اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1400-10-20-حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد- شرح دعای 31 صحیفه سجادیه (فضیلت توبه) و نکاتی پیرامون معرفت نفس

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. سلام علیکم و رحمۀ الله، سلام میکنم خدمت عزیزانم، خانمها و آقایان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز ما. سلام ویژه و مخصوص به همه بینندگان خوب شبکه افق، شنونده های خوب رادیو معارف که بازپخش این برنامه را میبنند و میشوند. برای همه شما آرزوی سلامت و عافیت میکنیم و انشاءالله خداوند متعال پشت و پناه شما باشد. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم خیلی خیلی خوش آمدید.

حجت الاسلام فرحزاد: خدمت شما و همه بینندگان عزیز عرض ادب و سلام مخصوص دارم و آرزو میکنم انشاءالله این عزاداریها به نحو احسن قبول باشد. خیلی از شهرها خبرهای خوبی رسیده است از این که واقعاً اجتماعات خوب، عزاداریهای خوب، ایستگاههای صلواتی و این نکته هم به من زیاد گفتند که تذکر بدهم، ایستگاههای صلواتی ما دست بوس همه آنها هستیم. ولی خواهش داریم تذکر ما را جدی بگیرند یک وقت مزاحمت، سد معبر، آلودگی صوتی نداشته باشند، بهداشت و نظافت را رعایت کنند که یک وقت مردم از مظاهر دینی زده نشوند. من باز خواهش دیگری هم دارم که همان جوری که مردم برای شهادت حضرت مجلس و نذر و خدمت میکنند واقعاً تولد حضرت زهرا هم که دو هفته دیگر هست، آن را هم سنگ تمام بگذارند و به یک روز بسنده نکنند. غیر از این که روز تکریم مادران و بانوان هست تولدهای ما کمرنگ است، انشاءالله برای تولد هم سنگ تمام بگذارند. خدا رحمت کند همه شهدا را، شهید حاج قاسم سلیمانی و همرزمان او که مظلوم هستند و کمتر نام او برده میشود و شهیدان مدافع حرم و همه شهدا و عزیزانی که در صانحه هواپیما گلهایی که پرپر شدند، خیلی از آنها نخبگان مملکت ما بودند، داغ بسیار سنگینی بود و واقعاً حق این خانواده ها ادا نشده است. دلجویی و تفقدی که باید بشود، در هر صورت هر جور که میتوانند یک دلجویی بشود که واقعاً مرحمی بر زخم و داغ سنگین اینها باشد. ما به روی همه آنها درود می فرستیم و بهشت برین را برای همه جانباختگان آرزو میکنیم و انشاءالله از خدا میخواهیم که پدر و مادرها، همسران آنها، فرزندان آنها ... یک کسی شهید می شود دل آدم خوش است که شهید شده است، ولی اینها مظلومانه بودند، و دل خوشی ندارد که جبهه رفته است و شهید شده است، مسافر بوده است، داشته می رفته و آمادگی هم برای این کار نداشته است. یعنی واقعاً حق آنها آن جوری که باید ادا نشده است. یعنی خود را جای خانوادههای آنها بگذاریم انشاءالله خدا صبر و اجر بدهد، خدا آرامش بدهد. ما دعاگوی آنها هستیم. انشاءالله بازماندگان آنها را هم خدا عاقبت بخیر کند. انشاءالله خدا همه کاستیها را جبران کند.
شریعتی: بهترینها را برای همه شما آرزو میکنیم و انشاءالله که در روزگار آمدن حضرت باشیم و تمام این تلخیها تبدیل به شیرینی بشود. در محضر صحیفه هستیم و دعای سی و یکم.
حجت الاسلام فرحزاد: یک کمی ما این دعا را اگر خدمت عزیزان طول میدهیم، که البته دعا هم طولانی هست. چون موضوع توبه هم یک موضوعی است که خیلی هم مورد نیاز هست و توبه هم مقطعی نیست، مال یک زمان و یک مکان نیست. واقعاً نیاز است، یعنی انسان هر لحظه زمین میخورد، هر لحظه هم باید توبه کند و برگردد.
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین و صل الله علی محمد و آله الطاهرین. امام سجاد (ع) عرضه میدارد: «وَ قَدْ قُلْتَ- يَا إِلَهِي- فِي مُحْكَمِ كِتَابِك‏» آیا در کتاب محکم خود فرمودید که «إِنَّكَ تَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِك‏» یعنی راه توبه را باز کردید، من توبه را از بندگان خود قبول میکنم. «وَ تَعْفُو عَنِ السَّيِّئَات‏» سیئات را عفو میکنم. «وَ تُحِبُّ التَّوَّابِينَ» توابین را دوست میدارم. یعنی واقعاً هیچ امتیازی در عالم نباشد الا این که خدا اعلام کرده است در جای جای کتاب و دعا و دعاهای آسمانی من توابین را دوست دارم. پیامبر ما فرمود: «التائب حبیب الله» یکی از مهمترین و برترین لقبهای پیامبر حبیب الله است. از خلیل بالاتر است. حبیب دو طرفه است، هم حبیب است، هم محبوب است. پیامبر خدا فرمود: «التائب حبیب الله» کسی که توبه میکند حبیب خدا میشود. از این دعا بهتر ما نداریم. بعد عرضه میدارد: «فَاقْبَلْ تَوْبَتِي كَمَا وَعَدْتَ» خدایا همان جور که وعده دادی توبه من را قبول کن. «وَ اعْفُ عَنْ سَيِّئَاتِي كَمَا ضَمِنْتَ» همان جور که به وعده ای که دادی ضمانت کردی خدایا از سیئات من عفو کن «وَ أَوْجِبْ لِي مَحَبَّتَكَ كَمَا شَرَطْتَ» خدایا به این شرطها عمل کن و بر من محبت خود را واجب کن. این از طرف خدا. از طرف من: «وَ لَكَ- يَا رَبِّ- شَرْطِي أَلَّا أَعُودَ فِي مَكْرُوهِك‏» خدایا من هم پیمان شکنی نمیکنم شرط میکنم که در گناه و معصیت تو بر نگردم. «وَ ضَمَانِي أَنْ لَا أَرْجِعَ فِي مَذْمُومِك‏» من ضمانت میکنم که چیزی که مذموم تو است و دوست نداری انجام ندهم. «وَ عَهْدِي أَنْ أَهْجُرَ جَمِيعَ مَعَاصِيك‏» عهد و پیمان من این است که از همه گناههای تو هجرت کنم. « اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِمَا عَمِلْتُ فَاغْفِرْ لِي مَا عَلِمْتَ» خدایا آن خطاهایی که کردم تو خوب میدانی پس ببخش آن چه را که میدانی، خطاهایی که کردم تو داناتر هستی از آن چه که من میدانم، پس ببخش آن چه را که میدانی. «وَ اصْرِفْنِي بِقُدْرَتِكَ إِلَى مَا أَحْبَبْت‏» به لطف و قدرت خودت من را برگردان به آن چه که محبوب تو است. یعنی گناه و معصیت نکنم. اگر عزیزان توجه داشته باشند ما اهمیت توبه را خیلی گفتیم. همین حدیثی که تائب حبیب الله است. پیامبر خدا فرمود: «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَاذَنْبَ لَه‏» کسی که توبه واقعی میکند کانه اصلاً گناه نکرده است. یعنی این قدر خدا قشنگ او را پاک میکند. گذشته ها را حتی به ملائکه میگوید که فراموش کنند. بعضی جاها است که مجرم اگر هم عفو میکنند پرونده ها بایگانی هست الان تا کد میزنند تمام پروندهها میآید و این هم به نظر من کار اشتباهی است. الان یک کسی میخواهد شاغل شود فوری سوء پیشینه میخواهند. عدم سوء پیشینه میخواهند. ممکن است کسی گناه کرده است و توبه کرده است. کسی خدای نکرده اعتیادی داشته است، خلافی داشته است دست کشیده است. این چه قانونی است که من اگر سابقه اعتیاد داشتم به من کار ندهند؟ قوانین هم باید اصلاح شود. حتی میخواهم بگویم جرمهای سنگین که کسی واقعاً 180 درجه برگشته است بگوییم شما جبهه نباید بروید، نباید بروید جهاد کنید؟ این چه حرفی است. همان که ما میگوییم بیایید جهاد کنید باید شغل هم به او بدهیم. کسب و کار هم به او بدهیم. در هر صورت توبه کننده را خدا خیلی دوست دارد. امیرالمؤمنین در کلمات قصار نهج البلاغه میفرماید خدا دو امان برای شما قرار داده است یکی وجود نازنین پیامبر خدا است که پیامبر مانع میشود عذاب نازل شود و یکی هم استغفار و توبه. یعنی استغفار موازی وجود پیامبر است. این خیلی حرف است. یعنی اینها مولی حضرت علی و آیه قرآن کنار هم گذاشته است. حضرت میفرماید خدای متعال در قرآن میفرماید «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُون‏» (انفال/33) این پیامبر به احترام شما تا وقتی که هستید من امت شما را عذاب عمومی نمیکنم. به رحمۀ للعالمین شما. بعد از شما چه؟ بعد از شما من عذاب نمیکنم مادامی که توبه و استغفار میکنند. این بشارت هم بدهم یک حدیث زیبایی دیدم پیامبر خدا فرمود «حَيَاتِي خَيْرٌ لَكُمْ وَ مَمَاتِي خَيْرٌ لَكُم‏» همه حیات من برای شما خوب است، که با شما هستم و شما را دعا میکنم و به فکر شما هستم. و بعد از مردن هم برای شما خوب است. در بعد از مردن هم پرونده شما که به من میرسد برای خوبی و حسنات شما آرزو میکنم قبول شود. برای گناه شما باز هم استغفار میکنم. یعنی جان ما به قربان این پیامبری که بعد از مردن هم میگوید من در آن عالم همیشه برای امت خود استغفار میکنم. اصلاً در دستگاه خدا نا امیدی بدترین، بدترین گناهان کبیره است. خط ناامیدی را کور کنید. خط ناامیدی در دستگاه خدا خط قرمز است. امام هشتم فرمود خدا هم مطابق گمان شما گاهی عمل میکند. یعنی بدبین باشید همان برای شما پیش میآید. خوشبین باشید همان خوش میآید. لذا خط نا امیدی که در حد کفر به خدا است مثل این که خدا را انکار میکنید به کل ببندند. امام صادق تأیید کرد لقمان به فرزند خود فرمود: فرزند اگر گناه ثقلین، چه کسی میتواند بگوید من گناه جن و انس را کردم، گناه ثقلین را کردی خدای بزرگ، خدای عظیم العفو، خدای واسع المغفره، خدای بینهایت، عفو او هم بینهایت است. خدا قدرت دارد ببخشد و جبران کنید. لذا خط ناامیدی را کور کنید. یک روایت زیبایی از مولی امیرالمؤمنین (س) به امام حسین (ع) است حضرت میفرماید «أَيْ بُنَيَّ لَا تُؤْيِسْ مُذْنِباً فَكَمْ مِنْ عَاكِفٍ عَلَى ذَنْبِهِ خُتِمَ لَهُ بِخَيْر» یعنی فرزند عزیزم هیچ وقت گناهکاری را ناامید نکن. مولی علی (ع) به امام حسین (ع) میفرماید. «فَكَمْ مِنْ عَاكِفٍ عَلَى ذَنْبِهِ» فرزندم چه بسا کسی که اعتکاف در گناه کرده است اعتکاف یعنی کسی که جایی اقامه میاندازند. کسی که پای کار گناه و معصیت است، 40 سال است، 50 سال است دارد گناه میکند. ولی «خُتِمَ لَهُ بِخَيْر»یک دفعه میبینید ورق بر میگردد خدا به او نظر کرده است تمام قبلیها را پاک میکند. و لذا هیچ وقت گناهکاری را، شما به درد نمی خورید، شما قابل اصلاح نیستید، اینها تمام ترفندهای شیطان است. از این جا ما مراحل توبه را شروع می کنیم که ارکان و مراحل توبه چیست. که این بحث خیلی مورد نیاز و بحث خوبی هم هست. حالا بنده گناهکار میخواهد برگردد و خود را پاک کند چه کار کند؟ اولین و حداقل مرحله توبه که رکن هم هست ندامت و پشیمانی است. کسی که گناه میکند میگوید کار خوبی کردم و پشیمان هم نیست اصلاً راهی به توبه ندارد. آن خمیرمایه اولیه که چراغ روشن میشود پشیمانی است. یعنی انسان حیاء کند، شرمنده بشود، خجالت بکشد، عذرخواهی کند. حتی این رکن این قدر مهم است که ما در بعضی روایات داریم «كَفَى بِالنَّدَمِ تَوْبَة» همین ندامت و پشیمانی برای توبه کردن کافی است. در واقع ریشه و ستون و پایه توبه زده شده است. یک آقایی مثال خوبی میزد. میگفت بچه شما در خانه شلوغکاری میکند یک چیز قیمتی که برای شما خیلی ارزشمند است این بچه بی احتیاطی میکند و میزند و میشکند. پدر و مادر به این بچه می گویند چرا شکستی؟ میگوید خب شکستم که شکستم چه می شود. پشیمان نیست. توجیه میکند. نه پشیمان میشود، نه عذرخواهی میکند.
آقای بهاءالدینی خاطرات ایشان خیلی قشنگ است. در ایشان خیلی رأفت و مهربانی بود. یک موقع در کوچه میرفت بچه ها زدند پای او زخمی شد فردا آمدند عذرخواهی کنند آقا فرمودند که من باید از کنار کوچه میرفتم.
یکی از رفقا میگفت یک بنده خدایی بچه خود را حسینیه آورده بود مشغول نماز بود. بچه سر و کول بالا میرفت، صفها را به هم میزد، مهر را بر میداشت میرفت آقا یک نگاهی کردند، اجمالاً این بچه یک ادب کردنی میخ واهد.
بچه ای که زده است یک چیز قیمتی را شکسته است حالا طلبکار هم هست یعنی نه پشیمان است، نه عذرخواهی میکند این اگر ادب نشود فردا کارهای بزرگ بزرگ هم میکند. این را باید از راه صحیح ادب کرد. ولی بچه زد این را شکست از جای خود نمی تواند بلند شود، شرمندگی و انفعال او را جوری گرفته است که اصلاً نمیتواند حرف بزند. این جا باید پدر و مادر او را بغل کنند، نوازش کنند، «كَفَى بِالنَّدَمِ تَوْبَة»از هر پشیمانی، پشیمانتر است. من چرا پای خود را گذاشتم، چرا این جا رفتم. ندامت خیلی مهم است. حر وقتی گفت من پشیمان هستم حضرت هیچ سوال دیگری از او نکرد. پشیمانی خیلی مهم است. این رکن توبه است.
یک بزرگی کلام بسیار زیبایی دارد میگوید هر زمین خوردنی زمین نیست، هر بالا رفتنی بالا نیست. چه بسا کسی زمین میخورد، مثل حر، آن بالا بالاها میرود. فطرس ملک یک ترک اولیای کرد، یک خطایی در یک امری کرد پر و بال او سوخت. توبه و استغفار کرد. جبرئیل امیر روی بال خود گذاشت و خدمت پیامبر خدا آورد در تولد امام حسین، فرمود خود را به گهواره امام حسین، دعای سوم شعبان است، «وَ عَاذَ فُطْرُسَ بِمَهْدِه فَنَحْنُ عَائِذُونَ بِقَبْرِه‏‏» خود را مالید پر و بال گرفت، گفت چه کسی مثل من است، من آزاد شده امام حسین هستم و خادم سیدالشهداء (ع) شد. ایشان واسطه و دربان امام حسین است. در شر گاهی خیر خوابیده است. یک بحثی در معرفت نفس داریم همین است که خیلی از شرور است که هزارها در آن خیر خوابیده است. فطرس اگر زمین نمیخورد به این جا میرسید. فرشته های دیگر نرسیدند. زمین خورد، پر و بال او سوخت و دل شکسته شد آمد دربان امام حسین شد. پس هر زمین خوردنی زمین نیست. چه بسا کسی زمین بخورد و بالا برود. حضرت آدم ترک اولی کرد «وَ عَصى‏ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى‏» (طه/121) عصیان کرد و گمراه شد. شیطان گفت از این گندم بخورید، خدا گفت نخورید. «فاجتباه ربه وصطفی» خدا او را برگزید و انتخاب کرد گفت آدم صفی الله. چرا؟ اظهار ندامت کرد. «رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرين‏» (اعراف/23) ما از حضرت آدم و یونس بالاتر هستیم. آدم صفی الله میگوید خدا غلط کردم، اشتباه کردم. «ظَلَمْنا أَنْفُسَنا» (اعراف/23) فرزند آدم باشیم، فرزند شیطان نباشیم. اگر ما را نیامرزی و رحم نکنی جزء زیانکاران هستیم. یونس پیامبر زمین خورد در شکم ماهی رفت ولی گفت «إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمين‏» (انبیاء/87) این اقرار و ندامت که رکن دوم اقرار است، آدم را به اعلی علیین هم میبرد. پس هر زمین خوردنی زمین نیست، هر بالا رفتنی، بالا نیست. شیطان شش هزار سال عبادت کرد آسمان چهارم منبر برای ملائکه گذاشته بودند منبر میرفت. شیطان از آن منبریهای درجه یک بوده است. اگر من نصایح شیطان را بیاورم یک ماه، چندین جلسه باید بگویم. الحق نصحیتهای او هم جالب است. که خدا به پیامبرها گفته است برعکس الان حرف خوب میزند، حرف او را گوش دهید. مثلاً به یک نفر رسید او شیطان را قسم داد من را 2 تا نصحیت کن. آمد به امام باقر گفت، حضرت گفت حرف درستی گفته است. شیطان گفت 2 تا نصحیت ناب برای تو میکنم. اگر میخواهی در تلاطمات دنیا به راحتی بگذری قانع و راضی باش. چشم و هم چشمی و تشریفات و تجملات و حرص و طمع تو را زمینگیر میکند. «اقْنَعْ مِنْ دُنْيَاكَ بِالْعَفَافِ وَ الْكَفَاف‏» قانع و راضی باش و به دنیا سخت نگیر و تکلف نگیر. نصحیت دوم: «وَ اسْتَعِنْ عَلَى الْآخِرَةِ بِحُبِّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ» گفت آخرت تو هم چیزی که به درد تو میخورد محبت علی بن ابی طالب (ع) است. ندیدم هیچ فرشته و پیامبری به خدا نزدیک شود الا با محبت مولی علی بن ابیطالب. این را ابلیس گفته است و این شخص نزد امام باقر (ع) آمد گفت درست است. «آمَنَ الْمَلْعُونُ بِلِسَانِهِ وَ كَفَرَ بِقَلْبِه‏» زبان او حرف درستی زده است ولی دل او عناد دارد. ما حدیث داریم که حرف خوب و حکمت را از زبان کافر هم بگیرید. در از دهان سگ هم بیفتد شما بگیرید و استفاده کنید. «انظر الی ما قال» شیطان معلم ملائکه شد اول عابد، اول ساجد، شش هزار سال عبادت، بالا رفت. هر بالا رفتنی بالا است. خدا او را یک امتحان کرد. به این آدم سجده کن. خانمی که غرور خود را نمیشکند. آقایی که غرور خود را نمیشکند. بگوید من اشتباه کردم، خطا کردم. پشیمان هستم، در اوج بلندی همین طور به قهر جهنم دارد میرود. یک وقتی از این بلندیها هم باید ترسید. هر وقتی از آدم تعریف میکنند و بالا میبرند خیلی باید حواس ما جمع باشد. حتی در امور معنوی هم آدم باید به خدا پناه ببرد.
محنت قرب ز بُعد افزون است    جگرم از محنت قرب خون است
از قرب بیشتر از بعد میترسم. چرا؟ چون در بعد امید وصال هست که من به آن برسم. در قرب یک دفعه پس گردنی بزنند و مثل شیطان آن طرف پرتم کنند. لذا ترس قرب به یک معنا بیشتر است. یک رکن اصلی توبه ندامت و پشیمانی، انفعال و شرمندگی است. اقرار هم خیلی مهم است. یعنی من قلباً پشیمان هستم، به زبان هم بگویم. آمریکا حاضر است بگوید من اشتباه کردم، اسرائیل حاضر است بگوید من اشتباه کردم؟ مسئولین ما 40 سال بعضیها اشتباه کردند، حاضر هستند بگویند؟ امام راحل فرمودند در این مسئله من اشتباه کردم. خیلی خوب است آدم بگوید اشتباه کردم. حداقل تسکین است. امام باقر (ع) فرمود: «و اللَّه لا ينجو من الذّنب إلّا من أقرّ به‏» به خدا قسم کسی از گناه نجات پیدا نمیکند الا این که به آن گناه یا خطا اقرار کند. وقتی شک دارید و اشتباه است همان موقع برگردید. مثل حر باشد، مثل شیطان نباشد. بعضیها دقیقاً به شیطان درس میدهند. این هم روایت جالبی است، خدا از ما چه میخواهد، امام صادق باز قسم میخورد، امام ها مجبور شدند به خاطر ناباوری ما قسم بخورند. «لَا وَ اللَّهِ مَا أَرَادَ اللَّهُ مِنَ النَّاسِ إِلَّا خَصْلَتَيْن‏» بندگی که خدا از ما میخواهد چیست؟ فرمود به خدا قسم خدا از بندگان خود دو چیز بیشتر نمیخواهد
1 ـ «أَنْ يُقِرُّوا لَهُ بِالنَّعِيمِ فَيَزِيدَهُم‏» خدایا شکر باران فرستادی، خدای شکر سالم هستم، داده ها را ببینیم و خدا را شکر کنیم. 50 درصد بندگی شکرگزاری به داده های خدا است و 50 درصد دیگر، «وَ بِالذُّنُوبِ فَيَغْفِرَهَا لَهُم‏» اقرار به ذنوب است که خدا او را ببخشد. در گناهها خدایا اشتباه کردم، استغفرالله توبه، و شکرگزار است. خدا میگوید بندگی تو کامل است.
برادران حضرت یوسف جزء همانهایی هستند که گناه بسیار سنگینی کردند. قطع رحم. عاق والدین. عاق والدین و قطع رحم دو گناهی است که بوی بهشت به مشام او نمیرسد. 40 سال یوسف را شکنجه دادند، پدر از گریه نابینا شد. حالا گفتند «اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئين‏» (یوسف/97) هم پدر بخشید، هم خدا بخشید. حضرت یوسف گفت حرف آن را هم نزنید من اصلاً به رخ شما هم نمی کشم. بعضیها یک میلیونیوم برادران حضرت یوسف بدی کردند ما حتی حاضر نیستیم که جواب سلام و تلفن آنها را بدهیم. خیلی یوسف بزرگ بوده است. واقعاً کرامات معنوی و جمال باطنی یوسف میلیون برابر از جمال ظاهری او بالاتر بوده است. اقرار خیلی مهم است. پس رکن مهم توبه ندامت و پشیمانی و اقرار کردن است. الان این پرونده هایی که تشکیل شده است طرف زده کشته حاضر نیست که بگوید من غلط کردم، و اشتباه کردم. میگوید او این طور کرده است، حق او بود. دو نفر تصادف میکنند هیچ کدام میگویند ما مقصر نیستیم. پس این وسط مقصر کیست. بعضی جاها برای این که فتنه بخوابد مقصر هم نیستید بگویید مقصر هستم. یک رفیقی داریم میگوید هر کجا به هم خورد برای این که چاقو در نیاورند، من را فحش ندهند، من را کتک نزنند، من میگویم ببخشید. ولو این که ممکن است او خطا کرده باشد. این ببخشید را میگویم تا یک کم فضا آرام که شد یا پلیس میآید یا او میگوید من اشتباه کردم. این ببخشید، اشتباه کردم، غلط کردم از زبان ما نیفتد.
شریعتی: انشاءالله خیلی از شما ممنون و متشکر هستم. انشاءالله همه ما به معنای واقعی کلمه اهل استغفار بشویم. استغفار مثل ماشینهای راهداری سنگین میماند که همه موانع را از سر راه بر میدارد و راه را هموار میکند. سراغ معرفت نفس برویم و ببینیم چه کاره هستیم و چه قدر خود را میشناسیم و تا کجا باید برویم.
حجت الاسلام فرحزاد: کاش خود را می شناختیم. خیلی مهم است که آدم همه چیز را ارزیابی می کند الا خودمان را. یعنی هیچ وقت خود را ترازو نمیکنیم. دو هفته قبل عرض کردم که ما در پرونده امام زمان چه نمره ای داریم. نمره خوب است، زیر ده است، بالای ده است؟ زیر صفر است؟ خیلی عالی است. اینها خیلی مهم است. خود را ارزیابی کنیم. به قول مثنوی میگوید:
جان جمله علمها این است     این که دانی من کی ام در یوم الدین
یعنی من الفقر و الغنا بعد الارض یعنی خود را به خدا عرضه میکنیم آن جا قیمت داریم، نداریم، قیمت ما کم است، زیاد است؟ امیرالمؤمنین فرمود «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ وَازِنُوهَا قَبْلَ أَنْ تُوَازَنُوا» قیامت دیگر کار از کار گذشته است. دیگر آن جا فقط جزاء است. یک نمره میدهند و میروید. ولی این جا ما میتوانیم نمره ها را کم یا زیاد کنیم. بالا و پایین کنیم. مثل حر برگردیم. این خیلی فرصت زیاد است. ما عالم امر را شرح دادیم. که عالم امر، عالم یگانگی است. عالم انس است. اصلاً آن جا حزن، اندوه، اختلاف، درگیری، زحمت، ظلمت، تاریکی نیست. خیلی رده پایین آن را آنهایی که زندگی پس از زندگی را، نزدیک مرگ را تجربه کردند همه اینها را حس کردند که همه آن نور و زیبایی و جمال است. با همه آنها که مصاحبه میکنیم از مرگ نمیترسند. همه چیز بر وفق مراد است. عالم کن فیکون است. یک بزرگی کلام قشنگی دارد، میگوید این عالم امر نمونه های آن در دنیا هست. یک جایی مثل مشاهد مشرفه میرود و حال خوبی پیدا میکند. یک موقع میبینید تمام چیزها سر جای خود است. همه چیز وفق مراد است. از خوشحالی و آرامش نمیدانید چه کار باید بکنید. با خدا انس گرفتید، با اهل بیت انس گرفتید، مجلس روضه رفتید، دعای کمیل و ندبه سبک و پاک شدید. نمونه های آن را خدا در دنیا به انسانها نشان میدهد. آن بزرگ میفرماید که نشستن در بهشت و عالم امر و عالم یگانگی را در دنیا ما باید تمرین کنیم. تمرین کنیم تا در وجود ما مستقر شود و جا باز کند. کسی که عالم امر را درک کند میبیند که تمام این عالم، نظام اتم و احسن و اکمل که اصلاً هیچ چیزی بیجا نیست. یعنی همه چیز سر جای خود است. این خیلی مهم است و یک بحث خیلی شیرینی است که یک وقت شما در یک خانه میروید میبینید همه چیز بهم ور شده است. هیچ چیز سر جای خود نیست. یک وقت در یک خانه میروید میبینید از این مهندس شما یک ایراد نمیتوانید بگیرید یا کسی که ساختمان را ساخته است یا کسی که وسایل خانه را چیده است. همه چیز سر جای خود است. آدم مؤمن واقعی، کسی که عارف به نفس خود بشود خدا آن پرده ها را کنار بزند، نه در بهشت، در همین دنیا میبینید که تمام عالم، گردشی که دارد همه چیز سر جای خود درست است. عدل را به عینه میبیند. همان دیدی که حضرت زینب پیدا کرد. «ما رأیت لجمیلا» با این که در اسارت است، عزیزان خود تکه تکه شدند و شهید شدند ولی «عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُم‏» حضرت زینب آثار این شهادت و اسارت را میلیونها سال میدیدند که چه برکاتی دارد. دیگر برای ایشان خیلی آسان و هموار میشود. «بِالْعَدْلِ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْض‏» عدل آسمان و زمین را به پا کرده است. یعنی تمام این ستاره ها و کهکشانها، تمام اینها در مدار خود دقیق میگردند، به سرعت خاص میگردند، یک سر سوزن سکون ندارند، حرکت بیجا ندارند که اگر یکی از اینها را داشته باشد کل نظام از هم میپاشد. اگر این را آدم درک کند که چه نظام احسن و اتم و اکملی، خدایی که این نظم را به وجود آورده است در وجود ما، در بیرون از وجود ما، آفاق، انفس. این آیه قرآن خیلی زیبا است. «الَّذي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَه‏ ثم هدی» (سجده/17) خدای بزرگ میفرماید آن خدایی که تمام عالم هستی و خلقت را نه حسن، احسن به بهترین وجه به نیکی و زیبایی خلق کرده است و هر موجودی را در مسیر خود به او هدایت داده است. آنها را رها نکرده است، درک اینها خیلی مهم است. «الَّذي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَه‏ ثم هدی» (سجده/17) یا آیه دیگر داریم «صُنْعَ اللَّهِ الَّذي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْ‏ء» (نمل/88) تمام موجودات عالم را خدا به نحو احسن و محکمترین و قویترین و عالمانه ترین نقشه ها را روی آنها پیاده کرده است. یعنی از این قشنگتر نمیشود. ما از یک بعد میبینیم، از یک زاویه میبینیم مثلاً آقای فرشچیان خدا ایشان را حفظ کند، که برای اهل بیت خیلی زحمت کشیدند. ایشان یک نقشه خیلی زیبایی کشیده است اگر این نقشه را شما از کنار ببینید یا از یک زوایه خاص ببینید یا خیلی نزدیک ببرید یا روی چشم خود بگذارید، نزدیک چشم فقط یک رنگ می بینید یعنی شما از این زاویه زیبایی نمی بینید. ما خیلی مواقع جهان را، یا افعال افراد یا خود ما را، از یک زاویه و از یک گوشه میبینیم این قشنگی ندارد. یعنی باید فاصله و موقعیت خود را تنظیم کنید و همه را با هم ببینید. یک بعد می بینید یا یک نفر را میبینید آقا چرا شرور هست، چرا ظلم هست، چرا فساد هست، چرا چه هست؟ خار هست، گل هست، مریضی هست، فقر هست، اینها هست ولی اینها در هم آمیخته و با هم همه را نگاه کنید. در ظاهر ببینید امام حسین را قطعه قطعه کردند، خدا میبیند و هیچی نمیگوید. حضرت زینب را اسیر کردند، ظاهر آن خیلی تلخ است. «مصیبۀ ما اعظمها» ولی همینها را حضرت زینب میگوید زیباترین تقدیرات عالم است. یعنی شما از بالا بیایید به دید خدایی نگاه کنید. به دیدی پایین نگاه کنید، شلوغ و پلوغ و قاطی و پاتی است. لعن هم میکنیم، انتقاد هم میکنیم. ولی از بعد الهی و عالم امر که نگاه کنید میبینید عجب همه چیز درست است. چرا خدا شیطان را خلق کرده است؟ شیطان اگر نبود عالم خلقت ناقص بود. شیطان اگر نبود اصلاً کسی امتحان نمیشد. خیر و شر معلوم نمیشد. کسی اصلاً خیلی کارها را انجام نمیداد. یک روایت خواندم که حضرت سلیمان یک روز شیطان را اسیر کرد. خدا گفت صلاح نیست، او را اسیر کرد. فردا تمام کارهای دنیایی خوابید. گفت شیطان را حبس کردید همه کارها خوابیده است. او هم باید سر جای خود باشد، تلنگر بزند. «نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْر فِتْنَةً» (انبیاء/35) آن جوری فضیلتها معنا ندارد. حالا راجع به شرور من مطلب خیلی نوشتم که چه قدر این شرور نعمت است. ما ظاهری شر میبینیم ولی در آن پر از نعمت است. چرا خدا ما را خلق کرده است، چرا عقرب را خلق کرده است. یعنی خدا بیکار است، مار و عقرب به چه درد ما میخورد. مهلک است، آدم میکشد. اگر این مار و عقرب را بردارد زندگی ما مختل میشود. بسیاری از این آنتی بیوتیکها را از همین سم ها میگیرند. من یک موقع اصفهان بودم ما را به یک کارخانه اطراف اصفهان دعوت کردند آنها تولید زنبور عسل داشتند. گفتند از زهر زنبور عسل، که هر گرم آن چند میلیون است. زهر زنبور عسل صدها برابر عسل زنبور قیمت دارد. شما ظاهر آن را نبینید این شر است. این پشه، مگس و حشرات را خدا برای چه خلق کرده است. این داستان را محدث قمی در سفینه آورده است خیلی قشنگ است. یک عالمی داشت یک جایی میرفت دید این سوسکهایی هستند که پر ندارند در این زباله ها و کود و اینها میلولند و پر از میکروب هستند. گفت خدایا این را برای چه خلق کردی؟ حضرت زهرا میفرماید «قوله فی الخدا» قول او فعل است. یعنی با عمل به شما ثابت میکند که این به چه دردی میخورد. یک چند وقت گذشت دست او یک تاول زد. هر چه معالجه کرد فایده نداشت. این حدیث خیلی عجیب است، پیامبر ما دست ایشان یک وقتی دانه ای، چیزی میزد «استعاذ و الاستجار و الاستکان بالله» خدا به تو پناه میبرم. خدا ممکن یک چیز ریز را سر کار بگذارد بزرگ اذیت کند، ممکن است بدترین مریضیها را در یک لحظه خوب کند. هر چه مداوا کردند زخم خوب نمیشد. یک بنده خدایی گفت من شما را راهنمایی میکنم، فلان شهر یک حکیمی است که حلال همه مشکلات است. بار سفر بست و آن جا رفت. گفت دوای این پیش من است. در اندرونی رفت یک پودری آورد و ریخت و بست بعد از چند ساعت خوب شد، مثل این که هیچ اثری از آن نبوده است. گفت این دوا چه بوده است؟ گفت یک سوسکهایی است سم اینها بسیار فوق العاده است. یعنی هر سمی را میتوانند نابود کنند. پادزهر آن قوی است. برای زخمهایی که هیچ قابل علاج نیست ما اینها را استفاده میکنیم. این خیلی مهم است ما به این دید خدا را ببینیم. از بالا نگاه کنیم. «بالعدل قامة» به این نگاه اگر ما نگاه کنیم خیلی قشنگ میشود. از بالا نگاه کنیم خیلی به ما آرامش میدهد.
شریعتی: یک کلمه قصاری در این جملات ادبی هست که خیلی قشنگ است، میگوید خدایا من فقط زمین خورده ام آسمانت چه مزه ای است. باید خداحافظی کنیم حسن ختام برنامه امروز ما تلاوت آیات نورانی صفحه 411 خواهد بود. عزیزانم امروز سوره لقمان را تلاوت خواهند کرد. آیات ابتدایی آن را و انشاءالله سراسر حکمت آن را در زندگی ما ساری و جاری باشد.

صفحه411قرآن کریم