اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1400-11-17-حجت الاسلام شریفیان- آشنایی با برخی از مفاهیم بنیادی قرآن کریم ( اخوت ایمانی )

آقای شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام علیکم و رحمة الله. سلام می‌کنم خدمت عزیزانم خانم‌ها و آقایان ان‌شاءالله هرجا که هستید خداوند متعال پشت و پناه شما باشد. یک سلام ویژه و مخصوص به همه‌ی مخاطبان خوب شبکه‌ی محترم افق که تکرار برنامه‌ی ما را می‌بینند همه شنوندگان خوب رادیو معارف ان‌شاءالله در پناه خداوند متعال همه‌ی ما عاقبت بخیر باشیم و ثابت قدم. خیلی خوشحال هستیم که همراه شما هستیم و در کنار شما. هفته‌ی گذشته ما با حاج آقای میرهاشم خداحافظی کردیم ان‌شاءالله در یک فرصت دیگر اگر مجالی بود ان‌شاءالله در محضر ایشان باشیم و از محضر پر فیض ایشان بهره‌مند بشویم. اگر صدا و تصویر ما را می‌بینند و می‌شنوند به ایشان با دل و جان سلام می‌کنم.

 

ما چند جلسه‌ی گذشته در خدمت حاج آقای شریفیان عزیز بودیم یک جلسه‌ای راجع به ایمان به غیب این مفهوم اساسی، کلیدی و بنیادین قرآن کریم صحبت کردند و از این جلسه ان‌شاءالله خدمت ایشان هستیم. سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید حاج آقای شریفیان.

حجت‌ الاسلام شریفیان: سلام علیکم و رحمة الله خدمت شما و همه‌ی همکاران‌تان و مخاطبین محترم این برنامه سلام عرض می‌کنم. و از خداوند متعال مسئلت می‌دارم که به همه‌ی ما توفیق بدهد که ان‌شاءالله از فیوضات این ایام بهره‌مند باشیم و بحث‌هایی که در این ایام مطرح می‌شود ان‌شاءالله مفید دوستان و بينندگان محترم شما واقع بشود. در خدمت شما هستم.

آقای شریعتی: سلامت باشید بزرگوارید.

به سمت خدا خیلی خوش آمدید خوشحال هستیم که بناست خدمت شما باشیم با نگاه عمیق شما با نوع جهان بینی شما ان‌شاءالله به دنیا نگاه بکنید و خاصه قرآن کریم که کتاب زندگی ما است.

آن جلسه‌ی قبل راجع به ایمان به غیب صحبت کردید خیلی نکات خوبی را هم الحمدلله شنیدیم. و باید منتظر باشیم که از این جلسه هر روز به یک مفهوم کلیدی از مفاهیم اساسی قرآن کریم اشاره بکنید و ما هم بهره‌مند بشویم. در خدمت شما هستیم و با دل و جان بحث شما را خواهیم شنید.

حجت ‌الاسلام شریفیان: سلامت باشید.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعن الدائم علی اعدائهم اجمعین.

اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِي کل هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا

عرض کنم خدمت شما که بحثی که خدمت بزرگواران تقدیم شد در جلسه‌ی قبل مسئله‌ی ایمان به غیب بود. حالا قبل از اینکه وارد بحث اصلی مان بشویم من یک مقدمه‌ای را می‌خواهم خدمت عزیزان عرض بکنم آن هم متناسب با ایام هست یکی از مهم‌ترین غیب‌هایی که برای ما گفته شده است و باطن این عالم برای ما رو شده است حقیقت ایام است. ما الان در ابتدای ماه رجب هستیم و حتی اگر کسی در حدی که مرحوم محدث قمی در مفاتیح آداب ماه رجب را بیان کرده است همین مقدار را مطالعه کند و یک انسی با این معارف پیدا کند همین مقدار دستش می‌آید که یک اتفاقاتی در عالم دارد می‌افتد یک خبری است. ببینید این خیلی بحث مهمی است.

در یک روایتی می‌دیدم حضرت فرمودند که رجب شهری است از ماه‌های بزرگ خدا در یک تعبیر وجود مقدس موسی بن جعفر حضرت فرمودند خداوند متعال در این ماه یک ریسمانی به سمت شما فرستاده است، یک حبلی را بین خودش و شما قرار داده است. اگر کسی متمسک به این حبل بشود اتصال به خدا پیدا کرده است. خب این روشن است که ما حتماً در بقیه‌ی ایام هم ارتباطی با خدا داریم. مگر مؤمن بدون ارتباط با خدا اصلاً معنا دارد؟ ارتباط که قطع نمی‌شود که. این نشان می دهد آن چیزی که در ماه رجب برای ما فرستادند آن ریسمان یک ریسمان دیگر است، یک چیز دیگر است.

شکل اتصالی که ما در این ایام با خداوند متعال پیدا می‌کنیم متفاوت می‌شود این غیب است. در یک روایت دیگری به نظرم باز از وجود مقدس امام کاظم می‌دیدم مرحوم صدوق در کتاب فضائل الاشهر ثلاثه، فضائل این سه ماهی که ما در ابتدای آن هستیم ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان که خیلی کتاب خواندنی است آقای شریعتی من توصیه می‌کنم به بینندگان عزیز که حتماً این کتاب را،

آقای شریعتی: ترجمه شده است؟

حجت‌ الاسلام شریفیان: ممکن است شده باشد، من جستجو نکردم ببینم شاید شده باشد. ولی خیلی خواندنی است، همه هم روایت است همه روایاتی است که در باب فضائل این سه ماه است. باز در کتاب شریف فضائل می‌دیدم از وجود مقدس امام کاظم حضرت فرمودند که رجب آن ماهی است که اعمال در آن مضاعف می‌شود این یک، و دوم سَیئات در آن محو می‌شود. عیناً همین تعبیر همان نکته‌ای که عرض کردم در مورد این تعبیر هست. این ایام ایامی است که عمل شما مضاف هست حالا این همان از آن تعبیرها است چند برابر می‌شود؟ حالا این را باید توضیح بدهیم یعنی چی چند برابر می‌شود؟ و از آن طرف سَیئات در آن محو می‌شود خب سَیئات در آن محو می‌شود که  «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» همیشه این مسئله هست که حسنات سیئات را می‌برد. نه این محو سیئه‌ای که در این ماه هست یک چیز دیگر است.

آقای شریعتی: جنس آن فرق می‌کند.

