برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي
- زيارت امام معصوم
91-07-08
سوال – زيارت با معرفت امام چه معنايي دارد و چکار کنيم که زائر بامعرفت داشته باشيم ؟
پاسخ – روزي يک نفر در حرم امام رضا (ع) نزد من آمد و گفت که ما اگر معرفت زيارت امام رضا(ع) را نداشتيم الان در مکان ديگري بوديم. اگر من از شهر بوشهر حرکت کرده و به زيارت امام رضا(ع) آمده ام يعني معرفت داشته ام. چرا برخي از وعاظ سعي دارند اين مسئله را ناديده بگيرند ؟ البته بايد بدانيد که بحث معرفت درخصوص خانه ي خدا نيز آمده است. يعني کسي که با معرفت به زيارت خانه ي خدا بيايد آثار آن بر او مترتب مي شود. اصولاً معرفت يعني شناخت و با علم متفاوت است. علم به معناي آگاهي است. بسياري از افراد تا بحال در ارتباط با ائمه کتاب نوشته اند ولي مسلمان نيستند. اين افراد کاملاً امام رضا(ع) و حضرت امير(ع) را مي شناسند. در زمان ائمه نيز افراد زيادي بودند که نسبت به آنها آگاهي و اطلاعات داشتند، اما اين مسئله با معرفت متفاوت است. معرفت به معناي شناخت، داراي مراتبي است. همانطور که علم هم رتبه هايي دارد. در حديثي از امام صادق (ع) است که از ايشان در ارتباط با معرفت سوال شد. ايشان فرمودند: به اين معنا است که شما قبول داشته باشيد اين فرد امام و حجت خدا است. يعني باوربه امامت، معرفت است. البته اين، يکي از مراحل معرفت است. بنابراين اگر کسي امام را دوست دارد اما او را امام نمي داند، عارف بالحقِ نيست. پيامبر، امامان و حتي امام زادگان يک خصوصياتي دارند. کسي که به اين ويژگي ها آگاهي داشته باشد و ترتيب اثر بدهد، معرفت دارد. به عنوان مثال يک فردي در يک مرکز نظامي حاضر شود ولي به هيچکدام ازدرجات آن آگاهي نداشته باشد. طبيعتاً اگر يک سرهنگ وارد شود او را نگاه مي کند و احترام نمي گذارد. چون با جايگاه او آشنايي ندارد. اما ممکن است يک نفر با وجود آشنايي کاملي که با درجات نظامي دارد باز هم به يک سرهنگ احترام نگذارد. بنابراين اولاً ما بايد به امام عالم باشيم. مثلاً بدانيم که امام حي و ميت ندارد. بدانيم که امام معصوم بوده و خطا در زندگي خود ندارد. بدانيم که امام اعمال ما را مي بيند. داراي عصمت و علم غيب است. هميشه حاضر بوده، ما را مي بيند و صداي ما را مي شنود. ضمناً در باره ي دانسته هاي خود ترتيب اثر هم بدهيم. يعني اگر معتقد هستيم امام رضا (ع) حاضر و ناظر است، حجاب خود را فقط در مقابل حرم حفظ نکنيم. البته رعايت حجاب در مقابل حرم نيز يک نوع معرفت بوده و نشان دهنده ي اعتقاد فرد است. ولي بهتر است ما حضور امام را در مکان هاي ديگر هم احساس کنيم. بنابراين ابتدا ما بايد جايگاه امام را بشناسيم و سپس ترتيب اثر بدهيم. در ارتباط با حضرت حجت (ع) نيز مطرح مي کنيم که ايشان غايب هستند يعني ظاهر نيستند ولي حضور دارند. ما منتظر ظهور ايشان هستيم. بنابراين زيارت با معرفت داراي چند مرتبه است. هرکسي به امامت امام اعتقاد داشته باشد زيارت با معرفت انجام داده است. هرکسي به صفات و ويژگي هاي امام آشنا است و ترتيب اثر مي دهد، زيارت با معرفت انجام داده است. ما در دعاي عرفه مي خوانيم که امام حسين(ع) به خدا مي گويد: خدايا تو غايب نيستي که دليل بخواهي. تو همه جا هستي. کور باد چشمي که