«السَّلامُ عَلَیکَ یااباعَبدِالله». سلام میکنم به شما که دلتان برای صحن و سرای سیدالشهدا پر میکشد، سلام به جاماندههای اربعین، سلام به آنهایی که با دلشان زائر طریق نجف تا کربلا هستند. تسلیت میگویم ایام اربعین امام حسین علیه السلام را خدمت تک تک عزیزانم. به سمت خدای امروز خیلی خیلی خوش آمدید. امروز هم ما مطلع شدیم حضرت علامه حسنزادهآملی به لقاالله پیوست. این ضایعه را به ملت بزرگ و عزیز ایران، شاگردان، ارادتمندان ایشان، مردم شریف آمل، تسلیت عرض میکنیم. انشاءالله که مهمان سفره پربرکت حضرت سیدالشهدا در آستانه اربعین باشند. حاج آقای میرهاشم سلام، خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: سلام علیکم و رحمه الله. «اللَّهُمَّ کُن لِوَلیَّکَ الحُجَّةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علیهِ و عَلي آبائِهِ في هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي کُلِّ سَاعَةِ وَلِیاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتَّي تُسکِنَهٌ أَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتعَهٌ فِیهَا طَوِیلا». خدا انشاءالله به همهی ما، خانواده و نسل ما، توفیق در مسیر خوبان عالم، توفیق در مسیر یاری امام زمان بودن و توفیق خادم مکتب ابی عبدالله بودن به همه اعطا بگرداند انشاءالله. عرض سلام و ادب خدمت جناب عالی و سلام علیکم عرض میکنم خدمت بینندگان عزیز. الحمدالله توفیقی شد باز هم محضر شما بینندگان عزیز باشیم، نوکری داشته باشیم.
شریعتی: شما هم مثل ما جا ماندید. خیلیها امسال با حسرت دارند تصاویر را نگاه میکنند، خاطرات خوششان را مرور میکنند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: خوش به حال آنهایی که رسیدند.
شریعتی: ما امسال با اشک چشمانمان ضریح و صحن و سرای و این طریق و عمودها را تار میبیند. آنهایی که رفتید خوش به حالتان، نوش جانتان. انشاءالله ما و همهی آنهایی که در زیارت کربلا سالها است در این سالها و چند ماه برای ضریح شش گوشه حضرت لحظه شماری میکنند انشاءالله یاد کنید. به حق این اشکها و آهها انشاءالله اسم ما را هم در لیست زائران حضرت بنویسند و ثبت کنند. امروز برای ما چه آوردهاید حاج آقای میرهاشم.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: «اعوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم» «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ».
در راه ما شکسته دلی میخرند و بس
بازار خود فروشی از آن راه دیگر است
خوش به حال آنهایی که رفتند. یک خوش به حال آنهایی که ماندند هم بگوییم، عیبی ندارد. خوش به حال آنهایی که رفتند، الحمدالله رسیدند. خوش به حال اینهایی که ماندند. چرا؟ انشاءالله در نامهای که قول دادیم چند جلسه خدمت شما عزیزان باشیم. فکر میکنم اگر اجازه دهید هفتهی دیگر هم جلسه آخر ما باشد.
شریعتی: اختیار دارید، استفاده میکنیم.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: سلامت باشید. خوبان دیگری هم هستند. انشاءالله از آنها فیض ببریم.
شریعتی: انشاءالله خدا به شما توان دهد.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: نمیدانم شما چرا به درد نخورها را دعوت میکنید. به ما محبت داشتید. خوبان دیگری هستند انشاءالله از آنها بهره بگیرید. یک مقدار درسها و تدریس هم شروع شده است. خوش به حال آنهایی که رفتند، آنهایی هم که ماندند خوش به حالشان. آنهایی که رفتند الحمدالله به وصال رسیدند. آنهایی که ماندند این دلشکستهها هم خوش به حالشان. امروز به فضل خدا یکی از نامههایی که قول دادیم اشاره کنیم. در این نامهای که آقا اباعبدالله به قیس میدهند، در آن جا حضرت 4 یا 5 نکته را میفرمایند که اینها مراعات شود، بعد اینها که مراعات شود «انِّي قادِمُ اِلَیکُم» یعنی این که اگر چند چیزی مراعات شود ابی عبدالله سراغ شما میآید و به شما سر میزند. خدا آن عالم ربانی را رحمت کند. میفرمود داداش جان، توجه به ابی عبدالله باشد، چند مطلب را آدم رعایت کند، خودِ آقا ابی عبدالله میآید سر میزند. امروز هم اتفاقاً میخواهم نامهای از حضرت به کوفیان را بیان کنم که حضرت 4 ای 5 نکته را میفرماید و بعد میفرماید من سراغ شما میآیم. اگر اجازه بدهید این وقت نامه را سریع عرض کنم، به مقداری که وسع جلسه و برنامه باشد. ما معمولاً در این سه جلسه عرض کردیم سه محور را در هر نامه جلو میرویم. بحث ما نامهی ابی عبدالله بود برای بینندگان عزیزی که در جریان نبودند. هر جلسه محتوای نامهی ابی عبدالله را بررسی میکردیم، عرض کردیم اهداف ابی عبدالله، کلام ابی عبدالله، دوری از جهالت مردم، دیروز امروز فردا، خیلی در این نامههای ابی عبدالله، البته در کلام ایشان، خطبههای ایشان، ویژگی یاران ایشان، خیلی نمود دارد. در نامههای حضرت هم این اهداف خیلی واضع است. چندین نامهی دیگر را بررسی کردیم، امروز محضر بینندگان عزیز و حضرت عالی نامهی قیس را میخواهیم شروع کنیم. ما معمولاً سه محور را مدنظر قرار میدهیم: محور اول این که حضرت به چه کسی این نامه را فرستاده است، محور دوم قاصد و پیامبر و این سفیری که این را برده است چه کسی است، و سوم محتوای این پیام چیست. معمولاً این سه محور را بررسی میکنیم. البته آن بحث سندا نامه را چون اقتضای این برنامه نیست سعی میکنیم از بیرون یک دقتی بشود که چون بزرگان دقت دارند آنها را اشاره کنیم. اما محور اول در این نامه؛ این نامه، نامهای است که آقا ابی عبدالله الحسین در جواب کوفیان داده است، بعد از این که کوفیان نامه دادند که حسین جان بیا. چند هزار نامه فرستادند، بعد حضرت، حضرت مسلم را فرستادند که بررسی کنند. بعد از این که بررسی کردند حضرت مسلم نامهی کوفیان را فرستادند. دوباره توجه دادند که اینها آمدند با من بیعت کردند، مثلاً 18 هزار نفر. در بعضی از نقلها بیشتر از این هم دارد. اینها گفتند حسین جان فدایت، بمیرم برایت، شما تشریف بیاورید. حضرت به پاسخ او اشاره کردند که چنین چیزی مسلم به من گفته است. بعد حضرت 5نکته را میفرماید که این 5 تا وقتی مدنظر باشد «إنِّي قادِمٌ الَیکُم» من سراغ شما میآیم. پس این در جواب 18 هزار نامهی کوفیان، حضرت داده است. البته چند رفت و برگشت هم این وسط داشتیم که حالا بین درس اگر وقت شد اشاره میکنیم. محور دوم: قاصد چه کسی بود؟ ما سه متن شبیه به هم این جا داریم، و دو قاصد ذکر کردند. مشهور گفتند این برای جناب قیس است، بعضیها گفتند که عبدالله بن یقطر است. بنابر این تقریباً نامههای اصلی که افرادی که توفیق پیدا کردند پیام آقا ابی عبدالله الحسین را بیان کنند، گفتند اصلیترینها جناب مسلم است، جناب سلیمان ابارذین است که برای بصره، جناب عبدالله بن یقطر است و جناب قیس است.
