اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

95-01-04-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي - آداب تربيت فرزند

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: آداب تربيت فرزند
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي
تاريخ پخش: 04-01-95

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
آه مي‌کشم تو را با تمام انتظار *** پرشکوفه کن مرا، ‌اي کرامت بهار
در رهت به انتظار، صف به صف نشسته اند *** کارواني از شهيد، کارواني از بهار
اي بهار مهربان ، در مسير کاروان *** گل بپاش و گل بپاش ، گل بکار و گل بکار
بر سرم نمي‌کشي دست مهر اگر ، مَکِش *** تشنه محبتند لاله‌هاي داغدار
دسته دسته گم شدند مهره‌هاي بي نشان *** تشنه تشنه سوختند، نخلهاي روزه دار
مي رسد بهار و من بي شکوفه ام هنوز *** آفتاب من بتاب، مهربان من ببار !

شريعتي: سلام عرض مي‌کنم خدمت شما خوشحال هستيم در کنار شما هستيم افتخار داريم در خدمت آقاي دکتر رفيعي هستيم سلام عليکم و رحمة الله خيلي خوش آمديد.
دکتر رفيعي: بسم الله الرحمن الرحيم عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان عزيز در اين روزهاي بهاري ان شاء الله روزهاي خوب و با نشاطي را داشته باشند و مثل طبيعت شکوفا و سرزنده باشند اين روزها سالروز بزرگ داشت حضرت ام‌البنين عليها سلام است و بهانه‌اي شده براي تکريم مادران شهدا و همسران شهدا ياد و خاطره‌ي همه‌ي شهدا را گرامي مي‌داريم و محضر همه‌ي خانواده‌هاي محترم شهدا خاصه شهداي ايران اسلامي عرض احترام داريم.
شريعتي: سلامت باشيد در ذيل بحث آداب مسلماني امروز آقاي دکتر رفيعي از آداب تربيت فرزند براي ما خواهند گفت.
دکتر رفيعي: بحث فرزند در اسلام بسيار مهم است براي اهميت بحث من دو سه آيه فقط مي‌خوانم و بعد طبيعتا چون اين روزها هنوز بوي فاطمي دارد و در آستانه‌ي ميلاد هم قرار داريم از سيره‌ي حضرت زهرا مقداري بيشتر اين بحث را ورود پيدا خواهم کرد قرآن کريم مي‌فرمايد حضرت زکريا وقتي از خدا فرزند مي‌خواهد به خدا عرض مي‌کند «هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ» (آل عمران/ 38) خدايا از پيش خودت به من نسل پاکيزه بده پس نسل پاکيزه اش خوب است نه ناپاک و نامناسب همين طور حضرت مريم وقتي مادرشان ايشان را باردار بودند قرآن مي‌فرمايد مادرش اين طور مي‌گويد «وَإِنِّي أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» (آل عمران/ 36) خدايا من اين بچه و نسلش را پناه مي‌برم به تو از شرّ شيطان پس نکته‌ي دوم اين که فرزند بايد پيرو شيطان نباشد پيرو خدا باشد نکته‌ي سوم اين است که حضرت لقمان به فرزندش مي‌فرمايد «يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ» (لقمان/ 17) پس نکته‌ي سوم اين است که فرزند بايد دين دار باشد اهميت به نماز و مباني ديني بدهد نکته‌ي چهارم اين است که حضرت نوح مي‌گويد «يَا بُنَيَّ ارْكَب مَّعَنَا وَلَا تَكُن مَّعَ الْكَافِرِينَ» (هود/ 42) پسرم با ما سوار شو پس فرزند بايد همراه با والدين نيکويش باشد اگر والدين هم از مسير دين خارج باشند قرآن مي‌گويد از آن‌ها تبعيت نکنيد بالاخره در سوره‌ي فرقان پنجمين نکته است يک دعايي داريم که خدا مي‌فرمايد اين دعاي عباد الرحمن است يعني بندگان برگزيده‌ي خدا خيلي جالب است در آن دعا به خدا مي‌گوييم «وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا» (فرقان/ 74) خدايا زن و بچه‌ي ما را نور چشم ما قرار بده کي مي‌شود نور چشم؟ موقعي که در مسير صحيح باشد خار چشم ما نباشد بعد مي‌گوييم خدايا ما را خانواده بچه‌هاي ما را پيشواي متقين قرار بده نه خودشان را متقي قرار بده متقين ماموم اين‌ها باشند اين‌ها امام متقين باشند خيلي دعاي مهمي است نکته‌ي ششم اين است که قرآن مي‌فرمايد مردم شما دو صيانت و محافظت بايد داشت باشيد «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ» (تحريم/ 6) خودتان را حفظ بکنيد و خانواده هايتان را از آتش جهنم نکته‌ي ديگر اين است که خيلي جالب است قرآن کريم مي‌فرمايد بهشتي‌ها وقتي دور هم مي‌نشينند با هم صحبت مي‌کنند «وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ، قَالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ» (طور/ 