اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1400-09-14-حجت الاسلام میرهاشم حسینی -نامه‌های حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه به قاسم ابن علاء

شریعتی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ» «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». سلام علیکم و رحمه الله. سلام می‌گویم خدمت تک تک عزیزانم، خانم‌ها و آقایان عصر پاییزی‌تان بخیر باشد ان‌شاءالله. خیلی خوشحالیم که همراه شما هستیم و در کنار شما. و مثل همیشه بهترین‌ها را از قادر متعال برای تک تک شما مسالت می‌کنم. ان‌شاءالله حال شریف و مبارک خوب باشد، تنتان سالم باشد، قلبتان سلیم باشد و باغ ایمانتان آباد. امروز هم با احترام و با افتخار خدمت شما هستیم و در محضر حاج آقای میرهاشم عزیزمان. سلام علیکم و رحمه الله. خیلی خوش آمدید. حجت الاسلام میرهاشم حسینی: سلام علیکم و رحمه الله. سلامت باشید ان‌شاءالله. الحمدلله ، خدا را شکر می‌کنیم که توفیق داد دوباره بتوانیم یک کلامی، پیامی، مطلبی و نکته‌ای از وجود مبارک اهل بیت را بتوانیم نوکری بکنیم و در خدمت باشیم بتوانیم بیان کنیم ان‌شاءالله. شریعتی: خدا ان‌شاءالله به شما سلامتی بدهد و توفیق.

حجت الاسلام میرهاشم حسینی: سلامت باشید، خیلی متشکر. یک سلام و عرض ادب خدمت همه سروران و بینندگان عزیز هم داشته باشم و از همه ان شاءالله خواهش کنیم که دعا کنند  خدا همه ی ما را، خانواده ها را، نسل ها را،  همه را ان شاءالله به برکت دعایشان و آمین همه ی عزیزانی که دارند می بینند، همه ی خانواده ها، نسل ها، بچه ها، کودکان، نوجوانان، جوانان، همه در مسیر اهل بیت و سعادت و خوشبختی ان شاءالله قدم برداند.
شریعتی: الهی آمین. حال شریف و مبارک چطور است؟
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: الحمدلله
شریعتی: ان شاءالله که سلامت باشید. ما هفته گذشته یک نامه ای را از وجود مقدس بقیه الله العظم (ارواحُنا فِدا) خطاب به قاسم ابن علاء آغاز کردیم، نکته هایش را شنیدیم و بنا شد که ادامه ی شرح فرمایشات حاج آقای میرهاشم را محوریت و موضوع نامه حضرت ولی عصر امروز بشنویم که با دل و جان در خدمت هستیم.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: مثل همیشه که سرکلاس هایمان یاد امام زمان اجازه بفرمایند هم سروران عزیز و هم حضرت عالی، این جلسه به ذهنم رسید با «اللَّهُمَّ کُن لِوَلیَّکَ» شروع بکنیم. « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ/ اللَّهُمَّ کُن لِوَلیَّکَ الحُجَّةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علیهِ و عَلي آبائِهِ في هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي کُلِّ سَاعَةِ وَلِیاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتَّي تُسکِنَهٌ أَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتعَهٌ فِیهَا طَوِیلا».تعجیل در فرج آقا امام زمان و ان شاءالله خدا به همه ما توفیق خادمی حضرتش اعطا بگرداند یک صلواتی مرحمت بفرمایید.
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: بحث ما در توقیعات، توقیعاتی که مرتبط با جناب قاسم ابن علاء بود، عرض می کردیم البته به مقدار وسع جلسه. و گفتیم ان شاءالله 5 تا از این توقیعات را یک اشاره ای بکنیم. توقیع اولی که اشاره کردیم وجود مبارک آقا امام زمان توسط یکی از نواب خاص خودشان نامه ای را برای جناب  قاسم ابن علاء دادند درباره کیفیت صلوات، که در آن جا حضرت کیفیت صلوات اولین  توقیع بود که بررسی کردیم. در آن جا کیفیت صلوات را حضرت می فرماید  که نام همه ی اهل بیت برده شود. ظاهراً همین صلواتی است که در روز جمعه وارد شده است که جناب ابوالحسن ضراب اصفهانی به عنوان صلوات روز جمعه از آن  یاد می شود و شیخ عباس هم در مفاتیح آورده اند و از دیگران نقل فرمودند. این توقیع اول بود. توقیع دومی که توفیق شد  به آن اشاره کردیم مشکلی جناب قاسم ابن علاء داشتند در بحث فرزند، ظاهراً هم این بود که خدا سه فرزند به ایشان داد و این ها باقی نماندند  و از  دنیا رفتند. یا در یک نقلی ایشان درخواست می کند، نامه می دهد خدمت آقا امام زمان با واسطه نایبانش که دعا بکنید من فرزنددار بشوم و این فرزند بماند. چون سابقه از دنیا رفتن داشتند. در آن سه مرتبه هیچ جوابی نیامد و آن  بچه ها هم  ظاهراً از دنیا رفتند. اما نامه چهارم حضرت آن جا دعا کردند، به دعای حضرت این بچه ماند. بعد حضرت هم فرمود این می ماند، «الحَمَدُلِله» همه ی حمد و سپاس ها ویژه خداست. بعد این فرزندشان هم ماند و بعدها همین فرزند. باز هم حضرت دعا کرده بود که این که می ماند دعا می کنم که نور چشمت بشود. این دومین چیزی بود  که در نامه به آن اشاره کردیم. سومین توقیعی که اشاره شد کسی بود که انحراف پیدا کرد و حضرت شروع کرد انحراف او را تذکر دادن در این نامه قاسم ابن علاء که آن هم به باقی وکلای حضرت به آن ها هم تذکر بدهد. این شخصیت، شخصیت ذی نفوذی بود در بین خواص شیعیان نفوذ کرده بود، از بزرگان و سرشناسان بود، واقعاً خواص بی خاصیت. این جا بدتر بگوییم، خواصی که بی خاصیت نبود، انحراف ایجاد کرد. او را هم یک اشاره ای کردیم. و ویژگی های این اشخاصی که اشخاص بزرگی هستند ولی زمین می خورند و سقوط می کنند. آن را هم  یک اشاره ای به آن  کردیم. خیلی عجیب است در یک متنی، عیبی ندارد این را الان اشاره بکنم، در یک متنی حضرت می فرماید که با آن که مدتی طولانی خدمت کرد. خیلی عجیب است، خیلی ها ادعای خدمت دارند ولی خدا مدد بکند که درست خدمت کنند. خیلی ها می گویند ما خادم هستیم، ما نوکر  هستیم، خود من  هم ممکن  است یک جایی برگردم بگویم این جوری است. نه، آن نوکری و خادمی  واقعی و حقیقی مثل این شخص حضرت می فرماید مدت طولانی  خدمت کرد ولی مقاومت نکرد و استقامت نکرد  در دینداری اش و ایمانش، و نهایتاً خودش خودش را به کفر رساند. خیلی عجیب است.
شریعتی: یعنی این استقامت نکته مهم قصه ما است.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: خیلی مهم است. استمرار  و مقاومت بر این دینداری. برای همین پیش می آید  در زندگی شان فراز و نشیب وجود دارد و این فراز و نشیب ها خیلی ضربه می زند.
شریعتی: یعنی آن استقامت است که منجر به عاقبت بخیری تک تک ما می شود.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: احسنت. این توقیع سومی بود که اشاره کردیم. امروز این  نکته را خدمت شما اضافه کردم. اما توقیع چهارم که محضر سروران  ارجمند و حضرت عالی عرض بکنم توقیعی است که جناب  شیخ طوسی در مصباح المتهجد آورده است. چند فراز ناب این توقیع دارد که من ان شاءالله عرض بکنم. درباره ولادت ابی عبدالله الحسین است. بعد آن جا حضرت این گونه شروع می فرمایند: «اَنَّ مُولانا الحُسَین». این جا من یک اشاره ای بکنم. در شروع این  توقیع نوشته است «خَرَجَ إلَی القاسِمِ ابنِ عَلاء» که او وکیل ابی محمد است. از این قسمتی که وکیل ابی محمد است که صفت قاسم ابن علاء دارد بیان می شود، از این جا بعضی از آقایان گفتند که این در واقع نامه امام عسگری به قاسم ابن علاء است. نگاه هم بکنید در جاهای متعدد به عنوان نامه امام عسگری به قاسم ابن علاء به مناسبت ولادت آقا ابی عبدالله الحسین در روز سوم شعبان است که در آن روز روزه بگیرد و دعا کن. ان شاءالله دعا به برکت اباعبدالله مستجاب  بشود. اما برخی از شواهدی مثل «خَرَجَ إلَی القاسِمِ ابنِ عَلاء» و شواهد دیگری، بعضی گفتند که چه بسا این وکیل ابی محمدی که جلوتر نوشته است منظور این است که صفت قاسم ابن علاء این است که وکیل امام عسگری هم بوده است ولی این توقیع در واقع توقیع  وجود مبارک امام زمان باشد. به هر حال، این توقیع علی الظاهر برای آقا امام عسگری است، بعضی ها گفتند شاید از ناحیه وجود مبارک امام زمان باشد، ولی علی ای حال شروع این توقیع این است که جناب قاسم ابن علاء این توقیع را در اختیار گذاشتند بقیه دیدند امام زمان قاسم ابن علاء می گوید: «اَنَّ مُولانا الحُسَین». بعد می فرماید: «وُلِدَ یَومَ الخَمیس لِثَلاثٍ خَلَونَ مِن شَعبان فَصُم وَ ادعُ فیهِ بَهذَا الدُعاء» حضرت می فرمایند  که روز سوم شعبان و روز پنج شنبه متولد شده است و در آن روز شما، یعنی اشاره به شیعیان است، که روزه بگیرند در روز سوم شعبان روزه مستحبی بگیرند  و این دعا را بخوانند که ان شاءالله مستجاب بشود. این توقیع چهارمی است که از قاسم ابن  علاء داریم اشاره می کنیم که قاعدتاً طبق آن چیزی که مشهور نوشتند نامه امام عسکری است. عرض کردم بعضی ها هم  به عنوان نامه امام زمان یاد کردند که عزیزانی  که اهل پژوهش و تحقیق هستند مراجعه بفرمایند. در این جا من چهار فراز این را یک اشاره ای عرض کنم. یک فرازش حضرت با زبان دعا ویژگی های اباعبدالله را اشاره می فرمایند. چند تا ویژگی اباعبدالله، یکی موعودی است که در زمان ولادتش آسمان ها گریه کردند. مولودی که حضرت شروع می کند ویژگی های او را بیان می کند. «قَتیلُ العَبرَه» است. این واژه ی «قتیلُ العَبَرات»یا «قَتیلُ العَبَرَه»، کشته ی اشک چشم، یک موقع من از این یک تعبیر خاصی را استفاده می کنم که این «قَتیلُ العَبرَه» بگوییم کشته ی اشک بیدار و زنده شدن انسان ها است. این ویژگی آقا اباعبدالله است.
شریعتی: اشکی که تو را حرکت می دهد.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: احسنت. لذا این کلمه «العَبرَه» غیر اشک عادی است. «العَبَرَه» از عبرت و عبور می آید. یعنی آقا اباعبدالله الحسین را کسی یاد حضرت بکند این گونه است، ویژگی آقا اباعبدالله این گونه است که هم باعث عبرت می شود و اعتبار می شود، وهم باعث این می شود که انسان عبور کند از یک حال بدی به حال خوشی. این  ویژگی اشک چشم برای اباعبدالله است. لذا شما هر کسی را ببینید برای آقا اباعبدالله دارد گریه می کند این گریه اش گریه ی عزلت نیست، گریه ی گوشه گیری نیست، گریه ی انزوا  نیست، گریه ی افسردگی نیست، گریه ی بیحالی نیست. گریه ی عبور از حالت بدی است به سمت یک حالت خوب، گریه ی بامعرفت است، گریه ی خودسازی است، گریه ی تحول است.
شریعتی: اقیانوس اشکی که تو را سوار سفینة النَجاة می کند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: احسنت. این که فرمودید سفینة النجاة حالا این هم عیبی ندارد عرض بکنم. سوره مبارکه مائده، در  آن جا اسم اشک را اشاره می فرماید. می فرماید که این ها اشک شان جاری بود به خاطر معرفتی که پیدا کردند، یعنی یک اشک عارفانه. سوره مبارکه مائده است. برای آقا ابی عبدالله هم سنخ اشک اش از این سنخ است.
شریعتی: عاشقانه و عارفانه.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: احسنت. خیلی زیبا است. سوره مائده، فکر می کنم آیه 83 اگر ملاحظه بفرمایید می گوید این اشک برایشان جاری بود، «مِمَّا» به خاطر آن معرفتی که به حق داشتند، اشک عارفانه، اشک عاشقانه، اشک عبور از حالی به حالی. بعد در این فرازی که مربوط به ویژگی های آقا اباعبدالله است، هم «بَکَتُ السَّماء» را بیان می فرماید، هم «قَتیلُ العَبَرَه» را بیان می فرماید و هم در آن جا اشاره ی دیگری که حضرت می فرمایند بحث رجعت وجود مبارک آقا اباعبدالله هم در این جا اشاره می شود که در  آن جا نصرت و یاری می شود در روزی که بازمی گردد. به بحث رجعت  هم اشاره می شود. آن سیر تکاملی زیبایی که برای نظام هستی هست، یک سری سختی هایی، بلاهایی، گرفتاری هایی، در بلاها انسان ها آن خمیرمایه ی اصلی  خودشان را نشان می دهند، آن معنویت ها، ایثارها، انسانیت ها، در گرفتاری ها شخص خودش را نشان می دهد  و به داد دیگران می رسد، به آن ها مدد می رساند. در این فراز و نشیب ها به یک جایی می رسد که بحث رجعت است. در آن بحث رجعت دیگر آن کسی که استعداد به اوج رسیدن  در وجودش است به برکت آن رجعت و اولیای الهی آن اوج را می گیرد و بعد هم بحث قیامت. بعد  هم حضرت در شناساندن آقا ابی عبدالله الحسین در ضمن دعا دوباره اشاره ی به آن «الشِفاء فِي تُربَةِ» و ائمه از نسل ابی عبدالله الحسین هستند. و در آخرش هم ما پناه به قبر  ابی عبدالله می بریم را هم اشاره می فرمایند. این سه ویژگی که قبلاً هم وجود مبارک اهل بیت به ما یادآوری کردند، این جا آقا امام عسکری هم در این روز ولادت آقا ابی عبدالله به این اشاره می فرمایند. در این توقیع پس یک فرازش با لسان دعا ویژگی آقا اباعبدالله است. یک فرازش شروعش است، بحث «مُولانا الحُسَین» است. من خواهش می کنم اجازه دهید این جا یک نکته ای را عرض بکنم و آن نکته این است که وقتی امام زمان قاسم ابن علاء، وقتی امام معصوم، درباره ی ابی عبدالله الحسین تعبیر به مولانا می کند  یعنی  مولای  ما اوست، دیگر یک کسانی مثل مثلاً خود حقیر نباید بگوییم آقا ابی عبدالله مولا و ما نوکر. خیلی آن مقام، مقام والایی می شود، خیلی عظمت دارد. این را به خاطر چه عرض می کنم؟ چون بحث این که آقا ابی عبدالله مولا باشد و ما نوکر باشیم این نوکر واقعی و نوکر درست ویژگی هایی باید داشته باشد تا بتواند واقعاً خادم واقعی بشود.  البته من این جا عرض بکنم، هر کسی که می آید به یک نوعی خادم مکتب اهل بیت می شود این شخص احترامش را آدم باید رعایت بکند. ما یک دوستی داریم، این  کل زندگی اش حول محور آقا اباعبدالله و امام زمان است. خیریه ای هم به نیت آقا اباعبدالله و امام زمان دارد. یک موقع صحبت می شد مثلاً در نوجوانی، می گفت نگاه کردیم دیدیم که آشپزخانه آقا اباعبدالله کمک لازم دارد، رفتیم کمک آشپز شدیم. می گفت یک آن دیدیم که این مجلس سینه زنی اباعبدالله ضعیف است، رفتیم آن جا جمع شدیم. حالا  یک موقع شوخی هم می کردیم می گفتیم در سینه زنی باید ورزیده باشی، بلد باشی، وارد باشی. می گفت بله، ورزش آن را هم کردیم که آن جا بلد باشیم عرض ادب کنیم.
شریعتی: همه زندگی اش حسین است.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: بعد می گفت دیدم که آن مداح جلسه هیئت ما بنده خدا خیلی قوی نیست، مثلاً واحد خوب بلد نیست بخواند. قدیمی بود، احترامش هم واجب بود، ولی بعضی چیزها را بلد نیست. می گفت رفتیم سال ها مداحی کردیم. دیدیم  آن سخنران  اگر سخنران قوی ای باشد به همه شان یاد می دهد  کارتان  چقدر باارزش است. دیدم آن سخنرانی خیلی خوب است. که می گفت سال ها رفتیم در وادی سخنرانی  درس خواندیم. خیلی خوب است که  چنین  کسانی را آدم ببیند، عجیب تشویق آدم می شوند. خدا رحمت کند بعضی از علمای ربانی را، می فرمود  که اگر می خواهی در  راه درست باقی بمانی «الرَفیق ثُمَّ الطَریِق»، رفیقت را، همنشین ات  را، داشته باشد اگر می خواهی در این راه باقی بمانی و الا باقی نمی مانی.  دیدن این رفقای این جوری خیلی روی آدم اثر دارد، خیلی برکت دارد. می گفت  دیدم آن سخنران می تواند بگوید ارزش چایی روضه را بدان، ارزش سینه زنی، ارزش روضه، ارزش گریه، ارزش معرفت، ارزش کار برای اهل بیت، خادمی این مکتب، به برکت اهل بیت شما خدمت بزرگی به مردم می توانی انجام دهی.
شریعتی: در واقع عیار خدمت ما معرفت ما است. آن است که جهت می دهد، عمق می دهد، وسعت می دهد حتی.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: لذا خدا نیاورد کسی بی معرفت بشود، نمک نشناس بشود. می گفت یکی از بدترین  فحش هایی که ممکن است به کسی گفته بشود می گوید چقدر بی معرفت هستی. خیلی این  بد است. بحث این که کسی واقعاً بخواهد آقا اباعبدالله مولانا، امام فرمود اوست. و دیگر کسی بخواهد ادعا بکند که او مولای من است، این مراعات های زیادی  را باید بکند.
شریعتی: یعنی خیلی مسئولیت سنگینی است.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: بله. یکی  نیتش باید نیت صادقانه باشد، این نوکر  واقعی اهل بیت اگر کسی می خواهد بشود باید صادقانه نوکر  باشد، صدق در اعتقاد و عقیده، صدق در رفتار. رفتارش صادقانه بگوید، کردارش، حتی ظاهرش. این ها باید نشان بدهد که این به این مکتب تعلق دارد. در رفتارش، در گفتارش، در کردارش، در برخوردش، در احوالش. آیه قرآن داریم که می گوید مومنین کسانی هستند که ایمان می آورند و عمل انجام  می دهند، منتها هرگز شک در خودشان  راه نمی دهند، با مال و جانشان جهاد می کنند. واقعاً یک کسی صادقانه خادم اهل بیت است باید این خصوصیت را داشته باشد.
شریعتی: از آن حاج قاسم درمی آید.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: احسنت. یعنی این نیت صادقانه در بحث خدمت خیلی خیلی مهم است که باید دقت بشود. یا مثلاً آن نوکر واقعی کسی  که خادم اهل بیت است، این نیت خالصانه باید داشته باشد. گاهی اوقات می شود شخص سال ها پای صحبت سمت خدا  هم می نشیند، همه را هم بلد است، ولی سال ها در هیئت رفته است و همه چیز  را هم بلد است. ثمره اش چیست. آیا کلاسش بالاتر آمد، کلاس معنوی اش، کلاس انسانیت اش، زندگی اش فرق کرد یا نه. لذا فرمود که کسی که آن نوکر واقعی باشد باید این در زندگی اش معلوم بشود، باید رشدی در او پیدا بشود، حرکتی در او پیدا بشود. نمی شود طرف سال ها هیئت، مجموعه فرهنگی، مسجد، جلسات، محفلات، آن جا نشسته است وهمه را هم بلد است منتها گاهی اوقات این بلد بودن ها سواد و  سیاهی می شود و شخص را به زمین می زند. شما نگاه بکنید شیطان هم خیلی چیزها بلد است، از جهت های مختلف. لذا می فرماید با شیطان خیلی بحث نکنید چون خیلی از شما واردتر است و شما را زمین می زند. این بحث وسواسی و این ها همین مشکل را داریم. می گفت با شیطان اگر در بحث وسواس مباحثه کنید او خیلی واردتر از شما است، در  مباحثه زمین می زند لذا نباید توجه کنید، آن کسی که می تواند. در این نوکری که عرض کردیم صادقانه باشد، می گوییم خالصانه باشد، مراتب را باید طی بکند و الا طرف ماندگار بشود در عرفانی، هم به خودش هم به اطرافیان آسیب می زند. گاهی اوقات می شود طرف خدایی نکرده حواسش نیست مثل همین احمد بن هلالی که عرض کردیم، می آید برای خادمی  و حضرت هم می گوید خادم بود، خدمت طولانی  کرد، ولی این خادمی ظاهراً یک رذیله ای در وجودش داشت که آخر او را زمین زد که در همین  توقیع شریف قبلی اشاره کردیم.
شریعتی: یک جاهایی هم ممکن است به یک جایی برسی بگویی منم طاووس.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: دقیقاً یکی از مشکلاتی که امثال احمد  بن هلال داشتند این بود که حالا که ما شهرت پیدا کردیم ما مثل این  که همه کاره هستیم.
شریعتی: فکر می کنند خبری است.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: همه کاره ی دستگاه امام زمان. آقا دارد، در توقیع فرمود که این چرا بدون اجازه ما برای خودش هر کاری دوست دارد می کند و به ما منسوب می کند، به اهل بیت هم منسوب می کند. یعنی خدا نیاورد برای کسی، گاهی اوقات این ریاست ها، این مال ها، این شهرت ها، این ها شخص را شروع می کند این جا زمین زدن. اما نه، یک کسی نوکری واقعی و خادمی اهل بیت را می کند این هم می تواند هر دفعه کلاسش را بالا ببرد. خدا به همه ما این را عطا بکند. خیلی حرف های بزرگی است که ما از بزرگان یاد گرفتیم، در آیات و روایات یاد گرفتیم. گاهی اوقات شخص فقط می آید خادمی اهل بیت را می کند، «مَولانا الحُسِین» می فرماید، فقط به اندازه ترس جهنم. عیبی ندارد ولی کلاس بالاتر هم برود خوب است؛ شوق به سمت بهشت. این عیبی ندارد ولی خوب است آدم بالاتر هم برود. و آن این که بیاید درِ خانه اهل بیت عارفانه و عاشقانه قدم برداشتن. وقتی اهل بیت را می شناسد، خصوصیاتشان را می داند، شروع کند  حرکت کردن. این بحث خادمی و نوکری اهل بیت که این مجرای همه است برای بندگی خدا، لذا شبیه این مراتبی که برای خادمی اهل بیت می گوییم شبیه این برای مراتب بندگی خدا هم فرض می شود که گاهی اوقات بعضی ها بندگی خدایشان از ترس است، بعضی موقع ها بندگی خدایشان به خاطر تجارت و معامله است، بعضی بندگی خدایشان به خاطر شکر است، بعضی موقع ها هم بندگی خدایشان به خاطر معرفت و عشق است. این مجرای «مَن  اَرادَ الله بَدَاَ بِکُم وَ مَن وَحَدَهُ قَّبلَ عَنکُم»  از مجرای اهل بیت می خواهد به آن مجرای  اوج بندگی خدا برود لذا خدا مددش بکند همواره این کلاس نوکری را بالا ببرد.
شریعتی: من  فهمیدم که اگر کسی عاشق سیدالشهدا بود و بنا شد که آقا مولای او باشد باید مراقب حرف زدنش، مراقب راه رفتنش، مراقب تمام حرکاتش باشد.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: احسنت. غیر آن نیتی که عرض کردیم، غیر صادقانه بودن، غیر خالصانه بودن، یک چیز دیگر هم می خواهیم عرض بکنیم و آن این که کسی که خادم اهل بیت می شود، می خواهد در مسیر اهل بیت قدمی بردارد، این هیچ منتی هم برای کسی نباید داشته باشد. من یک مقدار واضح تر عرض بکنم. آن کسی که نسبت به اهل بیت، راه اهل بیت، مکتب اهل بیت، ذاکر می شود و یاد می کند، حالا در هر جلسه ای، برنامه ای، فضای مجازی، فضای حقیقیِ، هیئتی، محفلی، هر جایی کاری انجام می دهد این را باید دقت بکند که در واقع ابتدایی ترین حقوق اهل بیت را ادا کرده است. یعنی برای اهل بیت ما حقوقی فرض دارد، این ابتدایی ترین آن حقوق را شروع به ادا کردن کرده است. لذا آن کسانی که در این فراز بحثی که داشتیم بیان می کردیم، فرازهایی که بیان می کردیم از اصل بحث خارج نشویم. در فراز اول که می گوید امام می فرماید مولای من اباعبدالله است، ما در  واقع در آن سطح نیستیم. من یک موقع یکی از بزرگان را دیدم، می فرمود که حتی حقیر نوشتن هم درست نیست، ما الاحقَر هستیم. این  مرتبه ی بالایی است که یک کسی بتواند خادم اهل بیت بشود، وقتی که امام می فرماید مولانا. چرا؟ چون واقعاً این کسی که دارد می آید برای اهل بیت مدد می رساند در واقع این شخص دارد حق اهل بیت را ادا می کند. در یک روایتی از آقا رسول اکرم دارد: «لا یَنفَعُ عَّبدٌ عَمَلُ اِلَّا بِمَعرِفَتِ حَقِّنا». آقا رسول اکرم در این روایت قسم یاد می کند که اصلاً هر کاری کسی انجام بدهد این نافع نیست، مگر این که معرفت به حقوق اهل بیت داشته باشد و آن ها را ادا بکند. اصلاً در این قسمت است که رنگ درست پیدا می کند و رشد پیدا می کند و الا آسیب می بیند. حالا یک اشاره کوتاهی هم عرض بکنم به حقوق اهل بیت. بعضی موقع ها مثلاً سال ها آمده یک خدمتی کرده است، چایی ریخته است، مجلسی را، محفلی را، جلسه ای، صحبتی کرده است، کاری انجام  داده است، ذکری گفته است. این را باید همه دقت بکنیم، اگر آمدیم در واقع حق اهل بیت را، حق کسی را ادا کردیم، مثل این  که نسبت به مردم یک کسی بیاید یک کاری را انجام دهد منتی  ندارد، وظیفه اش بوده است که به مردم  رسیدگی بکند. این جا هم نسبت به اهل بیت یک کسی کاری کرده است در واقع وظیفه اش را انجام داده است.
شریعتی: شکر نعمت ولایت است.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: احسنت. شکر آن بوده است. فرمود یک باید معرفت پیدا می کرد تا در این مسیر به اوج هدایت برسد. «اللّهُمَّ عَرِّفني حجَّتَک». دوم؛ نسبت به اهل بیت مودت باید پیدا می کرد که مزد رسالت است. فرمود مودت  مجموعه ای از محبت و اطاعت با هم است، یعنی صرف محبت را به آن مودت نمی گویند. «قُل لا اَساَلَکُم عَلَیهِ اَجر الَّا المَوَدَةِ ذِي القُربی». سوم؛ در  روایت از رسول اکرم دارد که در خواسته هایتان، در قدم هایتان، در کارهایتان، نظر امام  زمانتان را مقدم  بکنید، تقدم آن ها  در  زندگی. چهارم؛ «مَن اِقتَدا بِه عَلیٍ»، اقتدای به اهل بیت کردن. این  وظیفه است، حق آن هاست. پنجم؛ «الَّذینَ یَصِلُونَ ما اَمَرَ اللهُ» که خدا امر به صله کرده است امام صادق خیلی زیبا می فرماید. یک صله رحم  داریم با خویشان و آشنایان. بعد آن جا می فرماید که آن اوجش اگر کسی بخواهد صله رحم حقیقی برسد غیر این صله رحم ظاهری، اوجش این است که صله داشته باشد، صله رحم با وجود مبارک اهل بیت داشته باشد. یعنی معلوم بشود این اتصال به آن ها پیدا کرده است و هرگز از آن ها گسست پیدا نکرده است. این پنج مورد شد. ششم؛ امام رضا (ع) به عنوان حق دارد بیان می فرماید که برای هر امامی عهدی است بر گردن هر کسی که ادعا بکند شیعه اهل بیت است. و آن تمام وفای به آن عهد این است که به زیارت قبور اهل بیت برود.  هفتم؛ باز هم از این حقوق امام صادق (ع) فرمود بهترین مردم آن کسی است که ذاکر باشد، یاد اهل بیت بکند، به هر طریقی اهل بیت را یاد بکند. در جای دیگر دارد که «تَجلِسُون وَ تُحَدِّثُون»، آیا جلساتی دارید دور هم جمع بشوید و در آن جا یاد اهل بیت را بکنید، یا در بعضی جاها دارد که حدیثی بخوانید به یاد اهل بیت. آن جا ذکر  مصیبت اهل بیت را تذکر می دهد. این خیلی مهم است. «نَفَسُ المَهمُوم لِظُلمِنا»، تسبیح، ذکر اهل  بیت، ذکر  مصیبت اهل بیت، آهی که شخص می کشد، این لحظه به لحظه برایش «سُبحانَ الله» نوشته می شود و عبادت است. و یکی هم اوجی که پیدا می کند، فرمود: «اَحیا اَمرَنا» کسی که احیای امر ما بکند. سوال کرد از حضرت که آقا، این  «اَحیا اَمرَنا» ما چگونه احیای امر شما بکنیم. فرمود همین  احادیث ما را یاد بگیرید، به مردم یاد بدهید، همین قال الصادق و قال الباقر و قال الرضا و قال المهدی. این ها را یاد بگیرید و به مردم یاد بدهید. و فرمود کسی که در این وادی  دارد قدم برمی دارد، البته درست و از طریق و از راهش، در این مسیر وقتی طرف دارد درست قدم برمی دارد وجودش می شود وجود رحمت. این هر جا برود برای مردم هم منشا برکت و نافع می شود. واقعاً هم همین طور بود. شما بزرگانی که اهل این مسیر بودند و احیای امر اهل بیت بودند معمولاً این بود، یک مسجدی می آمدند این بزرگان قرار می گرفتند و مشکلات آن محل را برطرف می کردند.
شریعتی: کلاً آن جا  آباد می شد.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: گرفتاری ها، زندگی ها، وام قرض الحسنه، خیریه ها، مددها، کمک ها، هر کس مشکلی داشت می آمد نزد آن ها و یک جوری حل می کردند. این مسیر، مسیر اهل بیت است. هر موقع ما این مسیر را احیا کردیم خیلی از این مشکلات برطرف شد، هر گاه این مسیر احیا نشد خیلی جاها ما آسیب دیدیم. و یکی، حالا نهم  یا دهم؛ بحث نصرت حضرت. این حق است. شخص می آید می گوید من گدای اهل بیت هستم خوب است، خادم اهل بیت هستم  خوب است، نوکر اهل بیت هستم خوب است، ولی آن «هَل مِن ناصِرِ یَنصُرُني» نباید فراموش بشود. اگر گفتیم مولانا ابی عبدالله، امام فرمود، دیگر ما اصلاً وظیفه مان است که این کارها را انجام بدهیم. و یکی هم آن بحث ولایت اهل بیت و تحت ولایت ها، رسیدن به این جا که بتوانیم ادعا کنیم «مُولانا اَبی عبدِالله الحسُین». این چند  فرازی است که در این توقیع چهارم وجود مبارک امام معصوم، حالا عرض کردیم یا امام زمان یا امام عسکری، به جناب قاسم ابن علاء. یک «مُولانَا الحُسین» اشاره کرد که به مناسبت عرض کردیم ایشان که مولا فرمود دیگر بقیه ما خیلی باید حواسمان را جمع بکنیم، هر کسی که ادعا می کند مولایش آقا اباعبدالله است. یک فراز ویژگی های آقا ابی عبدالله است، یک فراز حضرت به لسان دعا یاران حقیقی را بیان  می فرمایند و آخرش هم یک اشاره ای به فُطرُس مَلَک می کند. که معمولاً این آقایانی که اهل معنویت هستند، اهل سیر و سلوک هستند. حالا من این چیزها را خودم راستش را بخواهید بلد نیستم و نمی فهمم. بزرگان فرمودند  که در آن ایام ماه شعبان برای کسانی که زمین خوردند در معنویت، توسل به ساحت مقدس آقا ابی عبدالله الحسین.  نه فقط آن ایام، پیوسته. «سَفینَةُ الحُسَینِ اَسرَع»، خیلی زود شخص ترمیم می شود و می تواند خدایی نکرده گناهی، معصیتی، خطایی او را زمین زده است توفیق اصلاح و جبران پیدا می کند. در یک فراز هم عرض کردم، در ضمن دعا حضرت ویژگی یاران را بیان می فرمایند. که نمی دانم الان این ویژگی یاران را تیتروار چند موردش را عرض بکنم که این توقیع تمام بشود.
شریعتی: بله، بفرمایید.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: حضرت در ضمن دعا و لسان دعا این جا شروع می کنند ویژگی یاران  حقیقی ائمه و آن خادمان حقیقی ائمه را بیان می فرمایند. اول این که حضرت «یَساَلُکَ الاِسمَه»، در آن جا می فرماید دعایی که می کنید این باشد که بخواهید شما یار حقیقی ابی عبدالله الحسین و خوبان عالم باشید این که از خدا بخواهید که حق الناس و حق الله را بتوانید مراعات بکنید، حقوق دیگران را بتوانید مراعات بکنید. خدایی نکرده آدم یک جایی خطا کرد برود درستش بکند، توبه بکند. 1) اهل مراعات حق الله و حق الناس بودن 2) «وَحشُرنا فِي زُمرَةِ» می فرماید. این «وَحشُرنا فِي زُمرَةِ» بحث این است که آدم دقت بکند از همین  الان در همین دنیا در جمع خوبان باشد. من حالا یک چیز داخل پرانتز عرض بکنم. متعدد می شود در بعضی از جلسات، محفل ها، هیئت ها، کانون ها، برنامه ها، یک دفعه بعضی از بچه ها می گویند حاج آقا آن جا این  مشکل  پیدا شد، این اختلاف پیدا شد. می گویم شما که در مکتب اهل بیت هستید «یَدُ الله مَعَ الجَماعَه»، جلسه قرار دهید و دور هم جمع بشوید، خدا در آن جا رحمتش را نازل می فرماید.
شریعتی: با همان گره را باز کنید و مشکل را حل کنید.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: اصلاً چیزی که گاهی اوقات اصلاً محال است به صورت انفرادی آدم حل بکند در آن جمع درست می شود. خیلی عجیب است. در این اختلافات خانوادگی هم هست می گویند بزرگی از این طرف بیاید، بزرگی از آن طرف بیاید، در جلسه بیاید. بنای خدا بر این است که در آن جمع رحمت نازل بشود. ولی جدا جدا دیدید ناراحتی بیشتر می شود.
شریعتی: هیچ کاری پیش نمی رود.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: بدتر هم  می شود. فرمود که این محشور بودن در دنیا و آخرت با این اهل جماعت بودن، اهل عزیزانی که در مکتب اهل بیت هستند، با هم بودن. بعد می فرماید که خدایا، یک کرامتی به من کردی، یک عنایت خاصی کردی، اصلاً اباعبدالله را به من شناساندی. حالا که معرفت و شناخت آقا ابی عبدالله را شناساندی به من یاد بده که به او نزدیک بشوم و با او صمیمی بشوم. چون آن ها دریای بیکران  کرامت و بزرگواری هستند، این رخصت را می دهند که یک ذره ای یا یک هیچی، «أَینَ تُراب وَ رَبُّ الاَرباب»، یک هیچی نزدیک آن ها بشود و با آن ها صمیمی بشود. این را امام عسکری دارد یاد می دهد. «وَارزُقنا مُرافَقَةَ»
شریعتی: قطره ای باشم که وصل به این اقیانوس می شود.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی:
من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم
او که می رفت مرا هم به دل دریا برد
وصل شدم. بعد در این جا می فرماید رسیدن به رفاقت و صمیمیت با حضرت، بعد رسیدن به مقام صل، مطیع بودن، ولایت پذیر بودن، فرمانبردار بودن. بعد هم می فرماید: «وَ یَکثِرُ صَلاةَ» خدایا توفیق این را بده که من جزو کسانی باشم که بسیار امام حسین  و یارانش را و هر که در این مسیر قدم برمی دارد زیاد یاد بکنم و بر آن ها صلوات بفرستم.
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». خیلی از شما ممنون و متشکرم. ان شاءالله ما هم جزو همین دسته باشیم و در همین مسیر تک تک ما حرکت بکنیم. یک سفره ای پهن شده است به صرف رحمت و برکت که نیازمندان، مستمندان، آبرومندان، دست تک تک ما را بگیرند، سفره ی قربانی اول ماه. برای مشارکت در قربانی ماه جمادی الاول عزیزانمان می توانند همت بکنند، مساعدت بکنند، مثل همیشه همدلی، و ان شاءالله که قربانی این ماه هم به بهترین شکل ممکن انجام بشود. هم کد دستوری *780*3131# داریم، فقط کافی است شماره گیری بکنید. صدقات، هدایا و نذوراتتان را ان شاءالله واریز بکنید. و هم می توانید به کانال ما در سروش و ایتا مراجعه بکنید و یا به سایت برنامه سمت خدا. منتظر لطف و همدلی شما هستیم، این قرار همه ی اهالی خوب سمت خدا است. صفحه 375، آیات نورانی سوره مبارکه شعرا را به اتفاق بشنویم. برمی گردیم همراه شما و در کنار شما.
شریعتی: خداوندا مرا آن ده که آن به. ان شاءالله بهترین ها نصیبتان بشود به حق همین آیات نورانی. یک سلام می کنیم به شیراز و شیرازی ها و حضرت احمد بن موسی شاهچراغ. ایام شهادت شهید دستغیب هم نزدیک است، تقریباً شاید کمتر از یک هفته تا ایام شهادت این شهید محراب فرصت است. روحشان شاد و یادشان گرامی. حسن ختام فرمایشان حاج آقای میرهاشم عزیز را بشنویم و ان شاءالله جمع بندی کنید و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: توقیع چهارم یا نامه ی چهارم از نامه های مربوط به جناب قاسم ابن علاء از بهترین یاران ائمه.
شریعتی: چقدر  خوشبخت بوده است که چهار نامه از حضرت به او رسیده است.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: حالا یک مورد دیگر هم هست. پنج تا بوده است. نامه های متعدد داشته است، حالا این پنچ نامه را گفتیم نامه های معروف قاسم ابن  علاء را اشاره بکنیم. این نامه ی چهارم مربوط به روز ولادت آقا ابی عبدالله الحسین بود که در این نامه عرض کردیم، البته بعضی ها گفتند از وجود مبارک امام عسکری یا وجود مبارک امام زمان عرض کردیم این را اهل پژوهش بروند بررسی بکنند. در آن جا تقریباض چهار فراز را اشاره کردیم. در یک فراز ویژگی های خود آقا ابی عبدالله را در این نامه اشاره کردیم، مثل «قَتیلُ العَبَرَه»، «بَکَتُ السَماء»، «شَفاء فِي تُربَةِ»، نسل ائمه از وجود مبارک ایشان  و پناه به قبر ایشان بردن، وجود مبارک ایشان بردن، بحث رجعت را اشاره کردیم. این در یک فراز بود. فراز دومی که اشاره کردیم این بود که حضرت در شروع نامه می فرماید: «مُولانا الحُسین». به مناسبت عرض کردیم، وقتی که امام زمانِ قاسم ابن علاء بفرماید که «مُولانا» این معلوم می شود دیگران معلوم نیست به آن حد رسیده باشند که او مولا شد و این ها نوکر، خود آن نوکری یک خصوصیاتی دارد. مثل این  که خالصانه بودن، مثل این که صادقانه زندگی کردن، مثل این که مراتب این خدمت را آدم باید بالا ببرد، عارفانه باشد، عاشقانه باشد، خدمت را بالا ببرد. بعد به این رسیدیم که خصوصاً که دقت بکند تمام کارهایی که ما به عنوان خادم و نوکر انجام می دهیم وظیفه بوده است نسبت به اهل بیت. یعنی این جا حقوق اهل بیت را اشاره کردیم که معرفت نسبت به حضرت، مودت نسبت به حضرت، تا 10-11 حق نسبت به حقوق اهل بیت را که بیشتر از این هم می شود یاد کرد، تا رسیدن به این که ذاکر آن انسان باشد، ذاکر اهل بیت باشد، تا برسد به این که ناصر اهل بیت باشد، تا برسد به این که او تحت ولایت قرار بگیرد که بتواند ادعا بکند «مُولانا اَباعَبدِالله الحُسین» را. این را هم خلاصه مراتب نوکری را یک اشاره ای کردیم ضمن این فراز «مُولانا الحُسیِن». سوم از فرازهای دیگر اشاره کردیم که آقا وجود مبارک امام  معصوم ویژگی در ضمن دعا ویژگی  یاران حقیقی اهل بیت را هم اشاره کردند. حدود 7-8 ویژگی را بیان کردیم. آخری هم اشاره به شخص وجود مبارک پطرس. این مجموعه ی چهار فراز و چهار نکته ای بود که در این توقیع بود. توفیق شد بیان بکنیم.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم. دعا بکنید و ان شاءالله تک تک ما برای سلامت حضرت بقیه الله العظم می خواهیم دست به دعا برداریم.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: خیلی ممنون از این که پای صحبت منِ حقیر نشستید. ان شاءالله دعایی که مدنظر همه عزیزان و سروران که پای برنامه هستند  دعایی که مدنظرشان است خدا ان شاءالله به مرحله اجابت برساند.
شریعتی: ان شاءالله. تا فردا و تا سلامی دوباره.