اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

92-02-07-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي-خطاب هاي قرآني

حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي

-خطاب هاي قرآني

92-02-07

سوال – در مورد خطاب هاي قرآني (آيه 69 سوره احزاب) توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – آيه 69 سوره احزاب مي فرمايد: اي کسانيکه ايمان آورده ايد شما هم مثل قوم بني اسرائيل که موسي را آزار دادند پيامبرتان را آزار ندهيد البته خدا جلوي آزارهاي آنها ايستاد و موسي را حفظ کرد،حضرت موسي نزد خدا موجه بود.

قوم بني اسرائيل چگونه حضرت موسي را اذيت کردند؟ مفسران پنج نوع آزار را مطرح کرده اند: در زمان حضرت موسي برادرش هارون از دنيا رفت. موسي از خدا خواست که هارون را وزيرش قرار بدهد. وقتي هارون از دنيا رفت عده اي شايعه کردند که موسي برادرش را کشته است. يعني به او تهمت زدند.

قارون به زني پول داد و او را تحريک کرد که در بين مردم شهادت بدهد که حضرت موسي با او رابطه ي نامشروع داشته است تا آبروي موسي برود. در سوره ي قصص داريم که آن زن تحت تاثير حضرت موسي قرار گرفت و شهادت نداد. دشمنان از اين روش ها استفاده مي کنند تا شخصيت ها را تخريب کنند. الان ازA  اينترنت هم براي اين کار استفاده مي کنند.

يکي ديگر از آزارهاي قوم بني اسرائيل اين بود که به حضرت موسي تهمت سحر و جنون مي زدند.

بهاني جويي هاي بني اسرائيل خيلي عجيب بود. حضرت موسي فرعون را نابود کرد و مردم از رود نيل رد شدند ولي باز مي گفتند که ما مي خواهيم خدا را ببينيم. وقتي براي آنها از آسمان غذا مي آمد، مي گفتند که ما چند نوع غذا مي خواهيم و سير هم مي خواستند. حتي عده اي به موسي مي گفتند که براي ما بت درست کن مثل کساني که بت مي پرستند.

حضرت موسي خيلي با حيا بوده است. حضرت موسي براي شستشو به کنار رودي مي رفت که کسي او را نبيند. در قديم حمام ها عمومي بود. مردم گفتند که حضرت موسي بيماري پوستي دارد و بخاطر همين به حمام عمومي نمي آيد.

در طول تاريخ همه ي پيامبران را اذيت و آزارکرده اند. پيامبر فرمود: هيچ پيامبري به اندازه ي من اذيت نشد. از اين سخن متوجه مي شويم که سطح آزاري که به پيامبر مي رساندند بيشتر بوده است. خدا مي فرمايد :کساني که خدا و پيامبر را آزار بدهند مورد لعن و عذاب قرار مي گيرند.

پيام اين آيه اين است که مردم نبايد پيامبر آزاري کنند. پيامبر آزاري چگونه بوده است ؟

به پيامبر اسلام هم ساحر، مجنون و کاهن مي گفتند. در داستان افک که در قرآن آمده است داريم که به همسر پيامبر تهمت زدند. بعضي ها به پيامبر مطالبي را مي گفتند و افراد ديگر مطالب ضد آن را مي گفتند. پيامبر همه ي حرف ها را گوش مي داد و مردم مي گفتند که چرا پيامبر در برابر سخنان موضع نمي گيرد.(سوره توبه آيه 61 ) پيامبر به همه ي حرف ها گوش مي داد ولي خودش تصميم مي گرفت.

امروزه چه کارهايي پيامبر را آزار مي دهد؟

هر کس پيامبر را آزار بدهد خدا را آزار داده است و هر کس که خدا را آزار بدهد از رحمت خدا دور است. يکي از مصاديق پيامبر آزاري اطاعت نکردن از پيامبر است يعني حرف هاي پيامبر را گوش ندهيم و خلاف آنرا عمل کنيم. پيامبر قبل از مرگ شان لشکر فراهم کردند و فرمانده آنرا اسامه قرار دادند. بعضي ها به اين لشکر نرفتند و از پيامبر اطاعت نکردند.

