از اجاره نشینی نجات می‌دهید. این لذتش آنی است یا ابدی است؟
ملایی: طبیعتاً این دیگر با ما هست.
حجت الاسلام فرحزاد: هست. یعنی شما هر وقت می‌گویید یعنی واقعاً کیف کردم بچه یتیم را احیا کردم، واقعاً این فقیر را... . شما یک مستاجر را نجات می‌دهید میلیارد سال هر وقت یاد می‌کنید کیف می‌کنید. لذت مادی نیست تمام بشود. در یک جمله قرآن خدا این را آورده است؛ «ما عِندَکُم یَنفَد وَ ما عِندَ اللهِ باقٍ». این که امام سجاد می‌فرماید آیات قرآن لای آن را باز کن، باطنش را، درونش را، مکث کن، خدا چه می‌گوید. خدا می‌گوید آن چه که به حساب خودت، به حساب دنیا و اهل دنیا ریختی تمام این‌ها صفر می‌شود. ما گاهی در همه بانک‌ها که به درد ما می‌خورند یا قرض می‌دهند یا وام می‌دهند حساب باز می‌کنیم الا بانک خدا. در بانک خدا موجودی ما چقدر  است. هیچ وقت نشستیم فکر بکنیم.
ملایی: خیلی‌هایمان در خیلی بانک‌ها حساب داریم.
حجت الاسلام فرحزاد: خیلی بانک‌ها حساب داریم که این‌ها برای دنیای ما است، آیا نتیجه بدهد یا ندهد. ولی واقعاً بنشینیم فکر کنیم در بانک خدا چه موجودی داریم یا نداریم، شب اول قبر می‌توانیم بگوییم خدا من این جا خرج کردم به خاطر تو، به زوار تو خدمت کردم، به یتیم‌ها خدمت کردم، به پدر مادر، صله رحم کردم، صدها مستاجر را نجات دادم. خدا می‌گوید بیا من تو را بغل می‌کنم. خیلی قشنگ است، یعنی واقعاً «ما عِندَکُم یَنفَد وَ ما عِندَ اللهِ باقٍ». یک مقدار روی باقیات الصالحات کار  کنیم. «وَ الباقیاتُ الصالِحات خِیرٌ». از مرحوم علامه طباطبایی سوال کردند که اگر شما برای موعظه یک آیه قرآن، کسی که دیگر مفسر بزرگ قرآن و کسی که دیگر در قرآن قور کرده است.
ملایی: صاحب نگاه جدید بود.
حجت الاسلام فرحزاد: یعنی بهترین شاید مفسر قرن ما ایشان باشد. از ایشان پرسیدند که یک آیه قرآن که برای ما موعظه باشد چه آیه‌ای را انتخاب می‌کنید. فرمودند این آیه مبارکه سوره حشر؛ «یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا الله». امر به تقوا در آیات قرآن فراوان آمده است، در این آیه یک آیه خطی دو بار آمده است. ای کسانی که ایمان آوردید پرهیز از گناه. ظلم نکن، خیانت نکن، دروغ نگو، مال حرام، تقوا در زندگی پیشه کن. آن اصلیت آن این وسط است. «وَلتَنظُر نَفسٌ مَا قَدَّمَت لِغَدٍ» هر انسانی بین فانی و باقی فرق بگذارد. نگاه کند ببیند که برای فردای خودش چه آماده کرده است، برای ابدیت خودش. این را من خیلی تکراراً گفتم، تکرارش هم هر چه انجام بدهیم زیاد نیست. مرحوم  علامه طباطبایی گاهی وسط درس سکوت می‌کردند، گاهی راه می‌رفتند می‌ایستادند. بگذارید ما الان چند ثانیه سکوت کنیم. بیننده‌ها حواسشان جمع بشود. گاهی این سکوت از صدها حرف زدن آدم را توجه‌اش را بیشتر می‌کند. علامه طباطبایی وسط درس سکوت می‌کردند که حواس همه جمع بشود. آقا چه شده سکوت کردید. یا می‌ایستادند وسط راه.
ملایی: توجه جلب بشود.
