خیلی خوش آمدید به سمت خدای این شنبه که در خدمت شما هستیم. شنبه ها طبق همیشه با حاج آقای حسینی قمی بودیم، اما امروز شرایط ایشان برای حضور در برنامه فراهم نبود و یک حسن توفیق نصیب ما شد که خدمت استاد ارجمند حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای میرباقری عزیز و گرانقدر باشیم. دعوت می-کنم همراه برنامه خود باشید. سلام علیکم و رحمۀ الله خیلی خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام میرباقری: علیکم السلام و رحمۀ الله. خدمت حضرتعالی و همه همکاران ارجمند شما و مخاطبان عزیز عرض سلام و ادب دارم و این ایام را هم تسلیت عرض می کنم. برای همه آرزوی توفیق دارم در تشرف به ساحت سیدالشهدا از دور یا نزدیک.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم. اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ حجۀ بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَكِّنَهُ فِيهَا طَوِيلا.
بحث من مقداری راجع به داستان اربعین و زیارت سیدالشهداء است. این پدیده استثنایی که می تواند تبدیل به یک انقلاب های بزرگ اجتماعی شود. شما می دانید که آغاز رنسانس از انقلاب در یک هنر بود. وقتی که یک تفکر و اندیشه و یک احساس می تواند در قالب هنر انقلاب های بزرگ اجتماعی ایجاد کند اگر یک مکتبی بتواند ایده خود و اندیشه خود را به یک حرکت عظیمی مثل اربعین تبدیل کند قاعدتاً می تواند تبدیل شود به یک انقلابات بزرگ اجتماعی و لذا این است که رسانه های غرب این را بایکوت می کنند. اگر گردشگری در چارچوبه اندیشه آنها یا به تعبیری پارادایم آنها شکل بگیرد هر چه بیشتر در آن نوآوری و خلاقیت باشد بیشتر از آن استقبال می کنند. اصلاً این شتاب دهنده را برای همین درست کردند استارتاپ ها. ولی اگر بیرون از چارچوب-های اندیشه آنها باشد به شدت بایکوت می کنند، مبارزه می-کنند، خبرسازی دروغ می کنند. لذا مقدمتاً به مردم عزیز هم عرض می کنم اصلاً به این خبرهای فاسق گوش ندهید. اینها فاسق هستند قرآن صریحاً در مورد خبر آنها می فرماید تحقیق کنید. اینها فاسق هستند، اینها دلسوز امت نیستند. این رسانه ها که کار می کنند نمی خواهند امت اسلامی شکل بگیرد. می خواهند به هر نحوی شکل گیری این امت اسلامی را با مشکل مواجه کنند، یک شایعاتی در ایران می کنند. یک شایعاتی در بین ملت عزیز عراق می کنند. هر دو جای تبین دارد. من دوست دارم یک مقدار راجع به تأثیر زیارت عاشورا به خصوص در زیارت سیدالشهداء (ع) به خصوص در سیمای اربعین بر جامعه مؤمنین و ایجاد یک ائتلاف اخوت گفتگو کنم. مقدمتاً که شاید مقدمه آن هم از یک مقدمه طولانی تر شود یک نکته ای را عرض می کنم و آن این است که ملاحظه کردید، از پر تکرارترین موضوعاتی که ما در روایات خود داریم و برای او ثواب و فضیلت و آثار ذکر شده است موضوع زیارت به ویژه زیارت سیدالشهداء (ع) است. کمتر موضوعی در منابع ما هست که این قدر پر تکرار روایت داشته باشد و در این روایات هم آثار این زیارت، برکات این زیارت، بیان شده است. آثار فراوان است. حالا من نمی خواهم بشمارم. از طهارت نفسی که ایجاد می کند که فرمود اگر کسی عارف بحق زیارت کند غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّر، یک طهارت نفسی پیدا می کند دیگر آلوده نمی شود. این خیلی مهم است. این مغفرت توبه های سنگین می خواهد، خدای متعال با این زیارت عارف بحق این زیارت را انجام بدهد برکت را نازل می کند. از جمله اموری که در ثواب حج آمده است مقایسه شده است با یک سلسله اعمال که جای تأمل دارد. مقایسه با عتق و بنده آزاد کردن شده است که باید بحث کنیم چه آثاری در این زیارت است که جایگزین آن می شود. از او هم افضل است. و اصلاً از عتق ما چه توقعی در رشد اجتماعی و شکل گیری امت داریم. مقایسه شده است با جهاد در کنار امام عادل و درگیری با بدترین دشمنان. چه آثاری در زیارت است که با او مقایسه شده است. ولی باز پرتکرارترین فعلی که در روایات ما زیارت با او مقایسه شده است حج است. بنابراین یک نگاه کنیم ببینیم حج چیست تا ببینیم چرا این قدر گفته شده است که زیارت مثل حج است. از یک حج تا هفتاد هزار حج و بیشتر. ملاحظه کردید دیگر. از یک حج داریم، این هم تابع جنس زیارت است، نوع زیارت است. یک زیارتی می تواند با هفتاد هزار حج باشد آثار اجتماعی آن. عنایت دارید که حج یک مناسکی است که هم آثار اخروی دارد، ثواب های اخروی دارد که قاعدتاً در این روایات ناظر به آن ثواب های اخروی هست. کسی که زیارت سیدالشهدا برود ثواب اخروی آن برابر است با یک حج تا هفتاد هزار حج است. می-دانید هفتاد هزار حج یعنی آدمی هفتاد هزار سال عمر کند از اول خلقت حضرت آدم تا به حالا 7 8 هزار سال می گذرد، هفتاد هزار سال عمر کند، هر سال هم حج برود، هر سال هم حج او مقبول باشد. در روایت دارد هر قدم او، به حضرت گفت آقا من امسال از حج جا ماندم حضرت گفتند کجا بودی؟ گفت کربلا. حضرت گفت ثواب تو کمتر از آنها نیست. گفت آقا من عرفات را از دست دادم. حضرت ناراحت شدند. می گوید شبه مغضه، به من یک نگاه تندی کردند فرمودند چه می گویی، اگر کسی از فرات غسل کند و کربلا بیاید هر قدم او یک حج است. که مرحوم مجلسی بزرگ در توضیح این حدیث می گویند از فرات حله تا کربلا 60 هزار قدم است. یعنی 60 هزار حج. اینها شوخی نیست. روایات پر تکرار هم هست. یکی دو تا نیست، سندهای آن هم خوب است. اصلاً جای تردید نیست که از امام این مضامین صادر شده است. بنابراین جا دارد که ببینیم این مقایسه برای چیست. حج یک آثار اخروی دارد، ثواب دارد که حتماً در زیارت سیدالشهدا است. کسی که حج می رود یک آثار سلوکی دارد که فرار الا الله می-کند و دنیا را پشت سر می گذارد و در غوغای این عالم به خدای متعال لبیک می گوید لباس دنیا را بیرون می آورد، از این جا وارد مناسک می شود تا آن جایی که در قربانگاه می رود خود آماده قربان شدن می شود و حیوانی را قربانی می کند. هدیه فعلاً ذبح شدن خود او است. حالا این هم آدابی است باطن حج را مفصل توضیح داده است. اینها هم در زیارت سیدالشهدا هست. آثار حج را دیدید فرمود کسی حج می رود گاهی حج یک جوری است که هر قدمی که بر می دارد یک حسنه برای او می نویسند و یک سیئه از او پاک می کنند این قدم روی زمین می گذارد تکرار می شود. این در باب زیارت سیدالشهدا هم هست. پس اینها آثار سلوکی است. یک آثار اجتماعی در ایجاد یک امت دارد. من بیشتر از این زاویه می خواهم بحث کنم که زیارت سیدالشهدا محور ساخت امت بر مدار امام (ع) است و اربعین در این زمینه غوغا می کند. عنایت دارید داستان حج در سوره بقره با امام شروع می شود اصلاً ابتدا این است «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً» (بقره/124) یک انسانی بعد از مقام نبوت و رسالت و خلت یک امتحان ها و میثاق های شدید از او گرفته می شود فَأَتَمَّهُنَّ، ایشان هم با تمام قدرت امتحان ها را یک جوری انجام می دهند که خدای متعال می فرماید امتحان را تمام کرد و خدای متعال او را امام قرار داد. إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً، هیچ کجا امامت در قرآن به اندازه حضرت ابراهیم بسط داده نشده است. إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً، امام کیست؟ امام کسی است که «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا» (انبیاء/73) صاحب امر می شود. امر الهی که خداوند متعال عالم را با آن اداره می کند دست امام می افتد. با این امر می-خواهد کار کند، می خواهد امت بسازد. طرح امت سازی به او می-دهند حالا باید امت بسازد. اولین آیه ای که بعد از این آیه است این است، «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهيمَ مُصَلًّى» (بقره/125) ما این خانه را محل رجوع مردم قرار دادیم مردم وقتی می خواهند به سمت خدا بیایند و فرار کنند باید این جا بیایند و محیط امن قرار دادیم. این امنیت هم صرفاً امنیت ظاهری نیست بلکه در روایات ما می گوید چیزی فراتر از امنیت ظاهری است. اگر با شرایط کسی آمد و خود را به این بیت رساند دیگر دست شیطان به او نمی رسد. دست طواغیت به او نمی رسد. نمی توانند به او ضرر برسانند. این وادی امن است، چون می دانید ما دشمنی داریم به بزرگی شیطان و فراعنه که نمی شود بگویید چه قدر دشمن بزرگ است. اگر یک موقع ملاحظه فرمودید قوای شیطان و امکانات و طرح های پیچیده او را آدم ببیند آدم اصلاً وحشت می کند. خیلی عجیب است. می فرماید اگر خود را به این جا رساندید با شرایط در امان هستید. دیگر شیطان با همه قوای خود حمله می کند ولی دست او به شما نمی رسد. گرد و غبار او هم شما را نمی گیرد. آشوب می کند، طوفان به پا می کند، سیل جاری می کند ولی کف پای شما را هم تر نمی کند. اگر ما به این جا رسیدیم، بعد می-فرماید یک محیطی است که شما اگر می خواهید به سمت خدا بروید این را گذاشتیم که مردم این جا بیایند بعد هم این جا است که وادی امن است از هجوم شیاطین و وسوسه ها و طرح های پیچیده طواغیت و مستکبرین است که فرعون برای زمین گیر کردن بنی اسرائیل طرح دارد. تهدید دارد، تطمیح دارد. یک تمدنی ساخته است بعد هم می خواهد بنی اسرائیل را زمین گیر کند. بعد می-فرماید «وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهيمَ مُصَلًّى» (بقره/125) اگر می-خواهید به این بیت و امنیت آن برسید این جا مرجع شما به سوی خدا شود باید پا جای پای حضرت ابراهیم بگذارید. ظاهر آن یعنی بروید در مقام دو رکعت نماز بخوانید. روایت هم همین است، ولی باطن آن باید در مقام ابراهیم سیر کنید تا از این مقام بهره مند شوید. کسی که دنبال حضرت ابراهیم قدم بر نمی دارد نه به این بیت می رسد و نه به امنیت آن. نه رجوعی دارد. پس بنابراین با امام این حج شروع می شود. او امام شده است می گویند این بیت، بیت امن است ولی باید با امام حرکت کنید تا به این ... بعد یک مأموریتی روی دوش این امام می گذارد که خدای متعال می فرماید به حضرت ابراهیم دستور دادیم «أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُود» (بقره/125) این خانه را تطهیر کنید. حالا این بیت است مردم باید این جا بیایند و به محیط امن برسند شما این بیت را تطهیر کنید. برای چه کسانی؟ برای کسانی که در راه هستند. طائفینی که دارند می آیند. عده ای که این جا سکنی می-گزینند اصلاً این جا بار می اندازند. عاکف، صرفاً اهل مکه عاکف مکه نیستند، ممکن است یک کسی دور از بیت باشد و عاکف بیت باشد، یک کسی در مکه باشد اهل بیت اصلاً نباشد. یک عده ای عاکف هستند. همیشه در این بیت هستند. یعنی دور هم که هستند در این بیت هستند. کنار خانه هم که هستند در این بیت هستند. یک عده ای عاکف نیستند، طائف هستند. یک عده رکع السجود هستند. اهل رکوع و سجود هستند. اینها در راه هستند می خواهند به سمت این بیت بیایند و با این بیت به امنیت برسند، به سمت خدا برسند. شما باید این بیت را تطهیر کنید. مقصود از این تطهیر صرفاً تطهیر ظاهری نیست. خدای متعال این تطهیر را در چند جا از آن گفتگو فرموده است یکی در سوره مبارکه حج است. «وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهيمَ مَكانَ الْبَيْت» (حج/26) مکان بیت را برای حضرت ابراهیم مهیا کردیم. حالا این توضیح می خواهد. «أَنْ لا تُشْرِكْ بي شَيْئاً» (حج/26) در این بیت شرک نباید باشد. شما امام هستید، نباید شرک باشد. امت شما نباید مشرک باشند. «وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْقائِمينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُود» این طهارت، طهارت از شرک است. اگر حضرت ابراهیم مراقب این خانه نباشد شیطان همین جا را محیط بت پرستی می کند. شیطان همین مناسک را تبدیل می کند به مناسک شیطنت و دنیاداری. درست است، مگر این جا بتکده نشده بود. بعد از وجود مقدس نبی اکرم که آمدند مکه را فتح کردند مگر بت ها را تا روی کعبه نچیده بودند همین جا را شیطان، مگر طواف نمی کردند، مگر حج نداشتند، مگر کلیددار نداشت؟ مگر کسی نبود که مأمور رعایت حجاج بود همه اینها بود. ولی این جا شده بود بتکده و حج هم به تعبیر قرآن شده بود «مُكاءً وَ تَصْدِيَةً» (انفال/35). مراسم کف و سوت شده بود. نماز در بیت شده بود. این در سوره مبارکه انفال است که خود حج را به مکاء و تصدیه تبدیل می کنند. می فرماید اینها سد سبیل کردند. راه حج را بستند. اینها که حج می رفتند پس این سد سبیل یعنی چه؟ می فرماید معنای این سد سبیل این است که «وَ ما لَهُمْ أَلاَّ يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَ هُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرام» (انفال/34) اینها راه مسجد الحرام را بستند. چه زمانی بستند؟ مردم حج نمی-رفتند؟ این جاهلیت بوده است. پس این یعنی چه؟ می فرماید «وَ ما كانُوا أَوْلِياءَه» (انفال/34) اینها اولیاء حج نبودند. «إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُون» (انفال/34) ائمه هستند، حضرت ابراهیم است که امام حج است. اگر حج دست اینها بیفتد چه کار می-کنند؟ «وَ ما كانَ صَلاتُهُم» (انفال/35) دیگر بالاتر از نماز که نداریم، «وَ ما كانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلاَّ مُكاءً وَ تَصْدِيَة» (انفال/35) پس حضرت ابراهیم باید از این پاک کنند. همان کاری که از وجود مقدس نبی اکرم کردند فقط هم بت های چوبی و سنگی نیستند. فرهنگ بت پرستی باید جمع شود. اگر فرهنگ دنیاداری و توجه به دنیا و دنبال تعیش مادی بودن در این جامعه بود، این دیگر حج نمی شود. پس حضرت باید بیت را تطهیر کنند. امام با او حج شروع می شود. به ما می گویند شما جا پای جای این امام بگذارید به این امام هم می گویند بیت را تطهیر کنید، آماده کنید در راه هستند. بعد هم به حضرت ابراهیم و اسماعیل دستور می دهند قواعد بیت را هم بالا ببرید. «وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعيل» (بقره/127) بعد یک دستوری خدای متعال می می دهد، می فرماید حالا برو «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَج» (حج/27) امام مؤذن الهی است. دیدید از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است أنا الأذان، أنا المؤذن. آن مؤذنی که «فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُم» (اعراف/44) در اعراف، در قیامت امام است، مؤذن خدا در دنیا هم امام است. اذان الهی امام است. او است که دعوت خدا است، دعوت کننده به سوی خدا است. می گویند حالا شما امام هستید می گویند حالا شما امام هستید بروید «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَج» (حج/27) برو دعوت کن. حضرت ابراهیم مأمور می شود برود روی مقام ابراهیم بایستد و صدا بزند. به خدای متعال عرض می کند حالا من صدا بزنم چه کسی می-شنود. فرمود از شما گفتن است، از من رساندن. من صدای شما را به همه می رسانم. حالا باطن آن چیست؟ مقام ابراهیم به حدی بالا رفت که به همه کوه ها مشرف شد. بعد از این بالاتر خدای متعال یک اشراف معنوی داد صدای حضرت را در صلب های پدران خود شنیدند. «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً» (حج/27) شما کاری نداشته باشید، صدا بزنید من صدای شما را به گوش می رسانم. دارد که خدای متعال صدای حضرت را به گوش همه رساند شروع کردند تلبیه گفتن، لبیک اللهم لبیک، این خیلی تغییر عجیبی است. حضرت دارد صدا می زند. ولی وقتی حضرت ابراهیم دارد صدا می زند جواب آنها تلبیه به خدا است. لبیک اللهم لبیک، نمی گوید لبیک ابراهیم چرا؟ با این که اگر آن هم می گفتند تلبیه به خدا بود. لبیک به امام لبیک به خدا بود. ولی آن قدر عظمت خدا با دعوت خود در دل ها می نشاند که اصلاً خدا را می بینند. او صدا می زند ولی آنها صدای خدا را می-شنوند. این هم مقام حضرت ابراهیم را نشان می دهد که صدای او صدای خدا است. اذان الهی است. لذا وقتی او ندا می دهد صدای خدا را می شنوند و به خدا لبیک می گویند. هیچ چیز در این صدا دعوت به خود نیست. عظمت فرد را نشان می دهد. از آن طرف هم نشان می دهد چه قدر این ولی خدا، این امام خدای متعال را با این دعوت خود در دل ها می نشاند که او دعوت می کند و می گویند لبیک اللهم لبیک. این امام می شود. فرمود عجیب آن این است یَأْتُوكَ، شما صدا بزنید به سراغ شما می آیند. نمی گویند به سمت کعبه می آیند پس حج هم با امام شروع می شود. امام است که باید تطهیر بیت کند. قواعد بیت را بالا ببرد. مناسک بیاورد، رسول بخواهد. امام است که دعوت می کند و مردم هم به سوی امام می آیند. این است که در روایت دارد که مردم مأمور شدند حج بیایند بعد دور این سنگ ها طواف کنند. این بیت خیلی بیت با شرافتی است. در روایت دارد محاذی بیت المعمور است، بیت المعمور محاذی عرش است. چهار ضلع عرش محاذی ارکان اربعه توحید است. سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَر و محاذی قلب نبی اکرم است که عرش اولایی است. یعنی آن عرش دارد در این کعبه تجلی می کند. لذا این کعبه از یک نظر یکی از حرمات الاهات و روایات است از یک نظر هم سنگ است. فرمود مأمور شدند بیایند دور این سنگ ها طواف کنند بعد سراغ امام بیایند و بیعت خود را با ما تجدید کنند. اعلام وفاداری به ما کنند. این حج می شود. پایان مناسک حج رسیدن به امام است. هم شروع آن با امام است. هم رسیدن به آن با امام است. و با امام ختم می شود. اگر امام نباشد با کعبه امت درست نمی شود. ولی امام کعبه ای می خواهد، بیتی می خواهد، «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْنا» (بقره/125) بعد می گوییم حالا شما امام این بیت هستید. بیایید بیت را تطهیر کنید، قواعد آن را بالا ببرید. شما صدا بزنید من صدای شما را در عوالم به گوش ها می-رسانم. آنها باید به سمت شما بیایند که امام هستید. این جوری امت درست می شود. امتی که رو به خدای متعال می آورد. امتی که وقتی رو به خدای متعال می آورد با امام خود می آید. دعوت امام خود را اجابت می کند یأتوک، به سراغ امام خود می-آید و می خواهد حالا با امام خود حرکت کند. این جوری هم ارتباط با خدا برقرار می شود، امام حلقه اتصال مردم به خدا است و این بیت را بیت الله می کند. اگر امام نباشد بتکده می-شود. لذا امام زمان وقتی تشریف می آورد دوباره این جا را تطهیر می کند. طواف و نماز خواندن و اینها ملاک نیست. باید با امام حرکت کنید. وقتی در این مکه نبی اکرم در آن امن نیست خدای متعال می فرماید «لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَد * وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَد» (بلد/1 و 2) بعضی آیه را این جوری معنا کردند، وقتی شما در مکه امنیت ندارید چه قسمی به این شهر بخورم. شهر وقتی حرمت دارد که شما حرمت داشته باشید. پس امام است که این جا را بیت الله می کند. یک امت درست می کند بعد شما ببینید حضرت ابراهیم صدا زده است، کاروان ها در تاریخ دارند می جوشند و به سمت حضرت ابراهیم می آیند. این جوری امت درست می شود. امام می شود، یک امت تاریخی می سازد بعد این امت غیر از ارتباط با خدای متعال از طریق امام یک ارتباطی با همدیگر حول امام پیدا می کنند. که از این در سوره مبارکه آل عمران بحث شده است. به ائتلاف قلب و اخوت می رسند. «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً» (آل عمران/103) با امام حرکت کنید. در مقابل طرح نفوذ شیطان و شیاطین شما با امام حرکت کنید بعد می فرماید «وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِه» (آل عمران/103) شما با هم دشمن بودید یک نعمتی خدا فرستاد این نعمت را باید وجود مقدس رسول الله (س) دانست. شما یک بار تجربه کردید. با این امام کل که روایت داریم نبی اکرم امام کل هستند، با این امام کل یک بار شما از عدوات به الفت قلب و اخوت رسیدید. که اصلاً این اخوتی که حضرت ایجاد می کنند این حقوقی که دور آن درست می-شود این قدر عجیب است. پس ببینید حضرت چه کار می کند با امام یک مناسکی شکل می گیرد در این مناسک یک امت درست می-شود. بر محور امام، امام رشته الفت قلوب است، رشته اخوت است. یک اخوت درست می شود. این غیر از جامعه بازار است. بازار که می گوییم منظور ما معنای عرفی آن نیست، در علوم اجتماعی امروزه وقتی می گویند جامعه بازار مقابل جامعه سلطه است. آنها نظام سلطه را از بین بردند. می گویند پادشاهی و سلطنت و امپراتوری و ... البته می دانید الان که شوخی دارند می کنند. معلوم شده است که این پادشاه انگلستان چه کاره است. ولی به ظاهر می گویند نظام سلطه را از بین بردیم. سلطنت و برده داری و همه اینها را از بین بردیم. جای آن نظام بازار گذاشتیم. بازار یعنی هر کسی در این بازار یک سوداگر است. هر کسی می آید کالای خود را می آورد دنبال منافع حداکثری هم هست. انسان های سوداگر منفعت طلب سلطه جو که رانه-های انگیزشی این جامعه حرص است، منفعت طلبی است، سود طلبی است. سلطه جویی است. یک آدم های این جور در بازار می آیند با هم دیگر به تعادل می رسند. این جامعه بازار نیست. به تعبیر خود آنها جامعه بازار جامعه گرگ صفت ها است. وقتی رانه های انگیزشی حرص و منفعت طلبی شد هر کس می خواهد دیگران را به نفع خود بدرد. این جوری می شود. همین که در دنیا می بینید. جامعه ای که حول این امام شکل می گیرد و با امام عهد بسته است «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهيمَ رَبُّه» (بقره/124) یک جامعه ای است که در محور او الفت و اخوت شکل می گیرد. تجربه هایی که در این جامعه شکل می گیرد تجربه الفت است. لذا گاهی به ائمه می-آمدند می گفتند آقا ما آماده هستیم دوره حکومت شما است. در انتقال از بنی امیه به بنی عباس یک اتفاقاتی افتاد بعضی خیال می کردند به نفع ائمه است. چون به اسم علویون قیام شده بود. می آمدند به ائمه می گفتند آقا دوره شما است. شما بیایید امامت کنید و امت بسازید. حضرت می فرمود دوره ما نیست. بعد از خود آنها سوال می کردند از کوفه آمده بود، می-گفت ما آماده هستیم بیایید شما پا وسط بگذارید سدیر به حضرت می گوید آقا عجیب است از نزدیکان حضرت است، می گوید آقا حضرت امیر این قدر یار داشت سکوت نمی کرد. گفت مگر چه قدر دارم؟ گفت 200 هزار تا، بیشتر نصف دنیا. حضرت فرمود می آیی برویم ینبوه. در راه به یک گله کوچکی برخورد کردند حضرت فرمود اگر من به اندازه این گله لشکر داشتم نمی نشستم، بعد می گوید من شمردم دیدم 17 تا است. آمد گفت آقا ما آماده هستیم. حضرت گفت ببینم جمع المال شدید؟ یک طوری هست در محبت ما اگر یک موقع نیاز داشته باشید در خانه همسر خود نباشد از همسر او همیان سر به مهر سکه های طلای او را بگیرید و بشکنید و به اندازه نیاز خود بردارید؟ گفت نه آقا. حضرت فرمود پس در جان خود بخیل تر هستید. فرمود وقتی امت ما به پا می شود دوره مزامله است. همه مؤمنین این جوری می شوند. ببینید اخوت یک امر خیلی عجیبی است. به حضرت گفتند حقوق اخوت را بگویید. حضرت گفتند نمی توانید رعایت کنید به شما نمی گویم. بعضی ها را حضرت گفتند واقعاً سخت است. ملاحظه کردید حدیث در کافی هست. آن که حول امام حق شکل می گیرد این است. حالا اگر بنا شد، حج این اثر را دارد. یکی از برکات حج این است که امامی می آید، حج با امام، کعبه را تطهیر می کند، بیت را تطهیر می کند، بلد امن درست می کند، مناسک درست می کند. دعوت می کند. رو به امام می آیند با امام حج را انجام می-دهند، هم به خدا می رسند و هم به امام خود، هم خود یک امتی می شوند که دیگر در آن همه چیز از بین می رود. اخوت و الفت است. معیارهای دیگر از بین می رود. دیگر سیاه بودن و سفید بودن، عرب بودن و عجم بودن، این تکثرها همه گم می شود. «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم» (حجرات/13) یک امت این جوری درست می-شود. یک چنین امتی که با حج ساخته می شود با زیارت معصوم معنای آن این است که خیلی گسترده به دست آورده می شود. همین طور هم هست واقعاً. چون این جا دیگر خود امام رابطه است. می-دانید در بعضی از تعابیری که در زیارات داریم، در آغاز زیارت امام رضا (ع) در همین زیارت مشهور که محدث قمی نقل کرده است می خوانیم آن جا دارد که دم درب خانه رسیدید بگویید بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى ابْنِ رَسُولِه. زیارت سفر الی الله است. کوچ الی الله است از وادی ولایت امام. پیدا است این با کعبه فرق می کند. پیدا است که این با حج فرق می کند. می-تواند هر قدم آن یک حج باشد. آثار اجتماعی آن هم متفاوت است. پس بنابراین حجی که ما می گوییم حج ابراهیمی است این حج اگر اتفاق افتاد این یک فرار الی الله است. در روایات دیدید ففروا الی الله، به نظر من این در سوره ذاریات است. خدا سرنوشت اقوام گذشته را می گوید که چه جوری گیر فرعون ها افتادند. گیر نمرودها افتادند و چه جوری اینها را جهنمی کردند. چه جوری در طرح خود بردند و از انبیاء جدا کردند و آنها را نابود کردند. و ففروا. این فرار از اینها است. فرار از شیطان است. فرار از اولیاء طاغوت است. اگر یک امامی باشد آن امام حجی به پا کند ورود به این حج فرار الی الله است. لذا فرار الی الحج، فرار الی الامام است. رو به امام خود بیاورید این حج می تواند ما را از طرح پیچیده فرعون ها نجات دهد. تلقی من این است. امروز زیارت امام حسین، همیشه این طوری بوده است اگر کسی خوب انجام بدهد او را از طرح پیچیده شیطان و فرعون ها و بنی عباس و قبلی های آنها و بعدی-های آنها نجات می دهد. آنها واقعاً طرح های آنها پیچیده است. شما خیال می کنید طرح بنی امیه پیچیده بوده است که امام حسین را تنها کردند. امام حسین مخفیانه که نیامد. از روزی که از مدینه بیرون آمد علنی بیرون آمد. دعوت کرد. بعد آمدند در مکه دعوت کردند. چرا آخر کار برای حضرت حدود 100 نفر کلاً 72 نفر مشهور است می مانند. البته اینها حواریون هستند. امام حسین خیلی ها، حواریون یعنی السابقون، در روایت دیدید حواریون را نام می برد. ولی ابن زیاد از کوفه 30 هزار تا آدم می آورد. خیلی طرح پیچیده بوده است. این قدر شبهه و شهوت می گوید اگر بخواهید از گیر این طرح پیچیده و تار عنکبوتی فرار کنید ففروا الی الحج، «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذيرٌ مُبين» (ذاریات/50) من شما را انذار می کنم، از طرف خدا آمدم، حرف خود من نیست. شما را انذار می کنم فرار کنید. و الا اینها شما را تا آخر جهنمی می کنند. از این جا در دام خود می گیرند تا قیامت هم شما را رها نمی کنند. حتی شما را مستقر در جهنم می کنند. دیدید حضرت می فرمود «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ * حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِر» (تکاثر/1 و 2) طرح لهوی که اینها به پا می کنند تا عالم برزخ آدم را می گیرد. تا لب قبر آدم را می برند، فرصت را می سوزانند. بنابراین ففروا الی الله، فرمود فروا الی الله یعنی فروا الی الحج. اگر حج فرار الی الله است زیارت امام حسین هم فرار الی الله است. این طرح عظیم که در آن یک تجربه عجیبی می شود من همین جا عرض کنم واقعاً مردم بزرگوار عراق این را بدانند که ما اگر اصرار داریم آن جا بیاییم دولتمردان ما، مردم ما می خواهیم این تجربه شما را ما هم داشته باشیم. می خواهیم لذت ببریم از این تجربه امام حسینی که شما، واقعاً 14 15 میلیون کمتر، بیشتر، مردم عزیز عراق در این زیارت اربعین شرکت می کنند. خیلی عجیب است. آدم نمی داند بگوید این چه نوع رابطه ای است. الان یک کلیپی را می-دیدم مال سال های گذشته است. یک آدم عنوان دار و محترمی آن جا نشسته است و پای زائرها را ماساژ می دهد. اول کف پای آنها را می بوسد بعد ماساژ می دهد. این رابطه جامعه بازار است؟ نه. یعنی واقعاً یک آدم سوداگر دنبال منافع در این دنیا است که این کار را می کند. اصلاً یک جامعه دیگری است که دارد شکل می گیرد. تجربه این جامعه دنیا را به هم می ریزد. طبیعی است آنها نمی گذارند. آن طرف می گویند آقا اینها می-خواهند سلطه پیدا کنند. حرف های بی ربط. اگر یک کسی بخواهد از زیارت اربعین استفاده کند یا جامعه یا دولتی خدا آنها را نبخشد که بخواهند استفاده کنند برای استفاده های مادی. شما مردم بزرگوار عراق دارید هستی خود را دارید می آورید وسط کسی که بخواهد این سوء استفاده را کند. ما واقعاً بیاییم کسب تجربه کنیم. کما این که ببینید در غرب روی گردشگری کار می کنند. چون خط انتقال فرهنگ است و آن را متنوع هم می کنند. اتفاقاً در بعضی دولت های سابق هم این کار را کردند. ریل گذاری کردند برای گردشگری. مسافرت به بعضی کشورهای همسایه و اروپایی که الگوی آنها بود مجانی در می-آمد. این همین طوری که نمی شود. ریل گذاری است. لذا من همین جا از مسئولین عزیز تقاضا می کنم این کاری که برای اربعین دارد انجام می شود ریل گذاری شود و مستمر شود. این سفر فرهنگی را که منتقل می کند فرهنگ عاشورا است. آن سفر به کشورهای اروپایی فرهنگی را که منتقل می کند فرهنگ دنیای مدرن است. پیدا است آن به نفع توسعه جهانی است این به نفع پیشرفت اسلامی است. آنهایی که می فهمد ریل گذاری آن طرفی می-کنند. با هوشیاری این کار را در دولت های گذشته کردند. این ریل ها باید برگردد. ما نمی گوییم مردم دوست دارند سفر اروپا بروند، بروند. یا کار آنها و تجارت آنها است یا نیاز آنها است، بحث آن نیست. بحث این است که یک ریل گذاری متوازن باید اتفاق بیفتد تا انتقال فرهنگ یک انتقال متوازنی باشد. حالا عرض من این است ببینید این سفر یک تجربه ای است عرض کردم وقتی شما می بینید از یک هنر نقاشی آرام آرام یک انقلاب اجتماعی در وزان رنسانس اتفاق می افتد که حالا خود آنها می-گویند این جزء ریشه های اصلی آن بوده است. البته ریشه های جدی تری دارد. این عاشورا اگر تبدیل شد، این اربعین اگر تبدیل شد به یک مدل اجتماعی این تجربه ها یک اتفاقات مهمی می افتد. اولی پیدا است جبهه مقاومت یک امتی شکل می گیرد بعد به جهان بسط پیدا می کند. آن که عرض من است این است در زیارت سیدالشهدا (ع) اتفاقی که به وزان حج می افتد غیر از مقامات سلوکی آن که كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِي عَرْشِه آدم نمی داند این را چه جوری معنا کند، گویا خدا را در عرش زیارت کرده است. ما که خدا هیچ وقت به حجاب امام زیارت نمی کنیم. ما قیامت هم وقتی می خواهیم خدا را زیارت کنیم از ورای حجاب امام است. این مضمون روایت متعدد ما است. بنابراین اگر کسی درست زیارت برود گویا امام حسین را از مقام عرشی او زیارت می-کند. در بعضی روایات دارد آنها که عارف هستند به حق می-روند، امام رضا فرمود با خدا در عرش گفتگو می کنند. یعنی تحدیث با خدای متعال. این تحدیث، تحدیث با امام است در واقع. وارد گفتگوی با امام می شوند، از مقام عرشی امام از آن جا می شنوند و می گویند. یک گفت و شنودی بین انسان و مقام عرشی امام حسین برقرار می شود. این گفت و شنود تحدیث با خدای متعال است. این آثار سلوکی آن است. آثار سلوکی آن هم اتفاقاً جمعی اتفاق می افتد. وقتی زائرین می روند یک جمع این جوری آثار سلوکی آن این است فرمود ملائکه ای که آن جا دور و بر قبر امام حسین هستند استقبال شما می آیند بعد شما را بدرقه می کنند و به خانه خود می روید. بعد اگر مریض شدید به عیادت شما می آیند. این جوری با آدم رفیق می شوند. در تشییع شما می آیند. تا آخر دنیا برای شما استغفار می کنند. اینها آثار سلوکی آن است. فرمود زائر وقتی می آید مقامات را طی می-کند به یک نقطه ای می رسد یک مأموری از طرف وجود مقدس نبی اکرم (ص) می آید می گویند وجود مقدس نبی اکرم به شما سلام رسانده است. گفته گذشته شما را ما تأمین کردیم، مراقب آینده خود باشید. اینها آثار سلوکی آن است. که سیر باطنی است. طهارت نفس است. حالا روایاتی که دارند وارد وادی نور می شوند چون زیارات مختلف است کسی احتساباً می رود، یک کسی شوقاً می رود، دل او برای امام حسین تنگ شده است بی قرار است می رود. درجات اینها فرق می کند، آثار اینها هم فرق می کند. زیارت یک آثار سلوکی دارد که معلوم است. یک آثار اخروی دارد که آن هم معلوم است. ولی آثار اجتماعی دارد که آن آثار مهمی است. امت حول الامام شکل می گیرد. روابط ما می شود روابط اخوت. روابط الفت. ما که می رویم می خواهیم این رابطه را تجربه کنیم مردم عزیز عراق بدانند شما این تجربه را دارید ما هم می خواهیم لذت ببریم شریک شما. شما بر ما در این کار سابق هستید. ما می خواهیم تابع شما باشیم. می خواهیم از شما یاد بگیریم این نوع فداکاری در راه امام حسین را که واقعاً آدم از این تعجب می کند یک رئیس عشیره ای می آید مثلاً پای زائر را ماساژ می دهد. بعد هم کف پای او را اول ببوسد بعد ... این یک چیزهایی نیست که جزء با سلوک امام حسینی اتفاق بیفتد. ما دوست داریم این تجربه را داشته باشیم، ایام دیگر هم می شود زیارت کنید. این که مردم ما این قدر مشتاق اربعین هستند این بحث ارزانی و اینها نیست. اینها شوخی کردن است. اینها رفتند آن تجربه را دیدند لذت بردند از آن جامعه، آن تجمعی که ظهور امام حسین در آن هست، تجلی امام حسین در آن هست حالا می خواهند همان تجربه را در بیاموزند، تکرار کنند در ایران و در جاهای دیگر. ما می-خواهیم این فرهنگ منتقل شود. این فرهنگ و این خصوصیت در زیارت های دیگر کمتر هست. عمدتاً در زیارت اربعین هست که یک تجمعی یک روابط اجتماعی حول امام حسین شکل می گیرد، فداکارانه. یک آدمی تمام سال کار کرده است واقعاً ضعیف است. شما ببینید خیلی از آنهایی که مهمانداری می کنند ضعیف است. این آدم ضعیف تمام دارایی سال خود را با امام حسین تقسیم کرده است. حالا آمده است و دارد پذیرایی می کند. ما می خواهیم اینها را یاد بگیریم. اینها باید تجربه شود تا آدم یاد بگیرد. الان شما ببینید بعد از اربعین این تجربه به ملت ما فی الجمله دارد منتقل می شود. این آثار آن می شود و دشمن هم طبیعتاً هرگز نمی خواهد این تجربه تکرار شود. در عالم منزوی می کند. الان ببینید این حرکت عظیم بالاخره کار خیلی بزرگ است. یک لوازمی دارد ما سالی 100 هزار تا حج می فرستیم. یک سازمان بزرگ حج و زیارت داریم با این که آن جا هم تدارکات فراوان هست. این جا 5 میلیون، 4 میلیون، 3 میلیون، هر چه بفرمایید آدم می خواهند بروند خیلی تدارکات آن دشوار است و مردم ما هم فداکارانه می روند. یعنی الان به آنها می گویند دوازده کیلومتر تا مهران تا مرز راه هست، بر نمی گردند، اینها آثار همان کاروان اسرا هستند. چون می دانید باب زیارت من یک موقعی به ذهنم می آمد زیارت سیدالشهدا مال امام سجاد است. مال اصحاب است، مال اهل بیت است. ما باید زیارت دنیا را برویم و ... امام سجاد یک راهی را به روی ما باز کرده است این کاروان اسرا که اربعین آمدند باب زیارت امت را باز کردند. ما به شفاعت آنها داریم این زیارت را می رویم. لذا ببینید الگوبرداری هم می کند. می گوید زیارت امام حسین سختی دارد. می گوید بچه خود را نبرید. می گوید زیارت امام حسین است بچه ها هم یک مقدار تشنگی بکشند. من این جا اصلاً نمی-خواهم بگویم بروند یا نروند. آن یک سخن دیگری است. می خواهم بگویم این واقعه ای که دارد حول امام حسین اتفاق می افتد در آن یک عده مقاوم هستند، یک امتی حول امام زمان درست می شود و ان شاءالله این امت حول امام زمان هستند که می توانند دولت امام زمان را تحمل کنند. و الا انسان های سوداگر در جامعه بازار اینها که امام زمان را نمی توانند تحمل کنند. لذا این تجربه ها باید اتفاق بیفتد و امیدوار هستیم که دولتمردان هم تلاش کنند که این تجربه را به نقطه اوج و بلوغ خود برسانند. یک نکته هم این جا عرض کنم. بالاخره مردم عزیزی که زیارت اربعین مشرف می شوند ببینید آنها در مهمان داری تمام شرایط مهمان داری را رعایت می کنند. واقعاً کسانی که مشرف شدند می-دانند. وضعیت همان مردم عزیز عراق بعد از اربعین با قبل از اربعین فرق می کند. اربعین یک چیزی است و خود را واقعاً مهماندار از ناحیه امام حسین (ع) می دانند و ادب مهمانداری را به نحو کمال رعایت می کنند. خوب است ما هم آداب مهمان را رعایت کنیم. مهمان هم بالاخره حقوق صاحبخانه را باید بشناسد. بالاخره یک ملتی هستند، مشکلاتی دارند. سختی هایی دارند ما هم باید حدود آنها را یا در خانه های آنها که می -رویم حدودی که گفته شده است مهمان باید رعایت کند از نظافت خود، تا اخلاق خود، تا ادب خود، تا شکر خود و امثال اینها که آنها هم در این تجربه یک چیزی از ما بیاموزند. یعنی یک تجربه دو طرفه باشد. ما از آنها می آموزیم، آنها هم از مردم شریف ایران و سایر مهمان های خود بیاموزند که آداب مهمان هم این است. این شدنی است. اگر این طوری شد یک زیارت اربعین خیلی خوبی خواهد شد.
ملایی: قبل از این که نکته پایانی را از زبان حضرتعالی بشنویم یک نکته ای هم عرض می کنم که شما در مقام کارشناس مفاهیم ارزشمندی را به ما یاد می دهید ما به عنوان یک شهروند یک چیزهایی به ذهن ما می رسد من از محضر شما اجازه می خواهم که یک نکته کوچکی عرض کنم و یک وقت دیگر قبل از تلاوت قرآن داریم. من می خواهم این را عرض کنم که در کنار فرمایشات ارزشمند حاج آقای حجت الاسلام میرباقری عزیز یک تمهید است برای اتفاقاتی از این دست توسط مسئولین محترمی که دلسوز هستند و زحمت هم می کشند یک مقدار باید بیشتر از اینها باشد که خدای نکرده اتفاقی مثل این 48 ساعت اخیر، اذیت شدن زائرهای ابا عبد الله، گرمازدگی، چون ما زمان داریم از الان یک سال تا اربعین سال آینده وقت داریم پارکینگ های ما، خیابان-های ما، امکانات ما، خیرین بزرگوار می توانند سرمایه خود را آن جا ببرند. قبل از مرز عراق یک اتفاقی افتاد به هر علتی، توقفی در این چرخه پیش آمد بتوانند پذیرایی کنند و اینها. یکی دو دقیقه قبل از قرائت قرآن زمان داریم اگر نکته ای هست بعد برویم برای تلاوت قرآن و برگردیم.
حجت الاسلام میرباقری: یکی از ادله نبوت نبی اکرم همین مناسک حج است. اگر کسی این را نگاه کند می بیند غیر از پیامبر کسی نمی-تواند چنین مناسکی را به جای بگذارد. تلقی من یک موقع این بود که از علائم عصمت ائمه ما یکی به پا کردن زیارت است. واقعاً این منسک را کسی که زیارت کرده است عجله هم نداشته است. می خواسته است آرام آرام در یک تجربه طولانی تاریخی امت بسازد. کاملاً پیدا است. یعنی امام رضا وقتی می آیند و هجرت می کنند به سمت خراسان و مأمون را به سمت بغداد کوچ می دهند. حضرت او را کوچ دادند. و شر آن وزیر را هم کم کردند. او را هم کوچ دادند. این جا را برای شیعه مأمن می کنند. و بعد دعوت به زیارت می کنند که هر کس زیارت امام رضا برود همین طور هم هست که حتی از زیارت سیدالشهدا افضل است. امام جواد فرمودند. چون با آن یک امت خاص ساخته می شود. بعد می بینید در طول تاریخ بر محور زیارت امام رضا امامزاده ها می آیند. شیعه جغرافیا پیدا می کند. یعنی قبل از اینکه امام رضا این جا تشریف بیاورند شیعه گسترده بوده است ولی پراکنده بوده است. یک جغرافیا پیدا کرده است. این خاصیت زیارت است. حضرت می آیند این جا دعوت می کنند و بعد از آن یک اتفاقات مهمی می-افتد. پدیده های نیم قرن اخیر و انقلاب اسلامی و اینها را می-بینید که همه از برکات آن اتفاق عظیم هستند. حالا عرض من این است که یک بحث زیارت و اثر آن هست که با حج مقایسه شده است و حکومت سازی. یک آثاری هم در زیارت دارد که با عتق مقایسه شده است. این هم نکته مهمی است. آزاد کردن بنده. به نظر می آید یک نوع آزادی اجتماعی از اسارت برده گیرها اتفاق می افتد. فراعنه برده داران تاریخ هستند ولو در حالت دموکراسی ظهور کنند. و این برده داری پیچیده که آنها به پا می کنند با زیارت خنثی می شود. من این جوری می فهمم یعنی اثر این زیارت عتق است. انسان هایی که برده هستند آزاد می شوند.
ملایی: حاج آقای میرباقری خیلی متشکر هستم. من گمان می کردم بعد از تلاوت قرآن وقتی بماند اما با آن دو سه دقیقه نکته پایانی آن مجال هم به زیبایی پر شد. خیلی ممنون و متشکر هستم از شما. خیلی متشکر هستم از شما بینندگان عزیز، صفحه 58 قرآن کریم، سوره مبارکه آل عمران آیات 62 تا 70 تلاوت می-شود. ثواب آن را هم از همین به همه زائرهای ابا عبدالله تقدیم می کنیم.صفحه 58 قرآن کریم