اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

94-06-25-حجت الاسلام و المسلمين رفيعي - امامت

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: امامت
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين رفيعي
تاريخ پخش
: 94/06/25

شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين سلام به همه‌ي شما خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز بهترين‌ها را مثل هميشه براي فرد فرد شما دوستان خوب آرزو مي‌کنم خيلي از دوستان خوب ما بارها و بارها اين سوال را مي‌پرسيدند پس آقاي دکتر رفيعي کي مي‌آيند برنامه‌ي سمت خدا اين بشارت را هم قبلا داده بوديم امروز اين اتفاق مبارک افتاد و در آغازين روزهاي ماه ذي الحجه در خدمت دکتر رفيعي هستيم سلام عليکم و رحمة الله خيلي خوش آمديد
حاج آقا رفيعي: بسم الله الرحمن الرحيم عرض سلام دارم خدمت همه‌ي بينندگان عزيز تبريک مي‌گويم حلول ماه ذي الحجه را اعيادي که در پيش است در ماه ذي الحجه دو عيد قربان و عيد غدير تشکر مي‌کنم هم از عزيزاني که پيگير بودند از اين که ما هم گوشه‌اي از اين برنامه را داشته باشيم ما دور از خدا نبوديم ولي در سمت خدا نبوديم دليل عمده اش اين بود عزيزاني که بودند بحمدلله کفايت مي‌کردند براي برنامه کافي بود دو سالي ما نبوديم در برنامه به واسطه‌ي کثرت کارهايي که در قم و جاهاي ديگر داشتيم اکنون هم از خدا هم شاکر هستيم هم توفيق مي‌خواهيم که در يک زماني که خدمت دوستان هم عرض کرديم ان شاء الله محدود باشد مثلا سي چهل برنامه‌اي را بتوانيم خدمت دوستان باشيم بعضي نکات را عرض بکنيم و تشکر هم مي‌کنم از همه‌ي عزيزاني که تاکنون اين برنامه را اداره کردند اميدوارم هم چنان از محضرشان استفاده شود
شريعتي: خيلي از دوستان دلتنگ حضور شما بودند الحمدلله اين اتفاق افتاد حاج آقاي ماندگاري عزيز هم که هر جا که هستند برايشان آرزوي توفيق و سلامتي مي‌کنيم همان طور که قبلا گفتم حاج آقاي ماندگاري عازم سفر حج شدند اين روزها در مدينة النبي هستند بنا داريم يک ارتباط تلفني هم با ايشان داشته باشيم و صداي گرم ايشان را بشنويم ارتباط آماده است از محضر حاج آقاي ماندگاري استفاده مي‌کنيم سلام عليکم و رحمة الله
حاج آقا ماندگاري: سلام عليکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحيم من هم خدمت شما آقاي شريعتي عزيز حاج آقاي رفيعي عزيز آقاي رکني و همه‌ي دست اندر کاران برنامه‌ي سمت خدا و همه‌ي بينندگان عزيز عرض سلام و ادب و احترام دارم در حرم پيغمبر اکرم صلوات الله عليه کنار ستون توبه کنار ديوار خانه‌ي رسول خدا و فاطمه‌ي زهرا عليهما السلام به ياد همه‌ي شما هستيم دعا مي‌کنيم و آرزوي موفقيت براي همه‌ي عزيزان داريم مردم براي مجروحين حادثه‌ي مکه دعا بکنند آمديم روز بعد از ازدواج فاطمه‌ي زهرا و اميرالمومنين است براي همه‌ي بينندگان عزيز از وجود نازنين رسول الله عيدي بگيرم
شريعتي: خيلي از بيننده‌هاي خوب ما مثل من دلتنگ هواي مدينة النبي هستند و مسجد الحرام ولي خيال ما راحت است که شما آن جا هستيد و براي ما دعا مي‌کنيد.
حاج آقا ماندگاري: حتما دعا مي‌کنيم شما هم دعا کنيد ما دست خالي از سفر برنگرديم همه دعا کنيم براي اين که فرج آقايمان امام زمان به عنوان عيدي امسال ما عيدي جشن ازدواج حضرت زهرا و حضرت امير عيدي قربان و غدير ما باشد ان شاء الله
شريعتي: ان شاء الله
حاج آقا رفيعي: عرض سلام داريم خدمت شان و التماس دعا ان شاء الله موفق باشند.
حاج آقا ماندگاري: سلام عليکم خيلي دل مان براي شما تنگ شده.
حاج آقا رفيعي: خداوند توفيق بدهد براي ما هم دعا بکنيد.
حاج آقا ماندگاري: حتما اين جا جاي دعاست اگر دعا نکنيم کوتاهي کرديم سعي مي‌کنيم براي همه‌ي دوستداران اهل بيت فرج آقا طول عمر آقا نصرت اسلام شفاي مريض‌ها آن‌هايي که مشکل ازدواج اولاد و مشکل خانوادگي دارند براي مظلوم‌ها براي نابودي دشمنان دعا مي‌کنيم ان شاء الله.
شريعتي: خيلي خوشحال شديم صداي شما را شنيديم سلام ما را به حضرت رسول برساند خدانگهدار.
حاج آقا ماندگاري: خداحافظ از شما و بينندگان و حاج آقاي رفيعي و آقاي رکني.
شريعتي: خيلي خوب اما ببينيم آقاي دکتر رفيعي براي روزهاي چهارشنبه براي ما چه به ارمغان آوردند.
