شریعتی: امروز هم فرازهای نورانی و ناب صحیفه را از دعای سی و هفتم خواهیم شنید و ادامه بحث.
حجت الاسلام فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. دعای سی و هفتم در مورد شکرگزاری است که موضوع بسیار مهمی هم هست. ان شاءالله خدای متعال کمک کند که جز شاکرین باشیم. حضرت می فرماید که «اللهم ان احد لا یبلغ من شکرک غایه» هیچ کسی نیست که به حد اعلی شکر برسد یعنی در حد اعلی خدا را شکر کند، «الا حصل علیه من احسانک ما یلزمه شکرا» یعنی همین که ما می گوییم که الحمدلله الهی شکر که حد اعلی شکرگزاری را هم بکنیم باز لازم است که یک شکرگزاری جدید چون یک احسان جدید شامل حال ما شده است. یک تعبیر زیبایی امام هفتم دارند که می فرمایند که این الحمدلله و الهی شکر و شکر لله که می گویید از آن نعمتی که خدا داده است بالاتر است. فرض کنید که یک آب گوارا خوردید و می گویید که الحمدالله که این آب گوارا تمام می شود ولی الحمدلله است که می ماند. شکر ابدیت می ماند. لذا حضرت می فرماید که کسی که در حد اعلی شکرگزاری هم برسد شکر که می کند باز لازم می آید که یک شکر جدید کند و شکر جدید کند باز شکر جدید همین طور نمی تواند شکر کند الا این که حضرت می فرماید که فراز بعدی «و لا یبلغ مبلغ من طاعتک و ان جتهد» اگر هم کسی در حد اعلی طاعت و بندگی تو بکند و کوشش هم بکند «الا کان مقصرا» در حق خدا را ادا نکرده است و کوتاهی کرده است. «دون استحقاقک بالفضلک» الا این که فضل تو و کرم تو شامل حال او شده است. یعنی ما هم در طاعت خود کم می آوریم و هم در شکرگزاری خود کم می آوریم. بعد حضرت تعبیر عجیبی دارد «و اشکر عبادک عاجز ان شکرک» یعنی شکرگزارترین انسان ها بندگان تو از شکر تو عاجز هستند. حقیقت شکر را نمی توانند به جای بیاورند. خیلی تعبیر زیبایی است. آن کسی که از همه بیش تر شکر می کند آن کسی که عاجزتر است. «و اعبدهم مقصر ان طاعتک» آن کسی که از همه بیش تر طاعت می کند آن باز هم کوتاه است و طاعت او به اندازه خود او است و اندازه حق حق تعالی نیست. حالا راجع به شکرگزاری من چند تا نکته عرض کنم و این ایام هم متعلق به مولا امیرالمؤمنین(ع) هست که چند جمله ای عرض ادب به محضر داشته باشیم. ما واقعاً موضوع شکرگزاری که عموم مردم که یک عده خاصی را قبول داریم «قلیل من عبادی شکور» خود خدا فرموده است که عده کمی از بندگان من شکور هستند و شاکر هستند و سپاسگزار هستند و شیطان هم این خبر را به خدا داد که «و لا تجد اکثرهم شاکرین» من این بنی آدم را می شناسم که بیش تر آن ها شکرگزار نیستند. چه شکر خدا و چه شکر بندگان خدا. واقعاً بیاییم یک کمی روی این سرمایه گذاری کنیم که واقعاً یک کتابی یک خارجی نوشته است که معجزه شکرگزاری است. خیلی در دنیا صدا کرده است و خیلی ها می گویند که ما این کتاب را که خواندیم مشکلات حاد روحی و روانی و جسمی و ظاهری و باطنی ما حل شده است چون ما را به این دعوت می کند که به داده های خود نگاه کنیم و دعوت می کند که سپاسگزاری کنیم. به داده های خود نگاه کنیم حال ما صد و هشتاد درجه برمی گردد. ما در شکرگزاری خیلی ... هفتاد سال مادر کار می کند و پدر زحمت می کشد، رفیق، دوست، همسر، عزیزان، معلم و مربی و مسئولین خدوم و نه مسئولین خائن که ما همیشه ایراد می گیریم. خانم من صد بار غذا خوب درست کرده است ولی یک بار شور شده است، من آن صد بار را نمی بینم. بنده فرحزاد هزار سال در سمت خدا حرف خوب بزنم هیچ سروصدایی بلند نمی شود کافی است که یک سوتی بدهم، همان لحظه بعد در کل دنیا ایراد به من می گیرند و من را خرد می کنند. چرا ناشکر هستیم؟ این خانم هزار بار خوب عمل کرده است و این بار اشتباه کرده است و این پدر و مادر و مسئول و رفیق و دوست و معلم، ما این که خدا می فرماید که «لذلوم الکفار» نه کافر، کفار یعنی کسی که خیلی ناسپاس است. خدا خیلی تعبیر تندی برای ما آورده است «کتل الانسان» برای چه «ما اکبر» یعنی این چه قدر ناسپاس است. خدای رحمان و رحیم و پیامبران به این خوبی و نعمت امنیت و نعمت سلامتی چه قدر خدا به ما نعمت داده است و بیاییم یک کمی روی این جدی تر کار کنیم. از همه غریب تر خدا است و از همه مظلوم تر خدا است. باز در مورد شکرگزاری خدا این قدر مهم است که در یک آیه مبارکه بر ایمان مقدم کرده است یعنی ایمان بر همه چیز مقدم است ولی شکر بر ایمان مقدم است. آیا چیزی هست که باعث شود که ما هیچ وقت خدا ما را عذاب نکند؟ این آیه مبارکه است که «ما یفعل الله بعذابکم ان شکرتم و آمنتم» خدا برای چه شما را عذاب کند اگر شما شکرگزار باشید و ایمان بیاورید. آدمی که شکر نعمت ها را دید منعم را هم می بیند و ایمان می آورد. اگر ما شاکر باشیم محال است که خدا ما را عذاب کند. وسیله عذاب ما کفران نعمت است و ناشکری ها است و حالا با زبان خود و با قلب خود به داده ها نگاه نمی کنیم. چه کار کنیم مشکلات حل شود، چه کار کنیم که موانع برداشته شود؟ آقای شریعتی عزیز مشکل ما کمبود نیست، خدای رزاق، خدای الرحمن الراحمین کم بندگان خود نمی گذارد. کمبودها و کاستی ها یا از اعمال ما است و از گناهان ما است یا ندیدن نعمت ها است. یعنی ما نعمت ها را نمی بینیم و داده های خود را نمی بینیم. نگاه کن به قول یک بزرگی از اساتید مرحوم آقای اسدی همدانی که خیلی بزرگ بود که این قدر بزرگ بوده است که یکی از شاگردان آقای قاضی مرحوم آقا سید هاشم رضوی که هم ایشان را درک کرده بود و هم مرحوم آقای قاضی طباطبایی را که می فرمودند که شاید ده ها قرن یکی مثل ایشان بیاید. شیخ محمد جواد انصاری همدانی که استاد آقای دولابی هم بودند. ایشان می فرمودند که خیلی موقع در خانه ما را همسایه می زند که می گوید مرغ ما گم شده است، خانه شما نیامده است، می گویم نه. در را می بندم می بینم که در حیاط ما دارد پر می زند. به اشتباه می گویم که آمده بود و حواس من نیامده است. خیلی موقع همسایه می گوید که دیگ ما این جا نیست، می گویم دیگ شما این جا چه کار می کند؟ بعد می بینم که خانم من یک هفته قبل گرفته است و با آن غذا درست می کرده است. داده های خدا، خدا «قد اجیب دعوتکما» حضرت موسی و هارون می خواستند پیش فرعون بروند، گفتند که خدایا «رب اشرح لی صدری و احلل عقده من لسانی» خدا نفرمود که بعداً می دهم، فرمودند که اجیبت یعنی خوب نگاه کن که من خدایی که می گویم که پیش فرعون برو، اول می گویم برو و بعد حدیث را می دهم، نه اول حدیث را می گویم و بعد می گویم برو. فقط کافی است که برگردی نگاه کنیم. این هم روایت قشنگی است که آقای دولابی زیاد می خواندند می فرمودند که کارگری که سرکار می آوری مستحب است که هنوز عرق او خشک نشده است به او بدهید و از این افضل و بهتر این است که اول صبح شروع کار به او بدهی که خیال او راحت باشد. خدا این کار را