اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

98-03-15-آيت الله جنتي- تفکر در آفرينش الهي


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: تفکر در آفرينش الهي
كارشناس: آيت الله جنتي
تاريخ پخش: 15-03-98
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد.
سلام مي‌کنم به همه بيننده‌ها و شنونده‌هاي نازنين‌مان،     فر رسيدن عيد سعيد فطر را تبريک مي‌گويم. سالروز قيام پانزده خرداد را گرامي مي‌داريم. سلام مي‌کنيم به امام راحل عظيم الشأن و فرزندان گرانقدرشان و همه شهداي انقلاب اسلامي و شهداي دفاع مقدس. امروز در خدمت آيت الله جنتي هستيم. سلام عليکم. خيلي خوشحاليم در خدمت شما هستيم.
آيت الله جنتي: سلام عليکم و رحمة الله.
شريعتي: پانزده خرداد بهانه‌اي شد تا خدمت آيت الله جنتي برسيم، با توجه به سابقه انقلابي و ديرينه‌اي که در پيشبرد اهداف انقلاب اسلامي داشتند و يار امام راحل عظيم الشأن ما بودند و البته از نصايح و پندهاي پدرانه ايشان استفاده خواهيم کرد. دوست دارم حسن مطلع از پانزده خرداد و شخصيت امام بفرماييد و وارد بحث شويم.
آيت الله جنتي: بسم الله الرحمن الرحيم، سلام بر همه شهداي راه خدا در طول تاريخ، سلام بر امام بزرگوار ما که شهيد آفرين بودند و شهيد پرور بودند و هرچه داريم به برکت وجود ايشان داريم و سنت شهادتي که بيش از هزار سال بود فراموش شده بود و مطرح نبود، امام مطرح کرد. شهادت في سبيل الله و جهاد في سبيل الله که فراموش شده بود را مطرح کرد. ايشان راه را باز کردند و انشاءالله با سالار شهيدان محشور شوند. مسأله پانزده خرداد هم از برکات وجود ايشان است. آنهايي که کفن پوش هستند و در دشت ورامين مقابل دشمن مي‌ايستند و در مقابل تهديد دشمن از پا درنمي‌آيند، آگاهانه به استقبال شهادت مي‌آيند. مي‌دانستند اينها آدم‌هاي بي رحمي هستند و رحم به صغير و کبير ندارند، واقعاً بايد بر آنها درود فرستاد که آنها هم سرمشق‌هاي ما هستند. پانزده خرداد منشأ و منبع حرکت‌هاي جدي بيشتر در آينده شد. در ورامين، تهران، قم و جاهاي ديگر. ياد و خاطره شهداي پانزده خرداد را گرامي ‌مي‌داريم. راه شهدا را بايد ادامه بدهيم. اينها از همه چيز گذشتند، از پدر و مادر و همسر و فرزند و مال و جان گذشتند. از اين دنيا گذشتند و خدا همه چيز به آنها داد. عيد سعيد فطر را تبريک مي‌گويم. اين عيد را بايد قدر بدانيم و عيد بگيريم و جشن بگيريم و خوشحال باشيم. خوشا به حال کساني که روزه دار بودند و تحمل گرسنگي و تشنگي داشتند و اجر بردند. سختي‌ها گذرا است و آثار مثبت آن ماندني است.
