برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي
-خطاب هاي قرآني
91-09-18
سوال – در مورد خطاب هاي قرآني توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – سوره مائده آيه 35 مي فرمايد: اي کساني که ايمان آورده ايد تقوا داشته باشيد، با وسيله ي تقوا به سوي خدا برويد و در راه خدا جهاد کنيد. (فلاح يعني رستگاري، به کشاورزان فلاح مي گويند زيرا دانه مي کارند و اين دانه ها رشد مي کنند و کشاورزان زمينه ي رشد آنها را فراهم مي کند. در قرآن داريم: قد افلح من زکي ها يعني هر کس خودش را اصلاح کند به تحقيق رستگار مي شود و قد افلح مومنين يعني مومنين رستگار هستند. ولي بيشتر کلمه ي لعلکم داريم شايد رستگار بشويد.).تقوا اقسامي دارد: تقواي سياسي، اخلاقي و اقتصادي و عبادي و. .. تقواي به معناي قدرت پرهيز است.تقوا وسيله است نه هدف يعني تقوا نيرويي است که زمينه ي کارهاي خير را فراهم مي کند. مثل پليس، پليس در شهر هدف نيست، وسيله است زيرا پليس براي تماشا کردن نيست بلکه کار پليس ايجاد نظم در شهر و جلوي خلاف گرفتن است. پس هدف پليس نظم است. تقوا يک عامل بازدارنده و برانگيزنده است. ويژگي انسان اين است که به دنبال سود است و از ضرر بيزار است. تقوا به انسان مي گويد که دنبال چيزهاي مفيد برو و دنبال چيزهاي مضر نرو. امام صادق(ع) فرمود: تقوا يعني هر جا امر خدا هست آنجا حاضر باشيد و هر جا خدا نهي کرده، در آنجا نباشيد. در قرآن داريم: بهترين زاد و توشه ي شما در قيامت، تقوا است. يک تقواي ابتدايي و يک تقواي انتهايي داريم. در قرآن داريم: ما کسي را پذيرش مي کنيم که زمينه اي داشته باشد. يعني فرد تقواي ابتدايي دارد و با خواندن قرآن، اين تقوا تقويت مي شود. داريم که قرآن براي مردم است. تقواي نهايي همان روزه گرفتن و نماز و... است که اينها تقوا را افزايش مي دهد. در قرآن داريم: هر کس در راه خدا کوشش کند ما قطعا راه هاي مختلفي را به او نشان مي دهيم. يکي از راههاي ترک گناه، تقوا است. ما بايد پليس درون مان را تقويت کنيم. تقوا يعني پرهيز از کسي که ما را مي بيند. تقوا يعني علم به اينکه کسي ما را مي بيند. اگر ما بدانيم که کسي کارهاي ما را ثبت مي کند، تمام مشکلات حل مي شود. اگر ما احساس کنيم که هنگام سجده، خدا ما را مي بيند، به سرعت آنرا تمام نمي کنيم و آنرا طول مي دهيم. اگر ما بخواهيم در نماز حال پيدا کنيم بايد ديدمان اين طور باشد که کسي در نماز ما را مي بيند. امام حسين (ع) وقتي علي اصغر روي دستش به شهادت رسيد فرمود: اين مصيبت بر من آسان است زيرا خدا آنرا مي بيند. امام صادق(ع) مي فرمايد: آنچنان از خدا بترس که گويي خدا را مي بيني. عالم محضر خداست، در محضر خدا گناه نکنيد اين يعني تقوا. قهرمانان در مسابقات، کارهاي سخت را تحمل مي کنند زيرا عده اي آنها را مي بينند و اين ديدن در انسان حس ايجاد مي کند. تقواي در مصيبت آرام بودن و در عبادت، حال داشتن است.
در قسمت بعد داريم: اي مردم، با وسيله اي به سوي خدا برويد. وسيله يعني هر چيزي که ما را به خدا نزديک کند.حاکم نيشابوري مي گويد: اصحاب پيامبر وسيله هستند. در منابع اهل سنت به اشياء مثل قرآن واعمال مثل نماز و افراد مثل رسول خدا، وسيله اطلاق مي شود. يکي از علماي بزرگ اهل سنت مي گويد: بسياري از افراد بعد از فوت پيامبر به کنار قبر پيامبر مي رفتند و به پيامبر که نبي رحمت بود متوسل مي شدند تا شفاي بيمارشان را بگيرند. زماني باران نيامد و فردي نزد همسر پيامبر رفت و گفت که باران نمي آيد. او گفت که در کنار قبر پيامبر روزنه اي ايجاد کن و به ايشان متوسل بشو، تا باران بيايد. در خطبه ي 110 نهج البلاغه داريم: از چيزهايي که مردم مي توانند متوسل بشوند به سوي خدا اينهاست: ايمان به خدا، جهاد در راه خدا، کلمه ي اخلاص، اقامه ي نماز، روزه ماه رمضان، زکات، حج، صدقه و. .. پس انسان مي تواند معصومين را در زمان حيات و بعد از مرگ وسيله قرار بدهد. ما از اعتبار ائمه استفاده مي کنيم تا شفاي بيماران را از خدا بگيريم. فردي وقتي غذا خورد، خدا و پيامبر را شکر کرد. فردي گفت که اين شرک است و او در جواب گفت که در قرآن داريم: خدا و پيامبر ما را بي نياز کرده است. اين آيه جواز توسل است.
سوال – صفحه ي 170 قرآن را توضيح بفرماييد.
پاسخ – آيه 156 اين صفحه مي فرمايد: مومنين مي گويند که خدايا در اين دنيا و در آخرت به ما نيکي بده. ما در دنيا هم نياز به حسنه و نيکي داريم. بيشتر قرآن براي کارهاي دنيايي است. حسنه در دنيا عمل صالح و حسنه در آخرت، مغفرت و بهشت است. خدا مي فرمايد: عذاب من فراگير نيست و هر کس را که بخواهيم عذاب مي کنيم. ولي رحمت من شامل همه است. پس رحمت خدا فراگير است ولي عذاب براي همه نيست. دو نوع رحمت داريم: رحمت عام و خاص. مثلا هوا رحمت عام است و همه از آن استفاده مي کنند. رحمت خاص شامل همه نيست و شامل کساني است که تقوا داشته باشند.
سوال – در مورد ادامه ي خطاب هاي قرآني توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – در ادامه ي آيه 35 سوره مائده قرآن مي فرمايد: در راه خدا جهاد کنيد. جهاد يعني کوشش و تلاش. جهاد اقسامي دارد. سه نوع جهاد داريم: جهاد اکبر، جهاد اصغر و جهاد کبير. جهاد اکبر مبارزه با نفس است و جهاد اصغر مبارزه با دشمن است. جهاد کبير تبليغ است. در قرآن داريم جهاد کنند بوسيله قرآن، جهاد کبير. يعني انسان با زبان مردم را به دين جذب کند. پيامبر با جهاد کبير، شروع به ترويج اسلام کرد.
هر چقدر ما در جهاد بيشتر تلاش کنيم خدا بيشتر به ما کمک مي کند. در قرآن، خدا مجاهدين را ترجيح داده است. جهاد با نفس خيلي مهم است و هيچوقت تمام نمي شود. امام صادق(ع) مي فرمايد: هميشه با نفس خودت در مبارزه باش.
سوال – من هر وقت مي خواهم براي آينده ام برنامه ريزي کنم، اما و اگر پيش مي آيد و من پشيمان مي شوم حتي وقتي مي خواهم شروع به نماز خواندن بکنم باز هم نمي شوم، من انسان بي اراده اي هستم. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – اينکه ايشان مي گويند: من انسان بي اراده اي هستم، حرف اشتباهي است زيرا اين يک تلقين است. در روانشناسي امروز، تلقين خيلي مهم است. اگر کسي از تاريکي بترسد مي تواند به خودش تلقين کند که در محل تاريک چيزي نيست و به محل تاريک برود. پس ايشان بايد بگويند که من اراده دارم و مي توانم. ايشان بايد از جايي شروع کنند تا اراده شان تقويت بشوند. يکي از راهها نذر است که با آن مي توان اراده را تقويت کرد. راه ديگر خواندن زندگي بزرگان است. پيامبر فرمود: مثل اولوالعزم صبر کن. همه ي نوح را مسخره مي کردند ولي او به کار خودش ادامه مي داد. نشست و برخاست با افراد با اراده، اراده ي انسان را قوي مي کند. راه ديگر فکر کردن به آثار کار است. مثلا انسان بداند که نماز در شب قبر او را نجات مي دهد. راه ديگر توسل و زيارت رفتن است. انديشه، تفکر، محاسبه و ارزيابي، اراده را تقويت مي کند. در روايت داريم که وقتي خيلي خوشحال يا خيلي ناراحت هستيد به قبرستان برويد. اين موارد عزم و اراده انسان را تقويت مي کند.
سوال – براي تقويت اراده در خصوص نماز و عبادات، چه راه کارهايي وجود دارد ؟
پاسخ – نگاه ما به نماز نبايد نگاه رفع تکليف باشد. بايد نماز براي ما اهميت داشته باشد. نگاه ما به نماز نبايد حاشيه اي باشد. زيرا اگر اين طور شد نماز را آخر وقت مي خوانيم. ولي اگر بگوييم که نماز صحبت باخداست و خواندن آن در اول وقت رضوان دارد و به آثار آن توجه داشته باشيم، نماز را در اول وقت مي خوانيم. ما بايد به عبادات اهميت بدهيم و عادت هم خيلي موثر است. بعضي ها عادت دارند که نماز را آخر وقت بخوانند حتي اگر بيکار باشند.
سوال – آيا استخاره در هنگام دو دلي و ترديد موثر است ؟
پاسخ – ما دو جور ترديد و دودلي داريم: يکي ترديد و دو دلي قبل از تحقيق و يکي ترديد و دودلي بعد از تحقيق. در ترديد قبل از تحقيق نبايد استخاره کرد ولي بعد از تحقيق، مي توان استخاره کرد. ممکن است که انسان در تحقيق و بررسي بتواند از دو دلي در بيايد و نيازي به استخاره نداشته باشد. گاهي انسان همه ي بررسي ها را انجام مي دهد و انسان به پنجاه پنجاه مي رسد و انسان نيازي به وسيله اي دارد تا ترديدش برطرف شود در اينجا مي توان استخاره کرد. البته ما توصيه به استخاره نداريم. هر کار خيري که انسان مي خواهد انجام دهد، دو رکعت نماز بخواند و صد مرتبه بگويد: طلب خير مي کنم از خدا. استخاره يعني طلب خير کردن. مثلا بگويد: خدايا من دخترم را شوهر قرار مي دهم و تو در اين کار خير قرار بده. ائمه استخاره را نفي نکرده اند. گاهي ما در کاري ترجيح پيدا نمي کنيم و با استخاره ترجيحي پيدا مي کنيم ولي ما نبايد در کارها دائما از استخاره استفاده کنيم.
بهتراست که خلاف استخاره عمل نشود. زيرا شما به اين نتيجه رسيده ايد که با خدا مشورت کنيد پس بهتر است که خلاف استخاره عمل نکنيد. شما مي توانيد از اول استخاره نکنيد.
خدايا براي در دنيا و آخرت ما خير قرار بده و شر و زشتي را از زندگي ما دور کن.