حاج آقای تراشیون سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
آقای شریعتی: چقدر خوشحالیم خدمت شما هستیم. و داریم یاد می گیریم چطوری هنرمندانه زندگی کنیم و هنر خوب زیستن و نکات آن را در چهارشنبه ها الحمدلله با بیان حاج آقای تراشیون داریم مرور می کنیم ببینیم امروز برای ما چی به ارمغان آوردند و بناست چه نکاتی را ان شاءالله بشنویم.
حجت الاسلام تراشیون: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و الحمد لله رب العالمین
درود می فرستم بر نبی مکرم اسلام و اهل بیت آن پیامبر بزرگوار. عرض احترام و محبت و تبریک و تهنیت به محضر ولی نعمتمان حضرت ولی عصر روحی و ارواح العالمین لمقدمه الفدا.
یکی از موضوعاتی که در ارتقاء سطح خانواده می تواند خیلی کمک کند این است که انسان روی ویژگی های فردی خودش هم کار بکند. چون گاهی اوقات ما انتظارمان این است که مثلاً همه ما را درک کنند، همه ما را بفهمند و فکر می کنیم اگر همه آمدند ما را درک کردند، ما را فهمیدند زندگی ما خوب می شود. بله این هست این یک بخشی از زندگی است ولی به نظر می رسد که آن بخش مهمتر و عمده تر آن این است که هر یک از زن و شوهر روی ویژگی های شخصیتی خودشان هم کار بکنند. من اگر اجازه بفرمایید اول یک تعریفی را از شخصیت داشته باشم ببینیم که این شخصیت چیست بعدش اگر ویژگی هایی برای یک شخصیت خوب و سالم آن هم در محیط خانواده وجود دارد این ها را هم من بشمارم و بعد ان شاءالله ببینیم آیا فرصت می شود که به راهکارهای دستیابی هم بپردازیم یا خیر.
آقای شریعتی: پس در یک کلام امروز می خواهیم راجع به خودسازی در محیط خانواده صحبت کنیم.
حجت الاسلام تراشیون: بله، و آن هم بُعد شخصیتی است. ببینید شخصیت اگر بخواهیم یک تعریفی از آن داشته باشیم آن چیزی است که حقيقتاً انسان هست یعنی آن خمیر مایه اصلی که انسان به واسطه ی آن شکل گرفته است. چون گاهی اوقات ممکن است ما توی بیرون از محیط خانه یک سری رفتارهایی را از خودمان نشان بدهیم که واقعاً این جزئی از شخصیت ما نباشد این ها عاریه است به تعبیری اداست. ببینید مثلاً در جلسه ی خاستگاری من خیلی مواقع از دخترها و پسرهایی که تازه ازدواج کردند این را می پرسم می گویم شما ببینید واقعاً آن چیزی که از طرف مقابلتان در جلسه ی خاستگاری دیدید اگر بعدش هم همان بود غصه ای داشتی؟ می گویند نه، ببینید چرا؟ چون در جلسه ی خاستگاری فرد شخصیت حقیقی خودش را ممکن است بروز ندهد. می آید یک هم پوشانی می کند با یک سری رفتارها مثلاً ببینید که در جلسه ی خاستگاری سرفه اش می گیرد می بینید یک دستمال برمی دارد چهار تا که چه عرض کنم هشت تا می کند، خیلی قشنگ دختر خانم هم یک نگاهی به این جوان می اندازد یک نگاهی هم به آسمان می اندازد می گوید این خیلی خوب است و مؤدب است.
یا مثلاً پرتغال دارد پوست می کند چقدر قشنگ مثل گلبرگ های گل این پرتغال را پوست می کَند بعد یاد داداش جوانش می افتد در خانه پرتغال پوست میکَند عین جگر زلیخا صد تیکه میشد، می گوید نه این خیلی مؤدب است. براساس همین لایه و ویژگی های ظاهری می بینی انتخابش را انجام می دهد. ولی وقتی وارد زندگی می شود می بینیم که افراد وقتی با یک کسی خیلی راحت هستند یا در محیط هایی که خلوت های خودشان است شخصیت اصلی شان را بروز می دهند. بعد می بیند نه دیگر مثلاً دارد سرفه می کند دوتا خانه آن طرف تر هم دارند خبر می شوند، پرتغال را از داداشش بدتر پوست می کند. می گوید خوب چی شد چرا آنی که من دیدم اینی نیست که الان دارم می بینم.
آقای شریعتی: چون از آن شخصیت ظاهری اش عبور کرده است.
حجت الاسلام تراشیون: بله، یعنی در اصل آن ها رفتارهای تصنعی و ظاهری بوده است.
بعد می بینید اتفاقا شما این را در زندگی ها اگر نگاه کنید و خانواده های محترم هم یک عنایتی داشته باشند می بینند این شخصیت های آسیب رسان است که خیلی به ما دارد آزار میدهد یعنی من اگر مردم بیرون از خانه همان طوری که دارد رفتار می کند در خانه رفتار بکند که من غم و غصه ای ندارم. خانم هم همانطوری که با خانم های فامیل رفتار می کند با من رفتار کند که من غم و غصه ای ندارم.
لذا چه اتفاقی می افتد آن شخصیت اصلی مان را بیرون میریزیم حقیقت وجودی مان را بیرون میریزیم بعد می بینید که خب آن سالم نبوده است، مشکلاتی داشته است. در طی دوران تربیتی ممکن است آسیب دیده باشد کسی نبوده که روی این بعد تربیت شخصیت ما کار کند. من همین جا یک گریزی بزنم، ببینید ما یکی از انتظاراتی که واقعاً جناب آقای شریعتی از خانواده داریم یک، از رسانه ها داریم دو، از سیستم های تعلیم و تربیتی مان داریم سه، این است که روی بعد شخصیت فرزندان خوب کار بکنند. ما گاهی اوقات می بینیم نه اصلاً تشویق می کنیم شخصیت تو هرچی می خواهد باشد، باشد مثلاً چطور بچه در خانه هر کاری می کند دارد انجام می دهد مامانش می گوید مهمانی رفتیم ولی مؤدب باش یعنی داریم از همین الان آن زیرساخت خاستگاری رفتی مؤدب باش را به او یاد می دهیم.
آقای شریعتی: ترغیب به ظاهر سازی.
