آقای فرحزاد: علیکم السلام و رحمۀ الله. خدمت شما و همه بینندگان عزیز شبکه ولایت، شبکه افق که تکرار می بینند و عزیزان رادیو معارف سلام عرض می کنیم. در آستانه اربعین آقا ابا عبدالله (س) هستیم. ان شاءالله که خدای متعال زیارت آقا ابا عبدالله را نصیب همه آرزومندها بکند و عزیزانی که نتوانستند بروند با دل و نیت همراه آن قافله هستند حتماً بدانند ثواب آن زیارت در نامه عمل آنها ثبت خواهد شد. شک نکنند عزیزانی که کمک می-کنند به هر نوعی، به زواری که می روند یا در موکب ها خدمتگزاری می کنند قطعاً در این زیارت بزرگ سهیم هستند. ان-شاءالله حالا درباره زیارت اربعین یک چند کلمه ای وسط برنامه صحبت خواهیم کرد. ان شاءالله که خدای متعال هم زیارت مشاهد مشرفه و عتبات عالیات با معرفت، با نیت پاک نصیب همه بگرداند و ما را جزء زوار واقعی آقا ابا عبدالله قرار بدهد.
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ وَ أَنَاخَتْ بِرَحْلِكَ عَلَيْكَ مِنِّي سَلَامُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ لَا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ السَّلَامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَوْلَادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْن. دعای چهل و دوم صحیفه سجادیه که درباره ختم قرآن و تلاوت قرآن هست در یکی از این فرازها حضرت عرضه می دارد اللَّهُمَّ وَ كَمَا نَصَبْتَ بِهِ مُحَمَّداً عَلَماً لِلدَّلَالَةِ عَلَيْكَ، خدایا همان جور که پیامبر را به وسیله قرآن علامت و نشان برای راهنمایی برای خود نصب کردی، در قرآن او را معرفی کردی که هادی ما است به سوی خدای متعال، وَ أَنْهَجْتَ بِآلِهِ سُبُلَ الرِّضَا إِلَيْكَ، و به وسیله آل پیامبر راه های رضایتمندی و خوشنودی خود را به سوی خود برای ما گشودی و باز کردی و معرفی کردی، پس حالا که این طور است فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، که این صلوات در صحیفه سجادیه در ضمن دعاها خیلی تکرار شده است. که یعنی جای جای زندگی ما باید با صلوات باشد. حالا که این طور است وَ اجْعَلِ الْقُرْآنَ وَسِيلَةً لَنَا إِلَى أَشْرَفِ مَنَازِلِ الْكَرَامَةِ، خدایا قرآن را وسیله ای برای ما قرار بده که به بالاترین جایگاه های کرامت ما را برساند. وَ سُلَّماً نَعْرُجُ فِيهِ إِلَى مَحَلِّ السَّلَامَةِ، قرآن را وسیله و نردبان ترقی و رسیدن به محل سلامت دین، دنیا، آخرت ما قرار بده. وَ سَبَباً نُجْزَى بِهِ النَّجَاةَ فِي عَرْصَةِ الْقِيَامَةِ، قرآن را وسیله ای قرار بده که به وسیله قرآن ما در عرصه قیامت نجات پیدا کنیم. وَ ذَرِيعَةً نَقْدَمُ بِهَا عَلَى نَعِيمِ دَارِ الْمُقَامَةِ. قرآن را وسیله ای قرار بده که ما آن قدر ترقی کنیم به دار دائمی بهشت ان شاءالله وارد شویم. نکاتی را اگر عزیزان توجه داشته باشند در هفته های گذشته راجع به قرآن عرض کردیم و عرض کردیم که حداقل اقل استفاده از قرآن خواندن قرآن، و تلاوت قرآن و عبارت قرآن است. ولی نباید به این بسنده کرد. این روایت را چون هفته قبل ناقص ماند و نتوانستم همه آن را معنا کنم دوباره عرض می کنم. امام ششم (ع) فرمودند قرآن چهار پرده دارد. چهار اشاره دارد. یکی عبارت است، یکی اشارت است، یکی لطایف است، یکی حقایق است. قرآن بر چهار وجه است. فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ، آنهایی