برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: معناي توکل
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين رفيعي
تاريخ پخش: 07-01-99
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
من نام کسي نخواندهام الا تو *** با هيچ کسي نماندهام الا تو
عيد آمد و من خانه تکاني کردم *** از دل همه را تکاندهام الا تو
سلام ميکنم به همه دوستان عزيزم، به سمت خداي امروز خوش آمديد، خيلي خوشحاليم که امروز در نخستين روز از ماه شعبان المعظم همراه شما هستيم. انشاءالله اين ماه که ماه نبي مکرم اسلام است همه مشمول توجهات حضرت وليعصر باشيم. در اولين روز ماه شعبان و اولين پنجشنبه سال 1399 خدمت آقاي دکتر رفيعي هستيم، سلام عليکم خيلي خوش آمديد. سال نو مبارک باشد.
حاج آقاي رفيعي: سلام عليکم و رحمة الله، حلول ماه شعبان را تبريک ميگويم. ماهي که ماه مواليد ائمه است، حضرت أباعبدالله(ع)، امام سجاد(ع)، وجود مقدس امام زمان و حضرت ابالفضل العباس و حضرت علي اکبر، در اين ماه وفات و شهادت نداريم. سال نو را تبريک ميگويم. دعا ميکنم اول ماه شعبان، ماه پيامبر، ماه روزه، ماه عبادت و مقدمه رمضان، انشاءالله خداوند اين بليه را از دنيا به طور عام و از کشور اسلامي و شهيد داده ما، کشور سليماني داده ما ريشه کن کند و دعاي شهدا هم باشد. انشاءالله با مراعات مردم و دعاي خير نيکان زود اين بليه دفع شود.
شريعتي: انشاءالله با کنار هم بودن و عزم گروههاي جهادي و همت پرستاران و پزشکان اين بليه را پشت سر خواهيم گذاشت. براي شفاي همه بيماران دعا کنيم. امروز در اولين روز ماه شعبان 50 رأس گوسفند با همت مردم قرباني شد و انشاءالله در نيمه شعبان هم قرباني خواهيم داشت. امروز از توکل براي ما خواهند گفت. بحث امروز شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي رفيعي: تشکر ميکنم از پزشکان و پرستاران و جواني که جهادگونه در بيمارستانها کار ميکنند. انشاءالله خداوند عزيزاني را که جانشان را از دست دادند با اهلبيت محشور کند. توکل يک واژه فوق العاده حساسي است و خيلي از آن سوء برداشت ميشود. شايد دهها بار از افراد شنيديم، توکل بر خدا، بعضي به سهولت توکل بر خدا را مساوي با ترک وظيفه، ترک تلاش و با عدم احتياط گرفتند. يکوقتي با ماشين که مسافرت ميرفتيم نوشته بود «توکلت علي الله» ولي گاهي ميديدم که تند ميرود و احتياط نميکند. سه نکته در مورد اين موضوع بگويم.
نکته اول که نکته کليدي و مهم است اين است که توکل به معني تکيهگاه و محل اعتماد است. توکل يک تضمين است نه تسليم، توکل يک پشتوانه است نه يک تنبلي، فرض کنيد دانش آموزي که مدرسه ميرود درسش را ميخواند اما تکيهگاهش معلم است. رانندهاي که در جاده حرکت ميکند فرض کنيد از قم به مشهد ميرود بايد سرعت را رعايت کند. ماشينش سالم باشد. پليس هم برايش تکيهگاه است که در جاده راهزن و دزد نيست. اين اعتمادي که پليس دارد به اين معناست که بنزين نزند؟ لاستيک ماشينش را کنترل نکند؟ لذا يکي از نکات بسيار مهم اين است که خدا ميفرمايد: «توکل علي الحيّ الذي لا يموت» توکل کن بر زندهاي که هميشه هست و مردني نيست. ما «يموت» هستيم. لذا توکل در زندگي انسان يک آرامشي ميآورد و يک قدرت و شجاعتي به انسان ميدهد.
در روايت داريم اميرالمؤمنين رد ميشدند، ديدند عدهاي يکجا نشستند، حضرت پرسيدند: شما که هستيد؟ گفتند: «نحن المتوکلون» ما توکلمان بر خداست. آقا فرمودند: يعني چه؟ حضرت متوجه شد اينها يک برداشت غلطي از توکل دارند. گفتند: «اذا وجدنا اکلنا» ما يک گوشه مينشينيم، کسي چيزي آورد ميخوريم. نه اينکه دنبال کار و تلاش برويم. اگر هم نياوردند صبر ميکنيم. اينقدر ذکر ميگوييم و خدا خدا ميکنيم. حضرت علي فرمود: اينکه ما سراغ داريم اخلاق سگ در نزد ماست. سگي که در بيابان هست پرسه ميزند کسي چيزي بياندازد و بخورد و اگر نه که زوزه ميکشد. آنها گفتند: مگر بايد چطور باشيم؟ آقا فرمودند: ما اينطور هستيم. «إِذَا وَجَدْنَا بَذَلْنَا» ميرويم دنبالش بدست ميآوريم، وقتي بدست آورديم اول به ديگران ميبخشيم. نان تهيه ميکنيم و يتيم در خانه ميآيد و به يتيم ميدهيم.
اشاره به بحث ذبح و قرباني کرديد، مشاغل زيادي درآمدشان تعطيل شده است. الآن موقع انفاق است. وقتي ميگويي در خانه بنشين، چه بخورد؟ از کجا بياورد بخورد؟ «وَ إِذَا فَقَدْنَا شَكَرْنَا» وقتي نداريم سپاس ميگوييم. در روايت زيبايي پيامبر از جبرئيل پرسيد: برادرم جبرئيل توکل چيست؟ جبرئيل به رسول خدا عرض کرد، مقام پيامبر از جبرئيل بالاتر است. عرض کرد توکل سه چيز است «الْعِلْمُ بِأَنَ الْمَخْلُوقَ لَا يَضُرُّ وَ لَا يَنْفَعُ» علم داشته باشي به اينکه مخلوق، بداني ضرر و نفع دست مخلوق نيست. اين نکته مهم است. يعني حتي شمر هم که گلوي أباعبدالله را ميبرد بايد بداند که برش را خدا از اين شمشير بگيرد، اين اتفاق نخواهد افتاد. قرآن ميفرمايد: برگ درخت بدون اذن خدا نميافتد. ويروس خطرناکي آمده، ولي بدانيد آن کسي که اساس امور به دست اوست، خداست ولي ما گاهي خودمان زمينه براي آمدن بعضي اتفاقات را ايجاد ميکنيم.
2- «وَ لَا يُعْطِي وَ لَا يَمْنَعُ» مخلوق نه ميدهد و نه ميگيرد. آن کسي که اعطا ميکند و ميگيرد خداست. 3- «وَ اسْتِعْمَالُ الْيَأْسِ مِنَ الْخَلْقِ» بدانيم بندگان استقلالاً هيچ کاره هستند. حتي ائمه اطهار که به آنها متوسل ميشويم، نابينايي خدمت پيامبر آمد و گفت: دعا کنيد براي من، حضرت فرمود: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ ص» در مسند احمد حنبل، جلد چهارم صفحه 138 است که پيامبر فرمود: بگو«اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ ص» توسل هست اما اين معناي توکل هست که توکل يک رکود نيست، يک سکوت نيست. اصحاب کهف بلند شدند و گفتند و حرکت کردند. اين نکتهاي که بايد توجه شود که توکل با تنبلي و توجيه و بي مبالاتي و بي احتياطي آميخته نيست. شاهد عرض من پنج شش آيه هست که اسمش را شرايط توکل ميگذارم. قرآن کريم چقدر زيبا اين بحث را مورد توجه قرار داده است. اسم اين بخش را ضوابط و شرايط ميگذاريم. چهارچوبي که براي توکل مهم است. بيش از هفتاد مرتبه در قرآن آمده است.
1- آدم متوکل بايد در زندگياش تصميمگيري و مشورت باشد. بيمار شدي گوشه خانه نشستي بايد نزد پزشک بروي. قصد داري کاري بکني تصميم بگير و تشتُّت نداشته باشد. «وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ» پيغمبر مشورت کن، «فَإِذا عَزَمْتَ« تصميم هم بگير، «فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين» (آلعمران/159) توکل بعد از دو واژه ديگر آمد. اين آيات در نبردهاي صدر اسلام نازل شد. الآن تصميم گرفتند مردم در خانه بنشينند، ارتباطات مردم بايد از طريق فضاي مجازي باشد. در طرح غربالگري که صورت گرفته است و بسيار خوب است. ما کشوري در حال تحريم هستيم، ما سيل زده و زلزله زده هستيم و کشوري هستيم که همين روزها سيل آمد و عدهاي از دنيا رفتند. کشوري هستيم که دنيا ما را در فشار گذاشته است. وزير خارجه خبيث آمريکا گفت: فشار حداکثري، با انسان نماهايي مواجه هستيم که متوجه نيستند. يکي از افراد گفته بود: جنگ را کنار بگذاريم حالا که کرونا آمده است. بي دينها و فاسدهاي دنيا که خدا را قبول ندارند ميدانند شرايط فشار بر يک ملت نيست اما در اين شرايط هنوز در يمن بمباران ميشود. در اين شرايط بايد انتقاد کرد و خوبي را هم گفت، در اين شرايط جامعه دارد اداره ميشود. مردم و طلاب و ارتش و خيرين همه در صحنه هستند. پس توکل اين است، عزم، مشورت، تدبير و توکل!
آيه دوم که خطاب به پيامبر خداست، بگوييم: در اين شرايط سخت معناي توکل اين است که هرچه کافران ميگويند، چشم بگوييم. در شرايط عادي مرگ بر آمريکا ميگفتيم، الآن بنشينيم و بگوييم: گير کرديم. «وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ» پيغمبر نه اطاعت از کفار کن و نه از منافقين. بگذار هرچه ميتوانند فشار بياورند. «وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّه» (احزاب/48) بگوييم ما شکست خورديم و شرايط سختي است، جناب ابوسفيان ما مدتي بتهاي شما را به رسميت ميشناسيم. ما مواضعي داريم، خطوط قرمزي داريم، مقام معظم رهبري در روز مبعث اشاره کردند، ميخواهيد بياييد ضعف ما را ببينيد! چرا؟ محترمانه کمک کنند، کمک دريافت ميشود و بايد مشارکت باشد، اما قرار باشد بگوييم: حالا که اين اوضاع پيش آمده شما همه مبارزات خود را تعطيل کنيد، قرآن ميگويد: توکل بعد از «لا تطع» است.
«فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ» (نساء/81) جناب ابوسفيان، جناب ابوجهل فکر نکنيد در اين شرايط سخت، شعب ابي طالب پيش آمد و زن و بچه ما گرسنه هستند، ما ميگوييم: در ميان بتهاي شما هُبَل را به رسميت ميشناسيم. موضع، موضع محکمي است. شرط سومي که براي توکل بايد توجه شود اين است که قرآن کريم ميفرمايد: «فاعبدُهُ و توکَّل عليه» يکي از مواردي که بايد روي آن عنايت شود، «وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ» (هود/123) بندگي کنيد و توکل به خدا، معناي توکل اين نيست که ترک عبادت کنيد. «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً» (طلاق/3) يک عده در خانه نشستند و در را به روي خود بستند. ما در تقويت باورها و اعتقادات مردم کم کار کرديم. برنامه شما که بسيار عالي است، اما ميدانيد بار اخلاقي و معارفيش بيش از بار اعتقادياش است. يعني ما نيامديم آموزشي به مردم بدهيم که باورها اينقدر تقويت شود که طرف فکر کند اگر حرم بسته شد ما داريم کار منکري ميکنيم. اگر نتوانستيم امسال کاظمين برويم کوتاهي کرديم! نه، اينها بايد توجه شود که باورها و اعتقادات اگر تقويت شود... به نظرم مسلمان بي معرفت و ناآگاه خطرش از کافر بيشتر است. کربلا چه کساني امام حسين را کشتند؟ مسلمانهاي نا آگاه کشتند. يعني اگر ما کسي را داشته باشيم، بي دين که باري در جامعه ندارد، اما مسلمان متحجّر، جاهل، کسي که تقدس ميدهد به جهلش، در احد طرف ايستاد گفت: هُبل، اما در نهروان گفت: «ان الحکم الا لله» قرآن بر سر نيزه کردن خطرناکتر است. ما امروز در جامعه با چنين جهلي مواجه هستيم.
قرآن کريم وقتي ميفرمايد: «سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ» (صافات/79) نوح کجاست؟ نوح نيست و از دنيا رفته است. پس سلام به امام رضا از خانهات هم اثر دارد. شما گفتيد حرم شفاست! بله و جاي ترديد نيست اما همان امامي که ميگويد: حرم شفاست و حجت خدايي که ما به او متوسل ميشويم، خودش به مردم ياد ميدهد، جقدر روايت داريم «النظافة من الايمان» ما نبايد حوزهها را با هم قاطي کنيم. اگر جرثقيل در مکه که سرزمين امن هست بيافتد، آدم زيرش از بين ميرود. اگر حجاج نامي يا نيروهاي يزيد به آتش ببندند خانه کعبه را، ديوار کعبه هم خواهد سوخت. بايد توجه کنيم که خداوند عالم را عالم اسباب و مسببات قرار داده است. به متخصص مراجعه کنيم. در اسلام افتخار داريم، در قرآن ما کلمه علم بيش از زکات است. 779 بار در قرآن کلمه علم است. ما افتخار داريم و پيرو ديني هستيم که وقتي پنج آيه بر پيغمبر نازل شد در اين پنج آيه سخن از علم و قلم است. «اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ، الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ» (علق/3و4) اولين کساني که بعد از اين ويروس کرونا که در اوايل اسفند آشکار شد، اولين کساني که درسشان را تعطيل کردند، دفاترشان را تعطيل کردند مراجع قم بودند. چه توصيههاي زيبايي کردند. مقام معظم رهبري شخص اول مملکت، با چه پشتوانه قوي در پيروي از اطباء و پزشکان وارد شد. اين دين ماست. لذا توجه داشته باشيد دچار تفسيرهاي از پيش خودمان نشويم. حرم شفاست، امام شفاست، توسل لازم است، درست است اما بايد پازل کنار هم چيده شود.
چهارمين شرط اساسي توکل سخن حضرت شعيب است، حضرت شعيب در جامعهاي بود که کم فروشي ميکردند، دروغ ميگفتند و مسخره ميکردند. بلند شد و گفت: «إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ» (هود/88) من ميخواهم اصلاح کنم. در اين آيه اراده مطرح هست. «مَا اسْتَطَعْتُ» هرچه بتوانم. پس توان مطرح هست. «وَ ما تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ» توکل بعد از اراده و اصلاح آمد. شما خودت را قرنطينه کن، دارويت را بخور. احتياط بکن، اصلاح نفس هم يک اصلاح است.
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ» (نحل/99) مردم شيطان هيچ تسلطي بر شما ندارد. به دو شرط، ايمان و توکل، ميخواهم آثار توکل را هم بگويم. اگر توکل بر خدا کرديم، يکي از آثارش اين است که سببها براي ما فراهم ميشود، اگر کسي توکل به خدا کرد با تلاش زمينه برايش فراهم ميشود. خيليها دنبال معجزه هستند اما شما قرنطينه شو، بهداشت را رعايت کن و توکل به خدا کن. توکل به خدا کردي، خدا هم کمک ميکند اين بيماري سراغ شما نيايد. يکي از آثار توکل اين است که سبب فراهم شود.
خدا رحمت کند مرحوم آقاي فلسفي را، ميفرمود: بچه شما در خانه مريض است. ماشين نداري، وسيله نداري، شب در خانه نشستي، بلند ميشوي و نميداني چه کني، يکوقت ميبيني زنگ خانهات را ميزنند. برادرت ميآيد و ميگويد: امشب به دلم افتاد يک سري به شما بزنم. ميگويي: خدا پدرت را بيامرزد، بچهام در تب ميسوزد. در ماشين ميگذاري و دکتر ميبري. اين رساندن برادر ميشود سبب، خدا به دل او انداخت بيايد. پس اگر توکل به خدا صورت گرفت خداوند سبب سازي ميکند. پيغمبر خدا در احد يک مرتبه دچار بحران شدند، عدهاي شهيد و مجروح، مسلمانها گفتند: «قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيل» (آلعمران/173) يک مرتبه کسي گفت: در کوه برويم. همه رفتند به کوه و گفتند: همينجا شعار بدهيم، شروع کردند شعار دادند. دشمن ديد اگر بالا بيايند گير ميافتد، روحيه دشمن ضعيف شده بود. ابوسفيان گفت: برگرديد. اين سبب سازي است. در جنگهاي صدر اسلام مسلمانان در فتح قلعهاي گير کردند، هيچ راه نفوذي پيدا نشد. يک روز فرمانده همه را جمع کرد، دعا کنيد. ما تلاشمان را کرديم. چندين نيروي اطلاعاتي فرستاديم، شناسايي کنيم پيدا نکرديم. توکل کردند و دعا کردند. ديدند سگي از آنجا عبور ميکند ديدند اين سگ از جايي آمده است. فرمانده گفت: اين را دنبال کنيد. ديدند پشت قلعه يک نقبي است اين از اينجا وارد و خارج شده، در را باز کردند و اين سبب سازي است.
بعضي افراد اين روزها دچار يأس و نا اميدي ميشوند. توکل به خدا کنيد و وظيفهتان را انجام بدهيد. اين روزها ميگذرد، بدانيم که به شدت ناتوان هستيم. بدانيم جهان احساس عجز ميکند. کسي گفت: خوب شد عدهاي به خود آمدند و اهل نماز شدند. گفتم: موقت باشد فايده ندارد. قرآن ميگويد: وقت خطر يک عده سوار کشتي ميشوند و وقتي خلاص شدند «فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ» (عنکبوت/65) در زندگي ما تغيير و تحول ايجاد شود. پزشک و روحاني و عالم و جوان و فقير و غني را ميبرد. با خدا باشيم و توکل به خدا کنيم. با خدا حرف بزنيد، آرامش پيدا ميکنيد. قرآن بخوانيد، نماز اول وقت بخوانيد.
اگر شما يک پولي داشته باشيد قرار شود در دو شهر يا کشور برويد، همه را در کشور اول هزينه نميکنيد. بخشي را براي آنجا نگه ميداريد. مشکل ما اين است که همه چيز در اين دنياست و معاد را جدي نميگيريم. ما يک دنيايي داريم و يک آخرتي، قرآن ميفرمايد: «وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقى» (اعلي/17) آن بهتر و ماندگار است. بعضي روز قيامت حسرت ميخورند و ميگويند: همه چشم و گوش بدن را در دنيا هزينه کرديم و اينجا چيزي نداريم. پس توکل 1- سبب ميسازد. 2- شجاعت ميآورد. روايت ميگويد: «مَنْ أَرَادَ أَنْ يَكُونَ أَقْوَى النَّاسِ فَلْيَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ» هرکس ميخواهد قوي باشد، توکلش به خدا باشد. مثل حضرت زينب مقابل دشمن ميايستي و ميگويي: «ما رأيت الا جميلا» يک جا أبا عبدالله اظهار عجز کرد؟ نه، اين شجاعت از توکل ميآيد. اثر سوم توکل، «أصل قوة القلب التوكل علي الله» (غرر الحكم، ص 197) اصل محکم بودن قلب از توکل بر خداست.
اميرالمؤمنين در نهجالبلاغه ميفرمايد: مبغوضترين افراد نزد خدا کيست؟ از پيامبر اکرم سؤال شد: چه عملي خيلي بالاست؟ فرمود: توکل به خدا. از امام رضا پرسيدند: توکل يعني چه؟ فرمود: «أن لا تخاف مع الله أحداً» وقتي خدا را داري از هيچکس نترس. اميرالمؤمنين فرمود: ميدانيد مبغوضترين بندگان نزد خدا کيست؟ «إِنَّ مِنْ أَبْغَضِ الرِّجَالِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى لَعَبْداً وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَى نَفْسِه» بندهاي است که خدا به خودش واگذار ميکند. اينکه پيغمبر اکرم در دل شب اشک ميريخت «اللهم لا تکلني الي نفسي طرفة عين ابداً» خدايا ما را به خودمان وا نگذار. خيلي مواظب باشيد اين امتحان است. به خودمان واگذار نشويم. آن کسي که در شبکه ماهوارهاي موج سواري ميکند و باورهاي مردم را نشانه گرفته، بداند روز بد براي آنها هم هست. شما يک موج پيدا کردي که حمله کني به ائمه و توسل، عقدههاي دروني و حرفهايي که از حلقوم وهابيت بيرون ميآيد، ميخواهند کلمات مرده محمد بن عبدالوهاب را زنده کنند و بگويند: امام رضا کو؟ ما اعتقادمان به امام رضا و اهلبيت است و همه را وجيهاً عندالله ميدانيم، انشاءالله حرمها و مساجد هم باز خواهد شد. حفظ جان مردم بر همه امور مقدم است.
شريعتي: بهترينها را براي شما آرزو ميکنم. «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين»
«وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «59» وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «60» لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَ لا عَلى أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَواتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خالاتِكُمْ أَوْ ما مَلَكْتُمْ مَفاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعاً أَوْ أَشْتاتاً فَإِذا دَخَلْتُمْ بُيُوتاً فَسَلِّمُوا عَلى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبارَكَةً طَيِّبَةً كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»
ترجمه آيات: و هر گاه كودكان شما به حد بلوغ رسيدند، پس بايد همانند كسانى كه قبلًا بالغ شدهاند، (در همه وقت) اجازه (ورود) بگيرند. خداوند اين گونه آيات خود را براى شما بيان مىكند و خداوند دانا و حكيم است. و بر زنان وانشستهاى كه اميدى به ازدواج ندارند، باكى نيست كه پوشش خود را زمين گذارند، به شرطى كه زينت خود را آشكار نكنند. و عفّت ورزيدن براى آنان بهتر است و خداوند شنوا و آگاه است. بر نابينا و لنگ و بيمار و بر خودتان ايرادى نيست كه بخوريد از خانههاى خود يا خانههاى پدرانتان يا خانههاى مادرانتان يا خانههاى برادرانتان يا خانههاى خواهرانتان يا خانههاى عموهايتان يا خانههاى عمههايتان يا خانههاى دايىهايتان يا خانههاى خالههايتان يا خانههايى كه كليدهايش را در اختيار داريد، يا خانههاى دوستانتان. بر شما باكى نيست كه دسته جمعى بخوريد يا پراكنده (و تنها)، و چون وارد خانهاى شديد، پس بر يكديگر سلام كنيد، كه تحيّتى است الهى و مبارك و پسنديده. خداوند آيات خود را اين چنين براى شما بيان مىكند، شايد كه بينديشيد.