اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

91-12-19-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي-خطاب هاي قرآن

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي

-خطاب هاي قرآن

91-12-19

چقدر پنجره را بي بهار بگذاري و يا نيايي و چشم انتظار بگذاري، مگر قرار نشد شيشه اي از آن مي ناب براي روز مبادا کنار بگذاري، بيا که روز مباداي ما رسيد از راه که گفته است که ما را خمار بگذاري، گمان کنم که تو اي گل بدت نمي آيد هميشه سر به سر روزگار بگذاري ،نيايي و همه ي سررسيدهاي مان را مدام چشم به راه بهار بگذاري ،گمان کنم وسط کوچه ي دوازدهم قرار بود که با ما قرار بگذاري ،چراغ برکت روشن بيا مگر داغي به جان اين شب دنباله دار بگذاري .

سوال- در مورد خطاب هاي قرآن( آيه 77-78 سوره حج ) توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – بحث ما خطاب هاي عام قرآني است يعني انتظارات خدا از ما. در اين آيه خداوند پنج کار را از ما خواسته و به ما امر کرده است. بعد از اين پنج نکته مي فرمايد که اين کار سختي نيست. مثل اينکه يک معلم به دانش آموزان بگويد که فردا ديکته کار کنيد، اجتماعي هم بخوانيد ،رياضي هم بنويسيد و بعد بگويد که اين کار سختي نيست و براي ارتقاء خودتان است .در قرآن داريم که خدا براي شما آساني خواسته است و در جاي ديگر داريم :خداوند از هر کس به اندازه ي توانش انتظار دارد. خداوند حکيم ،دانا ،مهربان و ... است. داريم که مردم در قيامت براي ساعت هاي غير مفيد عمرشان حسرت مي خورند. پرونده ي عده اي در قيامت بي نور است يعني خالي است و مي گويند که اي کاش ما کوتاهي نکرده بوديم. مجموعه اوامر و نواهي الهي براي پيشرفت بشر، به نفع بشر و عامل رشد است. اداره راهنمايي و رانندگي تکاليفي برعهده ي ما گذاشته است که اينها قانون رشد است.

در دو آيه آخر سوره ي حج داريم: اي مومنان (امام صادق (ع) مي فرمايد که انسان از اين خطاب لذت مي برد. لذا مستحب است که انسان بگويد: لبيک)در مقابل خدا رکوع کنيد، سجده کنيد(در قرآن به جاي نماز خواندن تعبير رکوع و سجود آمده است. رکوع و سجود دو رکن اساسي نماز است. اصل حج، عرفات است. مي گويند :مشهد است و زيارت امام رضا(ع)،مدينه است و زيارت قبر پيامبر. ما بايد به رکوع و سجده ي نماز خيلي اهميت بدهيم. پيامبر فرمود :مرا با سجده هاي طولاني ياري کنيد. رکوع کرنش در مقابل خداست)، بندگي کنيد( رکوع و سجود خاص است ولي بندگي کردن عام است. عبوديت مقام عالي است. حضرت ابراهيم اول عبد شد بعد نبي بعد رسول و بعد امام شد. اميرالمومنين مي فرمايد: خدايا براي من اين افتخار بس است که عبد و بنده ي تو باشم.

عبد شخص بودن خواري است. کشورهاي عربي عبد امريکا و اسرائيل هستند .بعضي ها عبد بُت بودند، اين خواري و کوچکي است ولي عبوديت در برابر خدا مثل اين است که معلم بگويد که دانش آموز من باشيد يعني رشد کنيد .معلم به دانش آموز نيازي ندارد. وصل محدود به نامحدود به معناي عبوديت است. اگر انسان عبد خدا شد، ديگر عبد غيرخدا نمي شود. پدر به فرزند مي گويد که دست مرا بگير که زير ماشين نروي. خدا مي گويد که به من وصل شو ،من تو را نمود خودم در روي زمين قرار مي دهم و تو را حي لايموت يعني تو را ماندگار مي کنم. افرادي غير از پيامبران داشته ايم که خدا به آنها قدرت تصرف داده است. اگر همه ي دنيا کافر بشوند به خدا لطمه اي وارد نمي شود. اگر انسان عبد بزرگتر از خودش بشود عين حيات است .در مناجات کوفه داريم: تو قوي هستي و من ضعيف هستم و ... عبوديت يعني اينکه درک اينکه من روي پاي خودم نيستم و وابسته هستم. اين وابستگي عين افتخار است. مولايي که بخواهد عبد را کوچک کند بد است، مثل حاکمان ظالم. فرعون مي گفت که مردم عبد من هستند. عبوديت مردم مقابل خدا، دائما ما را به فيض مي رساند. عبوديت يعني رها بودن از غير خدا. با اين نگاه تکليف براي انسان شيرين مي شود)، کار خير انجام دهيد( به مردم کمک کردن ،خير گفتن و هر معروفي را انجام دادن) و جهاد کنيد با نفس و شيطان.( اين امر سلبي است ولي بقيه ايجابي هستند) خدا شما را برگزيد.

وقتي خدا مي خواست انسان را خلق کند فرشته هاي به خدا گفتند که چرا مي خواهي انسان را خلق کني ،ولي خدا جلوي فرشته ها ايستاد. انسان بر همه ي عالم مسلط است. انسان بخاطر عقلش برگزيده شده است. خدا در آخر آيه مي فرمايد: دين سخت نيست. اين آيين جد شما ابراهيم است.

براي محصل تنبل، درس سخت جلوه ي کند و فرد خلافکار، قانون برايش سخت جلوه مي کند. هر مشقتي، شيريني دارد. وقتي مادر بچه اي را بدنيا مي آورد مشقت دارد. ولي بچه براي مادر شيرين است .حسن بصري گفت :بچه بد چيزي است ،تا کوچک است شما را آزار مي دهد و وقتي بزرگ مي شود جلوي تو مي ايستد ،اين خبر به امام سجاد(ع) رسيد و امام فرمود : بچه، خوب چيزي است، تا وقتي کوچک است براي تو لذت است و وقتي از دنيا مي روي ،براي تو اعمال خير مي فرستد. اگر ما عبادت را درک کنيم، ديگر براي مان سخت نيست.

سوال - ويژگي هاي يک عبادت خوب چيست؟

پاسخ – اولين ويژگي يک عبادت اخلاص است. چيزي که عبادت را ماندني مي کند براي خدا بودن است .پس درعمل، کثرت مهم نيست بلکه کيفيت مهم است .البته کثرت همه پلي بصورت کيفيت است. اخلاص شرط مهمي است. علامه طباطبايي مي فرمود: اخلاص اکسيري است که مس وجود را طلا مي کند. وقتي مسجد کوچکي بنام قبا ساخته شد، برايش آيه نازل شد. هر کس که در اين مسجد نماز بخواند، ثواب يک عمره را دارد. حضرت امير يک انگشتر مي دهد و آيه نازل مي شود، اين اخلاص است. روايت داريم که اخلاص سخت است. بناي انسان بايد اين باشد که کار را براي خدا بکند. جوان اگر نماز مي خواند، بخاطر پدر يا مادر نخواند بلکه بخاطر خدا بخواند.

يکي از راههاي اخلاص، مخفي عمل کردن است. يعني اگر انسان مخفيانه به کسي کمک کرد و پيش خودش گفت که اين کار خيلي بزرگ نيست، اين مي شود اخلاص در صدقه .

ويژگي ديگر اتقان است يعني محکم بودن. رسول خدا جنازه اي را دفن کردند. اصحاب داشتند مي رفتند که پيامبر آنها را صدا زد و فرمود که بياييد اين قبر را محکم کنيد. آنها گفتند که مرده فرار نمي کند ولي پيامبر فرمود: خدا دوست دارد که کار را محکم انجام بدهيم. البته محکم بودن با وسواس فرق دارد. آيت الله مرعشي تندترين نماز را در قم مي خواندند و الفاظ را به خوبي ادا مي کردند. استحکام در نماز به معني خوب ادا کردن کلمات نماز است نه طولاني کردن آن. محکم بودن يعني دقيق بودن، درست ادا کردن و کم نگذاشتن. محکم بودن يعني حق مطلب را ادا کردن و کم نگذاشتن از کار .اتقان در هر کاري لازم است ولي نبايد منتهي به وسواس بشود.

ويژگي ديگر اعتدال است. حتي در عبادت هم بايد اعتدال را رعايت کرد. يکي از اصحاب پبامبر تمام روزها را روزه مي گرفت و تمام شبها عبادت مي کرد و به زن و بچه اش نمي رسيد، اين خبر به پيامبر رسيد. پيامبر سلمان فارسي را نزد او فرستاد تا مواظب او باشد که تمام شب را نماز نخواند و تمام روزها را روزه نگيرد. پيامبر فرمود :خدا به عمل کم هم راضي مي شود. منظور ما اين نيست که فقط واجبات را بخوانيد و مستحبات را رها کنيد. اعتدال معناي نسبي دارد. اعتدال يعني اينکه در کار جوانب مختلف آن ديده بشود. حضرت فرمود :مومن بايد ساعات زندگي اش را تقسيم کند.

مرحوم فلسفي در پنجشنبه ها اهل منبر را دعوت مي کردند که در خانه شان صحبت کنند و بعد خودشان آن را گوش مي کردند و نقد مي کردند. بعد مي گفتند که کسي يک لطيفه بگويد. بعضي ها تمام وقت شان را براي دعا و نماز مي گذارند و به کارهاي خانواده توجهي نمي کنند. اعتدال يعني هر چيزي در جاي خودش .

امام خميني به طلبه هاي مي گفتند که وقتي با خانواده به تفريح مي رويد با خودتان کتاب نبريد زيرا محل خواندن کتاب در منزل است نه در مسافرت.

سوال – صفحه 261 قرآن کريم را توصيح بفرماييد.

پاسخ – در اين صفحه خدا مي فرمايد: کسي فکر نکند که خدا به وعده هايي که به پيامبران داده است عمل نمي کند. اين آيه رفع شبه مي کند.

سوال – در ادامه ويژگي هايي عبادت خوب توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – ويژگي ديگر دوام و استمرار است .امام صادق(ع) مي فرمايد: بهترين عمل اين است که مستمر باشد حتي اگر کم باشد. استمرار نتيجه ي تربيتي دارد. اگر انسان هر شب بيست آيه بخواند بهتر است تا اينکه در آخر هفته صد آيه بخواند. زيرا روح انسان عادت مي کند. امام خميني پانزده سال در نجف بودند و هر شب در ساعت نُه ،در حرم اميرالمومنين زيارت جامعه کبيره مي خواندند. يک شب برف آمده بود و از امام خواستند که در خانه زيارتنامه بخوانند ولي امام قبول نکرده بودند. آيت الله مرعشي بيش از شصت سال هر روز صبح به زيارت حضرت معصومه مي رفت با اينکه منزلش روبروي حرم بود. علامه طباطبايي هر شب قبل از افطار به حرم حضرت معصومه مي رفت ، حرم را مي بوسيد، بعد به خانه مي آمد و افطار مي کرد. انسان پيوسته راه برود بهتر از اين است که گاهي تند و گاهي آرام برود.

سعي کنيد يک سري اعمال مستمر براي خودتان داشته باشيد. مثلا خوب است که انسان هر روز نمازش را سر اذان بخواند زيرا اگر عبادت منظم نباشد روح بهم مي ريزد. پس براي عبادت کردن هم برنامه داشته باشيم. امام خميني آنقدر کارشان دقيق بودند که اگر از پسرشان که در بيرون از خانه بود سوال مي کردند که امام دارد چکار مي کند ايشان مي دانستند.

ممکن است که اين کار سخت باشد. و عده اي بگويند که اين قدر منظم بودن براي همه ي شغل ها ميسر نمي باشد. حتي يک راننده تاکسي مي تواند برنامه ريزي کند که از ساعت هشت تا دوازده ظهر را براي کار و از دوازده تا يک بعد از ظهر را براي وقت نماز و ناهار بگذارد و ... البته ممکن است که استثنائاتي هم باشد. A خوب است که ما عادت کنيم که هميشه وضو داشته باشيم ، هر روز صدقه بدهيم و ذکري را بخوانيم.

ويژگي ديگر نشاط و شادابي درعبادت است. عبادت با بي حالي، کِسلي مي آورد. فکر کردن به معاني عبادت و آثار عبادت، نشاط مي آورد. امام سجاد(ع) مي فرمايد: خدايا به من نشاط بده و مرا مبتلا به سستي درعبادت نکن. اگر انسان نشاط داشته باشد احساس خستگي نمي کند و گذشت زمان را احساس نمي کند. وقتي شما فوتبال را با نشاط تماشا مي کنيد احساس خستگي نمي کنيد حتي اگر طولاني باشد.

عوامل بوجود آمدن نشاط شناخت ،معرفت و توجه به معاني است. اگر مي خواهيد دعا بخوانيد سعي کنيد دعا همرا با نشاط بخوانيد حتي اگر کم بخوانيد. اگر شما خسته هستيد مي توانيد دنبال عبادت مستحب نرويد. اما عبادات واجب را بايد انجام بدهيد. پس ما بايد نشاط را ايجاد کنيم نه اينکه بگوييم چون نشاط نداريم عبادت را انجام ندهيم .

ويژگي ديگر تعميم دادن است. ما سعي کنيم که در عبادت يک سويه ي نگاه نکنيم. يعني فردي که نماز را اول وقت مي خواند در رسيدگي به همسايه هم اول باشد و آنرا رها نکند. مثلا خوب است که انسان در عمرش حداقل دو بار به يتيم کمک کند که وقتي در قيامت مي گويند: چه کساني به فقرا کمک کرده اند، او بتواند بگويد که من دوبار به فقرا کمک کرده ام.

فردي مي گفت که هر مسجدي که در قم ساخته اند،من در آن شرکت هستم. A من دو تا آجر مي خريدم و براي مسجد مي دادم و گاهي که پول نداشتم کارگري مي کردم. پس انسان يايد ورود به هر کاري داشته باشد. بعضي ها پنجاه بار به زيارت اما رضا(ع) مي روند ولي يک بار هم به زيارت گاه نزديک منزل شان نمي روند، اين اشتباه است . پس در عبادت نگاه فراگير داشته باشيم.

الان شب عيد است و خوب است که به فقرا کمک کنيم. در کمک به فقرا پولداري شرط نيست . در قرآن نگفته است که فقط پولدارها به فقرا کمک کنند.

خداوندا توفيق کنترل زبان، داشتن دست دهنده به فقرا و عبادت مطلوب را به ما عنايت بفرما.