حجت الاسلام کاشانی: سلام علیکم و رحمه الله محضر حضرت عالی، عزیزانی که این جا در محضرشان هستیم، بینندگان عزیزی که ما را تحمل می کنند، شیعیان امیرالمومنین، عرض سلام و ادب و احترام و خاکساری دارم. امیدوارم ان شاءالله که امیرالمومنین به همه ما اجازه دهد غدیر امسال قدمی برای او برداریم. در روزگاری که از چند جهت به غدیر حمله شده است. اینی که وضع آب خوزستان به هم ریخته است، به نظر من حمله به غدیر است. این که یک مسئولی نفهمد که وظایفش را انجام دهد، نظام اسلامی و حکومت شیعه آل محمد (ص) ممکن است مورد شک و شبهه و هجمه قرار بگیرد، شیعیان امیرالمومنین و کسانی که در سایه ی حکومت امیرالمومنین از مسیحی و انواع مسلمین و یهودی و دیگران زندگی می کنند در آسایش نباشند، این هجمه به غدیر است. ما در آستانه ی غدیر یک هجمه ی عملی به غدیر داریم، امیدواریم ان شاءالله خدا به مسئولان امر لیاقت بدهد که وظیفه شان را انجام دهند و روی مبارک امیرالمومنین را بتوانند کنار حوض کوثر با بشارت ان شاءالله زیارت کنند. نکته ی بعدی هم این است که از در و دیوار هجمه ها به عقاید شیعیان فراوان است که ما گله داریم از بعضی مسئولان، از بعضی از کسانی که وظیفه دارند و وظیفه شان را انجام نمی دهند. هر سال نزدیک غدیر و محرم که می شود عده ای راجع به مسائل مهم شیعه شبهاتی مطرح می کنند. و ما هم به خاطر بعضی از اموری که حفظ نظام جامعه ی اسلامی تمامی کشورهای اسلامی است، به خاطر این که اسلام دست و پای ما را بسته است، با نهایت احترام و احتیاط سعی می کنیم اختلاف ایجاد نشود. ولی از مسئولانی که ممکن است به این جریانات بکنند توقع داریم که آن ها حواسشان را جمع کنند.
شریعتی: غیور باشند.
حجت الاسلام کاشانی: غیور باشند. و ما هم تذکر خصوصی دادیم، امیدواریم ان شاءالله تکرار نکنند که ما مجبور شویم که علنی پاسخ دهیم. این چند جلسه ای که در آستانه غدیر و پس از غدیر و مباهله و امثال این ها در محضر امیرالمومنین، امیرالتوحید، امیر عوالم وجود، علی ابن ابی طالب صلوات الله علیه هستیم و عالم، هر کسی شعور دارد، هر کسی که فهمی دارد، (تَکوینَاً تحتَ کُلُ الشَرَفِ لِشَرَفِهُم)، همه سرها فروافتاده و همه دلها شاد و همه ی سعادتمندان عالم به خودشان می بالند موضوعمان طبعاً باید راجع به امیرالمومنین صلوات الله علیه باشد.
شریعتی:من به حال شما غبطه می خورم که شما را با امیرالمومنین می شناسیم، با فضائل حضرت می شناسیم و این واقعاً یک مدال افتخاری بر روی سینه ی شماست حاج آقای کاشانی.
حجت الاسلام کاشانی : بزرگوارید و من همواره این ترسم است که امیرالمومنین روز قیامت بفرماید تو که بی ربطترین آدم هستی به من بودی، تو را گفتند. خلاصه به شما اجازه دادند، فرصت داشتی حرف بزنی و کم کاری کردی. من اعتراف می کنم که خاک پای شیعیان، محبان، محبان مسیحی امیرالمومنین هم نیستم، چه برسد به شیعیان امیرالمومنین و امیدواریم ان شاءالله خدا ما را خرج راه مکتب امیرالمومنین کند. از مسئولان در نوکری به مردم تا ما که اهل حرف هستیم در خدمت کلامی و ان شاءالله علمی به مردم خدمت کنیم.
شریعتی: خدا ان شاءالله شما را حفظ کند. من یک شعری که امروز از استاد شفق انتخاب کردم، برگرفته از زیارت غدیریه امام هادی (ع) است. مفصل است، حالا یک بخشی را ان شاءالله فردا تقدیم دوستان می کنم. فضائل امیرالمومنین در آینه ی آیات نورانی قرآن و چقدر انسان به وجد می آید و سرمست می شود. امروز هم از فضائل حضرت خواهیم شنید با نگاه همیشگی شما.
حجت الاسلام کاشانی:بزرگوارید. ما یک نگاهی داریم که چند بار بنده عرض کردم، نگاه خطایی به امیرالمومنین است و آن هم این است که امیرالمومنین را با دیگران قیاس کردیم. مثلاً فرض کنید بلاتشبیه شعر سعدی را با نوشته ی من کسی مقایسه کند می گوید توهین به سعدی است. کاشانی هم خراب شد، آخر این چه مدل قیاسی است. از چه جهت قیاس؟ قیاس به هر حال یک جهتی، یک جهت مشترکه ای، یک جهت نزدیک به هم لازم دارد. این که بگوییم امیرالمومنین در فلان جنگ ایستادگی کرد، کسان دیگر از کوه در رفتند، فرار کردند، پایداری نکردند. امیرالمومنین هر چه داشت در راه خدا داد. آیه نازل شد که (وَ یُوثِرُونَ عَلی أنفُسِهِم وَ لَو کانَ بِهِم خَصاصَةٌ) دیگران خصاصت به خرج دادند. امیرالمومنین جانش را خرج کرد، دیگران جان خودشان را ترجیح دادند. امیرالمومنین علمش چه بود، دیگران از روی قرآن نمی توانستند بخوانند. امیرالمومنین فهمش از قرآن و سنت پیامبر در چه سطحی بود، دیگران کلمات قرآن را، الفاظش را، بلد نبودند. یا به قول مرحوم سید رضا هندی که چند بیتی در این فضا می گوید، من 2-3 بیت آن را می خواند، بعد خودش اصلاح می کند. ما عمدتاً راجع به امیرالمومنین که صحبت کردیم قیاسی صحبت کردیم. امیرالمومنین از چه کسی برتراست. باید امیرالمومنین را با چه کسی مقایسه کرد تا ببینیم برتر است یا نه؟ مثلاً هیچ وقت بلاتشبیه به قهرمان تیراندازی المپیک که الحمدلله دیروز قهرمان شد و مدافع حرم، بیاییم با من که کلت بادی بلد نیستم حتی درست در دست بگیرم مقایسه کنم و بگویم او بهتر است. او را باید با آن کسانی که نقره و برنز گرفتند مقایسه کنند. در المپیک بگویند او برتر است.
