اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1400-11-20-حجت الاسلام تراشیون-هنر بهتر زیستن ( تلاش در جهت بهبود روابط خانواده )

آقای شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام علیکم و رحمة الله، سلام می‌کنم خدمت تک تک عزیزانم خانم‌ها و آقایان به سمت خدای امروز خیلی خیلی خوش آمدید. دیروز بعضی از دوستان، رفقا، مخاطبان، نگران شده بودند فکر کردند که حال من بد شده است و مبتلا شدم ولی نه الحمدلله حالمان خوب است ان‌شاءالله همه‌ی آن‌هایی که مبتلا هستند ان‌شاءالله حالشون به زودی زود خوب بشود در صحت و سلامت و عافیت باشند ان‌شاءالله. منتها گفتیم باید رعایت کنیم، شیوه‌نامه‌های بهداشتی را و ما هم پیش قدم شدیم و ان‌شاءالله شما هم مراعات کنید، فاصله‌های اجتماعی را حتماً رعایت کنید، از ماسک حتماً استفاده کنید و اگر واکسن نزدید حتماً واکسن را هم بزنید که از این موج هم همه‌ی ما به سلامت عبور کنیم.

 

حاج آقای تراشیون حالتان چطور است؟ سلام علیکم و رحمة الله.

 حجت الاسلام تراشیون: سلام علیکم و رحمة الله، الحمدلله رب العالمین خدا را شکر بنده محضر بینندگان خوب برنامه هم سلام و عرض ادب و وقت بخیر دارم. آرزوی عافیت و سلامت دارم برای همه ی آن ها، برای خصوصاً بیماران امیدواریم که ان شاءالله این ایام به خوبی سپری بشود و ریشه ی این ویروس منحوس هم به زودی کنده بشود و یک نفس راحتی همه بکشند ان شاءالله.

آقای شریعتی: بله، خیلی خوب. ایام دهه ی فجر انقلاب اسلامی را هم گرامی می داریم در آستانه ی سالگرد پیروزی انقلاب هستیم. ان شاءالله که در سایه ی پرچم مقدس جمهوری اسلامی همه ی ما سعادتمند و عاقبت به خیر باشیم و ان شاءالله از این مشکلات و معضلات اقتصادی هم عبور کنیم. خب با احترام همراه شما هستیم به همه ی مخاطبان خوب شبکه ی محترم افق، همه ی شنوندگان خوب رادیو معارف هم سلام می کنم.

ما داریم راجع به هنر خوب زیستن صحبت می کنیم، نکته هایی را هم در جلسات قبل شنیدیم یک وقت هایی یک موانعی سر راه ارتباط نزدیک زن و شوهر یا حتی افراد خانواده قرار می گیرد که اتفاقاً نکات مهمی است. شاید ساده باشد ولی به سادگی می شود آن را برطرف کرد. چند نکته ای را حاج آقای تراشیون عزیز در جلسات گذشته فرمودند و ان شاءالله این جلسه ادامه ی فرمایشات ایشان را با دل و جان خواهیم شنید.

 حجت الاسلام تراشیون: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم

و الحمدلله رب العالمین درود می فرستم بر نبی مکرم اسلام و اهل بیت آن پیامبر بزرگوار. عرض ادب و احترام و محبت هم دارم به محضر ولی نعمتمان حضرت ولی عصر روحی و ارواح العالمین.

جا دارد در همین آغاز کلام عرض احترام و ادب بکنیم به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران همه ی شهدای انقلاب اسلامی و به حق ان شاءالله بتوانیم ادامه دهنده ی راه همه ی آن ها باشیم ان شاءالله.

در جلسات قبل و برنامه های قبل اشاره کردیم به برخی از اشتباهاتی که دارد در ارتباط بین و زن و شوهر شکل می گیرد و اگر ما این را اصلاح نکنیم و یک راه برون رفتی را از آن پیدا نکنیم قطعا در تله ای می افتیم و مشکلات ما به واسطه ی این اشتباهات ممکن است بیشتر بشود.

به چند نکته اشاره کردیم من مرور کنم تیتر آن را.

اولین نکته وابستگی به رسانه، گفتیم طبع رسانه ها سرد است یعنی در خانه ای که زن، شوهر، فرزندان بیش از اندازه وابسته ی به رسانه بشوند ارتباط خودشان به سردی، یخ می شوند. دیگه از سردی هم گذشته و یخ می شوند.

نکته ی دوم سکوت در محیط خانه چون می دانید سکوت گفتیم یک نوع خشم پنهان است، یک نوع انتقام گیری است. ولی یک موقعی است نه ما سکوتمان خردمندانه است یعنی سکوت کردیم که فکر کنیم که الان باید چیکار کنیم، دنبال یک راه حلی هستیم این خوب است. ولی آن سکوتی که از سر قهر باشد، سکوتی که از سر خشم باشد، سکوتی که از سر انتقام باشد در محیط خانه این مشکل را حل نمی کند. من این نکته را هم که خوب است محضر بینندگان بزرگوارمان عرض کنم چرا ما می گوییم قهر بد است بین زن و شوهر؟ چون قهر کردن یعنی در اصل ما آن خط ارتباط بین خودمان و همسرمان را از بین می بریم، قیچی می کنیم و آن ارتباط وقتی قطع بشود دیگر ما چطور می خواهیم مشکل را حل کنیم. و معمولاً شاید تجربه کردیم در اطرافیان افرادی که قهر می کنند هر چی زندگی آن ها می رود جلوتر می بینیم که هم تعداد و دفعات قهر زیاد می شود، هم مدت زمان قهر طولانی تر میشود یعنی این نشان می دهد که نتوانستیم مشکل را حل کنیم که هرچی رفتیم جلوتر تو این مشکل گیر کردیم.

نکته ی سوم کسل بودن در محیط خانه، ببینید محیط خانه آن چیزی که ما در روایات داریم باید یک محیط پر نشاطی باشد، شادابی باشد و برای این شادابی باید تلاش هم کرد. ببینید بله بنده آدم خسته بیایم در خانه خودم را به خودم بسپارم همینطور کسل یک گوشه ای می افتم. خانم از صبح تا شب در خانه زحمت می کشد موقع آمدن آقا خستگی اش را بخواهد یعنی در برابر او تسلیم بشود او هم یک گوشه ای می افتد خسته. آنچه که ما باید یاد بگیریم که چگونه در عین حالی که خسته هستیم، در عین حالی که بالاخره طول روز فعالیت کردیم بتوانیم یک ارتباط خوب و با نشاطی را با همسرمان داشته باشیم. برای همین خیلی هم تأکید شد در روایات و ما یک روایتی را هم در هفته های قبل بیان کردیم که مردی که ادخال سرور می کند برای اهلش خانواده اش را شاد می کند خدا همان جا دست به نقد پاداش او را می دهد. مخلوقی می آفریند تا او را، تا روز قیامت برایش استغفار بکند.

نکته ی چهارمی که بیان کرديم این است که ما فرمان ندهیم در خانه، فرمان هایی که آزار دهنده است این ها واقعاً مشکلات را زیاد می کند، فاصله را افزایش می دهد.

نکته ی پنجم در آخر برنامه ی گذشته اشاره کردیم سلطه گری، اگر در خاطر بینندگان خوب ما باشد گفتیم ما در اسلام چیزی را تحت عنوان مرد سالاری، زن سالاری، فرزند سالاری حتی شایسته سالاری هم نداریم. هر کسی باید برود در جایگاه خودش قرار بگیرد و سالار جایگاه خودش باشد و این سلطه گری اصلاً نشأت گرفته از آن سالارهایی است که در زندگی به وجود می آید.

آقای شریعتی: عدالت به معنای واقعی کلمه.

حجت الاسلام تراشیون: بله، بعد در سلطه گری میدانید جناب آقای شریعتی خیلی حالت آزار دهنده و اسارت گونه ای به افراد دست می دهد. یعنی زنی که سلطه گر باشد، مردش خودش را اسیر او می داند. مردی که سلطه گر باشد زن خودش را اسیر او می داند، پدر و مادری که سلطه گر باشند بچه ها خودشان را اسیر این خانواده می دانند و ما این را دیدیم در مشاوره هایمان. مثلاً گاهی اوقات می بینیم دختر خانم به اولین خواستگاری که می آید چشم بسته بله می گوید برای چی؟ به تعبیر خودش از زیر یوق این خانواده رها بشود. چون پدر و مادر روی او سلطه گری کردند، پدر و مادری نکردند برای این فرزند. البته این را هم بگویم ها ممکن است همان پدر و مادری هم که سلطه گری می کنند دلسوز هستند روش آن را یاد ندارند. خب این هم نکاتی را عرض کردیم، من به ذهنم آمد وقتی فکر می کردم آخر جلسه ی گذشته یک چند نکته ای را ذیل همین سلطه گری عرض کنم شاید خوب باشد که ما بالاخره زن و شوهرها این ها را مراقبت بکنند.

این ها را گاهی اوقات برداشت بدی از آن نداشته باشیم.

ببینید یکی از نکاتی که زن و شوهر باید به آن توجه بکنند در زندگی، در مقابل خواسته های یکدیگر مقاومت نکنند، خواسته های منطقی. مثلاً خانم به آقا می گوید برویم بازار اول نه می شنود آخرش هم می رود . چرا این نه را می گویی؟ چرا مقاومت می کنی؟ چرا اوقات خودمان و زندگی مان را تلخ می کنیم؟ با همدیگرگفتگو کنیم، صحبت کنیم مثلاً اگر امروز من وقت ندارم به خانم بگویم حوصله به خرج بده مثلاً چند روز دیگر حتماً باهم می رویم. گاهی اوقات حتی نگرانی هایمان را بگوییم، گاهی اوقات میدانید زن و شوهرها سخت برای همدیگر حرف هایشان را می زنند. مثلاً آقا یک موقعی دغدغه ی اقتصادی دارد می گوید مثلاً خانم یک بازار رفتن آمدن یک بار مالی شدیدی برای من دارد و الان هم وضعیت اقتصادی من به گونه ای است که شرایط ندارم ملاحظه من را داری؟ می گوید بله، راحت می رویم یعنی می گویم گفتگو بکنیم از اول. چون برخی جناب آقای شریعتی افراد فکر می کنند طرف مقابل قدرت ذهن خوانی دارد یعنی من وقتی می گویم نه همان فَ هست که می رود فرحزاد و برمی گردد. اینجا می گوییم نه باید بگوییم، بیان کنیم.

آقای شریعتی: تحلیل کنیم.

حجت الاسلام تراشیون:بله این خیلی کمک می کند. این تعبیری که من باز چند هفته ی قبل به کار بردم. گاهی اوقات زن و شوهر باید جلساتی داشته باشند با همدیگر، حالا نه جلسات اداری و رسمی، زمان هایی را بگذارند برای همین گفتگوهای باهم دیگه. خانم بپرسد مثلاً آقا اگر تو نه می گویی اصلاً دلیلش چیست؟ می شود به من بگویی نه با پرخاش، با تندی که نه باید من را ببری، مردهای مردم مگر چیکار می کنند، تو هم همان کار را بکن نه بنشینید با همدیگر حرف بزنید. یک موقع آقا خواسته ای از همسرش دارد خانم توجه بکند، مقاومت نکند. مثلاً گاهی اوقات ممکن است خواسته ی مرد این باشد مثلاً خانم تو باید با پدر و مادر من مثلاً همراهی بکنی، مراعات بکن اشکالی ندارد باهم صحبت کنید خانم بگوید خب مثلاً چرا شما این را می گویید بنشینید با همدیگر درباره ی موضوع صحبت کنیم. این نباشد که تا طرف مقابل اولین خواسته اش را بیان می کند ما یک دیواری مقابل خودمان و او بکشیم که نه اصلاً من زیر بار این نمی دونم ظلم نمی روم، تظلم خواهی هم تازه می روم می کنم. لذا محیط زندگی اصلاً باید محیط گفتگو باشد. من یک موقعی یک بحثی را داشتم جناب شریعتی آماده می کردم برای یک مطلبی که قرار بود در کتابی آورده بشود خدا شاهد است به هر نکته ای و مشکلی که می رسیدم می دیدم که باید ما برویم به سمت گفتگو. مشکل را از راه دیگری نمی شود حل کرد یعنی آن سرشاخه مهمترین بخش حل بحران ها در زندگی مشترک صحبت کردن است و به تجربه هم ما این را در مشاوره ها دیدیم زن و شوهرهایی که نمی توانند باهم دیگر صحبت بکنند این ها تنش های آن ها بیشتر است، وقت برای صحبت کردن نمی گذارند یا نه وقت هم می گذارند یاد ندارند چطور باهم صحبت بکنند. آن منشأ حل بحران ها، آن سرشاخه ای که می تواند بحران ها را بالاخره ریشه یابی کند، کمک به حل آن ها بکند همین گفتگو است.

آقای شریعتی: اگر گفتگو نباشد بخواهی یا نخواهی یک دیوار بلندی را دارید بین خودتان می آورید بالا دیگر.

