اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1400-08-30-حجت الاسلام میرهاشم حسینی-بررسی نکاتی از نامه حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه

شریعتی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ» «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». سلام علیکم و رحمه الله. سلام می‌کنم خدمت عزیزانم، خانم‌ها و آقایان در هر کجا که هستید ان‌شاءالله بهترین‌ها نصیبتان. خیلی خوشحالیم که امروز هم با شما هستیم و در کنار شما، در یک هوای نسبتاً بارانی ان‌شاءالله که دل و جانتان بهاری و سبز باشد. حاج آقای میرهاشم سلام علیکم و رحمه الله. خیلی خوش آمدید. حجت الاسلام میرهاشم حسینی: سلام علیکم و رحمه الله و برکاته. عرض ادب خدمت حضرت‌عالی و عرض ادب و احترام خدمت همه‌ی سروران ارجمند. ان‌شاءالله خدا توفیق دهد که یک نوکری و یک خدمتی خدمت همه‌ی سروران عزیز داشته باشیم. شریعتی: خدا ان‌شاءالله شما را حفظ کند. حال شریف و مبارک چطور است؟ حجت الاسلام میرهاشم حسینی: الحمدلله

شریعتی: خوشحالیم خدمت شما هستیم و خدمت عزیزان و دوستانمان، مخاطبانی که تکرار برنامه را می بینند، شنونده های خوب رادیو معارف. ما یک نامه ای را از  حضرت بقیة الله العظم ارواحنا فداه داشتیم مرور می کردیم و نکته هایش را حاج آقای میرهاشم عزیزمان برای ما شرح می دادند. هفته قبل یک وقفه ای افتاد به مناسبت میلاد امام عسگری. امروز ان شاءالله ادامه آن نامه و نکات را خواهیم شنید.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: ان شاءالله هستیم در خدمتتان. فقط یک موقع ما در این سال هایی که کارمان تدریس است و توفیق داریم خدمتی انجام دهیم معمولاً شروعش با رفقا یک یادی از وجود مبارک امام زمان می کنیم. اگر اجازه بفرمایید همه با هم شروع برنامه یک هدیه ای بکنیم به مادر امام زمان در درجه اول و بعد هم بر امام راحل، شهدا، شهدای مدافع حرم و امنیت و سلامت، حاج قاسم عزیز و همرزمانش، همه مراجع، علما، صلحا، همه ی خوبان، معلمین، هر کسی که حقی به گردن ما داشته و دارد دستش از این عالم کوتاه است، اموات همه ی مومنین و مومنات، عرض کردم و در صدرش مادر امام زمان، یک صلواتی هدیه کنیم.
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: نامه ای بود که وجود مبارک امام زمان در پاسخ به سوالات یکی از شیعیان بیان کردند که توسط یکی از نواب خاص به دست ما رسید و عرض کردیم در کتاب کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق به سند خودشان از جناب  محمد بن  عثمان این را ذکر می فرمایند. چندین نکته بود که در جلسات قبل اشاره شد. در این جلسه ان شاءالله این بحث را تمام می کنیم به فضل خدا و توفیق. تقریباً 3-4 یا 5 نکته اش را می پردازیم. ان شاءالله مابقی را خود عزیزان و سروران مطالعه بفرمایند. در این نامه، حالا من در شروع بحث این به ذهنم آمد که نکات را که می خواهم عرض کنم حدود 5-6 نکته اگر بشود ان شاءالله، در شروعش وجود مبارک آقا امام زمان آن چنان که در نامه های دیگر هم شبیه همین است، چنان که چهارده معصوم هم همین جریان را می روند، توجه به این که در این دنیا و سختی های  دنیا راه را گم نکنیم، «اَرشَدَکَ الله» دارد. آن گمشده ی واقعی شما نباید از دستتان خارج بشود و واقعاً گم بشود و دیگر پیدایش نکنید. در این دنیا در گمراهی ها خودت را نجات بده و آن راه درست را پیدا بکن. این خیلی کلام زیبایی است که حضرت در صدر و شروع نامه شان اشاره کردند. بعد هم در واقع حضرت راهی که دارند نکاتی که همه بیان می کنند همین نکته است. این که راه را آدم گم نکند. بالاخره دنیا فراز و نشیب دارد، فرمود روز دارد شب دارد، شب اش هم روز دارد. عسر و یسرش در بعضی جاها بعد است، در بعضی جاها مع است با هم است. در این عسر و یسرها، در این شب هایی که روزی دارد یا روزهایی که ممکن است یک سختی هایی داشته باشد.
شریعتی: پاییزی که بهار دارد، زمستانی که تابستان دارد.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: در این ها حضرت می فرماید راه را گم نکنید. بعد حضرت دعا می کند که «اَرشَدَکَ الله» خدا آن راه درست را به تو نشان بدهد که راه را گم نکنی. یک موقع در این جا بد نیست به این اشاره کنیم که راه را ما گم نکنیم. هر انسانی یک تولد اولیه ای در عالم زر داشته است، «اَخَذَ رَبُّک». بعد آن  تولد، تولد در شکم مادر است. بعد از آن ما دوباره یک تولیدی پیدا می کنیم در این دنیا. در تولد در این دنیا دنبال معرفت هستیم و رنگ خدا گرفتن. «ما خَلَقتُ جِنُّ وَ الاِنسِ إلَّا لِیَعبُدون»یعنی هم رنگ خدا گرفتن و هم با معرفت شدن و هم امانت بزرگ را به دوش کشیدن و بحث آن جاودانگی که می شود برای انسان مطرح بشود. یعنی چند تا چیز است که در این دنیا که آدم می آید نباید راه را گم بکند.  جاودانه می خواهد با معرفت زندگی کند، رنگ خدایی پیدا کند که خدا مظهر همه ی زیبایی های عالم است. نه ظلمات، نه شیطان، نه تاریکی ها. رنگ خدا، معرفت، امانت درست را این جا گرفتن و آن جاودانگی کامل خودش را پیدا کردن.
شریعتی: رنگ خدا گرفتن و به سمت خدا حرکت کردن.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: احسنت. این را نباید فراموش کنیم که ما از آن جا آمدیم و این جا آن جاودانگی، ابدیت، معرفت، با معرفت بودن، قدر نان و نمک را شناختن، زیبا زندگی کردن، درست زندگی کردن، تا بعد هم برگشت به سمت خدا. حضرت دارد توجه می دهد که توفیق این را آدم از خدا بخواهد که در این چیزها راه را گم نکند. «ارشَدَکَ الله». بعد حضرت دانه دانه شروع می کند تذکر و توجه دادن که به این نکته رسیدند. در یک جا حضرت می فرماید، در جلسات قبل آقا نجم الدین، سرور ارجمند و بینندگان بزرگواران، سروران عزیز، یک اشاره کردیم که حضرت آن آفات بحث مهدویت را خیلی توجه زیبایی دادند. بعضی فرازها را ما نشان دادیم. بحث تطبیق، بحث توقیت، این ها مفصل اشاره شد. بحث  چهره افراط و تفریط در مورد چهره امام زمان و چهره درست نشان ندادن. حدود 7-8 نکته درباره ی او اشاره شد. حالا این چند نکته ای که محضر سروران  عزیز و  حضرت عالی بیان بکنیم این است. یکی این که حضرت می فرماید که  برخی  از خواص و برخی از نزدیکان خوبان  عالم، نزدیکان انبیا، اوصیا و اولیا، حواستان باشد. این پیوسته چنین چیزی وجود دارد. اگر یک شخص خیلی بزرگی را دیدید، یک مجموعه خیلی موفقی دیدید، یک کار خیلی بزرگی دیدید، در هر محله ای، شهری، کشوری، نهادی، سازمانی، حواستان  باشد یک سری دور این ها شکل می گیرند که این ها سبیل شان و راهشان سبیل ابن نوح است. و یک راه دیگر را هم بیان می فرماید سبیل اخوت یوسف. می فرمایند این ها گاهی اوقات خواص باید حواسشان جمع باشد، یک دفعه یک مسیری را می روند که مسیرشان مسیر ابن نوح می شود. حالا در یک مجموعه ای است، در یک سازمانی است، در یک راهی است، در مسیری است، در شهری است، در کشوری است، در مجموعه فرهنگی است، در هیئتی است.
شریعتی: یعنی در مسیر هدایت نیستند.
حجت الاسلا م میرهاشم حسینی: احسنت. سبیل ابن نوح می شوند، یعنی علی الظاهر فرزند نوح است، پسر نوح است، پسر پیغمبر خدا است، علی الظاهر پ یوسته با پیغمبر خدا بوده است.
شریعتی: و م نسوب  به او.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: منسوب به او هم بوده است. ولی می بینید این شخص می شود «إنَّهُ لَیسَ مِن اَهلِک». سقوط می کند. امام زمان خیلی توجه زیبایی دارد می دهد. ما در روایات  هم داریم که «لَیسَ مِنِّا»، کسی که فریب کاری کند نسبت به مومن دیگر، مسلمان دیگر. «مَن غَشَّ مُسلِماً» بشود، اهل فریب باشد. یا در جایی دارد که اگر کسی آن حدیث معروف که: «لَم یَهتَمَّ بِاُمُورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم». «لَیسَ مِنِّا» از ما اهل بیت، از این  راه خدا و سمت خدا دور می شود آن کسی که اهتمام ندارد که به داد دیگران برسد به مقدار خودش. بنده مثلاً به مقداری که کار معلمی انجام می دهم اگر رسیدگی نکنم مسئول هستم، حضرت عالی و خدای خودتان، آن مسئول و کسی که صِمَت دارد نمی تواند یک  جایی با آرامش و بی تفاوت باشد، باید برسد. فرمود این ها «لَیسَ مِنِّا» می شوند. بعد به یک جایی می رسند که این ها اگر توبه نکنند، اگر برنگردند، اگر این دقت را نکنند که حالا که شما خواص شدی، منسوب شدی، حالا کسی که فرزند نوح هم شده است یا منسوب به یک انقلابی، منسوب به یک حکومتی، منسوب به یک مجموعه فرهنگی، منسوب به یک هیئتی. اگر این نسبت را پیدا کرد و خواص شد در جمعی، این اگر دقت نکند خودش می شود منشا فساد. این با بقیه مردم یک تفاوتی پیدا می کند. می گویند جرثومه فساد، اصل فساد، ریشه فساد، منشا فساد. به جایی می رسد که درباره او داریم: «عَمَلٌ غَیرُ صالِح». آخر یک موقع است که می گوییم فلانی کار بدی انجام داد، یعنی می گوییم فلانی عامل است، عمل می کند، یک عملی را که غیر صالح است. قرآن کریم خیلی زیبا آن جا دارد تصویر می فرماید ویژگی پسر نوح را. می گوید نه، اصلاً خودش شد آن چیز فاسد، خودش شد منشا فساد، خودش  شد عمل غیر صالح.
شریعتی: همه فتنه ها خودِ خودش است.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی:  خیلی تعبیر زیبایی است. سر تا پای این اصلاً شده فساد و منشا فساد شده است. که حالا البته این را هم داخل پرانتز عرض بکنم. می گفتند که چگونه می شود یک مجموعه خوبی، یک خانواده خوبی، یک زندگی خوبی، یک محله خوبی، یک شهر خوبی، یک کشور خوبی، را یه انحراف و نابودی کشاند، این هایی که اهلش هستند می گویند. می گویند یکی نابودی خانواده، یکی نابودی آموزش، یکی نابودی الگوها. شما الگو را اگر درست تعریف کنید . الگوی خانم ها را چه کسی معرفی می کند، الگوی آقایان را چه کسی معرفی می کند. الگوی جامعه را عوض می کند. سیستم آموزشی شما هم خروجی اش به چه  شکل و صورت است، مشکل اشتغال و مشکل زندگی و مشکل دنیا و آخرت جوان ها را حل می کند یا نه. آن ارتقا می بخشد یا نه و خانواده شما، نابودی خانواده. این سه تا خیلی مهم است. در همین قضیه ابن نوح هم اگر در آیات قرآن و روایات نگاه بفرمایید همسر نوح که مادر همین ابن نوح چه بسا باشد، در آیات قرآن هم داریم، در روایات هم داریم، این اهل خیانت نسبت به شوهر خودش بوده است.حالا البته بزرگان آن نوع خیانت را می گویند، خیانت نسبت به راه او و مسیر او. مثلاً طریق شرک و کفر را شروع به ترویج کردن می کند. مثلاً یک فرمایشی در خانه یا زندگی داشته است این اصلاً خلافش را عمل می کرده است. دیدید در زندگی اگر همسر هماهنگ نباشد چه اتفاقی می افتد.
شریعتی: ساز مخالف می زند.
حج ت الاسلام میرهاشم حسینی: اصلاً بچه بی اعتماد می شود، خیلی  آسیب می بیند. یک موقع من این آمار به هم ریختن خانواده یکی از سازمان ها را دیدم، که این بچه هایی که می آیند ازدواج می کنند این ها یاد نگرفتند همسر خوبی باشند. مثلاً این خانم یا این آقا، یاد نگرفته است مسئولیت پذیری را. همین  چیزی که در دین خیلی زیبا بسته اش را دارد در اختیار ما قرار می دهد. یاد نگرفته است حرمت یکدیگر را نگه دارند. یک دفعه از این جا شما می بینید که آمار طلاق بالا می رود. خدایی نکرده در خانواده به دیگری توجه ندارد، حرمتش را نگه نمی دارد، مسئولیتی که در قبال خانواده دارد این را  یاد نگرفته است، مهارتش را ندیده است و نمی تواند عمل  کند یا انجامش  نمی دهد. که این بسته ها، بسته های زیبایی است که در دین دارد به آن اشاره می شود. حضرت می فرماید که دقت بکنید سبیل ابن نوح، این در کمین کسانی است که خواص  هستند یا منسوب  به کسی  یا چیزی هستند. این را باید خیلی مراعات کنند که این ها گاهی اوقات به جایی می رسند که این ها اصل فساد و منشا فساد می شوند.
شریعتی: و این نقش خواص را خیلی در  جامعه پررنگ می کند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: خیلی پررنگ می کند. در بعضی روایات هم دارد که هزاران گناه از مردم عادی چه بسا بخشیده بشود و راحت خدا بیامرزد ولی یک  معصیتی که آن خواص بخواهد انجام دهد چون انحراف و اثر سوء ای  که ایجاد می کند.
یکی بحث این که همسر آدم همراه نباشد فرزند چقدر آسیب می بیند. این خانواده حمایت معیشتی، حمایت مصونیتی، حمایت عاطفی، حمایت هایی که خانواده می تواند داشته باشد که در بحث خانواده مفصل باید به آن پرداخته بشود و می شود. بعد هم یک اشاره ای به سبیل در این کسانی که در مسیر قرار می گیرند یکی از عواملی که انحراف پیدا می شود گاهی اوقات این راه روش برادران یوسف است که آسیب می زند و این جا  حضرت دارد توجه می دهد. یک شخصی حالا برادر واقعی خودش یا دوست خودش یا یک کسی نسبت به او شروع می کند یک حسادتی در درون و آن حسادت را تقویت کردن. فرمود صرف خطورات حسادت یک مقوله ی اخلاقی است، ولی بخواهی طبق آن درونت ادامه بدهی بعد سوء ظن بیاورد، بعد چیزهای دیگر بیاورد، این جا دیگر حرام می شود. لذا در آن مقوله اخلاقی هم باید دقت کند آدم این چیز زشت را از خودش دور کند. خیلی آسیب دارد. یک روایت قشنگی را هم می دیدم عرض بکنم محضر همه سروران. خیلی روایت زیبایی است آقا نجم الدین بزرگوار، سرور عزیز. فرمود که کسی بخواهد راه درست را برود چند دشمن همیشه دارد. یعنی  حضرت عالی بخواهید هر جا درست عمل کنید، پدر، مادر، خواهر، برادر، همسر، بچه ها، هر کسی بخواهد راه درست را برود چند دشمن دارد. حالا در هر جایی؛ مسئولیت خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هر جا بخواهد سالم باشد چند تا دشمن همیشه همراهش است که یک مقدار خودش باید مراقبت کند، یک بخش اعظمش را باید به خدا واگذار کند خدا رحم کند. در روایت فرمود که یکی شخص حسودی که اذیت می کند. فرمود هر کسی خدا به او نعمت داد مواظب باشد که حسودی برایش می آید.
 یک کسی که جلوی شما می آید عرض ادب و ارادت می کند ولی این نفاقی دارد از پشت سر شروع می کند هر جوری بتواند می خواهد به شما آسیب برساند؛ منافق. سوم کافری که با شما در ستیز و جنگ است، هجمه ای که او می خواهد وارد کند. چهارم فرمود نفس سرکش انسان این در نزاع است و می خواهد به انسان  آسیب بزند. پنجم شیطان  که در کمین است. فرمود هر کسی بخواهد در زندگی اش سالم حرکت کند باید این پنج مورد را حواسش باشد. یک موقع یک رفیقی می گفت که گاهی اوقات آدم در یک محیط نسبتاً خوب که زندگی می کند یادش می رود  که دارد دینش دزدیده می شود. خیلی این اثر دارد. آدم یک جایی باشد بعد متوجه بشود دینش را دارند می برند، سلامتش را دارند می برند، ایمانش را دارند می برند. آن جا می ایستد می جنگد و این ها را نگه می دارد. اما وقتی به صورت  جنگ نرم باشد اصلاً متوجه نمی شود، لذا در صدد مبارزه درنمی آید. آقا امام زمان دارد توجه می دهد یک نگاه انحرافی هم وجود دارد که راه اخوت یوسف بود. راه این ها ویژگی شان چگونه بود؟ یک این ها اهل حرص بودند. حدود  6 ویژگی می شود در مورد این ها بیان کرد. اهل حرص بودند، می دیدند کسی رشد کرده است،  حضرت یوسف رشد کرده است، به آن جایگاه خواستند برسند.
شریعتی: همان حسادت است دیگر. محور اصلی دشمنی شان بوده است در واقع.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: بله. در واقع در دومی اش می خواهیم بگوییم. می خواهیم بگوییم آن حرص و طمع بی جا به جای این که غبطه بخورن د تب دیل به حسادت شد. این  حسادت که آمد روی خودشان کار نکردند. فرمود گاهی اوقات یک رذیله ی اخلاقی روی یک نفر وجود دارد همین مانع عاقبت بخیری اش می شود اگر روی خودش کار نکند. این رذیله بود، بعد روی خودشان کار نکردند، خیانت کردند. به مرحله خیانت که رسیدند بعد مجبور شدند دروغ بگویند، این گناه کبیره را مرتکب بشوند. بعد  که دروغ گفتند مجبورشدند اصرار بر این دروغ داشته باشند و ولی از اولیای خدا را اذیت کنند. منتها یک نکته ای این جا وجود دارد که آقا امام زمان فرمود راه اخوت یوسف. چون در بعضی توقیع ها از جمله این توقیع، یک اشاره ای درباره ی جناب جعفر، عموی امام زمان، شده است که راه ایشان راه برادر یوسف است. چرا؟  چون در راه برادر یوسف اگر طرف حواسش را جمع کند دوباره درِ خانه ی ولی خدا بیاید، به برکت این جریان ولایت و امام زمان خودش یا نبی و وصی زمان خودش طرف می تواند برگردد و درست بشود چون برادران یوسف همین جوری شدند. و این جناب جعفر هم بعضی ها به استشهاد همین شواهد می گویند قطعاً ایشان جعفر تواب بوده است. یکی از اساتید بزرگ قم یک تشکری کرد که آن جعفر کذاب اشاره کردیم به آن چیزی که مشهور شد که آن ادعا که برای ایشان معروف شد ادعای درستی نبود. این جعفر تواب معمول بزرگان گفتند که نه، ایشان از آن نظر برگشت و توبه کرد. حالا می خواهم یک نکته ی دیگری عرض بکنم. یک شواهدی هم وجود دارد مثل این که فرض کنید شیخ مفید مدت کوتاهی بعد از غیبت صغری است. ایشان در کتاب خودش، شبیه این را شیخ طوسی هم بعداً دارد، در کتاب خودش اشاره می فرمایند که الان که ما هستیم از اولاد و اطرافیان جناب جعفر همه قائل به شیعه دوازده امامی هستند و آن حرف ها اصلاً مطرح نیست. این را شیخ مفید و دیگران توضیح دادند.
شریعتی: یعنی برگشتند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: برگشتند. حالا می خواهم یک چیز بالاتر عرض کنم. بعید نیست که اصلاً کل قضیه از جعفر تواب هم بالاتر وجود داشته است. آن جا جناب جعفر باید به میدان می آمده که جان امام عسکری و جان امام زمان  حفظ بشود. و دشمن هم شروع می کند یک مطالبی را هم پخش کردن. البته شیعه می دانسته راه را و درست تشخیص می داده و حرکت می کرده است. لذا در مورد ایشان  بزرگان جعفر تواب می گویند و حتی بالاتر از آن گاهی از این الفاظ هم استفاده نمی کنند. به احترام شخص  ایشان که اصلاً آن مسیر، مسیر سالمی باقی ماند و هرگز در اولاد ایشان و اطرافیان ایشان دیگر بعداً دیده نشد. همه شیعه دوازده امامی و ترویج او. برگردیم به اصل بحث و این نکته ای که، چون مقاله مفصل در این وجود دارد و کتاب. عزیزانی که می خواهند مطالعه بکنند در مورد این شخصیت بزرگوار. نکته ای که حضرت می فرماید که در انحراف خواص دقت بکنند، یکی  سبیل راه ابن نوح و یکی راه برادران یوسف. بعد در ادامه روایت حضرت می فرماید که: «أَمَّا الفُقاعِ فَشرَبَهُ حَرام» وجود مبارک اهل بیت و در آیات شریف این مسیر را داشتند که آن کسی که سمت این مسکرات برود، یا همین فقاع که حالا چه مسکر باشد چه نباشد، بحثی که مراجع بزرگوار دارد. کسی سمت این ها برود حالا بگوییم یک مشکلاتی دارد، زوال عقل می آورد، مشکل این  جوری می آورد، این ها سرجای خودش، ولی اصلی ترین نکته ای که دارد این است که از چشم امام زمان می افتد. از آن سمت خدا و راهی که «إنَّا لِله وَ اِنَّا إِلَیهِ راجِعُون» است آن جا دیگر دور می شود، از سمت زیبایی ها دور می شود، از چشم خدا می افتد. لذا حضرت می فرماید: «أَمَّا الفقاعِ فَشرَبَهُ حَرام». فقاع یک نوع آب جو حرامی است که با یک روش خاصی به دست می آید. حضرت فرمود آن چیزی که به آن فقاع می گویند نه آن ماء الشعیر حلال، آن آب جو خاصی که در آن تخمیر است و الکل است و چیزهایی که وجود دارد، آن را حضرت می فرماید حرام است، سراغش نروید. چیزی که اهل بیت، وجود مبارک چهارده معصوم به ما یاد دادند که این مسیر، مسیر سراغ مسکرات نرفتند، خیلی به این ها توجه می کنند. حضرت این جا جزئی بیان می فرمایند که مثل فقاع که حالا بعداً بزرگان بحث می کنند چه مست کننده باشد چه نباشد، با آن روشی که دارد حاصل می شود، از آن هم نباید استفاده بشود. از چشم خدا و اهل بیت می افتد، از چشم امام زمان می افتد کسی که در این وادی بیفتد.  حالا یک موقع روایت مولا امیرالمومنین را هم می دیدم. حضرت آن جا غیر از مستی ظاهری، مستی باطنی را هم می فرمودند که حواستان  باشد قدرت مستتان نکند.
شریعتی: سرمست نشوید.
حجت الاسلام میر هاشم حسینی: ثروت مستتان  نکند، چاپلوسی مستتان نکند. خیلی زیبا است. علم مستتان نکند. یک کسی چند تا چیز یاد گرفت دیگر هیچ  کسی را قبول ندارد. یک کبر عجیبی می گیرد. فرمود: «سُکرُ العِلم» مستی علم را از آن بترسید. مولا امیرالمومنین هم مستی شراب را دارند توجه می دهند، هم مستی شباب را، جوانی را. در جوانی یک دفعه مستی شما را نگیرد که هیچ چیزی را قبول نکند. یک موقع گفتیم کسانی که یک مقدار سنشان بالا می آید آدم از آن ها حکمت یاد بگیرد. بعد از این فراز حضرت اشاره به طهارت اموال می فرمایند. بعد هم آن جا اشاره می فرماید، در دو فراز حضرت اشاره می فرماید که اموالی که شما دارید دقت کنید طیب و طاهر باشد. اگر این اموالتان را هم برای ما بفرستید، خمس و زکاتی بدهید، چیزی برای ما بفرستید، هدیه ای از طرف ما بخواهید بفرستید، نذری از طرف ما بخواهید ادا کنید، فقط آن که طیب و طاهر است ما می پذیریم. طاهر اشاره به همین طهارت ظاهری، طیب اشاره به پاکی باطنی او، منشا او. این مال، مال درستی باشد، از جای درستی درآمده باشد. این  را حضرت اشاره می کند، بحث طهارت اموال. نکته چهارمی که امروز محضر شما عزیزان اشاره کنیم در این فرازها، بحث این که در زمان غیبت دقت بکنید سراغ عالم ربانی باشید، سراغ یک کسی باشید که «رُواتِ اَحادیثِنا». این «رُواتِ اَحادیثِنا» خیلی باید دقت کنیم یک اصطلاح است نه ترجمه لفظی. می گوییم فلانی حدیث می خواند پس برویم سراغ او. نه. «رُواتِ اَحادیثِنا» در کلمات ما یعنی کسی که این  حدیث را سنداً می شناسد، یعنی می تواند بگوید این سند به اهل بیت می رسد. سنداً می شناسد، دلالتش را می داند، صدورش را می داند، جهت صدورش  را می داند، تعارضش را می داند. یعنی  حدیث را می شناسد.
شریعتی: می فهمد، می تواند تحلیل هم بکند.
حجت  الاسلام  میرهاشم حسینی: احسنت. یعنی بداند این حدیث با حدیث دیگر تعارض اگر دارد، دارد یا ندارد، چگونه می شود، احادیث دیگر را در کنارش پیدا می کند، جهت صدورش، تقیَةً صادر شده است یا خیر، سندش را، دلالتش را. این مجموعه را مسلط بشود تا «اَحادیثِنا» یعنی  حدیث ما اهل بیت را بیان کند نه هر حدیثی که ادعا شده است برای اهل بیت. یک موقع من با رفقا صحبت می کردیم گفتم  دقت بفرمایید، معمول این هایی که شخصیت اثرگذار خوبی در  راه کمال شدند یا حتی این شهدای  بزرگ ما را نگاه بکنید، از حاج قاسم عزیز، از صیاد، خیلی از بزرگان نگاه کنید نوعاً با یک عالم بزرگوار یا عالم ربانی  ارتباط داشتند. تقریباً به یک معنایی همه ی این بزرگوارانی که حالا در سن و سال ما اقتضا می کند، این ها به یک نوعی دست پرورده امام راحل بودند.
شریعتی: همین پنجشنبه ای که گذشت، سالگرد شهادت شهید زین الدین  بود. یکی از موفقیت های ایشان را که اطرافیانشان  ذکر می کنند این است که دستشا ن در دست شهید آیت الله مدنی بود. خیلی متاثر بود از شخصیت او.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: حالا آقا نجم الدین یک چیزی را عرض کنم. حالا یک دفعه فرمودید به ذهنم رسید. من به این رفقا می گویم نمایشگاه شهید که می زنید ذیل این شهید بزرگوار بنویسید با کدام عالمی مرتبط بوده و آن عالم رویش اثر گذاشته است.
شریعتی: آن نفس به این خورده است.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: احسنت. این خیلی مهم است. حضرت دارد در زمان غیبت توجه می دهد. از این مسیر مدد می شوید. بعضی اوقات حضرت یک سری فرقه ها را هم توجه دادند که دچار این فرقه های قلات نشوید، فرقه های انحرافی نشوید، این ها خیلی به شما آسیب و ضربه می زنند. حتی در آن جا تعبیر به لعن را دارد. آن جا  حضرت لعن می کند، این ها را باید از خودتان دور کنید، به شدت هم باید این ها دور بشوند. مسیری که جوان ها و نوجوان ها را به انحراف می کشاند. به اسم اهل بیت می آیند ولی غلوی که می کنند، حرف های بی جایی که می زنند عجیب جوان ها جذب می شوند. این در روایت دارد. سریع جوان هایتان  را نجات بدهید از بعضی از مجموعه ها که به اسم ما اهل بیت قرار می گیرد ولی با آن خط غلو، روش غلو، روش انحرافی، این ها را از مسیر درست اهل بیت دور می کنند. نکته بعدی که حالا عرض بکنم، شاید در این ها حدود هفتمین یا هشتمین نکته بشود این تعبیر زیبا است. «اَمَّا وَجهُ الاِنتِفاع بي فِی غَیبَتی فَکَالاِنتِفاع بِالشَمس إذا غَیبَتَها عَن الاَبصار السَحاب وَ إنِّي لِاَمانُ لاَهلِ الاَرضِ». در این  جا حضرت یک غیبت را اشاره می فرماید، یک ویژگی خورشید، یکی هم خورشید پشت ابر. این  سه تا را من یک اشاره ای عرض بکنم. غیبت که این جا حضرت دارد بیان می فرماید که خودش وجود  مبارک ایشان غیبت کردند، وجود مبارک آقا امام زمان، منجی آخر الزمان. عرض کردیم در انبیا و اوصیا هم بوده است، مدتی  برای آزمایش تاخیر می شده تا نبی بعدی و منجی بعدی بیاید. برای آخر الزمانی ها هم اتفاق افتاده است و آزمایش بزرگی هم است. حضرت این جا اصل بحث غیبت را اشاره می کند. این غیبت من می خواهم یک اشاره ای بکنم به آن  که آن اسماء حسنی الهی می گویند، بالاخره خیلی از آن اسماء و مفاهیم  را ما هیچ متوجه نمی شویم. یک مقدار تجلی اش یا آن خلیفة الله، تجلی اش در وجود مبارک معصومین و اهل بیت بوده است که یک مقداری آدم از آن وجود بی نهایت را متوجه بشود  که خدا و زیبایی های خدا. یک موقع در صحبت ها می گویم آقا اباعبدالله الحسین این همه زیبایی که دارید می بینید، ببینید خالق او چه زیبایی خاصی دارد.
شریعت ی: یک جاهایی از آن نور لایتناهی متجلی شده است.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: مثلاً آقا رسول اکرم رحمت است، تجلی رحمت است، «رَحمَةً لِلعالَمین». یا فرض بفرمایید که وجود مبارک صدیقه طاهره یا قدیسه عالم مولا امیرالمومنین، اسماء حسنی الهی، خیلی از این زیبایی ها یا تمام زیبایی ها در این ها جمع شده است. یا وجود مبارک امام مجتبی  مشه ور شد به حلم ایشان، «عَجَبَ لِحِلمِ الله». یا آقا اباعبدالله الحسین تجلی آن شجاعت ایشان و تجلی هدایت ایشان. چطور می شود در سخت ترین شرایط نام ابی عبدالله الحسین دوباره نجات بدهد، برگشت به دین ایجاد کند.
شریعتی: مثل «مِصباحُ الهُدی وَ سَفینَة النِجاة».
حجت  الاسلام میرهاشم حسینی: گاهی اوقات بدترین آدم ها به برکت آقا ابی عبدالله الحسین در بدترین شرایط آخر الزمان آدم درستی شدند. می گوییم این  را آقا اب اعبدالله نمی پسندد. یا آقا اباعبدالله ظلم نمی کرده است. منافق ها را کاری نداریم ولی آن کسی که واقعاً عشق اباعبدالله در وجودش آمده باشد تا جایی که می تواند ظلم نمی کند، اگر هم کرد جبران می کند. بی عدالتی نمی کند، نمازش را سعی می کند اول وقت بخواند. این ها  را دقت می کند. یا شنیدیم، زیاد  هم شنیدیم، مثلاً کسی که اهل فلان انحراف بود یا اهل مشروبات بود، به عشق اباعبدالله که آقا اباعبدالله نمی پسندد، ترک  کرد. یا تجلی علیم بودن، امام باقر، امام صادق، یا حضرت رضا رئوف بودن. تک تک اهل بیت. درباره ی وجود مبارک امام زمان این تجلی غیب که «یُومِنُونَ بِالغِیب» در روایت زیرش فرمود وجود  مبارک حجت بن  الحسن المهدی  است. این  جا این تجلی غیب بودن، این در آخر الزمانی ها غیب وجود  مبارک آقا امام  زمان و آثار و برکات او. دوم این جا تعبیر شمس آمده است. سیارات تنظیم حرکتشان و عدم انحرافشان به برکت حول محور شمس بودن است. یک کسی شوخی می کرد. حالا یا شوخی  یا جدی می گفت همه عالم دورت بگردند. از درست ترین سیارات تا ریزترین هسته حول هسته، دورت بگردند. واقعاً هم همین جور است. بعدش هم در «هَلِ الِّدین» هم بخواهد بالای خوبان برود الا حب خوبان  است و بغض کسانی که عناد دارند و مخالف هستند. می گفت مصداق دورت بگردم است. فرمود این شمس یعنی هر کسی تنظیم حرکتش حول محور آقا امام زمان وجود داشته باشد این منشا برکت و منشا خیر می شود. منشا خیر شدن، منشا برکت شدن و اثر شمس روی او. بعد حضرت یک انتفاع به شمس از خورشید موقع، این خورشید وجود مبارک آقا امام زمان در زمان غیبت مثل موقعی است که خورشید پشت ابر قرار بگیرد. این تعبیر را حضرت شروع می کند به کار بردن. این خورشید پشت ابر را هم کوتاه عرض کنم. درباره وجود مبارک امام زمان بعضی ها نظریاتی بیان می کنند، گاهی اوقات خیالاتی می کنند. مثلاً یک کسی می گفت آقا الان مثلاً در بیابان ها نشسته است یک گوشه، یا یک کسی فکر می کند حضرت در جایی عبادتگاهی نشسته است، یک سره دعا می کند ظهورش برسد و هیچ کار دیگری حضرت ندارد. یا گاهی اوقات مثلاً بعضی ها فکر می کنند وجود مبارک آقا امام زمان یک سری کار جزئی انجام می دهد. می آید خدمت فلانی کار او را به انجام برساند، فقط و فقط کارشان این است. یا در بیابان ها است، یا یک جایی در زیارتگاه و فقط آن جا دعا می کند، بعضی ها در مورد وجود مبارک حضرت این جوری فکر می کنند. یا این که درباره وجود مبارک حضرت فکر می کنند که حضرت یک سری کارهای جزئی انجام می دهند. این سه تا را خیلی دور می دهند یا نظریاتی  شبیه به این. حضرت این جا یک نظریه خیلی دقیق و زیبا و درستی را دارد توجه می دهد که آقا امام زمان کار کلان دارد انجام می دهد. پیوسته در جنگی که شیطان، الان هم که آخر الزمان نزدیک می شود  مرگ شیطان فرا می رسد. گفت تا «یُومِ یُبعَثُون» به من وقت بده، بعد ندا رسید وقت معلوم که ظهور حضرت است. هر چه هم نزدیک می شویم شیطان بیشتر  می خواهد مردم را زمین گیر کند و از ایمان  بگیرد. این جا آقا امام زمان هم دارد کار انجام می دهد. آن کسی که آن نظریات دیگر را دارد بیان  می کند دیگر نمی دانم این را «اللَّهُمَّ کُن لِوَلیَّکَ الحُجَّةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علیهِ و عَلي آبائِهِ في هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي کُلِّ سَاعَةِ وَلِیاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً» حضرت یک کار بزرگی دارد انجام می دهد که می گوییم همین الان انجام بده. تا به بحث ظهور می رسد، بعد قیام، بعد خروج، بعد مراحلی که آن جا اتفاق می افتد که هر کدام هم یک وظیفه ای و کارهایی و مسئولیتی  دارد. ولی قبل از ظهور کارهای بزرگ کلانی حضرت دارد انجام می دهد. البته دعا می کند حضرت، البته حضرت در جاهای مختلف می رود، البته کارهای جزئی ممکن است ب شود، ولی کلیت حیات معنوی دنبا به برکت حضرت است.
شریعتی: «بِیُمنِه ی رُزِقُ الوَری».
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: به یک معنا می خواهیم بگوییم خورشید پشت ابر چه دیندار چه بی دین از او بهره می برد. هر کار خوبی در این عالم دارد انجام می شود به برکت وجود مبارک امام  زمان است؛ چه بی دین و چه دین دار اگر انجام می دهد.  حضرت خیلی زیبا دارد این خورشید پشت ابر را، این نظریه را نشان می دهد.
شریعتی: یعنی حضرت صاحب خانه است، همه ی ما خوب و بد سر سفره حضرت هستیم.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: احسنت. خود ایشان منشا زندگی است، منشا زیبا زندگی کردن است، منشا درست زندگی کردن است. اصلاً هر کسی در هر  صمت  و مسئولیت و جایی، درست دارد انجام می دهد این در جریان آقا امام زمان است. هر موقع این  کار را انجام ندهد، در یک روایت دارد اگر گناه کرد هر کسی گناه خودش، آن لحظه از ایمان ساقط است، یعنی از ولایت ساقط است، یعنی از راه امام زمان دور شده است. این خورشید پشت ابر را، حالا چند تا تعبیر دیگر هم عرض کنم. در خورشید پشت ابر می گویند بالاخره خورشید از پشت ابر هم درمی آید. قطعاً این ظهور اتفاق می افتد. خدا ان شاءالله فرج حضرت را هر چه زودتر برساند. یا در خورشید پشت ابر، حالا این را عرض کنم عیبی ندارد. یک انتظاری وجود دارد که این غیب، این خورشید، خودش را نشان  بدهد، منتظرین واقعی. در خورشید پشت ابر می گویند که منشا اش خود ما بودیم که اشکالی درست کردیم بر ای نیامدن  حضرت.
شریعتی: ابر شدیم.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: خصوصاً خواص. خواص خیلی اثر گذار هستند  در این بحث غیبت. و یکی هم این که فرمود در ویژگی خورشید این است که  به مقداری که در خانه ات درش را باز می کنی می توانی از آن بهره ببری. در مورد وجود مبارک آقا امام زمان هم همین طور است. به مقداری که در زندگی تان می آورید می توانید از حضرت در خانواده، نسلمان، در کارها، شروع کنیم از ایشان بهره بردن و استفاده کردن. به مقداری که پنجره باز بشود به روی امام زمان  به همان میزان آدم می تواند از این  خورشید با عظمت بهره ببرد.
شریعتی: ان شاءالله. گفت:
بی تو ا ین جا همه در حبس ابد تبعیدند
سال ها هجری و شمسی بی خورشیدند
تو بیایی همه ساعت ها و ثانیه ها
از همین روز، همین لحظه، همین دم عیدند
خدا قیصر امین پور را رحمت کند. ان شاءالله که باشیم در روزگار آمدن حضرت. خیلی از شما ممنون و متشکرم حاج آقای میرهاشم. نکته های خوبی را شنیدیم. و مهم تر از این، این که این لحظاتمان یاد حضرت الحمدلله با برنامه مان، با دقایق مان، عجین شد. صفحه 361 قرآن کریم قرار امروز اهالی سمت خدا است. آیات نورانی  سوره مبارکه فرقان، آیات 12 تا 20 سوره مبارکه فرقان  را به اتفاق بشنویم. ان شاءالله برمی گردیم در بخش دوم گفتگویمان با احترام و با افتخار همراه شما هستیم و در کنار شما. «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم. صفحه 361 قرآن کریم
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». سلام می کنیم  به حضرت شاه چراغ و مردم خوب و نازنین شیراز. ان شاءالله دعاگو و سلام رسان ما محضر حضرت باشند. بهترین ها را مثل همیشه برای شما از خداوند متعال مسالت می کنم. یکی دو دقیقه فرصت داریم تا پایان. نکته های پایانی حاج آقای میرهاشم را بشنویم و ان شاءالله دعا کنند و خداحافظی کنیم.  
حجت الاسل ام میرهاشم حسینی: یک نکته ای که عرض کنم و چشم، اطاعت امر می کنم و دعا ان شاءالله می کنیم، به برکت آمین همه عزیزان ان شاءالله  مستجاب بشود. نکته این که غفلت نکنیم. این  نامه هایی که بیان می کنیم ظاهرش این است که پاسخ به سوالات اسحاق بن یعقوب است، ولی در واقع حضرت با این نامه ها دارد به همه ی شیعیان دارند تذکر و توجه می دهند، مسیری که مسیر درست است آن مسیر را انتخاب کنند و غفلت پیدا نکنند.
شریعتی: یعنی مخاطبش تک تک ما هستیم.
حج ت الاسلام میرهاشم حسینی: همه ی ما هستیم. من خیلی در این بیان نامه ها به این توجه می دهم به هر فرازی که این جا حضرت دارند یک چیزی کلی برای همه ی مخاطبین و همه ی شیعیان بیان می فرمایند. و این خیلی مهم است که این ها درس زندگی ما باشد، درس روزمره ما باشد و حتی این ها تدریس بشود در یک جاهایی و این ها مباحثه بشود. ان شاءالله خدا به همه ی ما توفیق عطا بفرماید. اجازه می دهید دعا بفرماییم؟
شریعتی: بله. مخصوص برای شفای مرضا خیلی ها التماس دعا ویژه گفتند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: خدایا به مقربین درگاهت، مریض های مد نظر جمع شفای عاجل و کامل عنایت بفرما. آن چه سعادت و خوشبختی دنیا و  آخر ت است به حق آقا امام زمان، به عنایت  آقا امام زمان، خدایا آن چه خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت است نصیب همه، خانواده ها، رفقا، مرتبطین، نسل، جوانان، نوجوانان، کودکان، معلمین، اساتید، مربیان، متربیان، همه و همه اعطا بگردان. خیلی ممنون، متشکر.
شریعتی: الهی آمین. خیلی از شما سپاسگزارم حاج آقای میرهاشم. خیلی ممنون از توجه شما. فردا ان شاءالله با حضور حاج آقای  فرحزاد به شما سلام خواهیم  کرد. بهترین ها را برای همه شما از خداوند متعال مسالت می کنم. برای سلامت حضرت دست به دعا برمی داریم و ان شاءالله دعا می  کنیم که در روزگار آمدنش  باشیم و ان شاءالله حضرت نگاهی، توجهی، عنایتی، به تک تک ما بکنند.
تا فردا و تا سلامی دوباره.