شریعتی: خوشحالیم که در محضر صحیفهی سجادیه هستیم داریم راجع به حقوق فرزندان صحبت میکنیم. امروز دعای بیست و پنجم تمام خواهد شد ولی این حقوق همچنان پابرجاست.
حجت الاسلام فرحزاد: بله، همینطور است. بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم» دعای هفتهی قبل را عرض کردیم که یکی از نکتههای مهم این است که به خدا پناه ببریم از شر شیطان. بچههایمان، دوستانمان، همهی آنهایی که برایشان دعا میکنیم واقعاً از ته دل و صمیم دل یعنی شوخی نیست. شیطان با خیلی از انبیاء دست و پنجه نرم کرده است. راجع به حضرت یحیی (ع) داریم که به حضرت یحیی، حضرت یحیی خیلی پیغمبر خوفی بود. خیلی اهل بکاء و گریه بود. یکبار شیطان را دید گفت تا حالا به من هم توانستهای یک تلنگری بزنی؟ گفت آره. گفت یک شب غذای خیلی خوب و مطبوع و لذیذی بود گفتم بخور. همیشه که گیر نمیآید. خلاصه انقدر وسوسه به تو ایجاد کردم که یک مقدار غذای زیادی خوردی و آن شب سحر خواب ماندی. همین برای من بس است یعنی برای من یک ذره سلطه بر یک پیغمبر بس است. حضرت یحیی هم فرمود که من قسم میخورم که دیگر بعد از این غذای سیر نخورم. شیطان هم گفت من هم قسم میخورم دیگر کسی را موعظه نکنم. شیطان کم نمیآورد. شیطان واقعاً دست و پنجه نرم کرده و تجربه خیلی دارد. 6 هزار سال عبادت داشته است. در هر صورت عبادت قوهی آدم را زیاد میکند. این جمله را من بارها عرض کردهام خیلی جمله بلندی است. مرحوم ملاعلی معصومی همدانی (رضوان الله تعالی علیه) که در حد یک مرجع بوده ولی به امر علما رفتند در همدان ماندند و قبرشان هم در همدان زیارتگاه است، ایشان این جمله را همیشه میفرمودند که ما هر کجا رفتیم سجادهمان را بیندازیم دیدیم شیطان جلوتر از ما انداخته است. یعنی یک نقشه شیطانی، فکر شیطانی، ریا، تظاهر، حقهبازی، کلک، بازیگری، هر چه که مال شیطان است. ما حدیث داریم که هر انسانی که متولد میشود یک شیطان هم کنار او خلق میشود. یک نفس درونی است، یک شیطان بیرونی است. «شیاطین الانس و الجن» برای امتحان و آزمایش که هفته قبل عرض کردیم. لذا میطلبد که ما بینهایت و جدی و از ته دل، خودمان، بچههایمان را لحظه به لحظه به خدا بسپاریم. حضرت باز در ادامه میفرماید که «اللَّهُمَّ فَاقْهَرْ سُلْطَانَهُ عَنَّا بِسُلْطَانِكَ» به قدرت و سلطتنی که تو داری و قدرتی که تو داری سلطهی شیطان را از ما دور کن. «حَتَّى تَحْبِسَهُ عَنَّا» که او را حبس کنی و نگهش داری از اینکه به ما تعددی بکند «بِكَثْرَةِ الدُّعَاءِ لَكَ» یعنی با کثرت استغاثه و دعا در خانهی خدا. یعنی تا وقتی که پناهنده هستی، در پناهگاه خدا هستی شیطان میگوید راه ندارم. از آنجا که بیرون آمدی، به خودت تکیه کردی، به غیر خدا، شیطان میآید. خودش هم گفت: «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِين» مخلصینی که خالصاً مال خدا شدند شیطان میگوید من راه ندارم. ملاعبدالله یک حرف قشنگی دارد میگوید که آنهایی که غرق در خدا میشوند و توجه و انس با خدا، آنقدر نورانی میشوند که شیطان نزدیک آنها بیاید مصروع میشود. یعنی مثل آدمی که غش میکند زمین میخورد. شیاطین جمع میشوند میگویند این چرا زمین خوردهاست؟ غشی است؟ میگویند این انس او را گرفته است. مثل جن زده که میگویند جن او را گرفته است. میگویند نور یک انسان به او خورده، او را دمر کرده و زمین خورده است. غرض این است که میگوید مخلصین را من سلطه ندارم اما از آنجا بیرون بیایی، هر کس که باشی، شیطان به تو ور میرود. لذا حضرت میفرماید: به کثرت دعا خدایا سلطهی شیطان را از ما دور کن «فَنُصْبِحَ مِنْ كَيْدِهِ فِي الْمَعْصُومِينَ بِكَ» که ما صبح بکنیم از کید شیطان در عصمت و پناهگاه باشیم. «اللَّهُمَّ أَعْطِنِي كُلَّ سُؤْلِي» خدایا هر چه که من میخواهم به من مرحمت کن «وَ اقْضِ لِي حَوَائِجِي» خدایا حوائج من را برآورده کن. «وَ لَا تَمْنَعْنِي الْإِجَابَةَ وَ قَدْ ضَمِنْتَهَا لِي» خدایا اجابت دعا را از من دریغ مدار چون ضمانت کردی «استجب لکم». «وَ لَا تَحْجُبْ دُعَائِي عَنْكَ» خدایا ما را طوری قرار بده که دعاهای ما در حجاب و پرده نباشد. یعنی بشنویم. «وَ قَدْ أَمَرْتَنِي» خودت امر کردی که ما دعا بکنیم «وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِكُلِّ مَا يُصْلِحُنِي فِي دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي» به ما منت بگذار هر چیزی که باعث اصلاح دنیا و آخرت ما میشود به ما مرحمت کن. «مَا ذَكَرْتُ مِنْهُ وَ مَا نَسِيتُ» چه آنهایی که ما یادمان هست، چه آنهایی که فراموش کردیم، چه آنهایی که ظاهر کردیم، چه آنهایی که مخفی کردیم. «أَوْ أَظْهَرْتُ أَوْ أَخْفَيْتُ أَوْ أَعْلَنْتُ» دعای جمع و کاملی است. یعنی سرمان، نهانمان، ظاهرمان، باطنمان، یادآوری، فراموشی، هر چه که این مورد نیاز دنیا و آخرت ماست، به م منت بگذار ما را تأمین بکن. مروز چون روز آخر بحث دعای بیست و پنجم و حقوق فرزندان است من چند نکته را میخواهم اشاره کنم. البته مفصل آن پایان بحث آن کتاب را معرفی میکنیم. در رساله حقوق امام سجاد (ع) چند نکته راجع به فرزند است. حضرت میفرمایند: «حَقُّ وَلَدِكَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْك مُضَافٌ إِلَيْك» بچه پاره تن توست، پاره جگر تو است، عضو تو است، جزء تو است، مال خود تو است، تولید خود توست. میفرماید بدان که فرزند تو از تو است، مضاف الیک. به تو وصل است. اضافه به شماست. «فِي عَاجِلِ الدُّنْيَا بِخَيْرِهِ وَ شَرِّه» یعنی در خیر و شرش شک نکن شما سهیم هستی. خوب تربیت کنی، بد تربیت کنی، کمش بگذاری. بیجا، باجا. هر طوری که. «وَ أَنَّكَ مَسْئُولٌ عَمَّا وُلِّيتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَب» تو پیش خدا مسئول هستی از آن ولایتی که خدا داده به این پدر، به مادر. نقش بچه صاف و پاک است. فطرتش صاف و پاک است. بستگی دارد که پدر و مادر، معلم، مربی، رفیق، محیط، این جامعه روی او چه نقشی پیاده کند و یکی از نقشهای مهم دست پدر و مادر است. یعنی ما باید کم نگذاریم. حالا پیغمبرها که کم نمیگذاشتند، حضرت آدم بچهاش اشتباه کرد. هابیل. حضرت یعقوب، برادرها. حضرت نوح. ما نباید کم بچههایمان بگذاریم حالا دیگر عوامل بیرونی، مشکلات دیگری آمد یک انحراف ایجاد کرد گردن ما نیست. ما پیش خدا عذر داریم. ما سعیمان را کردهایم. ما کم نگذاریم. «و انک مسئول» تو مسئول هستی از آن ولایتی که بر بچهات داری از اینکه ادب خوب به بچهات بیاموزی «وَ الدَّلَالَةِ عَلَى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» او را با خدا آشنا بکنی. انس با خدا داشته باشد و به او بر طاعت خدا کمک کنی. روایت داریم بهترین ارثی که انسان میگذارد چیست؟ بهترین ارث این نیست که شما مثلاً یک مالی، ثروتی، خانهای، زندگیای. اینها نه. حتی از مسجد و از محراب و از... یک فرزند صالح و شایسته که خداگونه باشی تربیت بکنی که هر کس ببیند میگوید خدا پدر او را بیامرزد، خدا مادرش را بیامرزد. بهترین ارثی که پدرها میتوانند به بچههایشان به عنوان یک یادگار بگذارند ادب است. ادب به بچههایشان. نه مال. مال با گذشت زمان فانی میشود ولی ادب برای ابدیت میماند. هر چه پدر و مادر باادبتر، برخوردشان، رفتارشان، گفتارشان، کردارشان. عرض کردم یک بزرگی میفرمود که من در عمرم پدرم بدون آقا صدایم نکرده است. آقا محمود. آقا محمود. این خیلی اثر دارد تا اینکه یک حرف نامربوطی بزنی و به بچهات توهین کنی.
شریعتی: خودت به بچه شخصیت میدهی، تکریم بکنی. و هر گلی زدیم به سر خودمان زدیم.
حجت الاسلام فرحزاد: صدر درصد همینطور است. باز روایت جالبی است پیغمبر عظیم الشأن (ع) فرمودند که «ادبوا اولادکم علی حب النبی و حب اهل بیته و تلاوت القرآن». یعنی محور تربیت فرزندانتان بر این سه محور باشد. ما چطور برای معاش، برای لباس، خوراک، پوشاک، تحصیل و امثال اینها سرمایهگذاری جدی برای بچههایمان میکنیم و دغدغه داریم. حتی واقعاً پدر و مادرها خودشان را به آب و آتش میزنند برای اینکه بچهشان در آینده علمی بیاموزد ولی برای پرورشش، برای ادبش، برای تهذیب نفس او، برای آدم شدن او، آن خیلی واجبتر است. این سه محور را روی بچهها خیلی کار کنید. فرزندانتان را با محبت و عشق محمد هر طور که میدانید. پیغمبر ما تجسم محبت است، تجسم رحمت است. یک روایت قشنگی دیدم برای من جالب بود که پیغمبر چقدر ریزهکاریها را مواظب بودند کتاب خیلی خوبی دارند مرحوم علامه طباطبایی به نام شیعه در اسلام. یک سری اعتقادات شیعه را فشرده آوردهاند. کتاب خیلی خوبی است. اخیراً هم تجدید چاپ شده است. کتاب خیلی مختصر و جامعی هست. اگر کسی بخواهد یک برداشتی از شیعه داشته باشد. شیعه در اسلام. آنجا یک بخش آن در رفتارهای پیغمبر ایشان یکی دو صفحه آورده است. میگوید صف بسته بودند. صف نظامی که بروند برای حمله به جبهه. حضرت خیلی مقید به نظم بودند. صفی که بسته بودند یکی از اینها مثلاً 5 سانت، 10 سانت جلوتر بود. این صف را به هم میزند. نگاه میکردی میدیدی این صف نامیزان است. حضرت تشریف آوردند با عصایی که در دستشان داشتند به شکم این آقا کمی فشار آوردند. این گفت یا رسول الله به خدا قسم شکم من درد آمد. حالا پیغمبر که میدانی اصلاً امکان ندارد. معصوم است. حالا این یک تلنگر کوچک زده، این میگوید شکم من درد آمد. حضرت دیگر با او چک چک نکردند. فوری فرمودند بیا شما قصاص کن. این عصا. میگویی من به شما فشار دادم، شما هم بیا فشار بده. گفت چشم. باشد. آمد افتاد پیراهن پیغمبر را بالا زد، لبهایش را گذاشت، بدن پیغمبر را بوسید. گفت من میدانم که در این جنگ شهید میشوم. انقدر دلم میخواسته که این لبهای من، صورت من به بدن شما بخورد. این یک بهانهای بود والّا شما که خیلی آقا هستید. بدن پیغمبر را بوسید رفت در جبهه شهید شد. یعنی میخواهم بگویم اخلاق پیغمبر، رفتار پیغمبر، کردار پیغمبر، با محبت اهل بیت پیغمبر
شریعتی: اصلاً مگر میشود عاشقشان نباشیم؟
حجت الاسلام فرحزاد: به قول شما اصلاً نمیشود. اصلاً میشود زیبایی را دوست نداشت؟ منتها ما چهرهی پیغمبر را آنطوری که باید ترسیم نکردیم. یعنی واقعاً یک پیرزن سر راه پیغمبر میایستاد، سؤال داشت. اصلاً حوصله یعنی چی؟ صبر یعنی چه؟ صبر آنجا زمین میخورد در مقابل پیغمبر. خدای بزرگ میگوید: «انک لعلی خلق عظیم» ما روی این تحلیل واقعا تحلیل نکردیم. «انک» خدایی که خودش بزرگ است، همه عالم در نظر او کوچک است ما به این تبارک الله احسن الخالقین خود میگوید «انک لعلی خلق عظیم» آن وقت میتوانیم بگوییم پیغمبر برای اخلاق نیامده است؟ این حرف واقعاً درست است؟ من خیلی شرمنده میشوم بعضیها یک حرفهایی میزنند که پیغمبر هدفش حکومت بوده است، هدفش اخلاق نبوده است. آیات را چکار میکنی؟ روایات را چکار میکنی؟ فرمایشات بزرگان را چکار میکنی؟ امام (رحمه الله) گفتند انبیاء آمدهاند انسان درست کنند. حکومت هم مقدمه انسانسازی است. ما همه چیز را به یک دید میبینیم. یعنی در یک جایی که میافتیم همش میزنیم به مسیر یک طرفه. از یک نگاه. کدام عالم برجستهای این حرف را زده است؟ یک حرفی بزنیم که با عموم سیره علما، بزرگان ما، آیات ما، روایات ما، صد درصد من به 124 هزار پیغمبر قسم میخورم انبیاء برای انسانسازی آمدهاند، برای اخلاق آمدهاند. انسان بسازند. اگر هم حکومتی، سیاستی، اینها مقدمه است برای انسانسازی. امام هم فرموده بود قرآن کتاب انسانسازی است. «لقد انزلنا کتاب فیه ذکرکم» یعنی چیز بدیهیات را ما گاهی اشتباه میکنیم، این خیلی برای ما سنگین است. بچههایتان را بر محبت پیغمبر و اهل بیت او چون آنها هم به منزلهی پیغمبر هستند. عین پیغمبر هستند. «کلنا محمد». پس محبت پیغمبر، محبت اهل بیت و تلاوت القرآن. این هم صریح عرض بکنم که دیگر بحث فرزندان جمع میشود. عزیزانی که این برنامه را میبینید عبادت را فقط در نماز و ذکر و دعا و تلاوت قرآن نبینید. هر چه که برای فرزندانمان زحمت میکشیم عبادت است. از خانمی که باردار میشود رنج را تحمل میکند، زایمان میکند، به بچه شیر میدهد، تمام اینها عبادت است. برای بچهاش و شوهرش یک چیزی جا به جا میکند همش عبادت است. یعنی تحت عبادت و فرمان خداست. و فرمود که «إِنَّ اللَّهَ لَيَرْحَمُ الْعَبْدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِه» خدا به بندهاش رحم میکند به خاطر شدت محبتی که به فرزندش دارد. چون به فرزندش، به زیرمجموعهاش مهربان است خدا هم به او رحم میکند. و آن طرفش هم خیلی مهم است. مواظب باشیم ظلمی، اذیتی، آزاری، دلشکستگیای برای بچهها. این نکته آخر است دارم عرض میکنم که همسر ما، پدر و مادر ما، زن و بچهی ما به ناحق از ما ناراضی نباشند. یک وقتی میبینی من برای آن کم نگذاشتهام، ادعای بیجا دارند، توقع بیجا دارند. آن نیست. ولی اینکه من خدای ناکرده به اینها ظلم کرده باشم. ببینید این حدیث خیلی تکاندهنده است. خدای متعال غضبش مراتب دارد. ده درجه، پنجاه درجه، نود درجه، صد درجه. درجهاش فرق میکند. پیغمبر خدا فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْضَبُ بِشَيْءٍ كَغَضَبِهِ لِلنِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ» چه وقت خدا شدید غضب میکند. شدید العقاب است. یعنی غضبش فوقالعاده است. آن زمانی که عیال انسان، خانواده انسان، تحت پوشش انسان، همسر، فرزندان انسان مورد ظلم و ستم وارد شوند. من از پدر و مادرها خواهش دارم ما هزاران پیام در طول سال داریم که آقا پدر و مادر ما به ما بداخلاقی میکنند، پدر و مادر ما تبعیض قائل میشوند. ما هر دو مساوی هستیم ولی به یکی خیلی میرسند، به یکی کم میرسند و این باعث اختلاف میشود، باعث حسد میشود، باعث دردسر میشود. خیلی پیام داریم از ارث محروم میکنند. میگوید دخترها نباید ارث ببرند. به این بیشتر بدهند. حالا موارد خاص را ما قبول داریم. یکی معلول است، مشکل روحی جسمی دارد، نیاز به رسیدگی بیشتر دارد. آنها دیگر طبیعی است ولی در صورت مساوی، اینکه ما دلمان میخواهد یا از این خوشمان آمده، از آن خوشمان نیامده، مواظب باشیم باعث دلشکستگی فرزندانمان، قهر فرزندانمان، اذیت و آزار فرزندانمان نشویم. خیلی از پدر و مادرها با بچههایشان قهر هستند. بچههایشان میگویند میرویم آشتی میکنیم راه نمیدهند. تلفن ما را جواب نمیدهند. مواظب باشید. پیغمبر خدا فرمود کسی که عذرخواهی میکند صادقاً او کاذبا. یا راست راستکی میآید عذرخواهی میکند یا الکی به خاطر اینکه کارش فعلاً حل شود. اگر شما عذر او را نپذیری شفاعت من به او نخواهد رسید. «يَا عَلِيُّ مَنْ لَمْ يَقْبَلِ الْعُذْرَ مِنْ مُتَنَصِّلٍ صَادِقاً كَانَ أَوْ كَاذِباً لَمْ يَنَلْ شَفَاعَتِي» پیغمبری که یک اشاره به این بنده خدا کرده جبران میکند ولی میگوید کسی که آمده از تو عذرخواهی میکند، همسر گفت ببخش، پدر و مادر گفتند ببخش، اولا د گفتند ببخش، میگوید من نمیبخشم. من چنان میکنم، چنان میکنم. پیغمبر گفت شفاعت من محروم هستی.
شریعتی: پیغمبر گفت اگر در این گوش من دشنام بدهند، از این گوش عذرخواهی کند من میپذیرم.
حجت الاسلام فرحزاد: عجیب این است. میگوید: «صَادِقاً كَانَ أَوْ كَاذِباً» حتی اگر به دروغ هم عذرخواهی کرد باز هم خودش را شکسته است. باز هم خیلی خوب است. انشاءالله خدا توفیق بدهد ما مفصل این مباحث تربیت فرزند را در کتاب آوردیم انشاءالله مراجعه کنند پیامک بدهند.
شریعتی: در آن استودیوی سابق که بودیم خیلیها میگفتند راجع به فرزندان هم صحبت کنید. همش دارید راجع به حقوق الدین میگوییم. این هم دعای بیست و پنجم صحیفهی سجادیه و حقوق فرزندان که الحمدلله اتفاق مبارکی بود. علیکم انفسکم حاج آقا.
حجت الاسلام فرحزاد: همین کافی است که بشر را نجات بدهد. «علیکم انفسکم» زیرک واقعی کیست از نگاه خدا، از نگاه پیغمبر، از نگاه اهل بیت. آدمی که زیرک است. ما معمولاً میگوییم زیرک کسی است که بتواند مثلاً پولی، مالی، مقامی، پستی، مثلاً خیلی زیرآب بزند کارهای عجیب بکند. نه، زیرک واقعی از دید خدا و پیغمبر و اهل بیت کس دیگری است. امیرالمؤمنین (س) میفرماید: «الْكَيِّسُ مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ وَ أَخْلَصَ أَعْمَالَه» زیرک واقعی، عاقل واقعی، فهیم واقعی کسی است که خودش را پیدا کند، خودش را بشناسد و دنبال خودشناسی هم کارهایش را خالص کند. برای خدا حرکت کند. ببینید ما یک عملی میکنیم که نتیجهاش لحظهای است، ساعتی است، یک روز است، تمام میشود ولی یک عملی برای خدا انجام میدهیم برای ابدیت ثبت میشود میماند. یعنی تا خدا هست پاداش هست. یعنی همینطور میریزد. آدم عاقل یک پاداش لحظهای بگیرد یک پاداش ابدی میخواهد؟ عمل خالص، بیغرض، خدا پاداش آن را میدهد. آیه آن را هم عرض کردیم که شیطان میگوید من مخلصین دستم به آنها نمیرسد. «کیس» کسی است که خودش را بشناسد و اعمالش را برای خدا خالص کند. اگر خاطر بینندگان عزیز باشد دو هفته قبل راجع به معرفه النفس گفتم که در نماز چه ذکری از همه بیشتر سفارش شده و اذان و اقامه و نماز؟ «الله اکبر». یعنی در اذان و اقامه که فراوان، شروع نماز هم 6 تا الله اکبر مستحب است، شروع آن با الله اکبر است، رکوع میروی الله اکبر، بلند میشوی سمع الله، الله اکبر، سجده الله اکبر، قنوت میخواهی بروی الله اکبر، باز تا آخر نماز الله اکبر، الله اکبر. گفتیم این الله اکبر تمرین این است که در فکر و اندیشه و نقشه و برنامه، هر چه هستی خدا برتر و بزرگتر و بالاتر است. آن را پشت سر بینداز بگو خدا بزرگ است. همهی کارهای من را هم خدا انجام میدهد. من حیف است فکر یک چیز جزئی بکنم. دنبال چیزی باشم که همهی چالههای من را پر بکند، همهی مشکلات من را حل کند. و آن خداست. الله اکبر یعنی «عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ وَ صَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِم» یعنی خدا در دل من بزرگ است نه در زبان من. در دل من بزرگ است. غیر از خدا اصلاً کوچک است. ببین خدا چه میگوید. خدا رحمت کند مرحوم آیت الله بهاءالدینی را. واقعاً اینها که بودند. من یکی از حسرتهایی که میخورم، هر کدام از اینها که رفتند جایشان پر نشده است. جای علامه پر شده؟ من سراغ ندارم. مثل ایشان سراغ ندارم. جای آقای بهجت پر شده؟ من سراغ ندارم. جای آیت الله بهاءالدینی پر شده است؟ لنگهاش نیست. اگر هم هست در گوشه کنار واقعاً من مشتاق هستم. روی سر میگذارم. حتی شهر و کشور دیگر باشد بروم. این است که ما باید واقعاً هر چه که هست قدر بدانیم. اگر قدر ندانستیم دیگر هیچ. آقای بهاءالدینی میفرمودند یک الله اکبر برای نجات بشر کافی است. یعنی الله اکبر را درک بکند، بخورد، هضم بکند. الله اکبر یعنی خدا بزرگ است، غیرخدا کوچک است. وقتی خدا بزرگ شد من دیگر گناه نمیکنم. انقدر مشترک نمیشوم. انقدر غیر خدا را به خودم راه نمیدهم. دیگر منی نمیماند. خدا که بزرگ شد همهی بتها شکسته میشود. این مال این است که دیگران را بزرگ کردیم خدا را کوچک کردیم. فرمودند یک الله اکبر برای نجات انسان که اول صفتی که در خطبه متقین امیرالمؤمنین برای متقین میفرماید، میفرماید: «عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ» در نفوسشان، جانشان، خدا بزرگ است، غیرخدا همش کوچک است. و عرض کردیم دوم چیزی که در نماز، بعد از تکبیر، الله اکبر. زیاد میگوییم چیست؟ تسبیح است. یا رکوع و سجده سه مرتبه سبحان الله سبحان الله سبحان الله. یا سبحان ربی العظیم و بحمده، سبحان ربی الاعلی و بحمده. که تسبیح هم عرض کردیم که یعنی اگر تو با خدا ارتباط برقرار کردی به حظ خودت از خدا رسیدی ولی همه خدا نیست. به همش نرسیدی. و خدا از هر عیبی، نقصی، کمبودی، کاستیای، محدودیتی، متناهی بودنی، از همهی اینها خارج و بیرون است. از هر قید و شرطی بیرون است.
شریعتی: حتی از تعریف و تمجید و تمحید ما.
حجت الاسلام فرحزاد: یعنی اگر هم ما میگوییم الله اکبر، اگر میگوییم لا اله الا الله، سبحانه، سبحانه. یعنی خدا برتر است. اصلاً میدانید که در قرآن آیات فراوان داریم. ذکر همهی موجودات تسبیح است. «یسبح له ما فی السموات و ما فی الارض» یعنی همهی ذرات عالم هم تسبیح است حالا تسبیح به این معنای تکوینی که میگویند علم خدا، قدرت خدا، بیعیب و نقصی خدا را نشان میدهند و یا اینکه تسبیح عملی هم معنی هم اینکه واقعاً خدا پاک و منزه از عیب و نقص است. یعنی ممکن است که سبحان الله هم بگویند. یعنی پیغمبری امام را تصرف کند، سبحان الله آن موجود را ما درک کنیم. ممکن است نطق ذکر زبانی هم باشد. فراخور حال خودشان. اشعار مفصلی در این زمینه داریم من دو سه مورد از آن را نوشتم بخوانم. فیض میگوید که گفتی مرا کن ذکره سبحانه سبحانه/ من از کجا و یاد او سبحانه سبحانه/ کی میتوانم ذکر او/ کی میتوانم فکر او/ کی میتوانم شکر او/ سبحانه سبحانه/ امرش نبودی گر مرا/ کی ذک من بودی روا/ من از کجا و من از کجا/ او از کجا سبحانه سبحانه. امام سجاد (س) در مناجات خمس عشر در مناجات ذاکرین همین معنی شعر را فرمودند. فرمودند: «و لو لا»، واجب کردی بر من یادت خودت را، «لَنَزَّهْتُكَ عَنْ ذِكْرِي». لو للواجب. اگر واجب نبود که شما امر کردی اذکرنی. فرمودی من را یاد بکنید. چون خدایا من کجا، یاد تو کجا. خدایا اگر تو بر من یادت خودت را واجب نکرده بودی «لَنَزَّهْتُكَ عَنْ ذِكْرِي» من تو را از ذکر خودم منزه میدانستم. «لان ذکری بقدری لا بقدرک» ذکر من به اندازه من است، به اندازه تو که نیست. خیلی قشنگ است. من لا به لای بحث معرفت نفس وعده دادم راجع به لا اله الا الله مفصل صحبت کنم. ممکن است دو سه هفته هم طول بکشد. چون میدانید که اگر ما بیاییم کتابهای آسمانی را بررسی کنیم و روایات را و پیامهای همهی انبیاء را، بگوییم تمام انبیاء، اولیای خدا از طرف خدا، سفرای خدا آمدهاند، همهی حرفهایشان را در یک جمله کاسه کنیم چه میشود؟ «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» یعنی لا اله الا الله خلاصه و چکیدهی تمام کتابهای آسمانی است، تمام پیامهای آسمانی است، تمام حرفها است، تمام مطالب، تمام هستی است. شما در هستی جایی پیدا میکنی لا اله الا الله نباشد؟ هم غیر خدا را نفی میکند و هم خدا را ثابت میکند. شما یک ذرهای، اتمی، مثبت و منفی نداشته باشید. الآن یک برق که خیلی هم رفتن برق مردم را آزار میدهد، انشاءالله خدا کمک کند که یک تدبیری بشود، مردم هم البته تا میتوانند صرفهجویی کنند. همین برق مثبت و منفی دارد. لا اله منفی آن است. مثبت آن الله است. یعنی همهی ذرات عالم. یک موقعی در همین بحث لا اله الا الله بحث دعای ماه ذیحجه را میگوییم که تمام هستی عالم ظهور لا اله الا الله است. ما آن حقیقت معنی لا اله الا الله که این لا اله الا الله چه ذکر بلندی است، چقدر در روایات تعریف شده است، چقدر سفارش شده است.
شریعتی: خاطرم هست شما یک وقتی اشاره کردید که باید به حقیقت آن رسید.
حجت الاسلام فرحزاد: همینطور است. حالا توضیح میدهیم که گفتن تنهای آن منهای شرایط آن، منهای توجه واقعی آن، یعنی در واقع ما را به آن خانهی توحید میرساند که میرساند. روایات عجیب و غریبی داریم که لا اله الا الله تمام پردهها را کنار میزند تا گویندهاش را که با اخلاص میگوید به خدا نرساند ول نمیکند. خیلی روایتهای شیرینی است. انشاءالله عرض میکنیم. پس حرف اول ما این است: اگر ما همهی کتابهای آسمانی و کلام اولیاء و انبیاء و امامها را خلاصه کنیم پیامشان لا اله الا الله است. جالب است اولین باری که آیه نازل شد «وَ أَنْذِرْ عَشيرَتَكَ الْأَقْرَبين» پیغمبر وقتی که مبعوث به رسالت شدند امر شد که اول فامیلهای نزدیکت را دعوت کن به اینها بگو که من پیغمبر شدم. اعلان توحید کن. پیغمبر به حضرت امیر (س) فرمودند یک گوشتی تهیه بکنند. ما در عید غدیر هم باز یادمان باشد میگوییم. اطعام چقدر مهم است. قبل از اینکه بگوید «لا اله الا الله» شکم آدمها را سیر کردند. اطعام خیلی مهم است. اگر شما این موکبهای اربعین، این ایستگاههای صلواتی، این سورهایی که در مجالس هست را برداری، مجالس اهل بیت خیلی تق و لق میشود. اصلاً این راهپیمایی اربعین اگر مثلاً بیست میلیون است شاید هزار نفر بشود، ده هزار نفر بشود. غذا و تدارکات که نباشد، من که نمیتوانم برای چند روزم روی کولم همه چیز بگیرم. خب نمیروم. میخواهم بگویم اطعام را دست کم نگیرید. حضرت به عمو و عموزادههایشان دو روز اطعام دادند، بعد از اینکه دو روز اطعام دادند فرمودند میخواهید آقای دنیا و آخرت باشید؟ گفتند بله. فرمود بگویید «لا اله الا الله» یعنی این بتها را کنار بگذارید بگویید «لا اله الا الله» من ضمانت میکنم که اگر بگویید لا اله الا الله، که عزت دنیا و آخرت زیر سایه لا اله الا الله است. خدا به شما مرحمت میکند. ببینید خیلی جالب است. آن عربهای زمان جاهلیت میآمدند به پیغمبر میگفتند که یا رسول الله بگو این کوههای تهامه، کوههای مکه را ما جا به جا بکنیم ولی ما این لا اله الا الله را نگوییم. چون میدانستند این لا اله الا الله ریشهی بت و بتساز و بتپرست و این منی که همهی دنیا را آتش زده است. این میگوید من، او میگوید من.
شریعتی: باید روی خودت پا بگذاری که بگویی «لا اله الا الله» وگرنه نمیتوانی.
حجت الاسلام فرحزاد: احسنت. لذا اینها میگفتند ما حاضر هستیم که این کوهها را بکنیم جا به جا کنیم اما «لا اله الا الله» نگوییم. چون ریشهشان را میکند. ریشهی جهل و جاهلیت را از بین میبرد. لذا گفتند نه. حتی آمدند به پیغمبر گفتند که آقا شما بهترین همسر، بهترین زندگی، پول، ثروت، خانه، هر چه که میخواهی، این لا اله الا الله را کنار بگذارید. فرمودند اگر خورشید را به دست راست من، ماه را، همه عالم را به من بدهند من از لا اله الا الله دست برنمیدارم. این اصل حقیقت عالم این است: لا اله الا الله. انشاءالله خدا توفیق بدهد که این را انشاءالله ما یک گوشه و روزنهی آن را باز کردیم. خیلی چیزهای شیرینی راجع به لا اله الا الله است.
شریعتی: داشتم فکر میکردم یک روزی هم من را خواهند برد به عزت و شرف لا اله الا الله. چقدر خوب است همینجا به آن برسیم قبل از این که به ما تلقین کنند.
حجت الاسلام فرحزاد: آنجا نگویند به حرمت و شرف. به ما تلقین کنند قل لا اله الا الله. اگر رسیدی از همهی تعلقات و وابستگیها و از همه ناهمواریها رها شدی.
شریعتی: بسیار خوب. خیلی از شما ممنون و متشکرم.
تلاوت صفحه 180، آیات 26 تا 33 سوره مبارکه انفال.
صفحه180قرآن کریم
شریعتی: فضیلت ذکر صلوات را بشنویم.
حجت الاسلام فرحزاد: پنج شنبهای که پیش رو داریم 15 ماه شوال هست. روز شهادت حضرت حمزه سید الشهداء (ع) و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی. انشاءالله گرامی میداریم. انشاءالله عزیزان محبت کنند برنامهای برای این دو بزرگوار داشته باشند. روایت قشنگی است. پیغمبر خدا حضرت حمزه و حضرت جعفر طیار دو شهید عزیزشان را خواب دیدند. در آن عالم میوهها، غذاهای بهشتی میل میکنند. فرمودند افضل اعمال در آن عالم چیست؟ عرض کردند پدر و مادر ما به قربانت. «وجدنا افضل الاعمال ثلاث» سه چیز افضل اعمال است. یک صلوات بر محمد و آل محمد. دو ولایت و محبت مولا امیرالمؤمنین (س). سوم هم آب دادن. هر چیزی که نوشیدنی باشد. سیراب کردن تشنهها، موجودات، انسانها، موجودات دیگر. این خودش به عنوان افضل اعمال کنار صلوات و محبت آمده است. خدایا تو را قسم میدهیم به حق محمد و آل محمد، همهی مریضها، مریضهای منظور شفای عاجل عنایت بفرما. قلب امام زمان از ما راضی، فرجش را نزدیک، ما را از بهترین یاران او قرار بده. رفع هم و غم و گرفتاری از همهی گرفتارها بفرما. مسئولین ما را کمک کند بر اینکه به مردم بیشتر برسند. خدایا توفیق بهتر خدمت رساندن خالصانه به همهی مردم، ملت ما، به همه مرحمت بفرما. رفع هم و غم و گرفتاری از همه بفرما. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و سلام به امام حسن مجتبی هم انشاءالله فراموش نشود.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکر هستم.