 حجت الاسلام تراشیون: بله همین که حضرت عالی دقیقا نکته ی خوبی را اشاره فرمودید چرا این دیوار بالا می آید؟ یعنی در اصل سکوت به معنای این است که من تو را نمی فهمم تو هم منو نمی فهمی ول کنیم پس چه اتفاقی می افتد؟ همین که می فرمائید روز به روز این دیوار بی اعتمادی فاصله گیری عاطفی و منجر به همین طلاق های عاطفی، پنهان یا خاموش هم می شود دیگر این ها.

پس این نکته ی اولی، پس ببینید سلطه گری گاهی اوقات مفهوم آن کجا خودش را نشان می دهد. ما در برابر خواسته های طرف مقابل مان مقاومت می کنیم. این یک جنس از سلطه گری است.

نکته ی دوم این است که گاهی اوقات برای خواسته هایمان هم به طرف مقابلمان فشار می آوریم این هم یک نوع سلطه گری است. من برای اینکه حرفم را به کرسی بنشانم داد میزنم، هوار می کشم، فریاد میزنم برای اینکه خواسته ی خودم را به طرف مقابلم و ما می گوییم این هم روش خوبی نیست. در زندگی زن و مرد اصلاً تحمیل گری ممنوع است نباید خودمان را به دیگری، خواسته هایمان را به دیگری تحمیل بکنیم. بعد قطعا اینجا هم از همان سر منشأ گفتگو استفاده کنیم. من خواسته ای دارم باید یک استدلالی پشت آن باشد.

ما توی مدل های خانواده ها می گوییم ببینید خانواده ها چند دسته هستند جناب آقای شریعتی.

یک دسته خانواده های آسان گیر هستند این ها معمولاً این ها هم با مشکل مواجه می شوند. یعنی آسان گیر به چه معنایی، مثلاً این می گوید برویم بازار باشه برویم، فلان چیز را بخریم باشه بخریم چرا نخریم، یعنی مدام، یک موقعی گزارش دادگاهی را می خواندم دیدم یک خانمی رفته مهریه ی خودش را درخواست کرده است و به اجرا گذاشته است وقتی از او پرسیدند دلیلش چیست؟ گفته دلیل آن این است که هرچی به شوهرم می گویم می گوید چشم! این را دارم می گویم که یک بار نه هم بگوید به من. یعنی ببینید لذا ما می گوییم خانواده های آسان گیر آن خانواده هایی هستند که مدام بله می گویند و چشم می گویند، فرقی نمی کند به بچه هایشان همینطور و معمولاً این ها آسیب می بینند یک نمونه ای ما داشتیم یک موقعی در مشاوره پدری بود آمده بود پیش بنده می گفت ما فرزندانم تقریباً جوان هستند می گفت از بچگی بالاخره هرچی می خواستند آقای تراشیون برای آن ها فراهم کردم در اختیار آنها گذاشتم می گفت الان دیگه نمیتوانم جلوی آن ها را بگیرم، خواسته های آن ها هم با آن ها بزرگ شده است. الان مثلاً دختر جوانم آمده است گفته من می خواهم بروم تایلند یا مثلاً فلان جا کارهای من را انجام بده و این ها. گفتم خب میدونی نباید این کار را بکنی گفت آقای تراشیون هر کاری میکنم با خودم نمیتوانم مثلاً بقبولانم به او بگویم نه و می دانم هم نه بگویم او مقاومت می کند. ببینید آسان گیری این آسیب ها را دارد یعنی یک جایی می رسیم می بینیم دیگه قدرت اینکه منطقی با طرف مقابل مواجه بشویم را نداریم.

آقای شریعتی: و اینجور افراد غالباً دوراندیش نیستند.

حجت الاسلام تراشیون: بله، مصلحت های زندگی را گاهی فدای منفعت ها می کنند این افراد.

نکته ی دوم خانواده های مستبد هستند دسته ی دوم

آقای شریعتی: نقطه ی مقابل دسته ی اول.

حجت الاسلام تراشیون: بله دسته ی اول. یعنی می گوید من گفتم ماست سیاه است کسی حق ندارد بگوید سفید است همینی که من گفتم. می گویم اینجا بنشین نباید بروی یک وجَب اونجا بشود. الان گفتم چراغ خاموش برویم بخوابیم باید برویم همه بخوابیم، تلویزیون خاموش باید برویم. یعنی هیچکی نمی تواند نطوق بکشد فرقی نمی کند حالا خانم خانه باشد، آقای خانه باشد، خب این ها تبعاتی دارد یعنی تا یک جایی جواب می دهد یک جایی می بینی که دیگه طغیان می شود، سرکشی می شود. یک خاطره ای را من اینجا بگویم یک موقعی باز پدری آمده بود می گفت که من بچه هایم تا کوچک بودند پسرانم خیلی از من حرف شنوی داشتند مثلاً به آن ها می گفتم تو کوچه نرو نمی رفتند اگر می رفتند و من می دیدم می گفت پیش آمده بود که خودشان را خیس کرده بودند یعنی اینطوری. می گفت الان کار به جایی رسیده است که آرزوی مرگشان را می کشم، می گفت هیچ حرف من را گوش نمی کنند دیگه گفتم خب معلوم است دیگه آن افراط این تفریط را هم دارد. نباید این کار را کرد یعنی استبداد در رفتار، در کلام این یک نوع، حتی در خواسته ها یک نوع خدمت شما عرض کنم افراط گری است در حوزه ی خانواده است این را باید جلویش را بگیریم. بعد ما در اسلام هم وقتی نگاه می کنیم می بینیم واقعاً اینجوری نیست که فرد اگر بگویند آسان گیر باش یا بگویند آقا افراط گر باش و استبداد داشته باش.

آقای شریعتی: نه هتل باشد نه پادگان.

حجت الاسلام تراشیون: بله، هیچ کدام این ها محیط خانه باید همان خانه باشد یعنی با آن ساختارهای خودش.

دسته ی سوم خانواده های منطقی هستند، یعنی چی خانواده های منطقی، برای بله دلیل دارد، برای نه استدلال دارد.

آقای شریعتی: و در واقع صاحب نظر هستند.

حجت الاسلام تراشیون: بله، صاحب نظر هستند احسنت. فکر می کنند و حرف می زنند و من همیشه در محیط خانواده همین را می گویم که بچه ی ما می گوید من این گلدان را می خواهم اول به او نگوییم نه بگوییم می گذاری یک مقدار روی آن فکر کنم یعنی واقعاً فکر کنم.