حجت الاسلام شریفیان: حالا بگذارید با یک مثال شاید راحت‌تر این مسئله فهم بشود. ما گاهی اوقات دیدید یک ظرفی را می‌خواهیم بشوریم، یک لباسی را می‌خواهیم بشوریم گاهی اوقات به مصیبت این شسته می‌شود، دیدید گاهی اوقات تو تلویزیون هم تبلیغ می‌کند که این ظرفهای مثلاً کثیف را می‌خواهند تبلیغ کنند هر کاری میکنی پاک نمی‌شود. اما اگر یک مایع ظرفشویی خیلی ویژه‌ای بیاید وسط یک دست بکشید تطهیر می‌شود. واقعاً در این ایام یک همچین اتفاقی دارد می‌افتد ما گاهی اوقات تصویرمان از استغفار، توبه، و محو شدن سیئات از وجود انسان‌ خیلی تصویر ساده‌ای است این سبب می‌شود نفهمیم که تو این ایام چه اتفاقی دارد می‌افتد. من اگر احساس کنم همین مقدار که استغفار بکنم تمام هست دیگه خب رجب و شعبان و غیره و این‌ها ندارد که هر موقع استغفار کند آدم استغفار کرده است. واقعاً استغفار حقیقت آن این است؟ ما الان یک زخم در بدن ما بیفتد چند روز طول می‌کشد این زخم جمع شود چطور ما تصور کردیم یک گناه انجام بدهم معاذالله کم کم اصرار بر گناه تبدیل بشود به کبیره بعد من یک استغفار می‌کنم حل می‌شود همه چیز.

آقای شریعتی: به همین سادگی نیست.

حجت الاسلام شریفیان: اینطوری نیست، روایات ما توضیحی که در باب استغفار و توبه و محو سیئات و این‌ها می‌دهد اینطوری نیست که شما یک استغفار می‌کنید حل می‌شود و تمام شده است که، دستت را خدا گرفته است. مثل مریضی می‌ماند که انسان رفته در محضر طبیب می‌گوید من مریض هستم قبول هم دارم که مشکل دارم. او اگر قبول می‌کند مشکل تو را حل بکند که همان موقع حل نمی‌شود که یک نسخه برای تو می‌پیچد. شما یک مراحلی را طی می‌کنی توی این مراحل آرام آرام انسان ترمیم می‌شود زخم بدنش.

آقای شریعتی: یعنی اگر خدایی نکرده مرتکب گناهی شدیم یا باید استغفارمان استغفار باشد یا زمان آن زمان باشد.

حجت الاسلام شریفیان: اصلاً استغفار، استغفار بودن یعنی همین. اینکه در روایت دارد استغفار درجه‌ی علیین است دیدید در روایت در نهج البلاغه هست به نظرم در امالی مرحوم صدوق هم هست این روایت که یک کسی در محضر امیرالمؤمنین هی استغفار می‌کرد زبانش می‌چرخید به استغفار گفتن. حضرت فرمودند ثَکَلتکَ اُمُکَ مادرت به عزایت بنشیند لقلقه‌ی زبان مگر مسخره است استغفار، معلوم است که داشته بازی می‌کرده است. حضرت فرمودند استغفار درجه‌ی علیین است، و لَه سِتَة معانِ شش مرحله دارد استغفار، حضرت شمردند و شمردند تا آن جایی که انسان اگر گوشتی بر بدن او از حرام روییده خب این باید آب شود، آدم با این قوا که نمی‌تواند برود تو عوالم بعد که. آدم با آلودگی که نمی‌تواند وارد بهش شود که یک اتفاقاتی باید بیفتد یا در این دنیا یا در عوالم بعد. در یک روایتی می‌دیدم از حضرت سؤال کرد آقا بعضی از مؤمنین موقع جان دادن یک مقدار سخت جان می‌دهند و از آن طرف بعضی از دشمنان شما اهل بیت ناصبی هستند، دشمن هستند این‌ها راحت جان می‌دهند. ما گاهی اوقات باطنی می‌کنیم می‌گوییم نه آن باطنش را خبر نداریم هنوز دارد سخت جان می‌دهد. حضرت واقعاً می‌گویند نه اینطوری است و درست است یک مراحلی برایشان آسان گرفته می‌شود، سؤال می‌کند برای چی؟ یک روایت هم نداریم چندین روایت داریم در مورد همین موضوع. حضرت فرمودند مؤمن اگر چیزی در لوح وجودی او باشد خداوند متعال نمی‌خواهد با خودش ببرد در عوالم بعدی.

استغفار من و شماست، این تطهیر است، محو شدن سیئه است و آن طرف کسی که متعلق به دستگاه الهی نیست حتی این مقدار سهولت برای او خداوند متعال در عوالم بعد قرار نمی‌دهد و می‌گوید بگذار همین جا راحت جان بدهد و سختی‌هایش باشد برای عوالم بعد. این تصویر است دیگه این غیب است.

اینکه در ماه رجب ما به سمت، ما برای محو شدن سیئات برای ما خدا سرمایه‌گذاری کرده است تو این ماه شما خیلی راحت‌تر پاک می‌شوید.

آقای شریعتی: کم مَؤونه‌تر است.

حجت الاسلام شریفیان: خیلی کم مؤونه‌تر است.

آقای شریعتی: چون زمان به کمک ما می‌آید.

حجت الاسلام شریفیان: حالا اینکه زمان چیست و تو این ظرف چه اتفاقاتی دارد می‌افتد در روایات شجره‌ی طوبی دیدید در ماه شعبان مفاتیح هست ابتدای ماه شعبان توصیه می‌کنم عزیزان ابتدای همین ماه رجب بخوانند این را. حضرت فرمودند در ماه شعبان می‌بینید که شجره‌ی طوبی شاخه‌های خودش را به شما نزدیک کرده است، حضرت فرمودند شاخه‌های شجره‌ی طوبی نماز تو هست، روزه‌ی تو هست، صدقات تو هست، انفاق تو هست، حب تو نسبت به امیرالمؤمنین است و غیره. و این‌هایی که ما به عنوان اعمال صالحه می‌شناسیم این‌ها شاخه‌های آن درخت هستند. ما با اتصال به این شاخه‌ها به حقيقت طوبی نزدیک می‌شویم که باطن آن وجود مقدس امیرالمؤمنین است. تو این ایام قبلا مگر نماز نبود، چرا بود حضرت فرمودند شاخه‌هایش را به شما نزدیک کرده است. حالا بعضی از بزرگان گاهی تعبیر می‌کنند می‌گویند مثلاً ما یک نماز شب می‌خواستیم بخوانیم گاهی اوقات می‌دیدیم کلی برنامه‌ریزی باید می‌کردیم یک نماز شب بخوانیم. الان می‌بینیم انگار خیلی راحت شده است، دارد یک اتفاقاتی می‌افتد. ملائکه دست اندر کار هستند زمانی که حضرت عالی فرمودید دارم توضیح می‌دهم‌ در این ظرف، در این حقیقت واقعاً یک اتفاقاتی می‌افتد که شما می‌بینید خیلی راحت‌تر هستی این کارها را انجام بدهی. دست شیاطین بسته می‌شود تعابیری که در ماه مبارک رمضان هست. این فرصت، اینکه بزرگان ما تعبیر می‌کنند از اینکه اینجور ایام در آن سرعت داشته باشید، خودتان را آماده بکنید، جمع و جور کنید. اگر انسان خودش را در این ایام یک مقداری تمهید نکند، آماده نکند، از این فرصت بهره‌مند نشود یهو چشم باز می‌کند و می‌بیند ماه مبارک رمضان. کاری که قبل از ماه مبارک رمضان باید می‌کردی که خودت را آماده‌ی آن مهمانی کنی می‌بینی اول مهمانی هنوز آماده نیستی.

