شریعتی: الحمدالله. خوشحالیم خدمت شما هستیم، همینطور خدمت دوستان و عزیزانمان. امروز ببینیم بنا است به کدام یک از نامه های حضرات معصومین علیهم صلوات الله حاج آقای میرهاشم عزیزمان بپردازند. با دل و جان بحث شما را می شنویم.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: توفیق شد یک اشاره ای به بعضی از نامه های اباعبدالله (ع) کردیم، بعد به نامه ای از وجود مبارک امام عسکری اشاره ای شد، الان هم ان شاءالله خدا توفیق دهد یک اشاره ای به نامه وجود مبارک امام زمان که توسط دومین نایب خاص ایشان جناب محمد بن عثمان عمری این در اختیار اسحاق بن یعقوب قرار گرفت و جناب مرحوم کلینی این را نقل می فرماید و در کتاب کمال الدین شیخ صدوق هم به آن اشاره شده است. اگر اجازه دهید من یک سیر صحبتی که خدمت حضرت عالی و سروران ارجمند دارم یک اشاره به این بکنم که در این سیر بحث ان شاءالله یک اشاره ای به این کتاب کمال الدین شیخ صدوق کنیم که این بیان های بسیار ارزشمند داخل این کتاب است و بعد هم اشاره ای کنیم به بحث چهار نایب خاص، این اشاره دوم ما باشد. و اشاره ی سوم ما به جناب محمد بن عثمان، این نایب خاص دوم باشد. این سه مورد را به اختصار یک اشاره ای عرض کنیم و بعد وارد محتوا شویم که شاید حدود 20 نکته در این نامه شریف وجود دارد. اگر اجازه دهید شروع کنیم.
شریعتی: خواهش می کنم، اجازه ما هم دست شماست.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: اما سه تا اشاره ای که عرض کردم اشاره اول و نکته اول درباره ی کتاب کمال الدین و تمام النعمه که این توقیع شریف و این نامه شریف در آن جا به آن اشاره شده است. کتاب کمال الدین و تمام النعمه یکی از بهترین کتاب های شیعه است که جناب شیخ صدوق (ره) آن را نوشتند. حالا خیلی جالب است که همان دو جلد هم که هست در مقدمه جلد اول یک تعبیر اشارةٌ دارد، یک اشاره ای آن جا می کند و در آن جا انگیزه نوشتن این کتاب را بیان می کند.
شریعتی: چه شد که من این کتاب را نوشتم.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: خیلی جالب است. ایشان می فرماید که حالا قم بوده یا ری بوده، به سمت مشهد برای زیارت مضجع شریف آقا علی بن موسی الرضا حرکت می کنند. بعد می فرمایند که آن جا مشهد که زیارت کردم در راه برگشت بعد نیشابور آمدم، دیدم در بعضی جاهای مختلف بعضی از شیعیان سوالاتی درباره وجود مبارک امام زمان و غیبتشان دارند. شیخ صدوق می فرمود که همین طور جواب سوالات را می دادم، نکات را بیان می کردم، وقتی به سمت قم برگشتم دیدم که یکی از بزرگان هم چندین سوال کرد و از من خواست یک کتابی و نکته ای درباره امام زمان و نکاتی در یک کتابی جمع آوری کند. خیلی جالب هم است. شیخ صدوق آن جا می فرماید که من روایات متعددی را که از نبی گرامی و از اهل بیت درباره وجود مبارک امام زمان و غیبتشان بود این ها را متعدد احادیثی که گردآوری کرده بودم برای مردم بیان می کردم، رفع شبهه می شد، سوالاتشان جواب داده می شد، بحث به اعتقاد به وجود مبارک امام زمان و ثابت قدم ماندن در این راه و زمان غیبتشان. می گوید ولی ته دل خودم یک حاجتی داشتم. خوش به حال کسانی که یک حاجت های خوبی خدا به آن ها عطا می کند. در تعبیرش این است که یک همّی داشتم، یک حاجت ویژه ای داشتم.
شریعتی: یعنی جزو دغدغه های من بود.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: برای من دغدغه مهمی شده بود. و آن این که برای آقا امام زمان یک کاری انجام بدهم، برای حضرت خلاصه یک مددی، یک کاری، انجام دهد. خوش به حال کسانی که در مراسم های مختلف به نوعی یادی از وجود مبارک حضرت را دارند. کار قشنگی که خیلی بعد از انقلاب رواج پیدا کرد این «اللَّهُمَّ کُن لِوَلیَّکَ الحُجَّةِ بنِ الحَسَن»، خیلی دعای عالی است و الحمدالله چقدر خوب شد. ظاهراً این دعا برای شب های قدر است، بعد دیگر رواج پیدا کرد که خیلی موقع ها خوانده می شود. آدم یک قدمی گفتارش، رفتارش، کردارش، برای بحث آقا امام زمان انجام بدهد. حالا یک موقع به رفقا می گویم که آقا امام زمان خلاصه مدیون کسی نمی ماند.
شریعتی: جبران می کند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: خیلی زود هم جبران می کند. خیلی عجیب است. شما هر قدمی بردارید برای امام زمان، برای سربازهای امام زمان، برای خدمت به مکتب ایشان، خیلی مدد می فرمایند. من یک موقع به رفقا می گویم آقا زیر منت کسی نمی ماند. این را کسانی که در این وادی هستند خیلی خوب متوجه می شوند. برای حضرت قدمی برداشتن عجیب و غریب حضرت مدد و جبران می کند. می گوید من دغدغه داشتم، شیخ صدوق در مقدمه کتاب می نویسد. می گوید خیلی دغدغه داشتم که چه بکنم و چه کاری انجام دهم. می فرماید که خوابم برد، در عالم رویا دیدم که مکه مشرف شدند و آن طواف را دارند انجام می دهند و دور هفتم رسیدند، حجر الاسود کردم آمدم کنار درب خانه خدا دیدم وجود مبارک حجت بن الحسن المهدی (روحی و ارواحنا عالمین لتراب مقدمه فداه) آن جا ایستاده است. بعد می گوید حضرت آن جا سلام و علیک و این حرف ها، حضرت فرمود که فلانی می دانم همّ تو، دغدغه تو و آن حاجت و آرزوی تو را می دانم چیست. بعد می گوید آقا برای شما چه کار کنم؟ بعد حضرت به شیخ حضرت می فرمایند که یک کتابی درباره غیبت من بنویس. شیخ صدوق می گوید آقا، کارهای زیادی برای شما انجام شده است، روایات و این ها جمع آوری شده است از زمان رسول اکرم مطالب درباره مهدی موعود. حضرت فرمودند این گونه که می گویم در کتاب بیاور. و آن این که در کتاب خودت بنویس که در همه ی اقوام یک آزمایشی شدند، هر کسی که ادعای ایمان کرد مورد آزمایش قرار گرفته است. «اَحَسِبَ النَّاس أن یُترَکُوا أن یَقُولُوا آمَنّا وَ هُم لَا یَفتَنُون» هر کسی که ادعا کرد ما هستیم، پای کار ایستادیم، مومن هستیم و در این راه ایستادیم مورد آزمایش قرار گرفت، یک ابتلائاتی داشت. بعضی از انبیا و اوصیا امتشان، آزمایششان این بود که آن پیغمبر و آن وصی از آن ها غایب شد و این ها مورد آزمایش قرار گرفتند که در زمان غیبت چگونه عمل می کنند، در سختی ها، در مشکلات، حتی در آسانی ها آیا درست عمل می کنند یا درست عمل نمی کنند. فرمود شما از این نگاه و از این زاویه کتاب را بنویس.
شریعتی: که غیبت آزمون و امتحان ما است.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: این در هر امتی هست، برای آخرالزمانی ها هم آزمایششان این شد که امامشان، وصی شان، آخرین وصی، غایب شده است و مورد آزمایش قرار می گیرند. شیخ صدوق می فرمایند از خواب بیدار شدم و تا طلوع فجر گریه می کردم، دعا می کردم، نماز می خواندم. بعد موقع طلوع فجر بعد از آن هم عبادت و راز و نیاز کردم، بعد همان موقع شروع کردم این کتاب را نوشتن که «کمال الدین و تمام النعمه» این توفیق داده شد. «الیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم وَ اَتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتي». بحث کتاب کمال الدین و تمام النعمه که بحث ولایت است و آخرین وصی که وجود مبارک آقا امام زمان است.
شریعتی: مرحوم صدوق چه خوش ذوقی کرده است، کمال الدین و تمام النعمه.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: تمام ناظر به نقصان است. یعنی یک وسیله ای یا یک انسانی یا یک مکتبی نقصان اگر داشته باشد می گویند تمام نشده است. تمام یعنی هیچ چیز ناقصی ندارد. آن کمال ناظر به این است که این چیزی که نقصان ندارد به اوج کمال رسیده است. تمام آن خوبی ها در او دیگر جمع شده است. تمام دین یعنی بدون نقصان و کمال دین به اوج سعادت دنیا و خوشبختی آخرت در این کمال الدین و تمام النعمه که حول محور اهل بیت باشد. اشاره اول ما پس این بود که در این کتاب شریف با این انگیزه در این کتاب شیخ صدوق نوشته شده است. اشاره دوم این است که در این کتاب این توقیع شریفی که می نویسند شیخ صدوق نقل می فرمایند از مرحوم کلینی از اسحاق بن یعقوب که او از جناب محمد بن عثمان عمری، نایب دوم خاص امام زمان دارد نقل می کند. اشاره دوم به این است که ما در زمان غیبت صغری که عرض کردم از قبل آماده سازی برای غیبت بود، شبکه وکالتی که امام صادق، بعد امام موسی بن جعفر در زندان، شبکه وکالتی که ایجاد کردند. خلاصه آمادگی بود. دیگر در زمان وجود امامین عسکرین دیگر این شبکه وکالت خیلی تقویت شد و در این بین نامه ها و سوال و پاسخ ها شروع شد. معمولاً جایی که یک سوالی، شکوایه ای و یک نکته و نامه ای می آمد کنارش حاشیه ای زده می شد که گاهی اوقات به این توقیع می گفتند. بعدها توقیع معنای وسیع تری هم پیدا کرد که هر گونه نامه ای خصوصاً نسبت به اهل بیت، هر گونه نامه ای یا دستور شفاهی که فرمودند و دیگران نوشتند را بعضی ها برای او هم استعمال کردند که توقیع است. شاید برای اولین بار در زمان موسی بن جعفر این واژه توقیع استفاده شد، بعدها برای حضرت رضا.
شریعتی: غالباً برای امام زمان نامه های حضرت را توقیع می گویند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: بله. توقیع شریف می گویند. در زمان غیبت صغری چهارتا که بعد از آن هم دیگر پیوسته غیبت کبری هم اتفاق افتاد، یعنی این وسط ظهوری نبود. غیبت صغری بود، آمادگی بیشتر شیعه توسط چهار نایب خاص و بعد هم دیگر نایب عام قرار بگیرد. یعنی غیبت کبری و نایب عام که در همین توقیع شریف هم یک اشاره ای دارد به نواب عام حضرت. که شخص خاصی نیست. آن کسی که در این مسیر قدم بردارد، شرایط را داشته باشد، عالم به آیات و روایات باشد و خصوصیاتی داشته باشد که حالا ان شاءالله بعداً یک اشاره ای به آن می کنیم. چهار نایب خاص حضرت داشتند که به اتفاق همه شیعیان این ها آدم های مورد اعتمادی بودند، مورد وثوقی بودند. یک واژه ای داریم ما، مثلاً از وجود مبارک امام عسکری «العمري وَابنُهُ ثقتان» می فرماید این جناب العمری که بعد از شهادت امام عسکری اولین نایب خاص آقا امام زمان می شود. جناب عثمان بن سعید العمری. امام عسکری قبلاً توجه داده است، امام هادی هم توجه داده است. همه شیعیان می دانند این موثق ترین آدم، عادل ترین آدم، باتقواترین آدم، صادق ترین آدم است.
شریعتی: یعنی یک جایگاه و شخصیت ویژه ای داشته است.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: خیلی واضح بوده است. در بعضی نقل ها دارد که در سن کم، در 11 سالگی، خدمت امام جواد هم بوده است. ولی دیگر قطع مسلم امام هادی و امام عسکری پیوسته نور چشمشان بوده و آدم موثقی بوده و همه هم می شناختند و شیعیان می دانستند.
شریعتی: و بعد از ایشان هم که پسرشان بود.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: به بهانه روغن فروشی خدمت امام عسکری و حضرات می رسیده است. بعد می آمده جواب نامه ها را می داده، در همان اوضاع روغن فروشی می برده است پخش می کرده است. با چه سختی خلاصه این مکبت را در اختیار ما قرار دادند و زنده نگه داشتند. گاهی اوقات می شود هر چه سختی پیدا می شود آدم نگاه می کند می بیند که اصلاً «یُریدُونَ لِیُطفِئُوا نُورَ الله» می خواهند این مکتب را زمین گیر کنند از زمین و زمان. مثلاً در همین ایران بزرگ خود ما پرچم اهل بیت بلند آوازه شده است دیگر هر طور شده می خواهند این را زمین گیر کنند که هرگز نمی توانند. اداره خدا بر این است، وجود مبارک اهل بیت، امام زمان، و مردمی که توفیق پیدا می کنند پیوسته پای این مکتب بایستند.
شریعتی: تمام این سختی ها و خفقان ها مثل همین عثمان بن محمدها و محمد بن عثمان ها، برای این که فقط یک روایت نقل کنند. و حالا چقدر دریای روایات در مقابل ما است و متاسفانه قدر نمی دانیم.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: نعمت های زیادی در اختیار است. حالا خودم را عرض می کنم. خدا توفیق به خود ما بدهد که الحمدالله شما و عزیزان که قدر می دانید. خود ما توفیق پیدا کنیم قدر این نعمت ها را، قدر این روایات را، قدر این کلمات حکیمانه را، که خوشبختی دنیا و آخرت است. یکی از مهم ترین چیزهایی که در سلامت انسان مهم است سلامت فکر است، بهداشت فکر است. این که آدم با هر کسی رفت و آمد دارد، برادر، خواهر، پدر، مادر، خانواده، با یک راننده ای، با یک صنفی، با یک وزیر، با هر کسی در هر جایی است و هر صمتی دارد، در وزارت خانه ای است، در سازمانی است، با معلمش، با مربی اش، با فلان راننده، این که فکر سالمی داشته باشی، به فکر مدد باشی، به فکر کمک باشی، این خیر است. این بهداشت فکر و سلامت فکر یکی از اصلی ترین همّ و غمی است که در بحث مکتب اهل بیت به آن دقت شده است
شریعتی: سلامت روح.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: سلامت روح و روان. این که فکری که سالم است. و الا تمام اعضای بدن سالم باشد ولی فکر، فکرِ مشکل داری باشد، همواره بخواهد خیانت کند. حالا ان شاءالله در این توقیع شریف اشاره می کنیم که اصلاً کسانی که فکرشان این است که به داد دیگران نمی رسند، این ها مددی نمی رسانند، این ها اصلاً «لَیسَ مِنّا» هستند، این ها از اهل بیت به دور هستند. خیلی مهم است که مهم ترین سلامت ها سلامت فکر است، سلامت روح است، سلامت روان است، سلامت ذهن است. کاری که مکتب اهل بیت کرد و علما و بزرگان این احادیث را می خواهند به ما برسانند برای همین نکته است، بحث بهداشت ذهن، بهداشت روان. حالا این را هم عرض کنم امام هادی، امام عسکری، بسیار از ایشان تجیلی کردند و فرزندشان. که فرمودند آن چه که از این دو بزرگوار به شما می رسد درست مثل این است که من حسن عسکری برای شما دارم بیان می کنم. «وَ ما عَدَّ إلَیکَ أَنِّي فَإنّي یَعَدیٌ» هر چه که از این دو نفر به شما می رسد گویا خود من گفته باشم به شما و حرفشان گوش داده شود.
شریعتی: چه تایید و چه مدالی.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: حالا یک موقع بینندگان عزیز روی این هم کار کنند که نکته مهمی است. ما یک واژه ای داریم به نام این ها ثقه هستند. گاهی اوقات ما ترجمه تحت اللفظی می کنیم، می گوییم واثق یعنی آدم موثقی است، درستی است.
شریعتی: مورد اعتماد است.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: یک موقع نه، می فرماید که این عثمان بن سعید ثقتی، این جزو ثقات است. ثقات گاهی اوقات اصطلاح خاص است. بعضی موقع ها ما در این چیزها دقت نمی کنیم. وقتی در بعضی از روایات می فرماید که این ثقه من است، شبیه این است که یک بزرگی یا یک سلطانی می گوید این جزو خصیصین و افراد ویژه من است و صاحب رسانه من است، هر چه این گفت در واقع رسانه من است و غیر از این اشتباه است. در واقع این واژه عثمان بن سعید و محمد بن عثمان این ها ثقه من هستند به معنای لغوی تحت الفظی ثقه ترجمه نکنیم، یک اصطلاح خاص است.
شریعتی: جدای از آن سخنگوی حضرت هم بودند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: احسنت. یعنی حضرت می فرماید این یک امین خاص است، نه این که حالا یک آدم موثقی باشد.
شریعتی: حرف های من را از ایشان بشنوید، ایشان گفتند تایید کنید.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: یک موقع می گوییم فلانی هم آدم موثقی است، ممکن است یک خطاهایی هم داشته باشد. نه، این گونه نه. این اصلاً یک مقام و منصبی است، به اسم مقام و منصب امین خاص و سخنگوی خاص و رسانه خاص است. این خیلی خوب است یک تحقیق و پژوهشی بعضی ها که اهلش هستند انجام دهند. این واژه ثقه ما فکر می کردیم یک معنای ساده است، نه، این فرد ویژه من است. خصوصاً آن جایی که فرمود ثقتی. بگوید این همان شخصی است که منصب خاص دارد. جناب عثمان بن سعید و محمد بن عثمان و بعد هم حسین بن روح و علی بن محمد سَمُری چهار نایب خاص که بعد هم غیبت کبری آغاز شد، هیچ ظهوری این وسط نبود، و بعد نواب عامی که با خصوصیات و شرایط خودشان هستند. این اشاره دوم بود. اشاره سومی هم که عرض کردم خدمت شما بیان کنیم آن بحث خود جناب محمد بن عثمان العمری است، فرزند جناب عثمان بن سعید. حدود بیش از 40 سال ایشان نایب خاص بوده است.
شریعتی: خیلی است، چهار دهه.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: تمام معمول شیعیان ایشان را به ثقه بودن، تقوا، بزرگواری، می شناختند، همه قبول داشتند که فرمایش امام را دارد می رساند، روایات فقهی ایشان دارد، یک سری نکاتی از ایشان بیان شده است از جمله برخی از توقیعات برای همین جناب محمد بن عثمان است. حالا کسانی که اهلش هستند این را هم بدانند به برکت همین جناب محمد بن عثمان دعای افتتاح به دست ما رسیده است. دعای سمات که عصر جمعه خوانده می شود. علامه مجلسی هم می فرماید که مشهور شیعیان این بود که مقید بودند دعای سمات را عصر جمعه بخوانند این هم به برکت همین محمد بن عثمان به ما رسیده است.
شریعتی: چه حضور پربرکتی.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: زیارت آل یاسین هم به برکت محمد بن عثمان العمری است. جناب محمد بن عثمان العمری خلاصه وجودش وجود مبارکی است؛ دعای سمات، زیارت آل یاسین، دعای افتتاح. از جمله این توقیع شریف که توقیع با برکتی هم است به برکت همین جناب محمد بن عثمان العمری به دست ما رسیده است. این هم اشاره ی سوم بود. اما وارد بحث محتوا بشویم. در محتوا عرض کردیم حدوداً 20 نکته هست، این جلسه بتوانیم 5-6 مورد هم برسیم خیلی عالی است. توفیق پیدا کنیم که بیان کنیم. جناب اسحاق بن یعقوب می گوید من چند سوال داشتم از وجود مبارک آقا امام زمان. خوش به حالشان، این ها می توانستند در آن زمان غیبت صغری خدمت نایب خاص برسند و نایب خاص جواب را بیاورد. خدمت محمد بن عثمان می رسند، سوال ها را مطرح می کنند. سوال ها را که مطرح می کنند جناب محمد بن عثمان بعد از مدتی «فَوَرَدَ التُوقیع» در توقیع شریف آقا امام زمان آمد. «بِخطِ مَولانا صاحِبَ الزَمان عَلَیه السَّلام» یعنی خود وجود مبارک امام زمان جواب را دادند. خوش به حال کسانی که توفیق پیدا می کنند از حضرت درخواستی و سوالی و مطلبی و حضرت هم جوابی را برای آن ها بفرستد. جناب محمد بن عثمان توقع شریف آقا امام زمان را آوردند که حضرت جواب سوال ها را دادند که داخل این توقیع آدم متوجه می شود اصل سوال ها چه بوده است که حضرت حاشیه بر آن و کنار آن جواب ها را بیان کردند. در نکته اول این . «بِخطِ مَولانا صاحِبَ الزَمان عَلَیه السَّلام» یک نکته ای که نباید آدم غفلت کند و باید دقت کند بحث این است که وجود مبارک اهل بیت در حالت عادی مدد می رساند، در حالت عادی برای ما دعاگو هستند، در حالت عادی به «بِیُمنِهِ رِزقَ الوَری» است و «بِوُجُودِه ثَبَتَتِ الاَرضُ وَ السَّماء» است. و به برکت آن ها گاهی اوقات برای شخص هزاران بلا باید بیاید، یک دفعه می بینی 990 تا از آن ها دور شد به برکت حضرت. یک مرحله ای هم حضرت عنایت ویژه می کند؛ آن جایی که طرف درخواست خاصی، سوال خاصی آن جا دارد. آن جا جایی است که شخص اگر زرنگ باشد، مومن کَیِّس باشد، آن جا باز هم مورد عنایت خاص امام زمان و توجه او قرار می گیرد. آن جا دیگر یک فضای جدیدی حاصل می شود، مثل همین سوالاتی که جناب محمد بن عثمان داشتند و متوسل شده است که آقا امام زمان جواب دهد و از طریق نایب خاص جواب ایشان آمده است. بِخطِ مَولانا صاحِبَ الزَمان عَلَیه السَّلام». یک نکته ای هم عرض کنم برای کسانی که کار تربیتی انجام می دهند. حالا یک کسی مثل حقیر کار تربیتی بلد نیستیم، فرار می کنیم که در دسترس باشیم، می گوییم ما بلد نیستیم، به چه درد می خوریم که بخواهیم در دسترس باشیم. ولی عزیزانی که مربی هستند و کار تربیتی انجام می دهند و بلد هستند این کار تربیتی را انجام بدهند، کسی که متربی است، آن کسی که می خواهند او را پرورش دهند باید در دسترس باشد تا آن ارتقا حاصل شود. سوالی دارد جوابش داده شود، پیشتیبانی شود، هوایش داشته شود. این خیلی اثر دارد در کارهای تربیتی. وجود مبارک اهل بیت هم آن خواصی که پرورش دادند و به برکت آن ها باقی مردم پرورش پیدا کردند برای آن ها وقت ویژه می گذاشتند، مددشان می کردند، سوالاتشان را پاسخ می دادند، دقت به آن ها داشتند، که آن ها هم بعدها این کار را ادامه دهند.
شریعتی: یعنی حضرات کادرسازی کردند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: نیروسازی کردند. نکته دوم در این حدیث ادامه اش است که می فرماید: «أمّا ما سَألتَ عَنهُ ارشَدَکَ الله» یک سری سوال هایی شما کردید، سوال که کردید ویژه حضرت دارد برای شما دعا می کند. شخص یک مرحله بالاتر آمد. خدایی نکرده یک مرحله شخص اصلاً توجه به بحث امام زمان ندارد. خدا برای کسی نیاورد. یا از آن سمت به یک شکاکیتی می افتد. این آسیب بزرگی است که در بحث امام زمان برای بعضی ها است. یا برخی ها هم خدایی نکرده منکر می شوند که در این توقیع شریف است. برخی کامل منکر هستند، برخی در شکاکیت می افتند، برخی یقین دارند به وجود حضرت ولی توجه ندارند، اما برخی ارتقا پیدا می کنند، توجه به حضرت، اهل دعای ندبه هستند. ولی برخی هم کَیِّس تر و زرنگ تر هستند، این ها توسل به حضرت، سوال از حضرت، درخواست پاسخ از حضرت. این باز هم توجه و عنایت خاص به این ها می شود. در این جا وقتی شخص دارد سوال می کند در خانه امام زمان می آید، وجود مبارک حضرت می فرماید که «ارشَدَکَ الله». حضرت آن جا دعا می کند که از آن گمراهی ها شخص نجات پیدا کند و رشد پیدا کند و ارتقا پیدا کند. این خیلی مهم است، بحث دعای او. عزیزان این کتاب «مکیال المکارم» در فواید دعا برای وجود مبارک امام زمان خیلی خوب است که آن را دقت بکنند. کتاب مکیال المکارم خیلی کتاب جالبی است و عالی در آن جا جمع آوری شده است. چقدر برکات دارد دعای برای امام زمان. فرمود زیاد دعا کنید برای امام فرج امام زمان زیرا در آن فرج و گشایش خود شماست. من چندین سال پیش به بعضی از اساتید و علما گفتم که حضرت آیت الله نظر مبارک شما چیست که در این جا می فرماید زیاد برای فرج امام زمان دعا کنید که در آن فرج شماست. یک معنا فرج عمومی است که ان شاءالله ظهور حضرت بشود. به آن استاد عرض کردم که عالم بزرگوار، یک معنای دیگر هم می شود این جا برداشت کنیم و آن این که وقتی برای فرج امام زمان دعا می کنید همین الان هم گشایش در زندگی تان پیدا می شود. طرف دنبال وِرد و ذکر و دستورالعمل عجیب و غریب می گردد و حال آن که همین الان برای فرج حضرت دعا کنید همین الان گشایش در زندگی پیدا می شود. گفت بله، صد درصد درست است. این که همین الان ما دعا کنیم. همه با هم دعا کنیم. خدایا فرج امام زمان تعجیل بفرما.
شریعتی: الهی آمین.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: فرمود به برکت همین دعا گشایش در زندگی شما پیدا می شود. یک فرج خاص داریم برای هر کسی گشایشی در زندگی اش پیدا می شود، یک فرج عام داریم که برای همه انسان های عالم و مستضعفین عالم است. نکته بعدی؛ دعای حضرت در حق کسانی که درِ خانه حضرت می آیند، از حضرت سوال می کنند، توسل به حضرت می کنند، این رد خور ندارد. حضرت در حقشان دعا می کند و مددشان می کند. این نکته دوم است. نکته سوم؛ حضرت بحث ثابت قدم ماندن در این راه را دارند توجه می دهند. یک موقع نمی دانم بینندگان عزیز این را یادشان می آید یا حضرت عالی این را یادتان می آید. یک موقع در سن کم با رفقا در جلسه و هیئتی و محفلی، گاهی اوقات شیرین ترین لحظه ها بعضی موقع ها آن فرازهای دعای ندبه بود، «عَزیزٌ عَلَیَّ أن أرَی الخَلقَ وَ لا تَرَی». یا مثلاً زیارت آل یاسین می خواندیم: «السَّلامُ عَلَیکَ یا داعيَ الله». بعد یک موقع کسی از امام زمان می گفت اشک ما جاری می شد. در سنین کم یک فطرت پاکی، یک درون پاکی و آلوده نشده است این خیلی عجیب است. ولی بعضی موقع ها شخص سنش که بالاتر می آید یک مقدار این فطرت که آلوده می شود بعضی موقع ها حال و هوای خوب می رود. خوش به حال کسانی که آن حال و هوای خوش دوران جوانی و نوجوانی در معنویت را بتوانند حفظ کنند و تقویت کنند. هر چه سن آدم رو به بالا می آید ضعف ها رو به قوت، و قوت ها رو به ضعف می رود. خدا ان شاءالله همه مان را کمک کند این اتفاق نیفتد. هیچ موقع یادم نمی رود. یک جانباز عزیزی یک موقع گریه می کرد. آدم هر دو تیپ را می بیند. یک موقع گریه می کرد. می گفت حاج آقا، رفتم پهلوی یک شخصی در یک رشته ای، گفت از او سوال کردم با این مریضی ریه ای که دارم چند سال دیگر عمر می کنم ان شاءالله امام زمان اگر تشریف بیاورد بتوانم زیارتش کنم. می گفت آن طرف برگشت گفت آقا این حرف ها را رها کن. من به آن شخص دلداری دادم، گفتم بزرگوار هر جا که هستی هر دو دسته هستند، هم دسته ای که عموی فکر می کنند هم دسته ای که علوی فکر می کنند. هر دو هستند، در همه صنف ها می شود پیدا شود، در همه ی جهان. کسانی که درست فکر می کنند و خوب فکر می کنند، کسانی که منکر همه این ها هستند. کسانی که «یُومِنُونَ بِالغِیب» هستند که فرمود مراد یکی از مصادیق مهمش امام زمان و غیبت اوست که ایمان بیاورید. یک سری هم ایمان به غیب ندارند، «یُومِنُونَ بِالغِیب» نیستند. بعد به او گفتم. گفتم حالا بیا من یک پزشکی را به تو نشان بدهم که این بزرگوار البته راضی نیست من اسمشان را این جا بیاورم. فکر می کنم الان این بزرگوار پروفسور شده است. می گفت سید با حدود 40 متخصص این ها زیر دست من دارند کار می کنند. آدم نابغه ای از جهت ذهنی و فکری است. چقدر خوب است آدم عقلانیت را با معنویت با هم داشته باشد، نه عقلانیت سست بشود و نه معنویت. هیچ کدام این ها نباید سست بشود، همه با هم باشند. اصلی ترین نکته ای که فرق اهل بیت با این جهان مادی و دنیای دنیا پرستان می شود همین است. در مرام اهل بیت عقلانیت در اوج است، معنویت هم در اوج است. «آتِنا فِي الدُّنیا حَسَنَه وَ فِي الآخِرَتِ الحَسَنَه» خیر دنیا و آخرت. این پزشک بزرگوار که فکر می کنم پروفسور شده باشد، تلاش هم می کند. می گفت یک جاهایی در بعضی از این داروها و اکتشافاتی که داشتند و کارهای زیبایی که انجام دادند می گفت یک جایی دیگر می مانیم بلند می شویم دو رکعت نماز می خوانیم، نماز امام زمان، یا دو رکعت نماز هدیه به امام زمان. می گفت سید، دوباره انرژی تازه می آید، فضای تازه، ذهن بهتر. بعد به این جانباز عزیز گفتم که این جور خوب ها را ببین و با این جور خوب ها محشور باش. و الا آدم با هر کسی که به قول امروزی ها انرژی منفی باشد آدم بالاخره از بین می رود. آدم های باصفا را پیدا کند صفای خودش حفظ می شود. خیلی روایت قشنگی هم داریم از وجود مبارک امام حسن: «المَهدیُ مِن وُلدي، یَفتَحُ الله مِن مَشارِقَ الاَرض وَ مَغارِبَها» مهدی فرزند من است، به برکت او شرق و غرب عالم از عدالت فتح می شود و پر می شود. در آن جا دارد: «عَلَی القُولِ بِإمامَتِه إلَّا مَن اَمتَحَنَ الله قَلبَهُ لِلایمان» کسی ثابت قدم برای امام زمان می ماند، آن صفای نوجوانی و جوانی تا آخر، آن شور و حال ایام نیمه شعبان، ولادت امام زمان، یاد امام زمان، آن شور و حال برایش باقی می ماند به شرط این که خدا موقعی که او را آزمایش کرد در آزمایش ها این قلبش را از ایمان آزمایش کرد در آن آزمایش ها سربلند بیرون بیاید. آن کسی که در آزمایش سربلند بیرون بیاید، در آزمایش عدالت، در آزمایش انصاف، در آزمایش عدم خیانت، در آزمایش مومن بودن، در آزمایش پاک زیستن، در آزمایش درست عمل کردن، در این آزمایش ها پیروز بیرون بیاید حالا یک جایی هم خطا کرد توبه کند و اصلاح کند این ثابت قدم برای وجود مبارک امام زمان است. خیلی خیلی روایت قشنگی است. نکته سوم؛ لذا حضرت می فرماید آن چه که سوال کردی درباره اش اولاً حضرت برایشان دعا کرد که خدا راه درست را به شما نشان دهد، و بعد هم فرمود که خدا تو را ثابت قدم نگاه دارد در بحث امام زمان، بحث اعتقاد به او، در مسیر او قدم برداشتن. این هم نکته سوم بود. نمی دانم فرصت داریم یا نه.
شریعتی: بله وقت داریم. چهارمی را هم بفرمایید.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: چهارمین نکته ای که حضرت به آن اشاره کردند در آن سومی توجه به ثابت قدم ماندن در این راه، چهارمی حضرت به این توجه دادند کسی که در مسیر درست قدم برمی دارد، در مسیر حقی که طرف قدم برمی دارد باید بداند ممکن است نزدیک ترین افراد حسادت داشته باشند، ممکن است نزدیک ترین افراد نفوذی باشند و بزرگ ترین ضربه ها را بزنند، ممکن است نزدیک ترین افراد دشمن مکتب اهل بیت بشوند. لذا حواستان باشد برنامه ای برای اهل بیت دارید این خطرها را دقت کنید، هیئتی دارید، جلسه ای دارید، محفلی دارید، کشوری دارید، شهری دارید، روستایی دارید، برنامه ای دارید، کانون فرهنگی دارید، در این جا بخواهید برای اهل بیت قدم بردارید از داخل خود همان جا شروع به آسیب زدن می کنند. خیلی توجه زیبایی حضرت می دهد. میفرماید: «المُنکِرینَ لي» خدا تو را نگه دارد از دست این هایی که منکر امام زمان هستند، منکر اهل بیت هستند. بعد در ادامه میفرماید: «مَن اهلِ بَیتِنا وَ بَنی عَمِّنا» این ها هم خیلی جای دوری نیستند، این ها در دل شما هستند و بین ما هستند.
شریعتی: خیلی به ما نزدیک هستند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: بعد حضرت آن جا بحث جعفر کذاب را شروع به اشاره کردن می کند و اطرافیانش و اولادش که این ها چه کار کردند که بتوانند مسیر اهل بیت را به انحراف بکشانند. این جا حضرت دارد توجه می دهد که این آفت شک، آفت نفوذی که ضربه می زند، آفت دشمنی که بسیار به شما نزدیک است از این غفلت پیدا نکنید. بعضی موقع ها خیلی مسیر آدم را عوض می کند. من یک موقع نمی دانم خدمت شما عرض کردم یا نه. فکر می کنم اول راهنمایی بودیم، یک جلسه ای می رفتیم یک طلبه بزرگواری بود خدا غریق رحمتشان کند. استاد بزرگواری بود. ایشان روزهای جمعه یک جلسه ای برای ما داشت. در آن جلسه یک دفترچه ای ما داشتیم، یک گوشه دفترچه را عقاید می نوشتیم، یک گوشه را اخلاق می نوشتیم. یک کسی ما با او فوتبال بازی می کردم آمد شروع کرد بر علیه این صحبت کردن که این ها می دانید چگونه هستند. شروع کرد غیبت نه، تهمت پشت سر او.
شریعتی: که شما را دل سرد کرد.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: ما جدا شدیم. خیلی من حسرت آن روزها را می خورم که ما چه بحث های قشنگی داشتیم و این در اول راهنمایی ما را محروم کرد. نه غیبت و گناه کبیره، بدتر از آن تهمت پیش سر او. بعد از سال ها فهمیدیم چه طلبه فاضلی، چه استاد خوبی، چه معلم خوبی، ولی قدر ندانستیم. می فرماید گاهی اوقات از نزدیک ترین افراد به شما، شما را متزلزل می کنند و قطاع طریق و راهزن شما می شوند و شما را از مسیر باز می گذارند. لذا فرمود: «المُنکِرینَ لي مَن اهلِ بَیتِنا وَ بَنی عَمِّنا». این هم نکته چهارم بود.
شریعتی: بسیار خوب. خیلی از شما ممنون و متشکرم حاج آقای میرهاشم سپاسگزارم و خیلی ممنون و متشکرم از توجه عزیزانمان. چقدر خوب است ثواب تلاوت آیات امروز را هدیه کنیم به روح بلند نواب اربعه که کمتر از آن ها یاد می کنیم. جناب عثمان بن سعید، جناب محمد بن عثمان، جناب ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی و جناب علی بن محمد سَمُری. و ان شاءالله از ثواب و برکاتش تک تک ما هم بهره مند و متنعم بشویم. صفحه 340 قرآن کریم را دوستانم تلاوت می کنند. سوره مبارکه حج هست. آیات 65 تا 72 سوره مبارکه حج در سمت خدای امروز تلاوت خواهد شد. بازمی گردیم با احترام و با افتخار همراه شما و در کنار شما. صفحه340قرآن کریم
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». خیلی ارادت داریم، خیلی ممنون و متشکرم از همراهی و توجه شما. طرح پرداخت رد مظالم هم که یادتان نرفته است. کم کم داریم به انتهای ماه ربیع الاول نزدیک می شویم. دوستانی که تا به حال اقدام نکردند می توانند مراجعه کنند به سایت ما. جزئیات این طرح را بدانند. البته کار خاصی نمی خواهید بکنید. تا سقف 500 هزار تومان برنامه سمت خدا از مراجع معظم تقلید اجازه گرفته است که شما خودتان می توانید آن را به فقیر بدهید. چقدر خوب است بگردید و فقرا را پیدا کنید و این اتفاق مبارک هم رقم بخورد. حاج آقای میرهاشم دعا کنند و ان شاءالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: اجازه بفرمایید خلاصه بحث امروز را بگوییم. سه اشاره داشتیم: یکی اشاره به کتاب کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق و انگیزه نوشتن این کتاب که در مقدمه اش بیان شده است، اشاره دوم بحث چهار نایب خاص، اشاره سوم درباره جناب محمد بن عثمان العمری که مفصل باید درباره ی ایشان صحبت شود یک جایی و یک موقعی. این سه اشاره را داشتیم و بعد وارد محتوا شدیم. در محتوا حدود 4 نکته را اشاره کردیم در آن 2-3 خط اول کلام حضرت، یکی در دسترس بودن مربی برای نیروسازی، یکی بحث نکاتی که بیان کردیم یکی بحث دعای حضرت برای هر کسی که پناه به حضرت ببرد و یار حضرت باشد و خادم در مکتب اهل بیت باشد، سوم نکته ای که بیان کردیم ثابت قدم بودن و مقاوت در مسیر خدمت به اهل بیت و چهارم بحث این که دشمن خیلی نزدیک است به افراد برای این که قطاع الطریق و راهزن آن ها بشود که حضرت توجه به این مطلب را هم در بیانشان داشتند. تا ان شاءالله نکات بعد توفیق پیدا کنیم بگوییم.
شریعتی: ان شاءالله. دعا کنید و آمین بگوییم و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: البته ما کوچک هستیم و ان شاءالله به برکت آمین عزیزان و آمین شما به مرحله اجابت برسد. خدایا به مقربین درگاهت قسم آن چه خیر دنیا و آخرت است، خوشبختیدنیا و آخرت است نصیب خانواده ها، رفقا، مرطبتین، جوانان، نسل، نوجوانان، کودکان، مربیان، متربیان، نصیب همه قرار بده ان شاءالله. فرج امام زمان تعجیل بفرما. توفیق یاری حضرتش به همه ما عنایت بگردان. رهبر عزیز ما مؤید بدار. همه عزیزان را حاجت روا بگردان. آن دعایی که خیر ما است بر زبان ما جاری نشد یا حتی به ذهن من نیامد و صلاح ما است با عافیت به مرحله اجابت برسان.
شریعتی: الهی آمین. خیلی ممنون و متشکرم. ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن خیری ندیده ایم از این اختیارها باید برای دیدن تو
ما را به جبر هم که شده سر به زیر کنخیری ندیده ایم از این اختیارها
باید برای دیدن تو مهزیار شد
یعنی گذشتن از همگان محض یارها
این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند
یا ایّها العزیز تمام ندارها
و حالا با دل و جان برای سلامت شما دعا می کنیم آقا.