آقای شریعتی: ان شاءالله، باز هم این ضایعه را خدمت همه ی مردم عزیز و نازنین بیت معظم و مکرم ایشان، همه ی شاگردان و ارادتمندان ایشان، مردم شریف قم، مردم گلپایگان تسلیت عرض می کنیم و ان شاءالله که مشمول دعای ایشان هم بشویم تک تک ما ان شاءالله.
در خدمت شما هستیم و بحث شما را خواهیم شنید.
حجت الاسلام تراشیون: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمدلله رب العالمین، درود می فرستم بر نبی مکرم اسلام و اهل بیت آن پیامبر بزرگوار. عرض ادب و احترام هم داریم به محضر ولی نعمتمان حضرت ولی عصر روحی و ارواح العالمین. اگر اجازه بفرمایید مطلع بحث و آغاز بحث را از یک خاطره ای که محضر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی بودم بیان کنم.
آقای شریعتی: چقدر خوب چی از این بهتر. حجت الاسلام تراشیون: زمانی توفیق بود ما برای همین مباحث تربیتی خدمت مرحوم حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی رسیده بودیم که رهنمودهایی را ایشان بفرمایند، توصیه هایی را در عرصه ی خانواده و تربیت بیان بکنند.
یکی از نکاتی که ایشان خیلی به جد مصّر بودند می فرمودند که امروز ما باید کاری بکنیم که مادران بتوانند در آن جایگاه حقیقی خودشان در تربیت قرار بگیرند. بعد تعابیری را به کار می بردند که این نسل یک نسلی است که واقعاً آدم پا کار می خواهد برای تربیتش و ما باید سطح دانش و آگاهی مادران را در این زمینه بالا ببریم. بعد از فرمایش ایشان ما همان سال در شهر قم یک طراحی کردیم که یک دوره های کوتاه مدتی برای مادران داشته باشیم در حوزه ی تربیت دینی فرزندان و چند دوره ای برگزار کردیم و اولین گروه های آن را هم باز مظهر ایشان بودیم خدمت حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی، خیلی خوشحال شدند و البته همان جا هم باز یک نکته ی دقیقی را فرمودند که حالا این دوره ها منجر به این نشود که مادران از اصل تربیت دوباره غافل بشوند.
آقای شریعتی: از اونجا جا بمانند و باز بمانند.
حجت الاسلام تراشیون: بله، اینقدر بیایند در فضاهای بیرونی که و خودشان هم وقتی در خاطراتشان که خاطراتی که خودشان بیان کردند شفاهاً می فرمایند تعبیر زیبایی را درباره ی جایگاه مادر دارند چون می فرمایند مادر من یک مادر عالمه ای بود، مادر عابده ای بود اهل عبادت بود، علم خوبی داشت ایشان و می فرمودند اگر مادرم نبود نمی دانم الان در این جایگاه بودم یا نه. و می گفتند مادر بنده خیلی مصّر بود در تربیت ما، توجه داشت به تربیت ما و نکاتی را بیان می فرمودند. و می فرمودند حتی ما سن کم بودیم ما را برای احیا می بردند برای شب های قدر حتی زمینه ای را فراهم می کردند ما آن نمازهای هزار قل هو الله صد رکعت را بخوانیم، یعنی زمینه ای را فراهم می کردند و می گفتند خیلی اهتمام به تربیت ما این مادر بزرگوار داشت. و این نشان می دهد که واقعاً نقش و جایگاه مادر در تربیت واقعاً یک نقش بی بدیلی است. چرا در آموزه های دینی و اسلامی هم ما نگاه می کنیم می بینیم که مادران را به آن ها همچون جایگاه ویژه ای دادند. یک تعبیری باز مرحوم شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه دارند که می فرمایند اصلاً خانم ها مذهبی تر و عبادی تر هستند.
آقای شریعتی: مقید تر و متعبد تر هستند.
حجت الاسلام تراشیون: بله و دقيقاً همین عاملی است که اگر فرزندی کنار این مادر قرار بگیرد براساس آن الگوی رفتاری و عملی مادر می تواند مسیر بندگی را به خوبی طی بکند. و ما وقتی بزرگان دینی را نگاه می کنیم، حالا من جمله مرحوم حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی که خب می بینیم اینقدر شخصیت ارزشمند دینی، مذهبی، اعتقادی، ولایی بودن این ها همه را مرهون مادر می دانند. یعنی می گویند اگر آن مادر نبود معلوم نبود من اینجا باشم. و لذا من دوتا توصیه دارم حالا می خواهم این جمع بندی را محضر بینندگان خوبمان با این دو نکته بیان بکنم. نکته ی اول اینکه مادران ما واقعاً قدر مادریت خودشان را بدانند یعنی با هیچی این را معاوضه نکنند. یعنی بدانند این نقش مادر بودن یک نقشی است که هدیه ی خداوند است به بانوان مکرمه و محترمه ی ما. و این جایگاه را با هیچ چیزی سعی بکنند عوض نکنند و نکته ی دوم اینکه جهت دهی مادری را بیاورند در جهت دهی تربیتی فرزندانشان یعنی مادر بالاخره ساحت های مختلفی دارد، بخش های مختلفی دارد مادر. یک وقت آن مادری هم که مراقب خورد و خوراک فرزندش را دارد مادریت خودش را انجام می دهد، مادری که مراقب رخت و لباس فرزندش است دارد مادریت خودش را انجام می دهد و آن ساحت های از ساحت های مادریت است.
ولی مادر دقت بکند که این ها همه مقدمه باید باشد برای آن تربیت اصلی یعنی عین این است که ما داریم بچه را بالاخره سر و ظاهرش را آماده می کنیم که تازه کار را شروع کنیم و انشاءالله این جایگاه را بدانیم و به آن توجه کنیم و اگر این بشود ان شاءالله اولین کسانی که می بینیم لذت می برند همین پدر و مادر هستند وقتی ببینند فرزندان خوبی تربیت می کنند واقعاً می بینید که انگار که یک سبک بالی را به آن ها می آورد.
آقای شریعتی: آن باری که روی دوش آن ها بوده است بله راحت به زمین می گذارند.
حجت الاسلام تراشیون: بله، برداشته می شود و بعد دیگر آن فرزند خوب جناب آقای شریعتی عزیز بارهایی را هم از دوش پدر و مادر برمی دارد و کمک حال آن ها می شود هم در دنیا هم در آخرت. لذا این فرزندان ما یک بالاخره حسنات جاریه ای هستند اگر خوب تربیت بشوند باز درود می فرستیم برروح بزرگ آن مرحوم مرجع عالیقدر امیدواریم ان شاءالله ما حق شناس زحمات علما باشیم یعنی واقعاً جهد و تلاش زیادی کردند که بتوانند مسیر بندگی را برای ماها هموار بکنند ان شاءالله با تأسی با آن ها به کلامشان خصوصاً این وجود مبارک خب محقق خوبی هم بودند.
آقای شریعتی: آثار فراوان و ارزشمندی.
حجت الاسلام تراشیون: بله، با ساحت های مختلف و من یادم هست حالا ما خودمان اوایل طلبگی شاید اولین آشناییتی که با ایشان داشتیم آن زمان هنوز ایشان مرجع تقلید نبودند با کتبی بود که ایشان درباره ی حضرت ولی عصر نگاشته بودند.
آقای شریعتی: منتخب الاثر.
حجت الاسلام تراشیون: بله و این یک اثر خیلی فاخر و ارزشمندی بود، روحشان شاد باشد ان شاءالله با انبیا و اولیاء محشور باشند ان شاءالله.
آقای شریعتی: ان شاءالله و چقدر این دنیا و زمانه باید بگردد تا یک شخصیتی مثل ایشان تحویل جامعه بدهد.
حجت الاسلام تراشیون: بله همینطور هست.
آقای شریعتی: و آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست،
عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی.
خیلی خوب بحث شما را بشنویم حاج آقای تراشیون خیلی مقدمه و خاطره ی خوبی بود الحمدلله و پر نکته.
حجت الاسلام تراشیون: بله. اما در ادامه بحث هفته ی گذشته گفتیم که یک سری موانعی هم ممکن است برای ارتباط بین زن و مرد در محیط خانه شکل بگیرد که ما این موانع را خوب است بشناسیم به دو مانع اشاره کردیم. اولی گفتیم که وابستگی به رسانه ها در محیط خانه می تواند خدایی نکرده عاملی بشود برای اینکه زن و مرد اونطوری که باید و شاید به یکدیگر توجه نکنند و نیازهای یکدیگر را آن انتظارات یکدیگر را وقتی هم می گوییم انتظار انتظارات منطقی را می گوییم برآورده نکنند. لذا باید رسانه باید مدیریت بشود یعنی رسانه هم یک بخشی از سبد زندگی ما است باید بیاید در جای خودش قرار بگیرد و با این دو نکته با رسانه مواجه بشویم.
یکی اینکه استفاده ی مفید از آن داشته باشیم دوم استفاده ای که به اندازه و به جا باشد. یعنی یک جاهایی هست واقعاً آدم حس می کند این ها همان موانع است. الان خانم با یک شوق و ذوقی می آید سمت همسرش می خواهد یک نکته ای را بگوید، ماجرایی اتفاق افتاده است برای شوهرش تعریف بکند می بینی آقا سریع برمی گردد می گوید حالا بذار ببینیم اینجا چی شد، این گل را زد یا نزد، این خبر چی شد، اینجای فیلم بالاخره به کجا می انجامد. این میدانید یک آب سردی است که می رزیم روی سر طرف مقابل اصلاً یخ می زند. بعد می گوییم آقا چرا کم صحبتی اتفاق می افتد؟ یک دلیل آن همین است در این ذوق زدن هاست که به دلیل اینکه ما رسانه رو مدیریت نمی کنیم نمی دانیم کی و کجا از آن استفاده بکنیم این اتفاق می افتد. من گاهی اوقات توی جلساتی که برای خانواده ها دارم می گویم فرق انسان و رسانه این است، رسانه تکرار دارد ولی انسانی که آسیب ببیند نمی توانیم یک برگشتی بزنیم بگوییم دوباره تکرار و جبرانش می کنم. سخت می شود این جبران، لذا همیشه اولویت ما باید برای فضای حقیقی قرار بدهیم نه فضای مجازی، نه فضای رسانه ای. الان اگر بچه ی من با من کار دارد اولویت اوست ولی الان دارد مهمترین خبرم پخش می شود اون را می توانم تکرارش را یک نیم ساعت یک ربع بعد ببینم و با این رسانه هایی که وجود دارد همان لحظه مراجعه بکنم به یک رسانه ی دیگری که در موازات خبرها را منتشر می کنند از اونجا ببینم این را. ولی این بچه اگر آسیب دید، شخصیت او آسیب دید نمی توانیم به راحتی این شخصیت را جبران بکنیم. من یک تعبیری حالا چون بحث فرزندان را مطرح کردم اینجا به کار ببندم و آن این است که بچه ها ویژگی آن ها این است که اگر یک آسیبی ببینند برای جبران آسیب ما باید خیلی زحمت بکشیم. مثلاً اگر یک بچه ای شخصیت او تحقیر بشود شاید سالیان سال زمان ببرد تا ما آیا بتوانیم یا نتوانیم. چند روز پیش بود یک آقایی برای بنده تعریف می کرد و می گفت من در دوران مثلاً نوجوانی ام یا کودکی ام جایی مهمانی رفته بودیم بعد دیدم که صاحب خانه حالا ایشان می گفت که حالا حواسش نبود، بود می گفت جلوی بچه ی هم سن و سال من قشنگ بشقاب گذاشتند و تعارف کردند برای من نگذاشتند. می گفت من همانجا فی المجلس آرزوی مرگ این صاحب خانه را کردم در همان جا و جلسه. یعنی آرزو کردم ان شاءالله مثلاً مرگ او را برساند از درون ها، این چیزهایی که از ذهنش خطور می کرد. بعد می گفت هنوز که هنوز هست دل من با این صاف نشده است. یعنی ببینید به این راحتی نمی شود جبران کرد وقتی یک آسیبی یک فردی می بیند. حالا ببینید ما مثلاً این بچه را به او آسیب بزنیم که حالا یک خبری را ببینیم، یک گلی را ببینیم، یک فیلمی را ببینیم او را دعوت بکنیم به سکوت به خاطر این کار ما می گوییم نه توجه کنیم. حتی ما گاهی اوقات می گوییم اولویت بین بزرگترها و بچه ها، بچه ها هستند حالا خانم دارد با خواهرش تلفنی صحبت می کند فرزندش می آید یک درخواستی دارد یک لحظه به خواهرش بگوید گوشی را یک لحظه بی زحمت نگه دارید ببینم فاطمه خانم چی می گوید حرف او را گوش کنید، بشنوید حرفش را بعد عذرخواهی کنید و ادامه مکالمه تون نه اینکه مثلاً پشت دست بزنید در دهان بچه که برو مگر نمی بینی من دارم با خواهرم صحبت می کنم یا با خالم صحبت می کنم چقدر در بی ادبی شروع می کنند او را تحقیر کردند. نه درک بکنیم که فضای حقیقی را باید در جای خودش دریابیم.