تو را نبيند. اين مسئله يعني معرفت الله. نقل مي کنند که حَجاج ابن يوسف يک زماني براي تفريح به بيابان رفته بود يک چوپاني را ديد که گوسفندان زيادي داشت. حجاج به او گفت يکي از اين گوسفندان را سر ببر و براي ما کباب کن. چوپانA گفت: اين گوسفندان متعلق به مردم است. حجاج گفت من به توA دستور مي دهم، من حجاج هستم. چوپان گفت: هرکسي باشي من اين کار را نمي کنم. اين گوسفندان مالک دارد. حجاج گفت: آيا صاحبان اين گوسفندان تعداد آنها را مي دانند؟ چوپان گفت: نه. حجاج گفت: اگر يکي از آنها کم شود آيا آنها متوجه مي شوند؟ چوپان گفت: نه حجاج گفت: پس نگران چه چيزي هستي ؟ چوپان نگاهي به بالا کرد و گفت با خدا چکار کنم ؟ اين مسئله يعني معرفت الله. چوپان در اين مکان حضور خدا را احساس مي کند حتي اگر صاحب حيوانات متوجه نشود. در مورد رسول گرامي اسلام و ائمه نيز معرفت به همين معنا است. ما در قرآن کريم مي خوانيم که پيامبرتو در روز قيامت مي آيي و بر اعمال امت خود گواهي مي دهي. در حديثي از پيامبر (ص) داريم که ايشان فرمود: من زنده باشم يا از دنيا رفته باشم از اعمال شما خبر دارم و در روز قيامت شهادت مي دهم. پيامبر (ص) درزماني که اين آيات را مي خواندند گريه مي کردند و مي گفتند که خدايا من چطور به اعمال برخي افراد گواهي بدهم ؟ داوود رقي مي گويد که من به خدمت امام صادق (ع) رفتم، ايشان خيلي با خوشحالي با من برخورد کردند. از ايشان پرسيدم چرا امروز اينقدر با روي گشاده با من برخورد کرديد ؟ آقا فرمودند: اين پنجشنبه که اعمال تو را نزد ما آوردند، ديدم به پسر عموي خود سر زدي و من را خوشحال کردي. اين مسئله همان معرفتA است. يعني اينکه انسان بداند اعمال او نزد معصوم مي رود. امام معصوم بوده و صداي ما را مي شنود. او واسطه ي لطف خدا و فيض ايزدي است. امامان در نزد خدا محبوب هستند. برخي مي پرسند چه اشکالي داشت که همين مقام را خداوند به همه ي افراد مي داد ؟ چه ضرورتي است که ما امام رضا(ع)، امام صادق (ع) و يا پيامبر را واسطه قرار دهيم. مثلاً اگر ما بخواهيم يک لوله ي ده اينچ را به يک لوله ي دو اينچ اتصال دهيم، امکان ندارد. براي اين کار يک زانويي نياز است. مسئله اهل بيت و توسل نيز به همين صورت است. يعني يک واسطه اي نياز است تا علم نا محدود و تفضل الهي را به ما که ظرفيت کمي داريم برساند. براي اين کار يک تبديل نياز است. اين فرد محبوب بوده و نزد خدا مقرب است. اگر ما بخواهيم با يک وزير صحبت کنيم حتماً بايد ابتدا با رئيس دفتر او صحبت کنيم. برادران يوسف از پدر خود خواستند که نزد خدا واسطه شود. بنابراين معرفت يعني اينکه بدانيم وقتي ما به معصوم متوسل مي شويم چه آثاري دارد. رعايت حقوق اهل بيت نيز يکي از موارد معرفت است. اهل بيت يک حقوق مالي دارند، مانند پرداخت خمس. يک حقوق معنوي هم دارند. رعايت اين حقوق در واقع معرفت اهل بيت است. بسياري از مردم حتي افراد عادي هم معرفت دارند. فردي که تا به حرم امام رضا(ع) نگاه مي کند، دست خود را بر روي سينه گذاشته و به ايشان سلام مي کند در واقع معرفت دارد. کسي هم که بد حجاب است و هنگام ورود به حرم، حجاب خود را حفظ مي کند، به همين ميزان معرفت دارد. همه ي اين موارد به نوعي رعايت معرفت است اما مراتب آن متفاوت است.
