آقای شریعتی: انشاءالله. الآن دیگر باید گفت: «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِي مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِيَ مِنْه» اگر تا الآن ما را نیامرزیدی، بیامرز که انشاءالله با دلی پاک، با روحی سبک و آماده وارد ماه ضیافتت بشویم. انشاءالله این دعا مستجاب شود.
یک مقدمه خوبی را دیروز حاج آقای بهشتی عزیزمان فرمودند، نکتههای خوبی را شنیدیم و از آینده و از آن بهار واقعی ایام، تابلویی که قرآن کریم ترسیم میکند، چقدر امیدبخش بود. دوستانی که بحث دیروز را ندیدند، حتماً دعوت میکنم به سایت یا کانال ما یا به تلوبیون مراجعه کنند و انشاءالله بحث دیروز را ببینند. امروز حاج آقای بهشتی عزیزمان وعده داده بودند از ویژگیهای منتظران صحبت کنند که ما منتظر و مترصد هستیم که بحث شما را بشنویم.
حجتالاسلام بهشتی: «بسم الله الرحمن الرحیم. السَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعْث» سلام بر آن آقایی که تشریف بیاورند دلها را به هم پیوند میزنند و اندوهها را برطرف میکنند.
آینده خوشی در انتظار جامعه بشری است. درست است که گناه، ظلم، فسق، فجور، به اوج خودش میرسد ولی پیشگوییای که از آسمان به ما رسیده است، این هست که بشر امیدوار باشد. همه پیامبران اقداماتی که کردهاند با یاری مردم بوده است. پیامبران به تنهایی نمیتوانستند کاری بکنند. این عیسی بن مریم است که خطاب میکند به یارانش من انصاری الی الله؛ کیست که مرا یاری کند؟
پیامبران دیگر همینگونه. انصار بودند که پیامبر را به مدینه دعوت کردند. انصار در قرآن هم این کلمه آمده است یاران. به تناسب اهداف و ابعاد هر انقلابی یار میطلبند. هر انقلابی متناسب با اهدافش و ابعادش. یک انقلاب ممکن است در یک شهری باشد، ده سال بعد هم تمام میشود. آن یک یارانی میطلبد، یک انقلاب ممکن است در یک کشوری باشد در یک قرنی؛ انقلابی که ما از آن سخن میگوییم، ابعاد و اهداف آن خیلی بلند است. خیلی وسیع است. یاران متناسب با خودش را میطلبد. در دعاها هم امامان ما به ما زیاد یاد دادهاند. این را از خدا بخواهید: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِه و شیعته» یعنی باید روی این موضوع فکر کنیم. برای نیمه شعبان خوشحال باشیم، این خیلی خوب است. گل بدهیم، شیرینی بدهیم، شربت بخوریم. اینها خیلی خوب است. شادمانی خیلی خوب است اما آن نقطه مرکزی این است که نقش من در پیدایش آن آینده امیدبخش چیست. من چقدر سهم دارم. در خانه امام صادق (ع) جمعی نشسته بودند، حضرت صادق (ع) درباره منجی اسلام سخن میگفت. نگاه کردند یکی از این نفرات حس ندارد. گوینده زمانی که صحبت میکند، نگاه میکند به مردم، میفهمد کی سر ذوق آمده و کی نه. از چهرهها پیدا است. حضرت پرسیدند تو چرا حسی نداری موضوع به این قشنگی! گفت آخه این کسی که شما از او صحبت میکنید معلوم نیست کی خواهد آمد. الآن هم کسانی هستند. به خاطر اینکه زمان ظهور روشن نیست، بیاحساس هستند. امام صادق (ع) یک کدی را به ما یاد داد. فرمودند شما خودتان را برای آن وضعیت تربیت کنید. اگر زمان شما رخ داد که چه بهتر. و اگر رخ نداد، به اذن خدا حتی پس از مرگ شما، خداوند شما را زنده میکند و در خدمت آن سیستم، خواهید