ببینم باید این را بخرم یا نه. این بچه بعد می فهمد که این پدر اگر گفت نه یا گفت آره چه چیزی پشت آن هست و با فکر است. ولی وقتی بگوید نه این دلیل بیاورد، یا گریه بکند، لجبازی بکند، بالاخره ما را تسلیم بکند بخریم برایش این یک رویه ی غلطی می شود می گوید این پدر من همینطوری می گوید نه. دیدید در ادبیات ما هم داریم می گویند برخی ها اصلاً سَق آن ها با نه برداشتند هرچی به او می گویی اول می گوید نه. ما می خواهیم بگوییم این غلط است در زندگی مشترک هم همینطور. مثلاً همسرم می گوید برویم بازار اول نگوییم نه، بگوییم خب خانم برای چی برویم. البته برخی خانمها برای چی هم اذیتشان می کند، ولی ما می گوییم شما یک قدم عقب بنشینید بالاخره تا آقا هم یک قدم جلو بیاید. این نمی شود که حالا من چون خوشم نمی آید دلیل را بگویم آقا هم نباید بپرسد بعد این تفاهم اینجا خودش را نشان بدهد، هم سویه اینجا خودش را نشان بدهد. با همدیگر گفتگو بکنیم و دلیلمان را بگوییم. اتفاقا این خانواده ها هم قوی می شوند با فکر حرف می زنند یعنی وقتی که خانم بگوید برویم بازار آقا بگوید خب برای چی خانم برویم؟ این خانم بعد باید دلیل بیاورد دیگر بعد می بینید دفعات بعد هم فکر می کند بیشتر روی حرفش، یعنی حتماً یک فکری می کند روی آن که این فکر چون می گوید باید اینجا پاسخگو باشم دیگه دلیل بگویم.

آقای شریعتی: هم سؤال فکر شده پشت آن هست و هم پاسخ. 

 حجت الاسلام تراشیون: بله، این ها می شود خانواده های منطقی

آقای شریعتی: و مقتدر

 حجت الاسلام تراشیون: بله، اعتدال هم در آن شکل می گیرد. خب سومین نکته ای که باید به آن توجه کنیم نیازهایی که در محیط خانه هم وجود دارد را باید حتماً نیاز تلقی کنیم. خانواده هایی که مستبد هستند یعنی افرادی که مستبد هستند خودخواه هستند، خود شیفته هستند، نیاز خودش را می بیند، نیاز دیگران را نمی بیند. مثلاً در خانه هایی که مرد خوابش می آید می گوید من باید بخوابم پس شما هم باید بخوابید نگاه نمی کند که بابا الان این ها وقت خوابشون هست یا نه شاید من امروز فعالیت زیاد کردم و خسته هستم و 9 شب باید بروم بخوابم. شاید این بچه ها می خواهند 10 شب بخوابند، خانم می خواهد 10:30 شب بخوابد. چرا وقتی من باید بروم بخوابم همه باید بروند بخوابند؟ ببینید اینکه من به نیاز خودم توجه می کنم به نیاز طرف مقابل هم اعتنایی نمی کنم این یعنی باز همان نوع سلطه گری در محیط خانه. ما می گوییم نه خانواده باز منطقی، خانواده ی متعدل، خانواده ای که همه به نیازهای همدیگر توجه کنند مثلاً آقا 9 برود بخوابد حالا بچه ها و خواب می خواهند نخوابند این نباشد تلویزیون را صدایش را بلند نگه دارند، او را سلب آسایش کنند نه ما مراعات بکنیم، یک مقدار آرامش خانه را حفظ کنیم که هم ما به کارمان برسیم هم او به خوابش برسد. این می شود خانواده ای که می فهمند همدیگر را، این خانواده می شود خانواده ی مطلوب که بالاخره به نیازهای همدیگر توجه می کنند، توجه دارند. خدمت شما عرض کنم گاهی اوقات می بینی این ها در عرصه های مختلف هم هست یک موقعی نیاز معنوی است توجه می کنند، یک موقعی نیاز عبادی در خانواده به آن توجه می شود، یک موقع نیاز زیستی است به آن توجه می شود، یک موقع نیاز اجتماعی است که به آن در خانواده باید توجه بشود. این هم یک نکته که اگر توجه به نیازهای همدیگر و وقتی هم می گوییم نیاز، نیاز منطقی نه نیازهای غیرمنطقی و زیاده طلبانه را نمی گوییم. توجه اگر به آن بشود، خانواده، خانواده ی خوب توجه نشود آن سلطه گری دارد آنجا اتفاق می افتد. یک نکته ی دیگری که باید باز به آن توجه بکنیم در خانواده های سلطه گر خواسته های همدیگر را هم به تعویق می اندازند یعنی خودش را باز اینجا می بیند.

آقای شریعتی: یعنی چی؟

 حجت الاسلام تراشیون: یعنی مثلاً مثال می گویم دیگه نوشدارو بعد از مرگ سهراب است، این الان نیاز به یک تفریحی دارد مثلاً همسرم الان نیاز دارد برود بیرون و یک پارکی قدمی بزند می گویم حالا تو صبر کن جمعه بشود من جمعه ببرمت. یعنی این الان نیاز دارد یعنی نیاز او را الان باید زمینه ی آن را فراهم بکنم و برآورده کنم ولی وقتی می گویم مثلاً الان آقا آمده خانه میلش به چایی می کشد به همسرش می گوید خانم اگر زحمتی نیست یک چایی آماده بکنید حالا باشه بخواب مثلاً بعد از خواب غروب آماده می کنم. بابا الان این خواسته را دارد این تعویق انداختن آن یعنی یک نوع سلطه گری من می خواهم خواسته ی خودم را تحمیل بکنم.

البته اینجا عرض بکنم ما می گوییم در بیان خواسته ها گاهی اوقات مراعات همدیگر را هم بکنیم این را هم توجه داشته باشیم ولی یک جایی می بینید مراعات هم دارد می شود این فرد به خاطر اینکه یک فرد مستبدی است، خودرأی هست، خودشیفته است طرف مقابل خودش را نمی بیند. الان وقت دارد که همسرش را ببرد یک قدمی بزند، پارکی با هم بروند ولی دلم نمی خواهد این دلم نمی خواهد را می گوید این یعنی سلطه گری، یعنی آن استبداد که به دل من باشید، به خواسته های شما من نیستم. و وقتی هم آن خواسته را می گوییم واقعاً می دانیم به نفع است، من یک چیزی را محضر بینندگان خوبمان، خانواده های محترم عرض کنم یک سری موضوعات را ما باید سریع از آن عبور بکنیم ممکن است یک وقتی را برایش می گذاریم ولی بهره وری خوبی برای زندگی ما ایجاد می کند. مثلاً یک موقعی هست من خانمم را یک ساعت وقت می گذارم، دو ساعت وقت می گذارم یک پارکی می برم قدم می زند و می آید ولی راندمان فعالیت او را یا بهره وری فعالیت همسر را در خانوداه افزایش می دهیم و کمک می کنیم که او آرامشش در کنار فرزندش بیشتر باشد، در تربیت فرزند بتواند عملکرد بهتری داشته باشد.

ولی اگر نه این خواسته برآورده نشود، یک حس دلمردگی در همسرم شکل بگیرد بعد می بینی در تربیت فرزند رفتار نامطلوب می شود، تو ابرازهای عاطفی این فرد دیگه عملکرد خوبی ندارد.

آقای شریعتی: حاج آقا اصلاً برای داشتن یک خانواده ی در واقع تراز و یک خانواده ی موفق که آجر آجر آن از محبت آمده بالا نیاز به یک سری مصالح داریم و هرکدام این بله و نه و همین نکاتی که شما گفتید این آجرهایی است که همین،

 حجت الاسلام تراشیون: بله و زحمت هم دارد دیگه شما وقتی می خواهید یک دیواری را هم بچینید بالاخره مصالح، آجر، خرید آن، آماده کردن، یعنی ما بگذارید من یک تکمله ای را به فرمایش زیبای شما بزنم و آن نکته این است که اصلاً ما برای اینکه خانواده ی خوبی داشته باشیم باید برای آن بها بدهیم، هزینه کنیم یعنی اگر این کار را نکنیم قطعا نمی توانیم به آن خانواده تراز برسیم.

آقای شریعتی: آن لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا اتفاق نمی افتد.

حجت الاسلام تراشیون: بله، مودت اتفاق نمی افتد، رحمت اتفاق نمی افتد. دلیل آن این است که اصلاً ما در یک جریانی قرار داریم که دو طرف انسان هستند با مجموعه ای از عواطف، احساسات، خواسته ها، نیازها، پیچیدگی ها نمی شود من ولش کنم بگویم همه چیز خوب بشود که. یعنی باید حتماً یک توجهی به آن بکنم، من حالا این تشبیه شاید خیلی مناسب نباشد ولی حیفم هم می آید این تشبیه را نکنم. گاهی اوقات مثلاً می روند یک پرنده ی سخنگو در خانه می گیرد این آقا می بینی اینقدر برای این وقت می گذارد خانم می گوید اگر این میزان وقتی که تو برای این گذاشته بودی برای من گذاشته بودی من شکوفا شده بودم یعنی می گوید برای او وقت نمی گذاری، برای همسرش وقت نمی گذارد. بعد ببینید می خواهم بگویم نیت این مرد هم نیت بد یا پلیدی نیست یعنی این را قبول نکرده است یعنی باور نکرده است که برای اینکه محیط زندگی رشد بکند باید یک بهایی پای آن داد. تو می خواهی آن پرنده را به یک کلمه گفتن واداری ببین ساعت ها برایش داری وقت می گذاری، به آن محبت می کنی، همه کار می کنی آن یک حیوان است.

آقای شریعتی: چون فهمیدی که باید برایش، وقت بگذاری.

حجت الاسلام تراشیون: بله برای اینکه یک کلمه فقط بگوید. بعد ما در روابط انسانی که اشرف مخلوقات هستیم، پیچیده ترین موجودات عالم هستیم بعد می بینیم وقت را نمی گذاریم. بعد هم انتظار داریم که او تمام مأموریت و کارهای خودش را به خوبی هم انجام بدهد خب این جواب نمی دهد دیگه.

پس این نکته را هم ما توجه کنیم به خواسته های همدیگر احترام بگذاریم، تأخیر نیندازیم، در جای خودش. چون ما همیشه می گوییم خواسته باید در آن نقطه ای که ایجاد می شود به آن پاسخ داده بشود، تأخیری در آن جایز نیست خیلی جاها. بله یک خواسته های تأخیری داریم آن ها اشکالی ندارد مثلاً این کاسه و بشقاب را حالا امروز نخریدیم می توانیم یک هفته دیگر بخریم ولی این روح و روانی که آزار دیده را نمی توانیم بگوییم معطل باش یک هفته دیگر من یک کاری برایش میکنم و به دادت میرسم. الان باید آستین بالا بزنیم و لذا چرا ما در برنامه های قبل از این اشاره کردیم که زن و شوهر باید شخصیت های اول در زندگی برای همدیگر باشند. یعنی باید واقعاً ما نسبت به همدیگر مسئول هستیم یعنی مسئولیت خودمان را به خوبی ایفا کنیم و حق هم گردن همدیگر داریم. یعنی من بگذارید این را یک مقداری انذاری این جمله را بگویم چه بسیار ما مردها و زن ها که به خاطر همسرانمان جهنمی می شویم همه هم می گویند به به خیلی آدم خوبی بود. مگر سعد بن معاذ همینطور نبود، سعد بن معاذ همه می گفتند به به آمدند در تشییع جنازه او پیغمبر ولی فرمودند چون بدخلق برای همسرش بوده است الان عذاب قبر دارد. خب می خواهم بگویم یک موقعی می بینید همه می گویند به به ولی من در خانه به خاطر رویکرد رفتاری نامطلوبی که با همسرم داشتم جهنمی میشوم و داریم در روایات متعدد برای خانم ها یک طوری بیان شده است، چرا ما در روایات داریم چیزی برای زن ارزشمند تر از رضایت همسرش نیست که شوهرش از او راضی باشد. شما حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها را ببینید که در واپسین لحظات زندگی شان رضایت آقا امیرالمؤمنین را می طلبند که آقا بگوید راضی هستم یعنی ببینید این معلوم است که یک چیزی هست که اشرف زنان عالم، وجود مبارک حضرت صدیقه طاهره ببینید به این اهمیت می دهد و این را جزء رویکرد خودش می داند. مرد هم همینطور یعنی واقعاً باید زن و مرد این رضایتمندی را کسب بکنند و لذا این نباید بی اعتنا باشیم. و من یک تعبیری را جناب آقای شریعتی اجازه بدهید بفرماییم شاید یک تعبیر جدیدی باشد الان برای مخاطبین. ببینید ما در عصری داریم زندگی می کنیم که حاکميت های رسانه ای، حاکمیت های محیط های بیرون از خانه دارد به گونه ای بلایی سر ما می آورد که زن و شوهر دیگر متعلق به هم نباشند.

و این دقیقاً خلاف آن موازینی است که ما در شرع مقدس و دین مقدس اسلام می بینیم.

آقای شریعتی: مثال می زنید؟

 حجت الاسلام تراشیون: بله مثلاً شما می بینید امروز سهم زن و شوهر برای همدیگر خیلی کم شده است آن کم هم که با همدیگر هستند و زیر یک هستند باز می بینی نیستند همان بحث رسانه ها، مشغولیت های دیگر. در حالی که شما وقتی در روایات نگاه می کنید مثلاً جُلُوسُ المَرءِ عِندَ عِيالِهِ برو بنشین کنار همسرت ألطَفُهُم محبت بکن، احسَنَهم خلقَاً، معاشرة جملیه یعنی هی رویکردها این است که ارتباط گیری آن هم ارتباط گیری که نه مطلوب، مطلوب ترین ارتباط گیری باید رخ بدهند اینجا و لذا در نظام خانواده بیشتر افعلَ تفصیلی می آید،  ألطَفُهُم، احسنهم، یعنی مهربان ترین بهترین، حد اعلی هر چیزی.

باید برای خانواده باشد و این هم  دلیل اجتماعی دارد یعنی اگر ما خانواده در آن حد تراز خودش باشد ما جامعه مان هم خوب. من یک موقعی به یک بزرگواری در یک شهری هشدار دادم چند سال قبل مسئولیت داشت در این شهر، گفتم شهر شما به زودی دچار آسیب های فرهنگی جدی می شود پیشگویی هم نکردم یعنی پارامترها و آن ملاک ها را کنار همدیگر قرار دادم. گفت چرا؟ گفتم تو شهر شما آمار طلاق بالاست به زودی پيامدهای طلاق را در شهرتان می بینید. بعد الان دقیقاً بعد از چند سال همین اخیرا دوباره با همدیگر گفتگویی داشتیم گفت آن چیزی که گفتید محقق شد و واقعاً هم همینطور بود یعنی جامعه ی آن ها و شهر آن ها نسبت به چهار پنج سال قبل خیلی از لحاظ فرهنگی آسیب دیده بود دلیل آن چیست؟ وقتی خانواده آسیب می بیند ما باید منتظر آسیب دیدن جامعه هم باشیم لذا اینکه من یادم هست در موضوع انتخابات که بود یک درخواستی که از کاندیدا کردیم گفتیم شما واقعاً در حوزه ی خانواده هم برنامه بدهید. بعد در خانواده هم نه اینکه فقط بگوییم آقا معیشتش را تأمین بکنیم آن یک جزء است مهم هم هست اصلاً من نمی خواهم بگویم نه ولی نکته ای که وجود دارد این است که ما خانواده هایی هم که در آن دهک های بالا هم بالاترین آمار طلاق را در کشور دارند یعنی شما الان بالاترین میزان طلاق در کشور ما متعلق به متمکن ترین بخش کشور است یعنی نشان می دهد که گاهی اوقات اگر از لحاظ معیشتی هم خانواده تأمین شد لزوماً مساوی با حل بحران های زندگی نیست.

آقای شریعتی: فرهنگ مغفول واقع شده است.

حجت الاسلام تراشیون: بله، و حتی در دنیا الان بالاترین آمار ها گاهی اوقات طلاق متعلق به متمکلن ترین کشورهاست همین الان در دنیا. و این نشان می دهد ما باید یک چیزی دیگر را هم ببینیم بله معیشت خانواده مهم است، مسکن مهم است، شغل و اشتغال مهم است. این ها همه تأثیر در خانواده دارد ولی این ها را که داریم تأمین می کنیم بدانیم یک مکمل هایی هم باید کنار آن باشد. یعنی زن و شوهرها هم بدانند باید با هم چطور رفتار بکنند. این نباشد که ما شکم ها سیر بشود همین الان اتفاقی که گاهی اوقات ما نگران بچه هایمان هستیم می گوییم الان بچه ها می بینیم مثلاً پدر و مادر شکمشان را سیر می کنند، رخت و لباس آن ها را، همه چیز را آماده می کنند بعد بچه ها امروز می بینیم پای رسانه آن وقت رها می شوند. امروز شاخ های اینستاگرام دارند بچه های ما را تربیت می کنند، اثر می گذارند روی آن ها خب این خطرناک است یعنی اگر ما توجه نکنیم یعنی بدانیم نیاز زیستی بچه ای که تأمین شد تازه کار شروع می شود نه کار رها بشود.

آقای شریعتی: چند سال گذشته که رهبر معظم انقلاب شعار سال را انتخاب کرده بودند سال فرهنگ و اقتصاد یعنی این دوتا باید باهم رشد بکند.

حجت الاسلام تراشیون: بله، اصلاً تعبیری هم دارند که مثل نفس است یعنی حواس برای یک جامعه و فرهنگ و لذا این را باید حتماً فرهنگ سازی بشود نسبت به خانواده و اگر ما این کار را نکنیم بدانیم مردم اگر معیشت آن ها هم حل بشود مساوی با این است که مشکلات خانواده حل بشود یعنی هر کی اینکه ما می گوییم شایسته سالاری هم حتی نه، در حاکمیت هم باید همینطور باشد بالاخره بخش اقتصادی دولت کار خودش را با یک موتور پیشران قوی جلو ببرد، بخش فرهنگی آن هم قوی تر کار را جلو ببرد. نه اینکه همه دوباره معطل اقتصاد بشوند نه آن ها هم فرهنگ سازی بکنند، کارها شروع بشود و اين ها توأم با هم آن وقت ما شکوفایی را در یک جامعه می بینیم که رخ می دهد و اتفاق می افتد.

پس این نکته ی حاکمیت عصر جدید خیلی مهم است که ما رسانه ها، شغل ها، زن و شوهرها فاصله ایجاد می کند لذا من هم البته این را هم بگویم جناب آقای شریعتی خیلی اعتقاد برای این هم باز نباید باشد که حتماً زن و شوهرها باید یک وقت پر و پیمونی برای همديگر بگذارند شاید واقعاً این هم نشدنی باشد.

یک موقعی یک راننده ی تاکسی محترمی برای من می گفت حاج آقای تراشیون می شناخت من را، گفت من مجبور هستم مثلاً صبح هنوز آفتاب طلوع نکرده بزنم بیرون ناهار یکی دو ساعت فقط بروم یک استراحتی خانه بکنم دوباره بروم تا ده یازده شب بیرون گاهی اوقات حتی طول هم می کشد بیش از این ها گفت می آیم خانه حالا مثلاً شما از من هم انتظار دارید من برای زنم وقت بگذارم.

می دانید به ایشان چی گفتم، گفتم نه من انتظار ندارم تو ساعت ها وقت بگذاری ولی همین مقدار میتوانی وقت بگذاری وقتی وارد خانه شدی یک لبخندی به همسرت بزنی، یک خدا قوتی بگویی، مرد باید از پس این بربیاید اینکه می گوییم مرد باید سنگ زیرین آسیاب باشد یعنی همین جا خودش را باید نشان بدهد و نمود داشته باشد اگر نداشته باشد قطعا آسیب می بیند.

آقای شریعتی: بسیار خب، ان شاءالله همه ی زندگی ها در سایه ی الطاف حق تعالی و مردم عزیزمان، خانواده هایمان، بچه هایمان ان شاءالله در صحت و سلامت و عافیت و آسایش و آرامش روزگار بگذارنند.

از شما خیلی ممنون و متشکرم حاج آقای تراشیون خدا ان شاءالله حفظتان کند.

برای قربانی ماه رجب همچنان فرصت هست ماه بندگی است و ماه استغفار است و ماه صدقه دادن، ماهی که با میلاد امام باقر شروع شد با میلاد امام جواد و بعد هم میلاد امیرالمؤمنین در خاتمه هم مبعث نبی مکرم اسلام ان شاءالله بهترین ها در این ماه برای همه ی ما رقم بخورد همچنان فرصت دارید *780*3131# کد دستوری ما هست به وبگاه ما میتوانید مراجعه کنید و همینطور به کانال ما در سروش و ایتا و درگاه های پرداخت آنجا ذکر شده است هدایا و نذورات خودتان را می توانید پرداخت کنید.

خیلی ممنون و متشکرم مشرف بشویم به ساخت نورانی قرآن کریم صفحه ی 441 را امروز باهم تلاوت می کنیم آیات 13 تا 27 قلب قرآن کریم سوره ی مبارکه ی یاسین بازمی گردیم همچنان با شما هستیم و در کنار شما بفرمایید.

وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۱۳

إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ ﴿۱۴

قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ ﴿۱۵

قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿۱۶

وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿۱۷

قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۸

قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِنْ ذُكِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴿۱۹

وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ ﴿۲۰

اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۲۱

وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۲

أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ ﴿۲۳

إِنِّي إِذًا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۲۴

إِنِّي آمَنْتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿۲۵

قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ﴿۲۶

بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ ﴿۲۷

داستان] مردم آن شهرى را كه رسولان بدانجا آمدند براى آنان مثل زن (۱۳)

آنگاه كه دو تن سوى آنان فرستاديم و[لى] آن دو را دروغزن پنداشتند تا با [فرستاده] سومين [آنان را] تاييد كرديم پس [رسولان] گفتند ما به سوى شما به پيامبرى فرستاده شده‏ ايم (۱۴)

ناباوران آن ديار] گفتند شما جز بشرى مانند ما نيستيد و [خداى] رحمان چيزى نفرستاده و شما جز دروغ نمى ‏پردازيد (۱۵)

گفتند پروردگار ما مى‏ داند كه ما واقعا به سوى شما به پيامبرى فرستاده شده‏ ايم (۱۶)

و بر ما [وظيفه‏ اى] جز رسانيدن آشكار [پيام] نيست (۱۷)

پاسخ دادند ما [حضور] شما را به شگون بد گرفته‏ ايم اگر دست برنداريد سنگسارتان مى ‏كنيم و قطعا عذاب دردناكى از ما به شما خواهد رسيد (۱۸)

رسولان] گفتند شومى شما با خود شماست آيا اگر شما را پند دهند [باز كفر مى ‏ورزيد] نه بلكه شما قومى اسرافكاريد (۱۹)

و [در اين ميان] مردى از دورترين جاى شهر دوان دوان آمد [و] گفت اى مردم از اين فرستادگان پيروى كنيد (۲۰)

از كسانى كه پاداشى از شما نمى‏ خواهند و خود [نيز] بر راه راست قرار دارند پيروى كنيد (۲۱)

آخر چرا كسى را نپرستم كه مرا آفريده است و [همه] شما به سوى او بازگشت مى‏ يابيد (۲۲)

آيا به جاى او خدايانى را بپرستم كه اگر [خداى] رحمان بخواهد به من گزندى برساند نه شفاعتشان به حالم سود مى‏ دهد و نه مى‏ توانند مرا برهانند (۲۳)

در آن صورت من قطعا در گمراهى آشكارى خواهم بود (۲۴)

من به پروردگارتان ايمان آوردم [اقرار] مرا بشنويد (۲۵)

سرانجام به جرم ايمان كشته شد و بدو] گفته شد به بهشت درآى گفت اى كاش قوم من مى‏ دانستند (۲۶)

كه پروردگارم چگونه مرا آمرزيد و در زمره عزيزانم قرار داد (۲۷)

آقای شریعتی: سلام می کنیم به حضرت رضا علیه السلام و سلام می کنیم به همه ی زائران و مجاوران حضرت اگر تصویر ما را می بینید اگر صدای ما را می شنوید حتماً سلام ما را محضر حضرت رضا برسانید خیلی دلتنگ هستیم ان شاءالله به زودی قسمت تک تک مخاطبان عزیزمان و همه ی مشتاقان حضرت بشود.

با احترام و با افتخار همراه شما هستیم اشاره ی قرآنی امروز را حاج آقای تراشیون بفرمایند و در فرصتی که داریم ان شاءالله ادامه ی فرمایشات ایشان را بشنویم.

حجت الاسلام تراشیون: بله، در آیه ی 18 یک اشاره ای شده است به موضوعی که سالیان متوالی بشر درگیر این است. در همه ی اقوام، در همه ی ملل این وجود داشته است و آن فال بد زدن است و در هر فرهنگی شما می بینید یک همچین اتفاقاتی می افتاده مثلاً حالا یک کسی مثلاً بچه ی پسر به دنیا می آورده است یک جور دختر به دنیا می آورده یک جور یکی وارد یک منطقه ای می شده مثلاً می دیدی گوساله ی یکی میمرده فال بدی می زدند. و اسلام بر این یک خط بطلانی کشید و این را برابر با شرک می داند یعنی یک نوع شرک است که فال بد زدن و لذا انسان باید حکمت مصائب را بداند، فلسفه ی کارها را بداند. شما می بینید در بدترین اتفاقاتی هم که می افتد وقتی فرهنگ دینی و اسلامی را نگاه میکنی می بینی در آن یک حکمتی برایش بیان شده است که همه ی حکمت ها هم برای بشر رشد آفرین است ولی فال بد زدن توقفی ایجاد می کرده است. فال بد زدن منجر به بدبینی می شده است ولی در مصیبت ها و مشکلات ما می بینیم که خداوند متعال حکمت هایی  دارد که باید این حکمت ها را به خوبی درک کرد و شکرگزار بود ان شاءالله.

آقای شریعتی: ان شاءالله و ان شاءالله همیشه طلب خیر بکنیم از خداوند بزرگ و متعال.

داریم موانع را برطرف می کنیم اگر خدایی نکرده بین زن و شوهر بین اعضای خانواده فاصله ای افتاده است به خاطر وجود یک سری موانع هست که ان شاءالله آن موانعی که حاج آقای تراشیون می فرمایند برطرف بشود.

نکاتی که در برنامه ی سمت خدا مطرح می شود را دوستان ما می توانند در کانال ما در سروش و ایتا دنبال بکنند، بارگذاری می شود همینطور در سایتمان فایل های صوتی و متنی که ان شاءالله بهره مند بشویم حسن ختام فرمایشات شما را می شنویم اگر مواردی مانده است.

حجت الاسلام تراشیون: بله، درباره ی سلطه گری ما نکاتی را بیان کردیم یکی از نکات و مصادیق سلطه گری در محیط خانواده این است که زن و شوهر احساساتشان نسبت به همدیگر بیان نکنند. برخی آدم ها یک بخلی دارند طرف را دوست دارد ها ولی نمی گوید بخیل است در ابراز احساسات.

آقای شریعتی: سختش هست.

حجت الاسلام تراشیون: هم سختش هست هم یک جاهایی مثلاً می بینی یک نگاه منفی هم دارد می گوید مثلاً من بگویم پرو می شود، سوار بر زندگی می شود. نه احساسات خوب و پاک را باید بیان کرد و معمولاً آدم هایی  که سلطه گر هستند احساسات آن ها هم بیان نمی کنند. بچه ی خودش را دوست دارد ولی بیان نمی کند همسرش را دوست دارد ولی بیان نمی کند. در حالی که ما در فرهنگ دینی مان چیزی که بیان شده است این است که اگر کسی را دوست دارید این دوستی را ابراز کنید البته نه نسبت به نامحرم اینی که عرض می شود نسبت به بالاخره یا محارم است یا دوستان است مثلاً آقایی هست همکاری دارد همکارش را ابراز بکند اگر مثلاً جوان خوبی است به او بگوید این ها خودش تشویق کننده است برای فرد.

آقای شریعتی: و ارتباطات را نزدیک می کند.

حجت الاسلام تراشیون: بله، آن تعبیر هم امیرالمؤمنین علی علیه السلام در آن منشور حکومتی خودشان به مالک اشتر دارند که ای مالک خوبی ها را ببین تا خوبی ها گسترش یابد. خود محبت کردن یعنی دیدن خوبی طرف مقابل یعنی تو خوبی که من دوست دارم.

بعد منجر به این می شود که این خوبی گسترش پیدا بکند، خوب بودن گسترش پیدا بکند. در جامعه ما باید این کار را ترویج بکنیم من حالا همین جا یک حاشيه ی کوتاهی بیایم به این مطلب گاهی اوقات ما می بینید عیب های همدیگر را خیلی راحت می بینیم مثلاً یکی بد رانندگی می کند خیلی راحت می بینیم، خانم بچه هایمان هم در ماشین نشستند ابراز هم می کنیم و ناله و نفرین هم تازه می کنیم. ولی آیا شده تا به حال چقدر پیش آمده ما وقتی یک کسی دارد خوب رانندگی می کند می گوییم آفرین الان می خواست بچرخد مثلاً راهنما زد، این می خواست مثلاً پشت چراغ قرمز پشت خط کشی نگه داشت. این ها خودش آثار تربیتی هم روی نسل ما و فرزندان ما دارد که خوبی ها دارد دیده می شود و این تاکید آقا امیرالمؤمنین به جناب مالک اشتر است که ببینیم. در محیط خانه هم همین است، و لذا احساساتمان را بگوییم، بیان خوبی ها را داشته باشیم، محبت هایمان را گاهی اوقات فریاد بکشیم به همدیگر یعنی واقعاً باید گفت چه اشکالی دارد من گاهی اوقات مثلاً بچه هایم را جمع کنم بگویم بچه ها میدانید من مادر شما را خیلی دوست دارم ها میدانید چه آثار تربیتی روی این بچه ها می گذارد. خانم بچه ها را جمع بکند بگوید من پدر شما را خیلی دوست دارم ها نه اینکه خدایی نکرده پشت سر هم ديگر جلو بچه ها همدیگر را بزنیم.

آقای شریعتی: و این چقدر انگیزه و شوق ایجاد می کند در زندگی.

حجت الاسلام تراشیون: بله، اصلاً آن نورانیت زندگی به همین اتفاقاتی است که ظاهرا کوچک است ولی خلاقانه و اثرگذار است. حالا این را هم من عرض کنم و حالا اگر رسیدیم نکته ی بعدی. و آن نکته جناب آقای شریعتی این است که اصلاً زندگی عرصه ی رفتارهای خلاقانه است یعنی ما باید یک ابداعاتی داشته باشیم میدانید چرا؟ چون خداوند با همه ی آن خلاقیت هایش انسان را آفرید و موجود خلاقی هم آفرید و دیدید گاهی اوقات آدم های خلاق وقتی خلاقیت هایی را می بینند بیشتر هم حظ می برند هنرمندان وقتی یک اثر هنری را می بینند چقدر به وجد می آیند ولی یک کسی که می بینید نه خلاقیت هنری ندارد می گوید این چیست وقتش را تلف کرده است مثلاً این نقاشی را کشیده است و هیچ نگاه مثبتی به آن ندارد. و لذا خلاقیت در عرصه ی زندگی خیلی مهم است یعنی ما حتی در محبت هایمان باید خلاقیت به خرج بدهیم، تو ابراز عاطفی مان باید خلاقیت نشان بدهیم. در عین حالی که آن لایه های حیا را هم در زندگی رعایت می کنیم.

آقای شریعتی: بسیار خب خیلی از شما ممنون و متشکرم خیلی سپاسگزارم از محبت و همراهی و لطفتون ایام دهه ی فجر بر همه ی شما مبارک باشد ان شاءالله. تک تک ما به این پرچم افتخار می کنیم و امیدوارم به یک جایی برسیم که پرچم هم به وجود تک تک ما افتخار بکند و ان شاءالله برای ایران سرافراز اسلامی تک تک ما مفید باشیم ان شاءالله.

حاج آقای تراشیون دعا بکنند و ان شاءالله خداحافظی بکنیم و مشرف بشویم مشهد الرضا.

حجت الاسلام تراشیون: خدایا خداوندا این انقلابی که به برکت خون شهدا و مجاهدت های مجاهدین الحمدلله به ثمر نشسته است به حکومت جهانی حضرت ولی عصر متصل بفرما.

آقای شریعتی: الهی آمین، خیلی ممنونم.

بگذار تا ز شارع میخانه بگذریم،

که از بهره ی جرعه ای همه محتاج این دریم.

اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی.