اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1400-05-02-حجت الاسلام قرائتی-حقوق عامه (حق الناس)

شریعتی: «بِسمِ اللهِ الَّرحمنِ الرَّحیم» به ذره گر نظر لطف بوتراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند «الحَمدُ للهِ الَّذیِ جَعَلَنا مِنَ المُتَمَسِّکینَ بِوِلاَیَةِ أَمیرِالمُؤمِنِینَ عَلی اِبنِ عَلی طالِب وَ الأَئِمَّةِ عَلَیهِمُ السَّلامُ» سلام می‌کنم خدمت عزیزانمان، خانم‌ها و آقایان. خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز. مقداری به دلیل پخش مسابقات المپیک دیرتر خدمتتان رسیدیم ولی خیلی خوشحالیم که این توفیق به دست آمد که امروز هم همراه شما باشیم و در کنار شما. جواد آقای فروغی هم مدال طلای المپیک را گرفتند. ان‌شاءالله مبارکشان و مبارکمان باشد. با احترام و با افتخار خدمت حاج آقای قرائتی عزیزمان هستیم. سَلام عَلیکُم و رَحمَةُ الله. خیلی خیلی خوش آمدید. حجت الاسلام قرائتی: «سَلامٌ عَلیکُم وَ رَحمَةُ الله وَ بَرَکاتُة»

شریعتی: خوشحالیم خدمتتان هستیم. مثل همیشه مباحث خوب، شیوا، دلنشین. امروز حاج آقا می‌خواهند راجع به حقوق صحبت کنند. حقوق مردم در آِیینه آیات و روایات و با بیان شیوای ایشان ان‌شاءالله امروز خواهیم شنید. ببینیم که ما چه حقوقی داریم، حاکمیت چه حقوقی دارد و ان‌شاءالله بحث خوبی خواهد شد.
حجت الاسلام قرائتی: «أعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم. بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیم. الحَمدُللهِ رَبِ الّعالَمین وَ بِعَدَدِ ما أَحاطَ بِه عِلمُک» «اللهُمَ صَلِ عَلی مُحُمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» «الهي أَنطِقني بِالهُدي وَ أًلهِمني أَلتَقوي». در دو جلسه درباره این صحبت کردیم که اگر کسی کاری به گردنش است و مسئولیتش را قبول کرده، اگر آن کار را رها کند و کم کاری کند این حق الناس است، حقوق عامه است، فرار از مسئولیت و جرم است. خوب بحث ادامه دارد. حالا نمونه‌هایش را امروز می‌گویم. یکی از حقوق عامه این است که مردم، همه باید قانون مدار باشند. دور نزدیم، رِند بازی درنیاوریم. جمهوری اسلامی که درست شد، اولین دفعه امام خمینی در قم، ظاهراً خیابان چهارمردان بود که آمد رای بدهد. رفت رای خود را انداخت. فیلمبردارها نتوانستند از افتادن رای فیلم بگیرند. به امام گفتند آقا شما یک بار دیگر یک رای بیندازید که ما از آن صحنه فیلم بگیریم. فرمود من یک رای بیشتر ندارم.
شریعتی: یک بار باید می‌انداختم که انداختم.
حجت الاسلام قرائتی: شما نگرفتید مقصر خودتان هستید. حق مردم است. حق من بیشتر از یکی نیست.
شریعتی: انقدر مقید بودند.
حجت الاسلام قرائتی: دوم، امام 14 سالی که عراق بودند بعضی شب‌ جمعه‌ها کربلا می‌رفتند. امام به بعضی مستحبات چه زیبا می‌رسید. وقتی از پاریس آمدند، چند روز که این جا بودند، گفتند منم چند روز در تهرانم زیارت نرفتم. برویم زیارت حضرت عبدالعظیم. ثواب زیارت کربلا دارد. یا مثلاً فرض کنید که به بعضی از امامزاده‌هایی که حالا ان‌شاءالله راجع به امامزاده‌ها هم یک حرفی خواهیم داشت. باید مواظب افکار عامه و حقوق عامه بود. مسجد آقا ایستادند، یک نفر آمد فرادی نماز بخواند. حالا گاهی اوقات رسم است،  چون مسجد کنار گاراج است، یکی ماشینش می‌رود، یکی هواپیمایش تاخیر دارد، نمی‌تواند منتظر جماعت و دعاها و این‌ها باشد. می‌خواهد نمازش را بخواند سوار شود برود. یک جایی طوری نیست. اما نه در آرامشی نماز است، پیش نماز هم است، نماز هم طولانی نیست که بگویی حالا کسی تنهایی نماز بخواند. اگر توهین به پیش نماز و مردم باشد این حقوق عامه است. یعنی یا من آقا را قبول ندارم، یا این جماعت را قبول ندارم، یا امتی را قبول ندارم.
شریعتی: و تو داری یک حقی را پایمال می‌کنی.
حجت الاسلام قرائتی: این مسئله‌ی مهمی است. قانون مداری یعنی از ترس پلیس نباشد، من قانون را دوست دارم. من یک چیزی را برای خودم اتفاق افتاد چند بار هم گفتم. من اول از تکرار وحشت داشتم. بعد دیدم که خود خدا تکرار کرده است، سوره حمد تکرار است، ذکرها، دعاها.
شریعتی: حاج آقا هر بار یک لطف تازه‌ای دارد.
حجت الاسلام قرائتی: چون یک وقتی آدم می‌خواهد آموزش دهد، یک وقتی می‌خواهد پرورش دهد. آموزش یک بار گفتی یاد گرفت بس است، دفعه دوم غلط است. مثل این که دو کراوات روی هم ببندی. برای چه؟ کراوات یکی است. حالا آن‌هایی که می‌خواهند بزنند. ببینید یک وقتی نمی‌خواهیم آموزش دهیم، می‌خواهیم رشد کند، می‌خواهیم این حرف‌هایی که می‌زنیم در وجودش جا بی‌افتد و نهادینه شود، این را باید تکرار کرد.
شریعتی: تکرار لازمه‌اش است. باید تکرار شود.
حجت الاسلام قرائتی: یک مرتبه می‌گفتیم مرگ بر شاه، شاه نمی‌رفت. باید تکرار کرد. شب، روز، فریاد، آهسته. قانون مداری هم یک حقی است که اگر کسی قانون را زیر پا بگذارد حق عامه را زیر پا گذاشته است. خوبی‌اش این است که حقوق عامه کاری به لهجه هم ندارد که یکی فارس است، عرب است یا عجم است، ترک بلوچ است، هر چه می‌خواهد باشد. کار به منطقه هم ندارد، شرقی است یا غربی. کاری به سن هم ندارد، پیر است یا جوان. کاری به جنسیت هم ندارد، زن است یا مرد.  یعنی حقوق عامه یعنی حق الناس. ما یک کلمه ناس را در قرآن بررسی کنیم می‌بینیم پر از حق الناس است، حق عامه. کلمه ناس. مثلاً می‌گوید ادب حق عمومی است. «قُولوا لِناسَّ حُسنا» با همه‌ی مردم خوب حرف بزن. نباید بگویی این که مسلمان نیست که، این که  با سواد نیست که، این که چگونه است. ادب از حقوق عمومی است. کسی بی‌ادبی کند توبیخ می‌شود. قرآن گفته است: «لایَسخَر» چرا مسخره‌اش کردی؟ تو فکر می‌کنی تو بهتر از آن هستی که مسخره‌اش می‌کنی؟ «عَسَی أن یَکُونُوا خَیراً مِنهُم» شاید او از تو بهتر بود. «وَلَا نِسَاء» خانم‌ها شما چرا او را تحقیر کردید؟ شما فکر می‌کنید بهتر از آن خانم هستید. ممکن است کفش و کلاهت و خانه و ماشینت و زندگی‌ات شیک‌تر باشد ولی خودت ارزشی نداری. خود شما ارزشت به کمالاتت است نه به لباس، ماشین و وسایل‌ات. حقوق عامه فراتر از قومیت و نژاد و سن است. تعلیم و تربیت حق عامه است، یعنی همه مردم حق دارند که باسواد شوند. علم در انحصار کسی نیست که این درس را او نباید بخواند، این واحد را نباید بگذراند، این حوزه نباید این درس را بدهد. کسی بخواهد بفهمد می‌فهمد. شما نگاه کنید همین جمهوری اسلامی نسبت به دانشگاه چه خدمتی کرد. زمان شاه دانشگاه ما 5 قفل در آن بود. یعنی در دانشگاه را 5 قفل زده بودند. این قفل‌ها را جمهوری اسلامی باز کرد.
1) دانشگاه باید در شهرهای بزرگ باشد. که گفته است؟ به چه دلیل؟ آموزش حق عامه است. قفلش را شکست. نه شهرهای کوچک هم دانشکده بزنید.
2)دانشگاه باید وسط شهر باشد. خوب وسط شهر گران است. حاشیه شهر باشد.
3)دانشگاه نباید کمتر از 18 سال در آن باشد. حالا اگر 13 ساله بود بکشیمش؟ خفه‌اش کنیم؟ چه منطقی دارد. هر کس فهمید بیاید سرکلاس.
4) استاد نباید بالا 60 سال باشد. الان نزدیک 80 سالم است نمی‌توانم استاد باشم؟ چه کسی گفته است؟
5)دانشگاه باید شنبه تا چهارشنبه باشد. چه کسی گفته است؟ کسی ممکن است شنبه تا چهارشنبه کار داشته باشد بخواهد پنج شنبه و جمعه درس بخواند.
ببینید چه قفل‌هایی بود و ما خواب بودیم. آزادی به معنای واقعی در دانشگاه. آموزش یک حق عمومی است، هیچ کس حق ندارد کسی را منع کند. بله گاهی وقت‌ها ما می‌گوییم این کتاب را نخوان. بعضی کتاب‌ها خواندش حرام است. کتب ممنوعه، کتب ضالّه، مضله. این هم به خاطر این که ما سوادمان کم است، تشخیص نمی‌دهیم. اگر قدرت تشخیص داری بخوان، همین کتاب‌ها را بخوان. «فَبَشِّر عِبَادِ» اول عبد خدا بعد «یَستَمِعُونَ القَولَ فَیَتَّبِعُونَ أَحسَنَهُ» تو بنده خدا نیستی. تو دنبال این هستی که از این خوشم می‌آید. خوب خوشت می‌آید حقت است یا نه؟ بچه هم ممکن است از یک غذایی خوشش بیاید. مادرش بگوید این برای تو مضر است. این که من بخواهم همه‌ی کتاب‌ها را بخوانم از هر چه خوشم آمد عمل کنم. چقدر سواد داری  که اعتماد داری؟ گاهی وقت‌ها افراد یک عمری درس خواندند ولی باز هم جرات نمی‌کنند بگویند خودم می‌خواهم انتخاب کنم. می‌ترسد اشتباه کند. می‌گویند کسی دیوانه شده بود، یک پرچمی روی دوشش گرفته بود شروع به خواندن کرده بود. کربلا می‌رفت. می‌خواند و می‌رفت. یک دیوانه‌ی دیگر به او رسید گفت کجا می‌روی؟ گفت می‌روم کربلا. فهمید او هم دیوانه شده است. گفت کِی دیوانه شده‌ای؟ گفت امروز صبح. گفت من 30 سال قبل دیوانه شدم هنوز امامزاده شهر نرفتم، تو می‌خواهی بروی کربلا؟ بله ما کتب ضالّه داریم ولی به شرطی که طرف قدرت تشخیص داشته باشد. «یَستَمِعُونَ القَولَ» و لذا او گفتند «فَبَشِّر عِبَادِ». نگفته است «فَبَشِر الناس». مردم حق ندارند. عباد یعنی کسی که بداند حق چه است، خدا را بشناسد. امروز چه  می‌گویند، زیر ساخت‌هایش، اعتقاداتش درست باشد.
شریعتی: مبانی‌اش درست باشد که بتواند تحلیل کند.
حجت الاسلام قرائتی: وقتی درست باشد قدرت تشخیص‌اش بالا است که بتواند تحلیل کند. گاهی وقت‌ها شخصی ممکن است سواد هم داشته باشد، قاطی کند. یک بنده خدایی داشت سخنرانی می‌کرد، می‌گفت چرا اسم دخترانتان را مهین می‌گذارید؟ مهین در قرآن یعنی پَست. دختر شما چرا اسمش را پَست می‌گذارید. ایشان هم گفت مهینی که من گذاشتم معنی‌اش از ماه است. یعنی ماه. یعنی خوشگل. آن مهینی که تو می‌گویی پست است اهانت است. فرق است که مهین از هون باشد، از اهانت باشد.
شریعتی: از ماه باشد یا از ... .
حجت الاسلام قرائتی: آن مهین فارسی خوب است، عربی است که شما می‌فرمایید. یعنی مهین عربی را بر سر مهین فارسی می‌زند. گاهی دو شاخه برق را در تلفن می‌زنیم. یک کسی می‌خواست بگوید انسان مهم است می‌گفت: «وَالسَماءَ خَلَقنا بِأید» خدا در قرآن می‌گوید آسمان‌ها را با دست آفریدیم، با قدرت. یک وقتی انسان می‌گوید: «خَلَقتُ بِیَدِی»، به دست. گفت: «أیَدِی». آن فرق می‌کند. «یَدَ» یک معنی دارد، «أیَدِ» یک معنی دارد.  این گروه فرقانی که مطهری را شهید کردند رهبرشان را من دیده بودم. می‌گفت که مالکیت خصوصی یعنی چه؟ قرآن نگفته است «مالِکَ». همواره می‌گوید: «أموالُکُم». یعنی برای همه. تو حق نداری بگویی این جا برای من است. خوب قرآن می‌گوید: «نِسائُکُم» خانم شما برای همه است. حاضری قبول کنی؟ شما یک «أموالُکُم» می‌گیرید، دین درست می‌کنید. مگر هر که «کُم» گفت یعنی همه؟
شریعتی: این کج فهمی‌ها خیلی به ما و جامعه آسیب می‌زند.
حجت الاسلام قرائتی: حقوق عامه، تعلیم و تربیت حق عامه است. هیچ کسی نمی‌تواند از علوم مفید کسی را بازبدارد. امیرالمومنین می‌فرماید: «وَ تَعلیمُکُم لاتَجعَلُون» وظیفه منِ امیرالمومنین این است که به شما چیز یاد بدهم تا جاهل نباشید. حقوق عامه است. «لَقَد مَنَّ اللهُ عَلَی المُؤمنینَ اِذ بَعَثَ فیهِم رَسولاً مِن اَنفُسِهِم یَتلُو عَلَیهِم آیَاتِهِ وَ یُزَکیهِم وَ یُعَلِمُهُم الکِتابَ وَ الحِکمَة». قرآن می‌گوید منت گذاشتیم پیغمبر برایشان فرستاد تا به شما درس یاد بدهد وهم شما را از آلودگی‌های اخلاقی پاک کند. حق تعیین رای از حقوق عامه است. همه حق رای دارند. به کسی نمی‌تواند بگوید به چه کسی رای بدهید، به چه کسی رای ندهید. انتخاب، حق تعیین سرنوشت حق است. «لِیَقُومَ النّاسَ بِالقِسط» آیه قرآن است. یعنی همه مردم باید خودشان عدالت را بشناسند و عدالت پرور باشند. امنیت از حقوق عامه است. اصلاً معنی مسلمان این است که در امنیت باشد. «المُسلِمُ مَن سَلَّمَ المُسلِمُونَ مَن لِسانَه وَ یَدهَ» مسلمان یعنی کسی که مردم از دست و زبانش راحت باشند. نگویند این شخص با دستش ضربه‌ای به ما می‌زند یا با زبانش نیش می‌زند. مردم باید آرامش داشته باشند. چرا می‌گویند غیبت حرام است؟ برای این که من خیالم راحت نیست. یک جمعیتی آن سمت پرده، آن سمت دیوار دارم حرف می‌زنم مسلمان غیبت نمی‌کند. یعنی می‌گویند آدم‌ها چه گفتند؟ آن جا  چه بود؟  دیگری چه گفت؟ این سومی که شنید چه گفت؟ یعنی استرس به وجود می‌آورد. غیبت حرام است. احدی حق ندارد. «بَعضُکُم». یعنی نگوید من کارفرما هستم حق دارم غیبت کنم. نه خیر، کارفرما حق ندارد. من پدرش هستم، مادرش هستم، من ... .
شریعتی: هر که می‌خواهی باش.
حجت الاسلام قرائتی: «بَعضُکُم» یعنی همه. مثلاً می‌گوید: «بَعضُکُم مِن بَعض». من از شما، شما از من. تو و من نداریم. شما لیسانس هستید، فوق لیسانس هستید یا دکتری. «بَعضُکُم مِن بَعض» یعنی بنی آدم اعضای یکدیگرند. «بَعضُکُم مِن بَعض» آیه قرآن است. «لَا یَعتَب بَعضُکُم بَعض». و الا می‌توانست بگوید: «یا یَقتَب». مثلاً والد از پدرش، فرزند از پدرش. «بَعضُکُم مِن بَعض» یعنی در آن باز است، مثل آشپزخانه و اُپِن.
شریعتی: همه داخل می‌آیند.
حجت الاسلام قرائتی: امنیت. «المُرجِفُونَ فِی ألمَدینَه». مرجِفون در قرآن است، سوره احزاب است. «یَومَ تَرجُفُ الراجِفَه/ تَتبَعُها الرَّادِفَةُ». مرجفون یعنی کسی که یک خبری در جامعه پخش کند که لرزه بیاندازد.
شریعتی: جامعه را به هم می‌ریزد.
حجت الاسلام قرائتی: یا فضای مجازی است، یا برای شوخی و شیرین کاری است. خبرهای دلهره آور پخش می‌کند. خبرهای یأس آور پخش می‌کند. ناوگان آمریکا تا کجا آمده است، فردا قرار است فلان اتفاق بیافتد. حتی اخبار، افشاگری‌های مضر. هر چیزی که در جامعه زلزله بیاندازد. خداوند در قرآن می‌فرماید که 5 برخورد با این‌ها بکنید. یکی «لَنُغریَنَکَ بِهِم» پیغمبر تو باید علیه این‌ها کودتا کنی، بشوری. تو را بر آن‌ها می‌شورانیم. قلع و قمع‌شان می‌کنیم. این‌هایی که در جامعه دلهره بیاندازند. دیگر چه؟ از مدینه هم بیرون بروند. تبعیدشان کن. «لایُجاوِرُونَکَ». مجاور تو در مدینه نباید باشند. بروند جای دیگر زندگی کنند. ملعونین، این‌ها مورد قهر خدا هستند. «أُخِذوا» هر جا این‌ها را دیدی بگیرشان. «قُتِلُوا» اعدام انقلابی، «تَقتیلا» سخت. 5 تا کار است. «لَنُغریَنَکَ بِهِم» آیه قرآن است، تو باید آن‌ها را قلع و قمع کنی. «لایُجاوِرُونَکَ» باید آن‌ها را تبعید کنی، ملعونین هر کجا که هستند. «أُخِذوا» دستگیر شوند. «قُتِلُوا» کشته شوند به نحو سخت و شدید. این‌ها برای کیست؟ برای «المُرجِفُونَ فِی ألمَدینَه». مردم حق دارند در آرامش باشند.
شریعتی: یعنی آرامش جامعه را به هم می‌ریزید.
حجت الاسلام قرائتی: آرامش جامعه را به هم می‌ریزید. مردم حق امنیت و آرامش دارند. از حقوق عامه. قرآن یک آیه دارد باز عجب آیه‌ای است. عربی‌هایی که می‌خوانم خیلی از فارس‌ها می‌فهمند. می‌گوید: «إنَّمَا جَزاءُ الَّذینَ یُحارِبُونَ اللهَ وَ رَسولَه وَ یَسعَونَ فِي الاَرضِ فَسادًا » پاداش کسانی که با خدا می‌جنگند، در زمین عامل فساد  هستند، جزا این‌ها چیست؟ کیفر و جزای کسانی که با خدا و رسول جنگ دارند، «یُقَتَلُوا» باید این‌ها اعدام شوند،  «أو یُصَلَّبوا» باید به دار آویخته شوند، «أو تُقَطَعَ أیدیهِم وَ أرجُلُهُم مِن خِلَافٍ» دست راست با پای چپ، دست چپ با پای راست. چرا؟ «إنَّمَا جَزاءُ الَّذینَ یُحارِبُونَ اللهَ وَ رَسولَه وَ یَسعَونَ فِي الاَرضِ فَسادًا».
شریعتی: به خاطر این که آرامشی که حق مردم است این‌ها سلب می‌کنند.
حجت الاسلام قرائتی: از بین می‌برند. مردم خوابیدند. یک مرتبه یک کسی می‌آید حتی به اسم مذهب، نمی‌شود آرامش مردم را سلب کرد. شما غیر از اذان هیچ مجوزی نداری جای دیگر داد بزنی. او واعظ است، سخنرانی می‌کند. نوش جانش، سخنرانی کند، در مسجد در حسینیه. بلندگویش را جای دیگر گذاشته است. یا این که ما آزاد هستیم می‌خواهیم در خانه‌مان بزنیم، بکوبیم. خوب بزنید و بکوبید، من کاری به حرام و حلالی‌اش هم ندارم.
شریعتی: این حق همسایه است.
حجت الاسلام قرائتی: حق همسایه است که بعد از ظهر، تابستان بخوابد. شما 4 تا جوان، نه عزاداری، نه عروسی. بنایی می‌خواهد انجام دهد. بنای ممکن است بگوید اضطرار است. چه کنم؟ نسازم؟ چاره چیست؟ بچه‌هایم بزرگ شدند می‌خواهم یک اتاق بسازم. حالا اخیراً بنر می‌زنند که عذرخواهی می‌کنند. حتی المقدور کم کنید.
شریعتی: یا ساعتش را ملاحظه کنید.
حجت الاسلام قرائتی: مسئله مهمی است. حتی حدیث داریم در چهار زانو حق نداری بنشینی. دو زانو بنشین. چهار زانو جا را تنگ می‌کند. نشستن تجاوز به حریم دیگران می‌کنی.
شریعتی: لطافت‌هایی است که اگر رعایت می‌کردیم اوضاعمان خیلی بهتر بود.
حجت الاسلام قرائتی: شما حق دارید مثلاً دود بکند. ما می‌خواهیم چای صحرایی بخوریم. شاخه درخت را می‌شکنیم، با کتری می‌خواهیم چای ذغالی بخوریم. حالا چای ذغالی به چه قیمتی؟ یک وقت یکی از شهردارها به یکی از مقامات بالا گفت شهرداری ما خودکفا است. یعنی آنقدر از مردم مالیات و جریمه می‌گیریم که شهرداری را اداره می‌کنیم. آن آقا فرمود که شهرداری خودکفا شده است به چه قیمتی؟ با چه قیمتی هم باید حساب کرد.
شریعتی: چه دادی، چه گرفتی؟
حجت الاسلام قرائتی: گاهی وقت‌ها آدم بد می‌فهمد. یک خاطره برای خودم پیش آمد. این را قبلاً هم گفتم. ما خانه‌ی پدر سه شهید رفتیم تسلیتی بگوییم، تفقدی کنیم، احوال پرسی کنیم. چند دقیقه‌ای که نشستیم گفتیم این جا شیر است که وضو  بگیریم؟ گفت شیر چند پله پایین است. گفتیم می‌رویم پایین. بنده خدا حدود 70-80 سالش هم بود. از پله‌ها آمد پایین به من حوله داد، گفت حاج آقا دستتان را با حوله خشک کنید. گفتم حدیث داریم که اگر کسی با آب سرد وضو بگیرد و خشک نکند ثوابش 30 برابر است. و این هم به شاید به خاطر این باشد که هر چه آب سرد روی پوست بدن باشد، نشاط‌اش بیشتر است. نگو الان زمستان است. در زمستان هم که آب سرد است وضو بگیری ثوابش 30 برابر است. و لذا من حوله نمی‌گیرم می‌خواهم ثوابم 30 برابر باشد. پدر شهید یک نگاه به من کرد، گفت حدیث ندارم که اگر یک پیرمرد، پدر 3 شهید، با درد پا حوله برداشت آورد زیر پله او را خیط نکنید؟ من گفتم حق با شماست. گاهی وقت‌ها آدم یک کارهایی می‌کند به نظر خودش هم مذهبی است، ولی کارش درست نیست. حقوق عامه، امانت داری. امر به معروف و نهی از منکر؛ خداوند گفته است: «المُومِنُونَ وَ المُؤمِنات» زن و مرد باایمان بر شما ولایت دارند. شما هم بر من ولایت دارید. ولایت داریم یعنی چه؟ اولیاء ولایت دارید، این ولایت را خدا قرار داده است. تو به او می‌گویی فضول؟ حق نداری به او بگویی. او که تو را خلق کرده، بغل دستی‌ات بر تو ولایت دارد. خلاف کرد تو بگو نکن، نهی از منکر. کار خوب کرد تشویقش کن که انجام دهد.  تشویق به خوبی‌ها، دعوت به خوبی‌ها، نهی از بدی‌ها. چیزی است که خدا گفته است. حقی که خدا گفته است، تو به او می‌گویی فضول؟ خودِ این فضول گفتن یک منکری است که آدم به حق الهی بگوید فضولی. مردم حق دارند. امام حسین (ع) رفت کربلا گفت: «إنّی اُریدَ اَن آمِرٌ بِالمَعروف» من برای معروف کربلا می‌روم. حفظ آبرو. جالب  این است که همه گناهان خودِ گناه است ولی آبرو، چون آبرو از حقوق عمومی است. اگر کسی آبروی کسی را ریخت، لازم نیست آبرویش را بریزد، اگر دوست داشته باشی آبرویش را بریزی باز هم گناه کرده‌ای. اگر کسی دوست دارد شراب بخورد ولی نخورده، گناه نکرده است. دوست دارد فحش بدهد، فحش نداده است. دوست دارد دزدی کند، دزدی نکرده است. هر گناهی را دوست داشتنش گناه نیست، جز آبروریزی. در قرآن می‌گوید دوست داشته باشید آبروی کسی ریخته شود، عذاب علیم و دردناک دارید. «یُحِبُونَ أَن تَشیعَ الفَاحِشَهُ فِي الذینَ آمَنوا لَهُم عَذَابُ ألیم». دوست داری که عیبش را بگویی. عکس برداری می‌کنیم از صحنه‌های حساس می‌گوییم این عکسش است. صوتش را تقلید می‌کنیم می‌گوییم این صوتش است. غلط انجام داد یا صحیح انجام داد کاری نداریم. تو در قلبت خوشت نمی‌آید که آبرویش را بریزی؟ می‌گویی چرا خوشم می‌آید. خوشت آمد آبرو از کسی ببری، خوش آمدنش هم گناه است.
شریعتی: یعنی لذت ببری از این که آبروی کسی ریخته شود.
حجت الاسلام قرائتی: «یُحِبُونَ» دوست داشته باشی. اگر کسی را مسخره کنند شما لبخند بزنید، کسی را مَچَل می‌کنند، هجوش می‌کنند، دست می‌اندازند، به یک نحوی تحقیرش می‌کنند و شما هم می‌خندید؛ همین که خندیدی عذاب دردناک دارید یعنی گناه کبیره است. یک بار دیگر تاکید می‌کنم تمام گناهان خودِ گناه است، آبروی مومن، محبت به آبرو ریختن هم گناه است ولو انجام ندهید. یعنی در دلت خوشت بیاید، خوش آمدنش هم گناه است. شراب دو گناه دارد، نداریم. فقط می‌گوید اگر شراب خوردی گناه کردی. نه هم شراب بخوری و هم دوست داشته باشی شراب بخوری، دیگر گناه نیست. ولی در آبرو، دوست داشته باشی آبروی کسی بریزد گناه است. این هم از حقوق عامه است. و لذا قرآن می‌فرماید که: «کَرَمنا بِني آدَم» بشر کرامت دارد. «وَیلُ لِکُلِّ هُمَزَةِ لُمَزَة» با کسی که با نیش و نوش افراد را مچل می‌کند، مسخره می‌کند. گاهی وقت‌ها هم بعضی از کارها چه بازتابی دارد. یک بنده خدایی، می‌گفت من تا آخر عمر مسجد نمی‌روم. گفتم چرا؟ گفت پدر من امام مسجد بود. یک کلاه نمدی سرش بود. کلاه نمدی مثل شاپورهای اروپایی‌ها است. یک کسی یک نخ برداشت تقریباً نیم متر، کمتر یا بیشتر، سر نخ را با آب دهانش نخ کرد. این نخ را پرت کرد چسبید به نمد. با آب دهان چسب داد. دم نخ آویزان بود مردم خندیدند. پدر من آمد نماز بخواند یک کسی سر نخ را آب دهانی کرد انداخت این قسمتی که تر بود چسبید به نمد، مردم می‌خندیدند. من چون همچین برخوردی با پدرم شد تا آخر عمرم مسجد نمی‌آیم. این‌ها را ساده نگیرید. کسی را تحقیر نکنید. باز مثلاً ما داریم که کرامت افراد از بین می‌رود. امیرالمومنین فرمود همه مردم کریم هستند. یا مسلمان است که برادر دینی‌ات هم هست. برادرت نیست، مسلمان که است. «إمّا أخٌ لَکَ في الدِّینِ، أو نَظیرٌ لَکَ في الخَلقِ» یا ایمان دارد یا یک انسان است. یعنی هر دو کرامت دارد. نمی‌شود به کسی که مسلمان نیست، حالا من او را تحقیر کنم، بترسانمش. امیرالمومنین دید در جنگ کسی به لشکر معاویه فحش می‌دهد. گفت من ناراحتم چرا فحش می‌دهی؟ ما منطق داریم، حرف می‌زنیم. فحش برای آدم عاجز است. کسی که منطق ندارد فحش می‌دهد. «أنی أَکرَهُ لَکُم تَکونُوا سَبابین» چرا بد می‌گویید. مهم است. «قولُوا لِلنّاسِ حُسناً» قرآن می‌گوید همه مردم حق دارند که مورد احترام و ادب قرار بگیرند.  گناه بی‌ادبی، گناه بدی است. ادب ندارد، حرف که می‌زند بی‌ادبی حرف می‌زند.
شریعتی: بد دهان هستند.
حجت الاسلام قرائتی: لباسش هم بی‌ادبانه است. مثلاً یک لباس‌هایی می‌پوشد که نباید بپوشد. یک جوری لباس می‌پوشد که این لباس بی‌ادبانه است. یا مثلاً یک حجابی دارد، می‌گوید آزادی است. بنده خدا نمی‌داند آزادی یعنی چه. شما روی کره زمین، این همه کشور است، کدام کشور اجازه می‌دهد کسی با مایو یا لباس شنا، سر کلاس فیزیک بنشیند؟ الان در ژاپن مسابقه است. در یکی از این مسابقه‌ها لباس نامناسب بپوشند، اجازه نمی‌دهند. ادب و حیا مهم است. ما بعضی از ورزش‌هایمان چون اقتباس از غرب است، بعضی چیزها را مراعات نمی‌کنیم. مثلاً جوانی هیکل خوبی دارد می‌خواهد وزنه بلند کند، یا می‌خواهد کشتی بگیرد. حالا لباس کشتی هم نمی‌تواند بلند باشد که دست و پا گیر باشد. ببینید آنقدرهم نباید تنگ و کوتاه باشد که انگار لخت است. بالاخره افراد مختلفی پای تلویزیون نشسته‌اند. شما که 200 کیلو بلند می‌کند بشود 210 گرم. 10 گرم هم این لباست را اضافه کن. چرا خودمان را باختیم؟ ما یک خودباختگی‌هایی داریم. من امروز در ماشین عبایم را جا گذاشتم. فکر کردم عبایم در ماشین است. آمدم صدا و سیما می‌بینم عبا ندارم. چقدر معطل شدیم که عبا بیاورند. حالا یک بار بی عبا سخنرانی کنیم. «بِسم الله الرَحمن الرَحیم» بدون عبا. چه می‌شود؟ مگر می‌شود عروسی بدون تالار؟ بله می‌شود. مگر آخوند بی عبا می‌شود؟ بله می‌شود. مگر حضرت امیر (ع) همیشه عبا داشت؟ عبا لباس مقدسی است به خصوص وقت نماز. ولی حالا این گونه هم نباشد که در یک برنامه یک عده به دست و پا بیفتند که چه شده است.
شریعتی: چون یک سری موضوعات هم یک شئوناتی دارد دیگر.
حجت الاسلام قرائتی: ببینید این دو حرف است. قوانین اگر منطقی بود، روی چشم. یک باری داشت، روی چشم. اما نه، منطقی نیست.
شریعتی: می‌فهمم. خیلی چیزها است که دست و پای ما را بسته است.
حجت الاسلام قرائتی: الان ازدواج طنابی برای خفه کردن جوان‌ها شده است. الان دیگر ازدواجی نیست، طناب است. تا طرف می‌خواهد داماد شود می‌گویند این را دارد، آن را ندارد. جوری دامادی، مهریه، جهاز، خانه، ماشین، شغل به گونه‌ای سخت شده است. الان سن ازدواج دختران بالا رفت به خاطر آداب و رسوم. آداب و رسوم دو حرف است. یک آدابی است که عقل و منطق دارد، این روی چشم. یک آدابی است که عقل و منطق ندارد. چطور مثلاً فرض کنید که هندی‌ها به خصوص یک طایفه‌ی خاصی، لباس خاصی می‌پوشند. هر جای دنیا هم بروند با همان لباس می‌روند.
شریعتی: با همان لباس هم آن‌ها را می‌شناسند.
حجت الاسلام قرائتی: پاکستانی‌ها، رئیس جمهورشان هم با یک پیراهن بلند می‌آید. این که ما بگوییم چون ما آن جا می‌رویم باید سبک زندگی‌مان این گونه باشد. سبک زندگی اگر وحی بود و عقل بود و علم بود و تجربه بود روی چشم. ولی نه وحی است نه عقل. من این را دوست دارم او هم یک لباس دیگر دوست دارد. این خودباختگی می‌دهد. یک بار جوانی کنار من آمد، زلف‌هایش خیلی... . گفت حاج آقا ببخشید قیافه من بد است؟ گفتم نه، خودت انتخاب کردی خوب است، اگر تقلید کردی بد است. اگر خودت رفتی و از این قیافه خوشت آمده، انتخاب خودت است، خوب است. اما اگر در جایی در فیلمی دیدی، این خودباختگی و بی هویتی است.
شریعتی: چون فلانی این گونه است من هم این گونه باشم.
حجت الاسلام قرائتی: ما در تقلیدات 4 رقم تقلید داریم. 3 تا  از آن‌ها غلط است. تقلید عالِم از عالِم غلط است. تو خودت می‌فهمی،  می‌دانی بد است، می‌گویی نه مد است. چه کار به مد داری. اصلاً خوب نیست حالا مد هر چه می‌خواهد باشد.
شریعتی: بله، راحت نیستم.
حجت الاسلام قرائتی: مد پرستی یعنی چه؟ یعنی تقلید عالِم از جاهل. سایز کفش خود را می‌دانی، چه کار به دیگران داری. عالِم از عالِم بد است. جاهل از جاهل هم بد است. عالم از جاهل هم بد است. فقط یک تقلید داریم، جاهل از عالم است. این خوب است. وَالسلامِ عَلیکُم و رحمه الله.
شریعتی: و علیکم السلام. خیلی ممنون و متشکرم حاج آقای قرائتی. حالا ان‌شاءالله برمی‌گردیم بعد از تلاوت قرآن خدمت حاج آقای قرائتی و شما خواهیم بود. دوستانم امروز صفحه 241 قرآن کریم را تلاوت خواهند کرد. آیات نورانی سوره مبارکه حضرت یوسف (ع)، آیات 44 تا 52 این صفحه را تلاوت می‌کنیم. راجع به طرح قرآنی  ماه ذی حجه هم که همچنان استمرار دارد این نکته را یاداور بشوم. الحمدلله با همت و لطف و مشارکت و مساعدت شما، اتفاق‌های خوبی رقم خورد. ما در طول هر ماه تقریباً 20000 تا 30000 بسته گوشت قربانی در بین افراد آبرومند توزیع می‌کنیم. قرار گذاشتیم و گفتیم با توجه به این که عید قربان هم است و عید غدیر را هم در پیش داریم و اطعام جمعی شاید ممکن نباشد، این بسته‌های گوشت سر سفره‌ی نیازمندان و افراد آبرومند  در ایام عید غدیر توزیع شود. گفتیم بیایم یک کاری کنیم. یک کار بزرگ انجام دهیم. 110000 هزار بسته گوشت قربانی داشته باشیم. از 20 هزار، 30 هزار، تا امروز رسیده‌ایم به تقریباً 70 هزار و خورده‌ای بسته که امیدواریم تا ایام عید غدیر، تا زمانی که فرصت است، باید قربانی بشود و بسته بندی شود، ان‌شاءالله عزیزان همت کنند یک یاعلی بگویند و اتفاقات مبارکی بی‌افتد که گزارش را هم خدمت عزیزانمان خواهیم داد. آیات نورانی قرآن کریم را به اتفاق بشنویم. با احترام باافتخار برمی‌گردیم. در ادامه برنامه که فکر نمی‌کنم خیلی هم فرصت داشته باشیم همراه شما هستیم و در کنار شما.

صفحه241 قرآن کریم
شریعتی: «اللهُمَ صَلِ عَلی مُحُمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِل فَرَجَهُم» خیلی خوشحالیم که همراه شما هستیم. خیلی فرصت نداریم باید خداحافظی کنیم. حسن ختام و جمع بندی فرمایشات حاج آقای قرائتی را بشنویم و ان‌شاءالله از محضرتان مرخص شویم.
حجت الاسلام قرائتی: «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم». داشتیم حقوق عمومی را می‌گفتیم. بعضی حق نمی‌دانیم. آنی که حق است. ببینید یک دانشجو حق تحصیل دارد یا نه؟
شریعتی: بله.
حجت الاسلام قرائتی: دانشگاه می‌رود، دارد مطالعه می‌کند. حالا یا در کتاب‌ خانه، کامپیوتر، هر جا. یک خانم دیگر هم می‌آید از کنارش رد می‌شود ولی خوب با تبرج، یعنی با زینت تند.
شریعتی: خودنمایی.
حجت الاسلام قرائتی: خودنمایی. این دانشجو کتابش دستش است، تا این را دید چشمش مدتی دنبال او می‌رود. تا این خانم رد شود، دو مرتبه یک خانم دیگر می‌آید. این فرد نمی‌تواند مطالعه کند. آیا فضای سالم برای مطالعه حق دانشجو هست یا نه؟ کار به حلال و حرامی هم نداریم. فرض کنید که از حجاب، اسلام هیچ چیزی ندارد. آرایش دختر و پسر در محیط درس ضربه به تحصیل است.  شما آمار بگیرید از مدارسی که دختر و پسر با هم درس می‌خوانند یا آن‌ها که از هم جدا هستند. ببینید کدام نمره‌شان بالاتر است. طبیعی است. به امیرالمومنین گفتند شما چرا به خانم‌ها سلام نمی‌کنید؟ پیغمبر سلام می‌کند. فرمود سن پیغمبر 30 سال از من بیشتر است. من نگرانم سلام کنم خانم به گونه‌ای جواب بدهد که دل من بلرزد. یعنی یک با کرشمه حرف زدن، خودنمایی کردن با آرایش و غیره دل را می‌لرزاند، ضربه علمی می‌زند. کار به حلال و حرام نداریم. کسی هندوانه دزدید، گفتند این دزدی است. گفت من برای دزدی نمی‌برم، برای  می‌برم. حالا ما کار به حرام و حلال نداریم. فضای آموزش، فضای کسب و کار با جلوه‌گری نمی‌شود. هدف ما نماز است، گفت فاطمه جان پرده گل دارد، گلش حواسم را پرت می‌کند. گل حواس پیغمبر را پرت می‌کند، این خانم‌ها حواس شما را پرت نمی‌کند؟ این‌ها یک حقوقی است که حق است، ضربه هم می‌زند ولی ما این را حق نمی‌دانیم.
شریعتی: ان‌شاءالله مراعات کنیم. خیلی ممنون و متشکرم. حاج آقای قرائتی دعا کنید ان‌شاءالله آمین بگوییم و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام قرائتی: خدایا مملکت ما 3 گروه داخلش هستند. عده‌ای هستند واقعاً دلسوز و خادم هستند. همه‌ی الطاف و امدادهای غیبی را بر آن‌ها نازل بفرما. عده‌ای هستند ناشی هستند، جناح‌های سیاسی و ناشی، خراب می‌کنند ولی حرام زاده نیستند. حلال زاده هستند ولی خراب می‌کنند. به خاطر سلیقه‌های شخصی و باندی. خدایا آن‌ها را هدایت کن. افرادی هستند به هر بهانه‌ای ایجاد فتنه می‌کنند. اگر قابل هستند هدایت کن، اگر قابل نیستند هر طرح و نقشه‌ای علیه اسلام و مسلمین دارند خنثی کن.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم. سپاسگزارم از همراهی شما. برای کاروان ورزشی ایران در المپیک توکیو آرزوی موفقیت می‌کنیم. بهترین‌ها را در این ایامی که منصوب به امیرالمومنین است از خدای متعال برای همه شما مسئلت می‌کنیم.
مانده‌ام احمد پیمبر بود یا عطار عشق
بس که سلمان‌ها، مسلمان کرد با بوی علی

تا فردا و تا سلامی دوباره.