توانست خدمت کنید. این خیلی مهم است. یعنی امروز ما باید به این بیندیشیم که خصال یاوران مهدی، منتظران مهدی، دوستان امام مهدی (ع) چیست. حرفهایی که امروز بخشی از آن را میزنیم چون زمان محدود است، خود ما اگر دیدیم در ما این خصلتها هست، خدا را شکر کنیم. اگر دیدیم نیست، از این فرصت استفاده کنیم. من چه میدانستم این جنس را هم امام زمان میخواهد. بحث امروز درباره این موضوع است. یک مقداری انتظار را جدی میکند. انتظار به آن معنایی که بنشینیم لحظهشماری کنیم تا یک آقایی تشریف بیاورند کارها را سامان بدهند نه. انتظار به این معنا که من هم در آن تشکیلات یک جایگاهی میخواهم داشته باشم. اصلاً از خدا میخواهم. اللهم اجعلنا؛ تو قرار بده من را از یاوران، از کمککاران، اعوان، از پیروان، والذابین، از آنهایی که پروانهوار دور آن امام میچرخند. با این مقدمه میخواهیم ببینیم خصال یاوران امام مهدی (ع) چیست. مثل همیشه اول از قرآن شروع میکنیم. کلیدواژههای قرآن اینها است. ایمان، عمل صالح، تقوا؛ قرآن روی این کلمات که آیات آن را در برنامه دیروز هم خواندیم. گفتیم «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقين» یعنی هر کسی میخواهد آن آینده را حفظ کند، باید تقوا داشته باشد. پاکی. پاکی چشم، پاکی دست، حالا احادیث آن را خواهیم خواند. عمل صالح یعنی کارش درست باشد. هر کس در هر جایگاهی، در هر شغلی کار میکند، درست کار کند. پزشک است، پرستار است، کارمند است، روحانی است، معلم است. عمل صالح یعنی درست. و ایمان یعنی باورهای دینی.
یک مقدمه دیگر هم میخواهم عرض کنم. من دیشب شاید تا صبح روی این موضوع فکر میکردم که گاهی یک نفر میخواهد یک خانه بسازد، ما میگوییم به او کمک کنیم. این یک کمکی میطلبد. گاهی میخواهد صد دستگاه بسازد. این فرم کمک ما یک مقداری جدیتر است. گاهی میخواهد یک شهرک بسازد. ایندفعه شهرک غیر از خانه است. بیمارستان دارد، مسجد دارد، پارک دارد، خیابان دارد، تخصصهای دیگر را میطلبد. گاهی میخواهد یک طرح جامع برای یک شهری مثل تهران؛ مسائل زیست محیطی دارد، مسائل بهداشتی دارد، مسائل سیاسی دارد، مسائل امنیتی دارد. ببینید وقتی به بزرگی کار نگاه میکنیم، نقش ما روشن میشود. من در این کار بزرگ، کجای گوشه کار را میتوانم بگیرم؟
اهداف امام زمان (ع) اینها است: پرستش خالصانه خدا، غمخواری مردم با هم، عدالت و ریشهکن شدن ظلم؛ من در این کارها میخواهم کمک کنم. در چه ابعادی؟ در یک شهر، در یک کشور نه، در ابعاد جهانی. شرق و غرب. همین دیروز رادیو داشت پخش میکرد سخنان حضرت آیت الله جوادی را. ما مثلاً اسلام را میخواهیم بیان کنیم. باید مکاتب دیگر را بشناسیم. اروپاییها چه میگویند، چینیها چه میگویند، هندیها چه میگویند. بدون شناخت آنها چگونه میتوانیم اسلام را تبیین کنیم چون تا امام زمان بخواهند تشریف بیاورند، زمینهها لازم است، مقدمات لازم است. جهانی فکر کنیم. ابعاد تفکر ما باید به گستره جهان باشد. از ویژگیهایی که درباره خصال یاران امام زمان (ع) آمده است اولش دینداری است.
من بعضی از احادیث را میخوانم. «رجال الهیون» مردانی یا کسانی الهی هستند. «یقیمون دعوته» دعوت حضرت را برپا میدارند. «و ینصرونه» و حضرت را یاری میکنند.
