برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: امامت
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي
تاريخ پخش: 22-07-94
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
با هم صدا کردند ماتم هاي عالم را *** وقتي جدا کردند همدم هاي عالم را
از عِطر ياسم بادهاي باغ هاي دور *** از ياد ميبردند مريمهاي عالم را
انگار يک جا بر سرم آوار ميکردند *** تيغ تمام ابنملجمهاي عالم را
تا صبح بر گلبرگ زردش گريه خواهم کرد *** شرمنده خواهم کرد شبنمهاي عالم را
من پشت پرچين بهشت کوچکم ديدم *** هيزم به دوشان جهنمهاي عالم را
ماهم هلالي ميشد و من در حلولي سرخ *** ميديدم آغاز محرم هاي عالم را
شريعتي: السلام عليک يا اباعبدالله سلام ميگويم به همهي شما هم وطنان عزيز پيشاپيش حلول ماه محرم را تسليت عرض ميکنم. آقاي دکتر رفيعي سلام عليکم و رحمة الله خيلي خوش آمديد.
حاج آقا رفيعي: بسم الله الرحمن الرحيم بنده هم عرض سلام دارم خدمت شما و بينندگان عرض تسليت دارم به مناسبت حلول ماه محرم که اگر اجازه بفرماييد چند جملهاي هم در اين رابطه قبل از ورود به بحث صحبتي داشته باشيم.
شريعتي: خيلي خوب دوستان نگران احوال شما بودند.
حاج آقا رفيعي: الحمدلله عارضهي مختصري بود رفع شد.
شريعتي: خدا به شما سلامتي بدهد مقدمه تان را در مورد محرم ميشنويم و بعد با سوالات دوستان خدمت شما خواهيم بود.
حاج آقا رفيعي: من عرضم را از يک نويسندهي مسيحي شروع ميکنيم در مورد امام حسين عليه السلام يکي از نويسندگان مسيحي آنتوان باراس کتابي نوشته در مورد امام حسين به نام الحسين في الفکر المسيحي امام حسين در انديشهي مسيحيت ايشان اهل سوريه است مصاحبهاي با روزنامهي کيهان چند سال قبل داشت که چاپ شده از ايشان سوال کردند شما چرا در مورد امام حسين کتاب نوشتيد امام حسين از منظر شما کيست و چه ويژگي ايشان شما را جذب کرد من گوشهاي از اين مصاحبه را عرض ميکنم ايشان گفت: تعريف من از امام حسين اين چنين است او گوهر جاودانهي همهي اديان است يعني اختصاص به دين خاصي و مکتب خاصي ندارد او را به عنوان شهيدي معرفي نمودم که داراي جاه و جبروت فرعون و کسري نبود اما متواضع بود و براي حفظ دين و مسير جدش حرکت خود را آغاز کرد بعد ميگويد دو ويژگي حضرت حسين من را خيلي جذب کرد يکي روحيهي انقلابي و شج اعت ايشان يکي هم تواضع و فروتني ايشان آدمي که اين قدر شجاع و قوي و استوار و با صلابت است در عين حال اين قدر متواضع و فروتن است تقريبا دو صفت در مقابل هم است يعني حضرت با آن ابهت اين تواضع را دارد. دومين مورد را هم از يک نويسندهي غير شيعه که بعد به خاطر امام حسين شيعه شد ادريس مغربي که کتابي نوشته به نام قد شيعني الحسين يعني امام حسين من را شيعه کرد عرض ميکنم وقت ميگيرد عبارتش را بخوانم نقل به معنا ميکنم ايشان در آن کتاب ميگويد از من ميپرسند چه باعث شد تو گرايش به اين مذهب پيدا بکني پاسخ من آن است که من ميان کتابهاي اهل سنت گشتم خودش جزء اهل سنت بود صحيح بخاري مسلم فضايل بي شماري از امام حسين ديدم که در اين کتابها او را پيغمبر به زبان به بيانهاي گوناگوني ستوده الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة (امالي، ص 58) حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ (ارشاد، ج 2، ص 127) ثَمَرَة فُوَادِي پس اول پي بردم به مقام امام حسين از کتابهاي خودمان بعد ديدم حالا افرادي اين امام حسين را به شهادت رساندند که بعضي از آقايان سختشان است از آنها مذمت بکنند کتاب نوشتند يزيد اميرالمومنين چاپ شد دفاع ميکنند خيلي از عملکرد معاويه از عملکرد بني اميه نتوانستم اين تضاد را حل کنم چطور کسي که اين همه مورد محبت و تاکيد پيغمبر است افرادي به اسم اسلام او را کشتند و ما امروز بعضي هايمان سختمان است که نقد کنيم قاتلين را اين موجب شد که من بيايم براي دفاع از حريم امام حسين به اين مکتب گرايش پيدا بکنم و سومين را از دکتر شحاطه بگويم شهيد که در مصر کشتند چند سال پيش ايشان هم يک جملهاي دارد يک سخنراني در ايران که آمد در مورد امام حسين کرد متنش را من دارم منتها فرصت نيست عرض کنم گفت که نه شرق را بگرديد نه غرب را براي يافتن راس الحسين چون يک بحثي است که سر اباعبدالله کجا به خاک سپرده شده بعضيها گفتند در نجف بعضيها گفتند کربلا حتي در مصر ما راس الحسين داريم اين جاها را نگرديد ابي عبدالله مقبره و مدفن و جايگاهش در قلب ماست اتفاقا يکي از دوستان يک کتابي براي من آورد من خواندم کتاب خوبي هم بود به نام امام حسين از ديدگاه اهل سنت اين نويسندهي محترم در اين کتاب به هيچ وجه از منابع تقريبا شيعه استفاده نکرده از منابع اهل سنت استفاده کرده يکي از افرادي که گروههايي که مقتل نوشتند براي ابي عبدالله دانشمندان اهل سنت اند مقتل نوشتند مقتل خوارزمي که از علماي بزرگ اهل سنت دارد کتاب دارد به نام مقتل خوارزمي که به عنوان يکي از منابع مقتل محسوب ميشود در اين کتاب ايشان مواردي که عزاداريهايي که داشتند را جمع آورده کرده من چرا اين موضوع را مطرح کردم دليل طرحش اين است که گاهي اين روزها گاهي که نه تقريبا مرتب شبکههاي ماهوارهاي فضاهاي مجازي ميآيند شبهه ايجاد ميکنند روي اين قصه که براي چه اين عزاداري براي چيست قبول امام حسين هم به شهادت رسيد اتفاقا منبر امشب من مفصل روي اين است در حرم ان شاء الله ولي يک تکه اش را اين جا اشاره ميکنم که خود من برايم سوال بود مثلا در صفين هم مالک اشتر عمار شهيد شده اصحاب شهيد شدند در احد حمزه سيدالشهدا ما جنگهاي زيادي داشتيم که افراد بزرگي شهيد شدند ولي تقريبا کسي يادش نيست يا تاکيدي نشده هر سال ما اين قصه را تکرار بکنيم ولي عاشورا خيلي استثنائي است ببينيد استثنائاتش در کجاست ميگويد تربتش شفاست سجده بر تربت حجابها را از بين ميبرد دعا ويژه دعا تحت قوه اجابت دعا دارد چهار هزار فرشته شبانه روز آن جا دارند گريه ميکنند و کسي که ميآيد استقبالش ميکنند و اينها هستند تا زماني که حضرت مهدي ظهور بکند تمام ائمهي ما هم سفارش کردند خود امام رضا که امام حجت خداست وقتي ميروند خدمتش ميگويد براي هر موضوعي خواستيد گريه بکنيد براي حسين گريه بکنيد به ابن شبيب فرمودند يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِياً لِشَيْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَيْنِ (وسائل الشيعه، ج 13، ص 503) خود امام حسن مجتبي مسموم است دارد جان ميدهد وضعيت کاملا گريه آوري دارد تا اباعبدالله اشک ميريزد ميفرمايد لَا يَومٌ کَيَومَکَ يَا اَبَا عَبدِلله (منقب، ج 4، ص 86) حسين جان روزي به سختي روز تو نيست خود حضرت علي با فرق شکافته در بستر افتاده همه دارند گريه ميکنند اما تا اباعبدالله گريه ميکند حسين جان تو گريه نکن گريه کنها بايد براي تو اشک بريزند حتي امام سجاد به اين موضوع اشاره کرد فرمود ما در تاريخ اسلام روزهاي سختي داشتيم بعد فرمود سه روز بر ما خيلي سخت گذشت يکي روز شهادت حضرت حمزه سخت بود بدن حضرت حمزه را مثله و قطعه قطعه کردند پيغمبر خيلي گريست فرمود دومين روز سخت براي ما روز موته بود جعفر بن ابي طالب شهيد شد دو دستش از بدن قطع شد اين دو شخصيت شخصيتهايي هستند که ائمهي ما به اينها افتخار ميکردند حضرت حمزه و حضرت جعفر حضرت علي عليه السلام بعد از قصهي سقيفه فرمود وا جعفراه وا حمزتاه و لا حمزت لي اليوم حمزه