نمی کند. خدا اول مزد نماز را به من می دهد که شوق نماز در من ایجاد می شود که الله اکبر می گوییم. خدا خیلی سریع است. «اسرع الحاسبین» است. اول او توبه می کند و بعد هم باز توبه می کند یعنی کار خدا مقدم است. ما به داده ها نگاه نمی کنیم، به اندوخته ها نگاه نمی کنیم که خدا چه قدر چیز به ما داده است. یک بزرگی می فرماید که مشکل ما ندیدن نعمت های خدا است و عدم شکرگزاری است حتی کسانی که فقیرترین انسان ها هستند و حتی گدایان لب کوچه و خیابان اگر به داده های خدا نگاه کند. خدا می فرماید که «و ان تعدوا نعمه الله لا تحصوها» از شمارش نعمت های من عاجز هستید چه برسد به این که بخواهید شکر نعمت های من را به جای بیاورید. پس مشکل ما این است که به داده ها باید بیش تر نگاه کنیم. اگر نگاه کنیم می گویند که سعدی می گوید که یک کسی کفش نداشت و ناله می زد، رفت دید یکی پا ندارد، گفت خدایا من عاجز از شکر تو هستم و خدایا میلیون بار شکر. حالا جوراب ندارم و کفش ندارم ولی پا که دارم. به اصل مطلب نگاه نمی کنیم و به فروعاتی که باشد یا نباشد به آن ها پیله می کنیم. یک حدیث برای واسطه ها بخوانم روایت عجیبی است که می فرماید «اشکروکم للناس اشکروکم لله» ما همان جور که سپاس خدا را داشته باشیم و سجده شکر ... راه های شکرگزاری مختصر و مفید که ما روایت داریم که کسی که هر روز صبح چهار بار بگوید «الحمدلله رب العالمین» شکر شب گذشته را به جای آورده است. شب که شد چهار بار بگوید که «الحمدلله رب العالمین» شکر نعمت های آن روز را به جای آورده است. اگر بگوید که «الحمدلله کما هو اهله شغلت کتّاب سماوات و الارض» خیلی روایت عجیبی است. فرشته های آسمان و زمین که تعداد آن ها را به جز خدا کسی نمی داند، مشغول نوشتن ثواب این می شوند نمی توانند بنویسند. نمی گوید که الحمدلله به اندازه خود من، الحمدلله به اندازه خود. به خدا می گویند که نمی توانیم ثواب این کلمه را بنویسیم، خدا می فرماید که عین این کلمه را بنویسید من ثواب آن را می دهم. ملائکه عاجز می شوند. «الحمدلله کما هو اهله». در این دعاهایی که این شب ها می خواندیم هم دعای ابوحمزه و هم دعای افتتاح چه قدر در دعای افتتاح حمد داریم. الحمدلله، الحمدلله یک جامع این است که «الحمدلله به جمیع محامده کلها علی جمیع نعمه کلها» یعنی همه نوع حمدها برای خدا است. به نظر من خیلی جامع است یا مثلاً در دعای ابوحمزه است که «الحمدلله الذی یحلم انی حتی کانی لاذنب لی فربی احمد شیء عندی و احق بحمدی» اگر این دعاها نبود آخر حرف زدن با خدا بهترین کار در مقابل بزرگ سکوت است و ادب است و مردن است، اگر آن ها نبودند که ما نمی توانستیم حرف بزنیم. مگر حرف هایی که به تعبیر امام راحل دعاها قرآن ساعد است. یعنی جواب خدا را مردان خدا می توانند بدهند که شش دانگ خدایی شدند. آن ها می توانند که چگونه با خدا حرف بزنند و یاد ما بدهند. عقل ما اصلاً قد نمی داد. گاهی حرف های ما کفرآمیز است و گاهی شکرآمیز است. گاهی تشبیه خدا است و گاهی این حرف هایی است که عوام می زنند و هزار تا غلط در آن هست ولی چه قدر زیبا می گوید که «الحمدلله الذی یحمل ما انی» حمل می کنم خدایی که این قدر به من حلم می ورزد که این قدر حلم و حلم که «حتی کانی لاذنب لی» میلیاردها گناه من یکی مثل این که ندیده است و اصلاً نگاه نمی کند پس حالا که این طور است «فربی احمد شیء عندی» سپاسگزارترین محمودها و ستایش شده ها خدای من است. «و احق بحمدی» خدایا ممنون تو هستم. خدایا شکرت و خدایا عاجز هستم از شکر تو. هر چی در شکرگزاری ما هر حرکتی داریم و هر حیله ای داریم بزنیم قشنگ است. این خیلی مهم است و این هم نکته قشنگی است که حالا این هم می خواستم بگویم که واسطه ها است که «اشکرکم للناس اشکرکم لله» چه کسی از همه بیش تر شکر خدا را به جای آورده است؟ امام می فرماید که آن کسی که سپاس پدر، مادر، اولاد، همسر و معلم، واسطه های نعمت هر کسی از مردم بیش از همه سپاسگزاری می کند او از همه بیش تر خدا را سپاس کرده است. در روایت داریم که امام می فرماید که یک کسی را روز قیامت پای حساب می آورند و حساب او را می رسند و می گویند که تو جهنمی هستی، می گوید چرا جهنمی هستم، می گوید به خاطر این که شکرگزار نبودی و شاکر نبودی، می گوید که خدایا تو شاهد هستی من این قدر سجده شکر الحمدلله و الهی شکر از زبان من نمی افتاد و همیشه الحمدلله می گفتم، خدا می گوید که درست است که شکر من را به جای آوردی ولی شکر واسطه ها چی؟ این ها از من جدا نیستند. شکر این ها عین شکر خدا است. مادر این همه محبت می کند. این را از ته دل خود عرض می کنم که محال است که کسی بتواند که حق پدر یا مادر را ادا کند، هیچ وقت. آن عشق و آن محبت و آن هستی که مادر کرده است. مادر را در چاه می اندازد باز می گوید که پای بچه من نلغزد و بیفتد. این فقط خدا می تواند و حداقل ما به زبان خود و به بدن خود و با احسان خود شکر پدر و مادر کنار شکر خدا است. این یک واسطه خیر بوده است و این باعث شده است که طبیب است و مربی است و هر قدمی که بردارد. این هم خاطره قشنگی است که یاد من آمد. یکی از اساتید ما می فرمود که یک آشنایی داشتیم که می گفت او به کربلا رفته بود. کاظمین به یک قهوه خانه ای رفته بود که چای بخورد. روی میز چند تا عراقی نشسته بودند و عراقی ها هم روی مهمان خیلی حساس هستند. بعد می گفت که یک عراقی سیگار در آورد که بکشد، این ایرانی دید که این به جیب های خود می گردد که فندک در بیاورد و یا کبریت پیدا نمی کند. این فندک را جلوی او گرفت. عراقی گفت که ممنون هستم و ببخشید و لطف کردید. به زور این ها را به خانه برد. چند سال است که از این ها دارد پذیرایی می کند. این خیلی مهم است به خاطر چوب کبریت. این می شود بهشت نرود؟ این صفت سپاسگزاری است. بعد هم نمی گفت که من چه کار کردم. به فامیل های خود می گفت که این مرد خیلی خدمت کرده است. این چه قدر انسان را بالا می برد و تعالی می دهد پس شکر نعمت. یکی هم ما همه دل ما می خواهد که در همه چیز رشد کنیم و بالا برویم و خود ما رشد کنیم و نعمت های ما زیاد شود، یک بزرگی می فرماید که راهکار زیاد شدن نعمت ها حرص زدن، تنهایی و طمع و تلاش بی جا نیست، راه زیاد شدن نعمت خدا می فرماید که «لان شکرتم لازیدنکم» بعد هم با این تأکیدهایی که در این آیه آمده است که «لازیدنکم» یعنی حتماً اگر شما شاکر نعمت ها باشید داده ها را قدر می دانید و خدا را شکر می کنید. خدا می گوید که سنت قطعی من این است که حتماً نه نعمت را زیاد می کنم، خود تو را بزرگ می کنم. یک وقت به شما فقط پول می دهند یک چاله تو را پر می کنند اما وقتی خود تو بزرگ شدی خانه تو بزرگ می شود، زندگی تو توسعه پیدا می کند، وابسته های تو بیش تر می شوند و همه وجود تو بزرگ تر می شود. ظرف تو بزرگ تر می شود و همه معنویات و مادیات سرازیر می شود و فقط یک چاله پر نمی شود. دنباله آن هم تعبیر تندی است که «و ان کفرتم ان عذابی لشدید» خدایا به تو پناه می بریم از کفران نعمت که ما را حفظ کند. یک کمی به داده ها نگاه کنیم و جلسه شکرگزاری با بچه ها می نشینیم یادآوری کنیم. قدیم ها گاهی اوقات در یک خانه کوچولو زندگی می کردند و امکانات نداشتند و آب و برق و گاز نداشتند و تلفن همراه نداشتند، خود من ماه رمضان که گاهی اوقات خانواده یک ماه به روستاهای دور افتاده می رفتم و نه تلفن بود و نه موبایل بود هیچی نبود. تبلیغ می رفتم پنج سال به یک روستا می رفتم، خانواده من دق مرگ می شدند. خیلی سخت است. حتی یک بار یک خوابی دیده بود که حال من بد است هیچ دسترسی هم نداشت و به یکی از رفقا گفته بود و او با اتوبوس به آن جا آمد و چون تلفن خانه نبود و نمی شد هم به جایی بروی. به آن جا آمد و من نامه نوشتم که صحیح و سالم هستم و بنده خدا دوباره با اتوبوس سوار شد و به قم برگشت که نامه من را با او برساند. قدر حاج خانم را بدانیم و این که کمک من می کند و این که نعمت هایی که خدا به ما داده است. همسر خوب، اولاد خوب، داماد خوب، عروس خوب، نوه خوب. این شعر سعدی خیلی زیبا است که می گوید که
چنان لطف او شامل هر تن است/ که هر بنده گوید خدای من است
چنان کار هر کس به هم ساخته/ که گویی به غیری نپرداخته
یعنی این قدر هوای من را دارد مثل این که فقط من هستم و او هست. این خیلی قشنگ و زیبا است. راه رسیدن به آرامش و به خوشی و به زیادی نعمت ها شکرگزاری نعمت ها است. این نمونه های شکر را هم که عرض کردم. تکرار می کنم که چهار بار صبح و شام «الحمدلله رب العالمین» شکر آن روز و شب را به جای آورده است. «الحمدلله کما هو اهله» آسمان و زمین فرشته ها نمی توانند بنویسند و حمدهایی که در دعای افتتاح آمده است. یکی از شکرگزاری هایی که ما باید واقعاً این ایام هم شب قدر است و هم از خدای مهربان تشکر بکنیم و هم از مولا امیرالمؤمنین تشکر کنیم، خدا از او بخواهیم که معرفت به ما بدهد. یک جو معرفت به ما بدهد. حضرت موسی در کوه طور برای مناجات می رفتند یک بنده گنهکار خیلی جری و نادان و جاهلی به حضرت موسی رسید. به حضرت موسی عرض کرد که کجا می روی؟ گفت که می روم که با خدا مناجات کنم. گفت برو به این خدا بگو دست از سر ما بردارد و من نه حرف او را گوش می دهم و نه اطاعت او را می کنم و اصلاً رزق و روزی او را هم نمی خواهم. خیلی پیام های تندی داشت. حضرت موسی علی نبینا برای مناجات رفتند و خجالت کشیدند. آدم هیچی ندار مطلق به غنی مطلق حرف های تند تند بزند. عوض این که نیاز کند و طلبکار شود و ناز کند. از ما نیاز می آید و از خدا ناز کردن می آید. حضرت موسی خجالت کشید. خدا گفت که چرا پیغام بنده من را نیاوردی؟ عرض کرد که بار پروردگارا تو عالم سرّ و خفیات هستی، می دانی چه گفته است. خدایی که قدرت مطلق است و غنای مطلق است و یک اشاره با یک اراده همه از بین می رود. فرمودند که برو سلام من را به آن بنده برسان و بگو که تو اگر بندگی نکنی، ما دست از خدایی خود برنمی داریم. تو اگر رزق هم نمی خواهی من به تو می دهم، تو اگر هوای ما را نداری، ما هوای تو را داریم. این تعبیر دعای افتتاح است. این دعا را روی آن مکث کنند. ببینند که با خدا چه می گوییم. فقط عربی را تند تند نخوانند و بروند. خیلی این دعا عجیب است. «فلم ارء مولی الکریم الاصبر علی عبد لعیم منک علی یا رب» دعای افتتاح است که دعای توقیع از امام زمان به ما رسیده است. می فرماید که خدایا من خدای باکرامت و کریمی مثل تو ندیدم. این قدر صبر کند و این قدر صبر کند و این قدر صبر بر بنده لعیم پستی مثل من بکند. «انک تدعونی و هم لین» تو من را دعوت کردی و من پشت کردم. تو همیشه به من ابراز دوستی و محبت کردی و من بغض و دشمنی کردم و تو حرف من را گوش کردی و من گناه و معصیت کردم. باز هم مدارا می کنی و باز هم به من گیر نمی دهی. یک گناه کافی است که آدم را از پای در بیاورد و نابود کند. تو به من ود و اظهار دوستی کردی و من قبول نکردم. مثل این است که من به تو منت دارم و مثل این که من به تو چیز دارم یعنی من جای خدا نشستم و او جای عبد نشسته است. جای بدهکار و طلبکار عوض شده است. من باید غرق نیاز باشم و مثل این که من زشت سرتاپا در مقابل زیبایی مطلق ناز کنم و من باید نیاز کنم و من باید دست خالی باشم و فقر من و عجز من و درماندگی من و بیچارگی من، خیلی دعای عجیبی است. از این خدا ما مهربان تر داریم و رئوف تر داریم؟ میلیون گناه کردی، می گوید که با یک توبه و با یک العفو و با یک ندامت و پشیمانی که من همه را پاک می کنم که حتی از فرشته ها و کتاب هایی که نوشته شده است و از ذهن افراد از همه جا محو می کنم مثل روزی که از مادر متولد شده ای. یک چنین خدای مهربانی داریم. از پیغمبران مهربان تر است و از امامان مهربان تر است و از پدر و مادر مهربان تر است. ما چه کار کنیم که الان شب های قدر را سپری کردیم و این چند روز ماه مبارک و مهمانی خدا تمام می شود حیف است که این صاحبخانه را نشناسیم، حیف است که با این صاحبخانه آشنا نشویم، حیف است که با نماینده خدا که امیرالمؤمنین است آشنا نشویم که دست ما در دست مولا علی(ع) قرار نگیرد. این آیه مبارکه چه قدر زیبا است که آخرین آیه سوره حج است که «و اعتصم بالله هو مولاکم و نعم المولی و نعم النصیر» به خود خدا چنگ بزنید و اعتصموا که چنگ بزنید که او مولای شما است. نعم المولی و نعم النصیر. جوشن کبیر را در طول سال هم بخوانیم قشنگ است و همه اسم های خدا است. من بارها عرض کردم که دعای جوشن کبیر حدود هزار اسم و صفت خدا است خدا چند تا اسم غضب در آن پیدا می کنید، شدید العقاب، منتقم، شاید ده تا نشود. همه رحمت است. اظهر الجمیل، ستر القبیح یا ملجأ کل مطرود، یا ملجأ عاصین. اصلاً آدم شارژ می شود. ان شاءالله از برکاتی که این شب ها نصیب ما شده است هم خود ما و هم به دیگران برسانیم.
شریعتی: صفحه 516 قرآن کریم را تلاوت می کنیم که آیات آشنایی است که مخصوصاً کسانی که مباحث حاج آقای شریفیان را دنبال می کنند. آیات نورانی سوره مبارکه حجرات است.
صفحه 516 قرآن کریم
حجت الاسلام فرحزاد: واقعاً این فرمایش پیامبر عظیم الشأن که فرمود که در ماه رمضان درهای بهشت باز است و از خدا بخواهید که همیشه باز باشد. درهای جهنم که خیلی کارهای زشت قهراً تعطیل می شود ان شاءالله همیشه بسته باشد. یک روایتی پیدا کردم برای آن ها که همیشه می خواهند مهمان باشند حق تعالی می فرماید که «اهل شکری فزیادتی» آن ها که همیشه اهل شکر هستند من زیاد می کنم «و اهل طاعتی فضیافتی» آن ها که اهل طاعت و بندگی هستند همیشه مهمان من هستند. همیشه مهمان خدا باشیم.
