حجت الاسلام تراشیون: سلام علیکم و رحمة الله، عرض ادب و احترام به محضر بینندگان خوب برنامه خدمت حضرت عالی هم همکاران محترم شما.
بنده هم جا دارد که ارتحال عالم جلیل القدر حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی را تسلیت عرض کنم و امیدوارم همه ی ما قدرشناس این علمای بزرگ باشیم. جا دارد که از مردم خوب گرگان که امروز تشییع باشکوهی را برای ایشان رقم زدن هم تشکر و قدردانی کنیم. ان شاءالله با اجدادشان محشور بشوند و شفاعت ما را هم در روز قیامت بکنند.
آقای شریعتی: ان شاءالله، حالتون چطور هست؟
حجت الاسلام تراشیون: الحمدلله خدا را شکر.
آقای شریعتی: الحمدلله چقدر خوشحالیم خدمت شما هستیم، ما هفته گذشته در ذیل حالا این بحثی که ما داریم روزهای چهارشنبه بحث هنر خوب زیستن.
داشتیم راجع به علائم و نشانه های سلامت شخصیت صحبت می کردیم، نکاتی را هم شنیدیم، ناتمام مانده بود و حاج آقا وعده دادند که ان شاءالله این هفته به آن خواهند پرداخت و این هفته هم از راه رسید و ما منتظر هستیم.
حجت الاسلام تراشیون: بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمدلله رب العالمین، درود میفرستم بر نبی مکرم اسلام و اهل بیت آن پیامبر بزرگوار، عرض ادب و احترام هم دارم به محضر ولی نعمت تان حضرت ولی عصر و پیشاپیش هم میلاد این امام بزرگوار را محضر بینندگان خوبمان تبریک و تهنیت عرض می کنم. همانطوری که حضرت عالی هم اشاره فرمودید ما یک مقدمه و یک بحثی را شروع کردیم و گفتیم که اگر ما بخواهیم سطح خانواده را ارتقاء بدهیم یکی از بخش ها این است که ما یک سری کارهای فردی هم انجام بدهیم یعنی هر یک از زن و شوهر سعی بکنند روی سلامت شخصیت خودشان و آن ویژگی هایی که می تواند آن ها را در آن جایگاهی قرار بدهد که یک زندگی خوبی را رقم بزنند کار بکنند. و توصیه ما هم این بود که این ملاک هایی که دارد گفته می شود قرار نیست ما طرف مقابلمان را ارزیابی کنیم، قرار است که این ها را در خودمان بالاخره یک وارسی بکنیم، نگاهی کنیم، حدیث نفسی کنیم، بررسی کنیم اگر وجود دارد در تقویت آن تلاش کنیم و احیاناً هم اگر می بینیم کمرنگ است یا ضعیف است تلاش بکنیم که این ها را ایجاد کنیم.
خب این ویژگی ها حدود 16، 17 ویژگی است که ما در برنامه ی گذشته رسیدیم سه ویژگی را بیان کردیم که اگر به طور خلاصه من بخواهم عرض کنم گفتم معمولاً افرادی که از سلامت شخصیت برخوردارند آدم هایی نیستند که خودشان را ضعیف نشان بدهند، رنجور نشان بدهند. خودشان را در زندگی قوی نشان می دهند. مثلاً آدم های متشخص و با شخصیت این گونه هستند.
دوم اینکه سعی می کنند در زندگی خودشان خونسردی خودشان را حفظ بکنند در مواجهه با مسائلی که پیش می آید دچار هیجانات و خصوصا هیجانات کاذب نشوند. لذا آدم هایی از سلامت شخصیت برخوردارند که توانمندی کنترل خودشان را در موقعیت های پر از هیجان داشته باشند.
سومین نکته گفتیم خیال باف نیستند یعنی افرادی نیستند که دنبال یک فضای خیلی خیال باف گونه یا رمانتیک یا کمال گرایانه غیر قابل دسترس باشند.
نه با واقعیت ها زندگی می کنند و تلاش می کنند در این مسیر قدم به قدم رشد پیدا بکنند. اما امروز می خواهیم چهارمین نکته را بیان کنیم و آن این است که در شرایط وقتی قرار می گیرند در مواجهه با مصائب می توانند از آن قدرت تعقل و تفکرشان هم به خوبی استفاده کنند.
ببینید مثلاً آدم های با شخصیت چون می توانند خودشان را کنترل کنند می بینیم که آن درجه و دوز عقلانیت آن ها بالاست در مواجهه با اتفاقاتی که می افتد، تصمیماتی که می خواهند بگیرند، در برخورد آن ها با دیگران واقعاً هوشمندانه، زیرکانه، عاقلانه، مواجه می شوند..
یکی از اتفاقاتی که واقعاً ما امروز توی آسیب های زندگی های مشترک می بینیم این است که افراد عاقلانه در زندگی فکر نمی کنند یعنی عقلشان را نمی آورند برای به عنوان یک ابزار محک برای اینکه بتوانند شرایط را به خوبی تحلیل بکنند و بررسی کنند و در نهایت یک راهی را پیش روی خودشان ترسیم کنند یا نه یک تصمیمی را به واسطه ی این عقلانیتشان بگیرند.
و ما یک معمولاً برای بینندگان محترم مان در برنامه گذشته هم یک وزنه ای را شکل دادیم یعنی گفتیم که ما هرچه هیجاناتمان برود بالا عقلانیت ما می آید پایین. لذا آدم های با شخصیت چون هیجانات خودشان را می توانند کنترل کنند لذا از لحاظ عقلانی هم می بینیم که خوب می توانند با مباحث و مسائل مواجه بشوند.
اصلاً زندگی می دانيد چون فضای انسانی است و ما همیشه می گوییم در ارتباطات انسانی هیجانات خیلی پر آسیب است یعنی نمی تواند معمولا یک ارتباط خوب و سالمی را شکل بدهد.
لذا باید حتماً ما به سمت یک عقلانیتی برویم یعنی تحلیل کنیم و فکر کنیم، بررسی کنیم. ما معمولا در مواجهه با مشکلات زندگی یک فرمولی را به خانواده ها می دهیم می گوییم اگر شما دیدید طرف مقابل شما دارد یک خطایی را مرتکب می شود اول قشنگ آن خطا را مورد بررسی قرار بدهید یعنی ببینید آیا خود شما سهم داشتید در شکل گیری این خطا؟ مثلاً در اواخر برنامه گذشته اگر در خاطرتان باشد گفتیم گاهی اوقات ممکن است خانمها یا آقایان دچار یک رفتارهای پنهانی بشوند. سه تا پنهان را بیان کردیم بهانه ی پنهان، خشم پنهان، انتقام پنهان.
خب ببینید این ممکن است گاهی اوقات این طرف مقابل ما دچار خشم پنهان است دارد به ما در زندگی آسیب می زند من باید بروم ببینم که ریشه ی این مشکل کجاست؟ آیا خود من هستم، آیا من بد برخورد کردم، آیا من حرفی را زدم او را ناراحت کردم که منجر به این شده است که او روی بیاورد به یک رفتار پنهان آسیب رسان به من. اول باید این را تحلیل کنیم.
نکته ی دومی که تو حل مشکلات خیلی می تواند کمک کند گفتگو است یعنی گاهی اوقات آدم شنونده ی خوبی باشد، حوصله به خرج بدهد. اینجا ما معمولا دچار مشکل هستیم یعنی طرف مقابل تا یک ایرادی می گیرد از انسان ببینید ما در صدد مقابله به مثل بر می آییم که تو خودت هم اینطوری هستی تو خودت هم این مشکل را داری، اگر تو اینجوری نبودی که من اینجوری نمی شدم. یعنی شروع می کند به مقابله به مثل، گاهی اوقات بشنویم چون این شنونده بودن می تواند در آن فرآيند حل مسئله به ما کمک خیلی خوبی می کند.
آقای شریعتی: یعنی شنونده که باشی میتوانی تقریبا مطمئن باشیم که به نتیجه برسی درست یا غلط ولی اونجوری اصلاً به نتیجه نمی رسی.
حجت الاسلام تراشیون: بله به نتیجه رسیدن همین که اصلاً ببینیم درد طرف مقابل ما چیست. شما ببینید عین یک طبیب دیگه اگر یک پزشکی که شما به او مراجعه می کنید اول حالات شما را می شنود وضعیت حال شما را می شنود که آن بتواند تشخیص بدهد بابا این اصلا مشکل او چیست، من باید چه نسخه ای بپیچم. گاهی اوقات می بینیم واقعاً هم با صبر، و لذا آن پزشکانی که شنونده ی خوبی هم هستند می بینید خیلی مواقع ریشه ی درمان را بهتر می فهمند.
در زندگی هم همین است من وقتی می بینم طرف مقابلم مشکل است یا باید بگویم علم غیب دارم که می توانم یک نگاهی به طرف بکنم و بفهمم مشکل او چیست که الحمدلله هیچ کدام از ما نداریم این علم غیب را.
یا باید بنشینم شنونده ی خوبی باشم، حوصله به خرج بدهم، حرفش را بشنوم و اینجاست که ما می گوییم عقلانیت به کار می آید یعنی خود اینکه خود آدم بتواند یک شنونده ی خوبی باشد باید آدم عاقلی باشد یعنی بداند با هیجان و سر و صدا و های و هوی کردن نمی شود در زندگی به نتیجه رسید.
نکته ی سوم تو حل مشکلات آن وقت حالا برویم براساس این شنیده هایمان ریشه یابی ببینیم چه راهکاری را باید پیدا کنیم و آن راهکار را به کار ببریم.
یک موقعی واقعاً جناب آقای شریعتی من دیدم در زندگی هایی که پر تنش دارد می شود با یک معذرت خواهی همه چیز تمام می شود یعنی من اشتباهم را می پذیرم حداقل تو موضوعی که الان درگیر آن هستیم. گاهی اوقات می بینیم زورمان می آید یک معذرت خواهی از طرف مقابلمان کنیم.
آقای شریعتی: من نمی دانم چرا سخت هست واقعاً برای بعضی ها معذرت خواهی کردن.
حجت الاسلام تراشیون: هوای نفس آقای شریعتی، مَنیت، یعنی این ها مانع این می شود که آدم عذرخواهی بکند، معذرت خواهی کند. ما در سیره ی برخی از علمای بزرگوار داریم که وقتی که یک کسی اشتباهی را از آن ها بیان می کرد و واقعاً هم این اشتباه بود بلند بیان می کردن که من عذر می خواهم، معذرت می خواهم. گاهی اوقات می پرسیدم که شما چرا بلند می گویید برای اینکه بالاخره این هوای نفس را بالاخره سرکش است این را بیاوریم به لِجام بکشانیم خدمت شما عرض کنم که زمینش بزنیم. اینکه انسان بتواند راحت از طرف مقابلش را عذرخواهی کند برای اشتباهات خودش خیلی مهم است. برخی می گویند چرا تو عذرخواهی نمیکنی می گوید او هم آن اشتباه را کرده است عذرخواهی نکرده بود این به آن در. خب اینکه دور به وجود می آید یعنی همان جریان مرغ و تخم مرغ می شود یعنی بالاخره هیچ جا این مشکل را نمی توانیم حل کنیم. یک جایی این بزرگی انسان است من بد نیست این را محضر بینندگان خوبمان بیان کنم ببینید در زندگی مشترک قدرت این نیست که کی زور و بازوی بیشتری دارد، کی صدایش را بیشتر می تواند بلند کند و فریاد بکشد و عربده بکشد در زندگی، کی در را محکم به هم بزند، کی قهر کند این ها واقعاً ضعف انسان است. ضعف انسان این هاست ولی قدرت آن در نقطه ی مقابل اگر شما توانستید خشم طرف مقابل را فروکش کنید، قدرتمند هستید، اگر های او را توانستید منکوب کنیم نه با داد و بیداد، با یک لبخند، با یک نگاه محبت آمیز با یک عذرخواهی کردن این قدرت است.
خانم اگر آقای او از بیرون آمد داخل خانه دید این عصبی است، تند است شما هنر این زن نیست که من هم تندی بکنم که بگویم جواب های تو هوی است بالاخره هرچی بکاری همان را برداشت میکنی این نیست اینجا باید بدانیم چطور برخورد کنیم. زن قدرتمند یعنی اینکه بتواند اینجا همسرش را آرام کند. من حالا این جمله را می گویم شاید برخی از آقایان ان شاءالله دلخور نمی شوند چون جمله حق درستی است می خواهم خطاب به خانم ها این را عرض کنم به زعم بنده حالا در این سالیانی که جناب آقای شریعتی من کارهای بالاخره مشاوره و با خانواده ها و مطالعاتی که تو این زمینه داشتم به یک نتیجه ای رسیدم که زن ها خیلی قدرتمند هستند یعنی اگر بخواهند فضای زندگی را آرام کنند می توانند.
آقای شریعتی: اگر بخواهند می توانند.
حجت الاسلام تراشیون: بله، توانمندی در آن ها بالقوه هست می توانند و لذا ببینید حتی قرآن هم وقتی ما به آن مراجعه می کنیم در آیه ی 21 سوره ی روم خداوند می فرماید ما از جنس شما آقایان را برایتان آفریدیم لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا کنار او بروید آرامش بگیرید یعنی زن مایه ی آرامش است یعنی اینقدر قدرت دارد می تواند یک مردی را که شما می بینید ناراحت است، عصبی است، دلخور است، مشکلات زیادی را ممکن است با آن مواجه باشد با یک کلام، با یک نگاه، با یک جمله، با یک نوازش آرام بکند این مرد را. آن وقت این قدرت در زن ها حقیقتاً وجود دارد و باید از این فرصت و این توانی که خداوند متعال در وجود آن ها قرار داده است استفاده کنند می توانند مشکلات را حل کنند. و سعی هم کنیم این را به چیزهای دیگر گره نزنیم.
من حالا برای خانم ها جلسات زیادی دارم گاهی اوقات وقتی همین مطالب را می گویم می گویند آقای تراشیون آدم تا آرامش نگیرد که نمی تواند آرامش بدهد می گویم اتفاقا چرا گاهی اوقات ما باید آرامش بدهیم تا آرام بگیریم همیشه نباید این باشد که منتظر باشیم آرامش بگیریم تا آرامش بدهیم. یعنی گاهی اوقات انسان قدرتمند یعنی این، شما ببینید یک مادر وقتی بچه ی او دارد گریه می کند، ناراحتی می کند مثلاً می بینیم بهانه گیری می کند قدرت مادر چیست؟
قدرت مادر این است که بگوید تو آسایش من را سلب کردی من هم حالا میدونم با تو، به تو غذا نمی دهم، به تو شیر نمی دهم حالا برو ببینم چیکار میکنی.
آقای شریعتی: این هنر مادر است که او را مدیریت بکند و ساکتش کند.
حجت الاسلام تراشیون: من می خواهم بگویم همین مدیریت در بانوان نسبت به مردان هم وجود دارد یعنی قدرت در خانم ها وجود دارد.
آقای شریعتی: یعنی در واقع شما می خواهید بگویید که خانم ها می توانند قدرت را در دست بگیرند و مدیریت کنند.
حجت الاسلام تراشیون: دقیقا مدیریت خانه من منظورم است یعنی اصلاً زن به فرمایش نبی مکرم اسلام مدیر داخل خانه است، مرد درست است مدیر خانواده است ولی خانم مدیر خانه است لذا این مدیر خانه است که باید آنجا را مدیریت کند.
من گاهی اوقات حتی حالا این ایام خانه تکانی و این ها هم هست به آقایان خیلی مواقع می گویم که مثلاً الان خانم ها توی چیدمان خانه هستند و دارند خانه را دکور آن را تغییر می دهند، می گویم شما گوش به فرمان خانمتون باشید این خانم قرار است در این خانه باشد ما صبح می رویم شب می آییم. گاهی اوقات یک تبلیغی هم یک بچه ای می گفت منو و مامان و فلان یخچال یعنی گاهی اوقات شما می بینید که بچه ها مثلاً یخچال را بیشتر از ما باباها می بینند نیستیم صبح می رویم شب می آییم این خانم است، خانم هست که در این محیط است، او باید بر وفق مرادش باشد. یعنی ببینید او مدیر این خانه است یعنی الان شما اتاق کاری داری اگر یکی دیگر بیاید چیدمان آن را انجام بدهد باب طبع شما نباشد واقعاً آدم می بیند عین سوهان روح است برایش.
آقای شریعتی: بله من به هم می ریزم و دوباره از نو.
حجت الاسلام تراشیون: دقیقا محیط کار خانم در محیط خانه یعنی ما باید به او توجه کنیم یعنی وقتی می گوییم مدیر خانه یعنی این از این جنس ولی مدیر خانواده بله مرد با یک سری ویژگی هایی که حالا فرصت بشود یک موقعی ما عرض خواهیم کرد که مدیریت مرد چه حیطه هایی را در بر می گیرد.
آقای شریعتی: مثل یک معمار می ماند و آن مهندس ساختمان با آن کسی که دکوراسیون داخلی را انجام می دهد.
حجت الاسلام تراشیون: بله، دقیقا تشبیه زیبایی را فرمودید همینطور هست حالا می خواهیم بگوییم این خانمی که داخل خانه هست شما ببینید وقتی مهمانی وارد خانه می شود آن میزبان است که باید این مهمان را مدیریت کند بالاخره حواسش باشد اول چایی بدهد، یا میوه بدهد، تعارف بکند او کجا بنشیند. می گوید من وظیفه ام این است که مهمانداری کنم و میزبان خوبی برای مهمانم باشم. دقیقا در محیط خانه هم همین طور است ما خیلی مواقع می گوییم آقایان وقتی وارد خانه می شوند اصلاً 30، 40 اول مثل مهمان باید با آن ها برخورد بشود. این فردی که گل وقتش را بیرون از خانه گذاشته است، تو محیط شغلی خودش بوده است، گاهی اوقات واقعاً با محیط شغلی خودش مأنوس تر است تو خیلی از مباحث نسبت به خانواده و آن محیط خانه. خب این را باید یک جوری داریش کنیم مردی که می آید به خانه. من می گویم این اگر اتفاق بیفتد بعد می بیند چقدر خوب آن مرد هم می شود عامل آرامش شما، به شما آرامش می دهد ولی حالا مهمان به خانه بیاید با او بداخلاقی کنیم، بد رفتاری کنیم خب این می شود یک جنگی دیگر نه ما بهمون خوش می گذرد نه به مهمان خوش می گذرد.
پس این را ما به آن توجه کنیم قدرت یعنی این و ما می گوییم زن قدرت نمایی اش را باید همین جا نشان بدهد که حالا آن کتابی که شما یکی دو ماه قبل هم معرفی کردید محرمانه های زنانه اتفاقا آن 40 رازی که ما در این کتاب با خانم ها در میان گذاشتیم.
آقای شریعتی: حتی آقايان نباید بخوانند این کتاب را.
حجت الاسلام تراشیون: بله، اتفاقا من دیدم آقایون خیلی علاقه مند به مطالعه ی آن شدند.
آقای شریعتی: وقتی می گوییم نخوان بیشتر مشتاق می شوند.
حجت الاسلام تراشیون: بله، آنجا دقیقا این قدرت زن چطور می تواند تجلی پیدا کند، آن قدرت حقیقی زن که اسلام با آن موافق است و آن تعبیری که به کار بردیم که اسلام موافق این است که هر یک از زن و مرد در جایگاه خودشان قرار بگیرند.
ما باید جایگاه زن را به او بدهیم. و می گوییم این جایگاه می شود با برخی از مهارت ها و برخی از فنون، برخی از نکات ان شاءالله احیا بشود.
پس قدرت اینجاست و لذا باید در این موضوعات ما به آن حتماً دقت کنیم البته این به معنایی نیست که ما مردان از این به بعد نا آرامی در خانه داشته باشیم. آخه ما یک موقعی یک روایتی را آقای شریعتی سر منبر خواندم که مرد اگر بر بدخلقی زنش صبر کند چه پاداش هایی دارد بعد دیدم فرداش چند شبی آنجا منبر می رفتیم دیدم یک زن و شوهری آمدند خانم می گفت آقای تراشیون این آقای ما می گوید حاج آقا سر منبر گفتند که ما مردها باید بداخلاق باشیم شما باید تحمل کنید درست می گوید؟ گفتم نه مردی که بداخلاق باشد که چوب آن را می خورد ولی اینجا ما به خانم ها می گوییم حالا این مرد بداخلاق بود تو در زمین او بازی نکن، توأم با بداخلاقی او بداخلاق نشو صبر کن. این به معنای این نیست که مجوز باشد برای بدخلقی من، نه قطعا دیگه ما همه ماجرای سعد بن مَعاذ را شنیدیم دیگر ماجرای آن چه اتفاقی افتاد به خاطر بدخلقی با خانواده اش.
اینجا هم همین است حالا درست است می گوییم زن محور آرامش در محیط خانه است ولی از فردا این نشود که آقایان بگویند ما زن هایمان را نا آرام کنیم آن ها هم وظیفه دارند ما را آرام کنند. نه مرد اگر بتواند آرامش را هم او برای همسرش به ارمغان بیاورد این هم دوباره قدرت مرد محسوب می شود و رشدی هم برای مرد است و قطعا بدانیم تمام این نوع رفتارهای ما آقای شریعتی عبادت محسوب می شود یعنی الان مردی که از بیرون خانه دارد می آید به خانه با خودش فکر کند که الان من چطور با همسرم، فرزندانم مواجه بشوم که به آن ها آرامش بدهم. مطمئن باشید این فکر او این قدمی که دارد برمی دارد، این کلامی که وارد خانه می شود بر زبان جاری می کند همه ی این ها عبادت است.
یعنی در آن شکی نداشته باشد که این برای او رشد دهنده است ولی خدایی نکرده نه من خودم را رها کنم به رفتارهایی که من شرم هم می شود این کلام را بر زبان جاری کنم، رفتارهایی که آدم شبه حیوانی عصبانیت، پرخاشگری، تندی، وارد می شویم در را محکم به هم ببندیم خب این اصلاً کجای انسانیت این ویژگی ها را می طلبد که در انسان وجود داشته باشد.
انسان ویژگی هایش معلوم است، آن تعقل او، تفکر او، آرامش او، اینکه با دیگران چطور رفتار کند این ها انسانیت است وگرنه نه وقتی غضب شعبه ای از جنون است دیگر خشم را آدمی هم که بالاخره مجنون باشد معلوم است حساب او در چه جایگاهی قرار دارد.
آقای شریعتی: و انهایی که حاج آقا بداخلاق هستند و بداخلاقی می کنند بیشتر از همه باز اول خودشان اذیت می شوند.
حجت الاسلام تراشیون: بله، یعنی واقعا دنیا و آخرت آن ها از بین می رود اصلاً آدم های عصبانی را شما ببینید انگار روزگار خوش ندارند و آخرت آن ها هم ناخوش می شود این نیست که فقط بگوییم اینجا یک عذابی می کشیم و تمام نه، تک تک بد خلقی هایمان را باید جواب بدهیم روز قیامت. که چرا اینجا با بچه ات، چرا با همسرت، چرا با همکارت، با همشهری، با هم کیش خودت اینطوری برخورد کردی این را باید قطعا انسان پاسخ بدهد. خدا رحمت کند مرحوم حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی مثلاً ایشان حالا کسانی که دیدار ایشان می رفتند اینقدر ایشان با آرامش، اینقدر با ادب، با تواضع، با افرادی که با آن ها مواجه می شدند می دیدیم برخورد می کردند آدم واقعاً تجلی همه ی انسانیت را انگار در این بزرگوار می دید. درد و دل می کردند گاهی اوقات حتماً شنیدیم مصاحبه های ایشان را، دل مشغولی های ایشان را نسبت به مردم چقدر دلسوزانه مسئولین می رفتند مشکلات مردم را با آن ها در میان می گذاشتند. این یعنی همان انسانیت است یعنی این نباشد که انسان گاهی اوقات رفتار او، خلق و خوی او، منش او، گاهی اوقات متأثر از رفتارهای دیگران باشد.
خدا رحمت کند یکی از علمای بزرگوار تهران، از علمای اخلاق تهران بودند ایشان یک موقعی یکی از شاگردان ایشان برای من نقل می کرد می گفت که حاج آقا داشتند می رفتند یک جایی می گفت من هم دنبال ایشان داشتم می رفتم دوتا جوان موتورسوار آمدند و عبای حاج آقا را از روی دوش او برداشتند یک ذره جلوتر مچاله کردند و انداختند توی جوی آب رفتند. می گفت من خیلی رفتم مثلاً توی چهره ی ایشان ببینم برخورد ایشان چیست اخم می کند یا نه. می گفت اولین چیزی که گفتند فلانی برو از آن میوه فروشی پلاستیک بگیر تا عبا را از توی جوی برداریم می گفت من رفتم و یک پلاستیک آوردم و ایشان برداشتند و گذاشتند تو این پلاستیک و گفتم آقا حالا نظر شما چیست یک لبخندی زد و گفت بار مسئولیت ما بیشتر شد معلوم است برای جوان ها هنوز آنطوری که باید و شاید کار نکردیم. آن ها بی تقصیر هستند ما گاهی اوقات کم کاری می کنیم.
یعنی ببینید این منش انسان است یک انسان بزرگوار، اخلاقی نه اینکه حالا مثلاً یک فردی رد بشود، حواسش هم نیست مثلاً یک تنه بخورد به ما شروع کنیم داد و بیداد کردن و مگه کوری، مگه نمی بینی، شروع کنیم این برخوردها نه انسان باید بتواند بر خشم خودش غلبه کند.
و لذا انسان های عاقل اینطوری هستند در محیط خانه هم باید این اتفاق بیفتد بعد شیرین هم می شود من یک توصیه ای برای خانواده های بزرگوار دارم خب این ایام ماه شعبان که بالاخره مطلع آن را هم داریم با ولادت ها شروع شده است وسط آن با ولادت حضرت ولی عصر، با آغازین روزهای سال جدید خانواده ها بیشتر کنار هم هستند.
من به عنوان یک برادر دینی عرض می کنم نمی خواهم بگویم برادر کوچک تر شاید بزرگوارانی باشند که بالاخره لطف و محبتی دارند به ما خواهش می کنم که تو این ایام خیلی مراقب باشیم عیدمان را برای هم جهنم نکنیم. چون ما حالا یک آمارهایی داریم گاهی اوقات جمعه ها دعوای زن و شوهرها بیشتر می شود چون جمع هستند و بیشتر پیش هم هستند خب این ها نگران می کند ما را. بالاخره الان قرار است 14، 15 روز کنار هم باشند لذا من می گویم این عقلانیت است ممکن است که الان خانم خسته از کار خانه تکانی است، مثلاً آستانه ی تحمل او پایین باشد من مدارا کنم همان بحث مدارایی که چند هفته قبل گفتیم.
آقا یک موقعی زیر خرج زندگی بالاخره سختش بوده است ممکن است یک جایی بدخلقی کند ما با آن مدارا کنیم هوای همدیگر را داشته باشیم. بالاخره تو این ایام ان شاءالله بتوانیم ایام خوبی را یعنی لحظه های ما بشود عبادت در کنار یکدیگر.
آقای شریعتی: و نقطه ی شروع خوبی هم هست نیمه شعبان و اول سال بعد از آن هم ماه رمضان و می شود واقعاً یک قرار سفت و محکم گذاشت.
حجت الاسلام تراشیون: قطعا همینطور است ان شاءالله خود امام زمان هم هوای ما را دارد تأسی کنیم و یاری بگیریم از حضرت.
آقای شریعتی: گفت خوبی این آخر سال این است که ديگر نمی گویم از شنبه شروع می کنم می گویم از اول سال.
حجت الاسلام تراشیون: بله، خب این هم شد نکته ی چهارم اما نکته ی پنجم آدم هایی که از سلامت شخصیت برخوردارند هم پر تلاش هستند هم خلاق یعنی معمولاً میدانید آدم هایی که آن سلامت روح و روان و شخصیت را دارند عملکرد خوبی هم دارند به نوعی خستگی ناپذیر هستند در زندگی خودشان. این نیست که مدام بگوید حال ندارم، حوصله ندارم، خوشم نمی آید، دوست ندارم، یعنی این ها نگران کننده است اگر زیاد داری این ها را تکرار می کنی ما حتی نسبت به فرزندان خودمان هم همین را می گوییم می گویم اگر یک موقعی دیدیم یک نوجوان ما دخترمان، پسرمان هی می گوید حال ندارم دوست ندارم نگران او بشوید. می دانید الان یک تلاطم روحی پیدا کرده است وگرنه انسان های سالم، انسان هایی که از لحاظ شخصیتی در سلامت هستند مثلاً حالا به تعبیری کار را می قاپند دوست دارند بروند کار کنند، فعالیت کنند، مسئولیت پذیر هستند در زندگی و امیدواریم این ها هم گاهی اوقات از آن طرف هم می شود یعنی یک موقعی ما برای اینکه به آن سلامت شخصیت برسیم خودمان را پر تلاش کنیم، کار بیشتری کنیم. لذا یک قاعده ای ما هم در تربیت داریم هم در خانواده می گوید مثلاً کودکان و نوجوانان پر کار سالم تر هستند و من باز یک خواهش که دارم بالاخره این ایامی که پیش روی ما هست بالاخره تعطيلات است، تک بعدی نگذاریم بچه های ما ایام خودشان را سپری کنند یعنی فقط مثلاً ببینیم تهش این شد که چیکار کردی، هیچی همش پا تلویزیون بودم، پای بازی کامپیوتری بودم نه بسترهایی را فراهم کنیم و این تعطیلات را فرصت بدانیم، پر تلاش بشوند. و این ها را ما می توانیم یعنی اگر ما خانواده ها بخواهیم می توانیم این بستر و زمینه را فراهم کنیم. من هم زیاد دیدم در خانواده ها که این کار را دارند انجام می دهند یعنی وقت های بچه های خودشان را پر و پیمان می کنند، پر می کنند. آن وقت آن کارهایی که خود بچه ها دوست دارند، علاقه دارند و مفید هم هست برای آن ها خود ما هم نیاز است. گاهی اوقات بچه ها وقتی خانواده های پر تلاش را ببینند پر تلاش می شوند.
من حالا اینجا هم یک خاطره ای عرض کنم یکی از اساتید بزرگواری بودند در شهر قم یک موقعی یک عصرانه ای منزلشان دعوت کردند و رفتیم منزل ایشان و خدمت شما عرض کنم که گپ و گفتی شد و صحبتی و این ها گفت آقای تراشیون ما واقعيتش در خانه یک جایی داریم یک فضای کوچیکی داشتند نشان داد به من اینجا را کرده بود کارگاه معرق می گفت اینجا هم سر بچه ها گرم است هم خودم یعنی می گفت من گاهی اوقات با اینکه ایشان مثلاً دروس عالی حوزه را درس می دهد می گفت زنگ های تفریح من اینجاست یعنی می آیم اینجا می گفت انگار یک نرمش فکری اصلاً برای من کار معرق و این هنری که دارم انجام می دهم بچه های من هم همینطور.
بعد نمونه های کارهای بچه های خودش را که نشان داد واقعاً چه کارهای فاخری. خب ببینید وقتی آدم بخواهد یک محوطه ی کوچکی داشته باشد، یک جای کوچک چون حالا گاهی اوقات ما حتی می گوییم همه دنبال این هستند که مثلاً خانه حیاط دار داشته باشند، زیرزمین بزرگی داشته باشند نه گاهی اوقات این فکر مهم است که آدم چطور از آن فکر استفاده کند. یک موقعی در همین شهر تهران من مستندی را می دیدم داشت یکی از شبکه ها نشان می داد دیدم که یک ساختمان خیلی کوچکی در منطقه ی شهر ری بود که تو این ساختمان واقعاً شما اگر ابعاد آن را نگاه می کردید شاید مثلاً مساحت این ساختمان مثلاً 70، 80 متر هم نبود. گفت سه طبقه روی هم بود ولی یک مرکز علمی فرهنگی بود و چقدر المپیادی های کشور تو همین مرکز رشد پیدا کرده بودند حالا گاهی اوقات شما می بینید یک مرکز عریض و طویل با چقدر حیاط و فضای ورزشی و فلان بعد خروجی آن چیزی که می خواهیم در نمی آید.
ولی آن فکر مهم است این نیست که ما مدام دنبال آفتابه لگن باشیم یعنی آن فکر باشد می شود کار انجام داد به قول آن آقا می گفت ما رفتیم اردو می خواستیم تخم مرغی درست کنیم دیدیم هیچی نداریم یک تکه سنگ را برداشتیم همین را کردیم ظرف روی آن درست کردیم.
خب ببینید گاهی اوقات این فکر خلاقانه باشد می تواند حتی آنجا از یک تکه سنگ یک ظرفی درست کند برای نیمرو کردن تخم مرغ خودش. ولی یک موقعی می بینید نه فکر که نباشد خیلی آسیب های زیادی ممکن است برسد. حالا من عرضم این است در خانه باید پر تلاش بود بچه ها ببینند تلاش را از والدین، خود پدر و مادر این پر تلاشی آن ها منجر به سلامت شخصیتی آن ها، روحی آن ها، روانی آن ها می شود. یک حکیمی هست ایشان می گوید اصلاً نوجوان پر کار نوجوان سالم است حالا من چرا اینجا خاص نوجوانان را بیان کردم؟ میدانید نوجوانان در یک گروه سنی هستند گاهی اوقات ماها روایت را چون خوب ترجمه نکردیم برداشت اشتباهی هم می کنیم مثلاً می گویند بچه ها در سومین 7 سال زندگی خودشان وزیر هستند خب خیلی ها می گویند وزیر یعنی چی می گوید یعنی مشاور بعد یعنی چی؟ حالا بنشیند یک موقعی یک مشورتی می خواهیم از او بگیریم می گوییم نه این وزیر از وزر می آید و به معنای این است که کار باید روی دوش او گذاشت، مسئولیت گذاشت، پرکارش کرد. نوجوان اگر پرکار نشود دنبال رفیق بازی می رود، دنبال قلیون کشیدن در پارک می رود، خدایی نکرده دنبال مواد دخانی می رود، دنبال اعتیاد می رود.
آقای شریعتی: حاج آقا این هایی که زیر بار نمی روند باید چیکار شان کرد؟
حجت الاسلام تراشیون: ببینید این ها را باید با ادبیات خودشان، من تو بیشترین دوره ی فعالیت فرهنگی خودم را در این سالیانی که بالاخره انجام دادم با نوجوانان بودم و واقعیتش این است که به نظرم می آید نوجوانان یک سخت ارتباطی اولیه دارند ولی شما بتوانید حالا به تعبیری رگ خواب آن ها را به دست بیاورید خیلی همراه هستند. مثلاً شما ببینید در مدرسه بچه های ابتدایی، یک بچه ای در کلاس اذیت بکند معلم بپرسد کی بود؟ همه می گویند آقا این بود سریع. ولی شما همین را ببینید مثلاً تو مقطع دبیرستان دوره ی اول یک دانش آموزی حالا مثلاً یک خبطی و خطایی کرده باشد هرچی معلم بپرسد کی بود نمی گویند هوای او را دارند یعنی حاضرند همه نمره ی آن ها کم شود ولی پای دوستشان می ایستند. ببینید یعنی اینطوری است این دوره یعنی اگر بدانیم چطور با او ارتباط بگیریم.
بعد همین نوجوانان وقتی ما جهت می دهیم یعنی همین ایام نوروز آن گروه های جهادی که از همین نوجوانان متشکل می شود می رود بنایی می کند، کشاورزی می کند، کارهای خدماتی انجام می دهد، تو همین ایام کرونا چقدر نوجوانان ما حالا در آن دوره ی اول که گندزدایی بود، ضد عفونی کردن بود همه ی این ها پای کار بودند. یعنی از جان خودشان مایه می گذاشتند پای کار می ایستادند یعنی اگر بدانیم می آیند پای کار ولی اگر نه مثلاً ما آقا بالا سر آن ها بودیم هی امر و نهی کنیم بدو این کار را بکن، چرا آن کار را نمی کنی، حس بدی به او دست می دهد. چون نوجوان هم تیپ او استقلال خواه است، دوست دارد که آن استقلال طلبی را داشته باشد اگر ببیند ما داریم از بالا او را نگاه می کنیم این را در تعارض با ویژگی های خودش می داند ولی چرا پای رفیق خودش می ایستد چون رفیق او کنارش هست.
و لذا اینجاست که ما پدر و مادرها واقعاً کنار نوجوان خودمان باید قرار بگیریم.
آقای شریعتی: اگر کنار بودیم می توانیم روی این وزارت هم حساب کنیم.
حجت الاسلام تراشیون: بله، مثلاً حالا یک نمونه ای بگویم برای شما مثلاً یک موقعی مادر الان می خواهد برود خرید مثلاً به نوجوان خودش می گوید پاشو بیا ذلیل مرده من از پا افتادم بیا برویم کلی هم خرید دارم چرخ دستی هم که ندارم بیا تو کمک کن. خب این نگاه می کند می بیند نه من در حد یک چرخ دستی مادرم دارد به من نگاه می کند برای چی باید بروم اینجا مقاومت می کند و هزار و یک بهانه در می آورد درس دارم، فوتبال می خواهم نگاه کنم، فلان فیلم را می خواهم نگاه کنم، حوصله ندارم.
ولی یک موقعی می بینید نه مادر برمی گردد به فرزندش می گوید مادرجان پاشو تو ماشالا مردی برویم یک خریدی بکنيم یک وقت کلاه سر من نگذارند تو حواست به من باشد می بینی می آید. یعنی اینجا چرا چون نگاه، نگاه مرد بودن این فرزند را دارد.
یک موقعی مثلاً مادر در همین ایام نوروز دختر نوجوانی در خانه دارد مثلاً به او می گوید بلند شو بیا کمک کن چقدر می نشی و تلویزیون می بینی، سرت تو موبایلت هست. یک موقعی می گوید مادرجان الان می خواهم دکور پذیرایی را تغییر بدهم می خواهم از فکر تو و سلیقه ی تو هم استفاده کنم می آیی، یعنی ببینید به او ارزش می دهیم، شخصیت می دهیم او می آید و کمک هم می کند ولی این ها واقعاً من همیشه می گویم از عمق وجودم باشد خدایی نکرده این نباشد که بخواهیم کلاه سر بچه بگذاریم این را باور داشته باشیم.
آقای شریعتی: باز هم نسل جدید نسبت به دوره ی ماها که حالا خیلی هم دور نیست خیلی متفاوت است.
حجت الاسلام تراشیون: بله می دانید دلیل آن یک مقداری الان مثلاً نام گذاری هم می کنند، الان این نسل را به آن می گویند نسل زومِر یعنی نسل فضای مجازی، نسل رسانه. یعنی این رسانه ها، تنبلشان کرده است و اصلاً یکی از آسیب های رسانه همین است یعنی پویایی را می گیرد به تدریج افسردگی ایجاد می کند اینکه اینقدر ما می گوییم که به خانواده ها بچه های را بیاورید تو فضای حقیقی آن ها را قرار بدهید. امروز این هنر نیست من برای بچه ی خودم یک موبایل بخرم بدم دستش بدهم بالاخره کم و زیاد همه می توانند یک قشر محدودی ممکن است نتواند. بالاخره یک مادری النگوی خودش را می فروشد، خود بچه عیدی اش را جمع می کند بالاخره یک جوری می گیرد. ولی ببینید ما چرا می گوییم نکنیم این کار را، چون می دانیم این جلوی رشد او را می گیرد. ما یک بحثی داشتیم حالا فرصت نیست الان من بخواهم بگویم فقط یک اشاره ای می کنم تحت عنوان عواملی که به تربیت آب می بندد. یکی از چیزها این است اگر شما دیدید سبد وقتی فرزندان شما از رسانه دارد زیاد می شود باید نگران آن ها بشوید یعنی بدانید این بچه ها، بچه هایی نمی شوند که ما می خواهیم یعنی آن توانمندی های لازم را نخواهند یافت چرا؟ چون این ها یک فرصتی دارند برای شکل گیری شخصیت خودشان این ها را رها کردیم پای رسانه در حالی که این اگر توی میدان عملیاتی مثلاً پر تلاش باشد، پویا باشد، خلاقیت داشته باشد، جلو برود این دارد طی الارض می کند رشد می کند. یعنی شما مثلاً تا 15 سالگی نزدیک به 90 درصد شخصیت بچه ها شکل می گیرد یعنی دوره، دوره ی طلایی است. حالا ما می گوییم این 15 سال را مثلاً محاسبه کنیم ببینیم که 4، 5 سال هست فقط پای رسانه ها گذشته است یعنی به همان مقدار من سهم رشد او را کم کردم و پای رسانه هم فقط دارد رم آن پر می شود. ببینید آقای شریعتی عزیز من همیشه می خواهم رسانه را تشبیه کنم می گویم رسانه شبیه کامپیوتر است، کامپیوتر دو بخش عمده دارد یک هارد دارد یک CPU دارد به آن می گویند هوش، کامپیوتر. رسانه هارد را پر می کند CPU را ارتقا نمی دهد. لذا ما می گوییم بچه هایی که زیاد پای رسانه می نشینند هی دارد اطلاعات آن ها افزایش پیدا می کند ولی توانمندی نه حتی از آن اطلاعات گاهی اوقات نمی توانند استفاده لازم را کنند آن چیزی که می تواند CPU بچه ها را، هوش آن ها را ان شاءالله تقویت کند این است که در معرکه و در یک میدانی باشد. من خیلی مواقع یادی کنیم از سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی می گویم اگر مرحوم حاج قاسم یک کسی بود که مثلاً روی این تشک های نرم می خوابید و یک بالشت الیافی هم زیر سر می گذاشت و یک پتوی فلان هم روی خودش می کشید اصلاً نامی الان از حاج قاسم نبود در تاریخ. آن حاج قاسمی که ما شناختیم که حاج قاسم شد آن حاج قاسمی است که در کودکی و نوجوانی خودش عملگی و بنایی هم کرده است، تلاش کرده است، زحمت کشیده است همش در معرکه بوده است، در میدان بوده است. این توانمندی ها را داشت البته یک بخشی از کار این است یک بخشی از توانمندی ها را همین افزایش می دهد. ولی الان بچه ای که روی تشک فلان بخوابد و بالشت الیافی هم زیر سرش بندازد این نه، من گاهی اوقات حالا برخی عبارت ها را نمی توانم در رسانه به کار ببرم که این بچه تهش به چه دردی می خورد، یعنی تهش به درد این می خورد مثلاً توی مجلس عروسی برود آن وسط یک قری بدهد یعنی تهش اینطوری می شود.
یعنی آنی که ما انتظار داریم نمی شود، توانمند نمی شود و لذا ما پدر و مادرها علاوه بر اینکه پر تلاش هستیم باید بچه هایمان را هم پر کار کنیم خصوصاً نوجوانان را. حیف است من گاهی اوقات الان نوجوانان را آدم در فضای جامعه و اجتماع می بیند واقعاً غصش می گیرد که می بیند این بچه ها با این حجم از استعداد. گاهی اوقات می بینید پرت دارند می روند، مسیر را دارند اشتباه می روند. چند تا دلیل هم دارد که چون زمان محدود است من فقط یک اشاره کنم یکی شاید خود ما پدر و مادرها هستیم نتوانستیم با این نسل ارتباط خوبی را برقرار کنیم، دور شدند از ما این بچه ها. وقتی هم دور می شوند از این کشتی امن خانه وقتی بیفتند در اقیانوس آن اقیانوس پر از خطر است ما باید این بچه ها را تو این کشتی امن خانواده حفظشان کنیم.
یکی این است، نکته ی دوم این است که ما آن پیوست های فرهنگی و تربیتی عمومی هم در سطح جامعه نگذاشتیم برای این نسل که این خیلی مهم است. مثلاً شما الان ببینید مثلاً ما آمدیم سواحل دریا را آزاد کردیم ولی آیا برای سواحل این دریا پیوست تربیتی و فرهنگی هم داریم؟ این مهم است حالا این آزادسازی یک زحمت است ولی اینکه بخواهیم پیوست تربیتی و فرهنگی را داشته باشیم این خیلی کار می برد و راحت نیست که بتوانیم آن سواحل را سالم هم نگه داریم، استفاده ی درستی از آن بشود. دقیقاً بچه های ما هم همین هستند دارند می رسند به سن نوجوانی خب می رسد. آنی که مهم است آن پیوست هست که باید هم جامعه، سیستم آموزشی، رسانه، خانواده ها با مطالعه در این زمینه خودشان را رشد بدهند.
آقای شریعتی: ان شاءالله، خیلی ممنون و متشکرم خیلی خوب است حالا از بحث تربیت فرزند به روابط زن و شوهر خلاصه هی می رویم و می آییم این رفت و برگشت ان شاءالله برای مخاطبان ما مؤثر باشد و مفید خیلی ممنون و متشکرم از حاج آقای تراشیون عزیزمان.
دیروز هم عرض کردم یک طرحی از سال گذشته در شبکه ی 3 رقم خورده است، بی نهایت شد، یک طرح مطالعاتی و یک پویش ویژه ی نوجوانان دهه ی 80 اتفاقات مبارکی دارد می افتد، دوستانی که اهل مطالعه هستند به نظرم ایام تعطیلات عید خیلی فرصت خوبی است در این طرح میتوانید شرکت کنید. دوستان ما در پخش جزئیات آن را زیرنویس خواهند کرد مراجعه کنید و ان شاءالله اتفاقات خوبی بیفتد که بتوانیم سطح معرفت نوجوانان را ارتقاء بدهیم.
مشرف بشویم به ساحت نورانی قرآن کریم صفحه 476 را امروز باهم تلاوت می کنیم یک خبری را هم یادآوری کنم و آن هم اینکه در ایام تعطیلات عید هم ما خدمت شما هستیم دید و بازدید داریم، کارشناسانی که سابقاً خدمت آن ها بودیم و مدتهاست زیارتشان نکردیم مهمان برنامه ی سمت خدا هستند که ان شاءالله دیداری هم تازه بشود.
آیات نورانی سوره ی مبارکه ی غافر را تلاوت می کنیم برمی گردیم با احترام و با افتخار همراه شما هستیم و در کنار شما بفرمایید خواهش میکنم.
آقای شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
روح حضرت آیت الله علوی گرگانی شاد باشد ان شاءالله، همه ی اساتید، همه ی پدران و مادران، دوستها و رفقا، همه ی آن هایی که سال قبل بودند و امسال نیستند ان شاءالله همه ی آن ها مهمان سفره ی پر برکت و سرشار از نعمت علی ابن موسی الرضا باشند ان شاءالله.
ما در طرح قربانی نیمه شعبان یک اتفاقی هم افتاده است دوستانی که می خواهند مشارکت بکنند می توانند عدد 14 را به 20000303 ارسال کنند و پیامک کنید لینک پرداخت برای شما می آید و راهنمایی تون می کنند چطور میتوانید در این طرح بسیار بزرگ به عشق حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آستانه ی سال نو هم هستیم و بعدش هم ماه مبارک رمضان خلاصه ان شاءالله اتفاقات مثبت و ارزنده ای بیفتد.
حاج آقا بفرمایید.
حجت الاسلام تراشیون: به نظرم می آید که ان شاءالله در این ایامی که ما پیشرو داریم باید تمام تلاشمون را بر این بکنیم که یک بازخوانی و بازنگری در رفتارهایمان داشته باشیم، نقطه ی قوت را تقویت کنیم و نقاط قوت را و احیاناً اگر ضعفی هم وجود دارد سعی کنیم ضعف های طرف مقابل خودمان را چشم پوشی کنیم، ضعف های خودمان را هم اصلاح کنیم. این می تواند ان شاءالله یک بالاخره خانواده ی منسجمی را شکل بدهد که در آن ان شاءالله فرزندان صالح و شایسته در این خانواده تربیت بشوند.
آقای شریعتی: ان شاءالله، خیلی از شما ممنون و متشکرم سال نو شما پیشاپیش مبارک باشد، عید بزرگ نیمه شعبان هم مبارک باشد حاج آقای تراشیون از اینکه هنرمندانه به ما یاد می دهند که چطور زندگی کنیم حق بزرگی به گردن همه ی ما دارند و بهار را شما به زندگی ها می برید ان شاءالله که خداوند سلامت بدارد شما را.
خیلی ممنون و سپاسگزارم از توجه شما فردا ان شاءالله به حول قوه ی الهی اگر توفیقی بود با حضور حاج آقای عاملی به شما سلام خواهیم کرد.
در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشید مثل این روزها برای سلامت بهار واقعی ایام و روزگاران دست به دعا برمی داریم.
خداوند پشت و پناهتان باشد متشکرم از شما.