جعفر کجاست اينها نيستند که من تنها ماندم امام سجاد بر فراز منبر شام فرمود جعفر از ماست حمزه از ماست خود امام حسين روز عاشورا فرمود آيا عموي من حمزه نيست آيا جعفر عموي من نيست پس اين دو شخصيتي هستند که خود حضرت علي در نهج البلاغه نامهي 28 به معاويه نوشته ميگويد ما افتخاراتي داريم يک پيغمبر دو حسنين سه حمزه چهار جعفر نام ميبرد امام سجاد فرمود اين دو روز بر ما سخت گذشت اما لَا يَومٌ کَيَومِ الحُسَين (امالي، ص 547) روزي به سختي روز امام حسين نبود که اين روز سي هزار نفر حسين ما را محاصره کردند من سوال را ميخواهم از دو جهت جواب بدهم چرا براي ابي عبدالله استثناء است ما اربعين براي کسي نداريم اربعين براي پيغمبر براي حضرت علي نميگيريم تنها کسي که اربعين دارد امام حسين دارد شما در کدام مناسبت پيدا ميکنيد زيارت امام حسين نباشد در مبعث در غدير قربان شب قدر عرفه زيارت امام حسين دارد جواب اول که کافي است براي ما حتي اگر اين ويژگيها را ندانيم اين است که همانهايي که ميگوييم بايد از آنها تجليل کرد گفتند امام حسين اگر گروهي آمدند سراغ شما شام بگوييد هر چقدر من را دوست داريد به فرزندم احترام کنيد يعني خود شما آدرس داديد تمام آنهايي که دوستشان داريم محبوب قلب ما هستند انبيا اوليا آدم زکريا ابراهيم خود رسول خدا تا امام عصر گفتند امام حسين پس اين براي ما کافي است اين بايد برجسته شود ترک نشود زيارتش حتي تعبير فريضه دارد واجب دارد که آقايان فتوا نميدهند بر اساس آن ولي تاکيد تا اين حد است قصه دوم که قصهي مهمي است اين است که تشيع و شيعه که بر چهار اصل يا بر چهار رکن استوار است اين چهار رکن خيلي در اسلام رويش تاکيد شده اين چهار رکن به هم وابسته هم است نميشود از هم تفکيک کرد يکي از اينها برداشته شود مثل اين که بلاتشبيه شما يک ستون ساختمان را برداريد رکن اول که اساس مبناست بعثت است ما در مورد مسلمانها صحبت ميکنيم چرا نميگويم توحيد چون بحث ما اين است کساني که موحد هستند اين چهار تا را قبول دارند بعثت شروع دعوت پيغمبر است که خود قرآن ميفرمايد اين منتي به گردن شماست «لَقَدْ مَنَّ اللَّـهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ» (آل عمران/ 164) بعث دومي غدير است بعثت منهاي غدير ناقص است «وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» (مائده/ 67) آن بعثت ميتواند پاسخ گو باشد الآن در جهان اسلام مسلمان زياد داريم اعتقاد در غدير يعني اعتقاد به ولايت امامت ندارند ولي اين بعثت کامل نيست اينها را ثابت خواهيم کرد در بحث امامت که به اين منظور شروع کرديم بي طرفانه هم شروع کرديم همهي نکات را ميگوييم لذا سوالاتي که دوستان ميکنند ميروند وسط بحث حوصله بکنند من امامت را ان شاء الله ريز وارد ميشوم سوم عاشورا تجديد اين دو تا استحکام اين دو تاست و امتداد و احيايش امام حسين عليه السلام دو نامه دارد يکي به مردم بصره نامه خيلي دارد دو نامهي کليدي اش يکي به بصره است يکي به کوفه نامههايي است که يکي را مسلم آورده يکي را آقاي ديگري آورده بصره در بصره از اولي صحبت کرده اَلا وَاِنَّ السنَّةَ قَدْ اُمِيتَتْ (بحار الانوار، ج 44، ص 283) سنت پيغمبر از بين رفته کي سنت خلافت يزيد بود کي سنت پيغمبر حاکميت شراب خوار بود پس سنت از بين رفته اين اولي را ايشان آن جا دفاع ميکند نامه به مردم کوفه دفاع از امامت است يعني دومي پس سومي شد تکميل بعثت و غدير اما تمام است؟ نه يک چهارمي دارد انتظار و ظهور آن چيزي که در زيارت عاشورا ميگوييم طَلَبَ ثارِكَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لذا رواياتي داريم که روايات رواياتي است که سندش خوب است ارشاد مفيد نقل کرده امام صادق فرمود روز ظهور روز عاشوراست يکي از چيزهايي که مردم بايد روز عاشورا انتظار بکشند روز ظهور است فرمود مهدي ما حجت خدا روز عاشورا من روايتش را نوشتم فرمود آن روز روزي است که يُنَادَي بِاسمِ القَائِمِ عليهالسلام فِي لَيلَهِ ثَلاثٍ وَ عِشرِينَ مِن شَهرِ رَمَضَانَ، وَ يَقُومُ فِي يَومِ عَاشُوراء يَوْمَ قُتِلَ فِيهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ (بحارالانوار، ج 52، ص 279) به اسم ايشان ندا داده ميشود شب بيست و سوم صيحهي آسماني ميشود بعد روز عاشورا قيام ميکند کسي تحريف نکند نه عاشورايي که امام حسين در آن به شهادت رسيده نه عاشورا از ماه ديگر عشر يعني ده لِكَأنِّي بِهِ فِي يَوم العَاشِر مِنَ المُحَرَّم قَائِمٌا بَينَ الرُّكن وَالمَقَام (ارشاد، ج 2، ص 379) گويا ميبينم که مهدي ما روز دهم محرم آن جا ميايستد جبرئيل در دست راستش آن وقت ندا ميدهد چرا ما در زيارت عاشورا چند بار بگوييم بِطَلَبِ ثَارِ الحُسَينِ چرا بايد در دعاي ندبه بگوييم أَيْنَ الْمَنْصُورُ عَلَى مَنِ اعْتَدَى عَلَيْهِ بعد ميگوييم کجاست آقايي که ميآيد انتقام خون کربلا را بگيرد اين همين است اين چهار تا را من فقط خواستم کليد بدهم دست دوستان مخصوصا عزيزان ما در جلسات سخنراني محرم هم اينها را مورد تاکيد داشته باشند بعثت و غدير و عاشورا و ظهور يک وقت ديدم به نظرم يک کتابي با همين عنوان آقاي حکيمي نوشتند يا يک کتابي با اين عنوان بر اثر چهار محور بعثت غدير عاشورا ظهور يا انتظار امشب شب اول محرم است از همين امشب جوانان بروند پاي منبر نگويند شب اول است نه امام رضا فرمود انَ اَبي اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُري ضاحِکاً وَ کانَتِ الْکِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّي يَمْضِيَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ، فَاِذا کانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ کانَ ذلِکَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ (امالي، ص 111) وقتي ماه محرم وارد ميشد کسي ديگر پدرم را خندان نميديد بعد فرمود روز به روز اين غم زياد ميشد تا عاشورا به اوج خودش ميرسيد.
شريعتي: خيلي نکات خوبي بود خيلي استفاده کرديم به سوالات اعتقادي شما پاسخ ميدهيم در حوزهي امامت. بعد از تلاوت قرآن ما را همراهي بکنيد به حول و قوهي الهي دور چهارم ختم قرآن کريم برنامهي سمت خدا را آغاز ميکنيم مراسم اختتاميهي سومين دوره ديروز پخش شد خيلي ممنون از حضور شما که در حرم حضرت معصومه حاضر شدند حالا دور چهارم را آغاز ميکنيم امروز سورهي مبارکهي حمد و آيات ابتدايي سورهي مبارکهي بقره در سمت خدا تلاوت ميشود.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سورة الفاتحة
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ ?1? الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ?2? الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ ?3? مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ?4? إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ?5? اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ ?6? صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ ?7?
سورة البقرة
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ
الم ?1? ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ?2? الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ?3? وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ?4? أُولَـئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ?5?
ترجمه:
سورة فاتحة
به نام خدا که رحمتش بياندازه است و مهربانياش هميشگي. (?) همه ستايش ها، ويژه خدا، مالک و مربّي جهانيان است. (?) رحمتش بي اندازه و مهرباني اش هميشگي است. (?) مالک و فرمانرواي روز پاداش و کيفر است. (?) [پروردگارا!] تنها تو را مي پرستيم وتنها از تو کمک مي خواهيم. (?) ما را به راهِ راست راهنمايي کن. (?) راه کساني [چون پيامبران، صدّيقان، شهيدان و صالحان که به خاطر لياقتشان] به آنان نعمتِ [ايمان، عمل شايسته و اخلاق حسنه] عطا کردي، هم آنان که نه مورد خشم تواند و نه گمراه اند. (?)
سورة بقرة
بسم الله الرحمن الرحيم
الم (?) در [وحي بودن و حقّانيّت] اين کتابِ [با عظمت] هيچ شکي نيست؛ سراسرش براي پرهيزکاران هدايت است. (?) آنان که به غيب ايمان دارند و نماز را بر پا مي دارند و از آنچه به آنان روزي داده ايم، انفاق مي کنند. (?) و آنان که به آنچه به سوي تو و به آنچه پيش از تو نازل شده، مؤمن هستند و به آخرت يقين دارند. (?) آنانند که از سوي پروردگارشان بر [راهِ] هدايت اند و آنانند که رستگارند. (?)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
حاج آقا رفيعي: خيلي از دوستان ميپرسند چطور ماه رمضان را حفظ بکنيم يکي اين است که يک جز در روز قرآن ميخوانديد حالا يک صفحه روزي بخوانيد اولين آيهاي که آمده «الم، ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ» (بقره/ 2-1) اين کتاب در آن شکي نيست کلام خداست خيليها سوال ميکنند جاي ديگر آمده «هُدًى لِّلنَّاسِ» (بقره/ 185) بالاخره هدايت براي ناس است يا متقين قرآن هدايت براي همهي مردم است منتها للمتقين معنايش اين است که اين تقوا يعني آمادگي و پذيرش کسي اين قرآن به دردش ميخورد که مرض در دلش نباشد قبول بکند بپذيرد گوش بدهد تسليم باشد حداقلش اين است که استماع بکند توجه بکند لذا معناي «هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ» اين است که مثل معلم سر کلاس براي چه کسي درس ميدهد براي همهي دانش آموزان. همه از کنکور قبول ميشوند؟ نه آنهايي که گوش ميدهند. لذا «هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ» معنايش اين است که کسي که زمينهي پذيرش در او باشد به عبارت ديگر خودش را به خواب نزده باشد قرآن برايش مفيد است و الا براي ابوجهل قرآن خواندند يک سيلي به گوش آن کسي که ميخواند زد پاره شد توجه هم نکرد حالا شما براي اين ابوجهل تا فردا صبح هم که قرآن بخواني فايده ندارد بايد پذيرش در انسان دارد.
شريعتي: خيلي ممنون گفتند سلام آقاي دکتر رفيعي اماماني که با سم شهيد شدند چرا با توجه به اين که ميتوانستند در آن مجلس شرکت نکنند و زهر را نخوردند ولي خوردند.
حاج آقا رفيعي: اين سوالات چهار پنج ساعت جواب ميخواهد يعني بنشينيم مفصل تمام مبناي و زير مجموعه هايش را مطرح کنيم تا اين شبهه را کامل از آب در بياوريم طبيعتا با چهار پنج دقيقه ترسيم کاملي از اين شبهه نخواهد شد پس کسي فکر نکند اگر بنده جواب ميدهم همهي جواب کامل است بروند دنبالش جزئيات و منابع را ببينند و اين پاسخ را دريافت بکنند ما به اندازهي وقت جواب ميدهيم و الا خود علم امام موضوع يک ترم و يک سال برنامه است که هر هفته بياييم در مورد قلمرو و محدودهي علم امام صحبت کنيم اين سوالات خيلي جاها پاسخ داده شده دوستان ببينند بحث ما امامت است شبهات اعتقادي را هم جواب ميدهيم ولي اين طور سوالات شما يک مرتبه ميآييد وسط بحث شايد من ده جلسهي ديگر برسم به علم امام و آن جا ممکن است اين سوال جواب داده شود ما بحث امامت را که مطرح بکنيم از مبنا شروع ميکنيم دسته بندي ميرويم جلو چون وعده داديم جواب ميدهيم ولي بدانيد جاي هر بحثي محل خودش است در مورد علم ائمه امام چهار ويژگي عصمت علم لدني يعني علم روز علم اطلاعات در مورد مسائل مختلف سوم ولايت تکويني قوهي تصرف در عالم هستي و چهارم علم غيب دارد همه را از خدا دارد باذن الله خدا عالم علم علي الطلاق علم غيب را خودش در قرآن ميفرمايد در اختيار انبيا در اختيار امام هم قرار داده سوال ايشان در مورد علم امام نيست اين است که با اين که امام ميدانسته چرا باز حاضر شده امام عليه السلام و ائمه و انبيا هم اين طور هستند علم غيبي که دارند اين علم غيب را ممکن است يک جا استفاده بکنند ممکن است استفاده نکنند شخصي ميرود خدمت امام دعوايي را طرح ميکند ممکن است امام از علم غيب استفاده نکند به طور طبيعي حکم به ظاهر بکند در مورد ائمه چون ظرفيت لازم را دارند نحوهي شهادت يا مسموم شدنشان يا شکلش يا زمانش را با خبر هستند روايتي هم داريم امام اگر بخواهد بداند ميداند همهي ما که اين جا نشستيم همهي مردم ما يک روزي از دنيا ميروند يک جوري هم از دنيا ميروند جناب عالي بنده بينندگان عزيز کسي که نميتواند اين کار را انکار بکند يک ساعتي يک روزي با يک حادثهاي از دنيا ميروند چه اين را بدانند چه اين را ندانند اگر مثلا يک آقايي به دليلي اين ا دانست نميتواند تغيير هم ايجاد بکند صرف اطلاع است اشکالي دارد؟ نه اشکالي ندارد امام عليه السلام هم مثل ساير مردم يک روز از دنيا ميرود به شهادت ميرسد حالا خبر دارد اين با سم اتفاق ميافتد با شمشير اتفاق ميافتد نه خود ابي عبدالله خبر دارد در کربلا به شهادت ميرسد اين علم مانع از تکليف امام نيست در ماشينهاي دولتي گاهي مينويسد استفادهي اختصاصي ممنوع اين علم استفادهي اختصاصي ندارد ممنوع است آگاهي امام از يک منظر بالاتري است که غير از تکليف و وظيفهي امام است دارد کارش را انجام ميدهد.
شريعتي: يعني امام زمان و نحوهي شهادتش را فقط ميداند نميتواند تصرف بکند؟
حاج آقا رفيعي: دقيقا امام هم در تاريخي با شهادت از بين بروند جبر هم نيست عزيزاني که در منا اين اتفاق برايشان افتاد فرض کنيد کسي قبل از اتفاق خبر داشت.
شريعتي: نميرود ديگر.
حاج آقا رفيعي: نه بحث رفتن و نرفتن نيست بحث اين است که ميدانست اين جا اين اتفاق خواهد افتاد فقط صرف اطلاع است بازداشتن و منع در قضيه نيست يعني قضاء حتمي الهي گاهي قرار ميگيرد بر اين قصه وقتي قرار گرفت اين قصه اتفاق ميافتد شما فکر کنيد مثلا ساعت دو فلان روز قرار است زلزله شود شما هم نميتوانيد مانع شويد به هر دليلي شما اين را مطلع ميشويد يک کسي نشسته باشد بنده نشستم کسي دارد عقب عقب ميرود ميگويم الآن ميافتد اتفاقا هم ميافتد من مقصر هستم چون ميدانستم؟ لذا علم خدا حتي علم امام به نحوهي مرگ و شهادت ما حتي علم امام به اتفاقاتي که ميافتد صرفا جوابش همين است چون ظرفيت دارد از منظر بالاتري اين علم را در اختيارش ميگذارند ولي در زمينهي عملکردش در عالم هستي قطع نظر از اين علم عمل ميکند امام هم مثل ساير مردم دارد به تکليف خودش عمل ميکند حالا ميداند يا نميداند اين چيز جدايي است که زمينهاي براي منع از آن حادثه نخواهد شد البته خيليها دست و پا زدند اين جا حرفهاي ديگر بزنند حتي کساني کتاب نوشتند مانع اين علم شدند ميخواستند با انکار مشکل را حل کنند ولي نميشود خود شهادت حضرت ابي عبدالله در روز عاشورا آن قدر زيارتش زياد است در مورد وقوع حادثه در روز عاشورا آدم نميتواند ناديد بگيرد حضرت رسول حضرت امير فرموده خاک کربلا را بوييدند يک فاميلي داشتيم گاهي در قم يکي از دوستان نقل ميکرد ميآمد گلزار شهداي قم نگاه ميکرد ميگفت قبر من اين جاست الآن همان جا هم دفن شده من يک دوستي داشتم يک وقتي به من گفت من خواب ديدم فرزندم در آب داشت غرق ميشد بچه اش رفته بود سربازي هنوز جبهه هم نبود خيلي نگران شدم دستش را دراز کرد من بگيرم ولي نتوانستم فردا صبحش اين خواب را براي من نقل کرد خيلي با ما رفيق است گفتم آقاي فلان صدقهاي قرباني بده ان شاء الله چيز نيست آدم خوب است خواب را بد تعبير نکند دو روز بعد بچه اش در آموزشي در استخر خفه شد از دنيا رفت شهيد هم حسابش کردند چون در آموزشي بود علم اين پدر در خواب به اين قصه يا آن شهيد به اين که قبر من اين جاست ممکن است علم کاملي هم نباشد يک ارتکازات و خوابي باشد نتوانست آن را تغيير بدهد او زنگ بزند بچهي من را بياوريد سربازي اش را قطع کنيد نه تمام ما در يک سرزميني با يک مرگي از دنيا ميرويم اين را بدانيم يا ندانيم امام چون ظرفيت دارد اين را ميداند اين دانستن باعث اثر روي آن حادثه نبايد بشود و نخواهد شد علم مسير را تغيير نميدهد علم جدا است مثل اين که شما با دوربين مخفي جايي را مثلا آسانسوري را ميبينيد اطلاع شما از اين که اين رفت بالا آمد پايين کاري به کار اين ندارد آن کار خودش را انجام ميدهد شما اطلاعاتي را فراتر از رو داريد به خاطر اين دوربيني که نصب شده.
شريعتي: گفتند من ميخواهم بدانم چرا خداوند با اين که ميدانست اين همه اختلاف بين مسلمانان به وجود ميآيد چرا اسم ائمه را به صراحت در آيات قرآن کريم نياورده.
حاج آقا رفيعي: اولا ما چه کسي هستيم براي خدا تعيين تکليف کنيم خداست چه ميدانم به يک پيغمبر 950 سال فقط نبوتش بوده حضرت نوح به يک پيغمبر هم 23 سال نبوت داده يک پيغمبري در موقعي که ميخواهد رسالتش را انجام بدهد ميگويد خدايا برادرم را با من مبعوث کن چون زبانش از من فصيح تر است يک پيغمبري هم مثل بلبل در گهواره سخن ميگويد مگر من کارهاي هستم که براي خدا تعيين تکليف کنم اين جواب همهي کساني که اين سوال را دارند چرا نماز دو رکعت است چرا خانه اش را در کعبه ساخته شما خدا را حاکم ميدانيد يک امام 25 سال يک امام 65 سال عمر کرده يک امام 7 سالگي به امامت رسيده يک امام 30 سالگي دوران حضور ائمه 250 سال است يازده امام کنار مردم بودند الآن 4 برابر بلکه 5 برابر 1170 سال دوران غيبت است چرا نميدانيم اين يک پاسخ نکتهي دوم اين است که ما اصلا فرض ميکنيم که خدا در قرآن کريم چيزي در مورد امامت ائمه نفرموده باشد پيغمبر خدا از دنيا رفت خدا در قرآن چيزي نفرموده سوال در مورد سقيفه و شورا فرموده؟ در مورد سيري که آمد خلافت اول دوم سوم اين مگر در قرآن آمده تازه ميرسيم به نقطهي صفر کيلومتر تازه ميرسيم سر خط. نقطه سر خط پيغمبر خدا از دنيا رفت قبول است در قرآن کريم نام حضرت علي نيامده تصريح هم به امامت حضرت علي نشده مگر تصريح نقطهي مقابلش شده؟ کجاي قرآن کريم آمده که گروهي بايد جمع شوند امام را تعيين کنند کجا آمده است سير اين سيري بايد باشد که الآن قرار گرفته پس ميرسيم سر خط وقتي اين جا رسيديم بي حساب ميشويم قرآن نه آن را گفته نه اين را گفته وقتي قرآن هر دو را نگفته بايد چه کار کنيم خود اين قرآن ميفرمايد «وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ» (حشر/ 7) هر چه پيغمبر گفته بگيريد ميرويم خدمت پيغمبر يا رسول الله شما براي جانشين خودت چه کردي من روز غدير در نجف گفتم سه فرض دارد هيچ چيز نگفته اگر ثابت کرديد من مخلصم دو يک شورايي را خواستيد جمع شوند موضوع امامت را تعيين بکنند اين هم اگر جايي پيدا کرديد قبول است حضرت فرموده باشد اين آقا اين آقا اين آقا تعيين تکليف کنند سوم امام تعيين کرده ما به اين معتقد هستيم به خاطر جريان غدير به خاطر حديث منزلت به خاطر دهها دليلي که وجود مقدس پيغمبر گرامي اسلام در مورد امامت حضرت علي بيان کردند پس اولا قرآن را که شما مطرح کرديد در هر دو قضيه اگر فرض کنيم سکوت است ميآييم سراغ سنت پيغمبر که همان غدير است همان قصهي حديث منزلت حديث يوم الدار است اما نکتهي سوم چه کسي گفته در قرآن در مورد امامت حضرت علي مطرحي نيست نام حضرت علي در قرآن نيست نام 25 پيغمبر در قرآن است از بين 124 هزار پيغمبر خيلي از چيزها خيلي از جزئيات احکام در قرآن نيست ولي آيهاي که ميفرمايد پيغمبر هر آن چه تو ميگويي مردم بايد گوش بدهند آيهاي که ميفرمايد پيغمبر اگر تو اين کار را انجام ندهي دين کامل نيست «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» آيهاي که ميفرمايد جعلناهم ائمه ما امام را قرار داديم نه از همه مهم تر «أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ» (نساء/ 59) اين که مسلم است قرآن دربارهي جانشين پيغمبر سکوت نکرده چون ميفرمايد خدا پيغمبر و اولو الامر شما ميخواهيد بفرماييد کاش ميگفت اولوالامر يک علي بن ابي طالب دو نفرموده چيز ديگري هم نفرموده نفرموده که اولوالامر نتيجهي شورا نفرموده اولو الامر خلافت و قضات اولوالامر مبهم است براي تفسير اولو الامر به چه کسي بايد مراجعه کرد اين خود قرآن است ميفرمايد پيغمبر «لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ» (نحل/ 44) تو براي مردم توضيح بده اين قرآن را جابر ميگويد از پيغمبر پرسيدم اولوالامر چه کساني هستند فرمود حضرت علي امام حسن امام حسين اين ادله خيلي روشن است من خيلي ناراحت ميشوم گاهي از ما ميپرسند هر چه در قرآن آمده ما قبول داريم قرآن ميفرمايد «إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّـهَ فَاتَّبِعُونِي» (آل عمران/ 31) هر چه خدا را دوست داريد از پيغمبر تبعيت کنيد مثل اين است که کسي بگويد هر چه در قانون اساسي آمده برجام در قانون اساسي آمده؟ با قانون اساسي ميسنجند اگر منطبق بود ميکنند اگر نبود نميکنند قرآن قانون اساسي است با آن بسنجيد ولايت حضرت علي با کجاي قرآن تنافي دارد آيا با آيهي اولوالامر تنافي دارد از آن طرف اتفاقا همين آقايي که گفتيم آنتوان باراس جملهاي دارد ميگويد من وقتي نگاه ميکنم تعجب ميکنم در طول تاريخ افرادي را اميرالمومنين خواندند که اميرالفاسقين اند يزيد بن معاويه شراب مينوشد مسلمان ميفهميد شراب مينوشد يعني چه نماز نميخواند يک چنين آدمي را جانشين پيغمبر ميگوييد و برايش کتاب هم مينويسيد به اسم يزيد اميرالمومنين اين همين است که همين الآن در دنيا آقايان ميپذيرند به سادگي رهبري خيلي از همين رهبراني که دارند جنايت ميکنند مثل آل سعود اين در قرآن آمده؟ در قرآن آمده که تا آن يکي مرد آن آقا جانشين تعيين کند خود خطيب مسجد الحرام گفت ما بيعت ميکنيم حکم حکم خداست چطور اين را دنبال قرآن نميگرديم آن را دنبال قرآن ميگرديم؟ نه قرآن بنا بر اين نداشته خدا چرا نداشته هم من نميدانم من قرار نيست براي خدا تعيين تکليف کنم اما آن طرفش هم نيامده پس بي حساب شديم وقتي بي حساب شديم ميرويم سراغ پيغمبر که خدا گفته برويد سراغش آن را هم دهها دليل داريم که منظور از اولوالامر حضرت علي و اهل بيت هستند.
شريعتي: خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار.