حجت الاسلام تراشیون: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین. درود می فرستم بر نبی مکرم اسلام و اهل بیت آن پیامبر بزرگوار و عرض احترام و ادب هم به محضر ولی نعمت خود حضرت ولیعصر (روحی و ارواح العالمین) داریم. همان طور که شما اشاره فرمودید و پیامکها را که من مطالعه می کرد این یک دغدغهای است برای خانوادههایی که فرزندان مدرسهای دارند و دانشجو دارند و خوب هم هست در این زمینه ما یک مقداری صحبت کنیم. وقتی بحث تربیت فرزند می شود که یکی از تکالیف والدین در شریعت مقدس اسلام است و اهل بیت(ع) این بار و این مسئولیت را و این مسئولیت بسیار مهم را روی دوش پدر و مادر نهادند و لذا تربیت هم ابعاد مختلفی دارد. یعنی ما باید به همهی ابعاد آن توجه کنیم. یعنی هم زمینه را برای رشد فرزندان خود فراهم بیاوریم و احیاناً اگر عواملی مانع تربیت آنها شد آنها را هم بشناسیم و بدانیم که چگونه باید آنها را مدیریت کنیم. یکی از دغدغههایی که امروز خانوادهها با آن مواجه هستند و در زمان کرونا هم خود را بیشتر نشان داد، حضور فرزندان ما در فضاهای مجازی برای آموزشهایی که قرار بود که به آنها داده شود هست. لذا باید ببینیم که چه کار باید کرد که فضای مجازی یک فضایی نیست که ما بتوانیم بچهها را بدون علم و دانش خود یعنی والدین پای این فضا رها کنیم. گاهی اوقات بچهی ما می خواهد یک مسافتی را برود و بیاید، می خواهد خریدی کند و یک مهمانی برود، چه قدر حواس ما جمع است که این مسیر را چه طور می خواهد برود، ماشین می خواهد سوار شود. ماشینی که می خواهد سوار شود چه ویژگی هایی داشته باشد و به هر کسی اعتماد نکند. به نظر من فضای مجازی هم یک دنیایی است و نه یک مسافت کوتاه خانهی دوستی رفتن یا خرید کردن. یعنی انگار فرزند خود را وارد یک اقیانوسی می کنیم که این اقیانوس دارای هم زیبایی ها است و هم پلشتی ها و هم آلودگی ها در این فضا وجود دارد لذا آن چیزی که مهم است این است که پدر و مادر بدانند که چگونه او را در این فضا مدیریت کنیم. لذا محور بحث خود را روی این قضیه می خواهم قرار دهم. به نظر می رسد که اولین نکتهای که باید به آن توجه داشته باشیم این است که پدران و مادران بدانند که همان جوری که فرزند خود را وقتی یک مدرسهای می خواهیم بفرستیم مراقبت می کنیم که مدیر آن چه کسی است و معلم آن چه کسی است و پرسوجو می کنیم و یک شناختی را داریم، ما باید با این فضایی که فرزند ما می خواهد آموزشهای مجازی را هم ببیند آشنا شویم. حالا اگر می خواهد برنامهی شاد باشد با آن آشنا باشیم و برنامهی دیگری را احیاناً که برخی از مدارس می خواهند استفاده کنند آشنا باشیم و با زوایای آن یعنی این نباشد که ما با یک ناآگاهی فرزندان خود را در این فضا بفرستیم. حُسن آن بر این است که وقتی که بچهها بدانند که پدر و مادری نسبت به آن فضا آگاهی دارند آنها هم بهتر استفاده می کنند. من نمی خواهم بگویم که ما باید به بچههای خود بی اعتماد باشیم، الحمدلله بچههای خوبی داریم و بچهها همراه با پدر و مادر و خانواده و مدرسه هستند ولی از آنور هم باید مراقب باشیم. در سنین فرزندان ما چه در ابتدایی و چه در نوجوان ما کنجکاوی هایی دارند که اگر بدانند که پدر و مادر سطح آگاهی نسبت به فضای مجازی بالا است آنها هم مراقبت بیشتری می کنند. لذا پدران و مادران در عصر رسانهها هستیم و باید سطح آگاهی خود را بالا ببریم. این جمله را با احتیاط عرض می کنم که اگر بچههای ما متوجه شوند که ما به زوایای مختلف فضای مجازی و اپلیکیشنها و شبکهی آموزشی و شبکههای اجتماعی آشنا نیستیم، ممکن است که گاهی اوقات ما را دور بزنند. ما باید این توجه را داشته باشیم که بچهها وقتی همراه دارند که پدر و مادر خود را نسبت به این موضوع آگاه ببینند و پدر و مادر را نسبت به آن فضا آشنا ببینند. اینها همراهی بیشتری می کنند. لذا چه خوب است که ما پدر و مادرها هم وقتی را بگذاریم که با این فضاها آشنا شویم یعنی نه اینکه خدای نکرده، ما خود یک آلودگی نسبت به این فضا داشته باشیم و وقتی بگذاریم. یک موقعی یک مادری پیش من آمده بود که می گفت این بچهی ما یک بازی دارد که اعتیاد به این بازی پیدا کرده بود. بازی می کرد و دیگر از همه چیز هم افتاده بود. یک موقعی بابای او خیلی ناراحت شد و نزدیکی امتحان بود و گوشی این بچه را گرفت که درسهای خود را بخواند. چون این بچه دچار اعتیاد و وابستگی به این بازی شده بود، پرخاشگری های او زیاد شد و چیز پرت می کرد و عصبانی می شد. بابای او عصبانی شد و گفت که این چی هست که تو پای آن می نشینی و شروع کرد برای بابای خود توضیح دادن و بابای او هم چند تا از این حرکت ها را زد و مشکل ما با پدر این بچه است. با این بابا من باید چی کار کنم. من همیشه می گویم که این نسل ما نسل مظلومی هستند. یعنی ما درست است که سر آنها غر می زنیم و ایراد به آنها می گیریم ولی اینها بی تقصیر هستند. یعنی باب این را جلوی آنها باز کردیم و اگر نسل مثل ما درگیر بازی هایی مثل آتاری بودند و زمان جنگ هم بود و چه خبر بود. یعنی در این خانهها و در این مغازههایی که از این تلویزیونهای قدیمی می گذاشتند و یک دستگاه آتاری که آن زمان هم همین طور بود. لذا این یک تکنولوژی است که فرد را به خود وابسته می کند. حالا بعداً می گویم که اگر بخواهیم وابستگی را کم کنیم یا نحوهی استفاده را به سمت مطلوب ببریم چه رفتاری را باید نشان بدهیم.
پس اول آگاهی خود را نسبت به این فضا بالا ببریم.
شریعتی: اینکه آگاهی خود را بالا ببریم و به زوایای مختلف فضای مجازی اشراف داشته باشیم موجب کارگاه بازی والدین نمی شود؟
حجت الاسلام تراشیون: نه. گاهی اوقات همین که بچهها بدانند که پدر و مادر این فضا را می شناسند و این یک منظومهی نکات بعدی را عرض می کنم که به سمت تعادل از استفاده از این فضا باید رفت. ما اصلاً فضای مجازی یک فضایی نیست که بگوییم امروز باید تعطیل کرد و جمع کرد و فیلتر کرد. باید یاد بگیریم که هوشمندانه و درست استفاده کنیم. شما در فرمایشات مقام معظم رهبری هم در روز اربعین با دانشجویان دیدید که توصیهی ایشان این بود که وارد این عرصه شوید و جهاد طویل داشته باشیم. ورود پیدا کنیم و ابهامات را پاسخ بدهیم و سؤالاتی که هست و با ادب و با نزاکت و با یک فرهنگ دینی یعنی بالاخره این فضا جزئی از زندگی ما شده است. ما امروز می توانیم ماشین را از زندگی خود حذف کنیم؟ هواپیما را می توانیم حذف کنیم؟ خیابانهای آسفالت را می توانیم حذف کنیم و دوباره قاطر بیاوریم و اسب بیاوریم؟ نمی شود یعنی این عرصهای است که دنیا دارد به سمت آن می رود و هوشمندی انسانها در این است که باید استفادهی صحیح بکنند از این امکانات و تکنولوژی ها که نه باید به سمت آن برویم و حرف ما هم همین است که وقتی من پدر بدانم که یک موقع ببینید که فردا برای بچهی خود می خواهم یک دوچرخه بخرم و بزرگتر می شود خود او بخواهد یک ماشینی برای خود بخرد. من باید امروز به او یاد بدهم که این دوچرخه و این ماشین را چه طور استفاده کنیم. یک موقع یک ابزاری می تواند باشد برای معصیت و گناه و یک موقع یک ابزاری برای رشد و تعالی باشد و بهرهوری بهتر باشد. شبکهی اجتماعی و مجازی هم می تواند این طور باشد به شرط اینکه این مسیر را ما طی کنیم. اولین این آگاهی است. یعنی ما والدین آگاهی داشته باشیم انگار یک قطعه از پازل را برای استفادهی صحیح در این صفحهی اصلی جاسازی کردیم. این نکتهی اول است.
نکتهی دومی که ما باید به آن توجه کنیم این است که برای استفاده از فضای مجازی باید برنامه داشت. روی سخن من با معلمان و با برنامهریزان آموزش و پرورش است و یک روی سخن من با خود خانوادهها است. اولین نکته این است که ما معلمین باید بدانیم که خیلی فضای استفاده از فضای مجازی را باز قرار ندهیم. یکی از اشکالاتی که ما مواجه بودیم و خود خانوادهها هم درد دل می کردند و می گفتند که بچهها باید پای فضای مجازی استندبای باشند و حالت آمادهباش باشند که نکند الان معلم یک ویسی بفرستد و یک پیامی بدهد و یک پیغامی بفرستد که باید اینها انجام بدهند. بچهها باید گوشی به دست نگاه او به این صفحهی گوشی باشد که ببیند پیامی آمد یا نه یا همیشه باید سرکشی کند. لذا باید به این نظم بدهیم یعنی هم خانواده و هم مدرسه. یعنی ما والدین بدانیم که بچههای ما قرار است که ساعت هفت صبح، هشت صبح داخل این فضا شوند و تا دوازده تمام می شود. قرار نیست که تا دوازده شب دست او باشد. گاهی اوقات خانوادهها می گفتند که معلم هفت و نیم صبح پیام می گذارد و دوازده شب هم پیام می گذارد و از بچهها کار می خواهد و اگر بچهها انجام ندهند مورد مؤاخذه قرار می گیرند لذا این زمانبندی خیلی مهم است که ما پایبند باشیم که برنامهریزان آموزش و پرورش پایبند باشند و مطالبهی ما خانوادهها باشد که از معلمین مطالبه کنیم و درخواست کنیم که اگر می شود همان طوری که مدرسه هم مدرسه مگر بیست و چهار ساعته در آن باز بود؟ من اینجا می خواهم یک واژهای استفاده کنم که به جای اینکه بگوییم که بچهها از فضای مجازی به عنوان یک بستر برای آموزش استفاده کنیم بگوییم یک مدرسهی مجازی راهاندازی کنیم. یعنی همان قوانین و مقررات که در مدرسه وجود دارد اینجا هم داشته باشد یعنی گاهی اوقات باید تعطیل شود و دیگر هیچ کسی در دسترس نباشد و خیال بچهها هم راحت باشد و خیال خانوادهها هم راحت باشد. خیال خود معلمین هم راحت باشد. در دو سال اخیر چه قدر معلمین به زحمت افتادند و بعضی از آنها که می گفتند که چشم ما مشکل پیدا کرده است و روح و روان ما دچار مشکلاتی شده است چون دائم پای این فضا بودن آسیبهای خود را دارد و نباید آن را نادیده بگیریم. این هم نکتهی دوم که تبدیل به یک مدرسهی مجازی کنیم و زمانبندی داشته باشد.
نکتهی سوم در خود محیط خانه جایی را قرار بدهیم برای بهرهوری و استفاده از فضای مجازی که در خانههای ما الحمدلله یک فرهنگی وجود دارد که خانه تقسیمبندی می شود و هر پلانی برای هر بخشی است و اینجا آشپزخانه است و اینجا اتاق نشیمن است و اینجا اتاق خواب است و اینجا سرویس است و اینجا حمام است و هر کاری جای خود انجام می شود یعنی ما هیچ وقت حمام را نمی آییم در پذیرایی انجام بدهیم یا مهمان را در آشپزخانه نمی بریم که از او پذیرایی کنیم. هر جایی برای یک استفاده است. من معتقد هستم که حالا که این تکنولوژی آمده است و یک فضای خاصی را در محیط خانه برای استفاده از این فضا قرار بدهیم چون می خواهیم مفید استفاده کنیم لذا یکی از آسیبهایی که باز وجود داشت بچه در رختخواب خود خوابیده است و گوشی هم دست او است، خب اینجا کار تعلیم و تربیت را می شود دنبال کرد. لذا باید یک جای خاصی را در محیط خانه فراهم کرد. نمی گویم که آنجا باید آرام باشد. توصیهی ما این نیست که فضای خانه یک فضای ساکتی باشد که هیچ کسی هیچ چیزی نگوید. فضا باید پویا باشد و ما یاد بگیریم که در این فضای پویا کار خود را انجام بدهد. مادر در آشپزخانه و پدر پای تلویزیون نشسته است و دارد خبر خود را دنبال می کند و خواهر کوچک دارد بازی خود را می کند و من هم باید یاد بگیرم که درس خود را بخوانم و لذا باید این فضا را در خانه ایجاد کنیم و اگر ایجاد کنیم در مدیریت فضای مجازی خیلی به ما کمک می کند. خود بچهها هم راحت هستند. الان یکی از اتفاقاتی که برای دانش آموزان می افتد، ما گاهی در همین ایام فضای مجازی چه قدر بچهها و نوجوانها به ما مراجعه می کردند و اذیت شدنهایی که داشتند را بیان می کردند. آنها هم اذیت می شوند. ما فکر نکنیم که فقط معلم است و فقط ما والدین هستیم. بچهها چون ویژگی آنها این است که زود فراموش می کنند ممکن است که هی غرولند نکنند و همان جا یک اذیتی می شود و بعد پروندهی آن را می بندد ولی دارند اذیت می شوند. کاری کنیم که بچههای ما هم با یک استقراری و با یک آرامشی دروس خود را در فضای مجازی دنبال کنند لذا در محیط خانه یک جایی را تعبیه کنیم و آماده کنیم و حالا می خواهد روی زمین بنشیند و پشت صندلی بنشیند ولی یک جایی باشد که رسمی باشد و اینجا محلی برای این کار است. اتفاق مهمی که می افتد این است که وقتی بچهها در جای رسمی کاری قرار می گیرند همان طور که حضرتعالی هم یک اشاره به این داشتید بهرهوری آنها بالا می رود. این هم نکتهی سوم من بود.
نکتهی چهارم این است که سعی کنیم که استفاده از فضای مجازی مستمر نباشد یعنی فواصلی را بین آن برای استراحت بچهها در نظر بگیریم و واقعاً هم این را بخواهیم. گاهی وقت ها بچهها پای فضای مجازی جذابی قرار گرفت و حالا کلاس هم تعطیل است و بگوید که حالا یک چرخی هم بزند که اینها سم برای بچهها است. بلند شود برود یک قدمی بزند. گاهی می گویم که حتی برود پنجره با باز کند و یک نگاهی به آسمان بیندازد و چشم خود را از روی مانیتور و صفحهی کامپیوتر بیرون بیاورد. اینها در بلند مدت و میان مدت آسیبهای آن به سمت فرزندان ما می آید. کتابی که معرفی کردیم تحت عنوان والد سوم را اگر بتوانید آن کتاب را مطالعه کنید خیلی به کار آنها می آید چون رسانه سیاه و سفید است و یعنی هم بخش مفید و ارزنده دارد و هم بخش آسیبرسان دارد یعنی اگر بچهها خدای نکرده زیاد از آن استفاده کنند به تدریج دچار آسیبهای جدی می شوند. حتی استفادهی خوب آن هم زیاد آن خوب نیست. همهی ابعاد وجودی را شامل می شود. ما در آن کتاب حدود بیست و یک، دو آسیب را بیان کردیم و روی حافظهی آنها اثر می گذارد، روی هوش آنها اثر می گذارد و روی چشم آنها اثر می گذارد و من یک توصیه دارم که بچهها گوشی را دست نگیرند و یک جای ثابتی برای آن درست کنند و ما اگر ما کامپیوتری داریم و حتی برخی ممکن است که تلویزیون هوشمند در خانه دارند حتی از آن استفاده شود. یعنی یک مقداری مانیتورهای آن بزرگتر باشد و خیلی بچهها خیره به یک صفحهی کوچک دائم نباشند. بالاخره همیشه دل نگرانی من این است که اینها سرمایههای ما هستند و ما نباید آنها را هدر بدهیم و برای خانوادهها اینها سرمایهی زندگی هستند. یعنی نشود در دوران کودکی و نوجوانی بچهای با هزار و یک آسیبی بزرگ شود و رشد پیدا کند چه از بعد جسمی و چه روحی. شما می بینید که پرخاشگری و زیاد استفاده کردن از رسانه، بچهها را پرخاشگر می کند چون یک وابستگی ایجاد می کند و آن زمانهایی که دور می شوند این اعصاب و روان آنها به هم ریخته است و تا او را صدا هم می کنید می خواهد بلند جواب بدهد. دقت کنید که بچهها را در این فواصل هدایت کنیم و بروند که یک قدمی بزنند و بروند یک لقمهای بخورند. یعنی یک زنگ تفریحی برای آنها باشد و بلند شوند و یک حرکتی داشته باشند. این را محضر والدین محترم عرض می کنم که این طبیعت اولیهی انسان بر حرکت است و حتی من می گویم که در عبادت ها هم شما نگاه کنید که با خدا هم انسان وقتی می خواهد ارتباط برقرار کند باز آن حرکت است مثل نماز و مثل حج. شما می بینید که این حرکت وجود دارد و در عمدهی عبادت های ما است و این را به آن توجه دارند و جسم انسان نیاز به این حرکت دارد ولی بچهای که با رخوت و رکود یک جای بنشیند و صدای او چند سال بعد در می آید و لذا یکی از دغدغهها و نگرانی های ما برای استفادهی غیر مفید و غیر هوشمندانه از فضای مجازی این نیست که فکر کنید که شش ماه بعد آثار آن را می بینید که بخشی از آن را می بینید، بخشی از آسیبهای اینها ده سال بعد، پانزده سال بعد دیده می شود و خیلی از آسیبها در دوران کودکی همین است. یک کتابی یک موقعی نوشته شده بود تحت عنوان گهوارهها را چه کسانی تکان می دهند. یک آقایی این کتاب را نوشته است در حوزهی مهدهای کودک که یک تحقیقات بیست سالهای را روی مهدهای کودک انجام می دهد. جالب است که لُب کلام ایشان این است که می گوید که آن بررسی هایی که ما کردیم و بچهای که مهدکودک در دوران کودکی یعنی زیر چهار سال می رود شما این را در میانسالی و بزرگسالی آسیبهای آن را می بینید و حتی جالب این است که می گوید که اینها مبتلا به ناراحتی هایی مثل قلبی و جسمی می شوند. یکی از علت های آن احساس ناامن بودن است و چون در این سنین بچهها زیاد نیاز دارند که کنار پدر و مادر خصوصاً مادر باشند اینها وقتی جدا از مادر می شوند احساس ناامنی می کنند و خود این ایمن بودن تمام سیستم بدن را به هم می ریزد که ما در روایات هم داریم که عقل سالم در بدن سالم است و بالعکس آن هم هست که بدن سالم هم در عقل سالم است یعنی وقتی روح و روان به هم می ریزد و جسم هم آسیب می بیند. یک کتاب مختصری هم هست. طراحان کارهای آموزشی و ... گهوارهها را چه کسانی تکان می دهند و لذا این کتاب خواندنی است. این کتاب پژوهش تحقیقاتی است که یک نمونههای خوبی را به دست می آورد. انسانی که می خواهد فرزند خوبی را داشته باشد می داند که باید گاهی اوقات در کار ورزی بدهد. یک موقع به ما مراجعه می کنند که بچهی من دو ساله است و می خواهم که ادامهی تحصیل بدهم و دنبال ادامهی تحصیل بروم یا فعلاً بالای سر بچهی خود بایستم. من گاهی وقت ها همین کتاب را معرفی می کنم که برو خود تو به نتیجه می رسی و تصمیم بگیر که باید چه کار کنی. در این بحثهای فضای مجازی هم همین است که یک موقعی الان بچه زیاد پای فضای مجازی می نشیند و آسیب آن را شما بیست سال بعد و سی سال بعد می بینید و خیلی جالب است که یک ویژگی را در مورد پیامبر گرامی اسلامی بیان می فرمایند که پیامبر گاهی اوقات که بچهای را می دیدند که یک مدتی است که یک جایی بدون حرکت نشسته است نگران او می شدند که این چرا بلند نمی شود که برود بازی کند. چرا نمی رود یک فعالیتی بکند. در روایت هم داریم بچهها وقتی در دوران کودکی صغر سن آنها فعالیت می کنند بلند می شوند انسانهای هوشمندی می شوند یعنی این تحرک را بچهها لازم دارند و لذا حالا نمی شود که قرعهی فال این طوری باشد که پای فضای مجازی درس را دنبال کنند ولی یک ده دقیقه، یک ربعی بین آن بلند شوند و تحرکی داشته باشند. نمی شود این متصل بشوند و بچه از صبح پای فضای مجازی تا لنگ ظهر نشسته است و کلاً هیچ تکانی نخورده است. یعنی واقعاً باید نگران این بچه شد و جای نگرانی هم دارد. این فواصل را بلند کنیم و تشویق کنیم و اینجا مأموریت مادران و پدران خصوصاً مادران که این زمان در خانه هستند بیشتر خود را نشان می دهد. یعنی اینجا است که ما می گوییم که لازم است که من بروم نظارت کنم و سرک بکشم که بچهی من دارد چه کار می کند. من برای بچهی خود برنامه داشته باشم و یعنی حتی آن ده دقیقه را بچهی خود را بلند کنم و میان وعدهای به او بدهم. ما نباید دنبال کار خود باشیم.
یک قانونی در تربیت وجود دارد که ما اگر برای بچهها برنامه نداشته باشیم آنها برای خود برنامه می گذارند. برنامهریزی کنیم و برنامهریزی خوشایند باشند. یعنی اگر این ده دقیقه را می گوییم که بلند شو بیا، نه اینکه یک بیگاری از او بکشیم یک کار خوشایندی که حتی او را بیرون بکشیم و در سنین پایینتر یک بازی فکری دو نفره را با او داشته باشیم یعنی از آن حالت مجازی در یک حالت و یک فضای حقیقی بیاوریم. یک قدمی بزند و حتی یک خرید کوچکی انجام بدهد و بیاید و اگر زمینه و بستر آن فراهم است یعنی او را از آن فضای مجازی بلند کنیم و او را از این فضا بیرون بکشیم.
یک نکته هم بگویم که خود این بلند شدن و نشستن راندمان یادگیری بچههای ما را بالا می برد تا بچهای که یکسره پای این فضا بنشیند یواش یواش کارآیی او پایین می آید. یکی از نکاتی که کارشناسان در آموزش بیان می کنند این است که بچهها سی تا چهل دقیقه حالا البته در مقاطع پایین ابتدایی که بیست دقیقه می گویند که زمان یادگیری آنها است یعنی بیست دقیقه بهترین زمان یادگیری است و بعد از آن افول می کند و دیگر یادگیری کاسته می شود. این بچه وقتی بیست دقیقه یا نیم ساعت را نشست و بلند شد و رفت و یک حال و هوایی عوض کرد به قول قدیمی ها از اول شروع شود و کار را آغاز کند و دوباره یک نیم ساعت دیگر بنشیند. دغدغه را باید اینجا ایجاد کرد. خیلی راحت می شود در خانوادهها دغدغه ایجاد کرد. همین که من می گویم که راندمان یادگیری بالا می رود ده تا حرف دیگر هم غیر از این داریم که این ده دقیقه بلند شوی و بنشینی چه قدر به منفعت این بچه است. این رخوت و رکود منجر به بلوغ زودرس در بچهها می شود یعنی اگر بچهها تحرک نداشته باشند حتی آن سیستمهای هورمونی بدن آنها هم بهم می خورد و دچار مشکل می شوند چون این برای حرکت ساخته شده است و وقتی ما روایات را نگاه می کنیم دقیقاً می بینیم که همین است و در آن روایت وقتی امام صادق می فرمایند که بچههای خود را آزاد بگذارید که هفت سال اول بروند بازی کنند و فعالیت کنند یعنی شما اگر یک کودک چهار، پنج ساله ساعت ها پای تلویزیون می نشیند اصلاً باید شب و روز من قاطی شود که چرا بچهی من این جوری پای تلویزیون می نشیند و این دارد آسیب می بیند. ما همین الان یک ارزیابی هایی را می کنیم که همین تابستان بود که از بچهها انجام می دادیم، بچههای پیش دبستانی و اول ابتدایی ورود پیدا کنند که می دیدیم که بچهها نسبت به بچههای شش، هفت سال قبل خیلی کندتر شدهاند. خوب حرف می زنند ولی وقتی نگاه می کنید سن جسمی او پایینتر از سن حقیقی او است. به او می گوییم یک لی لی برو، نمی تواند. در صورتی که بچه در چهار سالگی باید بتواند پای او حرکت کند. می فهمیم که تحرک این بچه کم است. اینها هم نیاز به آموزش ندارد. یعنی اصلاً به خودی خود اگر بچه بر طبیعت خود رشد کرده باشد اینها را می تواند انجام بدهد. ما قدیم برای بچهها روروئک می خریدیم و بچه از اول به او توصیه می کردیم که حرکت کن الان کریر پای تلویزیون است و می گوییم که بنشین تلویزیون نگاه کن. یعنی دنبال این هستیم که تحرک او را کم کنیم. بچه را می خواهند که تحرک نداشته باشد که صاحبخانه اذیت نشود یک موبایل دست او می دهیم که آرام کنار دست ما بنشیند. این را باید فرهنگسازی کرد. یعنی ما آپارتمان را مثل قارچ در این شهرها پرورش دادیم و بالا آوردیم ولی نیامدیم بگوییم که ملاحظات آپارتمان نشینی فقط سکوت نیست. یعنی گاهی اوقات من همسایهی پایینی به همسایهی بالایی بگویم که شما بچه دارید از جهت ما مانعی ندارد که این بچه بخواهد بدو بدو کند. یعنی حق او است. یعنی ما وقتی حق کودک را می گوییم این را هم باید بگوییم.
شریعتی: اتفاقاً حاج آقای سرلک یک موقعی نقل می کردند که می گفتند که همسایهی پایینی ما یک روزی به من زنگ زد و گفت که بچههای تو چرا نمی دوند و خیلی خانهی شما ساکت است.
حجت الاسلام تراشیون: یک موقعی هست که فرد مریضی دارد و سن آنها بالا است و دیر وقت است ولی اینکه ما هی بچهها را منع کنیم و هی مدیر ساختمان بگوید که سروصدا نباید باشد و مهمان می رود باید آرام برود و بیاید، اینها هم طبیعت این زندگی است. باید یک سری چیزهایی را که یک سری که نیاز خانواده است را ترویج کنیم که این فرهنگ شود یا نه قبل از آن خود ما ملاحظه کنیم که بالاخره ما خود باید قبل از آن ملاحظه کنیم که یک آپارتمانی اجاره کنم و بخرم و باید نگاه کنم که همسایهی من چه طور است و اینکه من الان طبقهی بالای او را می خواهم تهیه کنم آدمهایی که این طبقهی پایین هستند چه طوری هستند، ناراحتی اعصاب نداشته باشند. با آن مدیر ساختمان یک مشورتی بکنم. یعنی این ملاحظات باشد. گاهی اوقات خانوادهها باید اینها را به آن توجه کنند. یعنی من گاهی اوقات می خواهم خانهای را اجاره کنم خب بروم همکف را اجاره کنم. من که دارم پولی می دهم ولی ملاحظهی فرزندان خود را هم بکنم و فقط به رنگ و لعاب آن خانه نگاه نکنم و آن چیزی که بچهها نیاز دارند باشد. بین وقت ها حتماً بچهها بلند شوند و بیایند و ما خانوادهها برای آن برنامه داشته باشیم و قاعده را هم داشته باشیم که اگر ما برای فرزندان خود برنامه نداشته باشیم آنها برای خود برنامه دارند. برنامهی آنها هم این است که بنشینند که طبیعت اولیه هم در بچهها این است که آن رخوت را شاید بیشتر دوست داشته باشند. برنامههای جذاب باشد. امروز در جمع مادران این را می گفتم که گاهی اوقات حتی رسانه نباید به سمت برنامههای جذاب برای خردسالان و کودکان برود. یعنی این گاهی اوقات ظلم در حق این بچهها است که ما بچهها را میخکوب دائم پای تلویزیون کنیم. برنامه باید معمولی باشد و اجازه بدهیم که بچه بین بازی و رسانه یکی را انتخاب کند. آن سمت بازی بچربد ولی ما جذابسازی می کنیم و آنها را می نشانیم. این معدل در آینده برای یک جامعه معدل مفیدی نیست و برای خانواده و برای خود این نسل معدل مفیدی نیست. من یک موقعی از یک کشوری یک مطلبی خواندم که برای من خیلی جالب بود که این کشور تلاش کرده بود که میانگین استفاده از رسانه را یک دقیقه پایین بیاورد و این را به عنوان یک افتخار برای خود بیان می کند. آنور هم برنامه داشته باشیم. گاهی اوقات الان تلویزیون دیدن برای بچهها بهتر از خیلی از کارهای دیگر است چون برنامه برای او نداریم. یعنی پای تلویزیون ننشیند آسیبهای دیگر می بیند. گاهی اوقات هست که ما برای بچهها می توانیم برنامه بریزیم. روی این موضوع ما کم کار کردیم. حالا برخی از شبکههای الحمدلله مثل شبکهی امید را می بینم که برنامههای خیلی خوبی را ترغیبی برای ایجاد انگیزهی برخی از فعالیت ها برای نوجوانها دارد. این شکل برنامهها خیلی خوب است و ما باید برای کودکان هم همین طور داشته باشیم. یعنی من یک موقع پیشنهاد این شبکهی مادرانه را دادم و گفتم که نیاز است ولی مادر را به او برنامه بدهیم یعنی الان درست است که سبک زندگی آپارتمان نشینی برای خانوادههای ما مضر است ولی ما تا حالا آمدیم پنج تا برنامه برای مادرانی که در آپارتمان زندگی می کنند داشته باشیم که الان باید چه کار کنیم و با این بچه در این محیط چه برنامههایی می شود برای او ریخت. نه اینکه نتوانیم به نظر من نمی خواهیم. در ایام کرونا که پیک اول بود که یک مقدار محدودیت ها بیشتر بود چه قدر تهیهکنندگان ما و کارگردان ما ذهن آنها فعال شد و برخی از شبکهها شبها بازی های خانگی را شروع کردند به آموزش دادن که اینها خیلی خوب بود که حوصلهی مردم سر نرود. ورزشهای آپارتمانی را که شبکهی ورزش که آموزش دادند لذا من می خواهم بگویم که اگر بخواهیم می توانیم این کار را انجام بدهیم. ضرورت این است و الان نیاز جامعه است و آمار بگیریم که شاید در کشور ما بیست درصد خانهها آپارتمانی شده است. خب همینها یک بخشی از جامعه هستند یعنی ما باید برای اینها هم برنامه داشته باشیم.
یک نکتهای که خیلی مهم است این است که برای بچهها کارهای عینی هم داشته باشیم. من از معلمین درخواست می کنم و هم از خانوادهها که الان بچهها پای فضای مجازی دارند درس و آموزش می بینند ولی سعی کنید که کارهایی را که از بچهها می خواهید اینها روی دفتر و کتاب و قلم بیاید و دوباره هی نگوییم که ویس بفرست. نگوییم فلان مطلب را تایپ کن و ورد آن را بفرست. اینجا تشویق کنیم که بچهها بیایند کارهای عینی در فضای حقیقی انجام بدهند. کاردستی درست کند و عکس آن را بفرست و مشق خود را بنویس و تصویر آن را بفرست. این را در فضای عینی بیاوریم و برای او فعالیت تعریف کنیم و داشته باشد و خود خانوادهها هم در این زمینه باید همت کنند. یعنی یک موقعی هست که من مادر خصوصاً بچهها در پایههای پایینتر بچهها همراهتر هستند و به او املا بیشتر بگوییم. اگر معلم گفته است که یک شب در میان، من هر شب برای بچهی خود وقت بگذارم و املا بگویم. یعنی در فضای عینی بیاورم یا از بچهی خود کاردستی بخواهم که بگویم الان می توانی یک دانهای را بکاری یا از آن مراقبت کنی تا رشد کند یا گلدان آن را برای معلم او می بریم یا تصویر آن را می فرستیم. یعنی اینجا آنها را مشغول کنیم. یعنی همه چیز را در فضای مجازی نبریم و همهی کار را بگوییم که آنجا خلاصه شود. این هم خیلی کمک می کند که بچهها در فضای عینی و حقیقی هم بتوانند فعالیت هایی را داشته باشند.
بچهها در فضای مجازی که هستند ممکن است که خیلی مواقع ارتباط آنها با معلم خود خیلی نتوانند ارتباط چهره به چهره گاهی اوقات تعبیر این است که معلم خود را سه بعدی ببینند و در فضای مجازی دو بعدی می بینند. حقیقت معلم خود را ببینند. ما بیاییم این نقش را به عنوان والد ایفا کنیم. از فرزند خود بخواهم که بیا این درس را برای من توضیح بده. برای معلم خود کنفرانس دادی و خیلی خوب بود و برای من هم این کار را انجام می دهی و این را هم سعی کنید که یک فضای دلنشینی برای بچهها شکل بدهیم که این نباشد که فیلم دست خود بگیریم و موبایل دست خود بگیریم که از تو عکس بگیرم. یکی از اتفاقاتی که دارد می افتد این است که فرد به طبیعت می رود و به جای اینکه از طبیعت استفاده کند دنبال لوکیشن است و فضایی که عکس از خود بگیرد. الان این فضای حقیقی است و باید از آن لذت ببری. چرا دوباره سرگرمی و لایو گذاشتن و اینجا باشد و بخشی هم از آن هم خوب هم نیست و دل یک عده را می سوزاند. استفاده از این فضا بکنیم و یک عکس از این فضا برای یادگاری بگیر و نگهدار. یعنی چرا این اتفاقی که دارد می افتد همین است. بعد از آن عکس لذت می بریم که چه جای خوبی بود، یاد آن بخیر و وقتی هم مرور می کنیم که از آن جای خوب هم استفاده نکردیم و هزینه کردیم و مسافت طولانی را وقت گذاشتیم و رفتیم و آمدیم ولی همهی وقت ما صرف این شده است که کجا عکس بگیرم و کجا تصویر بگیرم، نه برو استفاده کن و بهره ببر. بچههای خود ما همین طور. بگذارید از آن درسی که می دهد ما لذت ببریم و از آن پاسخ که به او می دهد لذت ببریم و نه اینکه دوربین دست خود بگیریم که از تو فیلم بگیرم لذا آن حقیقت آن را هضم کند و بداند که ما داریم ارتباط با او می گیریم. لذا برخی از چیزها را باید از آن دل کند. فیلم را دل بکنیم و عکس را دل بکنیم و بگذاریم از این فضای که در آن هستیم حظ ببریم.
شریعتی: یکی از دغدغههایی که نگران اعتیاد بچهها به فضای مجازی هستیم.
حجت الاسلام تراشیون: چرا اگر نگوییم که شدند. الان بچهها دچار یک وابستگی به فضای مجازی شدند.
شریعتی: چه کار باید کرد؟
حجت الاسلام تراشیون: یکی از نکاتی که هست ما هم یک مقداری باید هوشمندانه در این زمینه عمل می کردیم. من نمی خواهم که نمک روی زخم بپاشم ولی یکی از نکاتی که ما در همان کتاب والد سوم هم آوردیم تعبیر بنده از اول این بوده است که برای بچههای خود موبایل نخریم و برای بچههای خود کامپیوتر نخریم. گاهی اوقات یکی از توصیهها این است که اگر نداشته باشد همین الان گیر فضای مجازی است. گفتیم که برای خانواده بخرید. شما وقتی کامپیوتر را برای خانواده خریدید و در فضای عمومی خانواده قرار می گیرد و آن حس مالکیت نیست که آن وابستگی هم ایجاد شود چون مالکیت وابستگی می آورد یا موبایل را بخریم و بگوییم که برای آموزشهای مجازی است و هر کسی در خانه بخواهد استفاده کند ولی وقتی برای او شد حس تملک پیدا می کند و بعد هم دیگر نمی توانیم آن را مدیریت کنیم. از دست ما خارج می شود.
