بهترینها را برای همهی شما در این روز بسیار مبارک از خداوند قادر و متعال مسالت میکنم. خیلی خوشحالیم که امروز هم همراه شما هستیم و در کنار شما. و با احترام و با افتخار در محضر حاج آقای قرائتی عزیز و نازنین هستیم. سلام علیکم. عیدتان مبارک باشد و خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام قرائتی: سلام علیکم و رحمه الله.
شریعتی: حالتان چطور است؟
حجت الاسلام قرائتی: خدا را شکر.
شریعتی: الحمدالله. مبارکتان باشد انشاءالله. عیدی ما محفوظ باشد انشاءالله بعد از برنامه از شما میگیریم. ببینیم امروز برای ما چه به ارمغان آوردید.
حجت الاسلام قرائتی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ». تا من میروم الحمدالله بگویم عزیزان اگر قلم و کاغذی دارند نزدیکشان است، پشت فرمان نیستند، سر کار نیستند، اگر میتوانند یادداشت کنند من امروز میخواهم انشاءالله در این نیم ساعتی که با کم و زیادش حرف میزنیم 10-15 را جوری جواب دهم که یک بچهی 10 ساله هم از ذهنش پاک شود، دیگر اشکال راجع به آقا امام زمان نماند. اول این که ما میگوییم امام واسطه فیض است، این واسطه فیض برای بچه چگونه بگوییم، تربیت معلمیها، دانشگاه فرهنگیها، طلبهها، دبیرها، اساتیدها. یک مثال طبیعی این است که لامپ کوچک نمیتواند به برق وصل شود. باید بیاید در یک تشکیلات دیگری که آن تعدیل کند. حضرت موسی گفت خدایا چگونه میخواهم تو را ببینم یک نوری دید غش کرد. ما آمپرمان میسوزد.
شریعتی: ظرفیت و توانش نیست.
حجت الاسلام قرائتی: این کنتر برق و نیروگاه برای تعدیل مثال خوبی است. این یک مورد بود. دوم: میگویند اگر امام زمان نباشد هستی بی ارزش است. «لَولا حُجَّة لَساخَت الاَرضَ بِاَهلِها» اگر حجت خدا نباشد اهل زمین فرو میرود. یعنی پودر میشود. چگونه این را بگوییم؟ مثالی که من میزنم به عنوان یک معلم کهنه و قدیمی این است که میگویم روی اسکناس نخ است. این نخ اسکناس را بکشی ارزش ندارد. میشود با یک نخ پول مملکت ارزش داشته باشد و بدون نخ پولش سقوط کند. سوم: ما باید امام را پدر خودمان بدانیم، و پدر هم هست. قرآن میگوید پدر شما است. «إنِّی جاعِلُکَ لِلناسِ إماما» خدا به حضرت ابراهیم فرمود تو امام هستی. وقتی امام شد بعد هم فرمود هر که امام شد پدر شما است. اول میگوید «إنِّی جاعِلُکَ لِلناسِ إماما» به حضرت ابراهیم میگوید تو امام هستی، بعد وقتی امام شد میگوید: «اَبیکُم اِبراهیم» پس امام پدر ما است، پدر معنوی ما است، پدر فرهنگی ما است. در جای دیگر هم داریم که در دعای ندبه هم میگوید: «اَبَوا هذه الامّه» من و علی پدر این امت هستیم. یعنی امام زمان پدر ما است. احساس باشد بشود. خانمها، حضرت زهرا مادر شماست، شما فرزند حضرت زهرا هستید؛ چه شیخ، چه سید. وقتی میگوید «مِلَّةَ اَبیکُم اِبراهیم» نمیگوید سید. سید و شیخ ندارد. حضرت مهدی پدر ما است، امیرالمومنین پدر ما است. یک روایت داریم که امام زمان میفرماید هر وقت شما غصه میخورید من هم غصه میخورم. یک روایت داریم که یک کسی به امام رضا گفت در حق من و خانمم یک دعایی کن. امام رضا فرمود که فکر میکنی من دعا نمیکنم؟! ما شما را فراموش نمیکنیم و اگر دعای ما نبود شما را قورت میدادند. شما نگاه کنید یک مشت بچه مسلمان به نام حزب الله در لبنان هستند. استخوان در گلوی همه طاغوتها زدند. اسرائیل و آمریکا و باقی که دنبال اسرائیل و آمریکا هستند. پس میشود استخوان شود در گلوی ابر قدرتها. خیلی انقلاب ما راه را برای امام زمان آسان کرد. قبلاً میگفتند مگر میشود پادشاه ابر قدرتها تسلیم طاغوت بشوند. قرآن میگوید میشود. بلقیس پادشاه بود. «وَ لَها عَرشٌ عَظیمٌ». قرآن میگوید یک تخت خیلی بزرگی داشت. بلقیس آمد به سلیمان گفت که من تسلیم شما هستم، هر چه خدا میگوید انجام میدهم. امام زمان با این متخصصها چه میکند؟ متخصصها میآیند دست امام را میبوسند و بیعت میکنند. مگر خلبانهای کشور آمریکا خلبانی دیدند وقتی برگشتند نیامدند دست امام زمان را بوسیدند و خلبانیشان را در راه جمهوری اسلامی خرج کردند. به همان دلیلی که خلبانها مثل شهید باباییها، ستاریها، وقتی اینها میآیند خودشان با کارشان تسلیم میشوند. شما از چه ترسیدید؟ ما باید از چه بترسیم؟ مگر میشود ابر قدرتها تحقیر بشوند؟ بله. آیت الله خامنهای جواب رئیس جمهور آمریکا را نداد. وقتی نخست وزیر ژاپن آمد واسطه گری کند و پیام بدهد گفت من با رئیس جمهور آمریکا حرف ندارم. میشود یک آخوندی به رئیس جمهور آمریکا بگوید من با تو حرف نمیزنم. میگوید رجایی وقتی سال اول رئیس جمهوریاش به آمریکا رفت. رئیس جمهوری آمریکا وقت ملاقات خواست رجایی معلم اجازه ملاقات را به رئیس جمهور آمریکا نداد. مگر میشود قانون اسلامی عمل کرد؟ بله. البته ما هنوز به آن که باید برسیم نرسیدیم. ولی یک نگاه به عقب کنیم، کجا بودیم، کجا هستیم، میخواهیم کجا برویم. امام زمان چه زمانی ظهور میکند؟ مثل این است که به خلبان بگویند خلبان چه زمانی مینشینی. میگوید هر وقت به باند فرودگاه رسیدم. هواپیما هر چه بزرگتر باشد باید باندش هم بزرگتر باشد. امام زمان میخواهد ظهور کند. با نخ پوسیده که نمیشود چیزی دوخت. نخ سفت باشد، وصل به سوزن شود میدوزد. این ظهور حضرت مهدی یک شرایطی میخواهد. الان یک گوسفند به من بدهید، بگویید آقای قرائتی گوشتش را تقسیم کن. کبابیاش را برای خودم برمیدارم. من در تقسیم بز عادل نیستم، چه میتوانم دنیا را پر از عدل کنم. در یک بزغاله نتوانستی عادل شوی. خود امام زمان منتظر ظهور خودش است. دربارهی ظهور خودش هم دعا میکند. وقتی به ما میگوید دعا کن خودش هم دعا میکند. این چیست؟ باید ظرفیت باشد. برای حرکت امام زمان ما سه چیز میخواهیم: یک رهبری میخواهیم که بتواند کرهی زمین را اداره کند. این ذخیره خدا حضرت مهدی است. یک قانونی میخواهیم که این قدر تبصره و ماده زیاد نباشد. امروز میاییم بگوییم که کرمانشاه را بکنید باختران، دو مرتبه باختران را بکنید کرمانشاه. صبح بگویند خیابان یک طرفه، عصر بگویند دو طرفه. در همین کرونا چند رقم ضد و نقیض خود دکترها با هم حرف میزدند. وصل به یک علم بی نهایت بشود که شک نباشد.
شریعتی: محکم محکم باشد.
حجت الاسلام قرائتی: و محکم حق باشد. یک قانون میخواهیم قرآن که یک واو و یک نقطهاش جابجا نشده است. «لَم یَجعَل لَهُ عِوَجا» کلمهای در قرآن جابجا نیست. قانونش است، رهبرش هم است. یک آمادگی میخواهد. مشکل در این سومی است. آمادگی هم به همین حوزههای علمیه، استقبالی که نسل نو از دین کرده است. ما اگر یک زمانی جوانی بی دین بشود همه پچ پچ میکنند. میلیونها جوان متدین شدند، حتی در جاهای دیگر، در دنیا، حتی به اسم خمینی و اسلام عشق میورزند. اسم بچههایشان را روح الله میگذارند. هم «یَدخُلونَ فِي دینِ اللهِ اَفواجا». مگر میشود مردم فوج فوج بیایند مسلمان بشوند؟ بله. قرآن میگوید در زمان خود پیغمبر «یَدخُلونَ فِي دینِ اللهِ اَفواجا». منتها در قرآن دو دخول است. یکی که مردم داخل دین میشوند، یکی دین داخل مردم میشود. اولی شده است. مردم «یَدخُلونَ فِي دینِ اللهِ اَفواجا»، آمار مسلمانان میلیاردی است. اما آیا ایمان در دل مومنین هم رفته است؟ نه. «فَلَّما یَدخُلِ الایمان فِي قُلوبِکُم». قرآن میگوید اسلام پوش شده است اما فرو نرفته است. یک عده آمدند نزد پیغمبر و گفتند قدر ما را داشته باش، ما ایمان آوردیم. فرمود نه، شما مسلمان هستید ولی مومن نیستید.
شریعتی: باید بیاید در دلت بنشیند.
حجت الاسلام قرائتی: بعضیها میروند مکه. این وارد مکه شده است ولی روح مکه در دل این نرفته است. یک حاجی آمد به من رسید. گفت حاج آقا من روز عید قربان میگویند سرت را بتراش. چون سال اولت است باید سرت را بتراشی. من رویم نمیشود سرم را بتراشم. یک پولی از من بگیرید عوض این موهای من. هر چه بگویید میدهم ولی این مو را نگیرید. به او گفتم حاج آقا میدانی این جا کجاست؟ گفت بله، مکه است. گفتم میدانی چرا آمدی مکه. این جا ابراهیم سر بچهاش را داد. خدا گفت سر بچهات را بِبُر گفت چشم. بچه را خواباند گفت نه بردار، نمیخواستم سرش بریده شود خونش ریخته شود. میخواستم تو دل ببری. ابراهیم از سر بچهاش دل کند، تو از پشم سرت دل نمیکنی؟! شما مکه آمدید ولی روح مکه در دل شما نفوذ نکرده است. ما یا حجة ابن الحسن میگوییم، اسم بچهیمان را هم مهدی میگذاریم. اما اگر بگویند امام زمان گفته است این جا پول خرج کن تسلیم هستی.
شریعتی: همین الان گفته بیا. ولی امروز و فردا میکنیم.
حجت الاسلام قرائتی: حضرت مهدی به ما میگوید «حی عَلَی الصَلاة» بشر بدو، بدو، بدو. بعضی از ما نمازمان را برای آخر وقت میگذاریم. ظرفیت میخواهد. یک دعا میکنم. کسانی که پای تلویزیون نشستند، افرادی که زیاد هم هستند. خدایا به آبروی امام زمان هر عیبی داریم برطرف کن، هر کمالی داریم هم داریم بده، ما را از الان تا ابد خودمان و نسلمان از یاران مخلص حضرت مهدی قرار بده.
شریعتی: الهی آمین.
حجت الاسلام قرائتی: یک: امام پدر ما است، دو: دوستمان دارد، میگوید غصه میخورید من هم غصه میخورم به خاطر غصه شما. حتی یک حدیث داریم امام مادر شماست. یک حدیث داریم پدر شماست. دروغ نمیگوید، مبالغه نمیکند. مادر است.
شریعتی: از لحاظ آن مهر و عاطفه.
حجت الاسلام قرائتی: چند تا خانم نشسته بودند. این را چند وقت پیش هم گفتم. زن زائو بود بنا بود بزاید، دوستان هم دورش بودند. این مامایی که وارد خانه شد با خانمها سلام علیک کرد گفت او مادرش است. گفتند از کجا فهمیدی؟ گفت هر جور که این زن زائو درد میبرد مادر هم رنگش میپرد. من گاهی اوقات میگویند نمیشود نماز را فارسی بخوانیم؟ میگویم چه میگذارید. ما هنوز جای مادر نتوانستیم کلمه پیدا کنیم. مثلاً بگوییم پرستار. بله مادر وقتی بچهاش مریض میشود پرستار خوبی است. اما واقعاً مادر فقط پرستار است؟ معلم هست، خیلی چیز یاد بچهاش میدهد. اما میشود گفت معلم است؟ بر کار بچه نظارت میکند ولی میشود گفت ناظر است؟ من هر چه فکر کردم چه چیزی جای مادر میشود گذاشت هیچی به ذهنم نرسید. حدیث داریم امام هم پدر است، یک حدیث داریم مادر است. رئوف است، رحیم است. اینها همه حدیث است. سوال: چرا امام زمان غایب است؟ این هم من در شبکه یک یک خیابان کشیدم و یک لامپ. گفتم این خیابان، این هم لامپ. اگر بچهها آمدند تق شکستند میگوید یک لامپ دیگر. لامپ دوم، لامپ هفتم، لامپ دهم. اگر یازده لامپ در خیابان بود زدند یازده تا را شکستند. هیچ عاقلی دیگر لامپ نمیزند که آن را هم بشکنند. میگوییم شما شما یازده تا لامپ هدایت را شهید کردید. وقتی یازده پروژکتور را شکستید لامپ آخر را هم بگذاریم که بشکند؟
شریعتی: هر وقت یاد گرفتید چگونه با لامپ رفتار کنی آن وقت لامپ دوازدهم را برایتان میگذارم.
حجت الاسلام قرائتی: گاهی میگویند شما میگوییم نهم ربیع همین روزی است، امروز نهم ربیع است. دیروز که شهادت امام حسن بود، نهم آغاز امامت است. چند سالش بود؟ امام
شریعتی: بفرمایید.
حجت الاسلام قرائتی: دست شما درد نکند. این فلش کامپیوتر است. یک آهن است. صدایش آمد. قدش 1 سانت، 2 سانت است. درون این هم خالی است، ولی به اندازه یک تخم کدو بزرگ است. این را وصل به کامپیوتر میکنند، صدها هزار نکته از آن فلز وارد این فلز میشود. یعنی انسان چیزی ساخت که اطلاعات و علوم از فلز به فلز، از جماد به جماد منتقل شود. آن وقت بشر میتواند علم را از جماد به جماد منتقل کند. خدای بشر نمیتواند علم را از امام عسکری به بچهی 4-5 ساله منتقل کند؟ قدرت خدا از مهندسین ما کمتر است؟ استعداد امام زمان از یک آهنی کمتر است. مگر میشود بچه 3 ساله امام بشود؟ بله. امامت که کیلویی نیست بگوییم چند کیلو است. یک وقت کسی از امام پرسید شما در کودکی میتوانستید امام شوید. فرمود اگر خوا خواسته باشد علوم ما را به یک پرنده هم بدهد میتواند. خدا انجام داده است. گاهی وقتها یک حیوانهای ریزی ریز این هم روی زمین راه میرود، هم دست بزنی میپرد. حساب میکنیم این کلیهاش چقدر است، قلبش چقدر است، چطور میفهمد. شما یک سوسک را بخواهید بکشید سریع در میرود. این دشمن را میشناسد، مرگ را میشناسد. چرا ما شک میکنیم. از یک تک سلول ما را درست کرد. آن هم در تاریکی، در هم در هم. «فِي ظُلُمات» قرآن میگویم سه تاریکی در هم. 1) «فی بُطونِ اُمِّهات» در شکم مادر 2) «فی مَکین» یعنی جای گرم و نرم که آسیب نبیند. چند تا فی داریم چند تا از داریم. از خاک، از آب. آیه قرآن است. «مَصون» آیه قرآن است. «مِن صَلصالِ کَالفَخّار»، «مِن ماءِ مَعین»، «مِن مَنی یُمنی». 10 تا «مِن» داریم.
شریعتی: مبدا و منشا ما است.
حجت الاسلام قرائتی: حالا کجا؟ «فی بُطونِ اُمِّهات»، «فِی قُرارٍ مَکین»، «فِي ظُلُمات ثلاث». از این از این از این، در آن جا. از یک تک سلول. 10-20 رقم کارخانه در بدن ما است، همه هم خودشان با هم هماهنگ هستند. من میخوابم چشم برای خودش کار میکند، کبد، استخوان، رگ، پا. یک علف سبز گوسفند میخورند هر جایی گوسفند را کشتند نمیگذارند برود. این جای گوسفند یعنی گوشت صورت گوسفند. بناگوش یک مزه دارد، چشم یک مزه دیگر دارد. مغزش هم یک مزه دیگر دارد. یک علف تولید چربی هم در بدن این میکند. حضرت امام حسین در دعای عرفه میگوید کور باد چشمی که تو را نبیند. تو رویت میشود عکس خروس نقاش میخواهد ولی خود خروس خدا نمیخواهد. یعنی عکس خروس از خود خروس مهمتر است؟! عکسش خالق میخواهد که این را بکشد و تولید کند. بنابر این رشد انسان دو چیز میخواهد. بچه مدرسهای که میخواهد رشد کند دو چیز میخواهد، کتاب و یک معلم. معلمش امام زمان، کتابش قرآن، حالا باید بچهها درس بخوانند، یاد بگیرند، دل بدهند. یک چیز دیگر هم هست که این هم مهم است. سوره آل عمران آیه 110. قرآن میگوید: «کَیفَ تَکفُرون» چگونه کافر شدید در حالی که دو چیز دارید. با این دو تا چیز چرا کافر شدید. 1) «تُتلی» آیات قرآن روایت میشود 2) «فیکُم رَسول» رسول هم در شما هست. رسول دارید، آیات هم دارید. با وجود رسول و آیات چرا کافر میشوید، توجیهتان چیست؟ این معنایش این است که اگر امام زمان الان نباشد حق داریم همهی مسلمانان الان کافر بشویم. میگویند آقای قرائتی چرا کافر شدی؟ میگویم خدا گفته است جایز است که کافر شوی. برای این که میگوید: «فیکُم رَسول». چون در شما رسول است و هم تلاوت قرآن پس «کَیفَ تَکفُرون». یعنی اگر رسول نباشد طوری نیست. میگوییم رسول نبود ما هم راحت هستیم. پس به رسول خدا که از دنیا رفت باید همیشه یک نفر عین پیغمبر در جامعه باشد. یا باید باشد یا باید اجازه دهیم همهی مسلمانها کافر شوند. یا باید حضرت مهدی در کرهی زمین باشد، همیشه حق است. یکی ولی معصوم باشد، یا قرآن اجازه داده است که همه بروند کافر شوند. «کَیفَ تَکفُرون». من میگویم سوزن داری، نخ هم داری، چرا لباست پاره است. آب داری، خاک داری، چرا گندم میخری. گندم کاری کن. تو که کتاب داری، رسول هم داری، «کَیفَ تَکفُرون». معنایش این است که اگر رسول نباشد مثل الان که رسول نیست باید مشابه یا عین رسول باشد یا اجازه دارم همه مسلمانها کافر بشوند. خیلی استدلال قوی است. آنهایی که از امام زمان طفره میروند باید بگویند در مقابل این چه میگویند. با بودن رسول حق ندارید کافر بشوید. یعنی اگر رسول نبود میتوانید کافر شوید.
شریعتی: توجیه کفر ما است.
حجت الاسلام قرائتی: این خیلی حرف منطقی است. گاهی میگویند امام زمان پیر نمیشود؟ میگوییم نه. چگونه؟ این جوری. موی ابرو و موی مژه 80 سال تکان نمیخورد. هر هفته میروی اصلاح میکنی ولی یک جایش پر میشود. پوست یکی، گوشت یکی، نان یکی، آب یکی، خدای احد هم یکی. این مو رشد کند ای مو ثابت بماند. در این صورت یک مو را ثابت نگه میدارد مثل موی ابرو، یک مو را متحرک مثل موی سر. خدا میتواند یک نفر را ثابت نگه دارد مثل امام زمان، یک نفر را تغییر دهد. ما مثل موی سر و صورت و حضرت مهدی مثل موی ابرو است. چه اشکالی دارد؟ ما یک مقدار مشکلمان مشکل ایمانی است. ایمان ما کم است.
شریعتی: خدا را دست کم گرفتیم.
حجت الاسلام قرائتی: یک جا سخنرانی میکردم یک نفر بلند شد گفت من میخواهم رک سوال کنم. گفتم بسم الله. گفت خدا که نمیبینیم چرا باید ایمان بیاوریم. چرا شما شما آخوندها زور میگویید. من ایمان ندارم. گفتم بسیار خوب. شما جاذبه زمین را قبول دارید؟ گفتن بله قبول داریم. گفتم آنهایی که خدا را قبول ندارند جاذبه زمین را قبول دارند. گفتم سوال؛ این جاذبه را به من نشان بده. کجاست؟ چیزی مثل آرد، گچ، است که بگویی آن جاست؟
شریعتی: مثلاً با میکروسکوپ میشود دید.
حجت الاسلام قرائتی: همهی افراد کرهی زمین جاذبه را قبول دارند، یک نفر هم نمیبیند. پس چرا؟ میگوییم سیب از درخت پایین افتاد، چرا بالا نرفت. از افتادن سیب پی میبریم زمین جاذبه دارد. پس از اثر پی میبرید. از یک تک سلول انسان تولید میکند. چرا در برابر معاد شک میکنیم. اگر یک نفر بیاید بگوید یک سنجاق میخواهم، شما یک سنجاق دادید. رفت پشت پرده یک هلیکوپتر بیرون داد. همه بشریت برایش دست میزنند که یک سنجاق گرفت، یک هلیکوپتر تحویل داد. حالا یک نفر گفت من میخواهم یک کار دیگر انجام دهم. میخواهم هلیکوپتر را باز کنم و ببندم. نه نه نمیشود. من خودش را ساختم باز کردن و بستن این که کاری ندارد. من یک تک سلول، اسپرم، تحویل گرفتم در آن تاریکیهای شکم مادر یک بچه بیرون آمد. حالا میگویم بعد از مرگ دو مرتبه این بچه را در قبر باز میکنم دوباره در قیامت جمع میکنم. مگر میشود؟ بله میشود. ذرات پخش شده چطور جمع میشود؟ خود شما هزار بار با کم و زیادش این کار را انجام دادهاید. دوغ را در مشک میریزید تکان میدهید. ذرات چربی در دوغ پخش است ولی اگر خوب زدی پخش چربی یک جا جمع میشود. چطور شما مشک را میزنید چربیها یک جا جمع میشوند، خدا هم میگوید: «إذا زُلزِلَةُ الاَرضُ زِلزالها» خدا زمین را میزند استخوان جمع میشود. گیر کجاست؟
شریعتی: گیر به باور ما است.
حجت الاسلام قرائتی: ما یک مقدار مشکل اعتقادی داریم. حالا امام زمان که نمیبینمش چه فایدهای دارد؟ در روایات تشبیه شده است امام زمان را که نمیبینید مثل خورشیدی است که پشت ابر است. خورشید پشت ابر برکت ندارد، نور ندارد، طلوع و غروب ندارد؟ رشد انسان و میوه و حیوان و همه رشدها در گرو نور است، خورشید هم پیدا نیست. هر که میخواهد کار کند باید نزدیک شود. یک استدلال قرآنی دیگر هم است. یک وقتی من این را چند سال پیش در تلویزیون گفتم. خیلی استدلال قشنگی است. خدا رحمت کند. من این را از آقای تسخیری یاد گرفتم. در هواپیما بودیم یک استدلالی کرد، دیدم عجب استدلالی است. خیلی قوی است. چطور ما نمیفهمیم که گاهی وقتها استدلالها به این روشنی. این قصه دارد. هم تفسیر است و هم راجع به حضرت مهدی است. من تقاضا میکنم معلمین اینها را یادداشت کنند. اینها ثمرات 50 سال معلمی ما است. یک کتاب نبوده که من بخوانم و یاد بگیرم. به مرور زمان رسیدم. یک وقتی خدمت آقای مطهری بودیم کهم پنج شنبهها قم میآمدند. صبح تا ظهر برای فضلا درس میداد. نهار منزل ما تشریف میآورد. بعد من نهار درست میکردم ایشان میخورد و یک چرتی میزد و چایی و بعد یک ماشین داشت جاده قدیم تهران کنارش مینشستم از قم تا تهران از او سوال میکردم. تهران شاه عبدالعظیم پیاده میشدم به قم برمیگشتم.
شریعتی: فقط برای این که در این مسیر باشید که سوال بپرسید.
حجت الاسلام قرائتی: بله. یک ناهار به آقای مطهری دادم، 2-3 ساعت هم وقت صرف کردم. چند تا سوال هم پرسیدم. یکی از سوالهای ماشینی این است. گفت که معنای انتظار چیست؟ امروز روز نهم ربیع است، آغاز امامت امام زمان. انتظار یعنی چه؟ این مثل را میزد. این مثل را هم میگفت از راشد یاد گرفتم. من از آقای مطهری یاد گرفتم، ایشان هم از مرحوم راشد که در رادیو صحبت میکردند. میگفت که شب که حتماً منتظر نور هستیم ولی هیچ کس در شب تاریکی نمینشیند. چرا تاریکی نشستهای؟ من منتظر خورشید هستم. منتظر خورشید هستیم ولی بلند شو یک لامپ روشن کن. یا در زمستان همه برویم در اتاق یخ کنیم بگوییم منتظریم هوا گرم بشود. ما منتظر عید باشد ولی بلند شو یک بخاری روشن کن. معنای انتظار این نیست که در تاریکی بنشین. تلاش کن، منتظر هم باش. مثل قشنگی است.
شریعتی: پا روی پا نگذار بگوی منتظرم.
حجت الاسلام قرائتی: شما بگوی منتظر مهمان هستیم. نان گرفتهای؟ نه. چراغت نفت دارد؟ نه. گاز داخلش هست؟ نه. سبزیات را پاک کردی؟ نه. من فقط منتظر هستم. به یک جوان گفتند که میخواهی داماد شوی چه داری؟ پول داری؟ گفت نه. خانه داری؟ نه. معافیت سربازی داری؟ نه. مدرک تحصیلی داری؟ نه. هر چه پرسیدند گفت نه. ماشین داری؟ گفت نه. پس چه داری؟ گفت من فقط آمادگی دارم. اخلاقت اسلامی است؟ همسرداری، بچه داری، مطالعهات، فکرت. کجای ما به امام زمان میخورد. من فقط منتظر هستم! کسی که منتظر است باید آثار انتظار پیدا باشد.
شریعتی: این را مرحوم شهید مطهری به شما گفته بودند؟ قصه ماشینیات بود؟
حجت الاسلام قرائتی: بله. مرحوم مطهری گاهی یک شوخیهایی میکرد. قصه این است. مرحوم تسخیری با هم بودیم. یکی از مردان خدا سوار الاغی بود از یک قریهای میگذشت. قریهها وقتی که خراب میشوند اولین جایی که خراب میشود سقف پایین میآید. این پایهها یک مدتی میماند، کم کم پایهها هم از بین میرود. ولی اول سقف خراب میشود. این را میگویند: «خاویَةٌ» یعنی یک ساختمان کهنه بود که پایههایش هم روی سقفش ریخته بود. چنین قریهای را دید و گفت: «أّنَّا یُحی» مردههایی که چند صد سال پیش مردند چرا زنده نمیشوند. تا گفت چطور؟ «فَاَماتَ الله». همان جا پیغمبر مرد. دنیا الان موش را آزمایش میکند. خدا پیغمبر را آزمایش میکند. گفت من خودت را مرگ میدهم، الاغت را هم مرگ میدهم، بعد روبروی چشمت الاغت را زنده میکنم تا ببینی چگونه. «فَأماتَهُ الله مِائَةَ عامِ ثُمَّ بَعثَهُ» بعد از صد سال زنده کرد. از او پرسید: «کَم لَبِثتَ». باور نمیکرد صد سال است مرده است. گفت: «یَومًا» یک روز، «أَؤ بَعضَ یَومٍ» شاید هم کمتر. گفت نه صد سال پیش سوال کردی، حالا نگاه کن. «وَ انظُر إِلَی حِمَارِکَ» به الاغت نگاه کن که میخواهم روبروی چشمت زنده کنم. نگاه کن ذرات الاغ چگونه جمع میشود. ضمناً این پیغمبر دو تا چیز خوردنی هم داشت. یک غذا و طعام داشت، یک نوشابه هم داشت. بینندگان عزیز دارم عمر امام زمان را میگویم. خدا در قرآن میگوید: «فَانظُر إِلَی طَعَامِکَ وَ شَرَابِک» نگاه کن، طعام و شراب را ببین. «لَم یَتَسَنَّه» نگاه کن مزهی نوشابه عوض نشده است، مزه غذا هم عوض نشده است. ماشین حساب دارید بکشید بیرون. 100 سال چند تا هفته است. یک سال 52 هفته است، 5200 هفته. غذا بیرون یخچال یک هفته خراب میشود. یک غذایی که یک هفته باید خراب شود نه یک هفته و دو هفته و 50 بار، 5200 برابر عمر طبیعی این را سالم نگه داشتند. شما ماشین حساب دارید. فرض کنید امام زمان 1200 سالش است. 1200 تقسیم بر عمری طبیعی 75 سال باشد. من به یک کسی گفتم خدا طول عمر بدهد، گفت خدا عرض عمر بدهد. من فکر کردم متلک گفت. فکر کردم دیدم عرض عمر بهتر از طول عمر است. چون طول عمر چه خاصیتی دارد؟ هیچی. عرض عمر است که برکت داشته باشد. علی اصغر طول عمرش در کربلا 6 ماه بود. اما تاریخ کربلا را بخوانید. علی اصغر ثابت کرد. اگر علی اصغر نبود میگفتند چند نفر میخواستند حکومت کنند امام حسین و یزید، یک کسی را کشتند و تمام شد رفت. ولی علی اصغر چه کرده بود. گاهی وقتها مهری که امضا میکند مهر کوچک است ولی همین نامه بزرگ را مهر کوچک ارزش میدهد. «فَانظُر إِلَی طَعَامِکَ وَ شَرَابِک لَم یَتَسَنَّه». این برای عمر امام زمان است.
شریعتی: حاج آقا پیش نیاز محدویت و باور و اعتقاد به حضرت مهدی به نظرم تقویت باورهای دینی ما مخصوصاً توحید است.
حجت الاسلام قرائتی: بله. همه به قدرت خدا برمیگردد. معاد به قدرت خدا برمیگردد، امامت به قدرت خدا برمیگردد، عصمت به قدرت خدا برمیگردد. حالا ما در قم راجع به امام زمان گروههای زیادی کار کردند ولی ما مرکز تخصصی مهدویت زدیم که حدود 20 سالی است که راه افتاده است. ما صدها طلبه فاضل داریم که اول دیپلم گرفته است، بعد 10-12 سال درس حوزه خوانده است، بعد تخصصی مهدویت مدرک دکتری و فوق دکتری مهدویت میگیرد و اینها که به ما زنگ میزنند مثلاً دانشگاه فلان 10 تا سوال راجع به مهدویت است یک نفر بیاید. حالا با هواپیما، با قطار، با ماشین، یک نفر میرود سخنرانی میکند. یعنی گارد ویژه امام زمان در قم داریم. آیا خدا تا حالا این کار را کرده است که یک مرد خدا بیاید حکومت کند؟ یک جا که کلی گفته است: «کَمَا استَخلَفَ الَّذینَ مِن قَبلِهُم» خدا اراده کرده است حکومت دست مستضعفین باشد، قبلاً هم این کار را کرده است. عربیهایی که میخوانم قرآن است. «کَمَا استَخلَفَ الَّذینَ مِن قَبلِهُم» یعنی قبل از شما هم سابقه داشته است. این کلی است. نمونههایی هم است. یک: ذوالقرنین. مرد خدا بود که خدا با او حرف میزد. «قُل یا ذُوالقَرنَین». تالوت؛ «انَّ الله قَد بَعَثَ تالُوت»، حضرت یوسف حکومت پیدا کرد، حضرت داوود حکومت پیدا کرد، حضرت سلیمان حکومت پیدا کرد. در زمان خودمان امام خمینی حکومت پیدا کرد. این که طوری نیست. نمونه دارد که وحشت نکنید. یک صلوات بفرستید.
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». این مثالها و نکات حاج آقای قرائتی خیلی در ذهن ماندگار میشود. آن نکتهای که ابتدای بحث گفتند برای نوجوانها مخصوصاً خیلی مهم است. خیلی باور پذیر است. خدا انشاءالله خیرتان بدهد.
حجت الاسلام قرائتی: پس سابقه دارد که افراد جامعه فاسد شود، بعد صالح شود. مثلاً یک آیه در قرآن داریم میگوید: «کَذلِکَ مِن کُنتُم مِن قَبل» شما قبلاً خودتان بت پرست بودید، منحرف بودید. پس چطور یک جامعه جاهلی منحرف بت پرست جامعه موحد میشوند. جنگ بد و خیبر راه میاندازند. میشود. مایوس نباید باشیم. گاهی وقتها به افرادی میگوییم بیا طلبه شو، میگوید با این وضع دیگر چه کسی سراغ آخوند میآید. یک چیزی به شما بگویم. هر چه هوا داغتر شود قدر آب بیشتر شناخته میشود. هر چه فساد در دنیا بیشتر شود فساد بیشتر میشود. هر چه شکنجههای شاه در زندان بیشتر میشد بار امام خمینی سنگینتر و مردم برای انقلاب آمادهتر میشدند. ما اسلام شناس نداریم، متاسفانه به اندازه کافی نداریم. کتاب انجیل در ذهن من هست که بالای 2 هزار زبان ترجمه شده است؛ زبانهای محلی و منطقهای و کشوری. قرآن ما به 5 زبان ترجمه شده است یا نه؟ نمیدانم. ما به شدت طلبه میخواهیم. شما بگویید هر شهری یک مجتهد خواسته باشد، یک اسلام شناس درجه یک. ما 600 تا فرمانداری داریم 600 تا فقیه میخواهیم. نداریم. ما پزشک اطفال داریم. چند تا داریم؟ به تعدادی که پزشک اطفال داریم آخوند اطفال هم میخواهیم. نداریم. ما آخوند اطفال نداریم. ما 130 رقم تفسیر میخواهیم. یعنی اگر من فردا بمیرم این حرف را امشب میزنم. 130 رقم تفسیر میخواهیم. اسلام راجع به راه و ساختمان چه گفته است؟ مثلاً گفته مستراح رو به قبله نباشد. غیر از مستراح چیز دیگر ندارد؟ باقی باید چگونه باشد؛ رنگ اتاق، مسئله ساختمان، نورگیرش، بادگیرش. ما راجع به ساختمان کتاب نداریم. یک کسی یک متلکی به من گفت. گفت شما آخوندها فقط مستراح کار میگذارید. یک کتاب بگذارید. من دیدم نداریم. نداریم یعنی کم داریم. تصمیم گرفتم در 2-3 ماهی یک کتاب نوشتیم به نام «ساخت و ساز در اسلام». به یکی از اینهایی که گفتند در ایران اول است یا جزو نفرات اول است.
شریعتی: از این مهندسها و معمارها بود.
حجت الاسلام قرائتی: بله. فوق تخصص و پروفسور است. البته من شش کلاس بیشتر درس نخواندم. منتها کنار قرآن بودم یک چیزهایی از قرآن گیرم آمده است. یک نامهای نوشت تقدیر کرد. تازه من اگر این گونه بودم طلبههایی که بیش از من درس خواندند باید کمر ببندند. حقوق؛ من باور نمیکردم این قدر نکته حقوقی در قرآن باشد. تا الان که با شما حرف میزنم 2600 نکته حقوقی در تفسیر است. این گیر من آمده است، علما بروند بیشتر گیرشان میآید. علوم سیاسی، مسائل بهداشتی، مسائل امنیتی؛ ما راجع به هر مسئلهای باید یک تفسیر خاص داشته باشیم. حضرت موسی میخواست برود کوه طور 30 شب عبادت کند و تورات را بگیرد و بیاورد. 30 شب که تمام شد گفتند 10 روز اضافه بایست. 10 روز ایستاد. در آن 30 روز «هارُونَ اخلُفنی فِي قُومی» به هارون گفت جانشین ما باش. ما سوال میکنیم. حضرت موسی میخواهد یک کوه طور برود و برگردد برای خودش جانشین میگذارد. آن وقت پیغمبر از دنیا رفت برای خودش جانشین نگذاشت. یعنی پیغمبر سکته کرد؟! میگویند پیغمبر سکته کرد فرصت نکرد. پیغمبر دلسوز نبود؟! رئوف و رحیم را هم برای خدا گفته است هم برای پیغمبر. پیغمبر رئوف و رحیم، پیغمبری که جنگ تبوک میخواست برود به حضرت علی گفت تو جانشین من باش. میخواست از دنیا برود امت را رها کرد؟! یک چوپان بزغالهاش را رها میکند بگوییم پیغمبر جانشین تعیین نکرد. جالب این است که در غدیر خم هم چند بار اسم دوازده امام را برده است. یعنی غدیر خم برای حضرت علی هست اما تمام امامهای رهبری معصوم یکی پس از دیگری.
شریعتی: حاج آقا خدا انشاءالله خیرتان دهد. نکتههای خوبی را شنیدیم. انشاءالله امروز بر شما مبارک باشد و مردم عزیز و نازنینمان. انشاءالله قدر بدانیم و منتظر واقعی باشیم و باشیم در روزگار آمدن. خیلیها التماس دعای ویژه گفتند برای شفای مرضا، جانبازها، گرفتارها، آنهایی که قرض دارند و صاحب دلانی هستند که صدای ما را میشنوند و تصویر ما را میبینند. حاج آقای قرائتی انشاءالله دعا کنند و عزیزان ما آمین بگویند.
حجت الاسلام قرائتی: میگوید میخواهید دعایتان مستجاب شود 10 مرتبه «یا رَبّ» بگویید و صلوات بفرستید. تقریباً 2-3 ثانیه طول میکشد. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ/ یا رَبِّ، یا رَبِّ، یا رَبِّ، یا رَبِّ، یا رَبِّ، یا رَبِّ، یا رَبِّ، یا رَبِّ، یا رَبِّ، یا رَبِّ». «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». خدایا مردههایمان را بیامرز، مریضهایمان را شفای عاجل بده، مشکلات کشور و نظام ما را حل کن، توطئهها علیه اسلام و مسلمین را خنثی کن، توطئهگرها را نابود کن. ایمان کامل، بدن سالم، عقل قوی، عمر با برکت، رزق حلال، نیت خالص، عزت، به همه ما مرحمت بفرما. انبیا و اولیا، پیغمبر اسلام و اهل بیتش، مراجع تقلید و امام، شهدا، نیاکان، مربیان، مدرسین، هر کس در وجود ما اثر داشته یا در تعلیم و تربیت ما اثر داشته یا در خدمات به ما خدمتی کرده است، پیدا و ناپیدا، همهی مشکلات مادی و معنوی و ظاهری و باطنیشان را حل کن. روز آغاز امامت امام زمان است. تو را به حق آبروی خود حضرت مهدی... . یک چیزی یادم آمد میتوانم بگویم؟
شریعتی: بفرمایید.
حجت الاسلام قرائتی: در حرم امام رضا بودم یکی از علما آمد رد شود. گفت آقای قرائتی چند وقت است طلبه هستی؟ گفتم از 15 سالگی طلبه هستم. گفت امیرالمومنین یارانش را میدید لذت میبرد؛ سلمان، ابی ذر. شده یک وقت حضرت مهدی تو را ببیند لذت ببرد؟ این را گفت و رفت. ما در حرم منقلب شدیم. گفتیم واقعاً جوری هست که حضرت مهدی به ما توجه کند، ما را دوست داشته باشد. حالا دوست نداشته باشد لااقل ناراحت نشود. خدایا به آبروی خود امام زمان از الان تا ابد به همهی ما آن گونه توفیق بده هم در نیت، هم در انتخاب، هم در تصمیم، هم در همه کار، جوری توفیق بده که در رفتار و کردار مورد رضای حضرت مهدی و همه ذخیره حضرت مهدی باشد بدون هیچ آفتی. و السلام علیکم و رحمه الله.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم. «اَمَّن یَجیبُ المُضطَرَّ إذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السوء». انشاءالله به آن اضطرار برسیم. انشاءالله در روزگار آمدن حضرت باشیم. صفحه 325 را عزیزانم امروز تلاوت میکنند. بشنویم. تا فردا که انشاءالله دوباره به شما سلام خواهیم کرد. «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
صفحه325قرآن کریم