من مدتي فکر مي‌کردم براي اينکه آدم بخواهد خودش را اصلاح کند، جامعه را اصلاح کند، نقطه شروعش کجا بايد باشد؟ مسائلي هست درباره‌ي مسائل عبادي، دعا خواندن، قرآن خواندن، صدقه دادن، دعاي ندبه و امثال اينها، مسائل اخلاقي هست که در کتاب‌هاي اخلاق نوشته شده و در مورد تهذيب نفس، برخورد مردم که با يکديگر خوب باشد. اينکه با همديگر رفتار برادرانه داشته باشيم، اينها رو بناست. زير بنا مسأله الله و مسأله توحيد است. انبياء(ع) از اين نقطه شروع مي‌کردند. پيامبر اسلام فرمود: «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» پيامبر از لا اله الا الله شروع کرد. آنها سر خدا با هم دعوا داشتند. انبياي ديگر هم، حضرت نوح، حضرت ابراهيم، موسي و عيسي، اول گفتند: «و اتقوا الله» از خدا پروا کنيد. نقطه شروع اين بود. اگر الآن ضعف‌هايي در روحيات و اخلاقيات و عبادات ما هست ناشي از ضعف ايمان به خداست. انساني که خدا را حاضر بداند، بداند در مقابل خداست و خدا ناظر بر اعمالش است، اين انسان ديگر گناه نمي‌کند و عبادت را ترک نمي‌کند. پس بايد از خدا شروع کرد. در مورد انسان‌ها بايد بگويم: چطور خدايي که از همه چيز آشکارتر و واضح‌تر است، چطور اين خدا را نمي‌بينند؟ چيزي از خدا آشکارتر در اين دنيا هست؟ هرچه را دست بزني، آثار خداست. وجود خود آدم، «هَلْ أَتى‏ عَلَى الْإِنْسانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً» (انسان/1) از اول خلقت انساني روي اين زمين نبود، هم بعداً من و امثال شما نبوديم. خدا ما را خلق کرد، خدا شما را ايجاد کرد. نيست را هست کرد. چه کسي اين کار را کرد؟ اين انسان چطور است؟ اين آيات را مي‌بيند و به خدا نمي‌رسد؟ اين تعجب است. من واقعاً در کنار اين مطالب روي خود انسان فکر مي‌کنم. انسان چطور موجودي است، پيچيده‌ترين موجود در عالم خلقت انسان است.
اين انسان با اين عقلي که دارد، آثار خدا را مي‌بيند ولي خدا را باور ندارد. خدا درباره‌ي اينها تعبيراتي دارد. يک تعبير اين است که اينها کور هستند. آيات قرآن متعدد اينها را به عنوان کور معرفي مي‌کند. بعد مي‌فرمايد: روز قيامت اين را محشور مي‌کنيم اين کوري اينجا، آنجا ظاهر مي‌شود. در محشر کور وارد مي‌شود. «رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمى‏ وَ قَدْ كُنْتُ‏ بَصِيراً» (طه/125) خدايا من در دنيا چشم داشتم، چرا اينجا کور هستم؟ مي‌گويد: آيات خدا را توجه نکرديد. چشم باطن آنجا هم کور بود، آن کوري اينجا ظاهر شده است. يک تعبير ديگر اينکه مي‌گويد: مرده‌اند، اينها را مرده تلقي مي‌کند. مي‌گويد: اينها زنده نيستند، روحشان مرده و جسم زنده است. بنابراين اينها را به عنوان «الموتي» تلقي مي‌کند. يک تعبير ديگر اين است که «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ‏ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» (اعراف/179) اينها چهارپايان هستند، بلکه بدتر هستند. اين سه تعبير را خدا از اين انسان دارد. نمي‌دانم چرا انسان اينطور است؟ چرا خورشيد را نمي‌بينيم؟ اين اعمي است. خورشيد را نمي‌بيند، هرجا را دست بزني خدا پيداست. خدايا استغفرالله و اتوب اليه، مرا براي اين حرف‌هايي که مي‌زنم مؤاخذه نکن، مرا لايق اين حرف‌ها قرار بده که عامل به اين حرف‌ها باشم.
سراغ آثار خدا بياييم و پيچيدگي وجود انسان، در مورد قرآن، اين قرآن 1400 سال است نازل شده است. از آن اول که نازل شد اعلام کرد که اي بشر، اي جن، اي انس، اگر مي‌توانيد مثل اين قرآن را بياوريد. يا بعضي مي‌گويد: يک سوره مثل اين، 1400 سال است در اين دنيا صداي اين قرآن بلند است. يک کسي جواب نداده است، کساني که منکر هستند، اين قرآن از جانب خداست، اگر از جانب بشر باشد خوب بشر مي‌تواند مثل اين را بياورد. يک سوره مثل اين قرآن را بياوريد! نتوانستند و اينها آيات خداست. در طول تاريخ حضرت ابراهيم خليل الرحمان را در آتش مي‌اندازند و آتش برايش گلستان مي‌شود. همه مي‌بينند، اين ابراهيم نسوخت، سالم از آتش بيرون آمد. نمروديان چه فکري مي‌کنند؟ چطور اسمي روي اين مي‌گذارند و چه توجيهي مي‌کنند؟ چرا ديگران در آتش مي‌سوزند و او نسوخت؟ اين معني‌اش خداست، خدا اين کار را مي‌کند. اينکه مي‌گويم آدم در انسان تعجب مي‌کند که چقدر پيچيده است، خوب چه فکري مي‌کنند و چه توجيهي دارند؟ ايمان نياوردند و تهديد هم کردند و آن صحنه‌ها به وجود آمد.
در زمان ما يک قدري روي مسأله انقلاب اسلامي و امام فکر کنيم که اين انقلاب را به وجود آورد. اين هم از آيات خداست. اين درس توحيد و خداشناسي است. يک نفر طلبه مدرسه فيضيه، در مدرسه فيضيه من طلبه کوچک بودم. از دور مي‌ديدم که يگ آقايي با متانت و وقار درس مي‌دهد. من مي‌گفتم: او کيست؟ مي‌گفتند: آقاي خميني است. به سادگي مي‌آمد و مي‌رفت و درس فلسفه و فقه و اصول مي‌گفتند. از طرفي قدرتي حاکم است که اين قدرت مورد حمايت مستکبران و قدرت‌هاي عالم است. مردم ايران تسليم اين قدرت شدند. آن قدرت همه چيز دارد، امکانات مالي دارد، امکانات تبليغاتي دارد، امکانات نظامي دارد، امکانات سياسي دارد، يکباره يک طلبه بلند مي‌شود در مقابل اينها مي‌ايستد. اين با چه انگيزه‌اي است؟ روي اين بايد فکر کرد. من اطلاع ندارم که حضرت امام دوره رياضت کشيده است، از خدا شروع کرده است و اول خدا باور شده و خدا را حاضر مي‌داند و همه آيات قرآن را خوانده و باور کرده است که اگر خدا بخواهد «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَة» (بقره/249) ممکن است عده کمي بر عده زيادي پيروز شوند. ديگران باورشان نمي‌آمد، از علما و غير علما مي‌گفتند: اين سيد مي‌خواهد چه کند؟ مگر مي‌شود با آمريکا و شاه و انگليس و ساواک درافتاد؟ با چه مي‌خواهي به جنگ اينها بروي؟ اينکه مي‌گويم از خدا بايد شروع شود، همين است. جهاد في سبيل الله! اول پيوندش را با خدا محکم کرد و با اين باور که پيامبر اسلام(ص) در ميان يک جامعه کافر و فاسق و فاجر و بي دين قيام کرد، تنها هم بود، نفر دوم علي(ع) و سومين خديجه(س) بود. همانطور که پيامبر توانست پيروز شود و دشمنان را شکست دهد، بعد هم آنها رفتند و اين ماند، پس اين هم مي‌شود. اگر راه آنها را ادامه دهيم و توکل آنها را داشته باشيم، استقامت داشته باشيم و جهاد في سبيل الله داشته باشيم، قرآن هست و ما را هدايت مي‌کند. با اين عقيده به ميدان وارد شد و از تهديدها و توطئه‌ها و دشمن‌هاي داخلي و خارجي نترسيد. اين از آيات الهي است. اگر بگوييم: آيت الله، آيت الله اين است.
در طول تاريخ انقلاب همه توطئه‌ها شد، کم نياوردند و کوتاه نيامدند و هرچه توانستند از انواع زندان و تبعيد بود. ولي ايشان باور داشت که خدا هست. در هشت سال دفاع مقدس هم همين بود. دشمن باورش نيامد که ما بتوانيم دو سال روي پاي خودمان بايستيم. وقتي شاه رفت و حکومت اسلامي برقرار شد، اينها مي‌گفتند: اينها رفتني هستند. با صدام از بين مي‌روند. در قضيه عراق اينها معتقد بودند اينها اهل جنگ نيستند و سابقه نظامي ندارند، بسيجي‌ها با تفنگ آشنا نيستند. اين جنگ شش ماهه تمام مي‌شود. ولي خدا هست! همه قدرت‌ها در مقابل قدرت خدا صفر است.
شريعتي: امروز آيات 92 تا 100 سوره آل عمران را تلاوت خواهيم کرد.
«لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‏ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ‏«93» كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرائِيلَ إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَلى‏ نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ‏ «94» فَمَنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ‏ «95» قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِين‏ «96» إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمِين‏ «97» فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِين‏ «98» قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ شَهِيدٌ عَلى‏ ما تَعْمَلُون‏ «99» قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ أَنْتُمْ شُهَداءُ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ‏ «100» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ كافِرِينَ‏»
ترجمه آيات: هرگز به نيكى دست نمى‏يابيد، مگر آنكه از آنچه دوست داريد، (در راه خدا) انفاق كنيد و بدانيد هر چه را انفاق كنيد، قطعاً خداوند به آن آگاه است. همه‏ى غذاها و خواركى‏ها براى بنى‏اسرائيل حلال بود، مگر آنچه را اسرائيل (يعقوب) پيش از نزول تورات بر خود حرام كرده بود، بگو: اگر راست مى‏گوييد (كه اينها از قبل در تورات حرام بوده است،) تورات را بياوريد و آن را تلاوت كنيد (تا ببينيد بسيارى از چيزها را بدون نزول وحى از پيش خود، بر خودتان حرام كرده‏ايد). پس بعد از اين، هر كسى بر خدا به دروغ افترا ببندد، آنان ستمگران هستند. (اى پيامبر!) بگو: خداوند راستگو است، پس از آيين ابراهيم حقگرا پيروى كنيد كه او از مشركان نبود. همانا اوّلين خانه‏اى كه براى (عبادت) مردم مقرّر شد، همان است كه در سرزمين مكّه است كه مايه‏ى بركت و هدايت جهانيان است. در آن (خانه) نشانه‏هاى روشن، (از جمله) مقام ابراهيم است و هر كس به آن درآيد، درامان است وبراى خدا بر عهده‏ى مردم است كه قصد حج آن خانه را نمايند، (البتّه) هركه توانايى اين راه را دارد. وهركس كفر ورزد (وبا داشتن توانايى به حج نرود، بداند كه) همانا خداوند از همه‏ى جهانيان بى‏نياز است. بگو: اى اهل كتاب، چرا به آيات خداوند كفر مى‏ورزيد، با آنكه خداوند بر اعمال شما گواه است. بگو: اى اهل‏كتاب! چرا كسانى را كه ايمان آورده‏اند از راه خدا باز مى‏داريد و مى‏خواهيد كه آن (طريقه‏ى الهى) كج باشد، در حالى كه خود شما گواهيد (كه راه آنان درست است) و خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد غافل نيست. اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اگر از گروهى از اهل كتاب اطاعت كنيد، شما را بعد از ايمانتان به كفر باز مى‏گردانند.
شريعتي: ياد و خاطره‌ي امام راحلمان و همه شهداي انقلاب اسلامي را گرامي مي‌داريم. نکات خيلي خوبي را در بحث توحيد شنيديم، نشانه شناسي و آيات خداوند متعال که انشاءالله همه اهل تدبر و تعمق باشيم. اشاره قرآني را آقاي جنتي خواهند فرمود و فرمايشات ايشان را خواهيم شنيد.
آيت الله جنتي: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» کلمه «لن» يعني براي هميشه، امکان ندارد شما به خير و خوبي برسيد، مگر اينکه از آنچه دوست داريد در راه خدا انفاق کنيد. يعني اگر چيزي را دوست نداريد، انفاق کنيد ارزش ندارد. اينکه بتواني دل بکني، مهم است. از همه بالاتر جان است، هيچ چيز به اندازه جان دوست داشتني نيست، از جوانش، از پسرش مي‌گذرد و اينها را به جبهه مي‌فرستد. اين آيه بايد دستورالعمل زندگي ما باشد که براي انفاق کردن بايد از آنچه دوست مي‌داريم انفاق کنيم. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‏ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ» بدانيد که هرچه انفاق کرديد را خدا مي‌داند و از چشم خدا دور نمي‌ماند. يکي از آيت الله‌ها در نجف بود که به هرکس مي‌توانست و مشکل داشت کمک مي‌کرد، وقتي از دنيا رفت، خواب او را ديدند. گفتند: آنجا چه خبر است؟ گفت: نمازها و روزه‌‌ها به در نخورد، آنچه به درد خورد، همين کمک‌ها بود که به درد خورد و مرا نجات داد. بهترين عيدي اين است که گره‌اي از کار کسي باز کنيم.
صدها فرشته بوسه بر اين دست مي‌زند *** کاز کار خلق يک گره بسته باز کند
اينجا به عنوان يک طلبه از همه مي‌خواهم که بياييد گره از کار مردم باز کنيم. علامه مجلسي(ره) وقتي بعد از مرگش خوابش را ديدند، به خواب سيد مظلومي آمد، گفت: چطور شد؟ گفت: خيلي از کارهايي که کردم آنجا خريدار نداشت، مشکل را حل نکرد، فقط يک چيز ماند. يکبار که در راه مي‌رفتم، ديدم يکي را گرفتند و مي‌زنند و مي‌برند. گفتم: چه مي‌کنيد؟ گفتند: بدهکار است و نمي‌دهد. من بدهي او را دادم و او آزاد شد. همين براي من ماند. هرچه مي‌توانيد انفاق کنيد و به درد مردم برسيد.
شريعتي: شما ساليان متمادي در حوزه بوديد و با علماي زيادي محشور بوديد، علمايي که راه زيادي را طي کرده بودند و خود آيت الله بودند. گفتيد: انبياء از اينجا شروع کردند که بگوييد: لا اله الا الله، اين نقطه شروع انبياء شد. در مسير خودسازي و خداباوري ما، راهي که علماي پيشين ما رفتند، از کجا شروع کردند و نقطه شروعشان چه شد؟
آيت الله جنتي: راز ماندگاري همان يک کلمه خداباوري است. از آنجا شروع مي‌شود. اينها طلبه بودند، يک آدم پولدار هم نبودند و از خانواده فقير بودند. اينها راه مي‌افتادند و مي‌رفتند، يک مرتبه راهشان را عوض کردند. در رشته طلبگي آمدند و ايستادند و براي خدا رفتند. انگيزه‌شان اين بود، چون درآمد دنيايي درونش نبود و همه اينها استعداد خوبي هم داشتند اگر قرار بود کسب و کار کنند. اينها از همه اينها گذشتند و دنبال کاسبي و درآمد رفتند و براي خدا زندگي کردند چون به دنبال اجر آخرت بودند. مي‌گفتند: سختي و مشکلات مي‌گذرد، زندگي براي بعد از مرگ است و بايد به فکر آنجا باشيم. کار انبيا اين بود که فکر آخرت باشيم، اين دنيا محل عبور است.
شريعتي: «قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى‏» (سباء/46) اگر توصيه‌اي به جوان‌ها داريد بفرماييد.
آيت الله جنتي: من به جوان‌ها توصيه مي‌کنم «اوصيکم و نفسي بتقوي الله» من شما و خودم را توصيه به تقوي مي‌کنم. توصيه مي‌کنم فکر کنيد. هفده آيه در قرآن در مورد تفکر است، فکر آدم را به خدا مي‌رساند.
ز کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود *** به کجا مي‌روم آخر ننمايي وطنم
خدا را با فکر مي‌شود شناخت. در موجودات و آيات خدا فکر کنيد، از وجود خود تا آسمان و زمين و خورشيد و ماه، يک روزي هيچي نبود و اين عالم بود که نه خورشيد بود و نه ماه بود. بعد همه چيزهايي که هست يک روزي نبود و خدا آنها را خلق کرد. کوه‌ها و درياها، ميوه‌ها را خلق کرده است.
شريعتي: دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
آيت الله جنتي: انشاءالله خداوند همه روزه‌ها را قبول کند، دعاها را مستجاب کند، دلهاي همه را نوراني کند و ظلمت‌ها را از دل بيرون کند. ما را براي سفر آخرت آماده کند. عاقبت ما را هم بخير کند.
شريعتي: انشاءالله هرچه خير و خوبي است خداوند به بنده‌هاي خاص خود عنايت مي‌کند به همه ما هم عنايت کند. بهترين‌ها نصيب شما شود.
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمدٍ و آله الطاهرين»