که خیلی سطح آنها پایین است از عوام فقط عبارت قرآن، فقط لفظ قرآن را که البته همین هم بی اثر نیست ولی این اکتفا کردن و بسنده کردن فقط به تلاوت قرآن آدم را به مقصد نمی رساند. دوم فرمودند وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ، اشاره مال خواص است. که با کنایه و با اشاره افرادی که اهل اشاره هستند، آن کس است از اهل بشارت که اشارت داند. مثلاً خدا در قرآن «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريم» (انفطار/6) چه چیزی تو را به پروردگار کریم خود مقرور کرد است. مرحوم فیض کاشانی می گوید که این خود آیه اشاره کرده است به نحو خطاب توبیخی است که نباید شما مغرور شوید. این جا قاعدتاً باید بگوید بربک القهار، بربک المنتقم. اما می گوید به بربک الکریم. یعنی با اشاره به ما می فهماند که کرم تو ما را مغرور کرده است. یک علتی که ما از مردم می ترسیم و گناه نمی کنیم که آن هم خوب است، حدیث داریم کسی از مردم حیاء نکند از خدا هم حیاء نمی کند، ولی چون مردم ما را لو می دهند، مچ ما را می گیرند، افشا می کنند، ما بیشتر شاید بترسیم و گناه نکنیم. ولی کرم خدا بی نهایت است. عفو او بی نهایت است. ستاریت او زیاد است. لذا با اشاره می خواهد به ما بفهماند که جواب من را هم بدهید. «ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريم» (انفطار/6) به پروردگاری که کریم و اهل کرم و کرامت است، چرا شما مغرور می شوید. پس در ضمن آن دارید به ما می گوییم که کرم تو ما را مغرور کرده است. می-خواهم بگویم این اشارات قرآن، لطایف قرآن، لطایف برای اولیاء خدا است، حقایق که آن مغز و جان قرآن است برای انبیاء است. قطعاً آن درکی که پیامبر که إِنَّمَا يَعْرِفُ الْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِه یعنی حقیقت معانی و باطن قرآن به قلب پیامبر نازل شده است. آن حقایقی که او می فهمد دیگران شاید دسترسی نداشته باشند. ولی در سطح پایین همه می توانیم استفاده کنیم. من این نکته را هم عرض کنم که از همه بینندگان و شنوندهای رادیو معارف که گوش می دهند خواهش دارم ما یک اشتباه بزرگی داریم که قرآن یا زیارت یا دعاها را از اول می گیریم، یک ضرب می خوانیم و تا آخر می رویم. این به نظر من اشتباه بزرگی است. یعنی در آیات و دعاها و زیارت ها مکث نمی-کنیم. من یک موقعی یک مسجدی برای نماز رفتم رفتم کنار یک استاد بزرگواری نشستم دیدم مفاتیح را باز کردند یک دعایی است ولی لب های ایشان حرکت نمی کند. یعنی شاید یک ربع، 20 دقیقه همین طور نگاه می کردند، بعد به ایشان عرض کردم مفاتیح را باز کردید چیزی تلاوت نفرمودید. فرمودند مطالعه می کردم. آدم باید مطالعه کند تا آن حقیقت طلوع کند و آن شعاع نور در وجود او تجلی کند. من خواهش دارم شما مثلاً می-خواهید ده صفحه قرآن بخوانید یا یک سوره طولانی، کمتر بخوانید در بعضی از آیات آن مکث کنیم و تأمل کنید. در دعاها غوغا است. یعنی دریایی از معارف مثل همین صحیفه سجادیه خوابیده است. یک مقدار مکث کنیم پیام این دعا را بگیریم. در زیارت ها غوغا است. اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي عِنْدَكَ وَجِيهاً بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلَام ِفي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة روی این عبارت کسی مکث کند خیلی در آن حرف هست. جمله