پيامبر در مورد محبت به اهل بيت به مردم سفارش کردند ولي بعضي ها به اين سخنان پيامبر توجه نکردند که اين مصداق پيامبر آزاري است. پيامبر فرمود: هر کس زهراي مرا آزار بدهد مرا آزار داده است. پيامبر در تبوک دستور دادند که به جنگ برويم ولي بعضي ها تخلف کردند و به جنگ نرفتند.

ما بايد از پيامبر اطاعت کنيم و از پيامبر جلو نيفتيم. اگر کسي حرفي را بزند که پيامبر نزده است و در دين سليقه اي ايجاد کرد، پيامبر را آزار داده است. مثل مذاهب خرافي يا کساني که به اسم دين مواردي را مطرح مي کنند که سابقه ي ديني ندارد.

پيامبر به رعايت حقوق زن ها و احترام گذاشتن به آنها سفارش کرده اند. پيامبر فرمود :هر کس همسري اختيار مي کند بايد او را تکريم کند. حالا اگر کسي مي گويد که نبايد به زن احترام گذاشت، در واقع پيامبر را آزار داده است. فردي نزد پيامبر آمد و گفت که فلان خانم شب ها نماز مي خواند و روزها روزه مي گيرد ولي بداخلاق است، با زبانش همسايه ها را آزار مي دهد. پيامبر فرمود: هيچ خيري در اين زن نيست، او اهل جهنم است.

پيامبر به نماز اول وقت سفارش کرده است. هر کس که به آن عمل نکند در واقع پيامبر را آزار داده است.A  فردي در کنار قبر پيامبر به قرآن تفعل زد و اين آيه آمد: مردم قرآن را محجور قرار داده اند. پس اگر کسي قرآن را در حاشيه قرار دهد، پيامبر را آزار داده است. پيامبر فرمود: هر کس مومني را آزار بدهد مرا را آزار داده است و هر کس که مرا آزار بدهد خدا را آزار داده است. و هر کس که خدا را آزار بدهد در تورات، انجيل، زبور و قرآن لعن شده است.

يکي از مصاديق آزار مومن با زبان است مثل زخم زبان زدن، کنايه، فحش و تحقير. مصاديق ديگر آزار دادن با عمل است. مثلا با صداي بلند همسايه هاي را آزار دادن يا بوق زدن در خيابان. ممکن است که هر کس به نوعي همسايه اش را آزار بدهد. گاهي با يک پارک کردن نادرست ماشين، باعث آزار عده اي مي شويم. گاهي با نوشتن يک مقاله يا سخنراني مومني را آزار مي دهيم.

ما به اسم تبليغ انتخابات نمي توانيم آبروي کسي را بريزيم يا کسي را شماتت کنيم. آبروريزي مومن گناه بزرگي است مخصوصا در روزنامه و رسانه. پس در انتخابات هم بايد اخلاق را رعايت کرد تا باعث آزار مومنين نشويم.

مصداق ديگر آزار دادن اهل بيت است. پيامبر فرمود: هر کس مرا آزار بدهد فاطمه را آزار داده است. الان آزار دادن حضرت زهرا(س) چگونه است ؟اگر کسي سادات را آزار بدهد حضرت زهرا(س) را آزار داده است. کسي که بدحجاب بيرون مي آيد حضرت زهرا(س) را آزا مي دهد زيرا حضرت زهرايي(س) که با حجاب کامل به مسجد مي آمد و پشت پرده قرار مي گرفت، از اين بدحجابي ناراحت مي شود. روايت داريم که بهترين زينت براي يک زن اين است که نامحرمي او را نبيند. حضرت روي پوشش و حجاب تاکيد داشتند. پس يک مصداق هم آزار در مورد اهل بيت است. ملاک دوستي پيامبر دوستي اهل بيت است.

وقتي پيامبر مبعوث شدند اهدافي داشتند که يکي از آن اهداف، اتحاد بود. قرآن مي فرمايد: ياد کنيد آن زماني که شما باهم اختلاف داشتيد و پيامبر بين قلب هاي تان ما اتحاد ايجاد کرد. امروز هر کسي که بخواهد بين مسلمانان اختلاف بيندازد يا آنها را تحريک کند، پيامبر را آزار داده است. وقتي پيامبر به مدينه آمد همه ي قبائل و يهوديان اختلافات را کنار گذاشتند. پيرمرد يهودي بود که خيلي کينه توز بود، روزي به بازار آمد و ديد که افراد قبايل اوس و خزرج در کنار هم نشسته اند و گذشته را فراموش کرده اند. او جوان مسلماني را تحريک کرد تا شعرهايي را که قبلا مايه ي اختلاف بين اين دو قبيله بوده است براي آنها بخواند. با خواندن اين شعرها بين اين عده دعوا شد و مي خواستند با هم بجنگند که پيامبر آمد و اين جنگ را خاتمه داد.

امروزه دشمن بين مسلمانان وارد شده است و آنها را به جان هم انداخته است تا خودش رياست کند. اسرائيلي ها مي خواهند داشته هاي ما را لگدکوب کنند و بهترين راه A دعوا انداختن بين مسلمانان است. مسيحيان سه فرقه اصلي هستند ولي عليه يکديگر تبليغ نمي کنند. چرا امروزه مسلمانان بايد عليه يکديگر فحاشي کنند و موضع بگيرند؟ خوب است که ما عقايد يکديگر را در شبکه ها بگوييم و بينندگان خودشان قضاوت کنند. مثلا شبکه اي چهار دليل مي آورد که قرآن تحريف شده است، ما صد دليل براي تحريف نشدن قرآن داريم و آن شبکه فقط چهار دليل را مي گويد. پس آنها مي خواهند بين مسلمانان اختلاف بيندازند. مسلمانان بدانند که دشمن در نفي اصل قرآن نتيجه مي گيرد نه در حقانيت شما يا ديگري. ما مسلمانان بايد وجه مشترک همديگر را پيدا کنيم و بگوييم که قرآن تحريف نشده است. در اسلام داريم که هر کس که اظهار مسلماني کرد آنرا بپذيريد. پس ما بايد دلايل مان را بياوريم ولي همديگر را تخريب نکنيم. ما نبايد دنبال نقاط ضعف همديگر باشيم. عقايد صحيح بايد بيان بشود مثلا ما بايد از ولايت حضرت امير دفاع کنيم ولي بصورت صحيح.

پس ما نبايد دنبال عيب ديگران باشيم تا او را تخريب کنيم عقايد صحيح بايد مطرح بشود و از آنها دفاع شود. پس مسلمانان بايد مواظب باشند که با اعمال و گفتارشان پيامبر را آزار ندهند.

سوال – صفحه 310 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – در اين صفحه داريم :کساني که در مسير هدايت بيايند خدا هم به هدايت آنها مي افزايد، باقيات و صالحات( کارهاي ماندني و نيکو) بهتر است و عاقبت نيکويي دارد.

پس خوب است که انسان در زندگي اش آثار خوبي داشته باشد که استمرار داشته باشد.

خدا در سوره احزاب مي فرمايد که شما مثل کساني نباشيد که موسي را آزار دادند. اين آيه جلوي آزار دادن پيامبر را مي گيرد تا اين کار تکرار نشود. آزار دادن پيامبر هم در گذشته بوده و هم الان وجود دارد.

امروز مصداق آزار دادن پيامبر عبات است از :سرپيچي از اوامر پيامبر، آزاردادن مومنان، بي توجهي به حقوق اهل بيت پيامبر.

سوال – چگونه مي توان از عقايد صحيح دفاع کرد؟

پاسخ- الان وضعيت دنيا بگونه اي است که همه مي خواهند ديگران را به طرف خودشان بکشند. و همه مي گويند که ما حق هستيم. حتي اديان بشري مثل بهائيت و بودا. در اسلام هم تفاوت بين مذاهب وجود دارد. راه تشخيص عقيده ي صحيح چيست ؟

عقيده از عقد يعني گره مي آيد. دو نفر که با هم عقد مي کنند بهم گره مي خورند. عقيده چيزي است که باور ما را تشکيل مي دهد و به ما گره خورده است. منظور ما از عقيده وارد شدن به جزيئات نيست. مثلا سند دعايي درست است يا خير، اين مسئله ي جدي است.

عقيده يعني اصول و مباني. ما بايد از خداشناسي و پيامبر شناسي شروع کنيم. مثلا در مورد خدا، تمام اديان الهي خداي واحد را قبول دارند. در قرآن داريم که اي مسلمانان به اهل کتاب بگوييد که روي يکي بودن خدا اتفاق کنيد. اگر با دليل به اين نتيجه رسيديم که خدا يکي است، ديگر دنبال خداهاي چندتايي نمي روييم. دليل بايد عقلي باشد البته دليل مي تواند نقلي هم باشد. پس بعد از درست کردن عقيده ي توحيد به پيامبرشناسي مي رسيم. با دليل مي رسيم که همه ي پيامبران محترم هستند ولي آخرين پيامبر حضرت محمد است. حالا بعد از پيامبر، قرآن در جامعه مانده است وما بايد دليل بياوريم که قرآن در جامعه مصون مانده است. پيامبر بعد از خودش چه تدبيري براي جامعه انديشيد؟ آيا راه امامت را گذاشته است ؟اين عقايد بايد با دليل باشد.

بعضي با دو کلمه به نتيجه حق مي رسند که اين درست نيست. ممکن است بعضي ها بگويند که مسير اين راه ها طولاني است و ما نمي توانيم به دنبال مسير خداشناسي برويم، در اين صورت بايد به افرادي که اين راه را رفته اند اعتماد کرد.

مواردي جزو مسلمات نيست مثلا اين قبر پسر فلان امام است يا خير.اعتقاد و عدم اعتقاد به اين مطلب ضرري به ما نمي زند. اين چيزها نبايد باعث اختلاف و درگيري بشود.

بين بزرگان اختلاف است که سند فلان دعا قطعي است يعني از معصوم است يا غير معصوم. اين اختلافات خيلي مهم نيست زيرا يا دعا را مي خوانند يا آنرا نمي خوانند.

توجه شبکه هاي ماهواره اي روي جزئيات و فروع هايي است که خيلي اهميتي ندارد. ما اصل امامت و غدير که مهم است را رها کرده ايم و مي خواهيم بدانيم که شمشير چگونه به سر حضرت علي(ع) اصابت کرده است. ما اصل را رها کرده ايم و به جزئيات پرداخته ايم.

سوال – بعضي ها مي گويند که در دين هر کس راه خودش را برود و باهم دعوايي نداشته باشيم، آيا اين ديدگاه در پذيرش دين درست است ؟

پاسخ – در پذيرش دين سه ديدگاه وجود دارد :ديدگاه عناد و تکفير که اين ديدگاه غلط است و عقل هم آنرا نمي پذيرد. ديدگاه بي تفاوتي، يعني هر کس کارخودش را انجام بدهد و هيچ دفاعي براي حق انجام نگيرد که اين هم درست نيست. بالاخره نسل جديد مي خواهند راه و دين شان را انتخاب کنند. ديدگاه ديگر ديدگاه استوار و محکم است. با پرهيز از عناد و بي تفاوتي هر کس در مسيرش، عقايدش را اعلام کند. علما کتاب بنويسند ولي با هم عناد نداشته باشند و به يکديگر دشنام ندهند. شيخ مفيد کتاب ارشاد را نوشته است و علماي سني هم کتاب نوشته اند که اين منعي ندارد حتي نقد هم اشکالي ندارد.

شيوه اول که غلط است راهي است که وهابي ها در پيش گرفته اند که اين يک راه پيامبر آزاري است.