برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي
-خطاب هاي قرآني
91-07-15
رسيدن به خدايي که اقتباسي نيست شريعتي که در آن حکم ها قياسي نيست، خدا کسي است که بايد به ديدنش برويد خدا کسي که از آن سخت مي هراسيد نيست، به فکر هيچ کسي جز خودت نباش اي دل که خودشناسي تو جز خداشناسي نيست، دل از سياست اهل ريا بکن خود باش هواي مملکت عاشقان سياسي نيست.
سوال – در مورد خطاب هاي قرآني ( آيه 144 سوره نساء) توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ - مي فرمايد: اي کساني که ايمان آورده ايد کافر را تکيه گاه و دوست خود قرار ندهيد،اگر شما با دشمنان طرح دسمتي بريزيد عليه خودتان پيش خدا حجتي ايجاد کرده ايد و خدا روز قيامت شما را عذاب خواهد کرد.
سوره ممتحنه آيه اول مي فرمايد: اي کساني ک ايمان آورده ايد دشمن خدا را به دوستي نگيريد و تکيه گاه قرار ندهيد. يکي از نکات مهم در قرآن شناخت دشمن و طاغوت است. قرآن مي فرمايد: هر کس کفر به طاغوت و به خدا ايمان داشته باشد به عروةالوثقي چنگ خواهد زد. ما از اين آيات نتيجه مي گيريم که انسانهاي معتقد بايد مواظب دشمن باشند و گول دشمن را نخورند و با حربه هاي دشمن آشنا بشوند که اين مربوط به بحث دشمن شناسي است. پس ما بايد دشمن را بشناسيم. انسان بايد دشمن را بشناسد و از آن حذر کند. در حکمت نهج البلاغه داريم: سه گروه دوست و سه گروه دشمن وجود دارد. گروه اول دوست، همان دوست خودتان است و گروه دوم دوست دوستان است و گروه سوم دشمن دشمن است که دوست تو مي باشد. گروه اول دشمن، همان دشمن خودتان است، گروه دوم، دشمن دوست شما است و گروه سوم، دوست دشمن شما است. ما يک دشمن دروني و يک دشمن بيروني داريم که دشمن دروني قويتر است زيرا انسان هميشه با آن سرو کار دارد. حضرت علي (ع) مي فرمايد: خطرناکترين دشمن دروني همان هواي نفس است. تمايلات هواي نفس انسان را به سوي بديها مي کشاند. در سوره اعراف داستان بلعم با عورا را تعريف کرد ها ست که او مستحاب الدعوة بود ولي از دشمن هوا تبعيت کرد و مثل سگ شد. فردي نزد امام صادق(ع) آمد و گفت که مرا نصيحت کنيد. امام فرمود: باهواي نفس مخالفت کن. بهترين راه مبارزه با هواي نفس، مراقبه و مجاهده است. فردي گفت که من هم از کار بد خوشم مي آيد و هم از کار خوب خوشم مي آيد، پس من دو روح دارم. در حاليکه اين حرف اشتباه است. روح يکي است ولي دو بُعد يکي منفي و يکي مثبت دارد. ما بايد نفس مان را مديريت کنيم و به آن ميدان ندهيم. ما در اسلام کارهاي بازدارنده زياد داريم. زيرا اين کارهاي بازدانده خوراک نفس است. اميال وغريزه ها همان زير شاخه ي نفس است. نفس مراتبي دارد: نفس اماره، نفس لوامه،نفس مطمئنه. اگر کسي به حرفهاي منفي نفس خودش گوش کند، اين نفس اماره است. اگر فرد به تمام حرفه اي نفس خودش گوش نکند و ترديد کند، اين نفس لوامه يا ملامتگر است. نفس مطمئنه به حرف هاي نفس گوش نمي دهد و بر گناهان فائق مي شود. نفس لشگرياني هم دارد. چيزهايي باعث مي شود که نفس قوي باقي بماند. يکي از آنها کينه و حسادت است. مهمترين دشمن بيروني شيطان است. قرآن مي فرمايد: شيطان دشمن آشکار شماست. دشمن ديگر منافق است. بايد منافق را شناسايي کرد. منافق کسي است که حرف با عملش يکي نيست، ديگراينکه اخلاقش در جلو رو با پشت سر شما فرق مي کند. دشمن ديگر کفار است البتهA نه هر کفاري بلکه کفاري که شما را اذيت مي کنند.
گاهي چيزهاي خوب دشمن انسان مي شود مثل اولاد و همسر.در قرآن داريم که گاهي اولاد همسر شما دشمن شما مي شود. همسري که شما را به گناه مي کشاند دشمن است. خيلي از افراد بخاطر القائات همسر به گناه کشيده مي شوند. عبدالله بن زبير، پدرش را به جنگ با حضرت علي(ع) کشاند. عمرسعد پسرش را به کربلا کشاند. پس دشمن هميشه نمايان نيست. در حکمت 96 نهج البلاغه داريم: دشمن پيامبر کسي است که با خدا مخالت کند وگناه کند حتي اگر از نزديکان پيامبر باشد. يعني اگر کسي معصيت کند دشمن پيامبر است. روايت داريم: دروغ مي گويد کسي که معصيت خدا مي کند و مي گويد ما را دوست دارد. در قرآن داريم: خدا دو تا قلب به کسي نداده است يعني دو تا محبت در يک قلب با هم جمع نمي شود. ما بايد حربه ي دشمن را بشناسيم مثلا يکي از حربه هاي نفس، وسوسه کردن و توجيه کردن است. شيطان هم حربه هايي دارد که بنام خطوات ( گام ها ) است. شيطان به شما وعده ي فقر مي دهد تا به ديگران کمک نکنيد.