آقای شریعتی: گفت ماه شعبان و رجب،

نم نم اشکی شد و رفت،

خانه ابری است خدایا،

رمضان را چه کنم یعنی به آنجا نرسیم ان‌شاءالله و قدر بدانیم تمام این لحظات را.

حجت‌ الاسلام شریفیان: بله این خیلی مهم است. خواستم این را عرض کنم اون به عنوان مقدمه بزرگواران بخوانید روایاتی که در باب اعمال ماه رجب است ببینید چه می‌گوید. اعمال در آن مضاعف است با این تعابیر شوخی نکنیم. ما گاهی الان ببینید به ما بگویند مثلاً شما فلان کار را انجام بدهید به جای اینکه شما با  همین پول یک خانه به جای اینکه یک خانه به تو بدهیم ما 100 خانه به تو می‌دهیم. خیلی روشن که ما بفهمیم که خیلی معامله‌ی پر سودی است می‌شتابیم به سمت این معامله. اما اگر تعبیر کنند که اگر قبلاً هم روزه می‌گرفتید ثواب داشت ولی ثوابی که در ماه رجب به شما می‌دهند یک چیز دیگر است. مضاعف است، چند برابر است. ما گاهی اوقات خیلی تحریک نمی‌شویم.

آقای شریعتی: همان ایمان به غیب باید به اینجا به دادمان برسد.

حجت الاسلام شریفیان: به تعبیری واقعاً همان ایمان واقعاً باور نداریم که من نیاز دارم به این‌ها که من دیگه رفتم تو بهشت حالا 100 خانه یا هزار خانه بابا مگه آدم چند خانه لازم دارد؟ چون درکی از نیازهای آن طرف نداریم با این تعابیر ما حالا من نمیدونم این تعبیر خوبی است یا نه، شوخی می‌کنیم گاهی اوقات.

آقای شریعتی: سَرسَری رد می‌شویم.

حجت الاسلام شریفیان: بله، الان مثل حالا خدا رحمت کند آقای صفائی گاهی اوقات ایشان مثال میزد به اینکه چطور جنین درک درستی از عالم بعد از خودش ندارد؟ مثلاً به او بگویند آقا تو مثلاً اگر خوب در این عالم تغذیه بکنی آنجا مثلاً سلول‌های تو اینطوری می‌شود، من اینقدر به این چیزها نیاز ندارم، احساس نمی‌کند نیاز خودش را.

آقای شریعتی: یا آن جایی که ایشان فرمود اگر بنا بود فقط بخوریم و بخوابیم و زندگی کنیم این همه استعداد نیاز نداشتیم.

حجت الاسلام شریفیان: واقعاً همینطور است، می‌گفت نگاه کنید این دست و پا در عالم جنینی نشان می‌دهد این یک چیز دیگه به یک جای دیگری خواهد رفت و نیازهای ديگری دارد. وگرنه در آن عالم جنین دست و پا به چه درد من می‌خورد؟ می‌خواهم چه کنم؟

آقای شریعتی: یا اینجا این همه استعداد به چه درد من می‌خورد.

حجت الاسلام شریفیان: بله همینطور است دقیقا همین است.

آقای شریعتی: بسیار خب خیلی مقدمه‌ی خوبی بود ان‌شاءالله قدر بدانیم.

ما را هم دعا کنید ما هم دعاگوی شما هستیم وارد بحثمان بشویم و

نکته‌های حاج آقای شریفیان عزیز را بشنویم.

حجت الاسلام شریفیان: عرض کنم خدمت بزرگواران بحثی که خدمت شما می‌خواهیم ان‌شاءالله به حول قوه‌ی الهی شروع کنیم و آرام آرام یک مقداری آیات و روایات این بحث را ببینیم که حالا به عنوان یک مقدمه عرض می‌کنم چرا من سراغ این بحث دارم می‌روم. مسئله‌ی اخوت ایمانی و روابط بین مؤمنین است. من می‌خواهم یک مقداری اول عرض کنم که چرا این مسئله مهم است؟ و چرا ما به عنوان یک موضوع جدی باید به آن بپردازیم. چند تا نکته می‌خواهم عرض کنم به عنوان مقدمه.

نکته‌ی اول اینکه برای دریافتن به اهمیت یک بحث در فضای معارف دینی و پی بردن به یک معنا به غیب این مسئله که این چیست، یکی از راه‌های آن و کشف اهمیت این مسئله شدت پرداخت این مسئله از طريق از دستگاه اهل بیت است. به تعبیری وقتی شما می‌بینید در باب یک موضوع مکرر اندر مکرر اهل بیت مدام توصیه می‌کنند، مدام حرف می‌زنند، مدام به شیعیان می‌گویند این را بروید بگویید، به شیعیان بروید این مطلب را منتقل کنید این نشان می‌دهد اهل بیت نسبت به این مسئله حساس بودند. ببینید ما تو سلوک ایمانی مان چطور در ساختار یک درخت شما یک شاخ و برگ‌های اصلی دارید بعد آرام آرام تبدیل می‌شود به شاخه‌های فرعی، تبدیل می‌شود به یک شاخه‌ی جزئی. در سلوک واقعاً همینطور است ما ارکان سلوک داریم.

آقای شریعتی: که ریشه و تنه و شاخه قوی است.

حجت الاسلام شریفیان: اصلاً اگر آن‌ها را نداشته باشیم این حرکت یا از بین رفته است یا آسیب جدی دیده است. و شدت پرداخت و کثرت پرداخت اهل بیت نسبت به آن مسئله یکی از راه‌های کشف اهمیت این مسئله است و مسئله‌ی رسیدگی درک حالا به تعبیر من خانواده‌ی امیرالمؤمنین، خانواده‌ی نبی اکرم، درک از این مسئله به شدت در روایات ما از آن گفتگو شده است به شکل‌های مختلف.

آقای شریعتی: یعنی چی خانواده‌ی امیرالمؤمنین؟

حجت الاسلام شریفیان: یعنی اینکه شما می‌گویید مؤمنین یک جمع هستند حالا آرام آرام می‌گوییم «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» شماها داداش هستید، برادر هستید باهم  شما متعلق به یک خانواده هستید. آرام آرام پدر و مادر این خانواده را ما باید معرفی کنیم.

آقای شریعتی: «أنا و عليٌّ أبوا هذه الامّة»

حجت‌ الاسلام شریفیان: بله،  «أنا و عليٌّ أبوا هذه الامّة» حالا می‌خوانم روایات را می‌بینید انباشتی از روایات آقای شریعتی ما در باب این مسئله داریم. ما گاهی اوقات با یک روایت فکر می‌کنیم حاشیه است این در امر دین اگر در بعضی از روایات دارد حالا من فقط اشاره دارم می‌کنم. تو بعضی از روایات دارد اگر یک جایی نیاز برادرت را میتوانی مرتفع کنی و نمیکنی، و ارتباطت را با برادر دینی خودت قطع کنی حالا آرام آرام بحث می‌کنیم قطع رحم یعنی این. ما گاهی اوقات صله رحم را به سرعت در باب انصاب فقط معنا می‌کنیم همین روابط خونی خانوادگی که هست و مهم هم هست ولی در روایات ما اصلاً می‌گوید این روابط را دیدی یک روابط دیگری وجود دارد که مبتنی بر ایمان است، برادری مبتنی بر ایمان است، صله رحم مبتنی بر ایمان است. اصلاً اصل رشته‌ی رحمت که ما به آن می‌گوییم صله رحم اصل رشته‌ی رحمت آن رشته‌ی رحمت است.

آقای شریعتی: رحم ولایی.

حجت الاسلام شریفیان: رحم ولایی، به آن بگویید رحم ایمانی. واقعاً من تعبیر می‌کنم خانواده‌ی حضرت است این، اخوت همین است دیگه تعبیر قرآن که در سوره مبارکه حجرات فرموده است این مجاز که نیست حقیقتاً «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» اینکه بعضی گفتند این یک تشبیهی است، تمثیلی است نخیر چرا؟ قرآن اگر میخواست مثال بزند می‌گفت مثال می‌زنم مگر لسان قرآن اَلکن بود که بگوید، می‌گوید «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» مؤمنین برادر هستند. این خانواده دارد درست می‌کند به شکل‌های مختلف، حضرت فرمودند اگر رابطه‌ات را با برادرت قطع کردی به یک معنا در خانواده دارد شکاف ایجاد می‌شود، در خانواده‌ی امیرالمؤمنین دارید شکاف ایجاد می‌کنید. حضرت فرمودند رشته‌ای از رشته‌های ولایتت با من قطع شده است. چطور اگر ما در خانواده‌یمان دوتا داداش گاهی اوقات اعضای خانواده یک کدورتی پیش می‌آید یک فاصله گرفتنی رخ می‌دهد بین اعضای خانواده این واقعاً یک ارتباط انسان با پدر و مادرش دچار یک اختلالی شده است. چون ارتباط ما با برادرم از طریق پدر و مادر من است اگر این پدر و مادر برداریم من با او غریبه هستم. طریق اتصال من آن رشته است که می‌شود ارحام از داخل آن اخوت متولد می‌شود.

عرضم این یک نکته بود نکته‌ی اولم این است، این شدت پرداخت اهل بیت به این مسئله و تأکیدهای مکرری که در این مسئله کردند ما را به این مسئله حساس می‌کند. این نکته‌ی اول.

نکته‌ی دوم در بحثم این است، یک موقع می‌گویید حاج آقا این بحث بحثی است که قبول بحث مهمی است فروعات دارد، پر دامنه است ولی وضعیت ما در این مسئله خوب است حالا می‌خواهی تذکر بدهی، می‌خواهی یک بحثی را که در بین ما ساری و جاری است ما به یک معنا آن را اقامه کردیم.

آقای شریعتی: تأکید کنی.

حجت الاسلام شریفیان: می‌خواهی تاکیدش بکنی؟ نه، ما از این مسئله رنج می‌بریم آقای شریعتی. ما تو این مسئله فقدان جدی داریم. من گاهی اوقات مسجد که حالا دیگر به برکت کرونا یک چیزهایی دارد آرام آرام از بین می‌رود خیلی خطرناک است. ما گاهی می‌رویم مسجد بعد از نماز خب حالا یا مستحب است که مستحب هم هست مؤمنین بعد از نماز باهم دست می‌دهند تقبل اللهی به هم می‌گویند. تا حالا شده احساس کنید که یک سلام هم به هم بکنیم، یک سلام بکنیم به هم. خیلی تعبدی به آن نگاه می‌کنیم. بعد از اتصالتون به خداوند متعال اگر یک ارتباطی هم با بغل دستیم برقرار کنم ارتباط خانوادگی مؤمنین است. گاهی اوقات من دست که میدهم با بغل دستی خودم دستش را چند ثانیه نگه می‌دارم طرف بعد از اینکه چند ثانیه نگه میداری تازه سرش را می‌چرخاند می‌گوید نه مثل اینکه یک کسی هست تا حالا خیلی تعبدی به آن نگاه می‌کردیم.

آقای شریعتی: و عادت شده است.

حجت الاسلام شریفیان: به عنوان یک ثواب به آن نگاه می‌کردیم ثواب هم دارد من نمی‌خواهم این را کوچک کنم‌ها می‌خواهم بگویم باطن آن را مثل اینکه در نیافتیم چیست. دیگه مسجد خانه‌ی خدا بعد از نماز دو تا مؤمن باهم یک ارتباطی دارند می‌گیرند.

آقای شریعتی: یک جهتی به آن بدهیم.

حجت الاسلام شریفیان: بله، اصلاً بفهمیم این چیست حقیقت آن، یک دفعه می‌بیند و سلام می‌کند حال شما خوب است. اینکه عرض می‌کنم ما رنج می‌بریم ما گاهی اوقات من تعجب می‌کنم آدم از یک مراسم دینی مثل شب قدر احیای شب قدر می‌آیید بیرون خب می‌دانید شب قدر یک فرصتی دارید تا بروید برسید به سحری به یک معنا همه از مراسم بیرون می‌آیند می‌خواهند برسند به سحری بخورند و آماده کنند خودشان را برای روزه. گاهی اوقات تو مراسم‌های شلوغ ترافیک می‌شود حوصله‌ات می‌کشد به چند تا ماشینی که از همان مراسم این برادر دینی تو در آمده است یک مسیر بدهی این دوتا ماشین جلوتر از تو برود اگر می‌خواهد برود شايد اين عجله دارد، شاید راه او دورتر است. گاهی اوقات اصلاً احساس می‌کنیم ما که رفتیم تو این مراسم و آمدیم ما مثل اینکه با خدا اتصال داریم ما ربطی به هم دیگر نداریم. این مسئله مسئله‌ای است که نه ما از آن رنج می‌بریم حالا خیال کنید مسئله‌ی امروز را داریم می‌گوییم در روایات حالا کم کم روایات آن را می‌خوانیم اهل بیت کسانی آمدند حرف از تشیع زدند اهل بیت از این پرسیدند گفتند روابط شما با هم چطوری است؟ اگر جواب‌های پرت و پلا داده است حضرت فرمودند پس از تشیع حرف نزنید تشیع خیلی حقیقت بزرگتر از این حرفهاست، تشیع آن چیزی است که سلمان و ابوذر را برادر کرد. تفاوت هست ما تفاوت‌هایی داریم، این هم از آن بحث‌هاست که ما باید بحث کنیم که حاج آقا شما همه رو میخواهی با هم برادر کنید؟ تفاوت‌هایی باهم دارند این‌ها، حتی ایراداتی دارند، عیوبی دارند این‌ها را چیکارش ما باید بکنیم؟ شما میخواهی یک جنس روابط تو همه‌ ایجاد کنید؟ این‌ها بحث‌های پیچیده است می‌گویم ما خیلی به این مباحث ساده نگاه می‌کنیم. متوجه نشدید اميرالمؤمنين این همه بیانات کثیری که اهل بیت در مورد این مسئله داشتند، داشتند این شکل روابط ما را می‌ساختند. اگر این را دنبال بکنید آرام آرام روابط شما درست می‌شود. چطور پدر و مادر گاهی اوقات وصیتی می‌گذارند برای بچه‌های خودشان که می‌خواهند یک جور ریل گذاری کنند که شما ما هم نبودیم روابطتون باهم ترمیم بشود، درست بشود، روز به روز بهتر بشود. اهل بیت این کار را کردند، خط مشی آن را گذاشتند، ریل را باز کردند.

آقای شریعتی: اگر اینطوری بشود چه اصلاحات بزرگی در جامعه اتفاق می‌افتد.

حجت الاسلام شریفیان: من این را به شما بگویم یکی از حلقه مفقود‌هایی که بین ما است همین است و یکی از بزرگترین زیبایی‌هایی که در خانواده‌ی امیرالمؤمنین هست را ما نشان ندادیم، ما باید این زیبایی‌ها را نشان بدهیم تفاوت ما با دستگاه کفر چیست؟ ما باید یک جا این تفاوت را نشان بدهیم انسان‌ها بتوانند اختیار کنند دیگه کی آقای شریعتی انسان‌ها اختیار می‌کنند؟ وقتی تفاوت ببینند. شما دوتا کالا را می‌گذاری می‌بینی عین هم هست.

آقای شریعتی: بله بتوانیم سبک و سنگین کنیم و مقایسه کنی.

حجت الاسلام شریفیان: خدا رحمت کند حاج آقای صفائی را ایشان می‌فرمود اگر بخواهید مکتب‌ها را باهم مقایسه کنید باید یک میزانی باشد معیاری باشد بگذارید وسط بکشید.

یکی از مهمترین سنجه‌های ما برای اینکه مکتب امیرالمؤمنین یک جنس دیگری از روابط اجتماعی ایجاد می‌کند این است که این را ایجادش کنید با حرف نمی‌شود که. البته کسانی که اهل شناخت مکتب اهل بیت باشند می‌روند داخل آن می‌بینند بله این مکتب واقعاً یک حرف دیگری دارد می‌زند، جنس دیگری از روابط ایجاد می‌کند، بازار دیگری ایجاد می‌کند. واقعاً مؤمنین می‌روند در بازار همان روابط را دارند که کفار در بازار باهم دارند؟ همانطور به هم نگاه می‌کنند؟ من تو را به عنوان یک فرصت اقتصادی می‌بینم؟

آقای شریعتی: اتفاقا منم میخواستم همین را بگویم من وقتی مثلاً یک جنسی دارم می‌خواهم به برادرم بفروشم می‌گویم همان قیمتی که خریدم بهت میدهم یا حتی ارزان‌تر به او میدهم یا حتی هدیه می‌کنم به او ولی اگر همین نگاه باشد تو بازار ما هم همین اتفاق خواهد افتاد.

حجت الاسلام شریفیان: بله، همینطور است یعنی بازاری است مگر قرآن نفرموده است «رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» یعنی بیع آن‌ها ذکر است، مؤمن بیع اش هم ذکر است.

آقای شریعتی: این همان زنجیره‌ی اتصال است.

حجت الاسلام شریفیان: یعنی آن جایی که دارد آرام آرام یک روابطی ایجاد می‌شود به تعبیر سوره‌ی مبارکه‌ی جمعه «إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ» بعد که رفتید آنجا حول ائمه جمع شدید نماز جمعه همین است دیگه حول امام جمع شدن است. آنجا که جمع شدید «فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ» دیگر تو که رفتی حول امام جمع شدی تو دیگر بیع نداری که تو ابتغاء فضل داری میکنی معامله‌ی تو هم یک چیز دیگه هست دست خدا را می‌بینی، فضل الله را داری می‌بینی، معامله میکنی یک کار دیگری داری میکنی. من نمی‌خواهم بگویم انسان، یعنی چی؟ بعضی‌ها گفتند اصلاً این جنس حرفهایی که حاج آقا دارید می‌زنید اصلاً بازار ایجاد نمی‌کند بازار یک جور رقابت در آن هست، یک جور منفعت اقتصادی اصلاً این حرفها، حالا بعضی از فلاسفه غرب این را می‌گویند ها، می‌گویند از جنس روابط رحمت اصلاً توسعه به وجود نمی‌آید توسعه با بُخل به وجود می‌آید. تصریح می‌کنند به این ها، به آن هم می‌گویند صفات طبیعی در واقع همان گرگ صفتی که انسان بدون انبیا پیدا می‌کند که به تعبیر حضرت امام ایشان می‌فرمودند این کفار درست است علیه شما جمع شدند ولی بدانید این‌ها حقیقتاً مثل گرگ‌هایی که شب‌ها روی هم می‌خوابند یکی از آن‌ها غفلت کنند بقیه او را میدَرند. می‌گوید این صفت صفتی است که طبیعت به ما داده است و درست هم هست و بازار اینطوری درست می‌شود. یعنی در واقع با رحمت و ایثار و مواسات اصلاً روابط اقتصادی و روابط اجتماعی شروع نمی‌شود. این‌ها را باید ببریم یک جایی یک گوشه‌ای به آن بدهیم یک صندوق خیریه درست کنیم مال آنجاست. بیخودی به آن پر و بال بدهید اصلاً روابط شما به هم می‌ریزد در صورتی که اتفاقا در روایات ما یک جنس روابط ديگری دارد که البته بحث‌های جدی دارد من این حرفها را الان به عنوان یک سرخط‌هایی من خدمت عزیزان دارم عرض می‌کنم. ولی این بحث خیلی بحث مهمی است، یک نکته‌ای را بگویم خدمت شما به شدت از این حذر می‌کنم که بحثی را بگویم که آخر آن بخواهیم به مخاطبین خودمان مدام بگوییم که آقا به هم رسیدگی کنید، یکی نیاز مالی دارد فلان کنید آقا این جنس بحث‌ها را گفتند بزرگان دیگه تکرار مکررات است. اگر می‌بینیم یک جایی این جنس بحث‌ها یا انجام نمی‌شود یا عمق ندارد یا پختگی ندارد، آداب آن رعایت نمی‌شود چون ما به یک معنا حداقل از جهت معرفتی یک ضعف جدی داریم حالا دیگر در ساحت عرض کنم اقدام انسان و تسلیم شدن انسان در مقابل دستورات اهل بیت و اینکه منطق زندگی مان را ببریم تو این فضا و با آن زندگی کنیم این دیگر بحث دیگری خواهد شد.

آقای شریعتی: آن روایتی که می‌خواستید بخوانید چی؟ روایاتی که گفتید از صدر اسلام این روایات بوده و ثابت می‌کند

حجت‌ الاسلام شریفیان: بله حالا این را بعدا آرام آرام می‌بینیم که اصلاً اهل بیت حقیقت تشیع را به این گره زدند حالا من بعد روایت آن را خواهم خواند که اصلاً این جنس روایات، در بعضی از روایات خیلی تعبیر عجیب است آقای شریعتی حضرت فرمودند این جنس روابط بین شما نیست اخوت حالا من تعبیر می‌کنم، این اخوت ایمانی بین شما دیده نمی‌شود؟ پس چطور آرزوی ظهور می‌کنید شما؟ ما گاهی خیال کردیم این اتفاقات مال بعد از ظهور است من تحلیلم این نیست ولی حضرت دارند می‌گویند هر چی این جنس روابط بین شما بیشتر شد بفهمید به ظهور دارید نزدیک میشوید. حالا من بعدا روایات را می‌خوانم می‌بینید.

آقای شریعتی: یعنی بالاخره باید این یک پارچگی اتفاق بیفتد.

حجت الاسلام شریفیان: یعنی آرام آرام تازه دارید می‌فهمید حضرت بیایند چه کارهایی می‌خواهند بکنند. ما اگر یک مقداری از آن جنس

کاری که حضرت می‌خواهند بکنند شروع نکنیم حضرت بخواهند ما را از صفر یک دفعه برسانند به 100؟ اگر ما آرام آرام این منطق در ما جاری نشود، این جنس روابط بین مؤمنین ایجاد نشود می‌خواهیم یک دفعه حضرت همه‌ی ما را برادر کنند؟ بعد حالا می‌بینیم در روایت می‌گوید وقتی برادر شدی حالا حقوق اخوان می‌آید رساله‌ی حقوق حضرت چیست؟ این حقوق سنگینی که در بعضی از روایات اهل بیت گفتند بعضی‌های آن‌ها نگوییم به شما بروید بگذارید نگوییم.

آقای شریعتی: از پس آن بر نمی‌آیید.

حجت الاسلام شریفیان: از بس سنگین است. حالا بعدا آرام آرام روایات را می‌خوانیم می‌بینیم.

این را حالا به عنوان نکات مقدماتی می‌خواستم عرض کنم یک مقداری احساس کنیم ما در این مسئله خیلی جای کار داریم من چقدر مثال عرفی برای این مسئله برای شما بزنم آقای شریعتی که آدم‌ها می‌آیند برادر، خواهر، دوستان، هیئتی نسبت‌هایی باهم دارند و همه‌ی آن‌ها محب امیرالمؤمنین هستند متعلق به دستگاه نبی اکرم هستند، یک حرفهایی می‌زنند که دور از منطق اهل بیت است. می‌گویند آقا یک اتفاقی افتاده است نباید ما یک جایی عفو کنیم، صَفح داشته باشیم؟ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا ، ولیَغفروا غفران داشته باشیم نسبت به هم. توصیه‌هایی که قرآن در روایات به ما کرده است می‌گوید حاج آقا من نمی‌توانم یادم برود این چیکار کرد با من. من یک جمله بگویم گاهی اوقات آنی که نمی‌گذارد یادت برود شیطان است گاهی اوقات دیدید می‌گوید من فراموش نمی‌کنم کی نمی‌گذارد فراموش کنیم؟ ما مجال می‌دهیم یک کسی بیاید تصویرهایی را در ذهن ما ردیف کند، خیال می‌کنیم این‌ها مال خودم است هیچ وقت من فراموش نمی‌کنم. نبی اکرم قاتل حمزه وحشی معروف بوده به وحشی، وحشی قاتل حمزه بعد از فتح مکه اسلام آورد و حضرت اسلام او را قبول کرد و دارد می‌آورد در خانواده‌ی خودش حالا به ایمان رسید یا نرسید یک حرف دیگری است ولی دارد راهش می‌دهد به سمت ایمان. ما حالا این را بعدا بحث خواهیم کرد که بین اسلام و ایمان فرق است، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» که در سوره‌ی حجرات فرموده است بعد هم انتهای سوره می‌گوید «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا» اعرابی‌ها آمدند گفتند ما هم ایمان آوردیم قرآن فرموده است «قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا» هنوز شما ایمان نیاوردید،  «وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا» بگویید ما اسلام آوردیم اینطوری هم نیست که هر کی یک شهادتین گفت نبی اکرم اجازه داده باشد که این جزو خانواده‌ی من است مسلمان، هنوز مؤمن اخوت بین مؤمنین است، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» بله این درست است ولی به هر حال در روایات اسلام و ایمان می‌گوید ایمان ورود به مسجد الحرام است، ورود به محیط مسجد الحرام است و اسلام مثل ورود به مکه است بالاخره کسی بخواهد وارد مسجد الحرام بشود باید از مکه وارد بشود. و حضرت یک دایره‌ی بزرگی را فراهم می‌کنند به اسم اسلام و بعد این‌ها را آرام آرام می‌آورند وارد وادی ایمان می‌کنند.

آقای شریعتی: به خدا نزدیکشان می‌کنند.

حجت الاسلام شريفيان: که در همان آیه فرمود «وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ» ایمان جایش قلب است، اسلام نه اسلام وقتی که وارد قلبت حالا به تعبیر من وارد قلب تو شد به آن می‌گویند مؤمن. گاهی اوقات ما یک چیزی را می‌پذیریم شهادتین می‌گوییم ولی هنوز قلبت درگیر است متعلق شدی به آن حقیقت که به تو بگویند مؤمن بعد آن تعلق انسان که انسان را کرد مؤمن آرام آرام من را به برادر مؤمنم متعلق می‌کند. حب من که در روایات گاهی اوقات ایمان به حب تفسیر شده است ما را به دستگاه الهی، به اهل بیت متصل می‌کند از طریق امام آن حب من را محب نسبت به برادرم می‌کند. سلمان فقط امیرالمؤمنین را دوست ندارد حب نسبت به امیرالمومنین او را محب ابوذر می‌کند. حالا این دیگر یک مقداری بحث حب است حالا این را بعد عرض خواهم کرد که چطور می‌شود که ورود به وادی ایمان از آن اخوت ایمانی متولد می‌شود. تعلق به او تعلق به دیگری برای من ایجاد کرده است، تعلق به امیرالمؤمنین تعلق به بقیه‌ی محبین امیرالمؤمنین برای من ایجاد می‌کند. که از درجات بزرگ انسان است کسانی که در محور امیرالمؤمنین همدیگر را دوست داشته باشند. به آن‌ها می‌گویند مُتَحابون کسانی که حب‌های دو طرفه دارند ولی محور دارد آن حب آن هم امیرالمؤمنین است، آن نبی اکرم است، دستگاه و جریان ولایت الهیه است. این‌ها حالا به عنوان مقدمه عرض کردم، نکته‌ای که می‌خواهم خدمت عزیزان به عنوان نکته‌ی اول عرض کنم همین آیه‌ی شریفه ای است که در سوره‌ی مبارکه‌ی حجرات است من آیه را بخوانم و ترجمه‌ای عرض کنم بعد چند تا نکته تقدیم بزرگواران کنم. در سوره‌ی مبارکه‌ی حجرات که ما الان بحثمان هم اصلاً تفسیر سوره‌ی حجرات نیست، سوره‌ی حجرات یک سوره‌ی پر دامنه‌ای خودش دارد ولی این مسئله در سوره‌ی مبارکه‌ی حجرات به طور خاص به آن پرداخته شده است.