یکی از نکاتی که به نظر من خیلی مهم است این است که خود ما والدین هم باید الگوی مناسبی برای بچهها باشیم. یعنی گاهی اوقات ما خود استفاده از فضای مجازی و از رسانهها خیلی زیاد شده است و سبد ما دارد پر و پیمان می شود و باید این را کم کنیم و البته من یک قانونی را بگویم که تقریباً تمام کارشناسان تربیتی بر این قانون باور دارند که می گویند که بچههای زیر دو سال استفاده از فضای مجازی و رسانه اصلاً ممنوع است و برای آنها آسیب است و تخریب است. دو تا هفده سال را می گویند که نهایتاً در شبانهروز دو ساعت و برخی از آنها تازه یک مقدار دقیقتر می گویند که صد دقیقه در روز باشد و بیشتر نباید استفاده شود ولی خب کرونا سبک زندگی های ما یک مقدار عوض کرده است و یک مقدار مجبور شدیم که یک مقداری با فضای مجازی بیشتر عجین شویم وگرنه حق ما این نبود و حق بچهها این نبود که این قدر درگیر شوند و البته باید این را سریع تمام کنیم یعنی بچهها را به آن فضای حقیقی و زندگی واقعی برگردانیم تا آنجا رشد کنند ولی در محیط خانه این را برای بچهها داشته باشیم که بچهها بدانند که موبایل نباید دائم دست ما باشد و من پدر و من مادر اگر خوب از این ابزار استفاده کنم می توانم به بچهی خود هم بگویم که تو خوب استفاده کن ولی باور شما نمی شود که گاهی خود پدر و مادرها روی آنها نمی شود که به بچهی خود بگویند از بس که خود آنها استفاده می کنند لذا باید این وابستگی را خود ما کم کنیم و بچههای ما هم از ما الگو بگیرند و حداقل هم این است که بتوانیم به آنها هم بگوییم. این یک نکتهای است که باید والدین به صورت جدی به آن توجه کنند یعنی این ابزارها را حتی المقدور برای فرزندان خود نخریم و بیشتر عمومی باشد. نکتهی دوم ـ استفادهی صحیح خود ما است. نکتهی سوم این است که برای بچهها برنامه داشته باشیم. الان الحمدلله واکسیناسیون خیلی سرعت گرفته است و دارد کمک می کند و تعابیری هم وجود دارد که بحث قرنطینهها از عمومی به سمت قرنطینههای هوشمند برود و همین جا است که ما یک مقداری باید دقت کنیم که بچههای خود را در فضای حقیقی ورود بدهیم و دوستان خود را دوباره احیا کنیم و دوستان مجازی نباشند و فقط از قاب رسانهها نباشد و یا موبایل نباشد انتخاب دوستان آنها را دوباره احیا کنیم و ببریم و با دوستان خود باشند و فعالیت کنند. یکی از نکاتی هم که خیلی مهم است این است که در خود محیط خانه هم برای بچهها فضای حقیقی را برای فعالیت های خود مهیا کنیم و حالا یک موقع اگر فرصت شد ما نه محور را استخراج کردیم که بچهها می توانند در محیط خانه فعالیت ها و کارهایی را انجام بدهند که یک بخشی از آنها برای آنها خوشایند است و بخشی هم اگر برای آنها خوشایند نباشد ولی حس خوبی به آنها می دهند که وقتی آنها را انجام می دهند.
شریعتی: سلام به امام رضا می کنیم و از زائرین التماس دعای ویژه داریم و برای دوستان سمت خدا حتماً دعا کنند. اشارهی قرآنی را بفرمایید و جمعبندی و حسن ختام فرمایشات شما را بشنویم.
حجت الاسلام تراشیون: من یک نکتهای را در ارتباط با آیهی سی و نهم این آیه عرض کنم که یکی از ابزار تربیت خود انذار است که یکی از روشها است که گاهی اوقات باید فرد را انذار کرد و یک ترسی در او ایجاد کرد که در قرآن هم ما می بینیم که انذار را یک راهی برای رشد کمال انسان بیان می کنند که انبیا الهی هم همین کار را می کردند خصوصاً نسبت به موضوع قیامت و لذا حتی بنده یک موقعی در مباحث تربیتی عرض می کنم که نوجوانی که به سن بلوغ رسیدند گاهی اوقات نیاز به این است که نسبت به قیامت و وقایع قیامت اینها را آگاه کنیم و البته نه اینکه تربیت در این منحصر باشد و یک بخشی از تربیت این است که انذار است که نباید فراموش شود که انشاءالله بتوانیم از این فرهنگ قرآنی استفاده کنیم و مسیر را برای رشد کمال فرزندان خود فراهم بیاوریم.
همان طور که اشاره شد بالاخره بحث فضای مجازی یک بحث فراگیری در جامعهی ما شده است و باید آن را مدیریت کرد که از آسیبهای آن بکاهیم و لذا من یک قانون و قاعدهی جدیدی را هم می خواهم محضر بینندگان خوب خود مخصوصاً والدین و مخصوصاً مادران عرض کنم که این است که ما در این ایام باید فرزندان خود را پر کار کنیم. یک حکیمی جملهی زیبایی دارد که می گوید که انسانهای پر کار انسانهای سالم هستند یعنی اگر ما می خواهیم فرزندان سلامت جسمی، روحی، معنوی و اعتقادی پیدا کنند باید اینها را در عرصههای مختلف علاوه بر اینکه برای آنها برنامه داریم یک برنامهی پر و پیمانی هم داشته باشیم. یعنی اجازهی این را ندهیم که بچهها خیلی بیکار باشند. بیکاری واقعاً سم برای تربیت است و لذا هر چه قدر ما این بیکاری بچهها را کمتر کنیم ولی برنامهای که برای آنها می گذاریم به معنی بیگاری کشیدن نباشد و یعنی برنامهای متناسب با نیاز آنها باشد. ویژگی های آنها و دورهی سنی آنها را داشته باشد و جنسیت آنها را داشته باشد و باید اینها را ببینیم و به آن توجه کنیم.
خدایا هر روز که بر عمر ما افزون می شود بر علم و دانش و تقوا و ایمان و عمل صالح ما بیفزا.