حجت الاسلام فرحزاد: توجه. چه می‌فرمودند؟ می‌فرمودند ما برای ابدیت خلق شدیم، ما ابدی هستیم، ما برای 50 سال، 70 سال دنیا نیستیم، تمام می‌شویم. میلیاردها انسان آمده است، میلیاردها هم بعداً می‌آید، همه می‌رویم، هیچ کسی در دنیا نمی‌ماند. اول شخصیت آدم‌ها باشد یا ظالم‌ترین آدم‌ها باشد. اگر کسی به ابدیت فکر بکند ابدیت، یعنی اندازه ندارد، میلیاردها سال، تریلیاردها سال، اصلاً صفر و عدد این جا جواب نمی‌دهد چون اندازه ندارد. تا خدا خدایی می‌کند که آخر ندارد. فرمودند ما برای ابدیت خلق شدیم نه برای این چند روز دنیا. و نکته دوم؛ یک ما برای ابدیت. عرض کردم  سمت خدا این را تکرار گفتیم می‌گوییم. ما برای ابدیت خلق شدیم و آن ابدیت را در این چند روز دنیا می‌سازیم.
ملایی: نکته دومی هم کم از اولی ندارد.
حجت الاسلام فرحزاد: خیلی مهم است. «إِن خِیراً فَخِیر وَ إِن شَراً فَشَّر». تمام انسان‌ها، حدیث داریم، هم در جهنم یک قطعه‌ای جا دارند، از روزی که اول خدا خلق کرده است، هم در بهشت یک قطعه‌ای جا دارند. بستگی دارد که در این ایام عمر کوتاه دنیا قطعه جهنم را آباد بکنند یا... . یک بار دیگر عرض کردم. این طور نیست که  کنار دره جهنم و خندق جهنم هزارها تریلی گازوئیل و نفت و بنزین است می‌خواهند آتش بزنند، نه خیر. قرآن می‌گوید  آتش‌گیر جهنم خود انسان‌ها هستند. «المُوقَدَةُ الَّتِي تَطلِعُ عَلَی الأفئِدَةِ» آتش حسد، آتش بخل، آتش حب ریاست. صدام می‌گوید من باشم تمام ملت‌ها از بین بروند، این آتش ریاست است. این آتش ریاست است مردم را دارد آتش می‌زند، دارد از بین می‌برد. آتش از درون ما است، ما هستیم که جهنم را می‌سازیم یا بهشت را می‌سازیم. پیغمبر ما دیدند در شب معراج که بنا عمله‌های گاهی ساکت می‌شوند، تعطیل می‌شوند، گاهی مشغول می‌شوند. پرسیدند از جبرئیل که چرا این‌ها یک سره کار نمی‌کنند، گفت منتظر مصالح هستند. هر وقت در دنیا برای خودش خیری می‌فرستد باقیات صالحات، آن‌ها مشغول می‌شوند، هر وقت مصالح نباشد می‌نشینند، تعطیل است. بستگی دارد کجا را آباد بکنیم، خیر ما می‌چربد یا شر ما می‌چربد. این خیلی مهم است. گفت:
این سخن‌های چو مار و کژدمت
مار و عقرب گردد گیرد دمت

مواظب باشیم. دنیا می‌گذرد، کاش یک مقدار باور می‌کردیم. این جمله هم قشنگ است. حالا دیگر بحث‌های ما یک مقدار حالت کشکولی دارد، خیلی دسته بندی نشده است.
ملایی: پیوستگی بحث روشن است.
حجت الاسلام فرحزاد: بله. مواظب باشیم کمترین ظلم، کمترین خیانت، کمترین تقصیر، کمترین کوتاهی، ظلم، دروغ، خیانت، اذیت و آزار، مثل سم است. کم آن هم زیاد است. یعنی می‌گوییم حالا این یک مورد طوری نیست. یک ذره سم آدم را می‌کشد، مسموم می‌شود تمام می‌شود. سم یک ذره‌اش هم کم است، دشمن کم‌اش هم زیاد است. حضرت لقمان به پسرش فرمود که فرزندم سعی کن دوست خوب بگیری که هزار نفر آن هم کم است، دشمن یک نفرش هم زیاد است. برای خودمان دشمن درست نکنیم. آتش کم‌اش هم زیاد است، نگویید یک چوب کبریت است. یک چوب کبریت یک وقت می‌بینی یک کارخانه را آتش می‌زند.
ملایی: یک جنگلی را آتش می‌زند.
حجت الاسلام فرحزاد: این جنگل شما اشاره کردید این مثال خیلی قشنگ است. از یک درخت صدها هزار چوب کبریت درست می‌شود، از یک درخت هزارها چوب کبریت، ولی از یک چوب کبریت جنگل‌ها آتش می‌گیرد. مواظب باشید دلی را نسوزانیم، کسی را شکنجه ندهیم، اذیت نکنیم، آزار نرسانیم.
ملایی: ظلم نکنیم.
حجت الاسلام فرحزاد: ظلم کم‌اش هم زیاد است، کوچک‌اش هم بزرگ است. مواظب باشیم. این یک موضوع. موضوع دیگر. این مثال‌ها خیلی ممکن است یک وقت حدیث‌ها یادتان برود این مثال‌ها در ذهنتان بماند. شما الحمدالله مستمع خوبی هستید مثل آقای شریعتی، جایشان خالی است.
ملایی: من از نجم الدین یاد گرفتم.
حجت الاسلام فرحزاد: خدا حفظتان کند. می‌آید نجم الدین. هنوز از ما سراغ می‌گیرند که ایشان، می‌گوییم می‌آید، دو ماه مرخصی گرفته است، صحیح و سالم است، امروز هم از کربلا قرار است ان‌شاءالله برگردد.
ملایی: فکر می‌کنم 7-8 روز دیگر تقریباً.
حجت الاسلام فرحزاد: ان‌شاءالله. خیلی حرف پخته‌ای است این. تمام راه‌های دنیا دوطرفه است؛ دریایی، زمینی، هوایی. شما هیچ کجای کره خاکی پیدا نمی‌کنید راهش یک طرفه باشد.
ملایی: که فقط برود.
حجت الاسلام فرحزاد: که فقط برود. نه، خلاصه یک راه برگشت یا همان راه یا کنارش. جاده‌هایی که یک طرفه است یک جاده دیگر برعکس گذاشتند. همه خیابان‌ها، همه دنیا. شما اگر سراغ دارید یک جایی یک طرفه است، بن بست است، نه ما نداریم. اگر می‌رود همان راه را برمی‌گردد. زمینی، دریایی، هوایی، هر طرفی. خواهش دارم این جمله را بروید در فضاهای مجازی هم پخش کنید. تمام راه‌های دنیا دوطرفه است، الا جاده عمر. جاده عمر یک طرفه است.
ملایی: دیگر برگشت ندارد.
حجت الاسلام فرحزاد: اربعین 1401 گذشت. حالا من فرحزاد خودم را تکه تکه کنم اربعین کاری نکردم، زیارت نرفتم، کمک نکردم، تمام شد دیگر. شما الان باید برای اربعین آینده، برای 28 صفر. آینده‌اش هنوز نیامده است ولی اربعین 1401 را می‌توانید برگردانید.
ملایی: نه دیگر.
حجت الاسلام فرحزاد: جاده عمر یک طرفه است. سال 400 گذشت یک طرفه است، محال است. می‌گوید الان من کار... . الان برای الان است، یعنی شما بهره الان را دارید می‌برید. برای سال قبل دیگر وقتش گذشته است، تمام شد. می‌توانید توبه بکنید ولی توبه از الان به شما فیض می‌دهد، آن قبلی‌ها دیگر خرابکاری‌ها نمی‌توانی برگردانی.
ملایی: رفت.
حجت الاسلام فرحزاد: رفت، گذشته است. جاده عمر یک طرفه است.
ملایی: ممکن است یک کارهایی بکنیم یک مقدار جاده طولانی‌تر بشود مثلاً.
حجت الاسلام فرحزاد: بهتر بشود، برای آینده‌مان. ولی قبلی‌ها جاده دیگر نمی‌توانید برگردید، نمی‌توانید به روز قبل برگردید. روز یکشنبه دیروز گذشت. شما بهره‌ات را بردی گذشت، نبردی گذشت. و جمله سوم؛ فردا به امروز خیلی نزدیک است و دیروز از امروز خیلی دور است. دیروز یکشنبه بود، شما مشرف بودید کربلا. تمام شد دیگر، رفت. حالا خوب یا بد گذشت. گذشته مثل این که میلیاردها سال گذشته است ولی فردا که سه‌شنبه شما برنامه سمت خدا می‌خواهید بیایید چشم روی هم گذاشتید سه‌شنبه شد. آینده یعنی ظهور امام زمان، قیامت، آخرت. آینده به ما خیلی نزدیک است و گذشته از ما خیلی دور. جاده عمر یک طرفه است. اجازه بدهید محضر قرآن برویم، بعد ببینیم چقدر وقت داریم. اگر وقت داشتیم بحث معرفت نفس را خدمت شما  تقدیم می‌کنیم.
ملایی: خیلی عالی. متوجه گذر زمان نشدیم.
حجت الاسلام فرحزاد: کاش یکی از این مثال‌هایی که می‌زنم، داستان‌هایی که می‌گویم، در اعماق وجود عزیزان اثر بکند و بماند. یک عارف بزرگواری، نگاه به فرحزاد نکنند. من ممکن است سر تا پای من اشتباه و خطا و گناه و معصیت باشد. جدی عرض می‌کنم. ولی به گفتار، این گفتار را بگیرند راه بروند. نگویند این آقا روحانی حرف می‌زند، نمی‌دانم خودش از جایی خبر ندارد. شما به فرمایش پیغمبر عمل کنید، قرآن را نگاه کنید، به کلام نگاه بکنید. این‌ها خیلی مهم است. یک بزرگی از عرفا هر کس هر حرف خوبی می‌زد گوش می‌داد. این آقا منافق است، این‌ آقا کافر است، این آقا خارجی است، این آقا داخلی است، این آیا آن طرف آب است، این طرف آب است. گوش می‌داد. «اُنظُر إلی ما قالَ وَ لاتَنظُر إلی مَن قالَ». یعنی حدیث داریم که مومن حکمت‌اش، گمشده مومن حکمت است، از دهان یک منافق هم حکمت دربیاید بگیرد عمل بکند. این آقا می‌گفت هر کسی حتی یک بچه هم حرف می‌زد خوب گوش می‌داد چه می‌گوید، یک کنیز، یک غلام. گفتند آقا چرا این قدر هر کس هر حرفی می‌زند گوش می‌دهید، با دقت، توجه. فرمودند نمی‌دانم آن کلامی که من را زیر و رو می‌کند و مرا منقلب می‌کند از زبان چه کسی و بیان چه کسی به قلب من می‌خورد، حرف چه کسی من را زیر و رو می‌کند، نمی‌دانم. لذا گوش می‌دهم تا ببینم آن حرفی که از بالا حواله شده است از کجاست، از دهان کیست. بعد ایشان می‌فرماید. می‌فرماید من مهمان یک شخصیتی شدم، کنیزی داشت که در خانه پذیرایی می‌کرد. یک غذای ساده‌ای آورد، یک کوزه آب خنک با یک نان جو مثلاً، با یک نان و ماستی چیزی. وقتی که غذا را گذاشت آن کنیز، سواد هم نداشت، این جمله را گفت «إِذا شَرِبتَ ماءَ کُوزهِ وَ اَکَلتَ خُبزَ فَاَلَ الدُنیا الدَمار». گفت وقتی که شما عافیت دارید، امنیت دارید، دل خوش دارید، سرحال هستید، کیفور هستید، اگر یک آب خنک کوزه خوردی و یک لقمه نان جو خاک بر سر دنیا که آدم غصه دنیا را بخورد. دنیا با یک آب و نان آدم شکم‌اش سیر می‌شود. بدنش سالم است، عافیت دارد، زن و بچه‌اش سالم هستند، هزارها نعمت خدا. چرا این قدر تجملات، تشریفات، چشم و هم چشمی، دنبال زیادی، زیاده خواهی، از خودمان و از دیگران. می‌گفت حرف این کنیز آن قدر در من اثر کرد مهر و محبت دنیا از دل من بیرون رفت. ما نمی‌دانیم کدام گوینده دل ما را زیر و رو می‌کند. همه حکمت‌ها را خوب گوش بدهیم ولو طرف را قبول نداریم.
ملایی: خیلی خوب. اصلاً سمت خدا یک شعاری دارد. من حالا قبلاً که بیننده‌اش بودم و مخاطب حضرات، بعد هم یک مدتی یک مقدار حرفه‌ای‌تر نگاه کردم شعار جالبی است. تلاش و سعی، حالا مضمونش این است، تلاش و سعی همگانی برای اعتلای آموزه‌های دینی و ارتقای جامعه.
حجت الاسلام فرحزاد: باورهای دینی.
ملایی: حالا باورهای دینی. حالا شما یک چیزی می‌فرمایید خیلی خوب است، بله، من در فضای مجازی اگر 4 تا دنبال کننده دارم، یک صفحه‌ای دارم، یک کانالی دارم، این‌ها را منتشر بکنیم، به هم کمک بکنیم تا این که حکمت‌ها را منتشر کنیم. خیلی متشکرم حاج آقای فرحزاد، خیلی ممنونم از شما. دوستان در محضر قرآن کریم خواهیم بود همان گونه که حاج آقای فرحزاد فرمودند. امروز آیات 133 تا 140 سوره مبارکه آل عمران. اگر مصحف شریف هم مقابلتان است صفحه 67 را باز کنید می‌توانید از رو بخوانید. من پیشنهادم این است این لحظات، با اجازه حاج آقای فرحزاد و اساتید و همه دوستانم، به یک شخص و چند گروه ثوابش را هدیه کنیم. آن شخص استاد شهریار است، محمدحسین شهریار. ما او را مثلاً به حیدربابا و علی ای همای رحمت می‌شناسیم ولی نمی‌دانیم که شهریار شاید خیلی‌ها ندانند شعرهای بسیار بلند و خوبی به لحاظ معنایی درباره امام حسین(ع) دارند. من به مناسبت اربعین مطالعه می‌کردم چه شعرهای قشنگی. و آن گروه‌هایی که عرض می‌کنم همان‌هایی که حاج آقای فرحزاد اسم بردند و تلاش کردند برای اربعین. و ویژه‌تر نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی که شاید هیچ وقت اسمی از آن‌ها برده نمی‌شود ولی امن و آسایش و آرامش در سایه مجاهدت‌هایشان است. و سلام و درود به همه شهدای همین روزهای اخیر نیروی انتظامی.صفحه 67قرآن کریم

ملایی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». یک دقایق باقی مانده است از وقت برنامه که آن هم تماماً باشد برای حاج آقای فرحزاد که می‌دانم شما هم دوست دارید ایشان فرمایش داشته باشند.
حجت الاسلام فرحزاد: ان‌شاءالله سعی کنیم دو ذکر مهم است، مهم‌ترین ذکرها است. یکی ذکر شریف «لا الَه الَّا الله» که برترین ذکرها  است. پیغمبر خدا فرمودند: «مَن کانَ آخَرُ کلامِه لا الهَ الَّا الله دَخَلَ الجَنَّة». ان‌شاءالله کسی لحظه واپسین عمرش، با اعتقاد، با ایمان، بگوید «لا الهَ الَّا الله». این «اله» که خودش درست کرده است بسپارد به خدا، به خدا تحویل بدهد، بگوید «الَّا الله»، فقط خدا. اهل بهشت است. دوم ذکری بالاتر از صلوات ما نداریم. هم ثواب «لا اله الَّا الله»، «سُبحانَ الله»، «الحَمدُالله»، «الله اکبر» در آن است و زیاد با این ذکر مانوس بشویم که در وجود ما نفوذ کند که موقع مردن فراموش نکنیم. پیغمبر خدا فرمود: «مَن کانَ آخَرُ کلامِه» کسی که آخرین کلامش «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد»، نفس بند بیاید، ان‌شاءالله همین جور باشیم، «دَخَلَ الجَنَة» این هم می‌رود بهشت. اولین آیه از این صفحه‌ای که از سوره آل عمران تلاوت شد خیلی آیه مهمی است. «وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ»  سرعت و سبقت بی جا خوب نیست ولی به جا خوب است. در امور دنیایی خوب نیست سرعت و سبقت بی جا، ولی در امور آخرتی سرعت بگیرید به آمرزش خدا. «وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ» سرعت بگیرید به بهشتی که مساحتش چقدر است؟ عرض در عربی نه به معنی در مقابل طول و عمق و این‌ها. عرض یعنی مساحت. بهشت جاودانه‌ای که مساحتش به اندازه آسمان‌ها و زمین است. الله اکبر. چه مهمانخانه‌ای خدا درست کرده است. میلیاردها ستاره داریم، کهکشان داریم، می‌گوید از آسمان و زمین‌ها به اندازه کل عالم هستی است. «أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ» ولی این بهشت برای چه کسانی درست شده است؟ برای اهل تقوا. متقین چه کسانی هستند. «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ» در سختی و رفاه و راحتی و بلا انفاق می‌کنند. ندارند هم انفاق می‌کنند، دارند هم انفاق می‌کنند. هر چقدر که می‌توانند. دوم خشم‌شان را فرو می‌برند «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ»، سوم از مردم عفو می‌کنند، چهارم «وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ». ان‌شاءالله مصداق متقین باشیم که ان‌شاءالله عاقبت بخیر بشویم.
ملایی: الهی آمین.
حجت الاسلام فرحزاد: خدایا تو را قسم می‌دهیم به حق آقا اباعبدالله، قمر بنی هاشم اباالفضل العباس، همه عزیزانی که پای گیرنده‌هایشان  هستند حاجت روا بگردان. به حق محمد و آل محمد گناهان ما را ببخش و بیامرز. قلب امام زمان از ما راضی، فرجش را نزدیک بگردان. مریض‌ها، روحی و جسمی، لباس عافیت بپوشان. زیارت مشهد مقدس، باز هم مشاهد مشرفه با معرفت نصیبمان بگردان. آن‌هایی که شغل ندارند، مسکن، همسر، اولاد، به آن‌ها مرحمت بفرما. نعمت ارزانی، فراوانی، امنیت، عافیت، عنایت بفرما. باران رحمتت را بر ما نازل بفرما. در گذشتگان، حق‌داران، اموات، امام، شهدا، مخصوصاً آن‌هایی که در این مسیر کربلا از دنیا رفتند، عزیزانی که سال‌های قبل بودند جایشان خالی است، همه‌شان را مهمان سر سفره امام حسین قرار بده. به برکت صلوات و سلام به آقا اباعبدالله.
ملایی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». «السَّلامُ عَلَیکَ یااباعَبدِالله». خیلی متشکریم حاج آقای فرحزاد، خدا سلامتی به شما بدهد و خیر دنیا و آخرت. الهی یک کربلا خدا قسمت کند ما شما را آن جا ببینیم.
حجت الاسلام فرحزاد: برای همه.
ملایی: ان‌شاءالله. ممنونم از شما. زنده باشید الهی. متشکرم از شما همراه‌های گرامی. خیرین بزرگواری که کمک کردید زائر اولی‌ها امسال مشرف بشوند برقرار باشید، پاینده، حاجت روا و خیر دنیا و آخرت نصیبتان. همکارهای خوب من که آمدید آن جا عمود 1070 چادر زدید، خیمه زدید و در واقع وجه هزینه زیارت اولی‌ها را آن جا شبانه روزی... . من رفتم سر زدم آن جا حاج آقای فرحزاد. واقعاً شبانه روزی. یک دوستی بود آن جا، گفتم چقدر می‌خوابید؟ گفت در شبانه روز 2 ساعت چون هر لحظه زائر می‌آید. یک نوجوان می‌آید، یک جوان می‌آید، ما نمی‌توانیم بگوییم خوابیم برو فردا بیا، می‌خواهد رد شود. مجاهدت کردند. خیلی متشکر از همکارهای خوبم. حسن ختام ان‌شاءالله باز هم همین خودش سلام به اباعبدالله. این گزارش را دوست‌های ما تهیه کردند ببینید و فردا این جا ما منتظرتان هستیم با حاج آقای عابدینی. یاحسین.