جمله زیارت عاشورا، زیارت جامعه، باز این را عرض کنم مرحوم آیت الله بهاءالدینی وقتی برای زیارت می رفتند معمولاً می گفتند یک کسی بخواند من گوش بدهم. گوش می دادند چون در شنیدن اثر آن بیشتر است. خود پیامبر ما گاهی به ابن مسعود می فرمودند که بخوان من قرآن را گوش بدهم و گوش می دادند و گریه می کردند. بعد می فرمودند دیگر تا همین جا بس است. مرحوم آیت الله بهاءالدینی زیارت جامعه یک مقدار طولانی است مثلاً یک صفحه یا کمتر یا بیشتر می-خواندند می گفتند بس است دیگر. ما بهره خود را گرفتیم بس است. مهم این است که ارتباط برقرار کنیم. مهم این است که قلب ما ... معذرت می خواهم یک مقدار از این کلاس پایین و عوامی و مهد کودک بالا بیاییم. یک استاد بزرگ یک جمله ای گفت من خیلی متأثر شدم. فرمودند من 50 سال است مهدکودک دارم درس می دهم. یعنی هنوز کلاس اول نیامدند. این خیلی درد است. یعنی ما هنوز در عبارت ماندیم، در عوام ماندیم، در زیر و زبر ماندیم. حالا این هم جمله قشنگی است بگویم که ما فقط به لفظ و الفاظ و کلمات 70 سال، 80 سال فقط به این اکتفا کردیم. نمی گوییم غلط بخوانید. برداشت اشتباه نشود. ولی این که ما فقط در صاد و ضاد و والضالین و مد و تجوید و دکور و ظاهر بسنده کنیم و مغز و روح و معرفت و جان قرآن را بهره نگیریم و استفاده نکنیم چه خاصیتی دارد. چه خاصیتی دارد که ما فقط از کاه استفاده کنیم، از نان و از گندم و از مغز استفاده نکنیم. این پوست آن است. از مغز آن باید استفاده کرد. غرض این که استفاده کردن از حقیقت قرآن و مغز قرآن و جان قرآن خیلی ... یک بزرگی از اساتید ما ایشان می فرمودند ما یک موقعی محضر یک شخصیتی که از ولی خدا بود، اولیاء خدا بود، در مشهد هم بود، گفت با هم مشهد زیارت می رفتیم اول صبح معمولاً همه دانشگاه می روند، حوزه می روند کتاب زیر بغل، الان مهر مدارس شروع می شود. من به آن ولی خدا که همراه من بود پرسیدم که این همه مردم جمع می شوند و مدرسه می روند و راهنمایی و دبیرستان و دانشگاه و حوزه و و و ... برای چه می روند؟ چه کار می کنند؟ ایشان یک جمله عجیبی گفت. فرمودند 70 سال ما می دویم که ببینیم قرمه سبزی را با قاف می نویسند یا با غین می نویسند. گفت روغن آن حیوانی باشد، با هر کوفتی می خواهند بنویسند بنویسند. روغن آن حیوانی باشد، اصل این است. علم برای عمل است، علم برای بهره گیری است. ما فقط تلنبار اطلاعات و دانایی و علم ظاهری می کنیم. انباشت کلمات و زیر و زبر را درست بگوییم. خب زیر و زبر درست بعد از آن چه؟ حالا والضالین را خیلی هم کشیدید و چهار تا انگشت هم چه کردید، با صوت خوب و اینها ولی شما گمراه هستید یا نیستید. مصداق والضالین هستید یا نه؟ مصداق انعمت علیهم هستید یا نیستید؟ روی این هیچ وقت فکر کردید؟ ما در معنی سوره حمد اصلاً فکر نکردیم. ولی والضالین را تا بخواهید می کشیم. تجوید را تا بخواهیم روی آن کار می کنیم. 70 سال در تجوید ماندیم. این فاجعه است. 70 سال در لفظ ماندیم که صاد و ضاد را چه جوری بگوییم. با هر کوفتی می خواهند قرمه سبزی را بنویسند روغن آن حیوانی باشد. گوشت آن خوب باشد. حقیقت قرآن را ما کنار گذاشتیم. این روایت خیلی تند است. حالا آن مثال بود. این حقیقت است. امیرالمؤمنین (ع) دو تا جمله بلند دارند. أَلَا لَا خَيْرَ فِي عِبَادَةٍ لَيْسَ فِيهَا تَفَكُّر، الا از حروف تنبیه است، تنبیه یعنی آگاهی، خوابیده را می خواهند بیدار کنند. بیدار باشید و حواس شما جمع باشد که چه می خواهیم بگوییم. هشدار است. امیرالمؤمنین (ع) می فرماید آن عبادتی که در آن تفکر و اندیشیدن نباشد اگر نفع لا سر آن بیاید افاده عموم می کند. لا خیر یعنی یک درصد هم نیست، صفر صفر است. هیچی نیست. نفی عام است. 70 سال نماز خواندیم یک انعمت علیهم را روی آن فکر نکردیم. یک ایاک نعبد را روی آن فکر نکردیم. ایاک نستعین یعنی چه؟ ما از هر کس کمک می گیریم جزء از خدا. خدا هم فقط لفظ خالی است. می گوییم فلانی هست، فلانی هست، فلانی هست، می-گویند هم خدا گفته است اگر ازدواج کنید رزق شما را من می-رسانم. ولی در یک حاشیه است. ایاک نستعین می گوید شش دونگ بیا از من کمک بخواه. من به شما می دهم. شش دونگ من را پرستش کنید. نماز امام زمان می گوید دویست بار این را بگویید بلکه به هوش بیایید در معنی آن فکر کنید مغز آن را بیابید. ایاک نعبد و ایاک نستعین. امام صادق (ع) ایاک نعبد و ایاک نستعین را تکرار کردند از هوش رفتند. وقتی به هوش آمدند پرسیدند که چرا از هوش رفتید؟ فرمودند لا یزال اکررها حتی سمعت من قائلها، یعنی این ایاک نعبد را که تکرار کردم در عظمت خدا و نور خدا آن چنان غرق شدم که دیدم من نیستم می گویم ایاک نستعین، خود است که دارد می گوید. یعنی از خود به کل محو شدم و به مقام بی هوشی رسیدم یعنی به مقام فنای مطلق. البته اهل بیت در همه حال هستند. یعنی دیگر در ظاهر هم این جمله خیلی مهم است. فرمودند این قدر تکرار کردند می-گفت ندیم و مطرب و ساقی همه اوست، خیال و آب و گل در رب آن. یعنی آن یگانگی که احد است و شبه احاطه او است هیچ کس نیست. در بحث معرفت نفس اینها را مفصل هم گفتیم. می خواهم عرض کنم در یک جمله زوم کنیم، قشنگ بخوریم، بلیسیم. امام صادق (ع) ظرف غذا را آن قدر انگشت می زدند می فرمودند من از غلام خود خجالت می کشم فکر می کند که من مثلاً بخل دارم یا مثلاً خیلی حریص هستم نه، می گویند در ته آن است. این برکت خدا است. چه در امور مادی، چه در امور معنوی. این همه دور ریز نداشته باشیم، این همه فقط به لفظ اکتفا نکنیم. ای کاش این جمله ها را ما عمل می کردیم. 70 سال عبادت می کنیم در آن تفکر نداریم. فقط عادت و رسم است. شیطان 6 هزار سال عبادت کرد به جایی نرسید، سرنگون در جهنم می رود. چون در عبادت خود تفکر نداشت. رشد نداشت. این را باید تیتر کرد أَلَا لَا خَيْرَ فِي عِبَادَةٍ لَيْسَ فِيهَا تَفَكُّر. جلمه دوم برای تلاوت قرآن است. أَلَا لَا خَيْرَ فِي قِرَاءَةٍ لَيْسَ فِيهَا تَدَبُّر. 70 سال قرآن را بالا و پایین کرده است حالا در تفسیر آن، در قرائت آن، زیر و زبر آن، عین و غین و حروف یرملون و از این حرف ها. اما به او بگویید به کدام آیه قرآن عمل کردید؟ می گوید دروغ نگویید، دروغ نمی-گوید. غیبت نکن، غیبت نمی کند. مال حرام را ترک کن، ترک کردید. به کدام آیه عمل کردید؟ می گوید قرائتی که در آن تدبر نباشد چه قدر در خود قرآن سفارش به تدبر شده است. «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها» (محمد/24)، لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون در قرآن تکرار شده است. قرآن برای اندیشیدن است. برای خوردن است. به زبان ساده اساتید بزرگوار می گفتند قرآن و حدیث را باید بخورید. خوردنی است، چشیدنی است، طعم ایمان را بچشید. آدمی که صادق است سر او به متکا نرسیده می خوابد. چون هیچ دغدغه ای ندارد. آدم منافق و دروغگو این دروغی گفته است، دروغ دوم برای این که اولی را خراب نکند، سومی، چهارمی. الان در خارج یک دستگاهی روی نبض دست طرف می گذارند آدم دروغگو نبض و ذهن او همه به می ریزد. آدم صدق راحت می-نشیند. تمام اعصاب آرام است. چون بنا ندارد که به هم ور کند. به هم بریزد ولی آدم منافق و دروغگو از اول پایه دروغ را می گذارد دروغ دهمی، بیستمی ممکن است اولی ها را خراب کند. همه آن به هم می ریزد، می فهمند دارد دروغ می گوید. مچ او را می گیرند. أَلَا لَا خَيْرَ فِي قِرَاءَةٍ لَيْسَ فِيهَا تَدَبُّر، اگر تدبر در ... حالا دائم بخوانید، مدام دعا بخوانید، یک آیه را مکث کنید، یک حدیث را مکث کنید. یک چیزی از آن دریاب. حالا مثال در این زمینه زیاد داریم که بعضی ها با یک آیه قرآن از اسفل السافلین به اعلی علیین رفتند. از یک حدیث زندگی آنها عوض شده است. از یک کلمه نهج البلاغه زندگی او زیر و رو شده است. از یک موعظه زیر و رو شده است.
سه هفته قبل عرض کردم که این بادیه نشین آمد گفت قرآن به من یاد بدهید حضرت به یکی از اصحاب فرمودند به او یاد بدهد. سوره زلزال را به او یاد داد آخرین آیه آن «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَه * وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَه» (زلزال/7 و 8) گفت بس است. گفت آقا هنوز خیلی از قرآن ... گفت نه این همه قرآن است. مطلب را گرفت. که وقتی که رفت پیامبر خدا فرمودند رجع الاعرابیه فقیها. آدمی است از دانشگاه یا حوزه هفتاد سال در لفظ و کلمات و ظاهر و عبارت گیر کرده است اصلاً بوی فهم و فقاهت قرآن را نفهمیده است. در الفاظ کلمات گیر کرده است. اعرابی که سواد نداشته است روز اول آمده است یک آیه قرآن به قلب او خورده است راه هفتاد ساله را طی کرده است و رفته است. بیاییم قرآن را مس کنیم. «لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُون» (واقعه/79) مس، لمس یعنی دریافت. درک. ما نمونه های زیادی داریم که با قرآن و حدیث و یک آیه متحول شدند. این داستان زیبا را در تاریخ خیلی نقل کردند. فضیل بن عیاض رئیس راهزن ها بوده است. یعنی یک مجموعه ای داشته است که با هم می رفتند غارت و دزدی و سرقت می کردند. این راهزن یک موقعی یک خانه ای را شناسایی می کند که گناه بزرگی است، حق الناس هم هست، نا امنی ایجاد می کند. روی دیوار می-رود که وارد خانه شود صاحب خانه قرآن را باز کرده بوده است تلاوت قرآن می کرده است. ما حدیث داریم که خانه هایی که در آنها قران تلاوت می شود برای اهل آسمان می درخشد همان جوری که ستاره ها برای اهل زمین می درخشند. اتفاقاً در سوره مبارکه حدید به این آیه رسیده بوده است. فضیل هم یهودی و کافر و بی دین نبوده است. یعنی به ظاهر مسلمان بوده است. به این آیه رسیده است. خدای مهربان می فرماید «أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَق» (حدید/16) یعنی وقت آن نشده است که شما که ادعای ایمان می کنید می-گویید من خدا، پیامبر، قیامت و قرآن را قبول دارم که خیلی-ها به ظاهر قبول دارند جنایاتی می کنند که کافرها هم گاهی نمی کنند. آیا وقت آن نشده است که دل شما بشکند، دل شما خاشع شود. در دل شما باز شود، خدا را بپذیرید، قرآن را بپذیرید، حقی که قرآن نازل کرده است بپذیرید. وقت آن نشده است. به تعبیر عوام و سادگی خود من آقا وقت آن نشده است که آدم شوید. وقت آن نشده است که منقلب شوید. وقت آن نشده است که این صوت الهی در دل سنگ شما فرو رود. أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ، خشوع پیدا کنید. آن نفس شما بشکند. این آیه به قلب فضیل خورد. سر خود را بالا کرد و گفت خدایا چرا وقت آن است. دیگر بس است. اگر زمینه فراهم باشد نور را ... الان اگر گیرنده شما قوی باشد هزاران چیز را می توان مطرح کرد ولی گیرنده شما خراب باشد آیه قرآن را هم نمی توانید بگیرید. درک نمی کنید. باید یک کمی زمینه در ما فراهم شود. باید از خدا کمک بخواهیم. این آیه به قلب فضیل خورد. این آیه که عبدالباسط هم خیلی زیبا خوانده است «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاس» (حشر/21) ما این مثال است داریم می-زنیم. خدا می فرماید اگر ما این قرآن را بر کوه نازل کنیم کوه تکه تکه می شود خاشع می شود و متلاشی می شود. یعنی نفس و منیت او از بین می رود. می گوید این قرآن می تواند نفس جبل عنانیت و منیت شما را در هم بکوبد. ولی درست بخوانیم، درست درک کنیم، درست هضم کنیم. خیلی آیه عجیبی است. لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً، متصدع مثل این که به شیشه سنگ بزنید خرد شود یعنی کوه عنانیت و منیت و جهل را می تواند متلاشی کند. یعنی چرا ما من و نفس ما متلاشی نمی-شود؟ چرا ما تغییر نمی کنیم، چون از قرآن استفاده نمی کنیم و بهره نمی گیریم. در هر صورت فضیل بن عیاض از همان روی دیوار گفت خدایا آمدم من را بگیر. چرا وقت آن رسیده است، بس است. هر چه جنایت کردم بس است. از دیوار پایین آمد، رفت یک جایی استراحتی کند چون نصف شب دید یک قافله ای خواب ندارند، دارند پچ پچ می کنند گوش داد دید که با هم دیگر می گویند فضیل و همراه های او در این منطقه هستند یکی نگهبان باشد و بیدار باشد که یک دفعه نیایند ما را غارت کنند و بروند. گفت خاک بر سر من که از سرقت و دزدی و غارتگری من مردم خواب و آسایش ندارند. امنیت ندارند. آمد خود را معرفی کرد. گفت فضیل من هستم، توبه کردم. راحت باشید و بگیرید و بخوابید. منطقه امن است. آمد توبه کرد، و آن مقداری از اموال را که می توانست پس داد. حلالیت طلبید. حضرت لقمان به پسر خود فرمود گناه جن و انس هم دارید اگر واقعاً توبه کنید در اصول کافی هست، راه برگشت هست. خدا می تواند همه را جبران کند. واقعاً برگردید. و اگر آن جور از خدا بترسید که عبادت جن و انس هم بکنید خدا می تواند مچ شما را بگیرد. هم خوف و رجاء داشته باشید. می گویند کار فضیل به جایی رسیده بود دعا می کرد مستجاب می شد. آدم های مریض، سرطانی لا علاج می-آمدند برای آنها دعا می کرد. همین که راهزن قافله بود بر اثر یک آیه 180 درجه تغییر کرد. ان شاءالله قرآن کتاب اندیشیدن است. کتاب عمل است. طبق این فرمایش مولی علی (ع) همه حرف من این است قرآن می گوید از مال حرام پرهیز کنید، اصلاً حدیث داریم مَنْ حَفِظَ لِسَانَهُ فَكَأَنَّمَا عَمِلَ بِالْقُرْآنِ. بیشتر جهنمی ها را زبان جهنمی می کند. کسی جلوی زبان خود را بگیرد به همه قرآن عمل کرده است. گفتار خوب. با همسر خود حرف خوب بزنید، با ارباب رجوع خود حرف خوب بزنید با استاد خود، با شاگرد خود، با رفقای خود، با هر کسی. زبان خوب، زبان فصیح، زبان نرم، ملایم می تواند همه مشکلات آدم را حل کند.
ملایی: به نظر من قرآن را تلاوت کنیم و برگردیم. من داشتم آیه ای که شما فرمودید لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ داشتم به آن آیه «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسان» (احزاب/72) که چه قدر این عظمت دارد و چه قدر بزرگ است و ما کجای کار هستیم و شناختی از آن داریم. قرآن کریم صفحه 60 سوره مبارکه آل عمران آیات 78 تا 83، ثواب تلاوت آیات را به نظر من حالا که ذکر خیر یکی از دوستان برنامه سمت خدا شد امروز از بیننده ها و شنونده ها بخواهیم ثواب تلاوت این آیات و قرآنی را که می خوانند به عوامل برنامه بدهند. صفحه 60 قرآن کریم
ملایی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خیلی از لطف و مهربانی شما مردم عزیز در همراهی با برنامه سمت خدا سپاسگزار هستم. بحث کمک به تأمین هزینه های پذیرایی زائرین اربعین ابا عبدالله الحسین (ع) برای ما مهم است مثل همه مشارکت های دیگر. بنابراین شما از عزیزان از طریق راه هایی که زیرنویس می شود، و همه مسیرهایی که هست لطف کنید هر اندازه که در توان و کرم شما هست به اسم ابا عبدالله برای پذیرایی از زائرهای ابا عبدالله ان شاءالله همراهی و مشارکت داشته باشید.
آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. ذکر شریف صلوات خاصیت های زیادی دارد. یکی از آنها عافیت است. عافیت نعمت بزرگی است. عافیت دین، دنیا، آخرت. که آن قدر عافیت مهم است که از پیامبر خدا سوال کردند که شب قدر را درک کنید از خدا چه می-خواهید فرمود از خدا عافیت می خواهم. اللّهمّ انّى اسئلك العفو و العافية و المعافاه فى الدّنيا و الاخرة یعنی در همه جا به ما عفو بخورد. یکی از چیزهایی که عافت را زیاد می کند و بلاها را دور می کند ذکر صلوات است. پیامبر عظیم الشأن (ع) فرمودند من صلی علیه مرّۀ فتح الله علیه باب من العافیۀ. هر یک صلوات یک بلا را دور می کند یک عافیت را به ما زیاد می کند. آنهایی که دنبال عافیت کامل هستند زیاد مداومت بر صلوات بر محمد و آل محمد داشته باشند.
ملایی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
آقای فرحزاد: اما راجع به اربعین و زیارت کربلا می خواستم عرایضی عرض کنم یک نکته این است که همه سعی کنند زیارت آقا ابا عبدالله جزء، حالا بعضی از فقهای بزرگ ما واجب می دانستند، عموماً مستحب مؤکد می دانند. یا خود را جزء زوار قرار دهند یا کمک به زوار. کمک به موکب ها. که الان هم الحمدلله برنامه سمت خدا هم کمک به زوار را فراخوان داده است و ان شاءالله کمک می کنند. و می خواهیم عرض کنیم در این قافله کربلا و اربعین ما یک سهمی داشته باشیم. حالا اگر هم نمی توانیم برویم افرادی را پشتیبانی می کنیم، ولو وام می دهیم، بلا عوض می-دهیم. هر جور که می توانیم. و این اتفاقی هم که افتاد ازدحام جمعیت، مدت خیلی کمی راه یک مقدار سخت شد و عراق آمادگی نداشت. ما از مردم عراق و مسئولین عراق که واقعاً شبانه روز زحمت کشیدند. مردم عراق پذیرایی مفصل کردند. ما شرمنده آنها هستیم. ما قدردان هستیم. تشکر می کنیم اجر آنها با آقا ابا عبدالله است. بعضی از موکب ها و عزیزان عراقی در طول سال بخشی از زندگی خود را جدا می کنند برای پذیرایی زوار اربعین. و واقعاً تشکر می کنیم از نیروهای نظامی و انتظامی عراق و ایران. هشت هزار تا پلیس و مأمور برای نظم و انتظامات و امنیت. هشت هزار تا خیلی است، که زوار را نظم بدهند و کمک کنند. مسئولینی که در هر رده ای کمک کردند. ما از همه عزیزان تشکر می کنیم. رسانه های معاند یا وهابی اگر هزارها منفعت این زیارت دارد، حسن دارد، خیلی ها می روند توبه می کنند، خیلی ها مهربان می شوند. نژادها از بین می رود. نژادهای 72 ملت می آیند در عراق راه پیمایی می کنند کنار هم می نشینند با هم مهربان می شوند. این را دشمن نمی پسندد. شیاطین جن و انس نمی پسندند. من متأسف هستم از فضاهای مجازی که ما هم آلت دست آنها قرار می گیریم و زوم می کنیم روی ده تا ـ پنج تا اشکالی که هست. یعنی هزار تا مثبت هست، حالا یک مقدار سوء مدیریت شده است، ازدحام جمعیت شده است، گرمازدگی شده است، اینها هست. ما هم ناراحت هستیم. ما هم خواهش می-کنیم آنها که توان ندارند. بچه کوچک دارند، باردار هستند نروند. ولی شما آن افق کلی را که میلیاردها در راه خدا و امام حسین خرج می شود. مال می دهند، جان می دهند، شفاعت امام حسین شامل حال آنها می شود. خیلی ها توبه می کنند و بر می-گردند. عوض می شوند. مثبت ها را نگاه کنیم. متأسفانه شبکه های معاند زوم کردند روی دو تا اشکالی که هست، یا ده تا اشکالی که هست، این اشتباه است. ما هم مثل آنها در مسیر آنها قرار نگیریم. آنها را زیاد پخش نکنیم. جنبه های مثبت، مردم عراق واقعاً جانفشانی کردند. در موکب های ایرانی که البته دیر شروع به کار کردند، بعضی ها شاید دو ساعت می خوابند. شب و روز دارند پذیرایی می کنند. ما خواهش داریم آنهایی که رفتند نگویند موکب خوبی گیر ما آمده است، جای خوب، یک هفته، ده روز بمانیم، نه زودتر ایرانی های عزیز بر گردند و از موکب-های ایرانی و مسئولین هم خواهش داریم اربعین عراقی ها یک عهدی دارند که همه را می بندند یعنی جمع می کنند ولی موکب های ایرانی از خود عزیزهای عراقی هم بیایند دو روز، سه روز، حتی تا آخر صفر، می توانند ادامه بدهند که عزیزانی که دیر رفتند ان شاءالله بتوانند آن جا بهره بگیرند و استفاده کنند. عزیزانی هم که توان مالی دارند بگذارند بعد از ماه صفر در ماه های دیگر. گفت ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است. برکات زیارت همیشه هست و خواهد بود. اتفاقاً زیارت عرفه، زیارت نیمه شعبان، ایام دیگر بیشتر از اربعین سفارش شده است. اربعین فقط یک روایت داریم. منتها می خواهیم با اسرای کربلا همدردی کنیم اربعین را خیلی تجلیل کردیم.
ملایی: در پناه حضرت حق باشید.