حجت الاسلام والمسلمين رفيعي – فضايل و ويژگيهاي ام المؤمنين حضرت خديجه کبري (سلامالله عليها)
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: فضايل و ويژگيهاي ام المؤمنين حضرت خديجه کبري (سلامالله عليها)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين رفيعي
تاريخ پخش: 27-02-98
بسم الله الرحمن الرحيم، اين برنامه را اختصاص ميدهيم به ام المؤمنين، حضرت خديجه کبري(س) مادر ائمه معصومين و مادر زهراي مرضيه و همسر پيامبر گرامي اسلام. قبل از آنکه من بحثم را در مورد اين بانوي بزرگوار مطرح کنم، اشاره به اين نکته داشته باشم که همايش حضرت خديجه(س) که دو سال قبل برگزار شد، نتيجه اين همايش هشت جلد کتاب شد، سه جلد مجموعه مقالات تدوين شده است و دو جلد هم موسوعه حضرت خديجه(س) است که آثاري که دربارهي ايشان به عربي آمده جمعبندي و منتشر شده است. اين کار ارزشمندي بود که تا به حال در مورد اين بانوي بزرگوار به اين شکل انجام نشده بود و اين از ثمرات همايش حضرت خديجه(س) است که در جامعهالمصطفي برگزار شد.
نکتهاي که بايد عرض کنم اين است که به مناسبت آن همايش ما خدمت مقام معظم رهبري و همه مراجع رسيديم، هرکدام از بزرگان فرمايشاتي داشتند که در آن سه جلد مجموعه مقالات منعکس شده است. مقام معظم رهبري سه مرتبه در اين ملاقات فرمودند: خديجه کبري مظلوم است. اين بانوي بزگوار مظلوم است و سه مرتبه تأکيد کردند. ايشان فرمودند: حضرت خديجه يک تفاوتي با ساير همسران پيغمبر دارند و آن تفاوت اين است که آنها بعد از آمدن پيغمبر به مدينه و بعد از اينکه پيغمبر از سختيها عبور کرد با ايشان ازدواج کردند. به شرف همسري پيغمبري درآمدند که يک موقعيت اجتماعي و حکومتي داشت اما خديجه کبري(س) روزي به همسري پيامبر درآمد که هنوز ايشان پيامبر نبود، يتيم حضرت عبدالله بود و هيچ موقعيت مالي و اجتماعي نداشت. فرمودند: قرآن ميفرمايد: کساني که قبل از فتح انفاق کردند با آنهايي که بعد از فتح مکه انفاق کردند، مساوي نيستند. «لا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ» (حديد/10) وقتي قبل از فتح مکه و بعد از فتح مکه قرآن ميفرمايد: اينها با هم مساوي نيستند. يعني آنهايي که قبل از فتح مکه انفاق کردند و مقامشان بالاتر است، خديجه کبري قبل از اسلام انفاق کرده است. لذا يکي از بالاترين مصاديق اين آيه شريفه حضرت خديجه است، «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِكَ الْمُقَرَّبُون» (واقعه/10 و11) من در مورد اين بانوي بزرگوار در دو بخش صحبت ميکنم. بخش اول اشاره به مدح و ثنايي که پيامبر و ديگران از اين بانوي بزرگوار داشتند و بخش دوم چند ويژگي برجسته اين شخصيت عالي مقام، ام المؤمنين را اشاره کنم.
در همايش حضرت خديجه، حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي فرمودند: خديجه کبري شناسنامه ماست چون مادر ماست. در هر شناسنامهاي نام پدر و نام مادر نوشته شده است. پيغمبر اسلام فرمودند: من و علي پدران اين امت هستيم. حضرت خديجه اولين زن مسلمان است، اولين ايثار کننده اموال است، اولين همسر پيغمبر است، اولين کسي است که سختيها را کنار پيغمبر تحمل کرده است و به پيغمبر ايمان آورده است. اولين کسي است که پشت سر پيغمبر نماز خوانده است. شما اين اولينها را در چه کسي پيدا ميکنيد؟ در سراسر دنيا پيشکسوتها احترام دارند، ميگويند: فلاني اولين نفري است که فلان اختراع را کرد. اول نفري است که فلان مطلب را بيان کرد. در ميان همسران پيغمبر هيچ همسري جايگاه خديجه کبري را ندارد. اين را همه مسلمانها و منصفين عالم معترف هستند. بيشترين زندگي را با پيغمبر ايشان داشته است. ثانياً اين مواردي که اشاره کردم مثل ايمان، ايثار و استقامت و نماز، تمام اينها را جزء «السابقون» است، يعني متقدمين است. من معتقد هستم جامعه ما نسبت به حضرت خديجه کبري کوتاهي دارد. اين سخن من نيست.
وقتي ما محضر حضرت آيت الله العظمي صافي گلپايگاني رسيديم، در ملاقات ايشان گريه افتادند، فرمودند: ما در مورد حضرت خديجه کوتاهي کرديم. بيش از اين بايد جهان اسلام اين بانوي بزرگوار را ميشناخت و من همينجا اگر عزيزان به اين نکته توجه دارند، تقاضاي من اين است که صدا و سيما، کارگردانان و اصحاب رسانه يک فيلم زيبايي تحت عنوان ام المؤمنين خديجه کبري بسازند. خيلي سال است دنبال اين کار هستم ولي چون رشته من نيست نتوانستم به جايي برسانم. مواد خامش فراوان است و بهترينش همين هشت جلد اثري است که ما منتشر کرديم. يک فيلمنامه قوي و سريال پر محتوا ، خديجه کبري را به دنيا معرفي کند. اين کار بايد صورت بگيرد و از کارهايي بود که رهبر انقلاب روي آن تأکيد کردند. اما عباراتي که در مورد حضرت خديجه هست، سخنان پيغمبر است. رسول خدايي که مداح او خداست و ثناء او را خدا ميگويد، «ان الله و ملائکة يصلون علي النبي» پيغمبري که خدا ميفرمايد: آن کسي که مرا دوست دارد از او اطاعت کند، «إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي» (آلعمران/37) «أين مثل خديجه» ديگر مثل خديجه براي من پيدا نشد. اين حرفها را پيغمبر بعد از وفات حضرت خديجه زدند. در نقل دارد «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَسْكُنُ إِلَيْهَا» (کشف الغمه/ج1/ص511) با حضرت خديجه آرامش پيدا ميکرد. نقل ديگر هست که دارد «كَانَ لَهَا مُحِبّاً وَ بِهَا وَامِقاً» پيامبر عاشق خديجه بود، دوستدار خديجه بود. يکوقتي به عمار ياسر فرمودند: به خديجه بگو چون خديجه چهل روزي به دستور خدا دور شدند از حضرت خديجه و به غار حرا رفتند، فرمودند: به خديجه بگو «فإنّ اللّه عزّ و جلّ ليباهي بك كرام ملائكته كلّ يوم مرارا» خدا روزي چند بار در بين فرشتهها، به تو افتخار ميکند و مباهات ميکند.
اين زن مؤمنه و متدينه، وقتي موضوع خواستگاري او مطرح شد، از طرف پيامبر ابوطالب همراه پيامبر آمده بود، اين جمله را گفت. خطاب به خديجه کبري(س) وهمراهانش، «أن ابن أخينا محمد بن عبد الله خاطب كريمتكم الموصوفة بالسخاء و العفة» (بحارالانوار/ج16/ص69) يعني دليل اينکه ما خواستگاري حضرت خديجه آمديم دو چيز است، يکي عفت و يکي سخاوت بانوي بزرگوار. ما سخن از امروز نميکنيم. سخن از عصر جاهليت و عصر دختر زنده به گور کردن است، سخن از عصر کوبيدن زن و عصر ناديده گرفتن حقوق زن است. در چنين عصر و زماني، تعبير تاريخ اين است، حضرت خديجه در دوران جاهليت به خاطر دور بودن از اخلاق جاهلي که زنها در آن زمان کارهاي منفي زيادي انجام ميدادند، اسمشان در دوران جاهليت طاهره بوده است. خديجه کبري معروف شده اما نام ايشان طاهره بود، چرا؟ چون پاکيزه بود از حرفهايي که ديگران ميزدند. اجازه ميخواهم ويژگيهاي ايشان را در چند بخش عرض کنم. نخستين ويژگي حضرت خديجه ايمان و اعتقاد راسخ اوست. بسياري از ارباب تاريخ گفتند: ايشان قبل از رسالت پيغمبر نور نبوت را در پيغمبر ديد. بصيرت، تيزبيني و خردورزي، عقل مداري، تشخيص نافذ که جز در انسان مؤمن وجود ندارد. مؤمن است که نگاه ميکند با نور الهي، لذا وقتي پيغمبر از غار حرا آمد، حضرت خديجه ترديد به خود راه نداد. گرچه قبل هم ايشان موحد بود و جزء پاکيزگان و کساني بود که هرگز بت نپرستيد.
اين افتخار اسلام است، گرچه تفاوت بين زن و مرد در جنبههاي جسمي است، ويژگيهايي خانمها دارند و ما نداريم، مثل فرزنددار شدن و بچه شير دادن، اينها خيلي طبيعي است و سيستم بدن به اين صورت است. اما در ارزشها مثل ايمان، اسلام، تقوا و صبر و ارزشهاي اجتماعي و اخلاقي هيچ تفاوتي بين زن و مرد نيست و اين آيه مبين همين جايگاه است. «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً» (نحل/97) هرکس کار خوب انجام بدهد مرد باشد يا زن، زندگي حضرت خديجه کبري زندگي پاکيزه بود و حيات طيبه بود.
ويژگي دوم اين بانوي بزرگوار عزم و اراده است. ميدانيد غالب ما در بحث عزم و اراده مشکل داريم. خيليها ميگويند: وسواس داريم، ميدانيم بد است و نميتوانيم کنار بگذاريم. ميدانم شرابخواري بد است، ميدانم غيبت بد است، توان کنار گذاشتن نداريم. پس اينها در توبه مشکل ندارند در عزم بر ترک گناه مشکل دارند. يکي از ارکان توبه عزم است. عزم آنقدر مهم است که خدا به پيغمبرش ميفرمايد: «فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ» (احقاف/35) انبياء قبل از پيغمبر ما را، قرآن اولوالعزم ميگويد. چرا ميفرمايد: اولوالعزم؟ نميگويد: اولوالعلم، اولوالتقوي، از بس اين صفت عزم مهم است. لذا به پيغمبر ميفرمايد: «فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ» (آلعمران/159) عزم يعني اراده، خواستن، تصميم گرفتن. حضرت خديجه کبري مظهر عزم و اراده است. تصميم گرفت از پيغمبر دفاع کند، دفاع کرد. تصميم گرفت مقابل تهمتها بايستد، ايستاد. تصميم گرفت سنت جاهلي را در ازدواج بشکند، شکست. بر اين باور بود که پيغمبر حق است و در شعب ابي طالب از گرسنگي روي زمين بخوابد، با او همراه شد. مثل حضرت آسيه و حضرت مريم، چرا برترين زنها در بهشت چهار نفر هستند؟ وجه مشترک اين چهار زن چيست؟ حضرت خديجه، حضرت زهرا، حضرت آسيه و حضرت مريم، وجه مشترک اين چهار زن يکي همين عزم و اراده است. يکي ولايت پذيري و ايمان راسخ است. يکي صبر و دفاع از حق است.
نخست ايمان راسخ و دوم عزم و اراده است. سومين خصوصيت در زندگي حضرت خديجه(عليها السلام) ايثار و فداکاري است. زني که ثروت زيادي داشت، جزء صاحبان تجارت بود و حتي پيغمبر گرامي اسلام نخستين بار از طرف حضرت خديجه به يک سفر تجاري رفت. يعني کارآفرين بود. اين بانو با اين ثروت و کارآفريني و خانه بزرگ، با اين همه خدم و حشم، قبل از اسلام، هنوز پانزده سال به ظهور اسلام باقي مانده است. وقتي همسري پيغمبر اسلام را قبول ميکند و خودش ميگويد: من علت اينکه ايشان را، يعني محمد بن عبدالله را پذيرفتم بخاطر صداقتش، امانتدارياش، ارزشهايي که در آن جمع هست. بخاطر حسن خلقش انتخاب کردم. اين ازدواج صورت گرفت، تمام اين اموال در اختيار پيغمبر قرار ميگيرد. اين حرف کمي نيست. مقام معظم رهبري فرمودند: ما ساده از کنار اين عبور ميکنيم، همه چيز خود را بدهي و بعد روي يک تکه حصير در شعب ابي طالب بخوابي. چه کسي اين کار را ميکند؟ اينها براي ما الگو است. اگر خانمي ثروتي دارد، حقوقي دارد، زندگي مشترک من و تو ندارد. اين همه براي خدا و براي راه دين، فداکاري است.
ما سه جور ايثار داريم که حضرت خديجه هر سه ايثار را داشت. ايثار جان، ايثار مال، ايثار آبرو. ايشان خودش را فدا کرد، مالش را فدا کرد و از همه مهمتر در اين هستي و در اين دفاع آبرويش را در طلب اخلاص گذاشت. چقدر پشت سرش حرف زدند و قهر کردند، اما ايستاد. ايشان افتخار اين ويژگيها و صفات است، يکي ايمان و يکي عزم و ايثار است. ديگر ويژگي اين بانوي بزرگوار شجاعت و نترسيدن است. قرآن ميفرمايد: مؤمنان کساني هستند که نميترسند جز از خدا، همان که قرآن ميفرمايد: «أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ» (مائده/54) در مقابل دشمن استوار و محکم هستند. يک زني با آن موقعيت اجتماعي آمده و با پيغمبر گرامي اسلام ازدواج کرده و بعد از اسلام هجمهها به پيغمبر زياد شده و پيغمبر را آزار جسمي ميکنند، سنگ و چوب ميزنند. آزار روحي ميدهند و پيغمبر را مجنون و ساحر ميخوانند. پيغمبر را کاهل ميخوانند. يکي آزار اقتصادي که تمام منابعي که به پيغمبر ميرسد را تحريم ميکنند اما شجاعانه اين زن ميايستد و از پيغمبر خدا دفاع ميکند. لذا سال وفات ايشان که دهم رمضان سال دهم بعثت بود، آن سال را عام الحزن ناميدند، يعني سال اندوه. آنقدر براي پيغمبر سنگين بود که آن سال را سال حزن و اندوه ناميدند. وفات اين بانو و وفات حضرت ابوطالب که بسيار سخت بود.
آخرين نکته در مورد حضرت خديجه کبري، بُعد عاطفي ايشان است. يعني محبت به همسر، محبت به فرزند، محبت به بستگان و خويشان، يک زن در موقعيتي شجاعت و ايثارش را بروز ميدهد، يک زن کامله، مثل حضرت خديجه در موقعيتي به عنوان يک زن بايد محبتش را به پيغمبر نشان بدهد. چون ايشان طبع شعر قوي داشت، وقتي پيغمبر اکرم قبل از اسلام به سفر رفته بود، از سفر که برميگشت حضرت خديجه اين اشعار را در مورد پيامبر بيان کردند. «جاء الحبيب الذي أهواه من سفر و الشمس قد أثرت في وجهه أثرا» حبيب و محبوب من آمده است. معشوق من از سفر آمده است و خورشيد در صورت او اثر کرده است. «عجبت للشمس من تقبيل و جنته والشمس لا ينبغي أن تدرک القمرا» تعجب ميکنم از خورشيد که چطور به خودش اجازه داده در ماه اثر کند. خورشيد نبايد روي ماه تأثير بگذارد. چطور خورشيد جرأت کرده به ماه پيغمبر، ماه من خديجه تأثير بگذارد و آفتاب بر او بتابد؟ اين حس شعر نشان ميدهد اين زن بايد براي مرد دلبري داشته باشد و اين تحکم و اين زبان اقتدار در مقابل دشمن است. اين همسر شماست. در روايات داريم زن خوب با شوهرش متواضع و فروتن است. دلبري ميکند و با همسر مثل فرد مطيع، فردي که موجب برانگيختن احساس و عواطف مرد شود. نه قلدري و زمختي و خشونت و بدخُلقي، اين اصلاً با ذات زن در زندگي زناشويي جور در نميآيد و خديجه کبري مظهر اين عطوفت و مهرباني در خانه با پيغمبر گرامي اسلام است.
وقتي محضر مقام معظم رهبري عرض کرديم که ايشان مادر يازده امام هستند، ايشان فرمودند: بگوييد مادر دوازده امام، چون حضرت علي(ع) هم در دامن خديجه کبري بزرگ شدند. انشاءالله توانسته باشيم دِين کوچکي را نسبت به اين بانوي بزرگوار ادا کنيم و ايشان دست همه ما را بگيرند.
«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»