شریعتی: مقایسه وجهی دارد.
حجت الاسلام کاشانی:وجهی داشته باشد. نگاه کنید مرحوم سیدرضا هندی می فرماید که: (یا من قَد أَنکَری مِن آیاتِ أبا حَسَنِ ما لا یِنکَر) ای کسی که آیات ونشانه ها و فضائل ابوالحسن علی ابن ابی طالب را انکار می کنی که قابل انکار نیست. (إِن کُنتَ لِجَهلِکَ بِألأَیام جُحدت مَقام ابی شبر) بلد نیستی، خبر نداری، علم نداری، دستت تا حالا نرسیده است، منکر هستی، معاند هستی. (فَأسأل بَدراً و أسال احَدا وَ سَل الاحزابِ وَ سَلِ خِیبَر) بپرس در خیبر چه کسانی فرار کردند، چه کسانی مسلمین را به خاک و خون کشیدند. می خواستند فرماندهی کنند نتوانستند، چه کسانی دلشان خواست تا صبح نخوابیدند آرزو داشتند پرچم به دستشان بیافتد ولی امیرالمومنین خیبر را فتح کرد. بپرس چه کسی بود که در روز خندق بین پاهایشان برده بودند، جرات نمی کردند سر بلند کنند از ترس امر بن عبد ود و امیرالمومنین رفت او را زمین زد. از بدر بپرس، از احد بپرس. (مَن دَبَّرَ فِیهَا الأمرَ وَ مَن أردَی الأبطَال وَ مَن دَمَّر) بگو قهرمان ها را چه کسی بر زمین زد، چه کسانی فرار کردند. (مَن هَدَّ حُصُونَ الشِّرکِ وَ مَن شَادَ الاسلَامَ وَ مَن عَمَّر) بپرس چه کسی قلعه های دشمن را شکست و چه کسی اسلام را آبیاری کرد. بعد یک خورده از این ها می گوید، خوب ما هم بدمان نمی آید کسی از این حرفها بزند. اما الان فعلا فضیلتها چه بود؟ قیاسی بود. یکی فرار کرد، امیرالمومنین ایستاد. آخر این جهتی نداشت. بعد می گوید که: (قَاسَوکَ أبَاحَسَنٍ بِسِوَاکَ وَ هَل بَالطَّودِ یُقَاسُ الذَّرّ). یاامیرالمومنین تو را با چه کسانی قیاس کردند؟ آیا ذره را با کوه کسی مقایسه می کند؟ (أنَّی سَاوَوکَ بِمَن نَاوَوکَ وَ هَل سَاوَوانَعلَی قَنبَر) تو را با دشمنانت قیاس کردند ببیند چه کسی برتر است؟ آیا آن ها در حد کفش قنبر تو بودند؟ چه کسی بوده اصلاً؟ این جا می گوید راجع به جه با تو حرف بزنم؟ تو سطحت با بقیه فرق دارد. من یک بیتش را بگویم، وارد بحث شویم. می گوید که ببین من اگر بخواهم با تو صحبت کنم به جای این که بگویم تو از که برتری، می گویم (سَوَّدتُ صحیفَة أعمالی وَ وَکَلتُ الأمر إلی حِیدَر) می گوید امیرالمومنین پرونده من سیاهِ سیاه است. خراب کردم. من کارم را به تو سپردم. من می دانم در قیامت سلطنت از آن توست. آن روز روزی است که معلوم می شود فرق مومن حقیقی و غیرحقیقی چیست. ما برویم روی فضائل قیاسی، باختیم، اشتباه کردیم. یک اشتباه راهبردی است. بلکه من فکر کردم ببینیم چه چیزی فضیلت امیرالمومنین است.
شریعتی: فضیلت واقعی امیرالمومنین.
حجت الاسلام کاشانی:فضیلت واقعی امیرالمومنین چه چیزهایی است. حالا آیا واقعا کاشانی فضیلت واقعی امیرالمومنین را می فهمد. بگوید صحبت نکن بچه جان. بله راست می گویند. کسی که پیغمبر فرمود یاعلی من نمی توانم تو را توصیف کنم. الفاظ برای بیان تو کوچک است. یک ذره ی روسیاه بی مقدار مثل من چه بگوید؟ اصلاً نمی توانم بگویم. این جا عذرخواهی و ببخشید ندارد. بی رودربایستی من لیاقت ندارم. وقتی پیامبر توان ندارد با الفاظ دنیا او را وصف کند کما این که امیرالمومنین هم با الفاظ دنیا نمی تواند رسول الله را وصف کند. کما این که هر دو نمی توانند زهرای اطهر را وصف کنند. یک شان دیگری است. چه فضیلتی برای او نزدیک غدیر بگوییم؟ من به نظرم رسید که در این جلسه و جلسه ی آینده بیاییم ببینیم چه چیزهایی را امیرالمومنین فضیلت خودش می دانست. و رابطه بین امیرالمومنین و الله، و امیرالمومنین و نسبتش با مومنان. چرا می گوییم امیرالمومنین؟ امیرالمومنین و نسبتش با رسول الله. امیرالمومنین و نسبتش با فاطمه زهرا (س) را بیایم بحث کنیم. از حضرت حق شروع می کنیم. کلمات عجیبی در مورد امیرالمومنین داریم. مثلاً، این را ببینید حالا آیاتی را با هم می خوانیم. (وَ لَؤلا انتَ یاعلی لَم یَعرَف المُؤمنُون بَعدي) اگر تو نبودی مومنین بعد از من شناخته نمی شدند. این توضیح دارد با آیات قرآن که ان شاءالله امروز عرض می کنم. یعنی اگر کسی رابطه اش را با خدا می خواهد اصلاح کند، باید یک سر به خانه ابوتراب بزند. یعنی این که از چه کسی برتر بود، اصلاً حواس پرت کردن است. بله یک وقتی یکی مثل من گیج است، می خواهند بگویند حواست جمع باشد. اما اگر کسی اهل فکر است، اهل فتانت است، می گویند برو ببین چه کسی جایگاه نزد خدا دارد که مثلاً فراوان است. (بِنا عُرِفَ الله) (بِنا عُبِدَ الله). اصلاً به برکت ما خدا شناخته شد و به برکت ما خدا پرستیده شد. یا مثلاً فرض کنید این روایاتی که خیلی هم برای شیعیان هزینه دادند، که پیغمبر فرمودند علی جان. یک روز حضرت امیر را صدا زد، حالا من این را با آیات قرآن می خواهم توضیح دهم. دست به سینه مبارک خودش زد فرمود که، این آیه در قرآن می فرماید که (إنَّما أنتَ مُنذِر). تو انذار دهنده هستی. آی مردم این روزگار، گرانی، زورگویی به همدیگر، زورگویی به مستاجر، زورگویی به کارگر، مسئولی که کم کاری می کند، این ها به زودی تمام می شود. به زودی می ذارنت در قبر می گویند (إسمَع إفهَم فلان ابن فلان هَل انتَ عَلَی العَهدِ الذی) یادت است یک عهدهایی بسته بودی، به زودی. حالا به زودی تهش ممکن است 100 سال دیگر باشد که این به نسبت عمر دنیا به زودی است. فرمود که: (إنَّما أنتَ مُنذَر) من هستم علی جان انذار می کنم. بعد فرمود اما تو، (یاعَلی أنتَ أصلُ الدینّ وَ مِنارَ الایمانَ وَ غایةَ الهُدي) هادی تو هستی. (یاعَلی أنتَ أصلُ الدینّ) تو اصل دین هستی. امام هادی سلام الله علیه، در زیارت غدیریه این را توصیف کردند. من سال گذشته توضیح دادم که فرمود کسانی که تو را نفهمیدند، (مَن شاکَّ فیه) در تو شک کردند، اصلاً (ما آمَنَ بِألرسولِ الأمین) اصلا به رسول امین هم ایمان نیاوردند. چون اصل دین تو هستی. چون تو صراط مستقیم هستی. امام هادی فرمود: (أشهَدُ أنَّکَ المَعني بِقَولِ العَزیزِ الرَحیم وَ أنَّ هذا صِراطی مستَقیم الأمام فَأتبَعوه). امام هادی فرمود: (مولای من، یاامیرالمومنین، شهادت می دهم تویی آن آقایی که خداوند فرمود این صراط مستقم است. این صراط مستقیم تو هستی). پیغمبر فرمود: (یاعَلی أنتَ أصلُ الدینّ وَ مِنارَ الایمانَ). مناره مسجد چه کار می کند؟ این را می خواهم با آیات توضیح بدهد. از دور شما می روی مناره مسجد پیدا است. یک چراغی هم سرش بگذارند از آن دور دست پیداست. یعنی گم کردی در بیابان گمراهی و حیرت، یک چرخ که بزنی، فانوس دریایی، منار ایمان مسیر را مشخص می کند. (یاعَلی أنتَ أصلُ الدینّ). در بحبوحه ها، در فتنه ها، در تاریکی ها، در ظلمتها، در ادعاها، هر کسی دکانی به پا کرد، منار ایمان تو هستی. تو از دور شاخص هستی. (وَ أنتَ غایةَ الهُدي). خدا می داند که این جمله را دست یکی از اهل معرفت کسی بدهد، با آن بدمستی می کند. نهایت هدایتی. به تو کسی برسد دیگر ورای آن هدایتی قابل تصور نیست. خیالم راحت است اگر بعد از من دستشان به دامن تو برسد. (وَ قاعِدُ الغُرِ المُحَجَلین) با این ها هستی. تا این را باشد تا من یک توضیحی عرض کنم. پس یک رابطه ای بین امیرالمومنین و خدا است که برای بعضی از این جملات کتکها خورده شده است، آبروها رفته. برای این جمله که پیغمبر فرمود برایش یک غذایی مرغی آورده بودند. عرض کرد: (اللهُم أعطِني بِألاحبِ خلقِکَ علیک لِیَأکُلُوا مَئِی اِلَیکَ هذَا الطَیرِ) خدایا بهترین بنده ی خودت را، دلبری از تو کرده است. من که هستم. شخص من و امثال من. پیغمبر تازه در مورد خودش هم نفرموده است. فرمود خدایا آن که دلبری از تو کرده است. محبوبترین بنده نزد تو کیست؟ آنرا بفرست با من هم غذا شود. امیرالمومنین وارد شد و محبوبترین بنده نزد خدا. اگر هم می خواهیم از امیرالمومنین حرف بزنیم، باید او را در این سطح بیاوریم و صحبت کنیم. آقا شیعه و سنی برای این که وفاداری کنند و این روایت را نقل کنند کتکها خوردند، فحشها شنیده اند، دشنامها خورده اند. عالم سنی در واسطه است. شیعه و سنی هایی که عالم امیرالمومنین بودند این جا آسیب خوردند. سنی بود، محدث بود، در واسط این روایت نقل کرد، از مسجد به بیرون پرتش کردند. و جای او را در منبر آب کشیدند. که نجس شدی. عده ای آبرو دادند این کلمات به من و شما امروز برسد.
شریعتی:
آه ای مناره! که نام علی را می بری
می جوشد از گلوی تو خون شهید ما
حجت الاسلام کاشانی: به به. و سلام خدا بر هر کسی که در طول تاریخ برای محبت امیرالمومنین، برای این که این مناره ایمان گم نشود. یعنی امروز که بیماری کرونا آمده، یک نفر یک درمان قطعی پیدا کند، ببینیم مردم دنیا گرفتار است، ولع دارد به بقیه بگوید. یک عده سودجو و کاسب و رذل جلوی او را بخواهند بگیرند. آبرویش را بخواهند ببرند. ببینید چقدر سختی دارد. امیرالمومنین آمده که ما را درمان کند. آمده که ما را به ساحل امن آرامش در دنیا و آسایش و سعادت در آخرت ببرد. عده ای هم در این مسیر، همان گونه که فرمودید، خون ها دادند. (بِکَ یُعرِفُ المُومِنون بَعدي) اگر تو نبودی اصلاً مومنی بعد از من شناخته نمی شد. این یعنی چه؟ قرآن در این زمینه چه می فرماید؟ این جایگاه امیرالمومنین است. لذا عید غدیر، عید همه ی مسلمانان است. چون مومنان اگر کسی بخواهد ببیند ملاک ایمان چیست باید بیاید این جا. برای شیعیان نیست. بالاتر برای مسلمین نیست عید غدیر. عید غدیر روز سعادت حق، حقیقت جویی در این عالم است. هر محب حقیقتی در این عالم است. هر کسی که عشق دارد به بقیه بندگان خدا، آسایش و سعادت در دنیا و آخرت برسد. هر که دغدغه دارد، کودک کار می بیند، چقدر گاهی اذیت می شویم.
شریعتی: بله، متاثر می شویم.
حجت الاسلام کاشانی:امیدوارم یک روزی شعار اول هر کسی که می خواهد در کشور مسئول شود این باشد که من مشکل این بچه ها را حل می کنم. شاید بعضی هایشان نوابغی باشند، اما در این چند سال خردسالی زیر آفتاب شیشه پاک می کنند. این را می بیند. اصلاً نمی دانیم دین اش چیست، مهم نیست. نگاه می کند فقیر می بیند، کارتن خواب می بیند، یک آدم گرفتار می بیند، یک زن و شوهر با هم دعوا کردند می بیند، دلش می خواهد کمک کند. هر آیینی باشد. روز غدیر روز نجات همه است، به اضافه ی این که کپی برابر اصل، نسخه ی مطابق اصل، یک علی ابن ابی طالب دیگر با تمام همه ی آن ویژگی ها، مهدی فاطمه سلام الله علیه خواهد آمد.
شریعتی: ان شاءالله.
حجت الاسلام کاشانی:یعنی او را بشناس و بدان. لذا عید غدیر روز امیدِ بیچارگان همه ی عالم است، فقط شیعی نیست. منتهی شیعیان خدا به آن ها لطف کرده است یک کم، زیاد هم نه. ما خیلی مانده تا بفهمیم غدیر چه خبر است. یک کم خوشحالیم در غدیر. ان شاءالله بیشتر معرفت پیدا کنیم. و امیدواریم بقیه هم بدانند. غدیر برای همه است. غدیر روز شادی همه است. (بِکَ یُعرِفُ المُومِنون بَعدي). اگر تو نبودی اصلاً مومنین شناخته نمی شدند. رابطه بین امیرالمومنین و شیعیان و خدا این وسط چیست؟ چند آیه می خوانم که بحث روشن شود. خدا در قرآن می فرماید پیغمبر: (قالَتِ الأعرابُ آمَنّا). عربهای بادیه نشین آمدند گفتند ما ایمان آوردیم. (قُل لَّم تُومِنُوا) بگو ایمان کجا بود. ایمان برای آن کسی است که روز نبردا فرار نکنی. ایمان برای کسی است که با طمع نیامده باشی. ایمان یعنی این که نفوذی نباشی. ایمان یعنی این که از طرف دشمن با نفاق نیامده باشی، حقیقتاً آمده باشی، این که برای حقیقت زیبا است آمده باشی. برای این که خدا را بزرگ یافتی آمدی عبادت کنی.
شریعتی: با عشق آمده باشی.
حجت الاسلام کاشانی: با عشق آمده باشی نه زیر و رو بکشی. به طمع آمده باشی. (رَحمَةً وَ رَغبَةً). این که بروی به دشمنان کمک کنی. از کجا بفهیمم؟ در زمان پیغمبر خطی که معلوم می کرد ایمان و نفاق چیست پیامبر بود دیگر. هر کس مقابل پیغمبر می ایستاد یا اصلاً کافر بود، یا اگر می گفت من مسلمان ام ولی دشمن پیامبر بود، همه می فهمیدند دروغ می گوید. خدا می فرماید که: (قالَتِ الأعرابُ آمَنّا قُل لَّم تُومِنُوا). بگو شما ایمان نیاوردید. ولکن (قُولوا أَسلَمنا) بگویید تسلیم شدیم. در این دنیا جزو مسلمان ها هستید فعلاً. (فَلَّما یَدخُلِ الأیمان في قلوبِکُم). هنوز ایمان در قلبتان نرفته است. اگر سوال کنند، آقا اجازه، از کجا بفهمیم ایمان در قلبمان رفته است؟ الان عرض می کنم. آیه ی دیگری را ببینیم. خدا به پیغمبر می فرماید آن کسانی که (أنَّ الَّذینَ یُبایِعونَکَ إنَّما یُبایِعونَ الله) آن هایی که با تو بیعت کردند دست بیعت به تو دادند، دست بیعت به خدا دادند. (یَدُ اللهِ فَوقَ أیدیهِم) دست خدا بالاترین دستها است. (فَمَنَّ یَنکُثُ) اما اگر کسی بشکند. خیلی ها آمدند گفتند ما اسلام آوریم. این همه آیات مکرر نفاق در قرآن برای کیست؟ این ها چه کسانی بودند؟ موهوم بودند؟ نفاق یعنی چه؟ یعنی خودش را قاطی مسلمانان جا زده است. نفاق یعنی چه؟ یعنی مسئولی که قاطی انقلابی های انقلابی خودش را جا زده است. در مراکز حساس خودش را جا زده است، بعد ناگهان شهید فخری زاده شهید می شود. گاهی هم می گویند فلان کس اعلام شد و لو رفت. از کجا تشخیص دهیم چه کسی مومن است؟ مومن که باشد داداشمان است. مومن که باشد پناهمان است. مومن که باشد رفیقمان است. مثل برادری که از پدر و مادر مشترک است، دار و ندارم را باید فدایش کنم. از کجا بفهمم این است یا دشمن است؟ دشمن هم که است. اگر نبود که این همه آیه نداشتیم.