حجت الاسلام تراشیون: بله. و این غلط است، یا مدرسه رفتی مثلاً حرف معلمت را گوش کن حرف من را که گوش نمیکنی ولی حرف معلمت را گوش کن یعنی داریم دوباره او را ترغیب به این مسیر اشتباه می کنیم، از آن طرف شما نگاه می کنید مثلاً تو رسانه های ما هم گاهی اوقات فیلمی و سریالی چیزی نشان داده می شود چون تو بطن خانه است و دارد خلوت های خانواده را نشان می دهد شخصیت های معیوب گاهی اوقات داریم نشان می دهیم به خانواده ها. پرخاشگر می کنند و در را محکم به هم می زنند، داد و بیداد می کنند، گاهی اوقات حرف بدی به هم دیگه می زنیم، خب این دارد القای بد هم می شود.
از آن طرف هم می دانید ما اگر بخواهیم یک شخصیتی را خوب شکل بدهیم اتفاقاً اینجا مأموریت تربیتی است. که او را حس می کنیم که متناسب با عصر جدید و مدل زندگی های جدید سیستم های تعلیمی ما اینقدر رشد نکردند که امروز بتوانند نسل امروز را متناسب با زمانی که در آن قرار دارند تربیت کنند، تربیت خصوصاً در بعد متشخصانه و شخصیت فرزندان ما. و بعد می بینیم خب این ها داریم واقعاً آزار می بینیم، آسیب می بینیم. یعنی شما مثلاً می خواهم بگویم آن فردی که تو یک اداره ای کار می کند می بینیم در اداره دوست خودش می آید آشنای خودش می آید کارش را سریع راه می اندازد معلوم است قابلیت انجام کار دارد. ولی آیا واقعیت این است؟ نه آنجا می خواهد مثلاً بدگویی فامیل قرار نگیرد این کار را می کند خودشیرینی می کند. ولی حقیقت این است آن چیزی که ما الان داریم می بینیم با ارباب رجوع خودش انجام می دهد این معلوم است شخصیت سالمی ندارد مشکل است. که اصلاً خدمت شما عرض کنم می چزاند ارباب رجوع را سر کار می گذارد و می بینیم هم امروز در جامعه. یعنی ببینید وقتی ما روی شخصیت کار نکنیم همه ی ابعاد جامعه ی ما متأثر از آن شخصیت آسیب زا خواهند بود.
لذا باید کار بشود، روی آن برنامه ریزی بشود، دغدغه بشود یعنی ببینید ماها گاهی اوقات مثلاً می گویم هَم خودمان را می کنیم به بچه یک چیزی یاد بدهیم.
در خانه، یا در مدرسه ولی شخصیت او را هم لطمه می زنیم که چیزی یاد بگیرد مثلاً تو سر بچه میزنیم، یک موقعی یک کودکی را آورده بودند پیش من کلاس اول دوم ابتدایی بود تا مثلاً مادرش می گفت این درس نمی خواند دیدم یک مرتبه خودش زبان باز کرد بچه گفت عمو خوبه مامانم به خاطر اینکه من درس نمی خوانم با دفترم میزنه تو سر من؟ خب شما ببینید من می خواهم او درس بخواند ولی دارم شخصیت او را نابود می کنم. خب فردا حالا این هر کسی هم بشود از لحاظ علمی وقتی شخصیت خوبی ندارد این خودش یک بمب ساعتی متحرک است دارد همه جا آسیب می رسد.
آقای شریعتی: چون داری میشکنی او را.
حجت الاسلام تراشیون: بله، لذا روی این بعد شخصیت واقعاً کمتر کار می کنیم و لذا این چرا ما توی روایات هم داریم اَکرموا اَولادکم این تکریم بخشی یعنی همان شخصیت دهی، تکریم هم فقط به این نیست که مثلاً خوب به او سلام بکند اسمش را خوب ببریم تکریم یک دایره ی گسترده ای از شیوه ی رفتار ما با فرزندانمان است.
و لذا می خواهم بگویم این ها را ما داریم عمل می کنیم بعد می بینیم مثلاً جوان، نوجوان ما برای اینکه شخصیت او آسیب دیده است یک رفتارهایی را از خودش نشان می دهد خودش هم دارد اذیت می شود یعنی واقعاً من گاهی اوقات حالا به آن جایگاهی که حالا در حوزه ی مشورت دهی به جوان ها و نوجوان ها داریم قرار می گیرم می بینم گاهی اوقات مثلاً خانم، دختر خانم، بد پوشش است بد حجاب است ولی خودش هم اذیت است یعنی آزار دارد می بیند در جامعه نمی توانیم بگوییم راست می رود و راست می آید همه دارند به او ادب می کنند که.
یا نوجوانی که، یک موقع یک جوانی به من می گفت که آقای تراشیون من اصلاً سیگاری شدم، معتاد شدم، می گفت واقعاً حالا لات شدم به تعبیری. می گفت همه ی این ها مقصر پدر و مادر من هستند تو نحوه ی رفتارشان با من می گفت من الان اگر یک کسی بود داستان زندگی من را می نوشت شما باید این کتاب را دست می گرفتید و می خواندید و اشک می ریختید. خب ببینید او الان خودش هم اذیت است یعنی این نیست که فکر کنیم اگر یک جوانی دارد خلاف می کند، مسیر غلط می رود این خوش است برای خودش نه وقتی فطرت انسان پاک باشد یک خلوتی داشته باشد، یک جایی با خودش بنشیند و فکر بکند آزارهایی که دارد می بیند رو می شود و لذا آرامش را نمی بیند او و لذا ما وظیفه مان این است تمام سيستم هايی که بالاخره به نوعی اثرگذار هستند روی افراد جامعه روی این بعد شخصیتی نسل امروز کار کنند و من لذا این آبی پاکی را هم بریزم روی دست همه ی بالاخره بزرگوارانی که دستی در آتش دارند و بالاخره مسئولیتی دارند اگر این کار را نکنیم باید کلی هزینه بدهیم. حالا نمیدونم این را قبلاً عرض کردم یا نه مثلاً شما ببینید در بودجه ی سالی که عبور کردیم از آن روزهای آخر آن را داریم می گذرانیم ظاهرا برای هر دانش آموزی در بودجه 2 میلیون و 700، 800 هزار تومان سرانه دیده شده بوده است ولی برای هر زندانی 52 میلیون یعنی 17 برابر یعنی ما امروز اگر رو شخصیت بچه هایمان کار نکنیم باید هزینه های زیادی تو این زمینه بپردازیم.
آقای شریعتی: و این ها ارتباط مستقیم با هم دارد.
حجت الاسلام تراشیون: بله با آن شخصیت پردازی و ان شاءالله بنیان شخصیتی نسلمان را بتوانیم تقویت کنیم. و لذا باید واقعاً سرمایه گذاری کنیم، فکر کنیم و کار را هم بدهیم به دست اهل خودش. ببینید من حالا نمی خواهم نام ببرم ولی امروزه شما گاهی اوقات می بینید برخی برنامه های پر بیننده رسانه وقتی عوامل آن، نویسنده های آن همه را بررسی میکنی بنا دارد بر کودک ساخته می شود ها ولی هیچ کدام از آن ها تخصص در حوزه ی کودک ندارند. خب این چطور می خواهد این نسل را بسازد؟ بعد وقتی یک متخصص، یک اهل فن، می نشیند می بیند که چقدر این آسیب دارد یعنی باید جلوی چشم بچه را گرفت که این تیکه را نبیند، این بد آموزی دارد، اینجا دارد به شخصیت آسیب می زند، اینجا دارد شخصیت غلطی را به تو معرفی می کند هی باید دست بگذاریم جلو چشم بچه هایمان یا کانال عوض کنیم. لذا این ها را ما باید واقعاً به آن توجه کنیم و من قبلاً هم اشاره کردم یکی از موضوعاتی که واقعاً نگران کننده هست در حوزه ی خانواده تربیت همین است که هر کسی به خودش اجازه می دهد بیاید در این عرصه جولان بدهد، برنامه بسازد و کار کند در حالی که ما می گوییم نه بالاخره شما همانطوری که قبلاً اشاره می کردیم وقتی شما یک سرباز نیروی انتظامی را می خواهید تو یک فیلم و سریال بیاورید باید آن مجوزهای لازم را اخذ کند.
در این زمینه نگذاریم مظلومیت داشته باشد تربیت و شخصیت و واقعاً ما نسل خوبی را می توانیم خدمت شما عرض کنم تربیت کنیم اگر هَم ما باشد، اگر دقت کنیم، اگر توجه داشته باشیم، اگر کار را به کاردان بسپاریم. در محیط خانه هم همین است یعنی ما داریم می بینیم دیگه شما وقتی که امروز در مراکز مشاوره می نشینید نگاه می کنید می بینید عمده ی مشکلاتی که زن و شوهرها دارند با شخصیت های معیوب هم دیگر دارند یعنی شخصیت خوب شکل نگرفته است هی دارند به همدیگر آزار می رسانند چون میدانید مثلاً اینطوری بهتر است عرض کنم محضر بینندگان خوبمان. محیط خانه محل جولان شخصیت حقیقی است یعنی شاید معادل آن را نتوانیم پیدا کنیم، شاید همین الان بینندگان خوبمان این را به نوعی تأیید بکنند.
گاهی اوقات مثلاً خانم از آقا یک ویژگی هایی را می بیند یا آقا از خانم یک ویژگی هایی را می بیند که حتی پدر و مادرهای آن ها این ویژگی ها را در فرزند خودشان ندیدند. مثلاً می گوید پسر شما این ویژگی منفی را دارد مادرش می گوید نه ندارد میدانید چرا؟ چون زن و شوهر نزدیک ترین هستند به هم یعنی حتی ما به همسرمان از مادرمان نزدیک تر هستیم از پدرمان نزدیک تر هستیم. لذا آنجا راحت تر آن شخصیت خودمان را بیرون می ریزیم.
آقای شریعتی: خیلی جاها با پدر و مادر رودربایستی داریم، با همسرمان نداریم.
حجت الاسلام تراشیون: بله نداریم دلیلش همان نزدیک بودن به همسر است. و لذا اینجاست که من می گویم اهمیت دارد ما اگر می خواهیم بنیان خانواده را مستحکم کنیم باید حتماً روی شخصیت کار بشود. حالا مثلاً یک دختر و پسری ازدواج کردند، زن و مردی دارند سالیانی باهم دیگر زندگی می کنند اینجا همان تعبیر زیبای شما که اول برنامه به کار برديد که یک مقداری روی خودسازی شخصیتی خودمان کار کنیم. الان ممکن است دیگران ديگر نتوانند خیلی روی ما اثر بگذارند ما خودمان اینجا دیگه باید آستین بالا بزنیم و کار کنیم.
حالا اگر اجازه بفرمایید من برخی از ویژگی های زنها و مردهایی که از سلامت شخصیت برخوردار هستند را شروع بکنیم به شمردن بگوییم این ها ویژگی است. خانواده ها هم می توانند این ها را یادداشت کنند برای خودشان. من یک خواهش جدی که دارم الان این ها را یادداشت نکنند بعد بروند مادرشوهر خودشان را ارزیابی کنند، پدر شوهر و خواهر شوهر و مادرزن را.
آقای شریعتی: نه یک خط کش است برای اندازه گیری خودمان.
حجت الاسلام تراشیون: بله، بعد میدانید چرا؟ دلیلش این است که باز ما بهترین کسی هستیم که شخصیت خودمان را متوجه بشویم ارزیابی کنیم شخصیت ديگران را ما نمی توانیم به خوبی ارزیابی کنیم برای همین می گویند شما دیگران را قضاوت نکنید.
من خودم را می شناسم حتی ما خیلی مواقع می گوییم زن و شوهر هم نمی توانند شخصیت واقعی طرف مقابل را دوباره در همه ی ابعاد واقعاً ارزیابی کنند. ممکن است فرد یک رفتاری را در یک شرایط خاصی انجام داده است واقعاً این شخصیت او نیست مثلاً گرسنه بوده، خسته بوده، فکرش مشغول بوده حالا یک بدخلقی کرده است شخصیت او این نیست که بدخلق باشد این الان تحت تاثیر شرایطی که در آن قرار داشته است قرار گرفته است.
حالا ببینیم این ها چیست، اولین ویژگی افرادی که سلامت شخصیت دارند این است که رنجور و مظلوم نما نیستند همش خودش را رنجور و خسته و می خواهد هی مظلوم نمایی کند نیستند آدم های قوی هستند. و بدانید انسانی که به نوعی بند را آب بدهد خودش را ضعیف نشان بدهد از چشم می افتد. شما شاید اطرافیان را دیدید معمولا افرادی که بالاخره می بینیم آدم های با بنیه ای هستند بنیه نه لزوماً جسمی فکری، روحی خودشان را ضعیف نشان نمی دهند این ها بیشتر تو کانون توجه هستند، بیشتر آدم ها از آن ها حرف شنوی دارند.
آقای شریعتی: آن هایی که مثل کوه می مانند.
حجت الاسلام تراشیون: بله، و لذا گاهی اوقات می بینیم فرد همش دارد آه و ناله می کند بعد خوب هم نیست مثلاً گاهی اوقات حتی ما در تربیت می گوییم گاهی اوقات مادر اینقدر در خانه مظلوم نمایی می کند بچه دلش به حال مادر می سوزد ترحم می کند نه اینکه مادر را قبول داشته باشد از روی دلسوزی، مادر صبح بلند می شود الان هم که ایام خانه تکانی و خانم ها یک خدا قوتی به آن ها بگوییم دارند خانه را مرتب می کنند حالا بچه های کوچک هم در خانه دارند. مثلاً مادر صبح بلند می شود توروخدا، امروز دیگه ریخت و پاش نکنی ها من از کمر درد مردم، از سردرد مردم، دیشب تا صبح خوابم نبرد، بچه دست تو جیبش می کند می گوید خب حالا ببینیم چی می شود!
یعنی ببینید تحقیر می کند با این جمله در اصل مادرش را، نمی خواهد ها ولی چون این مظلوم نمایی که من دارم می کنم می طلبد یک موقعی بچه اینطوری باشد یعنی خودش را در موضع قدرت ببیند و بخواهد به نوعی به من ترحمی کند.
در زندگی زناشویی هم همین است یعنی مرد اگر آمد خودش را خیلی مثلاً مظلوم نشان داد، خیلی رنجور نشان داد، بی پول نشان داد، این دارد خودش را از آن اتفاق ساقط می کند و دارد خودش را جایگاه خودش را از دست می دهد نه باید قدرت را داشته باشیم. ولی قدرت نه قدرت بازویی لزوماً همان روحی، روانی، ارتباطی.
این نکته ی اول، آدم هایی که از سلامت شخصیت برخوردارند معمولا خونسردی خودشان را هم می توانند حفظ کنند یعنی آدم هایی هستند که یک خود کنترلی در اصل دارند این نیست که با یک کشمش گرمی شان کند و با یک غوره سردیش کند نه می بینید واقعاً فردی است که میانه رو هست، رفتار خودش را می تواند در برابر اتفاقات و رخداد هایی که پیرامون او می افتد مدیریت بکند. این ها آدم هایی هستند که از سلامت شخصیت برخوردار هستند.
ولی اگر دیدیم نه زود عصبی می شویم، زود رنجیده خاطر می شویم، زود ناامید می شویم، زود امیدوار می شویم این آدم ها بدانند ثبات شخصیتی ندارند شخصیت آن ها یک آسیبی دارد. ولی افرادی که نه در مواجهه با مسائلی که دور و بر آن ها اتفاق می افتد می بینی نه هم خوب تصميم می گیرد هم خوب فکر می کند، هم خوب برنامه دارد.
آقای شریعتی: محکم که باشی خوب میتوانی تصمیم بگیری.
حجت الاسلام تراشیون: و هم خوب عمل می کنیم. مجموعه ی این ها نشان دهنده ی این است که من شخصیت خوبی دارم.
من حالا یک جمله ای را اینجا محضر بینندگان خوبمان عرض بکنم اصلاً یکی از ویژگی های شخصیت سالم جناب آقای شریعتی می دانيد چیست فرد عملکردش خوب می شود. یعنی این عملکرد خوب زاییده ی شخصیت خوب است آن وقت تو همه ی حوزه ها و همه ی ساعت ها مثلاً می بینی از لحاظ عاطفی آدم خوبی است می تواند قشنگ محبت کند عواطفش را، هم ابراز بکند هم نشان بدهد.
آقای شریعتی: یعنی مفید تر است در تمام عرصه ها.
حجت الاسلام تراشیون: بله همه ی عرصه ها، از لحاظ فکری می بینیم فکر خوبی دارد.
آقای شریعتی: بازدهی بالایی دارد.
حجت الاسلام تراشیون: بله، از لحاظ علمی می بینیم رشد علمی خوبی دارد مثلاً ما در مشاوره های تحصیلی گاهی اوقات پدر و مادر می آیند می گویند این بچه ما درس نمی خواند ما چند تا موضوع را بررسی می کنیم یعنی اول نمی گوییم که خب درس نمی خواند این بچه را باید گوشمالی داد و تشری بزنیم نه می گوییم او که درس نمی خواند چند تا عامل قبل از این هست در آن هرم باید بررسی بشود این ها اگر رفع بشود و مورد توجه قرار بگیرد اصلاً این علاقه مند به درس خواندن هم می شود. می گویند مثلاً چی؟ می گوییم توجه به نیازهای زیستی او یعنی بچه ای که خوب بخوابد، غذا خوب بخورد، این الان دارد مقدمه ی خوب درس خواندن او هم فراهم می شود لذا بچه هایی که صبحانه نمی خورند گاهی اوقات تا 40 درصد یادگیری آن ها کاهش پیدا می کند، انگیزه ی درسی او می آید پایین. بچه ای که در کلاس خوب نتواند یاد بگیرد به تدریج دلسرد می شود از کلاس درس ولی بچه ای که نه با یک نیاز زیستی رفع شده ای رفته سر کلاس درس و درس را خوب متوجه می شود خود یادگیری درس انگیزه برای او ایجاد می کند.
دوم بچه ای که مورد محبت قرار بگیرد یعنی ببینید مادر و پدر، مربی اصلاً من یک مقدار بلند تر و بزرگ تر ببینم این موضوع را حتی جامعه ای که برای یادگیری علم، دانش آموز ارزش قائل باشد این انگیزه ایجاد می شود یعنی گاهی اوقات مثلاً من مادر می خواهم قربون صدقه بچه ی خودم بشوم هی نگویم مثلاً دورت بگردم پسرم، دخترم یک موقعی نه این را اصلاً ربطش بدهم به موضوعات یادگیری و علم مثلاً دور پسر درس خوانم بگردم، دخترم که مسئولیت های درسی خودش را انجام می دهد چقدر من دوستش دارم.
آقای شریعتی: داری به این محبت جهت می دهی.
حجت الاسلام تراشیون: این ها می بینید خب از این جهت هم اشباع بشود خودش انگیزه ایجاد می شود یکی احترام است، یعنی بچه ای که تو محیط خانه به خاطر درس خواندن مورد احترام خانواده قرار بگیرد، تو مدرسه معلم، مربی به او احترام بگذارد قطعا میدانید انگیزه پیدا می کند. نه فقط برای درس خواندنش ها اصلاً این دانش آموز است انسان است تو مدرسه باید مورد احترام قرار بگیرد. این ها زمینه فراهم می شود برای اینکه یادگیری او بیشتر بشود.
گاهی اوقات به علایق بچه ها توجه بکنیم ببینیم اصلاً یک سیستم آموزشی خوب آنی است که به همه ی نیازهای دانش آموز پاسخ بدهد یعنی دانش آموزی علاقه مند به ورزش است حالا من این را نمی گویم بچه ها توقع آن ها زیاد بشود.
واقعاً ما الان توی سیستم آموزشی مان میزان ساعت های ورزش برای بچه ها خیلی کم است یعنی بچه ها خصوصا الان که زندگی های شهری و آپارتمان نشينی شده است.
دل نگرانی هایی خانواده ها دارند برای اینکه بچه ها بروند تو کوچه و واقعاً هم آقای شریعتی الان ديگر نمی شود ما قدیم خودمان تو یکی از همین محله های تهران زندگی می کردیم یک کوچه ای بود 10 متری تو محله ی ما تقریباً مثلاً نگاه میکردی از اول تا آخر کوچه که سه چهار تا ماشین بود ماشین نداشتند گل کوچیک بازی می کردیم، گانیه بازی می کردیم، روپل بازی می کردن. برخی از مفاهیم ممکن است واقعاً برای نسل ما نا آشنا باشد این بازی ها منقرض شده است این ها.
دلیلش چیست؟ دلیل آن این است که بالاخره آن موقع بچه ها بازی می کردند و فضا آماده بود امن بود بیرون می رفتند ولی الان نمی توانند آیا واقعاً ما بیایم فکر کنیم برای این نیاز. من این را تجربه کردم حالا ما خودمان چون کارهای مدرسه ای هم تو طول زندگی مان زیاد انجام دادیم روزهایی که بچه ها ورزش دارند انگیزه آن ها برای مدرسه رفتن بهتر است، اردو دارند انگیزه ی آن ها بیشتر است برای مدرسه رفتن. یعنی ببینید این ها نیاز است شما وقتی به این نیازی که بالا دستت هست توجه میکنی یادگیری آن یک مقدار از لحاظ طبقاتی پایین تر است نه اینکه ارزش آن پایین است ها یعنی می گوید این مقدمات باید انجام بشود تا این محقق بشود، گرایش بیشتر می شود.
یا مثلاً نمونه ی دیگری که باید زمینه ی آن را فراهم کنیم اصلاً خودشکوفایی زمینه را فراهم بکنیم بچه ها سایر استعدادهای آن ها هم بروز پیدا بکند.
من نمی دانم حالا این را می شود گفت یا نه ولی بدمم نمی آید بگویم ببینید ما گاهی اوقات این نسل را در یک تونلی قرار دادیم به نام مدرسه می گوییم کلاس اول برو تو این تونل، دوازدهم بیا بیرون حق نداری دور و بر را ببینی اصلاً داخل تونلی دیگه نه سرسبزی را ببینی نه کوه را ببین نه دشت را ببین بدون چشم انداز. فقط اینجا برو بشین این کتاب ها را بخوان، این پایه ها را یک به یک بعد دیپلم. و از دیپلم می آید بیرون می بیند ای داد بیداد خیلی چیزها باید اتفاق می افتاد نیفتاد من خیلی استعدادها داشتم که کور شد.
آقای شریعتی: الان اینطوری هست به نظر شما؟
حجت الاسلام تراشیون: تا حدود زیادی واقعاً اینطوری هست یعنی امروز شما تو سیستم های آموزشی بیشتر از بچه درس می خواهند، مشق می خواهند. آیا یک بچه ای که امروز توی مدرسه علاقه به يک کار یا بستری داشته باشد برای او فراهم می کنیم؟ اگر در مدرسه هست می گوییم آقا امکانات آن نیست آیا به خانواده ها این سطح آگاهی را می دهیم؟ مثلاً مدارس، سیستم های رسانه ای که مثلاً بچه ی شما مثلاً الان معرق دوست دارد لذا این فرصت معرق را به او بدهید مثلاً درباره ی ادیسون می گویند یک جمله ای دارد می گوید من مرهون مادرم هستم چرا که در زير زمین خانه برای من یک کارگاه ساده درست کرد. یعنی این می شود یک دانشمند بزرگ که ما جهت بدهیم به استعداد او، بستری را فراهم کنیم برای استعداد.
مقام معظم رهبری تو این سالیان در دیدار با آموزش و پرورشی ها خیلی روی این تأکید کردند روی مهارت آموزی، فن آموزی بچه ها. حرکات خوبی هم انجام شده است ولی هنوز نتوانستیم واقعاً پوشش بدهیم. امروز مثلاً دختر ما وقتی از پایه اول ابتدایی وارد سیستم آموزشی می شود دیپلم خارج می شود این ما فقط نباید ببینیم که خواندن و نوشتن محاسبه کردن را به او یاد دادیم. او قرار است برای زندگی خودش آماده بشود آیا ما داریم آماده می کنیم او را؟ همه را هم نمی شود سپرد به خانواده مدرسه باید بخشی از آن را انجام بدهد، رسانه باید بخشی را انجام بدهد، جامعه باید یک بخشی از آن را انجام بدهد. خود سیستم های آموزشی ما باید انگیزه سازی در خانواده ها بکند. ببینید وقتی ما این کار را انجام ندهیم می بینیم سرانه ی استفاده از رسانه تو نسل ما دارد می رود بالا یعنی من گاهی اوقات خیلی حرص میخورم این ها را می بینم آقای شریعتی. گاهی اوقات هم می گویم به خانواده ها.
چند روز پیش بود شهر خوب بافت بودیم در میان مردمان خونگرم آن شهر من از سالن اجتماعات آمدم بیرون دیدم یک میزی بود بالاخره پذیرایی می کردند سه چهار تا دختر خانم متصدی این کار بودند دیدم همه ی این ها سرشان توی موبایل بود من واقعاً طاقت نیاوردم به آن ها گفتم خیلی سرتون تو موبایل هست یک مقدار ببینید دور و برمان را ببینیم.
ما تو فضای حقیقی می توانیم رشد کنیم، تو فضای مجازی نمی توانیم.
آن وقت شما ببینید امروز بچه ها موبایل به آن ها می دهیم، تبلت می دهیم، کامپیوتر می دهیم، تلویزیون، الان در برخی از خانه ها آقای شریعتی متاسفانه ما به سمت چند تلویزیونی حتی داریم می رویم. بابا خبر را نگاه کند، مامان برنامه سمت خدا را نگاه کند، بچه کارتون نگاه کند این خوب نیست یعنی ما باید هر چی توان داریم توی کم کردن سبد خانواده در رسانه ها تلاش کنیم ولی جایگزین.
مثلاً جایگزین همین است، مهارت ها، فن ها را به بچه هایمان یاد بدهیم و بستر آن را فراهم کنیم. و واقعاً خیلی این ها هزینه بر نیست یعنی گاهی اوقات مثلاً شما یک بچه ای می خواهد یک کار فنی را انجام بدهد حالا آن اصلاً ممکن زیرساخت های آن در خانه باشد ما فقط باید این را جهت بدهیم و امکانات را متمرکز کنیم.
آقای شریعتی: حاج آقا ما به اقتضای سرعت عصرمان و دورانمان متأسفانه در حوزه ی تربیت، اخلاق و فرهنگ پیشرفت نکردیم. یعنی ما با همان سطح مثلاً 10، 15 سال پیش رسانه ها رشد عجیب و غریب ضمن اینکه خیلی از چیزها هم عوض شده است دیگه سفر نمیتونی بری، نمیتونی لذت ببری به معنای واقعی، خرید کردن ها محدود شده است همه ی این ها بخشی از زندگی بود در گذشته.
حجت الاسلام تراشیون: بله، بعد اینجا را باید چیکار کرد؟ ما باید فعال عمل کنیم نباید منفعل باشیم یعنی ببینید گاهی اوقات الان به پدر و مادرها می گوییم بچه ها کمتر تلویزیون ببینند می گوید نبیند چیکار کند؟ این چیکار بکند را ما نتوانستیم به جامعه بگوییم چیکار کند. مثلاً ما در قرآن هم داریم دیگه الان شما ایام پیش رو ایام نوروز را ما داریم من مثلاً یکی از گله مندی هایی که داشتم شاید چند سال گذشته ان شاءالله امیدوارم تو این سیستم آموزش و پرورشی فعلی این اتفاق نیفتد این بود که می دیدی تو رسانه معاونین آن می آمدند صحبت می کردند ما چقدر سریال، چقدر فیلم تدارک دیدیم هیچ جا هم نمی خواهیم برویم تلویزیون تدارک دیده وقت شما را کامل پر کند. بعد آموزش و پرورش می آمد چیکار می کرد؟ مثلاً پیک نوروزی تعطیل، کار علمی دو هفته تعطیل که بچه ها راحت باشند. ببینید نه افراط نه تفریط من نمی خواهم بگویم بچه را هم باید تو ایام عید از او کار لزوماً علمی بکشیم ولی می توانیم که یک کار خوبی در این یکی دو سال بخشی انجام شده است مثلاً در حوزه ی ادبیات، شعر نویسی، داستان نویسی کارهایی شده است، ولی این ها را گسترده بکنیم بالاخره شعر و ادبیات و داستان هم یک عده ای ممکن علاقه مند باشند یک مقدار زمینه ها را فراهم کنیم. کارهایی که بچه ها بتوانند رشد پیدا بکنند با کارهای مهارتی خانواده ها را برایشان دغدغه ایجاد کنیم.
ببینید قرآن در آن آیه ی شریفه سوره ی انشراح خداوند می فرماید فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب یعنی شما وقتی از کاری فارغ میشوی یعنی اوقات فراغت برای تو ايجاد می شود فَانصَب به یک کار مهمتر بپرداز نه اینکه خودت را ول کن نه این فرصتی است برای رشد حالا من ای کاش میشد یک موقعی این را مطرح میکردم در آوردیم مباحثی را تو اوقات فراغت خصوصاً برای کودکان و نوجوانان ما 10، 11 محور داریم که این ها را می تواند رشد بدهد و قابل دسترس هم در خانواده ها یعنی نه لازم است خیلی برای آن هزینه ای بدهیم نه پولی بدهیم در عین حالی که این بچه ها می توانند رشد هم پیدا کنند.
حالا برگردیم، پس ببینید سلامت شخصیت آن اتفاقی که می افتد این است که فرد را می تواند توانمند کند تو عرصه های حتی علمی. گاهی اوقات حتی می بینید فرد را توانمندش کنیم در عرصه های ارتباطات اجتماعی. من عذر می خواهم این را می گویم جناب آقای شریعتی شما اگر یک خانم یا آقایی را دیدید که با 5 نفر قهره و با چهار نفر دعوا دارد، با فامیل رفت و آمد ندارد عیب روی مردم نگذارد او ممکن است شخصیت خودش دچار مشکل است که حتی نمی تواند که با دیگران خوب ارتباط بگیرد. ببینید ما وقتی هم می گوییم ارتباط گیری نباید انتظارمان این باشد که همه واقعاً خوب باشند، علیه السلام باشند نه گاهی اوقات ما می توانیم حتی روی دیگران تاثیر بگذاریم.
آدم هایی که شخصيت خوبی دارند دیگران را هم تحت تاثیر خودشان قرار می دهند بعد یک موقع می بینید نه یک آدمی که نمی تواند ارتباط گیری کند با همه می رود ارتباط را قطع می کند بعد می بینی آن بحث صله رحم که بالاخره برکت به زندگی می آورد، عمر را زیاد می کند، به خاطر این ضعف شخصیت می بينيد صله رحم از بین می رود تو این فرد، تو این خانواده.
این هم یک نکته، اما سومین ویژگی افرادی که از سلامت شخصیت برخوردارند خیال باف هم نیستند تو ابرها حرکت نمی کنند. واقعیت ها را می بینند یعنی حقایق را درک می کنند برخی ها می بینی خیلی خیال باف هستند. اگر شوهر من اینطوری بود چی می شد، اگر زن من اونجوری بود من چقدر، این ها خیال بافی است این معلوم است خودش مشکل شخصيتی است در ما وجود دارد.
ما الان یک واقعیتی مواجه هستیم با این همسر فرقی نمی کند خانم یا آقا، من الان باید بدانم با این باید چیکار کنم نه اینکه بروم تو خیال بافی که مثلاً اگر فلانی مثلاً زن من بود چی میشد، اگر فلانی مثلاً شوهر من بود چی میشد اصلاً آسیب ها هم بیشتر می شود، دعواهای ما هم بیشتر می شود.
و لذا آدم هایی که از سلامت شخصیت برخوردارند نباید خیلی خیال باف باشند حتی در بچه ها هم همینطور است. ببینید الان تو همین ایام کرونا این بچه ها وقتی تنها شدند تو خانه یکی از آسیب هایی که دارند می بینند خیال بافی است ما چقدر مراجعات داریم مثلاً پدر و مادر می گویند ما یک بچه در خانه داریم این با خودش دارد حرف می زند، با دوست خیالی همش دارد حرف می زند. می گویم باید چیکارش کنیم می گوییم این ها سریع خارجش کنیم بیایم توی یک فضای حقیقی یک دوست حقیقی برایش پیدا کنیم و با او ارتباط برقرار کنند. این ها را باید یک مقداری ما بالاخره بدانیم یعنی اگر رفت در آن فضای خیال بافی با مشکل مواجه می شود. مثلاً باید این را عرض کنم یک عده ای از زنها و مردان مشکلاتشان با شریک زندگی شان تو خیال بافی های قبل از ازدواج است. یعنی اول در ذهنش یک رویایی را بافته است از این شوهرش یا از زنش حالا وارد می شود می بیند نه بابا واقعیت یک چیز دیگه هست واقعیت اینی است که الان مقابل من هست نمی تواند با آن کنار بیاید، اذیت می شود. و لذا نباید با آن کنار آمد حالا خصوصاً در دخترهای نوجوان ما و جوان ما این بحث خیال بافی زیاد است آن رویایی فکر کردن، رمانتیک فکر کردن. یک دلیل آن هم میدانید چیست؟ یک دلیلش این است که این کتاب های رمان های مثلاً عاشقانه ای که برمی دارند می خوانند یعنی واقعاً این ویژگی البته در حضور حضرت عالی زیره به کرمان بردن است ولی ما در حوزه ی تربیت می گوییم که گاهی اوقات همزاد پنداری ایجاد می شود با شخصیت های اصلی داستان یعنی خودش را می گذارد جای آن شخصیت و خودش را در آن دنیای بعد از آن زندگی می کند. بعد نتیجه چی می شود؟ وقتی می آید در دنیای حقیقی ازدواج می کند می بیند نه یک چیز دیگر است نمی تواند دیگر کنار بیاید.
آقای شریعتی: همین کار را رسانه ها هم دارند با ما می کنند مخصوصا فضای مجازی.
حجت الاسلام تراشیون: می برد فرد را توی آن خیالات و عالم غیر واقع و یک جایی اصلاً غیر دست یافتنی.
آقای شریعتی: و ناخودآگاه تو خودت را مقایسه میکنی.
حجت الاسلام تراشیون: بله مقایسه می کنیم بعد می بینیم ای شوهر اینطوری نیست. یک موقعی یک آقایی پیش من آمده بود می گفت آقای تراشیون این زن من به میز غذا نمی رسد گقتم خب انتظار تو چیست؟ می گفت همینایی که تو این فیلم ها نشون میدهد گفتم خب اینکه خودت داری میگی تو فیلم هست ببینید بالاخره کسی که فکر می کند حالا آن خانمی که تو آن فیلم هست درست می کند. بعد می بینی دارد زندگی خودش را با آن میز تو فیلم و سریال مقایسه می کند.
نکته ی چهارم افرادی که از سلامت شخصیت برخوردارند از لحاظ تعقلی و عقلانی هم خوب می اندیشند و فکر می کنند. یعنی وقتی آدم می بیند آن ها می گوید آدم منطقی است خوب فکر می کند.
مثلاً حالا یک نمونه این ایام نوروز و عید هم هست و خریدها من این را عرض کنم ببینید مثلاً یک فردی که از سلامت شخصیت برخوردار است دقیقا می بیند که مثلاً حقوق شوهرش چقدر است، عیدی که این گرفته است چقدر هست، زندگی اش را براساس همین تنظیم می کند.
یک موقعی یک بزرگواری آمده بود حالا ان شاءالله که این اتفاقات کمتر بیفتد ما معمولاً بعد از ایام تعطیلات مراکز مشاوره یک حجم مراجعات آن بیشتر می شود حالا این هم دلایلی دارد. حالا مثلاً می خواهم بگویم یکی همین است که ما آن شیوه های ارتباطی صحیح را باهم دیگه خوب یاد نداریم تو این ایام هم بیشتر باهم هستیم چند روز که بیشتر می شود وضعیت جنگ و دعوا اذیت می شویم.
یک بخشی هم به عوامل دیگری برمی گردد یک موقعی یک آقایی آمده بود پیش بنده می گفت که با خانمم مشکل جدی داریم بعد خانمش هم می آمد گفتم خب ریشه کجاست گفت حاج آقا قبل از عید یک موقعی خانمم گفت بیایم یک سرویس غذاخوری بخریم گفتم خیلی خوب حالا نونَوار هم بشود خوبه گفتم قیمت آن چقدر است گفت مثلاً فلان قیمت. می گفت یک قیمتی گفت که من باید عیدی خودم را یک چیزی هم می گذاشتم روی آن این سرویس غذا خوری را می خریدم. گفتم خانم ببینید عید هست ها اجیل و شیرینی هست، رخت و لباس بچه ها هست. این چیکار کنیم بقیه را؟ گفت بقیه چیکار می کنند؟ گفتم بقیه هم حتماً همه نمی خرند دیگه نگاه به جیب خودشان می کنند می گفت اصرار می گفت من را عصبانی منم تو همان حال عصبانیت یک جمله ای گفتم حالا آن جمله هم اشتباه بود ولی من حالا چون نقل کلام بودم گفتم بقیه می روند دزدی گفت خب تو هم برو دزدی. گفت حاج آقا اصلاً جنگی شد در خانه ی ما سر این موضوع.
دیگه می گفت من رفتم یک مساعده ای گرفتم و بالاخره این را خریدم ولی می گفت این جای من ماند. بعد می دانید یکی از مشکلاتی که در زندگی وجود دارد آقای شریعتی سه تا پنهان است که به زندگی آسیب می زند.
این ها چیست؟ یک بهانه پنهان است، خشم پنهان، انتقام پنهان. می گفت من این خشم و انتقام پنهان در من شکل گرفت یعنی شروع می کردم به او گیر دادن گفت خریدم ها ولی چون تحقیر شدم سر این قضیه که به من می گوید برو دزدی کن خب من نمی خواهم یک عمر آبرودار زندگی کردم این چه حرفی است به من دارد می زند.
خب این یعنی اینکه معلوم است که ماها این شخصیت یک جایی آسیب دارد منطقی فکر نمی کنیم گاهی اوقات همسرمان را یک کاری می خواهیم وا داریم که این کار خوب نیست این را باید فکر کنیم. ولی افرادی که از سلامت شخصیت برخوردارند حاضر است تو همین سرویس غذا خوری که چندین سال هم هست در خانه هست یکی دوتا هم شکسته و ناقص هم هست استفاده بکند ولی تکريم شوهرش را داشته باشد نگذارد شوهرش احساس عجز یا ناتوانی یا نداری بکند.
این را دقت می کند، خب این هم شد چهارتا نکته.
آقای شریعتی: بسیار خب خیلی ممنون و متشکرم پس چهار تا شاخصه به واسطه ی سلامت شخصیت و معیاری که حاج آقای تراشیون ارائه دادند فایل های متنی و صوتی ما در سایت و کانال ما هست عزیزانی که می خواهند مراجعه کنند.
مشرف بشویم به ساحت نورانی قرآن کریم خیلی از شما ممنون و متشکرم خدا ان شاءالله خیرتان بدهد.
آیات نورانی سوره ی مبارکه ی غافر را امروز تلاوت خواهیم کرد آیات 17 تا 25 سوره ی مبارکه ی غافر را به اتفاق خواهیم شنید برمی گردیم ان شاءالله همراه شما هستیم. برای مشارکت در طرح قربانی ماه شعبان همچنان عزیزان ما می توانند و ما چشم به راه کمک و مساعدت و همدلی شما هستیم صدقات، هدایا و نذورات خودتان را می توانید به درگاه های پرداختی که در کانال و سایت ما ذکر شده است واریز کنید.
باز میگردیم با احترام همراه شما بفرمایید خواهش میکنم.
آقای شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بنده ی شاه خراسانم که لطفش دائم است،
ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
اشاره ی قرآنی امروز را حاج آقای تراشیون بفرمایند و ان شاءالله از محضر شما مرخص بشویم.
حجت الاسلام تراشیون: اگر اجازه بفرمایید من یک دو نکته در ارتباط با آیه ی هجدهم عرض کنم، یک نکته این است که خداوند در این آیه قیامت را نزدیک می داند و این نشان دهنده ی سرعت گذر زمان است گاهی اوقات خود ما تو دنیا هم تجربه می کنیم یعنی گاهی اوقات سال ها اول زندگی یک مقدار دیر می گذرد ولی بعد می بینیم دهه های زندگی چقدر دارد با سرعت می گذرد. به همین سرعتی که زمان می گذرد ما داریم به قیامت نزدیک می شویم شما برنامه ساعت 1 تقریباً شروع شد الان ساعت 2 هست یعنی ما تو همین برنامه 50 دقیقه به قیامت نزدیک شدیم که این را واقعاً باید ما هی به خودمان متذکر بشویم. نکته ی دومی که به نظرم می آید خوب است این را ما به آن توجه کنیم این است که در روز قیامت ما در کنار اعمالمان، رفتارهای خوبی که انجام می دهیم بالاخره نیاز به یک شفیعی داریم یک کسی که پادرمیانی کند این نیاز انسان در روز قیامت یعنی نمی توانیم فقط به عمل خودش بسنده کند. ولی کسانی که مجرم هستند، کسانی که گنهکار هستند در این آیه صریحاً بیان می شود که آنجا تنها هستند نه دوستی دارند و نه شفیعی خواهند داشت. و لذا خوب است ما در دنیا خصوصا ایام ماه شعبان که اینقدر ماه زیبا و قشنگ و اهل بیتی است حتماً دست به دامن اهل بیت بشویم و بخواهيم که ان شاءالله امروز که هیچی به فریاد انسان نمی رسد ما را یاری برسانند و شفیع ما باشند و دوست ما باشند، همدم ما باشند ان شاءالله.
آقای شریعتی: ان شاءالله، خیلی از شما ممنون و متشکرم حاج آقای تراشیون خیلی سپاسگزارم از لطف و عنایت و مرحمت همیشگی شما.
فردا ان شاءالله با حضور حاج آقای عاملی خدمت شما خواهیم رسید و به شما سلام خواهیم کرد حاج آقای تراشیون دعا کنند و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام تراشیون: خدایا خداوندا به حق این ماه بزرگ، امام ما، شهدایمان، شهدای مدافع حرم خصوصا این دو شهید اخیری که در دفاع از حرم به شهادت رسیدند، اموات کسانی که به علت کرونا از دنیا رفتند بر سر سفره ی امام زین العابدین مهمان بگردان ان شاءالله.
آقای شریعتی: الهی آمین، بهترین ها را برای همه ی شما از خداوند متعال مسئلت می کنم ان شاءالله روزهای ماه شعبان را قدر بدانیم و ان شاءالله روزهای پایانی سال برای همه ی ما پربار باشد که ان شاءالله به سلامت و عافیت هم به رمضان المبارک برسیم و هم به بهار.
تا فردا و تا سلامی دوباره متشکرم از شما حاج آقای تراشیون.