اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

95-02-08-حجت الاسلام والمسلمين رفيعي - امامت

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: امامت
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين رفيعي
تاريخ پخش: 08-02-95

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
پيدا تري ز خورشيد، ‌اي ماه بي نشانم *** تا از تو مي‌سرايم، گُل مي‌شود دهانم
معناي آدميت، فهم شکفتن توست *** ارديبهشت محزون! حوّاي مهربانم!
فوّاره‌ي خروشي،‌اي آه سرمه‌اي رنگ! *** با روزه‌ي سکوتت، آتش مزن به جانم
با ابرها بگوييد، دستِ مرا بگيرند *** از دودمانِ آهم، ماندن نمي‌توانم
بيرون شو‌اي همايون، از پشت پرده‌ي غيب *** تا در سه گاهِ مستي، شوريده تر بخوانم

شريعتي: سلام عرض مي‌کنم خدمت شما خوشحال هستيم در کنار شما هستيم افتخار داريم در خدمت آقاي دکتر رفيعي باشيم به رسم چهارشنبه‌ها سلام عليکم و رحمة الله خيلي خوش آمديد.
دکتر رفيعي: بسم الله الرحمن الرحيم عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان عزيز ان شاء الله در اين ماه رجب از فيوضاتش بهره مند باشيم و همه مان جزء رجبيون قرار بگيريم.
شريعتي: ان شاء الله رسيديم به بحث مهدويت و حضرت مهدي در روايات شيعه و سني.
دکتر رفيعي: بعضي از دوستان چون تقاضاي منابع کرده بودند منابع و کتاب‌هايي که در مورد حضرت حجت در بخش‌هاي مختلفي نوشته شده خيلي زياد است مثلا در مورد امام زمان و خانواده امام زمان و جوانان فلسفه‌ي غيبت امام زمان در منابع اهل سنت امام زمان در اديان قبل از اسلام يک بنيادي است در قم بنياد مهدي موعود عج الله تعالي فرجه الشريف غالبا آثاري درباره‌ي مهدويت را اين بنياد نشر مي‌کند با موضوعات مختلف حتي کتاب‌هاي پالتويي قطع جيبي و در عين حال مختصر در چهارده موضوع مختلف چاپ کردند يکي از آن کتاب‌ها را که آن‌ها چاپ کردند معرفي مي‌کنم درس نامه‌ي مهدويت است تفاوت درس نامه براي کتاب اين است که براي تدريس تدوين مي‌شود پرسش دارد خود آزمايي دارد چکيده دارد اين درس نامه توسط آقاي سليميان نوشته شده در چهار جلد است هر کدام از اين مجلدات مشتمل بر چهارده پانزده درس است که مجموعه‌ي اين‌ها در حدود پنجاه شصت درس درباره‌ي حضرت حجت است اين چهار جلد مهدي شناسي در سطح عموم مردم است يعني دانش آموز دانشجو يک وقتي يک کسي ممکن است پژوهش‌هاي ويژه‌اي بخواهد در مورد مهدويت به او بايد منابع بيشتري معرفي کرد دو سه کتاب نام مي‌برم خوب است من خواندم يکي خورشيد مغرب است از جناب محمد رضا حکيمي کتاب ديگر عصر زندگي است که رويکرد قشنگي دارد آن هم متعل به آقاي محممد حکيمي است يک کتاب بسيار خوبي حضرت آيت الله اميني دارند به نام دادگستر جهان اين را هم عزيزان مي‌توانند ببينند يک کتابي حضرت آيت الله مکارم دارند به نام حکومت جهاني حضرت مهدي مرحوم شهيد صدر که در عراق به شهادت رسيد در بسياري از امور در فقه در فلسفه در اقتصاد ايشان مبتکر بود صاحب نظر و پيش قدم بود صاحب نظريه بود ايشان يک کتابي دارد در مورد حضرت مهدي که يکي از محققين به فارسي ترجمه کرده به نام راه مهدي تقريبا پنج کتاب غير از اين معرفي کرديم براي عموم مخاطبين و بعضي‌ها هم کتاب‌هاي فراتر است خورشيد مغرب عصر زندگي دادگستر جهان حکومت جهاني حضرت مهدي و راه مهدي البته آن مجموعه‌اي که عرض کردم در قم کار کردند بد نيست عزيزان با سايتشان کتاب هايشان آشنا باشند حتي براي کودکان هم کتاب نوشتند براي نوجوانان حتي براي کساني که مدرسه نمي‌روند هنوز پيش دبستاني يا قبل از پيش دبستاني هستند فلش کارت‌ها نقاشي‌هايي که آشنا شوند با امام زمان يک وقتي عزيزان اگر در مسجد جمکران مراجعه داشته باشند مجموعه‌ي اين آثار را مي‌توانند تهيه بکنند و ببينند اما بحث اين جلسه‌ي ما چون بنا شد هفت هشت جلسه‌اي در مورد مهدويت صحبت بکنيم يکي از بحث‌هايي که در ارتباط با مهدويت است بحث امام زمان ارواحنا فداه درباره‌ي قرآن است که جلسه‌ي قبل اشاره کرديم يادي از حاج آقا قرائتي بکنيم ديدم ايشان يک کتابي به نام مهدي در آيات قرآن دارد ديشب نگاه کردم اين کتاب را بعضي‌هاي ديگر هم نوشتند و اين بحث را مطرح کردند اما در ارتباط با حضرت حجت ارواحنا فداه در منابع اهل سنت بعضي عزيزان کتاب نوشتند تحت همين عنوان مهدويت در صحاح شش گانه يعني در فقط شش کتاب اهل سنت آمدند بحث مهدويت را دنبال کردند چون موضوع مهدويت موضوع شيعي نيست اديان ديگر هم دارند ولي در اسلام کتاب‌هاي متعددي انديشمندان اهل سنت در اين رابطه نوشتند که اين‌ها را مي‌شود به دو بخش تقسيم کرد بخشي از اين‌ها کتاب‌هاي مستقل است که مستقلا درباره‌ي حضرت حجت ارواحنا فداه روايات را جمع آوري کرده بخشي از اين‌ها کتاب‌هايي است که اختصاص به حضرت حجت ندارد مستقيم ندارد مثلا کتاب حديثي است اما در ضمن آن کتاب آن روايات را هم مورد بررسي قرار داده و بحث کرده يکي از اين‌ها کتاب المصنف است عبدالرزاق صنعاني متوفاي 211 نوشته است يعني هنوز امام زمان ارواحنا فداه به دنيا نيامده بودند ايشان در اين کتاب يک عنواني دارد به نام باب المهدي و پاره‌اي از اين روايات مربوط به مهدويت را مي‌آورد خيلي جالب است معلوم مي‌شود موضوع مهدويت يک موضوعي نبوده که با تولد امام زمان شروع شده باشد رواياتي که از پيغمبر گرامي اسلام در مورد اين که مهدي نامش نام من است سيره اش سيره‌ي من است ولو يک روز از عمر جهان مانده باشد ظهور خواهد افتاد حتي به علائم ظهور ايشان در اين کتاب تعدادي از اين روايات را آورده نويسنده‌ي ديگر باز حافظ ابوعبدالله المروزي است که اهل مرو بوده ايشان هم متوفاي 229 است باز هم قبل از ميلاد حضرت حجت کتابي دارد به نام الفتن که احاديث متعددي را در ارتباط با حضرت حجت و صفات و ويژگي‌هاي ايشان آورده است حالا اين کتاب‌ها خوشبختانه يکي از اموري که امروز در دسترس خيلي‌ها است همين فضاي مجازي و اينترنت است اگر درست استفاده شود لازم نيست در کتابخانه‌ها دوستان دنبال اين کتاب‌ها بگردند کافي است اين اسم را بزنند فقط بدانند يک وقت کسي روي هوا نگويد که اين موضوع تازه مطرح شده اصلا مبنا ندارد نه کتاب‌هايي که مطرح مي‌کنيم چقدر کهن است يکي از اين کتاب‌ها مسند احمد حنبل است احمد بن حنبل امام حنابله است که اخيرا اين مسند در پنجاه جلد چاپ شده نزديک سي هزار روايت ايشان آورده که شايد بيشترين روايات در مورد حضرت مهدي را ايشان در اين کتاب مسند دارد آن چيزي که ايشان در اين جا ادعا کرده و بنده هم مراجعه کردم بالغ بر 130 حديث در مورد حضرت مهدي است جالب است که احمد بن حنبل هم متوفاي 241 است باز هم قبل از ميلاد حضرت حجت است که اين احاديث بعضي هايش مربوط به علائم ظهور است بعضي هايش مربوط به اين است که حضرت مهدي اسمشان اسم رسول خداست بعضي شان مربوط به اين است که حضرت عيسي با آن حضرت ظهور مي‌کنند وقتي امام زمان مي‌آيند بعضي از اين روايات مربوط به گروه‌هايي است که امام زمان با آن‌ها مي‌جنگد موضوع مهدويت يک موضوع فراگير بوده است در اسلام نه به زمان تولد مربوط مي‌شده نه به شيعه مربوط مي‌شده در لسان پيغمبر اکرم در روايات متعدد در منابع مختلف آمده است کتاب ديگر که جزء کتاب‌هاي شش گانه‌ي اهل سنت است سنن ابن ماجه است ايشان هم متوفاي 275 است يعني غيبت صغرا در آن زمان بوده ايشان هم بخشي از رواياتي که دارد اصلا عنوان دارد باب خروج المهدي هم چنين سنن ابي داود که باز يکي ديگر از کتاب‌هايي که هست و منابع متعددي که در اين رابطه است اين‌ها کتاب‌هاي دسته‌ي اول بود منابغ غير مستقل که موضوعش جمع آوري احاديث است و اين روايات را هم دارد بسياري از شخصيت‌ها ادعاي تواتر کرده اند در روايات مهدويت عزيزان مي‌دانيد اگر يک خبري يک مورد نقل شده باشد مي‌گوييم خبر واحد اگر دو مورد سه مورد پنج مورد باشد مي‌گوييم خبر مستفي؟؟؟ يعني بيشتر از واحد است تعدادش چند خبر است اما اگر خبري متعدد وارد شده باشد تعداد نمي‌توانيم بدهيم اما اين قدري است که نمي‌شود تکذيب کرد مثل حديث غدير يا يک حديثي از پيغمبر اسلام است فَمَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّدًا فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَده مِنْ النَّار هر کسي به من دروغ ببندد جايگاهش جهنم است اين‌ها شيعه و سني مي‌گويند متواتر است تقريبا شصت نقل دارد احاديث حضرت مهدي بحث واحد و استفاظه نيست بحث خبر متواتر هستند منابعي که مستقلا درباره‌ي حضرت مهدي نوشته يکي کتاب ابوعبدالله محمد گنجي شافعي است کتاب عجيبي است به نام البيان في اخبار صاحب الزمان اين کتاب مستقلا درباره‌ي امام زمان است بيست و پنج باب است احاديث را در اين بيست و پنج باب دسته بندي کرده و آورده يک وقتي من از قول آيت الله حسن زاده‌ي آملي شنيدم که ايشان فرمودند اين کتاب در عين حال که حجم صغيري دارد اما منافع عظيمي دارد کتاب کوچک است خيلي قطور نيست امام ايشان در آغاز اين کتاب يک جمله‌اي دارد گنجي مي‌گويد که هيچ امتناعي در بقاي حضرت مهدي وجود ندارد در اين که اتفاق مي‌افتد و ايشان مي‌آيد بعد نکته‌ي ديگري که قابل توجه است مي‌گويد من اين کتاب را از روايات اهل سنت فقط نقل مي‌کنم روايات شيعي را نياورده اين يکي از آن کتاب‌هايي است که مستقلا درباره‌ي حضرت نوشته شده کتاب‌هاي ديگر البرهان في علامات مهدي آخر الزمان که بيش از 270 حديث است اين کتاب را هم متقي هندي متوفاي 975 نوشته قرن دهم ايشان همان کسي است که کنز العمال دارد 270 حديث در ابواب مختلفي در اين کتاب ايشان دسته بندي کرده اين فکر مي‌کنم کافي باشد در منابع معتبر. اما اگر بخواهيم مشترکات روايات شيعه و سني را به عبارت ديگر مشترکات روايت فريقين را و آن چيزي که همه رويش اتفاق دارند درباره‌ي حضرت حجت مطرح کنيم شايد بتوانيم بگوييم اين مجموعه‌ي رواياتي که در منابع اهل سنت که اسم بردم و منابع شيعه آمده اين مطالب در آن‌ها آمده که فهرست وار خدمت بينندگان عرض مي‌کنم ما کتاب هم معرفي کرديم تفصيلش را خودشان ببينند مجموعه‌ي رواياتي که درباره‌ي حضرت حجت است اگر بخواهيد کسي سوال بکند محورهاي اين‌ها چيست عرض مي‌کنيم اين‌ها بر چند بخش تقسيم مي‌شود يک بخش اول حتمي بودن ظهور و قيام حضرت مهدي ارواحنا فداه است اين اتفاقي است مشترک است من اختلافي‌ها را هم خواهم گفت اين مي‌گويد اگر يک روز از عمر جهان مانده باشد خدا آن قدر آن روز را طولاني مي‌کند که حضرت مهدي ظهور بکند و اين اتفاق بيفتد بخش دوم روايات که باز اتفاقي است در مورد نصب حضرت حجت است که حضرت حجت فرزند چه کسي است من آن اتفاقي اش را عرض مي‌کنم يک بخش‌هايي اش اختلافي است که مي‌گذاريم بعد روايات متعدد منابع شيعه و سني اين را تاکيد دارند که ايشان از اهل بيت است از فرزندان رسول خداست از نسل اميرالمومنين و فاطمه‌ي زهرا سلام الله عليهما است اين که فرزند امام عسکري است يا نه اين در اختلافي هاست که من وارد نشدم اما اين که المهديُّ مِن وُلدِ فاطمهَ مهدي از نسل حضرت زهرا سلام الله عليهاست پيغمبر خدا به حضرت زهرا فرمودند که فاطمه جان يکي از افتخارات اين امت اين است که مِنَّا مَهدى هَذِهِ الاُمَّة وَ هُوَ مِن وُلدِك (بحارالانوار، ج 25، ص 25) در ايام فاطميه خوانده بوديم اين روايت را سومين وجه مشترک يا امري که در منابع فريقين آمده است بحث ويژگي‌هاي جسماني حضرت حجت است اين که چهره نوراني است کَاَنَّ وَجْهُهُ کَوْکَبٌ دُرّيٌّ (فرائد السمطين، ج 2، ص 327) اين تعبيري است که در منافع آمده است پيشاني بلند دارد بيني کشيده دارد خال بر گونه دارد حدودا سنشان بين سي تا چهل است اين هم سومين مورد اتفاق است اين‌ها چيزهايي است که مشترک است و در تمام منابعي که از اهل سنت نام برديم يا در برخي از آن‌ها تاکيد شده است چهارمين محور هم نام بودن حضرت حجت با حضرت رسول گرامي اسلام است البته تاکيد شده در زمان غيبت اين اسم را نبريد اما نام محمد صلي الله عليه و آله و سلم از نام‌هايي است که عبدالله بن مسعود نقل مي‌کند شخصيتي است که منابع مختلفي از او هم شيعه هم سني نقل حديث کرده است که پيغمبر خدا فرمودند اِسْمُ الْمَهْدِيِّ مُحَمَّدٌ البته گفتند در زمان غيبت از اين نام استفاده نشود اين چهار تا شد پنجمين محوري که باز در ارتباط با حضرت حجت مشترک است بحث فراهم شدن زمينه‌ي ظهور است هم روايات شيعه هم روايات اهل سنت دارد که بايد شرايط براي ظهور فراهم شود يکي از آن شرايط نا اميدي مردم است يعني ببينند هم‌ي حکومت‌ها آمدند اما آن حکومت جهاني نشد البته اين معنايش اين نيست که انسان تشکيل حکومت ندهد انسان تلاش نکند عدالت محور نباشد نه ولي اين نکته مهم است که اين روايات مي‌خواهد بگويد يک زماني مي‌آيد که مردم احساس مي‌کنند آن مطلوب نيست با اين که تلاش کردند خود حضرت امام رضوان الله تعالي عليه که مبتکر حکومت اسلامي بودند بنيان گزار جمهوري اسلامي بودند دائما در فرمايشاتشان مي‌فرمودند ان شاء الله ظهور حضرت ان شاء الله پرچم ظهور حضرت مهدي مقام معظم رهبري و علما هم همين طور ما تمام تلاشمان را مي‌کنيم اما اين قدر موانع زياد است بيشتر از اين از ما برنمي‌آيد «لَا يُكَلِّفُ اللَّـهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا» (بقره/ 286) يکي ديگر از زمينه‌هاي ظهور بحث فراگير شدن ستم است که روايات متعددي در منابع شيعه و سني دارد که كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً (منتخب الاثر، ب 1، ف 2، ص 142) زمين از ظلم و جور پر مي‌شود باز اين معنايش اين نيست که شما کمک بکنيد در زمين ظلم و جور ايجاد شود نه اين يک خبر است مثل اين که به کسي مي‌گوييم ان شاء الله خداوند به شما پنج ده تا اولاد مي‌دهد زحمت شما زياد مي‌شود يعني چه؟ يعني تمرين بدهد بچه‌ها اذيتش بکنند؟ نه خود به خود وقتي انسان ده اولاد داشت سر صدا است خود به خود اين وضع استکبار اين وضع ستمگران اين وضع يهود اين شبهه‌هاي اعتقادي پيش مي‌آيد.
شريعتي: جبهه‌ي مقابل بيکار ننشسته.
دکتر رفيعي: بله جبهه‌ي مقابل تلاشش را مضاعف مي‌کند اين يک خبري است که ما مي‌بينيم الآن در گذشته اين همه شبکه عليه دين بود اين همه صحنه‌هاي ابتذال بود؟ اين همه مبارزه با دينداري بود؟ اين همان ظلم و ستم است عرض مي‌کنم که باز از همان زمينه‌هاي ظهور عرض مي‌کنم که مسئله‌ي همان علائم ظهور است ما نمي‌خواهيم وارد اين بحث شويم ولي در روايات شيعه و سني روي اين نکته تاکيد شده است که خروج سفياني است نداي آسماني است اين نشانه‌هاي ظهور است که بعضي هايش حتمي است و وصل به ظهور است بعضي هايش نه غير حتمي است و فاصله دارد با زمان ظهور اين هم پنجمين محور مشترک که در روايات فريقين آمده است باز از جمله مواردي که در ارتباط با حضرت حجت اتفاقي است امور مربوط به کيفيت ظهور است اين که ظهور اصلاح امر در يک شب صورت مي‌گيرد يعني امام زمان ارواحنا فداه در يک شب اعلام مي‌کنند اين که محل ظهور خانه‌ي خداست از کنار کعبه امام فرياد مي‌زنند اين که ياران 313 نفر هستند اين که فرشتگان براي نزول حضرت حجت مي‌آيند اين روايت در منابع مختلف اهل سنت هم آمده است اين که حضرت عيسي علي نبينا و آله و عليه السلام با حضرت ظهور مي‌کنند و به آن حضرت اقتدا مي‌کنند اين هم ششمين وجه مشترک است هفتم موضوع ويژگي‌هاي حکومت امام زمان است که حالا اين حکومتي که تشکيل مي‌شود عدالت گسترده مي‌شود علم افزايش پيدا مي‌کند ظالمي ديگر نمي‌تواند به مظلومي ظلم بکند رفاه و آسايش عمومي فراهم مي‌شود رضايت همگاني در حکومت حضرت حجت است ما الآن در هيچ حکومتي حتي حکومت خودمان رضايت همگاني نداريم اما در آن حکومت دارد که رضايت همگاني ايجاد مي‌شود امنيت فراگير ايجاد مي‌شود به گونه‌اي که افراد سالخورده ناتوان حتي حيوانات در پرتو اين حکومت احساس آرامش و بي نيازي در مردم ايجاد مي‌شود دستي دراز نمي‌شود تکدي گري از بين مي‌رود خيلي اين‌ها مهم است يک سال من نيمه‌ي شعبان کردستان بودم سنندج جشن مفصلي دوستان اهل سنت گرفته بودند آن‌ها مي‌گفتند شب برات زيارت اهل قبور مي‌رفتند جشن مي‌گرفتند مثل موضوع غدير کسي تصور نکند غدير موضوع شيعي است غدير بيان يک حقيقتي از زبان پيغمبر براي مسلمانان است چه کسي گفته غدير را بايد اختصاصي کرد غدير را بايد همه جشن بگيرند وقتي حضرت عيسي مي‌گويد خدايا براي ما مائده از آسمان بفرست ما اين روز را عيد قرار بدهيم وقتي ولايت حضرت علي از آسمان مي‌آيد نبايد عيد گرفت؟ حضرت حجت اختصاصي نيست شايد روي تولد اختلافي باشد اما نصبش نامش ظهورش قضاياي حکومتش وضعيت مردم علائم ظهوري که اشاره کرديم طولاني شدن غيبت ظلمي که دنيا را مي‌گيرد اين روايتي که عمري ما در سخنراني‌ها در منابر گفتيم بدانيد اين‌ها روايات فقط شيعي نيست و در منابع مختلفي به آن اشاره شده است.
شريعتي: براي تهيه‌ي کتاب‌هايي که دوستان علاقه مند هستند مطالعه بکنند مي‌توانند براي ما پيامک ارسال بکنند 20000303 شماره‌ي پيامک ماست به سايت ما هم مي‌توانيد مراجعه بکنيد samtekhoda3.ir دوستان ما به شما خواهند گفت چه کار بايد بکنيد صفحه‌ي 198 را امروز تلاوت مي‌کنيم آيات 69 تا 72 سوره‌ي مبارکه توبه را تلاوت مي‌کنيم.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
كَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنكُمْ قُوَّةً وَأَكْثَرَ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلَاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُم بِخَلَاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُم بِخَلَاقِهِمْ وَخُضْتُمْ كَالَّذِي خَاضُوا أُولَـئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَـئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ?69? أَلَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَقَوْمِ إِبْرَاهِيمَ وَأَصْحَابِ مَدْيَنَ وَالْمُؤْتَفِكَاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللَّـهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَـكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ?70? وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ أُولَـئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّـهُ إِنَّ اللَّـهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ?71? وَعَدَ اللَّـهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ?72?
ترجمه:
[همه شما منافقان و کافران در نفاق و کفر] مانند کساني هستيد که پيش از شما بودند؛ آنان از شما نيرومندتر و اموال و فرزندانشان بيشتر بود؛ آنان از سهمشان [که در دنيا از نعمت‌هاي خدا داشتند در امور باطل] بهره گرفتند؛ پس شما نيز از سهمتان همان گونه که آنان از سهمشان بهره گرفتند بهره گرفتيد، و به صورتي که [آنان در شهواتشان] فرو رفتند فرو رفتيد؛ اينانند که اعمالشان در دنيا و آخرت تباه و بي اثر است و در حقيقت اينانند که زيانکارند. (??) آيا خبر کساني که پيش از آنان بودند به اينان نرسيده؟ خبر قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهيم و اصحاب مدين و شهرهاي زير و رو شده [قوم لوط] که پيامبرانشان براي آنان دلايل روشن آوردند [ولي نپذيرفتند]؛ خدا بر آن نبود که به آنان ستم ورزد، ولي آنان بودند که همواره بر خود ستم مي‌کردند. (??) مردان و زنان با ايمان دوست و يار يکديگرند؛ همواره به کارهاي نيک و شايسته فرمان مي‌دهند و از کارهاي زشت و ناپسند بازمي دارند، و نماز را برپا مي‌کنند، و زکات مي‌پردازند، و از خدا و پيامبرش اطاعت مي‌نمايند؛ يقيناً خدا آنان را مورد رحمت قرار مي‌دهد؛ زيرا خدا تواناي شکست ناپذير و حکيم است. (??) خدا به مردان و زنان با ايمان بهشت‌هايي را وعده داده که از زيرِ [درختانِ] آن نهرها جاري است؟ در آن جاودانه اند، و نيز سراهاي پاکيزه‌اي را در بهشت‌هاي ابدي [وعده فرموده] و هم چنين خشنودي و رضايتي از سوي خدا [که از همه آن نعمت ها] بزرگ تر است؛ اين همان کاميابي بزرگ است. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: اشاره‌ي قرآني و نکات پاياني را مي‌شنويم
دکتر رفيعي: همه‌ي آيات قرآن مهم است ولي پيام اين آيه براي ما بينندگان در اين صفحه اين است که مي‌خواهد مومنين و مومنات و وظايفشان را بيان بکند که انسان‌هاي مومن چه زن و چه مرد در جامعه نسبت به هم چه وظايفي دارند ما که نمي‌توانيم يک گوشه بنشينيم زندگي راهبانه‌اي داشته باشيم بگوييم به ما ربطي ندارد بالاخره ما داريم با مردم زندگي مي‌کنيم در محيط کار و خانه و اداره و اتوبوس و مسافرت قرآن مي‌فرمايد اين را دقت بکنيد که «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ أُولَـئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّـهُ إِنَّ اللَّـهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» زنان مومن مردان مومن اين‌ها ولي هم هستند دوست هم هستند نسبت به هم مسئوليت دارند اين طور نيست که حتما اين مسئوليت مسئوليت گشت نامحسوس است يا مسئوليت پليس فلان بخش است يا مامور امر به معروف نهي از منکر است نه همه‌ي انسان‌هاي مومن و مومنه بايد امر به معروف و نهي از منکر داشته باشند تا مي‌گوييم امر به معروف و نهي از منکر فورا ذهن ما روي حجاب و بد حجابي نرود گرچه بد حجابي و بي حجابي مصداق منکر است و با حجابي مصداق معروف اما قصه خيلي گسترده است يک کسي دارد دوبله پارک مي‌کند مانع مي‌شود جلوي خانه‌ي مردم مي‌گذارد يک طرفه مي‌آيد دروغ مي‌گويد دارد به کسي ظلم مي‌کند دارد گران مي‌فروشد کم فروشي مي‌کند حتي انسان به دولت مرد‌ها فرقي نمي‌کند اين طور نيست امر به معروف نهي از منکر از دولت به مردم باشد از مردم به دولت هم باشد امر به معروف و نهي از منکر مي‌کنند اين عبادتي که فراموش شده است بعد مي‌فرمايد نماز به پا مي‌دارند اول امر به معروف و نهي از منکر بعد اقامه‌ي نماز بعد زکات مي‌پردازند بعد هم از خدا و پيغمبر اطاعت مي‌کنند اين‌ها مورد رحم و لطف خدا قرار دارند پس در اين جا مي‌فرمايد که پنج عامل باعث مي‌شود رحمت خدا شامل انسان شود يکي امر به معروف و نهي از منکر يکي اقامه‌ي نماز يکي پرداخت زکات اطاعت از خدا اطاعت از پيغمبر خدا است اين‌ها مورد رحم واقع مي‌شوند ان شاء الله نسبت به اين وظايف هم توجه داشته باشيم. يکي از بحث‌هايي که زياد سوال مي‌شود اين است که فلسفه‌ي غيبت چيست خداي متعال که يازده امام پشت سر هم لطف کرد براي مردم در جامعه فرستاد يا اين امام بزرگوار هم بعد از پدر بزرگوارش مي‌آمد ديگر سابقه‌ي غيبت اين طوري در امامان ما نداشتيم چرا در انبيا ما داريم حضرت يوسف يک غيبتي داشت نسبت به پدرش و ديگران آن‌ها نمي‌دانستند کجاست يا حضرت ادريس حضرت موسي غيبت داشت اما فلسفه‌ي اين غيبت چيست؟ اولا عرض مي‌کنم که ما معلوم نيست همه‌ي فلسفه‌ها و رازهاي مسائل را بدانيم راز پنهان زيستي امام زمان چيست آيا ما بايد همه اش را کامل بدانيم؟ خيلي از اوقات ممکن است درک فلسفه‌ي يک موضوع در سطح مخاطب نباشد يا صلاح نباشد حضرت موسي با آن مقامش وقتي که حضرت خضر مي‌آيد فلسفه‌ي اين که جناب خضر اين کشتي را سوراخ مي‌کند نمي‌داند پيش خودش هم يک قضاوتي مي‌کند که چه کار مي‌کني کشتي مردم را سوراخ مي‌کني سوارکرده سوراخ هم مي‌کني؟ يا وقتي جناب خضر مي‌آيد مي‌گويد اين ديوار را اصلاح بکنيد روستايي که به ما غذا ندادند بيرونمان کردند حالا مزدشان بدهيم؟ در ارتباط با حضرت حجت هم کليتش در روايات ما گفته شده است که اين قصه سرّي از اسرار الهي است مثل خيلي از اسرار ديگر که ما نمي‌دانيم يا عقلمان قد نمي‌داند يا صلاح نيست اين موضوع بيان شود «وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي» (اسراء/ 85) سوال مي‌کنند از روح فرمود بگو روح از امر خداست يا «يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي» (اعراف/ 187) سوال مي‌کنند از زمان قيامت فرض کنيد بگويند فلان موقع قيامت است خيلي‌ها خيالشان راحت مي‌شود يا خود عمر ما بگويند شما 95 سال عمر مي‌کنيد حالا که تا 70 سالش را خوش بگذرانيم 25 سال آخر را. صلاح نيست به کسي ميزان عمرش را بگويند زمان قيامت را بگويند حقيقت روح را بگويند و نمونه‌هاي ديگري داريم. يک روايتي است شيخ صدوق در کتاب کمال الدين آورده قبلا اسم اين کتاب را برده ايم پيغمبر مي‌فرمايد يا جابرُ! اِنَّ هذَا الاَمْرَ اَمْرٌ مِنْ اَمرِ اللّه ِ وَسِرٌّ مِنْ سِرِّ اللّه (بحارالانوار، ج 51، ص 73) موضوع حضرت حجت موضوع غيبت يکي از اسرار الهي است يکي از امور الهي است بعد حضرت فرمودند اگر کسي شک بکند کفر است ما مي‌دانيم کار خدا درست است چون حکيم است چون آگاه است چون عليم است کما اين که گاهي انسان حکمت اين که چرا فلاني بچه دار نمي‌شود چرا فلاني بيمار مي‌شود چرا يک مرتبه يک حوادثي اتفاق مي‌افتد را نمي‌داند لذا در اين رابطه يک شخصي است به نام احمد بن اسحاق ايشان مي‌گويد من بر امام عسکري عليه السلام وارد شدم احمد بن اسحاق همين است که در سر پل ذهاب دفن است يک مسجدي هم در قم بنا کرده که مسجد امام حسن عسکري است که اخيرا بازسازي هم شده اين مسجد را به امر امام عسکري ايشان ساخت ايشان مي‌گويد خدمت امام عسکري رسيدم روي همين موضوع صحبت شد اين‌ها قبل از وقوع غيبت است آقا فرمودند يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّهِ‏ (کمال الدين، ج 2، ص 384) سرّ الهي است غيب الهي است چرا به ما گفتند شما فکر کن که ظهور همين هفته اتفاق مي‌افتد؟ عجله نکن اما فکر کن همين جمعه است اگر به مردم مي‌گفتند مثلا مردمي که سال 600 هستند مي‌گفتند که غيبت تا قرن چهاردهم طول مي‌کشد دنبال قصه نمي‌رفتند مي‌گفتند هزار سال ديگر است ما براي چه دنبال باشيم اين فکر پويا فکر اميد فکر انتظار فکر سازنده براي اين است که جامعه همواره زنده باشد به همين جهت وقتي از بعضي از معصومين يا خود حضرت حجت الان من يادم نيست دقيق سوال مي‌شود حضرت در پاسخ مي‌فرمايد «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ» (مائده/ 101) از چيزهايي سوال نکنيد که اگر جوابش را بشنويد ناراحت مي‌شويد يک موقعي حضرت رسول درباره‌ي حج صحبت کردند که حج واجب است يکي گفت چند بار در عمر حضرت فرمودند وقتي مي‌گويم واجب است يعني يک بار کافي است چرا سوال مي‌کني که کار مشکل تر شود سخت تر شود البته يک سلسله نمي‌گويم فلسفه ولي اموري که قانع کننده باشد و نزديک کننده باشد به آن سوال اصلي مثلا حکمت در روايات ما اشاره شده است يکي از آن‌ها که چرا امام غيبت کردند براي حفظ جان است آقا يازده امام را به شهادت رساندند مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ أَوْ مَسْمُومٌ (کفاية الاثر, ص226) امام عليه السلام اگر الآن در ميان جامعه بيايد به طور طبيعي امام نيست دارند فيلم درست مي‌کنند تلاش مي‌کنند براي جلوگيري از انديشه و تفکرش باشد قطعا به قتل مي‌رسانند دوم براي آزادي از بيعت ديگران يعني بناست بيعت هيچ حاکمي به گردن امام زمان نباشد يعني ايشان خودش باشد براي خودش بله در شرايطي اقتضا کرده امام جواد زمان ماموم معتصم بوده امام هادي زمان متوکل بوده امام حسين امام سجاد زمان حکومت امويان بودند اما بناست ايشان رئيس حکومت شود وقتي شما فضاي برتري را در نظر مي‌گيريد به اندازه‌ي برتري اش بايد صبر بکنيد يک وقت مي‌گوييد من مي‌خواهم اين گل را بکارم يک غنچه بدهد يک هفته کافي است اما يک وقت مي‌گوييد مي‌خواهم يک درخت تنومند داشته باشم به اندازه‌ي درخت تنومند شدن بايد صبر بکنيد شما يک وقت مي‌گوييد ما مي‌خواهيم در دنيا حرف اول را در تسليحات بزنيم حرف اول را در اقتصاد بزنيم حرف اول را در توليد کالا بزنيم مي‌گويند براي اين چشم انداز فلان کار بايد کرد الآن در دنيا هواپيما توليد مي‌کنند شما اگر مي‌خواهيد به اين برسيد دو قرن بايد کار بکنيد سه قرن طول مي‌کشد مثلا به اين افق برسيد شما يک حکومتي مي‌خواهيد بيعت احدي به گردن امام زمان نشود کل جامعه اصلاح شود اين تولد يک عده‌اي را مي‌خواهد آمدن شرايط را مي‌خواهد مثلا در روايت دارد حضرت حجت وقتي در خانه‌ي خدا صحبت مي‌کنند هم زمان همه‌ي دنيا ايشان را مي‌بينند شما پنجاه سال پيش اين حرف را مي‌زدي نمي‌خنديدند؟ اما امروز اين قصه‌ي مثلا تلگرام و موبايل اين‌ها را پيش برده امکانش است من نمي‌خواهم بگويم الزاما تفسير اين روايت اين است مي‌خواهم عرض بکنم اين شرايط و ضوابط است نکته‌ي سومي که در روايات ما اشاره شده اين هم نکته‌ي مهمي است مسئله‌ي همان که اشاره کرديم يأس مردم از حکومت‌هاي مختلف است عيب ندارد ما در طول تاريخ حکومت‌هاي صالح هم داشتيم حکومت‌هاي ناصالح هم داشتيم در طول زمان افرادي تشکيل حکومت‌هاي خوب دادند امروز الآن در کشور خود ما اما مردم ببينند که آن هدف نهايي با اين‌ها اتفاق نمي‌افتد وظيفه است به عدالت کمک بکنيم به حکومت کمک بکنيم جلوي ظلم را بگيريم نگذاريم مظلوم زمين بماند حضرت علي مي‌فرمايد براي ظالم خصم باشيد براي مظلوم عون باشيد اما مردم دقت به اين نکته داشته باشند که آن حکومت مد نظر کامل جامع جز با حضرت حجت شکل نمي‌گيرد اين يأس بايد ايجاد شود بعضي عزيزان يک نکته‌ي چهارمي اضافه کردند گفتند براي تأديب يک وقتي مثال زديم شما دوازده درّ بيشتر نداريد يازده تا را مردم پرتاب کردند و از بين بردند يک درّت را ديگر به اين سادگي عرضه نمي‌کني نگه مي‌داري تا مردم درّ شناس شوند فَيوَطِّئونَ لِلمَهدي سُلطانَه (بحارالانوار، ج 51، ص 87)

شريعتي: اين محروميت خيلي سخت است.
دکتر رفيعي: بله لذا مي‌گوييم اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَيْکَ فَقْدَ نَبِيِّنَا صَلَوَاتُکَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَ (دعاي افتتاح) اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْـخَـفـآءُ مگر نمي‌گوييم؟ بله منتها اهدافي که در قرآن و روايات براي مردم گفته شده منوط به زمان ظهور نيست «اِعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى» (مائده/ 8) چه زمان غيبت چه زمان ظهور اگر امام رهبر کبير مي‌خواست بنشيند بگويد ما وظيفه‌اي نداريم هيچ وقت انقلاب نمي‌شد هيچ وقت شاه نمي‌رفت هيچ وقت مشروب فروشي بسته نمي‌شد خانه‌هاي فساد بسته نمي‌شد البته اين است «إِنَّ اللَّـهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ» (رعد/ 11) ده‌ها آيه اين را مي‌گويد زير هيچ آيه‌ي قرآن نوشته نشده اين آيه مشروط به ظهور آقا است لذا اَفضَلُ الاَعمَالِ اُمَّتِي اِنتِظُارُ الفَرَج (بحارالانوار، ج 52، ص 122) اين حديث است مقام معظم رهبري فرمودند افضل الاعمال انتظار خودش يک عمل است يک تلاش است يک فکر پوياست اين در مورد بحث غيبت که من اشاره کردم. باقيمانه‌ي ماه رجب است عزيزان دهه‌ي آخر ماه رجب را قدر بدانند حداقل کارهاي ساده‌اي که بود مثل خواندن توحيد زياد لا اله الا الله استغفار را انجام بدهند موفق باشند بگويند اگر نتوانستند روزه بگيرند بالاخره با يک روزه هم که شده اسم خودشان را در رجبيون ثبت بکنند اما در بحث مهدويت به خانواده‌ها عرض مي‌کنم که فرزندانتان را با حضرت حجت آشنا بکنيد اين مجلات کتاب‌ها حتي بازي‌هايي که درست کردند کارت‌ها حتي نقاشي‌ها حتي با حضور در جمکران رفتن به مسجد سهله در سفري که مي‌روند عتبات بالاخره نام حضرت حجت ولو با خواندن دعاي اللهم کن لوليک نگذاريد بدنه‌ي جامعه مخصوصا جوانان نوجوانان فکر بکنند که بي امام هستند بي صاحب هستند نه خدا رحمت کند مرحوم آقاي کافي مي‌فرمود ما صاحب داريم آقا داريم آقاي ما مي‌آيد همين أَيْنَ الْحَسَنُ أَيْنَ الْحُسَيْنُ أَيْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَيْنِ دعاي ندبه که يک نوع فراخوان امام زمان است يک نوع اعلام محبت است همين خواندن دعاي حضرت که خيلي دعاي مهمي است اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِيقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِيَةِ ولو صبح به صبح بايستيم رو به قبله السلام عليک يا بقية الله ولو با خواندن زيارت آل يس که اين زيارت سلام خداست به حضرت حجت نام ايشان را زنده بکنيم فکر مهدويت را در خانواده هايمان پر رنگ بکنيم چنين نشود که مهدويت به نيمه‌ي شعبان منحصر شود گرچه اين خيلي عاليست همين قدر که جامعه پويا مي‌شود بالاخره بچه‌ها مي‌پرسند چه خبر است همه جا چراغاني است شربت مي‌دهند شيريني مي‌دهند جشن است مي‌گويند امام زمان متولد شده اما به همين ميزان اکتفا نکنيم بدانند کي غيبت کرده چرا غيبت کرده وظيفه شان چيست فکر مهدويت را ان شاء الله زنده نگه داريم.
شريعتي: ان شاء الله خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار.