اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

90-08-09-حجت الاسلام والمسلمين نقويان-رساله ي حقوق امام سجاد(ع)

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين نقويان

-رساله ي حقوق امام سجاد(ع)

90-08-09

بي تو اينجا همه در حبس ابد تبعيدند سالها هجري و شمسي همه بي خورشيدند، سير تقويم جلالي به جمال تو خوش است فصل ها را همه با فاصله ات سنجيدند، تو بيايي همه ساعت ها و ثانيه ها از همين روز همين لحظه همين دم عيدند.
سوال – در مورد حق مستنصح (کسي که از ما نصيحت مي خواهد) رساله ي حقوق امام سجاد (ع) توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – امام مي فرمايد: حق کسي که از تو پند و اندرز مي خواهد اين است که به اندازه اي که او شايستگي پذيرفتن حرف حق را دارد اندرز بدهي. طوري گفتار کن که از شيوه ي بيان تو خوشش بيايد. بگونه اي با او سخن بگو که عقلش تحمل شنيدن آنرا داشته باشد. چون براي هر عقلي يک نوعي بايد حرف زد که آنرا بفهمد. يادت باشد که شيوه تو براي پند دادن بايد با مهرباني باشد.
دو گروه از ما نصيحت مي خواهند. يک گروه با زبان شان مي گويند که پندي به ما بدهيد. خيلي مواقع جوانان و يا بزرگترها به ما مي گويند که نصيحت يا سفارشي به ما بکنيد. گاهي فرد به زبان نمي گويد ولي من مي دانم که او به پند و اندرز نياز دارد. مثل فرزندان مان به ما نمي گويند که ما را نصيحت بکن. حتي کمتر ديده شده که فرزند امام خميني به ايشان بگويدکه نصيحتي به ما بفرماييد. زيرا بچه هايي که پدرشان در جايگاه نصيحت کننده هستنند چون با هم مانوس هستند، نصيحت برايشان عادي شده است. بعضي مواقع وقتي مي خواهيم بچه هاي مان را نصيحت کنيم جبهه مي گيرند و يا عصباني مي شوند. اين جمله امام براي کساني که مي خواهند نصيحت بکنند خوب است از پدر و مادرها تا خطباي جمعه و معلمين.

امام مي فرمايد: کسي که نصيحت مي کند بايد حرف حق بزند. در جمله ي بعدي مي گويد که حرفي بزن که به گوش طرف خوش بيايد و انسان فکرمي کند که بايد حرفي بزند که وقتي به فردي مي گويد او خوشش بيايد. در حاليکه اين طور نيست و حرف تو بايد حق باشد. مثلا اگر ما پيش مشاوري برويم و بگوييم که دخترم با پسري اردتباط دارد، مشاور نبايد بگويد که الان همه ي دخترها اين طور هستند و اشکالي ندارد و مقداري به او آزادي بدهيد و به دختراتان گير ندهيد زيرا اين حرف اشتباه است. ممکن است که اين بچه از حرف مشاور خوشش بيايد. ولي اين حرف حق نيست و باطل است. پس بايد شما درست درستي بزنيد ولي بحث اين است که اين حرف حق را چگونه بزنيم و اين حرف را بايد در چه قالبي ريخت. انسان بايد حس کند که طرف الان مي تواند اين حرف را تحمل کند و تحمل سخن را دارد. مستنصح کسي نيست که با زبان بگويد. ممکن است که کسي تحمل سخن را نداشته باشد. در خيابان خانمي من را ديد و گفت که من از شما آخوندها خيلي گله دارم. شما پيش خدا مسئول هستيد. ما مسلمان هستيم و خدا و پيامبر را قبول داريم. من بازنشسته هستم و بيمه ي تکميلي ما را قطع کرده اند. ما از کجا مي توانيم هزينه ي درمان را بپردازيم ؟ من در اينجا اگر مي خواستم از نظام مقدس جمهوري اسلامي دفاع کنم، اين خانم تحمل آنرا نداشت. سهراب سپهري در کتابش مي گويد که وقتي من به ميهماني دنيا رفتم چه چيزهايي ديدم. ديدني هاي سهراب مثل شنيدني هاي سعدي است. مي گويد: گوسفندي ديدم که بادبادک مي خورد، من الاغي ديدم که يونجه را مي فهميد، در چراگاه نصيحت گاوي ديدم سير.

سهراب مي گويد که بعضي ها مثل گاو سير هستند و همه چيزشان تامين است و حالا به مردم نصيحت مي کنند که پسرم به دختر مردم نگاه نکن. پسر جوان 25 سال دارد و هنوز ادواج نکرده است و به او وام هم نداده اند و تو وضعيت او را نمي فهمي و او را نصيحت مي کني. حرف حق است ولي بايد ببينيم که طرف ظرفيت و تحمل شنيدن اين حرف را دارد يا خير. درعربي نصيحت يعني خيرخواهي، من حرفي بزنم که خير تو در آن است. همه از اينکه من حرفي بزنم که خير و خوشبختي او در آن است خوشحال مي شوند. نصيحت مثل يک باري است. باربرها در بازار بار مي برند و دوست دارد که بار را ببرد و پول بگيرد ولي اين بار بايد به اندازه ي ظرفيت دوش باربر باشد زيرا اگر خيلي سنگين باشد هم بار به مقصد نمي رسد و هم ستون فقرات او مي شکند. از يک مسير و راهي برو که اين حرف به گوش او خوش بنشيند و با گوش او آشنا باشد. به پسرتان بگوييد که ما به فکر تو هستيم و مي خواهيم به خواستگاري برويم. با ين حرف پسر شما آرام مي شود.خانمي مي گفت که پسر من زن مي خواند و ما جز يک خانه چيزي نداريم. من به خانم گفتم که شما خانه ات را بفروش و به مستاجري برو به به پسرت زن بده. اگر شما يک بچه ي افسرده يا مجرم داشته باشيد بهتر است يا يک بچه ي خوب و آرام ؟ خدا بعدا خودش خانه هم به شما مي دهد. ما نبايد حرف ناصحيحي بزنيم که جوان خوشش بيايد. نصيحت گفتن بايد پله پله باشد. اگر پيامبر در زمان خودش از ابتدا مي گفت که هر کس شراب بخورد هشتاد ضربه شلاق مي خورد، اين حرف به گوش آنها سنگين مي آمد ولي قرآن دستور داد که فعلا هنگام نماز شراب نخوريد. و آنها هم قبول کردند. مثلا کسي که روزي سي تا سيگار مي کشد يک دفعه نمي تواند آنرا ترک کند. يک مرد جواني را به کليسا برد. جوان پرسيد که در کليسا سيگار کشيد ؟ طرف گفت که منA A  نمي دانم از کشيش بپرس. پرسيد: آيا وسط دعا مي توان سيگار کشيد ؟ کشيش گفت: نه. دوستش گفت: آقاي کشيش، اگر انسان سيگار بکشد مي تواند دعا کند ؟ کشيش گفت: بله. اين سوال به گوش آقاي کشيش خوش آمد. امام مي فرمايد: نصيحت را جوري بگو که گوش طرف کشش آنرا داشته باشد. گاهي ما روحانيون به زباني با مردم سخن مي گوييم که مردم متوجه نمي شوند. ما اصطلاحات زبان عربي که در حوزه خوانده ايم را نمي توانيم براي عموم مردم بگوييم. قرآن مي فرمايد که انبياء به زبان مردم حرف مي زدند. بعضي حرفها برايA  گوش هايي قابل هضم نيست. ملاهادي سبزواري به خدمتکار مدرسه گفته بود که مراقب فلان طلبه بيشتر باش. او فکر کرد که منظور اين است که مراقب غذا و آب او باشد. يک شب ديدند که از حجره ي اين شخص دود مي آيد و ديدند که همه چيز را سوزانده و خودش هم آتش گرفته است. آقا به خدمتکار گفتم من نگفتم مراقب او باش. ملا هادي گفت: من حس مي کردم حرفهايي که در کلاس فلسفه مي گفتم او کشش آن حرفها را نداشت. بعضي از مسائل اجتماعي را هم نمي توان براي هر کس بيان کرد. مثلا شما نمي توانيد بحث صيغه ي موقت را براي يک تازه عروس مطرح کنيد زيرا او کشش ندارد. وقتي او پخته تر شد خودش مي فهمد. پس براي نصيحت کردن شما بايد تحمل طرف را درنظر بگيريد.

امام مي فرمايد: هر عقلي بخشي از کلام را مي تواند بپذيرد و برايش قابل فهم است. شما همان حرف ها را بگوييد. کسي مي فت که امام خميني خيلي سواد بالايي نداشت. زيرا خيلي ساده حرف مي زد. اگرشما کتابهاي فلسفي امام را ببينيد اصلا نمي توانيد آنرا بخوانيد و حتما بايد اين کتاب تدريس بشود تا شما آنرا بفهميد. سخنان امام خيلي ساده بود اما در تفسير سوره ي حمد انسان تعجب مي کند. اين هنر است که انسان با هر گروه به اندازه ي فهم آنها صحبت کند. امام مي فرمايد: در تمام اين حالات شما بايد با مهر و محبت پيش برويد.
سوال – سوره عنکبوت آيات 31 تا 38 را توضيح بفرماييد.A 
پاسخ – اين آيات داستان ويران کردن قوم لوط است. فرشتگان پيش حضرت ابراهيم آمدند و گفتند که ما مي خواهيم قوم لوط را بخاطر اعمال زشت شان بمباران کنيم. ابراهيم به آنها گفت که حضرت لوط هم اينجا هست. خدا مي فرمايد: ما نه تنها لوط را بلکه بچه هايش را هم نجات مي دهيم ولي همسرش را نجات نمي دهيم. شما نگوييد که همه در بازار دروغ مي گويند، پس من هم دروغ بگويم. شما درست کار کنيد و اگر قرار است عذابي بيايد خدا شما را نجات مي دهد. اين آرامشي است براي آنهايي کهA A  مي خواهند پاک باشند.
سوال – شما فرموديد که اگر پدر و مادري مانع ازدواج فرزندان شان بشود، اگر فرزندانشان مرتکب گناهي بشوند، پدر و مادر فرزند هم در گناه فرزند شريک هستند. اگر اين مانع ازدواج پدر و مادر نباشند و بانک ها و ساير ادارات دولتي باشند که با عملکردهاي نامناسب بدون توجه به اين موضوعA  مانع ازدواج فرزندان را فراهم کنند باز هم در گناه آنها شريک هستند ؟
پاسخ – هر کسي که زمينه ي لغزش گناهان را براي جوانان فراهم بکند، در گناه آنها شريک است. بخصوص کسي که مي تواند گرهي را باز کند. يک وقت اين قدر مشکل پيچيده است که کاري از دست من برنمي آيد. کسي نزد امام صادق (ع) آمد و گفت که حيف است که شما خانه نشين شده ايد. امام فرمود که ما الان بيکار هستيم و کاري از دست ما برنمي آيد. ما فقط دعا مي کنيم که مشکل حل بشود ولي روزي که ما بر مصدر امور بنشينيم بايد شب تا صبح بيدار باشيم و فکر کنيم و کار کنيم. آن موقع بايد جواب خدا را هم بدهيم. ما فقط مي توانيم درد مردم را به گوش هاي سنگين برسانيم. بانک يک طرف قصه است. گاهي ما براي يک فوتباليست خاطي چقدر پول خرج مي کنيم. براي کسي پول خرج مي کنيم که در اوليات اخلاق مشکل دارد. آيا اين عاقلانه و اخلاقي است؟ ورزش براي همه خوب است ولي اينکه يک گروه بدوند و ميلياردي پول بگيرند و زندگي شاهانه داشته باشند وعده اي هم در فقر دست و پا بزنند و فوتبال تماشا بکنند. وقتي يک بازي پرهيجان استوديم تمام مي شود شهر در اضطراب است. چقدر اتوبوس هاي بيت المال خراب مي شود و مشکلاتي براي نيروي انتظامي پيش مي آيد. آنها نمي دانند که پول بيت المال، پول مردم است. بسياري از فحشاها معلول فقر است. يک تعادل و بالانسي بايد در جامعه باشد البته با يد اختلاف سطح در جامعه باشد و خدا در قزآن گفته که ما به بعضي ها روزي بيشتري مي دهيم ولي اين اختلاف سطح بايد قابل هضم و فهم باشد. حضرت علي (ع) مي فرمايد: اگر جيب هايي بيش از اندازه پر شد معلوم است که جيب هايي خالي شده است. البته بعضي مسئولين سعي و تلاش خودشان را مي کنند.
اميدوارم که خدا به ما توفيق نصيحت پذيري درست را عطا بفرمايد.