آقای شریعتی: ما خیلی جاها اولویت ها را نمی توانیم تشخیص بدهیم متأسفانه.
حجت الاسلام تراشیون: بله دقیقا هم همین است و از همین جا هم آسیب ها وارد می شود. یعنی الان من نمی دانم اولویت تلویزیون است یا همسرم هست؟ اولویت نمی دانم فضای مجازی است؟ اولویت حضور است یا مجاز است؟ مثلاً الان یک سری فرهنگ های غلطی هم جناب آقای شریعتی عزیز در جامعه ی ما دارد شکل می گیرد واقعاً دردآور است آدم نمی داند چطوری این ها را اصلاح بکند.
مثلاً شما دارید با یکی صحبت می کنید حضوری دارید صحبت می کنید تلفنش زنگ می خورد اولویت را می دهد به این، ببینید این طرف مقابل من دارد صحبت می کند با من، این الان مقابل من نشسته است این را حالا جواب ندادی یک ربع بعد زنگ میزنی یا خودمان زنگ بزنیم عذرخواهی کنیم ولی الان اولویت این فردی است که مقابل من نشسته است یعنی یک سری آداب را واقعاً ما دور شدیم از آن و به نظرم باید هم روی آن کار کرد نمی خواهم بگویم مردم مقصر هستند ما رو این زمینه ها کار نکردیم. مثلاً الان یک موقعی می بینیم اون طرف خط، می گوید آدم مؤدب آدمی است که تا زنگ زدم جواب بدهد و پیش هم می آید حالا من خودم چون خیلی سخت جواب می دهم تلفن را معمولاً اولویت را می گذارم برای افرادی که حاضر هستند و در خدمت آن ها هستم خیلی هم گاهی اوقات مثلاً می شنوم آره آقا ما زنگ زدیم انگار برای ما ارزش قائل نیستید می گویم نه بخدا برای شما هم ارزش قائل هستم ولی برای فردی که دارم صحبت می کنم بالاخره،
آقای شریعتی: او مقدم است.
حجت الاسلام تراشیون: احترامش باید رعایت بشود نمی شود این صحبت را قطع کن که حالا این تلفن را جواب بدهم.
اینکه می فرمائید اولویت ها بله گاهی اوقات حتی ما این را باید بگوییم ببینید نیازهای یک جایی فی الفور است باید به آن توجه کرد. یک پدری یک موقعی به من می گفت که آقای تراشیون من برای بچم چقدر وقت بگذارم شما به من زمان بگویید مثلاً دو ساعت خوب است؟ 3 ساعت خوب است؟ گفتم اصلاً من نمی توانم زمان بدهم نیاز بچت بعدا من مثلاً بگویم دو ساعت خوب است بروی در اتاقت بنشینی مشغول مطالعه و کارت و تلویزیون و موبایلت بشوی بچه بیاید اجازه بگیرد بابا نه الان وقتت نشده است نیم ساعت دیگه مانده است این نمی شود نیاز را باید آدم فی المجلس در همان زمانی که در آن قرار دارد.
آقای شریعتی: به اقتضای حال بسنجد.
حجت الاسلام تراشیون: بله و پاسخ بدهد اینکه حواله بدهیم که حالا در جیره ات تمام شده است، یک ساعتت تمام شده است دیگه تمام تا فردا یا برخی حتی به خانم هایشان همینطوری می گویند. برخی ممکن است مشغله های زیادی دارند، کارهای زیادی دارند در خانه هم هستند ها می گوید خانم نیم ساعت وقت من مال در بابا این چیست که می گویی، اینکه نمی شود در باید اولویتت را همسرت قرار بدی. ما در سیره ی خیلی از بزرگان دینی مان ما این را می بینیم حتی در عصر معاصر که برای خانواده شان وقتی در خانه هستند یک ارزشی قائل هستند. می گویند من وقتی با خانواده هستم دیگر با خانواده هستم نباید کارهای دیگر را حتی مرحوم حضرت امام یک موقعی به ما طلبه ها توصیه می کردند می فرمودند وارد خانه شدید دوباره دفتر و کتابتان را باز نکنید وقت بگذارید برای همسرتان. همسر کارش تمام شد ظاهرا یک تعبیر دیگر هم ایشان داشتند که یک موقع هایی صبح ها زودتر بلند بشوید، کارهای مطالعاتی تان را انجام بدهید که خانواده مشغول استراحت هستند. وقتی که هستید واقعاً با آن ها باشیم وقت بگذاریم.
آن وقت امروز می بینیم رسانه ها این مزاحمت را دارد ایجاد می کند و وارد همه ی حریم های ما هم شدند یعنی شما می بینید اتاق خواب هایمان مصون از رسانه ها نیست، اتاق نشیمن، در ماشینمان همینطور گلاب به روتون توی سرویس های بهداشتی مان هم حتی مصون نیست یعنی همه جا دیگه درگیر شدیم با این رسانه و این آرامش انسان را هم به هم می ریزد.
آقای شریعتی: و این تازه ظاهرش هست حاج آقا یعنی چقدر در روح و روانت اثر می گذارد آن یک بحث جدایی است.
حجت الاسلام تراشیون: که بعد تاثیرات آن را خانواده می بیند یعنی من یک خبری می خوانم اعصابم به هم می ریزد.
آقای شریعتی: گوشی را هم خاموش می کنم و می گذارم یک گوشه ولی تمام ذهنم درگیر است.
حجت الاسلام تراشیون: درگیر است و عصبانیتم را با خانواده ام، دلار یکم بالا و پایین می شود می بینیم من با همسرم و بچم تندی می کنم. یعنی می خواهم بگویم که این اطلاعات رسانی های آنی که برخی می گویند در جامعه که حق مردم است ولی به نظر من حق خانواده نیست یعنی به خانواده آسیب می زند. ببینید چرا قدیم ها راحت تر زندگی می کردیم؟ دلیل آن یکی این بود که هی در معرض این بمباران ها نبودیم، بمباران های خبری اطلاعاتی آدم اذیت می شود واقعاً انسان است، روح است، روان است، احساسات است دم به ساعت بخواهیم یک خبری بشنویم.
آقای شریعتی: پشت در دلمان ترافیک همه ی این اوضاع و احوال و خبرها و این ها هست.
حجت الاسلام تراشیون: بعد از اونجایی که باید باشیم و دلمان را سوق بدهیم به آن جا می مانیم نمی توانیم اونجا عمل بکنیم.
پس این وابستگی به رسانه ها می تواند یک آسیبی بزند باید مدیریت بکنیم یک گوشه ای از سبد زندگی مان قرار بدهیم. واقعاً هم مقید باشیم، امروز هم واقعاً هنر است این یعنی من بتوانم رسانه را مدیریت کنم. یک موقعی ما به خانم ها در محیط هایی که مباحث تربیتی داریم به آن ها می گویم، می گویم اگر کنترل تلویزیون دست شما بود شما بردید، اگر کنترل شما در اختيار تلویزیون بود او رسانه برنده است. من باید انتخاب بکنم مثلاً بگویم الان مثلاً ساعت 20:30 است می خواهم خبر ببینم بزنم روشن کنم و تمام هم شد خاموش کنم نه اینکه یک دور دوباره همه ی کانال ها را بروم و بیایم بالاخره یک برنامه ی مورد علاقم پیدا می کنم. بعد چی می شود؟ از زن و بچم مجبورم کم بگذارم و از شوهرم کم بذارم و بچه ها گاهی اوقات از پدر و مادر بچه های ما هم دچار این مشکل شدند. یعنی می بینید گاهی اوقات پدر می خواهد بگوید به بچه اش دو تا نان برو بخر می بیند همش مشغول به تلویزیون دیدن و سرش هم در گوشی است.
خب این یک، نکته ی دوم گفتیم سکوت در محیط خانه هم خوب نیست سکوت همیشه نگران کننده است، سکوت یعنی افکار مشوش، یعنی وقتی من ساکت می شوم در خانه حرفی نمی زنم معمولاً این سکوت ها یعنی اینکه ما افکار شناور داریم.
آقای شریعتی: ذهنم درگیر است.
حجت الاسلام تراشیون: بله، جاهای دیگر حالا یک بخشی از آن ممکن است نسبت به خود خانواده باشد یک بخشی از آن نسبت به محیط های بیرونی باشد. ولی ما می گوییم درباره ی موضوعات باید باهم صحبت بکنیم یعنی اصلاً انسان نیاز دارد به همزبان، هم دل، و ما می گوییم بهترین افراد زن و شوهرها هستند. فقط من یک خواهشی که از خانواده های محترم دارم این است که ظرفیت هایمان را در این زمینه ببریم بالا یعنی چی ظرفیت را ببریم بالا؟ یعنی وقتی طرف مقابل دارد صحبت می کند فردا بر علیه او استفاده نکنیم و گاهی اوقات اصلاً همدردی بکنیم. یک آقایی یک موقعی می گفت برای من یک مشکلی پیش آمده بود با خانمم در میان گذاشتم می گفت خانمم یک نگاهی به من کرد گفت فکر نمی کردم اینقدر ضعیف باشی. می گفت آنچنان در ذوق من زد می گفت باورتان نمی شود در این مثلاً یکی دو سال اخیر دیگه هیچی به او نمی گویم، می گویم دوباره من را تحقیر می کند. می گفت من آنجا او را محرم خودم دانستم آمدم یک درددلی با او بکنم.
آقای شریعتی: بعد در او را شکستی.
حجت الاسلام تراشیون: یعنی آمدی بر علیه خودش از آن کلام او استفاده کردی. نه واقعاً یک جایی شنونده ی خوب باشیم بذار او صحبتش را بکند و ما می گوییم این شنونده بودن یعنی یک نوع جریان سازی برای ادامه ی ارتباط کلامی در خانه. ولی شنونده ی خوبی باشیم، شنونده ی فعالی باشیم. فقط مراقب باشیم که طرف مقابل ما حس نکند ما می خواهیم بعدا این ها را خدمت شما عرض کنم که یک جایی بر علیه او استفاده کنیم. یک جایی هم واقعاً از زبان بدن طرف مقابل می شود این را حس کرد. یک جایی می بینید دقت بیشتری می کند و دارد یک محاسبه ای هم انگار در ذهنش می کند که بله یک جایی بعدا بر علیه در می خواهد نه، واقعاً زن و شوهر باید صمیمی ترین برای هم دیگه باشند، همدرد ترین برای همدیگر باشند، هم دل ترین برای همدیگه باشند. من خیلی مواقع به خانواده ها همین را می گویم که اگر زن و شوهر حرفشان را برای هم نزنند دوتا اتفاق می افتد یا می روند برای دیگران می زنند یا می ریزند در خودشان و جفتش ممکن است آسیب هایی داشته باشد. چه بهتر اینکه زن و شوهر صحبت هایشان را برای همدیگر داشته باشند. سکوت در محیط خانه پیامدهای شاید ناگواری داشته باشد خب این دو نکته را من عرض کردم اما نکته ی سومی که امروز می خواهیم عرض کنیم خود کسل بودن. ببینید اصلاً کسالت و بی رمقی و بی انگیزگی روح و روان را در یک خانواده به آن آسیب می زند.
آقای شریعتی: در خانواده می میرد.
حجت الاسلام تراشیون: روح خانه را می گیرد، آن نشاط مهم است ببینید گاهی اوقات ممکن است آدم خستگی هم داشته باشد ما قبول داریم ها قبل از این همین جا با یک بزرگواری صحبت بود گفتم ببینید آقا 7 صبح می رود شاید برخی ها حتی قبل تر در این شهرهای بزرگ که من شنیدم برای اینکه به طرح ترافیک نخورند و به ترافیک های صبحگاهی نخورند این ها ساعت 3، 4 صبح از خانه می زنند بیرون مثلاً جای پارک پیدا بکنند چند ساعتی هم در ماشین می خوابند. این می رود وارد محیط کارش می شود و غروب هم برمی گردد واقعاً خستگی وجود دارد. ولی این ها را باید مدیریت کنیم یک آقایی برای من می گفت آقای تراشیون من خیلی خسته میشوم طول روز ولی یک فرمولی را خودم پیدا کردم می گفت قبلا هم با خانواده مان صحبت کردم گفتم وقتی من وارد خانه شدم یک نیم ساعت میروم استراحت میکنم که خستگی در برود که بعدش حداقل تا 10، 11 شب می خواهم بیدار باشم با انرژی باشم. نه اینکه وارد خانه می شود از 6 که وارد شدی می خواهی تا دم رفتن برای خوابیدن هی خمیازه بکشی، خسته هستم و حوصله ندارم یعنی این اصلاً خانواده را به هم می ریزد. و لذا باید این ها را ما با یک برنامه هایی مدیریت بکنیم.
البته این ها در ساختارهای بزرگ تر هم مورد توجه باید قرار بگیرد یعنی ببینید وقتی مقام معظم رهبری در آن سند نظام خانواده اولین بند را می فرماید باید به سمت جامعه ای خانواده محور برویم. یعنی حتی ما باید یک برنامه ریزی هایی در محیط کار داشته باشیم که این فردی که در محیط کار است یک فرصتی برای استراحتی داشته باشد. حالا به تعبیر ما طلبه ها یک قیلوله ای داشته باشد، یک خواب کوتاهی و استراحت کوتاهی که هم ساعات بعد از ظهر او در محیط کارش با نشاط تر باشد و وقتی وارد خانه می شود با نشاط باشد. و امروز هم خیلی از کارشناسان این را می گویند اخیرا هم من دیدم یک پژوهشی در اروپا انجام شده بود که کسانی که میان روز یک ربع استراحت می کنند این انرژی ادامه ی طول روزشان را به دست می آورند.
آقای شریعتی: بازدهی آن ها هم بیشتر می شود .
حجت الاسلام تراشیون: بله هم در محیط کار هم در محیط خانواده.
یک مدرسه ای را من می شناسم این ها طراحی کرده بودند برای دانش آموزان همین را که قبل از اذان ظهر یک نیم ساعت به بچه ها ساعت خواب می دادند و می گفتند بچه ها واقعاً هم می خوابند و استراحت می کردند می گفتند وقتی بلند می شوند هم برای نمازشان این ها با نشاط بودند نماز ظهر و عصرشان و هم ساعت های بعد از ظهر آن ها خوب بود هم خانه می رفتند کارهایشان را انجام می دادند ساعت 9، 10 شب هم می خوابیدند. ولی بچه ها می روند خانه خسته می بینی نمازش را حوصله ندارد بخواند، از صبح بلند شده بدو بدو کرده است، خانه هم می آید حوصله تکلیف نوشتن ندارد بعد یا مجبور است بعداز ظهر بخوابد طولانی مثلاً 4 بعداز ظهر بخوابد تا 6، 7 خواب هست.
آقای شریعتی: دیگه شب خوابش نمی برد و نمی خوابد و دوباره همین چرخه ادامه پیدا می کند.
حجت الاسلام تراشیون: بله چرخه ی غلط اتفاق می افتد. باید خواب به اندازه هم باشد بعد می بینی همه جا آسیب می زند یعنی الان بچه ای که ساعت 12 شب میخوابد مثلاً در مقطع ابتدایی حتی دبیرستان این می خواهد ساعت 7 صبح، 6:30 صبح بلند شود برای نماز خواندن بلند شوند الان می بینیم به سختی بلندش می کنند می گویند چرا؟ یک تعبیری ما داریم می گوییم قسمت آخر خواب مهمترین بخش آن هست یک ساعت و نیم یعنی ما باید به گونه ای تنظیم بکنیم که او 6، 6:30 بلند می شود همه ی خوابش را کامل انجام داده باشد نه اینکه یک بخشی از آن بماند دوباره بگوییم نمازت را بخوان و برو بگیر بخواب. چه اتفاقی می افتد؟ اینجا سخت بلند می شود همش آن تیکه ی آخر خواب کیفیت آن مهم است. من معمولاً می خواهم تشبیه بکنم می گویم عین تيکه ی آخر کباب برای بچه ها هست می بیند بچه ها یک کباب می گذاری جلوی او به خوردن شروع می کند اون تيکه ی آخرش رو برداری ببین چه حس بدی به او دست می دهد این تيکه ی آخر خواب هم همین است. یعنی باید اجازه بدهیم بچه ها خواب شان کامل بشود ولی نه اینکه بگوییم نماز او قضا بشود او را باید زود بخوابانیم در زمان خودش بخوابانیم که برای نمازش بلند می شود دیگه نیازی به خواب نداشته باشد اتفاقا با نشاط هم بلند می شود، با خوشرویی و بالاخره لبخند هم بلند می شود. بچه ها عمدتاً بد عنقی می کنند دلیلش همین است یعنی یک سیکل ناقصی است که دارد در طول روز هی تکرار می شود و اتفاق می افتد.
آقای شریعتی: من از صحبت های شما فهمیدم که تمام کارهای ما، اقتصاد ما، جامعه ی ما، ادارات ما، مدارس ما همه باید در خدمت خانواده باشد یعنی باید کمک بکند که چرخ خانواده روان بچرخد و این ارتباط نزدیک تر بشود.
حجت الاسلام تراشیون: اتفاقا همین سیاست های کلی حوزه ی خانواده هم در نظام ما همین است دیگه یعنی جامعه ای خانواده محور بعد شما می بینید خود خانواده وقتی تراز آن بیاید بالا محیط کار هم راندمان می رود بالا، جامعه ی ما سالم تر یعنی شما می بینید خیلی از هنجار شکنی هایی که در سطح جامعه می بینید این ها برمی گردد به عملکرد ضعیف خانواده حتی وقتی ما می گوییم که مثلاً چرا راندمان در یک محیط شغلی کم است؟ چرا واقعاً کم است؟ یکی از علت های آن همین است یک موقعی ما هم در خدمت برخی از روسای دادگستری بودیم در مشهد من بحث خانواده اونجا مطرح می کردم یاد یک روایتی افتادم برای آن ها طرح موضوع کردم گفتم شما می بینید وقتی ما در روایات داریم قاضی اگر مثانه اش پر است نباید برود در مسند قضاوت بنشیند.
آقای شریعتی: تأثیر می گذارد.
حجت الاسلام تراشیون: تأثیر می گذارد روی قضاوت، حالا اگر قاضی شب قبلش با خانواده اش دعوایش شده است.
آقای شریعتی: دیگه ببین چه اتفاقی می افتد.
حجت الاسلام تراشیون: حالا این نمونه است ها نه فقط در قضات، پزشک همینطور، معلم همینطور، مغازه دار، یعنی شما ببینید و لذا وقتی آن خانواده رشد پیدا بکند شما ببینید در محیط اجتماعی هم ما ارکان اجتماع ما به تدریج در جایگاه های خودشان قرار می گیرند. ما واقعاً این فکر را باید بکنیم یعنی واقعاً باید برنامه ریزی کنیم ما امروز نیاز واقعاً به یک شورای عالی خانواده در کشور داریم که همه ی سطوح قانونگذاری، تمام بخش های اجرایی همه تبعیت بکنند یعنی بنشینند و فکر بکنند وضعیت موجود را بسنجند و اونجایی که قابل اصلاح است اصلاح بکنند.
آقای شریعتی: مثل این ستاد ملی کرونا یک ستاد ملی خانواده هم می خواهد.
حجت الاسلام تراشیون: بله اصلاً از اوجب واجبات است اگر نباشد ببینید همین آش و همین کاسه است یعنی ما آمار طلاق مان بالا می رود، طلاق عاطفی ما افزایش پیدا می کند، من نمی خواهم سیاه نمایی بکنم ولی حقیقت است که داریم الان حسش می کنیم. شما به 20 سال قبل برگردید در فامیل می گشتید یک دختر و پسری نمی دیدی که طلاق گرفته باشد الان نگاه میکنی یک آقایی همین چند وقت پیش به من گفت در کوچه ی ما محله ی قدیمی زندگی می کنیم ما از اول کوچه تا آخر کوچه شمردم در این مباحث خانواده ی ما شرکت می کرد، می گفت من دیدم در این کوچه
7 نفر تا حالا طلاق گرفتند پسران و دختران آن ها خب خیلی است برای کوچه که مثلاً 7 تا خانوار که دختر و پسرهایی داشتند و این ها ازدواج کردند جدا شدند.
خب دلیل آن همین است که ما اهمیت نمی دهیم امروز به شغل اهمیت میدهیم، مثلاً شما ببینید یک نمونه ی دیگه من عرض بکنم، گاهی اوقات شما می بینید خانم و آقا شاغل هستند و صبح می روند سرکار می بینیم آن بهترین ساعاتشان را در محیط شغلی خودشان و کاری شان هستند بعد آنجا خوش و بش ها را دارند بالاخره شب خوابیده و صبح پر انرژی رفته است آنجا غروب که این ها می رسند خانه هر دوتای آن ها خسته هستند کلام هم را نمی توانند برتابند. می بینی تا طرف مقابل حرفی می زند یک تندی به او می کند چرا؟ چون دوتا آدم خسته رسیدند به هم، این دیگه اون آرامش را نمی آورد این شد یک طوفان یعنی تصور کن دوتا گردباد به هم دیگه برخورد کنند چه اتفاقی می افتد؟ یعنی الان گاهی اوقات این مشکل به وجود می آید و لذا باید تدبیر بیندیشیم. حالا تا جاهای دیگر تدبیر بیندیشند خود خانواده، من مرد، یک موقع یک تدبیری بیندیشم بیایم خانه چیکار بکنم که زمانی که در خانه هستم زمان های بیشتری را با نشاط باشم در کنار خانوادم. گاهی اوقات اصلاً زن و شوهر فکر بکنند، من الان این ها را می گویم گاهی اوقات ممکن است خنده آور باشد برخی یعنی بگویند که این ها حالا چه حرفهایی است حاج آقا مثلاً چقدر رؤیایی و رمانتیک و این ها می گوید، ولی به زعم من اصلاً ما در خود خانواده نیاز به یک سری جلساتی داریم در سطوح مختلف مثلاً زن و شوهر ماهی یک بار جلسه بگیرند باهم دیگه چه اشکالی دارد که ببینیم اون ضعف هایی که در خانه حاکم است باید چیکار کرد؟ یک جایی خودمان می توانیم راهکار پیدا کنیم، یک جایی نیاز به این داریم که از یک مشاوری مشورت بگیریم، از یک فرد موفقی مشورت بگیریم برویم این کار را انجام بدهیم. مثلاً آقا می گوید نمیدونم من چرا هر روز می آیم خانه خسته هستم، کسل هستم علتش همین است. حالا چیکار باید بکنم؟ تا حالا نشستید واقعاً زن و شوهری برای این فکر بکنید؟ بعد می بینیم ما 30 سال آقا را تحمل می کنیم کسالت و خستگی او را به امید اینکه بازنشسته بشود بیاید بعد می بینیم خب اصلاً رویه تغییر کرده است این 30 سال دیگر او شکل گرفته است بازنشسته هم بشود همان است. یعنی تازه آن زمان طول روزش را هم کسل است.
آقای شریعتی: یک وقت هایی ممکن است این کسالت مثلاً با یک دوش آب گرمی یا به تعبیر شما با نیم ساعت استراحت اصلاح بشود.
حجت الاسلام تراشیون: پس فرد بیاید در آن جایگاه حقیقی خودش قرار بگیرد با همسرش، فرزندش گاهی اوقات هم خانم همینطور من خیلی مواقع به خانم ها می گویم مدیریت زمان در خانه داشته باشید. می گویند مثلاً چی؟ می گویم بعضی خانم ها می خوابند تا 10، 11 صبح حالا دور از جان بینندگان ما، بعد تازه بلند می شود در خانه کارهایش را انجام می دهد و بدو بدو می کند خب کار خانه هم کم نیست انجام می دهد تا 3، 4 یعنی او هم خسته است. بعد آقا هم که می آید دوباره با خانمی مواجه می شود که کف خانه افتاده است از خستگی با این مواجه می شود. خب مدیریت کنید یعنی من که می دانم همسرم ساعت 5 بعداز ظهر می آید مثلاً یک نیم ساعت 40 دقیقه برنامه ریزی کنم بعداز ظهر یک استراحتی بکنم که او وارد می شود با نشاط، حتی فرزندان ما. بچه ها که مدرسه میروند همینطور واقعاً برخی مادران خیلی زحمت می کشند در خانه می بینی بچه صبح می رود مدرسه این مادر بدو بدو می کند تا ظهر بعد می بینید که بچه می آید مادر خسته بچه خسته شروع می کنند به همدیگه گیر دادند چرا لباست را اینجا انداختی، چرا نمیدونم رختخوابت را جمع نکرده بودی، امروز رفتم در اتاقت جوراب کثیفت زیر تخت بود، خب آدم خسته همین می شود و نمی داند باید چطور رفتارش را مدیریت کند.
آقای شریعتی: آن جلسه ای که گفتید خیلی خوب است بنشینند باهم صحبت بکنند، هم صحبت اتفاق می افتد هم آن ریشه یابی.
حجت الاسلام تراشیون: بله. خب این هم درباره ی کسالت.
اما نکته ی چهارم آن نکته ای که باز آسیب می زند گاهی اوقات ما فرمان صادر می کنیم در خانه دائم زن و شوهر برای همدیگه انگار یک مرکز فرماندهی هستیم که باید مدام به همدیگر بگوییم در این کار را بکن و در آن کار را نکن. و این ها آسیب می زند چون میدانید انسان طبیعت او یک مقدار دوست دارد آزادمنش باشد یعنی طبیعت اولیه انسان خوب هم هست ها یعنی انسان باید تعبد او در برابر خدا باشد، در برابر کسانی که خدا دستور داده است ولی اینکه ما هی دائم به فرد بگوییم آقا این کار را بکن و آن کار را نکن این واقعاً می ریزد روح و روان آدم به هم. و لذا ما می گوییم که سعی بکنیم این را تلطیف کنیم اگر یک موقعی یک نکته ای هم می خواهیم به همسرمان بگوییم گاهی اوقات با دلیل بگوییم مثلاً بگوییم الان تلویزیون آقا زیاد داری می بینی نگوییم تلویزیون را خاموش کن در الگویی برای بچه ها.
بعد می بینید خانواده دچار معضل و مشکل می شود ولی یک موقعی می گوییم آقا مثلاً بچه ها امروز زیاد هم تلویزیون دیدند حالا این فیلم را هم بخواهند ببینند از درس و مشقشان می افتند اگر اجازه بدهید یا بچه ها بروند در اتاق برای درس خواندنشان یا شما مثلاً یک فعالیت دیگری بکنید مثلاً فلان لامپ خانه سوخته است اگر عوض بکنید.
آقای شریعتی: این هنر هم می خواهد دیگر.
حجت الاسلام تراشیون: بله، ممنونتون می شوم بعد ببینید که این مراوده ی کلامی خوب باشد یا آقا به همسرش همینطور این جملات را بیان کند. ایام دهه ی فجر هستیم من یادی بکنم از مرحوم حضرت امام همسرشان می فرمایند در خاطراتی که دارند و ظاهراً یک مصاحبه ای با ایشان درباره ی امام شده بوده است می فرمایند امام هیچ وقت به ما دستور نمی دادند. یعنی اصلاً همسرشان می گویند من یاد ندارم دستور امام داده باشند گاهی اوقات می گفتند این کار باید بشود مثلاً چه خوب است مثلاً خانه مرتب بشود، نمی گفتند برو خانه را مرتب کن یعنی غیر مستقیم آن اتفاقی که باید بیفتد را بیان می فرمودند ایشان. و این خیلی خوب است تا ما مدام بیایم مستقیم به همسرمان، به آقامون به زنمان بخواهیم دستور بدهیم.
آقای شریعتی: تازه اگر تعداد آن زیاد بشود دیگر این چاقوی امر و نهی آن بُرَندگی را ندارد.
حجت الاسلام تراشیون: بله، و اصلاً طرف مقابل ممکن است سر باز بزند، طغیان بکند، نافرمانی بکند، حتی تندی بکند چه خبرت هست. آقای شریعتی: در تربیت بچه ها هم همین است درسته؟
حجت الاسلام تراشیون: دقیقاً در بچه ها هم همین است اصلاً طبیعت انسان این است که این دستورات را نمی تواند اینطوری بپذیرد. مثلاً وقتی ماها در یک محیط صمیمی به نام خانواده هستیم حتی در اداره هم همین است ممکن است فرد انجام بدهد ولی ترسش از این است که حقوقش را یا بیرونش بکنند و این ها یعنی آنجا هم اگر ما بتوانیم بر اساس یک ارتباط عاطفی و مدیریت عاطفی کار را جلو ببریم قطعا می تواند بهتر باشد. و یک نکته ی آخری هم در این زمینه بگویم بعد اگر صلاح دانستید ادامه ی بحث را دنبال کنیم.
در فرمان دادن هم این را باید به آن توجه داشت که سعی بکنیم خیلی کارهایمان را خودمان انجام بدهیم، یک ویژگی که ما در آموزه های دینی داریم از ویژگی های انسان مؤمن بیان می کنند این است که بعضی از دیگران کم زحمت تولید می کنند، کم زحمت هستند. آدم هایی که مدام برای دیگران زحمت، آن هم زحمت های برای شخص فرد این کار را بکن، الان تشنه هستم، چایی بیاور، قند را چرا نیاوردی، لباس من را چرا نیاوردی، کفش من را چرا جفت نکردی؟ شروع بکند از این فرمان دادن ها اصلاً آزار می بیند و آن صمیمیت در محیط خانه خدشه دار می شود. پس سعی بکنیم که این ویژگی مؤمنانه را در خودمان پرورش بدهیم، برای دیگران کم زحمت درست بکنیم و کم به دیگران دستور بدهیم و خواسته هایمان را این ها را بگذاریم در مواقع ضروری. یک موقع آدم افتاده می شود، مریض می شود، نیاز به کمک دیگران دارد آن موقع سعی بکند که از آن ها این درخواست ها را داشته باشد.
آقای شریعتی: ان شاءالله خیلی از شما ممنون و متشکرم حاج آقای تراشیون خیلی سپاسگزارم از لطف و عنایت شما. ان شاءالله همه ی زندگی ها سرشار از آرامش باشد و آسایش باشد و ان شاءالله بهترین ها برای شما رقم بخورد به حول قوه ی الهی.
قربان گیری ماه رجب را از پریروز ما شروع کردیم فردا اول ماه رجب است میلاد امام باقر علیه السلام بر همه ی شما مبارک باشد ان شاءالله به عشق امیرالمؤمنین و به عشق امام باقر قربانی این ماه ان شاءالله با شکوه هرچه تمام تر *780*3131# این کد دستوری ما هست که عزیزان می توانند علاوه بر کانال و سایت مراجعه بکنند و نذورات خودشان را، هدایای خودشان را، صدقات خودشان را پرداخت بکنند که ان شاءالله خداوند از همه ی شما قبول بکند.
آیات پایانی سوره مبارکه سبأ و آیات ابتدایی سوره مبارکه فاطر را امروز خواهیم شنید صفحه 434 قرآن کریم.
سلام می کنیم به امام رئوفمان حضرت رضا علیه السلام و چهارشنبه های امام رضایی باز می گردیم با احترام همراه شما هستیم و با دل و جان در خدمت شما.
بفرمایید خواهش میکنم.
آقای شریعتی: روح حضرت آیت الله صافی گلپایگانی این مرجع فقید و بصیر ان شاءالله شاد باشد.
اگر فرصت شد ان شاءالله پایان برنامه ی امروز بخش هایی از اقامه ی نماز بر پیکر پاک و مطهر ایشان که امروز صبح در حرم حضرت کریمه اهل بیت سلام الله علیها اتفاق افتاد و اقامه شد را خدمت دوستانمان ان شاءالله پخش خواهیم کرد.
اشاره ی قرآنی را بفرمایید و بعد خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام تراشیون: در این آیه ی شریفه یک نکته ی خیلی زیبایی وجود دارد و خداوند متعال در جای جای قرآن هم این را برای ما متذکر شده است که یا ایها الناس اذکروا نعمت الله این نعمت هایی که خدا به انسان می دهد را باید انسان از آن یاد بکند بداند نعمت خدا هست. و خود این یک برکتی را در نعمت های الهی قرار می دهد. مثلاً ما غذایی که می خوریم همین شکرگزاری که می کنیم، بدانیم نعمت خدا است، سلامتی مان، راه می رویم و نفس می کشیم، می بینیم و شاید یک دلیل آن این باشد نعمت های الهی جناب آقای شریعتی جای جای عالم وجود دارد. و به این وسیله خداوند متعال می خواهد آن یاد خودش را در همه ی جای گیتی یادآوری بکند که باید وجود داشته باشد. آدم می رود مثلاً خدمت شما عرض کنم که یک میدان تره باری فقط قیمت ها را نبیند که بالا هست نعمت هایی که آنجا حضور دارد را حالا ولو نمی توانم هم بخرم ولی این جزئی از نعمت های الهی است این را یاد کنیم حتماً.
و فرزندانمان، گاهی اوقات آدم آن چیزهایی را که در طول زندگیش به برکت آن داده های الهی به دست آورده است تحصیلاتی، مدرک تحصیلی، خب حافظه ای که خدا داده است، سلامتی که خدا داده است، این ها را دائم آدم یادآوری بکند و بداند از جانب خداوند است.
و خود این روح انسان را جلا می دهد وقتی انسان به یاد خدا در همه ی آنات و لحظات باشد.
آقای شریعتی: ان شاءالله، نعمت ها را ببینیم، شاکر باشیم که ان شاءالله هم خودمان هم نعمت ها بیشتر و بیشتر و زیادتر بشود.
خیلی خوب، ما فکر می کنم 3، 4 دقیقه فرصت داریم اگر نکته ای باقی مانده است از ادامه ی فرمایشات شما مشتاق هستیم که بشنویم.
حجت الاسلام تراشیون: ما پس امروز چهار نکته را اشاره کردیم من نکته ی پنجمی را هم اشاره کنم.
سلطه گری هم در زندگی ممنوع، یعنی اصلاً ما چیزی به عنوان مردسالاری، زن سالاری، حتی شایسته سالاری در خانواده نداریم. آنچه که وجود دارد این است که هر کسی در جایگاه خودش قرار بگیرد، مرد خانه مرد خانه باشد، زن خانه زن خانه باشد، فرزندان هم فرزندان باشند و این سلطه گری ها معمولاً پشت بند آن یک ظلمی است، یک آسیبی است که ما به افرادی که پیرامون ما هست داریم وارد می کنیم. یعنی در خانواده ای که مردسالاری باشد شک نکنید آقای شریعتی در آن خانه دارد ظلم صورت می گیرد، در خانه ای که زن سالاری باشد شک نکنید ظلم صورت می گیرد حتی فرزند سالاری باشد در خانه ظلم است. پس این سلطه گری ها، این سالاربازی ها را بگذاریم کنار و سعی کنیم جای خودمان و جایگاه خودمان را بشناسیم و در آن جایگاه عملکرد خوبی را داشته باشیم.
آقای شریعتی: پدر، پدر باشد و مادر، مادر، فرزند هم فرزند.
حجت الاسلام تراشیون: بله، زن و شوهر هم زن و شوهر همدیگه باشند. قرار نیست که ما بر علیه هم دیگر طغیان کنیم، قرار نیست سلطه داشته باشیم، قرار نیست استبداد نسبت به هم،
آقای شریعتی: زور بگوییم یک جاهایی.
حجت الاسلام تراشیون: بله، و این زورگویی ها هم خیلی پر آسیب است یعنی واقعاً انسان را دلسرد می کند، بی انگیزه می کند. فرقی هم نمی کند ها، گاهی اوقات ما به بچه ی خودمان ظلم بکنیم ولی ظلمی که حس می کنیم داریم لطف می کنیم. آن بچه را باید مطابق با آن ویژگی های خودش با او معاشرت داشت و برخورد کرد و گفتگو کرد. زن را همینطور، مرد را همینطور، و بحث سلطه گری اصلاً در خانواده های ما رخت بربندد، بزرگترها هم این را توصیه کنند. مثلاً من یک بار اینجوری اینطوری نباشد که پدر خانواده مرد سالار بوده در گوش بچه ی خودش همین را بگوید.
یک جوانی می گفت ما شب عروسی مان پدرم آرام در گوش من گفت باباجون مرد وقتی وارد خانه می شود باید زنش را طوری صدا کند که چهار ستون بدن زن بلرزد. خب ببینید این غلط هست دیگه یعنی داری در از پسرت یک لولو درست میکنی.
آقای شریعتی: از ترس بلرزد؟
حجت الاسلام تراشیون: بله از ترس.
آقای شریعتی: فکر کردم از شدت محبت.
حجت الاسلام تراشیون: نه از ترس بلرزد یعنی ببینید همان سالار خودش را می خواهد انتقال بدهد به این زندگی.
آقای شریعتی: فاجعه هست این.
حجت الاسلام تراشیون: بله، ولی نتیجه چه می شود این است که یک خانواده ای را ما به هم می ریزیم، به یک خانواده ای آسیب جدی وارد می کنیم. پس سلطه گری تعطیل ان شاءالله.
آقای شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم دعا بکنید و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام تراشیون: خدایا خداوندا ارواح همه ی علمای گذشته، مراجع تقلید، خصوصاً مرحوم حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی، امام راحل، شهدا بر سر سفره ی وجود مبارک اباعبدالله الحسین علیه السلام مهمان بگردان.
آقای شریعتی: الهی آمین.
خیلی ممنون و متشکرم از شما.
امروز بدرقه ی باشکوهی از حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی در شهر قم اتفاق افتاده است، یک تشییع باشکوه و نمازی که بر پیکر ایشان خوانده شد توسط حضرت آیت الله کریمی جهرمی، بخش هایی از این نماز حسن ختام برنامه ی امروز ما خواهد بود.
برای شادی روح ایشان، شادی روح امام راحل عظیم الشان همه ی علما، همه ی اساتید، حق داران هم بر محمد و آل محمد صلوات بفرستیم و هم فاتحه ای را بخوانیم و تقدیم بکنیم.
تا فردا که ان شاءالله با حضور حاج آقای عاملی به شما سلام خواهیم کرد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.