برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي
-پرسش و پاسخ
92-02-28
سوال – من مادر سه فرزند هستم که مشکل بزرگي دارم که تنها خدا از آن آگاه است. اين مشکل من کسي را اذيت نمي کند و ضرري به کسي نمي رساند اما خودم خيلي عذاب مي کشم. و آن مشکل حسادتي است که در وجود من است. من اصلا چشم ندارم که کسي پيشرفتي بکند يا از من سرتر باشد.حتي شوهرم نمي داند که من حسودم زيرا اصلا حسادتم را بروز نمي دهم ولي خودم خيلي عذاب مي کشم. آيا من بخاطر حسادت پنهانم گناه کار هستم؟ آيا راه درماني براي مشکل من وجود دارد؟
پاسخ – وقتي ما کلمه ي خود را بکار مي بريم کنايه از نَفس و حقيقت وجودي ماست. همه ي ما خودي داريم بخاطر همين مي گوييم :خودم بيست سال پيش اين کار را کردم. اين خود ثابت است. در مورد خود دو تعبير مثبت و منفي وجود دارد :خود محوري، خود بزرگ بيني و خودبرتر بيني اينها منفي و مذموم است. خودشناسي، خوديابي و خودسازي اينها مثبت است.
حوزه ي اخلاق در سه رابطه تعريف مي شود. رابطه ما با خدا: ما در مورد خدا وظيفه اي داريم. مثل وظيفه ي شکر، اطاعت و ادب داشتن.
رابطه ي انسان با خود: انسان با خودش رابطه اي دارد. بنابراين توصيه شده است که انسان به خودش لطمه اي نزند؛ تقوا داشته باشد و لقمه ي حرام نخورد. قرآن در سوره ي حشر مي فرمايد :مردم خدا را فراموش نکنيد که منجر به خودفراموشي مي شود. پس خود فراموشي حرام است. خودکشي حرام است زيرا ما امانتدار جسم هستيم و بايد از آن خوب مواظبت کنيم. ائمه کساني را که به خودشان نمي رسيدند مذمت مي کردند. حضرت امير مي فرمايد: انسان بايد ساعاتي را براي عبادت، ساعاتي را براي کار و ساعاتي را براي لذات نفس در نظر بگيرد.
رابطه ما با مردم: انسان با اطرافيان در ارتباط است. ما در مورد خانواده مان وظايفي داريم که مي شود اخلاق خانوادگي. ما بعنوان يک شهروند وظيفه اي داريم که به آن اخلاق اجتماعي مي گويند. مدير اداره وظيفه اي دارد که مي شود اخلاق مديريتي.
بيشتر مشکلات اخلاقي در مورد رابطه با ديگران است. انسان به خودش حسادت و کينه نمي ورزد؛ به خودش دروغ نمي گويد و به خودش تهمت نمي زد. پس بيشتر گناهان در حوزه ي اخلاق در رابطه با ديگران است. در ظلم بايد فردي باشد که ما به او ظلم کنيم. البته عُجب فردي است و به خود باليدن است. اما بيشتر مباحث اخلاقي در رابطه با مردم است.
وقتي پيامبر مبعوث شد مسحيان و يهوديان مي دانستند که او پيامبر آخر است ولي آنها حسادت ورزيدند و گفتند که چرا حضرت موسي و عيسي حذف بشوند. در آيه 139 سوره بقره مي فرمايد: بسياري از اهل کتاب دوست دارند که شما مسلمانان مرتد بشويد، آنها حسادت مي ورزند. ارتداد در اسلام، گناه بزرگي است زيرا باعث مي شود که ديگران به انحراف کشيده بشوند و مردم مي گويند که اگر دين اسلام خوب بود مسلمانان، کافر نمي شدند.
در سوره نساء آيه 54 داريم: ( وقتي اهل کتاب مي ديدند که مسلمانان دارند پيروز مي شوند) وقتي خدا به شما فضلي داده است، اهل کتاب حسادت مي ورزند.
در تاريخ داستان از حرص،تکبر و حسادت شروع شد. روايت داريم :ريشه ي همه ي گناهان سه چيز است: تکبر، حرص و حسادت. شيطان تکبر ورزيد و از بهشت رانده شد، حضرت آدم حرص ورزيد، ترک اولي کرد و از بهشت بيرون رانده شد و قابيل به هابيل حسادت کرد و او را کشت. پس اولين قتل در تاريخ بخاطر حسادت بوده است. برادران يوسف بخاطر حسادت يوسف را در چاه انداختند.
بعضي از صفات رذيله در درون ما ريشه دارد ولي بروز داده نمي شود، اگر بروز داده نشود گناه محسوب نمي شود. اگر نسبت به کسي کينه يا حسات يا سوءظن داشتيم ولي رفتاري از خودمان بروز نداديم، اين گناه محسوب نمي شود. حسد پنهان اين خانم گناه نيست ولي بيماري است زيرا به ايشان لطمه مي زند و ايشان را آزار مي دهد. روايت داريم : سلامت بدن از کمي حسادت است. همه ي انسان ها کمي حسادت در درون شان دارند.
حضرت امير مي فرمايد :اي حسد، تو چه صفتي هستي، قبل از اينکه به شخصي که به او حسادت مي ورزند لطمه بزني به خود فرد حسود لطمه مي زني. برادران يوسف بيشتر از يوسف رنج بردند. از حضرت امير در غررالحکم داريم که حسود هرگز نياسود. روايت داريم که حسد نيکي ها را مي خورد همانطور که آتش هيزم را مي خورد. وقتي انسان حسود است نمي تواند در کارهاي خوب شرکت کند، نمي تواند در نماز حضور قلب داشته باشد، در واقع حسد سد راه خير مي شود.
راه مبازره با حسد اين است که انسان به آثار آن فکر کند. در ضمن سعي بشود که اين حسد پنهاني آشکار نشود و کم کم با آن حسد پنهاني هم مبارزه شود. فيض کاشاني دارد که راه مبارزه با حسد روي آوردن با کار متضاد آن است. يعني مثلا کسي که بخيل است علي رغم ميل خودش بايد جود داشته باشد. يعني فرد بخيل بايد انفاق کند. اين خانم بايد به همه تبريک بگويد و اظهار خوشحالي و خيرخواهي کند. روايتA داريم که غضب را با حلم مقابلهA کنيد. اگر شما عصباني هستيد به خودتان بقبولانيد که عصباني نيستيد.
کتاب شعله هاي سرد حسد بطور تخصصي در مورد حسد صحبت کرده است. A کتاب اخلاق در قرآن نوشته آيت الله مکارم در سه جلد است و کتاب خوبي است.
حسد دروني، سد راه رشد ما مي شود. فرد بايد خيلي خودساخته باشد که ببيند رقيبش راي بياورد و خوشحال بشود. ولي اين فرد بايد بصورت ظاهري هم که شده به رقيبش تبريک بگويد.
سوال – دختري 21 ساله هستم و مدتي است که ازدواج کرده ام. من از دوران مجردي ام اهل مجالس روضه بوده ام اما از زماني که ازدواج کرده ام ديگر حال دعا و توسل ندارم و بسياري از اوقات با اينکه با شور و شوق در اين مجالس شرکت مي کنم ولي يک قطره اشک هم از چشمم جاري نمي شود. مي ترسم دچار قساوت قلب شده باشم. آيا اين طور است ؟عوامل ايجاد قساوت قلب چيست ؟
پاسخ – کتاب قلب سليم نوشته ي آيت الله دستغيب، در مورد اين موضوع است. در قرآن در مورد بيماري هاي قلب صحبت شده است. قرآن مي فرمايد که گاهي قلب زنگار مي گيرد و گاهي بالاتر از آن انحراف پيدا مي کند. ربنا لا تزقلوبنا بعد اذهديتنا. يک مرحله ي آن مرحله ي قساوت قلب است. مرحله ي آخر کوري و مرگ قلب است. عبدالملک بن مروان در گوشه اي از مسجدالحرام نشسته بود و طواف نمي کرد و مي گفت که که از نماز و طواف بدم مي آيد. و از گناه خوشم مي آيد. فردي را آوردند که او را نصيحت کند. او گفت که اي مروان، تو به مرگ قلب رسيده اي.
قساوت يعني اينکه انسان هيچ رقتي نداشته باشد يعني اگر جلوي او آدم بکشند از خودش هيچ احساساتي نشان ندهد. اين خانم قساوت قلب ندارد. البته داريم که يکي از علائم قساوت قلب خشکي چشم است. اگر زماني ما حال عبادت نداريم ممکن است که اين حالت مدت کوتاهي باشد.
راه کار آن اين است که ما به خودمان تلقين نکنيم که قساوت قلب داريم زيرا تلقين موثر است. راه کارهاي زدودن قساوت قلب در روايات آمده است: به قبرستان و تشييع جنازه برويم، خواندن قرآن، کمک کردن به يتيم ها. پيامبر فرمود: گاهي قلب هاي زنگ مي زند، با تلاوت قرآن و شنيدن موعظه، زنگ هاي قلب را از بين ببريد. موعظه نفس را صيقلي مي دهد.
علت قساوت قلب همنشين شدن با گناهکاران، لقمه ي حرام، غفلت و روزمرگي است. ما الان داريم به انتخابات رياست جمهوري نزديک مي شويم. سعي کنيد بخاطر دنياي ديگران آخرت خودتان را به خطر نيندازيد. بعضي ها مي گويند که ما قبلا رأي داديم و اشتباه کرديم. شما بايد به تکليف تان عمل کنيد و يک راي بدهيد. شما نگوييد که ما راي نمي دهيم، شما تحقيق کنيد و راي بدهيد ولي غيبت نکنيد و تهمت هم نزنيد.
انسان براي دوري از روزمرگي و شارژ کردن خودش مي تواند به زيارت برود.
سوال – صفحه 331 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.
پاسخ – در اين صفحه داريم: خدا از سخنان آشکار و حرف هايي را که مي زنيد و آنرا مخفي مي کنيد، خبر دارد. يعني هيچ چيزي بر خدا پوشيده نيست. ممکن است که کسيA نفهمد که به او تهمت زده ايم ولي خدا مي داند. بدانيد که برزخ نزديک است و اينها آشکار مي شود. بدانيد که خدا بر اعمال ما ناظر است. پس هر چيزي را ننويسيم و هر چيزي را نشنويم.
سوال –من دانش آموز سوم راهنمايي هستم و به برنامه هاي معارف ديني علاقمند هستم و موفق به حفظ چند جزء قرآن شده ام. مشکلي که دارم اين است که بعضي وقت ها وقتي در مدرسه امام جماعت نمي آيد؛ مربيان از من مي خواهند که امام جماعت بچه ها بشوم. من هميشه احساس مي کنم که اين کار من ربوي ريا مي دهد همچنين وقتي بخاطر خواند قرآن مورد تشويق بچه ها قرار مي گيرم، اين حس به من دست مي دهد. گاهي فکر مي کنم بهتر است که حفظ قرآن را کنار بگذارم تا دچار ريا نشوم. در حديثي خوانده ام که اگر کاري براي خوشايند ديگران باشد از طرف خدا پذيرفته نمي شود و اثر ريا در عمل مثل راه رفتن مورچه در شب بر روي سنگ سياه است، راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – روايت داريم که کاري را براي ريا انجام ندهيد. و از طرفي بخاطر شرم و حيا آن کار را ترک نکنيد. شيطان دقيق است و با هر کس با حربه اي وارد مي شود. شيطان از اين راه وارد شده است و مي خواهد جلوي حفظ قرآن اين جوان را بگيرد. خيلي از کارهايي که ما انجام مي دهيم، مورد تشويق ديگران قرار مي گيريم و خوش مان هم مي آيد، ريا نيست. ريا با قصد است. يعني من قرآن مي خوانم براي اينکه آقاي فلاني خوشش بيايد نه خدا. حالا اگر ما قرآن را خوانديم و مردم خوششان آمد و ما را تشويق کردند، اين ريا نيست.
فردي نزد امام باقر(ع) آمد و گفت :من کاري انجام مي دهم، وقتي مردم مرا تشويق مي کنند من خوشم مي آيد، آيا اين ريا است ؟فرمود :هيچ عالمي در اين دنيا نيست که وقتي از او تعريف مي کنند خوشش نيايد. اگر عده اي فردي را بخاطرحجابش تشويق کند،اين ريا نيست. داشتن حجاب در دانشگاه تبليغ حجاب است نه ريا. بعضي مي گويند که اگر ما صف اول جماعت بايستيم مي گويند که او خيلي حزب اللهي است، اين اشکالي ندارد.
در روايت داريم که کاري بکنيد که مردم از شما تعريف کنند. ريا اين است که کسي کاري را با قصد و فقط بخاطر مردم انجام بدهند. اگر من سخنراني خوبي انجام دادم و لذت بردم و مردم هم مرا تشويق مي کنند، اين ريا نيست. روايت داريم که اگر از مخلوق تشکر نکنيد از خدا تشکر نکرده ايد. در روايت داريم :خطاي عاقل را مستقيم به او نگوييد بلکه با کنايه به او بگوييد. ما استادي داشتيم که وقتي روايتي را اشتباه مي خوانديم، درجلسه ي ديگر آن روايت را درست مي خواند و ما متوجه اشتباه مان مي شديم ولي به ما نمي گفت که آنرا اشتباه خوانده ايد.
پس ريا بد است و در قيامت ريا کار را کافر، زيانکار و نيرنگ باز صدا مي زنند. اگر شما امام جماعت بچه ها مي شويد اين ريا نيست با اينکه احساس به شما دست مي دهد.A وقتي شما قرآن مي خوانيد و شما را تشويق مي کنند اين ريا نيست. اگر کار براي خدا باشد تشويق مردم و خوش آمدن شما ريا نيست. مثلا ما نبايد خجالت بکشيم و در خوابگاه نماز شب نخوانيم. امام خميني در هوايپما نماز شب را ترک نکرد.
امام باقر(ع) وارد مسجد الحرام شد و تا چشمش به کعبه افتاد بلند گريه کرد. فردي به امام گفت که مردم دارند شما را نگاه مي کنند. امام فرمود :انشاء الله، خدا مرا نگاه کند. من بخاطر مردم کارم را ترک نمي کنم. فردي به امام صادق(ع) فرمود که من مراسم روضه مي گيرند و مرا مسخره مي کنند. امام فرمود تو با ما باش و مرم را رها کن. اگر کسي بخواهد به همه بفهماند که نماز شب خوانده است، اين ريا است
سوال – درمورد آداب و فضيلت ماه رجب توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ- اين ماه مستحبات زيادي دارد. امام سجاد(ع) سر به سجده مي گذاشتند و اين دعا را مي خواندند: عظم ذنب من عبدک فليحصن عفو من عندک (خدايا گناه من بزرگ است ولي عفو تو نيکوست) در اين ماه هر شب نماز دو رکعتي دارد :در هر رکعت يک مربته حمد، سه A مرتبه قل ياايها الکافرون و يک مرتبه توحيد دارد. به ذکر لااله الاالله، استغفار، خواندن سوره توحيد و ذکر صلوات هم تاکيد شده است. تا مي توانيد ثواب ها را جمع کنيد بشرط اينکه ثواب دان ما سوراخ نباشد يعني مواظب تهمت، دروغ وغيبت باشيم. انشاءالله به فيوضات ماه رجب برسيم.
خدايا ظهور آقا را نزديک بفرما، خدايا به حق امام زمان(عج) به عمر، زندگي و کشور ما A برکت عنايت بفرما.