برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: مهرباني خداوند با توبهکنندگان
كارشناس: آيت الله ناصري
تاريخ پخش: 03-01-96
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
دلم امروز گواه است کسي ميآيد *** حتم دارم خبري هست، گمانم بايد
فال حافظ هم هر بار که ميگيرم باز *** مژده اي دل که مسيحا نفسي ميآيد
بايد از جاده بپرسم که چرا ميرقصد *** مست موسيقي گامي شده باشد شايد
ماه در دست به دنبال که اينگونه زمين *** مست ميچرخد و يک لحظه نميآسايد
گله کم نيست ولي لب ز سخن خواهم بست *** اگر آن چهره به لبخند لبي بگشايد
شريعتي: «السلام علي ربيع الانام و نضرة الايام» سلام ميکنم به همه شما. سلام به شما و ايماني که از ن سرشار هستيد. سلام به شما و دلهاي بهاري شما. خيلي خوشحاليم که همراه شما و در کنار شما در روزهاي ابتدايي سال 1396 هستيم. انشاءالله هرجا که هستيد زندگي شما پر خير و برکت باشد. برنامه اين دو سه روز ما خيلي مورد استقبال قرار گرفت. من هم خيلي استفاده کردم. رفتن به شهر اصفهان و درک محضر پر فيض آيت الله ناصري توفيقي بود که انشاءالله خداوند به ايشان توفيق و سلامت عنايت کند. خوشا به حال اصفهانيها که يک چنين شخصيت ارزشمندي دارند و ميتوانند در هواي ارزشمند ايشان نفس بکشند. صحبتهاي پدرانه و شنيدني حاج آقاي ناصري را در دو روز گذشته ديديم و شنيديم، امروز آخرين روزي است که ما خدمت ايشان هستيم و حسن ختام فرمايشات ايشان را با دل و جان تقديم لحظات شما ميکنيم. همينجا از خداي متعال مسئلت ميکنم که انشاءالله حضور اين علماي ارزشمند در بين ما که منشأ برکات فراواني هستند، براي ما مايهي برکت باشد و خداوند توفيق عمل به دانستههاي ما را عنايت کند. دعوت ميکنم همچنان بيننده و شنوندهي برنامه سمت خدا باشيد که از اصفهان تقديم شما ميشود.
آيت الله ناصري: کساني که مخالفت حضرت حق را ميکنند و نهيهاي بالصراحه را مرتکب ميشوند، اگر اينها ميدانستند خداوند چقدر علاقه به بندگانش دارد، از خوشحالي فوت ميکردند. خداوند خيلي مهربان است. به حدي مهربان است که ارحم الراحمين است. خداوند به بندههايش علاقه دارد. مثل اينکه يک بنده داشته باشد. خداوند با فرد فرد بندههايش طوري عمل ميکند که گويي همين يک بنده را دارد. همه بندههايش را دوست دارد. رابطهاي که بين خالق و مخلوق و بين صانع و مصنوع است، خدا ميداند چه درست کرده است. لذا فرمود: «من عرف نفسه فقد عرف ربه» (عوالي اللالي،ج4، ص102) کسي که بدون اينکه فکر کند خدا چه درست کرده است و چه حکمت و چه مصالح و مديريتي در اين مجسمه به کار برده است، عقل انسان مبهوت ميماند. اگر کسي فکر کند پي به عظمت حضرت حق ميبرد که خالقي دارد. مدير و مدبري دارد. خود اين بهار هم يک نشانه است. همين چهارفصل خودش يک بهانهاي است براي توجه به مديريت حضرت حق و مهرباني و لطف و کرم او به انسان است. خداوند انشاءالله توفيق بندگياش را به ما بدهد. هر حرفي اشاره به مقامات است. عين اشاره به عبوديت است. «ب» بعده عن من سواه است. «د» اشاره به دنو الي الله است. هر حرفي اشاره به سير الي الله است. هر حرف در کلمه «عبد» اشاره به يک مراتبي از مراتب قرب به حق است. سير ما به طرف حق باشد. سير ما الي الله باشد. الي النفس و الي الشيطان نباشد. «د» اشاره به دنو من الله است. نزديک حق باشي. حجابها را برطرف کن که نزديک حق باشي. آنچه بين و من و خدا فاصله شده است، حجابهاي من است. حجابهاي خلافهاي من! حضرت امير فرمود: «اعرف نفسک تستقل امرک» خودت را بشناس، «اعراف نفسک» آن زمان بندگي حق را انتخاب ميکني. حالا اين نفس کجا بود و چه وقت با من آمد، بين متکلمين و فلاسفه اختلاف بزرگي هست. اين نفس کجا سراغ ناصري رفته است؟ پدر و مادرم که اين نفس را به من ندادند؟ اين نفس از کجا به سراغم آمد؟ اين نفس با ما بود. در عالم ذرّ هم با ما بود. اين نفس اماره در مراتب بالا بود. هرچه به تولد من نزديک شد، پايين آمد. سير نزولي پيدا کرده است. خيلي ادعا دارد. عالم ذرّ را طي کرديم. از شکم مادر به اين دنيا آمدم. در اين دنيا خداوند محبت مرا به دل پدر و مادر انداخت، مرا بزرگ کرد. تا سيزده سال و چهارده سال تکليف نداشتيم و آزاد بوديم. بعد عقل را به کمال رساند و گفت: مکلف هستي. اينها اين نفس نماينده شيطان شده است. همينطور که در خارج دو وسيله براي رسيدن به حق است، دو وسيله است براي اينکه رفع حجاب شود و بنده حق شود. يکي عبادت و فرمان برداري حق و انجام واجبات و يکي هم ترک محرمات است. با اين دو بعد ميتواند خودش را به کمال عبوديت و بندگي حق برساند. سلمان و ابوذر شود، اويس قرني شود. اين براي همه ما شدني است. آنچه مانع است مجالست و ارتباطات و غذاهاي نامناسب و بيبند و باريها است.
شريعتي: ما براي بينندههاي سمت خدا صحبت ميکنيم. اگر کسي از شما بپرسد که سمت خدا کجاست، چه ميگوييد؟
آيت الله ناصري: «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه» (بقره/115) هرجا بروي سمت خداست. خدا محيطي به عالم وجود است. شمال و جنوب و مشرق و مغرب نداريد. اين هوا از کجا ميآيد؟ هوا کجاست؟ همه جا هست. خدا هم همهجا هست. همينطور که هوا همهجا هست و حيات انسان به هوا است، خدا هم همينطور است. هرجا بروي طرف خدا ميروي. اگر نميبينيم چشم ما عيب دارد. خدا قابل رؤيت نيست اما قرب به حق را ميفهميم. حس کنيم! اهلبيت حس ميکردند. سلمان و ابيذر و مقداد و اويس قرني، همه حس ميکردند. حضرت حق را حس ميکردند. «هو الله العلي العظيم» همه موجودات ما، همه ما از انسان و غير انسان و حتي حيوانات در محضر حق هستند. در محضر امام زمان هستند. الآن همگي ما در محضر امام زمان هستيم. همه ما در محضر حضرت حق هستيم. اما نميبينيم و حس نميکنيم. چرا حس نميکنيم؟ حجابهاي ما هست. حجاب معصيت و غفلت و غذاهاست. بيبند و باريها است. اينها مانع از حس کردن است. همه ما در محضر حق هستيم لکن حس نميکنيم. عدم حسين ما «بعده عن الحق» دور شدن ماست. مشمول رحمانيت و رحيميت او هستيم الحمدلله! از کمال مهرباني حضرت حق نسبت به ما است. لکن قربي که ما بايد داشته باشيم، او به ما نزديک است و ما به او دور هستيم. حجاب ما را دور کرده است.
شريعتي: نميخواهم شما را اذيت کنم. خيلي لطف کرديد و منت گذاشتيد و تشريف آورديد و ما داريم با شما صحبت ميکنيم. دلمان ميخواهد فضاي برنامه و جلسه ما را معطر به عطر دعاي تحويل سال کنيد و اين دعا را از زبان شما بشنويم و چند کلمه هم در مورد آن براي ما صحبت کنيد.
آيت الله ناصري: اصل اين دعا شايد حدود پنج، شش رقم نقل شده است. «يا مقلب القلوب و الابصار، يا مدبّر الليل و النهار» در کتب ادعيه و حتي از قرآن هم ميشود جملاتش را گرفت. اين دعا نقل شده است. لکن روايت معتبري که از معصوم رسيده باشد نديدم. بنده نديدم که اين روايت از معصوم رسيده باشد. دعاي بسيار خوبي است و خوانده شود اما نه به قصد اينکه معصوم فرموده است. بعضي از آقايان و بزرگان و اساتيد ما بگويند: از معصوم رسيده است، ميپذيريم. اما بنده نه خودم ديدم و نه از اساتيد شنيدم. اما مضامين آن خوب است. بعضي از بزرگان شيعه نقل کردند. سيد بن طاووس يک کتابي دارد که ايشان دعاها را بيان کرده است. دعاها را انشاء کرده است. از معصوم نيست. چه مضامين عالي هم دارد. انسان همينها را بخواند. حالا هرکسي گفته باشد، اما معصوم باشد صد در صد بهتر است. غير معصوم هم باشد، مضمون آن برگرفته از آيات و روايات باشد، خوب است.
شريعتي: «حول حالنا الي احسن الحال»، «احسن الحال» چيست؟
آيت الله ناصري: «احسن الحال» رفع حجوب است. قرب به حق است. عاقبت بخيري است. احسن الحال اين است. عاقبت بخيري اين است که اين شخص هم رتبه عبوديت و بندگي حق، هم به وسيله ولايت و قبولي ولايت به رتبه عبوديت و بندگي حق برسد. حس بکند در محضر حق است. اين هم به عبادت و انجام واجبات و ترک محرمات و مستحبات را انجام بدهد. به انجام اينها ملتزم شود. قضاي اين هم مراعات کند، به ولايت ميرسد. ولايت که رسيد مراتبي دارد. هم اباذر ولايتي بود. هم سلمان ولايتي بود. اما سلمان کجا و اباذر کجا؟ مقام سلمان خيلي بالاتر است. مراتب عبوديت را طي کرده است. اباذر نتوانسته طي کند. با وجود اينکه هردو «منا اهلالبيت» هم هستند. «در رفع حجاب کوش نه در جمع کتب»
شريعتي: خيلي خوشحاليم از اينکه روزهاي ابتدايي بهار 1396 را داريم با هم تجربه ميکنيم. يک تشکر ويژه و مخصوص از دفتر حضرت آيت الله ناصري که اين روزها بسيار زحمت کشيدند و همينطور آقازاده گرانقدر ايشان و تشکر ويژه و مخصوص از آيت الله ناصري که عليرغم کسالت و مشغلههاي فراواني که داشتند، به احترام مخاطبين سمت خدا در اين گفتگو حاضر شدند و نکات ناب و لطيفي را براي ما گفتند. نکاتي که شايد ثمرهي چندين دهه خودسازي ايشان است و انشاءالله خداوند به ايشان سلامتي و عافيت عنايت کند.
از روز شنبه برنامه سمت خدا را با حضور حاج آقاي قرائتي دنبال کنيد. ايشان به تنهايي سُکّان برنامه را به دست خواهند گرفت و ما را به تنهايي به سمت خدا خواهند برد. بهترينها را براي شما آرزو ميکنم. سالي سرشار از سلامتي و عافيت را براي همه شما مسئلت ميکنم.
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»