مشاهده بخش اول متن برنامه
بخش دوم :
شریعتی: از عظمت مقام علی ابن ابی طالب.
حجت الاسلام کاشانی: بله. این دو تا. قتل شاه مغول که می ترسند از این که توجه کند به مبانی مکتب اهل بیت. تکفیر و تخریب و تحقیر عجیب و غریب علامه، و تخریب عرض کنم خدمت شما کتاب نهج البلاغه در قرن هفتم و هشتم اوج می گیرد. حالا من نخواستم این ها علل و عوامل را پشت هم می گویم، ساعت را نگاه می کردم. این جا شما برای اولین بارها می بینید که ابن خلکانی پیدا می شود که می گوید این نهج البلاغه و سید رضی و سید مرتضی از خودشان نوشتند. من می گویم آخر آقای ابن خلکان این مسیحیان دیده اند. ابن خلکان جالب است جایی نقل شده است که می گفته است که من به قدری در اشعار یزید بن معاویه کار کردم که اگر صد بیت بگذارید من شعرهای یزید را از داخل آن، اگر نشنیده باشم، می گویم این سبک یزید بن معاویه است. این برای او است. و آن وقت می گوید از این کلمات معلوم نیست که این ها برای علی هست یا نه. آخه، چه بگوییم که. بالاخره هر کسی را باید به اندازه آنچه، امیرالمومنین می فرمایند:« قیمة کُلُّ أمرءٍ ما یحسنه» ارزش هر آدمی به انتخابش است. تو با همان شعر یزیدت سرخوش باش. بعد این مسئله مطرح شد که رضی درست کرده، مرتضی خودش درست کرده است، در حالی که این کلمات صدها سال قبل از رضی و مرتضی بیشترش این ور و آن ور مطرح بوده است. بزرگانی از تشیع مثل این علامه ی غریب بزرگوار، مرحوم آیت الله سید محمد حسین حسینی جلالی که تازگی ها در امریکا از دنیا رفته است. ایشان را صدام شکنجه کرده بود. بعضی از نزدیکانشان می گویند ایشان استخوان های فکّ پایینشان را در شکنجه، فک پایین را بیرون کشیده بودند و ایشان توان غذا خوردن عادی هم نداشته است ولی قریب به 500 نوشته از ایشان باقی مانده است و اخیرا هم به رحمت خدا رفته است. اخوی شان از زحمتکشان عظیم میراث علمی تشیع و تحقیق آثار خطی است. آیت الله حسینی جلالی که در قم الحمدلله حضور دارند. امثال ایشان آمدند چه کردند؟ مسند نهج البلاغه نوشتند. خیلی ها هستند. من این یک نفر را خواستم ذکر کنم به خاطر این که ما گاهی در این وانفسای دنیا توجه نداریم که یک آدمی که در شدیدترین شکنجه ها بوده، نزدیکانشان را کشتند، از دست صدام فرار کرده و رفته در غربت زندگی کرده است، صدها کتاب نوشته برای مکتب حق. یک سه مجلدی در اسناد نهج البلاغه و یک و یک شرح پنج مجلدی بر نهج البلاغه. خیلی ها راجع به اسناد نهج البلاغه بحث کردند، توضیح دادند که یعنی چه که سید رضی و سید مرتضی از خودشان درآورده اند. سید رضی 359 به دنیا آمده است. بعضی از این خطبه ها که کم نیست 100 سال قبل از او در کتابهای دیگران بوده است. حالا یک ذره سواد هم بد نیست. باید به ابن خلکان گفت که شما که در مناظرات ریاست جمهوری نیستید که برای طمع دنیا بخواهید خلاف واقع بگویند بعضی ها. شما عالم هستید، شعر یزید تشخیص می دهید. به امیرالمومنین رسیدی یک مقدار مطالعه می کردی. آخر این دروغت را بقیه می بینند. شما می گویید سید مرتضی درست کرده است، سید مرتضی کی به دنیا آمده است. 150 سال قبل از او بعضی از این خطبه ها بوده است. دیگر این جا که مثلا فرض کنید عرصه ی قدرت نیست.
شریعتی: حالا گفته است یک چیزی همین جوری بگوید.
حجت الاسلام کاشانی: خیلی ها بودند. امتیاز علیخان عرشی که برای شبه قاره است، سید عبدالرضا حسینی خطیب، خیلی ها کار کردند هنوز هم عده ای دارند روی این موضوعات کار می کنند. مرحوم علامه سید محمدحسین حسینی جلالی هم از آن کسانی است که شروع کردند راجع به سند نهج البلاغه بحث کردند. ببینید آقای شریعتی، خیلی کتابهای گزیده ی ادبیات عرب و فارسی هست. برای هیچ کدام کسی نیامده است سند جمع کند. چرا؟ ببینید این شعر وقتی خیلی زیباست، یا آن تابلوی نقاشی خیلی زیباست، زیبایی اش دارد حرف می زند دیگر. مثلا فرض کنید بگویند این تابلوی مینیاتور را آقای فرشچیان نکشیده است، کاشانی کشیده است. اصلا خنده شان می گیرد. می گوید این کاشانی اگر این را کشیده یک جای دیگر هم باید خط خطی کرده باشد دیگر بخورد به این. یعنی مثلا العقد الفرید در میان اهل سنت هست، کتاب البیان و و التبیین هست. هیچ کدام سند نداده اند. میدانی چرا؟ چون وقتی دارد گزیده ی ادبیات می نویسد دارد هنرها را جمع می کند. خود زیبایی ها دارد حرف می زند. هیچ کس راجع به سندش حرف نزده است. چرا به نهج البلاغه رسید راجع به سندش باید حرف بزنند. چون در نهج البلاغه که هر کسی بخواند شیفته ی آن می شود. جذبش می شود، احساس زیبایی ویژه می کند، در آن مضامین مهمی هم هست، دل را روشن می کند، ارتباط توحیدی آدم برقرار می کند. بعد امیرالمومنین آن جا سخنانی دارد که این سخنان را دوست نداشتند بشنوند. ببینید یک وقتی است که خدا نیاورد که ما به جای این که منصف باشیم، بی انصاف باشیم. بی انصاف که باشیم می گوییم ای پیغمبر اگر راست می گویی آیاتی از قرآن بخوان، می خواند، می گفتند ساحر کذاب. نعوذ بالله. چرا ساحر کذاب می گفتند؟ چون کلمات وحیانی که رسول خدا از قرآن بیان می کرد این ها را زیر و رو می کرد. از درون می دیدند که قل قل دارد اتفاق می افتد. می گفتند سحر شدیم. سحر نشده ای. عظمت وحی است. منتهی چون نمی خواهد بپذیرد می گوید سحر شده است. سحر شدیم یعنی چی؟ من اگر سحر بشوم چه می شوم؟ مثلا شما من هیپنوتیزم کنی چه می شوم؟ بگی بلند شو، بلند می شوم. بنشین می نشینم. به راست، به راست. به چپ، چپ. یعنی عملا انگار اختیارم را از دست می دهم. آن ها وقتی آیات قرآن را می شنیدند احساس می کردند که دارند می روند سمت پیغمبر ولی نمی خواستند بروند. می گفت سحر کرد ما را. توجه می کنی، ساحره است.
شریعتی: و چرا نمی پذیرند و چرا زیر بار نمی روند؟
حجت الاسلام کاشانی: چون اگر بخواهد بپذیرد باید دکان و دستگاه خودش را، پول پرستی خودش را، آن مراکر فسادش را، آن جایی که پول مردم را بالا می کشیده جمع کند. نمی خواهد جمع کنید. از طرفی می بیند هر کس می شنود خودش و دیگران دلها تکان می خورد بعد می گوید ساحر است، زیبایی نیست. به نهج البلاغه هم رسیدند شبیه این عمل کردند. گفتند برای علی نیست. رک بن زائد می گوید برای علی نیست، برای محبّ علی است. ببین حبّش چه کرده که همچین معجزه ای درست کرده است. می توانید مثلش بگویید.
شریعتی: این دیگر چی است که این گونه شده.
حجت الاسلام کاشانی: می خواهد بگوید این نیست. کتاب نهج البلاغه را سید رضی سعی کرد مباحث اختلافی در آن نیاورد واقعا ولی همین که نیاورد. امیرالمومنین گاهی به بعضی از اصحاب پیامبر نقد کرده است که طلحه، به زبیر به بعضی از همسران، به معاویه، به عمر و عاص. امیرالمومنین در این افکارش معلوم است که آن ادعایی که همه ی اصحاب عادلاند را قبول ندارد. بلکه اصحاب بسیار خوب داریم مثل قرآنی که فرموده مثلا فرض بفرمایید که «لَقَد رَضیَ اللهُ عَنِ المُومِنین» یا «اولئِکَ هُمُ الصّادِقُون یا هُم الفائِزون» امام یک عده هم هستند که متوسط اند. «خَلَطوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِئًا» کار خوب داشتند گاهی هم اشتباه می کردند، توبه می کردند. بعضی هم منافق بودند.«وَ مِمَّن حَولَکُم مِنَ الاعرَابِ مُنافِقون وَ أهلِ المَدِینَةِ مَرَدِوا عَلَی النِّفاقِ» حضرت هم عنایت قرآن را قبول دارد. لذا بعضی از اصحاب و در همین نهج البلاغه شریف هست ،از یاران و دوستانش، می گوید رفیقی داشتم. که چقدر هم زیباست. خب آن رفیق ولی خدا بود ولی همه ولی خدا نبودند. آن کسانی که دوست داشتند بگویند همه ی اصحاب حتی آن هایی که یک دقیقه پیامبر را دیدند، و بعد قتل کردند، جنایت کردند، ظلم کردند، شراب فروشی کردند. این ها در سطح سلمان اند. حضرت را قبول ندارد. آن کسی که آن عقیده را داشت، آن مسیحی آن عقیده را نداشت. راحت بر این بود که نه کنار می آید. آن کسی که آن عقیده را داشت رسید، دیدند نمی شود بهتر است میز را به هم بزنیم. چون نهج البلاغه برای او نیست. دیگر توجه نمی کردند که این زیبایی اش را می خواهی چه کار. یا مثلا امیرالمومنین گاهی نقد کردند به بعضی از حاکمان بعد از پیغمبر. گرچه که این نقدها اگر صد مورد است، 2-3 موردش در نهج البلاغه آمده است و سری قبل عرض کردیم عوامل ماندگی را خیلی رعایت می کرده است. این ها باعث شد در قرن 7-8 از این وسیله ها استفاده کنند. یعنی وقتی می خواهند حمله کنند، دستآویز حمله چه شد؟ این که گاهی در نهج البلاغه نکاتی راجع به بعضی از افراد از اصحاب پیغمبر هست که امیرالمومنین نظر انتقادی داشته است. این باعث شد شروع کنند به حمله کردن و این حمله کردن ها را انقدر پیش برندند تا اصل کتاب از عظمت بی افتد. گرچه نمی افتد. بعد شروع کردن به ایرادهای بنی اسرائیلی گرفتن. مثلا اگر این ها برای علی ابن ابی طالب است، چرا الفاظش مسجع است، موزون است، وزن دارد. خب این چه اشکالی دارد؟ آیا قرآن کریم گاهی موزون نیست؟
شریعتی: چرا، چرا. کم هم نیست.
حجت الاسلام کاشانی: کم هم نیست. این چه دلیلی است. یکی دیگر گفت چرا این خطبه ها طولانی است. طولانی است پس بافتند. آیا ما سوره ی طولانی نداریم؟ بله در شرایط عادی اگر یک نفر بیاید صد صفحه پشت سر هم از یک نفر نقل کند احتمال دارد اشتباه کرده باشد ولی طولانی بودن صرفا دلیل نبود. ما اشعار داریم چند صد بیت است برای هزار و دویست سال قبل. حتما می گوییم برای شاعرش نیست؟ اتفاقا نوع انسجام آن ابیات معلوم است برای آن شاعر است.
شریعتی: همین یک دستی اش...
حجت الاسلام کاشانی: و نهج البلاغه هم همینطور است. یک دست است. بعضی از بزرگان از ادبا می گویند. می گویند همان گونه که اگر قرآن را مثلا برداریم دو سوره را قاطی کنیم، کاملا مشخص است که این آیات از هم ، فضاهای صور، از جهت بلاغت با هم تفاوت دارند. هنرها متفاوت است اشاره می کنند بعضی از ادبای بزرگ عرب که کلمات علی ابن ابی طالب را ما قاطی کنیم، می شود جدا کرد. انسجام اش مشخص است. فضایش کاملا مشخص است. چطور آقای ابن خلکان از سبک شعر یزید می تواند تشخیص دهد، همان آدم یادش رفته است جای دیگر این حرف را زده، بعد حالا رسیدیم به امیر المومنین بگوییم که نه، طولانی است. قبلا هم، هفته های قبل عرض کردیم، کسانی بودند در مجلس یادداشت می کردند کلمات حضرت را. همین الان هم اگر واقعا یک نفری، شما تلویزیون را روشن کنید ببینید ابیات حیرتانگیز می خواند. یادداشت ممکن است کنید. نمی کنید؟
شریعتی: چرا من این کار را می کنم.
حجت الاسلام کاشانی: بارها شده است. می بینم یک نفر یک جمله ی زیبایی گفت، بیت قشنگی خواند، بلافاصله شروع می کنم نوشتن. بعد شما حالا اگر بدانی قرار است دو روز دیگر این اتفاق بی افتد. یک شاعر اهل فلسفه قرار است بیاید شعرش را رونمایی کند. شهریار قرار است بیاید تلویزیون شعرش را رونمایی کند آدم دست به قلم می شود. امیرالمومنین که هر هفته خطبه ی جمعه می خواند، خب مردم دست به قلم است غیر از این که عرض کردیم، حافظه های آن زمان چون خیلی از عوامل حواس پرتی مثل امروز نبود، بهتر از الان بوده است که این سرجایش کاملا روشن است.
شریعتی: و این نکاتی که شما فرمودید، یکی دلایل عظمت و بزرگی نهج البلاغه است که علی رغم تمام این دشمنی ها تا امروز مانده است.
حجت الاسلام کاشانی: احسنت. حالا یکی دیگر هم عرض کنم که مختصرش هم می کنم. دقیقا نقاط قوت نهج البلاغه را سعی کردند، یعنی این بی انصافی است نقاط ضعف بشود. یکی این است که این ها دروغ است، در آن مطالب غیبی است. مگر علی ابن ابی طالب خدا بوده که بداند. یک چیزهایی حضرت فرموده،70 سال بعد، 80 سال بعد، 100 سال بعد محقق شده است. بدبختی جهان اسلام این است که علی ابن ابی طالب صلوات الله علیه باب وعلم نبی را با یک کسانی مقایسه کردند که اولیات را بلد نبودند. بعد وقتی امیرالمومنین را با من مقایسه کنی، فکر می کنی که کلاسش این سطح است. بعد می گویی خب این که علم لدنی و الهامی و این ها ندارد پس لابد او هم ندارد. همه ی مشکل این است که امیرالمومنین در جایگاهش شناخته نشد. جایگاهش معلوم نشد. وگرنه اگر جایگاه شناخته می شد خیلی ها در طول تاریخ حیرتزده شدند از این که این ها اصابت واقعه می کرده است. یعنی متفتن شدند گفتند این اتفاق افتاد. این همانی است که او گفته بود و در طول تاریخ شگفتزده شدند. منتهی آن کسی که می خواهد این را نقد کند، امیرالمومنین را با محبوب خودش مقایسه می کند چون ما علم غیب به این معنا که امیرالمومنین خارج از سیستم الهی برای خودش یک علمی دارد. ما هیچ کسی را همچین چیزی قائل نیستیم. همه ی عظیمت امیرالمومنین این است که بنده ی محض خداست. هیچ ندارد جز آنچه خدا به او می دهد. یعنی خدا به او همه چیز داده است. علم را خدا به او داده است. علمی که خدا به او داده آیا برای خداوند از آینده سخن گفتن سخت است؟ یک روزی امام باقر(ع) فرمود: بی انصافها خدا اگر بخواهد علم آدم را به یک پشه بدهد نمی تواند؟ می توانید بگویید نمی تواند؟ گفتند نه. محال هم نیست. گفتند نه. خب چرا خدا می خواهد به ما علم بدهد قبول نمی کنید؟ یعنی دور از شان امام، البته در فضای ادبیات عرب اینجور تشبیهات به غیر انسان ها آنجا قبیح است. یعنی به انصافتان مراجعه کنید. برای خدا کاری ندارد. بله، حکیمانه هم هست چرا به من نداده؟ چون من شایستگی اش را نداشتم. و حالا این بحث مفصلی است. اینجا عوض این که بیایند سر خم کنند راجع به آن عظمت نهج البلاغه شروع کردند به نقاط قوت، گفتند این از آینده گفته و محقق شده است. مگر علم داشته است؟ آقا چه استبدادی دارد؟ شما علی را در سطح معاویه دیدید بعد می گویید امکان ندارد. بله آن علی ابن ابی طالبی که در سطح معاویه باشد ما هم می گوییم نمی تواند. دوهزار بلد نیست پیشگویی کند، ولی مشکل این است که علی ابن ابی طالب صلوات الله علیه از آن نظر معاویه نیست و امثال معاویه و بالاتر و پایین تر نیست. و این کتاب عظیم که حالا من خیلی حرف می خواستم بزنم امروز، نکاتی هم داشتم که به مسائل امروز هم مربوط بود. ظاهراً وقتمان رو به اتمام است. خداوند ان شاءالله ما را با کلام حضرت و نهج البلاغه رفیق کند ان شاءالله و بچشیم حرم کلام حضرت را، آن وقت دیگر تبلیغ نیاز ندارد. نمی توانیم از آن دل بکنیم.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و مچکرم. نکته های خوبی را شنیدم. ان شاءالله انسمان با نهج البلاغه روز به روز بیشتر و بیشتر بشود. تلاوت آیات امروز حسن ختام برنامه خواهد بود که ان شاءالله عزیزانمان صفحه ی 200 قرآن کریم را تلاوت خواهند کرد. چشمی به هم زدیم و ماه ذیقعده از راه رسید و آن هم یکشنبه ی ماه ذیقعده با آن نمازهای بی نظیرش. دیشب حاج آقای فرحزاد تماس گرفتند گفتند، مدیون هستی اگر یادآوری نکنی، بگویی که مردم حتما نماز یکشنبه ی ماه ذیقعده را بخوانند. ان شاءالله عزیزانمان هم در کانال قرار خواهد داد. ان شاءالله ما را هم دعا خواهید کرد. قربانی ماه ذیقعده هم داریم. عزیزانی که می خواهند مشارکت کنند باز می توانند به کانال ما، سایت ما که راه ارتباطی ما با شما است، مراجعه کنید. ان شاءالله قربانی ماه ذیقعده به یمن میلاد با سعادت حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) با شکوه هر چه تمامتر برگزار شود. و نکته ی پایانی تذکرات من که خیلی هم زیاد شد این که، مناجات سحرگاهی داریم در شبکه ی 3 که ان شاءالله عزیزانمان همراه بشوند و آن حال و هوای خوش سحرمان استمرار داشته باشد ان شاءالله. یکی دو دقیقه فرصت داریم و جمع بندی کنید و ان شاءالله مشرف شویم به ساحت نورانی قرآن کریم.
حجت الاسلام کاشانی: یکی از آیاتی که ان شاءالله تلاوت می شود، این است که عده ای از دشمنان خوشحال می شوند از این که عده ای رسول خدا را همراهی نکردند، در راه خدا جهاد نکردند، کمک مالی نکردند. این هفته ای که ما در آن هستیم، حالا بحث ما نرسید. می خواستم بیشتر بپردازم. جمعه ی آینده مردم عزیز ما یک فرصتی است برای این که وضع را به نفع محرومان، اندکی بیشتر از الان حداقل در کمترین حالت تغییر بدهند. خدا نکند که ما با هم لج کنیم. ان شاءالله همیشه بینمان انس و الفت باشد. با هم برای درمان فکر کنیم. واقعا اگر کسی بدون لجبازی خیال می کند درمان این همه درد و سختی این است که قهر کند، یا خدایی نکرده لج کند، این کار را بکند ولی واقعیتش من هر چقدر فکر می کنم می بینم راه این اصلاح این است که همه همدلانه بنشینیم و قدم قدم وضع را تغییر بدهیم ان شاءالله. امیدواریم بدون این که بینمان انس و الفت کم بشود، انتخابات جمعه ی آینده طوری رقم بخورد که محرومان، ضعفا، آن کسانی که وضع زندگی شان در سختی است یک نفسی بکشند. و ارتباط مردم با همدیگر، ارتباط حاکمیت و مردم، دولت که واقعا شاید حدود70-80 درصد قدرت در دستش است، بیشتر به وضع مردم ان شاءالله اوضاع تغییر کند و امام زمان (ارواحنا فداه) از ما راضی و خشنود باشند.
شریعتی: ان شاءالله. بله اتفاق مبارکی است، جشن تکلیف سیاسی خیلی از رأی اولی ها هم هست که ان شاءالله بیش از یک میلیون و 300هزارنفر رأی اولی داریم. ان شاءالله آن ها هم بیایند پای صندوق و این تجربه ی دلانگیز باشد ان شاءالله. 2-3 دقیقه دوستان پخش به ما وقت دادند و از آن ها صمیمانه ممنون و مچکریم. حالا اگر نکته ای باقی مانده بفرمایید و ان شاءالله جمع بندی کنیم.
حجت الاسلام کاشانی: ضمن عرایضم عرض کردم محضر عزیزان بیننده که مشکلات زیاد است در کشور. مقصر هم یک نفر، دو نفر نیست. ولی بین خودم و خدا شهادت می دهم که مسئول اجرایی کشور خیلی کار دستش است و این ناامیدی و این احساس قهر برای وقتی است که مردم، اگر هم مسئولین اجرایی دلسوزی داشتند، حالا چون موضوع ریاست جمهوری و اجرایی است بحث من هم اجرایی است. دلسوزی اگر هم داشتند، این دلسوزی منتقل نشده است. بابا اگر دلسوزی اش به بچه منتقل نشود، همسایه هم اگر یک حرفی پشت سر بابا بزند بچه قبول می کند. وقتی پدرش را دوست داشته باشد، دلسوز بداند آن وقت چیزی به این راحتی برایش شبهه نمی شود. اینی که الان رسانه های دشمن، چهار سال قبل یک گونه ی دیگر عمل می کردند، الان یک گونه ی دیگر، این نشان می دهد که رابطه ی بین مسئولین اجرایی که وظیفه ی پدری داشتند، وظیفه ی نوکری داشتند، با مردم در آن یک گسست، شکاف شده است.
شریعتی: و این خلاء را آن ها دارند می بینند.
حجت الاسلام کاشانی: و این خلاء را آن ها دارند می بینند. سوء استفاده می کنند از این طرف هم کسانی که آزرده خاطر هستند در فشار کامل هستند. خدا ان شاءالله کمک کند همه هم چشم دشمن را کور کنند و آن کسانی که از این هفت نفر هر کدام که مسئول می شوند، این چند سال، دولت قبل خود را آیینه ی عبرت کنند. من یادم است سال 96، بعد از پیروزی دوره ی مسئول اجرایی در خیابان بودم عده ای در خیابان ها رقص و پایکوبی می کردند. یک گونه ای شعار بدهند که بعدا خجل نشوند و ان شاءالله اگر خواستند از این مسئولیت بروند مردم گریه کنند. خدا امام را رحمت کند. امیدواریم ان شاءالله که وضع به نحوی رقم بخورد که هم چشم دشمنان اسلام و مسلمین کور شود و هم دل مردم ما شاد شود.
شریعتی: ان شاءالله. خیلی از شما ممنون و مچکرم حاج آقای کاشانی. خیلی ممنون و سپاسگزارم از لطف و همراهی شما.
صفحه ی 200 قرآن کریم