سوال – من يک روز برنامه ي شما را به طور اتفاقي ديدم. آقاي دکتر رفيعي حديثي را خواندند به اين مضمون که اگر با مال، آبرو و سخن ديگران را کمک کنيد، با انبياء و اولياء محشور مي شويد. آيا مي توان براي نماز، روزه و حجاب از يک طرف و انفاق و کارهاي اين چنيني از طرف ديگر، يک وزنه و معيار و ملاک قرار داد ؟ چگونه خداوند مي خواهد بين فردي که اهل نماز است اما کار خيري انجام نمي دهد و فردي که کارهاي خير اجتماعي را به حد کمال انجام مي دهد اما بي نماز است، حکم کند ؟
پاسخ – فردي که سرماخورده نزد پزشک مي رود. پزشک به او يک دارو مي دهد و مي گويد که مثلاً بايد هر هشت ساعت يک بار آن را بخورد. اين فرد گوش درد هم دارد. نزدA متخصص گوش مي رود. پزشک متخصص براي او دارويي مي نويسد که عفونت گوش او را از بين ببرد. اين پزشک هم مي گويد که بايد اين دارو را بخوري و اگر نخوري براي تو خطر دارد. اگر اين فرد چشم درد هم داشته باشد نزد پزشک مي رود. پزشک براي او قطره اي تجويز مي کند که هشت ساعت يک بار در چشم خود بريزد. اين پزشک هم مي گويد اگر اين کار را انجام ندهيد چشم شما ضعيف مي شود. اين داروها همگي با هم اين فرد را نجات مي دهد و همه ي آنها با هم ضرورت دارد. مثلاً همه ي دروس موجود دردبيرستان در کنکور دانشگاه يک ضريبي دارد. البته ممکن است که برخي از آزمون ها از اهميت بيشتري برخوردار باشد ولي بقيه ي آزمون ها يک ضريبي دارند. روايات ائمه ي ما نيز هيچکدام يکديگر را نقض نمي کند. ائمه ي ما مخاطب هاي گوناگوني داشته اند. يازده امام ما حدود دويست و پنجاه سال در بين مردم بوده اند. بيست و سه سال نيز پيامبر گرامي اسلام حضور داشته اند. مثلاً فردي نزد پيامبر گرامي اسلام (ص) آمد که نمازخوان و خوش اخلاق بود اما تصميم به ازدواج نداشت. در اين مورد پيامبر (ص) مي فرمايند که ازدواج نصف دين تو را حفظ مي کند. اين حرف به اين معنا است که در زندگي او نقصي است و بايد جبران شود. شايد فرد تندخويي نزد معصوم بيايد و به ايشان بگويند که صبر نصف ايمان است. با جمع بندي اين دو نمي توان گفت که کافي است انسان خوش اخلاق باشد، ازدواج هم بکند تا ايمان او کامل شود. در زمان امام صادق (ع) يک عده بيش از حد ولايتي بودند و در اين زمينه زياده روي مي کردند. مثلاً مي گفتند: کافي است انسان امام خود را بشناسد، اگر نماز هم نخواند اشکالي ندارد. امام صادق (ع) براي مقابله با اين گروه فرمودند: شفاعت ما به کسي که نماز را سبک بشمارد نمي رسد. يا براي ايستادن در مقابل اين گروه فرمودند: کسي که تقوا ندارد،دروغ مي گويد يا گناه مي کند، ولايت ما را ندارد. در زمان امام سجاد(ع) گروهي فقط به نماز و عبادت اهميت مي دادند. ولي امام معصوم خود را قبول نداشتند. مثلاً شمشير خود را در جنگ نهروان بر روي امام معصوم مي کشيدند، حافظ قرآن هم بودند. اين افراد در نماز و قرآن مشکل نداشتند بلکه در ولايت مشکل داشتند. در مورد اين افراد معصوم گفته است که اگر هرچقدر عبادت داشته باشيد اما ولايت ما را نداشته باشيد، پذيرفته نيست. اين مجموعه ها را بايد با هم در نظر گرفت. آن کسي که خوش اخلاق بوده واهل انفاق و خير رساني است ولي بي نماز است، نمره ي نماز او صفر بوده و درقيامت هم به حساب او رسيدگي مي شود. نماز اولين چيزي است که در خصوص آن از افراد سوال مي شود. نماز پايه و اساس دين است. در روايت داريم که اگر نماز کسي پذيرفته نشود ساير اعمال او نيز پذيرفته نمي شود. يعني نماز مبناي پذيرش ساير اعمال است. در حديث ديگري داريم که اگر کسي نماز بخواند ولي زکات ندهد نماز او پذيرفته شده نيست. امام رضا (ع) فرمودند: کسي که نماز بخواند ولي زکات ندهد، نماز او پذيرفته شده نيست. يعني نماز و زکات مانند دو گوشواره است. دين مانند يک پازل است و هرچيزي بايد در جاي خود قرار بگيرد. سعد ابن معاذ فرمانده اي متدين، اهل نماز، قرآن خوان و عاشق اهل بيت بود. فرشتگان هم در تشييع جنازه ي او شرکت کرده بودند. اما باز هم فشار قبر داشت چون فردي بداخلاق بود. حالا اگر فردي بسيار خوش اخلاق و خوش برخورد باشد اما نماز نخواهد هم فشار قبر دارد. خوش اخلاق بي نماز نقص دارد، نماز خوان بداخلاق هم نقص دارد. مسلم است که کسي پيدا نمي شود که همه چيز او عالي باشد. آمرزش، عفو و طلب مغفرت نيز به همين خاطر است. پيامبرگرامي اسلام (ص) مي فرمايند که من آمده ام تا اخلاق مردم را کاملA کنم. فردي نزد پيامبر (ص) مي آيد و مي گويد من را موعظه کنيد. حضرت مي فرمايند: خوش اخلاق باش. به فرد ديگري مي فرمايند: عصباني نشو. به ديگري مي فرمايند: زبان خود را کنترل کن. فردي به امام حسين (ع) نامه نوشت و از ايشان خواست که بگويد خير دنيا و آخرت چيست. آقا فرمودند که خير دنيا و آخرت اين است که خدا از شما راضي باشد. شايد همين سوال از معصوم شده باشد و به گونه ي ديگري پاسخ داده شده باشد. در روايات مختلف در مود خيرالاعمال يا افضل العباده پاسخ هاي متفاوتي وجود دارد. بحثي وجود دارد به نام روش فهم حديث کهA کتاب هايي نيز در مورد آن نوشته شده است. برخي از احاديث نسبي هستند. درزماني که جامعه به سمت روزه، نماز و جهاد رفته ولي به حجاب و عفاف توجه کمتري شده، افضل العباده عفاف است. در جايي که جامعه به سمت ولايت شديد رفته و نماز سبک شمرده شده، برترين عبادت نماز است. بنابراين منزلت هرچيزي بايد در جاي خود ديده شود.
سوال – من دختري پانزده ساله هستم. چون نمي توانم بسياري از گناهاني را که دوست دارم، ترک کنم، مي خواهم مسيحي شوم. بسياري از اين کارها در دين مسيحيت گناه محسوب نمي شود.
پاسخ – انسان نبايد باورهاي ديني خود را بخاطر سهولت در عمل از دست بدهد. ما يک سري اعتقاداتي داريم که بخاطر آنها بايد يک سري اعمالي را انجام دهيم. به اين دليل که اين اعمال براي ما آسان شود نبايد اعتقادات خود را از دست داده و دين خود را عوض کنيم. البته يک سري مسائل در تمامي دين هاي الهي حرام و ممنوع است. گرچه دين مسيحيت تحريف شده ولي باز هم چيزهايي مانند فحشاء، شرک و غيره را حرام مي داند. رتبه ي باورها و اعتقادات ما بستگي به يقيني دارد که به آن مي رسيم. اگر کسي مي داند که اسلام، پيامبر و ائمه حق هستند، نبايد بخاطر شراب که مثلاً در دين مسحيت حرام نيست، دست از اسلام بردارد. به اين راحتي دست از عقيده ي خود برداشتن نه تنها صحيح نيست بلکه ارتداد هم است. بايد باورهاي ديني و اعمال ما با هم منطبق باشد. دينداري و اعتقاد بايد از روي باور صحيح باشد. دربسياري از آيات قرآن آمده که اِنَّ الذينَ آمَنوا و عَمِلوا الصالِحات. يعني عمل صالح مترتب بر ايمان صحيح است. نوع نگاه اين افراد بخاطر باور ضعيفي است که دارند و اينکه به دنبال راه فراري مي گردند. قرآن مي فرمايد: برخي افراد مي خواهند جلوي آنها باز شود و گناه کنند، به همين خاطر مي گويند قيامتي نيست. يعني باور خود را به قيامت ضعيف مي کنند به اين خاطر که بتوانند به راحتي گناه کنند. انسان نبايد صورت مسئله را پاک کند.
سوال – درخصوص آيات 135 تا 140 سوره ي نساء توضيح بفرماييد.
پاسخ – در يکي از اين آيات آمده است که اي کساني که ايمان آورده ايد، به خدا و پيامبر ايمان بياوريد. از اين آيه مشخص مي شود که ايمان مراتب دارد. اينکه ما بگوييم اي افرادي که دانشجو هستيد، دانشجو شويد درست است چون رتبه هاي علمي متفاوت است. ايمان به دو صورت است: اجمالي و تفصيلي. اگر کسي به خدا اعتقاد دارد منظور همان يا ايها الذين آمنو است. ولي ايمان تفصيلي يعني ايمان به خدا، پيامبر، قرآن. اين ايمان در واقع عميق تر است.
سوال – چرا تا بحال امکاناتي فراهم نشده که ناشنوايان هم بتوانند از اين معارف بهره ببرند. آنها از نظر روحي و رواني نياز بيشتري به درک مفاهيم ديني دارند. اين افراد از سوي حوزه ي علميه نيز ناديده گرفته شده اند. يا شايد ما از توجه حوزه بي خبر هستيم. پسرناشنواي بيست و شش ساله اي دارم که دوست دارد با براي حل مسائل ديني با يک روحاني ارتباط داشته باشد.
پاسخ – بهتر است صدا و سيما در سطحي ارتقاء پيدا کند که همه ي برنامه ها بتواند براي ناشنوايان هم مفيد باشد. اين کار در مورد اخبار و برخي برنامه ها انجام شده است. بهتر است اين کار در مورد فيلم ها و بخصوص سخنراني ها هم انجام گيرد. بهتر است حوزه ي علميه ي قم افرادي را آموزش دهند که در کنار سخنراني ها و برنامه هاي ديني مانند سمت خدا حضور داشته باشند و براي ناشنوايان نيز قابل فهم کنند. در حال حاضر ناشنوايان از همه ي برنامه هاي ديني محروم هستند. البته افرادي بايد براي اين کار آموزش ببينند و ارزش هم دارد.
سوال – دختر هيجده ساله اي هستم که حوصله ي نماز خواندن ندارم. هر زماني پدر و مادرم از من مي پرسند که نماز خوانده اي، به دروغ مي گويم که خوانده ام. من فقط نماز صبح مي خوانم چون به زور من را از خواب بيدار مي کنند. چکار کنم که بتوانم نماز خوان شوم ؟
پاسخ – مفهوم حوصله نداشتن، يعني اينکه انسان براي خود يک فرضيه اي درست کند که در يک ظرف زماني نخواهد کاري را انجام دهد. همين افراد به راحتي مي توانند نود دقيقه يک فيلم را تماشا کنند و يا در شب نشيني و ميهماني حاضر شوند. خواندن هفده رکعت نماز، هفده دقيقه زمان نياز دارد. همه ي جوان ها ونوجوان ها بايد بدانند که نبايد نماز را بخاطر ترس از پدر و مادر وخوشحال کردن آنها بخوانند. نماز بايد بخاطر خداوند و به دليل نياز معنوي انسان خوانده شود. نماز شستشو وآرامش روح است. متأسفانه نگاه برخي افراد به نماز به صورت يک تکليف سنگين و باري سخت بر روي دوش آنها است. ما نبايد نگاهي مشقت بار به نماز داشته باشيم. نماز آرامش است. بايد ما دقت کنيم که با چه کسي صحبت مي کنيم. انسان بايد آرامش نماز را درک کند. نماز و صبر درکنار هم هستند. ما بايد نماز را با عشق بخوانيم و احساس کنيم که يک نوع شويندگي در آن وجود دارد. با توجه به اينکه اين خانم هيجده سال دارد، نه سال از تکليف ايشان گذشته است. اين خانم بايد جوابگو باشند. نماز نردبان ترقي و رشد است. نماز اولين و آخرين سفارش انبياء است. اولين سوره ي قرآن با نماز آغاز شده است. آسمان مي گيرد، زمين مي لرزد، بارا ن نمي بارد و فردي فوت مي کند در همه ي موارد بايد نماز خواند. با وجود اينکه شهادت اينقدر ارزش دارد باز هم در شب عاشورا امام حسين (ع) وقتي را براي نماز اختصاص مي دهند ويا درظهر عاشورا در مقابل دشمن به نماز مي ايستند. رسول خدا (ص) زماني که وقت نماز مي شد گويي با همسر و فرزندان خود بيگانه مي شدند.. . نماز يک عبادت بين المللي است. حضرت عيسي مي فرمايد که خدا من را به نماز سفارش کرده است. همانطور که ما به جسم خود اهميت مي دهيم بايد به روح خود نيز اهميت دهيم. چرا ما بايد در ناراحتي ها و سختي هاي خود به سمت خدا برويم. بايد در خوشي هاي خود خدارا بخوانيم تا در زمان ناخوشي به فرياد ما برسد. نبايد نماز را يک باري بر روي دوش خود ببينيم. نماز يک مرکبي است که ما را به تعالي و ترقي مي رساند. کتاب هايي در خصوص نماز چاپ شده که بسيار خوب است. کتابي آيت الله جوادي آملي در خصوص اسرار نماز دارند که بسيار با ارزش است. در روايتي از امام رضا (ع) است که مي فرمايند: مرتبه ي اولي که ما براي سجده به نماز مي رويم به اين معنا است که خدايا ما از خاک هستيم، زماني که از سجده سربرمي داريم يعني از خاک آفريده شده ايم. زماني که دوباره به سجده مي رويم يعني به خاک مي رويم و زماني که از سر از سجده بر مي داريم يعني دوباره از خاک آفريده مي شويم. يعني دو سجده ي ما يک دوره مبدأ و معاد است. بايد با حضور قلب سجده را انجام دهيم تا شيريني آن را درک کنيم. بسياري از خانواده ها نگران فرزندان خود هستند. ولي برخي از بچه ها لجبازي مي کنند.
سوال – در آينه ي آيات و روايات عواقب بي عدالتي چگونه ترسيم شده است ؟
پاسخ – نقطه ي مقابل عدالت، ظلم وستم است. در روايات داريم که اگر ظلم در جامعه زياد شود، اشرار بر شما حاکم مي شوند. در روايات داريم در جايي که ظلم زياد شود، برکات آسمان و زمين از افراد گرفته مي شود. درقرآن کريم آمده است که اگر مردم ايمان و تقوا داشته باشند، برکات آسمان و زمين بر آنها نازل مي شود. کساني که ظلم مي کنند نه تنها بايد درآخرت پاسخگو باشند بلکه در دنيا نيز دامنگير آنها مي شود. درروايات داريم که برخي از گناهان، نعمت را تغييرA مي دهد. در حديث داريم که يکي از اين گناهان، ظلم به مردم و بي عدالتي است. با نگرش به تاريخ مي توان فهميد که سرنوشت ظالمان و ستمگران به کجا رسيده است. بنابراين کساني که عدل را رعايت نکرده و تبعيض قائل مي شوند در همين دنيا ثمره ي آن را مي بينند. در حديث داريم که چند گناه است که عقوبت آن تسريع مي شود يکي از آنها قطع رحم و ديگري ستم است. درروايات فراواني داريم که ظلم باعث ظلمات و تاريکي در صحراي محشر خواهد شد. خدا افراد ظالم را دوست ندارد. شيخ طوسي در تفسير تبيان مي گويد که عدم محبوبيت خدا مساوي با بغض خدا است. وقتي که خدا مي گويد من ظالم را دوست ندارم يعني او را مورد غضب قرار مي دهد. در آيات زيادي از قرآن خداوند به ظالمين وعده ي عذاب داده است. اميدواريم که خداوند دل هاي ما را با قرآن نوراني گرداند.