حدیث دیگر از امام صادق (ع): «رِجَالٌ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيد» دلهای محکم دارند. یک پیامک آمده میگوید من در امام زمان شک کردم. امام حسین (ع) چرا این کار را کرد؟ قرآن چرا اینطور است؟ این معلوم است که درباره تقویت ایمان کار نکرده است. اینجا امام فرمود: «لَا يَشُوبُهَا شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّه» درباره ذات خدا شک نمیکند. خودش را تربیت کرده است، اعتقادات خودش را محکم کرده است. یاران امام زمان (ع) از نظر دینداری در حوزه اعتقاد، در حوزه احکام، در حوزه اخلاق، پیشرفته هستند، برازنده هستند. «كَالْمَصَابِيح» مثل چراغها درخشنده هستند. «كَأَنَّ قُلُوبَهُمُ الْقَنَادِيل» قندیل امروزی بخواهیم بگوییم یعنی لوستر، چلچراغ. دلهایشان اینطوری است. روشن. «وَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ مُشْفِقُون» از خشیة خدا ترسان هستند. این را هم ما همه میدانیم که خود خدا که ترس ندارد. مثالی که میزنند مثل ترس بچه از مادر است. بچه هیچ کسی را بیشتر از مادر دوست ندارد ولی از خلاف خودش حساب میبرد. مثلاً مادر گفته فلان جا نرو. حالا این رفته است. میترسد نه اینکه یعنی مادر ترسناک است. خودش یک کاری کرده است. انقدر مادر در چشم او بزرگ است که مثلاً ناراحت میشود ما مطلع شود. خشیة خدا، وگرنه خدا که ارحم الراحمین است. مهربانترین مهربانها است. بیشترین پیشگوییهای آسمانی هم مردم بدانند از امام اول است. در بین دوازده امام بیشترین پیشگوییها از امیرالمؤمنین (ع) است. خدا رحمت کند سید بن طاووس یک کتابی دارد به نام الملاحم. یعنی پیشگوییها. ترجمه هم شده است. بیشتر آن از امام اول (ع) است. یکی از آنها مربوط به اهالی طالقان است. حالا گاهی شوخی، جدی، بعضی از تهرانیها هم میگویند ما هم طالقانی هستیم. طالقان آن روز، همین حوزه را مثلاً در نظر داشته است. فرمود: آفرین! آفرین! بر سرزمین طالقان. «فان لله تعالی کنوز لیست من ذهب و لافضه» شبیه این حدیث از پیامبر هم رسیده است. خداوند معادنی دارد در آن سرزمین از طلا نه، از نقره نه. پس چی؟ «ولکن بها رجال» کسانی هستند، انسانهایی، «مؤمنون عرف الله حق معرفته» هزار و چند سال قبل امیرالمؤمنین پیشگویی کرده است. بعد فرمود: «و هم انصار المهدی فی آخر الزمان» اینها یاران حضرت مهدی هستند. ویژگی آنها چیست؟ دینداری، خداشناسی. خدا را آنگونه که هست میشناسند. یا در فرازی دیگر «هم الذین وحد الله حق توحیده» خدا را آنگونه که باید به یکتاپرستی پرستش میکنند. دینداری.
ویژگی دوم بصیرت و آگاهی است. خب ببینید ما الآن فکر میکنیم جنگ امام زمان (ع) جنگ بین ایمان و کفر است. خب این که هست. بین ایمان و شرک هست. ایمان و نفاق هست. امام (ع) فرمود: گاهی هم آن جنگ بعضی از لایههایش جنگ بین مسلمان و مسلمان هست. یعنی شبیه جنگ صفین. این اگر آگاهی نباشد، عقبنشینی میکند.
شریعتی: آدم کم میآورد.