حاج آقا رفيعي: برنامه‌ي سمت خدا خيلي سال است بحمدلله پخش مي‌شود هر کجا مي‌رويم گوشه کنار معلوم مي‌شود جايگاه خودش را در بين برنامه‌هاي معارفي دارد و مردم دنبال مي‌کنند برنامه عام است براي عموم مردم است بايد قابل فهم براي همه‌ي سطوح باشد گرچه خواص هم بايد از اين برنامه بهره ببرند ما هم از نظرات آن‌ها استفاده کنيم من در اين چند سالي که خودم بودم و يکي دو سالي که نبودم و برنامه را دنبال مي‌کنم بحمدلله کارشناسان عزيز در حوزه‌ي اخلاق در حوزه‌ي خانواده در حوزه‌ي مباحث اجتماعي حرف‌هاي خوبي مي‌زنند مبتلا به مردم هم است اين که بايد مهربان باشيم دروغ نگوييم معاملات ما شرعي باشد عبادت مان را اهميت بدهيم اين‌ها اگر هزار بار هم گفته شود باز هم نياز است به همين دليل در قرآن کريم در حوزه‌ي اخلاق تکرار زياد است خداي تبارک و تعالي مکرر راجع به نماز وفاي به عهد مطالبي دارند و در قرآن رويش تاکيد شده من به ذهنم رسيد مشورتي هم کردم با خود دوستان کارشناسي که روزهاي قبل مي‌آيند در برنامه که ما چه کنيم در اين برنامه به ذهن رسيد که بحث اعتقادي شروع کنيم بحث اعتقادي ممکن است يک قدري انسان احساس کند سنگين است يا خشک است يا مثل آن بحث‌هاي اخلاقي جنبه‌ي کاربردي ابتدايي را ندارد اما مبنا است اساس است اگر اعتقادات درست شد عقيده از عقد مي‌آيد عقد به معناي گره است يعني چيزي که به ذهن ما گره خورده «لَا إِكْرَ‌اهَ فِي الدِّينِ» (بقره/ 256) هم در همين رابطه است يعني در دين و اعتقادات اکراه نيست من بايد يک چيزي را بپذيرم اگر ما پذيرفتم مطلب اعتقادي را ديگر در جزئياتش نمي‌آييم سوال کنيم مردم نمي‌گويند چرا نماز دو رکعت است مي‌گويند خدا را قبول داريم لابد مصلحتي بوده که فرموده دو رکعت است اگر چنانچه يک اصلي و مبناي درست شد مثل «كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَ‌ةٍ طَيِّبَةٍ» (ابراهيم/ 24) اين کلمه‌ي طيبه منظورم اعتقادات است اگر اين اعتقادات پاکيزه درست شد طبيعتا شاخه‌ها و فروعش هم اصلاح خواهد شد با توجه به اين که در آستانه‌ي عيد غدير و قربان قرار داريم بحث امامت را من انتخاب کردم که بحث مبنايي است و مورد نياز هم است از همين جا از همه‌ي بينندگان خواهش مي‌کنم هر سوالي در اين موضوع داريد و موضوعات اعتقادي اخلاقي را بگذاريد براي آقايان ديگر سوال بفرماييد بگذاريد يک مقداري برنامه جهت دار شود مباحث اعتقادي تان را مطرح کنيد پيامک بزنيد سوالاتي که داريد ما هر دو برنامه سعي مي‌کنيم يکي را به پرسش و پاسخ اعتقادي اختصاص بدهيم الآن هم دشمن روي مباحث اعتقادي دست گذاشته يعني هيچ شبکه‌ي اجتماعي هيچ فضاي مجازي هيچ کتاب نويسي عليه عقايد مباحث اسلام نمي‌آيد بگويد آن‌هايي که گفتند راست بگوييد اشتباه کردند دروغ بگوييد مردم قبول نمي‌کنند يا نه مال حلال خوب نيست مال حرام استفاده کنيد کسي اين را نمي‌گويد در مباني خدشه مي‌کنند اين در جوان‌ها نوجوان‌هاي ما خيلي برجسته است اين شبهات است نکته‌ي بعدي اين است که غالب منابر ما سخنراني‌هاي ما که همه اش هم لازم است جهت اخلاقي پيدا کرده خدا رحمت کند آيت الله عظمي بهجت را يک آقايي از منبري‌هاي معروف تهران است ايشان مي‌گفت من رفتم خدمت آيت الله عظماي بهجت گفتم من منبر مي‌روم فرمود اعتقادات هم مي‌گويي گفتم سخت است گاهي فرمودند اعتقادات بگو اگر بگويي من قول مي‌دهم که اهل بهشت باشي و خداوند تو را بهشتي مي‌کند اين خيلي مهم است شما اگر در فرمايشات حضرت امير در نهج البلاغه يا خود پيغمبر گرامي اسلام عنايت کنيد بالاخره آغاز از اين جا بود «قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا» (بحارالانوار، ج18، ص202) بعد مي‌رويم سراغ مطالب ديگر که خيلي از مباحث اخلاق هم حوزه‌ي مشترک است يعني در اديان الهي در مذاهب مختلف حوزه‌ي مشترک است يعني اين‌ها چيزي نيست اختصاص به اسلام باشد وقتي مي‌گويي سه چيز نشانه‌ي مومن است وفاي به عهد امانت داري و صداقت اين را بقيه‌ي روايات منابع ديگر هم ممکن است بگويند بايد روي آن حوزه صحبت شود نياز مردم است پيغمبر گرامي اسلام فرمود من مبعوث شدم إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ (مکارم الاخلاق، ص 8) ولي مبناي ما بايد در اين قضايا درست باشد دو کتاب را من در بحث امامت معرفي مي‌کنم که هر دو مال حضرت آيت الله اميني است يکي که جديد تر است چند سالي است تدوين شده امامت و امامان اين يک کتابي است از حضرت آيت الله اميني است خوب و روان بحث کرده ايشان قبل از اين ايشان يک کتاب ديگري دارد به نام بررسي مسائل کلي امامت آن مي‌شود شماره‌ي يک اين شماره‌ي دو آن مقدمات است اين موخرات از مسائل بنيادين اسلام بحث امامت است حتي اين را ابوالحسن اشعري در آثارش از دانشمندان اهل سنت است مي‌گويد نخستين مسئله‌ي مورد اختلاف در اسلام و مهم ترينش بعد از رحلت پيغمبر موضوع امامت است شهرستاني در اين کتاب ملل و نحل مي‌گويد گسترده ترين موضوع قابل بحث بحث امامت است يعني موضوع موضوعي است که از جنبه‌هاي مختلفي بايد رويش بحث شود اين روايت معروف که بعضي گفتند متواتر است متواتر معنوي حداقل است به اين معنا که خيلي جاها نقل شده متواتر به اين معناست که نقلش متعدد است زياد تر از نقل‌هاي عادي است اين روايت را من از مسند احمد خدمت شما بينندگان مي‌خوانم مسند احمد از کتاب‌هاي معتبر اهل سنت است جلد چهارم صفحه‌ي 96 مَن مَاتَ بِغَيرِ اَمَام ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً شبيه اش هم است اين نقلي است که مشهور است کسي بدون امام بميرد مرگ جاهلي کرده ابن عدي عفور از اصحاب امام صادق است آمد خدمت امام صادق درباره‌ي اين حديث سوال کرد يعني چه اگر کسي بي امام بميرد به مرگ جاهليت مرده آيا يعني کافر از دنيا رفته عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ قَالَ قُلْتُ مِيتَةُ کُفْرٍ قَالَ مِيتَةُ ضَلَالٍ قُلْتُ فَمَنْ مَاتَ الْيَوْمَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ فَقَالَ نَعَمْ‏ فرمود نه کافر نرفته يعني در گمراهي از دنيا رفته اين سوالي است که کافي شريف جلد 1 صفحه‌ي 376 ابي يعفور از امام صادق عليه السلام پرسيد مفضل هم يک روايتي دارد مي‌گويد ما خدمت امام صادق بوديم در همين جلد کافي است قَالَ اِبتِدَائًا يعني بدون مقدمه امام صادق فرمود مَن مَاتَ بِغَيرِ اِمَامٍ بعضي نقل‌ها دارد وَ لَم يَعرِف اِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مَيتَةً جَاهِلِيَّة گفتم آقا جان اين کلام خود شماست قال لا قال رسول الله اين سخن من نيست سخن پيغمبر گرامي اسلام است چون بنا شد اعتقادي بحث کنيم من اين نکته را بگويم امام در لغت يعني پيشوا حالا اين پيشوايي گاهي مطلق است گاهي نه محدود است يعني يک وقتي شما مي‌آييد مي‌گوييد امام يعني کسي که در همه‌ي امور پيشواست که حالا توضيح مي‌دهم اين را ما به ائمه اطلاق مي‌کنيم اما گاهي نه امام يعني پيشگام پيشرو حالا شما فرض کنيد که مي‌گوييد «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا» (فرقان/ 74) خدايا ما را امام متقين قرار بده در مسجد آقا جلو مي‌ايستد مي‌گويند امام جماعت است رهبر کبير انقلاب اين انقلاب را هدايت کرد مي‌گويند امام امت يعني امت را در مسئله‌ي انقلاب رهبري کرد حتي امام نار مي‌گويند قرآن مي‌فرمايد «أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ‌« (قصص/ 41) «يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ» (اسراء/ 71) هر روز قيامت هر کسي با امامت محشور مي‌شود لذا به احمد بن حنبل مي‌گويند امام الحنابله اين را مي‌گوييم براي کساني که اشکال مي‌کنند که امام را به غير امام معصوم نمي‌شود گفت چرا نمي‌شود گفت امام به معناي پيشوا است بله به معناي مطلق اش به افراد عادي امام گفته نمي‌شود حضرات معصومين اطلاق مي‌شود من خواهشم اين است چون برادران اهل سنت ما هم حتما اين برنامه را دنبال مي‌کنند من دو سه روز پيش زاهدان زابل بودم بين اين عزيزان هم گاهي مي‌رويم حتي يکي از آقايان دعوت کرد در جمع دوستان سخنراني رفتيم ما در بحث امامت يک اختلاف اساسي در تعريف داريم اين اختلاف مبنايي است اگر اين در واقع حل نشود بقيه را نمي‌شود حل کرد به عبارت ديگر بحث غدير بحث دوازده امام بحث عصمت بحث علم امام مبنا بحث تعريف است برادران اهل سنت ما که من اين جا از عبدالرحمن لاهيجي يکي از متکلمين بزرگ است نوشتم در شرح مواقفش مي‌گويد آقايان اهل سنت درباره‌ي امامت يک از اصول دين نمي‌دانند پس از اصول دين خارج شد از نظر برادران اهل سنت دوم از فروع و افعال مکلفين مي‌دانند مثل ساير مباحث فقهي مثل نماز روزه مي‌دانند پس از اصول نيست از فروع است سوم اين که پيغمبر گرامي اسلام هم در اين امر هيچ جانشيني براي خودشان تعيين نکردند و اين انتخاب را به عهده‌ي مردم گذاشتند وقتي اين شد مبنا متفاوت مي‌شود يعني بعد از رحلت پيغمبر ايشان جانشيني تعيين نکردند از اصول نبوده نمي‌شود اعتراض کرد چرا شما چيزي نفرموديد از آن طرف هم اختيار با مردم گذاشته شده مردم هم جمع شدند انتخاب‌هايي داشتند البته بعدا ديگر اين انتخاب‌ها هم تعطيل شد مثلا زمان عبدالملک و چه و چه يواش يواش اين انتخابات عملا تبديل به ارث شد اما ما اعتقادمان اين است يک امامت از اصول دين است اين قدر مهم است که اين روايت از امام باقر عليه السلام است در کافي جلد 1 صفحه‌ي 181 فرمود إِنَّمَا يَعْرِفُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يَعْبُدُهُ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ وَ عَرَفَ إِمَامَهُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ خدا را کسي مي‌شناسد که ما اهل بيت را بشناسد يعني امام شناسي مقدمه‌ي خداشناسي است ما از اصول دين مي‌دانيم اگر از اصول دين شد دوم امامت انتصابي است يعني کار مردم نيست چرا؟ چون ادامه‌ي تمام مقاماتي است که پيغمبر داشته غير از دريافت وحي امام ديگر وحي دريافت نمي‌کند با مرگ پيغمبر وحي تمام شد اما پيغمبر چه مقاماتي داشت؟ ابلاغ دين حفظ دين تفسير قرآن علم غيب عصمت امام را کسي مي‌دانيم که در تمام اين‌ها جانشين پيغمبر است همان شئون است وقتي شد از اصول دين و شد شخصي که مانند پيغمبر مقام عصمت دارد علم غيب دارد حفظ دين دارد سوم معتقد هستيم اين انتخاب طبيعتا انتخاب الهي است لذا يک جمله‌اي دارد امام رضا عليه السلام ايشان وقتي آمدند به ايران به مرو که رسيدند روز جمعه بود در مسجد مرو ايشان روز جمعه يک مطالبي فرمود در مورد امامت خيلي جالب است بعضي‌ها ديدم پايان نامه هم کردند نظريات امام رضا بر اين حديث من مي‌خوانم إِنَّ اَلْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْراً وَ أَعْظَمُ شَأْناً وَ أَعْلَى مَکَاناً وَ أَمْنَعُ جَانِباً وَ أَبْعَدُ غَوْراً (کمال الدين، ص 675) پنج نکته فرمود که امامت بالاتر از اين حرف‌ها است عظيم تر از اين حرف‌ها است ژرف تر از اين حرف هاست مقامش عالي تر از اين است که مِنْ أَنْ يبْلُغَهَا اَلنَّاسُ بِعُقُولِهِمْ‏ که مردم بخواهند با عقل خودشان اين انتخاب را انجام بدهند بعد فرمودند إِنَّ اَلْإِمَامَةَ هِيَ مَنْزِلَةُ اَلْأَنْبِيَاءِ وَ إِرْثُ اَلْأَوْصِيَاءِ اَلْإِمَامُ أَمِينُ اَللَّهِ‏ فِي خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ خَلِيفَتُهُ فِي بِلاَدِهِ (همان) امامت اين است يعني ما معتقد هستيم با رحلت پيغمبر گرامي اسلام شئوني که پيغمبر گرامي اسلام داشت که من چهار تا از شئون پيغمبر را مي‌شمارم يک دريافت وحي دو ابلاغ و صيانت وحي اين وحي را حفظ بکند به مردم برساند سه ترويج و تبليغ دين احکام مردم اعتقادات مردم چهار اجراي احکام چه سياسي چه قضايي چه اجتماعي پيغمبر گرامي اسلام که خدا در قرآن فرمود «مَا آتَاكُمُ الرَّ‌سُولُ فَخُذُوهُ» (حشر/ 7) اين هم يک حرفي است بعضي‌ها احساس روشن فکري مي‌کنند هر چه در قرآن آمده ما قبول داريم روي چشم من و شما قرآن مي‌گويد هر چه پيغمبر آورد قبول کنيد هر چه قرآن گفته قبول داريد «مَّن يُطِعِ الرَّ‌سُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ» (نساء/ 80) هر کس اطاعت از پيغمبر بکند اطاعت از خدا کرده قرآن را قبول داريد «النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ» (احزاب/ 6) اين سه آيه که مي‌گويد هر چه پيغمبر گفت قبول است بحث اعتقادي را بايد تلطيف کرد من ساده تر مي‌گويم پيغمبر گرامي اسلام که هم نبي اند هم امام دريافت وحي مي‌کنند ابلاغ وحي مي‌کنند حفظ مي‌کنند وحي را و ترويج مي‌کنند اجرا هم مي‌کنند در تمام اين‌ها هم بايد معصوم باشد چون ما بايد مطمئن باشيم خودش چيزي قاطي نکرد بايد مطمئن باشيم خطايي اين وسط صورت نگرفته بايد مطمئن باشيم ايشان حفظش يک حفظ کاملي است دين که فقط مال 23 سال نبوده پيغمبر از دنيا رفت همه مان هم مي‌گوييم خاتم الانبيا است آخرين پيغمبر است الآن هم هزار و چهارصد سال مي‌گذرد آيا پس از رسول خدا خداوند جامعه را رها مي‌کند به حال خودش؟ اين خلاف عقل نيست اين خلاف عنايت و لطف نيست؟ علما مي‌گويند قاعده‌ي لطف که نمي‌خواهم وارد شوم طولاني است ولي معنايش اين است که آن چه که انسان را به خدا نزديک مي‌کند خدا در اختيار ما قرار مي‌دهد پيغمبر فرستاده عقل داده قرآن فرستاده از روي لطف بعد از رحلت رسول خدا آن اولي تمام شد يعني دريافت وحي اما اين وحي نبايد حفظ شود؟ اين وحي نبايد توضيح داده شود؟ اين قرآن نبايد تبيين شود؟ اين احکام نبايد اجرا شود؟ کسي مي‌تواند اين جايگاه را اداره بکند که آن شخص در واقع معصوم باشد و تشخيص معصوم هم با خداست تعيين و نصبش با خداست به همين جهت هم ما مي‌گوييم امام کوچک و بزرگ ندارد سه تا از ائمه‌ي ما در کودکي به امامت رسيدند يک قصه‌اي مي‌گويم من اصلا قضاوت نمي‌کنم آن تعريف را هم گفتم از فروع دين مي‌دانند به انتخاب مردم مي‌دانند عصمت هم شرط نيست و موضوع امامت يک موضوع کاملا فقهي و از فروع است اين ديدگاه ما است آن هم ديدگاه آنان من چرا اين را گفتم؟ ما در شبکه‌هاي اجتماعي شبکه‌هاي ديني نه فقط اجتماعي ضد ديني در واقع تمام اشکالاتي که مطرح مي‌کنند در مسائل بسيار ريز و جزئي است که مثلا چرا جناب عالي اسم فرزندت را فلان گذاشتي؟ چه دليلي دارد بر اين که کسي حق است يا باطل چرا شما با فلاني ازدواج کرديد من چون دختر فلاني را گرفتم پس فلاني من را قبول دارد اين جزئيات غالب کتاب‌هاي شبهه افکن هم که مي‌خوانيد مي‌رود در اين فضاها اين اشتباه است ما بايد مبنا را درست کنيم بياييم بايستيم ببينيم کدام يک از اين دو نظريه درست است کدام را قرآن مي‌گويد من تمام ادله‌ي قرآني و عقلي اش را به فضل خدا اگر زنده باشم خدمت شما و بينندگان به بيان روان خواهم گفت جوان‌هاي ما بايد بدانند عزاداري براي امام حسين تجليل از غدير تجليل از حضرت زهرا همه‌ي اين مباحثي که ما در مورد ائمه مي‌گوييم اين‌ها متفرع بر اين است که اين مبنا محکم باشد و ما مي‌خواهيم اين مبنا را آن‌هايي که معتقد هستند معتقد تر شويم قوي تر شود و بدانيم سنگ چه کسي را چه چيزي را به سينه مي‌زنيم امام جواد پدرشان در ايران شهيد شد ايشان هم هفت سالشان بود در مدينه آمدند منبر و خودشان را معرفي کردند امام هفت ساله بودند تفاوتي بين امام جواد و امامي که به حد بلوغ نيست چون قرار نيست کلاس برود بنده با هفت ساله فرق دارم او کمتر مي‌داند من بيشتر کلاس رفتم چون مي‌رويم علم هايمان اکتسابي است ولي امام اِنَّا اَهلُ بَيتِ يَتَوارث اَصَاغِرِنَا عَن اَکَابِرِنَا القذة بِالقذة (الفصول المهمة، ص 247) کوچک ما از بزرگ ما ارث مي‌برد امام جواد در بستر بود امام رضا کنار گوشش صحبت مي‌کرد تا صبح يک کسي آمد از بستگان حتما بوده کسي که آن جا هست نزديک است گفت تعويذ مي‌گوييد يعني ناس و فلق اين‌هايي که بچه را از خطرات حفظ بکند فرمود نه تعويذ نمي‌گويم اِنَّمَا اَغرّهُ بِالعِلمِ غرّا دارم علم به او واگذار مي‌کنم علم تزريق مي‌کنم اين همان است که حضرت امير آمد کنار فرمود هزار باب علم به من پيغمبر داد قاسم بن عبدالرحمن زيدي مذهب بوده زيديه کساني هستند که مي‌گويند امام بايد قيام بکند به شمشير اگر سکوت بکند امام نيست لذا حضرت علي را قبول دارند امام حسن و امام حسين را هم قبول دارند ديگر امام سجاد را قبول ندارند چون ايشان سکوت کرده بعد مي‌گويند زيد امام است همين طور فرزندانشان که از نظر فقهي هم با ما تفاوت زياد دارند همين جا هم دعا مي‌کنيم خدا مردم يمن را که بخشي شان زيدي هستند کمکشان بکند و پيروز شوند ايشان زيدي مذهب بوده امامت امام جواد را قبول نداشته مي‌گويد آمدم بغداد گفتند امام شيعيان دارد مي‌آيد ابن الرضا گفتم بايستم ببينم چه کسي است گوشه‌اي ايستادم ديدم آقا زاده‌ي هفت ساله‌اي سوار بر مرکب پيش خودم در دلم گفتم خدا لعنت کند آن‌هايي که مي‌گويند‌اي آقا امام است آخر اين بچه مي‌تواند امام باشد؟ مي‌گويد يک وقت آقا يک نگاهي به من کرد فرمودند آيه‌ي 24 سوره‌ي قمر را خواندند که قرآن کريم نقل مي‌کند به پيغمبر مي‌گفتند ما از يک بشر تبعيت کنيم آيه را فراموش کردم آيا از بشري تبعيت کنيم «فَقَالُوا أَبَشَرً‌ا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ‌« (قمر/ 24) گفتند عجب از کجا نيت من را فهميد حتما ساحر است آيه‌ي بعدي را خواند «أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ‌ عَلَيْهِ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ‌« (قمر/ 25) مي‌گويند پيغمبر اين آدم برايش وحي نازل مي‌شود اين ساحر است کذاب است تا اين را فرمود ديد نه اين با سحر جور در نمي‌آيد آمد جلو اظهار احترام کرد و برگشت از عقايدش اين قصه‌ي اول قصه‌ي دوم در کافي شريف اين روايت است جلد يک صفحه‌ي 171 آمده است البته چاپ‌ها متفاوت است الحمدلله همه کامپيوتر دارند مي‌توانند پيدا بکنند آقايي آمد در مکه خدمت امام صادق از اهل شام بود منکر امامت امام صادق بود يعني آن هم معتقد بود اصلا امام از فروع دين است بعد از قرآن و پيغمبر ما هيچ نيازي به امام نداريم عيب ندارد شبهه در ذهنش است چه اشکال دارد معاند بد است اما اگر کسي شبهه در ذهنش بود نبايد ترسيد يک آقايي آمده بود مشهد پيش من گفت من رفتم پيش کسي يک شبهه‌اي که در منطقه‌ي ما است مال شيراز بود خيلي گسترده است اين را گفتم به يک آقايي مي‌گفت تا گفتم مچ من را گرفت گفت ببرمت تحويلت بدهم تو از سلفي‌ها داعشي‌ها بوده نمي‌دانم او روحاني و شخصي بوده من شبهه در ذهنم بوده اين خوب نيست آمده خدمت امام صادق ايستاده با صراحت مي‌گويد اَتَظَنُّ اَنَّکَ اِمَام (كافي، ج 1، ص 171) شما فکر مي‌کني امام هستي يعني دارد انکار مي‌کند قصه مفصل است خلاصه مي‌کنم هشام بن حکم نشست با ايشان بحث کرد رو کرد به اين آقا گفت ببين دو چيز را هم تو قبول داري هم من روي چيزي که قبول داريم که بحث نمي‌کنيم يکي خدا يکي پيغمبر پس تو هم خدا را قبول داري هم من قبول داري هم تو پيغمبر و قرآن را قبول داري هم من اين مشترکات است آيا به نظر تو اين دو براي هدايت مردم کافي هستند اين آقا گفت بله هم خدا هم قرآن هم پيغمبر هم کلمات وحي که همان قرآن مي‌شود پرسيد به نظر تو آيا اين دو اگر همه به آن عمل بکنند اختلافات تمام مي‌شود گفت بله تمام مي‌شود گفت پس چرا من و تو الآن با هم اختلاف داريم هر دوي ما اين هر دو را قبول داريم الآن پيغمبر هست برويم خدمتش؟ نه قرآن هم که آياتش توضيح مي‌خواهد هر کسي براي خودش آن بابا که حضرت علي را کشت قرآن مي‌خواند مي‌گفت «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّـهِ» (انعام/ 57) آن‌هايي که در جمل با علي جنگيدند قرآن مي‌خوانند امروز عربستان هم که مي‌روي آقايي که تبليغ وهابيت مي‌کند قرآن مي‌خواند قرآن را همه مي‌توانند استناد بکنند پس چرا اختلاف داريم امام صادق دارد تماشا مي‌کند فرمود جوابش را بده گفت گيرم انداخته بگويم اختلاف نداريم دروغ است بگويم اختلاف داريم کو پيغمبر برويم خدمتش قرآن هم که هر کسي برداشتي دارد بايد يک کسي باشد که اين قرآن را تشخيص بدهد کنهش را معصوم باشد خطا در آن احتمال داده نشود عين پيغمبر باشد حجت باشد يعني کسي باشد که بشود روي سرش قسم خورد محکم باشد آقا فرمودند به هر حال جواب بده گفت بله اختلاف داريم گفت کجا بايد برويم گفت اين را شما بگو هشام اين طور گفت هَذَا الْقَاعِدُ الَّذِي تُشَدُّ إِلَيْهِ الرِّحَالُ وَ يُخْبِرُنَا بِأَخْبَارِ السَّمَاءِ وَ الارْض (كافي، ج 1، ص 171) همين آقايي که اين جا نشسته اين آقايي که همه به سوي او حرکت مي‌کنند اين مهم است اين است که خبر از آسمان و زمين مي‌دهد لذا اين که امام رضا فرمود حضرت امير هم اين روايت را دارد من از حضرت علي نقل مي‌کنم فرمود امام براي جامعه مثل نخ تسبيح است  مَکانُ النِّظامِ مِنَ الخَرزِ يَجمَعُهُ و يَضُمُّهُ (نهج البلاغه، خطبه 146) نخ تسبيح همه‌ي دانه‌هاي تسبيح را جمع مي‌کند
شريعتي: خيلي ممنون دوستان مسائل اعتقادي خودشان را براي ما بفرستند بعد از هر دو سه جلسه جلسه‌ي پرسش و پاسخ مي‌گذاريم بقيه‌ي مباحث باشد براي ديگر اساتيد طرح يک قدم براي غدير ويژه‌ي معلمين مقطع ابتدايي هم تا عيد قربان تمديد شد دوستان مي‌توانند به سايت ما مراجعه بکنند صفحه‌ي 571 را تلاوت مي‌کنيم آيات پاياني سوره‌ي مبارکه‌ي نوح
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
يُرْ‌سِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَ‌ارً‌ا ?11? وَيُمْدِدْكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَارً‌ا ?12? مَّا لَكُمْ لَا تَرْ‌جُونَ لِلَّـهِ وَقَارً‌ا ?13? وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارً‌ا ?14? أَلَمْ تَرَ‌وْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّـهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا ?15? وَجَعَلَ الْقَمَرَ‌ فِيهِنَّ نُورً‌ا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَ‌اجًا ?16? وَاللَّـهُ أَنبَتَكُم مِّنَ الْأَرْ‌ضِ نَبَاتًا ?17? ثُمَّ يُعِيدُكُمْ فِيهَا وَيُخْرِ‌جُكُمْ إِخْرَ‌اجًا ?18? وَاللَّـهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْ‌ضَ بِسَاطًا ?19? لِّتَسْلُكُوا مِنْهَا سُبُلًا فِجَاجًا ?20? قَالَ نُوحٌ رَّ‌بِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَاتَّبَعُوا مَن لَّمْ يَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارً‌ا ?21? وَمَكَرُ‌وا مَكْرً‌ا كُبَّارً‌ا ?22? وَقَالُوا لَا تَذَرُ‌نَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُ‌نَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرً‌ا ?23? وَقَدْ أَضَلُّوا كَثِيرً‌ا وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلَالًا ?24? مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِ‌قُوا فَأُدْخِلُوا نَارً‌ا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارً‌ا ?25? وَقَالَ نُوحٌ رَّ‌بِّ لَا تَذَرْ‌ عَلَى الْأَرْ‌ضِ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ دَيَّارً‌ا ?26? إِنَّكَ إِن تَذَرْ‌هُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرً‌ا كَفَّارً‌ا ?27? رَّ‌بِّ اغْفِرْ‌ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَن دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَارً‌ا ?28?
ترجمه:
تا بر شما از آسمان باران پي در پي و با برکت فرستد، (??) و شما را با اموال و فرزندان ياري کند، و برايتان باغ ها و نهرها قرار دهد، (??) شما را چه شده که [ربوبيت خدا را نفي کرده و در نتيجه از بندگي اش دست برداشته و] به عظمت و بزرگي خدا اميد نداريد؟ (??) در حالي که شما را مرحله به مرحله [خاک، نطفه، علقه، مضغه، گوشت، استخوان و...] آفريده است (??) آيا ندانسته ايد که خدا هفت آسمان را چگونه بر فراز يکديگر آفريد؟ (??) و ماه را در ميان آنها روشني بخش، و خورشيد را چراغ فروزان قرار داد، (??) و خدا شما را از زمين [مانند] گياهي رويانيد، (??) سپس شما را در آن باز مي گرداند و باز به صورتي ويژه بيرون مي آورد، (??) و خدا زمين را براي شما فرشي گسترده قرار داد، (??) تا از راه ها و جاده هاي وسيع آن [هر جا که خواستيد] برويد؟ (??) نوح گفت: پروردگارا! آنان از من نافرماني کردند و از کساني [چون سردمداران کفر و متوليان بتخانه] پيروي نمودند که اموال و فرزندانشان جز خسارت و زياني بر آنان نيفزود! (??) و [اين پيشوايان گمراهي، براي گمراه نگاه داشتن اين مردم] نيرنگي بزرگ به کار گرفتند، (??) و گفتند: دست از معبودانتان بر نداريد، و هرگز [بت هاي] وَدّ و سواع و يغوث و يعوق و نسر را رها نکنيد؛ (??) همانا بسياري را گمراه کردند. و [پروردگارا!] ستمکاران را جز گمراهي ميفزا. (??) [همه آنان] به سبب گناهانشان غرق شدند و بي درنگ در آتشي درآورده شدند که [از آن] در برابر خدا براي خود ياوراني نيافتند، (??) و نوح گفت: پروردگارا! هيچ يک از کافران را بر روي زمين باقي مگذار (??) که اگر آنان را باقي گذاري، بندگانت را گمراه مي کنند و جز نسلي بدکار و ناسپاس زاد و ولد نمي کنند. (??) پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را و هر کس که با ايمان به خانه ام درآيد و همه مردان و زنان با ايمان را بيامرز، و ستمکاران را جز هلاکت ميفزاي. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: من خواستم يک آيه‌ي ديگري را بگويم يک مرتبه‌ي سوره‌ي مبارکه‌ي نوح خيلي مي‌خوانم براي من آشنا بود گفتم همين را توضيح بدهم حضرت نوح يکي از دعاهايشان اين است خيلي خوب است اين دعا را در قنوت بخوانيم يک دعاي جامعي است طلب مغفرت براي خودمان پدر و مادران هر کسي که وارد خانه مان مي‌شود پسر دختر مهمان همه‌ي مومنين مردان مومن همه‌ي زنان مومن نفرين هم به ستمگران جامع است «رَّ‌بِّ اغْفِرْ‌ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَن دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَارً‌ا» اين دعا را هميشه در قنوت داشته باشيم خدايا خودم را بيامرز پدر و مادرم را هم چه زنده چه مرده بيامرز هر مومني که وارد خانه‌ي من مي‌شود واقعا اسمش را بايد دعاي پر مضمون گذاشت عالية المضامين است در مفاتيح که همه را شامل مي‌شود همه‌ي مومنين و همه‌ي زنان مومن را بيامرز و ظالمين را هم خدايا خوار و نابود و هلاک کن هر کس ظلم مي‌کند به ملت مظلوم يمن سعودي‌ها ظلم مي‌کنند همين روزها در فلسطين خيلي متاثر شدم ديدم صهيونيست‌ها چقدر مردم را مجروح کردند دارند ظلم مي‌کنند در سوريه در عراق ظلم مي‌کنند هر کجاي عالم خدايا هر کسي ظلم مي‌کند آن‌ها را هلاک کن تبار به معناي هلاک کردن است.
شريعتي: خيلي ممنون اگر نکته‌اي باقي مانده بفرماييد.
حاج آقا رفيعي: اول عرايض گفتم بحث ما اعتقادي است بحث ما در مورد موضوع پر اختلاف و مبنايي امامت است ما به دنبال کاوش اختلافات يا ايجاد تحريک خداي نکرده نيستيم به دنبال تقويت مباني بچه‌هاي خودمان هستيم کساني که معتقد هستند به اين قصه محکم شوند و کساني که علاقه مند هستند تحقيق بکنند بروند تحقيق بکنند نمي‌گويم فقط روي حرف‌هاي بنده‌ي رفيعي نه اين‌ها جرقه‌اي شود بروند مطالب و منابع مختلف را ببينند و صرفا هم به دنبال تبيين حقيقت هستيم بنده اگر يک چيزي براي خودم مورد اعتقاد نباشد محکم نباشد طبيعتا نمي‌توانم از آن دفاع بکنم خيلي غير منطقي است که انسان يک عمر محدودي که دارد روي چيزي که يقين ندارد به حقانيتش بي دليل و تعصب دفاع بکند و بايستد لذا اين نکته خيلي مهم است خدا رحمت کند مرحوم آقاي فلسفي در منبرشان در کتاب هايشان هم دارد مي‌فرمودند بعضي‌ها گفتند منشأ خدا شناسي جهل است فلان است ايشان مي‌گفت اين خيلي بي انصافي است که بگوييم فلان دانشمند نام مي‌برد مثلا نيوتن جاهل بوده است و يک عمري از روي جهل خدا را قبول داشته اين همه دانشمند در عالم گفتند خدا گاهي از اوقات اين است واقعا ما وقتي سنگي به سينه مي‌زنيم دفاع مي‌کنيم حرف مي‌زنيم بايد اين مورد باور ما باشد و اگر به نتيجه‌ي خلاف اين رسيده بوديم از اين عقيده دست برمي‌داشتيم مرحوم شهيد مطهري به آقايي که در دانشگاه تهران دانشکده‌ي الهيات اسمش را فراموش کردم تبليغ کمونيسم مي‌کرد گفته بود اگر شما من را محکوم کردي من دست از اسلام و خدا برمي‌دارم اما اگر محکوم شدي بپذير اصلا بحث تعصب نيست بحث تبيين مباحث واقعي امامت است به دور از تعصب بحث اعتقادي را با تعصب نمي‌شود دنبال کرد نکته‌ي بعدي اين که اين بحث بسيار گسترده است من منتظر سوالات دوستان هستم هيچ هم ملاحظه نکنند بپرسند عيب ندارد ممکن است بپرسند چرا اسم ائمه در قرآن نيامده اگر اصول دين است ما اين را جواب مي‌دهيم ما هزار سال پيش سيد مرتضي کتاب نوشته در دفاع از انبيا و ائمه و اشکالاتي که آن زمان کردند به نام تنزيه الانبياء و الائمه اشکال مي‌کردند چرا به پيغمبر قرآن نسبت عصيان مي‌دهد « وَعَصَى آدَمُ رَ‌بَّهُ» (طه/ 121) جاي سوال است الان قصه اش را گفتيم شبهه داشتن و سوال داشتن عيب نيست چون ديگر فرصت پرداختن به اين بحث نيست من يک نکته‌اي را از نهج البلاغه خطبه‌ي 105 مي‌گويم اميرالمومنين در اين خطبه شش نقش امام را بيان کرده از نظر تدوين حداقل هزار سال پيش است امام چه کارهايي انجام مي‌دهد در زندگي يسَ عَلَى الإمامِ اِلّا ما حُمِّلَ مِنْ أمْرِ رَبِّهِ آن وظيفه‌اي که خدا به دوشش گذاشته همان هدايت «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِ‌نَا» (انبياء/ 73) که بعدا توضيح مي‌دهم الْإبْلاغُ فِي الْمَوْعِظَةِ وظيفه‌ي دوم موعظه است نصيحت کند به مردم بگويد سوم وَالْإجْتِهادُ فِي النَّصِيحَةِ تلاش بکند در خيرخواهي روابط مردم خوب شود مردم با هم مهربان باشند چهار والْإحْياءُ للِسُّنَّةِ سنت پيغمبر را احيا بکند چه کسي مي‌تواند سنت پيغمبر را احيا بکند صد سال صد و خورده‌اي سال از رحلت پيغمبر گذشته تازه طرف آمده خدمت امام صادق مي‌گويد رسول خدا چطور نماز مي‌خواند چطور وضو مي‌گرفت اين فرزند پيغمبر است بهتر از بقيه نماز پيغمبر را مي‌داند فرمود تشت بياوريد جلوي چشم آن شخص امام وضو گرفت همين وضويي که الآن ما مي‌گيريم اگر من به نتيجه رسيده بودم که اين وضوي پيغمبر نيست که من نمي‌گرفتم امام صادق دارد مي‌گويد معصوم است حجت خداست فرزند پيغمبر است سنت پيغمبر را مي‌شناسد وضو گرفت فرمود هَکَذَا وُضُو رَسُولِ الله پيغمبر اين طور وضو مي‌گرفت اين احيا سنت است اين نهج البلاغه است پنجم وَإقامَةُ الْحُدوُدِ على‏ مُسْتَحِقّيها حدود الهي را اجرا بکند ديات اين‌ها تعطيل نمي‌شود با مرگ پيغمبر گرامي اسلام وَإصْدارُ السُّهْمان عَلى‏ أَهلِها (نهج البلاغه، خطبه 105) سهم بيت المال را به اهلش برساند يعني همان مديريت جامعه که اين مديريت جامعه که در اين جا اشاره کرده همان شئوني است که امام بعد از پيغمبر گرامي اسلام مانند پيغمبر دارد به جز دريافت وحي که اين‌ها ويژگي‌هايي را مي‌خواهد که ان شاء الله در برنامه‌هاي بعد مي‌پردازيم.
شريعتي: ان شاء الله خيلي خوب خيلي ممنون دعا بکنيد دوستان خوب آمين بگويند.
حاج آقا رفيعي: آغاز ماه ذي الحجه است ان شاء الله خدا ما را در ثواب اعمالي که حاجيان انجام مي‌دهند شريک بگرداند زيارت خانه اش و قبور ائمه و قبر پيغمبر اکرم را به همه‌ي علاقه مندان نصيب بگرداند به مريضان شفا عنايت بفرمايد جوان‌هاي ما را مومن متدين بگرداند اگر اعتقادات جوان قوي شد نمازش را مي‌خواند باورهاي عميق به آن‌ها عنايت بفرمايد همه‌ي آن‌هايي که با غرض و مرض هستند و روي عقايد مردم دست گذاشتند که لطمه بزنند شرشان را به خودشان برگرداند.
شريعتي: الهي آمين خيلي ممنون يکي از شخصيت‌هايي که گام‌هاي مهمي در راه غدير گذاشتند حضرت آيت الله خزعلي بودند امروز به رحمت الهي رفتند براي شادي روحشان صلوات بفرستيم و فاتحه‌اي بخوانيم.