شریعتی: سفیر الحسین.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: این قیس هم یک بحث قشنگی وجود دارد. بد نیست که بینندگان عزیز کتب لغت را هم نگاه کنند. که این قیس بن را مشهور بین مردم میگویند مُسَهَر، در تاج العروس یا لغت نامه دهخدا مُسهِر یا مُسَهَر میزند، بعضیها مِسهَر یا مُسِهر گفتهاند. من یادم است که در یک جلسهای یک عرب آمده بود، میگفت حاج آقا تو را به خدا بگو قیس بن مُسَهَر نگویند. حالا این را در لغت نامه ببینند، لغت نامه دهخدا دارد که به چه حرکتی خوانده میشود. یاد یک کسی افتادم. میگفت شَمِر به کربلا آمد. گفتم بزرگوار این گونه نیست. حالا من میدانستم چه خبر است. گفتم این جا دیگر نمیشود شَمِر گفت، بگو شِمر. چون این شَمِر یکی از سلاطین او هم معروف شده است. این اسم شَمِر بوده، بعد میگفتند فلان شهر را شَمِر آمد کند، آن جا را خراب کرد، بعد درست کرد. بعد اسم آن جا را سمرقند گذاشتند. این شَمِرکَند بود. حالا میگوییم این همه دقت لازم نیست. این جناب قیس مهم این است که مدنظر ما باشد، این فرد فردی بوده که بسیار شریف بوده است. سوال اول من این بود: چه کار کنیم که اباعبدالله و امام زمان به ما توجه کند؟ او میفرماید: «إنِّي قادِمٌ اِلَیکُم». ما چه کار کنیم که او نظر کند. آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند
آنان که خاک را به یک نظر کیمیا کنند
آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند
سوال بعدی این است که چگونه یک شخصی این قدر توفیق پیدا میکند که جاهای متعدد این گونه یاد ابی عبدالله الحسین شود که آقا نامهها را یکی به مسلم بن عقیل بدهد، یکی هم به قیس بدهد. قیس ببینیم چه خصوصیتی دارد، این محور دوم بحث ما است. قیس را میگویند شخص با شرافتی در قومش بوده است. «کُونُوا لَها زَیِّنا» زینت ما باشید. شخص شجاعی بوده است. این شجاعت را من بارها عرض کردم. شجاعت در دفاع از ارزشها خیلی شجاعت بالایی میخواند. اگر آدم بتواند نسلش را، مجموعههای فرهنگی را، طوری بار بیاورد که اینها در دفاع از ارزشها شجاع باشند، دفاع از دینی که حضرت ابی عبدالله الحسین آورد. یک مناسکی دارد، سفت پای این مناسک بایستیم. جامعه یک طرفی میرود، نه بزرگوار جامعه هر دفعه یک طرفی میرود. یک بزرگی هم توفیق پیدا میکند دوباره زنده میکند. میگوید محمد حسین نفت فروش بود، بیش از 70 سال پیش بود. یک آن نگاه کرد دید که برای جوانها دین نمانده است، اعتقادات نمانده است، اصلاً احکام را رعایت نمیکنند، هیچ چیزی را مراعات نمیکنند. ایشان داخل طلبگی آمد، درس خواند. شیخ محمدحسین زاهد شد، 5 هزار شاگرد تربیت کرد. اول فرمایشات اشاره کردید علامه حسن زاده آملی. این را داخل پرانتز عرض کنم. چقدر میشود که پدری و مادری لقمه حلال را دقت کنند، ظلم نکنند، خیانت نکنند؛ بعد یک کسی مثل آیت الله حسین زاده بیاید. یا گاهی اوقات باید چند نسل مراقبه شود، بچهای به دنیا بیاید، این دوباره توفیق طلبگی پیدا کند، توفیق خدمت به دین پیدا کند. بعدش این باز هم توفیق پیدا کند ثابت قدم بماند، بعد توفیق پیدا کند در این ماندگاری در راهی که انتخاب کرده علوم مختلف را فرا بگیرد. خیلی سخت میشود. بعد همین طور ادامه پیدا کند مثل ایشان علامه ذوالفنون شود و چقدر وجود آیت الله حسن زاده آملی منشا برکات شود.
شریعتی: خیلی چیزها باید دست به دست هم دهد.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: تا چنین توفیقی برای یک جامعه پیدا شود. البته آدم هم مایوس نیست. همیشه نگاه امام زمان و عنایت امام زمان است، همیشه هم مدد میکند. جناب قیس خیلی عجیب است. در شرافت، زینت اهل بیت بوده، خالص، مخلص در راه ابی عبدالله الحسین بوده است؛ هم زمان مولا امیرالمومنین، هم زمان امام مجتبی و هم زمان ابی عبدالله الحسین علیه السلام. ایشان در شجاعت و دفاع از ارزشها زبانزد بوده است. مناظره ایشان با ابن زیاد هست. میگوید نامه چه شد، میگوید خوردم، میگوید پاره کردم. شبیه همین را عبدالله دارد. و بعد گفت یا باید اسم اینها را بگویی یا نفرین کنی. او هم خلاصه زرنگ بود. مومن مکر ندارد، ولی زرنگی دارد برای درست عمل کردن. بعد هم آن جا وارد شد و شروع کرد که ای مردم، اینها آدمهای خبیثی هستند، کار زشت انجام میدهند. قیس شروع کرد آن جا مفصل صحبت کرد و بعد هم فرمود من از طرف اباعبدالله آمدم، آقا فرموده است که شما کمک کنید، مدد برسانید و حضرت میخواهد سراغ شما بیاید. این را گفتند و آن خبیث هم سر از بدن قیس جدا کرد و در یک نقلی دارد که بدنش را قطعه قطعه کرد. ما هرگز در اسلام مصلح نداریم. این موضوع خاطر مبارکتان باشد. اینها بدعت ایجاد کردند، همه چیز را عوض کردند.
شریعتی: اسلام را هم مصلح کردند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: بله. اصلاً اینها اسلام نیست. خصوصیت بعضی از اینها را الان در جهان میبینید که به اسم اسلام چه کارهای مختلفی در هر دوره انجام میدهند که زدگی نسبت به دین ایجاد شود. بعد نامههایی که این جناب قیس متعدد دارد خیلی عجیب است. پیوسته همراه بوده است. در ماه مبارک اولین نامهها را برای اباعبدالله به مکه میآورد. بعد با مسلم بین راه میآید. بین راه بلدهای راه میمیرند. مسلم بن عقیل آن جا یک فال بد میزند، به قیس میگوید این نامه را به اباعبدالله برسان. حضرت آن جا فال بد نزدن را تذکر میدهد. مومن، آن کسی که در مکتب اهل بیت پرورش پیدا کرده است، همواره فال خوب میزند و خدا هم کمکش میکند. نگاهش نگاه فال خوب است. بعضیها من دیدم تا ماه صفر میشود همواره فال بد میزنند. ما این را در مکتب اهل بیت نداریم، فال بد نزنید.
شریعتی: انشاءالله که خیر است.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: حالا عیبی ندارد آدم به فقرا کمک کند، صدقه دهد. ولی فال بد نزنید. آن جا آقا اباعبدالله به این فال بد تذکر میدهد که این کار درست نیست. بعد دوباره کنار حضرت مسلم برمیگردد. ببینید یک سره خادم است، یک سره در خدمت است. خوش به حال کسانی که این گونه تا آخر عمر در خدمت اباعبدالله و مکتب اهل بیت و خادمی او هستند. بعد سمت کوفه میآید. آن جا شروع به مدد رساندن به حضرت مسلم میکند. دوباره خدمت آقا اباعبدالله میآید. آقا اباعبدالله این جا این نامه را میدهد که نامهای که حضرت مسلم به اباعبدالله داده است که آقا بیش از 18 هزار نفر بیعت کردند. حضرت نامه را میدهد. این هم محور دوم که درباره قاصد صحبت کردیم. اما محور سوم. محور سوم همین متن نامهی آقا اباعبدالله به مردم کوفه است. در این نامه محتوا این است: 4 یا 5 نکته را دقت بفرمایید، 3 نتیجه دارد. این رد خور ندارد. آقا اباعبدالله میفرماید. این نامه را تاریخ طبری بعداً بحارالانوار مجلسی و دیگران هم به آن اشاره کردند. تقریباً حدود سه متن شبیه این را هم داریم. من امروز یک جا بررسی میکردم بعضیها یک متن چهارم هم میگفتند. ولی کلیت همین است که عرض میکنم. میفرماید: «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، مِنَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىٍّ، إِلىَ الْمَلاَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُسْلمینَ مِن أَهلِ الکُوفَه سَلامُ عَلِیکَ فَإنّا نَحمَدُ إلَیکَ الله الَّذي لا إله إلَّا هُو». قبلاً هم اشاره کردم در نامهها، حضرت زهرا مرضیه، آقا امیرالمومنین، در نامهها بحث اشاره به مبدا و معاد و خدا و راه و راهنما معمولاً هست. این اصلاً از ویژگیهای شیعه است؛ هدف متعالی، مبدا مشخص، مقصد مشخص. دیروز یک مقالهای را نگاه میکردم که قبلاً یکی از عزیزانی که کارشناس یا استاد دانشگاه است، ایشان فرستاده بود. یکی از دلایل شادکامی توجه به معنویت، اهداف بلند داشتن، اعتقاد به یک ماورا است که خدا نیاورد روزی که به اینها انحراف پیدا شود. این را یکی از کارشناسان غربی فرستاده بود. توجه به اهل بیت موجب میشود که اینها درست شود.
شریعتی: سر جایش قرار بگیرد.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: و الا هزار و یک جور فرقه در این جا ایجاد میشود. چون نیاز بشر است، بشر به این احتیاج دارد. بعد در آن جا میفرماید که نوشته و نامهی مسلم بن عقیل به من آمد. بعد میفرماید که ظاهراً 4-5 چیز علی الظاهر این جا دقت شده است. این چند مورد هم سه نتیجه دارد. 1) حضرت میفرماید: «1)بِحُسنِ رأیِکُم 2)وَ إجماعِ مَلاکُم عَلی نَصرِنا3) وَالطَلَّبِ بِحَقِّنا». بعد میفرماید: «فَانکِمشُوا فِی امرِکُم وَجدوا». 5 نکته شد. این 5 نکته چیست؟ متن را عرض کردیم. 1) این است که حضرت دارد کنایتاً میفرماید اگر مجموعهای، شهری، کشوری، مجموعه پرورشی، آموزشی، این بخواهد رشد پیدا کند آن متصدیها و مسئولین آنها، آن مجموعهها و برنامهها، اولاً حسن رای داشته باشند. مثلاً فرض بفرمایید که میخواهیم سمت خدا برنامه موفقی باشد. آن کسانی که در وادی این هستند. یا میخواهیم در مسجدی، مجموعهای، کانون فرهنگی، میخواهیم بچههای موفق بار بیاوریم. حالا موفق در حوزه، دانشگاه، خدمت، هر صنفی موفق باشند.
شریعتی: موفق و موثر باشند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: یک فرمود که این حسن اندیشه، حسن نگاه، حسن عقیده، حسن باور، خیلی اثر دارد. آدم باید این را دقت کند. بعضی موقعها میشود در یک جمع و یک مجموعه یک کسی سو نگاه دارد، سو اعتقاد دارد، سو ارزش دارد، زشت میبیند. این خیلی کار را خراب میکند. حسن عقیده خیلی اثر دارد. حالا شما یک مجموعهی فرهنگی داشته باشد. 2) «وَ إجماعِ مَلاکُم». این که در مجموعههای خودتان یک نظمی داشته باشید، یک حساب کتابی داشته باشید، اجتماع بر یک هدف داشته باشید، هم افزایی داشته باشید.
شریعتی: تفرقه ممنوع.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: بله. آقا نجم الدین عزیز خیلی عجیب است شما جریانی که نقطه مقابل دین است، همواره باید خوبی باشد؛ چه در فضای مجازی، چه در فضای حقیقی باید همواره به همدیگر انرژی مثبت بدهند. باریک الله، به به چقدر زیبا. دیدید گاهی اوقات هم هنر را مفاهیم و مصادیقش را عوض میکنند. اصلاً هم مفهوم و هم مصداق، یک موقع قبلاً مصداق جا به جا میشد. الان مفهوم این زیبایی هم عوض میشود. یک چیز زشت را زیبا جلوه میدهند یا اصلاً تعریف میکنند. بعد در آن وادی اصلاً نباید کسی حرف نادرست بزند، یا حتی انتقاد هم آن جا مشکل دارد. همه باید تعریف کنند. اما نمیدانم چگونه است، پای دین که پیدا میشود خدا مقدس نمیشود، امام حسین مقدس نیست، اربعین مقدس نیست، اولیا خدا و علمای دین مقدس نیستند. این جا نه، همواره باید انتقاد شود. خیلی عجیب است. یعنی یک طراحی شیطان در آخر الزمان کرده است که مقدس باید این طرف باشد، هر چیزی که حرف دین، بحث راه شهدا، بحث خوبیها است. حالا این هفته، هفتهی دفاع مقدس است یک اشارهای هم عرض کنیم. یک قسمت خیلی قشنگی دارد. خبر شهادت قیس را که در محلهای به نام هذیب الهجانات، نزدیک کوفه به آقا اباعبدالله که میدهند. عذیب الهجانات از عذب میآید، یعنی آب گوارا. الهجانات هم یعنی شتران نجیب. آن جا محلی بوده که شترهای شخصی به نام نعمان آن جا از آن آب گوارا استفاده میکردند، اسم آن جا عذیب الهجانات شد. نزدیک کوفه است. حضرت آن جا اتراق میکنند خبر قیس را میآورند. چه کسی میآورد؟ طرماح بن عدی. طرماح بن عدی نزد آقا اباعبدالله میآید و آن جا یک مقدار شل میشود. ببینید در ارزشها آدم یک مقدار شل شود خدا رحم کند.
شریعتی: این پا آن پا کنی کار تمام است.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: ناگهان میبیند امام حسین کار دارد. همان جا زمین میخورد. اول گفت که آقا میخواهید رها کنید. بعد حضرت فرمود که نه، ما این مسیر را ایستادیم، شما چه میکند؟ گفت بروم جایی کار دارم و برگردم. تا برگردد امام زمانش قطعه قطعه شده بود. این جا خبر شهادت قیس را میدهد. تا میدهد آقا اباعبدالله شروع به گریه کردن میکند. میفرماید: «مِنَ المُؤمِنینَ رِجالُ صَدَقُوا ما عاهَدُوا الله عَلَیه». یک سری پای عهدشان با امام زمانشان ایستادند، پای حسین بن علی ایستادند، صادقانه ایستادند. «فَمِنهُم مَن قَضی نَحَبَهُ» بعضیها پای عهدشان که ایستادند، نحو را بعضی به معنای عهد گفتند، عهدی که بر خودش واجب کرده است. بعضیها آن عهدشان را به اتمام رساندند و به شهادت رسیدند. «وَ مِنهُم مَن یَنتَظِر وَ ما بَدَّلُوا تَبدیلًا» اینها این سنت را، این عهد را، خراب نکردند.
