سلام میکنم خدمت عزیزانم خانمها و آقایان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز. انشاءالله زندگی همهی ما سرشار از عشق و محبت باشد زیر سایهی الطاف حق تعالی خیلی خوشحال هستیم که امروز در خدمت شما هستیم مثل هر روز و با افتخار و با احترام به رسم چهارشنبهها در محضر حاج آقای تراشیون سلام علیکم خیلی خوش آمدید.
حجتالاسلام تراشیون: سلام علیکم و رحمة الله عرض ادب و احترام دارم محضر بینندگان خوب برنامه خدمت حضرتعالی و همکاران محترم شما و خوشحال هستم که چهارشنبهی دیگری را در خدمت شما هستم. یک تشکر هم بکنم از آن حُسن مطلع زیبای شما، این ابیاتی که بیان فرمودید و خب تناسباً با بحثهای چهارشنبه و خانه و خانواده داشت.
آقای شریعتی: بله. انشاءالله خانههای ما همینقدر نورانی باشد و سرشار از آرامش و عشق. حالتون چطور هست؟
حجتالاسلام تراشیون: به لطف الهی الحمدلله.
آقای شریعتی: خداروشکر، ما میخواهیم امروز راجع به سازش و مدارا صحبت کنیم در خانه. به نظرم خیلی موضوع حساسی است و بسیار راهگشا. انشاءالله که همهی ما اهل سازش باشیم و سازگار باشیم احیاناً با موانع و بد اخلاقیها و نکاتی که در خانه مطرح میشود و سد راه زندگی راحت ما میشود.
با دل و جان بحث امروز شما را خواهیم شنید.
حجتالاسلام تراشیون: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمدلله رب العالمین درود میفرستم بر نبی مکرم اسلام و اهل بیت آن پیامبر بزرگوار. عرض ادب و احترام هم دارم به محضر ولی نعمتان حضرت ولی عصر روحی و ارواحنا فداه.
همانطوری که حضرتعالی فرمودید بحث سازگاری و مدارا شاید یکی از ارکان مهم یک زندگی متعادل باشد. یعنی اگر ما در زندگی مدارا را یا سازگاری را کنار بزنیم با یک خانوادهی پر تنش مواجه میشویم. یعنی قطعا دعواها، درگیریهای کلامی، ناراحتی ها، دلخوری ها، در خانهای که در آن مدارا وجود نداشته باشد شاید واقعا مفهومی نخواهد داشت.
در روایات هم وقتی ما نگاه میکنیم میبینیم در میان کلمات معصومین علیهم السلام دربارهی مدارا مطالب فراوانی گفته شده است و آن روایت زیبای نبی مکرم اسلام که میفرماید مدارا نصف ایمان است و مهربانی و بالاخره آن خُلق خوب هم بخش دیگر آن است که میتواند زندگی را انشاءالله جلو ببرد. این مدارا هم فقط نه در خانواده گاهی اوقات در دایرههای بعدی هم باید وجود داشته باشد یعنی فامیل، اقوام، محیط کار. ما اگر عیبی را در فردی ببینیم و با هر عیبی روی آدمها بخواهیم به جنگ آنها برویم یا نه بگوییم ما میخواهیم همه عیوب مردم را اصلاح بکنیم قطعا یک کنش و واکنشهای نامطلوبی را در زندگیهای ما مشاهده میکنیم.
لذا یک جاهایی نیاز به یک چشمپوشی وجود دارد، یک جاهایی نیاز به این است که آدم برخی از رفتارهای طرف مقابل خودش را بپذیرد ولی ما یک خط قرمزی داریم. چون معمولا رفتارهای آدمها میتوانیم به دو دستهی کلی تقسیم کنیم. یک دسته آن دسته رفتارهایی است که مقبول خداوند متعال نیست و خلاف شرع است، خلاف اخلاقیات است. یک بخشی از آن ممکن است نه با ویژگیهای ما سازگاری ندارد و من خوشم نمیآید، من دوست دارم فردی اینطوری باشد. بعد هم ممکن است طرف مقابل واقعاً کار خلاف شرعی هم نمیکند یک جایی حتی میخواهیم بگوییم که یک خطاهایی که طرف مقابل ممکن است انجام بدهد ولی در اختیار خودش نباشد مثلاً فشار فکری زیادی بر او وارد است به او سلام میکنیم اصلاً حواسش نیست و جواب نمیدهد.
یا وارد خانه میشود به خاطر آن فشارهایی که بر او دارد تحمیل میشود بد خُلقی ممکن است بکند. ما نمیخواهیم مهر تأیید بر بد خُلقی بزنیم ولی اینکه الان ما بگوییم تو بد خُلقی کردی و جوابهای تو هم هوی است من هم با تو بد خُلقی میکنم و من هم میروم یک نصف روز باهات قهر میکنم که حالیت کنم بد خُلقی چقدر بد است. این آن وقت نتیجه چی میشود؟ نتیجه این میشود که دائم این تنشها در زندگی به وجود میآید.
حالا من اگر اجازه بفرمایید بحث را با یک نکتهی تعریف مدارا و سازگاری شروع بکنم بعد بگویم آدمهایی که سازگاری دارند و مدارا دارند چه ویژگیهایی دارند که انشاءالله ما بتوانیم در خودمان ويژگیها را تقویت بکنیم. مدارا یک نوع همان سازگاری منطقی آن چیزی که میتواند نتیجهی آن منفعت بالاخره زندگی ما را به دنبال داشته باشد. یا حالا به تعبیر عرفی بگوییم یک جایی ما میآییم با یک رفتاری یک بدتری را از خودمان دور میکنیم. ممکن است یک بدی را تحمل کنیم برای اینکه در دام بدتر گرفتار نشویم. اینها شکلی از مدارا است چون ممکن است اگر من ورود پیدا کنم مثلاً بچهای یک موقعی یک لیوانی را شکاند کار او خوب نیست ولی من میدانم با بچه باید مدارا کرد. الان اگر به آن سخت گرفتم و دعوایش کردم، تنبیه کردم دفعهی بعد علاوه بر اینکه این لیوان را میشکند یک دروغ هم روی آن میگذارد میگوید من نشکاندم چرا؟ چون ما آنجا با او مدارا نکردیم مثلاً حالا لیوان شکست حالا قدیمیها چقدر حکیمانه گاهی اوقات توی رفتارهایشان با فرزندان مواجه میشدند. مثلاً یک چیزی میشکاند بچه میگفت بلا بود، بلا دور شد یعنی میدید تازه بچه یک حس خوبی هم پیدا میکرد که من بلا را از این زندگی دور کردم. یعنی هیچ حس بدی نداشت دفعهی بعد هم اگر احیاناً میشکست خیلی ابایی نداشت بگوید من نشکاندم میگفت آره شکست و بلا رو دور کردم.
ولی الان میبینیم یک چیزی میشکاند گوش او را میگیریم و دعواش میکنیم بعد میبینیم پنهان کاری میکند، دروغ گویی، پشت بند آن میآید، خود بچه اضطراب میگیرد، رفتارهای او پرخاشگرانه میشود. چرا؟ چون ما آنجا بین بد و بدتر، بدتر را در اصل انتخاب کردیم مسیر را غلط رفتیم. در حالی که نه حالا یک زیان مالی دیده بودیم میشد چشم پوشی کرد و از آن گذشت و این جنس مداراست که ما میگوییم یعنی قرار است همچین اتفاقی بیفتد.
در زندگی زن و شوهری هم همینطور است ممکن است همسر من یک موقع یک خطایی میکند حالا این جنس خطا ممکن است مختلف باشد رفته یک چیزی خریده است خیلی گران خریده است، یک چیزی را خراب کرده است، یک موقعی دیر آمده است با رفقایش رفته بوده بیرون من اگر اینجا مدارا نکنم دفعهی بعد ممکن است این اتفاق بیفتد به علاوهی چند مشکل دیگر، پنهان کاری کنار آن بیاید و دروغ گویی کنار آن بیاید، لجبازی کنار آن بیاید گاهی اوقات حتی بیوفایی و خیانت کنار آن بیاید. ولی وقتی نه من اینجا آمدم مدارا کردم البته ما همیشه میگوییم مدارای هوشمندانه باید داشت یعنی چی مدارای هوشمندانه؟ یعنی من اينجا این بچه لیوان را که شکاند بعد مینشینم فکر میکنم که چی شد واقعاً این لیوان شکسته شد، نکند بچهی من بی نظم است که همه چیز را همینطوری تو دست و پا رها میکند و برایش مهم نیست. و لذا بیایم روی نظم او کار کنم یعنی این میتواند زمینهای بشود که دیگر آن اتفاق نیفتد. آقا هم چرا میرود سراغ رفقایش؟ من اینجا الان مدارا میکنم ولی فکر میکنم ببینم واقعاً ریشهی این دیر آمدن چیست؟ ممکن است وارد محیط خانواده میشود نحوهی برخورد من، مواجههی من با او خوب نبوده است، محیط خانه و محیطی که بتواند به آن آرامش بدهد نبوده است و لذا اگر یک سری تمهیداتی را در خانه خودم بیاندیشم منجر میشود که این مرد دیگر آن رفیق بازی را کنار بگذارد و همراهی بکند. ولی یک موقعی شما میبینید مقابله با او میکنید، رفیق باز است بعد معتاد هم میشود. یعنی اتفاق بدتری رخ میدهد پس قرار است ما با مدارا یک کار خوبی را رقم بزنیم یعنی آن سازگاری اتفاق بیفتد. در عین حال از قِبل آن یک حل مسئله هم شکل بگیرد.
اما افرادی که مدارا گر هستند یا میتوانند مدارا بکنند یا سازگاری دارند اینها چه ویژگیهایی دارند؟
اولین ویژگی اینها این است که توانایی کنترل رفتار خودشان را دارند یعنی آدمهای صبوری هستند آدمهایی هستند که میتوانند هیجانات خودشان را مدیریت کنند، حرفشان سر زبانشان نیست، کلامشان پشت عقلشان است و میاندیشند و بیان میکنند. لذا این ویژگی آدمهای مدارا گر هست، آدمهای سازگار است یعنی اهل اندیشیدن و فکر کردن هستند، توانایی کنترل هیجاناتشان را دارند و میتوانند یک جایی یک صبر زیرکانه و هوشمندانه ای را رقم بزنند.
نکتهی دوم معمولاً این افراد تحلیل خوبی هم نسبت به موضوعات پیرامونی خودشان دارند یعنی چی؟ وقتی یک اتفاقی میافتد خوب آن اتفاق را میتوانند تحلیل کنند که بعد از آن میتوانند از قِبَل آن یک مدارایی داشته باشند که بتوانند آن اتفاق را در آینده حل هم بکنند و مشکل را رفع بکنند. ولی این تحلیل گری جزو ویژگیهای آدمهای مدارا گر است حالا من همینطوری که ویژگیها را میشمارم شاید بینندگان خوبمان به این نکته اشاره بکنند خب این انگار یک انسان کاملی است که میتواند مدارا بکند. برای همین در آموزههای اسلامی ما میگویند اصلاً نصف ایمان کسی است که بتواند اهل مدارا باشد یعنی معلوم است جایگاه خیلی خوبی دارد. من یک تجربهای را اینجا در میان پرانتزی محضر بينندگان خوبمان عرض بکنم آن چیزی که ما در مشاورههایمان واقعاً داریم میبینیم این است که در خانهها معمولاً هیجانات بالاست، صبر کم است نمیتوانیم هیجاناتمان را مدیریت بکنیم. و لذا همینها منجر میشود که اختلافات در خانوادهها روز به روز دارد بیشتر میشود. حالا چرا؟ دلیل آن ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد مثلاً یک دلیل این است که ما مشغلههای فکری متعددی برای خودمان ایجاد کردیم، جامعه گاهی اوقات این مشغلههای فکری را ایجاد کرده است. واقعاً ما باید خیلی دقیق باشیم یعنی من نمیخواهم بگویم فقط زن و شوهر یعنی یک جایی شما میبینید رسانه در جای خودش باید دقیق باشد، خبرنگار باید در جای خودش دقیق باشد، حاکمان باید در جای خودشان دقیق باشند. یعنی ما مشغلهی فکری برای مردم ایجاد نکنیم.
یک برنامهای من داشتم همین دیروز برای این جمع میگفتم که ببینید گاهی اوقات ما خیلی ذهنمان را درگیر برخی از اخبار و مسائل میکنیم یعنی دیگر انگار از خودمان غافل میشویم، میبینی اینقدری که مثلاً این آقا مینشیند پای برنامههای خبری، کانالهای خبری روی گوشیهایش دارد، خب میدانید چقدر ذهن را به خودش مشغول میکند.
آقای شریعتی: حجم اطلاعات وقتی وارد وجودمان میشود همه را به هم میریزد.
حجتالاسلام تراشیون: و بعد میدانید ریشهی آن هم چیست؟ این است که ما این سواد رسانه را یاد نگرفتیم تحلیل کنیم. مثلاً اینکه من حالا گوشی دارم چرا باید روی آن 10 تا کانال خبری داشته باشم؟ واقعاً چرا؟ چه نیازی دارد؟ حالا مثلاً روسیه با اوکراین میخواهند وارد جنگ بشوند حالا تو چرا اینقدر ذهن خودت را درگیر میکنی. آیا واقعاً اولویت اول زندگی تو این است؟ یا فرزندت هست؟ بعد میبینی اینقدری که خبر میبیند و خبر میخواند حاضر نیست بچهی خودش را ببیند و بچهی خودش را بخواند.
آقای شریعتی: و چقدر ذهنت مشغول میشود و درگیر میشود.
حجتالاسلام تراشیون: این درگیریهای ذهنی هم امروز آسیب زندگیهای امروز ما است. یک موقعی ما در مشاورهها يکی از کارهایی که میکنیم همین است میگوییم تو الان ببین ذهنت درگیر چه مسائلی است اینها را بیاور روی کاغذ واقعاً ببین چند تا از آنها به درد بخور است. چند تا میتواند دنیا و آخرت، ما نمیخواهیم بگوییم فقط آخرتها حتی دنیای تو را بسازد.
گاهی اوقات اینها حتی مانع ساخت دنیای حتی آدمها میشوند. من یک موقعی میگویم حالا بنده خیلی تو این زمینهها تخصص ندارم ولی گاهی اوقات میگویم شاید اینکه این بشر را در معرض این انباشت اخبار قرار دادن برای اینکه یک عدهای بتوانند سوء استفادههای خودشان را بکنند. کُند بکنند حرکت بشر را، انسان را، معنویت او را، رشد او را، علم او را، مثلاً شما یک دانشجو یک موقعهایی باید تمرکزش روی کارهای علمی خودش باشد، رشد علمی خودش باشد بعد میبینید ذهنش درگیر حاشیههاست. خانم خانه همینطور بعد امروز مثلاً محوریت ذهنش فرزندش باشد ولی درگیر حاشیههاست. خب اینها آسیب واقعاً میرساند بعد اینها چی میشود هیجانات ما را میبرد بالا، ذهنهای ما را مشوش میکند بعد نمیتوانیم حتی به کوچکترین رفتار طرف مقابلمان یک واکنش خوبی نشان بدهیم خب اینها همین انباشت است. لذا باید واقعاً همهی ما دست به دست هم بدهیم و مراقبت کنیم.
همان تعبیری که قبلاً هم من به کار میبردم میگفتم ما اگر میگوییم آقا حق الناس، حق الناس این نیست که فقط خدمت شما عرض کنم مال طرف مقابل را مثلاً بالا بکشیم، یک بخشی از آن هست و یک بخشی هم این است که ما مراقب روح و روان مردم باشیم.
آقای شریعتی: میگفت دل مردم هم حق الناس است.
حجتالاسلام تراشیون: دقیقا همینطور است و لذا شما ببینید چقدر بزرگان ما در این زمینهها دقت میکردند.
یک موقعی من یک نکتهای را میخواندم که شاگردی سر درسش از علمای بزرگ شده بود بعدا ایشان، میگفت من وقتی شاگردی میکردم مراقب بودم سر کلاس درس برگهی دفترم و کتابم را به گونهای ورق نزنم که دوستم یا استادم آزرده بشود. یعنی تا اینجا را من دقت میکردم یا حتی یک موقعی فراتر از اینها باید اتفاق بیفتد.
یک بزرگواری حالا نمیدانم این را قبلاً عرض کرده بودم محضر بینندگان خوبمان یا نه، میگفت من صبحها که بلند میشدم یک صدقهای میدادم که امروز اشکالی از خانمم نبینم که او در نگاه من مثلاً افت پیدا بکند، شخصیت او خورد بشود. یعنی اینطوری مراقبت میکردند از زندگیهایشان. ولی امروز شما میبینید نه خیلی راحت چهار تا خبر را میشنویم عصبانی وارد خانه میشویم خانمم یک سلام به من میکند نمیتوانم یک جواب سلام خوبی را به او بدهم. و لذا اینها را ما باید به آن دقت کنیم برای آرامش همدیگر اهمیت قائل بشویم. همهها یعنی آن کسی که حتی دارد یک خبری را در رسانه تنظیم میکند ببیند دارد با این خبرش به مردم آرامش میدهد یا آرامش را به هم میزند. گاهی اوقات ما یک جملات زیبایی را عَلَم میکنیم به واسطهی این جمله ولی پشت بند آن را نگاه نمیکنیم چه اتفاقی میافتد مثلاً میگوییم آقا دانستن حق مردم است. برای اینکه مردم بدانند میرویم روح و روانشان را نابود میکنیم. آیا واقعا لازم است؟ آن دانستنی که حق مردم است چيست؟ اینها را آیا آمدیم بنشینیم برای آن فکر کنیم، تحلیل کنیم؟
آقای شریعتی: داری امید میدهی یا داری ناامیدی منتشر میکنی.
حجتالاسلام تراشیون: بله فشار عصبی به مردم وارد میکنی یا داری فشار عصبی آنها را کم میکنی. اینها را ماها باید خیلی خصوصا سیاسیون خیلی مهم هستند چون بالاخره ببینید جامعهی ما جامعهای که تحت تاثیر مسائل سیاسی قرار میگیرند خیلی مراقب روح و روان مردم باشیم. نگذاریم آزار ببینند مردم بالاخره میدانيد خانواده امروز در معرض آسیب است یعنی اگر ما حواسمان به آن نباشد مشکلات آن روز به روز زیاد میشود. بچههای ما همینطور، جوانان ما همینطور، ما امروز جوانمان نیاز به امید دارد، ما الحمدلله یک موقع آدم نگاه میکند میبیند خبرهایی که میتواند ایجاد امید بکند، رخدادهایی که امیدبخش است خیلی دارد پیرامون ما زیاد اتفاق میافتد. ولی یک موقعی میبینید یک کلمه خدمت شما عرض میکنم که ذهن مردم را مشغول میکند با اینکه هیچ مهم هم نیست، دانشجو را از درسش میاندازد، زن را از خانه داریاش میاندازد، مرد را از زن داری میاندازد همه را آسیب میرسانیم.
پس یافتهی بنده در مشاورهها این بود تو این پرانتز که یک مقداری طولانی شد.
خیلی جاها ما دست خوش هیجانات هستیم در محیط خانه و این هم عوامل دیگری خدمت شما عرض کنم که ایجاد میکند.
آقای شریعتی: پس تا اینجا یکی از ریشههای اصلی مدارا سعه صدر است و شرح صدر.
حجتالاسلام تراشیون: بله قطعا همینطور است.
یکی دیگر از ویژگیهایی که ما باید امروز به عنوان افرادی که مدارا گر هستند برایشان یاد کنیم این است که در برخورد با دیگران هم خوب با مردم برخورد میکنند تمرین میکنند این را که برخوردشان خوب باشد.
ببینید گاهی اوقات ما کلی نقشه میکشیم مثلاً یک کسی میگفتند گفت من بروم نردبان همسایه را بگیرم تو راه ذهن او منفی باف بود دیگر گفت الان میروم میگوید ندارم دارد نردبانها ولی میگوید ندارم. حتماً فکر میکند میخواهم ببرم دیگر نردبانش را به او ندهم، یا بشکانم یا خراب کنم. زنگ خانهی او را زد وقتی آمد گفت تو نردبانت را نمیخواهی به من بدهی چرا به من داری تهمت میزنی، یعنی گاهی اوقات ما با افکارمان با طرف مقابلمان بد برخورد میکنیم. در ارتباطات بین فردی هم همین است یعنی آدمهایی که میبینیم با دیگران خوب میتوانند برخورد کنند، ارتباط برقرار بکنند اینها آدمهایی هستند که ذهن خوبی دارند، ذهن مثبتی دارند. ما معتقد هستیم حتی آدمی که بد است ما نباید با او بد برخورد کنیم باید ارتباطمان اتفاقا با او صحیح باشد اگر میخواهیم او را اصلاح کنیم.
اگر نه، نه میخواهیم او را از خودمان دور کنیم مثلاً شما ارتباط با نوجوان را ببینید یک موقعی نوجوان من یک خطایی میکند من این خطای نوجوان را سرزنش میکنم، تهدید با او درست میکنم، امر و نهی میکنم خب او دارد از من دور میشود ولی یک موقعی میبینید اتفاقا من نگاه مثبتی به این نوجوان میاندازم. بنده الان میروم به مسجد یک موقعی میبینم یک دختر خانمی میآید داخل مسجد این حالا حجاب خوبی ندارد یک موقعی به او گیر میدهم میگویم چرا حجابت بد است خب این دفعهی بعدی نمیآید ولی یک موقعی وقتی به این نگاه کردم بگویم چقدر خوشحالم که برای نماز خواندن آمدی خب این بعدا حجابش هم فرصتی ممکن است ایجاد بشود درست بشود. یعنی من نیایم طرد بکنم. و لذا آدمهای مدارا گر بستر را دارند فراهم میکنند برای اصلاح طرف مقابلشان، چگونه؟ با برخورد خوبی که با او دارند لذا آدمهای مدارا گر این ویژگی ارتباط خوب با دیگران به عنوان یک شاخص در آنها نمایان هست و امیدوارم انشاءالله این را تمرین کنیم در خودمان.
یکی دیگر از ویژگیهایی که اینها دارند این است که میتوانند در ارتباط با دیگران نقاط قوت دیگران را هم به خوبی ببینند چون گاهی اوقات میبینید که ماها همان افکار منفی مان منجر به این میشود که حتی نقاط مثبت طرف مقابل را هم منفی ببینیم.
من حالا یک خاطرهای از یکی از پیامکهایی که در همین برنامه آمده بود عرض کنم.
یک موقعی ما یادتان باشد اوایل مهر ماه بود دربارهی مدیریت کارهای درسی بچهها نکاتی را گفتیم آنجا من گفتم که وقتی یک خانواده بچه در خانه هست نباید خانه را ساکت بکنند که او درس بخواند اتفاقا باید خانه پویا باشد و جریان داشته باشد، پدر تلویزیون ببیند، مامان در آشپزخانه کارهایش را انجام میدهد نه اینکه همه ساکت که این دارد درس میخواند. این برود مدرسه راحت حواسش پرت میشود بعد دیدم یکی پیامک داده است که من واقعاً برای آقای تراشیون متأسفم که زن را فقط در آشپزخانه میبیند. خب ببینید من میخواهم بگویم وقتی نگاه منفی باشد همین میشود در حالی که ممکن است مثلاً من بحثم این نیست که زن تو آشپزخانه باشد یا جلو تلویزیون باشد یا مشغول مطالعه باشد مثال زدم. بعد میبینید خود فرد هم آزار میبیند وقتی نگاه منفی باشد اذیت میشود آدمهایی که منفی نگر هستند اولین ظلم را دارند به خودشان میکنند. آدمهای مثبت گرا هم دارند به اطرافیان خودشان خدمت میکنند و هم دارند به خودشان خدمت میکنند یعنی حس خوبی پیدا میکنند. اتفاقا میدانید انرژی هم ایجاد میکند برای انسان، حس خوب ایجاد میکند وقتی انسان ببیند.
آقای شریعتی: مثبت اندیشی.
حجتالاسلام تراشیون: بله، یک موقعهای مثلاً من ممکن است همسرم دیر بیاید خانه یک موقعی نگاهم این است که این شاید در ترافیک گیر کرده است، شاید ماشینش خراب شده است، شاید تو مترو معطل شده است، شاید تو بیآرتی مثلاً ماشین گیرش نیامده تا برسد اینجا. یک موقعی هم میگویم نکند این یک جایی دارد سر و گوشش میجنبد؟ حالا شما ببینید در مواجهه با این همسر نفر اول آقا وقتی وارد میشود خدا قوت، رسیدن به خیر، خسته نباشید، مثلاً یک لیوان شربت هم در اختیار او قرار میدهد. ولی نفر دوم تا آقا وارد میشود میگوید کدوم گوری بودی تا الان؟ ببینید برخورد او هم بد میشود چرا؟ چون افکار منفی دارد نسبت به او، بعد میبینید کلام منفی میشود، رفتار منفی میشود، و لذا ما میگوییم افراد مدارا گرا افرادی هستند که ویژگیهای مثبت طرف مقابل را به خوبی میبینند، میتوانند طرف مقابل را به عنوان یک انسانی که بالاخره مجموعهای از خوبی هاست ببیند.
بله اشکال هم همهی آدمها دارند، الان کسی واقعاً در رسانه که الان دارد برنامه را دنبال میکند میتواند ادعا کند من عیبی ندارم؟ بنده میتوانم الان ادعا بکنم عیب و ایرادی ندارم؟ نه همهی ما یک اشکالاتی بالاخره داریم و اتفاقا مدارا میخواهد کاری کند که این اشکالات خوبیها را تحت الشعاع قرار ندهد. یعنی این نباشد که ما با دیدن اشکالات خوبیهای طرف مقابلمان را نبینیم. و وقتی آدم نگاه میکند میبیند واقعاً آدمها خوبیهای زیادی دارند.
من اتفاقا یکی از کارهایی که باز در فضاهای مشاورهای با مخاطبین خودمان انجام میدادم مثلاً خانم یا آقا میآمد اشکالاتی با همسرش داشت، مشکلاتی داشت، ایراداتی را از همسرش بیان میکرد میگفتم هیچ مانعی ندارد شما ایرادات را بگو حتی یادداشت کن اصلاً بگو من یادداشت کنم. وقتی که یادداشت میکردیم میدیدیم مثلاً 7 تا، 8 تا، 10 تا من شاید در خاطراتم اگر بخواهم بگردم بیشترین ایرادی را که خانم از همسرش گفت 32 تا ایراد بود.
بعد همین خانمی که 32 تا ایراد گفت خیلی برای من جالب بود جلسهی بعدش که آمد اولین جملهای که بیان کرد گفت آقای تراشیون این را بگویمها مرد من مرد بدی نیستها بعد از 32 تا ایراد. میدانید چرا؟ چون عبور کرد.
ما اشکالی ندارد عبور کنیم گاهی اوقات یادداشت کنیم ولی یکی از نکاتی که معمولاً من به آنها میگفتند انجام بدهید مثلاً 4، 5 تا خوبی هم همسرت را هم بنویس بعد شروع میکرد به نوشتن میگفت میشه بیشتر بنویسم؟ یعنی واقعاً طرف خوبیهای زیادی دارد چرا ما نمیبینیم خوبیهای آدمها را؟ چرا در زندگیمان خوبی همسرمان را نمیبینیم؟ ببینید اینکه برخی از کارشناسان میگویند یک موقعی خوب است زن و شوهر مثلاً یک روزی، نصف روزی دور بشوند از همدیگر ولی نه این دوری به معنای قهرها مثلاً ممکن است خانم بگوید من نصف روزی میخواهم بروم دیدن مادرم ولی برو خانهی مادرت برو تو یک اتاقی در را ببند و اصلاً به همسرت فکر کن، به خوبیهای همسرت فکر کن میفهمی چقدر او خوبی دارد. یعنی بدترین آدمها هم از نگاه برخی از آدمها وقتی نگاه میکنید میبینید آدمهای خوبی هستند. حالا آن اشکالات کجاست؟ یک جایی به خاطر ندانستن است، یک جایی ممکن است به خاطر محیط بدی بوده است، یک جایی ممکن است به خاطر حتی رفتار خود ما باشد. من با او برخورد بدی داشتم که او حالا با لجاجت خودش آمده مثلاً میخواهد یک انتقامی از من بگیرد.
آقای شریعتی: در ادبیات ما به همین جا هم که میرسد میگوید با دوستان مروت با دشمنان مدارا.
حجتالاسلام تراشیون: بله، یعنی حتی فراتر از این.
ولی ما الان به جایی رسیدیم که قانع هستیم که با دوستان مدارا کنیم.
این هم یک نکته، یکی از نکاتی که در ویژگی افراد مدارا گرا هست این است که کمتر احساس شکست در زندگی میکنند، آدمهایی که ناسازگار هستند، آدمهایی که ویژگی مدارا گرایی را ندارند اینها مدام احساس میکنند دارند در زندگی شکست میخورند. یعنی چون بدیهای طرف مقابل را میبینند، اشکالات طرف مقابل را میبینند ولی وقتی انسان نه خوبیها را ببیند، ویژگیهای مثبت را ببیند، حتی گاهی اوقات اگر عیبی در طرف مقابل وجود دارد را ببرد اصلاح کند. حالا من همین جا باز یک نکتهای را بگویم.
ما اگر بخواهیم بگوییم افراد مثلاً در زندگی زن و شوهری مثلاً خانم یا آقا ریشهی مشکلات او چیست؟ شاید این چند تا را بتوانیم به عنوان مهمترین نام ببریم.
یکی سوء تربیت است بد تربیت شده است، ممکن است یکی از ریشههای رفتارهای نامناسب در افراد همین باشد بد تربیت شدن. علت دوم ممکن است یک اختلال روحی باشد، روانی باشد، خُلقی باشد که این بد رفتار میکند. مثلاً ببینید فرد وقتی دچار بدبینی میشود خب این یک اختلال است بدبینی، یک ریشهای دارد باید برویم آن را حل کنیم. مثلاً فرد رخوت دارد، تنبلی دارد خب این ممکن است دچار افسردگی است این اختلال است و ریشهی اشکال و مشکل او یک اختلالی ممکن است باشد. یک موقعی ممکن است نه اصلاً دلیل اشکال و مشکلی که طرف مقابل دارد واکنش به رفتار ما است شاید اصلاً گاهی اوقات میگویند جواب های هوی است یعنی این دیگه یعنی واکنش به رفتار بد. ما نمیپسندیم و نمیخواهیم اینها را تأیید کنیم ولی میخواهم ریشههای آن را بیان کنم که چی هست. گاهی اوقات هم میبینیم اصلاً طرف مقابل ریشهی بدی و اشکالی که در او وجود دارد محیطهای بیرونی است که محیطهای آلودهای است، محیطهای پر آسیبی است یعنی ممکن است از سوء تربیت هم نباشد پدر و مادر هم خوب او را تربیت کردند. ولی الان در محیط آسیب زا دارد حرکت میکند و قدم میزند.
حالا ببینید این چهار تا مشکلی که ما بیان کردیم آیا با دعوا میشود اینها را حل کرد؟ آیا با ناسازگاری میشود حل کرد؟ آیا با توهین میشود حل کرد؟ حتی اگر با امر و نهی میشود اینها را حل کرد؟
آقای شریعتی: به تناسب ریشه جراحی میخواهد.
حجتالاسلام تراشیون: بله، باید برویم درمان کنیم. لذا هنر اینجاست من حالا این را نمیخواهم کار را پیچیده و سختش بکنم ولی گاهی اوقات ببینید برای همین ما میگوییم زن و شوهرها باید یک مقداری در زمینههای خانواده مطالعاتمان را بالا ببریم.
یک آماری وجود دارد حالا این آمار غیر رسمی یعنی این نیست که بگوییم آقا خیلی دقیق آمدند پژوهش کردند و مطالعه کردند و دارند میگویند. ولی برخی از کارشناسان الان اعتقادشان بر این است که زن و شوهرها وقتی وارد زندگی مشترک خودشان میشوند شاید 10 درصد از آنها اطلاعاتی را فراتر از تجربهی اطرافیان خودشان دارند یعنی یک کتابی را مطالعه کردند.
یعنی 90 درصد با دست خالی دارند وارد زندگی مشترک میشوند. نهایت تجربهای که دارند از اطرافیان است. و میدانید حالا این هم حتماً بینندگان خوبمان هم به آن اذعان دارند همیشه هم تجربهی اطرافیان خوب نیست. مثلاً ببینید نمونه بگويم، مثلاً خانم میآید میگوید که با شوهرش هم مشکل دارد میگوید خب تو الان برای زندگی مهارت زندگیات را از کی یاد گرفتی؟ کتاب خواندی میگوید نه، خب از کجا؟ میگوید از مادرم. بعد خودش یک مقدار جلوتر میگوید که حاج آقا مادر من 30 سال هست دارد با پدرم زندگی میکند یک روز خوش ندارند. خب این مادر میتواند تجربهی خودش را انتقال بدهد یعنی مادری که مشکل خودش را نمیتواند حل کند.
آقای شریعتی: مادران یا پدران موفق چرا.
حجتالاسلام تراشیون: بله، ولی اینهایی که الان 30 سال است خودشان درگیر هستند نمیتواند ممکن است حتی گاهی اوقات انتقال تجربهی غلط باشد.
یک موقعی یک خانمی آمده بود مشاوره متأسفانه دست به زن داشت یعنی شوهرش را میزد ایشان بعد من گفتم خب چرا این کار را میکنی؟ بعد گریه هم داشت میکرد اینجا میگفت من در یک خانهای بزرگ شدم روزی نبود که مادرم از پدرم کتک نخورد مادرم گفت میخواهی موفق باشی گربه را دم حجله بکش.
یعنی ببینید دارد یک تجربهای انتقال میدهد یک تجربهی غلط را. میخواهد دخترش مثل خودش نشود نیت خیر است من نمیخواهم بگویم نیت آن مادر بد است نیت او خیر است ولی نابلد است تجربهی خودش را دارد غلط انتقال میدهد، راه را غلط دارد به بچهی خودش نشان میدهد. لذا این مطالعه خیلی مهم است ما باید مقداری انشاءالله همت کنيم، ترویج کنیم در زمينههای خصوصاً خانواده کتابهایی که خانوادهها میتوانند به یک مهارتی حتی حل مشکل طرف مقابل.
ببینید اینکه ما در آن روایت داریم وجود مبارک امیرالمؤمنین میفرمایند به نبی مکرم اسلام که زهرای مرضیه بهترین یاری دهنده برای من بود برای اینکه من را در مسیر خدا کمک کند. ببینید یعنی نشان میدهد که زن و شوهر باید خیلی فراتر از زوجیت عمل بکنند یعنی حتی یک جایی کمک بکنند مشکلات همدیگر را حل کنند حالا چطور؟ آیا با قهر میشود، نه اینجا باید برویم حتماً فن آن را یاد بگیریم حالا یا با یک مشاور خوبی مشورت کنیم یک موقع نه اصلا این را بگذاریم یک پروژه، برویم مطالعه کنیم درباره آن مثلاً خانم میآید میگوید شوهر من خسیس است حاج آقا باهاش قهر کردم، دعوا کردم، نصیحت کردم، بهش محبت کردم، جواب نداده است میگویم خب خواهر بزرگوار اصلاً اینها درسته خوب است برخیها مثل محبت، نصیحت کردن، ولی این به معنای این نیست که الان آن مشکل خساست با اینها حل میشود آن یک روش دیگری دارد. شد بری یک 20 صفحه کتاب بخوانی که مرد خسیس را چطور میشود مشکل آن را حل کرد، شد بروی پیش یک مشاور از یک مشاور مشورت بگیری که یک مرد خسیس را باید چطور با او مواجه شد که اشکال او رفع بشود میگوید نه.
آقای شریعتی: علم، مهارت، تجربه.
حجتالاسلام تراشیون:بله این مهارت زمینهی آن فراهم میشود و میتوانیم مشکل طرف مقابل را حل کنیم. لذا در این زمينهها واقعاً باید کار بشود یعنی اصلاً من میگویم باید یک پویش، یک جریان در جامعهی ما، در رسانهی ما ایجاد بشود اینطور مطالب را خصوصاً کتابهای مفید در حوزهی خانواده را بیشتر به خانوادهها معرفی کنیم، فراگیرتر معرفی کنیم. واقعاً شهرداریها در سطح شهر یک کار خوبی را در هفتهی کتاب انجام دادند، بیلبوردهایی را با معرفی کتابها و نویسندهها.
ولی واقعاً باید امروز این به عنوان یک کار ثابت در شهرها باشد یعنی ما بیلبوردهایی را اختصاص به این تابلوهای تبلیغاتی را اختصاص بدهیم. کتابهایی را در زمینهی خانواده چون میدانید من این را بگویم به شما جناب آقای شریعتی ما با همین فرمانی که داریم میرویم برویم وضعیت خانواده خیلی خوب نمیشود هیچ تعارفی هم نداریم. یعنی وضعیت هرچه میرود جلوتر بغرنجتر و پر مشکلتر میشود یعنی باید یک کاری کرد مثلاً آنجا که من گفتم زن و شوهر نصف روز جدا بشوند برای آن یک طراحی هم داشته باشیم و برویم بنشینیم فکر کنیم به خوبیهای هم نه اینکه حالا خانم برود آنجا با مامانش نصف روز بنشیند و بگوید بخندد بعد برگردد خب زندگی همان است فرقی نکرده است. باید یک فرآیندی آنجا اتفاق بیفتد، امروز هم باید در جامعهی ما همچین اتفاقی بیفتد یعنی واقعاً همت بکنیم در این زمینهها و چون خانواده یک جریان ساری است، جریان هميشگی است، مستمر است یک کارهای مستمر یعنی مسکنی نباید برای آن کار کرد یعنی این را باید برویم مثلاً اگر شهرداریها میخواهیم این تابلوها را بزنند این نباشد که در حد هفتهی کتاب باشد، یا یک روز خانواده فقط باشد.
دائمی باشد بدانیم این جریان، جریان دارد موقتی نیست، خانواده همیشه خانواده است. برای این خانواده باید همیشه یک فعالیت و یک کاری را انجام بدهیم.
خب این هم یک نکته، پس افرادی که مدارا گرا هستند احساس خوبی هم دارند و این احساس خوب میتواند احساس خوب را هم در محیط خانه منتشر بکند.
یکی دیگر از ویژگیهایی که اینها دارند معمولاً افرادی هستند که مخالف با جنگ و ستیزه جویی در محیط خانه هستند افراد مدارا گرا. یعنی دقيقا نقطهی مقابل آن افرادی هستند که فکر میکنند مشکلات را میشود با خشونت یا با سالار بودن حل کرد مرد سالاری، زن سالاری نه نمیشود یعنی افراد مدارا گرا افراد منطقی هستند. یعنی میداند دعوا، جنگ، بگو مگو راه به جایی نمیبرد در محیط خانه.
من گاهی اوقات به خانوادهها میگویم که نهایت این است شما با یک فشاری، با یک مثلاً تحکمی چیکار میکنید؟ فعلا این فرد را خاموش میکنید مشکل را حل نمیکنیم این آتش زیر خاکستر است. یعنی ممکن است یک نسیمی دوباره بیاید این را شعله ور کند لذا دعوا در حد یک مسکن است اگر حتی ما ببینیم ظاهرا اثری را گذاشته است که بنده معتقد هستم اثری هم نگذاشته است فقط یک ترسی را در طرف مقابل ما ایجاد کرده است.
پس اینها مخالف با درگیری هستند، مخالف با دعوا هستند. حالا ما 5، 6 نمونه نشانه را تا اینجا گفتیم یک مروری در خودمان این 5، 6 نشانه را بکنیم ببینیم اگر واقعاً در ما وجود دارد بدانیم خب این خصلت خوبی، ویژگی خوبی که در روایات اینقدر به بزرگی از آن یاد شده است در ما وجود دارد.
آقای شریعتی: انشاءالله خیلی از شما ممنون و متشکرم.
در نقلها آمده است وقتی زوجهای جوان میرفتند حضرت امام خطبهی عقد آنها را میخواندند یک کلام حضرت امام به اینها میفرمودند و آن هم اینکه بروید با هم بسازید.
حالا میگویند هم زندگیتان را باهم بسازید هم باهم سازگار باشید و انشاءالله که همهی زوجهای ما، همهی همسران ما انشاءالله در نهایت مدارا و سازگاری زندگی آنها سرشار از آسایش و آرامش باشد انشاءالله.
مشرف بشویم به ساحت نورانی قرآن کریم.
خیلی از شما ممنون و متشکرم حاج آقای تراشیون خدا انشاءالله حفظتان کند.
صفحهی 455 را امروز باهم تلاوت میکنیم آیات نورانی سورهی مبارکه صاد را به اتفاق بشنویم، سلامی بکنیم به حضرت رضا علیه السلام برمیگردیم هر چقدر فرصت بود با احترام و با افتخار در کنار شما هستیم.
آقای شریعتی: در خرابات دلم خانهی آبادی هست، تا که بر روی زمین صحن گوهرشادی هست.
دوستانی که مشهد مشرف هستید حتماً سلام ما را محضر حضرت رضا برسانید. برای همهی مردم خوب و نازنینمان که چشم به راه دعای شما هستند، برای همهی بر و بچههای سمت خدا که عاشقانه و صادقانه دارند خدمت میکنند مخصوص دعا کنید.
اشارهی قرآنی را بفرمایید حاج آقای تراشیون انشاءالله حسن ختام فرمایشات شما را بشنویم.
حجتالاسلام تراشیون: اگر اجازه بفرمایید من به این بخش از این آیه اشاره کنم که خداوند متعال یکی از توصیههایش این است که در آیات الهی ما باید تدبر بکنیم، دقت کنیم یک مقدار عمیق بشویم روی آیات الهی.
و البته تدبر را به تنهایی هم کافی نمیدانم، برای اینکه این باید حتماً یک تذکری هم پشت آن باشد یعنی به نوعی انسان بالاخره وقتی که در آیات الهی دقت میکند باید یک رشد و تعالی هم برای او به وجود بیاید. این نباشد فقط ما یک فکری دربارهی آن بکنیم یعنی باید یک ثمرهی عملی هم برای ما داشته باشد که آن تذکرات گاهی اوقات میتواند ما را به سمت این نتیجهی عملی هم سوق بدهد.
آقای شریعتی: تأملی که منجر به حرکت بشود.
حجتالاسلام تراشیون: بله و رشد بشود.
آقای شریعتی: بسیار خوب، خیلی از شما ممنون و متشکرم.
یک مقدار فرصت داریم باز هم نکات شما را بشنویم بیشتر یاد بگیریم.
حجتالاسلام تراشیون: یک اشارهای حضرتعالی به فرمایش مرحوم حضرت امام فرمودید گاهی اوقات همین عقدهایی هم که مقام معظم رهبری میخواندند خیلی تأکید روی این سازگاری دارند ایشان. آن وقت تعبیری هم میفرمایند دربارهی سازگاری میگویند گاهی اوقات یک زن و شوهر همهی ویژگیهایشان خوب است یک عیبهای ریزی دارند حالا باهم دیگه سازش میکنند و سازگاری دارند این کار بزرگی انجام ندادند اینکه غالب طرف مقابل خوب است، ویژگیهای او خوب است. ایشان میفرمایند هنر آنجاست که طرف عیبهایی دارد که قابل مشاهده هست، ملاحظه است. میفرمایند اول باید یک تلاشی بکنیم که اصلاحش کنیم با مقدمه سازگاری نباشد که تا یک عیبی دیدیم بگوییم ما به درد همدیگر نمیخوریم، تفاهم نداریم برویم جدا بشویم نه اینجا نیاز به این است که انسان یک بالاخره تلاشی بکند، کمک بکند برای اصلاح طرف مقابل که حالا ما این را چون وعده دادیم من الان ورود پیدا نمیکنم به آن که برای اصلاح رفتارهای نامطلوب زن و شوهر باید چه کارهایی را انجام بدهند. انشاءالله در جای خودش دربارهی آن صحبت کنیم. بعد فرمودند گاهی اوقات حتی نمیتوانید آن عیب را هم رفع کنید اینجا دیگر چشم پوشی کنید بگذرید از آن یعنی نمیخواهد خیلی به تعبیری گیر بدهید در این عیب و ایراد. بروید بالاخره این فرد یک اشکالی دارد دیگه و قرار نیست که ما آدمها هیچ اشکالی واقعاً نداشته باشیم هر آدمی یک اشکالی قطعا دارد که اولاً باید خودش تلاش کند رفع کند، دیگران کمک کنند، جامعه کمک کند یعنی بالاخره همه دست به دست هم بدهیم و کمک کنیم رفع بشود. حالا نشد دیگه نشده دیگه این نمیشود منجر به طلاق و جدا شدن و اینها باشد.
اما در ادامهی بحث ویژگیهای مدارا بعد نیست من به این نکته هم اشاره کنم که یکی از ویژگیهای افراد مدارا گرا این است که آدمهای خرد ورز هم هستند یعنی اینها معمولاً اهل فکر و اندیشه هستند یعنی آدمهای سطحی نیستند. برخی آدمها واقعاً به زندگی خیلی سطحی نگاه میکنند، به اشکالات همدیگر خیلی سطحی نگاه میکنند ولی یک موقعی هست همان نکتهای که قبل از تلاوت آیات قرآن مطرح کردیم میآید قشنگ موشکافانه میگوید اگر این ایرادی دارد این ایراد چهار علت ممکن است داشته باشد این یعنی خرد ورزی یعنی دقت نظر. آن وقت برای این چهارتا من نمیتوانم با دعوا و قهر و توهین به خودش و خانوادهی او مشکل را حل کنم عمیقتر میشود. من حالا بد نیست این را محضر بینندگان بزرگوار عرض کنم واقعاً گاهی اوقات ما به برخی آدمها باید پول بدهیم که وارد به مشکلات دیگران نشوند یعنی باور کنید آقای شریعتی گاهی اوقات میبینی از یک مشکل کوچک کاهی کوه میسازند، مشکلات را متعدد میکنند، مشکلات را عمیق میکنند. اگر همان را چشم پوشی میکردی میرفتی خیلی راحتتر زندگی میکردیم. گاهی اوقات ولی میآید یک خدمت شما عرض کنم که روش ناصواب و ناصحیح را در پیش میگیرد و مشکل را واقعاً گسترده میکند. میدانید مشکل مثلاً در این فرد بوده است ولی کار به جایی میرسد دعوا به خانوادهها کشیده میشود. لذا اینجاست که ما میگوییم افراد مدارا گر اهل تفکر و خردورزی هستند و میدانند باید چیکار بکنند. یعنی مراقب هستند که از کاه کوه نسازند، مراقب هستند که این اختلافات دامنهی آن به سایرین کشیده نشود. حتی در محیط خانواده یک موقعی زن و شوهر باهم دیگر اختلافاتی دارند اجازه نمیدهند اختلافات دامنهی آن حتی در حضور فرزندان گسترده بشود.
آقای شریعتی: خیلی هوشمندانه مدارا میکنند.
حجتالاسلام تراشیون: بله، و این میشود که ما میگوییم آن هیجانات را به دور هستند افراد مدارا گرا.
البته برخی از خانوادهها این پرسش را هم مطرح میکنند که حالا اگر من اهل مدارا باشم همسرم نباشد چی؟ ما میگوییم بیش از 50 درصد مشکلات حل میشود که حالا انشاءالله استدلال آن را در آينده خواهیم گفت.
آقای شریعتی: خیلی خوب، میماند 50 درصد دیگر که انشاءالله هفتهی آینده همراه باشید با ما و نکتههای حاج آقای تراشیون را بشنویم.
خیلی از شما ممنون و متشکرم دعا بفرمایید و خداحافظی کنیم.
حجتالاسلام تراشیون: خدایا خداوندا توفیق بده که زندگیهای ما، زوجهای ما مسیر رشد و تعالی را بپیمایند و در این مسیر معنویت و دین داری روز به روز در خانوادههای ما گسترش بیابد.
آقای شریعتی: انشاءالله خیلی سپاسگزارم از لطفتون، خیلی ممنونم از همراهی و توجه شما.
ما آخر هفتهها یک ختم قرآن دسته جمعی داریم عزیزانی که میخواهند با ما همراه بشوند به کانال ما در سروش و ایتا مراجعه کنند جزئیات آنجا هست عضو بشوند و همراه بشوند انشاءالله که خیر و برکت آن به سمت زندگیتان سرازیر بشود.
گفت همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی،
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی.
اللهم صل علی علیبن موسی الرضا علیه السلام
تا سلامی دوباره متشکرم از شما.