یعنی کسی اگر می‌خواهد از جنس بحث‌های روابط ایمانی و نسبت بین مؤمنین و فلان بحث بکند یکی از جاهایی که باید حتماً ببیند سوره‌ی حجرات است این آیه‌ی کلیدی که «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» مال همین جاست. در آیات بعد که حالا بعضی‌ها حالا ما به نظرمان کم گذاشتن در حق سوره‌ی حجرات است، آدابی که بین مؤمنین در سوره ذکر شده است به عنوان بحث‌های اخلاقی مطرح می‌کنند مثلاً سوره‌ی حجرات را فرموده است که سوءظن نداشته باشید، و لا تجسسوا تجسس نکنید در احوالات برادر مؤمن خودتان.

آقای شریعتی: همه را اخلاقی می‌بینیم غالباً.

حجت الاسلام شریفیان: اخلاق هم هست ما منکر اخلاق نیستیم ولی ما گاهی اوقات اخلاق را یک مشت امور پراکنده که حالا این هم داشته باش.

آقای شریعتی: بود بود نبود نبود خیلی مهم نیست.

حجت الاسلام شریفیان: ببینید یک نظامی هم ندارد این اخلاق، این اخلاق برای چیست؟ قرار است چیکار کند؟ میدانید عرضم کجاست ما گاهی اوقات یک چیزهایی پراکنده است نمی‌فهمیم این خانواده را داشته جمع میکرده است، توصیه‌های پدر و مادرمان را نسبت به ما متوجه نمی‌شویم، حضرت داشته این خانواده را شکل می‌داده، داشته شماها را به هم متصل می‌کرده است، داشته ضعف‌های شما را جبران می‌کرده است. وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ این یک اتصالی می‌خواهد ما باهم تواصی کنیم من اگر هیچ ارتباطی با او ندارم چطور میتوانم دلم بسوزد برای او، اصلاً دلسوز او نیستم، برای چی من باید هزینه‌ی امر به معروف و نهی از منکر را به دوش بخرم؟ چرا حاضر نیستم آن هزینه را بکنم برای داداش خودم حاضر هستم این کار را بکنم اما اگر بگویم مؤمن برادرت هست حاضر نیستم چون روابط اخوت را نفهمیدم و دلم نمی‌سوزد برای داداشم. چطور من برای داداش خونیم دلم بسوزد؟ هزینه می‌کنم، باری به دوش می‌کشم، برای اینکه روابطم را حفظ کنم و برادرم را کمک کنم اصلاً جلو رفتن او را جلو رفتن خودم می‌دانم. همین نسبت را در روابط ایمانی مان می‌توانیم ببینیم؟ این توصیه‌ها پراکنده نیست‌ها این حفظ روابط ایمانی ما بوده است اصلاً این‌ها به تعبیر ما می‌گوید شما یک کاروان راه می‌اندازید بروید سفر این جنس روابط شما هست که این قافله را به مقصد می‌رساند. ما هم دیگر را ول کنیم، رزق را تقسیم نکنیم، دست هم را نگیریم، آن قافله به مقصد می‌رسد؟ کلی تلفات می‌دهد. قافله را که امیرالمؤمنین می‌رساند ولی آسیب می‌بیند این خانواده من حالا مدام این تعبیر را دارم تکرار می‌کنم برای اینکه به این مسئله اینطوری نگاه کنید جنس روابط خانوادگی‌تان را ببینید و بفهمید ببرید در روابط ایمانی خودتان تعریف کنید خیلی بحث دقیقی است

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۰ ».

یعنی مراقب باشید مراقب روابط خودتان باشید اصلاح کنید. این بحثی که ما الان شروع کردیم یک گوشه‌ای از شاید از اصلاح ما باشد باید اصلاح کنیم. ما جدا افتادیم اصلاً، آقای شریعتی خانواده می‌آید پیش ما می‌گوید حاج آقا بچه‌ی ما مدرسه که فلان، می‌گویم آقا جمعی هم دارید شما؟ یک جمع ایمانی هم دارید؟ پدر و مادر می‌آیند می‌گویند برای دخترمان خیلی خواستگار نیست می‌گویم یک جمعی هم دارید شما؟ نه بچه‌ی تو کجا بزرگ شده است؟ هم بازی بچه‌ی تو کیست؟ کی این جمع را باید درست کند؟ میخواهید بسپارید به آموزش و پرورش؟ اینطوری؟ شدنی است واقعاً این؟ با دوتا فامیل خونی که گاهی اوقات این هم آرام آرام دارد کمرنگ می‌شود که ممکن است تناسب آن با شما کم باشد این جنس روابط خانوادگی برای بچه‌ی شما ممکن است کم باشد، تو باید خانوداه درست کنی برای بچه‌ی خودت نه شما امیرالمؤمنین درست کرده است. تو فقط گوش کن، اجازه بده این اخوت شکل بگیرد، اجازه بده این اخوت پر و بال بگیرد. بچه‌ی ما هم‌بازی‌هایی از جنس ایمان نداشته است من و شما اگر یک جمعی داشته باشیم که باهم روابط داریم و رفت و آمد می‌کنیم، باهم مسافرت می‌کنیم، باهم تفریح می‌کنیم ولی جنس آن جنس ایمان است، جنس آن بر محور امیرالمومنین شکل گرفته است. خب بچه‌های من هم هم‌بازی‌های این جنسی پیدا می‌کنند. ما می‌توانیم دست بچه‌هایمان را ببندیم؟ خیر، بچه‌ی من حتماً یک جاهایی جمع‌های دیگر را هم خواهد دید، یک جمع دیگری به او نشان بده به بچه‌ی خودت بذار بین جمع‌ها انتخاب کند.

آقای شریعتی: همان مقایسه اینجا شکل بگیرد.

حجت الاسلام شریفیان: بگذار ببیند که اینجا هم یک تفریحات جنس خودش را دارد، سفر دارند، این‌ها مسافرت می‌روند، این‌ها هم روابط دارند، این‌ها هم شوخی دارند می‌گویند و می‌خندند ولی در آن تحقیر انبیا نیست، در آن مسخره کردن دین نیست، در آن تعلق به امیرالمؤمنین است، بر محور روضه‌ی امام حسین شکل می‌گیرد. اجازه بدهید این شکل بگیرد بعد نیایید بگویید خواستگار نیست برای دختر من، خودمان نمی‌خواهیم این روابط را داشته باشیم.

دخترم تک می‌افتد، پسرم تک می‌افتد و تک می‌افتد اذیت می‌شود.

آقای شریعتی: احساس می‌کنیم در یک جزیره‌ای تنها زندگی کردن خودش یک هنر است یعنی من تنها از پس خودم بر می‌آیم اصلاً نمی‌خواهم ارتباطی داشته باشم.

حجت الاسلام شریفیان: واقعاً باطن این جنس فکر همین است که شما می‌گویید البته به همه‌ی ما بگوییم قبول داریم که نه اینطوری نیست. ولی عملاً حاضر نیستیم تن به این بدهیم حالا من یک مقداری دارم سفت می‌گویم این را به خاطر اینکه خیلی ما آسیب می‌خوریم از این جمع من باز می‌گویم به عنوان حالا نکته‌ی مقدماتی دارم تأکید میکنم من حذر میکنم از اینکه چهار تا بحث اخلاقی صرف بهتون بگویم، از این جنس بحث‌ها دوستان جاهای مختلف دیدند و شنیدند نه این آن نیست.

آقای شریعتی: پی یک بنا را محکم کنید.

حجت الاسلام شریفیان: خیلی بحث مهمی است این، چرا نبی اکرم ابتدای مدینه عقد اخوت خواند؟

آقای شریعتی: چون می‌خواست جامعه شکل بگیرد.

حجت الاسلام شریفیان: داشت یک جامعه شکل میداد. حالا میدانید آن عقد اخوت هم یک عقد اخوت عام داریم یک عقد اخوت‌های خاص داریم که شبیه‌ها را حضرت باهم عقد اخوت می‌خواند، ابوذر سلمان. وجود مقدس امیرالمؤمنین فرمودند یا رسول الله برای من برادری انتخاب نمی‌کنید؟ حضرت فرمودند شما که برادر خودم هستید. یعنی به یک معنا حالا دیگر دارم یک اشاره‌ای می‌کنم یک روابط تو در توی اخوت شکل می‌گیرد، طبیعی است که من با کسی که درجه‌ی ایمانش به من نزدیک‌تر است یک روابط سنگین‌تر و وسیع تری برقرار میکنم این درست است ولی آن روابط عام را نمی‌توانید از آن بگذرید. تا یک ایرادی در این دیدم نه این یک درجه ایمان از من پایین‌تر است زود روابطمان را دور کنیم از هم. تا یک ایراد از کسی می‌بینم نه ما با این‌ها راحت نیستیم حالا می‌خوانیم روایات را عین همین بحث‌ها در روایات هست همین حرفها را عده‌ای به اهل بیت زدند که حالا فلان قوم از شیعیان شما مثلاً یک چیزهایی دارند. داشته باشند مگر شما یک چیزهایی ندارید؟ خوب است من رابطه‌ام را با تو قطع کنم؟ خوب است آن کسی که پدری دارد می‌کند برای شما امام است بگوید آقا تو نسبتی با من نداری. ما روابط برای همین است که دست هم را بگیریم. حالا تو این آیات همین است شروع می‌کند از این بحث‌ها گفتن، لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مسخره کردن برادر، خودت را داری مسخره میکنی. تا حالا به ذهن ما رسیده بچه‌هایم را مسخره کنم؟ نه چرا؟ چون متعلق می‌دانم به خودم قسمتی از وجود من است. چطور ما یک دفعه می‌بینیم در یک جمع دینی شوخی می‌کنند باهم ولی یک جایی روحش مسخره کردن هم است به اسم شوخی، می‌خندد ولی آن کسی که خودش هم خندیده است ته دلش ناراحت شده است.

لا يَسْخَرْ قَوْمٌ،  وَلَا تَلْمِزُوا تلمز نکنید تحقیر نکنید همدیگر را، نشکون برادرت را. وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ آرام آرام لقب می‌گذاریم روی هم گاهی اوقات ما همدیگر را مسخره می‌کنیم گاهی اوقات اصلاً یک خاندان را می‌شوریم می‌گذاریم کنار، یک لقب برای یک کسی ایجاد می‌کنیم تا ذریه او این لقب برایش می‌ماند. این‌ها را ما خیلی ساده به آن نگاه می‌کنیم. خانواده‌ی حضرت را پاشوندیم با این کار. فرمود یا ایها الذین آمنو اجتنبوا کثیراً مِن الظّن سوءظن نداشته باش به برادر مؤمن خودت، وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ» ، تجسس نکن، دنبال نکن عیب او را بفهمی به چه درد تو می‌خورد. حالا فهمیدی؟ وَلَا يَغْتَبْ افشا نکن.

 «أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا» گوشت برادر میت آدم می‌خورد، قرآن ببینید چطوری دارد از روابط ما بحث می‌کند.

آقای شریعتی: و این‌ها همان اصلاحاتی است که قرآن بنا است در جامعه شکل بدهد و پیکره‌ی این جامعه را خوش بتراشد.

بسیار خب خیلی از شما ممنونم نکته‌های خوبی را شنيديم اساسی که شاید کمتر به آن توجه کرده بودیم و به نظرم همین‌ها هست که جامعه را می‌سازد و روابط ما را شکل می‌دهد و به تعبیر مرحوم حضرت آقای صفائی اگر اینطوری شد ما در جدایی‌هایمان هم جمع هستیم وقتی حول محور امیرالمؤمنین شدیم برخلاف بقیه‌ای که در جمع‌هایشان هم جدا هستند ما در جدایی‌هایمان هم جمع هستیم. این بحث را ان‌شاءالله ادامه خواهیم داد از محضر حاج آقای شریفیان عزیز بهره‌مند خواهیم شد.

دعا کنید.

حجت الاسلام شریفیان: خدایا به آبروی محمد و آل محمد، به آبروی این ماه عزیز که از شئون ولایت امیرالمؤمنین است قلبهای ما، دل‌های ما را روز به روز به هم نزدیک‌تر بگردان.

آقای شریعتی: الهی آمین.

حجت الاسلام شریفیان: و خدایا به آبروی امیرالمؤمنین و به دعای حضرت روابط اخوت ایمانی را بین ما ساری و جاری بگردان.

آقای شریعتی: الهی آمین.

خیلی از شما ممنون و متشکرم خیلی خوش آمدید. مشتاقیم هفته‌ی آینده زودتر از راه برسد و ادامه‌ی فرمایشات شما را بشنویم.

خیلی ممنونم از توجه و همراهی شما برای قربانی ماه رجب همچنان فرصت هست به عشق امیرالمؤمنین ان‌شاءالله این اتفاق مبارک در این ماه هم همچون ماه‌های گذشته رقم بخورد.

حسن ختام برنامه‌ی امروز ما آیات نورانی صفحه‌ی 438 قرآن کریم خواهد بود آیات 31 تا 38 سوره‌ی مبارکه‌ی فاطر را بشنوید تا فردا که با حضور حاج آقای فرحزاد به شما سلامی دوباره خواهیم کرد.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.