شریعتی: آدمهای محکم، پا کار.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: «وَ ثَبِّت لِی قُدَمَ صِدق عِندَکَ مَعَ الحُسَین وَ أَصحابِ الحُسین، الَّذینَ بَدَلُوا مُهَجَهُم دُونَ الحُسَین عَلیه السَلام». خوش به حالشان. خیلی عجیب است، بعضیها را میطلبند. تا یار که خواهد. این دومین ویژگی که بیان میفرماید «وَ إجماعِ مَلاکُم» است. این اختلافهای بی جا است. عرض کردم در جریان مقابل، جریان ضد شهدا، ضد دیانت، ضد ولایت، نگاه میکنید همیشه باید انرژی خوب باشد، همیشه تعریف باشد. این جا نمیدانم چگونه است یک کسی دم از خدا میزند، انواع و اقسام حرفها شروع میشود. مثلاً همه در خداییم، تسلیس، لا ادری گری، شکاکیت محض. این وسط طرف اصلاً گیج میشود که کجا میرود. فرمود: «وَ إجماعِ مَلاکُم» یک وحدتی پیدا کنید، «عَلی نَصرِنا» در مکتب اهل بیت بر نصرت انسان کامل، بر توجه به وجود اباعبدالله، حول محور اباعبدالله. خیلی قشنگ یک کسی ترسیم میکرد. بعضی از بزرگان و علما چقدر زیبا ترسیم میکنند. اینها عاشق اباعبدالله بودند به ما یاد میدادند. میگفتند گناه کنید دیر خدمت اباعبدالله میرسید، در قیامت دیرتر آقا را پیدا میکنید. خدمت اباعبدالله میرسید ولی یک مقدار دیرتر. اصلاً خود این باعث میشد که شخص مراقبه داشته باشد.
شریعتی: از بقیه عقب میافتی.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: سعی میکرد ظلم نکند. حالا یک جایی از دستش در رفت از آقا عذرخواهی میکند، ولی سعیاش را میکند. سعی میکند نمازش را بخواند، سعی میکند خیانت نکند، سعی میکند هوای خانوادهاش را داشته باشد. میگفت داداش جان هوای خانواده را نداشتی از اهل بیت دور میشوی. میگفت پس باید هوای خانواده را داشته باشم. «عَلی نَصرِنا». در وادی اهل بیت خیلی زیبا جوانان و نوجوانان را میشود آورد که اینها به بیراهه کشیده نشوند. 2) «وَ إجماعِ مَلاکُم» باشد. من حیفم میآید این جا از این بگذرم. ای کاش هر کس یک جایی که مسئول میشد، مثلاً در مدرسه، در مسجد، در کانون، در یک صنفی، در یک ادارهای، ای کاش بقیه به جای این که کنار بنشینند ببینند که این کی زمین میخورد همه کمک کنند. این چقدر زیبا میشد. اجتماع کنند. مثلاً در آن هیئت، آن مجموعه، آن محفل، آن مجموعه فرهنگی، آن مسئول مملکتی، آن کسی که صمت گرفته است. چقدر زشت است. نشستند ببینند این شخص چه زمانی نکته بر علیهاش پیدا میکند. این اهل بیتی نیست. در نظام اهل بیتی کسی وسط آمد بقیه میآیند کمک میکنند که کار مردم راه بیفتد. شما در دورههای مختلف وجود مبارک اهل بیت را ببینید.
شریعتی: اگر یکی شدیم این اتفاقها میافتد. متاسفانه ما یکی نمیریم.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: احسنت. بعد هم این وسط مردم آسیب میبینند. در هر دورهای، در هر زمانی، در هر مجموعهای؛ چه مجموعه داخل روستا، یک شهر، یک کشور باشد. یک کسی در آن روستا آمده است، یک پرچم خوبی را بالا گرفته است. بسم الله، همه کمک کنیم. نه؛ یک حزب میشود، یک گروه میشود. بعد کنار مینشیند که همواره بگوید دیدید زمین خورد. چرا این گونه است. چقدر خوب است که همه مدد برسانند. اهل بیت به ما یاد میدهند. اگر دم از اهل بیت میزنیم. 3) «وَالطَلَّبِ بِحَقِّنا». این که مطالبهگری کنیم آن حقی که اهل بیت یاد دادند و حق اهل بیت است. این بحث دیانت واقعی است. سوم طلب به حق ما اهل بیت؛ این را اگر کسی دقت کند. 4) میفرماید اینها را که دقت کردید، یعنی نگاه درست، اندیشه درست، «وَ إجماعِ مَلاکُم». یک پمپ بنزینها یا پمپ گازها، بعضی از دوستانی که آن جا هستند مثلاً هزار تومان بیشتر کارت میکشند. ما میبینیم سر هزار تومان یا دو هزار تومان اضافه حرف میشود.
شریعتی: دعوا میشود.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: حالا یک کسی دارد خدمت میکند شما یک کمکی به آن کنید. یک کسی در این مکتب اهل بیت پرورش پیدا کند چقدر زیبا میشود. او هم ممنون شما میشود. عرض میکنم در هر جایی باشد. مثلاً در بیمارستانها، کادر درمان.
شریعتی: نشان دهی که قدردان هستی.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: معلمها، اصناف مختلف، اساتید، کارمند، کارگر، هر کسی؛«وَالطَلَّبِ بِحَقِّنا». یک مقدار جلوتر میگویم. چون وقت محدود است و فقط میخواهم این 4-5 مورد را اشاره کنم. میفرماید: «فَانکِمشُوا فِی امرِکُم وَجدّوا». در بعضی از تعبیرها این تعبیر را دارد. چون بعضی از متنهای دیگر یک تعبیر دیگر دارد من این تعبیر را اشاره میکنم. میفرماید حالا که راه معلوم شد، نگاهت نگاه درستی شد، مسیر درستی شد، دیگر در این جا سستی نکنید، حرکتتان را سریع آغاز کنید. در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست. دیگر این جا سستی نکنید، عجله کنید. گاهی اوقات چون به موقع انجام نمیدهید دیگر به درد نمیخورد.
شریعتی: «فَاستَبِقُوا الخَیرات».
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: 5) در کنار این : «فَانکِمشُوا»، «وَجدّوا» دارد که سریع بروید آن کار درست را انجام دهید، بعد «وَجدّوا» دارد. «وَجدّوا» جدیت در کار داشتن، آن کار را با جدیت، درست به دست گرفتن و با جدیت جلو بردن. این چیزی است که حضرت توجه میدهد. من به ذهنم رسید این را هم به عنوان نکته پنجم عرض کنم. پس محتوای نامه این گونه شد. 5 مورد حضرت نکته فرمودند: حسن رای، اندیشه و باور و نگاه درست، اجتماع نه این همه دعوا و اختلاف، ولی دشمنها خیلی راحت کنار هم جمع میشوند، سوم فرمود که «وَالطَلَّبِ بِحَقِّنا»، چهارم سریع در این کار درستتان حرکت کنید، هیچ تعللی به خرج ندهید و پنجم جدیت داشته باشید در کارتان، در مسیرتان، با جدیت پیش بروید. فرمود اینها را داشته باشید 3 نتیجه دارد. فرمود: «1) فَسَألتُ الله أَن یُحسِنَ لَنا الصَنیع» حضرت این جا به صورت دعایی بیان میفرماید. این دعاها چه بسا دارد به واقعیت هم اشاره میفرماید. این که خدا کار را درست میکند. شما طبق ظواهر یک چیزهایی را میبینید، یک بزرگی یک فرمایشی کرده است شما در نظر بگیرید، آن وقت اگر یک جاهایی را ندیده باشید. طبق ظواهر مشورتتان را انجام میدهید، توکل بر خدا میروید با جدیت انجام میدهید، اگر یک زوایایی را ندیده باشید آن جا فرمود که این را خدا درست میکند. این یک مورد است. اگر آن 5 تا درست شود اول این مورد اتفاق میافتد. اگر جایی دیدیم که خراب شد معلوم میشود آن پنج مورد رعایت نشده است. 2) «وَ أَن یُصیبَکُم عَلی ذلِک» این که خدا به واسطهی این اجر عظیمی عطا میکند، اجر بزرگی را عطا میکند. 3) «فَإنّي قادِمُ عَلَیکُم». این پنج مورد را کسی رعایت کند خود ابی عبدالله نظر میکند، توجه میکند، عنایت میکند. خود امام زمان توجه میکند و خود او عنایت میکند.
شریعتی: ما به دین تو میآییم.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: فقط مهم این است. اینها را دقت بفرمایید. من کوتاه عرض کنم. یک جا یک کسی جلو آقا ابی عبدالله آمد، ادعا کرد که «أَنَا مِن شیعَتِکُم» یا اباعبدالله من شیعه شما هستم. خیلی عجیب است آقا اباعبدالله این همه رئوف و مهربان بودند، این جا میخواهد به طرف شوک وارد کند. فرمود فلانی ادعایی نکن که خدا به تو بگوید دروغ میگویی و فاسق و فاجر شدی. گاهی اوقات اهل بیت میخواهند یک کسی را بیدار کنند باید به او شوک وارد کنند. بعد فرمود: «إنَّ شیعَتَنا مَن سَلُمَت» شیعیان ما کسانی هستند که سالم هستند، «مِن کُلِّ غَشٍ و غَلٍّ وَ دَغَل». اگر کسی شیعه ابی عبدالله باشد باید به این قله برسد، به این جا برسد. مکر نداشته باشد، فریب نداشته باشد، اهل تقلب نباشد، اهل خیانت نباشد، اهل کینه و کینه داشتن نسبت به افراد نباشد، خیلی راحت بگذرد، عفو کند. بعد حضرت این را میفرماید. آن 5 نکته دقت شود این سه نتیجه هم برای او انشاءالله حاصل میشود.
