اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

92-01-17-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي-خطاب هاي قرآني

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي

-خطاب هاي قرآني

92-01-17

اي روزهاي خوب که در راهيد، اي جاده هاي گم شده در مه اي ،اي روزهاي سخت ادامه از پشت لحظه ها بدر آييد، اي روز آفتابي ،اي مثل چشم هاي خدا آبي، اي روز آمدن ، اي مثل روز آمدنت روشن ، اين روزها که مي گذرد هر روز در انتظار آمدنت هستيم اما با من بگو که آيا من نيز در روزگار آمدنت هستم ؟

سوال – در مورد خطاب هاي قرآني (سوره احزاب آيه نهم) توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – بخشي از آيات سوره احزاب مربوط به جنگ احزاب يا خندق است .در اين جنگ خندق کنده شد و همه ي حزب ها و گروه ها عليه اسلام بسيج شدند. اين جنگ نقطه ي عطف تاريخ اسلام بود. اگر در اين جنگ، اسلام شکست مي خورد کار اسلام تمام بود و اگر اسلام پيروز مي شد کار کفار تمام بود. يعني تمام کفر در مقابل تمام اسلام ايستاده بود.

اين آيات در مورد جنگ احزاب است که خداوند به مسلمانان يادآوري مي کند که عده اي از شما مي ترسيديد و عده اي سوءظن داشتيد که پيروز مي شويد ولي بالاخره پيروز شديد . در اين آيه خداوند مي فرمايد: اي مومنان،هميشه نعمت هاي خدا را بر خودتان يادآوري کنيد.

يادآوري نعمت هاي خدا چه تاثيري دارد؟ خداوند خودش خالق اين نعمت ها است پس چه نيازي به يادآوري آن دارد؟ يادآوري نعمت ها آثاري زيادي دارد: محبوبيت خالق، وقتي شما نعمت هاي خدا را يادآوري مي کنيد حب خدا در دل شما قوي مي شود و به دنبال آن حب شيطان از دل شما خارج مي شود. ذات انسان به منعم علاقه دارد. يادآوري نعمت محبت ايجاد مي کند. خدا به حضرت موسي فرمود: خودت من را دوست داشته باش و من را پيش مردم محبوب کن. حضرت موسي فرمود: چطور اين کار را بکنم ؟ خدا فرمود: نعمت هاي مرا براي آنها يادآوري کن.

اثر ديگر ياد آوري، کاهش شکايت و گِله است. يادآوري، شِکوه را در زندگي انسان کم مي کند. بعبارت ديگر باعث بوجود آمدن صفت رضا در زندگي انسان مي شود. پيامبر در جنگ حنين که بعد از جنگ فتح مکه بود، تمام غنائم را بين مردم مکه تقسيم کردند. و به مردم مدينه چيزي ندادند. البته در جنگ هاي قبلي تمام غنائم بين مردم مدينه تقسيم مي شد. در جنگ احزاب تازه مسلمانان مکه در کنار پيامبر جنگيدند، مثل ابوسفيان. پيامبر به آنها غنيمت داد تا دل آنها به اسلام گرم بشود. منافقين شروع به وسوسه بين مسلمانان کردند و گفتند که پيامبر بين شما فرق گذاشته است. پيامبر تمام مردم را جمع کرد و سخنراني کرد و فرمود: آيا شما گمراه نبوديد و من شما را هدايت کردم؟ آيا شما جنگ نداشتيد و من بين شما الفت ايجاد کردم؟ آيا شما فقير نبوديد و بوسيله ي خدا شما را غني کردم؟ يعني نعمت ها و داشته ها را يادآوري کرد. و بعد سوال کردند که شما من را مي خواهيد يا غنائم را؟ مردم همه اشک ريختند و گفتند که ما شما را مي خواهيم و گِله ها تمام شد. دوستي مي گفت که اگر ما بخواهيم دستگاهي درست کنيم که کار کليه را انجام بدهد بايد کارخانه ي عظيمي درست کنيم ولي خدا تمام اينها را در يک کليه ي کوچک ما قرار داده است. پس کليه يک نعمت بزرگ است. اگر ما بخواهيم روي بدن مان قيمت بگذاريم به ميليارد مي رسيم .ما نعمت آزادي، بدن ،سلامتي ، ايمان و .... هم داريم که بايد قدر آنها را بدانيم.

اثر ديگر يادآوري اين است که در انسان حس تقدير بوجود مي آورد. انسان بعد از يادآوري نعمت، شکر آنرا بجا مي آورد. افرادي که به بيمارستان مي روند خيلي خدا را شکر مي کنند وقتي که بيماران را مي بينند.

اثر ديگر يادآوري، قناعت است. وقتي انسان داشته ها را يادآوري مي کند قانع مي شود. يادآوري ،حس طمع را در انسان کمرنگ مي کند. فردي نزد امام صادق(ع) رفت و گفت که من فقر هستم. امام فرمود که آيا حاضري همه ي دنيا را به تو بدهند و محبت ما را از تو بگيرند ؟ فرد گفت: خير. امام فرمود :تو غني هستي . امام صادق (ع) سوال کرد که حال فلاني چطور است؟ فرد فکر کرد که امام وضع مالي او را مي پرسد، بنابراين گفت :او فقير است . امام فرمود: من وضع دين او را پرسيدم و فرد پاسخ داد که فلان وضع دينش خوب است. امام فرمود :به خدا اين فرد غني است. ما الان در تحريم هستيم و مشکلات زيادي داريم البته بايد سوء مديريت در کشور اصلاح بشود. ما در کنار اين سختي ها، نعمت هاي آزادي ،استقلال، خلاقيت ها و روي پاي خود ايستادن را داريم.

اثر ديگر ياد آوري عبادت است. وقتي ما به ياد مي آوريم که خدا به ما نعمت داده است، خدا را عبادت مي کنيم و نماز مي خوانيم البته اين خواندن نماز هم براي خودمان است تا در مقابل شيطان محکم باشيم و از فحشاء دوري کنيم. اين يک قدرت دفاعي است. روايت داريم : خدا طبيب است و شما بيمار هستيد. طبيب مي خواهد که بيماري فرد را از پاي نيندازد . خدا هم مي خواهد که غضب و خشم ما را از پاي نيندازد بنابراين مي فرمايد که نماز بخوانيد ، روزه بگيريد و ...

ما چند نوع يادآوري داريم. مثلا ما به کربلا مي رويم و فردي به ما مي گويد که ما را هم ياد کنيد. ما در کربلا با دو رکعت نماز اين فرد را ياد مي کنيم. يعني نائب الزياره اين فرد مي شويم. پس ياد کردن اين فرد يعني نماز خواندن و دعا کردن براي فرد است.

شکر نعمت به چهار شکل است: ذهني يا فکري، گفتاري ،نوشتاري و رفتاري. ياد آوري ذهني نعمت يعني اينکه ما در ذهن خودمان خدا را صاحب نعمت بدانيم نه خودمان را .قارون مي گفت که اين ثروت ها مال خودم است و آنرا با علم خودم بدست آورده ام.يک عابد بني اسرائيلي مي گفت که خدايا با من با عدل خودت رفتار کن نه فضل خودت. روزي در خواب ديد که در صحراي محشر است و مي خواهند که عبادات او را حساب کنند. اين عابد بني اسرائيلي از درخت اناري ميوه مي خورد. يک ميوه انار را در کفه ي ترازو گذاشتند و اعمال او را هم در کفه ي ديگر گذاشتند ولي کفه ي ميوه ي انار خيلي سنگين بود و به پايين رفت .اگر خدا بخواهد با عدل خودش با ما رفتار کند ما نمي توانيم شکر يک نعمت انار را هم بجا بياوريم. در دعاهاي مشترک در اول مفاتيح داريم :خدايا اگر تو مرا عفو کني چيزي از تو کم نمي شود ولي اگر مرا عذاب کني براي من سخت است .خدايا عفو تو بالاتر از گناه من است.

شکر ديگر شکر گفتاري است يعني گفتن الحمدلله رب العالمين. خدا در سوره والضحي به پيامبر گفت که شکر کن. روزي پيامبر سوار مرکب بودند ، پنج بار پياده شدند و سجده ي شکر کردند. علت اين کار از پيامبر سوال شد. پيامبر فرمود که جبرئيل پنج خبر خوب براي من آورد و من پنج بار پياده شدم و سجده ي شکر بجا آوردم.

شکر ديگر شکر نوشتاري است .انسان بايد در نوشته هايش هم شکر کند. انسان مي تواند در وصيت نامه اش نعمت ها را يادآوري کند. پيامک زدن و نامه نوشتن به ديگران هم يک نوع شکر است. معاويه به اميرالمومنين نامه اي نوشت و امام نامه 28 نهج البلاغه را در پاسخ معاويه نوشتند: اي معاويه ،من اينها را براي تو نمي گويم. اگر من اينها را مي گويم از باب ياد آوري نعمت است. يکي از نعمت هايي که خدا به ما داد نعمت پيامبر ،حمزه سيد الشهدا، حسن، حسين و حضرت زهرا است .

در شکر رفتاري ما نبايد نعمت را به نقمت تبديل کنيم. در قرآن داريم که بعضي ها نعمت هاي خدا را تبديل به نقمت مي کنند. مثلا انسان ميل جنسي دارد و بايد آنرا در راه صحيح خودش که ازدواج است ارضاء کند ولي قوم لوط اين کار را نکردند و همجنس گرا شدند و نعمت را به نقمت تبديل کردند. خدا به قوم سبأ نعمت آباداني داده بود و گندم و جو هم زياد داشتند .آنها با نان دست هايشان را پاک مي کردند و بعد قحطي شد. آنها نعمت خدا را به نقمت تبديل کردند. مثلا خدا به شما فکرداده است. بعضي ها براي يک دزدي فکرها و نقشه هاي ي زيادي مي ريزند در حاليکه اگر آنرا براي کاسبي استفاده مي کردند سود زيادي مي بردند. الان اينترنت نعمت است و راحت مي توان به همه ي مطالب دست يافت. افرادي اين نعمت را به نقمت تبديل کرده اند. ماهواره يک نعمت است ولي الان اين نعمت در قالب نقمت قرار گرفته است. زيرا مطالب بد آن خيلي بيشتر از مطالب آموزنده ي آن است و بخاطر همين بزرگان آنرا تحريم کرده اند. موبايل يک نعمت است .در قديم ساعت ها هم از هم بي خبر بوديم ولي الان مي توانيم به يکديگر پيامک بزنيم و از حال هم باخبر بشويم ولي نبايد اين نعمت پيامک به نقمت تبديل بشود و اين پيامک باعث رابطه ي نامحرم و گناه بشود. حق خداست که ما از نعمت ها در راه صحيح استفاده کنيم. خدا به ما عقل ،شعور و زبان داده است و راه استفاده ي آنرا هم بيان کرده است. مثلا فرموده که از حرف لغو بپرهيزيد ،حرف بيهوده را گوش نکنيد و چشم هايتان را در مقابل نامحرم پايين بيندازيد. خدا به ما پا داده است و فرموده است که متکبرانه روي زمين راه نرويد.

سوال- صفحه 289 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – خداوند در اين صفحه يادآوري نعمت کرده است و مي فرمايد :ما به انسان کرامت عقل، فطرت ،هدايت و ... داديم و کاري کرديم که انسان بتواند در دريا و خشکي حرکت کند و چيزهاي پاکيزه در اختيار انسان قرار داديم

سوال – در مورد ادامه ي آيه 9 سوره ي احزاب توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ- در اين آيه سه نکته آمده است که يکي از آنها يادآوري نعمت است. در اين آيه خدا به مسلمانان مي فرمايد: نعمت هاي خدا را يادآوري کند و نکته ي ديگر اين است که خدا نعمتي را در اينجا يادآوري مي کندو مي فرمايد: خدا براي شما در اين جنگ لشکري فرستاد که شما نمي ديديد (فرشته و ملائکه). پس اين آيه مي گويد که کارهاي دنيا يکي بصورت طبيعي و امدادي پيش مي رود و يکي بصورت غير طبيعي و امداد غيبي پيش مي رود.

رزق دو جور است : رزقي که شما کار مي کنيد و حقوقي به شما مي دهند و رزقي که شما روي آن حساب باز نکرده ايد و بدست مي آوريد. خدا در جنگ احزاب مي فرمايد که در جنگ ما لشکريان نامرئي فرستاديم تا به مسلمانان کمک کنند. اين امدادهاي غيبي مخصوص جنگ نيست.

هر وقت شما در زندگي بخاطر خدا گذشت کرديد اين امداد غيبي شامل حال شما هم مي شود. مثلا شما پدر و مادر پير خودتان را نگهداري مي کنيد و بخاطر آنها از کارهاي خودتان مي گذريد و درآمد کمتري کسب مي کنيد ولي در مقابل خدا الطافي را در زندگي شما قرار مي دهد که بعدا اين الطاف خدا، خودش را در زندگي شما نشان مي دهد. و چند برابر درآمدي که کسب نکرده ايد، در زندگي نصيبت تان مي شود و اولادهاي خوبي بدست مي آوريد .خيلي از مواقع فرد رشوه کلان را نمي گيرد و به همان حق ماموريت خودش قانع است و بعد برکاتي در زندگي اش ايجاد مي شود که چندين برابر مبلغ رشوه بدستش مي رسد.

در استان فارس آقايي مي گفت که وقتي من اولين درآمدم را بدست آوردم نزد يکي از مراجع تقليد رفتم و گفتم که من جز اين درآمد پول ديگري ندارم و ايشان فرمود که بايد خمس اين درآمد را بدهي و من کمي مردد شدم و ايشان فرمود که نگران نباش، خداوند چندين برابر جبران مي کند .امام جواد(ع) مي فرمايد :شما خمس بدهيد ما قول مي دهيم که جبران بشود. ايشان مي گفت: من خمس را دادم و برکات زيادي را در زندگي ام ديدم. ما نبايد فقط الان را در نظر بگيريم. ما بايد لقمه ي حلال به خانه بياوريم و نتيجه ي آنرا در نسل مان ببينيم.

ما بايد روي امددهاي غيبي حساب کنيم. البته ما نبايد کارها را به اين انگيزه ي انجام بدهيم. خدا مي فرمايد که قرض بدهيد من جبران مي کنم.

در اين آيه داريم که سربازهاي خدا که شما نمي بينيد. درحادثه ي طبس، شن ها سربازان خدا بودند. ما در انقلاب از اين داستان هاي زياد داشته ايم .

خدا در آخر آيه مي فرمايد: اي مردم، بدانيد که خدا به کارهاي شما آگاه است. اگر نگاه ما اينطور باشد خيلي از مشکلات زندگي ما حل مي شود.

پس در زندگي مان به AA يادآوري نعمت ها و به امدادهاي غيبي( حضرت موسي وقتي عصايش را به دريا زد دريا شکافته شد و از آن عبور کرد. البته اگر ما هم يقين داشتيم که اين اتفاق مي افتد مثل حضرت موسي آرامش داشتيم ) توجه داشته باشيم.

سوال – توصيه هاي شما در ايام فاطميه چيست؟

پاسخ – پيام نوروزي رهبري انقلاب در مورد ايام فاطميه بود. امسال ايام نوروز با ايام فاطميه برخورد کرده بود که مردم از اين ايام خوب تجليل کردند .زندگي حضرت زهرا الگويي است که پيامبر آنرا الگو معرفي کرده است و مصداق آيه مباهله و تطهير است، حضرت شخصيتي است که رسول خدا او را پاره ي تنش خوانده است و ملاک رضا و غضب خدا معرفي کرده است. از زندگي اين بانوي بزرگوار درس بگيريم. کتاب فرهنگ فاطميه کتاب پر مطلبي است. ما مي توانيم در تمام مراحل زندگي مان از زندگي حضرت فاطمه درس بگيريم با اينکه عمر زندگي ايشان کوتاه بوده است ولي درس هاي زيادي در تاريخ از ايشان بجا مانده است. خانمي که کم صبر است مي تواند صبر حضرت فاطمه را ببيند و فردي که کاهل نماز است مي تواند نماز حضرت زهرا را ببيند که تا صبح نماز مي خواند و پايش ورم مي کرد. فردي که خودگرا است به حضرت فاطمه نگاه کند که مي گفت اول همسايه سپس خانه . فردي که به فرزندش بي مهر است و با همسر نامهربان است به زندگي حضرت فاطمه نگاه کند که چطور با فرزندان و همسرش رفتار مي کرد.

انشاءالله خداوند حشر و نشر ما را با اهل بيت قرار بدهد.