شریعتی: از فضیلت ذکر صلوات بفرمایید.
حجت الاسلام فرحزاد: یک روایت زیبایی دیدم که از این تعبیر عذر می خواهم که من یک مقداری تنبل هستم دنبال کارهای کوچولو و پرمایه می گردم. یک روایت زیبایی از پیامبر خدا نقل شده است که «خیر العباده ما قل و سهل» یعنی بهترین عبادت این است که کم و آسان باشد. یعنی همه وقت و همه جا باشد. بعضی عبادت ها هست که مثلاً زیارت خانه خدا که حج و عمره است و از شرایط و زمان و مکان و پول و این ها است. نماز قبله و وضو می خواهد ولی بعضی عبادت ها هست که در هر شرایطی در هر حالی و در هر زمانی و در هر مکانی یاد خدا است و ذکر صلوات است که با وضو و بی وضو و نشسته و خوابیده و در حال راه رفتن و کسی شرط بتواند بگذارد، من پیدا نمی کنم که شرط بگذارد. بگوید که در فلان مکان و در فلان زمان و فلان شرایط یاد خدا نکنید. حتی حمام می رویم و در سخت ترین شرایط و در بهترین شرایط مگر این که بیهوش باشد، وقتی به هوش هستی یاد خدا «حسن علی کل حال» ذکر صلوات حسن علی کل حال هم عبادت آسان و روانی است و هم افضل العبادات است. اگر من برای آن هایی که حال ندارند می گویم و نه آن کسی که حال دارد و عبادت ها را کنار بگذارد برای آن ها که یک وقت می بینید که حال دعا و حال قرائت و حال عبادت های سنگین یا مستحب را ندارد، بنشیند و صلوات بفرستد. «اللهم صل علی محمد و آل محمد» روایت می فرماید که از آن ها عقب نیفتاده است به عنوان افضل اعمال در نامه عمل او ثبت می شود. این ها دائم الذکر هستند.
شریعتی: از امیرالمؤمنین بشنویم.
حجت الاسلام فرحزاد: ان شاءالله ذکر امیرالمؤمنین در وجود ما همیشه بارور باشد و ثابت باشد و هر ماه رمضان و هر شب های قدر از خدا بخواهیم که این عشق و محبت و معرفت شعله ور شود و زیاد شود با شکرگزاری و با بیش تر دعا و توسل به اهل بیت. روایت زیبایی دیدم که همگی مصداق این روایت باشیم. از پیغمبر خدا حضرت محمد مصطفی(ص) فرمودند که «علی من احب علی علیه السلام فقد احبنی» هر کسی مولا امیرالمؤمنین علی(ع) را دوست بدارد، من را دوست داشته است. «و من احبنی فقد رضی الله عنه» هر کسی هم من را دوست بدارد خدا از او راضی است. خدا از او راضی باشد چه کار می کند؟ «و من رضی الله عنه کافاهو الجنه» خدا بهشت برین مهمانی جاودانه را نصیب او می کند. خیلی از خدا بخواهیم که با امیرالمؤمنین زندگی کنیم و با امیرالمؤمنین از دنیا برویم و قلب ما وصل به امیرالمؤمنین باشد که اگر باشد حاج آقای دولابی این جمله زیبا را می فرمودند که اگر ما در این جایگاه قرار بگیرم که خوشی و راحتی و سرور و انبساط و قدرت و غنا و همه چیز داریم، آن چه هست؟ امیرالمؤمنین امام متقین است. «و جعل لنا من المتقین اماما» امیرالمؤمنین امام متقین است. اگر می خواهی به این جا برسی که خدا می فرماید که «ان المتقین فی جنات و النهر فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر» خیلی آیه پر بشارتی است. متقین در بهشت و نهرهای جاری هستند و آن جا کجا است؟ فی مقعد صدق چون امیرالمؤمنین تجسم صدق و راستی است. هفته قبل عرض کردیم که بازیگری را به کنار بگذاریم. راست و حسینی و مظهر صدق امیرالمؤمنین است و پیغمبر خدا است. یعنی جایگاه صدق «عند ملیک» پادشاهی که قادر و مقتدر است و قدرت مطلق دارد. مافوق قدرت است. نمی خواهیم آن جا همنشین خدا باشیم؟ باید علی دوست باشیم و عاشق حضرت علی باشیم. بعد پیغمبر خدا فرمودند که این هم جمله های عجیبی است که «علی من احب علی علیه السلام لا یخرج من الدنیا حتی یشرب من الکوثر و یأکل من طوبی و یری مکانه فی الجنه» خدایا به حق امیرالمؤمنین به حق پیغمبر خدا عشق و محبت و معرفت آقا را در ما آن به آن بیش تر قرار بده. می فرماید که کسی که با عشق و محبت حضرت علی از دنیا برود هنوز از دنیا نرفته است، نه قیامت و نه برزخ «لا یخرج من الدنیا» از شراب کوثر به او می چشانند و از شجره طوبی به او می خورانند و جایگاه او را در بهشت به او نشان می دهند و با شوق و ذوق از این بدن خاکی بیرون می آید. عاشق امیرالمؤمنین قبل از مردن این ها را به او می دهند. «لا یخرج من الدنیا حتی یشرب من الکوثر» از جام شراب کوثر که امیرالمؤمنین ساقی است که به او می دهد و از شجره طوبی به او می دهند و جایگاه او را در بهشت می بیند و بعد پرواز می کند. گفت از ایشان نیستی/ برگو از ایشان. پریشان نیستی/ برگو پریشان. بعد باز پیغمبر خدا فرمود که «علی» یعنی تأکید است که «علی ان احب علی علیه السلام فتحت له ابواب جنه سمانیه فدیخلها من ای باب شاء به غیر حساب» خدا معیار قرار داده است که هر کسی که عاشق علی است بالا بالاهای بهشت است و هر کسی دشمن است اهل جهنم است. اکسیر اعظم است. من واقعاً تشکر ویژه از هم برنامه سمت خدا و هم برنامه ماه من می کنم که جای آقای کاشانی هم واقعاً خالی است که این سنت را ایشان در شب های قدر احیا کردند که همه آن ذکر است فضائل امیرالمؤمنین باشد و ماه امیرالمؤمنین است و شما در این سحرها همه مردم را دل و جان را به هم پیوند می دهید که خیلی ها ظهرها گاهی سرکار هستند ولی سحرها موقع خوردن سحری می بینند. ان شاءالله این بذر محبت بارور شود همه مشکلات را می تواند حل کند. می فرماید که هر کسی که عاشق حضرت علی است هشت در بهشت، نه یک در، هشت در بهشت «فتحت له ابواب الجنه سمانیه» می گویند از هر دری که می خواهی وارد شو. ان شاءالله خدای متعال ما را جز بهترین عارفان و عاشقان مولا قرار بدهد و خدایا تو را قسم می دهیم در روایت داریم که امیرالمؤمنین به پیغمبر خدا عرض کرد که این را ابن ابی الحدید نقل کرده است که برای من دعا کن و استغفار کن. بعد می گوید که من مواظب بودم که پیغمبر دعا را چه طوری می کند. بعد دیدم که پیغمبر دعا کردند که خدایا «به حق علی اغفر لعلی» خدا را می خواهد دعا کند به من قسم داد. من گفتم که آقا جان یا رسول الله خدا را به من قسم دادی، فرمودند که علی جان مگر کسی عزیزتر و محبوب تر از تو نزد خدا هست که من خدا را به او قسم بدهم، دیدم که تو از همه پیش خدا عزیز تر و محبوب تر هستی. خدایا تو را قسم می دهیم به عزیز و دردانه ات مولا امیرالمؤمنین به حقیقت مولا امیرالمؤمنین به همه ما خانواده های ما و عزیزان ما خیر دنیا و آخرت کرامت بفرما و همه ما را عاقبت به خیر بگردان. بیش از پیش و آن به آن بر معرفت و محبت و ولایت ما به مولا بیفزا. از بهترین برکات این ماه همه ما را بهره مند بگردان. همه مریض ها روحی و جسمی لباس عافیت بپوشان. آن ها که شغل و مسکن، همسر و اولاد ندارند به آن ها مرحمت بفرما. رفع هم و غم از همه گرفتارها بفرما به برکت مولا امیرالمؤمنین و این ایام هم خوب است که صلوات به مولا امیرالمؤمنین هدیه کنیم بر محمد و آل محمد.