شریعتی: انشاءالله. خیلی از شما ممنونم حاج آقای میرهاشم. سپاسگزارم. متشکرم از توجه و همراهی عزیزانمان. دوستانی که اهل دنبال کردن زیرنویسهای ما هستند حتماً تا الان مطلع شدند. از دیشب پخش رادیویی برنامه سمت خدا از شبکه محترم معارف آغاز شده است، حوالی ساعت 23. همین جا من تشکر میکنم از معاونت صدا و سیمای رادیو معارف و همهی دوستان و همکارانمان در رادیو محترم معارف که این امکان را فراهم کردند که مخاطبان سمت خدا اگر جاماندند از طریق رادیو هم سمت خدا را بشنوند. شبکهی محترم افق هم ساعت 8 صبح تکرار برنامه را پخش میکند. از دوستان خوب شبکه افق هم صمیمانه ممنون و متشکرم. به ساحت نورانی قرآن کریم مشرف شویم. آیات نورانی سوره مبارکه مریم را بشنویم. برمیگردیم با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما.
صفحه 305قرآن کریم
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». ما انشاءالله فردا که روز اربعین سیدالشهدا است مهمان لحظات ناب شما از همین جا خواهیم بود. حاج آقای فرحزاد بیایند و انشاءالله اربعین حسینی را کنار هم هستیم. ضمن این که دوستان و رفقا ارتباط را هم برقرار خواهند کرد، در فواصل مختلف روز و ساعات و دقایقی که انشاءالله دلهایمان را راهی کربلای معلی کنیم. حاج آقای میرهاشم وقت در اختیار شماست. نکتههای پایانی را بشنویم و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی: عرض کردم که چه مناسبت جالبی است. «كهيعص» به ایام اربعین رسید. در کتاب کمال الدین شیخ صدوق، کتاب دلایل الامامه برای محمد بن طبری و در کتاب مناقب ابن شهرآشوب مازندرانی. در این سه کتاب قریب به این مضامین دارد. روایتی را از امام عسگری که ظاهراً چند نفر از افراد خدمت حضرت رسیدند. آن جا در سن کم آقا حجت بن الحسن را زیارت کردند. آن جا سوالهایی مطرح شد و پاسخهایی از جمله این بحث «كهيعص» آن جا مطرح شده است. هم کمال الدین دارد و هم مناقب دارد. در آن جا بحث حضرت یحیی و زکریا و بحث این که حضرت زکریا. یک چیزی بگویم، جالب است این را هم عرض کنم. امام سجاد در فرمایشی میفرماید که تقریباً در اکثر منازل یا همهی منازل حضرت در کربلا پیوسته از یحیی یاد میکرده است و از پستی دنیا این که آن قدر جامعه سقوط کرد و جابجایی فرهنگ شد که پستترین انسانها مقدس شدند، کسانی که اهل فحشا و بی بند و باری و ظلم خیانت هستند. اینها مقدس شدند، و بعد مثل حضرت یحیی را سر از بدنش جدا کردند. بعد آن جا اباعبدالله خیلی یاد میکنند. در همین سورهی مریم هم فرمود «كهيعص» رمزی است. در آن روایت امام عسگری، وجود مبارک امام زمان هم تشریف دارد. ظاهراً امام زمان در سن کم میفرمایند. که زکریا از خدا خواستند که این پنج نور را به ایشان بشناسانند. بعد زکریا میفرماید من از پنج تن آقا رسول اکرم، علی مرتضی، حضرت زهرا، امام مجتبی را که میشنوم آرامش میگیرم، ولی به حسین بن علی میرسد یک حزن عجیبی مرا میگیرد. آن جا حضرت میفرمایند که به حضرت زکریا رمزی یاد داده شد، کاف کربلای حسین است، ه هلک، ی یزید، عین عطش حسین و صاد صبر حسین است.
شریعتی: «صلَّی اللهُ عَلَیکَ یااباعَبدِالله». خیلی از شما ممنون متشکرم، خیلی سپاسگزارم. «السَّلامُ عَلی الحُسِینِ المَظلومِ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلی اَسیرِ الکُرُباتِ وَ قَتیلِ العَبَریاتِ». تا فردا و تا سلامی دوباره.