حجتالاسلام بهشتی: یعنی میبیند طرف مقابل نظام میخواند، طرف مقابل قرآن دستش هست، پای او شل میشود. در خطبههای نهج البلاغه هم این پیشگوییها زیاد است. خطبه 173. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ» گشوده میشود باب جنگ «بَيْنَكُمْ» بین شما «وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ» بین کسانی که آنها هم به سمت قبله نماز میخوانند. یعنی همش جنگ با آمریکاییها و اینها نیست. این لایهها هم... این چی لازم دارد؟ بصیرت. حالا در روزگار ما مثل داعش. پرچم دارد و پرچمش نوشته لا اله الا الله. محمد رسول الله (ص) کسی بصیرت نداشته باشد، همانجا فریب میخورد، گول میخورد. حداقلش این است که عقبنشینی میکند برمیگردد خانه. در جنگ صفین خدا رحمت کند آ سید مهدی طباطبایی را. من از منبر ایشان شنیدم. بعدها رفتم منبع آن را پیدا کردم. میفرمودند که در جنگ صفین یکی از یاران امیرالمؤمنین (ع) دید یکی از لشکریان معاویه دوست او است. به او چشمک زد، رفتند یک کناری و به او گفت تو آنجا چکار میکنی؟ چرا در آن لشکر هستی؟ گفت من شنیدم علی نماز نمیخواند. ببینید رسانه چه میکند. گفت نصف شب قرار بگذاریم، نماز خواندن علی نه، نماز شب خواندن او را به تو نشان بدهم. او هم ظاهراً هماهنگ کرده و یک نفر از دشمن را آورده خیمه فرماندهی. تازه نماز شب امیرالمؤمنین (ع) را دیده، حاضر نشد بیاید در لشکر مولا. فقط گفت من هیچ طرفی هستم. میروم خانه. یعنی بصیرت اگر نباشد، نهایت کاری که طرف میکند، همان چیزی که زمان امام حسین (ع) رخ داد. مطهری میگوید بیشتر مردم روزگار امام حسین (ع) خنثی شدند. یعنی نه یزیدی و نه حسینی. خب این چیه؟ آخر و عاقبت این مردم چه میشود؟ بصیرت. آن وقت این جمله خیلی قشنگ است: «وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ» کسی نمیتواند این پرچم را به دوش بکشد «إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ» مگر کسی که اهل بصیرت و استقامت باشد. او میتواند در میدان امام زمان بایستد. خطبه 150 «حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِم» کنار شمشیرها بصیرتهایشان را با خودشان حمل میکنند. دشمنشناسی امیرالمؤمنین فرمود: زیرکترین شما دشمنشناسترین شما است. یاران امام زمان در ابعاد جهانی باید دشمن را بشناسند. ما از این کشورها تحلیلی نداریم ولی عاشق امام زمان هستیم. خب چطور؟ الآن جنگ شود، امام زمان تشریف بیاورند موانع وجود دارد. یک جنگ جدی وجود دارد. لازمه آن جنگ انسانهای فداکار، انسانهای شجاع و انسانهای بصیر است. بصیرت. سوم، عبادت. زیاد در احادیث آمده که منتظران امام زمان، یاران امام زمان، اهل نماز هستند. اهل دعا. اهل راز و نیاز. عشقبازی با خدا. خب این را الآن به خودمان نگاه کنید. نماز خودمان، نماز بچههایمان. الآن ماه شعبان بود. چقدر ما میشنویم مناجات شعبانیه. یک بار مفاتیح را باز نمیکنیم چی است این مناجات شعبانیه انقدر امام خمینی میفرمود همه 12 امام میخواهند. چرا نمیخوانیم؟ از شاخصههای یاران امام زمان عشق به مناجات با... ماه رمضان دارد فرا میرسد. باید زندگی ما فرق بکند. شبهای ما، روزهای ما.
آقای شریعتی: این مناجات شعبانیه خیلی بینظیر است. من در ماه شعبان همیشه همراهم هست. ببینید این کتاب مناجات شعبانیه. بسیار فرازهای خوبی دارد. نیازی هم نیست کامل بخوانیم. یعنی یک وقتهایی اگر حوصله داریم و مجال آن بود و حال آن بود، یک جمله آن یک وقتهایی تو را زیر و رو میکند واقعاً.
حجتالاسلام بهشتی: آن وقت محدث قمی، حاج شیخ عباس چند جای مفاتیح دعاهایی که مخصوص یک زمان هست، ایشان محدث است یعنی کارشناس است، فرموده است چقدر خوب است که این را در طول سال بخوانیم. این راز و نیاز با پروردگار چگونه در آنجا طراحی و تنظیم شده انقدر جذاب است.
آقای شریعتی: مناجات شعبانیه ادبیات عاشقی است. آنها که میخواهند با خدا عاشقی کنند. خب نکته بعدی؛
حجتالاسلام بهشتی: درباره یاران امام مهدی (ع) آمده: «رِجَالٌ لَا يَنَامُونَ اللَّيْلَ» همه شب را نمیخوابند «لَهُمْ دَوِيٌّ فِي صَلَاتِهِمْ كَدَوِيِّ النَّحْلِ» درباره اصحاب سیدالشهداء (ع) شب عاشورا هم رسیده که گزارشگران دشمن رفتند خبر آوردند. گفتند چه خبر؟ گفتند اینها همه در مناجات هستند. بعضی در حال قیام، بعضی در حال رکوع، بعضی در حال سجده. بعد همین تعبیر را «لهم دوی» یعنی زمزمهای شبیه زمزمه زنبوران عسل «رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ» شبزندهداران در شب، شیران در روز. اینها یاران امام زمان هستند. امام باقر (ع) فرمود: چون مهدی به نجف آید به یاران خویش خطاب کند «تعبدوا لیلتکم» شبتان را با عبادت بگذرانید. آنها هم در حال رکوع، در حال سجده «یتضرعون الی الله» این را ما الآن میتوانیم سبک سنگین کنیم. امام زمان (ع) همین جمعه تشریف آوردند، من را میپسندد یا نه؟ امام زمان میآید مردم را، بشریت را با خدا، عاشقانه، آگاهانه مرتبط کند. ما همین الآن زمینه آن را فراهم کنیم. عبادت. سوم حفاظت از حدود الهی. این حدیث هم از امیرالمؤمنین (ع) هست. فرمودند یاران مهدی اینگونه هستند. دست پاک دارند. یعنی به دارایی بیتالمال، به دارایی دیگران دست درازی نمیکنند. زبان پاک دارند. دشنام نمیدهند، حرف زشت نمیزنند. دامن پاک دارند. رابطه آلوده با کسی ندارند. کسی را آزار نمیدهند. به تیم ظلم نمیکنند. راهی را ناامن نمیکنند. شراب نمینوشند. در امانت، خیانت، این از همان کتاب سید بن طاووس است. الملاحم صفحه 149. احتکار که الحمدلله در کشور ما نیست.
آقای شریعتی: چقدر درد امروز جامعه ما است.
حجتالاسلام بهشتی: یعنی الآن ما میخواهیم خودمان را ارزیابی کنیم. من میتوانم؟ شایستگی یاری امام زمان را دارم؟ جدش توصیف کرده است. این خطکش. یاران امام زمان اینها هستند. احتکار نمیکنند. سادهزیست هستند. در راه خدا کوشا هستند، جهاد میکنند. اینها مرزهای خدا است. این ویژگی چهارم. ویژگی پنجم شجاعت. کارهای بزرگ را شجاعان انجام میدهند. بقیه میترسند و به خانههای میخزند. یکی از اوصاف پیامبران شجاعت است. آن داوود نبی، آن نوجوانی که با طالوت همراه شد که قرآن وصف او را گفته است، با اینکه فرمانده طالوت بود ولی مدالی که خدا در آن جنگ داده، به این نوجوان داده است. فرمانده طالوت بود. از آن وسطهای قصه به بعد، اصلاً قصه تغییر میکند. «وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوت» داوود یعنی همان نوجوان که او را به زور هم آوردند. التماس کرد و گریه کرد و گفتند سن تو کم است و او آمد با آن شجاعت و دلیری. او بود که فلاخنی را آماده کرد و سنگی را هدف گرفت پیشانی جالوت را. ما چه کار کردیم که خدا هستیم؟ «وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ» فرمانروایی را خدا به داوود داد. و نبوه. نبوت را. شجاعت را خدا خیلی دوست دارد.
