اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

94-07-29-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي- امامت

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: امامت
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي
تاريخ پخش
:94/07/29

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين


اين سواران کيستند انگار سر‌ مي‌آورند * * * از بيابان بلا گويا خبر‌ مي‌آورند
اين گلوي کوچک انگاري که راه شيري است * * * اين سواران کهکشان با خود مگر‌ مي‌آورند
تخته خواهد کرد بازار شما را شاميان * * * اين که بي پيراهن و بي بال و پر‌ مي‌آورند
هم عمو‌ مي‌آورند و هم بردار حيرتا * * * هم پدر‌ مي‌آورند هم پسر‌ مي‌آورند
آشنا‌ مي‌آيد آري اين گل بالاي ني * * * هر چه قدر اين نيزه را نزديک‌تر مي‌آورند
بس که بر بالاي ني شيرين غزل سر داده‌اي * * * من که‌ مي‌پندارم اينان ني شکر‌ مي‌آورند
زنبق هفتاد و يک برگم به استقبال تو * * * خيزران‌ مي‌آورند و تشت زر‌ مي‌آورند


شريعتي: سلام عرض مي‌کنم خدمت شما بينندگان محترم و حاج آقاي رفيعي.
حاج آقا رفيعي: بسم الله الرحمن الرحيم السلام عليک يا ابا عبدالله السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين عرض سلام دارم خدمت بينندگان عزيز و جناب عالي عرض تسليت دارم خدمت همه‌ي عزيزان و ياد و خاطره‌ي شهداي کربلا به ويژه شهيد شش ماهه‌ي اباعبدالله حضرت علي اصغر عليه السلام را گرامي مي‌دارم دعا مي‌کنم که ان شاء الله همه‌ي شيرخوارگان همه‌ي اطفال عزيزاني که مادرانشان اين روزها آن‌ها را با نام اباعبدالله به اسم علي اصغر ابا عبدالله با برکت کردند ان شاء الله عاقبتشان بخير شود.
شريعتي: ان شاء الله در ذيل بحث اعتقادي ما که در روزهاي چهارشنبه با آقاي دکتر رفيعي داريم و بحث امام شناسي خيلي از شما منتظر هستيد مثل من که ادامه‌ي مباحث آقاي دکتر رفيعي را بشنويد ما هستيم خدمت شما.
حاج آقا رفيعي: خدمت بينندگان عزيز من قبل از ورود به بحث نکته‌اي را عرض مي‌کنم و بعد وارد بحث مي‌شوم اين نکته را به اين جهت عرض مي‌کنم که يک وقت تصور نشود طرح اين مباحث مثل بحث امامت يا مباحثي پيرامون شهادت ائمه حضرت زهرا سلام الله عليها اباعبدالله عليهم السلام و مجموعه‌ي مباحثي که مباحث تاريخي و اعتقادي ما است براي ايجاد اختلاف يا شکاف در بين مسلمانان است که بعضي‌ها بگويند اين بحث‌ها را طرح نکنيد مطرح نشود ضرورتي ندارد من براي اين که اين شبهه را دفع کرده باشم اين نکته را خدمت بينندگان عزيز بگويم ده‌ها آيه‌ي قرآن تاکيد بر وحدت مسلمان‌ها دارد آن چيزي که امروز دشمن از آن سود مي‌برد و به دنبال اوست ايجاد تفرقه‌ي بين فرق مسلمان هاست فرق هم نمي‌کند به هر مسلمان که مي‌گوييم چه برادران اهل سنت چه شيعيان هم در ميان اهل سنت هم در ميان شيعيان اختلافاتي است فرقه‌هاي گوناگوني شکل گرفته قرآن کريم به همه‌ي مسلمانان يعني گويندگان لا اله الا الله محمد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم معتقدين به خدا پيامبر قرآن وحي و نماز و روزه که اين‌ها جزء اصلي ترين است خطاب مي‌کند من چند آيه را خدمت بينندگان مي‌خوانم ببينيد که ما طرح مباحث نظري و تئوري و علمي غير از موضوع وحدت و با هم بودن و در مقابل مشرکين و کفار و صهيونيست‌ها ايستادن است اين را بدانيم در بيرون هم با هم هستيم مقام معظم رهبري فرمودند ما هم به حزب الله لبنان کمک مي‌کنيم هم به مسلمانان فلسطين با اين که يکي شيعه است يکي اهل سنت براي ما استکبار ستيزي مهم است براي ما مبارزه‌ي با دشمن مهم است همان طور که هفته‌ي پيش اشاره کرديم کتاب‌هايي که در مناقب حضرت علي است هم اهل سنت نوشتند هم شيعه در فضائل ابا عبدالله هر دو نوشتند اشعار شعرا براي هر دو از هر دو گروه است و لذا من چند آيه را مي‌خوانم يکي آل عمران 103 است «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» (آل عمران/ 103) من خيلي غصه مي‌خورم از تفرقه‌ي مسلمانان نبايد اين طور بلاد اسلامي درگير جنگ باشد نبايد به اين سادگي دشمن بتواند در عراق در بحرين در يمن در سوريه به اين سهولت اهداف خودش را پياده بکند خودش در دژ امن باشد مسلمانان اين طور به جان هم بيفتند فرض هم اين است جرياني که الآن در جهان اسلام به جان هم افتادند همه مي‌گويند لا اله الا الله اين خيلي بد است آيه‌ي دوم سوره‌ي بقره 208 مي‌فرمايد «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ» (بقره/ 208) همه تان بياييد در سلامت و با هم بودن و دوستي پس تفرقه کار شيطان است آيه‌ي سوم که تقاضا مي‌کنم بينندگان ببينند سوره‌ي شوري آيه‌ي 13 مي‌فرمايد ما براي شما انبيا فرستاديم «شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى» (شوري/ 13) خدا براي شما دين آورد نوح هم غير از پيغمبر ما که چيزي نمي‌گفت درست است فروع متفاوت بوده اما اصول انبيا يکي بوده او هم مي‌فرمود توحيد «لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ» (بقره/ 285) او هم مي‌فرمود معاد مي‌فرمود دروغ نگوييد حالا منظورم اينجاست بعد مي‌فرمايد «وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى» هم اين حرف‌ها را زد اين دو نکته را خوب توجه کنيد مخاطب ما مختلف هستند همه‌ي عزيزان گوش بدهند مي‌فرمايد مسلمانان دو چيز کليدي است حالا که همه‌ي انبيا گفتند خدا گفتند قيامت گفتند دين دو چيز را اهميت بدهيد «أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ» (شوري/ 13) يکي دين تان را حفظ بکنيد تفرقه براي شما پيدا نشود آيه‌ي ديگر که خداوند به تاکيد مي‌فرمايد «وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا» (انفال/ 46) مردم خدا و پيغمبر را اطاعت کنيد نزاع نکنيد فشل مي‌شويد ضربه مي‌خوريد آن کشتاري که اتفاق افتاده بود يک وقتي جنگ سي و سه روزه در لبنان بعد هم جنگ ديگري در فلسطين هر دو خيلي کشته دادند کشته‌ها از هزار گذشت يکي از اين مقامات صهيونيست گفته بود مهم نيست چه کسي کشته مي‌شود مهم اين است که مسلمان کشته مي‌شود چه در عراق چه در فلسطين چه در لبنان چه در سوريه مهم اين است جمعيت مسلمان‌ها کاهش پيدا بکند اين خيلي مهم است من گاهي به دوستان مي‌گويم بعضي شبهات را اصلا ما نبايد عليه هم مطرح کنيم مثلا ما بگوييم شما مي‌گوييد قرآن تحريف شده بگويند نه شما مي‌گوييد تحريف شده نه هيچ کدام نمي‌گوييم براي اين که سود اين به جيب آن کسي مي‌رود که اصل قرآن را قبول ندارد و خيلي مهم است اين آيه قرآن مي‌فرمايد فشل مي‌شويد آبرويتان مي‌رود و پيغمبر گرامي اسلام هم براي اين که مي‌دانست بعد از خودش اين اتفاق خواهد افتاد اختلافات ايجاد مي‌شود فرمود به دو چيز تمسک کنيد هيچ اتفاقي نمي‌افتد گمراه نمي‌شويد اختلاف پيش نمي‌آيد يکي قرآن يکي عترت حتي من مي‌خواهم اين را عرض بکنم عزيزاني که امامت ائمه‌ي ما را هم قبول ندارند باشد به هر حال به نتيجه رسيدند نتيجه‌اي که خودشان به اين رسيدند که فرض کنيد پيام غدير امامت حضرت علي نيست ما که اعتقاد به اين داريم دفاع هم مي‌کنيم الآن در اين عالم ما مذاهبي داريم که چيزهايي را مي‌پرستند که اصلا ما قبول نداريم حتي اگر امامت ائمه‌ي ما را هم قبول ندارند هستند در بين مسلمانان که ائمه‌ي ما را امام نمي‌دانند اما کلمات اخلاقي ائمه سيره‌ي ائمه زندگي خانوادگي ائمه خطبه‌هاي ائمه مثلا صحيفه‌ي سجاديه‌ي امام سجاد اين براي نه مسلمان مسيحي هم از آن استفاده مي‌کند آيت الله عظمي مرعشي وقتي اين را فرستاد براي شيخ الازهر براي تنتاوي گفت عمر من فنا شده چرا اين کتاب دير به دست من رسيده ما وقتي دعاي کميل در مدينه گاهي قرائت مي‌شود الآن يک مقدار اذيت مي‌شود سابقا من يادم است دور تا دور ايراني‌ها فرق کشورهاي ديگر حلقه مي‌زدند گوش مي‌دادند من يک موقعي مدينه بودم يک آقاي جلوي من را گرفت گفت به عربي کي ايراني‌ها دعاي کميل را مي‌خوانند گفتم فلان ساعت گفتم شما مال کدام کشوريد نمي‌دانم گفت نيجريه از يکي از اين کشورها شيعه نبود گفت من دوست دارم اين حرف‌ها قشنگ است توحيد محض دعاي کميل دعاي عرفه مضمون عامي دارد ما وقتي عرض مي‌کنيم سيره‌ي امام صادق احاديث امام صادق درست است در بحث اعتقادي ما امام صادق را امام مي‌دانيم شما نمي‌دانيد باشد اما فرزند پيغمبر نيست؟ يک آدمي نيست که ابو زهره که خودش دانشمند اهل سنت است کتاب نوشته براي امام صادق مي‌گويد که بيشترين اختلافات در زمان امام صادق بين فرقه‌ها بود اين او را تکفير مي‌کرد او اين را يکي شافعي بود يکي حنفي بود حتي زنديق بودند عده‌اي منکر خدا بودند مي‌گويد تمام طوايف مختلفي که زمان امام صادق بودند روي يک نقطه اتفاق نظر داشتند و آن فضائل امام صادق بود يعني اين آقا نقطه‌ي عطف بود ابن ابي الاوجا کافر مي‌رفت در درسش زانو مي‌زد ابوحنيفه صاحب مکتب است خودش مي‌آمد زانو مي‌زد ديگران هم مي‌آمدند شاگردانش هم مي‌آمدند خواهش من اين است بينندگان عزيز که در سرتاسر کشور برنامه را گوش مي‌کنند اين دو نکته را دقت بکنند يک اين آيات قرآن که وحدت با هم بودن ايجاد اختلاف نکردن تکفير نکردن تو او را بکش تو اين را بکش يعني چه خيلي بد است يک بچه‌اي چند روز قبل جلوي من را گرفته بود ابتدايي بود هر چه اخبار گوش مي‌دهيد هفتاد درصد کشتار است کجا بمب گذاشتند جمله‌ي قشنگي گفت به اين‌ها چه که ما شيعه هستيم به آن‌ها چه که اين‌ها مسيحي هستند هر کس هر چه دارند چرا هم ديگر را مي‌کشند يک بچه با فطرت پاکش کاري هم به مذهبش ندارد گفت به کي چه که کي چه عقيده‌اي دارد او را مي‌کشد چه کاره‌اي تو در اين عالم يک عده‌اي بت مي‌پرستند دارند عده‌اي حيوان مي‌پرستند در هندوستان مذاهبي داريم پرستش اين طوري دارند خيلي سوال مهمي است آقا بيا بحث کنيم شما معتقد هستيد به حتي اين افرادي که دارند کشتار مي‌کنند بياييد جلسات بگذاريم بحث کنيم امام حسين مگر با راس الجالوت مگر با رئيس صابئين بحث نکرد مگر حکم قتل کرد؟ البته اين‌ها توطئه است اين‌ها پشتش يک فکر باطلي است شما بچه‌هاي مردم را عروسي مردم را مجلس مردم را بمب مي‌گذاريد جايي که عموم مردم هستند اين بهانه‌ها درست نيست پس نکته‌ي اول مي‌خواستم عرض بکنم وحدت است نکته‌ي دوم اين است که اين بحث‌هايي که ما عرض مي‌کنيم صرفا براي روشنگري است براي اين است که ببينيم اين باوري که من دارم به عنوان يک مسلمان پايش ايستاده ام منبر مي‌روم فرياد مي‌زنم کلاس مي‌روم اين جوان دفاع مي‌کند اين باور پشتوانه اش اين است ما اين پشتوانه را مي‌خواهيم عرض کنيم و اشاره کردم که استفاده از فرهنگ اهل بيت حديث ثقلين درست است اعتقاد را مي‌گويد اما چطور بعضي از غير مسلمان‌ها مي‌گويد اين جاي قرآن شما حرف خوبي است اين که مي‌گويد ظلم نکن دروغ نگو عزيزاني اگر در بحث امامت هم همراهي نمي‌خواهند بکنند اين را دقت داشته باشند که سيره‌ي ائمه روش ائمه کلام ائمه ادعيه‌ي ائمه اين‌ها فرامذهبي هستند اين‌ها مال همه‌ي گروه‌هاي مختلف است لذا جرج جرداق هم در مقابل حضرت امير سر تعظيم فرو مي‌آورد او که مسيحي است اين بحث اول اما امامت يک جمع بندي بکنيم دو بحث داريم امامت عامه امامت خاصه در امامت عامه کار نداريم چه کسي امام است فقط بحث مي‌کنيم جامعه نياز به امام دارد اين به معناي امامت عامه است اگر اين درست نشود دومي درست نمي‌شود در امامت عامه ما بعد از پيغمبر نياز به امام داريم حالا اين امام مي‌تواند هر کسي باشد يا بايد معصوم باشد اين امام مي‌تواند به انتخاب مردم باشد يا بايد به انتخاب خدا باشد اين امام بايد علم غيب داشته باشد يا نياز به علم غيب ندارد اين بحث‌هايي است که در امامت عامه بحث مي‌کنيم باز هم نمي‌گوييم اين امام حضرت علي است نه فقط مي‌آييم مي‌گوييم امام اين ويژگي‌ها را بايد داشته باشد در امامت خاصه مي‌گوييم اين کلي که گفتيم اين منطبق است بر حضرت علي و فرزندانش بر دوازده امام اين ويژگي‌ها در اين ائمه وجود دارد و اين‌ها تاييد شده خواجه نصير طوسي جمله‌اي دارد مي‌گويد درباره‌ي امامت پنج سوال اساسي داريم مي‌گويد ما هل لم کيف من مَا الامام امامت چيست ضرورت امام است هل الامام آيا نياز به امام داريم لما الامام براي چه امام مي‌خواهيم قرآن و سنت کافي نيست؟ کيف الامام چگونه اين امام را بايد تعيين کرد من الامام امام کيست خيلي قشنگ است امامت چيست ممکن است بگويند امامت اين است اما نياز نيست هر کدام از اين‌ها را جواب ندهيم سراغ ديگري نمي‌رويم امامت چيست آيا امام نياز است براي چه امام نياز است چطوري امام بايد تعيين شود شورا مردم حالا اين امام کيست اين شخصيتي که به امامت مي‌رسد کيست شخص امام اين نکته‌ي اول است که من مي‌خواستم عرض کنم در اين مجموعه ما مي‌آييم سراغ آن بحث اول که امامت چيست و ضرورت و اين‌ها را بحث مي‌کنيم در ارتباط با انبيا و پيغمبران الهي که ما ترديدي نداريم آيات قرآن است فرض هم بر اين است که ما نبوت را قبول داريم روي نبوت بحث نمي‌کنيم پس انبيا را قبول داريم معتقد هستيم رسول خدا آخرين پيغمبر است خاتم الانبيا است ما که قرار نيست اين‌ها را بحث کنيم بحث ما امامت است اين‌ها پيش فرض است انبيائي داشته خدا آخرين پيغمبر هم پيغمبر گرامي اسلام است که در يک مقطع زماني از دنيا رفته سوال آيا با بعثت انبيا که هميشگي نيست با مرگ پيغمبر گرامي اسلام رسالت ايشان کار ايشان نقشي که ايشان در جامعه داشت تمام شد يا باقي است به عبارت ديگر پيغمبر خدا از دنيا رفت آيا لازم است يک کس ديگري اهداف ايشان را ادامه بدهد يا لازم نيست ما عرض مي‌کنيم رسول خدا صلوات الله عليه سه مقام و سه شأن و سه وظيفه داشت يک دريافت و ابلاغ وحي جبرئيل مي‌آمد يا رسول الله به مردم بگو «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ» (بقره/ 183) بايد روزه بگيريد حضرت مردم را جمع مي‌کرد مي‌فرمود. جبرئيل مي‌آمد به مردم مي‌گفت «فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ» (توبه/ 12) بايد با ائمه‌ي کفر بجنگيد کاتبان وحي کارشان اين بود آيات را پيغمبر مي‌خواند مي‌نوشتند جبرئيل مي‌آمد همه‌ي جلو رفته‌ها عقب مانده‌ها جمع شوند برايشان آيه بخوان «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ” (مائده/ 67) دوم تفسير و تبيين وحي حالا اين آياتي که نازل شده قرآن فرموده نماز بخوانيد روزه بگيريد حج برويد صبور باشيد اين‌ها را بايد توضيح بدهد و تبيين بکند براي مردم و جلوي انحرافات و تفسير به راي و تفسيرهاي غلط و من در آوردي را بگيرد که دين دچار انحراف نشود نکته‌ي سوم ولايت و حکومت و تشکيل يک حکومت اسلامي است اين پيغمبر گرامي اسلام مي‌خواهد حدود ديات اجرا بکند تجارت اسلامي را پياده بکند اين‌ها نياز به حاکم قاضي نياز به فرماندار دارد پس سه مقام دريافت و ابلاغ وحي تفسير و تبيين وحي و مانع از انحرافات و تشکيل فرقه‌هاي انحرافي و مذاهب فرعي و غلط شدن و سوم هم تشکيل حکومت با مرگ پيغمبر گرامي اسلام اولي تمام شد اللَّهِ لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ ما لَمْ يَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَيْرِكَ (نهج البلاغه، خطبه 226) وقتي پيغمبر از دنيا رفت وحي به معناي وحي نبوت دوستان اشکال نکنند چرا ما مي‌گوييم ائمه وَ مَهْبِطَ الْوَحْيِ (زيارت جامعه کبيره) بله به مادر موسي هم وحي شد فرشته‌ها مي‌آيند با ائمه صحبت مي‌کنند با حضرت زهرا هم صحبت مي‌کردند اين را هم مي‌گويند وحي. وحي‌اي که از شئون نبوت است اين تمام شد آن دو بخش ديگر بايد زمين بماند؟ يعني تشکيل حکومت اجراي حدود و از آن طرف تفسير و تبيين وحي جلوي فرقه‌هاي انحرافي را گرفتن يعني به عبارت ديگر مرجعيت ديني مرجعيت حکومتي مرجعيت سياسي اين‌ها باقي است اين ضرورت امامت را ايجاب مي‌کند. يعني اگر اين‌ها نباشد تمام زحمات پيغمبر در اين بخش از بين مي‌رود سوال ما را جواب بدهيد چند سوال است آيا امکان انحراف در دين بعد از پيغمبر وجود دارد يا نه اگر بگوييد نه وجود ندارد اين غلط است چرا وجود دارد چون يک مشت منافق هستند افرادي هستند تحريف مي‌کنند تفسيرهاي جديد و ناصواب مي‌کنند همين الآن ببينيد چقدر اشکالات ايجاد شده پس امکان انحراف در دين وجود دارد سوال دوم آيا گسترش دين پس از پيغمبر لازم است يا نه بگوييم نه همان مکه و مدينه کافي است از يمن مي‌آيند از ايران مي‌آيند سوال مي‌کنند گير دارند مي‌خواهند دين را گسترش بدهيم سوال سوم آيا نياز‌هاي جديد در حوزه‌ي دين ايجاد مي‌شود يا نمي‌شود يعني همين نماز و روزه و تمام يعني مسائل جديد پيش نمي‌آيد الآن چقدر مسئله‌ي جديد پيش آمده مرتب که پيش مي‌رويم سوال جديد نياز جديد در حوزه‌ي دين ايجاد مي‌شود براي اين سه متولي پس از پيغمبر کيست حتما لازم است کسي جواب بدهد يقينا کسي بايد باشد که بگويد بعد از پيغمبر اسلام که پيغمبر اين را فرمود من نمي‌گويم چيزي به دين اضافه کند نه چون خود رسول خدا سفر آخر که رفتند مکه چند سخنراني کردند فرمودند آن چه لازم بود من براي شما گفتم لذا شما هم جايي پيدا نمي‌کنيد امام فرموده باشد نماز را کمتر کنيد روزه را کمتر کنيد زکات را پيغمبر اين طور فرموده ما مي‌گوييم العياذ بالله فلان طور نه ما نداريم کليات دين را پيغمبر بردند دست در اين برده نمي‌شود اما تبيين اين چه کسي خمس را دريافت کند چه کسي زکات را دريافت بکند چه کسي شبهه به قرآن را جواب بدهد چه کسي حدود را رعايت کند لذا امام در جامعه سه شأن اساسي دارد يکي مرجعيت ديني است دوم مرجعيت سياسي و اجتماعي سوم ولايت باطني يعني اول مرجعيت ديني است در امور دين مردم بايد به ايشان مراجعه بکنند مطالب را بگيرند مرجعيت سياسي تشکيل حکومت است اجراي احکام است جلوگيري از ظلم است برپايي عدل است و سومي خيلي مهم است ولايت باطني اين البته خيلي حرف دارد من فقط اشاره مي‌کنم و آن اين که همواره بايد در جامعه يک انسان کامل معصوم مرتبط با عالم غيب وجود داشته باشد به عنوان محور لَوْلا الْحُجَّهُ لَسَاخَتِ الارْضُ بِاَهْلِهَا (کافي، ج 1، ص 179) به عبارت ديگر بحث امام معصوم بحث ولايت باطني اين است که يک شخصي يک فردي همواره در جامعه به عنوان محور ارتباط با خدا و به عنوان لنگر و محور و سکان در جامعه است يعني وقتي مردم مي‌آيند سراغ امام را بگيرند در نيشابور مي‌گويد اَنَا مِن شُرُوطِهَا (عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 135) وقتي در مشکلات اساسي گير مي‌کنند بحث ولايت باطني خودش يک بابي است اين سه اگر هر سه با هم شود عالي است اما در مورد حضرت علي يکي نشد يعني حکومت به ايشان ندادند مرجعيت ديني ولايت باطني سر جايش است امام است حجت خداست پاسخگوي مردم است قرآن تفسير مي‌کند به او تمسک مي‌کنند آينده را مي‌گويد تمام آن شئوني که بوده به مردم رسيدگي مي‌کند مراجعات مردمي دارد و لذا اين نکته را بايد توجه کرد بله در ميان انديشمندان اهل سنت اين تعبير را من براي شما مي‌خوانم آن‌ها قائل به اين شئون نيستند ابو يعلي متوفاي 458 است يعني قرن پنجم از دانشمندان اهل سنت است کتابي دارد به نام الاحکام سلطانيه ضرورت امامت را همه قبول دارند اما امام را اين مي‌گويد امامت با اعمال زور و قدرت نيز حاصل مي‌شود نياز به گزينش ندارد هر کس بر مسند حکومت نشست امير مومنان است اين همان تفکري که الآن در سعودي است يعني امير عبدالله امير سلمان هم امير مومنان است جويني امام الحرمين متوفاي 478 اين هم قرن پنجم است تعبيرش اين است در اجماع يعني گروهي که جمع مي‌شوند امام را تعيين کنند عدد شرط نيست اهل حل و عقل يعني آدم‌هايي که خبره اند حتي با صلاح ديد يک نفر هم امام تعيين مي‌شود پس تفاوت شد مبنايي تفاوت شد ريشه‌اي تفتازاني از علماي بزرگ اهل سنت است شرح مقاصد دارد گفته هر کس مدعي امامت شد گرچه با قهر و غلبه مالک رقاب مسلمانان شد يعني حاکم شد گرچه فاسق باشد امامت براي او منعقد مي‌شود مادامي که خلاف شرع نگويد اين امام را در حد يک اصلا ما اين را براي رئيس جمهور و امام جماعت هم نمي‌گوييم براي قاضي براي يک فرماندار براي استان دار اين تعريف را نداريم نماينده‌ي مجلس را هم که شوراي نگهبان مي‌خواهد تاييد بکند اين قدر باز نمي‌گذارد يعني مي‌گويد اين قدر سطح سواد بايد باشد جرم نداشته باشد اعتقاد به ولايت فقيه داشته باشد لذا امامت شيعه يک نظريه‌ي پويا و منطقي است مطابق خرد و عقل است عقل اين را حکم مي‌کند که پيغمبر شأن دريافت وحي اش خاتمه پذيرفت بعد از او آن شأن تبيين تشکيل حکومت مرجعيت ديني و ده‌ها موردي که من در اين سه مورد جمع کردم نوشتم اين جا امر به معروف جلوگيري از گناه پاسداري از شريعت تفسير شريعت پاسخ گويي به شبهات جلوگيري از دسيسه‌ها که آدرس مي‌دهم در نهج البلاغه خطبه‌ي 104 است حضرت امير اين‌ها را آورده در يک جمله امامت رياست عامه فراگير در امور دين و دنيا است حالا البته نمي‌خواهيم وسط بحث بپريم يک کسي بگويد الآن که امام نداريم هزار و چند سال است اين بحث ديگري است چرا ما الآن امام داريم ولايت باطنيه است حافظ دين حجت خدا است توسل به او ارتباط با او است ولي همان امام براي ما دو حوزه‌ي پاسخ گويي به دين مردم و سياست مردم آمده موضوع فقيه را مطرح کرده اين آخرين بحثي است که ان شاء الله به آن خواهيم رسيد پرش زديم چون ممکن است يک کسي بگويد اين‌هايي که مي‌گوييد مال زمان امام صادق است قبول امام باقر قبول امروز چه امروز به امام زمان مي‌شود مراجعه کرد پرسيد اين جا است که مي‌بينيم يک چيزي حدود صد هزار هشتاد هزار آمار ندارم روايات متعددي که ائمه در اختيار ما گذاشتند فرمودند اصول از ما فروع از علما ما اصل را مي‌دهيم آقايان مراجعه بکنند شرطش عدالت است شرطش دين شناسي است شرطش علم است يعني آمدند يک سري افرادي که آن جايگاه را ندارد آن عصمت و ولايت تکويني را ندارد اما يک درجه پايين تر گفتند عصمت نه عدالت علم غيب و لدني نه اما علم تحصيلي اعلم و عالم هستند بحث‌هاي فقهي است که نمي‌خواهيم مطرح بکنيم عالم آگاه آشنا با رجال و با حديث بيايد دين شما را بگويد مشکلي هم نداشتيم شما در هر حوزه‌اي در دين بخواهيد مرجع به شما پاسخگو است لذا امام وقتي مي‌فرمايد تصور ولايت فقيه در تصديقش کافي است يعني عقل حکم مي‌کند که آن کلي که ما تعريف کرديم در زمان غيبت کم رنگ شود بيايد در اين قالب ولايت فقيه پس اين راجع به امامت کلي بود و اصل امامت. جمع بندي مي‌کنيم امامت ضرورتش چيست پيغمبر شئوني داشته يکي که دريافت وحي و ابلاغ باشد تمام شده بقيه‌ي شئون بايد در شخصي به نام امام تحقق پيدا بکند حالا اين امام چه شرايطي دارد چه ويژگي‌هايي دارد چطوري تعيين مي‌شود کم کم بحث مي‌کنيم.
شريعتي: خيلي ممنون امروز صفحه‌ي 9 قرآن کريم را تلاوت خواهيم کرد آيات 58 تا 61 سوره‌ي مبارکه‌ي بقره.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَـذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ ?58? فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ?59? وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّـهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ?60? وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَى طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّـهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُوا يَعْتَدُونَ ?61?
ترجمه:
و [ياد کنيد] هنگامي را که گفتيم: به اين شهر [بيت المقدس] وارد شويد، و از نعمت هاي آن هر چه خواستيد، فراوان و گوارا بخوريد و از دروازه [شهر يا درِ معبد] فروتنانه و سجده کنان درآييد و بگوييد: [خدايا! خواسته ما] ريزش گناهان ماست، تا گناهانتان را بيامرزيم و به زودي [پاداش] نيکوکاران را بيفزايم. (??) ولي ستمکاران، سخني را که [بيرون دروازه شهر] به آنان گفته شده بود [پس از ورود به شهر] به سخني ديگر تبديل کردند [به جاي درخواست ريزش گناهان، درخواست امور مادي کردند]. ما هم بر ستمکاران به سبب آنکه همواره نافرماني مي کردند، عذابي از آسمان فرود آورديم. (??) و [ياد کنيد] آن گاه که موسي براي قومش درخواست آب کرد، پس گفتيم: عصايت را به اين سنگ بزن. پس دوازده چشمه از آن جوشيد به طوري که هر گروهي [از دوازده گروه بني اسرائيل] چشمه ويژه خود را شناخت. [و گفتيم:] از روزيِ خدا بخوريد و بياشاميد و تبهکارانه در زمين فتنه و آشوب بر پا نکنيد. (??) و [ياد کنيد] هنگامي که گفتيد: اي موسي! ما هرگز بر يک نوع غذا صبر نمي کنيم، پس از پروردگارت بخواه تا از آنچه زمين مي روياند از سبزي و خيار و سير و عدس و پيازش را براي ما آماده کند. [موسي] گفت: آيا شما به جاي غذاي بهتر، غذاي پست تر را مي خواهيد؟! [اکنون که چنين درخواست ناروايي داريد] به شهري فرود آييد که آنچه خواستيد، براي شما آماده است. و [داغِ] خواري و بيچارگي و نياز بر آنان زده شد و سزاوار خشم خدا شدند؛ اين [خواري و خشم] به سبب آن بود که آنان همواره به آيات خدا کفر مي ورزيدند و پيامبران را به ناحق مي کشتند؛ اين [کفرورزي و کشتن پيامبران] به علت آن بود که [از فرمانِ من] سرپيچي نمودند و پيوسته [از حدود حق] تجاوز مي کردند. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: اشاره‌ي قرآني امروز را بفرماييد.
حاج آقا رفيعي: آيه‌ي آخر صفحه‌ي 9 بي ارتباط با بحث ما هم نيست اشاره به بهانه جويي‌هاي بني اسرائيل دارد که با انبيا چه کردند حرف را گوش نکردند آن‌ها را کشتند و خار و ذليل شدند به خاطر شهادت اباعبدالله چقدر بني اميه خار شدند مسلمانان لطمه خوردند اتفاقا ديدم در بعضي از نقل‌ها که اين آيه مورد تمسک امام حسين هم بوده روز عاشورا يا قبلش آيه اين است مي‌فرمايد «وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّـهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُوا يَعْتَدُونَ» خار و ذليل شدند و غضب الهي آن‌ها را گرفت به اين دلايل آيات خدا را تکذيب کردند پيغمبران را کشتند گناه کردند و تجاوزگري کردند دقيقا اين آيه به قصه‌ي کربلا هم منسوب است در روايت داريم که حضرت حسين در مسير که مي‌آمدند يک کسي عرض کرد کجا مي‌رويد اين طور مي‌کنند جد شما فرمود شما را به شهادت مي‌رسانند آقا فرمود آن‌ها هم مثل بني اسرائيل «وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ» خار و ذليل مي‌شوند همين آيه را آقا تلاوت کردند و اتفاقا همين هم شد يک نفر از قاتلان امام حسين آب خوش از گلويش پايين نرفت چه مختار کشت چه صفاح کشت چه خودشان بدبخت شدند نمي‌خواهم بگويم کار بني عباس درست غلط بود بحث اين است که اين‌ها ذليل شدند عاقبتشان اين طور شد اين آيه پيامش اين است هر کسي تجاوز گري و ظلم بکند نتيجه اش ذلت و مسکنت است راه دوري هم نمي‌رويم صدام را در زمان خودمان ديديم با مردم حلبچه چه کرد با بمباران مردم ايران چه کرد چطور آن طور خار و ذليل شد خود آن‌هايي که آوردنش از بين بردندش اين بايد دقت شود اين وعده‌ي خداست عاقبت ظلم ذلت است. من اشاره کردم بحث امامت را اگر بخواهم فاز جديدي را شروع کنم نمي‌رسيم جمع کنيم فقط نهج البلاغه را اشاره کرديم که امام کيست و چه ويژگي‌هايي دارد امامت چيست خطبه‌ي 105 است خطبه‌ي 104 در نهج البلاغه‌هاي ديگر است اين مال مرحوم آقاي دشتي است امام حضرت علي خيلي جالب است نقش امامت را مي‌شمارد که بعد از پيغمبر امام کارش چيست نمي‌گويد هم امام کيست فقط نقش امام چيست را مي‌فرمايد إِنَّهُ لَيْسَ عَلَى اَلْإِمَامِ إِلاَّ مَا حُمِّلَ مِنْ أَمْرِ رَبِّهِ اَلْإِبْلاَغُ فِي اَلْمَوْعِظَةِ وَ اَلاِجْتِهَادُ فِي اَلنَّصِيحَةِ وَ اَلْإِحْيَاءُ لِلسُّنَّةِ وَ إِقَامَةُ اَلْحُدُودِ عَلَى مُسْتَحِقِّيهَا وَ إِصْدَارُ اَلسُّهْمَانِ عَلَى أَهْلِهَا اولين وظيفه‌ي امام اين است که پيام الهي را براي مردم تبيين بکند مردم دسترسي به پيغمبر که ندارند از دنيا رفته يک کسي بايد بگويد پيغمبر اين طور فرمود منظور قرآن و پيغمبر اين است پس اولين نقش امام انجام وظيفه‌ي الهي است دوم موعظه و نصيحت بکند چقدر حضرت علي و ائمه‌ي ما موعظه دارند چقدر خود امام حسين روز عاشورا موعظه دارد بَالَغَتِ النَّصِيحَة (مفاتيح الجنان، زيارت حضرت عباس) سوم تلاش کند خيرخواهي بکند اختلاف پيش نيايد مردم با هم باشند درگير نشود چهارم سنت پيغمبر را احيا بکند همان که امام حسين فرمود مي‌خواهم سنت پيغمبر را احيا بکنم. پنجم حدود را بر مستحقينش اجرا بکند وقتي وليد شراب خورد و نماز صبح را چهار رکعت خواند و خبر دادند به خليفه‌ي سوم خيلي‌ها مانع شدند از اجراي حکم نمي‌خواستند وليد حد شراب بخورد حضرت علي شخصا او را حد زد با اين که حکومت و قدرت دست ايشان نبود خيلي از اوقات افراد خدمت ائمه مي‌رسيدند با اين که حکومت دست کس ديگر بود قاضي کس ديگر بود اجراي حدود يا وظيفه را از امام سوال مي‌کردند پس اين کار کار امام است يکي از پيروان حضرت علي نجاشي است شراب خورد در ماه رمضان فرمود صد ضربه شلاق بزنند گفتند ايشان از نزديکان و ياران شماست فرمود حکم حکم الهي است بايد اجرا شود پس يکي از کارهاي امام مي‌شود اقامه‌ي حدود و ششم نقش ديگر امام اين است که سهم بيت المال را به اهلش برساند چقدر در بيت المال چپاول شد چقدر بني اميه بيت المال را خود حضرت علي مي‌گويد مثل شتري که بيفتد در مزرعه چطور له مي‌کند اين طور بيت المال را تصرف کردند اين امام است که چراغ بيت المال را هم خاموش کرد فرمود اين چراغ مال بيت المال است چراغ شخصي روشن مي‌کند امام معصوم است که بيت المال را به حقش به اصحاب برساند فَبَادِرُوا اَلْعِلْمَ مِنْ قَبْلِ تَصْوِيحِ نَبْتِهِ حالا طولاني است اين‌ها مسئوليت و ويژگي‌هاي امام را بيان کرده البته 250 سال ائمه‌ي ما امامتشان تقريبا طول کشيده حاکميت سياسي براي همه شان نبود تقريبا هيچ کدام غير از امام حسن که شش ماه و حضرت علي چهار سال و شش ماه مجموعا پنج سال اما تمام ائمه ملاحظه فرماييد نور واحد اند در زندگي شان يک خطايي يک آموزش علمي از کسي بگويند فلاني استاد امام صادق بوده يک درماندگي و عجز در پاسخ به مردم نداشتند مکرر حاکمان ديگر اين ادعا را مي‌کردند که ما نمي‌توانيم ديگري جواب بدهد اما يک جايي يک کسي شاهد بياورد که امام فرموده باشد من پاسخ اين را نمي‌دانم بايد مراجعه کنم بايد منبع ببينم اين طور نيست تمام خطبه‌هاي حضرت امير ابتدا به ساکن است مثل بنده نيست که يادداشت‌ها را آوردم يک مرتبه شروع کرده بيان فرموده. خدمت آيت الله عظمي صافي حفظه الله بوديم فرمودند صديقه‌ي طاهره اين کل خطبه‌ي فدک را يک مرتبه ايراد کرد بدون پيشينه‌ي قبلي مشخص است دعاي عرفه قبلا نشسته باشند مثل شعراي ما اين را تنظيم کرده باشند نه شروع کرد امام گفتن گفتن در عرفه که اين مضامين خودش نشان مي‌دهد از امام است حتي امام جواد هفت ساله امام هادي هشت ساله مي‌ريزند سوالات را به سر ايشان پاسخ گو است همه را اين يک چيز روشني است ضرورت امامت يعني مردم در طول تاريخ بايد غير از پيغمبر خدا يک فرد معصومي سکان اين دين و اسلام را در دست داشته باشد اين دليل عقلي ماست اگر کسي گفت که ما اين دليل را قبول نداريم باشد باز مي‌شويم بي حساب نقطه سر خط مي‌گوييم نص را که قبول داريد بياييد ببينيد پيغمبر گرامي اسلام تکليف امت اسلامي را در آينده‌ي اسلام به عهده‌ي چه کسي گذاشته اين را که مي‌شود در روايات در سخنان پيغمبر گشت اگر به اين نتيجه رسيديم حتي اين دليل عقلي را هم نپذيرفتيم آن دليلي که بعدا اشاره خواهيم کرد ما تک تک ادله‌ي امامت را از سخنان پيغمبر در منابع فريقين در اين برنامه ارائه خواهيم کرد لذا موضوع امامت را دوستان ما جدي بگيرند موضوع موضوع روز است موضوع کلامي است موضوع اعتقادي است آميخته‌ي با اعتقادات ماست افرادي امروز دست روي همين گذاشتند اين را بخواهند ضربه بزنند و بايد به اين نکته توجه شود يک کتابي است امام شناسي پرسش‌ها و پاسخ‌هاي دانشجويي دوست ما حاج آقاي محمد رضا کاشفي از دنيا هم رفتند سرطان گرفتند خدا رحمتشان بکند خيلي جوان فعالي بودند من امروز متوجه شدم ايشان نوشته قبلا نگاه نکرده بودم البته پرسخ پاسخ دانشجويي مجلداتي دارد امام شناسي پرسش‌ها و پاسخ‌هاي دانشجويي است يک سري سوالاتي جوانان در مورد امامت دارند در اين کتاب سهل آمده نمي‌خواهم بگويم اين کتاب منبع جامع و کاملي است نه مي‌تواند پاسخ گوي برخي از شبهات دوستان باشد.
شريعتي: خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار.