سلام بر حضرت مادر، مهرش اجازه داد که مادر بخوانمش، سلام بر حضرت زهرای اطهر، سلام بر شما که این روزها داغدار او هستید. خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز. حاج آقای میرهاشم هم  خیلی خیلی خوش آمدند. سلام علیکم و رحمه الله.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: سلام علیکم و رحمه الله و برکاته. عرض ادب و احترام خدمت حضرت عالی و سلام و عرض و ادب، سلام علیکم می گویم خدمت همه ی  بینندگان عزیز. ان شاءالله خدا مدد بکند همه ی ما را، توفیق معرفت به حضرت زهرا و در مسیر ایشان قدم  برداشتن  را ان شاءالله خدا به همه ی ما اعطا بکند.
شریعتی: ان شاءالله. حالتان چطور است؟
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: الحمدالله.
شریعتی: سلامت باشید، خدا شما را حفظ بکند ان شاءالله. ما امروز می خواهیم از وصیت های حضرت بشنویم، وصیت مکتوب حضرت زهرا (س). دعوت می کنم تا پایان برنامه امروز همراه ما  باشید. با دل و جان بحث  امروز شما را خواهیم شنید.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ». اگر اجازه بفرمایید در همین شروع که می خواهیم پای صحبت و کلمات و نوشته های حضرت زهرا ان شاءالله توفیق بشویم شروع این بحث و این درس یک عرض ادبی به ساحت مقدس مادر حضرت زهرا و مادر امام زمان  داشته باشیم. همه با هم اگر لطف بفرمایید همه و عزیزان بیننده یک صلواتی برای مادر حضرت زهرا و مادر امام زمان  هدیه بفرمایید.
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: حالا عیبی ندارد، الان یک دفعه به دلم افتاد  که هر که حاجتی  دارد ان شاءالله، دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز  ندارد. هر که حاجتی دارد همین الان نیت بکند برای همه ی مستضعفین عالم، برای همه گرفتارها و ان شاءالله برای برآورده شدن حاجت یک صلواتی به مادر حضرت زهرا و به مادر امام زمان هدیه بفرمایید.
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: بحث نامه ها و مکتوبات حضرت زهرا را  اگر خدا مدد بکند بتوانیم  در 3-2 جلسه اشاره بکنیم و به طور خاص وصیت حضرت زهرا و وصیت های حضرت زهرا و توصیه های حضرت زهرا را اشاره بکنیم. تقریباً در وصیت نامه ها یا وصیت های حضرت زهرا  (س) ما سه قسم وصیت داریم، سه دسته وصیت داریم. دسته اول وصیت نامه های مالی است حضرت زهرا است، دسته دوم وصیت های شفاهی حضرت زهرا است، دسته سوم وصیت نامه ی معرفتی، عقیدتی، سیاسی، اجتماعی، مربوط به زمان، مربوط به همه ی انسان ها، می شود در واقع این bوصیت های وجود مبارک حضرت زهرا را این سه دسته برایش بیان کرد. دسته اول می شود وصیت مکتوب مالی،  که ان شاءالله این جلسه محضر همه ی سروران یک اشاره ای به آن بکنیم. دستهدوم وصیت شفاهی  است که باز هم  وجود دارد. و دسته سوم وصیت مکتوب غیر مالی می شود در این  دسته تقسیم بندی  به آن اشاره کرد. اما دسته اول که وصیت های مکتوب مالی حضرت زهرا است که آن جا بحث حق الناس، حق فقرا، بحث خیرات، امور خیریه، خیلی تجلی  دارد  در این وصیت ها آن را ان شاءالله اشاره برداری بکنیم. خود  این  وصیت ها هم وصیت های خیلی عجیبی است، حالا ان شاءالله که در همین سه دسته وصیتی که عرض کردیم دسته اول که وصیت مکتوب مالی است در آن جا خیلی وصیت های زیبایی است که حالا ان شاءالله در این  جلسه اشاره می کنیم. مثلاً خیلیجالب است. حضرت در آن وصیت نامه می نویسند که «التابُوتُ أصغَر جُندَب». بعد  یک صندوقچه ی خیلی کوچکی  یک گوشه ی خانه بوده است، یک سری لوازمی داخل آن بوده است. حضرت می فرماید که خیلی با دقت  آن صندوقچه ی کوچک داخل خانه این را می نویسند مکتوب، وصیت نامه. او برای دخترِ جندَب است. جندب  در بعضی سریال ها و این ها هم گاهی اوقات درست توجه نشده است. یک جندبی  داریم که همان جناب ابیذر غفاری است و جندب غیر از او هم است. این جا منظور دخترِ همان جناب  ابیذر غفاری است که حضرت زهرا سفارش می فرماید که این صندوقچه ی کوچکی که این  جا است برای فلانی است. بعد حضرت می گوید فلان  چیز، فلان چیز، همین طور  شروع به اشاره کردن می کند. یک چیزی عرض بکنم آقا نجم الدین بزرگوار. در زندگی  مادر حضرت زهرا، زندگی کوتاهی بوده است ولی  عالمی را هدایت کرده است، به اوج رسانده است، نورانیتش در زمین و آسمان هست. این مهم است که آدم ببیند چطور می شود  یک کسی سن 18 و خرده ای سال  بیشتر عمر نکرده است ولی این همه منشا خیر و برکت بشود.
شریعتی: کوثر است دیگر، خیر کثیر.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: خیلی عجیب است. مثلاً یک موقع خیلی خوب است آدم  مباحثه بکند چطور می شود یک کسی موقعی که سنش کم است فرزند است، نقش فرزندی می شود ام ابیها. یعنی «رَحمَتَ لِلعالَمین، إنَّکَ عَلی خُلقِ عَظیم». آقا رسول اکرم با آن عظمت نسبت به فاطمه زهرا می فرمایند ام ابیها. اصلاً رگ و ریشه ی اصلی پدر، گویا حافظ پدر، گویا مددکننده ی تمام عیار پدر. این خیلی عجیب است. یک کسی در زمانی که فرزند است در داخل خانه کنار پدر و مادرش است، بشود بهترین فرزند. خیلی جالب است این ها را آدم بیاید کاربردی و عملیاتی اش  بکند. خیلی اثر دارد در تربیت خانواده. یک شاه بیتی بالاخره بوده است حضرت زهرا مدنظر داشته است، آن شاه بیت را آدم پیدا بکند، به مقدار درکمان، به مقداری که ما می توانیم بفهمیم را. بالاخره به آن  مقداری که قابل درک برای ما است ان شاءالله می توانیم الگو قرار  دهیم.
شریعتی: سهم خودمان  را از این الگو برداریم.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: بله. یا موقعی که حضرت می آید همسر بشود بهترین همسر می شود و می شود  کفو مولا امیرالمومنین. همین وجود مبارک می شود «سِیِده نِساءِ العالَمین مِنَ الاَوَلین وَ الآخَرین». بعد همین وجود  مبارک در عین این که بهترین همسر است  بهترین مادر است، می شود مادر امام مجتبی، مادر سیدالشهدا، مادر زینب  کبری. خیلی عجیب است. در عین  حال عابدترین هم است. می شود چنین چیزی؟ چه  نکته ای است. می دانید، گاهی اوقات ما می آییم مثلاً بهترین فرزند  باشیم، بهترین همسر دیگر نیستیم. می آییم بهترین همسر بشویم دیگر هوای بچه ها را نداریم.
شریعتی: یک بعد و یک وجه ما رشد می کند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: بله. چرا؟ چون آن نکته و شاه بیت اصلی را دقت نکردیم در  زندگی، لذا در زندگی همواره مشکل پیدا شد، همواره گرفتاری پیدا شد، همواره هم دنبال این بودیم که از چیزهای عجیب و غریب این ها را حل بکنیم. می آمدیم یکی درست بشود یک اختلاف  دیگر  درست می شد، یک اختلاف  درست کنیم یک چیز دیگر. این را جناب نایب خاص امام زمان جناب حسین بن روح، وقتی از او سوال کردند خیلی زیبا این شاه بیت را اشاره کرد. البته عرض کردم به مقدار درک ما، و الا وجود مبارک فاطمه هزار، فرمود: «مَن  اَدرَکَ فاطِمَه فَقَد أَدرَکَ لَیلَةَ القَدر». آن مقداری که ما می توانیم در زندگی ان شاءالله...
شریعتی: چه می فهمم من از زهرا، و ما ادراک زهرا.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: احسنت. جناب حسین بن روح، نایب  خاص، این  قدر قشنگ آقا نجم الدین بزگوار بیان می کند. می فرماید که این بنده ی خالصِ خدا در تمام مراحل زندگی بود. این خیلی مهم است. بنده ی خالصِ خدا بودن در همه ی مراحل زندگی.
شریعتی: اخلاص.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: احسنت. ببینید آن بنده را هم دقت بکنیم، یعنی بنده ی جای مال و منال و جاه و ریاست نبود. به خاطر همین امکانات زیادی حضرت زهرا در اختیار دارد ولی از سطح جامعه بسیار پایین تری زندگی می کند. این خیلی مهم است. اگر یک مسئولی در هر صمتی آمد ادعا کرد که دم  از حضرت زهرا و حضرت امیر زد این جوری باید باشد. امکانات دارد حضرت زهرا ولی سلمان می فرماید که گریه ام گرفت وقتی دیدم که فاطمه زهرا دختر رسول خدا چادری از لیف خرما و دوازده وصله برای او. در جایگاهی حضرت قرار می گیرد، این جایگاه باید یک طوری باشد دل فقرا را نشکند. این خیلی مهم است برای کسی که مسئول است. کسی می آید به اسم اهل بیت یک صمتی می گیرد، یک مسئولیتی  شروع می کند، یک کاری شروع می کند، یک کاری باید بکند دل فقرا را نشکند. چطور می شود حضرت یک امکاناتی دارد ولی مراعات می کند، چطور می شود حضرت فرزند است می شود ام ابیها. به خاطر این که در همه ی لحظه ها بندگی  خدا را در نظر گرفته است نه بردگی هوای نفسش را، بردگی مال و بردگی جاه و بردگی های دیگر را نه. بنده ی خدا شده است. این بنده ی خدا شدن باعث می شود که در هر لحظه طرف درست عمل بکند، دقیق عمل بکند و آن چه خیر است عمل بکند. مادر است  بهترین مادر می شود، همسر است در عین حال بهترین همسر می شود، نسبت به خانواده هوای خانواده را دارد. این خیلی نکته ی نابی است که در  زندگی است. و الا از  این بندگی فرمول بندگی خدا اگر گرفته بشود خیلی چیزها به هم ریخته می شود. یک موقع در کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی، بزرگسالی، آدم یک خط مشی ندارد، یک چیزی ندارد که طبق آن حرکت  کند.
شریعتی: این بندگی صراط مستقیم می شود و روی آن حرکت می کند بدون انحراف.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: هم خودش، هم اطرافیانی که آدم های خوبی هستند و مستضعفین، این ها همیشه کِیف می کنند از چنین وجودی و همیشه منافقین و کفار  و اهل لجاجت همیشه از دست این  ناراحت هستند.
شریعتی: لجشان می گیرد از این همه صافی و راستی.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: بله. آن ها نابود می شوند.
شریعتی: چون حضرت دارند معیار می دهند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: بعد حضرت در کل زندگی اش برپایه همین بندگی خدا جهاد می کند. جهاد یک موقع ما می گوییم طرف یک عملی را انجام داد، یک موقع می گوییم نه، سعی و تلاش  کرد. یک موقع می خواهیم بگوییم که تمام وقتش مجاهدانه در این راه بوده است. این  کاری که حضرت زهرا انجام دادند در این مسیر بود. بر طبق همین مسیر هم خطبه های ایشان شکل می گیرد. خطبه ها، سخنرانی ها، مکتوبات، نامه ها، وصیت نامه ها، همه در همین راستا است. همین بحث وصیت نامه را اشاره می کنیم در واقع آن مقداری که است، بحث بندگی خدا، در این مسیر می آید بحث دفاع از ولایت، راهی که به همه می خواهد یاد بدهد این راه بهترین راه، درست ترین راه و مستقیم ترین برای رسیدن  به خدا و توحید، راه ولایت است. «مَن اَرادَ الله بَدَأَ بِکُم وَ مِن قَبلِ عَنکُم». بعد حضرت در این راستا شروع می کنند این بحث وصیت نامه ها، همه در این راستا است. وصیت نامه های حضرت عرض کردیم سه دسته است، دسته اول وصیت نامه های مالی مکتوب است. این را ان شاءالله یک اشاره ای عرض بکنیم. این وصیت نامه های مالی مکتوب دسته اول، سه موردش را من برای این جلسه اشاره بکنم. حالا قاعدتاً در برنامه های در این  سال های سمت خدا عزیزانی که اهل دیدن این برنامه هستند مثل خطبه فدکیه و چیزهای  دیگر که بسیار بسیار مهم هم هست  دیدند، به ذهن رسید که این قسمت هایی که شاید کمتر به آن پرداخته شده است این ها هم  خیلی کارهای نابی است، به این ها هم توجه داده بشود. وصیت نامه های مکتوب بی بی دوعالم حضرت زهرا(س) را ما به سه مورد آن اشاره می کنیم. یک وصیت نامه درباره ی حیطان سبعه است، باغ های هفتگانه. یک وصیت نامه نسبت به یک سری زمینه های زراعی است و یک وصیت نامه مربوط به اموال داخل خانه است که حضرت آن جا شروع می کند نسبت به این ها وصیت هایی را بیان کردن. در این بحث جهاد یک جهاد اصغر داریم، خیلی موقع ها درست به این بحث توجه نمی شود کما بحث جهاد نظامی و کارش  با حدید و آهن و تیر و این  جور چیزها است. یک جهاد اکبر داریم که:
ای شهان کشتیم ما خصم برون
ماند خصمی زو بتر در اندرون
که تا این درست نشود آدم آرام نمی شود. «الفَقرُ فِي القَلب، الغِناء فِي القَلب» دارایی و نداری این است که این  درون تا درست نشود آن دارا هم احساس نداری می کند. همه احساس بدبختی می کنند اگر آن درون درست نشود. یک چیزی که نباید یادمان برود این است که حضرت زهرا (س) یک روشی را یاد دادند، یک نکته ی بزرگی را یاد دادند، که خیلی خیلی مهم است. در تمام دوره هایی که هجمه می شود به ولایت، به دیانت، به معنویت، و آن بحث جهاد کبیر  است، جهاد علمی و فرهنگی. بعدها حضرت زینب کبری (س) در کوفه و شام همین مسیر را ادامه دادند. خیلی این جهاد کبیر علمی و فرهنگی بسیار کار مهمی است. یک موقع به دوستان می گفتم ما باید سه نکته اش  را هم دقت کنیم. که دقیقاً این سه نکته را هم  حضرت زهرا در  اوج خودش در زندگی شان  رعایت کردند. خیلی هم مهم است. و آن  این که یک اندیشه و فکر، مثلاً من نسبت به بچه ام چه کار بکنم  که در مسیر حضرت زهرا باشد، در مسیر خوبی ها باشد، در مسیر اهل بیت باشد.                                                                               
شریعتی: در مکتب او تربیت بشود.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: می فرمود که اگر حالا قائل به قیامت هم نعوذ بالله نباشید، دیانت داشته باشید در همین دنیا خوشبخت زندگی  می کنید. فرض بفرمایید که بچه ای که تربیت پیدا کرده است، یا شاگردی که دارد بزرگ می شود، این در این مکتب پرورش پیدا بکند  دست استاد را می بوسد، دست پدر و مادر را می بوسد، همیشه حرمت را نگه می دارد. اصلاً نمی شود یک کسی  در این  مکتب درست پرورش پیدا کرده باشد و از اهل بیت، بعد احترام  به معلم. الان بعضی موقع این دوستانی که سر کلاس با آن ها حرف می زنیم و مباحثه ای این سمت و آن سمت داریم یا هر جایی داریم، می گوییم رفقا اگر می خواهی خدا برکت بدهد هوای معلمت  را داشته باش. معلم ابتدایی ات، معلم راهنمایی ات، معلم دبیرستان، معلم دانشگاه، هر کسی را دیدی حرمتش را نگه دار، به او ادب بکن، از او تشکر بکن.
شریعتی: محبت  اهل بیت مودب است.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: یک موقع یک جایی محل مثلاً یک موقع قدیم ها بود نمی دانم الان به آن صورت است یا نه. مثلاً یک موقع طرح می رفتیم، یک جایی محل کاری می رفتیم یک چیزی از کسی یاد می گیری جلوی او ادب بکن، مودب  بودن. خیلی زیباست. این  مکتب اهل بیت که شخص بزرگ می شود در هر سنی مثلاً در سن پایین تر هوای پدر و مادر را دارد، بعد بزرگ تر می شود دقت می کند هوای پدر مادر را دارد  و دقت می کند هوای همسرش را هم داشته باشد، بعد هوای زن و بچه را داشته باشد، بعد هوای مستضعفین  را داشته باشد.
شریعتی: توسعه پیدا می کند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: بله. اما خدایی نکرده کار  دست منافقین بیفتد. اهل نفاق در جمع همین اهلِ اهل بیت هستند ولی جریان را می زنند  خراب می کنند. جهاد  کبیری که حضرت زهرا این جا انجام دادند یکی بحث اندیشه و فکرها را. در این خطبه های حضرت، خطبه ی فدکیه و  وصیت نامه ها و مکتوبات، حضرت آن فکرها را دارد هدایت می کند؛ تولید اندیشه. دوم بحث گرایش های قلبی، حب و بغض ها باید مدیریت بشود. این سه مورد خیلی مهم است. سوم آن کنش ها، ادب ها، آداب، این ها باید مشخص بشود. دقیقاً وجود مبارک فاطمه زهرا در این جنگ تمام عیار جنگ فرهنگی و جنگ نرم این سه تا را دقت داشتند. اصلاً در مواجه با نفاقی که در جامعه زیاد می شود، یعنی طرف نفوذ می کند، می آید و گاهی اوقات به اسم دین بزرگ ترین آسیب ها را به دین شروع می کند وارد کردن که مردم را زده بکند از همه چیز. حتی جریان نفاق یک موقع می آید فدک را هم می گیرد، اقتصاد را هم فلج می کند که جریان ولایت و اهل بیت روی زمین بماند تمام این کارها را هم انجام می دهد. کاری که حضرت زهرا این جا انجام می دهد، از غیر حضرت زهرا هم برنمی آید. هر کسی که یاد بگیرد این روش را. تولید اندیشه و فکر سالم، حب و بغض ها را درست انجام دادن، گرایش ها. اگر این دقت ها را نکنیم اندیشه ناسالم به بچه های ما داده می شود، به نسل ما داده می شود، به خود ما داده می شود. حب  و بغض ها عوض می شود. جای جلاد و شهید عوض می شود. باور می کنید یک جایی می رسد مثلاً حاج قاسم عزیز ما را هم شروع می کنند به او اهانت کردن، همه چیز  عوض می شود، یک تروریست می شود. اصلاً شما یک دفعه نگاه می کنید مواجه می شوید با یک نسلی که این ها یک بغض به خوبان عالم دارند و حب به شرورترین آدم ها پیدا می کنند. گاهی اوقات دیدید یک فیلمی آدم آن آدمِ شرور را خیلی بیشتر دوست دارد. همین اخیراً یک ماجرای قتلی بود، گفتند که حاج آقا یک وساطتی بکند که این ها رضایت بدهند و این اعدام نشود. خیلی دلم سوخت. آن طرف فیلمی بزرگ شده بود، در نگاه خودش مثلاً می گفت من مافیای چه بشوم. این جوری فکر کرده بود و بعد در این  گیر  و دار و حال و هوا آمده بود آدم کشته بود.
شریعتی: حاج آقا خیلی روزگار سختی است متاسفانه، یعنی از همه طرف تحت فشار هستیم، مخصوصاً جنگ عقیدتی و فشارهایی که رسانه ها دارند وارد می کنند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: حالا جالب است آقا نجم الدین، همین  بحث حضرت زهرا را خانواده ها یاد بگیرند، آرام آرام شروع به دور دادن کنند. خانم های بزرگوار، مادرهای بزرگوار، همسرهای بزرگوار، دخترهای بزرگوار، اقتدا به حضرت زهرای مرضیه می توانند داخل خانه یک مقدار مطالعه توجه شان  را بالا ببرند خیلی زیبا می شود. اندیشه را پیشاپیش بدهیم. دوم حب و بغض ها را درست جهت بدهیم و سوم آداب را ما زودتر برویم تا این که فلان مدل بخواهد ادب را به ما یاد بدهد، حرکت را به ما یاد بدهد، آداب خودش را به ما یاد بدهد. کاری که حضرت در سخنرانی ها، در خطبه ها، یک جاهایی حضرت تدافعی رفتند. بیت الاحزان، احساسات، حب و بغض ها. بیت الاحزان همین کار را می کند دیگر. یک جاهایی فدکی جلو رفتند. علم، اندیشه، تفکر، خطبه، صحبت، جریان سازی. یک جاهای حضرت تهاجمی رفتند، یک جاهایی تدافعی رفتند. پشت درب تدافعی بود، دفاع از جان مولا تدافعی بود. یک جاهایی هم تهاجمی رفتند. این وصیت ها و مکتوبات و نامه ها و خطبه ها، این چیزی که داریم عرض می کنیم در واقع آن حالت تهاجمی حضرت است. هم در آن اندیشه است، هم در آن گرایش حب و بغض را مشخص می کند و هم  در آن آداب و عمل و کنش ها را نشان می دهد. مثلاً در همین وصیت ها؛ عرض کردیم قسم اول وصیت های مالی مکتوب، در این سه نامه را بررسی می کنیم. یکی نامه ای است که در  فروع کافی جناب ابوبصیر از امام باقر(ع) نقل می کند. می گوید  خدمت آقا  امام باقر (ع) رسیدم و یک صحبتی آن جا می شود و ظاهراً ایشان دوست دارد که یک دست خطی، نامه ای، چیزی. بعد حضرت در  آن جا می فرماید که آن نامه ی مادرم فاطمه زهرا درباره آن باغ های هفتگانه را می دانی. که این ظاهراً غیر بحث فدک است. حالا آن فدک هم یک بحث دامنه داری است که قاعدتاً در برنامه های سمت خدا در سال های قبل به آن اشاره شده است. می گفت فَدَک یعنی فِداک. «فِداکَ یا رَسُول وَ فِداکَ یا عَلی». حالا آن هم یک بحثی دارد که این بحث فدک چه بوده است، چطور شده است رسول و جریان ولایت  باید تحویل داده می شده است. بعد این حیطانِ سَبعه. امام باقر (ع) می فرماید که این را دیدی. ابوبصیر خواهش می کند که آقا من این را ببینم و برای ما بخوان. بعد می گوید حضرت آن جا یک زنبیلی  آورد و داخل آن این نامه ی حضرت زهرا در آن جا بود. بعد می فرماید که نامه ی مادرم فاطمه زهراست. نشان  می دهد. بعد می گوید حضرت شروع کرد آن را خواندن. در این نامه ای که نامه ی حضرت زهرا است نشان می دهد این باغ ها را حضرت چه کار کرده است، حیطان  سبعه. حالا این حیطان  سبعه، باغ های هفتگانه، یک چند  نکته درباره این عرض بکنم. 3-4 نکته عرض بکنم. یک  نکته این است که این حیطان سبعه از کجا به دست حضرت زهرا (س) رسیده است. یک شخصی در یهود به نام مخیریق، این عالم یهودی بوده است و بزرگ یهودیان بوده است در زمان آقا رسول اکرم، عالمشان هم بوده است. علمای  یهود  در آیات قرآن می فرماید، می فرماید که این ها همان طوری که مثلاً فرزندان خودشان را می شناختند... . قریب به این مضامین دارد. این ها خصوصیات آقا رسول اکرم همه را می دانستند، چیز عجیبی برای شناخت حضرت رسول نبود. این عالم بزگوار به حضرت رسول اعتقاد پیدا می کند. در بین  یهودی ها بوده است. در یکی از جنگ ها که ظاهراً جنگ احد هم باشد آقا رسول اکرم می روند برای جنگ، این می آید به آن  یهودی ها می گوید مگر  شما پیمان نامه با آقا رسول اکرم ندارید، بیایید کمک. آن ها برمی گردند می گویند امروز روز شبات است. شبات همان در فارسی خودمان  شنبه است، یک اعتقادی که شش روز خدا خلق کرد، روز هفتم دیگر کار نکرد، آن روز را روز تعطیل گرفتند  و یک عبادتی انجام می دهند. برخی شان هم 39 کار ممنوعه بیان می کنند. حالا یک احکامی در بحث یهود  دارند. مثل  این که بعضی جاها نقل است که نه چراغ روشن کنند، نه چراغ خاموش بکنند. از جمله این که گفتند امروز روز شنبه است ما نمی آییم برای جنگ. حضرت را تنها گذاشتند. بعد آن جا یک تعبیر عجیبی دارد. این مخیریق می گوید مگر  نمی دانید این پیغمبر خداست، خودتان که می دانید. چرا باز هم دارید عناد می ورزید. آن ها گوش نمی دهند. بعد او می گوید ایشان  پیغمبر خداست و من این باغ های هفتگانه را در اختیار آقا رسول اکرم قرار می دهم  که هر جور خواستند ایشان مصرف بکنند، اصلاً مال شخصی آقا رسول اکرم است. آقا رسول اکرم وقتی این ها را گرفتند حضرت بیش از 5-6 فرزند  دارند، اطرافیان دارند، خویش و قوم  دارند. هر لحظه ممکن است که آقا رسول اکرم از دنیا بروند این ها این با غ های هفتگانه را در آن مصارفی که نادرست باشد مصرف بکنند. حضرت همان جا کل این را در اختیار حضرت زهرا قرار دادند چون  می دانند وجود مبارک فاطمه زهرا چگونه با این عمل می کند. تا تحویل حضرت زهرای مرضی می دهند حضرت همان  موقع، ظاهراً در زمان خود حیات رسول اکرم، شروع می کنند این  را مکتوبی را در آن جا که در  آن مکتوب اشاره می کنند که این  را در چه چیزهای مصارف برسد. حتی دارد که بعد از رحلت آقا رسول اکرم، عباس ابن عبدالمطلب می آید. عباس ابن عبدالمطلب می آید آن جا یک جوری به حضرت زهرا عرض می کند که از  این چیزهایی که هست  مثلاً همین حیطان سبعه، این را بدهید برای بعضی از این کسانی که می آیند این جا یک مخارجی. حضرت می فرمایند مصارف این ها از قبل مشخص شده است و از قبل معلوم شده است. این  مقدمه ای بود برای این وصیتی که مربوط به این حیطان سبعه است. در این جا حضرت ظاهراً این را وقف می کنند و جزو موقوفات می شود. بعد در این وصیتی که دارند بیان می کنند یا بنا بر نقلی که موقوفه ای که دارند انجام می دهند 4 یا 5 محور و رکن را دقت می کنند که در وصیت نامه هم باید  دقت بشود که در موقوفه هم چه بسا دقت می شود. آن 4 یا 5 محور، آن صیغه ی وقف است که باید انجام بشود. در وصیت هم اگر این جا بگوییم فقط  وصیت نامه ای بوده است این جا ظاهراً این مکتوب را بهتر باید بگوییم که توصیه حضرت بوده یا وقف حضرت در این جا بوده است. حالا کسانی که اهل پژوهش هستند بروند  این را انجام بدهند. این که من گاهی اوقات واژه های مختلف را به کار می برم چون باید یک دقتی روی این ها بشود.
شریعتی: وجوه مختلفی دارد.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: بله. باید برود بررسی بشود. در این جا وصیت کننده مشخص است، حضرت زهرا (س). وصی آن کسی که وصی است، آن وجود مبارک مولا امیرالمومنین است. بعد ایشان امام حسن و بعد ایشان امام حسین.
شریعتی: که باید به آن  وصیت عمل بکنند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: مورد وصیت حیطان سبعه است که  مصارفش را حضرت شروع کردند  مفصل درباره اش توضیح دادند. بعد حضرت آن جا شاهد هم می گیرند. خیلی جالب است. شاهد هم خیلی جالب است. شاهد بر این وصیت در این روایتی  که در فروع کافی است امام باقر (ع ) دارد بیان می کند، شاهدهایی که حضرت زهرا مشخص می کند یکی مولا امیرالمومنین است و یکی جناب  مقداد است، یکی هم زبیر است. «اللّهُمَّ اجعَل عَواقِبَ اُمُورِنا خَیراً». در روایت داریم زبیر پیوسته «مِنَّا اَهلَ البَیت» بود. تا این که فرزندش بزرگ شد و او را از مسیر دور کرد. خیلی عجیب است. واقعاً . «اللّهُمَّ اجعَل عَواقِبَ اُمُورِنا خَیراً». بعضی ها هستند که مثلاً پدر درست عمل کرده است، خوب بوده است، فرزندش بزرگ می شود این  قدر به پدرش  شبهه وارد می کند همه ی فضایل را زیر سوال می برد، وگاهی اوقات هم بالعکس. مثلاً این زبیر به قول امروزی ها از اول انقلاب رسول اکرم را مدد بوده است، کنارش بوده است، بعد در  قضیه ی حضرت زهرا و حضرت امیر مدافع بوده است، بعد  فرزندش عبدالله ابن زبیر بلایی سرش این  پدر می آورد که اصلاً مسیر مقابل را شروع می کند.
شریعتی: یک شخصیت دیگری از او می سازد.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: و گاهی اوقات هم برعکس، بعضی موقع ها بعضی نوجوان ها و جوان ها می آیند درد دل می کنند. می گویند حاج آقا ما می خواهیم نماز بخوانیم، عبادت بکنیم، اما پدر یک دفعه همه چیز را زیر سوال می برد. خیلی مهم است وخیلی عجیب است. یک موقع به این جوان گفتم اگر می شود مودبانه و با ادب یک کس دیگری، بزرگ تری، مثلاً یواشکی به پدر شما بگوید. همیشه ما در این جریانی که داریم قدم  برمی داریم، غیر از جریان کفر، در همین جریانی  که داریم قدم برمی داریم دو جریان مقابل هم هستند. آن جریان اهل بیت و جریان ولایی و جریان درست، یک جریان نفاق. آن کسی که آسیب می زند، آُسیب اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، خانوادگی، همه جور دارد  حمله می کند این است که با لباس  نفاق آمده است. این دارد ضربه می زند. حضرت زهرا دارد همین  را به ما یاد می دهد. شما همیشه در هر سنی، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی، بزرگسالی، این جریان مقابل که جریان درست حضرت زهرا و حضرت امیر است این را باید تقویت بکنیم و توجه داشته باشیم. نباید جریان نفاق ما را از اصل دیانت، از اصل خیرات، از اصل کار درست، عمل صالح، از اصل این کارها آدم دست بردارد. این جا عجیب است. این زبیر معلوم است که چقدر درست بوده است و بعدها چقدر انحراف پیدا می کند. «مِنَّا اَهلَ البَیت»، این قدر سقوط. بعد حضرت آن جا شروع می کند  مصارفی را بیان  کردن. آقا رسول اکرم از این باغ سبعه ای که این مخیریق به حضرت داده است، این مخیریق بزرگ یهودیان و عالم یهودیان به آقا رسول اکرم و به شخص ایشان هدیه داده بودند. حضرت هم می فرماید که این خیرُ یَهُود مخیریق از بهترین یهودی ها بوده است، از خوبان عالم بوده است. حضرت کاری که می کردند کسانی که مراجعه می کردند در مدینه، گرفتار بودند، مهمان  شده بودند، در راه مانده بودند، مستضعف بودند، فقرا بودند، هوای این ها را داشت. بعد حضرت زهرا این سنت را دوباره پایه ریزی می کند و  به آن توجه می دهد. خیلی مهم است در آن جهاد کبیر که عرض کردم که ما خلاصه این مخارج را هم در اندیشه وقف داشته باشیم و هم در حب و بغض ها وقف را داشته باشیم و صدقات و خیرات، هم در عمل ها وقف و خیرات داشته باشیم. من یک  موقع مطالعه می کردم درباره  دانشگاه هاروارد. خیلی خوب است آدم  گاهی اوقات  این ها را ببیند. که این یک شخص بزرگی این بخش زیادی  از مال  خودش را در اختیار قرار داد برای آموزش عالی، برای این دانشگاه، برای پرورش و آموزش. چقدر این کارها خوب است.
شریعتی: این  از آن کارهای ماندگار است.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: البته باید دقت هم بشود. بعضی موقع ها در این وقف ها و وصیت ها باید خیلی دقت بشود. به آقا رسول اکرم  گفتند فلانی  خیلی خیلی خوب است. در یک نقلی داریم. گفتند  چه کار کرده است؟ گفتند همه ی مال و اموالش را خیرات کرده است. گفت پس خانواده اش چه؟ نمی شود که طرف به خانواده خودش  رسیدگی نمی کند، شروع می کند این سمت و آن سمت همه چیز را خرج کردن. نه، هوای خانواده را داشته باشد.
شریعتی: اگر  دستت در دست یک عالمی باشد او می تواند جهت بدهد.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: یعنی باید این وقف ها، وصیت ها، خیرات، هم شرعی باشد، هم عاقلانه باشد، هم عادلانه باشد، هم در بعضی نقل ها دارد بالمعروف باشد نه از روی کینه. یک عزیزی خدا رحمتشان بکند، یک موقع پیش ما آمده بود. گفت حاج آقا من می خواهم فلان جا را وقف کنم. من نگاه کردم دیدم گفتم کجا؟ گفت آن جا. گفتم این کار را نکن. گفت برای چه؟! گفتم شما این کاری که شما می کنی  داری آن جا دعوا درست می کنی. بین خانواده ها دعوا راه می افتد، بین خواهر و برادر دعوا راه می افتد. آن وقفش یک طوری بود آن جا داشت انجام  می داد که باعث دعوای  بین همه می شد. گفتم این کار را انجام ندهید. این ها  باید عاقلانه باشد، عادلانه باشد، باید  بالمعروف باشد  نه این که یک فتنه ای  باشد. خیلی مهم است در این  جور چیزها حتماً شخص مشورت بکند که خلاصه برعکس عمل نکند.
از قضا سکنجبین صفرا فزود
روغن بادام  خشکی می نمود
آمده وقف و کار خیری انجام بدهد یک جای دیگر را نابود کرده است. در این وصیت  نامه های مالی مکتوب یکی  موقوفات حضرت زهراست و خیرات حضرت زهراست که مثل همین حیطان سبعه. نمی دانم فرصت داریم یا نه. دومین وصیت زمینه هایی که وجود مبارک حضرت زهرا (س)، زمینه هایی  در  اختیار حضرت قرار گرفته بود که این زمینه های  زراعی حضرت نسبت به این ها وصیت  نامه ای  داشتند. در  آن جا می فرماید: «هذا مَا  کَتَبَت فاطِمَه بِنتُ مُحَمَّد (ص)» در این مال خاص، زمین های زراعتی  خاص که این را محمد ابن اسحاق  از امام باقر (ع) قضیه را نقل می فرمایند. دیگر حالا من متنش را نخوانم، فقط نکاتش را عرض بکنم. در آن  جا می فرماید  که این هزینه ی باغداری و آبیاری و این ها دقت بشود. خیلی هم مهم است. بعضی موقع ها این وقف ها یا خیرات یا چیزهایی که انجام  می شود بعد از یک  مدت کامل  از بین می رود. علتش  هم  این است که بعضی از آن هزینه های جاری داخل آن درست دیده نشده است. حضرت می فرماید  که آن هزینه ی باغداری و آبیاری همه انجام  بشود، آن مقداری که باقی ماند درصدی برای انفاق در راه خدا، خیرات، فقرا، مساکین، گرفتارها. بعد هم می فرماید که این زمینه ها که آقا رسول اکرم در اختیار حضرت زهرا قرار داده بودند و به یک نوعی شخصی  برای وجود مبارک فاطمه زهرا (س) شده بود. خیلی عجیب است، من باز هم تاکید بکنم. آن  فدک  دست حضرت زهرا یا مزارع یا حیطان سبعه، یا چیزهای دیگری که دست حضرت زهرا بود می دانستند حضرت  این را در راه آن تولید اندیشه، در  راه حب و بغض درست، در راه عمل درست، در  راه خیر، در راه خیرات به معنای عام. می دانستند  در مسیر  درست است.
شریعتی: در یک کلام ترویج مکتب نبی مکرم اسلام.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: لذا دست به دست هم دادند این ها از دست حضرت خارج بشود. یا در یک کلام سمت خدا، یعنی همه ی این ها در توحید است. بحث ولایت  است، بحث توحید است، بحث عبودیت است. این ها اصلاً از هم جدا نمی شوند. بعد حضرت در این جا شروع کردند بیان کردند  که این  یک درصدی هم، چون مال شخصی بود که از رسول در زمان حیات خودشان  به حضرت زهرا دادند حضرت فرمودند که خانواده ی رسول اکرم، کل قبیله و طایفه ای که آن جا هستند، از بنی  هاشم، از فرزندان عبدالمطلب، کسانی که آن جا  به یک نوعی بگوییم شهر آن  جا باید مثلاً آباد بشود. این دقت های بسیار نابی  که حضرت داشتند. یک موقع است شخص می رود  برای یک جلسه ای، برای یک محفلی، برای یک خیریه ای، برای یک جایی یک عالمه خرج می کند ولی غفلت دارد که یک  موقع خواهرش...
شریعتی: از نزدیک ترین فردش متاسفانه.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: یکی از بالاترین معروف ها و خوبی ها این است که همواره شخص دنبال این نباشد جاهای دیگر خرج بکند، هوای  اطرافیان را هم داشته باشد، هوای مردم ده اش، مردم شهرش، مردم کشورش، این ها را هم داشته باشد.
شریعتی: ما 3 دقیقه تا پایان فرصت داریم. قرآن را حسن ختام  می گذاریم که عزیزان  پایان  برنامه امروز با ما باشند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: قسم اول وصیت نامه ی مالی مکتوب ما سه تا را بیان کردیم. یکی آن باغ ها را بیان کردیم، یکی این زمین زراعی بود که اشاره کردیم که حضرت فرمود زمینه  باغداری و آبیاری کنار و مابقی اش را شروع کردند  قبیله و طایفه و کسانی که در آن جا بودند از بنی هاشم و بقیه، حقی قائل شدند. دیگر مال و اموال در اختیار خودشان بوده است. و بخشی هم برای  صدقه و انفاق در راه خدا و خیرات و مساکین و فقرا. سومی هم اشیا داخلِ خانه؛ که این اشیا داخل خانه اول برنامه یک اشاره کردیم «التابُوتُ أصغَر جُندَب». بعد فرمود و هر آن چه که داخل آن  است برای دختر ابیذر غفاری است. بعد یک سری چیزهای ریزی هم بود، آن ها را هم  بیان کرد. این جا این  اشاره را هم عرض بکنم. این بحث وصیت در واقع طرف می گوید من حسابرسی دارم، احترام  به حقوق دیگران را هم  دارم دقت می کنم، حق دیگران خیانت نشود و به یک جوری هم آینده نگری دارد برای اعمال صالح اش، برای کارهای درستش.
شریعتی: باقیات الصالحات باشد.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: خیلی مهم است. هم احترام به حقوق دیگران است، هم حسابرسی اعمال  خودش است شخص دارد راحت می شود، حق الناس را دارد مراعات می کند، یک باقیات الصالحاتی که همه چیز درست سر جای خودش رفته باشد. بعد حضرت آن جا خیرات و مبرات و یک سری  این ها را بیان می کند، هوای فقرا. بعد یک تعبیری دارد، باز هم  در تمام این وصایا  حضرت آن جا توجه به ولایت مولا را دارد. می فرماید: «لَیسَ عَلی عَلی ابنِ اَبي طالِب، فی ما فَعَلَ» در  تمام این وصایایی که من  بیان می کنم مولا  امیرالمومنین علی ابن ابی  طالب دستشان باز  است برای  کارهایی که می خواهند انجام بدهند. آن جهاد کبیر را عرض  کردم، یا جهاد  تبیین، این که حضرت  در هر جایی جانب راه مولا امیرالمومنین، راه انقلاب رسول اکرم، راه درست، راه شهدا و جریان درست را در تمام حتی در مکتوباتشان هم این مسیر را دقت داشتند و توجه داشتند که همیشه زنده بماند.
شریعتی: خیلی از  شما ممنون و متشکرم حاج آقای میرهاشم. خیلی ممنونم از توجه  شما. حسن ختام برنامه ی امروز ما تلاوت آیات نورانی  سوره مبارکه قصص است، صفحه 389. خیلی ها التماس دعای ویژه گفتند، مریض دارند، یکی از دوستان  و همکاران ما هم در بیمارستان هستند و التماس دعای مخصوص داشتند. برای شفای تک تک مرضا، خاصه آن هایی که سفارش کردند یک حمد شفا هم  تلاوت و قرائت بفرمایید. صفحه 389 آیاتش را به اتفاق بشنویم. تا فردا که ان شاءالله با حضور حاج آقای فرحزاد به شما سلام خواهیم کرد. ممنونم، تا سلامی دوباره.