اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1401-05-26حجت الاسلام والمسلمین نظافت -اصول ارتباط مؤثر در خانواده و جامعه

ملایی: بسم الله الرحمن الرحیم و سیدنا محمد و آله الطاهرین. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. آقایان و بانوان، بینندگان جان، شنوندگان محترم، همراهان وفادار برنامه سمت خدا سلام بر شما. به برنامه این هفته و در این چهارشنبه خیلی خیلی خوش آمدید خوشحال هستیم از این که کنار شما هستیم. امیدوار هستم که حال و احوال شما خوب خوب باشد. چهارشنبه دیگر و باز هم سمت خدا با حضور کارشناس محترم حجت السلام و المسلمین حاج آقای آقای نظافت. امیدوار هستم که همراهی بفرمایید. سلام علیکم خیلی خوش آمدید.

آقای نظافت: سلام عرض می کنم خدمت شما و همه بینندگان عزیز. بحث ما پیرامون ارتباط مؤثر بود. خیلی بحث مهمی است. چون که اگر ارتباط ما ارتباط سازنده و مؤثری نباشد کف آن این است که عمر ما هدر رفته است. بدتر از آن این است که زندگی های ما جهنم می شود. زندگی سرد می شود. بی روح می شود. و مشکلات اقتصادی مضاعف می شود. آنهایی که ارتباط مؤثر و سازنده با هم دارند و این اصولی را که می گوییم رعایت می کنند گیرم اگر مشکل هم داشته باشند آن مشکلات آسان می شود. ولی اگر ارتباط مؤثر نباشد مشکلات مضاعف می شود. خود ما اصلاً برای همدیگر مشکل می شویم. به جای این که دعوا باشیم درد هم می شویم. دو نوع جهنم داریم. یک جهنم نقد، یک جهنم نسیه. آن جهنم ابد تا آدم نمیرد آن جا نمی رود. جهنم نقد همین است که گاهی آدم-ها زندگی خود را با اخلاق خود و ارتباط غیر مؤثر و سازنده خود جهنم می کنند. بهشت هم دو نوع است. یک بهشت نقد داریم، یک بهشت نسیه داریم. آن بهشت ابد را باید بمیریم و ان شاءالله برویم. تا زنده هستیم خدا دوست دارد دنیا هم بهشت باشد. در بهشت اخلاق زندگی کنیم. بهشت آداب زندگی کنیم. بهشت مهرورزی و این بهشت می شود. نمی شود کسی جهنمی زندگی کند و بهشت برود. هر کس جهنمی زندگی کند جهنم می رود. هر کس بهشتی زندگی کند بهشت می رود. یک ارتباطی بین دنیا و آخرت هست. می-گوید «وَ مَنْ كانَ في‏ هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‏» (اسراء/72) هر کس در دنیا کور است آن جا هم کور است. این کور منظور کوری چشم دل است. یعنی اگر کسی این جا دارد با اخلاق بد زندگی می کند آدم هایی که اخلاق بدی دارند دیگران را تحت فشار روانی قرار می دهند. خود را هم شکنجه می دهند و زندگی خود را جهنم می کنند و طبیعتاً وقتی بعد از مرگ در آن عالم وارد بهشت می شوند که از آثار این جهنمی که خود آنها به پا کردند، این آتشی که شعله ور کردند، خود و دیگران را، روی دیگران را سوزاندند از آثار آن پاک شوند. در رابطه با اصول ارتباط مؤثر در دو جلسه قبل عرض کردم مهرورزی بسیار اهمیت دارد و آثار فراوانی دارد. بما هو انسان دوست داشتنی است، حتی اگر مؤمن نباشد. تا مرز دشمنی خدا جای محبت هست. مگر این که دیدیم یک کسی بنا گذاشته است که با خدا دشمنی کند آن وقت است که دیگر ما می گوییم از تو بیزار هستیم. در روایت داریم إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَحِيمٌ يُحِبُّ كُلَّ رَحِيم‏، خدا مهربان است و هر کس مهربان است خدا او را دوست دارد. یعنی اولین اثر مهرورزی این است که مهرورزان محبوب خدا می شوند و وقتی محبوب خدا شدید این است که هم عالم انگار با تو است و مشکلات شما یکی پس از دیگری برطرف می شود. از آن طرف فرمود  مَنْ لَا يَرْحَمْ لَا يُرْحَم‏، کسی که رحم نمی کند توقع این که مورد رحمت خدا واقع شود نداشته باشد. یعنی ما باید خود را لایق رحمت خدا کنیم. این لیاقت را پیدا کنیم که رحمت خدا شامل حال ما بشود. فرمود هر کس به مردم رحم نمی کند خدا رحمت خود را از او دریغ می کند. خدا نمی گذارد رحمت او به او برسد. در روایتی هست. پیامبر اکرم فرمود، امیرالمؤمنین فرمود، من تعجب می کنم از کسی که برای دیگران رحمت ندارد، برای زیر دستان خود، توقع دارد که مورد رحمت واقع شود. به ما گفتند که به ویژه رحمت شما شامل حال زیردستان شود. کیف لم یرحم من دونه. زیر دست ما گاهی ممکن است همسر ما باشد، گاهی فرزند ما باشد، گاهی در یک اداره ای یک نفر مدیر کل است آن کارمندها هستند. معلم دبستان و دبیرستان است شاگرد دارد. انواع و اقسام زیر دست وجود دارد.
ملایی: یا بالاتر برود یکی که امیری است و رعیتی دارد.
آقای نظافت: مثلاً فرض کنید افسری است در یکی از نهادهای نظامی. یا وزیر است، فرقی نمی کند. اگر این توقع دارد مورد رحمت واقع شود باید به همه اینها سعی کند رحم کند. رحم هم اصل آن قلبی است. بعد آثار بیرونی دارد. و چه قدر خوب است که اول حال دل خود را خوب کند. یعنی تمام حرف های ما، اعمال ما تحت تأثیر حالات درونی ما است. این حال درونی را اگر انسان درست کند بقیه خود به خود درست می شود. گفتند این رحمت درونی را داشته باشید حال دل خود را خوب کنید. گفتند سعی کنید قضیه را محدود نکنید. باز در روایتی هست که فرمود تُضْمَرَ لِجَمِيعِ النَّاسِ الرَّحْمَة، برای همه مردم از ته دل مهربان باشد. تضمر از اضمار است، اضمار از ضمیر است، ضمیر یعنی باطن. یعنی در باطن خود واقعاً رحمت باشد. نه تصنعی و ظاهرسازی، واقعاً از ته دل. به ویژه اگر قرار شد یک گروهی را انتخاب کنید گفتند به ضعفا بیشتر رحم کنید. رحمۀ الضعفا گفتند موجب نزول رحمت می شود. مثلاً کودکان، یا فقرا. کسانی که توانایی ندارند، یا کسانی که بیمار هستند. پرستاران محترم با حوصله باشند. بهیاران، دکترهای محترم، با مریض سر و کار دارید. با بچه اگر سر و کار دارید. اینهایی که در بهزیستی مشغول هستند. ایتام زیر نظر آنها هست. مثل بچه های خود باید یتیم را دوست داشته باشیم. مددکارها. بالاخره یک گروه هایی هستند که با ضعفا سر و کار دارند. کارمندان کمیته امداد، کارمندان بهزیستی. گفتند به ضعفا باید بیشتر توجه کنید. در روایت داریم اگر دست شما توانایی ندارد، گاهی آدم پول ندارد، گاهی نمی تواند کاری انجام بدهد، فرمود از ته دل دوست داشته باشید کفایت است. اگر می توانید که باید اقدام کنید إِذَا عَجَزَ عَنِ الضُّعَفَاءِ نَيْلُك‏، یعنی اگر قدرت ندارید نمی-توانید اقدامی کنید همین رحمت کفایت می کند و قطعاً اگر کسی از ته دل دوست داشته باشد خدا راهی جلوی پای او می گذارد. باب او باز می شود. «وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» (عنکبوت/69). در روایتی هست مهرورزان بیشتر محتاج مهرورزی هستند تا آن ضعفا. ما احتیاج داریم، نیاز ما است. اگر ما عاشق روح خود هستیم، اگر دوست داریم که آخرت ما آباد شود اگر دوست داریم لایق رحمت خدا شویم راه آن این است. پش ما محتاج هستیم.
لذا پس قرآن می گوید «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ» (اسراء/7) خوبی کنید به خود خوبی کردید و لذا می گویند منت نگذارید. اصلاً معنا ندارد منت بگذارید. شما اگر به کسی خوبی کردید، به خود خوبی کردید من اگر به خود خوبی کنم از شما توقع دارم؟ به سر شما باید منت بگذارم؟ این فهم اگر بیاید، این توجه اگر بیاید، که راه خوبی کردن به خود، خوبی کردن به شما است. ما یک جسم داریم، یک روح داریم، الان اگر غذا می-خواهیم بخوریم، جسم خود را قوی می کنیم، اما اگر بخواهیم روح ما قوی شود باید مهر ما شامل حال دیگران بشود. غذا دادن، اطعام در روایت داریم مایه قوت روح است. مایه رشد روح است. تغذیه روح از طریق مهرورزی است. بنابراین گفتند که منت نگذارید بعد گفتند دامنه را هم گسترده کنید. در روایت داریم خوبی حتی به آدم های بد اصْطِنَاعُ الْخَيْرِ إِلَى كُلِّ بَرٍّ وَ فَاجِرٍ. الان ما در شرایطی قرار گرفتیم که بالاخره شیاطین هجوم آوردند و هر کدام یک گیری داریم. آن جوان یک جور، آن آقا یک جور، آن خانم یک جور، آن مسئول یک جور، گفتند آقا محبت ها را، خیرات را محدود نکنید. این ایام عزاداری ابی عبدالله (ع) که گذشت چه قدر محبت فراگیری بود. خیلی زیبا بود. واقعاً به عشق ابی عبدالله (ع) بارانی از رحمت انگار بر سر همه باریده می شود. و آدم احساس می کند تمیزتر شده است. زندگی قشنگ تر شده است، طرف اصرار می کند که غذای او را بگیرید، اصرار می کند چای او را بگیرید. به عشق ابی عبدالله (ع) یک محبت گسترده را تجربه کردیم. نمی گفتند اگر کسی گناه دارد نیاید. اتفاقاً خیمه ابی عبدالله (ع) جای گناهکاران است. چون آدم ها می خواهند تمیز بشوند، می خواهند مداوا بشوند. فرمود اگر یک کسی احساس کردید که اهل نیکی تو نیست تو که اهل آن هستی. این وسیله هدایت آدم ها است. وسیله اصلاح جامعه هست. در یک روایتی هست از امام صادق (ع) به ابن جندب که طولانی هست و نکات و ظرایفی دارد یک قسمت آن این است که فرمود يَا ابْنَ جُنْدَبٍ لَا تَقُلْ فِي الْمُذْنِبِينَ مِنْ أَهْلِ دَعْوَتِكُمْ إِلَّا خَيْراً فرمود اگر با گناهکاری برخورد کردید که مسلمان است، شیعه است، در مورد او جزء خیر حق ندارید بگویید. این نگاه اهل البیت است. باید چه کار کنیم؟ فرمود حرم امام رضا می روید او را دعا کنید. دعای کمیل می روید او را دعا کنید. بگویید خدایا توفیق توبه به او بدهید. حق نداریم از گناهکار بیزار باشیم. فرمود هر کس ما اهل البیت را دوست دارد، هر کس ما را قصد می کند، یعنی هر کس در خیمه ابی عبدالله آمد، هر کس از همین چای خورد، هر کس ما را قصد می کند، هر کس ما را دوست دارد و با دشمنان ما سر و سری ندارد و البته مواظب زبان خود هم بشود که مدیون دیگران نشود فرمود حتماً بهشتی می شود. دارد که امام صادق (ع) یک وقتی یک کسی را فرستاده بودند یک جایی تبلیغ، یک مأموریتی به او داده بودند آن مردم هم مردم ظاهر الصلاحی نبودند، تربیت شده نبودند، خلاصه روح این آقا اذیت شد، مثل این که بنده یک وقت یک جایی تبلیغ می روم که همه ادب می کنند، احترام می کنند تا یک السلام علیک می گویم همه گریه می کنند، اصلاً یک کیفی دارد، یک جایی هم بروم تحویل نگیرند، خوب گوش نکنند، آداب را رعایت نکنند آدم اذیت می-شود. بعد که از آن مأموریت آمد امام صادق (ع) که ایشان را دیدند گفتند چه خبر از حال آن مردم؟ گفت آقا ما که از آنها بیزار هستیم. امام صادق فرمودند ما را دوست دارید و بیزار هستید؟ خوب است من امام صادق از تو بیزار باشم؟ خوب است خدا از من بیزار باشد؟ یعنی چرا به وجه مثبت مردم نگاه نمی-کنید؟ هر کسی یک عیبی دارد. این دست ها ما الان به ظاهر تمیز است، میکروسکوپ بذارند میکروب های آن دیده می شود. ارتباط مؤثر همین است در مواجهه با دیگران مهربان باشید و آن وجه مثبت آن را ببینید و به خاطر آن عیب از او بیزار نباشید. اتفاقاً شما وقتی عیب او را می بینید رحمت شما بیشتر باید شامل حال او بشود. مثل پزشکی که می بیند یک کسی گلوی او چرک دارد اتفاقاً مهربانی آن پزشک او را وادار می کند که برود آن را درمان کند. پزشک از مریض بیزار نیست از آن بیماری بیزار است. ما باید تفکیک کنیم بین خدای نکرده یک کسی که شرابخوار است با خود او. ما دشمن شرابخواری هستیم. دشمن فساد هستیم، دشمن آدم فاسد نیستیم، آدم فاسد را دوست داریم درمان شود. مهرورزان این جوری هستند، این مدل امام صادق (ع) است.
یکی از جلوه های مهرورزی دعوت است. اگر می بینیم یک کسی با روضه ابی عبدالله آشنا نیست با مسجد آشنا نیست دعوت کنیم. ناامید هم نباشیم. شاید اثر کرد. امروز اثر نکند شاید یک ماه دیگر اثر کند. قرآن می گوید «وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّني‏ مِنَ الْمُسْلِمين‏» (فصلت/33) چه گفتاری بهتر از گفتار کسی که دعوت به خدا می کند. دعوت کم شده است، بی تفاوت هستیم. چرا ناامید باشیم؟ ممکن است امروز دعوت کنم اثر نکند، دفعه بعد، دفعه بعد، با لسان قشنگ، از ته دل، دعوت کنیم. می گوید یک پیامبری به قوم خود گفت « وَ يا قَوْمِ ما لي‏ أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجاة» (غافر/41) گفت ای قوم من شما را دعوت به نجات می کنم. یا قوم «إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ أَليم‏» (هود/26) گفت من واقعاً نگران عذاب بر شما هستم. یعنی این گفتگو کردن از سر مهربانی و تعارف هم نداریم دعوت می کنیم. آقا این کتاب را خواندید. نخواندید بخوانید. بخوانید اگر خوب بود حرف آن را بپذیرید. می گویند که بخورید و ببرید. اگر نپسندید نبرید. واقعاً ما گاهی باید آدم ها را دعوت کنیم. آقا این روایت را نگاه کنید، این کتاب را بخوانید. پای این منبر بیایید. در این جلسه بیایید. این دعوت خیلی مهم است. واقعاً بعضی از افراد هستند نچشیده می-گویند نمی خواهیم. دیدید گاهی بچه ها این جوری هستند. هر چه می گویید این را بخورید می گویند نمی خواهیم. دوست نداریم. می-گوییم شما که نخوردید. آن لقمه اول را که می خورد بعد نظر او عوض می شود. بسیاری از افراد فرض کنید به خاطر بدی که من داشتم از فکر من هم بیزار شده است، از منش امامان من هم بیزار شده است و من حالا چون مقصر هم بودم اتفاقاً باید دعوت کنم بگویم آقا حساب رفتار من را به پای دین من نگذارید. شما خود بیایید و بچشید. بررسی کنید. دین واقعاً خوردنی و چشیدنی است. مزه دارد. زندگی توأم با دینداری شیرینی های خاص خود را دارد. آن وقت حالا یک داستانی هست خیلی قشنگ است. یکی از اصحاب امام صادق (ع) ابوبصیر می گوید من یک همسایه ای داشتم و این با سلطان جائر آن موقع ارتباط داشت و مال حرام جمع کرده بود و همیشه مجلس شراب و میگساری و گناه تشکیل می داد. چه قدر هم مؤمنین وقتی همسایه آنها این جور باشد اذیت می شوند. منتها این تربیت شده امام صادق (ع) بود. می گوید رفتم به او گفتم فلانی از این کارهای خود دست بردار. به خود او گفتم. مکرر هم گفتم. ولی دست بر نمی داشت. من هم دائم اصرار می کردم، دائم یادآوری می کردم یک روز گفت فلانی من مرد گرفتار گناه هستم. بعضی ها دیدید عادت به گناه کردند، اعتیاد فقط، اعتیاد به مواد نیست انواع و اقسام اعتیادها هست. گفت من مبتلا شدم و أنت رجل معافا، خدا به تو عافیت داده است و لطف کرده است اهل گناه نیستی، می شود وقتی پیش امام صادق (ع) می روید مشکل من را به امام صادق (ع) بگویید. می دانست ایشان با امام صادق (ع) ارتباط دارد. می-گوید به دل من افتاد که وقتی پیش امام صادق (ع) می روم بگویم ما یک همسایه داریم داستان زندگی او این است. نزد امام صادق (ع) رفتم و مشکل این بنده خدا را هم گفتم آقا فرمودند وقتی کوفه بر می گردید خیلی ها دیدن شما می آیند، این هم دیدن شما می آید. وقتی دیدن شما آمد بگویید که امام صادق سلام رسانده است گفته است دست از گناه بردارید من ضمانت می-کنم شما بهشتی شوید. ایشان می گوید من کوفه برگشتم و مردم دیدن من آمدند، ایشان هم آمد. وقتی خواست برود گفتم بنشین من با شما کار دارم. همه که رفتند و خلوت شد گفتم پیام امام صادق این است. می گوید تا گفتم، گفت جدی می گویید؟ قسم داد به خدا که امام صادق گفتند من ضمان می کنم بهشتی بشود، اشک او در آمد. بلند شد رفت. تصمیم گرفت. با دعوت این آقای ابوبصیر بارها و بارها و بارها و با پیام لطف امام صادق که من بهشت را بر او ضمانت می کنم، رفت و بعد از چند روزی یک کسی را دنبال من فرستاد، خانه او رفتم دیدم پشت در است و هیچ لباسی ندارد و داخل خانه تمام اموال را داده بود و رفته بود. توبه واقعی، چون مال حرام بود. اگر کسی می خواهد توبه کند باید مال حرام را بدهد برود. نزد خود نگه ندارد. باید لباس او پاک باشد، مکان او غصبی نباشد، لباس او غصبی نباشد خلاصه ابوبصیر هم جوانمردی کرد رفت از دوستان خود پول جمع کرد و لباس جمع کرد. این هم یک درسی است که ما برای توبه دیگران کمک کنیم. شما فرض کنید یک نفر یک خطایی کرده است و زندان رفته است. حالا از زندان آزاد شده است. شغل که ندارد، کسی هم به او شغل نمی دهد چون بدنام است،چه کار باید بکند؟ مجبور است دوباره دزدی کند. در نهج البلاغه داریم امیرالمؤمنین فرمود شیطان آدم ها را می برد در تنگنا قرار می-دهد. و آنها را مجبور به گناه می کند. همه نمی توانند مقاومت کنند. مؤمنین باید کسی که تصمیم گرفته است دزدی نکند، تصمیم گرفته است دیگر گناه نکند حمایت کنند. حالا ممکن است یک نفره کسی نمی تواند. و دست به دست هم بدهند پول جمع کنند. این رفت پول جمع کرد. برای او لباس و امکانات جدید تهیه کرد. خلاصه می گوید تمام شد، باز بعد از مدتی صدا زد. صدا زد، رفتم دیدم که مریض شده است. بعد می گوید باز او را دکتر بردم می رفتم و می آمدم تا این که در بستر مرگ واقع شد. می گوید بالای سر او بودم، غش کرد به هوش که آمد گفت فلانی امام صادق به وعده خود وفا کرد و دیگر مرد. چون می دانید لحظه آخر چشم برزخی بینا می شود. آخرین لحظات این مطلب را گفت و مرد. می گوید سال بعد که باز نزد امام صادق (ع) رفتم هنوز پای من در دالان خانه امام صادق بود آقا من را از دور که دیدند گفتند فلانی ما به وعده خود برای دوست تو وفا کردیم. این نحوه برخورد با گناهکار را باید یاد بگیریم. یک دعایی در صحیفه سجادیه هست، دعای سی و چهار. خیلی جالب است. می گوید امام سجاد (ع) وقتی گناهکار می دیدند این جوری با خدا حرف می زدند. می فرمود اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى سِتْرِكَ بَعْدَ عِلْمِك‏، گفت خدایا از تو تشکر می کنم، تو را ستایش می کنم تو عالم به گناهان من هستی یک کاری کردی آبروی من نرود. یعنی وقتی امام سجاد گناهکار را می دیدند به ما یاد دادند که گناهکار دیدید یاد گناه های خود بیفتید و خدا را بر پرده-پوشی او نسبت به شما حامد و شاکر باشید. فرمود: فَكُلُّنَا قَدِ اقْتَرَفَ الْعَائِبَة، خدایا همه ما عیب داریم. منتها تو آبروی بعضی ها را نبردی. وَ ارْتَكَبَ الْفَاحِشَةَ، همه ما گناهان بزرگ انجام دادیم تو مفتضح نکردی. وَ تَسَتَّرَ بِالْمَسَاوِئ‏، همه ما در پنهان بدی هایی کردیم. تو دیگران را بر این بدی های ما آگاه نکردی. خیلی از نهی ها هست که انجام دادیم. خیلی از امرهای تو را ترک کردیم. خیلی از گناهان را کسب کردیم، تو هم آگاه بودی. امام سجاد می گوید فَاجْعَلْ مَا سَتَرْتَ مِنَ الْعَوْرَةِ، می گوید خدایا حالا که آبروی ما را نبردی، گناهان ما را پوشاندی، عیب ما را از دیگران پوشاندی وَاعِظاً لَنَا، وَ زَاجِراً عَنْ سُوءِ الْخُلُقِ، این پرده پوشی تو ما را موعظه کند و ما از بداخلاقی با گناهکار باز بدارد. ما نمی خواهیم بگوییم تأیید کنیم، کمک کنیم به گناهکار، می خواهیم مسئله را حل کنیم راه حل آن چیست. می خواهیم ببینیم با تشر می شود. با دعوا می شود. نه نمی شود. با اخلاق شاید بشود. برای فرعون داریم خدای متعال حضرت موسی را و هارون را که سراغ فرعون فرستاد تازه موسی که از فرعون فرار هم کرده بود متهم هم بود، خدا به موسی و هارون گفت «فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً» (طه/44) با نرمی حرف بزنید، شاید بپذیرد. یعنی گاهی وقت ها که ما با گناهکار بد اخلاقی می کنیم خود ما یک کاری می کنیم که نپذیرد. انگار گاهی دنبال حل مسئله نیستیم. دنبال این هستیم که دل خود را خنک کنیم. خود را می خواهیم تخلیه کنیم. می خواهیم خود راحت شویم. ولی اگر دنبال حل مسئله هستیم. این مدل را باید یاد بگیریم، بعضی ها دین را دوست دارند ترویج دینداری را من درآوردی نمی-شود کرد، باید ببینید پیامبر چه کار می کرد. باید ببینیم مدل آن چیست. پس می گوید خدایا این پرده پوشی را واعظ ما قرار بده. یعنی یاد ما بیاید که خود ما هم گناه داریم و این سبب شود که ما بداخلاق نباشیم. عَنْ سُوءِ الْخُلُق‏، و سعی کنیم گناهان خود را محو کنیم. برویم به فکر توبه باشیم. مطلب دیگر این است که گفتند اگر حاجتی از خلق خدا خواستید ببینید چه کسی مهربان است، در خانه مهربان را بزنید. البته آدم باید تا جایی که می تواند رو نزند. خود آبرو سرمایه بزرگی است ولی گاهی آدم مجبور می شود. فرمود به مهربانان رو بزنید. بعد دارد که خدای متعال فرمود: اطْلُبُوا الْحَوَائِجَ إِلَى ذِي الرَّحْمَةِ مِنْ أُمَّتِي‏، پیامبر اکرم فرمود حاجت را از مهربانان بخواهید روزی داده می شوید که خدای عز و جل فرموده است رحمت من در بین مهربانان است. یعنی اگر کسی دنبال رحمت خدا است برود با آدم های مهربان ارتباط بگیرد. بعد فرمود حوائج را از آدم های سنگدل نخواهید. یعنی اگر می خواهیم به کسی رو بزنیم اول باید در ذهن خود بررسی کنیم چه جور آدمی است. در یک روایت لَا تَسْأَلْ مَنْ تَخَافُ مَنْعَه‏، از کسی که می ترسید روی شما را زمین بزند، به شما نه بگوید اصلاً از نپرسید. اگر نمی-دانستید روی زدید دیدید بی اعتنا است، دیگر اصرار نکنید. بحث را عوض کنید، بدانید آبروی شما خیلی مهم است. فرمود که اگر به آدم های سنگدل رو بزنید لاترزقوا. رزق به شما داده نمی شود. به هدف خود نمی رسید. بعد خداوند فرمود سخت و خشم من در بین آدم های سنگدل است. بعد در یک روایت داریم خوبی را از رحهما امت من بخواهید. از مهربانان امت من بخواهید. خوش به حال کسانی که مهربان هستند. فرمود: تَعِيشُوا فِي أَكْنَافِهِم‏. در سایه آنها زندگی می کنید. خوش به حال کسانی که حس پدری نسبت به دیگران دارند. یعنی می بینند بیشتر از خانواده خود دارند دوست دارند به بچه محل خود، به کارمند خود، به دوست خود، به این و آن رسیدگی کنند. به هر حال اسلام گفتیم آیین مهرورزی است و این فرهنگ سازی نسبت به این که مهرورزی در جامعه نهادینه شود از طرق مختلف است. یکی این است که چه قدر سفارش کردند برای دیگران دعا کنید. عجیب است حالا من یک چند تا روایت بخوانم. یکی از جلوه های مهم مهربانی دعا کردن است. مثلاً امام صادق (ع) فرمود که اگر می-خواهید دعا مستجاب شود یک کسی پشت سر خود دیگری را دعا کند به سرعت دعا مستجاب می شود. یعنی التماس دعا به هم بگوییم. چون من با این زبان گناه کردم برای خود، با این زبان برای شما گناه نکردم، این زبان هم در حق شما زودتر مستجاب می-شود. فرمود کسی اگر می خواهد حاجت او برآورده شود چهل تا مؤمن را دعا کند بعد خود را دعا کند. لذا در نماز شب هم گفتند چهل مؤمن را دعا کنید. امتحان کنیم بعد ببینیم چه حس قشنگی پیدا می کنیم. اگر ما از صمیم دل اسم چهل نفر را جلوی خود گذاشتیم و برای آنها از خدای متعال خیر می خواهیم. در روایت داریم کسی که برادر دینی خود را بدون این که او بداند، پشت سر دارد دعا می کند یک فرشته ای می گوید و لک مثل، به این دعا کننده می گوید همین حاجت برای تو هم هست. فرمود دعای سه نفر بدون شک مستجاب است. یکی دعای پدر است. پدرها بچه های خود را دعا کنید. پدر و مادرها گاهی می بینم که می-نالند. اولاً ما هم جوان بودیم همین جوری بودیم، جوانی های خود را فراموش کردیم و این بچه آمده است بگوید آقا ببینید با پدر خود چه کار کردید. گاهی که بچه انسان بد عمل می کند آدم یاد اشتباهاتی که آدم در حق پدر و مادر خود کرده است می افتد. و از این جهت خوب است که ما بگویم خدایا ببخش قدر پدر را ندانستیم. ولی پدرها اگر از بچه ها گله دارند راه آن دعا است. یعنی گاهی برای بچه های خود دو رکعت نماز بخوانیم. فرمود دعای پدر مستجاب است. دعای مظلوم هم مستجاب است. اگر کسی به او ظلم شده است بگویید آقا دعا کنید. دعای مسافر هم فرمود مستجاب است. از آن طرف هم داریم بچه اگر پدر خود را دعا کند مستجاب است. یعنی اصلاً انگار خدا دوست دارد همه به فکر هم باشند. دَعْوَةُ الْوَلَدِ الصَّالِحِ لِوَالِدَيْه‏، این هم حتماً مستجاب است. پس گاهی به بچه ها بگوییم التماس دعا. خیلی قشنگ است. او هم چه حس قشنگی پیدا می کند. بگویید بعد از نماز ما را هم دعا کن. بعد باز او به ما بگوید التماس دعا. یا ما او را دعا کنیم. اتفاقاً در این صحیفه سجادیه که ذکر خیر آن امروز شد دو تا دعا هست. دعای 24 در حق پدر و مادرها است. که پدر و مادرها را در این قالب می توانیم دعا کنیم. دعای 25 در حق فرزندان هست. این هم یکی از آن موارد. در روایت داریم که اگر کسی دیگری را دعا کند صد هزار برابر برای خود او همین حاجت هست. یعنی گاهی این جوری ظرفیت ایجاد می شود. ولی اگر برای خود دعا کند یکی است. فرمود صد هزاری که صد درصد ضمانت شده است بهتر از آن دعایی است که برای خود می کنید نمی دانید مستجاب می شود یا نمی شود؟ ولی برای دیگران که دعا کنید ان شاءالله برای خود شما هم هست. تا صد هزار جا دارد. اصلاً سیره آنها هم همین جوری بوده است. شنیدید امام حسن مجتبی نقل کردند که مادرم حضرت زهرا (س) دیدم تا صبح دارند مؤمنین را به اسم دعا می کنند. یعنی اینها همسایه ها را می شناختند. همسایه های خود را دوست داشتند. و حالا همین همسایه ها یک وقت هایی که حضرت زهرا گرفتار شدند به کمک نیامدند ولی اینها خالصانه دعا می کردند و نیکی می کردند و به اینها محبت می کردند. قرآن می گوید حضرت ابراهیم این جوری دعا کرد. گفت «رَبَّنَا اغْفِرْ لي‏ وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنين‏» (ابراهیم/41) خدایا من را، پدر و مادر من را و همه مؤمنین را مشمول مغفرت خود بگردان. حضرت موسی این جوری دعا کرد. «وَ اكْتُبْ لَنا في‏ هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَة» (اعراف/156) برای همه ما در این دنیا و در آخرت حسنه بنویس. امام رضا (ع) نقل شده است که این جوری دعا می کردند يَا كَرِيمُ اغْفِرْ لِمَنْ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا. امام رضا می فرمود در شرق و غرب عالم، زن و مرد مؤمن خدایا مغفرت را شامل حال آنها کن. امام صادق (ع) فرمود اگر دعا می کنید همه را دعا کنید این جوری بیشتر دعای شما مستجاب می شود. ما چرا دعا نمی کنیم؟ معرفت نداریم. فکر می کنیم تمام می شود. نمی دانیم گنجینه های خود بی پایان است. گنجینه های خدا تمام نمی شود. به امام معرفت نداریم. وقتی آدم حرم امام رضا می رود کنار دریای رحمت است. آدم کنار دریا باشد سخاوتمند می شود. نگران نیست، به خدای متعال بدبین هستیم. کسانی که به خدا بدبین هستند دعای آنها مستجاب نمی شود. کسانی که بدگمان هستند دعای آنها مستجاب نمی شود. کسانی که معرفت ندارند دعای آنها مستجاب نمی شود. دعا یعنی خدا را بخوانید. می شناسیم که بخوانیم؟ یا خدای خیالی را صدا می زنیم یا خدای واقعی را؟ اگر خدای خیالی را صدا می زنیم که او حاجت نمی دهد. مثلاً مشرکین، بت پرست ها آن بت ها را صدا می زدند آن بت ها حاجت می-دادند؟ حاجت نمی دادند. خدای واقعی را باید صدا زد. خدای واقعی چه جوری است. گنج های بی پایان دارد. بی نهایت رحمت دارد. ما گاهی خدای خیالی خود را صدا می زنیم. لذا معرفت خیلی مهم است. و از جاهایی که ما معرفت خود را به خدای متعال نشان می دهیم همین است که برای دیگران دعا می کنیم. می-دانیم که خدایا تو داری، به همه عالم بدهی، تمام نمی شود. فکر کنم در دعای افتتاح است، لَا يَزِيدُهُ كَثْرَةُ الدُّعَاءِ إِلَّا جُوداً وَ كَرَما، خدا این جوری است هر چه بیشتر بدهد، جود او بیشتر می شود. مثل چشمه ای که آب بردارید دوباره می جوشد. خدا این جوری است، جود و کرم او تمام نمی شود. این معرفت به نظر من بسیار اهمیت دارد. ما معرفت نداریم. ما وقتی که دیگران را دعا نمی کنیم یعنی ظرفیت رحمت خدا را نداریم. چون وقتی ما دیگران را دعا می کنیم ظرفیت خود را بیشتر می کنیم. وقتی ظرفیت ما بیشتر است لیاقت رحمت بیشتری پیدا می کنیم. لذا گفتند در نماز شب به فکر دیگران باشید. وقتی ما از ته دل دیگران را دعا می کنیم، از ته دل دوست داریم، ناخودآگاه با هم که مواجه می شویم در چشم های ما اثر دارد. در رفتار ما اثر دارد. یعنی آن کسی که نیمه شب یا بعد از نماز یک کسی را دعا کرده است بعد با او یک جایی روبه رو می شود خود به خود اثر می گذارد. آن طرف از چشم های ما محبت را می بیند. از زبان ما، از رفتار ما، او هم تشویق می شود که به ما محبت کند. به ویژه اگر کسی هنرمند است باید کسی را که به او بدی کرده است دعا کند. که این قلب را از کینه پاک کند و او را سمت خود بکشد. «ربنا لا تَجْعَلْ في‏ قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذين‏» (حشر/10) خدایا در قلوب ما کینه مؤمن قرار نده. جامعه ایمانی چه قدر خوشگل می شود اگر همین نکات ریز را رعایت کنیم. خدا یکی از اساتید ما را رحمت کند. یاد من هست سال اول طلبگی ایشان گفتند من شما را دعا می کنم شما هم من را دعا کنید. باز یک استادی از حرم آمدند گفتند در حرم شما را دعا کردم. می-گویند یک کسی به آیت الله اراکی که خدا ایشان را رحمت کند، گفت التماس دعا، گفتند اسم شما چیست؟ اصلاً واژه التماس دعا از خاصیت افتاده است. اصلاً بعضی ها می گویند التماس دعا یعنی خداحافظ. خود آنها هم انگار جدی نمی گویند ما هم این کلمه را جدی نمی گیریم. آیت الله اراکی طرف می گویند التماس دعا می-گویند اسم شما چیست یعنی می خواهد برود در خلوت او را دعا کند. ما به التماس دعا گفتن دیگران بی تفاوت نباشیم. این مدل آیت الله اراکی بود و بزرگان همه همین جوری بودند. زیارت امین الله که تمام می شود آخر آن دارد اغْفِرْ لِأَوْلِيَائِنَا، انگار زیارت وقتی مستجاب است که آخر آن مؤمنین را دعا کنید. خدایا ما و همه دوستان ما را ببخش. وَ كُفَّ عَنَّا أَعْدَاءَنَا، خدایا دشمنان ما را از ما دفع کن. بعد از زیارت امام رضا (ع) توصیه شده است یک دعایی است به نام عالیه المضامین، گفتند آن دعا را بخوانید. خیلی زیبا است در آن دعا می گوید که خدایا من، پدر و مادر من، دوستان من، عموهای من، عمه های من، خاله های من، دایی های من، اجداد من، جدات من، فرزندان من، فرزندان آنها، بچه های من، نزدیکان من، همسایه های من، من اهل الشرق و الغرب، همه کسانی که شیعه هستند، محب اهل البیت هستند، الاحیاء منهم و الاموات، بعد می گوید معلم ها، وَ لِجَمِيعِ مَنْ عَلَّمَنِي خَيْراً أَوْ تَعَلَّمَ مِنِّي عِلْما، بعد می گوید خدایا آنها را شریک این ثواب ها من کن. من زیارت رفتم این قدر ثواب دارد، أَشْرِكْهُمْ فِي صَالِحِ دُعَائِي وَ زِيَارَتِي‏، این مکتب همین جوری است.
ملایی: خیلی ممنون. خیلی شیرین بود. خیلی لذت بردیم متشکر هستم از شما. ممنون هستم و اما دوستان خوب ما، بینندگان محترم، صفحه 34 قرآن کریم، آیات 216 تا 219 ان شاءالله تا لحظاتی دیگر تلاوت خواهد شد مهمان این آیات خواهیم بود، ثواب آن هم تقدیم کنیم به خاطر حسن دو اتفاق که کنار هم قرار گرفته است. حتماً می دانید که این روزها، روزهای آغاز بازگشت آزادگان سرافزار کشور ما در سال 1369 به کشور ما هست و از آن طرف امروز به تقویم قمری آغاز حرکت آزادگان سرافراز کربلا به سمت شام است. پس ثواب این آیات تقدیم تمام آزادگان سرافراز امت اسلام.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ *
يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فيهِ قُلْ قِتالٌ فيهِ كَبيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ *
إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ *
يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فيهِما إِثْمٌ كَبيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ *
به نام خداوند بخشنده مهربان
بر شما كارزار واجب شده است در حالى كه براى شما ناگوار است و بسا چيزى را خوش نمى‏داريد و آن براى شما خوب است و بسا چيزى را دوست مى‏داريد و آن براى شما بد است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد *
از تو در باره ماهى كه كارزار در آن حرام است مى‏پرسند بگو كارزار در آن گناهى بزرگ و باز داشتن از راه خدا و كفر ورزيدن به او و باز داشتن از مسجدالحرام [=حج] و بيرون راندن اهل آن از آنجا نزد خدا [گناهى] بزرگتر و فتنه [=شرك] از كشتار بزرگتر است و آنان پيوسته با شما مى‏جنگند تا اگر بتوانند شما را از دينتان برگردانند و كسانى از شما كه از دين خود برگردند و در حال كفر بميرند آنان كردارهايشان در دنيا و آخرت تباه مى‏شود و ايشان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود *
آنان كه ايمان آورده و كسانى كه هجرت كرده و راه خدا جهاد نموده‏اند آنان به رحمت‏خدا اميدوارند خداوند آمرزنده مهربان است *
درباره شراب و قمار از تو مى‏پرسند بگو در آن دو گناهى بزرگ و سودهايى براى مردم است و[لى] گناهشان از سودشان بزرگتر است و از تو مى‏پرسند چه چيزى انفاق كنند بگو مازاد [بر نيازمندى خود] را اين گونه خداوند آيات [خود را] براى شما روشن مى‏گرداند باشد كه بينديشيد *
ملایی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. الهی همیشه در خدمت و در محضر قرآن کریم باشیم و عامل به قرآن کریم. یک نکته ای را با هم مرور کنیم و بعد خدمت حاج آقای آقای نظافت عزیز باشیم در ادامه برنامه سمت خدای این نوبت. داریم در مورد ارتباط مؤثر صحبت می کنیم، در مورد این که جامعه ایمانی اصل اول ارتباط مؤثر را خوب بلد می شود و خوب اجرا می کند و آن هم مهرورزی و مهربانی است. به نظر شما مهربانی با کسانی که نیازی دارند در یک مسیری لزوماً هم آن نیاز، نیاز مالی ممکن است نباشد، انجام آن و برآورده کردن آن مهربانی نیست؟ هست. بالاخره یک کاری از دست ما بر می آید برای یک کسی انجام می دهیم. یک وجه آن هم همین نیاز مادی است. طرح فرزندان غدیر که مدتی است دارد اجرا می شود نیاز به مشارکت شما دارد. خیلی متشکر هستم. حاج آقای آقای نظافت عزیز در خدمت شما هستیم.صفحه 34 قرآن کریم
آقای نظافت: صفحه 34 تلاوت شد. چه قدر انس با قرآن خوب است. قرآن در شب های تار انیس و مونس ما می شود. خوش به حال کسانی که انس دارند. کسانی که با قرآن انس دارند هیچ موقع احساس وحشت ندارند. یعنی احساس تنهایی ندارند. انس با قرآن بسیار خوب است. این آیاتی که خوانده شد نکات و لطایف زیادی دارد. در ابتدای صفحه دارد كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ، می-گوید دفاع و جنگ با دشمنان واجب شده است اما شما دوست ندارید. طبیعی است انسان تشنگی و گرسنگی و زحمت و رنج را دوست ندارد. بعد می گوید وَ عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ، خیلی چیزها هست که چه بسا شما کراهت دارید اما برای شما خیر است. وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً، خیلی ها را دوست دارید ولی برای شما شر است. از کجا بفهمیم چه چیزی خیر است و چه چیزی شر است؟ به خدا اعتماد کنیم. چه جور به یک پزشک محترم اعتماد می کنیم می گوید داروی تلخ را بخورید می گوییم باشد. تلخ است ولی به عاقبت آن فکر می کنیم. در رابطه با دفاع و مقاومت ممکن است بعضی ها بگویند کوتاه بیاییم و مسئله را حل کنیم. آخر حل نمی شود. یعنی این دشمنان این جوری هستند. مظهر نفس اماره انسان هستند. برای نفس اماره در تعقیب نماز عصر گفتند بگویید أَعُوذُ بِكَ مِنْ نَفْسٍ لَا تَشْبَعُ، خدایا به تو پناه می برم از آن نفسی که سیر نمی شود. امریکا این جوری است. اسرائیل این جوری است. فرار کنیم بدتر می کنند، عقب نشینی کنیم بدتر می کنند. یعنی باید به خدای متعال اعتماد کرد. فرمود وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ. خدا می داند این دشمن ها چه جوری هستند. شما اینها را نمی شناسید. بنابراین این آیه دارد بر مقاومت تأکید می کند. و شما دیدید در این داستان جنگ غزه که هفته قبل اتفاق افتاد. ببینید مقاومت جواب داد. تمام کشورهای عربی با اسرائیل جنگیدند روزگاری، شش روز بیشتر دوام نیاوردند. حالا می بینید مردمی که موشک های آنها یک چیزهای خیلی کوچک است و به جایی هم بخورد تخریب چندانی نمی کند ولی این موشک طرف را به زانو در می آورد و او حاضر به صلح می شود و تقاضای صلح می دهد و شروط اینها را می پذیرد. مقاومت که می گویند بکنید این است. می دانید مقاومت مثل چیست؟ مثل سربالایی است. سربالایی سختی دارد ولی همیشه آدم ها در سربالایی نمی مانند. دوران گشایش شروع می شود. 8 سال زمان جنگ ملت ایران مقاومت کردند. گشایش ها شروع شد. مدافعان حرم مقاومت کردند، تمام شد. داعش نابود شد. یعنی داستان این عالم این جوری است که خدای متعال در رابطه با جنگ در یک آیه دیگری در این صفحه می فرماید مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ، یک خطری که گاهی مؤمنین را تهدید می کند ارتداد است. بازگشت. می گوید هر کس از دین برگردد و با آن حالت بمیرد تمام اعمال او از دست می رود و جهنمی می شود و بعد می گوید آنهایی که ایمان آوردند و آنهایی که هجرت هم کردند، اسلام می گوید هجرت هم بکنید. یعنی اگر یک کسی احساس می کنید که در یک محیطی است که نمی تواند دین خود را حفظ کند «أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها» (نساء/97) زمین خدا وسیع است چرا هجرت نمی کنید. می گوید آنهایی که ایمان آوردند و هجرت کردند و مبارزه کردند «أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّه‏» (بقره/218) اینها همان هایی هستند که امید دارند به رحمت خدا. وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ و بدانید خدا سراسر مغفرت و رحمت است. و این مغفرت و رحمت خدا شامل حال مجاهدان می شود. امیدوار هستم که خدای متعال مدد کند که انس ما با قرآن روز به روز بیشتر شود و دعاگوی هم باشیم بنده هم قول می دهم به نفع خود کار کنم. یعنی بینندگان عزیز را دعا کنم.
ملایی: حالا هم یک چند تا دعا کنید حسن ختام برنامه ما باشد.