امام زینالعادین (ع) در مسجد شام رفته بالای منبر، اهل بیت را توصیف میکند که ما کی هستیم. یکی از اوصاف اهل بیت شجاعت است. قرآن میفرماید: «لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ» از احدی جزء خدا نمیترسد. اینجا دارد که یاران امام زمان، ترس در دل دشمن میاندازند. مولایشان امام مهدی (ع) اندامی پهلوانه دارد. خصال شیخ صدوق. این حدیث از این عالم بزرگ است. مولایشان امام مهدی (ع) اندامی پهلوانه دارد. سینهای ستبر. بازوان پولادین و یارانش قوت چهل مرد دارند. من به خودم نگاه میکنم. میتوانم با دو نفر پنجه در پنجه بیندازم؟ شجاع. یکی از آنها جرأت میکند با 40 نفر روبهرو شود. شجاعت بی بدیلشان ترس بر دلهای مستکبران میاندازد. یکی مثل قاسم سلیمانی شما حساب کنید. به قول قرآن یکی از آیاتی که امام ما فرمودند راجع به امام مهدی (ع) است، این آیه است: «مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ» مسلمانها، بعضی از شما ممکن است از اسلام دست بردارید. خداوند یک جمع دیکری را میآورد که آن جمع «أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ» در مقابل مؤمنان متواضع، فروتن. «أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ» در مقابل کفار خشن. حساب کنید شهید قاسم سلیمانی میآید در ایران، میرود در روستای خودش، با آن پیرزن، با آن پیرمرد، تفقد میکند اما از آن طرف رئیسجمهور آمریکا دلواپسش هست. دستور قتلش را میدهد. یعنی کاخ سفید را به لرزه میاندازد. یاران امام زمان آنقدر دلیر هستند، آنقدر شجاع هستند که دلیری آنها دشمن را میترساند. «هم خیر الفوارس» فارس یعنی اسبسوار. بهترین سوارکاران هستند. حالا اگر امروزی بخواهیم بگوییم قاعدتاً باید بگوییم موتورسوار، هواپیماسوار، کشتیسوار، قایقسوار. یعنی بتوانند یک وسیلهای را به بهترین شکلی برانند. در سوارکاری و تیراندازی بینظیر هستند. چونان یاران پیامبر در جنگ بدر. دو خاطره هم از نترسی حضرت امام بگویم. مردم ما شنیدهاند. خدا رحمت کند شهید قاسم سلیمانی هم این خاطره را از حضرت امام تعریف میکردند که از قم که مأموران شاه من را به سمت تهران میآوردند، احساس کردم میخواهند من را در دریاچه نمک بیندازند. به قلبم مراجعه کردم ببینم میترسم. والله نترسیدم. یاران امام زمان نباید بترسند. یا حضرت امام شنیدند که ناو جنگی آمریکا در خلیج فارس به ما، بلافاصله من میگویم بزنید. بعد هم فرموده بودند که ای کاش خودم جوان بودم، خودم میرفتم. این شجاعت را من در اسناد نگاه کردم حضرت امام از شهید مدرس به ارث برده است. شهید مدرس خیلی نترس بوده است. از طاغوت زمان رضاخان ابدا نمیترسیده است.
آقای شریعتی: ریشه این اطمینان و شجاعت را باید جاهای دیگری جستجو کرد.
حجتالاسلام بهشتی: بله، در ایمان است. ایمان راسخ. شجاعت. در 8 سال دفاع مقدس ما زیاد میدیدیم. در جبههها صدها خاطره از شجاعت است. امکانات کم، نفرات کم، دشمن زیاد، تهدید فوقالعاده ولی نمیترسیدند. من خودم این قابلیت را داشتم که این صحنهها را دیدم. صحنهای که آن فرمانده گردان، شهید بابایی که از گردان دویست و چند نفره او، پنجاه و چند نفر بیشتر نمانده بودند تا عملیات بیتالمقدس، این آخری کار خیلی سخت شد. یک دستش هم در گچ.
آقای شریعتی: شما آنجا بودید؟
حجتالاسلام بهشتی: بله. بعد این فرمانده رفت ایستاد روی خاکریز یک دسته آرپیچی میزد. یک گلوله مستقیم آمد نصف بدن او را، یعنی دنیایی از شجاعت با اعتقاد، با اعتماد به خدا، با توکل، ایستادند. اتفاقاً همین حرکت باعث شد آن رزمندگان، همان پنجاه و چند نفر پیشروی کردند و کاری که باید انجام میدادند را انجام دادند.
حالا همینجا خاطره گفتیم، یک خاطره دیگر از همان عملیات بگوییم. شهید بابایی بچههای آن گردان را جمع کرد، گفت هر که نمیخواهد بیاید، میترسد، الآن بیاید این طرف بایستد. امروز روز عاشورا است. همه ما هم کشته شدیم، این قسمت را به ما مأموریت دادند. اینجا را باید بگیریم. بعد یک نفربری آمد و پر کرد از این بچههایی که بیشتر آنها هم ارپیچیزن بودند. این رفت، مقابل چشم ما زدند و همهشان نفربر را با نفراتش همه شهید شدند. نفربر دوم گفت بیایید. من هم آخر صف با عمامه ایستاده بودم. به زور آمد مچ ما را گرفت و شاید 17 دقیقه طول کشید تا ما به مقصد برسیم. به آن خاکریزی که باید آنجا را میگرفتیم. من یادم نمیآید در این عمر نزدیک 70 سالهام انقدر آرامش از انسانهایی دیده باشم. یعنی آدمی که دو دقیقه پیش با چشم خود دیده است که دوستان او شهید شدهاند، همه در حال خنده، در حال ذکر خدا، در حال شهادتطلبی، یاران امام زمان علیه السلام آرزو میکنند کشته شوند در راه خدا. شجاع، معتقد، باورمند. ششمین ویژگی یاران امام زمان (ع) فرمانبری است. بالاخره حرکتهای اجتماعی رهبر دارد، فرمانده دارد. مردم اگر بنا باشد به سلیقه خودشان عمل کنند، پیامبر در جنگ احد هی داد میزد من فرمانده شما هستم. اینها به سمت شهر فرار میکردند. اصلاً کار پیش نمیرود. فرمانبری هم دو جور است. یک وقتی یک افسری، یک سربازی میگوید دیگر چارهای ندارم. شغل من این است و باید اطلاعات کنم. یک وقتی نه، فرمانده را دوست دارد. فرمانبری یاران امام زمان عاشقانه است. مثل حجر بن عدی. میگفت با مقراض اگر من را قطعه قطعه کنند، دست از علی برنمیدارم. یاران امام زمان (ع) عاشقان مولای خویش هستند. بهتر از بنده نسبت به صاحب خود گوش به فرمان هستند. در انجام دستورهای وی بر یکدیگر سبقت میگیرند. کدادون یا کرارون، مجددون فی طاعة. در اطاعت جدی هستند. فرمانبریشان هم یک جوری است که انقدر امام زمان را دوست دارند که مرکب امام را دست میکشند، بعد به صورتشان میمالند. معتقد است که این حجت خداست.
امام عسکری (ع) در آخرین روزهای عمر خود به فرزندش امام مهدی فرمود: روزی را میبینم که پرچمهای زرد و سفید در کنار کعبه به اهتزار درآمده، دستها برای بیعت با تو صف کشیدهاند، دوستان باصفا کارها را با نظم و انضباط. یکی از ویژگیهای یاران امام زمان نظم و انضباط است. لشکریان امام زمان (ع) دارد ظاهرهایشان یکجور است. القد واحد. دیدید نظامیها قدهایشان یک جور است. والجمال واحد. مثل یک گریمور مثلاً اینها را. آرایشهای مثلاً یکی ریش خیلی بلند، یکی ریش تراشیده. اینطوری نه. واللباس واحد. یک نظم زیبایی حاکم است بر آن لشکر. امام عسکری (ع) فرمود: مثل دانههای گردنبند بر یک رشته کنار هم قرار گرفتهاند. امام عسکری به امام مهدی فرموده است: مردمانی دورت میآیند که از سرشتی پاک و ریشهای پاکیزه آفریده شدهاند. دلهای آنها از آلودگی، از نفاق، از شقاق، از پلیدی پاکیزه است. چون در دوران امام زمان اکثراً کینه وجود ندارد. حضرت کینه ها را... خب ما باید برای این قصهها کمک کنیم.
غمخواری؛ یاران امام زمان، منتظران امام زمان غمخوار همدیگر هستند. غصه هم را میخورند. دو کلمه برای آنها آمده است. ایثار یعنی ترجیح دادن دیگران بر خود. مواسات، تقسیم کردن دارایی خود با دیگران. اینها از اوصاف یاران امام زمان است. ار خصال یاران امام زمان است. امروز حالا ما تعبیر به کمکهای مؤمنانه میکنیم. با عشق این کار را. همین قربانیهایی که صورت میگیرد. اینها حتماً ما را نزدیک میکند به مرزهای خصال یاوران مهدی (ع).
کسی به امام باقر (ع) گفت جمعیت زیادی خارج از کوفه منتظر هستند تا شما فرمان بدهید. حضرت فرمودند که طوری هستند که یکی نیازش را از دارایی دیگری بردارد او ناراحت نشود؟ گفت نه آقا، اینطوری نیستند. بعد اشاره فرمودند. آنگاه فرمود: زمان قیام مهدی، دوران رفاقتهای خالصانه است. مردی به سراغ مال برادر رفته، حاجت خود را بردارد و کسی او را منع نکند کأنما رباهم گویا اینها را تربیت کرده است اب واحد یک پدر و ام واحده یک مادر. یعنی همه خواهر و برادرهای هم هستند. دیگران را برادر خود، خواهر خود حساب میکنند.
آقای شریعتی: خیلی خوب. خیلی ممنون هستم از توجه و همراهی شما. صفحه 491 قرآن کریم را به اتفاق تلاوت میکنیم.