شریعتی: محکاش چیست؟
حجت الاسلام کاشانی: محکاش چیست؟ خدا می فرماید: (فَمَن نَکَثَ فَإنَّما یَنکَثُ عَلَی نَفسِهِ) آن هایی که بیعت را شکستند خودشان ضرر کردند. ولی حالا سوال، چه کسانی بیعت را شکستند؟ (مَن أوفی بِما عاهَدَ عَلَیهُ الله فَسَیؤتیهِ اجرَاً عَظیما) آن هایی که وفا به عهد کردند، این ها اجرمی بینند. چه کسانی پیمان را شکستند؟ (وَ ما مُحَمَّدٌ إلَّا رَسولٌ) پیغمبر رسول ما است. (قَد خَلَت مِن قَبلِهِ الرُّسُلُ) قبلاً هم بود. (أَفَإِن مَاتَ أَو قُتِلَ انقَلَبتُم) اگر از دنیا برود یا شهید شود، (إنقَلَبتُم عَلَی أَعقَابِکُم) برمی گردی می گویی خداحافظ اسلام، می رویم دنبال زندگیمان. یعنی با یک طمعی آمدید حالا که پیغمبر شهید شد، می گویید برویم دنبال زندگیمان؟ (وَمَن یَنقَلِب عَلَی عَقِبَیهِ) اگر کسی برگردد. سوال، چه کسی برگشته است؟ چه کسی برنگشته است؟ محک چیست؟ (إنَّما المُومنُون) مومنان آن هایی هستند که ایمان آورند و شک نکردند. این ها همه آیات است. با اموال و انفسشان جهاد کردند، جان دادند، پول دادند. این ها صادق هستند. چه کسانی مومن اند، چه کسانی نیستند؟ باز یکی دیگر هم بگویم. (لَقَد رَضيَ اللهُ عَنِ المُومِنین) خدا از اصحاب پیامبر راضی نشد. یعنی هر کسی کنار پیامبر بود. چون در بین کسانی که کنار پیامبر بودند منافق هم بود. (لَقَد رَضيَ اللهُ عَنِ المُومِنین). خدا از مومنین راضی شد. (یُبایِعونَ الله). چه کسانی مومن بودند چه کسانی نیستند؟ حالا آن سوال را ببینید. یاعلی اگر تو نبودی مومنین بعد از من شناخته نمی شدند. مومنین زمان پیامبر چگونه شناخته می شدند؟ این که (یا أیُهَا النَّبيُ حَسبِکَ اللهُ وَ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ المُؤمِنینَ) هر کسی پیرو تو است مومن است. (مَن تَبَعَنی وَ انَّهُ مِنّي) هر کس تبعیت می کند. معلوم بود هر کسی که دشمن پیامبر بود یا کافر بود یا با مسلمانان منافق بود. بعد از پیغمبر چی؟
شریعتی: این جا دیگر یک دو راهی است.
حجت الاسلام کاشانی:این جا دیگر دو راهی است. ببینید من یک روایتی می خوانم که ما شیعه ها این روایت را قبول داریم، برادران اهل سنت هم قبول دارند. از یک شخصیت ترازی به نام ذهبی. ببینید چه عرض می کنم. این جا را عزیزان یک لحظه از آشپزخانه بیرون بیایند. این ملاقه را زمین بگذارند یک دقیقه دقت کنند.
شریعتی: به قول آقای قرائتی زیادی گوش دهید.
حجت الاسلام کاشانی: خدا آقای قرائتی را حفظ کند. آقای ذهبی که شخصی را دارم اسم می برم که فحل الفحول علم حدیث است. می گوید، راجع به حدیث غدیر فعلاَ بگویم تا اهمیت این روایت معلوم شود. می گوید حدیث غدیر، یعنی (مَن کُنتُ مَولاه فَهذا عَلیٌ مَولاه)، که در آستانه عید غدیر هستیم. می گوید: (أَیَتَقَّنُ أنَّ رَسولَ اللهَ قالُوا) من شمس الدین ذهبی، استاد برجسته، یقین دارم این کلام برای پیامبر است. یعنی به حضرت عباس این کلام برای پیغمبر است.
شریعتی: مطمئن.
حجت الاسلام کاشانی: مطمئنم. (مَن کُنتُ مَولاه فَهذا عَلیٌ مَولاه). این را می گوید یقین دارم. یقین دارم این برای پیغمبر است. از این صحیحتر هم ولی است. کدام؟ این یک روایتی که ما داریم بحث می کنیم. که پیغمبر و امیرالمومنین فرمود: (یا عَلی یُحِبُّکَ الَّا مُومِنٌ وَ لا یغبصُکَ اِلَّا مُنافیقٌ). پس من نرفتم یک روایت از جوب پیدا کنم. از پشت نیسان آبی یک چیزی نوشته باشد پیدا کنم. شیعیان به وفور دارند، برادران اهل سنت به وفور دارند. در مسلم آمده است، متعدد، ذهبی که می گوید یقین دارم حدیث غدیر قطعاً کلام پیامبر است، می گوید این از آن هم معتبرتر است. پیغمبر فرمود: (وَ لا یغبصُکَ اِلَّا مُنافقٌ) همه ادعای ایمان می کنند، ولی هر کسی که بغض تو را دارد او منافق است. پس اگر می خواهیم رابطه ی امیرالمومنین و خدا را بدانیم باید بدانیم که حب امیرالمومنین سلام الله علیه، علامت ایمان به خداست و بغض به امیرالمومنین فاش کننده ی نفاق، فاش کننده ی دل کثیف و منافق و کوردل است. حق باید روشن شود. حق بعد از پیغمبر با حب یا بغض امیرالمومنین روشن می شود. حالا دیگر شما ببینید چقدر آقای ابن تیمیه بی سواد و بی عقل است که یک همچین نسبت زشتی به اصحاب پیغمبر می دهد. من جای برادران اهل سنت باشم، که خیلی از برادران سنت کثیری بلکه اکثریت، از ابن تیمیه بیزار هستند. به جای شیخ الاسلام به او شیخ ضلالت می گویند. چرا؟ چون می گوید: (أنَّ کَثیرَ مِنَّ الصَحابة وَ التاعِبین) بسیاری از صحاب و تابیعین، دشمنان علی بودند، بغض علی داشتند. من جای انجیوهای اهل سنت باشم از این حرف خبیثانه و دروغ ابن تیمیه شکایت می کنم. می گویم تو چرا چنین تهمتی به برادران ما، صحابه ی پیغمبر؟ وقتی یقین داریم که پیغمبر فرموده است: (یا عَلی لا یغبصُکَ اِلَّا مُنافقٌ) بعد تو این حرف زشت را به صحابه نسبت می دهی؟ بنده باشم می گویم باید از ابن تیمیه شکایت کنند. در تاریخ ثبت بشود بگویند ما از این کلام براعت می جوییم. غیر از این که مگر حدیث غدیر را کسی شک دارد. کسی که می گویم، یعنی کسی که سرش به تنش بیارزد. دو هزار سهم علم حدیث داشته باشد. ارزش گفت و گوی علمی داشته باشد.
شریعتی:اگر دشمنی هم می کند با معرفت دشمنی می کند. مبنا دارد.
حجت الاسلام کاشانی: غدیر سنداً نمی شود رویش حرف زد. ذهبی می گوید من یقین دارم کلام پیامبر است. آن حرفی هم که ما می زنیم کنار بگذاریم. دیگر در محبت، که دستور صریح است. ادعا این است که یعنی هر کس من را دوست دارد، علی ابن ابی طالب را هم دوست بدارد. حالا ما شیعیان هر چه می گوییم رهایش کن. آقای ابن تیمیه یک وقتی شما این جا می آیی می گویی صحابه دشمن بودند؟ یعنی صحابه این جمع خیل کثیر از پیغمبر (مَن کُنتُ مَولاه) شنیدند، و شما هم می گویید (مَولاه) یعنی دوستی و نصرت، شنیدند عمل نکردند، من می گویم (مَعاذَ الله). من باشم می گویم دامنشان را باید از این اتهام پاک کرد. ننگ بر کسی که چنین اتهامی بزند. و بعد به جای این که دامن آن ها را پاک کند بخواهد به امیرالمومنین بگوید که تو دشمن زیاد داری. ملاک چیست؟ ملاک این است که روایتی از پیغمبر، آنقدر معتبر که شک در آن نیست. اگر می خواهیم رابطه ی بین امیرالمومنین و خدا را بدانیم، باید بدانیم اگر کسی دراین عالم ایمان به خدا بخواهد داشته باشد، یکی از شروطش حب علی ابن ابی طالب است. و اگر می خواهد از دایره ی اهل نفاق نباشد، باید اعلان کند که من از دشمنان او بیزارم چون دشمنان او منافق هستند. آیا شما مسلمان را می شناسی؟ می گوییم خدا پدر منافقین را رحمت کند. سلامتی منافقان اسلام صلوات. کسی می شناسید؟ خنده تان می گیرد. وقتی پیغمبر می فرماید که دشمن تو منافق است پس باید نسبت به منافقان او چه کار کرد؟
شریعتی: یعنی این جا صف بندی است.
حجت الاسلام کاشانی:یعنی اگر می خواهیم فضیلت امیرالمومنین را بشناسیم باید بدانیم ایمان و نفاق، مدارش امیرالمومنین است. 7 صحابی گفتند ما زمان پیامبر وقتی می دیدیم یک نفر خیلی زیر زیرکی دارد یک کارهایی می کند، مشکوک می زند، کار امنیتی می کند، احساس می کنیم دراد راپورت می دهد، (ما کُنّا یَعرِفُ المُنافِقین عَلي عَهَدِ رَسولُ الله اِلّا بِبُغضِهِم عَلیّاً) ما زمان پیغمبر راه اصلی که بفهمیم منافقین، البته راه دیگری هم بود ولی این راه اصلی بود، که بفهمیم زمان پیامبر منافق است این بود که دشمن علی باشد.
شریعتی:راجع به چند اصحاب هم اگر مومنین و صحابه نبی مکرم اسلام این را گفتید. مثلاً مثل عمار. که این ها کاملاً تمییز می دادند. یعنی با وجود ایشان همه چیز جدا می شد.
حجت الاسلام کاشانی: کاملاً روشن بود. پس اگر می خواهیم راجع به امیرالمومنین صحبت کنیم، یک، رابطه ی بین امیرالمومنین و خدا، در واقع ایمانی که رسول الله آورد. آمنو به آن ذکر، به آن نور، به آن کتاب. ایمان بیاورید. ملاک ایمان، مدار ایمان، (عَلی مَعَ الحَق و الحَقُ مَعَ عَلی یَدُورُ حَیثَما دَارَ). به قول فخر رازی می گوید پیغبر فرمود خدایا این حق را دور سر علی بگردان.
شریعتی: و آن (قَسیمُ النّارِ و الجنَة) همین جا شروع می شود.
حجت الاسلام کاشانی: بله. مدار ایمان و نفاق. حالا یک چیزی شیعیان دارند، برادران اهل سنت هم دارند که اصلاً آن کنار آن در ورودی، نقطه ی خروجی و ورودی به بهشت و آتش، آن جا مولای ما امیرالمومنین که ذیل آن جا روایت داریم: (سَقاهُم رَبُّهُم شَرَابًا طَهُورًا) آن جایی که. بالاخره همه باید پاک وارد بهشت بشوند. ربشان آن ها را با شراب پاک کننده سیراب می کند که در روایت است: (سَقاهُم رَبُّهُم بِیَده علی ابن ابی طالِب) این جا به برکت دستان امیرالمومنین می نوشند و پاک می شوند و وارد بهشت می شوند. حضرت به نار و آتش می فرماید: (خُذی هَذَا وَ ذَرِی هَذَا). این ها را کار نداشته باشید، ملاک اوست. اگر کوتاه بی آیند، چون می دانید این روایت (أَنَا قَسیمُ اللهَ وَ الجَنَّه) آبروها از مومنان برده است. این را روایت می کرد، دیگران که نمی خواهم اسم ببرم، محترمین فرقین، می رفتند نهی از منکرش می کردند. یک روز گفت فلان روز بیایید به من بگویید. در بستر خوابیده بود، سلیمان اعمش از معاویان خیلی مشهور، هم عصر ابوحنیف است، یعنی هم عصر امام صادق (ع). خوابیده بود و به یک بالشی تکیه کرده بود در اوج درد چند نفر آمدند نهی از منکر کنند. آقایانی که آخوندهای درباری بودند، که سلاطین ابی عمیه هر چه می کردند صدا از آن ها در نمی آمد، آمدند اعمش را نهی از منکر کنند. که نگو پیرمرد داری می میری، در بستر مرگ افتاده ای، این چیست که می گویی. (أَنَا قَسیمُ اللهَ وَ الجَنَّه) امیرالمومنین فرموده است. یا پیغمبر فرموده است: (أَنَا قَسیمُ اللهَ وَ الجَنَّه). تو داری می میری خجالت نمی کشی. آمدند نهی از منکرش کنند. که به عنوان گناه داری می میری. او گفت این بالش من را بلند کنید من بتوانم بنشینم. بلند شد نشست، تکیه داد. خدا رحمت کند مرحوم علامه سید عبدالعزیز طباطبایی که برای غدیر خیلی زحمت کشیده است. من در خیلی جاها دیدم، ولی در کتاب ایشان هم دیدم، دلم خواست امروز اسمشان را ببرم. ان شاءالله ایشان هم ما را یاد کنند. مرحوم علامه سید عبدالعزیز طباطبایی کشورها سفر کرده است. خیلی از تعلیقاتش که الان در کتاب الغدیر به زبان عربی چاپ شده است، تعلیقات ایشان است. زحمات عظیمی کشیدند خیلی ها، تا به ما یک چیزهایی برسد. اعمش در آن لحظات درد و شاید لحظات اعتزال و امثال این ها، گفت این بالش من را یک حالتی کنید که من از حالت خوابیده بتوانم بنشینم. یک جوری نشان داد که این ها فکر کردند می خواهد الان توبه کند. گفت این ها را بیرون کنید که نمی گذارند من حق را بگویم. من به روایت معتبر شنیدم از پیغمبر. اساتید راست گوی من از هم نقل کردند که (یاعَلَی أَنَا قَسیمُ اللهَ وَ الجَنَّه). بعد معنایش این است. وقتی مدار ایمان امیرالمومنین است، مدار نفاق بغض امیرالمومنین است، پس مدار جهنم و بهشت روشن است. محور اوست، محور مشخص است. این گوشه ای از بحث. این بحث را ان شاءالله برای هفته آینده ادامه می دهم. هر چه فرصت داشتیم چند نکته راجع به غدیر پیش رو می خواهم عرض کنم.
شریعتی: ان شاءالله. بله بفرمایید. می شنویم.
حجت الاسلام کاشانی:(بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم) مجدد. پس این بحث را ان شاءالله اگر زنده باشم هفته بعد ادامه می دهیم که رابطه بین امیرالمومنین و خدا که مانده، رابطه بین امیرالمومنین و پیامبر، رابطه امیرالمومنین و حضرت زهرا، و جایگاه امیرالمومنین کجاست، و دیگران اصلاً در آن افق نیستند که بخواهند خودشان را قیاس کنند. اما غدیر پیش رو داریم. آقای علی ابن موسی الرضا صلوات الله علیه، وقتی به ولایت عهدی رسیدند، من چون ساعت را می بینم باید کمی سریعتر بگویم. وقتی به ولایت عهدی رسیدند، وقتی دیگر کسی جرات نکرد شیعیان را به خاطر لباس سبز پوشیدند که لباس سادات بود، مجازات کند. به خاطر انگشتر دست راست کردن، انگشتر دست راست کردن از زمان معاویه به بعد مجازات داشت. راحت انگشتر دست کنند. با هم اجتماع کنند. قبل از این، از این خبرها نبود. مجلس بگیریم نداشتیم. خصوصی، دو نفری. آقای ما علی ابن موسی الرضا صلوات الله علیه وقتی به ولایت عهدی رسید، حالا به اجبار کار ندارم، دیگر حکومتی نمی توانست طرفدار ولی عهد را بگیرد. طرفداران ولی عهد، طرفداران حکومت می شدند، مجبور بودند به این ها احترام بگذارند. این ها مجلس بگیرند. حضرت رضا صلوات الله علیه یک روایتی است، من فقط یک اشاره کنم. سلام و درود خدا به سیدبن طاووس سلام الله علیه، جمال السالکین که با درایتش در کتابهای متعددش بسیاری از منابع مهم قبل از خودش را گلچین می کرد، در کتابهایش می آورد، آن کتابها امروز به دست ما نرسیده حرفهای سید رسیده است. من شرح کلام امیرالمومنین در ماجرای سقیفه را از کلام سیدبن طاووس یک وقتی مفصل عرض کردم. ده ها مورد است. هر چه از مباهله ما بلدیم، از آثاری است که سیدبن طاووس نگه داشته است.
شریعتی: چه خوب.
حجت الاسلام کاشانی: یعنی شخصیت برجسته که می فهمید این کتاب ممکن است مورد دسیسه واقع شود، از بین برود، گم و گور شود، از رویش نوشته نشود، قایم کنند بپوسد، این ها را در آثارش، آثارش پرتوجه بوده می آورده است. یکی از آن ها این روایت است. از یک کتابی می آورد که آن کتاب امروز از بین رفته است. می گوید مولای ما امام رضا (ع) فرمود: (روز قیامت که می شود چهار روز هستند که مثل عروس بین بقیه هستند). خانم عروس بین سایر بانوان در مجلس عروسی چگونه می درخشد و محور جلسه است، کانون توجه است، چهار روز این گونه هستند. از همه مهمتر روز غدیر است. حضرت فرمود در این روز چند کار باید انجام دهید. مثلاً روزه بگیرید، مثلاً همدیگر را که می بینید (الحَمدُللهِ الَّذي جَعَلَنا) بگویید. به هم هدیه بدهید. عروسی می روی چه لباسی می پوشی؟ روز غدیر آن لباس را بپوش. چقدر به خودت جلوی آینه می رسی؟ روز غدیر یک کاری انجام بده تو را که می بینند بگوید چه خبر است. آیا غدیر شادی اش کمتر از روز عروسی ات است؟ بعد حضرت این جا توصیه هایی فرمودند. فرمود می خواهید هدیه بدهید، روز غدیر به خانومت هدیه بده. من همیشه می گویم، می گویم اگر روز نوروز عیدی می دهید، کمتر از عیدی نوروز به فامیل و بچه های فامیل روز غدیر عیدی ندهید. تازه انصاف این است در غدیر بیشتر عیدی بدهید. دو دفعه عیدی بدهید، ندادید نصف کن، آن جا بده و این جا. یا فقط غدیر عیدی بدهید. من نمی گویم نوروز را کنار بگذار ولی غدیر را مواظب باش که ناشکری حساب نشود. آن روز، روزی است که خداوند از گناه کاران شیعه می گذرد. روزی است که اگر از عرفه جا ماندی، از قدر جا ماندی، روز غدیر به برکت امیرالمومنین ابراز شادی کنی خدا از تو می گذرد. تو را پاک می کند. در محضر اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین، اگر کسی شقی باشد، به برکت حبشان، به برکت زیارتشان سعادتمند می شود. گناه که چیزی نیست. بعد حضرت فرمود اگر کسی در این روز (مَن فَطَّرَ مِنکُم صَائِماً مُؤمِناً) اگر یک روزه دار را دم مغرب افطاری دهد، انگار که (فِئاماً فِئاماً فِئاماً فِئاماً). این را بینندگان زیاد شنیدند، دلم می خواهد من هم شریک باشم. این را ده بار تکرار کرد. گفتند آقا (فِئاماً) یعنی چه؟ گفت یعنی صدهزار بار. ده تا صدهزارتا، یک میلیون. انگار به یک میلیون نفر غذا داده است. از این بالاتر، این را عزیزان من زیاد این جا خوانده اند در همین برنامه، ولی من هم دلم می خواهد باز بگویم. الان اگرمی رفتیم شهدای حرم را پیدا می کریدم، می گفتیم روز قیامت لحظه ی شهادت، آقای جججی، آقای سلیمانی، لحظه ی شهادت چه کسی به بالین ات آمد؟ ما چه دوست داریم؟ به ما بگویند دلت می خواهد با امام زمان همنشین بشوی؟ سر سفره ات بنشینت؟ حضرت زهرا سر سفره ات بنشیند؟ امام رضا را خیلی دوست داری، امام رضا یک روز مهمان شما باشد و سر سفره ی شما بنشیند؟ ببینید خیلی این ها کریم هستند. خدا همه ی عالم برای خودش است. می فرماید: (أن تُقرِضُوا الله قَرضَاً حَسَناً). اگر به من قرض بدهید، با این که همه عالم و اموال برای خدا است و خودش خلق کرده است. می گوید به من وام بدهید، به من قرض بدهید، با من طرف هستید. این از کرمشان است. اهل بیت نیاز ندارند ما برای غدیر کاری کنیم. اهل بیت به ما نیاز ندارند. ولی امام رضا فرمود، امام صادق هم نقل شده است، فرمود که: (مَن أطمَعَ مُومِناً) اگر کسی به مومنی غذا بدهد، (کانَ مَن اطمَعَ جَمیعَ الأنبیاء وَ الصِدیقین) به تمام انبیا، به کدام پیغمبر خیلی کیف می کنی. جای آقای عابدینی مدتی است خالی است و ما محروم شدیم. با حضرت موسی، با حضرت هارون، با حضرت ابراهیم. با صدیقین، صدیقه طاهره، صدیقه اکبر امیرالمومنین، امام رضا (ع)، امام زمان (عج). اگر به یک نفر غذا بدهیم همه این ها را سر سفره مان آوردیم. وای به حال ما اگر در این شرایط نمی توانیم اطعام عمومی هم بکنیم، می توانیم با بسته بندی و امثال این ها فامیل درجه یک را اطعام کنیم. و خداوند ان شاءالله ما را جزو کسانی قرار دهد که حضرت زهرا (س) نشسته باشد.
شریعتی: ان شاءالله. خیلی خوب. خیلی از شما ممنونم. ان شاءالله غدیر متفاوتی را امسال تجربه کنیم. علی رغم تمام محدودیتهایی که در برگزاری جشن ها است و اطعام، ان شاءالله این بسته های گوشت قربانی با همت و مشارکت شما از 20هزار، 30هزار بسته، تا دیروز شنیدم به بالای 70 هزارتا رسیده است.
حجت الاسلام کاشانی: ان شاءالله بیش از 100 هزار می رسد.
شریعتی:ان شاءالله. ما قرار گذاشتیم 110 هزار تا. حالا ببینیم همت مخاطبانمان چقدر است. به عشق امیرالمومنین در این شرایطی که همه با سختی هایش دست و پنجه نرم می کنیم، ان شاءالله کمک کنیم که این اتفاق مبارک به همت اهالی خوب سمت خدا رقم بخورد. خیلی متشکرم از شما. خدا ان شاءالله حفظتان کند و بسیار سپاسگزارم از همراهی شما. مشرف شویم به ساحت نورانی قرآن کریم، ثواب تلاوت آیات امروز را هدیه کنیم به همه ی آن هایی که در طول تاریخ به عشق امیرالمومنین تلاش کردند که فرهنگ غدیر، روایات نابش، آموزه های ولایت امیرالمومنین به دستان ما برسد. هر کسی که خون دلها خورده است و تلاشها کرده است و زحمتها کشیده است ان شاءالله از ثواب تلاوت این آِیات حظ و بهره ببرد. باز می گردیم با احترام همراه شما و در کنار شما هستیم.
صفحه 242 قرآن کریم
شریعتی: سلام و درود خدا بر شما عزیزان جان. ایام بر همه تان مبارک مهنا باشد ان شاءالله. خیلی خوشحالیم که همراه شما هستیم. متاسفانه خیلی فرصت نداریم. باید خداحافظی کنیم. حسن ختام فرمایشات حاج آقای کاشانی را بشنویم.
حجت الاسلام کاشانی: (بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم). از بین همه حرفها یک جمله عرض می کنم که در آستانه ی عید غدیر آمد محضر امام صادق (ع) گفت آقا چه روزی از قربان بزرگتر است. حضرت فرمود: (غدیر). گفت آن روز عبادت چه کنم؟ حالا الان کاشانی گفت امام رضا (ع) فرمود اطعام. این ها یک سری کارهای عملی است، ثواب هم دارد. ولی عبادت آن روز چه کنم؟ حضرت صادق (ع) فرمود اگر توانستی روزه بگیر و (وَ تُکثِرُ الصَلاةَ عَلَي مُحَمَّدِ وَ آلِه وَ تَبَرَ مَمَّن أَعدائَهُم) یعنی روزعید غدیر این گونه صلوات بفرست (اللهُمَّ صَلِ عَلَی مُحَمَدٍ وَ آلِ مُحَمَد وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَلَعَن أَعدائَهُم اَجمَعین) لعن دشمنان در روز غدیر جزو عبادات خاص است. ان شاءالله فراموش نشود.
شریعتی:ان شاءالله. دعا کنید آمین بگوییم.
حجت الاسلام کاشانی: خدایا به برکت امیرالمومنین، به برکت آن شادی روز غدیر که در دل زهرای اطهر نور افشانی کرد، دل شیعیان امیرالمومنین، دل مسلمین در همه ی عالم، دل مستضعفین در عالم را، با ظهور حجتت ولی عصر(عج) شاد بگردان.
شریعتی: الهی آمین. یاامیرالمومنین
ما در این دشت به امید تو انگور شدیم
ساقیا دست نگهدار و بمان تا برسم