26-25) گرفتاري‌هاي اقتصادي اين دنيا را که ندارند نشستند به هم مي‌گويند چه باعث شد شما بهشتي شويد بعضي از بهشتي‌ها به بعضي ديگر مي‌گويند ما در زندگي نگران خانواده بوديم اشفاق معنايش اين است که بي تفاوت نبوديم اتفاقا يکي از اسامي حضرت زهرا حانيه است حانيه يعني المشفقه علي زوجها و ولدها کسي که نسبت به خانواده اش نگران است به فرزندان همسرش مهربان است با توجه به اين مقدمه يک وقتي يک کسي گفته بود بِئْسَ الشَّيْ ءُ الْوَلَدُ إِنْ عَاشَ كَدَّنِي وَ إِنْ مَاتَ هَدَّنِي فَبَلَغَ ذَلِكَ زَيْنَ الْعَابِدِينَ (عليه السلام) فَقَالَ كَذَبَ وَ اللَّهِ نِعْمَ الشَّيْ ءُ الْوَلَدُ إِنْ عَاشَ فَدَعَّاءٌ حَاضِرٌ وَ إِنْ مَاتَ فَشَفِيعٌ سَابِقٌ (مستدرک الوسائل، ج 15، ص 112) بچه بد چيزي است تا زنده است مالت را مي‌خورد اذيتت مي‌کند بعد هم که مرد اموالت را از بين مي‌برد امام سجاد شنيدند فرمودند اين حرف غلط است بچه خوب چيزي است تا زنده است کمکت است معينت است بعد هم برايت طلب مغفرت مي‌کند نيمه‌ي پر ليوان را نگاه کردند ما الآن يکي از مشکلاتي که در جامعه داريم فراوان هم خانواده‌ها پيامک مي‌دهند نامه مي‌نويسند بحث چگونگي تربيت فرزند است مي‌گويند همه‌ي اين‌ها را ما قبول داريم حريف نمي‌شويم بچه مان نماز بخواند زورمان نمي‌رسد چادر سر کند حجاب رعايت بکند زورمان نمي‌رسد درس بخواند چه بايد کرد؟ من براي اين که اين بحث روشن شود عرض مي‌کنم که فرزندان به پنج تربيت نياز دارند غير از تربيت جسمي اين را نمي‌گوييم تربيت جسمي را پدر مادر‌ها انجام مي‌دهند لذا در قرآن هم نداريد خيلي به اين مسئله توصيه شده باشد که به فرزند مثلا احسان بکنيد ولي به پدر مادر داريم «وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا» (بقره/ 83) بالاخره پدر مادر حاضر است خودش نخورد بچه بخورد مريض مي‌شود دکتر مي‌برد شب تا صبح خوابش نمي‌برد اما اين پنج تا که پيغمبر گرامي اسلام اظهار نگراني کردند فرمودند رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ صلي الله عليه و آله و سلّم أَنَّهُ نَظَرَ إِلَى بَعْضِ الْأَطْفَالِ فَقَالَ وَيْلٌ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مِنْ آبَائِهِمُ الْمُشْرِكِينَ فَقَالَ لَا مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِينَ لَا يُعَلِّمُونَهُمْ شَيْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ- وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ يَسِيرٍ مِنَ الدُّنْيَا فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِي‏ءٌ وَ هُمْ مِنِّي بِرَاءٌ (جامع احاديث الشيعه، ج 21، ص 408) واي از بچه‌هاي دوره‌ي آخر الزمان از دست پدر مادرهايشان اصحاب فکر کردند مشرکين را مي‌گويند گفتند منظورتان مشرکين هستند؟ فرمودند نه مومنين به دنيايشان مي‌رسند اما از دين بچه هايشان غافل هستند پنج تربيت داريم يک تربيت ديني دو تربيت عاطفي سه تربيت اجتماعي چهار تربيت عقلي و علمي پنج تربيت سياسي از سيره‌ي حضرت زهرا مي‌گويم اولين تربيتي که وظيفه داريم انجام بدهيم تربيت ديني است بچه‌ها را متدين بار بياوريم دروغ نگويند وفاي به عهد بکنند با خدا خوب باشند نماز بخوانند خيانت نکنند اخلاق احکام معارف را رعايت بکنند دختر ما پسر ما رابطه‌ي ناپسند با نامحرم نداشته باشد فحاش نباشد اين تربيت ديني است ممکن است سوال کنند چطوري اين چطوري مهم است والدين بايد در خانه به گونه‌اي عمل بکنند که بچه‌ها خود به خود از آن‌ها اين درس را بگيرند شما در خانه‌ي خودتان شب کتاب بخوانيد خانمتان هم کتاب بخوانيد خود به خود پسر شما هم مي‌رود کتابي برمي‌دارد شروع مي‌کند به خواندن اما اگر مادر نوار ترانه گوش مي‌دهد پدر ماهواره مي‌بيند فيلم مبتذل مي‌بيند او هم در يکي از اين فضاها سير مي‌کند دقيقا بچه‌ها آن چيزي که ما مي‌خواهيم نمي‌شوند آن چيزي که ما هستيم مي‌شوند حضرت زهرا سلام الله عليها نماز که مي‌خواندند شب‌هاي جمعه امام حسن تماشا مي‌کرد همين قدر که تماشا مي‌کرد حتي نداريم بگويند پسرم بلند شو نماز بخون خود حضرت مي‌گويد ديدم مادرم تا عمود صبح دارد دعا مي‌کند سوال کردم مادر چرا دعا مي‌کني به همسايه‌ها فرمود الجارُ ثُمَّ الدّارُ (بحارالانوار، ج43، ص81) اين آموزش دين داري است با رفتارمان يا شما مي‌بينيد وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله عليها در حالاتشان نقل شده عصر جمعه که مي‌شد بچه‌ها را جمع مي‌کرد من دعا مي‌کنم شما آمين بگوييد اين بچه احساس مي‌کند دعايي وجود دارد آميني وجود دارد شاکله‌ي ذهن بچه با اين مفاهيم شکل مي‌گيرد شما فرض کنيد هر شب در خانه مي‌آييد امشب مي‌آييد فردا شب مي‌آِييد به مادر مي‌گوييد چقدر برنج داريم بيست کيلو چقدر گوشت داريم دو کيلو بچه مي‌گويد چه خبر است بابا چه کار مي‌کند صد هزار تومان مواد غذايي پول چقدر در خانه داريم مثلا دويست هزار تومان چيزي هم داريم؟ پارچه‌اي آوردند استفاده نکرديم بچه مي‌پرسد بابا چرا دارد حساب کتاب مي‌کند چه کار مي‌کند بابا مي‌گويد خب همه‌ي اين‌ها مجموعا شد يک ميليون و دويست هزار تومان خسمش مي‌شود خانم امشب شب حساب سال من است من بايد حساب سال داشته باشم پولي جنسي که مي‌ماند خمس بر آن تعلق مي‌گيرد دويست تومان مي‌شود خمس فردا مي‌برم دفتر مرجع يک جا يا کم کم مي‌دهم شما بچه را با خمس آشنا کرديد فضاي تربيتي مهم است من نمي‌خواهم از خودم تعريف بکنم ما دست همه‌ي بينندگان را مي‌بوسيم جهت نکته عرض مي‌کنم من خودم والده ام پدرم خانواده از قديم به اين مسائل خيلي مقيد بودند من دقيقا يادم است يک آقايي بود در قم خدا رحمت کند ايشان را مرحوم آقاي آسيد جعفر حسيني که يک وقتي نماينده‌ي امام در کميته‌ي امداد در قم بود خيلي سيد بزرگواري بود يزدي بود احکام و اين‌ها را ما همه پيش ايشان ياد گرفتيم نحوه‌ي وضو و غسل ايشان آن موقع حساب سال خمس را پيش ايشان مي‌بردند من يادم است خدا شاهد است هيچ کس به من نگفت نه پدرم نه مادرم آن موقع هزار و پانصد تومان پول داشتم اين پول را با يک وسيله‌اي به دست آوردم کار کردم خودم برداشتم نيمه‌ي رمضان بود رفتم در خانه‌ي ايشان در را باز کرد پانزده سالم بود گفت چه کار داري گفتم آمدم بروم خمس بدهم گفت براي هزار و پانصد مي‌شود سي صد تومان براي بچه‌ي پانزده ساله سي صد تومان خيلي است از من گرفت يک کاغذي داد هنوز من آن کاغذ را دارم و تا امروز که من خدمت شما هستم بلا استثناء هر سال همين تاريخ مي‌روم خمسم را حساب مي‌کنم يادم نمي‌آيد کسي به من گفته باشد ولي مي‌ديدم که ايشان فلان روز مثلا يادم است ايشان کي بود حساب سالش مي‌ديدم بي قرار است در خانه برنج را وزن مي‌کند جزء دغدغه هايش است اين دغدغه بچه را با خمس بار مي‌آورد اين‌ها خيلي نکات مهمي است صاحب بن عباد وزير بوده و کتاب هم دارد شيخ صدوق يکي از کتاب هايش را به ايشان اهدا کرده قرن چهارم پنجم شخصيت ويژه‌اي است خيلي در انفاق قوي بوده شبي هزار نفر افطاري مي‌داده محال بوده فقير به خانه اش بيايد گرسنه برود حتي تشک و لحاف و وسيله‌ي شب عروسي اش را داد به خانواده‌اي که مي‌خواستند عروسي بکنند مال وزير بوده گران قيمت هم بوده گفتند تو اين دست سخاوت را کجا داري گفت مادرم هر شب که مي‌خوابيدم يک درهم به من مي‌داد مي‌گفت بگذار زير بالش ات صبح که بلند مي‌شوي اين را به اولين فقير بده مي‌گفت من شرطي شده بودم وقتي وزير هم شده بود مي‌گفت اين پول را بگذاريد او عادت کرده به اين قصه حضرت زهرا به حضرت علي لحظات آخر عرض مي‌کند علي جان من نه در زندگي به شما دروغ گفتم نه خيانت کردم نه مخالفت کردم قَالَتْ يَا ابْنَ عَمِّ مَا عَهِدْتَنِي كَاذِبَةً وَ لَا خَائِنَةً وَ لَا خَالَفْتُكَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِي (روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج‏1، ص150) در اين خانه معلوم است دروغ هيچ وقت معنا ندارد در اين خانه‌اي که مادر با اين شيوه بچه‌ها را بزرگ کرده يا حضرت زينب سلام الله عليها چند سالش است؟ پنج سالش است مي‌گويد مادرم يک خمار يعني روسري بلند بعد جلباب يعني چادر لباس‌هاي بلند عربي مي‌پوشيد زنان بني هاشم محرم‌هاي بني هاشم دورش را گرفتند بعد آمد مسجد پرده زدند بعد شروع کرد خطبه خواندن او نمي‌خواهد بگويد دخترم حجاب را رعايت بکن همين کافي است او مي‌بيند من نمي‌خواهم بگويم اين صد در صد همه جا هميشه جواب مي‌دهد ولي خيلي موثر است.
شريعتي: يک نکته‌اي که فکر مي‌کنم بايد توجه بکنيم اين است که اين تربيت بايد از بدو تولد چه بسا قبل از تولد باشد.
دکتر رفيعي: بله شيخ انصاري عمامه برداشته بود در تشييع جنازه‌ي مادرش گفتند زشت است شما مرجع تقليد هستي گفت شيخ انصاري مديون روي جنازه‌ي اين تابوت است من مديون اين مادر هستم امام حسن و امام حسين مريض هستند مادر مي‌آيد روزه نذر مي‌کند اين بچه مي‌فهمد از همين الآن شفا يعني چه دارو هم شايد به او مي‌دهد اما روزه نذر مي‌کند اين يعني آشنايي با اصل دين و معنويت افطار که مي‌رسد در مي‌زنند چه کسي است؟ يتيم نان را مي‌دهد به يتيم اين بچه ياد مي‌گيرد انفاق را پس اولين نکته‌اي که بخواهيم عرض بکنيم در تربيت ديني الآن خيلي‌ها مي‌پرسند بچه‌ي ما صبح نماز بلند نمي‌شود پدر عزيز مادر عزيز شما بلند شو نمازت را بخوان بلند در خانه اذان بگو خانه‌اي که در آن بلند اذان گفته شود نفاق از آن خانه مي‌رود اذان خيلي موثر است لذا حديث داريم کسي بد اخلاق است در گوشش اذان بگوييد چرا؟ براي اين که او دور شده از اخلاق اسلامي مرحوم شهيد مطهري مي‌گفتند اول صبح بعد از نماز شبش اذان مي‌گفت با صداي بلند خود به خود بچه‌ها بيدار مي‌شدند امام يک وقتي به دخترشان فرموده بودند بچه‌ها را به زور بيدار نکنيد نماز را در ذائقه‌ي آن‌ها تلخ نکنيد نماز خوان بايد بلند شود بايد کار شود البته من نمي‌گويم شيوه‌هاي ديگر موثر نيست تشويق بکنيم بيدار بکنيم تذکر بدهيم اما بهترين شيوه براي تربيت ديني الگوي ديني در خانه بودن است حضرت زهرا هر شب در خانه قرآن مي‌خواند بچه‌ها نگاه مي‌کنند اين قرآن خواندن پدري که هفته به هفته لاي قرآن را باز نمي‌کند ماه به ماه نمي‌داند آدرس نماز جمعه کجاست حرم کجاست زيارت چيست نبايد انتظار داشته باشد ممکن است نقض هم پيدا شود بگويد ما همه‌ي اين‌ها را رعايت کرديم نشد بله پسر نوح هم منحرف بود اما ما نمي‌خواهيم بگوييم صد در صد همه چيز منطبق است اما اين راهش است اگر در خانه مادر فاطميه مي‌شود روضه مي‌رود شهادت حضرت امام حسين مي‌شود مسجد مي‌رود مقيد است در خانه چيزهاي مبتذل حرام نيايد اين مادر با برادر شوهرش که مي‌آيد خانه فورا چادر سر مي‌کند اين دختر خانم هم با پسر عمويش دست نمي‌دهد در جلسه چادر برنمي‌دارد معلوم مي‌شود ما فاميل هستيم ولي حريم داريم دوم تربيت عاطفي يعني اظهار محبت بسياري از اين دختر خانم‌هايي که دچار انحرافات بيروني مي‌شوند منشأ آن شهوت نيست کمبود عاطفه است يا پدر نرسيده يا مادر نرسيده يا کانون خانواده از هم پاشيده يا دچار خداي نکرده اعتياد نمي‌گويم همه اين طورند بعضا اين طور است خلا عاطفي دارند حضرت زهرا براي امام حسن شعر مي‌خواند اِشْبَهْ اَباکَ يا حَسَنُ. وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ (نهج الحياة، ص 185) اصلا شعر‌ها هم شعرهاي زيبايي بود پسرم شبيه پدرت باش دنبال حق باش امام حسن و امام حسين گم شده بودند رفته بودند يک جايي خاک بازي روي خاک‌ها خوابشان برده بود حضرت زهرا آمدند پيش پيغمبر بابا بچه هايم نيستند فرمودند با هم مي‌رويم دنبالشان آمدند ديدند در آفتاب روي خاک در محله‌ي بني نجار خوابشان برده ايستادند جلوي آفتاب که اين آفتاب صورت بچه‌ها را آزار ندهد ما باشيم کلي دنبال بچه گشتيم اذيت شديم دستش را مي‌کشيم مي‌زنيم خود بچه بيدار شد تا بيدار شد پيغمبر گرفت در آغوش بوسيد گذاشت روي شانه آمد مسجد فرمود هر کس اين‌ها را دوست داشته باشد من را دوست دارد اين خيلي مهم است نوشتند هر روز هم اگر اين بچه‌ها مثلا روزي پنج بار پيش پيغمبر مي‌آمدند پيغمبر اين‌ها را مي‌بوسيد يک روايت دارد يک وقتي ديدند حضرت زهرا امام حسين نيست سه سالش بود رفت بيرون آمد بچه که نيست آدم به هم مي‌ريزد تعبير اين است تُخرِج مِن بَاِبها اِلَي بَابِ مَسجد سَبعِينَ مَرَّة هفتاد بار از خانه تا مسجد رفتند و آمدند آن‌هايي که بچه گم کردند مي‌داند من چه مي‌گويم هفتاد بار که سهل است گاهي صد بار هم مي‌آيند مي‌روند متوجه نمي‌شوند رفتند آمدند ديدند نيست رفت پيش امام حسن که چهار سالشان بود فرمودند قُم يَا بَهجَةُ قَلبي وَ نورُ عَيني وَ اطلب اَخَاک الحُسَين فَاِنَّ قَلبي يَحتَرِق چقدر عبارت قشنگ است مادر جان نور چشمم ثمره‌ي قلبم من دارم آتش مي‌گيرم برو برادرت را پيدا کن ارتباط دو برادر نحوه‌ي حرف زدن خيلي مهم است نمي‌خواهم بعضي حرف‌ها را بزنم که چطور بعضي وقت‌ها حرف هايمان را انتقال مي‌دهيم تا بچه مي‌آيد مي‌گويد ذليل شده جوان مرگ شده چرا اين طوري مي‌گويي؟ من کسي را مي‌شناختم ايشان هشت نه بچه داشت خانمي بود نفرين نهايي اش ديگر خيلي که عصباني اش مي‌کردند مي‌گفت ان شاء الله بزرگ شويد اثر روي بچه مي‌گذارد اين هم تربيت عاطفي سوم تربيت اجتماعي است يعني بچه‌ها روي پاي خودشان بار بياوريم نه که پس فردا هم ازدواج مي‌کند يک نان بلد نيست بگيرد نمي‌داند ميوه فروشي کجاست نمي‌داند يک بحران را چگونه مديريت بکند امام حسين پنج سالش شش سالش بود حضرت زهرا هر شب او را مي‌فرستد مسجد متن سخنراني پيغمبر را گوش مي‌دهد برمي‌گردد براي حضرت زهرا نقل مي‌کند خيلي حرف است يعني تقويت حافظه يعني رابطه‌ي يک نوجوان با مسجد يعني تقويت قدرت سخن لذا شما نگاه بکنيد اين جالب است مکرر ديدم در روايات به امام مراجعه مي‌کنند ارجاع به فرزندشان مي‌دهند مثلا يک کسي از حضرت امير سوال مي‌کند مي‌فرمايد سَل اِبنِي از بچه ام بپرس حتي شخصي از مشرکين آمد پيش پيغمبر گفت چند سوال دارم امام حسن بچه بود فرمودند از ايشان بپرس گفت من را مسخره مي‌کني خود امام حسن يک مرتبه گفت تو از يک فقيه سوال مي‌کني نه بچه مي‌خواهي بگويم شب کجا بودي پدرت کيست مادرت کيست آمده پيش امام رضا چشمم درد مي‌کند فرمود برو پيش امام جواد امام جواد 4 سالش است امام جواد دست روي چشمانش مي‌گذارد دعا مي‌کند اين يعني ميدان دادن به فرزند بستر را از قبل فراهم کردن يک نامه نوشته حضرت علي به حضرت امام حسن در نهج البلاغه است نامه‌ي 31 توصيه‌ها را ببينيد پسرم اين طور باش اين طور نباش تربيت اجتماعي يعني ميدان بدهيم بچه بتواند سر صف در مدرسه کلاس‌هاي انشاء گاهي سر کلاس‌ها مي‌رويم دانشجو بلند مي‌شود يک مقاله بخواند رنگش سرخ مي‌شود اعتماد به نفس ندارد تربيت اجتماعي منظورم بود اين سه تربيت که تا اين جا عرض کرديم.
شريعتي: بسياري از خانواده‌هاي ما از بدو طفوليت اين دغدغه را ندارند بچه که به دانشگاه دبيرستان رسيد تازه احساس مي‌کنند بايد تربيت آن‌ها را شروع بکنند.
دکتر رفيعي: شخصيت ديگر شکل گرفته چرا فرموده هفت سال اول؟ در روايت داريم بچه سه سالش که شد بهش بگو إِذَا بَلَغَ‏ الْغُلَامُ‏ ثَلَاثَ‏ سِنِينَ‏ فَقُلْ لَهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ (مکارم الاخلاق، ص 222) لا اله الا الله يادش بده اسم مي‌خواهي بگذاري مفهوم ديني داشته باشد آداب اسلامي بياموز.
شريعتي: صفحه‌ي 163 را امروز تلاوت مي‌کنيم آيات 96 تا 104 سوره‌ي مبارکه‌ي اعراف
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَـكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ?96? أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ ?97? أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ ?98? أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّـهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّـهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ ?99? أَوَلَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ?100? تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِن قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَى قُلُوبِ الْكَافِرِينَ ?101? وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ ?102? ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ?103? وَقَالَ مُوسَى يَا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ?104?
ترجمه:
و اگر اهل شهرها و آبادي‌ها ايمان مي‌آوردند و پرهيزکاري پيشه مي‌کردند، يقيناً [درهايِ] برکاتي از آسمان و زمين را بر آنان مي‌گشوديم، ولي [آيات الهي و پيامبران را] تکذيب کردند، ما هم آنان را به کيفر اعمالي که همواره مرتکب مي‌شدند [به عذابي سخت] گرفتيم. (??) آيا اهل شهرها ايمنند از اينکه هنگام شب، عذاب ما در حالي که خوابند بر آنان درآيد؟! (??) آيا اهل شهرها ايمنند از اينکه هنگام روز، عذاب ما در حالي که سرگرم [امور دنيايي] اند بر آنان در آيد؟! (??) آيا از عذاب و انتقام خدا ايمنند در حالي که جز گروه زيانکاران خود را از عذاب و انتقام خدا ايمن نمي‌دانند؟! (??) آيا [سرگذشت عبرت آموز پيشينيان] براي کساني که زمين را پس از صاحبانش به ارث مي‌برند، روشن نکرده که اگر ما بخواهيم آنان را به کيفر گناهانشان مي‌رسانيم و بر دل هايشان مهر مي‌زنيم، پس آنان [دعوت حق را] نشنوند؟ (???) اين شهرهاست که بخشي از داستان هايش را براي تو بيان مي‌کنيم، و يقيناً پيامبرانشان براي آنان دلايل روشن آوردند، ولي آنان بر آن نبودند که به حقايقي که پيش از آمدن آن دلايل تکذيب کرده بودند ايمان بياورند؛ اين گونه خدا بر دل‌هاي کافران [به سزاي لجاجت وعنادشان] مُهر مي‌زند. (???) و براي بيشتر آنان هيچ گونه پاي بندي وتعهدي [نسبت به وعده هايشان مبني برايمان آوردن پس از ديدن معجزات ودلايل] نيافتيم، و در حقيقت بيشتر آنان را نافرمان [و پيمان شکن] يافتيم. (???) سپس بعد از پيامبران گذشته موسي را با آيات خود به سوي فرعون و اشراف و سران قومش فرستاديم؛ ولي آنان به آن آيات ستم ورزيدند. پس با تأمل بنگر که سرانجام مفسدين و تبهکاران چگونه بود؟ (???) وموسي گفت:‌اي فرعون! يقيناً من فرستاده‌اي از سوي پروردگار جهانيانم. (???)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شريعتي: اشاره‌ي قرآني را مي‌شنويم.
دکتر رفيعي: اولين آيه‌ي اين صفحه در مورد برکت است «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَـكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» اگر اهل مناطق شهر‌ها روستاها قريه‌ها ايمان و تقوا داشته باشند ما از آسمان و زمين به اين‌ها برکت مي‌دهيم هميشه از خدا مال زياد نخواهيم مال با برکت بخواهيم اولاد و عمر با برکت بخواهيم برکت در لغت به معناي چيز اندک و اثر زياد است برکت گاهي در زمان است مثل شب قدر «لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ» (فرقان/ 3) يک شب است ولي مساوي 88 سال است گاهي در مکان است مثل مکه نماز صد هزار برابر است گاهي در افراد است يک فاطمه‌ي زهرا اين همه سادات يازده امام برکت است گاهي در قلم است يک شيخ صدوق سي صد جلد کتاب يک مرحوم شيخ عباس قمي و 110 کتاب برکت را علامه طباطبائي مي‌گويد چيز کم ولي آثار زياد منتها وقت نيست من روي اين برکت صحبت کنم ان شاء الله وقت شود مستقلا چند جلسه صحبت کنم البته يک کتابي در دانشگاه قرآن و حديث چاپ شده خير و برکت در قرآن و حديث برکت در هر زمينه‌اي بر اساس همان زمينه تعريف مي‌شود يعني اين که مثلا در تجارت عامل برکت صداقت است تازه اگر راست بگويد حديث دارم خدا به آن برکت مي‌دهد در مملکت داري عامل برکت عدالت است بِالعَدْلِ تَتَضاعَفُ الْبَرَکاتُ (شرح غررالحکم، ج 3، ص 205) کشوري که ظلم در آن نباشد خدا به آن برکت مي‌دهد در علم برکت به نشر است اگر کسي علمش را نشر داد برکت پيدا مي‌کند اين خيلي بحث قشنگي است که بگرديم ببينيم راننده‌ي تاکسي کاسب عالم هر کسي راهکار برکت در زندگي اش چيست؟ اين آيه مي‌گويد يکي از بهترين راه‌هاي کسب برکت تقوا و خويشتن داري و ايمان و اعتقاد به خداست.
شريعتي: ادامه‌ي فرمايشات شما را مي‌شنويم.
دکتر رفيعي: قبل از انعقاد نطفه حتي بايد به فکر اين قصه بود چرا در روايت داريم مَنْ أَرَادَ مِنْكُمُ التَّزْوِيجَ فَلْيُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ (مکارم الاخلاق، ص 205) هر کس مي‌خواهد ازدواج بکند اول دو رکعت نماز بخواند دعايي دارد اين دعا را بخواند مي‌خواهد فرزند دار شود اين دعا را بخواند مادر در دوران بارداري با وضو باشد شير که مي‌دهد اين طور باشد از همان موقع خيلي نکات مهمي است عرض کرديم علاوه بر تربيت جسمي بچه که تقريبا همه به تربيت جسمي اهميت مي‌دهند ما کم پيدا مي‌شود کسي بگويد مهم نيست بچه بميرد از گرسنگي داشتيم «وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُم» (انعام/ 151) در گذشته بعضي بودند ولي غالبا پدر مادر‌ها مي‌رسند به بچه‌ها از نظر جسمي علاوه بر تربيت جسمي پنج تربيت را خانواده‌ها بايد ياد بگيرند يکي تربيت ديني دوم تربيت عاطفي و محبت سوم تربيت اجتماعي و اعتماد به نفس چهارم تربيت علمي بچه هر چيزي را هم نبايد ياد بگيرد هر شعري را هم نبايد ياد بگيرد گفت يکي از آقايان ايشان رفت خدمت آيت الله عظمي مرعشي پدرش هم آدم موجهي بود شايد عالمي بود موجه بود آقا فرمودند بارک الله احسنت پسرم چند سالت است؟ بخوان ببينم چه بلدي بخواني شروع کرد يکي از ترانه‌هاي زمان طاغوت را خواند آقا اين چيست مي‌خواني گفت مادرم در خانه مي‌خواند ياد گرفتم خيلي مهم است بچه آن چيزي که در خانه زمزمه مي‌شود چيست؟ حضرت زهرا سلام الله عليها دارد همين طور بچه که روي پايش بوده قرآن مي‌خوانده سلمان مي‌گويد رفتم ديدم اين آيه را مي‌خواند «وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى» (اعلي/ 17) هر روز پيغمبر ناس و فلق براي اين بچه‌ها مي‌خواند يعني فرق مي‌کند نوع اين آموزشي که به بچه داده مي‌شود کدام مجلسي داريم کجا مي‌بريم بچه‌ها غالبا ديدشان اعتقاداتشان را از پدر مادر دارند بعد که بزرگ مي‌شوند تجديد نظر مي‌کنند فکر مي‌کنند ممکن است اگر اشتباه کردند اصلا ح بکنند اين خيلي مهم است بچه از نظر علمي اقناع شود مکرر در مباني ديني ما داريم فرزندان ائمه‌ي ما سوال مي‌کنند امام با حوصله اقناعشان مي‌کنند قانعشان مي‌کند مهم اين است سر چه سفره‌اي بنشانيم بچه‌ها را مسئله‌ي تربيت علمي و عقلي منظور اين است که اجازه بدهيم رشد براي بچه ايجاد شود اما تربيت آخر تربيت سياسي است ممکن است شما بگوييد اين يعني چه روشن است ضرورت دارد اگر فردا صبح انتخابات است اين پدر که مي‌گويد راي چيست نظام چيست بچه مي‌گويد لابد نبايد به راي و نظام اهميت داد اهميت نظام سياسي ما معتقد هستيم دين ما از سياست جدا نيست در زيارت جامعه مي‌خوانيم سَاسَةَ الْعِبَادِ ائمه سياسيون جامعه هستند الإمَامُ عَارفٌ بالسِّياسَهِ (مجمع البحرين، ج ?، ص ??) امام عارف به سياست است حضرت زهرا گريه مي‌کرد براي مظلوميت حضرت امير براي قصه‌ي ولايت و امامتشان فقدان پدرشان چرا در خانه گريه نمي‌کرد مي‌آمد احد مي‌رفت بقيع چهار بچه را هم با خودش مي‌آورد اين بچه‌ها بايد آشنا شوند بدانند قصه چيست چه اتفاقي در جامعه افتاده موضوع امامت موضوع غدير فراموش شده شما مي‌دانيد کل خطبه‌ي فدک ناقلش حضرت زينب است؟ پنج سالش بوده آمد با مادر مسجد کل خطبه‌ي فدک را ابن عباس مي‌گويد عن زينب بنت اميرالمومنين اين‌ها آشنا کردن است به حدي اين نکته مهم است بالاخره بچه‌ي ما بداند نظام جمهوري اسلامي نظام طاغوت نظام ولايت فقيه چيست چرا امام اين فرضيه اين تئوري و نظريه را آورد بارور کرد در جامعه حاکم کرد چرا بايد راهپيمايي 22 بهمن رفت چرا ما بايد نسبت به يمن بي تفاوت نباشيم خيلي فرق مي‌کند مثل همان بحث ديني يک پدري که در خانه شروع مي‌کند همه چيز را زير سوال بردن طبعا روي آن بچه هم اثر مي‌گذارد لذا يکي از دانش آموزان بستگان مي‌گفت سر کلاس بچه چنين حرفي مي‌زد بچه‌ي سوم ابتدايي من ديدم اصلا اين حرف به قد و قواره اين بچه نيست حرف مال او نيست حرف مال پدر است او اين حرف را از شبکه‌ها گرفته لذا اين خيلي مهم است من نمي‌گويم در جناح بندي‌هاي زيد و عمر من کاري به اين قضيه ندارم هر کدام از جناح بندي‌ها براي خودشان استدلال دارند نه کليت بگوييم نظام اين است نظام غرب اين است آمريکا به اين دليل منفور است به اين دليل مرگ بر اسرائيل مي‌گوييم روز قدس مي‌گوييم به اين دليل به مظلومان لبنان فلسطين حساسيت داريم خيلي اين نکته مهم است کاملا بچه انتقال دهنده‌ي افکار والدين در مسائل سياسي است چطور شما الآن بچه‌ها از همان چهار پنج سالگي خانه‌هايي که بحث فوتبال و اين‌ها است مي‌دانند آبي چيست قرمز چيست دروازه بان فلان تيم کيست اين يعني چه؟ بعضي بچه‌هاي پنج شش ساله جزئيات را مي‌دانند اين توپ اين جا خورد معنايش چيست اين جا زمين خورد معنايش چيست کارت قرمز داد معنايش چيست شما با يک بازي اين قدر آشنايي دارند هنوز نمي‌داند ولايت فقيه يعني چه نمي‌داند به چه دليل از مظلومان عالم دفاع مي‌کنيم نمي‌گويم ريز و خيلي جزئي اما بدانند در مسائل سياسي عرصه‌ي سياست در کشور چه جايگاهي دارد
شريعتي: اگر اين مقدمات را احيانا والدين ما رعايت نکردند ولي از ابتدا دغدغه شان اين نبوده و دوست دارند الآن بدانند راهکار براي آن‌ها چيست براي فرزنداني که شايد شخصيتشان شکل گرفته آيا کاري مي‌توانند بکنند.
دکتر رفيعي: قابل تدارک است يعني مادر از همين حالا به نمازش به حجابش اهميت بدهد گفتمان و ديالوگ را در خانه عوض بکند يک مادري بداخلاق بوده تند بوده بد دهان بوده عوض بکند فضا را عوض بکند فضا را ايجاد بکند درست مي‌شود يک قدري سخت است ولي ببينند که رفتار پدر عوض شد بابا امشب اول وقت نماز مي‌خواند امشب شب جمعه دعاي کميل مي‌خواند دارد سراغ آدرس خانه‌ي مرجع را بگيرد برود خمسش را بدهد دروغ نمي‌گويد با مادر مهربان است اگر کسي از آغاز نتوانست اين مسير را بنيان گزاري بکند در ادامه مي‌شود با اين تغيير رفتار اين تاثير را روي بچه‌ها ايجاد کرد.
شريعتي: خيلي ممنون از نماز والدين براي فرزندان هم که مکرر گفتيم حضرت صادق عليه السلام هر شب براي بچه هايشان مي‌خواندند ان شاء الله دعا بکنيم دغدغه‌ي اصلي ما تربيت فرزندانمان باشد خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار .